آپدیتی در مورد اسم داستان: خیخو در کامنتها بررسی کرده که ترکیب های مرتبط با زیر نظر داشتن می تونه ترجمه درست تری باشه. شاید خوب باشه اسم داستان رو چیزی مثل گوگلپای هم بذاریم.
در شماره چهل و یک از رادیو گیک، داستان کوتاهی رو با هم می خونیم و می شنویم از کوری دکترو به اسم گوگلگای، روزی که گوگل بد شد. من این داستان رو چند سال پیش با اجازه نویسنده ترجمه کردم و الان به شکل پادکست صوتی براتون می خونمش.
توجه: در این داستان دوبار از فعل «گاییدن» استفاده می شه که در مقابل Screwی انگلیسی بکار رفته.
سرباز آمریکایی که اطلاعات محرمانه رو افشا کرده و اسنادی مثل اسناد جنگ عراق رو به ویکی لیکس داده بود قانونا اسمش رو به چلسی الیزابت منینگ تغییر می ده. اون گفته که همیشه احساس زنانه داشته و دوست داشته چلسی باشه. قاضی هم با این جریان موافقت کرده. از دو نظر برای ما جالبه.. در حینی که حکومت ما داره به یکسری زندانی سیاسی و اعتقادی در زندان حمله می کنه و کتکشون می زنه و بعد می گه باید فلان و فلان و فلان، اون خبیث های ینگه دنیا نشین قاضی رو گذاشتن نظر بده ک این سرباز که اطلاعات محرمانه کشور رو به سایت هایی مثل ویکی لیکس داده و اسناد جنگ های در جریان رو افشا کرده آیا حق داره اسمش رو عوض کنه یا نه. از اونطرف هم جالبه که قاضی به یک نفر در ارتش آمریکا اجازه اینکار رو داده. این بحث گی بودن و اجازه گی ها برای حضور در ارتش و غیره همیشه در آمریکا بحث بوده و این مورد قدم رو به جلویی در کل جریان است و ما فراموش نمی کنیم که ۱۶ می، روز جهانی مبارزه با هوموفوبیا است و ما باید بدونیم که گی ها، ترنس ها و هر گرایش جنسی دیگه ای باید مثل هر انسان دیگه که مستقل از رنگ و پوست و جنس حقوقی داره، حقوق مشابهی با دیگران داشته باشن (در مورد حقوق مشابه هم حرف بزنیم؟)
شاید چیزی مثل گوشی ۱۱۰۰ تا ابد زنده بمونه و هیچ جوری هم خراب نشه ولی شرکت پشتش نوکیا حسابی در حال خراب شدن بود. من براش کار کردم و اشکالاتش رو دیدم [حرف بزنیم؟] و حالا هم دو قسمت بزرگ شده. بخش اصلی می ره به مایکروسافت نوکیا اوی و بخش کوچیکتری به نوکیا اوی. نوکیا با شعار Connectiong People یک میلیارد آدم رو به هم وصل کرد و گوشی رو در دسترس همه قرار داد ولی بعد از بازی عقب موند و با اصرار روی سیستم عامل های مهمل مثل سیمبین و مائمو و .. (که در زمان خودشون فوق العاده بودن ولی بعد از اندروید مهمل شدن) خودش رو به کشتن داد. هوم.. احتمالا اگر خبرها رو دنبال می کردین در موردش خیلی خوندین و حالا باید منتظر باشیم تا ببنیم مایکروسافت چیکار می کنه و چه گوشی ویندوز ۸.۱ای رو شاهد خواهیم بود،سیستم عاملی که نویدبخش گوشیهای خوبی است.
اوکراین شلوغه. سیاست هاش پیچیده است و از مدت ها قبل تبدیل شده به بخشی از روسیه [توضیحات خودم] ولی حداقل یک فان خوب دارن: یک اقایی با قیافه و لباس کامل دارت ویدر و همراهی دو تا استورم تروپر و چند نفر دیگه از استاروارز، اعلام کاندیداتوری برای دور بعد ریاست جمهوری کرده. این کاندیدا از طرف «حزب اینترنت اوکراین» است که به خاطر همین هنرنمایی ها مشهوره.
رییس حزب اینترنت اوکراین که مدتی رو هم به خاطر جرایم مرتبط با اینترنت زندان بوده گفته که «بعد از پیروزی بین حزبی، رقیق ویدر کاندیدای حزب ما است». ویدر در سخنرانی انتخاباتی گفته [با صدای ویدر] «من به تنهایی می تونم از جمهوری یک پادشاهی بسازم و افتخارات گذشته این کشور رو زنده کنم و زمین های از دست رفته کشور رو به اون برگردونم». انتخابات بیست و پنج می است و حزب می گه ۱۳۶هزار پوند مورد نیاز برای شرکت کاندیداشون در انتخابات رو پرداخت کرده. حزب اینرتنت اوکریان در سال ۲۰۱۰ تشکیل شد تا در کشور دولتی الکترونیک به وجود بیاره، رسانههای دیجیتال رو تقویت کنه و آموزش رایگان کامپیوتر رو در اختیار همه اوکراینی ها بذاره.
پلیس آلمان اعلام کرده که مجموعه ای از میلیونها یوزر نیم و پسورد که توسط هکرها به سرقت رفته بوده رو پیدا کرده، اونهم فقط سه ماه بعد از خبر اشپیگل درمورد به سرقت رفتن ۱۶میلیون ایمیل و پسورد. پلیس وردن اعلام کرده که احتمالا بخشی از این اطلاعات برای خریدهای غیرقانونی و خرید وسایل از اینترنت استفاده شدن. مشخص نیست این ایمیل ها در چه موقعی و توسط چه کسانی سرقت شدن ولی پلیس آلمان می گه سه میلیون از اونها مربوط به سرویس دهنده های آلمانی هستن.
شانس برنده شدن در سنگ کاغذ قیچی چقدره؟ یک سوم موارد ما می بریم. یک سوم موارد طرف مقابل و یک سوم موارد هم مساوی می شیم! البته اگر شانسی بازی کنیم. چند وقت پیش رباتی رو داشتیم که در صد در صد موارد برنده می شد [شرح تقلبش] ولی حالا یک تحقیق خیلی وسیع در چین نشون داده که اگر استراتژی خوبی داشته باشین و انسان و مغزش رو بشناسین شانس برنده شدنتون خیلی بالاتر می ره.. توضیح شیوه آزمایش [جمعیت زیاد. جایزه. ضبط . بررسی] و توضیح روش و کژکارکردی های مغزی که به نظرمون خیلی خفنه.. برنده ها از رو الگوریتم حیاتی ادامه می دن و بازنده ها طبق الگوریتم حیاتی تغییر می کنن.. معمولا هم به ساده ترین چیز: سنگ کاغذ قیچی. تحقیقات بعدی باید نشون بدن که این جریان یک استراتژی آگاهانه است یا فقط یک وضعیت طبیعی نوروساینسی مغز. تحقیقات بعید سعی می کنن اینو نشون بدن. یک تقلب هم برسونم برای مسبقاتتون… تحقیقی قبلا نشون داده بود که احتمالا فرد بازنده در بازی بعدیش حرکت فرد برنده رو تقلید خواهد کرد.
تبلیغ برای دهلچی. من شنیدن موسیقی های کمتر شنیده شده رو دوست دارم. پادکست رو هم دوست دارم و اگر این دو تا رو قاطی کنم باید بگم که دهلچی رو دوست دارم! به دهلچی سر بزنین تا موزیک هایی جذاب رو بشنوین که دست هایی آگاه جداشون کردن!
چرا این خبر رو گفتم؟ اول به اسم گروه توجه کنین: نت کت… ابزار شبکه برای گوش دادن به شبکه و بعد کمی به موزیک گوش بدین:
[قطعاتی از موسیقی]
ولی فقط ادای دیجیتال بازی رو در نمی یارن… جالبی این آلبوم اینه که می تونه به عنوان یک ماجول کرنل لینوکس کمپایل بشه! اطلاعات ترک اصلی از یک فایل او جی جی اومده که انکد شده یک فایل ویو است که خودش از یک فایل ام پی تری اومده که از مستر ویو درست شدن [برای پچیده کردن کار!]. این مستر از میکس آخر برنامه پروتولز اومده که خودش نتیجه یک تیپ آنالوگ است! اگر این فایل ها رو به عنوان ماجول کرنل اجرا کنین، اطلاعات ترک رو توی خروجی dmesg خواهید دید! مردم وقت اضافی دارن؟یا روش هوشمندانه ای پیدا کردن که حتی در رادیو گیک هم شنیده بشن یا فقط از اینکارها لذت بردن؟ رای ما رادیوگیکی ها باید به دومی و سومی نزدیکتر باشه. دستور نت کت رو هم چک کنین
در اعماق
خونریزی قلبی
توضیح فنی. ترس و نگرانی. عکس العمل کند. عدم اطمینان همیشگی. عوض کردن پسوردها
ماجرا اینطوری شروع شد که یک شرکت یوتایی درخواست کرد که دو تا پتنت براش ثبت بشه؛ در مورد دو تا ژن که با سرطان پستان و تخمدان مرتبط هستن. این درخواست ها بسیار مهم می شن چون اگر دادگاه این حق رو بده، یعنی همه باید حق بدن و اگر رد کنه یعنی همه باید رد کنن. خوشبختانه قاضی با شعور که از موضوع هم سر در میاره در نهایت رای داد که دی ان ای چیزی است که از طبیعت می یاد و قابل پتنت کردن نیست. تهدید اصلی شرکت های دارویی هم این بود که اگر این رای به این شکل صادر بشه، جلوی سرمایه گذاری های بسیار عظیم در درمانهای ژنتیک رو می گیره. قاضی ولی در نهایت گفت که «ما معتقدیم دی ان ای بخشی از محصولات طبیعت است و تنها به این دلیل که تونسته ایم اونو ایزوله کنیم به ما حق پتنت نمی ده». اما ادامه حکم به نفع شرکت های دارویی است: اگر کسی کپی مصنوعی از دی ان ای بسازه، می تونه اونو پتنت کنه. در حال حاضر شرکت های درمانی در حال تلاش برای ایزوله کردن ژن ها هستن تا اول در تشخیص و بعد در درمانهای ژنی ازشون استفاده کنن و ادعاشون هم اینه که چون با تلاش انسانی تونستن ژن رو از بقیه دی ان ای ایزوله کنن، پس حق دارن روش پتنت داشته باشن.
بالاترین دادگاه اتحادیه اروپا رایی صادر کرد که طبق اون، قانونی که می گفت اپراتورها باید تا دو سال اطلاعات مشترکین رو نگه دارن با حقوق اولیه انسان ها در تناقضه و در نتیجه این قانون ملغی می شه. این قانون بعد از بمبگذاریهای ۲۰۰۶ مادرید و لندن تصویب شده بود تا به مسوولین ابزارهای بهتری برای تحقیق در مورد اینجور مشکلات رو بده اما بعضی کشورها مثل آلمان که به حقوق شهروندهاشون احترام بیشتری می ذاشتن اجراش نکردن. قانون دادگاه عالی اروپا می گه که قانون قبلی بیش از حد وارد حریم شخصی شده و زندگی فردی انسان ها رو مورد تهدید قرار داده. به طور خاص آلمان دنبال لغو این قانون بود چون خاطراتی که از آلمان شرقی و رژیم نازی دارن بهشون یادآوری می کنه که اهمیت آزادی های فردی در یک جامعه چیه. [ توضیحات خودم در مورد اینکه چرا آزادی ها مهمه. چرا جلوی حکومت های توتالیتر رو می گیره. چرا چرخش مهمه و غیره و غیره و اینکه چرا کشورها برای اینکه جلو بیافتن سعی می کنن به انسان ها بهای بیشتری بدن ]
اکستنشهای کروم داغونی رو دیده بودیم.. اونهایی که تبلیغ می ذارن لای صفحات یا نگاه می کنن که چیکار دارین می کنین و حالا اکستنشهایی داریم که یواشکی از شما بیت کوین می دزدن.. دقت کنین! ماین نمی کنن، می دزدن! نویسنده به سادگی آدرس کیف پول شما رو با آدرس کیف پول مورد نظر نویسنده پلاگین تغییر می ده و از این به بعد پول ها به جای اینکه برن تو جیب شما، می رن تو جیب یکی دیگه [حسن کچل]. معلومه که نه گوگل و نه فایرفاکس قرار نیست بشینن تک تک پلاگین ها رو بررسی کنن و بهشون مجوز بدن و این من و شما هستیم که باید با عقل سلیم، رفتاری امن داشته باشیم.
گوگل می گه که از هر پنج سایت مربوط به خبرگزاری های بزرگ دنیا مثل گاردین و غیره، چهارتوشون توسط هکرهایی که از طرف دولت ها پشتیبانی می شدن، مورد حمله قرار گرفتن. این مساله توی کنفرانس بلک هت ۲۰۱۴ عنوان شد و ادعا شد که روزنامه نگارها از مورد حملهترین گروههای هدف این هک ها هستن. دو تا مهندس گوگل که این ماجرا رو توضیح می دادن چیزی در این مورد نگفتن که گوگل چطوری می تونه بفهمه یک هک حمایت دولتی داره یا نه ولی اطمینان دادن که این امکان هست و خیلی از کاربرها هم اونو دیدن. حتی شاید شما هم اگر توی گوگلتون لاگین کردین باشین، گاهی با این پیام مواجه شده باشین که «اخطار: ما معتقدیم که اکانت شما مورد حمله هکرهای مورد حمایت دولتهایی خاص بوده».
وب درایور هر چند دقیقه یک ویدئو آپدیت کرده و الان ویدئوها تقریبا هشتاد هزار تا شدن و کلا ۲۳۶ ساعت… اکثر اسلایدها مربوط هستن به ترکیبی از مربع های رنگی رنگی که تغییر اندازه و سایز می دن.. کمی توضیح و بحث و اشاره به رادیو گیک ۲۴ و ایستگاه های اعداد http://jadi.net/2013/04/radiogeek-24-numbers-station/
ماجرای توییتر در ترکیه
بسته شدن. ترس تمامیت خواه ها از مردم. دستور سانسور و بعدش دادگاه و نقل قول سینا که اگر قراره مشکلی حل بشه، باید اول سیستم قضایی بی طرف ایجاد بشه
و اصلی ترین این چند وقت خبر اشپیگل بود در مورد هک شرکت چینی هواوی، رییس جمهوری سابق چین، وزارت تجارت چین، بانک هاشون و غیره. در این وسط تلاش برای هک هواوی بسیار جدی بود. این شرکت که ۱۵۰هزار کارمند داره و درآمدی ۳۸میلیارد دلاری در سال، دومین تولید کننده بزرگ تجهیزات مخابراتی است و از نگرانی های آمریکا. عملیات ان اس ای اوایل ۲۰۰۹ با اسم رمز شاتجاینت شروع شد و هدف اصلی کشف این نکته بود که آیا تهجیزاتی که آمریکا از هواوی می خره امن هستن یا نه ولی در نهایت رسید به کپی کردن سورس کد تجهیزات و اسناد مربوط به ۱۴۰۰ مشتری هواوی. ارائه تاپ سکرت ان اس ای می گه که این سازمان به تمام آرشیو ایمیل شرکت چینی هم دسترسی داشته.
تبریکها و تقبیحها
مثل همه این صد و پنجاه روز، بزرگترین شرم مال اونهایی که آدم ها رو بدون خبر و محاکمه و دلیل زندانی می کنن .. از نارنجی تا مهندس و شیخ شجاعی که آخر عمری شریف بودن رو انتخاب کردن. شرم به کسایی که زندانی هاشون رو کتک می زنن و تقدیر از … آفرین به… اوم.. کی؟! حداقل الان که کسی یادم نمی یاد پس آفرین به هر کسی که سعی می کنه شریف و صادق زندگی کنه و آفرین به شما که با اینرتنتهای عجیب و غریبمون تونستین اینو دانلود کنین و آفرین به هر کسی که برای خودش فکر می کنه (: حالش رو ببریم و اصلا برای خودمون دستی چیزی بزنیم… و البته آفرین به همه کارگرها که امروز روزشون است هرچند که اعتبار خاصی ندارن (:
نامه ها
امیرحسین
راستش من دیدم یه سری نامه رو آخر پادکستهات میخونی، گفتم شاید اینم به نظرت جالب بیاد از سر و کله زدنهای من با وایمکس ایرانسل.
من یه اکانت قدیمی وایمکس ایرانسل داشتم. یکی از آشناها عید داشت از خارج میومد، گفتیم این اکانت رو فعال کنیم که عید اینترنت داشته باشه. اکانت کار نکرد. زنگ زدم پشتیبانی گفت این اکانت suspend شده و باید یه ثبت نام جدید انجام بدید! بگذریم از بحث من با اپراتور که: چرا اصلا اکانت suspend میشه و چرا بازیابی نمیشه؛ روز ۲۸ اسفند تماس گرفتم با پشتیبانی و تاکید کردم اگــــر این اکانت تو همین چند روز فعال میشه، ثبت نام کنم چون عید لازم دارم. اپراتور هم خیلی شیک گفت تا ۴۸ ساعت دیگه حله.
خلاصه من ثبت نام کردم و ۱۳۰ تومن واریز کردم برای یک ماه. دوم فروردین زنگ زدم که چرا این ۴۸ ساعت تموم نمیشه؟؟؟ طرف ریلکس گفت: تعطیله! پنجم به بعد رسیدگی میشه!!! :/
پنجم فروردین بعد از چندین بار تماس گفتن تکنسین قراره بیاد مودم رو نصب کنه. تکنسین عزیز هفتم فروردین اومد ۲۰ تومن + دو تا امضا گرفت رفت.
یه هفته از عید گذشته بود آشنای عزیز بی اینترنت مونده بود که واسم ایمیل اومد: اکانت شما فعال شد و به دنیای ایرانسل خوش آمدید (دنیای ایرانسل! D:) ولی وصل نمیشد (میرفت تو صفحه warning ایرانسل که پول واریز کنید).
بعد از کلی تماس و صحبت من با اپراتور و صحبت اپراتور با سرپرستش، بالاخره کشف شد که مک مودم روی دستگاه، با مک مودم تو پنل ایرانسل فرق داره و دلیل وصل نشدن همینه (آقای تکنسین اون روز که اومد همون یه کار رو هم غلط انجام داده بود!).
ایرانسل رفــــــت تا مک جدید رو ثبت کنه و در نهایت ۱۱ فروردین زنگ زدن گفتن که مک جدید نمیتونه ثبت شه ولی بازم تلاش میکنیم (!) اگه نشد پولتون رو پس میدیدیم!!!! وقتی گفتم مگه عوض کردن یه entry چقدر غیرممکنه که میخواید پول پس بدید؟؟ کلی در مورد امنیت سخنرانی کرد که چکیدهش این بود: نمیشه! میفهمی؟؟؟
خلاصه روز سیزده بدر زنگ زدن گفتن: خب مشکلتون چیه؟ |: گفتم اون مک لعنتی رو عوض کنید بتونم استفاده کنم. طرف گفت اون مک اصلا مهم نیست!!!! اون هرچی باشه شما بازم میتونید وصل شید. مشکل شما ربطی به اون نداره!!!!!!!!! تو اون لحظه بعد از کنترل حالت تهوع خودم گفتم عید تموم شد همون پیشنهاد پس دادن پول از همه بهتره. گفت باشه ولی برگردوندن پول ۳۰ روز طول میکشه هاااا… :) (همینجوری شاد)
دو روز قبل بعد از سه هفته کامل، زنگ زدن شماره حساب گرفتن و وقتی پرسیدم میخواید اون ۲۰ تومن رو برگردونید یا اون ۱۳۰ تومن رو، گفتن احتمالا ۱۳۰ تومن رو :) یعنی نه تنها همه پول رو قرار نیست پس بدن بلکه مطمئن هم نیستن که چه اتفاقی قراره بیفته….
حالا امروز، ۲۱ فروردین اکانت من غیرفعال شد و تا ۳۰ روز آینده قراره حساب کتاب کنن یه پولی پس بدن.
نتیجه اخلاقی اینکه هیچوقت از طرف اینجور شرکتهای گردن کلفت که پشت همهی سرویسهاشون شعار “همینی که هست” نوشته شده، به کسی قول ندید. حتی حرف اپراتورهاشونم باور نکنید!
حالا فارغ از داستان طولانی بالا که یکم حرف تکراری هم بزنم که من تازه با وبلاگت آشنا شدم. همه مطالب و صحبتها برای من جالبه! مطالب فنی نه اونقدر تخصصیه که تو یه شاخه آدم سر در نیاره و کسل کننده بشه نه اونقدر ساده که جذابیتش کم بشه. خبرها و مطالب غیرفنی هم یه جور عجیبی دقیقا مطابق سلیقه منه. دقیقا همون حرفاییه که دوست دارم بشنوم.
امیدوارم همیشه سالم و شاد باشید امیرحسین
سلام جادی
احسان هستم
شاید گفتنش جالب باشه برات که من تو رو از افریقا دنبال میکنم !
البته منظورم این نیست که تو اونجا بودی یا من هنوز هم اونجام
خیلی از روزهایی که توی گینه استوایی بودم که یه پروژه راهسازی بود هر روز جزو اولین وبلاگهایی که برای دیدن بازش میکردم و حتی اگر پست جدیدی نداشت پستهایی که نخونده بودم رو میخوندم وبلاگ تو بود
http://www.jadi.net
شاید اولین پستی که از وبلاگت خوندم در مورد یه تاب کشی بود که فکر کنم مثلا توی دبی امتحانش کرده بودی و بعد از اون شاید پستی در مورد سرعت اینترنت توی یه کشور دسته سومی اروپا … شاید لهستان بود مثلا با سرعت
6xxx یعنی شش هزار و آنقدر و آنقدر کیلو بیت
آنقدر سریع که وقتی
youtube
رو باهاش باز میکردی میشد از همون اول انتهای فایل رو هم دید به قول خودت اگه یادم باشه نوشته بودی انگار که تمام این سایت روی هارد باشه … و چقدر تعجب میکردم !!!!
یا بعدها در مورد تفاوتهای لینوکس و ویندوز و چرا لینوکس بهتره
فکر کن آنقدر برای من جالب بود مطالبت و وبلاگت که یهویی این اواخر تصمیم گرفتم پادکستها رو گوش کنم همه رو یکی یکی دانلود کردم و شروع کردم دونه دونه با دقت همه رو گوش دادن
شبها ساعت دو گاهی و تمام روزها در سرویس مابین خوابگاه و شرکت
الان شماره 32 پادکست هستم و این همه رو در حدود یک ماه گوش کردم و همه رو هم نت برداری کردم
دونه دونه
مطالب جالبی توی پادکستها شنیدم
اجازه بده که اگر ممکنه یه مطلبی رو بهت معرفی کنم برای پادکست
زبانهای برنامهنویسی محرمانه
خیلی برای من جالب بود و اولین بار به دنبال کلمه
malbolg
که یه زبان برنامه نویسیه بهش رسیدم
جل الخالق !!!!!!!! خیلی عجیب بودند ….
من فکر میکردم زبانهای مایکروسافتی قابل فهم نیستند ولی الان کلا تجدید نظر کردم !!!! اسمبلی هم الان برام مثل زبان فارسی روان و شیوا شده آنقدری که این زبانها عجیب و غریبن !!!!
گفتم شاید خوشت بیاد و توی یه پادکست در مورد این زبانها صحبت کنی
آخه هر گیکی باید در مورد هر چیزی که توی دنیای کامپیوتر هست چیزی بدونه
حتی اگر چیزی به سختی و نامفهومی زبان مالبولگ باشه !!!
امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشی احسان
محمد: خیلی کوتاه، میخوام فقط یه خواهشی ازت بکنم، رادیو گیک رو کوتاه نکن. رادیو گیک باید طولانی باشه! خواهش میکنم…
دیوید بایرن در گاردین – ترجمه راحتی کردم که حوصله کنم ترجمه کنم.
زندگی بعد از اینترنت چگونه است. با تشکر از شنودهای گسترده و ضایع بازیهای شرکت هایی مثل گوگل و فیسبوک، لازم می دانم به این سوال ها فکر کنم. به هرحال هیچ چیزی ابدی نیست.. درست است؟
در حال حاضر دنیای فنی اعتراضات گسترده ای دارد و مطمئن هستم کسانی هستند که به نبال پشت سر گذاشتن اینترنت و وارد شدن به دنیای جدیدی هستند. تصور کنید: حتی اینترنت هم زمانی به تاریخ خواهد پیوست. آن زمان چگونه خواهد بود؟ بدون فیسبوک. بدون گوگل. بدون دولت هایی که در اینترنت و از پشت وبکمها به شما نگاه کنند.
ولی آیا با کنار گذاشتن اینترنت امن تر خواهیم شد؟ آیا روش سومی هم هست؟ روشی که شامل کنار کشیدن منفعلانه در مقابل زیر نظر دائمی بودن نباشد. چه می شود اگر به سراغ ماشین ها و شبکه ای برویم که واقعا امن باشند و نه دزدها و نه دولت ها و نه شرکت ها نتوانند ما را شنود کنند و فقط خودمان بدانیم مشغول چه کاری هستیم و بتوانیم ماشین ها را تنظیم کنیم تا دزدی و نظارت متوقف شود ولی بقیه خوبی های اینترنت ادامه پیدا کند. آن زمان چگونه خواهد بود؟
**مشکل این است که اینترنت ساخته نشد تا امن باشد
همه می دانیم که NSA و دولت انگلیس مشغول خواندن ایمیل های ما، گوش دادن به تلفن های ما ، ذخیره متادیتاهای ما و وصل شدن به کامپیوترها و تلفن همراه ماست و اسمس هایمان را می خوانند (و البته دوستان و وایبر و غیره). کلی هم آدم مهمل مشغول جمع کردن عکس های لختی هستند که در اینترنت در حال رد و بدل شدن است و انتظار هم دارند که به همین خاطر ما احساس امنیت بیشتری بکنینم. حتی اگر قبلا شک داشتیم، حالا باید بدانیم که دولت ما به ما اعتماد ندارد، پس منطقا ما هم نباید به دولت اعتماد کنیم.
در همین حال دزدها توانسته اند صد میلیون کردیت کارت را بانک های اطلاعاتی فروشگاه های مثل تارگت بدزدند و بسیاری از آن ها با پول من و شما مشغول خوشگذرانی در باکو و صوفیه هستند.
البته فقط دولت ها و دزدها نیستند که از این اینترنت ناامنی اینترنت به نفع خودشان استفاده می کنند. شرکت هایی مثل گوگل و اپل و وفیسبوک و مایکروسافت و بقیه هم موبایل ها و تبلت ها و لپ تاپ های ما را به ابزارهای شنود تبدیل کرده اند. برای نمونه گوگل حجم عظیمی از درآمدش را مدیون تبلیغاتی است که به این خاطر می تواند بفروشد که می داند من و شما چه علایقی داریم، دنبال چه چیزی می گردیم، کجا زندگی می کنیم، با چه کسانی دوست هستیم و در ایمیل هایمان چه می نویسیم. ما هم حاضر شده ایم لذت ایمیل فرستادن، وب گردی، دیدن عکس گربه های ناز ، خواندن شایعات و … را با این تبلیغات عوض کنیم. ما در مقابل دسترسی پیدا کردن به حجم عظیمی از اطلاعات موجود در جهان، قبول کرده ایم که اطلاعات شخصی و اعتقاداتمان را در اختیار بقیه بگذاریم و به شرکت ها بگوییم چه چیزهایی برایمان جالب است، از چه چیزهایی می ترسیم و چه چیزی باعث شده ما انسانی باشیم که هستیم و در نتیجه فروشنده ها، تبلیغات چی ها و آژانس های جاسوسی به راحتی به سمت ما سرازیر شده اند.
چیزی که در حال فروخته شدن توسط شرکتهای بزرگی مثل گوگل و فیسبوک است، ما هستیم.
معامله حریم شخصی در مقابل داشتن سرچ گوگل تفاوت چندانی با معامله آزادی های اولیه بشری در مقابل «امنیت»ی که دولت ها ادعا می کنند با شنود به ما می دهند ندارد. حداقل گوگل واقعا دارد چیزی به ما می دهد اما نمی دانیم که اینهمه شنود و سانسور دولتی آیا واقعا برای ما امنیت و شادی به ارمغان آورده است یا خیر. همیشه به ما می گویند که اگر دولت این سانسور و شنود و … را انجام نمی داد وضع خیلی خراب بود اما هیچ وقت این حرف ثابت نمی شود و اگر بیش از حد کنجکاوی کنید…
بسیاری افراد اعتقاد دارند که دزدهای سایبری و دولت ها هر دو مشغول کار مشابهی هستند و تنها تفاوت «قانونی» بودن یکی و غیرقانونی بودن دیگری است. حالا هکرها اطلاعات خود را به دولت ها می فروشند و دولت ها هم علاقه ای به حل مشکلات ندارند و فقط از آن ها به نفع خود بهره برداری می کنند.
** آزمایشی سخت: چه می شود اگر اینترنت را خراب کنیم
[ این بحش رو براتون کامل نمی خونم.. دوستمون سعی می کنه توضیح بده که واقعا ممکنه روزی دولتی یا یک گروه مثلا تروریستی یا شهروندان ناراضی اونقدر افراطی فکر کنن [یا فکر نکنه] که تصمیم بگیره اینترنت رو عمدا خراب کنه… شاید تو آمریکا نیاز به استدلال باشه ولی ما که با گوشت و پوست لمسش می کنیم . فقط تو پارگراف آخر می گه]
این شاید بیش از حد غیرواقعی به نظر برسه. مطمئنا کسی نمی خواد اینترنت را خراب کند! اینترنت دوست ماست! و چگونه ممکن است کسی وارد ساختمانی شود که اینترنت را می چرخاند؟! اما همانطور که دیده ایم نه سازمان های امنیتی ما و نه شرکت های بزرگ در امن نگه داشتن جامعه و اینترنت چندان موفق نبوده اند پس این اتفاق بعید نیست.. و حالا فقط برای آزمایش می رویم سر بحث بعدی:
** خرابه: چه می شود اگر اینترنتی که می شناسیم وجود نداشته باشد
اینترنت چیزی در گذشته است، حالا چه؟
مطمئنا اقتصاد با بحران مواجه می شود، بخصوص تجارت های مرتبط با شنود ما. بازار بورس فوق سریع و خودکار که نیمی از بورس نیویورک را می چرخاند کلا تعطیل می کشد. وال استریت اول سقوط می کند ولی بعدا روش جدیدی برای حیات کشف می کند. پخش آنلاین موسیقی و فیلم تعطیل می شود و دیگر نیمی توانید از اینترنت با مادر بزرگتان صحبت کنید.
گوگل هنوز سرورهایش را دارد ولی کاملا بی ارزش شده اند. هیچ پهبادی برای انداختن بمب روی یمن و پاکستان پرواز نی کند. پول نقد و چک هنوز ارزش دارد ولی بخشی از توان کارت های اعتباری به خاطر نبودن بستر خرید اینترنتی و وصل نبودن شعب به یکدیگر از بین رفته.. بعد از مدتی اینها راه خواهند افتاد؛ درست مانند وضع پیش از اینترنت. آمازون کاملا تعطیل شده و فروشگاه های زنجیره ای بزرگ مثل وال مارت انبارگردانی شان با بحران مواجه شده. فروشگاه های کوچک و کتابفروشی ها اما بازارشان سکه می شود. حتی فروشگاه های نوارکاست و سی دی موزیک.
هیچ کس نمی تواند شما را لایک کند و مارک زوکربرگ دیگر نمی داند که با چه کسی دوست شده اید. سینگولاریتی به عقب افتاده است.
آیا دنیا جای بهتری شده؟ آیا این ریست لازم است؟
برای بعضی ها اینترنت فرصتی بود برای درآمد ولی اینکه آیا این درآمد به نفع اکثریت بوده یا نه مورد بحث است. ظاهرا فقط گروه کوچکی از این تکنولوژی جهانی پولدار شده بودند و بقیه مردم با یا بدون آن از نظر اقتصادی وضع نسبتا مشابهی خواهند داشت.
برای اینکه صادق باشیم باید بگویم که اینترنت دسترسی های خوبی را هم فراهم کرده بود و البته عکس گربههای ناز هم بین همه تقسیم شده بود. بدون شک کمک اینترنت به گسترش جنبش های حقوق بشری و همچنین دموکراسی ارزشمند بوده و اطلاعات زیادی را هم در بین مردم همه جهان به اشتراک گذاشته بود. البته در واقع اینترنت هیچکدام از این جنبش ها را شروع نکرد اما بخش بزرگی از مردمی که قبلا هیچ صدا یا دسترسی ای به جایی نداشتند را توانمند کرد.
سخت است ارزش اینترنت را بسنجیم چون تصویری از دنیای بدون اینترنت نداریم. اینترنت در ما درونی شده. بخشی از ما است و این توضیح می دهد که چرا اینقدر راحت قبول می کنیم در اینترنت استعمار شویم. آیا اینترنت سرطانی است که سلول به سلول در حال خوردن ماست؟ بگذارید فرض کنیم که تصمیم گرفته ایم از این سرطان خلاص شویم. آیا درمان فاجعه بار است یا آزادی بخش؟
** ناکجا آباد: اینترنت بازنگری شده چطور خواهد بود؟
واقعیت این است که تصور اینترنت۲ برای من سخت است. من آنقدر سن دارم که خوشبینی روزهای اول اینترنت در ۲۰ سال گذشته را به خاطر بیاورم. ما نمی توانیم عقب برویم – حالا خیلی چیزها را می دانیم که قابل فراموش کردن نیست – اما می توانیم از امیدهایی که آن زمان داشته ایم را به خاطر بیاوریم و از آن ها چیزی بیاموزیم. مثلا ایده های تساوی گرایانه اینرتنت که می گفت هر فرد و هر جای کوچک می تواند سایتی داشته باشد که درست مثل بقه سایت ها قابل دسترسی است. آن ایده لذت بخش بود ولی حالا با نقض بی طرفی شبکه و دادن بیشتر پهنای باند و کیفیت به سایت هایی که دوست ما هستند، [و البته سانسور هر کسی که حرفی به جز حرف ما می زند] به آن خیانت کردیم.
به این فکر کنید: در اینترتن جدید ما هنوز می توانیم ایمیل بفرستیم. دانشگاه ها و سازمان های غیرانتقاعی هنوز می توانند دانش را در اینترنت به اشتراک بگذارند. ویکیپدیا و روزنامه نگاری تحت وب هنوز وجود دارند. اما ما نمی توانیم به شیوه ای که حالا ردیابی می شویم ردیابی شویم. همین کلی چیز را تغییر خواهد داد. گوگل منبع اصلی درآمدش که تبلیغات است را از دست خواهد داد و با کارمندهایی بسیار کمتر، یک موتور جستجو خواهد شد. سازمان های جاسوسی و دولت ها و دزدهای و جمع کننده های اطلاعات بیچاره خواهند شد. هیچ کس اطلاعات خیلی زیادی در مورد همه شهروندان نخواهد داشت و نخواهد توانست از آن به دلایلی که فقط به عقل جن می رسد استفاده کند. چینی ها دیگر نخواهند توانست به شبکه برق آمریکای شمالی نفوذ کنند.
در آن شرایط تمام پولی که حالا به برنامه های شنود آنلاین سرازیر می شود – امیدوارم – برای سلامت و بهداشت و آموزش صرف خواهد شد (گفتم که! امیدوارم). این رشد در بهداشت و آموزش بدون شک امنیت را بالاتر خواهد برد – در تمام جهان. کاملا شناخته شده است که بستر تروریسم ، فقر است. پیشنهادهای جذاب به تروریست های احتمالی و بهبود زندگی شان اصلی ترین روش پیروزی در «جنگ علیه تروریسم» است. تفنگ ها، پهبادها و شنودهای گسترده درست برعکس عمل می کنند: اینها توسعه دهنده تروریسم هستند. ادعاهای دولت ها اصلا مهم نیست، اگر ما پول بیشتری صرف آموزش و بهداشت و توسعه کنیم، جهان جای امن تری خواهد شد.
اما آیا علاقه ای به تغییر هست؟
فرض کنید اینترنت ۲ از نظر فنی قابل رسیدن باشد. من معتقدم حتی اگر از نظر فنی بتوانیم به چیزی که گفتم برسیم، اراده ای بسیار قوی برای حرکت به آن سمت لازم است. شرکت ها و دولت ها اقتصاد و سیاستشان را به سیستم های ناامن فعلی پیوند زده اند و با همه توان علیه رسیدن ما به آن اینترنت خواهند جنگید.
بررسی اینکه چه چیزی مار ا امن می کند اولین قدم است. امنیت طولانی مدت و واقعی، حاصل یک تفنگ بزرگ یا شنود همه شهروندان به شکلی که گشتاپو می کرد نیست. امنیت حقیقی حاصل تضاد کمتر بین مردم و فاصل نزدیکتر فقیر و غنی است و دسترسی داشتن به بهداشت و آموزش برای همه. انگیزه رسیدن به امنیتی واقعی در یک دموکراسی استوار چیزی است بسیار قوی تر از انگیزههایی که در بالا تشریح کردم و بهتر است قبل از یک سقوط فاجعه بار در دنیایی که سازمان های جاسوسی برای بدنام کردن منتقدان اطلاعات شخصی آنها را منتشر می کنند یا دنیایی که در آن کارت های اعتباری از کار افتادهاند، با انگیزه امنیت پایدار در یک دموکراسی مستحکم، کمی انسان تر باشیم و به دنبال اینترنتی امن تر پیش برویم.
موسیقی
رو دقیق نمی دونم چیه ولی هر چی هست خوبه چون قراره تا دو هفته بعد شاد باشیم و بخندیم که بهترین اسلحه ما در زندگی است.
عید سال نو مبارک! سال ۹۳ بدون شک قرار سال خوبی باشه. با شما هستیم با رادیو گیک اول سال نود و سه و رادیو گیک شماره ۳۷. رادیو گیک هایی که عدد اول هستن، خوش شانسی می یارن پس سال ۹۳ سال خوش شانسی است!
ماروین مینسکی برای کسایی که از بیست سال پیش داستان های هوش مصنوعی و رباتیک رو دنبال می کنن یک اسطوره است (: این استاد دو سه روز قبل جایزه BBVA موسسه پیشگامان دانش رو برده که ارزشی برابر ۵۴۰هزار دلار داره. مینسکی ۸۶ ساله سالهای سال در ام آی تی درس داده و نوشته و حتی در ساخت فیلم استنلی کوبریک به اسم ۲۰۰۱، ادیسه فضایی همراه بوده. مینسکی گفته که هنوز نمی دونه چطوری باید این پول رو مصرف کنه ولی احتمالا برای خرج کردنش مشکلی نخواهد داشت و اضافه کرده که «نمی دونم اونها فکر می کنن من دارم چیکار می کنم. من نظریه هایی در مورد شیوه کار مغز می دم و اگر خوش شانس باشم چند تا دانشجو دارم که بتونن از این نظریه ها به شغلی برسن» و البته یکی از مشهورترین دانشمندهای ری کورزویل است که در پادکست سینگولاریتی بارها ازش صحبت کردیم و هر شنونده رادیو گیک باید حتما اونو بشناسه (اگر نمی شناسین با من تکرار کنین «من بعد از این پادکست می رم سرچ می کنم دنبال پادکست شماره یک سینگولاریتی و گوشش می دم http://jadi.net/2012/03/radio-geek-001-singularity/ )
یادتونه که ؟ هک حتما نفوذ نیست بلکه به هر کار هوشمندانه هک کردن می گیم. حالا یک گروه سعی کردن انتقامشون رو از اسپاتیفای بگیرن. اسپاتیفای اجازه پخش آلبوم ها رو به شما می ده و در حالی که تقریبا ۶ میلیون نفر مشترک پرمیوم اون هستن و ماهانه ۶۰ میلیون دلا ر از این جریان درآمد داره، پولی که به تولید کنندههای موسیقی در ازای پخش شدن آلبومشون می ده بسیار کمه! حالا یک گروه موسیقی به اسم والفپک از میشیگان یک ایده عالی زده! این گروه یک آلبوم با ده ترک تولید کرده که تک تک ترکهاش فقط سکوت است! اونها از طرفدارانشون خواستن که شب ها موقع خواب این ترک های خالی رو انتخاب کنن و بذارن توی اسپاتیفای پخش بشه و با اینکار هر شب ۴ دلار به نفع این گروه کار کنن و این گروه هم از پولی که جمع می شه یک تور رایگان برگزار خواهند کرد. اسم این آلبوم اسلیپیفای است و حتی اگر واقعا تعداد زیادی اونو پخش کنن هم ضرر عجیبی به اسپاتیفای نخواهد خورد. شرکتی که سال گذشته ۵۰۰ میلیون دلار پول برای خرید حق پخش موسیقی به موزیسنها داده. البته قبلا هم افراد مختلفی موزیکهای خالی درست کرده بودن و مورد مشهور هم سونیک یاوت بود که موزیک ۶۳ثانیه سکوتش برای مدتی از آیتونز حذف شد و بعد دوباره برگشت. به این اثر گوش می دیم.
[۶۳ ثانیه سکوت]
امیدوارم لذت برده باشین از این موسیقی و ببخشید که با پخشش کپی رایت صاحب اثر رو نقش کردیم.
چیزی که هنوز عملا به بازار نرسیده ولی لازم بهش نگاه کنیم فایرفاکس او اس و ادعای تلفن هوشمند ۲۵ دلاری است! فایرفاکس این روزها در نقش رابین هود اینرنت عمل می کنه و تلاش می کنه هم اینترنت رو به همگان برسونه و هم آزاد نگه اش داره و هم استانداردش کنه تا ما توی قفس طلایی شرکت ها گرفتار نشیم. الان هم از تلفنی ۲۵ دلاری حرف می زنه که مخاطبین میلیاردی داره در جاهایی که آدمها هنوز نتونستن اولین تلفن هوشمندشون رو بخرن. فرض کنین تلفنی داشته باشین که فقط می تونه زنگ بزنه و یک براوزر رو اجرا کنه و یک پلن ماهانه مثلا دو گیگ ده هزار تومنی. اینطوری در ماه با ده هزار تومن می تونیم به خرید آنلاین، فیسبوک، چت و … دسترسی داشته باشیم. این جریان کاملا متفاوت است با ایده زوکربرگ که گفته بود «اینترنت برای همگان رو عملی می کنم» چون ایده زوکربرگ درست کردن یک بازار عظیم از مصرف کننده های احتمالی است که چون ممکنه چیزی رو مصرف کنن باید بازی شون بدیم در حالی که ایده تلفن ۲۵ دلاری دادن یک ابزار است برای رسیدن به جامعه جهانی. هنوز چیز زیادی ازش دیده نشده و ممکنه مثل خیلی پروژه ها در عمل کلا یک چیز دیگه از آب در بیاد ولی فعلا خوبه جزو چیزهایی قرارش بدیم که باید با دقت نگاه بشن. البته معلومه به اینترنت داغون ایران اسلامی عزیز ما چیز خاصی ازش برای ما در نمی یاد ولی ما جهان وطن هستیم و خوشحال و امیدوار (:
رد هت که می شه بزرگترین شرکت بازمتن جهان دونستش و مشهورترین لینوکس تجاری اعلام کرد که با همکاری اوهورو سافتور پشتیبانی از دات نت و مایکروسافت اسکویل رو به اوپن شیفتش اضافه کرده. اوپن شیفت یک سیستم پلتفرم از ا سرویس است PaaS است که دولوپرها اجازه می ده از روی یک سیستم کاملا لینوکسی ردهت برای دات نت برنامه نویسی کنن. اوهورو یک شرکت دو ساله است که توسط کارمندهای سابق مایکروسافت جاوید اکرم و جواد خاکی درست شده تا ویندوز رو به لینوکس پیوند بزنه. پکیج استفاده از اوپن شیفت رو می تونین از گیت هاب بگیرین
واتسون رو احتمالا می شناسین. سیستم کامیپوتری ادراکی ای از آی بی ام که توست با خوندن و «فهمیدن» ویکیپیدا در مسابقه اطلاعات عمومی و غیره جئوپاردی شرکت کنه و برنده بشه ! حالا مدیر عامل آی بی ام از توسعه دهنده های موبایل دعوت کرده که در سه ماه آینده برنامه هایی ر و بسازن که از واتسون استفاده کنه .. قابلیت هایی مثل درک و پاسخ به سوالات پیچیده از طریق زبان طبیعی گفتاری. سه نفر از برنده ها توسط آی بی ام ساپورت می شن و برنامه هاشون به بازار عرضه می شه. در نمونه های متنوع واتسون نشون داده می شه که مشاوره پزشکی می ده یا وقتی بهش می گین که قراره به فلان جا سفر کنین پیشنهادهای مناسبی می ده در مورد لباس هایی که احتمالا نیاز خواهید داشت و کوله پشتی ای که برای این سفر مناسب است در حالی که جستجوی وب به هیچ وجه جواب های مرتبطی رو نشون نداده بود.
این قانون می گه که برای رسیدن به بهترین جواب در اینترنت نباید سوال پرسید بلکه باید جواب اشتباه رو نوشت. این مورد رو هر کس که در کامنت ها چیزی گفته یا در فروم ها حرفی زده می دونه (: این قانون به افتخار کانینگهام که پدر ویکی شناخته می شه به اسم اون نامگذاری شده چون گفته می شه که ویکی ها اصلیترین مورد اثبات این قانون هستن. نمونه دنیای واقعی این قانون ضرب المثلی فرانسه است که می گه prêcher le faux pour savoir le vrai «اشتباه رو موعضه کن تا واقعیت رو بفهمی»
خبر جالب دیگه این بود که مایکروسافت در حال آماده کردن نسخه خاصی از ویندوز ۸.۱ برای لپ تاپ ها و پی سی ها است که یک خاصیت منحصر به فرد داره: مجانیه! این جریان بعد از پنج سال داشتن یک سرچ اینجین، درست کردن سرویس های کلاود مثل ازور و آفیس ۳۶۵ باعث شده نویسنده وایرد مدعی بشه که مایکروسافت در راه گوگل قدم بر می داره که داره سیستم عامل های رایگان متنوعی رو عرضه می کنه. مایکروسافت سال ها از فروش ویندوز درآمد خوبی داشته و حتی می شه گفت کمپانی اصولا روی ساخت و فروش سیستم عامل برای پی سی ها بنا شده ولی الان در دنیای سیستم عامل های رایگان که حتی اپل هم می گه آپگرید به نسخه بعدی رایگان خواهد بود راز زنده موندن مایکروسافت دیگه نباید فروش سیستم عامل باشه. همچنین بحث موبایل هم هست… این شرکت بالاخره تونسته یک سیستم عامل مناسب برای گوشی های همراه بده ولی آیا خواهد تونست در حضور اندروید به اندازه کافی ازش پول در بیاره؟ گفته می شه مدیرعامل قبلی (بالمر) قبول نکرده بود آفیس برای آی پد رو قبل از عرضه اون برای تبلت های ویندوزی بده ولی ظاهرا رویکرد مدیر عامل جدید (ساتایا) متفاوت است و مایکروسافت در جهتی می ره که درآمدش فقط فروش نرم افزار نباشه و سراغ چیزهایی می ره که گوگل هم ازشون پول در می یاره مثلا سرویسی مثل وان درایو.
خریده شدن واتزاپ توسط فیسبوک
کلی شوخی ازش در اومد.. ۱۶ یا به عبارت صحیح تر ۱۹ میلیارد دلار!!! میلیارد! بحث اینکه همیشه دو جور شبکه اجتماعی موجود بوده.شبکه های بزرگ (گفته می شه میانگین دوست های هر آدم بالغ فعال در فیسبوک بیشتر از ۳۰۰ دوست است) و شبکه های نزدیک کوچیک (که شاید هر کس بین پنج تا بیست و پنج دوست داشته باشه). فیسبوک در تلاشه هر دو باشه ولی چتش کار نمی کنه پس با این قیمت عجیب و .. چی بگیم؟ بذار اینو بگیم که با این پول می شد روزنامه واشنگتن پست رو ۷۶ بار خرید! اینستاگرام رو ۱۹ بار! توییتر رو ۱۷ بار و دوبار کل فروشگاه های بست بای رو و ۱.۱ بار چیپوتله رو (راستی جیپوتله تهران رو هم برین. بسیار جای خوبیه برای یک غذای مکزیکی عالی) و ۰.۹ بودجه یک سال کشور افغانستان رو تامین کرد و البته به جای این خرید فیسبوک می تونست بودجه فرستادن کاوشگر کنجکاوی به مارس رو تامین کنه؛ اونم ۸ بار! این شرکت فقط ۵۰ تا کارمند داشت و … فیسبوک دیوانه است (:
یک خبر جالب منتشر شد از سایتی که با یک باگ وحشتناک در پی اچ پی هک شده. باگی که ۲۲ ماه پیش ریپورت شده بود و تنها مقصر این هک مدیر نالایقی بود که باعث شده بود سرور ۲۲ ماه آپدیت نشه. یک گزارش جالب سیسکو نشون داد که چند روز بعد از خبر هک کردن سایتها با این باگ ادامه داشته و در کل حدود ۴۰۰ سایت هک شدن! با یک باگ دو ساله! آماده باشین که می خوام داد بکشم! سرورهاتون رو آپدیت کنین!!!!
توسعه دهنده های رپلیکانت (یک اندروید آزاد) مدعی شدن که در پشتی ای رو توی تلفنهای سامسونگ اندروید پیدا کردن که «دسترسی ریموت به اطلاعات روی دستگاه می ده». اونها می گن این در عقبی می تونه باعث دسترسی بی سیم به اطلاعات روی فایل سیستم بشه. بحث سر پروتکل انحصاری IPC سامسونگ است و دستورات RFS که می شه به گوشی فرستاد. این گروه می گه که دلیل این دستورات و بودنشون رو درک نمی کنه هرچند که ممکنه نیاز خاصی باعث شده اونها اینجا باشن و هدف دسترسی دادن به فایل ها نبوده ولی به هرحال نتیجه یکی است». یک کد برای اثبات موضوع روی سایت این گروه قرار گرفته و همینطور پچ هایی برای اصلاح سیستم عامل در مقابل اونها. پیشنهاد ما به شما؟ استفاده از یک اندروید مستقل از تولید کننده های بزرگ که می تونه از کربن باشه تا سیانوژن مد.
البته نمی دونم تا الان خریده یا نه ولی گفته می شه که فیسبوک در تلاشه تا یک شرکت سازنده هواپیماهای بدون سرنشین یا درون یا پهپاد رو بخره. قبلا آمازون گفته بود به این فکر می کنه که شاید کالاهای مردم رو با درون تحویل بده و کلی بحث درست کرده بود و اون شوخی ها و بحث های فنی هنوز تموم نشده بود که این خبر از فیسبوک اومد بیرون. هدف فیسبوک تیتان ارواسپیس است و قیمت پیشنهادی احتمالا ۶۰ میلیون دلار. شرکت تیتان ارواسپیس هواپیماهای بدون سرنشین در مدار بالا می سازه که با نیروی خورشید کار می کنن. حدس زده می شه هدف فیسبوک از این کار سرمایه گذاری روی هواپیماهای بدون سرنشینی باشه که با پرواز در مدارهای بالا، به سرزمین زیرشون اینترنت می دن. حتی یک منبع گفته فیسبوک اینکار رو با ساخت ۱۱هزار هواپیما از مدل سولارا۶۰ شروع خواهد کرد و هدف اولش هم آفریقا است. این مدل ها می تونن با باتری حتی در شب شروع به پرواز کنن و بعد از دراومدن خورشید با پنل های خورشیدی خودشون رو به ۲۰ هزارمتری سطح دریا برسونن و چند سال بله چند سال اون بالا بمونن! البته فیسبوک همزمان پروژه لون رو هم پیش می بره که هدفی مشابه داره اما با بالن و خب گوگل و اینترنت دات اورگ هم ایده های مشابهی رو مطرح کردن. ما نوادگان کورش هم می شینیم ببینیم کی زودتر می یاد ما رو نجات بده و احتمالا بعدا غر می زنیم که اینترنتشون چرا اونقدر که ما می خوایم سریع نیست (:
ماجرا با goto fail (https://www.gotofail.com/) شروع شد! کشف شد که یک برنامه نویس کرنل مک اشتباها یک goto اشتباهی در جایی گذاشته و باعث شده بشه رمزنگاری TLS رو دور بزنه و حینی که داشتیم می خندیدیم و به دوستانی مکی می گفتیم حتما آپدیت کنن، مشکلی بسیار مشابه در گنو/لینوکس هم کشف شد! مشکل اصلی این بود که این باگ مربوط می شد به یکی از جاهایی که ما شدیدا برای امن بودن روش تاکید می کنیم و در نتیجه موضوع بسیار جدی ارزیابی شد. همه توزیع ها سریعا بسته GnuTLS رو آپدیت کردن و بر شما هم واجبه که سیستم هاتون همیشه آپدیت باشه. مشکل در بخشی از کد بود که اعتبار TLS رو بررسی می کرد (همون سرتیفیکیت های ایکس ۵۰۹) و چند شرط کوچیک باعث می شد این چک کردن در شرایط خاصی ترمینیت بشه و نتیجه صحیح برگرده. این مشکل از سال ۲۰۰۵ در سیستم ها بوده. مت گرین استاد امنیت دانشگاه جان هاپکینز گفته این باگ «وحشتناک» است و مهمترین توصیه اینه که هر سیستمی گنو/لینوکسی یا مکی که دارین حتما به آخرین نسخه آپدیتش کنین.
تبریکها و تقبیحها
برای جواد GrayMind آرزوی سلامتی و خوشحالی داریم و امیدواریم جراحی اش خوب بوده باشه.
نمی دونم تبریک یا چی داریم برای فیلیپ اسکولز که مدیر بازاریابی Nvidia بود و جونش رو هنگام نجات یک نفر دیگه از سانحه قطار از دست داد. آدم های شریف همه جا به ما یادآوری می کنن که باید جامعه رو با شراف و فداکاری و آدم بودن خودمون حفظ کنیم.
و تشکری داریم از سینا پویانفر که شاید با سیزده سال سن جوونترین شنونده ماست (:
و تقبیحی برای سانسورچی هامون که باعث شدن تنها کشورهایی در جهان که اینترنتی بدتر از ما داشته باشن عبارت باشن از: گابن، جزایر ماریانای شمالی، موزامبیک، ساحل عاج، لبنان، آنگویلا، پاکستان، ازبکستان، مصر، سودان، بولیوی، ونزوئلا، سوریه، مالاوی، گوانا، بنین، الجزیره، سوازیلند، گینه استوایی، کوبا، گامبیا، کنگو
اونجا گفتم و اینجا هم می گم که عبارت «هر کس تلاش کنه بزرگ/موفق/پولدار می شه» اشتباهه. پیروزی شدیدا وابسته به کلی زیرساخت و شرایط اجتماعی است و دنیا مثل یک مسابقه برابر بین آدمهایی با شرایط برابر نیست ولی به هرحال می شه این تیکه رو واقعی دونست که هیچ کس بدون تلاش، موفق نخواهد شد. پس خوبه اگر کاری رو شروع می کنیم توش تلاش کنیم.
این شما و این سری دوم عکس شرکتهای بزرگ دور و اطراف ما، در روزهای اولیه شون.
موسسین اینتل و اولین استخدامشان، ۱۹۷۸. اندی گروو اولین استخدام اینتل بود که اینجا در سمت چپ ایستاده. روبرت نویس و گوردون مور هم در عکس هستن و از اونها مهمتر یک طراح از پردازنده ۸۰۸۰ اینتل که یکی از اولین کامپیوترهای پی سی بر اساس اون ساخته شد. گروو شنیده بود که این دو نفر از شرکت فیرچایلد سمیکونداکتور (جایی که هر سه شون با هم کار می کردن) جدا شدن و اونم تصمیم گرفت بهشون بپیونده. در این لحظه بزرگترین درسش برای من اینه که از جدا شدن از شرکت ها و تاسیس شرکت خودم نترسم!
مرکز سانتاکلارای اینتل، ۱۹۷۰. کارمندان بیرون مرکز سانتار کلارای اینتل ایستاده اند. جایی که اینتل ۴۰۰۴ که یک سی پی یوی ۴ بیتی بود ساخته شد. در ۱۹۷۲ پروسسور هشت بینی ۸۰۰۸ ساخته شد. این پروسسور برای استفاده در ماشین حساب ها ساخته شده بود و در دهه ۱۹۹۰ برای ساخت کنسول های بازی مورد استفاده گرفت و بعد در ساخت کامپیوترهای شخصی.
رییس و نایب رییس IBM در کنار یک آی بی ام ۳۶۰، حوالی ۱۹۷۰. آی بی ام به ناسا کمک کرد انسان را به ماه بفرستد و در ۱۹۷۱ واتسن که در تصویر زیر در سمت چپ ایستاده استعفا داد و نیم قرن ریاست خانواده واتسن پایان یافت. رییس بعدی فرانک. ت. کری بود.
کامپیوتر آی بی ام ۷۰۹۰، ۱۹۶۱. آی بی ام ۷۰۹۰ یک مینفریم بود با قیمت ۲.۹ میلیون دلار (اگر می خواهید به قیمت امروز برسید باید با توجه به تورم عدد را ده برابر کنید). این کامپیوتر سریعتر از قبلیها بود و نسبت به آنها ارزان به حساب میآمد. آی بی ام ۷۰۹۴ حین فرود به روی ماه در ۱۹۶۹ استفاده شد.
موسسین اچ پی، ۱۹۶۳. این تصویر بیل هیولت و دیو پاکارد را نشان می دهد – در کارخانهشان. هیولت پاکارد یا همان HP برای ساخت انواع وسایل الکترونیک تاسیس شد ولی بعد تمرکزش را بیشتر به سمت کامپیوتر سوق داد.
دفتر مرکزی سامسونگ، دهه ۱۹۳۰. سامسونگ در ۱۹۳۸ توسط لی بیونگ چول تاسیس شد. این شرکت که در آن زمان سامسونگ شونگوی نامیده می شد تجارت مواد غذایی انجام می داد و نودل خودش را میساخت. شرکت بعد از جنگ کره به سراغ عرضه پشم رفت و بعد از مدتی خدماتی مثل بیمه، پارچه و حتی سرویسهای امنیتی را هم به محصولات خود افزود. از ۱۹۶۰ سامسونگ به سراغ الکترونیک، نیمه رساناها، نمایشگرهای ال سی دی و گوشیهای موبایل رفت و در ۲۰۱۲ به بزرگترین عرضه کننده گوشی موبایل جهان تبدیل شد).
لی بیونگ چول موسس سامسونگ، ۱۹۷۶. لی بیونگ چول که در مرکز تصویر دیده می شود در حال گوش دادن به توضیحات یک کارمند در مورد سیستم کامپیوتری است. عکس در ۱۹۷۶ گرفته شده و فرزند لی در سمت چپ تصویر ناظر ماجراست. سامسونگ امروزه توسط بسیاری از ورثه لی اداره می شود و می گویند که شخص لی در مصاحبه استخدام بسیاری از صد هزار کارمند سامسونگ شخصا حضور داشته. لی در ۱۹۸۷ در سن ۷۷ سالگی درگذشت.
پنج میلیونمین تلویزیون سامسونگ، ۱۹۷۸. امروز سامسونگ هنوز هم در حال رکورد شکستن است. این عکس در ۱۹۷۸ برداشته شده؛ زمانی که سامسونگ رکورد ساخت پنج میلیون تلویزیون را شکسته بود. این روزها این شرکت از ۸۰ شرکت دیگر تشکیل شده و تقریبا ۴۲۷هزار کارمند دارد. درآمد سامسونگ تشکیل دهنده ۱۷٪ تولید ناخالص ملی کل کره است.
موسسین اوراکل در جشن یکسالگی این شرکت، ۱۹۷۸. در این تصویر موسسین اوراکل یعنی اد اوتز، باب ماینر و لری الیسون اولین سال تاسیس شرکتشان را به همراه اولین کارمند جشن گرفتهاند. اد اوتز و این کارمند بعدا شرکت را ترک کردند و در ۱۹۹۳ باب ماینر از سرطان ریه درگذشت. اوراکل در حال حاضر دومین شرکت نرم افزاری بزرگ جهان بعد از مایکروسافت است و مدیر عامل آن یعنی لری الیسون به یکی از پولدارترین افراد دنیا تبدیل شده.
مایکل دل، حوالی ۱۹۸۷. مایکل دل سر هم کردن و فروختن کامپیوترهای پی سی را در ۱۹۸۴ شروع کرد؛ آنهم در اتاقش در دانشگاه تگزاس. او سریعا دانشگاه را ترک کرد تا به فروختن کامپیوترهای شخصی ادامه بدهد. در ۱۹۸۵ «توربو پی سی» اختراع شد و ارزش شرکت را تا پایان سال به ۷۳ میلیون دلار رساند. در ۱۹۸۸ بود که کمپانی به نام دل نامگذاری شد.
کارخانه دل، حوالی ۱۹۸۹. در اینجا مایکل دل را در شرکتش مشاهده میکنید. شرکت در ۱۹۸۸ سهامی عام شد و سریعا تبدیل به یک شرکت چند میلیارد دلاری شد. مایکل دل که شرکت را در ۱۹ سالگی شروع کرده بود در نهایت در سال ۱۹۹۲ به عنوان جوانترین مدیرعامل یک شرکت فورچون ۵۰۰ شناخته شد.
موسسین گوگل، کالیفرنیا، ۱۹۹۹. پدر و مادر لری پیج هر دو علوم کامپیوتر خوانده بودند و در دانشگاه میشیگان تدریس میکردند پس عجیب نیست که پسرشان راه آنها را ادامه داد و دکترایش را در کامپیوتر ساینس گرفت. او و سرگئی برین که دانشجوی دکترا بود روی بکراب کارمی کنند که پروژه ای تحقیقاتی بود برای «شمردن و ارزشدهی به بکلینکهای اینترنت». در این عکس این دو را در منلو پارک میبینید که دفتر اول آنها بود تا بعد در همان سال به پائو آلتو نقل مکان کنند.
سرورهای اصلی گوگل، ۱۹۹۸. این جایی است که گوگل آغاز شد؛ چند کامپیوتر سطح پایین در دانشگاه استنفورد. برین و پیچ الگوریتم امتیازدهی به صفحهها (پیج رنک) را اختراع کرده بودند که می توانست به هر صفحه وب بر اساس لینکهایی که دریافت کرده امتیاز بدهد. این سیستم در نهایت تبدیل به مغز متفکر سیستم جستجوی وب آنها شد و گوگل به دنیا آمد.
تیم گوگل، کالیفرنیا ۱۹۹۹. این عکس اولین گروه کارمندان گوگل در دفتر پالو آلتو را نشان می دهد. ماریسا مایر میگوید که آن بنر گوگل توسط او و پاول بوچیت نصب شده. از این گروه تنها ۷ نفر در شرکت ماندهاند: لری پیج و سرگئی برین، امید کردستانی، خوان بردی، سوزان وجین، اورس هولزله و سالار کمانگر.
مایر به گوگل می پیوندد، ۱۹۹۹. ماریسا مایر قبل از اینکه به مدیرعاملی یاهو انتخاب شود، برای ۱۳ سال در گوگل بود. او حالا در حال ایجاد تغییرات عمده در یاهو و خریدن چیزهای جدید برای شرکت است از جمله تامبلر به قیمت ۱.۱ میلیارد و ساملی به قیمت ۳۰ میلیون دلار. این زن توسط نشریه فوربس به عنوان یکی از قویترین زنان دنیای تکنولوژی شناخته شده و در حال حاضر ۳۸ سال دارد.
موسسین یاهو، حوالی ۱۹۹۴. «راهنمای جری برای شبکه جهانی وب» عملا چیزی شبیه دفترچه تلفن سایتهای اینترنتی بود و نه یک موتور جستجو. اما این سیستم سریعا محبوبیت به دست آورد و در مدتی کوتاه همه برای رسیدن به وبسایتهای مورد نظر و حتی به عنوان اولین صفحه ورود به اینترنت از یاهو استفاده می کردند. در ۲۰۰۸ مایکروسافت به یاهو پیشنهاد ۴۴.۶ میلیارد دلار برای خرید داد که رد شد. امروزه ارزش سهام یاهو در حدود ۳۴ میلیارد دلار برآورد میشود.
جف بزوس، موسس آمازون، ۱۹۹۴. در ۱۹۹۴ جف بزوس شغلش را به عنوان نایب رییس یک شرکت وال استریت ترک کرد تا سعی کند آنلاین چیز بفروشد. او فهرست اولیه فروشش را از بیست مورد به پنج مورد تقلیل داد: سی دی، سخت افزار کامپیوتر، نرم افزار، فیلم و کتاب. در ۱۹۹۵ آمازون دات کام شروع به فروش کتاب کرد و در نظریه ای عجیب در تجارت اعلام کرد که تا نیمه چهارم سال ۲۰۱۱ به دنبال سود کلان نیست! امروزه آمازن ۶۰ میلیارد دلار در سال سوددهی درآمد دارد و بیشتر از ۱۰۰هزار کارمند در سراسر دنیا را مدیریت می کند.
موسس و مدیر عامل اول eBay، حوالی ۱۹۹۸. eBay که اول AuctionBay نامیده می شد سایت شخصی یک ایرانی آمریکایی به نام پیر امیدیار بود. قبل از اینکه سرویس دهنده هاست از امیدیار بخواهد به خاطر درخواست زیاد وبسایتش به اکانت سطح بالاتری سوییچ کند ، امیدیار مجبور شده بود یک نفر را استخدام کند تا به چکهایی که به آدرسش میرسید رسیدگی کند. در ۱۹۹۸ شرکت سهامی عام اعلام شد و در ۲۰۰۲ پیپل را خرید و بعد در ۲۰۰۵ اسکایپ را. شرکت در ۲۰۱۲ چهارده میلیارد دلار سود داشته و تقریبا ۲۷هزار کارمند دارد.
موسسین فیسبوک، ۲۰۰۴. داستین موسکویتز، کریس هاگز و مارک زوکربرگ سه هم اتاقی در دانشگاه هاروارد بودند که فیسبوک را در همان اتاق ساختند. سایت اول تنها برای دانشجویان هاروارد طراحی شده بود ولی بعد در سپتامبر ۲۰۰۶ برای همه در دسترس قرار گرفت. گفته میشود تا ۲۰۱۲، فیسبوک حدود یک میلیارد کاربر فعال دارد. موسکویتز فیسبوک را ترک کرد تا آسانا را راه اندازی کند و هاگز در حال حاضر ادیتور نیو ریپابلیک است.
موسسین یوتیوب، ۲۰۰۵. چاد هارلی، استیو چن و جاوید کریم اول کارمند پیپل بودند اما از آنجا جدا شدند تا سایت اشتراک ویدئو در وبی به نام یوتوب بسازند. اولین ویدئوی یوتوب با نام من در باغ وحش توسط جاوید کریم در ۲۳ آوریل ۲۰۰۵ آپلود شد. تا جولای همان سال سایت روزانه به ۱۰۰ میلیون بازدید صفحه رسیده بود و چهار ماه بعد گوگل یوتوب را به قیمت ۱.۶۵ میلیارد دلار خرید.
ما کشور عجیبی داریم. اول انقلاب گفتن همه چیز دولتی است و دولت مواظب همه مردم هست. بعد چیزها کم اومدن و یکسری کاغذ دادن دست مردم که ببرین بدین بقال به شما چیزهای لازم رو بده. بعد دیدن این سخته و دردسر داره و مسوولیت درست می کنه، گفتن دولت که رییس همه است، سهم پولش از کالاها رو می ده و شما خودتون هر چی خواستین رو ارزونتر بخرین. اما خب حیف اون پول نیست؟ پس بعدا گفتن ما سهم پولش رو نمی دیم و اتفاقا دولتی بودن خیلی بده و ما خصوصی می کنیم کشور رو و چیزها گرون می شن اما هر کی دوست داره بیاد ماهانه از دولت یک پولی بگیره و حالا هم رسیدیم به جایی که می گن اون پول رو شاید ندیم ولی به جاش یک کارت بگیرین دستتون برین بقالی هر چی ما فکر می کنیم لازمه و براتون بسه رو بگیرین (:
البته اگر فکر می کنین یک حلقه است اشتباه می کنین. سری اول دولت موظف بود به همه مردم یک کالا بده ولی الان شرکت های خصوصی به مردمی که پول دارن چیزهای بهتر رو می دن و دولت به کسایی که پول ندارن یک کالای بی کیفیت می ده یا یک پولی می ذاره تو دستشون می ذاره که بتونن شاید یک دهم چیزی که پولدارها می خرن رو بخرن و برای بقیه زندگی هم دیگه خودشون مسوولن.
به هرحال… نمودار بالا رو محمد برامون فرستاده و نشون می ده چطوری مردم عزیز میهن اسلامی مون هر ماه تو اینترنت سرچ می کنن ببینن یارانه اومده و نیومده و چه ماجراهای دیگه ای داره. سیستان و بلوچستان و ایلام و بقیه استانهای فقیر هم بالاخره سهمی در «رده های بالا» پیدا کردن و در صدر جستجوی کردن «یارانه» ایستادن و سوال ما هنوز اینه که چرا در کشوری که قرار بود عادل باشه و همه به سطح معقولی از زندگی برسن، سرمایه داری ای حاکم شده که برای پولدارهاش بوگاتی و پورش وارد می کنه و اکثریت دیگه باید ماهانه دستشون رو برای ۴۰ هزار تومن دراز کنن و تو صفهایی بجنگن که قراره توش یک وعده مرغ بهشون داده بشه.
درسته که توافق شده که آغوشمون برای سرمایه داری باز باشه اما حداقل درخواستمون اینه که مزایای سرمایهداری مثل اینترنت و آزادی بیان و عضو جهان بودن و حق زندگی شخصی داشتن رو هم برامون قایل بشن.
جی پی اس گوشیتون رو خاموش کنین و برنامهای رو اجرا کنین که می خواد جای شما رو بدونه (مثلا Foursquare) و ببینین که اون برنامه هنوز می تونه با تقریب خوبی بگه شما کجا هستین! اما چطوری؟ این اتفاق از روی دکلهای مخابراتی شبکه تلفن موبایل و وایرلسهایی که دیده می شن می افته. قبلا هزاران نفر از اینجایی که شما بودین رد شدن و گوشیشون روشن بوده و جی پی اس به یک سرور مرکزی (مثلا گوگل) گفته که «علی دقیقا از روی جی پی اس اینجاست، این وایرلسها رو می بینه ، به این دکل مخابراتی وصله و این دکلها رو هم می بینه». حالا اگر دوباره از گوگل بپرسیم «سارا یه جایی است که جی پی اس نداره اما دقیقا همون وایرلس ها رو می بینه و همون دکلها رو» گوگل با خودش فکر خواهد کرد «خب پس لابد همون جایی است که علی بوده دیگه» و جواب می ده «سارا دقیقا فلان جا است».
اما این اطلاعات فقط در دست چند شرکت محدود به سرکردگی گوگل است و گرفتن این اطلاعات برای افراد و برنامهها نیازمند اشتراک و پول و این چیزها. حالا شرکت موزیلا (که پشت فایرفاکس و تاندربرد است و مدتیه داره نقش رابین هود اینترنت رو بازی می کنه تا ما رو از دست شرکتهای تجاری کمی نجات بده) وارد صحنه شده و می خواد همین سرویس رو رایگان راه اندازی کنه. در اصل می خواد اطلاعاتی که شرکت های خصوصی از وایرلسهای دنیا، دکلهای مخابراتی دنیا و مکان اونها دارن رو تا حد ممکن جمع کنه و مجانی به همه بده.
برای اینکار باید روی گوشی اندرویدی خودتون برنامه MozStumbler رو نصب کنین و هر وقت در بیرون خونه حرکت می کنین اجراش کنین و دگمه Startش رو بزنین. باتری عجیبی مصرف نمی کنه و خوشحال و خرم هم هست و کلی اطلاعات و نمودار بامزه بهتون می ده که همه شرکت ها به شکل مخفی – البته قانونی و در لوای لایسنس اگریمنتهای دستگاههایی که می خرین – مشغول جمع کردنش هستن و تنها فرقش اینه که این اطلاعات رو به رایگان به همه می ده تا برنامههای بهتری بنویسن. این برنامه اطلاعات شخصی از شما ذخیره نمی کنه بلکه فرصت می ده به برنامه نویس های دیگه تا بتونن با حداقل دردسر و بدون هزینه، در صورت درخواست کاربر، مکانش رو تشخیص بدن.
نقشه بالا وضع فعلی ایرانه که ظاهرا توش فقط یک نفر از تهران رفته اصفهان (؟) و امیدوارم یک ماه دیگه کلی بهتر شده باشه. درستترین راه کم کردن از انحصار اطلاعاتی گوگل، پشتیبانی از این تیپ پروژهها است.
سلام به رادیو گیک شماره ۳۵ خوش اومدین – داش مشتی ترین شماره ای تا به حال هر رادیوی مرتبط با تکنولوژی داشته… این رادیو بامرامترین رادیویی در تمام خاورمیانه و غرب آفریقا است که حینی ضبط می شه که آقای روحانی در داووس داره با ام الخبائث و مجانین و شیاطین اقتصاد جهان گپ و گفت می زنه و توضیح می ده که درهای همه ما به روی اونها بازه و همزمان بچه های خوب وبلاگنویس نارنجی برای ۵۵مین روز در زندان هستن به اتهام ارتباط با بیگانه… این رادیو داش مشی ترین شماره رادیو گیکه نه برای اینکه اگر خود داش آکل بود الان یک کاری کرده بود بلکه برای اینکه … آهنگ های مشتی می ذاره… با رادیو گیک باشین که می خواین دنیا رو نجات بدیم…
اوپن بی اس دی دو هفته قبل اعلام کرد که اگر منابع مالی اش تامین نشه مجبور خواهد بود پروژه رو متوقف کنه و همه رو در شوک فرو برد. اما فقط چند ساعت طول کشید تا یوزر mircea_popescu در آی ار سی بنویسه «برای حل مشکل اوپن بی اس دی باید با کی تماس بگیرم؟» – با تئو. -ایمیلش چیه – فلان – اوکی و مشکل ۲۰ هزار دلار کمبود بودجه اپن بی اس دی برای امسال حل شد! بنگ! طرف یکی از پولدارهایی بوده که اخیرا به دنیا اومدن: پولدارهای بیت کوین. در واقع یک میلیاردر رومانیایی! در حالی که هر بیت کوین داره هی از هزار دلار بالا و پایین می ره، این آدم فقط با دادن بیست تا بیت کوین مشکل این توزیع پر خاطره و دلیل رو حل کرده و درسش برای ما اینه که توی آی آر سی باشیم! توی آی آر سی خبرهایی هست.
گزارش سالانه سیسکو می گه که جاوای شرکت اوراکل یکی از منابع بزرگ ناامنی دیجیتال در جهان بوده. گزارش ۲۰۱۴ سیسکو مدعی شده که ۹۱ درصد تمام مشکلات امنیتی که در جهان پیش اومدن، با جاوا مرتبط بودن. سیسکو این گزارش رو بعد از خرید شرکت Sourcefire Vulnerability Research Team (VRT) به قیمت ۲.۷ میلیارد دلار و به دست آوردن اطلاعات اون منتشر کرده. جالبه که این گزارش علاوه بر اشاره به عدد عجیب ۹۱ درصد می گه که با وجودی که خیلی از حملات با زیرو دی ها انجام شدن (توضیح خودم) ولی بسیاری از اونها هم با استفاده از مشکلات امنیتی شناخته شده جاواهایی بودن که مدیرهای سیستم زحمت آپدیت کردنشون رو نکشیده بودن. گزارش های اچ پی و کسپرسکی (آهنگ ابی!) موضوع مشابهی رو اعلام می کنن. سخنگوی این تحقیق گفته که «۲۰۱۳ سال غم انگیزی برای دنیای امنیت بوده و اگر به جریانات نگاه کنیم بیشترین چیزی که یاد می گیریم اینه که اگر بهترین ابزارها رو هم داشته باشین، بدون داشتن نیروهای انسانی متخصص کارتون بسیار سخت خواهد بود.»
بعله دیگه.. آخر سال میلادی بوده و همه رفتن به کار آمار. این یکی می گه بر خلاف روندی که الکترونیک داره دنیا رو بر می داره، در سال گذشته ۳۵هزار شغل از مشاغل مهندسی برق در آمریکا کم شدن و میزان بیکاری بین مهندس های برق از ۲۰۱۲ تا الان از ۳.۴درصد به ۴.۸ درصد رسیده. بر اساس آمار دپارتمان کار آمریکا، ۳۰۰هزار مهندس برق اونجا کار م یکنن در حالی که بنا به آمار IEEE-USA امسال در آمریکا ۳۸۵۰۰۰ مهندس برق بوده. رون هیرا که پروفسور سیاستگذاری عمومی در موسسه روچستر است می گه «مهندسی برق قلب تپنده اختراعات و تکنولوژی های ما است ولی مثل همه صنایع آمریکا این حوزه هم تحت تاثیر جهانی سازی و آف شورینگ قرار گرفته». آمار فقط این نیست. از اونطرف رشد بزرگترین بخش آی تی آمریکا یعنی برنامه نویسی و توسعه نرم افزار فقط ۱.۷۵درصد رشد داشته و به ۱.۱ میلیون رسیده – یعنی امسال آمریکا فقط ۱۹هزار نفر توسعه چی نرم افزار اضافه کرد و بیکاری در این گروه هم ۲.۷٪ است… یادم باشه اینو بفرستم اخبار ساعت ۹ اعلام کنه که آمریکا در حال از هم فروپاشیدنه ((:
معمولا رد هت که شرکت پشت سر فدورا است سالی دو تا اسم باحال برای لینوکسش انتخاب می کنه.. البته ردهت که نه. مردم پیشنهاد می دن و بعد رای گیری می شه و یک اسم انتخاب می شه. قواعد هم در همین حد ساده هستن که اسم باید با اسم سال قبل یک ربطی داشته باشه. اما سال ۲۰۱۴ قراره وضع کلا فرق کنه! ولی نگران نباشین. جامعه لینوکس فدورا در ۱۰مین سالگرد جمع شدنشون تواق کردن که برای سال ۲۰۱۴ فدورا رو یک قدم به پیش ببرن و برای اینکار تغییراتی رو لازم دادن. اولی اینکه فدورای ۲۱ بر خلاف سیستم گذشته در اوایل بهار منتشر نخواهد شد و طرفدارها برای گرفتن اون باید تا آگوست ۲۰۱۴ منتظر بمونن .. حوالی شهریور. قدم بعدی هم بحث نامگذاری است. بعد از اون اسم مزخرف «معجزه سوسیس» برای فدورای ۱۷ و «گاو کروی»! برای فدورا ۱۸، اسامی فوق العاده گربه شرودینگر برای ۱۹ و بعد هایزنبرگ هایزنباگ رو داشتیم اما فدورای ۲۱ دیگه اسمی نخواهد داشت. به سادگی null! نه اینکه یه استرینگ نول اسمش باشه.. بلکه اصولا اسم نخواهد داشت. مثل همیشه منتظر می شیم ببینیم چی می شه.
امسال برای اولین بار در تاریخ، تعداد اسمس های فرستاده شده از پارسال نسبت به امسال در انگلستان کاهش پیدا کرده. این نتیجه آمار سالانه دلتویت است و اضافه می کنه که پارسال تعداد اسمس های فرستاده شده ۷ میلیارد تا کمتر از سال قبل بوده. این شرکت پیش بینی می کنه انگلستانی ها در سال ۲۰۱۴ تقریبا ۳۰۰ میلیارد اسمس بفرستن و شما اصلا تعجب نکنین اگر در کشورهای اطرافتون کسی که از اسمس میلیاردره، وایبر رو قطع کنه یا سراغ وی چت بره یا هر چی… جنگ با تکنولوژی همیشه سخت بوده و شعارش هم که معلومه نمی تونه «آقا پولم کم شده» باشه پس چه شعاری بهتر از «و اسلاما! وا مصیبتا! وا اخلاقا.. آقا ببندین این چیزهایی که در رقابت با اسمس هستن رو!»
حالا که از جوون ها گفتیم اینم بگم که سه سال قبل در ۲۰۱۱ فیسبوک آمار دموگرافیکش رو معرفی کرد. این آمار حاوی جنسیت، مکان، تحصیلات، سن و چیزهای دیگه ای در مورد کاربرها بودن. حالا اگر در ۲۰۱۴ به این آمار نگاه کنیم، چند تا چیز جالب به نظر می رسه که عظیم ترینش اینه: تعداد جمعیت ۱۳ تا ۱۷ ساله فیسبوک نسبت به سه سال قبل ۲۵ درصد کم شده! معنی اش اینه که دیگه تینیجرها به فیسبوک نمی یان و در مقابل تعداد ۵۵ سال به بالاها، ۸۰ درصد زیاد شدن. از ما گفتن بود! فیسبوک دیگه کول نیست و اگر می خواین مثل بابای آمرین پای کول به نظر برسین، سریع برین اسنپ چت نصب کنین.
خب ما درست نمی دونیم کیم دات کام کیه و چیه.. سرمایه گذار، جنگجو، قهرمان آورنده اینترنت، مبارز کپی رایت در چهره خبیثش… نمی دونم چی! امروز آلبوم Good Time رو منتشر کرد که توش دیدگاه ضد موسساتی خودش رو مطرح می کنه و مثلا می گه «من دنبال کت شلوار و کراوات نیستم / من دنبال کار تا مرگ نیستم / من دنبال اداره رفتن صبح تا شب نیستم / من فقط و فقط و فقط می خوام زندگی ام رو بکنم» و نکته مهمتر از موسیقیش اینه که این آلبوم روی سایت Baboom منتشر شده که قراره در طول سال آینده واقعا فعال بشه و موزیک بفروشه و کیم دات کام اینطوری هم انگولکی به بقیه بکنه.. توضیح اینکه چرا خبر کیم دات کام باید در در اعماق باشه. مثلا کشیدن خط اینترنت زیردریایی به کشورش و حمله پلیس بهش و ..
تقریبا ۴۰ سال قبل ای تی ها درست شدن و خیلی هم چیز خفنی بودن… یک تکنولوژی جدید و عجیب اما امروزه ای تی ام ها یکی از آخرین دستگاه هایی هستن که هنوز با ویندوز ایکس پی کار می کنن.. سیستم عاملی که به زودی ساپورتش تموم می شه و ۴۲۰هزار ای تی ام آمریکا رو یتیم می ذاره. Retail Banking Research می گه در تمام دنیا تقریبا ۳ میلیون دستگاه ای تی ام هست اکثر اونها به خاطر عدم اتصالشون به اینترنت و عدم سرویس های دوره ای، حاوی نسخههای قدیمی ویندوز هستن که منطقا باید به نسخه های بعدی ویندوز مهاجرت داده بشن یا از سیستم عامل های مناسب تری برای اینکار – مثل لینوکس – استفاده کنن. قابل ذکره که قبلا هم در آمریکا دو بار بانک ها همه ای تی ام هاشون رو آپگرید کردن. یکبار در ۲۰۰۲ که رمزنگاری های جدیدتر برای انتقال و نگهداری اطلاعات در بانک ها اجباری شدن و یکبار در ۲۰۱۱ که بانک ها مجبور شدن به همه ای تی ام هاشون امکان استفاده از پیام های صوتی رو اضافه کنن تا همه آمریکایی ها (حتی ناشنوا یا نابینا) بتونن با اونها کار کنن. [توضیح در مورد ایران و ناشناخته بودن امنیتش و پیام های اینکه بیخودی دگمه ها رو فشار ندین و جایزه نمی دیم و … و سکوت خبری در مورد اسکیمرها]
حالا یک چیز عمیق! رائفی پور رو برین … فکر می کنم استالمن رو می گه که اکثرا تو چته (: [خدا منو قربونت کنه ایشالله]
در یک کوهپیامه و تقریبا در فاصله سه چهار کیلومتری از مرز کره شمالی بالن های هوای گرم کم کم دارن اوج می گیرن و توی باد سر به سمت شمال حرکت می کنن. این ها شبیه بالن های کلاسیک نیستن بلکه سیلندرهای شفافی هستن به ارتفاع پنج متر که روشنون به کرهای چیزهایی نوشته می شه مثل اینه «رژیم باید سقوط کنه». آدم هایی اینجا هستن (خیلی هاشون از ناراضی های کره شمالی که تونستن از اونجا با شنا فرار کنن) تا با این بالن ها برای کره شمالی که یکی از بسته ترین دیکتاتوری های جهانه، چیزهای «خطرناک» بفرستن. بعضی از این چیزهای خطرناک اسکناس های یک دلاری آمریکایی هستن، بعضی هاشون دی وی دی، بعضی هاشون رادیو ترانزیستوری و ده هزار تا اطلاعیه و اعلامیه اما چیزی که برای ما هیجان داره اون یو اس بی دیسک ها است که حاوی اطلاعات متنوع و فیلم و غیره است. انتظار می ره تعداد بیشتر و بیشتری از آدم ها در کره شمالی از طریق قاچاق از مرزهای چین به دی وی دی پلیر و لپ تاپ دسترسی داشته باشن و این اطلاعات براشون مفید واقع بشه… اینم بگم که اینکار از طرف کره جنوبی هم ممنوع اعلام شده و یک عملیات زیر زمینی است و شاید دلیلی بشه برای ما که کم کم مهاجرت کنیم به یک شهر مرزی که شاید تونستیم گاه گداری از طریق دود علامت بدیم (:
وال استریت ژورنال خبر می ده که آمازون یک پتنت جدید ثبت کرده «خرید زودرس یا خرید پیش از موعد یا همون خرید پیش از سفارش» یا چنین چیزی. بر اساس این پتنت آمازون مدعی شده که اونقدر دقیق می دونه مشتری ها چی خواهند خرید که حتی قبل از سفارش می تونه کالا رو دلیور کنه! این تکنیک می تونه زمان ارسال سفارش رو پایین بیاره و همچنین باعث بشه که مشتری ها به مغازه های فیزیکی سر نزنن. در داکیومنت ثبت پتنت آمازون گفته که فاصله بین سفارش و تحویل کالا ممکنه باعث بشه مشتری ها خرید آنلاین نکنن و این روش پیش بینی خرید این مشکل رو حل می کنه هرچند که ممکنه باعث برگشت خوردن کالاها بشه. پنت حتی میگه ممکنه آمازون در مواردی کالاهایی که ارسال شدن ولی درخواست نشده بودن رو به عنوان هدیه به آدم ها بده.
شما هشت برابر بیشتر احتمال داره توسط پلیس کشته بشین تا توسط تروریست ها
تیتر خبر کافیه [توضیحات خودم در مورد چند وجهی بودن. ادعای کنترل شدن تروریست ها توسط پلیس – حضور پلیس با ادعای خطر تروریست ها. اصولا هدف تروریست ها کشتن مردن نیست بلکه ایجاد جامعه وحشت محور است و اتفاقا پلیس دقیقا کارش همینه و … ]
منظورم از ایده بیت کوین، پذیرش پول بیت کوین که الان رو ۸۰۰ دلار است نیست. منظورم مفهوم فلسفی پشت اونه. یکسری از طرفدارهای بیت کوین اعلام کردن که دارن روی پروژه ای به اسم بیت کلاود کار می کنن که توش شبکه p2p (نقطه به نقطه ای) مانند معماری بیت کوین ایجاد می شه تا آدم های مستقل بتونن کارهای مربوط به شبکه رو برای همدیگه انجام بدن. کارهایی مثل روتینگ، نگهداری، لوک آپ، محاسبه و .. و همه اینها در مقابل میزان خیلی کمی پول.
بیت کلاود از یک پروتکل مشابه بیت کوین استفاده می کنه تا بتونه حساب ها و میکروترنسفرها رو نگه داره و همینطور برای اثبات کار هم همون مکانیزم بیت کوین رو بدراشته (اسمش رو گذاشتن proof of bandwidth). نویسنده های این برنامه مدعی می شن که بازدهی مالی احتمالی این سیستم برای افراد اونقدر هست که این سیستم بتونه بخش های بزرگی از اینترنت که توسط شرکت های تجاری سرویس دهی می شه رو جایگزین کنه (از یوتوب و دراپ باکس و فیسبوک گرفته تا حتی اسپاتیفای و خود آی اس پی ها). اونها از اصطلاح «شرکت های عظیم مستقل و توزیع شده» اسم می برن که نیاز به تمرکز مدیریت واحد در یک مکان رو از بین می بره و سرویسی تقریبا رایگان و پایدار رو به مردم می ده.
که ادامه داده: در حال حاضر اینترنت فراگیر شده و در همه سطوح خانوادهها، شهرستانها به صورت گسترده وجود دارد. پهنای باند ۷۱.۶ گیگابایت بر ثانیه بود که با برنامهریی صورت گرفته ۴۰ گیگابایت بر ثانیه در این ۱۰۰ روز اضافه شد و الان ۱۰۰ گیگابایت بر ثانیه است.
تقسیم بکنیم به مثلا ۳۵میلیون جمعیت که اینترنت می خوان می شه نفری ۲.۸ بایت در ثانیه. حالا تازه به این فکر کنین که خود دوستان چه سهمی از این ۱۰۰ بر می دارن و منم این اسکرین شات رو می ذارم [از مبین یک چیزی بگیرم] و قیمت یک خط ۱۰۰ گیگ رو اگر در http://fiber.usinternet.com/plans-and-prices/ بگیرم به عنوان یک آمریکایی کلا هزینه اش می شه یازده هزار دلار در ماه. یعنی اگر یک آمریکایی خبیث در ماه ۱۱ هزار دلار بده، به اندازه کل اینترنت ایران بهش پهنای باند می دن.
و در نهایت هم تبریکی برای مکینتاش که امروز ۳۰ سالش شده.
نامه ها
از بهناز می خونم که این تیکه رو از تلویزیون نقل کرده: یه زن شکاک دیوونه ای رو آوردن تلویزیون به صورت شطرنجی، داره میگه عکسای شوهرش خیلی لایک میخوره اکثرن هم لایک زننده ها از جنس مخالف هستن و این حرفاش با اول آشنایی مون تناقض داره، چون به من گفته خیلی آدم تنهاییه ولی این همه لایک میگیره یا اصطلاحن کامنت براش میذارن. خب من خودم هم عضو شبکه اجتماعی هستم ولی اون طور نیست که عکسم رو بذارم و جنس مخالف اصطلاحن برام کامنت بذاره. اینه که شدیدن به مشکل خوردیم و تو همین مدت کوتاه کلی بحث کردیم با هم. خانوم دکتر فردوسی(؟) هم نشسته رو به روش و سر تکون میده به نشانه ی تایید و بمیرم برات که تو این دام افتادی. دام مردی که لایک میگرفت!
پارادوکس دوستی مشاهده تجربی این موضوعه که دوستان شما همیشه دوستانی بیشتر از شما دارن! حالا دانشمندهای شبکه بهش اضافه کردن که احتمالا دوستان شما همیشه از شما پولدارتر و خوشحالتر هم هستن.
در سال ۱۹۹۱ جامعه شناسی به اسم اسکات فلد در حوزه جامعه شناسی شبکه ای یک کشف عجیب و هیجان انگیز کرد. فلد تعداد میانگین دوستانی که یک نفر در یک شبکه دوستی داره رو حساب کرد و اون رو با میانگین تعداد دستانی که این دوستان دارن مقایسه کرد! بر خلاف همه انتظارت کشف شد که عدد دومی همیشه بزرگتر از عدد اول است یا به عبارت دیگه دوستان شما همیشه تعداد دوستایی بیشتر از شما دارن!
تا به حال این جریان در موضوعات بیشتری هم نشون داده شده. مثلا توی فیسبوک معمولا دوستان یک نفر از خود اون نفر دوستان بیشتری دارن. در توییتر فالوئرهای شما فالوئرهای بیشتری از شما دارن و در زندگی واقعی پارتنرهای جنسی شما پارتنرهای جنسی بیشتری از شما دارن! حداقل به شکل میانگین. دانشمندهای شبکه گفته اند که این جریان وابسته به شکل توپولوژی گراف های شبکه ها است و در نتیجه مستقل از اینکه در مورد دوستی باشن، در مورد دوستان فیسبوک باشن یا در مورد فالوئرها.
حالا یانگ هو اوم از دانشگاه تولوز فرانسه و هانگ هین جو از دانشگاه آلتو فنلاند همین موضوع رو در مورد خوشحالی و پولداری بررسی کردن و بر اساس نمودارهای مختلفی از رفتارهای اجتماعی افراد و تطبیق اون با شرایط محاسباتی آماری ثروت و خوشحالی افراد رو سنجیدن و سعی کردن کشف کنن که اون پارادوکس در این شرایط هم حاکمه یا نه. جواب کوتاه اونها به این سوال این بوده: بله! دوستان شما احتمالا از شما پولدارتر هستن.
اما چرا این پاردوکس رو همه جا مشاهده می کنیم؟ دلیل این جریان اینه که تعداد دوستانی که یک نفر داره بیشترش شبیه یک توزیع توانی است تا یک توزیع طبیعی خطی. در نتیجه بیشتر مردم فقط چند تا دوست دارن و کمی از مردم کلی دوست. این گروه کوچیک است که باعث می شه تعادل به هم بخوره یعنی فقط چون مثلا چند نفر هستن که چند هزار دوست دارن، میانگین تعداد دوست می ره بالا و در نتیجه تقریبا هر کس که خودش رو با میانگین مقایسه کنه حس می کنه از میانگین کمتره [خاطره مدیر علامه حلی] ولی بقیه ماجراها هم همینه. مثلا ثروت. [ در مورد جامعه حرف بزنم] و خب همین در فیسبوک هم صادقه. اوم و جو برای اینکه بتونن این مفهوم در چیزهای دیگه بررسی کنن به سراغ مقالات علمی رفتن. مقالاتی که توش دانشمندها به شکل مشترک مقاله چاپ می کنن. اونها هر دانشمند رو یک نود در نظر گرفتن در شبکه و به لینک های بین اونها نگاه کردن. مشخصه که پارادوکس اینجا هم ظاهر شد. اگر شما یک دانشمند هستند که مقاله ای رو با کسی نوشته احتمالا اون آدم مقالات بشتری از شما منتشر کرده! حتی در مورد تعداد ارجاعات هم اینطوره و شما احتمالا از تعداد ارجاعات میانگین دوستان، ارجاعات کمتری دارین. [ همه از میانگین پایینتر هستن.. در اصل اکثریت از میانگین پایینتر هستن].
اوم و جو به این «پارادوکس عمومی دوستی یا مثلا پارادوکس دوستی عمومی شده» می گن و از نظر ریاضی برری اش می کنن. اونها می گن اون پاردوکس حاصل شیوه ای است که نودها به هم وصل می شن.
نتیجه برای ما؟ دونستن این چیز جالب و از اون مهمتر درک این نکته که منطقا (ثابت شده از نظر ریاضی) اکثریت آدم ها توی یک شبکه باید از زیر وضع میانگین باشن! به عبارت دیگه اکثر دوستان شما دوستانی بیشتر از شما دارن و این جای نگرانی نداره. خود این نویسنده ها تذکر می دن که شاید موفق شده باشن نشون بدن که چرا آمار خوشحال نبودن در بین کاربران جدی شبکه های اجتماعی بالا است. [ توضیح آتش نشانی ] اما فراموش نکنین که اگر فعال شبکه های اجتماعی هستین و نگران اینکه چرا دوستاتون همه از شما دوست های بیشتری دارن یا عکس رستوران های بیشتری می ذارن یا عکس … بیخیال بابا خوشحال باشین (: [ آهنگ شاد که وسطش قطع کنیم بگیم آهنگ چیه ]
موسیقی
فولک تهرانی
ساقی امشب مثل هر شب اختیارم دستته / یه چشمم به چشمتو و چشم دیگه ام به دستته
امشب که مست مستم دست و پای غم رو بستم / امشب که لول لولم از من نپرس کی هستم
آپدیت هایی مهم
جاوید می گه: فدورا بیست اسمش هایزنبرگ نیست، اسمش هایزنباگه ;-)
علی و علی ارغوان می گن: کپل محبوب (کیم دات کام) قبلا meguupload رو داشت که بستن و بعد مگا (mega.co.nz) رو باز کرد