دوهزار و سیزده

dohezarosizdah

بعد از سال ۱۹۸۷، سال ۲۰۱۳ اولین سالیه که توش رقم تکراری وجود نداره.. در این سال تکراری نباشید.

کارت‌های پیکسلی بازی سولیتیر ویندوز ۹۸ در دنیای واقعی

در طول سال‌هایی که از ویندوز ۹۸ استفاده می کردیم (یا حتی از ویندوز پارسا!) بازی سولیتیر یکی از بازی‌های عالی بود. بخصوص بعد از اینکه کشف می‌کردین تمام مراحل این بازی قابل حل هستن و بعد برای اثبات به بقیه نشون می دادین که تا حالا ۱۲۴ بار بدون باختن بازی کردین.

این بازی توسط وز چری نوشته شده و جلوی کارت‌ها رو سوزان کار برای ویندوز ۳ در ۱۹۹۰ طراحی کرده بود. منظره پشت کارت‌ها هم کار لزلی کوی است.

حالا یک نفر خوش ذوق با اجازه از مایکروسافت دست ورقی دقیقا پیکسل به پیکسل برابر با اون کارت‌ها طراحی و چاپ کرده به اسم solitire.exe تنها پونصد دست شماره گذاری و امضا شده از این سری تولید شده و هر کدوم به قیمت بیست دلار به فروش می ره. به نظر من که قیمت معقولیه.

بطالت در دنیای دیجیتال

یکبار این مقاله رو اشتباهی قبل از اینکه توی روزنامه چاپ بشه منتشر کردم
حالا توی اعتماد چاپ شده و تکرارش می کنم

سانسور کردن این عکس یعنی سانسورچی حرفی می زنه که در صورت آزاد بودن حرف زدن دیگران، زنده نمی مونهصبح که از خواب بلند می‌شویم یکی از اولین کارهایمان رساندن خودمان به گوشی، تبلت یا حتی لپ تاپ و چک کردن ایمیل‌ها و فیسبوک و توییتر و هزار اعتیاد دیگر است. من که شخصا قبل از باز شدن درست چشم‌ها تبلت به جلوی صورتم رسیده و با اینکه می دانم هیچ اتفاقی در دنیا نیافتاده و هیچ ایمیلی آنقدر مهم نیست که خواندن حالا و ده دقیقه بعدش تفاوتی بکند، با اصرار یکی یکی همه اپلیکیشن‌ها را باز می‌کنم تا نکند ایمیل و توییت و فیسبوک چک نکرده، از تخت بلند نشده باشم. این ماجرا در لحظه به لحظه بقیه روز هم ادامه دارد. دائما پشت کامپیوتر و با هر بار دور شدن از کامپیوتر نگاه کردن به موبایل و تبلت. بالا پایین کردن فیسبوک و توییتر و چرخیدن در لیست بلند و بالای وبلاگ‌ها و گوش کردن به رادیوهای اینترنتی تا برگشتن به خانه و پریدن پشت لپ تاپ و به تخت رفتن با یک گوشی یا تبلت در دست.

آیا این پیگیری اخبار است؟ مطمئنا خیر. این حداکثر دیدن گذری اخبار یا غوطه ور خوردن در یک محیط پر از خبر. شبکه‌های اجتماعی پر از خبر هستند ولی اخباری پراکنده در مورد موضوعات متنوع به انتخاب دوستان و آشنایان؛ اطلاعات و اخبار زیادی دارند ولی چیزی نیستند که یک مشتاق خبر را راضی کنند. بودن دائمی در شبکه‌های اجتماعی و ارتباطات رایانه‌ای حتی یک ارتباط دوستانه هدفمند هم نیست چون هفتاد درصد ایمیل‌های دریافتی هر کدام از ما از کسانی است که دوست نداریم روزی زنگ خانه را بزنند و داخل بیایند و در فیسبوک و توییتر هم وضع ارتباطی ما بیشتر شبیه کسی است که در یک جزیره متروک گیر افتاده و از سر تنهایی پیامی را نوشته در یک بطری توی اقیانوس می‌اندازد تا ببینند چه کسی ممکن است آن را بخواند و لایکی بزند و نظری بدهد.

شاید بهترین اسم برای این پیگیری دائم شبکه‌های اجتماعی که همه به آن دچار شده‌ایم،، ولگردی دیجیتال باشد. نکته جالب این است که این ولگردی می‌تواند هر لحظه آدم را کلافه‌تر کند یا باعث شکوفایی و انرژی مضاعف شود. تحقیقی جدید در دانشگاه کالیفرنیا می‌گوید که گشت زدن در وب باعث بالا رفتن توان تصمیم‌گیری آدم‌ها و قوی شدن توان استدلالی آن‌ها می‌شود. این مساله نه به خاطر کسب اطلاعات بیشتر که به دلیل تقویت مسیرهای مغزی اتفاق می‌افتد. اسکن‌های مغزی این تحقیق نشان می‌دهد که تعداد مدارهای روشن شده حین گشتن در اینترنت حتی از تعداد مدارهای روشن به هنگام مطالعه هم بیشتر است.

این روزها مطالعات متنوع عصب‌شناختی که تلاش می‌کنند ظرفیت‌های عملیاتی مغز را افزایش دهند تاکید بسیاری دارند بر «بازی» و حتی از آن بالاتر «هیچ کار نکردن». این محققین به شرکت‌ها پیشنهاد می‌دهند که کارمندانشان را در ساعاتی از روز بیکار بگذارند تا مغز بتواند بدون هدف روشن بماند. گفته می‌شود این روشن بودن بدون هدف باعث روشن شدن مسیرهای عصبی‌ای می‌شود که در زندگی روزمره و شغلی، آگاهانه سراغشان نمی‌رویم و دقیقا به همین دلیل است که در هنگام «هیچ کاری نکردن» گاهی ایده‌های عجیب یا راه‌حل‌های بدیعی به ذهنمان می‌رسد که قبلا هیچگاه به آن‌ها فکر نکرده بودیم.

اما روی دیگر این سکه، کسالت است. درست است که کار خاصی نکردن با مغز و غوطه خوردن آزاد در فضای مجازی می‌تواند باعث تقویت ذهن شود، هجوم بی وقفه اطلاعات نامرتبط با همدیگر و در همان‌حال انتظار دائمی برای اینکه شاید صفحه بعدی که بازش می کنیم ما را شوکه ، خوشحال، آگاه، پیروز، پولدار یا هر چیز دیگر بکند بسیار خسته کننده است. ما از توییتر به فیسبوک به ایمیل می‌رویم شاید خبر فوق العاده ای بشنویم که اصلا هم نمی دانیم چیست. هر روز صبحمان را با این تلاش آغاز می کنیم و تا آخر شب در تلاش برای پیدا کردن چیزی که نمی دانیم چیست از این پنجره به آن پنجره و از این اپلیکیشن به آن اپلکیشن می رویم و در نهایت خسته ، کسل و ناامید می خوابیم.

درک این دو نوع بطالت در اینترنت می‌تواند کلید شادی و غم باشد. اگر با گشتن در اینترنت کسل می‌شوید ولی بازهم به اینکار ادامه می‌دهید با خودتان فکر کنید که واقعا مشغول گشتن به دنبال چه چیزی هستید و از حالا می توانم به شما قول بدهم که احتمالا پیدا کردن آن در دنیای واقعی عملی‌تر و راحت‌تر از پیدا کردن آن در اینترنت – آنهم در وسط توییت ها و آپدیت های دیگران – است. اما ولگردی‌تان در اینترنت و شبکه‌های اجتماعی باعث می‌شود احساس سرزندگی کنید و شاد و خرم باشید،‌ به شما تبریک می گویم چون این راز مهم را کشف کرده‌اید که «وقت تلف کردنی که باعث شده باشد خوش بگذارید، وقت تلف کردن نبوده است».

به حزب دزدان دریایی رای بدین

اگر تصویر رو به خاطر زندگی در کشوری پر از سانسور نمی بینین یادی بکنین از اقوام سانسورچی (:

هک مغزی: غذاهای مغزتون رو بهش برسونین

تو شرکت ما باید یکسری آموزش اجباری رو بگذرونیم. مال این چند وقت دوره ای چهار قسمتی است است به اسم Focused Mind که توش یک عصبشناس برای کارمندها توضیح می ده چطوری از مغزشون بهترین استفاده رو برای سود رسوندن به شرکت بکنن (این تیکه آخرش رو صریحا نمی گه ولی منظورش همینه (: )). این تیکه اش به نظرم جالب بود. بحث اینکه مغز به چه چیزهایی برای سلامتی نیاز داره. یک نگاه سریع بندازین:

برای اینکه از مغزتون به خوبی استفاده کنین باید نیازهاش رو بهش بدین. ایده «چرخه مغز سالم» که در سال ۲۰۱۱ درست شده این هفت نیاز رو نشون می ده:

زمان خواب. خواب لازمه تا مغز بتونه حافظه ها رو تحلیل کنه. فقط دو ساعت کم خوابی باعث کاهش واضح بهره‌وری مغز می شه. نیاز هر کس به خواب متفاوت است ولی کشف کنین که در حالت عادی به چقدر خواب نیاز دارین و سعی کنین اون میزان رو همیشه حفظ کنین.

زمان فعالیت فیزیکی. باعث چرخش خون بهتر و رسیدن اکسیژن بیشتر به مغز می شه و بخش هایی از مغز که گاهی استفاده نمی شن رو فعال می کنه.

زمان تمرکز. مهمه. معمولا ما می تونیم در هر لحظه فقط یک روی یک چیز تمرکز کنیم. زمان گذاشتن برای تمرکز روی یک موضوع خاص و پرداختن بهش، باعث می شه مسیرهای عصبی اون شکل از تمرکز تقویت بشن و در آینده بهتر کار کنن. درست مثل ورزش دادن مغز. در یک جای خاص بشینین و به جای خیالبافی، روی ورودی های مغزی (از بو تا لمس تا صدا تا هر ورودی دیگه) تمرکز کنین تا مسیرهای مربوط به اون عمل در مغز تقویت بشه

زمان اتصال. نوعی از تمرکز است که این روزها گاهی فراموشش می کنیم. مغز نیاز داره در زمان واقعی رابطه اجتماعی برقرار کنه. این رابطه حتی می تونه با طبیعت باشه. وصل شدن به هر چیزی به جز خودتون.

زمان بازی. برای سلامتی مهمه. نه فقط برای بچه ها که برای بالغین. ما نیاز به خلاقیت و بازی داریم تا بتونیم مغزمون رو سالم نگه داریم.

زمان استراحت. بذارین مغز خاموش بشه و کار مهمی نکنه. اینجور مواقع مغز می تونه به ایده‌های جدیدی برسه چون مسیرهای مختلفی توش باز می شن. این دقیقا همون دلیلیه که موقع رفتن به کنسرت یا مراقبه یا چنین کارهایی یکهو فکرهای جالب به مغزتون خطور می کنه

زمان وقت گذاشتن برای خود مغز. وقت بذاریم تا اطلاعات رو پروسس کنیم و به کارهایی که داریم می کنیم فکر کنیم.

پ.ن. مغز پر مصرفترین عضو بدنه. برای کارکرد نیاز مبرم داره به مواد غذایی قندی و مقوی.

همایش روز آزادی نرم افزار؛ اصفهان

لاگ ها یک چیز خوب توی دنیای لینوکس هستن: Linux User Groupها. جامعه هایی که توشون کاربران لینوکس دور هم جمع می شن، مشکلات هم رو حل می کن،‌ چیز یاد می دن، چیز یاد میگیرن، خوش می گذرونن و کارهای باحال می کنن.

در یک جامعه مدرن بودن این «گروه ها» ضروریه. توی ایران زمانی ان جی او ها شروع به کار کردن که خب بعد حسابی سرکوب شدن و نتیجه اش اینه که همه بی حوصله هستیم و نمی دونیم برای وقت گذروندن و دیدن آدم های همفکر و مشابه و هم علاقه کجا بریم و …

لاگ های لینوکس برای لینوکسی تا حدی این نقصیه رو جبران کردن. بخصوص توی شهرستان ها که گروه‌های مبتنی بر علاقه حتی کمتر از تهران بودن و در نتیجه نیاز بهشون بارزتر.

چند وقت پیش لاگ زنجان یک کنفرانس عالی در سطح جهانی رو توی زنجان برگزار کرد و سه روز دیگه هم لاگ اصفهان یک همایش خوب برای روز آزادی نرم افزار داره.

بهتون پیشنهاد می کنم اگر جامعه گنو/لینوکسی رو دوست دارین و تو اصفهان هستین که حتما شرکت کنین، اگر هم توی اصفهان نیستین و بهانه ای برای یک سفر خوب می خواین برین سراغش: http://isfahansfd.org/2012/.

من شخصا مال زنجان رو شرکت کردم و خیلی خوب بود ولی احتمالا به دلایل مشغله کاری مال اصفهان رو نمی تونم شرکت کنم ولی رفتنش شدیدا توصیه می شه (:

رادیو گیک شماره ۱۶ – رویای فریدمن

در شماره های ویژه رادیو گیک، اخبار رو سریعتر مرور کنیم و زود می ریم سراغ توضیح مفصل یک مفهوم. مفهوم مفصل این شماره؟ پولی به اسم بیت کوین ! جدیدترین پول جهان.. و البته عجیب ترین! آماده باشین که می خوایم دولت ها، اقتصاد، هکرها، منابع طلا، رمزگزاری، هش و شبکه های پیر تو پیر رو به هم پیوند بدیم و اسمش رو بذاریم: شماره ویژه بیت کوین، رویای فریدمن

شروع با اعتراض

رادیویی برای کسانی که تکنولوژی براشون فقط تلاش دائمی برای خوندن و حفظ اینکه فلان مدل فلان چیز فرقش با فلان مدل بهمان چیز چیه و تو بازار چنده و شایعه اینکه قراره کی مدل فلانترش بیاد نیست و ترجیح می‌دن یک پله عمیق تر بشن و تو تقاطع تکنولوژی و جامعه، دغدغه‌های انسانی‌شون رو مطرح کنن. رادیو گیک برای گیک های سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_016_friedmans_dream.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید یا به احترام آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین.

نکته: این شماره یک ساعت و هشت دقیقه است که به راهنمایی یکی از دوستان سعی کردم فایل ام پی تری اش رو کوچیک تر کنم. امیدوارم کیفیت خیلی بد نباشه.

لینک های اشتراک آر اس اس رادیو گیک برای برنامه های گوش کردن به پادکست:


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

اپوس: یک کدک جدید و آزاد – بهتر از هر کدک دیگه

موسسه IETF فعالیتش برای استاندارد کردن فرمت جدید به نام اپوس رو تموم کرده. این کدک جدید که آزاد و رایگان خواهد بود بهینه تر از تمام کدک های قبلی (از جمله ام پی تری و او جی جی ) است و با همکاری موزیلا، مایکروسافت (از طریق سکایپ) ، زیف، برودکام و بقیه درست شده و گوگل و موزیلا گفتن که کدک تصویری مرتبط با این هم به زودی ارائه خواهد شد.

کامبوج یکی از موسسان پایرت بی رو به سوئد دیپورت کرد

گاتفرید سوارتلوم وارگ Gottfrid Svartholm Warg که برای فرار از زندان توی سوئد مدت ها بود توی پنوم پن زندگی می کرد بالاخره توسط پلیس دستگیر شد و قراره به سوئد تحویل داده بشه.

به گفته رییس پلیس پنوم پن، گاتفرید بیست و هفت ساله بعد از این اتفاق افتاده که دولت سوئد یک کمک ۶۰ میلیون دلاری برای توسعه کامبوج به این کشور داده. جرم این هکر اینه که سایتی رو راه انداخته که لینک هایی داده به جاهایی که نقض کپی رایت می کردن و به این خاطر به چهار سال و ده ماه حبس محکوم شده. ادعای پایرت بی اینه که سایتش هیچ فایل ناقض کپی رایتی رو روی سایتش نداره و در نتیجه جرمی مرتکب نشده و لینک دادن به جایی که جرم انجام داده به ذاته جرم نیست.

مدرسه ای که لپ‌تاپ‌هاش رو با آیپد جایگزین کرد و حالا مثل واق واق پشیمونه

این مدرسه راهنمایی در تله یک تبلیغاتی افتاد که توش می گفتن همه معلم ها می تونن لپ تاپ هاشون رو با آی پد ۲ عوض کنن و خب معلومه که همه می خوان باکلاس باشن و یک آیپد دستشون بگیرن. نویسنده می گه که اکثر معلم ها اطلاعات فنی چندانی نداشتن و با هیجان لپ تاپ هاشون رو با آیپد عوض کردن و حالا بعد از چند هفته اتاق معلم ها پر شده از آه و ناله و پشیمونی. اصلی ترین مشکل داکیومنت ها هستن و اسلایدهای پاورپوینت و بعد از اون، انتقال فایل به آیپدها که امکان انجامش با یو اس بی نیست. در ضمن اگر کسی بخواد چیزی که روی آیپد داره رو بندازه روی پرده باید ۲۵ دلار پول بده برای یک دانگل ایپد به وی جی ای.

البته جنبه های مثبتی هم هست. مثلا نت برداری در جلسه های معلمین یا دسترسی به اطلاعات دانش آموزان که خب یک تبلت راحت تر از یک لپ تاپ است برای بعضی آدم ها.

پتنت اپل برای از کار انداختن دوربین تظاهرات کنندگان یا چنین چیزی

اپل اخیرا یک پتنت پر سر و صدا ثبت کرده: اینکه یک سل موبایل بتونه به موبایل های توی اون سل اعلام کنه که حق ندارن فیلم یا عکس بگیرن. منطقا یکی از کاربردهای اصلی اش این خواهد بود که اگر در جایی ناآرامی‌ای در جریانه، اپل ها نتونن فیلم بگیرن. خاک بر اسر اپل (: البته بحث اصلی فقط فیلم نیست بلکه هر کاری است که مسوولین بخوان، مثلا رفتن به اسلیپ مد یا شات دان شدن یا هر چی.

اچ تی سی و پتنت های ضد اپل

اچ تی سی پنج تا پتنت از گوگل خریده و داره باهاشون به اپل حمله می کنه. حمله به حدی جدی است که اگر قاضی که ای تا اینجا نظرش اینه که «پتنت های اچ تی سی تا ازینجا که قابل قبول به نظر می رسند» تا آخر هم نظرش رو حفظ کنه ممکنه واقعا فروش دستگاه های ال تی ای (از جمله آیپد جدید و احتمالا گوشی جدید) ممنوع بشن. ادعای اپل برای مقاومت اینه که چون اچ تی سی این پتنت ها رو از گوگل خریده حق نداره در موردشون دیگه شکایتی داشته باشه چون حق شکایت رو نخریده یا چنین چیزی (:

می بنین چقدر دنیا داره احمقانه می شه؟

در اعماق

شماره ویژه که در اعماق نداره… گوش هاتون رو بگیرین می ریم شیپور!

تبریک ها و تقبیح ها

همه تقبیح هامون رو جمع می کنیم و یکجا می زنیم تو سر اسراییل. برای دادگاه اسراییل که «بررسی کرد» و گفت که کشته شدن راشل – فعال حقوق بشر – زیر بولدوزرهای نظامی اسراییل یک حادثه بوده و حین یک عملیات «نظامی» برای «جلوگیری از تروریسم» اتفاق افتاده. برای حکومت اسراییل که کشتن آدم ها براش راه حل مشکلاتش است و برای صهیونیست هایی که فکر می کنن قوم برگزیده خدا هستن و بقیه چون از قوم خودشون نیستن ارزش کمتری دارن.

بخش آخر

میلتون فریدمن – اقتصاد دان – گفته بود که دولت باید پشتوانه های پولش رو حذف کنه و به جاش با یک سیستم اتوماتیک و طبق یک برنامه خاص پول وارد سیستم کنه. فریدمن استدلال می کرد که اینکار تورم رو کنترل خواهد کرد و می تونه باعث بشه برنامه ریزی دخل و خرج کاملا راحت بشه. حالا رویای فریدمن تحقق پیدا کرده. البته نه توسط یکی از اون دولت های خببیث بلکه توسط هکر افسانه‌ای ساتوشی ناکوموتو (که حتی اسم واقعی اش رو به ما نگفته).

بیت کوین، «اولن پول دیجیتال غیرمتمرکز» دنیا است که در سال ۲۰۰۹ توسط برنامه نویسی به اسم ساتوشی ناکوموتو ابداع شد. این پول بر خلاف پول‌های دیجیتال /مجازی دیگه (مثلا دلار لیندن سکند لایف) هیچ مرکزیت خاصی نداره و توسط یک شرکت یا کمپانی کنترل نمی شه. همینطور این پول وابسته به هیچ پولی در دنیای خارج نیست در حالی که در دنیای واقعی قابل استفاده برای خرید سرویس و کالاهای واقعی است. پول های مجازی دیگه همیشه برای خرید کالاهای مجازی (مثلا یک شمشیر توی یک بازی) بکار می رن و همزمان هم فقط توسط شرکت ارائه دهنده قابل تبدیل به پول بیرونی (مثلا اون دلار خوشگله) هستن. اینهم مهمه که بر خلاف پول های مرسوم که توسط یک سیستم کنترلی مرکزی مدیریت می شن و اون سیستم بر مبادلات و صحت عملکرد و اینها نظارت داره، اعتبار سکه ها و مبادلات بیت کوین توسط یک شبکه نقطه به نقطه درست مثل چیزی که توی فایل های تورنت وجود داره، تایید می شه.

راحت ترین روش برای نگهداری پول های بیت کوین عضو شدن در یک کیف پول بیت کوین آنلاین است و انجام همه عملیات خرید و فروش و انتقال از طریق اون کیف پول. البته اینکار به معنی اعتماد به مسوولین سایت و امنیت سیستمه چون همه پول شما (به شکل اطلاعات) دست اونها است و اگر اونها رو بردارن و بردن، درست مثل اینه که یکی سکه های طلای شما رو برداشته باشه و رفته باشه. اگر کسی از این موضوع نگرانه می تونه برنامه لوکالی رو نصب کنه که روی کامپیوتر خودش یک کیف پول بیت کوین می سازه که می تونه سکه ها رو تو خودش نگه داره یا به کس دیگه منتقل کنه. البته خطر ویروس (اگر ویندوزی هستین) و خرابی فیزیکی رو باید جدی گرفت. اگر کیف پول بیت کوینتون رو روی لپ تاپ خودتون سرقت کرده باشین و کسی در شهر قانون و اخلاق (تهران) شیشه ماشینتون رو بشکنه و لپ تاپ رو بدزده، حتی اگر خودش از بیت کوین سر در نیاره شما هم با از دست دادن فایل های مربوط به سکه های مجازی تون، کل پولتون رو از دست دادین – البته اگر از فایل ها بک آپ نگرفته باشین.

تمام تراکنش ها با کلید عمومی محافظت میشن، تکنیکی که تقریبا امنیت همه ارتباطات اینترنتی رو بر عهده داره. در این روش با تکنیک های ریاضی دو کلید جدا از هم تولید می شن که باهاش کلید رمزگذاری کننده توان باز کردن همون رمزی که ساخته رو نداره و برعکس. در این روش یک کلید – که بهش کلید خصوصی می گیم – دست صاحب کیف پول می مونه و کلید عمومی به همه داده می شه. اگر قرار باشه کسی به کسی پول منتقل کنه ، با استفاده از کلید عمومی گیرنده که همه بهش دسترسی دارن، این تراکنش رو رمزگذاری می کنه و بعد فقط و فقط گیرنده که کلید خصوصی رو داره می تونه اونو باز کنه.

این روش علیه دزدی کار می کنه ولی باید روشی هم باشه که جلوی یک چیز دیگه رو بگیره: چی می شه اگر صاحب یک سکه بیت کوین ، اونو دو بار خرج کنه؟ در یک روش متمرکز، جلوی اینکار با بودن یک «مرکز» گرفته می شه. من می دونم که شما فلان پول رو فلان جا خرج کردین و در نتیجه با چک کردم همیشگی یک بانک اطلاعاتی مرکزی، دیگه اجازه نمی دم اون پول رو خرج کنین ولی اگر من مرکزی نباشم چی؟ تمام ایده بیت کوین این است که هیچ مرکزی کل معاملات رو کنترل نکنه پس چطور می شه جلوی این کلاهبرداری دوبار خرج کردن یک سکه (کپی کردن و خرج مجددش) رو گرفت؟ اینکار کمی قلق داره. خیلی ها قبلا نظریه پردازی کرده بودن که اینکار غیر ممکنه و بدون یک بانک اطلاعاتی مرکزی نمی شه جلوی دو بار خرج شدن یک سکه رو گرفت و قبلا هم تمام پول های مجازی، اینجا شکست خورده بودن. همه اونها نیاز به یک سیستم مرکزی کنترل کننده همه مبادلات داشتن و خب حرف مردم هم این بود که اگر قراره یک سیستم مرکزی باشه همون دولت خبیث که باز بهتره !

بیت کوین برای حل این مشکل سراغ شماره سریال پول و اینها نرفت. تقریبا همه اونها رو می شد فریب داد. روش بیت کوین اینه که فهرستی درست کنه از تمام تراکنش های انجام شده در سیستم. این تراکنش ها دو جور می تونن باشن: پول به سیستم اضافه شده یا پول از کسی به کس دیگه منتقل شده.

پول اولیه از اینجا اومد که اولین کسی در جهان که اولین اکانت رو ساخت به شکل اتوماتیک پنجاه سکه گرفت. تراکنش های بعدی مربوط بودن به انتقال این پنجاه سکه به افراد مختلف. این عملیات تک به تک به تمام شبکه مخابره می شدن. در اوایل که شبکه خیلی کوچیک بود چک کردن صحت این اخبار بسیار راحت بود. هر کس که فایل رو دریافت می کرد لاگ انتقال رو آپدیت می کرد و بقیه از اون استفاده می کردن. اگر کسی سعی می کرد کلک بزنه و لاگ یکی از تغییرات رو حذف کنه و اون پول رو دوباره حذف کنه یا مثلا پولی که قبلا گرفته بود رو دوباره تکرار کنه توی لاگ و دوبار پول بگیره، متوجه می شد که بقیه این تغییر رو رد می کنن و کل تراکنشی که پیشنهاد کرده توسط اکثر افراد رد می شه و در نهایت سیستم قبولش نمی کنه.

اما در عمل با رسیدن کاربران به چند صد و بعد چند هزار و بعد چند صد هزار نفر و حتی چند میلیون و بالاتر و بالاتر چطوری می شه مطمئن بود که‌آخرین لاگ معتبر کدومه؟ این جریان نباز به هوش داره. هوشی که خانم یا آقای ناکوموتو داشت و من و شما سعی می کنیم تمرکز کنیم تا بفهمیم چیکار می کنه! برین برای موزیکه که فکرتون باز بشه تا برگردم و توضیح بدم!

موسیقی

Wonderful Tonight by Eric Clapton

بحث این بود که برای تایید صحت اعتبار تراکنش ها، فایلی داریم که همه تراکنش ها توش نوشته شده و اگر چیزی تکراری باشه همه می فهمن. اما از کجا می تونیم بفهمیم که چه کسی لاگ صحیح رو گذاشت و چه کسی لاگ الکی تولید کرده؟ جواب چیزی است به اسم هش و کار اجباری!

بذارین اول هش رو توضیح بدم. هش یک الگوریتم یک طرفه است. اگر پشت لینوکس هستیم بزنین md5sum اسم یک فایل تا .. توضیح هش. اگر کوچکترین جزء تغییر کنه کلا خروجی عوض می شه و قابل برگشت هم نیست. در ضمن این امکان هم وجود نداره که از هش، مطلب اصلی رو بازیافت کنیم. تولید هش هم تا وقتی کل الگوریتم هش اجرا نشه قابل پیش بینی نیست و مثلا نمی شه گفت توی فلان فایل فقط یک کاراکتر رو عوض کردیم پس هش چی می شه؟ بلکه باید الگوریتم از اول هش رو محاسبه کنه و خروجی هم اگر ورودی برنامه ریزی شده نباشه، چیزی شبیه یک عدد اتفاقی است.

حالا به یک الگوریتم هش فکر کنین که خروجی اش یک عدد بین ۱ تا هزار است. اگر بهش ورودی رندم بدیم، خروجی‌ها تقریبا در یک درصد موارد بین یک تا یازده خواهند بود. ابتکار بیت کوین این بود: اگر یک ورودی داشته باشیم یک خروجی خاص ایجاد می کنه. حالا ما تلاش می کنیم به انتهای اون ورودی یک چیزی اضافه کنیم و دوباره هش رو حساب کنیم تا هش عددی بین یک تا یازده رو بهمون بده. قبلا در مورد هش حرف زدیم و می دونیم که تنها راه برای اینکار سعی و خطا است: اضافه کردن یک چیزهایی به فایل و هش گرفتن و دیدن اینکه خروجی در محدوده دلخواه هست یا نه. در مثال بالا، به طور آماری نیاز به صد تلاش داریم تا بتونیم با الگوریتم هشی که خروجی اش از یک تا هزار است، یک خروجی یک تا یازده بگیریم. اما اگر کسی این عدد رو پیدا کرد و به بقیه گفت همه می تونن سریع اونو چک کنن. اینکار فقط با بروت فورس (سعی و خطای زیاد) قابل انجامه و به همین دلیل در اون دنیا بهش می گن «کار اجباری».

در سیستم بیت کوین وقتی تراکنشی انجام می شه به کل شبکه برودکست می شه – در قسمت هایی به اسم بلوک . داخل این برودکست نه فقط تراکنش های جدید که قسمتی از تراکنش های کانفرم شده قبلی (یعنی نوک شاخه کل لاگ) هم هستن. این زنجیره ، زنجیره تمام تراکنش های پذیرفته شده در سیستم هستن.

برای اینکه این بلوک جدید که تراکنش های جدید رو به دم قبلی ها وصل می کنه معتبر بشه یاید روشی کشف کنیم که یک آدم مستقل نتونه اونو انجام بده ولی برای کل شبکه هزینه چندانی نداشته باشه. اصطلاح «کار اجباری» که دو دقیقه پیش گفتم یادتونه؟ اون بهترین روشه. همه کامپیوترهای شبکه سعی می کنن عددی رو کشف کنن که بتونه با لاگ های جدید و دم لاگ های قبلی از طریق الگوریتم هشی که عددی بین صفر تا دو به توان دویست و پنجاه و شش تولید می کنه، عددی زیر تارگت تولد کنه. مثلا همون یازده در مثال قبلی. این تارگت رو جوری می ذارن که تقریبا در هر ده دقیقه یک بلوک جدید تولید بشه. اگر شبکه پیشرفت کنه و کامپیوترها سریع بشن، کافیه تارگت رو بیاریم پایینتر تا هنو زتقریبا ده دقیقه کار اجباری لازم باشه برای ایجاد بلوک معتبر شده جدید. با این روش ایجاد لاگ فایل جدید (یا در اصل دم جدید برای لاگ قبلی) و معتبر کردنش نیازمند تلاش جمعی کل قدرت شبکه است و این یعنی یک متقلب به تنهایی نمی تونه اونو تولید کنه مگر اینکه بیشتر از پنجاه درصد کامپیوترهای کل بیت کوین رو کنترل کنه که در عمل غیرممکنه.

پس سیستم برای کنترل اعتبار وابسته شد به همه کاربراش. جالبتر از این؟ در حال حاضر اگر شما انرژی کامپیوترتون رو بدین به این سیستم و ازش کار اجباری بکشین، به شرطی که کسی باشین که هر دقیقه یکبار کد رو می شکنه و پیدا می کنه چی باید به ته دم لاگ اضافه بشه تا خروجی هش از تارگت کمتر بشه، پنجاه سکه جایزه می گیره (: پس اگر کسی تونست کد رو بشکنه (که شانسی است و وابسته به اینکه چقدر پول صرف توان پردازشی کردین) اول یک پنجاه سکه به خودم اضافه کن به اول لاگ اضافه می کنه و بعدش عدد رو به همه می ده که چک کنن ببین درسته یا نه.

الان یک چیز مهم دیگه رو هم توضیح دادم: پول از کجا تولید می شه؟ یادتونه؟ اسم این شماره هست رویای فریدمن. اینکه فریدمن می خواست پشتوانه فیزیکی پول رو حذف کنه و با روندی پایدار پول به سیستم اضافه کنه؟ حالا هم بیت کوین تقریبا هر ده دقیقه یکبار پنجاه سکه به سیستمش اضافه می کنه و اون رو می ده به کسی که کلی توان کامپیوتری گذاشته وسط و سعی می کنه عددی رو درست حدس بزنه. در حال حاضر این تقریبا برابره با سیصد سکه در ساعت ولی قراره در هر چهار یکبار این «معدن سکه» نصف بشه. در سال ۲۰۱۳ هر کس که بتونه یک بلاک رو کشف کنه (درست مثل یک معدنچی طلا که طلاهای اصلی رو استخراج کرده و به دست آوردن جدید طلا سخت تر و سخت تر شده براش) دیگه فقط به ازای هر شکستن کد ۲۵ سکه خواهد گرفت، در ۲۰۱۷، ۱۲.۵ سکه و در نهایت هم انتظار می ره از سال ۲۰۳۰ میزان ورود سکه به سیستم در حد صفر بشه و در کل دنیا حدود ۲۱ میلیون سکه وجود داشته باشه که دیگه فقط دست به دست می شن.

همونطور که گفتم این ایده درست مثل ایده معدن است. درست مثل یک معدن طلا که پشتوانه پول از اون تامین می شه. البته بر خلاف چیزهایی مثل طلا که توشون ممکنه یکهو یک معدن جدید کشف بشه و ارزش کلی بیاد پایین، در بیت کوین حجم ورودی کاملا کنترل شده است و اینه که بهش می گیم رویای فریدمن.

این پول رو می تونیم هر جا و هر طور می خوایم مصرف کنیم و میزان پولی که هم از ما می گیرن برای هر معامله، بسیار کمتر از روش هاس سنتی است و سایت های زیادی هم هست که بیت کوین قبول می کنن یا اصولا بیت کوین رو با دلار و غیره معامله می کنن.

میان برنامه نامه ها!

نامه ها

سلام آقای جادی،وقت بخیر
یک درخواست کوچیک ازتون داشتم ، اینکه درموردمشکل ما ایرانی ها در ارتباط با
خریدهای اینترنتی مثل استفاده ازاپ استور یا سرویس اسپاتیفی توضیح بدید،بگید
که ما چقدر بدبختی میکشیم تا یه اپل آیدی داشته باشیم و خیلی از امکانات
اینترنت که پولی هستند برای ما غیر قابل استفاده اند .
در رابطه با این سایت هایی که جدیدا درست شده اند هم هشدار بدهید ، من به
چندتایشان سر زدم ، مدارکی که برای فرستادن مسترکارت میخواستند عبارت بود
از ، نام کامل ، کپی شناسنامه ، ترجمه ی شناسنامه و اطلاعات کامل تماس !
که احساس میکنم یه کلاه برداری بزرگ و بسیار کثیفه
در آخر اگر راهی هم برای ما وجود داره تاز امکانات پولی اینترنت استفاده
کنیم هم لطف کنید بگید
خودم فکر میکنم تنها راه رفتن از این کشور منزوی است

با تشکر امیر

از نظر قانونی، انتقال بیت کوین مثل هر پول دیگه است. مثلا هر تراکنش بالای ۱۵۰۰۰ دلار باید به پلیس اطلاع داده بشه که جلوی پول شویی گرفته شده باشه یا در موارد مالیاتی ، فروش کالا یا خدمات در برابر بیت کوین هم باید گزارش بشه هرچند که نیروی اجرایی پشت این جریان چندان قوی نیست.

مشخصه که مثل تور، کلی آدم از این پول وحشت دارن. به هرحال پول یک چیزی بوده و هست که دولت ها کنترل کامل روش دارن. مثل کشتن بقیه که تنها شیوه قانونی اش وقتی است که دولت انجامش بده. یک سناتور آمریکایی گفته بیت کوین دقیقا چیزی است که قاچاقچی ها همیشه منتظرش بودن چون یک پول غیرقابل ردگیری است و مدافعان بیت کوین هم قبول دارن که کنترل کردن تراکنش های بیت کوین برای پلیس سخت تر از پیگیری تراکنش های مبتنی بر کردیت کارته و در مورد قاچاق و غیره هم می گن هر شکلی از قاچاق نیازمند جابجایی اجسام فیزیکی است که پلیس می تونه اونجا وارد عمل بشه اگر واقعا نگرانه و قرار نیست امکان پول دادن مستقل از دولت رو از مردم بگیریم تا کسی نتونه کار بدی بکنه.

مردم نگرانی های دیگه ای هم دارن… آیا شما خودتون حاضرین پولتون رو به چیزی منتقل کنین که هیچ دولتی پشتش نیست؟‌ اصلا اگر اهل تکنولوژی و گیک نباشین چی؟ آینده این پول چیه؟ یا اصلا اگر یک نفر کل سیستم رو هک کنه و پول تولید کنه یا پول شما رو برداره چی؟‌ خب بازمتن و ازاد بودن این سیستم یک قدم بسیار عظیم در پاسخگویی به این چیزها است. هر کس حق داره کدها رو بخونه و اگر گیری توش هست اونو به بقیه نشون بده. در مورد پیشرفت و‌اینده هم.. بعدا حرف می زنم (:

گروه دیگه که در مورد موضوع حرف می زنن اقتصاد دان ها هستن. درسته که این پول تازه از ۲۰۰۹ عرضه شده و هیچ دولتی هم پشتش نیست و اولش شاید یک چیز خنده دار بود اما حالا میزگردهای پر سر و صدا در موردش برگزار می کنن. مثلا اونها در این مورد حرف می زنن که ایا ایده کم شدن تولید پول در طول زمان ایده خوبیه؟ بعضی ها می گن اگر اقبال به بیت کوین همینطور که داره زیاد می شه بازم زیاد و زیادتر بشه، این کم عرضه کردن پول باعث رکود فاجعه باری خواهد شد.

یک انتقاد بزرگ دیگه اینه که در حال حاضر بقیه پول ها یک سیستم متمرکز پشت خودشون دارن که در صورت بروز مشکلی جدی برای پول باید پاسخگو باشن (حالا وضع خودمون رو نبینین که کسی به چیزیش نیست.. ولی یک دولت اگر پولش شدیدا سقوط کنه باید جوابگو باشه) ولی بیت کوین یک پول جامعه محور است که اگر مشکلی خیلی جدی هم براش پیش بیاد نمی شه انتظار داشت کسی کار خاصی براش بکنه به جز خود اون مردم ولی اکثر مردم دنیا نه اوپن سورس رو درست درک می کنن و نه مسوولیت های اجتماعی شون رو و احتمالا ترجیح می دن آزادی هاشون رو به دولت ها و مسوولین مربوطه بدن و بیخیال باشن. تا وقتی جریان این شکلی است احتمالا بیت کوین کاربرهای خیلی خیلی زیادی پیدا نمی کنه ولی به هرحال خوبه ما تکنولوژیست ها یک نگاه بهش داشته باشیم که یک انقلاب است… یک مرحله دیگه آزاد شدن از حاکم هایی که اگر بهشون رو بدیم دوست دارن همه چیز در انحصار خودشون باش (از حق کشتن آدم ها به اسم جنگ و مجازات تا انحصار اقتصاد و بعضی جاها حتی انحصار اینکه کی چی باید بخوره و چی نخوره و کی بخوره و کی نخوره (: )) خلاصه بیت کوین یک حرکت عظیم است.. یک انقلاب و یک مفهوم جدید، بخصوص با پیشنهاد دهنده و نویسنده ای که خواسته ناشناس بمونه در حالی که اگر اهل اسم و رسم بود می تونست یک اقتصاد دان، برنامه نویس، هکر یا هر چیز عظیم در دنیا شناخته بشه.

چند نکته رو هم بگم و بریم سراغ موزیک آخر برنامه:

  • ویکی لیکس، فری نت، موسسه سینگولاریتی، ارشیو اینترنت، اف اس اف / Free Software Foundation و تا این اواخر ای اف اف کمک مالی با بیت کوین قبول می کردن.
  • بر خلاف سیستم بانکی که توش تراکنش ها مخفی هستن، در بیت کوین هی کس به فهرست تمام تراکنش ها دسترسی داره. در این سیستم پرایوسی افراد با تعریف چندین و چند آدرس برای هر کیف پول و دادن آدرس های مختلف به افراد مختلف تامین می شه
  • اینجا اونجاست که گفتم بعدا می گم… این بحث که آیا کسی جرات می کنه بیاد از این سیستم استفاده کنه؟ واقعیت اینه که هیجان بیش از حد زیاده و مبدعان و یکسری از سایت های کیف پول و تراکنش دائما تذکر می دن که مردم نباید بیش از حد اینجا سرمایه گذاری کنن. دلیل سرمایه گذاری هم نرخ برابری بسیار قوی بیت کوین است. بیت کوین اوایل در برابر دلار تقریبا ارزش صفر داشت. در اوایل دو هزار و یازده به تقریبا یک به یک رسیده بود و هر بیت کوین برابر یک دلار بود و اگر اون موقع بیت کوین می خریدین، فقط شش ماه بعد پولتون سی برابر شده بود (: بعد نرخ برابری کمی پایین اومد و الان تقریبا روی هر بیت کوین برابر دوازده دلار مبادله می شه و این یعنی در یکسال ارزشش ده برابر شده. بیت کوین خیلی خوب داره می ره جلو.
  • در سال ۲۰۱۱ شرکت سیمانتک از کرمی نام برد که در شبکه ها پخش می شد و از کامپیوترهایی که تسخیر می کرد به عنوان کارگر برای کار اجباری استخراج بیت کوین استفاده می کرد.
  • سایت سیلک رود که برای معاملات غیرقانونی استفاده می شه فقط با بیت کوین کار می کنه
  • بیت کوین رو اولین بار ساتوشی ناکاموتو معرفی کرد و در ۲۰۰۷ شروع به کار روی برنامه اش کرد. در سال دو هزار هشت این زن یا مرد یا هر چی شخصا یک مقاله منتشر کرد که کارش رو توضیح می داد و در سوم ژانویه ۲۰۰۹ پروژه اش رو به شکل اوپن سورس منتشر کرد و اولین بلاک پول رو ایجاد کرد. کسی این فرد رو نمی شناسه و اصلا مشخص نیست یک اسم واقعی است یا مستعار.
  • کد با سی پلاس پلاس نوشته شده و اگر بخواین باهاش برنامه نویسی کنین باید از libbitcoin یا BitCoinJ استفاده کنین
  • آدرس کیف پولهای بیت کوین چیزهایی مثل 175tWpb8K1S7NmH4Zx6rewF9WQrcZv245W هستن. رشته های ۳۳ حرفی که همیشه با یک یا سه شروع می شن
  • در جون ۲۰۱۱ مشهورترین مرکز تبادل پول بیت کوین هک شد و گفته می شه اکانت هایی که مجموعا بیشتر از ۸۷۵۰۰۰۰ دلار پول توشون بود دستکاری شدن. این جریان باعث سقوط شدید بهای بیت کوین توی اون یک سایت شد
  • در جولای ۲۰۱۱ بیتومات که بزرگترین سیستم کیف پول آنلاین بیت کوین بود گفت که فایل اصلی دیتابیسش خراب شده و ۱۷۰۰۰ بیت کوین از دست رفته. ارزش این بیت کوین ها تقریبا ۲۲۰ هزار دلار بود. گفته شد که سایت فروخته می شه تا این پول از بین رفته جبران بشه.
  • در آگوست ۲۰۱۱ مای بیت کوین که کارش تبادل بیت کوین و دلار است گفت که هک شده و مجبوره سایت رو ببنده و تنها می تونه ۴۹٪ پولی که کاربران پیشش داشتن رو بده. در این پروسه ۷۸هزار بیت کوین برابر تقریبا ۸۰۰۰۰۰ دلار گم شد.

اینهم از شماره ویزه بیت کوین… اگر خوشتون اومد بگین تا شماره های ویژه بیشتری برگزار کنیم (:

مرجع اصلی: http://www.economist.com/blogs/babbage/2011/06/virtual-currency
بیت کوین در ویکیپدیا

موسیقی

سعاد ماسی

شخصی سازی در اندروید و اپل

نکات کنکوری:

– اگر ناراحتین که نوشته های این کم بودن، مطلب مرتبط من در مورد شخصی سازی توی لینوکس و ویندوز و مک و سنت گذاشتن اسکرین شات رو بخونین (:
– این مطلب منبع مشخص نداره. 9gag منبع نیست بلکه خودش چیزهای جالبی که می بینه رو می ذاره. اگر بخواین خیلی مودب باشین باید بنویسین «از طریق ناین گگ دیدمش» ولی کلا بخشی از ژانر این سبک کارتون ها اینن که حتما نیازی نمی بینن منبع مشخص بذارن براش
– این صورت‌آخرین مشهوره به یائو مینگ. جزو صورت های Rage Faceی هم هست که درکش با کلمات سخته… باید مثال های متنوع ببینیم ازش تا بدونیم چی می شه (:
– خوش باشین تعطیلات اجلاس رو (: