رادیو گیک شماره ۲۲ – دوست دختر مصنوعی

در شماره بیست و دومم رادیو گیک در خدمت شما هستیم با عنوانی به جذابی: دوست دختر مصنوعی. در این شماره راه حلی کشف می کنیم برای اینکه شما دوست پسر / دختر ندارین، نگاهی می کنیم به دستگیری هکری که توی فهرست ده تایی اف بی آی بود و می بینیم که بعضی مدرسه ها توشون بازی با کامپیوتر اجباریه. راستی! اگر این شماره با ما باشین، باور می کنین که دسترسی به اینترنت یکی از حقوق شهروندی است و لازمه یک زندگی طبیعی.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_022_doost-dokhtar-masnooei.mp3]

مشترک رادیو گیک بشین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

واحد اجباری ماین کرفت در مدرسه

ماین کرافت اجباری در مدرسه

یک مدرسه سوئدی خبر ساز شده: به خاطر اجباری کردن گذروندن یک واحد بازی ماین کرفت برای بچه‌های سیزده ساله. این بازی فوق العاده مشهور در دنیا،‌ از بازی کن ها می خواد که با حوصله و وقت و دقت و پشتکار از قطعات مختلفی که در دنیاش وجود داره، سازه‌های مثل خونه و غیره بسازن. در نسخه های جدی شب ها خرابکارها می یان بیرون و خونه ها رو خراب می کنن ولی در نسخه هایی هم فقط ساخت سازه های زیبا و مفید هدفه و همکاری آدم ها با هم و خلاقیتشون باعث علاقه شون به بازی می شه. مدرسه گفته بازی کردن این بازی چندین نفره آنلاین باعث می شه دانش آموزها در مورد شهرسازی، برنامه ریزی، مسائل محیط زیستی و به پایان رسوندن کارهایی که شروع می کنن چیز یاد بگیرن و حتی بتونن برای آینده برنامه بریزن. مدیرهای مدرسه گفتن که این بازی از نظرشون تفاوت بخصوصی با درس هایی مثل هنر و نجاری نداره. اونها اضافه کردن که اوائل بعضی والدین با این واحد مشکل داشتن اما موفقیت این واحد باعث شده مدرسه تصمیم بگیره که در سال های آینده هم این درس اجباری رو در فهرست برنامه‌های بچه ‌های سیزده ساله، بذاره.

دستگیری مرد کالیفرنیایی برای اذیت و آزار آنلاین ۳۵۰ زن

اذیت و آزار رو رسانه های ما مجبورن به جای تجاوز استفاده کنن ولی اینجا منظور واقعا همینه. این مرد با درست کردن هویت های مختلف برای خودش با زن ها دوست می‌شد، بعدا براشون یکسری فایل و غیره می فرستاد که باعث می شد بتونه پسوردهاشون رو بدزده و بعد از این طریق بهشون فشار می‌آورد. مثلا در یک مورد این مرد خودش رو جای مرد الف ای جا زد و خواست با زنی صحبت کنه. این زن که شک کرده بود به مرد اصلی زنگ زد و وقتی مطمئن شد که طرف مقابلش مرد الف نیست، این رو بهش گفت اما این مرد بهش گفت که عکس بدون بلوز این زن رو در اختیار داره و اگر همین الان جلوی وبکم برهنه نشه، اونو می ذاره توی فیسبوک زن که پسوردش رو هم داره. وقتی زن مقاومت کرد، عکس برای چند ثانیه روی فیسبوکش رفت و غیره و غیره. خوشبختانه آدم ها با پلیس تماس گرفتن و حالا این مرد ۲۷ ساله دستگیر شده به اتهام آزارها و بهره کشی های مشابه از ۳۵۰ زن و پرونده‌ای بسیار قطور. ماجراش برای ما؟ سوادمون از اینترنت و هویت رو بالاتر ببریم و بدونیم که پلیس موظفه از ما دفاع کنه.

گفتن اینکه در ایران هم وضع بدک نیست و ذکر مورد رم موبایل و پلیس و رفتن سراغ مغازه و شاگردش.

گالوپ و نظرسنجی در مورد دسترسی به اینترنت

گالوپ که یکی از بزرگترین سازمان‌های نظر سنجی جهانه، گزارشش رو منتشر کرده. طبق اون سال ۲۰۱۱ ۳۲٪ مردم بالغ جهان گفتن که به اینترنت در خونه دسترسی دارن. این عدد برای سال‌های قبل ۲۹ و ۲۵٪ بوده. از ۱۴۸ کشور حاضر در نظر سنجی، در ۴۱ کشور کمتر از ده درصد جمعیت به اینترنت دسترسی داشتن و در مقابل در ۴۸ کشور بیشتر از ۵۰٪ آدم های بالغ به اینترنت در خونه دسترسی داشتن. کشورهای اول عبارت بودن از سوئد و سنگاپور با ۹۳، دانمارک با ۹۲ و هلند با ۹۱ درصد. بعدش هم نیوزلند، استرالیا، کانادا، تایتوان، ایرلند، کره جنوبی، لوکزامبورگ،‌اسراییل و فرانسه و امارات.. جالبه که کشورهایی مثل بحرین و کویت هم با ۸۴ و ۸۳ در بالاهای فهرست هستن. آمار برای ایران ۳۸٪ بوده که باعث شده همسایه اوروگوئه، آلجریا، کاستاریکا و موروکو باشیم (:‌

کیم دات کام و سایت جدیدش: مگا

من آدم‌هایی که روابط معمول جهان رو هک می کنن رو دوست دارم. کسانی مثل موسس ویکیلیکس یعنی آسانژ و کسانی مثل کیم دات کام. کیم دات کام درست یکسال بعد از اینکه پلیس به سایت اولش یعنی مگا آپلود حمله کرد و اون رو بست ،‌سایت دومش رو راه انداخته: مگا دات کو دات ان زد. این سایت به هر کس به شکل رایگان ۵۰ گیگ فضای ذخیره سازی می ده و اگر بین ۱۳ تا ۴۰ دلار در ماه هم پول بدین می تونین ۵۰۰ گیگ تا ۴ ترا فایل توش ذخیره کنین.

دات کام باهوشه و سایت جدیدش قراره با رقبایی مثل دراپ باکس، گوگل درایو و رپید شر رقابت کننده و در ضمن جلوی بسته شدن توسط پلیس عصبانی رو بگیره. این سایت همه فایل هاش رو با یک کلید آر اس ای دو کیلوبایتی حفاظت می کنه که یک معنی بیشتر نداره: حتی خود دات کام هم نمی دونه چه سایتی روی این استوریج آنلاین ذخیره شده و فقط و فقط کاربر است که میدونه چی روش آپلود کرده. البته شما می دونین لینک فایل هاتون رو به بقیه هم بدین (یا از طریق دادن کلید به اونها یا با گذاشتن کلید توی یو آر ال) و خب توی قرارداد سایت هم نوشته شده که شما مسوول نقض کپی رایت توش هستین و جریان به سایت ربطی نداره (: یک کلک دیگه که پلیس نتونه سایت رو پایین بیاره. پیشنهاد می کنم سریعا یک تستی بهش بزنین.. پنجاه گیگ کم چیزی نیست (: مگا دات کو دات ان زد. به افتخار نیوزلند.

البته اینم اضافه کنم که دیروز کیم دات کام در جواب به کسایی که می گفتن فلان و فلان گفت هر کس بتونه سایت رو هک کنه، ده هزار یورو جایزه داره و .. هنوز کسی نتونسته (: مشخصه که سریعا در حال رشده، در روز اول یک میلیون کاربر رجیستر کردن و پنجاه میلیون فایل روش آپلود شد و یک سایت جدا به وجود اومد که فایل های پابلیک رو ایندکس می کرد ولی این سرویس سریعا از طرف مگا بلاک شد. در ضمن کیم گفته که بیست وکیل تمام وقت، وظیفه پاسخ دادن به مدعیان نقض کپی رایت در این سایت جدید رو بر عهده دارن و این سایت هیچ مشکل قانونی نداره.

دستگیری حمزه بندالعاج

نه (: فعال حقوق بشر یا طرفدار آزادی بیان یا چنین چیزی نیست. حمزه بندالعاج هکریه که اف بی آی مدت ها دنبالش بود و بالاخره توی فرودگاه تایلند خوش و خندون دستگیر شد. این پسر ۲۴ ساله متهمه که با هک کردن بانک‌ها، چندین میلیون دلار پول دزدیده و وقتی بهش دستبند می‌زدن شوخی می کرد و حسابی می خندید. پلیس تایلند هنگام دستگیری بهش گفته که در لیست FBI 10 most wanted است و اون خندیده و گفته که اینطور نیست و شاید توی لیست بیست تا یا پنجاه تا باشه. این هکر آلجریایی ۲۱۷ مورد هک بانک تو حسابش داره و ظاهرا با پولی که می دزدیده حسابی خوش می گذرونده. پلیس فرودگاه ازش دو تا لپ تاپ، یک تبلت، یک تلفن ماهواره ای و کلی هارد دیسک اکسترنال گرفته و گفته که «اون با یک ترنزکشن می‌تونست ۱۰ یا ۲۰ میلیون دلار در بیاره.. اون با بلیت های فرست کلس دنیا رو می چرخید و لوکس زندگی می کرد». اگر بخش اول خبر براتون هیجان انگیز بود و دوست داشتین جاش باشین، بگم که تایلند حمزه رو به آمریکا پس خواهد داد و احتمالا زندانی خیلی خیلی طولانی در انتظارشه. دزدی در هیچ حالتی اش هیجان انگیز و خوب نیست. هکرها چون اول نفوذ براشون جالبه وارد کارهایی می شن که از اول انتظارش رو نداشتن و بعد توش پیش می رن (: سالم و معقول باشین و سوادتون رو افزایش بدین اما بدون افتادن تو دام کارهایی که اگر از اول بهش فکر میکردین سراغش نمی رفتین.

خرید دوست دختر مصنوعی توی فیسبوق

فیسبوک باعث شده دوستی‌ها و برک آپ های ما از یک موضوع شخصی به یک موضوع عمومی بدل بشن. دوست دخترهای بقیه براشون لایک می زنن و کامنت می نویسن و بوس می ذارن و اونوقت پروفایل‌های ما رو تنها کسی که لایک می کنه هم رادیویی‌هامون هستن! چاره چیه؟ بریم سراغ شرکت برزیلی NamoroFake.com.br و با دادن چهل دلار (بعله چهل دلار!) شرکت پروفایلی با کامنت و عکس و ریلیشن شیپ استتوسی که لازم دارین رو باز می کنه و سی روز توی فیسبوک مثل دوست دختر شما عمل می کنه! و البته اگر نمی خوان چهل دلار رو بدین می تونین فقط ۱۹ دلار خرج کنین و یک پروفایل دریافت کنین که مثلا دوست دختر سابق شما بوده! هاها.. سایت می گه استخدام یک پروفایل فیک که مثلا دوست دختر شما است چند تا فایده داره. اول اینکه باعث میشه خانم های دیگه دید بهتری نسبت به شما و توانایی هاتون داشته باشن، بعدش اینکه بعضی ها لازم دارن یک دوست دختر مصنوعی داشته باشن که حرص دوست دختر قبلیشون رو در بیارن یا نشون بدن که شاد هستن و بهترین روش برای اینکار … به قول این سایت خاص دادن چهل دلار در ماهه! و البته دلیل بعدی که می گه اینه که خانواده و دوستان بیخیال شما بشن و هی اصرار نکنن با یکی دوست بشین. و البته اگر شما یک دختر هستین که میتونین از عهده این نقش بر بیاین و برای یک ماه دوست دختر یکی باشین، وبسایت دعوت به کارتون میکنه و پنجاه درصد سود هم مال شماست! فعلا دوست پسر مصنوعی قابل اجاره نیست ولی شاید در آینده باشه!

توصیه های جادی: مثبت باشین، دروغ نگین، مودب باشین و صادق و کمی بانمک و نیازی به دادن چهل دلار در ماه ندارین.. هیچ چیز برای یک آدم بدتر از این نیست که تظاهر کنه چیزی است که نیست. دروغ نگین.. از همه به خودتون (:

در اعماق

حمله هکرهای چینی به نیویورک تایمز و ضعف سیمانتک

فوربس مطلب جالبی داره در مورد حمله هکرهای چینی به نیویورک تایمز بعد از اینکه این روزنامه گزارشی رو در مورد ثروت شخصی نخست وزیر چین (ون ژیابائو) منتشر کرده. این گزارش که در مورد ثروت شخصی نخست وزیر حزب کمونیست حرف می زده، به مزاق دوستان خوش نیومده و در نتیجه هکرهای چینی به روزنامه حمله کردن تا احتمالا منابع این گزارش رو به دست بیارن. اونها در طول چهار ماه نفوذ به سیستم‌ها، چهل و پنج نوع بدافزار مختلف رو روی کامپیوترهای روزنامه نصب کردن تا احتمالا بتونن اطلاعات متنوعی از کارکرد روزنامه، مقاله نویس ها و غیره رو به چنگ بیارن. نکته آبروریزی جریان این بوده که بزرگترین شرکت آنتی ویروس جهان یعنی سیمانتک، مسوولت حفاظت از کامپیوترهای روزنامه رو بر عهده داشته ولی به گفته شرکت مندیانت که بعد از کشف نفوذ، وضعیت رو بررسی کرده، آنتی ویروسهای سیمانتک فقط تونستن یک بدافزار از چهل و پنج بدافزار نصب شده رو کشف و خنثی کنن. جواب سیمانتک رو بگم.

برنامه نویسی که یواشکی کارش رو به چین آوت سورس کرده بود

هاهااه… یک برنامه نویس آمریکایی که به جای اینکه خودش برنامه بنویسه، بخشی از حقوقش رو به برنامه نویس های چینی می داد که برنامه‌هاش رو بنویسن و خودش فقط حقوق می گرفت و پاش رو می نداخت رو پاش و تو اینترنت می چرخید دستگیر شد! ((: گفته نشده ماجرا مربوط به کدوم شرکت بود اما همینقدر می دونیم که یک شرکت حساس زیرساختی کشف می کنه که یکسری آی پی چینی دائما به سیستمش وصل هستن و برنامه ها رو دستکاری می کنن. فکر کردن هک شدن و کمک امنیتی گرفتن. شرکت امنیتی وریزون کشف کرد که یک چینی همیشه در ساعات اداری به سیستم وصله و خیلی هم فعال کار می کنه. برای بررسی بیشتر یک ایمیج از کامپیوتری که اون بهش وصل بود گرفتن و بعد از ریکاوری اطلاعات به قصد پیدا کردن سرنخ های احتمالی کلی پی دی اف کشف شد که مربوط می شد به حقوق های دریافتی یک برنامه نویس چینی!در نهایت معلوم شد که یکی از برنامه نویس‌ها بخش کوچیکی از حقوقش رو به یک برنامه نویس چینی می ده که به سیستم وصل بشه و به جاش کار کنه و خودش بیکار و خوشحال می چرخه (: جالبه که کسی که این کار رو کرده سال گذشته از طرف مدیر شرکت تقدیر نامه ای گرفته بود که توش گفته می شد به خاطر کد تمیز، خوب نوشته شده و تحویل شده بر اساس زمانبندی مشخص لایق تشویقه (((:

کراود سورس شدن قانون کپی رایت فنلاند

فنلاند یک دموکراسی است. توش آدم ها حق دارن امضا جمع کنن و خواسته‌هاشون رو توی مجلس مطرح کنن. حالا هم یک گروه حقوق بشری تصمیم گرفته طبق قانون با جمع کردن پنجاه هزار تا رای از شهروندهای فنلاند، از مجلس بخواد که در قانون کپی رایت بازنگری کنه. اونها می گن قوانین کپی رایت توی فنلاند مناسب نیستن و باید تغییر کنن. مشکل فنلاندی‌ها قانون خیلی محدود کننده شون است در حدی که توی نوامبر گذشته پلیس به یک خونه حمله کرد و لپ تاپ با لوگوی وینی د پو یک دختر نه ساله رو توقیف کرد چون روش تلاش شده بود یک آلبوم دانلود بشه. کسانی که می خوان قانون تغییر کنه و از طریق مکانیزم تعبیه شده دموکراتیک جمع کردن پنجاه هزار امضا در شش ماه براش تلاش می کنن می گن که طرفدار کپی غیرقانونی نیستن ولی در یک جامعه سالم نقض انفرادی کپی رایت هرچند که غیرقانونیه اما نباید جرم منجر به زندان قلمداد بشه و در عین حال افراد باید حق داشته باشد از موارد دارای کپی رایت استفاده منصفانه کنن مثلا برای دست انداختن، آموزش و غیره.

دادگاه فدرال آلمان: دسترسی به اینترنت برا زندگی روزمره لازمه

دادگاه فدرال آلمان توی یک پرونده رای داده که «چون ارتباط با اینترنت کالایی لازم برای زندگی روزمره است، کسی که اینترنتش قطع شده یا مشکل داشته باید از مقصر غرامت دریافت کنه». این اولین باره که یک دادگاه در این مورد تصمیم گرفته و گفته اینترنت چیزی شبیه تلفن در زندگی است و قطع شدنش ارتباطات طبیعی آدم ها رو قطع می کنه. بنا به گفته سخنگوی دادگاه، هر روزی که شرکت مخابراتی ای که اسمش در رای نهایی برده نشده، باعث بوده که دی اس ال کاربر قطع باشه باید ۵۰ یورو خسارت به اون کاربر پرداخت کنه. [آهنگ اسمم داره یادم می ره]

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

یک تقبیح برای هر کسی که اینترنت براش خطرناکه چون خودش می دونه که آگاهی مردم به ضررشه و یک تقبیح برای کشوری که توش برای رفتن به کافی نت باید شماره ملی بنویسیم تا نکنه کاری بکنیم که رییس دوست نداره.

یک تشکر ویژه هم داریم از کابل کشتی و باله کوسه که بدون اعتراض و گناه اینهمه فحش می خورن (:

و نمی دونم.. تسلیت است یا تبریک به آرون سواترز.. فعال آزادی در اینترنت و نابغه ای که خودکشی کرد. قضاوت غیر ممکنه چون سوارتز از من بسیار باهوش تر بود و نمی تونم در مورد کارهایی که می کرد نظر چندانی بدم. خودش انتخاب کرد و .. محترمه ولی تسلیت به ما که سوارتز رو نداریم.

نامه ها

امیرحسین: می‌خواستم ببینم چرا برای رادیو امکان دونیت کردن نمی‌ذاری؟ اینطوری هزینه‌ی خیلی چیزا جبران میشه و فکر کنم خیلی‌ها دوست داشته باشن به رادیو کمک کنن… در ضمن گفته که متن اول خیلی تکراریه و توش کلمه فلان زیاد به کار رفته و بهتره شعارها رو عوض کنم.. جواب خودم: کلمه فلان رو کم کردم و این مال کسایی است که تازه با رادیو آشنا شدن. شنونده های دائمی همیشه از اینتروهای تکراری شاکی هستن.. حالا مدتی بعد عوضش می کنم.

محمد ویسی: اون وقت‌هایی که کاربر ویندوز بودم خیلی با نرم افزار اف ال استودیو (برای
آهنگسازی) حال می‌کردم
فکر می‌کردم توی لینوکس هیچ مشابهی براش پیدا نخواهم کرد تا وقتی که با lmms
آشنا شدم
قوی هست و البته به قدرت اف ال استودیو نیست ولی چون از دل میاد به دل
میشینه!
یه آهنگ ساده و مبتدیانه رو که باهاش ساختم برات ضمیمه کردم (بهمراه فایل
سورس)
دلم میخواست آدم‌های بیشتری به سمتش بیان، و البته کسی رو بهتر از خودت برای
تبلیغش پیدا نکردم
البته خودش سمپل‌های بسیار شنیدنی داره، ولی خواستم نشون بدم یه مبتدی مثل من
هم می‌تونه باهاش به راحتی ارتباط برقرار کنه

و البته این همین آهنگی است که در پس زمینه بخش نامه‌ها دارین می‌شنوین.

بخش آخر

آقای بعضی ها معیندفعه پیش که در مورد شاپرک که همون سیستم جدید پرداخت بانکی یا کارت به کارت یا چنین چیزیه صحبت کردم کلی فیدبک های متنوع گرفتیم.. خوشبختانه دوست قدیمی من گیلاندخت متخصص این حوزه است و برامون مرتب و منظم و خیلی باحال کل جریان رو توضیح میده (: برو گیلاندخت جان که خوب می ری (: اسم بانک دقیقه دو و نیم تا سه و نیم رو حذف کنم…

موسیقی

چشم! حرف حساب جواب نداره…. شاد باشین و خوش بگذرونین و به افتخار احسان تا هفته بعد شما رو به هنرمند محبوب دل ها و کمرها می سپارم….

معرفی فیلم: کودکانی سرشار از زندگی

بچه های زندگی شاد

هدف ما از این سال تحصیلی چیه؟

دوران مدرسه من افتضاح بود. شاید بدترین دوران عمرم تا به امروز که بعید می دونم به هیچ شکلی بتونه تکرار بشه. معلم‌های بی علاقه، موضوعات درسی بی سر و ته و بی‌ربط به زندگی و علایقم و تاکید کل نظام آموزشی به حفظ کردن و یاد گرفتن و مسابقه دادن و تظاهر کردن. شاید کمی اغراق می کنم. مدرسه روزهای خوب هم داشت ولی همه روزهای خوب یا ساعت‌های شاد مربوط می‌شد به زمان‌هایی که مدرسه در روال عادی‌اش جریان نداشت. من فقط دو سه تا معلمم رو دوست داشتم ولی در عوض فهرست بلندی یادمه از معلم‌ها و مدیرها و ناظم‌هایی که هنوزم معتقدم بیمار روانی بودن. تمام تلاش مدرسه، کشتن زندگی توی من بود و اصلی‌ترین راه در روی من، جدی نگرفتن نظام آموزشی. سعی می‌کنم اغراق نکنم ولی نمی‌شه.

این خاطراتم به مناسبت دیدن فیلم «Children Full Of Life» زنده شدن. این فیلم رو به توصیه یک دوست خیلی خوب یعنی نسیم نوروزی دیدم که توی کانادا فلسفه آموزش پرورش می خونه / درس می ده و واقعا ازش لذت بردم. ماجرا تفاوت نگاه به مدرسه توی ژاپن و غرب است و البته ما هم که می‌دونیم تفاوت‌های جدی هم با ژاپن داریم هم با غرب (: این فیلم مستند رایگان در پنج قسمت ده دقیقه‌ای نشون می‌ده که چطور بچه‌های این مدرسه به سادگی از مرگ حرف می زنن و برای دوستی که پدرش مرده نامه می‌نویسن و چطور یاد می‌گیرن با هم همدلی کنن و هدف مدرسه رو شادی بدونن. فیلم یک شوک است. چه برای یک غربی چه برای من. وقتی معلم تصمیم می‌گیره که یکی از بچه‌ها به دلیل عدم توجه‌اش در طول سال، حق نداره توی بهترین کارگروهی مدرسه شرکت کنه دوستای اون بچه علیه معلم استدلال می‌کنن و می‌گن که اشتباه می‌کنه چون نوع مجازات ارتباطی با جرم نداره و این حق هر بچه است که از این روز خاص لذت ببره و اگر فلانی نباشه، تیم معنی نداره و اونها هم نمی‌خوان باشن. و معلم استدلال رو می‌پذیره.

بچه های زندگی و معلم

به نظرم اگر دوست دارین پنجاه دقیقه لذت ببرین و ذهنتون با تفاوت‌های نظام آموزشی و ساختاری ما و غرب و ژاپن درگیر بشه، دنبال Children Full Of Life بگردین، دانلودش کنین و نگاهش کنین. ارزشش رو داره. من فیلم کودکان سرشار از زندگی رو از یوتیوب دانلود کردم و اگر علاقمندین، پنج قسمتش رو تا مدتی توی دراپ باکس (که یک سایت عالی برای نگهداری فایل و شر کردن با بقیه است) نگه می‌دارم تا اگر خواستین از اونجا دانلود کنین:

– کودکانی سرشار از زندگی قسمت یــک از پنج
– کودکانی سرشار از زندگی قسمت دو از پنج
– کودکانی سرشار از زندگی قسمت ســه از پنج
– کودکانی سرشار از زندگی قسمت چهار از پنج
– کودکانی سرشار از زندگی قسمت پنـج از پنج

توجه: دراپ باکس هم گفت که این داره خیلی زیاد دانلود می شه و به خاطر پهنای باند حذفش می کنه. از توی کامنت ها بگیرین یا از یوتیوب (:

و البته دوستمون هرتکلف هم چند تا لینک مستقیم توی کامنت ها گذاشته که می تونین از اونها هم استفاده کنین.

فیلتر ابلهانه: انجمن بازی نما

انجمن بازینما

اینم ایمیل دریافتی در مورد سانسورهای ابلهانه توی کشورمون:

جادی سایت و انجمن های بازینما(تحت مالکیت مجله ی بازینما)هم بیش از 6 ماه هست که فیلتره!
http://bazinama.com
http://bazinama.com/message/

ماجرا ازین قراره که این سایت یه آپلودر عکس داشت و یک نفر توش یه سری عکس مثلا مستهجن آپلود کرده و جالبه که عکس رو جایی هم نگذاشته بوده ولی ظاهرا ربات سانسورچی پیداش کرده! و سایت رو در تاریخ 19 جولای پالایه کردند!
سایت در تاریخ 2 دسامبر(شش ماه بعد) از پالایه در اومد و کمتر از بیست روز مجددا واین بار به دلایل نامعلومی پالایه شد!
شاید به نظر سایت مهم نباشه ولی جالبه بدونی که سایت با داشتن بیش از صد هزار عضو بزرگترین جامعه ی گیمری در خاورمیانه هستش! در جشنواره ی پارسال وب ایران برترین سایت در زمینه ی گیم شناخته شد! مجله ی بازینما هم جزو پر تیراژترین ها و معتبر ترین هاست و سابقه ی حضور در جشنواره های بزرگی مثل Gamescome رو داره همچنین تا الان از استدیو های مختلف پوستر های انحصاری گرفته و دو سه روز پیش هم مصاحبه ای اختصاصی با اسطوره دنیای بازی سازی هیدءو کوجیما ترتیب داده!
علاوه بر این الان اکثر سایت های با موضوعیت گیم در پالایشگاه پالایه شدند! از جمله GameSpot.IGN.Gamefaqsو…! حتی سایت بعضی از عناوین بازی هم پالایه اند! نمونه هم سایت سری پر طرفدار کیش یک آدمکش:
http://assassinscreed.com

همیشه سایت های پالایه شده ی مربوط به سیستم عامل ها گیک ها و…خیلی مورد توجه بوده به طوری که سایت های مرتبط با گیم واقعا مظلوم مونده! خواستم بگم اگه خواستین، تو وبلاگتون در این مورد هم بنویسید!
اوه ضمنا خواستم تشکر کنم به خاطر پادکست های فوق العادتون!
با تشکر
جواد.

بدون شرح و فقط با این توضیح که همه سانسور ها ابلهانه هستن و نشونه اعتماد سانسورچی از ضعف عقاید تبلیغی اش در مقابل عقاید دیگران (:

خداحافظی با کافه پراگ

معیشت‌مان است، ما آن را پرداخت می‌کنیم، مبادا چیزی شویم که نمی‌خواهیم و کاری کنیم که درست نمی‌دانیم.

ممنونیم که کمبودها، تلخی‌ها و در یک کلام تمام ِ ناتوانی‌های ِ ما را تحمل کردید و مشتری که نه، رفیق ِ ما ماندید.

بچه‌های پراگ – بلوار کشاورز
دی ماه ۱۳۹۱

کافه پراگ رو من خیلی دوست داشتم. یک جای صمیمی برای دیدن دوستان خوب و خوردن بهترین قهوه و کیک‌های تهران. کافه پراگ هفته قبل روز آخر کارش رو گذروند. بهترین خاطره من از کافه پراگ روزی است که چون یک خانم باردار توی کافه بود، از مشتری ها خواست که سیگار نکشن و در جواب یک نفر که گفت «حق همیشه با مشتری است» جواب داد «نه. چرا حق همیشه با مشتری است؟ حق چیزی مستقله نه یک چیزی که همیشه با کسی باشه که پول می ده». کافه پراگ هفته قبل تعطیل شد.

روزهای آخر کافه پراگ

چرا؟ چون طبق یک مصوبه جدید همه کافه ها باید دوربین نصب کنن، همه رفتارهای آدم ها رو ضبط کنن و هر وقت نیروی انتظامی خواست بتونه به فیلم ها دسترسی داشته باشه.

cafe_prad2

کافه پراگ ترجیح داد تعطیل کنه.

کافه پراگ روز آخر تعطیلی

و من افتخار می کنم که طرفدارش بودم… طرفدارش بودم چون بچه های کار و خیابان می یومدن توش روی لپ تاپ کافه کارتون نگاه می کردن. طرفدارش بودم چون درآمدش رو خیلی عادلانه تر از همه جاهای دیگه بین افراد تقسیم می کرد، طرفدارش بودم چون یکی از اولین جاهایی بود که اینترنت رایگان داشت و طرفدارش بودم چون شریف بود و هست. کافه پراگ تعطیل شد تا شرافت در تهران نیازمند مثال های دیگه ای بشه.

عکسهای بیشتر

فیلتر ابلهانه: سایت کاربران مک در ایران: ایرماگ

ظاهرا کمی بعد از اینکه حاکم تصمیم گرفت کاربران به اصطلاح اینترنت ایران نتونن به فروم اوبونتوی فارسی دسترسی داشته باشن، دید که بد نیست دسترسی کاربران به فروم‌های مک رو هم قطع کنه. اینطوری شد که ایرماگ یعنی سایت و فروم کاربران مک فارسی هم به جرگه فیلتر شده‌ها پیوست تا ببینیم که با چه سیستم سانسور خاصی سر و کار داریم.

دو تا چیز رو پیشنهاد می کنم:

  • اگر مک دارین یا به مک علاقه دارین حتما سری به سایت و فروم ایرماگ. یکسری از قدیمی ترین و سوادترین های مک ایران اونجان.
  • هر کس بهتون گفت «فلان چیز بده» به این فکر کنین که آیا نقض آزادی برای حذف فلان چیز، از خود اون چیز بدتر نیست؟ مثلا اگر یکی بهتون گفت که شما بهتره اصلا از خونه بیرون نرین چون بیرون خونه چیزهای خطرناکی هست، بهتره بهش شک کنین.

و البته حواسمون هم باشه که این ممکنه یک روش جدید باشه برای اجبار سایت ها به «ثبت» خودشون و امضای اینکه پیرو قوانین رییس بزرگ هستن (: خوشحالم که ایرماگ این رویه رو در پیش نگرفت.

بیانیه خوب ایرماگ رو بخونین:


دوستان گرامی
با سلام

از بامداد ۹ آذر، سایت ایرماگ بدون اطلاع قبلی فیلتر شده است. ما هم مثل شما دلیل این اتفاق را نمی‌دانیم. در مراجعه به سایت کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه، می‌بینیم مثلا سایت‌هایی که حقوق مالکیت معنوی را نقض می‌کنند در فهرست مواردی قرار دارند که می‌توانند فیلتر شوند. همانطور که می‌دانید، ایرماگ به حقوق مادی و معنوی تولیدکنندگان محتوا احترام می‌گذارد و در قوانین سایت هم آن را ذکر کرده است. مراجعه‌ای به تاپیک‌های سایت هم نشان می‌دهد که چقدر این موضوع در ایرماگ پیگیری می‌شود و در حد خود، برای فرهنگ سازی در این زمینه تلاش می‌کند. از این رو، برای ما بسیار عجیب است که چرا سایت مفیدی مثل ایرماگ (که جز این، مرجعی مطمئن و پرمراجعه برای حل مشکلات کاربران مک در ایران است) باید فیلتر شود، و تصور می‌کنیم سوء تفاهمی در این میان روی داده است.

از سوی دیگر، ایرماگ سایتی متعلق به کاربرانش است. ما در گروه مدیریت، پشتیبانی فنی از سایت و ایجاد نظم اجرایی در انجمن را به عهده داریم. در زمینه تولید محتوا، ما هم مثل شما صرفا یک کاربر ایرماگ هستیم. بنابراین به عنوان یک کاربر درخواست رفع فیلتر سایت را دادیم که متاسفانه با این پیغام مواجه شدیم:
«تقاضای رفع فیلتر این تارنما صرفا با درخواست مدیر تارنما امکان پذیر است.»

ایرماگ به دلیل ماهیت خود و اینکه سایتی کاربرمحور است، نمی‌تواند رفع فیلتر را از جایگاه مدیر سایت پیگیری کند. از آنجایی که مدیران سایت مسئولیتی در قبال نوشته‌های کاربران ندارند، قادر به دادن تعهد نیز در اینباره نیستند.

با سپاس
گروه مدیریت ایرماگ

مرتبط: چرا سایتم را در هیچ کجا ثبت نخواهم کرد

یک اصلاحیه در کامنت ها: در مثل که مناقشه نیست اما «مثلا اگر یکی بهتون گفت که شما بهتره اصلا از خونه بیرون نرین چون بیرون خونه چیزهای خطرناکی هست، بهتره بهش شک کنین. » اینجوری به واقعیت نزدیک‌تره: «مثلا اگر یکی بهتون گفت که شما بهتره اصلا از خونه بیرون نرین چون بیرون خونه چیزهای خطرناکی هست، و بعد آمد در خونتون رو تخته کرد که دیگه نتونین از خونه برین بیرون، بهتره بهش شک کنین.»

آرون سوارتز: فعال و طرفدار آزادی انسان

این روزها آرون سوارتز مده (: وبلاگ‌های بزرگ خارجی در موردش کلی کلی نوشتن. دلیلش هم ساده است: اونها این نابغه رو می شناختن و براشون مهم بود.

توی ایران معلومه که چندان شناخته شده نبود. من حتی مطمئن نیستم خبر بزرگ زندگی اش رو بالاخره نوشتن یا نه: «سرقت» تقریبا یک میلیون سند علمی و انتشار آزاد اونها در اینترنت در مخالفت با محدودیت‌های دسترسی به منابع علمی برای عموم.

نمی خوام براتون زیاد حرف بزنم. احتمالا کلی جا زندگی نامه و غیره رو نوشتن. من فقط خلاصه براتون می گم که سوارتز یک نابغه بود که توی بچگی در بزرگترین گروه‌های کاری اینترنت مشارکت کرد و از کسانی بود که در نوشتن RSS نسخه اول مشارکت داشت و کسی بود که توی همون سن کم چیزهایی مثل web.py و کتابخانه آزاد رو طراحی و در واقع خلق کرد و توی جاهای بزرگی مثل Reddit و حتی Wikipedia نقش بسیار پر رنگ داشت.

اما چیزی که من می خوام براتون پر رنگ کنم اینه:

آرون سوارتز، ضد سانسور اینترنت بود.

آرون سوارتز سخنرانی علیه پیپا و سوپا

مهمترین فعالیت‌هاش سخنرانی‌هایی بود که کرد و راهپیمایی‌هایی بود که توشون شرکت کرد تا داد بکشه:

[قوانین جدید] و تکنولوژی‌های جدید به جای زیادتر کردن آزادی‌های ما، حقوق اولیه‌ای که همه ما حق مسلم خود می‌دانیم را از ما خواهد گرفت.

آرون سوارتز می‌گفت اینترنت جایی آزاده چون:

  • کسی مالک اون نیست
  • همه می تونن ازش استفاده کنن
  • هر کسی می تونه بهترش کنه

اینترنت چیزی نیست که کسی ادعای تصاحبش رو داشته باشه یا توش برای بقیه تصمیم بگیره که حق دارن چی بخونن و چی نخونن.

آرون سوارتز شریف بود و تمام تلاشش رو کرد که اینترنت رو از چنگ سانسورچی ها حفظ کنه. گاهی روش‌هاش عالی بود و گاهی قابل مناقشه ولی چیزی که هست این بود که نیتش حفظ یک حق پایه‌ای برای همه انسان‌ها بود: حق دسترسی آزاد به اطلاعات و انتشار آزاد عقاید.

آپدیت های این چند روز

یک لپ تاپ جدید از شرکت گرفتم که داشتم مهاجرت می کردم بهش. بزرگترین لپ تاپی است که در زندگی داشتم: Dell Vostro 3550 15inch! (: لپ تاپ چرندی است و اشتباهی خریده شده (: الان روش مینت دارم. اول باتری بیشتر از یکساعت دوام نداشت که ناراحت کننده‌ترین بخش جریان بود ولی احتمالا مربوط می شد به اینکه این لپ تاپ دو تا کارت گرافیکی داره. الان یکیش رو خاموش کردم منتظرم ببینم چطوری می شه (:

بعدش اینکه یکی از جایزه‌های مسابقه «سورپرایز اوبونتو رو حدس بزنید» رسیده ولی نفر دوم هنوز حتی آدرسش رو هم برام نفرستاده‌ (: متین جانزود باش بفرست به jadijadi روی gmail (:

IMG_1795

بعدش هم اینکه الان دارم می رم کافه پراگ. روز آخر زندگی اش. فشارهای متنوع باعث شده تصمیم بگیره ببنده.. نمیدونم می دونین یا نه ولی از این به بعد همه کافی‌شاپ‌ها دوربین مدار بسته خواهند داشت که تحویل دوستان می شه برای هر چقدر امن تر کردن فضای جامعه (چون می دونین که! ناامنی اصلی جامعه ما توی کافی شاپ‌هاشه) و تنها کافه‌ای که قبول نکرده و ترجیح می ده ببنده، کافه پراگه. به دوستی بچه هاش افتخار می کنم (:

یک یادداشت شخصی: دین، سیستم عامل و صفحه کلید استاندارد فارسی

سیستم عامل مثل دینه. آدم با یکیش بزرگ می شه و بهش عادت می کنه و یکسری همیشه شروع می کنن به توضیح اینکه چطور سیستم عاملی که باهاش شروع به کار کردن از شانس بزرگشون بهترین سیستم عامل دنیا است و تعداد زیادی اصولا بدون فکر به این جریان همون چیزی که اول عمرشون دیدن رو تا آخر عمر هم ادامه می‌دن. راستش رو بخواین خیلی چیزها اینطورین، حتی چینش صفحه کلید.

keyboard41843368_780bd9aaa7

چینش صفحه کلید هم چیزیه که بهش عادت می‌کنیم و فکر می‌کنیم همون چیزی که ما از اول یاد گرفتیم درسته. از یکطرف مثلا توی انگلیسی فکر می کنیم چون اکثریت QWERTY دارن، حتما همون خوبه و هیچ وقت اصولا کشف نمی کنیم که چیزهایی هست که هم برای دست بهتره، هم تایپ توش سریعتره و هم به شکل مدرن و با عقل طراحی شده. تازه حتی اگر هم کشفش کنیم احتمالا فقط می گیم «به به چقدر قشنگ!» ولی حوصله / جرات نمی کنیم سه چهار روز سختی بکشیم و در عوض یک عمر راحت‌تر و سالم‌تر باشیم..

در یک سطح دیگه، حتی حاضر نیستیم به متخصص جریان هم گوش کنیم. درست همونطور که اگر کل علمای عالم اسلام بگن قمه زدن بده ما طبق اعتقاد سنتی‌مون حتی شده یواشکی توی زیرزمین قمه رو می‌زنیم، اگر هم سازمانی در کشور باشه که کارش گذاشتن استاندارد برای کیبورد باشه و بگه فلان روش درسته، خیلی‌هامون هنوزم ترجیح می دیم از همون صفحه کلید عجق وجقی که باهاش بزرگ شدیم و در اصل یک صفحه کلید عربی است که چهار حرف فارسی گوشه کنارش چپونده شدن،‌ استفاده کنیم و کسانی هم که می‌خوان بهمون محصول بفروشن چون دنبال پول ما هستن، همون غلط رو ادامه می‌دن و چون این کیبوردهای با ترکیب اشتباه توی بازاره تازه واردهای جدید هم از اول همه چیز رو اشتباه یاد می گیرن و این حلقه معیوب باعث می شه خیلی چیزهای این دنیا اصلاح نشه.

اینهمه رو گفتم که یک یادداشت شخصی برای خودم به این لینک بذارم و اینم بگم که شما هم اگر می خواین توی ویندوز بر اساس استاندارد درست (و نه صفحه کلید ساخته شده از چپوندن حروف فارسی لای صفحه کلید عربی) استفاده کنین به صفحه صفحه کلید استاندارد فارسی برین و برنامه رو دانلود کنین به نسخه جدید صفحه صفحه کلید استاندارد فارسی برین و برنامه رو دانلود کنین و به این فکر کنین که چه چیزهای دیگه ای در زندگی رو دارین تکرار می کنین فقط چون بهش عادت کردین.

توضیح بسیار مهم رو توی کامنت ها بخونین

ممنون از زحمتی که در معرفی این استاندارد کشیدید، اما متاسفانه آدرسی که معرفی کردید قدیمی است لطفا لینکها را به این صورت اصلاح بفرمایید و استاندارد ۹۱۴۷ را معرفی کنید

بسیاری از کسانی که پستها را می‌بینند به کامنتها مراجعه نمی‌کنند بنابراین لطفا لینک داخل ‍ست را اصلاح کنید