یک طنز فوق العاده: صحنه‌هایی متحرک از زندگی برنامه نویسان

آپدیت ۱۴ اسفند: با تشکر از امیر توی کامنت ها، مرجع اصلی این عکس ها اینجاست: www.thecodinglove.com

من همیشه افسوس می خورم که چرا دوران درخشان طنزهای گیکی افول کرده.. اما گاهی جرقه هایی عالی هم توی دنیای طنز گیکی دیده می شن – از جمله این مجموعه فوق العاده از گیف‌های متحرک (یادگار اینترنت دهه نود) که گوشه‌هایی از زندگی کد نویس‌ها رو نشون می ده… از اونجایی که این عکس‌ها خیلی سنگین هستن و من نمی خوام با هر بار ورود به سایت، پهنای باند گرون، سانسور شده و کند دوستان داخل ایران به فنا بره، فقط یک عکس رو گذاشتم در صفحه اول و برای دیدن بقیه مجموعه صحنه‌هایی متحرک از زندگی برنامه نویس هامی تونین روی ادامه مطلب کلیک کنین:

وقتی می خوام فیچر جدیدی رو به مدیرم نشون بدم:

ادامه خواندن “یک طنز فوق العاده: صحنه‌هایی متحرک از زندگی برنامه نویسان”

رادیو گیک شماره ۲۰ – تا قبر آ آ آ آ

مهمون ویژه این شماره: ۱پزشک مشهور به علیرضا مجیدی.

رادیویی برای کسانی که تکنولوژی براشون فقط تلاش دائمی برای خوندن و حفظ اینکه فلان مدل فلان چیز فرقش با فلان مدل بهمان چیز چیه و تو بازار چنده و شایعه اینکه قراره کی مدل فلانترش بیاد نیست و ترجیح می‌دن یک پله عمیق تر بشن و تو تقاطع تکنولوژی و جامعه، دغدغه‌های انسانی‌شون رو مطرح کنن. رادیو گیک برای گیک های سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_020_ta_ghabr_a_a_a_a.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید یا به احترام آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

کمپین ضایع مایکروسافت علیه اندروید

مایکروسافت شرکت بدی نیست ولی گاهی طرح‌های عجیب داره.. یکبار در یک ایده مسخره مراسم ترحیم آیفون رو برگزار کرد و حالا یک کمپین به اسم DroidRage! ایده محوری این کمپین این بود که آدم‌ها ناراحتی‌هاشون از اندروید رو توییت کنن و تگ دروید ریج بهش بزن. اما عملا این باعث یک مجموعه خیلی بامزه و خلاق از شوخی‌های مختلف شد. توییت اصلی از طرف اکانت رسمی «ویندوز فون‌» بود که از مردم می‌خواست تجربیات بدشون از اندروید رو با تگ دروید ریج بنویسن ولی جواب‌ها چیزهایی مثل این بودن:

سیف: من سعی کردم یک نکسوس چهار بخرم ولی این تلفن اینقدر طرفدار داره که دستم بهش نرسید. آرزو دارم کاش اونم مثل تلفن‌های ویندوز تو بازار باد کرده بود تا یکی می خریدم.

محمد تراکی‌ای: من یکبار خواستم یک بدافزار برای ویندوز فون بنویسم ولی بعد دیدم چه فایده داره وقتی خودش اینقدر بدبختی داره؟

فورتی‌ سون: کدوم دروید ریج ؟ من الان سه ساله اندروید دارم و راضی بودم و کسی رو هم نمی‌شناسم با بدافزار مشکلی داشته باشه. این که ویندوز نیست!

و البته اکانت رسمی اندروید سنترال هم دو تا توییت بامزه کرده:

ببخشید که چند لحظه نبودیم. برگشتیم! باید ویندوز رو ریبوت می کردیم!

اوه… می‌بخشید. یک میلیون دستگاه دیگه رو رجیستر کردیم… ببخشید ویندوز فون.

شکی نیست که توی اندروید بد افزار هم هست و عقل نصب کننده است که تصمیم می‌گیره چی نصب کنه ولی این کمپین ویندوز واقعا کمپین خزی بوده. بر خلاف اون یکی کمپینش که در مورد آی ای جدید است و تمرکز داره روی اینکه «ما می دونیم که آی ای بد بوده ولی حالا از اول نوشتیمش و خوب شده». پیشنهاد می‌کنم به سایت http://thebrowseryoulovetohate.com/ برین و نگاهی به تبلیغات خوب مایکروسافت هم بندازین. کلا تمرکزشون روی اینه که همه کسانی که قبلا می گفتن آی ای مزخرفه و چرنده و فقط به درد دانلود کردن فایرفاکس می خوره،‌ با دیدن آی ای جدید قبول می کنن که بسیار بهتر شده.

مشکل امنیتی توی برنامه اینستاگرام برای آی او اس
طرفدارهای اپل همیشه یکی از دفاعیاتشون در مورد سیستم بسته و محدود کننده اپل اینه که این قفس طلایی باعث امنیت کسی می شه که توی قفس انداخته شده. این بحث در مقایسه با جنگلی مثل اندروید که شما حق دارین با تلفنتون هر کاری بکنین درسته و دقیقا بحث اینه که شما می خواین توی یک خونه حبس بشین و با صرفنظر از آزادیتون، از خطر تصادف با ماشین و در امان بمونین یا می خواین پا به جنگل اسفالت بذارین و امنیتتون رو وابسه به تصمیم‌های عقلانی‌تون بکنین.

اما حالا کمی معادله عوض شده چون حفره امنیتی جدید اپلیکیشن اینستاگرام نشون می ده که قفس طلایی ظاهرا یک سوراخ‌هایی هم داره. این حفره به حمله کننده اجازه می‌ده کنترل کامل اکانت شما رو در دستش بگیره و احمقانه‌ترین حفره امنیتی جهانه: اطلاعات اکانت شما و همینطور کوکی لاگین شما بدون هیچ رمزگذاری برای سرورهای اینستاگرام فرستاده می‌شه و این یعنی هر آماتوری می‌تونه با نگاه کردن به اون با شناسه شما وارد سایت بشه.

مثل بسیاری موارد دیگه، کسی که مشکل رو کشف کرده سعی کرده به اینستاگرام نشونش بده ولی در یک ماه گذشته که کسی به حرفش گوش نکرده.

نوکیا و فروش دفترهای مرکزی برای به دست آوردن کمی پول

نوکیا با رهبری آقای الوپ که از مایکروسافت اومده ظاهرا وضعش خیلی خرابه. در جدیدترین حرکت برای بالا بردن سطح پول توی شرکت، نوکیا تصمیم گرفته دفتر مرکزی اش توی شهر اسپو فنلاند (که رسما یک شهر است فقط برای نوکیا) رو بفروشه! اونم فقط به ۱۷۰ میلیون یورو و بعد با بخشی از این پول همون ساختمون‌ها رو رهن کنه تا کمی پول به دست بیاره! این شرکت از سال ۱۹۹۷ توی این دفتر فلز و شیشه بوده که بهش نوکیا هاوس می‌گن و حالا به خاطر مشکلات مالی و تلاش برای کم کردن هزینه‌ها، این هنر رو زده. نوکیا که در شش فصل گذشته (دقیقا از وقتی اعلام کرده به ویندوز فون سوییچ می کنه) دائما ضرر داده، علاوه بر این تصمیم گفته که ۱۰هزار شغل رو حذف می کنه و داره تلاش می کنه که تا آخر ۲۰۱۳، ۱.۶ بیلیون یورو صرفه جویی کنه. همزمان شرکت نوکیا زیمنس که ترکیب بخشی از نوکیا و بخشی از زیمنسه هم اعلام کرده از طریق فروختن بخش‌های مختلفش به شرکت های دیگه (از جمله فروختن بخش اپتیک به یک شرکت آمریکایی)‌ داره تلاش می کنه هزینه‌هاش رو پایین بیاره تا شاید به سود دهی برسه. وضع نوکیا خرابه رفقا…

مارس وان و بیشتر از هزار داوطلب برای ماموریت مرگ مریخ

مارس وان یک پروژه خصوصی است که حالا در هلند به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی (واقعی! نه مثل چیزهای غیرانتفاعی که در سرزمین پر از دروغ ما، تمام هدفشون سوده) ثبت شده که هدفش بسیار ساده است: رسوندن انسان به کره مریخ! هیجان انگیزه ولی توجه کنین که هدف «رسوندن» است نه برگردوندن! من تخصص هوافضا و غیره ندارم ولی شکی ندارم که اینکه یک چیزی بسازیم که از اینجا پرتش کنیم به سمت مریخ و برسه به نزدیک مریخ و یک کپسول ازش جدا بشه و یک نفر رو در مریخ پیاده کنه بسیار بسیار بسیار ساده تر از اینه که ازش بخوایم تو مدار مریخ یا سطح مریخ منتظر بمونه، مسافرش رو سوار کنه و بعد برگرده زمین. این دو تا اصلا قابل مقایسه با هم نیستن.

پروژه مارس وان، یک پروژه یک طرفه از زمین به سمت مریخ است و حالا بیشتر از هزار نفر داوطلب شدن که فضانورد این پروژه باشن. در نیمه اول ۲۰۱۳، از بین داوطلب‌ها کسانی که قراره به مریخ بره انتخاب می‌شن. برنامه بلندپروازانه اینه که در ۲۰۲۳ (فقط یازده سال دیگه!) چهار نفر اول به مریخ فرستاده بشن و بعد چهار نفر دیگه هر دو سال یکبار به اونها بپوندن! به قول خارجی‌ها .. هولی شت!

لپ تاپ قدرتمند و لینوکسی دل

دل دوباره یک لپ تاپ خوب با اوبونتو داده. اونها مدتی قبل خبر از پروژه ای به اسم اسپوتنیک داده بودن که توش قرار بود سری‌های اولترابوک محبوب XPS13 رو با لینوکس بدن و حالا که اجرای آزمایشی اون موفق پیش رفته اعلام کردن که اون رو همگانی می کنن: لپ تاپ دل ایکس پی اس ۱۳ دولوپر ادیشن. این لپ تاپ ظریف و زیبا، اینتل i7 یا i5 داره، ۸ گیگ رم و ۲۵۶ گیگ اس اس دی ساتا ۳. قیمت برای دلار ۳۰۰۰ تومنی و حقوق سیصد دلاری بالاست : ۱۵۴۹ دلار. لپ تاپ با اوبونتوی ۱۲.۰۴ ال تی اس داده می‌شه و کنونیکال تلاش کرده تا این نسخه رو کاملا با این سخت افزار سازگار کنه و یک ppa مستقل هم هست که درایورهای صد در صد سازگار با این لپ تاپ توش قرار گرفتن.

در اعماق

نفس‌هاتون در سینه حبس کنین: زیرو دی برای اس اس اچ تک‌تیا

مقاله پر هیجانی در اینترنت می‌چرخه با این عنوان هوشمندانه که «ترینیتی با زیرو دی اس اس اچ کینگ کوپ چه می کرد؟» مقاله به ساکنین ماتریس هشدار می ده که اگر از اس اس اچ تک تیا استفاده می کنن باید بدونن که هکری به اسم کینگ کوپ (که حدس زده می شه اسمش اقای توماس اندرسون باشه) یک زیرو دی معرفی کرده که توش هر یوزر ریموتی می تونه با فرستادن یک ریکوئست USERAUTH CHANGE قبل از پسوردش، دسترسی روت بگیره. تک تیکا هنوز پچی نداده و فقط در سایتش یعنی ssh.com یک راه حل موقت ارائه کرده.

در چین هستین؟ لپ تاپتون رو تنها نذارین

رفتین چین ؟ تاجر هستین؟ تو هتل از کارهای تجاری با لپ تاپ خسته شدین و هوس سر زدن به بار می کنین؟ لپ تاپ روی میزه و شما در رو قفل می کنین و می رین بار؟ خب اشتباه می کنین! درسته که نیم ساعت دیگه که بر می گردین همه چیز ظاهرا عین قبله و به کار ادامه می دین و روزهای بعدی هم خوش و خرم به کارهای تجاریتون می‌رسین ولی واقعیت اینه که شما که توی بار داشتین بییییییییببببببببببببببببب یک کارمند هتل اومده تو، محتویات لپ تاپ شما رو چک کرده و بعد یک جاسوس افزار روش نصب کرده و شما هم هیچ چیزی نفهمیدین. نتیجه؟ حالا چین به تمام اطلاعات تجاری شما، مشخصات مخصولاتتون، قیمت‌هایی که به مشتری‌ها دادین، ارتباطاتتون ، ایمیل‌هاتون و حتی اگر خوش شانس باشه به اطلاعات دولتی‌تون دسترسی داره. حتی اگر هدف بزرگتری باشین ممکنه بعدا که به کشورتون بر می گردین بد افزار رو توی کل شرکت هم پخش کنین و تا ماه‌ها یا سال‌ها کل اطلاعات محرمانه تجاری‌تون رو دو دستی تقدیم دوست و برادر کمونیستتون بکنین. حداقل این ادعایی است که مجله اینفوورد با اشاره به گفته‌های جری ایروین می کنه که عضو پارتنرشیپ امنیت ملی سایبری آمریکاست. اون می گه این اتفاقات در هر کشوری ممکنه بیافته ولی فرقش در چین و روسیه و کشورهای مشابه اینه که توی این کشورها احتمال داره دولت هم از این شکل از دزدی حمایت کنه. ای شایعه سازهای دروغگو! (:

اتاق های عمومی یاهو مسنجر بسته می شه

خبر کوتاه بود و دلشکن: اتاق های عمومی یاهو مسنجر بسته می شن. یاهو مسنجر برای منحرف‌های قدیمی‌ اینترنت و بعضی از منحرف‌های فعلی آشناست: یکسری اتاق که توش ایرانی‌های عزیز تلاش می کنن به غرایزشون پاسخ بدن.. دقیقا هم کسانی که نمی دونن تو اینترنت یکسری منتظر نیستن که با وقیح‌ترین مسیج‌ها، باهاشون دوست بشن. یاهو اعلام کرده این اتاق‌ها رو می‌بنده و احتمالا تنها کسانی که اصولا می‌دونستن که این اتاق‌ها هنوز هم وجود دارن جامعه‌شناس‌های سایبری بودن و یکسری سرگردان (: احتمال داده می شه که دلیل بستن این اتاق‌ها شهرت بدشون باشه که باعث می‌شد خریدار احتمالی مسنجر یاهو (شاید ام اس ان) تو سر مال بزنه! خلاصه اسکرین‌شات‌ها رو بگیرین و مکالمات رو برای تاریخچه اینترنت ایران سیو کنین چون اتاق‌ها از جمعه هفته بعد – چهاردهم دسامبر – به تاریخ می پیوندن.

قاطرهای پول – اینبار تبلیغ رسمی برای قاطرهای آگاه از کارشون

قاطر پول یا money mule یک اصطلاح در دنیای دیجیتاله. اینها کسایی هستن که پول رو جابجا می کنن. البته الزاما هم دیجیتال نیست. فرض کنین شما کلی پول دارین که می خواین وارد آمریکا کنین.. چیکار می کنین؟ تقسیمش می کنین بین یکسری آدم .. اونها از مرز ردش می کنن و توی آمریکا به شما تحویلش می دن. اینجوری پلیس حساس نمی شه، اگر هم یکی گیر بیافته فقط بخشی از پول از دست رفته.. به اینها می گن قاطرهای پول. در دنیای دیجیتال، قاطر پول کسیه که پول رو از کشورش منتقل می کنه به یک کشور دیگه. فرض کنین من با هر شکلی از دزدی، یک میلیون دلار در آمریکا به دست آوردم. این پول لازمه برسه به من که توی مثلا نیجریه یک حساب دارم. اگر خودم پول رو بریزم حتما بلاک می شه و هویت من هم معلوم. پس یک تبلیغ «کار در خانه» می زنم که در ساده ترین حالت می گه «کار شما اینه که هزار دلار به حسابتون می ریزم، بعد شما نهصد و نود دلارش رو به یک حساب که من می گم منتقل می کنین و ده دلار برای خودتون نگه می دارین». کافیه هزار نفر این کار رو با هیجان قبول کنن و توی کمتر از پنج دقیقه، ده دلار کاسب بشن و منم با دادن ده هزار دلار از پولم، نهصد و نود هزار تاش رو بدون دردسر منتقل کنم به کشورم.

حالا این هفته اتفاق جالب این بود که یک شرکت روسی، تبلیغی توی فروم‌های هک زده بود که ارتشی داره از آمریکایی‌هایی که آگاهانه دارن این کار رو می کنن – به عنوان شغل و به بقیه هکرها گفته بود هر کس می خواد پولش رو منتقل کنه، کافیه از این آدم ها استفاده کنه. این آدم ها می دونن دارن چیکار می کنن پس به خاطر مشکوک شدن به شما پیش پلیس نمی رن و کارشون هم به معنی کلی غیرقانونی نیست و پلیس به سختی می تونه جلوشون رو بگیره. تا حالا در دنیای هکرها این شغل معمولا مربوط بوده به دانشجوهای خارجی یا کارگران موقت خارجی که توی آمریکا هستن و این اولین باره که به شکل رسمی یک گروه اعلام کرده ارتشی از قاطرهای پول داره که می تونه اونها رو اجاره بده. قابل توجهه که اصطلاح قاطر پول در ویکپیدیا فقط به سه زبون موجوده: انگلیسی، فنلاندی و فارسی (: احتمالا هموطنان به موضوع علاقمند هستن (:

تبریک ها و تقبیح ها

تبریک می گیم به نسرین ستوده زن ستودنی ایران و تسلیتی بزرگ به همه هموطنانی که در آتشسوزی و زلزله می میرن و تسلیتی به بت سازها که دکونشون پر رونقه ولی پر از دروغ. تسلیت به دولت چین که در ماه گذشته صد نفر تبتی مجبور شدن خودشون رو آتیش بزنن تا شاید جهان دردشون رو ببینه . جا داره به طرفداران کاست هم تسلیت بگیم! سونی در یک خبر جالب اعلام کرد که دیگه کاست پلیر نمی سازه. به عبارت دیگه سونی تا همین الان داشت کاست پلیر می‌ساخت و یکسری می خریدن (: و البته تبریکی هم می گیم به دانشجوهایی که زنده هستن حتی اگر هر سال روزشون به خاطر آلودگی هوا تعطیل باشه. به افتخارشون به افتخار اون دو دانشجوی توده ای و اون یک دانشجوی حزب ملی که در اعتراض به دیدار نیکسون و رابطه با بریتانیا چهار ماه بعد از کودتای ننگین بیست و هشت مرداد علیه دولت ملی مصدق، در دانشگاه کشته شدن. به افتخارشون سه دقیقه سرود روز دانشجو رو گوش می دیم:

بخش آخر

توی بخش آخر یک مهمون عالی داریم (: یکی از مشهورترین و بهترین وبلاگنویس‌های ایران. یک پزشک! مشهور به علیرضا مجیدی – یا برعکس! – در مورد متا دیتا و دستگیری مک آفی برامون توضیحات مفیدی می ده. توضیح لازم اینه که این مطلب چند روز قبل ضبط شده و این روزها ماجرا کمی پیشتر هم رفته. مک آفی الان دستگیر شده و احتمالا با ۶۸ سال سن، حین بازداشت سکته کرده و به بیمارستان برده شده و بعد از ترخیص به کشورش برگردونده می شه تا در ارتباط با قتل همسایه‌اش، محاکمه بشه. من که می گم ادعای تغییر متادیتا الکی بوده و واقعا آقای آنتی ویروس، سوتی داده… به هرحال.. گوش می دیم به علیرضا مجیدی و توضیحات عالیش که به درد مشق‌های ما هم می خوره.

نامه ها

موسیقی

آهنگ hey you از پینک فلوید به پیشنهاد شنونده خوبمون صابر (: شما هم نظرات و آهنگ هاتون رو برای jadijadi@gmail.com بفرستین و شاد و خرم زندگی کنین (:

کارت‌های پیکسلی بازی سولیتیر ویندوز ۹۸ در دنیای واقعی

در طول سال‌هایی که از ویندوز ۹۸ استفاده می کردیم (یا حتی از ویندوز پارسا!) بازی سولیتیر یکی از بازی‌های عالی بود. بخصوص بعد از اینکه کشف می‌کردین تمام مراحل این بازی قابل حل هستن و بعد برای اثبات به بقیه نشون می دادین که تا حالا ۱۲۴ بار بدون باختن بازی کردین.

این بازی توسط وز چری نوشته شده و جلوی کارت‌ها رو سوزان کار برای ویندوز ۳ در ۱۹۹۰ طراحی کرده بود. منظره پشت کارت‌ها هم کار لزلی کوی است.

حالا یک نفر خوش ذوق با اجازه از مایکروسافت دست ورقی دقیقا پیکسل به پیکسل برابر با اون کارت‌ها طراحی و چاپ کرده به اسم solitire.exe تنها پونصد دست شماره گذاری و امضا شده از این سری تولید شده و هر کدوم به قیمت بیست دلار به فروش می ره. به نظر من که قیمت معقولیه.

برنامه نویسی لگویی: شمارنده جاوا اسکریپت

یکی از دوستان بهم ایمیل زده و خواسته کمکش کنم در یک اسکریپ که ثانیه شماری رو توی صفحه وب نشون بده. من برنامه نویس جاوا اسکریپت نیستم ولی راه حل چیزی است که باید بهش بگیم Lego Programming.

لگو که یادتونه؟ مربع های کوچیکی که به هم می چسبونیم تا هر چیزی دوست داریم بسازیم. این روزها برنامه نویسی خیلی بهش شبیه شده. تقریبا همه برنامه ها قبلا نوشته شدن و فقط باید بتونیم الگوریتم رو بشکنیم به اجزای کوچیک (آجرهای لگو) و پیداشون کنیم و بفهمیمشون و بچینیمشون کنار همدیگه.

دقت کنین! این قطعات رو باید بفهمیم! یک آفت بزرگ که من دارم همه می بینم (بخصوص توی فروم های لینوکسی) کپی پیست است. چیزی که نمی فهمین رو کپی پیست نکنین. چیزها رو پیدا کنین، بفهمین، یاد بگیرین و کپی پیست کنین و تغییر بدین. مثلا من برای کد بالا یک سرچ ساده کردم به دنبال java script to count secconds و روی اولین گزینه کردم و رسیدم به این کد قشنگ:

<table border="0">
<tr>
<td align="center"><font face="Arial"><strong>You
have
visited my page for:</strong></font></td>
<td align="center"><form name="d">
<p><input type="text" size="8"
name="d2"></p>
</form>
</td>
<td align="center"><font
face="Arial"><strong>seconds!</strong></font></td>
</tr>
</table>

<script>
<!–
/*By George Chiang. (JK’s ultimate JavaScript tutorial and free JavaScripts site!)
http://www.javascriptkit.com
Credit MUST stay intact for use*/
var milisec=0
var seconds=0
document.d.d2.value=’0′
function display(){
if (milisec>=9){
milisec=0
seconds+=1
}
else
milisec+=1
document.d.d2.value=seconds+"."+milisec
setTimeout("display()",100)
}
display()
//–>
</script>

دقیقا چیزی که من می خوام نیست.. پس کد رو می خونم. دو تا متغیر داره milisec و seconds. کافیه ثانیه رو تنظیم کنم رو چیزی که می خوام مثلا کد رو عوض کنم به seconds=1000 و توی خروجی هم کلا هزارم ثانیه رو نمایش ندم یعنی: document.d.d2.value=seconds و خلاص (: به همین سادگی. لگو بازی تموم شد می ریم خونه هامون (:

You have visited my page for (starting from 1000 for fun):

seconds!

نکته ۱. این کد کپی رایت داره! نگاهش کنین و ازش یاد بگیرین و خودتون بدون قسمت های اضافی (مثلا دهم ثانیه شمار) دوباره بنویسینش تا بشه مال خودتون و ترجیحا آزاد (با لیسانس جی پی ال ۲ یا ۳) منتشرش کنین (:
نکته ۲. از لگو پروگرمینگ که حرف زدیم جا داره یاد بکنیم از لغت مشابهش زبون برنامه نویسی لوگو (َLogo) که ماروین مینسکی بزرگ از بنیانگذارانش بود و برای آموزش برنامه نویسی به بچه ها طراحی شده بود و همسن های من برنامه نویسی رو باهاش یاد گرفتن (:

عینک هشت بیتی

علاقه من به دوران قدیم و زمان های مشهور به کامپیوترهای هشت بیتی رو می دونین. این جریان هشت بیتی بر میگرده به دورانی که گرافیک های کامپیوتری از سیستم هایی هشت بیتی استفاده می کردن که در هر لحظه فقط می تونست حداکثر ۲۵۶ رنگ رو نشون بده. همچنین معمولا در اون دوران دقت گرافیک هم بسیار پایین بود و گوشه های مربعی چیزها به خوبی دیده می شدن. این تم هنوز هم زده است. مثلا بعد از کراوات هشت بیتی که قبلا نوشته بودم و ساعت هشت بیتی حالا می تونین ۱۲۶ یورو بدین و این عینک هشت بیتی رو بخرین:

یا اگر اهل اینقدر پول دور ریختن برای تفریح نیستین، ده دلار بدین و این یکی رو بردارین:

زد ایکس اسپکتروم سی ساله شد

این هفته احتمالا به علت مشغله من رادیوگیک نخواهیم داشت… اما همینجا – با یادآوری سینا – می گم که زد ایکس اسپکتروم، این کامپیوتر رویایی، اول کامپیوتر شخصی که قیمت رو به زیر صد پوند رسوند و اولین کامپیوتری که من داشتم – نه دقیقا همین ولی از همین رده – و باهاش برنامه نوشتم سی ساله شده.

این کامپیوتر یک ورودی داشت. درست مثل ورودی میکروفون روی لپ تاپ ها. بعد یک پخش صوت معمولی رو (که یک چیزی به اسم نوار کاست توش می ذاشتن) از طریق یک سیم به اون ورودی وصل میکردم. نوار رو می بردیم اول برنامه ای که قرار بود لود بشه و بعد از دادن دستور «از نوار لود کن» دگمه پخش روی ضبط صوت رو می زدیم. صداهای جیر جیری بلند می شد که هر کدومش نشون دهنده یک بیت صفر یا یک بود و بعد ا زچند دقیقه برنامه از روی نوار توی حافظه این دستگاه لود شده بود.

خروجی این دستگاه تلویزیون بود. یک سیم داشت که وصل می شد به ورودی آنتن تلویزیون و تصاویر سیاه و سفیدی رو روی اون پخش می کرد (رنگی بود؟). این دستگاه فوق العاده بود. به لطف سینا، من الان یکیش رو دارم (:

منبعی که حتی اگر حوصله نمی کنین بخونین، خوبه عکس هاش رو نگاه کنین

نکته امنیتی: به فرستنده ایمیل اعتماد نکنید

راستش حتی اینقدر مهم نبود که بخوام در موردش بنویسم ولی دیدم شاید به شکل عمومی توصیه خوبی باشه. این دو روز دوستان ایمیل هایی از من می گیرن به این مضمون:

یک ایمیل است ظاهرا از طرف من برای یکسری از دوستان که می گه یک فایل اجرایی رو از سرور یک دانشگاه توی کانادا (که احتمالا ادمین از دسترسی هاش برای این آماتور بازی ها سوء استفاده می کنه) دانلود کنند و اجرا.

به اینکار می گن مهندسی اجتماعی: دزدی از طریق جلب اعتماد شما. از نظر فنی جعل آدرس ایمیل کار بسیار ساده ای است و هیچوقت کار غیرمعولی که از شما می خوان رو نباید با اعتماد به صاحب ایمیل انجام بدین. هویت در اینترنت چیز مسخره ای است و مگر اینکه واقعا از تکنیک های تایید هویت سر در بیارین و طرفتون هم یک دولت نباشه به هیچ وجه به هیچ هویتی اعتماد نکنین. چه برسه به آدرس ایمیل و عکس توی چت و این چیزها (:

در ضمن! حتی اگر عمو جادی هم گفت یک فایل اجرایی رو دانلود کنین و اجرا کنین، اینکار رو نکنین! شوخی که نداریم با کسی (: حالا این مورد خیلی خنده دار و بچه گونه بود (کی واقعا ممکنه برای خود جیمیل آدرس جیمیل رو جعل کنه و یک فایل اجرایی با پسوند اجرایی هم معرفی کنه!؟) ولی در کل ممکنه این کارها واقعا از طرف آدم های باهوشی انجام بشه که شما رو مطمئن کنه به انجام یک کار اشتباه. مواظب باشین و امن (: اگر هم واقعا به نظرتون مورد مهمی بود، یک تلفن به طرف بزنین یا توی چت ازش بپرسین یا بهش یک ایمیل جدا بنویسین (ریپلای نکنین!)

آپدیت ۳ زانویه: اگر دوست دارین یک کرکر ببینین، کامنت ها رو هم بخونین (: