رادیو گیک شماره ۲۵ – شش ماه دیگه همه شادیم

رادیویی برای کسانی که تکنولوژی براشون فقط تلاش دائمی برای خوندن و حفظ اینکه فلان مدل بهمان چیز فرقش با اون یکی مدل اون یکی کارخونه چیه و تو بازار چنده و شایعه اینکه قراره کی مدل مثلا خفن‌ترش بیاد نیست و ترجیح می‌دن یک پله عمیق تر بشن و تو تقاطع تکنولوژی و جامعه، دغدغه‌های انسانی‌شون رو مطرح کنن. رادیو گیک برای گیک های سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_025_shish-maah-dige-hame-shadim.mp3]

دانلود نسخه ام پی تری
دانلود نسخه آزاد او جی جی

و اگر یکی دیگه براتون تشخیص می ده چی رو باید ببینین و چی رو نباید بشنوین:

دانلود نسخه ام پی تری از یک سرور دیگه
دانلود نسخه او جی جی از یک سرور دیگه

و اینم برای محمد که رییس شبکه اش نمی ذاره پسوندهای مدیا رو دانلود کنه (فرمت زیپ):
دانلود نسخه ام پی تری زیپ شده از یک سرور دیگه

مشترک رادیو گیک بشین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

کلاهبرداری علیه کلاهبرداری: چینی ها سر اپل کلاه گذار، کلاه گذاشتن

این داستان چند تا لایه داره! خوب دقت کنین (: مساله اینه که اپل با یک حرکت عجیب داشته توی چین سر مردم کلاه می ذاشته و در یک دوره ای دولت اینو فهمیده و جلوی اون کلاه برداری اپل رو گرفته. اما ظاهرا یکسری بچه باحال چینی اینو حتی قبل از دولت فهمیده بودن و با یک تکنیک جالب، از هوا کره می گرفتن (یا از پلاستیک آیفون زنده می کردن!) [ماجرا رو کامل توضیح بدم. اول کلاه برداری اپل و بعد تکنیک چینی ها – برنامه ای تلویزوین دولتی چین سالی فقط یکبار پخش می کنه در مورد حقوق مصرف کننده ها اپل رو لو داده. اپل اینکار رو فقط توی چین می کرده نه توی بقیه کشورها -> موقع «تعویض» – تلویوزین هم مشکوک بده چون همزمان شد با کلی روزنامه دولتی که همینو گفتن و آدم های مشهوری که توییتش کردن و یکی هم یادش رفته بود خط «این رو در فلان تاریخ منتشر کنید» رو حذف کنه از توییت! – مثل ارتش عزیزمون که گفته بودن این هفته گفتن در مورد فلان چیز بنویسیم و با اینکه من نمی شناسمش ولی حتما آدم بدیه (: – اپل معذرت خواهی کرد و تغییر داد روشش رو. حالا پنج نفر دستگیر شدن برای کلاهبرداری از اپل با فرستادن قطعات مشابه و دریافت قطعات اصل] ((:

پتیشن برای لباس هایی با طرح مسابقات اتوموبیل رانی برای نماینده‌های مجلس

معلومه که توی آمریکا. اصلا ظاهرا باید یک بخش باز کنیم برای باحال بازی مردم توی این سیستم آمریکا که مردم حق دارن از کاخ سفید (بخونین رییس جمهور) بخوان که در صورت رسیدن امضاهای یک پتیشن که در بخش مخصوصی توی سایت کاخ سفید ایجاد شده، جوابگوی موضوع طرح شده باشه. حالا هم این آدم باحال‌ها یک پتیشن ساختن که طبق اون از رییس جمهور درخواست می شه قانونی تصویب کنه که طی اون هر فردی که توی کنگره آمریکا هست مجبور باشه لباسی مشابه لباس راننده‌های ناسکار (اتوموبیل‌رانی) بپوشه.. البته نه از نظر جنس بلکه از نظر تبلیغات. اگر دیده باشین توی مسابقات اتوموبیل رانی شرکت هایی که پول مسابقات رو می دن – اسپانسر تیم ها می شن – حق دارن روی لباس راننده تبلیغ هایی به سایزی متناسب با پولی که دادن وصل کنن و در نتیجه لباس راننده ها پر است از تبلیغ و با یک نگاه می تونین بگین اسپانسر هر تیم، کیه. حالا خواسته شده که همین توی مجلس هم باشه. اینهمه اینها پول می گیرن از شرکت های بزرگ که خرج تبلیغ کنن پس چرا من حق نداشته باشم به عنوان یک شهروند با یک نگاه به هر نماینده بگم که چقدر پول از کدوم شرکت گرفته؟ توی آمریکا این اطلاعات تا حد زیادی شفافه و مخفی نیست اما اینکه روی لباسشون باشه خیلی کار رو راحتتر می کنه چون اکثر آدم ها اصولا رجوع نمی کنن به سایت هایی که این اطلاعات رو دارن. – ایده پلاگین براوزر رو هم بگیم

یک آقایی هم با موتور هاردش دستگاه پشمک سازی ساخته و راهنماش رو گذاشته تو اینترنت این وسط هم ایریکس توییت کرده «هارد ۲ ترا پاسپورتی ۶۲۰٫۰۰۰ تومان! آخه این انصافه واقعا؟» دیگه چه خبری بگیم… با ما گریه کنین تا خبر بعدی.

کشیش‌های واتیکان چی می بینن…

تورنت فریک یک مقاله تحقیقی جالب داره. کاری که کرده اینه که به کمک سایت اسکن‌آی که یک سایته مخصوص کسانی که تلاش می کنن با ناقضین کپی رایت بجنگن بررسی کرده که واتیکانی‌ها – که کوچکترین کشور دنیا و مرکز کاتولیسم جهانیه – مشغول چه کاری تو اینترنت هستن. اسکن آی به شما اجازه می ده سرچ کنین و ببینین که هر آی پی چه چیزی رو داره از تورنت دانلود می کنه و بعد ایده‌اش اینه که شما می رین از طرف شکایت می کنین. در مقابل تورنت فریک رفته اسکن آی و آی پی های واتیکان رو سرچ کرده و نه فقط دیده که این کشیش نشین کوچیک قانون «دزدی نکنید» خداوند رو زیر پا گذاشته و حسابی مشغول دانلود تورنت است بلکه این رو هم دیده که نسبت به بقیه جهان ظاهرا میزان پورن بیشتری در اونجا در حال دانلوده. مطمئنا این یک تحقیق کاملا علمی نیست ولی حداقلش نشون میده که وقتی یکسری نشستن و همیشه مشغول نصیحت بقیه هستن، معنی اش این نیست که خودشون قدیس تشریف دارن.. یاد حافظ بخیر که می گفت «مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس.. توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند».

ماشین زمان در ایران

جریان ماشین زمان رو هم داشتیم دیگه.. همه در موردش خوندین و شنیدین و من چیز زیادی ندارم بگم… این تیکه از وبلاگ داود مظفری رو گوش بدین:

[صدای وبلاگ داود]

بعله.. از مهریه تا صف تا … چی بگم من؟ احتمالا خودش هم باور کرده. حتی جنسیت رو هم می گه ((:
و توضیحات دیگه

کشف دو سیاره مشابه زمین

تقریبا ۱۲۰۰ سال نوری دورتر از زمین، پنج تا سیاره در حال گردش به دور یک خورشید هستن، توی خوشه لیرا که حدس زده می شه دو تاشون محیطی باشن مناسب برای وجود آب مایع روی سطح سیاره‌ها – اگر آبی باشه. گفته می شه این شرایط مناسبی است برای تشکیل حیات. این کشف رو اخیرا تلسکوپ کشف سیاره کپلر انجام داده و ناسا معرفی‌اش کرده. ویلیام بروکچی محقق ارشد پروژه کشف سیاره کپلر در کالیفرنیا به کانال دیسکاوری گفته که «بسیار خوشحالیم که تونستیم دو تا سیاره در محدوده قابل حیات کشف کنیم. این شانس ما برای کشف یک زمین دیگه رو دوبرابر می کنه. در منظومه خودمون هم اگر مریخ کمی بزرگتر بود و اگر ژوپیتر اینقدر بهش نزدیک نبود ما یک سیاره دیگه قابل حیات داشتیم و حتی ممکن بود بتونیم به اونجا مهاجرت کنیم». این دو سیاره تازه کشف شده دور ستاره کپلر ۶۲ در چرخش هستن و تقریبا ۱.۴ برابر زمین هستن و هر ۲۶۷ روز یکبار دور خورشید خودشون می چرخن.

در اعماق

بیل گیتس علیه سرمایه داری خبیث

«سرمایه داری یعنی پول بیشتر برای مطالعه در مورد کچلی مردان نسبت به بودجه مبارزه با مالاریا – چون اولی برای پولدارهاست و دومی برای فقرا». بله! آقامون بیل گیتس است در سخرانی شون توی آکادمی سلطنتی مهندسی.

«اولویت های ما بر اساس فشارهای بازار تعیین می شوند. از نظر نیازهای انسان واکسن مالاریا بالاترین اولیت است اما عملا هیچ بودجه ای نمی گیرد در حالی که اگر روی کچلی در مردان تحقیق کنید مبالغ هنگفتی بودجه جذب خواهید کرد چون بازار کچلی بسیار فعالتر از بازار مالاریا است. در نتیجه دولت ها و سازمان ها باید قدم پیش بگذارند و این نقص نگاه سرمایه دارانه را برطرف کنند».

سکیمرهای ای تی ام روی دستگاه های غیر ای تی ام

[توضیح سکیمرها] و بعد توضیح اینکه الان داره خیلی جاهای دیگه که کارت خون داریم (از خرید بلیت قطار تا مغازه ها و دستگاه های خرید شارژ و …] اینها نصب شدن و حتی مواردی که اصولا دستگاهی که نصب شده بوده ای تی ام نبوده و کاملا یک دستگاه تقلبی بوده که بعد از خوندن کارت و پسورد روی صفحه اش می نوشته «موقتا کار نمی کند» چیزیه که توی ایران خیلی بهش توجه نشده ولی لازمه خیلی جدی تر گرفته بشه

بیگ دیتا در خدمت صلح

امین ثابتی این رو توییت کرده بود و به نظرم خیلی قشنگه که در موردش بگم. بیگ دیتا از اون کلمات هایپ (مد) روز است [بزرگ‌داده (به انگلیسی: Big data)‏ اصطلاحیه که به مجموعه داده‌هایی می گن که مدیریت، کنترل و پردازش اونها فراتر از توانایی ابزارهای نرم‌افزاری در یک زمان قابل تحمل و مورد انتظار است. چند ۱۰ ترابایت به چندین پتابایت، در یک مجموعهٔ داده واحد است. نـمونه‌هایی از بزرگ‌داده، گــزارش‌های وبی، سامانه‌های بازشناسی با امواج رادیویی، شبکه‌های حسگر، شبکه‌های اجتماعی، متون و اسناد اینترنتی، نمایه‌های جستجوهای اینترنتی، نجوم، مدارک پزشکی، آرشیو عکس، آرشیو ویدیو، پژوهش‌های زمین‌شناسی و تجارت در مقیاس بزرگ هستند. http://en.wikipedia.org/wiki/Big_data]

حالا یک گروه از محققین اومدن و سعی کردن از بیگ دیتای تولید شده در شبکه‌های اجتماعی برای حفظ صلح استفاده کنن.. در اصل برای پیش بینی درگیری‌ها و جنگ. قبلا از همین اطلاعات برای تشخیص همه گیری‌هایی مثل فلو و غیره استفاده شده بود اما حالا مقامات کنیا که کشورشون درگیر کشمکش ‌های خونین قومی است با زیر نظر گرفتن فیسبوک، وبلاگ‌ها و توییتر دارن سعی می کنن قبل از به دنیای فیزیکی رسیدن درگیری‌های قومی قبیله‌ای مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۳، اونها رو توی دنیای مجازی کشف کنن. همچنین یک گروه دیگه دارن وقوع درگیری‌ها بین حزب بعث سوریه به رهبری بشار اسد و شورشی‌ها رو توی سوریه در کمتر از پونزده دقیقه بعد از شروع از طریق وبلاگ‌ها، توییتر و فیسبوک کشف و گزارش کنن. مقاله‌ای با عنوان «تکنولوژی جدید و پیشگری از خشونت و درگیری» که توسط آژانس توسعه بین المللی آمریکا، برنامه توسعه سازمان ملل و موسسه صلح جهانی تهیه شده مدعی است که این سیستم به خوبی کار می کنه و با افزودن اطلاعات دریافت شده از ماهواره و سنسورهای دیگه می تونه حتی بهتر هم بشه. همین تکنولوژی توسط بعضی کشورهای آمریکای لاتین استفاده شده و توی اون از شهروندان درخواست می شه هر جور درگیری مربوط به مواد مخدر رو در یک سیستم گزارش کنن تا پلیس بتونه سریعا وارد عمل بشه و البته مشکلاتی هم داره.. کسی می تونه باگ بزرگش رو بگه؟ بهتون فرصتی می دم با آهنگ رنگ از سینا حجازی که طراحی عالی لینوکسی مون، نارسیس برامون فرستاده.

[سی ثانیه موزیک]

بزرگترین باگ این سیستم‌ها که اونقدر بدیهی است که به سختی دیده می شه، ناشناس بودن گزارش ها است. اگر شما واقعا بخواین اطلاعات رو از همگان بگیرین و همه هم اینو بدونن که چجوری دارین اطلاعات می گیرین، خب به راحتی می شه شما رو گمراه کرد. کافیه من الکی توییت کنم فلان جا دویست تا قاچاقی با هم درگیر شدن و وقتی همه پلیس ها رفتن اونطرفی، من در جهت مخالف گاز بدم و برم بدون اینکه پلیسی به خاطر سرعت زیاد جریمه ام کنه (این آخر خلاف منه!)

سیری با اطلاعات شما چیکار می کنه؟

اکثرا خبر نداریم ولی وقتی از سیری – دستیار دیجیتالی اپل – استفاده می کنیم، این خانم محترم همه چیزهایی که ما می گیم رو یادش نگه می داره. حدس من اینه که اگر سیری دارین احتمالا ازش پرسیدین «siri joon, how can i beeeeeeeep» یا «oh siri, i want to …» و … و شاید براتون جالب باشه بدونین که همه این ها در حافظه سیری عزیزمون باقی مونده. تا چند وقت؟ هیچ کس نمی دونه. اپل هنوز جواب نداده و اتحادیه آزادی‌های مدنی آمریکا در این مورد نگرانه.
چند سال قبل این اتحادیه به همراهی اتحادیه اروپا به گوگل، یاهو و مایکروسافت فشار آورد تا دقیقا بگن که چه چیزی از فعالیت‌های کاربرانشون رو نگه می‌دارن و برای مثال گوگل گفت که سرچ‌های هر کس رو تا ابدالدهر نگه می داره ولی بعد زیر فشار همین اتحادیه‌ها مجبور شد گزینه‌ای اضافه کنه تا آدم‌ها بتونن اطلاعات مربوط به خودشون رو حذف کنن یا اگر هم اینکار رو نکردن، بعد از یک و نیم سال جستجوها دیگه به افراد مربوط نباشه و گوگل نتونه بگه دقیقا چه کسی اون مطلب رو جستجو کرده. اما اگر سرچ‌ها رو از طرقی سیری انجام می دین، قرارداد پرایوسی اون رو امضا کردین که می گه اگر بخواین می تونین سرچ‌های اخیر رو حذف کنین اما هیچ جا گفته نمی شه که با سرچ‌های قدیمی‌تر چه کاری انجام می شه. نکته اینه که ممکنه تمام چیزهایی که به سیری گفتین (مثلا اینکه به فلانی تکست بفرسته یا زنگ بزنه یا شما رو فلان چیز صدا بزنه) توی حافظه سیری هست و مشخص نیست که در اخیتار چه کسی قرار می گیره، شاید تبلیغات‌چی‌ها،‌شاید خود اپل، شاید شرکت‌های دیگه و به احتمال خیلی زیاد، دولت هایی که درخواستش کنن یا حتی به دادگاهی که سال‌ها بعد در مورد شما تشکیل شده. در مقابل گوگل می گه که سیستم تشخیص صوتش که روی گوشی‌ها هست، اطلاعات دریافتی رو بدون اینکه به شخص خاصی وصل باشن تا دو سال روی سرورهاش نگه می داره تا از این طریق سیستم تشخیص گفتارش رو بهینه کنه. حالا به کسانی که فکر کنین که با سیری درددل می کنن و رازهاشون رو بهش می گن تا ایده‌ای داشته باشین از اینکه چرا مدیر آی بی ام، استفاده از سیری در شبکه آی بی ام رو ممنوع اعلام کرده.

آپدیت: اپل اعلام کرد که تا دو سال اطلاعات صدا رو نگهداری می کنه ولی بعد از شش ماه اسم یوزرها رو از صداهایی که آپلود کردن جدا می کنه

پلیس مخفی آمریکا در توییتر به دنبال ماموریت مهم: کشف اجراهای غیررسمی موسیقی گروه‌های کوچیک

پلیس مخفی همیشه یک چیز خفن بوده. مامورهای مخفی خفن‌تر و در شرایط خطرناک تر .. مثلا اونجای فیلم که تازه رییس بزرگ کشف می کنه جمشید آریا یا همون جمشید هاشم پور مامور مخفی است و می خواد اونو بکشه و … ولی ظاهرا یک نوع دیگه امن و امان مامور مخفی هم هست. اخیرا چند تا اکانت توییتر با عکس‌های مدل پانک راک ظاهر شدن و کلی از جوون ها رو فالو کردن و شروع کردن به توییت در مورد کنسرت های باحالی که می رن و برگزار می کنن و خلاف ‌هاشون. (مثلا اکانتی به اسم بوستون پانک زامبی توییت کرده «اونقدر توی روز سنت پاتریک آبجوی سبز خوردم که هنوزم وقتی می رم دستشویی رنگش سبزه» (البته یک کم بی ادب تر ولی خب من نمی تونم بی ادب حرف بزنم)) بعد وسط این باحال بازی هایکهو می پرسن «راستی کسی خبر نداره کنسرت بعدی کی و کجا است؟ می خوام برم بترکونم» یا چنین چیزهایی. ظاهرا هدف پلیس کشف «جرم» قبل از «وقوع»‌است. و جرم؟ برگزاری کنسرت بدون هماهنگی قبلی که باعث اذیت شدن خونه‌های اطراف می شه. تقریبا همه کسانی که اهل گروه‌های راک زیرزمینی هستن می گن چنین ایمیل‌ها، ریپلای‌ها و دایرکت مسیج‌هایی گرفتن. مثلا خواننده گروه سنت لوییس به اسم اسپلینگ بی، گفته «اکانت‌هایی مثل بوستون پانک زامبی تابلو هستن. مثلا هیچ کس نمی پرسه کجا کنسرت داریم. هر کسی که یکبار به این شوها اومده باشه می دونه که ما به اجراهامون می گیم شو!».

تبلیغ.
آیا تا حالا سر و کارتون با دیکشنری افتاده؟ آیا خواستین توی یک باکس چه فارسی چه انگلیسی که تایپ کردین ترجمه اش رو به اون یکی زبون ببینین؟ آیا دوست داشتین اینکار حتی بدون انتر انجام بشه؟ آیا دوست داشتین تلفظ اون کلمه رو هم ببینین یا ترجمه اش رو توی دیکشنری های دیگه چک کنین؟ اینکه بتونین کلمه تون رو به انگلیسی با میکروفون بگین و ترجمه اش رو بشنوین چطور؟ چی؟!! تعارف که نداریم.. این آخری رو من هیچ وقت نخواستم ولی اون اولی ها رو چرا! و حالا یکی از جواب های خوب: http://www.fastdic.com/ است!

فست دیک دات کام!

و البته با حضور اپلیکیشن آی اوا س:

◆ پاره‌های سخن (Part of speech) برای هر کلمه (اطلاعات بیشتر)
◆ آوا شناسی (فونتیک‌ها، Phonetics) برای لغات فارسی (اطلاعات بیشتر)
◆ امکان نمایش اشکال مختلف افعال بی‌قاعده به صورت فهرست وار همراه با توضیحات مرتبط (اطلاعات بیشتر)
◆ تلفظ صوتی لفات انگلیسی (استفاده از تلفظ صوتی نیاز به اینترنت دارد)
◆ قابلیت مشاهد‌ه‌ی لغات جستجو شده
◆ قابلیت افزودن لغات به لغات برگزیده (Favourite) جهت مراجعه دوباره
◆ قابلیت اشتراک گذاری لغات در شبکه‌های اجتماعی
◆ استفاده سریع و آسان
◆ منتخب بهترین نرم افزار iOS در جشنواره وب ایران (اطلاعات بیشتر در سایت جشنواره وب ایران)

مسواکی که نمی شه باهاش به این راحتی‌ها تقلب کرد

من که جوونتر بودم به دلیلی نامشخص اصلا مسواک دوست نداشتم ولی چون حدس می زدم زیر نظر باشم، هر شب می رفتم تو دستشویی و مسواک رو می گرفتم زیر آب که خیس باشه و منو تو تله نندازه. حالا این تقلب ممکنه براتون بی اثر بشه.. با محصولی به اسم «مسواک نسخه ۳ نقطه صفر». این مسواک خبیث می تونه توی دهن بودن و حرکت کردن رو حس کنه پس می فهمه که دارین باهاش مسواک می زنین یا الکی خیسش کردین یا اصلا سراغش نرفتین. از اونطرف یک اپلیکیشن هم همراهش عرضه می شه که می تونه عادت‌های بهداشتی شما و دهنتون رو نشون بده.. چجوری به هم وصل می شن؟ [صدای بلوتوث…] با بلوتوث! اما چرا بین این همه گجت اونو آوردن توی رادیوگیک؟ چون به گفته مدیر شرکتی که اونو ساخته (الکس فرامیر) این مسواک می تونه عادت‌های شما رو از طریق تشویق تغییر بده. به گفته این آقا اگر شما دائما و درست مسواک بزنین و اپلیکیشن این رو تایید کنه ،‌شرکت برای شما در یکسری بلیت سینما و اینجور چیزها تخفیف قائل می شه و این تشویق می تونه شما رو متقاعد کنه که هر شب مسواک مفصلی بزنین و در نهایت بهش عادت کنین. البته آقای الکس گفته که در یک برنامه آزمایشی مشغول نوع دیگه ای از تشویق هم هستن: بیمه‌های بهداشت دهان و دندان برای کسانی که خوب مسواک می زنن. مثلا اگر شما بهتر مسواک بزنین ممکنه مبلغ بیمه بهداشت شما بیاد پایین و اینجور چیزها. این مسواک تا حالا ۳۰۰۰ تا فروخته (هر کدوم پنجاه دلار) و این امکان هم هست که سر یدکی مسواک رو جداگانه به قیمت چهار دلار بخرین. این شرکت موقع شروع کارش صد هزار دلار سرمایه جذب کرد (از سرمایه گذارهایی که می بینن از چی پول در میاد و توش پول می ذارن) و وقتی محصولش رو بیرون داد،‌ پونصد هزار تا دیگه هم روش پول گذاشته شد. مدیر می گه که این شرکت یک شرکت مسواک نیست بلکه یک شرکت سنسور است و بازاری به گستردگی همه لوازم داره. صحبت در مورد گیمیفیکیشن و اینکه دنیا چجوری داره به یک سمت جدید می ره.

دادگاه تگزاس: ریاضیات قابل patent شدن نیست.

از وبلاگ سر ریزهای ذهن من:
بنیاد EFF یکی از بنیاد‌های مورد علاقه‌ی منه، از این جهت که برای آزاد موندن اینترنت و دنیای دیجیتال تلاش می‌کنه، و از آزادی‌های اجتماعی افراد در دنیای دیجیتال دفاع می‌کنه.

و امروز هم EFF یه خبر خیلی خوب منتشر کرد، خبری که خیلی بزرگ‌تر از شکست یه Patent Troll بود. دادگاه به این رای داده که «ریاضیات قابل پتنت کردن نیست.». این خبر خیلی خوبیه، چون قدم مثبتیه برای این که پتنت‌های نرم‌افزاری کم‌کم حذف بشن. هنوز تا این هدف خیلی راه هست، اما قاضی گفته که این که یه الگوریتم یا ایده قابل‌اجرا بر روی کامپیوتر هست، دلیل نمی‌شه که یه اختراع باشه. دم قاضی‌ای گرم که این‌قدر می‌فهمه.

پهپادهایی به شکل پرنده‌های بومی

از پهپادها زیاد شنیدین… مسخره بازی جدید ارتش ها که کلا جنگ‌ها رو تغییر می دن. فقط به این فکر کنین که وقتی یکیشون تو ایران نشسته بود ما چقدر فخر می فروختیم که یکیشون رو داریم و تو تی وی نشون می دادیم.. اینو مقایسه کنین با جنگ‌های قدیم و قهرمانی‌هامون و ببینین چقدر جنگ‌ها نابرابر شدن که ما .. مثل یاکی باشی یا چنین چیزی – دروازه بان تیم سوباسا افتخارمون اینه که توپ حین گل شدن به انگشتمون کشیده. بحثم این نیست که ما ضعیف هستیم ولی بحثم اینه که جنگ ها چقدر دارن کثیف می شن که یک نفر با یک جوی استیک تو آمریکا نشسته و توی افغانستان و پاکستان آدم می کشه… این پهپادها رو پلیس‌های شهری هم مجوز گرفتن که استفاده کنن و حالا هم شرکت EXPAL توی نمایشگاه هوم-سک ۲۰۱۳ یک نمونه از این پهپادها رو نشون داده که وظیفه اش جاسوسی، جمع آوری اطلاعات، مشخص کردن هدف‌ها و شناسایی است و ظاهرش دقیقا مثل یک پرنده معمولی می مونه و حتی قدرت پروازی‌اش هم با شکلش هماهنگی داره و موتورش هم هیچ صدایی تولید نمی کنه. شرکت می گه کاربرد این پرنده در زیر نظر گرفتن مرزها و مقابله با قاچاق و کمک در عملیات آتشنشانی است و ما هم می گیم «بله! تو خوبی!»

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

تبریک اول برای نارسیس و بهراد دوستای عالیم که با هم ازدواج کردن و امیدوارم همیشه شاد و خندون باشن.. به افتخارشون می ریم آهنگ عروسی!

یک خنده پخش می کنیم برای اوباما و به اصطلاح اسراییل که به لیموزین پرزیدنت به جای بنزین گازوییل زده و آمریکا رو مجبور کرده برای دیدارهای رسمی پرزیدنت از اردن یک لیموزین زاپاس وارد کشور کنه که آقا سوار بشه.

و تسلیتی به اینهمه آدم که تو زلزله مردن. خوشبختانه در ایران از زلزله بم به بعد دیگه در همون لحظات اول اعلام می شه که هیچ تلفاتی نبوده و همه چیز به خیر و خوشی اعلام می شه و اگر کسی هم به منطقه بره دستگیر می شه و غیره ولی این روزها خیلی ها توی پاکستان از زلزله ایران مردن، تو چین مردن و .. امیدواریم همه زنده باشیم و روزهای شادتری رو ببینیم.

و تبریکی هم می گیم به اون پدر مادری که وقتی بچه‌شون بعد از عمل هر دو پاش قرار بود مدت‌ها با واکر راه بره و از این موضوع بین دوستاش خجالت می کشید به عقلشون رسید که واکرش رو شبیه ای تی ای تی های جنگ ستارگان درست کنن که بچه به داشتن و راه رفتن باهاش افتخار کنه (http://offbeatfamilies.com/2013/04/star-wars-walker-for-child)

نامه ها

جاوید:

میدونی که توی ایران عزیز یه مرکزی داریم به اسم مرکز صدور گواهی الکترونیکی عام انگار اینجا طبق ضوابط خودشون گواهی اس اس ال تولید میکنن و میدن به مردم… توی بقیه کشورها هم داریم؟ وزارت صنایع و معادن و تجارت خارجی ها :D هم خودش گواهینامه الکترونیکی صادر میکنه؟ با فقط جاهایی مثل وری ساین این کار رو انجام میده و وزارتخونه های خارجی ها با کمک وریساین و … نیازشون رو برطرف میکنن؟

چون این دوستان issuer معتبر نیستن و به همین خاطر گواهینامه ریشه اینها توی مرورگر یا سیستم عامل ما نصب نشده فعلا گواهینامه شون هم معتبر نیست و مرورگر ما پیغام میده و میگه این گواهینامه مشکل داره. ( مثلا دیدم که موزیلا فقط اینا رو به صورت پیشفرض نصب داره ) درسته؟ اینا چون توی فایرفاکس هستن معتبرن؟ بقیه چون توی فایرفاکس نیستن معتبر نیستن؟

این دوستان گرامی، خودشون هم میدونن که این مشکل هست، پس اومدن گواهینامه های ریشه و بقیه چیزها رو گذاشتن برای دانلود و سایت هایی هم که از این گواهینامه ها استفاده میکنن به کاربرا میگن که اول این گواهینامه ها رو دانلود و نصب کنید. این کار خیلی روش عجیبی نیست؟

اگه این گواهینامه ریشه مرکز… رو نصب کنیم بقیه گواهینامه هایی که این مرکز صادر کرده مثل همون سایت نماداعتمادالکترونیکی برامون معتبر میشه و دیگه مرورگر پیغامی نمیده.

حالا که گواهینامه های این مرکز معتبر شدن، پس میتونن تقلب کنن!!

مثلا این مرکز یه گواهینامه به اسم گوگل بزنه، بروبچه های مخابرات هم جیمیل رو هم منتقل کنه روی یکی از سرورای خودشون (همونجوری که فیسبوک رو میفرستن روی پیوندها! )

بعد یه روز ما شاد و خندان میاییم ایمیلها رو چک کنیم، ولی گوگل میگه : عمو جون مجددا لاگین کن، چک میکنیم، آدرس که درسته، اس اس اس هم فعال و معتبره، پس پسورد رو میدیم ولی پسورد رفته رسیده به کسی غیر از گوگل و …

حالا فکر کن ما رو مجبور به نصب این گواهینامه های ریشه مرکز فولان بکنن! مثلا همه بانک های ایرانی از این گواهینامه ها استفاده کنن و برای استفاده از بانک باید حتما این ها رو نصب کنیم و …

جادی جان
من خیلی دچار توهم توطئه شدم؟ یا…

محمد:

به قول امید: عرضم به حضورت، عرضم به حضورت
ضمن تبریک سال نو و اینا، سالی که در ابتدایش هوشنگ کاووسی منتقد معروف
سینما و سازنده واژه بسیار بسیار زیبا و کاربردی فیلمفارسی خواستم یک
نکاتی هم درباره اوضاع و احوال اینترنت در ایران (یا همون اینترنتفارسی)
به سمع و نظر شما برسانم(عجب صداوسیمایی گفتم!) بگذریم
اگر نگاهی به عکسهای ضمیمه بندازی که اسکرین شاتهای واقعی من از دو سایت
خدمات اینترنتی بانک ملی و موسسه مهر است یکی از عجیب‌ترین جنبه‌های
اینترنتفارسی را می‌بینی. این که شما به عنوان مشتری خارج از ساعات اداری
برای انتقال وجه از سیستم پایاپای بانک ملی وارد سایتش میشی و می‌بینی که
ای دل غافل، اینجور خدمات و قرتی بازیها فقط در ساعتهای اداری انجام
میشه. خوب در ساعت اداری میری و وارد میشی و کلیه مراحل انتقال یک میلیون
و چهارصد هزارتومان ناقابل را انجام می‌دهی و پول هم از حسابت برداشت
می‌شود اما چندین روز طول می‌کشد تا آن آقای مسئول که کلید اینترنت این
بانک یا آن یکی بانک را دارد بیاید و یک تیک یا اینتری را جایی بزند تا
پولت به گیرنده برسد. دریغ از یک جو احترام به مشتری که لااقل یک اطلاعیه
بزنند در سایت که تا فلان تاریخ این خدمات تعطیل است. نصف کار را که
برداشت از حساب من است سیستم بدون هیچ مشکلی (البته در ساعات خاص) انجام
می‌دهد ولی نیمه واریز وجه به حساب گیرنده دیگر با خداست و جور بودن قیر
وقیف و…
بانک مهر اقتصاد (همون موسسه بسیجیان سابق) هم که خیلی شیک اطلاعیه زده
آقا برید ۱۰ فروردین به بعد بیایید.
برخی دیگر از نشانه‌های اینترنتفارسی:
– گذاشتن اینتروهای مزخرف و حال به هم‌زن
– سازگاری فقط وفقط با اینترنت اکسپلورر (مثل سیستم دانشگاهی گلستان که
به بسیاری از دانشگاهها و موسسات فروخته شده)

اینارو گفتم که:۱- شما هم نگی این خواننده‌های گودری لالند
‫۲- تو شغل جدیدت نمی‌دونم چه سمتی داری ولی خواهش می‌کنیم ایرونی بازی
در زمینه اینترنت در نیارید و خدمات اینترنتی استاندارد ارائه بدید.
ضمنا یه آهنگ هم برات می‌فرستم که اگر صلاح دانستی پس از بازشنوایی بذار
تو پادکست تا امت حزب‌اله هم استفاه کنند.

وس سلام الکیم و ره متول لاح

شلنگ الدین سلفچگانی قمی

بخش آخر

فیزیکدان‌ها می خوان بررسی کنن که آیا ما توی یک شبیه‌ساز نرم افزاری زندگی می کنیم یا یک دنیای واقعی

فیزیک‌دان‌ها مشغول یک آزمایش بزرگ هستن که تست می کنه آیا جهان ما یک برنامه کامپیوتری است یا نه. در واقع بذارین از اینجا شروع کنم که نظریه ای وجود داره که می گه شاید دنیای ما فقط یک دنیای شبیه سازی شده توی یک کامپیوتر بزرگه. اینو ما هم بچه بودیم می گفتیم و باحال بود ولی واقعا فیلسوف‌هایی هستن که این نظریه رو دارن و تدریس می کنن و در موردش بحث و استدل می کنن. در این بین آقای نیک بوستروم از دانشگاه آکسفور یکی از اصلی ترین نظریه پردازهای این جریانه که توی مقاله ۲۰۰۳ش توی فیلاسوفیکال کوارترلی توضیح داده «این اعتقاد که شانس زیادی وجود داره که پساانسان‌ها زمانی شبیه ساز تاریخ بشریت رو اجرا کنن اشتباهه مگر اینکه ما خودمون یکی از اون شبیه سازی‌ها باشیم». هان؟ یک موزیک کوتاه گوش بدین تا من برگردم!

[موزیک کوتاه]

آقای نیک بوستروم حرفش اینه که هر جامعه بسیار پیشرفته‌ای احتمالا شروع می کنه به اجرای شبیه سازهای کامپیوتری از کهکشان و کل جهان – البته اگر اینکار ممکن باشه. یعنی اگر زمانی تکنولوژی ما برسه به جایی که بتونیم شبیه سازی از کل جهان رو اجرا کنیم، حتما اینکار رو می کنیم و توی اون شبیه ساز موجودات جدیدی در طول روند تکامل شبیه سازی شده به وجود می یان که فکر می کنن واقعا موجودات واقعی هستن و توشون علم به وجود می یاد و غیره تا اینکه خودشون اینقدر پیشرفت می کنن که بتونن شخصا در اون دنیای شبیه سازی شده خودشون سیستم های دیگه ای رو شبیه سازی کنن که خود اون شبیه سازی ها…. بله.. اگر اصولا امکان به وجود اومدن شبیه سازی از تمام کهکشان و گیتی باشه، اون شبیه سازی خودش برای خودش یک دنیا خواهد بود که افراد داخلش – به جز به مدد فلسفه – نخواهند تونست بفهمن که شبیه سازی شده هستن یا یک دنیای واقعی.

تا اینجا قبول؟ حالا تنها حالتی که ممکنه ما بگیم ما موجودات واقعی هستیم و نه یکی از اون شبیه سازی ها اینه که اولین گروهی از موجودات باشیم که به این مرحله از علم رسیدن و با توجه به اینکه اگر یکی از این موجودات به این سطح برسن، هزاران و میلیون‌ها شبیه ساز اجرا خواهد شد، احتمال اینکه ما صاف اون اولی باشیم و نه یکی از اون شبیه سازی ها خیلی کمه. این رو اضافه کنین به میلیاردها دنیا در اطراف میلیاردها ستاره و ببینین چقدر احتمال داره ما درست اولین گروهی باشیم که به این سطح می رسه.

البته همه اینها فقط در حالتی قابل قبوله که ما بپذیریم که چنین شبیه سازی‌ای از همه جهان که درست مثل خود جهان کار کنه امکان پذیره… و خوشوقتم به عرضتون برسونم که ظاهرا یکسری دانشمند اینکار رو کردن یا حداقل خیلی بهش نزدیکن. این دانشمندها یک شبیه سازی از جهان ساختن که تا حد زیادی شبیه دنیای خودمونه.

این دانشمندها که توی بن آلمان کار می کنن و توسط سیلاس بین رهبری می شن مقاله ای منتشر کردن تحت عنوان Constraints on the Universe as a Numerical Simulation (محدودیت های جهان به مثابه یک شبیه‌سازی عددی) گفتن که شبیه سازهای فعلی جهان – که وجود دارن ولی خیلی خیلی کوچیک و ضعیفن – محدودیت‌هایی رو برای فیزیک به وجود می یارن. تکنولوژی ریویوو اینو اینطوری توضیح می ده که «مشکل همه شبیه سازها اینه که قوانین فیزیک که به نظر چیزی پیوسته می یان باید توی یک توری سه بعدی گسسته قرار بگیرن که در زمان تکه تکه پیش می ره» یا مثلا به این توجه کنین که اگر ما توی یک شبیه ساز باشیم (یا یک شبیه ساز درست کنیم) ، کامپیوتری که اونو اجرا می کنه محدودیت‌هایی روی قوانین فیزیکی (مثلا انرژی ای که هر ذره توی اون برنامه می تونه داشته باشه می ذاره) و تلاش این دانشمندها اینه که نشون بدن این محدودیت ها وجوددارن و شبیه محدودیت های یک شبیه ساز کامپیوتری هستن. چیزی که اونها روش کار کردن چیزی است به اسم Greisen-Zatsepin-Kuzmin, or GZK cut off که محدوده انرژی ای که ذرات اشعه های کیهانی می تونن داشته باشن رو مشخص می کنه و دکتر بین می گه که الگوی این انرژی دقیقا تصویر انرژی ای است که یک شبیه ساز کامپیوتری می تونه ایجاد کنه.

معلومه که در چنین سطوحی موضوع از درک مستقیم من خارجه و اگر دوست دارین می تونین اصل مقاله رو بخونین اما چیزی که من می تونم بهتون بگم اینه که Savage که یکی دیگه از همکارهای این آزمایش در دانشگاه واشنگتنه گفته که کار آقای بین و همکاران در دانشگاه نیو همپشایر و خانم زهره داوودی از دانشگاه واشنگتن داره نشون می ده که ما «امضا»هایی رو کشف کردیم که اگر دنیا یک شبیه ساز بود ، دیده می شدن.

گفته بودیم نظریه فلسفی فیزیکی اینکه که اگر تمدنی به اندازه و هوش کافی برسه – و اگر امکان نظری اینکار وجود داشته باشه – روزی شبیه سازی رو خواهد ساخت که دنیا رو شبیه سازی کنه و چون اون شبیه سازی هم توی خودش به تکنولوژی شبیه سازی دست پیدا خواهد کرد اینکار رو می کنه و همینطور تا آخر و در نتیجه احتمالا میلیون ها شبیه ساز توی همدیگه در حال اجرا هستن و از نظر آماری احتمال اینکه ما صاف اولیشون باشیم خیلی کمه. سویج می گه «این اولین امضا از امکان وجود چنین چیزی است» یعنی این اولین باریه که ما فهمیدیم امکان شبیه سازی پایه ای جهان وجود داره و اگر اینطور باشه طبق استدلال قبلی، احتمالا ما توی یک شبیه ساز در حال زندگی هستیم. خانم داوودی اضافه می کنه «حالا سوال اینه که آیا ما می تونیم با اون یکی جهان‌ها – اگر روی یک پلتفرم مشترک با ما در حال اجرا هستن – ارتباط برقرار کنیم؟»

موسیقی

موسیقی؟ آرومممممم….. هانی نیرو… موسیقی مینیمال که باعث می شه تا آخر این دنیا.. چه واقعی باشه چه شبیه سازی شده جهانی که زودتر از ما ساخته شده، لبخند بزنین و از زندگی لذت ببرین… تا دو هفته بعد…

زلزله ده ریشتری خاورمیانه رو شنیدین؟ اینم شنیدین که زلزله قابل پیش بینی نیست؟ پس چی….

doroogh

از صبح می شنویم که می گن «مرکز زمین شناسی آمریکا گفته احتمالا در پنج روز فلان تا فلان توی خاور میانه یک زلزله ده ریشتری می یاد». همه هم تکرار می کنن. از ایلنا تا انواع خبرگزاری های ما که خب انتظاری هم نداریم سواد خاصی داشته باشن.

ولی آیا ما با خودمون منطقی فکر می کنیم؟ اصولا مغز بشر چطوری تحلیل می کنه؟ چرا به اینا فکر نمی کنه که

  • ریشتر مقیاس لگاریتمی است. یعنی هر عدد که بره بالا ده برابر قوی تر می شه. یعنی یک زلزله ده ریشتری ۳۱ هزار برابر پر انرژی تر هزار برابر قوی تر از یک زلزله هفت ریشتری است (+). آیا معقوله چنین نه فقط وجود عملی داشته باشه که حتی در راه هم باشه و همه دنیا بشینن ایلنا و بقیه خبرش رو بگن؟
  • از بچگی هزار بار دانشمندها گفتن «زلزله قابل پیش بینی نیست» ولی همین که یکی بگه «قراره یک زلزله ده ریشتری بیاد» همه سریع ذوق می کنیم که ایول عجب خبر خفنی پس به بقیه بگم زودتر
  • مرکز زمین شناسی آمریکا؟ (: لینکی چیزی نداریم ازش؟
  • تو خاور میانه بیاد تو خامورمیانه بعد سونامی بیاد تو ژاپن؟ مثلا تو دوبی نیاد؟

و کلی کلی سوال دیگه (: ولی خب واقعا مکانیزمهای عقل آدم چیزهای عجیبی هستن که حتی با خوندن چنین چیزی

بر اساس گزارش این مرکز گسل بزرگی در عمق ۲۰ کیلومتری زمین از جنوب شرق ایران به سمت کشورهای خلیج فارس به حرکت درآمده و گسل دیگری از سمت شرق ایران به سمت کشورهای پاکستان، هند و شرق آسیا خواهد رفت که باعث ایجاد زلزله‌ای به بزرگی ۹ تا ۱۰ ریشتر خواهد شد.

هم به این فکر نمی کنن که نویسنده داغون خبر حتی نمی دونه که وقتی گسل به حرکت در می یاد، از یکجا به سمت یکسری کشور دیگه نمی ره بلکه توی همون جای خودش می لرزونه (:

من یک سرچ سریع کردم و به هیچ جا نرسیدم و حاضرم شرط ببندم که دروغه (: امیدوارم فرصتی باشه در مورد مکانیزمهای کارکرد مغز و اینکه چرا این دروغ ها رو باور می کنیم بیشتر حرف بزنیم ولی تا اون موقع فراموش نکنیم که یکی از معدود راه های نجات نسبی ما در این دروغدونی، تفکر انتقادی است.


عکس؟ به افتخار اونی که گفت دروغ همه جا رو برداشته یا چنین چیزی (:

مک بوک پروی دزدیده شده‌ای که به ایران رسید

احسان لینک جالبی رو برام فرستاده در مورد ماجرایی که این دو روز سر و صداش زیاد شد:‌ یک انیماتور لندنی که لپ‌تاپ گرون‌قیمت مک بوک پرو و آیپدش به سرقت رفته، می‌گه اونها توی ایران هستن.

ماجرا این بوده که دام دلتروتو روز ۴ فوریه به خونه‌اش در لندن می‌ره و می‌بینه لپ تاپ گرونقیمت مک بوک پرو و همچنین آیپدش دزدیده شده. خوشبختانه اون به جای اینکار رو هر روز به فردا بندازه، همون زمان که لپ تاپ دستش بوده روش برنامه‌ای نصب کرده بود که در صورت سرقت می‌تونست اطلاعات مکانی لپ تاپ بعلاوه تصویری که وب کم می‌بینه رو براش ایمیل کنه.

این برنامه جذاب یک ماه ساکت بوده اما بعد از یک ماه، اولین ایمیل دریافت می‌شه. عکسی از یک زن که من و شما راحت می‌تونیم تشخیص بدیم ایرانیه بعلاوه مکانی در تهران همچنین برنامه نشون می‌ده که این خانم، مک بوک پرو رو بیشتر از همه برای گوش کردن به موسیقی خواننده‌ای به اسم دایان و ناصر زینالی استفاده می‌کرده.

صاحب اصلی مک‌بوک به پلیس انگلیس مراجعه می‌کنه ولی بعد از بردن اسم «تهران» اونها می‌گن که امکان پیگیری جریان رو ندارن چون ایران خارج از حوزه کاری اونها است و تنها امکان گزارش به پلیس بین الملل است. البته اگر فکر می کنین پلیس بین الملل چیز خیلی خفنیه اشتباه می کنین (: گزارش به پلیس بین الملل مثل نوشتن یک نامه از یک اداره پلیس به یک اداره دیگه است که اگر صلاح دونست به شما توجه کنه و معلومه که چنین گزارشی تقریبا محاله مورد رسیدگی کسی قرار بگیره.

آقای دام که از روندهای قضایی و بین المللی ناامید می‌شه، می ره سراغ فعالیتی خشن تر؛ یک وبلاگ در تامبلر که عکس ها و مکان‌های مربوط به این «دزدی» رو توش منتشر می کنه تا حداقل فشاری باشه به صاحب جدید لپ تاپ.

اما آیا واقعا این دختر رفته لندن لپ تاپ رو دزدیده؟ احتمالا نه. این خانم با دام تماس می‌گیره و می گه اونم این لپ تاپ رو خریده و هیچ وقت نمی ‌دونسته که دزدی است و اظهار می کنه که حاضره لپ تاپ رو به صاحب اصلی برگردونه ولی جریان یک قدم دیگه هم ادامه پیدا می‌کنه: صاحب اصلی که فهمیده اشتباه کرده که اونهمه عکس خصوصی این آدم‌ها رو روی اینترنت گذاشته و بهشون گفته دزد؛ لپ تاپ رو به عنوان معذرت خواهی بهشون می‌ده و می‌گه می‌تونن نگه‌اش دارن و یک داستان گیکی، سیاسی/اجتماعی به خوبی و خوشی تموم می‌شه (:

درس‌های اخلاقی رو من بگم؟

۱) لازم نیست من توی این مطلب از اون عکس‌ها بذارم. نفر اول حاضره لپ تاپش رو بده به عنوان معذرت خواهی که عکس یکی از ایران رو گذاشته پس بهتره ما هم احترام بذاریم.

۲) پیش فرض‌ها خطرناکن. ایران از نظر یک انگلیسی یک کشور اسلامی جهان سومی خاورمیانه‌ای است و الان طرف متاسفه که فکر نکرده ممکنه ما هم مثل هر کس دیگه این لپ تاپ رو خریده باشیم بدون اینکه بدونیم دزدی است.

۳) در این خبر «ایران» قفط از این نظر مهمه که من و شما ایرانی هستیم و در نتیجه این خبر برامون جالبتر از بقیه دنیا است. این اتفاق می تونست با هر کسی در هر جایی بیافته.

۴) می تونیم لبخند بزنیم از یک اتفاق بامزه باحال؛ بخصوص با پایان خوشش.

۵) و از همه مهمتر: برنامه های خودتون رو نصب کنین. اگر کسی برنامه ای می شناسه که خوبه بگین که همین زیر بنویسم (:

معرفی:

یکی از برنامه های خوب که روی سیستم های مختلف هم اجرا می شه Prey است.

دینگ دانگ! جادوگر مرده!

جادوگر شهر اوز

مردن بعضی‌ها، بعضی‌ها رو خوشحال می‌کنه. گاهی لازمه موتور سوارهای چماق به دست بریزن توی خیابون و جلوی خوشحالی مردم رو بگیرن و گاهی تابلو می زنن سر در مدرسه و مردن فلانی رو تبریک می‌گن.

مردن تاچر هم با همه سیاست‌های ضد حقوق بشری‌اش (مثلا معامله با رژیم تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی و به شکست کشوندن تحریم‌های اروپایی علیه اون کشور یا حمایتش از دیکتاتوری در آمریکای لاتین یا سرکوب ایرلند شمالی‌ای‌ها یا بستن اتحادیه‌های کارگری و …) باعث شده عده‌ای جشن بگیرن تا حدی که احزاب انگیس از طرفدارانشون خواستن این مرگ رو رسما جشن نگیرن.

اما اینها به کنار، توی مردن تاچر شاهد یک اتفاق جالب بودیم. آهنگ آخر فیلم «جادوگر شهر از» به اسم «دینگ دانگ! جادوگر مرده» که در مورد مرگ یک جادوگر است در کمتر از بیست و چهار ساعت پس از مرگ مارگارت تاچر تبدیل شد به یکی از ده آهنگ پر فروش آیتونیز و در فروشگاه آمازون هم بین تک آهنگ‌ها رسید به آهنگ دوم و پیش بینی می‌شه در حینی که من اینو می‌نویسم و شما می‌خونین، حتی تبدیل شده باشه به رده یک آهنگ‌های پر فروش هفته – بخصوص که یک کمپین فیسبوکی داره مردم رو تشویق به خریدن این آهنگ می‌کنه.

نگاهی به یوتوب هم روند مشابهی رو نشون می ده. این ویدئو شدیدا در حال دیده شدنه (مثلا اینجا و خیلی جاهای دیگه) و توی کامنت‌ها کلی در این مورد بحث می شه که آیا در یک نظام سالم ما حق داریم مرگ یک آدم رو جشن بگیریم یا نه؟ بحث عجیب و سختی است که خوبه یکبار حداقل از یک منظر دیگه بهش بپردازیم ولی حداقل الان برای من بخش جالبتر دیدن هجوم مردم برای خرید آهنگ شاد مرگ جادوگره و به یاد همگان برگشتن این آهنگ هفتاد و چهار ساله و فکر کردن به صاحب حق معنوی اثر که یکهو با یک پول جدید جالب روبرو شده که احتمالا در مرگ آدم‌های دیگه ای که جماعتی ازشون متنفر بودن هم تکرار خواهد شد. این رو بذارین کنار فروشگاه‌هایی که تی‌شرت‌هایی با نوشت «Death» می فروشن و مدعی هستن که فروششون بسیار خوبه تا ببینین این سرمایه داری لیبرال چطوری همه چیز – حتی مادرش رو – اینقدر راحت به پول تبدیل می کنه و لبخند می زنه (:

سی ماه زندان برای انداختن پوینتر لیزری به سمت جت خصوصی و هلی‌کوپتر پلیس

یک قاضی کالیفرنیایی پیام قرص و محکمی فرستاده برای هر کسی که فکر می کرده انداختن لیزر پوینتری به سمت هلی‌کوپترها و هواپیماها کار بانمکی است و تاکیدی داشته بر مطلب قبلی من در این مورد. این قاضی روز دوشنبه یک مرد ۱۹ ساله رو به جرم نشونه رفتن یک لیزر کوچیک دستی به سمت یک هواپیما و بعد یک هلی‌کوپتر پلیس به سی ماه زندان محکوم کرده.

این دوستمون اقرار کرده به عامدانه یک پوینتر لیزری معمولی سبز رنگ رو اول به سمت یک هواپیمای خصوصی سسنای در حال فرود گرفته و بعد که یک هلیکوپتر پلیس برای پیدا کردن جاش بلند شده، همین کار رو با اونهم تکرار کرده!

مدیر سازمان هواپیمایی کشوری [آمریکا] در این مورد گفته که «انداختن لیزر به سمت کابین هواپیماها کار بامزه‌ای نیست و این لیزرها می‌تونن واقعا به شکل موقت دید خلبان رو کور کنن و باعث سانحه‌های خطرناک برای سرنشینان و مردم روی زمین بشن».

سی.ان.ان.

لیزر پوینترها واقعا خطرناکند

وقتی این لیزر پوینترها تازه اومدن بودن ایران یک چیز برای من خیلی بامزه شده بود: یکسری از آدم‌هایی که اولین بار به این لیزرها می‌رسیدن شروع می‌کردن به انداختن اون توی چشم بقیه. جالبیش این بود که نشون می داد ما چقدر مریضیم و چطور خیلی از ما تا به یک روش آزار بقیه می‌رسن یا قدرتی به دست می‌یارن، اولین «شوخی» و «تفریح»شون اذیت کردن بقیه با اونه و خب در این شرایط اصلا عجیب نیست که وضع کلی کشور اینه.

از اون موقع هم همیشه برام سوال بود که آیا این لیزرهای در پیت واقعا هم ضرری دارن یا فقط یکی دیگه از اون «دشمن»هایی هستن که همیشه باید ازشون بترسیم و کاری ندارن به جز اذیت کردن ما. البته بعدا یکی از خطرناکترین کاربردهای این لیزرها کشف شد:

لیزر پوینتر خطرات خطرناک

انداختن این لیزرها به سمت هواپیماها و هلی‌کوپترها واقعا خطرناکه و می تونه باعث مسدود شدن دید خلبان بشه. توی آمریکا بارها افراد به این دلیل دستگیر و به زندان محکوم شدن – بخصوص که پیدا کردن کسی که این لیزر رو به سمت کابین خلبان انداخته (به دلیل مسیر کاملا مستقیم لیزر) بسیار ساده است.

حالا یک تحقیق دیگه هم داریم که توسط موسسه ملی استاندارد و تکنولوژی [آمریکا] انجام شده و نشون می ده که تعداد زیادی از لیزرهای دستی تجاری یا همین لیزرپوینترهای خودمون انرژی‌ای بیشتر از چیزی که برای انسان سالم تشخیص داده شده ساطع می‌کنن.

طبق این تحقیق، ۹۰٪ لیزرهای دستی سبز (گیک پسندتر) و ۴۴٪ لیزرهای قرمز (ساده تر و معمول تر) که توی آمریکا فروش می رن انرژی‌ای بیشتر از سطح مصوب استاندارد دارن و استفاده‌شون می‌تونه برای آدم‌ها خطرناک باشه. اینو رو بذارین کنار لیزرهایی که وارد ایران می شه که می شه مطمئن بود کیفیت پایینتری دارن و حداقل من که به این نتیجه می‌رسم که در استفاده‌شون احتیاط بیشتری بکنم.

عیدی: یک دیکتاتور دیگه در دادگاه

Guatemala Genocide Trial

خوزه ارفراین ریوس مونت دیکتاتور سابق گواتمالا امروز توی دادگاهه – جرم؟ نسل کشی.

این دیکتاتور متهمه به نسل کشی مردم کشورش در جنگ داخلی‌ای که توش دویست هزار نفر کشته و ده‌ها هزار نفر ناپدید شدن. سقوط خوزه مونت توسط یک کودتای نظامی اتفاق افتاد و اون چند بار سعی کرد در انتخابات بعدی شرکت کنه و مردم هم بارها سعی کردن اونو به خاطر جنایات زمان حکومتش به دادگاه بکشن ولی هر بار به شکلی از ماجرا فرار کرد و حالا خوشحالیم که یک دیکتاتور دیگه یک جای دیگه دنیا، جلوی هیات منصفه می‌ایسته و حداقل چیزی که اتفاق می‌افته اینه که جنایاتی که انجام داده توسط یک دادگاه بی‌طرف رسما ثبت می‌شن.

عکس‌های روز اول دادگاه رو اینجا ببینین

نکته تکمیلی: مخالفیم با اعدام، حتی اعدام دیکتاتوری که شعار جنگ داخلی اش برای سرکوب مردم این بود «اگر با ما هستید ما بهتون غذا می دیم ولی اگر علیه ما هستین، ما شما رو خواهیم کشت».

رادیو گیک شماره ۲۳ – تجربه قهوه ای تیره

به رادیو گیک شماره ۲۳ خوش اومدین. توی این شماره با اخبار دنیای گیک‌ها شروع می کنیم و بعد به اعماق مغز می ریم تا ببینیم چطوری دانشمندها تونستن احساسات و دستورهای عضلانی دو موش رو به هم وصل کنن تا یکیشون به عنوان کامپیوتر اون یکی کار کنه. آخر برنامه رو هم با دنیایی تموم می کنیم که توش نجارها همونطوری می رم مصاحبه استخدامی که برنامه نویس ها. این شما و این رادیو گیک شماره بیست و سه

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_023_ghahvei_tire.mp3]

مشترک رادیو گیک بشین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

سالن نمایشی که از شما می‌خواد توییت کنین
اکثر تئاترها و سالن‌های نمایش دوست ندارن کسی حین برنامه با موبایلش کار کنه ولی اخیرا مرکز نمایش‌های هنری رود آیلند توی یک برنامه جالب، دو ردیف آخرش رو به اسم «ردیف‌های توییت» نامگذاری کرده و با دادن بلیت‌های مجانی به کسانی که دوست دارن نمایش‌ها و برنامه‌ها رو توییت کنن می‌ده و اینکار رو تشویق هم می کنه. توی هر برنامه هشتگ برنامه اعلام می شه و آدم ها باید با استفاده از اون توییت هاش رو تگ بزنن تا بقیه بتونن پیداش کنن. البته این ایده جدید نیست ولی این سالن اولین سالنی است که صندلی‌ها رو کاملا رایگان می ده. البته در این مورد هم که آیا اینکار خوبه یا نه نظرات مختلفی هست و بعضی کارگردان‌ها یا مسوولین سالن‌های نمایش می‌گن که وقتی کسی می یاد برای دیدن یک نمایش، بهتره که از قبل با توییت‌های کلی آدم کلی ایده در مورد نمایش نداشته باشه و در پروسه‌ای که کارگردان / نویسنده نمایش تصمیم گرفته، اونو ببینه.

پتنت ترول‌ها علیه پادکسترها
لغت ترول رو که بلدین، مزاحمی اینترنتی که هدفش اذیت کردن بقیه است. لغت پتنت هم تقریبا می شه به چیزی مثل مالکیت معنوی یا چنین چیزی ترجمه بشه. پتنت ترول می‌شه شرکتی که با داشتن چند تا پتنت یا حتی با خریدن پتنت از کس دیگه شروع می کنه به پول گرفتن از کسانی که از اون تکنولوژی استفاده می کردن. مثلا اپل می گه باید از سامسونگ پول بگیره چون «کاشف» یک دستگاه با گوشه‌های گرد بوده! خب این یک بحثه ولی فرض کنین یکی بیاد بگه که در سال ۱۹۹۶ پتنتی داشته تحت عنوان «ابزاری برای منتشر کردن چند قسمت از یک فایل صوتی روی اینترنت به شکلی که هر وقت منتشر شد، بیاد توی سیستم شما». این شرکت که این پتنت رو خریده حالا تلاش می کنه از پادکست‌های مشهور دنیا پول بگیره با این عنوان که اونها ایده اش رو کپی کردن. [توضیحات خودم]

خودکار سه بعدی: ایده‌هایی که از کاغذ بیرون می زنن

[پرینترهای سه بعدی] و حالا یک محقق که از دانشگاه ام آی تی می یاد یک خودکار ساخته که می تونین باهاش اجسام سه بعدی بکشین. این خودکار که اسمش 3doodler است، این خودکار به جای جوهر از یک ترموپلاستیک استفاده می کنه که در لحظه خروج از نوک خودکار ۲۷۰ درجه حرارت داره اما سریع خنک می شه و شکلی که دارین می کشین رو توی فضا به خودش می گیره.

سایت مگا و پذیرش بیت کوین
سایت مگا رو در شماره قبلی معرفی کردیم . [کیم دات کام و سایت جدیدش بعد از بسته شدن و این حرفها] [کمی هم بیت کوین] حالا هم سایت مگا، گفته که برای دریافت حق اشتراک، بیت کوین قبول می کنه. این سایت همچنین گفته که به زودی امکان ایمیل، چت، چت صوتی، تصویر و ساپورت از موبایل رو هم به سیستمش اضافه خواهد کرد. خلاصه و عالی. و البته اینو گفتیم اینم بگم که یکی از پیتزا فروشی های مورد علاقه من (دومینوز) رو هم حالا می شه با بیت کوین خرید. البته خود این شرکت بیت کوین قبول نمی کنه بلکه یک استارتاپ باهوش به اسم PizzaCoins کار واسطه رو انجام می ده و با گرفتن بیت کوین از هکرها و گیک های گرسنه، از پیتزا دومینوز براشون پیتزا سفارش می ده (:

تبلیغ
نرد نیوز
نرد نیوز! نرد نیوز… http://nerdnews.ir/ یک سایت نزدیک به اسلش دات یا هکر نیوز که قراره با مشارکت آدم ها توش اخبار گیکی بره. سری بزنین و اگر وقت و حوصله دارین مشارکت کنین تو نوشتن.
تبلیغ

دایناسورا دایناسورا! بالاخره کشف کشد: انقراض به خاطر اثابت سنگ آسمانی
یک گروه از دانشمندهای آمریکایی و اروپایی مدعی شدن که جواب سوال اصلی دوران کودکی ما رو کشف کردن: یک سنگ آسمونی باعث از بین رفتن ۷۵٪ گونه های روی زمین از جمله دایناسورها بوده. این سنگ ناکس که باعث شد ما به جای دایناسور سگ و گربه نگه داریم تو خونه‌هامون، ۶۶ میلیون سال قبل توی مکزیک به زمین خورده و آخرین دوران انقراض رو رقم زده و هومو ساپینس که همین اجداد بیشتر از ما میمون ما باشن رو گونه غالب کرده. این سنگ آسمونی احتمالا تقریبا ۱۵ کیلومتر بوده و برخوردش ۴۲۰ زتاژول انرژی آزاد کرده (تقریبا برابر ۱۰۰ تتراتن تی ان تی) یا اگر راحت ترین برابر دو میلیون برابر قدرت قوی ترین بمب کره زمین که همون بمب تزار روسیه است. تا حالا هیچ کس مطمئن نبود که آیا این واقعه دلیل اصلی انقراض بوده یا نه ولی الان تحقیقات این دانشمندها، انقراض دایناسورهای ناز دوست داشتین رو به گردن این سنگ خبیث انداخته.

کتابچه داوینچی روی اینترنت

کتابخونه بریتانیا توی یک حرکت عالی، شش تا از آثار منحصر بفردش رو با کیفیت بسیار خوب اسکن و برای دسترسی علاقمندان روی اینترنت گذاشته. مهمترین این آثار، کتابچه طرح ها و نوشته‌های لئوناردو داوینچی است که تک تک صفحاتش به شکل تمام رنگی اسکن شدن و با امکان زوم کردن در دسترس علاقمندان هستن. [توضیحات خودم و ارزش علم و غیره]

همه وب در نوزده کلیکی شما
یک تحقیق جدید نشون میده که حداکثر با نوزده کلیک می شه از هر سایتی که در اینترنت انتخاب کردین به یک سایت دیگه رسید. تازه این آمار در حالتیه که سایت های سرچ که همه چیز رو به همه چیز وصل می کنن رو در نظر نگیریم. این تحقیق رو آلبرت لازلو از دانشگاه نورت وسترن انجام داده که تخصص در نظریه شبکه در انسان و تکنولوژی داره. کل صفحات ۱۴ میلیارد تخمین زده شدن. اینکار بیتشر از همه توسط هفت تا سایت ممکن شده که بهترین خبرهای جهان رو جمع می کنن کنار همدیگه (مثلا هکر نیوز، دیگ و چنین چیزهایی).

در اعماق

حمله هکرهایی که به فیسبوک حمله کرده بودن، به اپل

به گزارش رویترز، احتمالا همون هکرهایی که به فیسبوک حمله کرده بودن حالا هم به اپل حمله کردن. این حمله از طریق مشکل جاوای اوراکل بوده. اول یک سایت توسعه نرم افزار آلوده شده و بعد کامپیوترهای اپل بعضی کارمندها که به اونجا سر زده بودن. یک مشاور امنیتی گفته حمله‌ها پیچیده و از چین هستن و هنوز هم دارن از طریق اون سایت توسعه آیفون، کسانی که جاوا رو حذف نکردن رو آلوده می کنن. شرکت اف-سیکیور گفته که نمونه مشابهی از این حمله، کامپیوترهای ویندوزی رو تارگت قرار داده. این شرکت گفته که این بزرگترین حمله تاریخ به مک ها است. حمله‌های سایبری در حال بیتشر شدن هستن و هفته قبل، اوباما دستور جدیدی صادر کرده برای حفاظت بیشتر از شبکه‌های حیاتی کشورش. و البته در همین دو سه هفته هک توییتر رو هم داشتیم که احتمالا اکانت ۲۵۰ هزار کاربرش در دسترس هکرها بوده و ازشون خواسته شده پسوردها رو عوض کنن [مواظب صفحات فیشینگ باشین، از براوزرهای آپدیت استفاده کنین، هیچ جای ناشناسی پسورد واقعی رو ندین، سرتیفیکیت الکی نصب نکنین]

کلاس برنامه نویسی از کلاس اول تا کلاس آخر: ایول استونی

دنیایی رو تصور کنین که توش تقریبا همه کارها وابسته به نرم افزار شده و خیلی از افراد جامعه‌اش به نوعی در طول روز زندگی اشون به نرم افزارهای مختلف ربط داره. آیا در چنین جامعه‌ای اهمیت درک اینکه کامپیوترها چطور کار می کنن اهمیتی شبیه ریاضی و خوندن نوشتن داره؟ اگر نظرتون «بله» است، با مسوولین کشور استونی هم نظر هستین. کشوری که داره سعی می کنه یکی از مهدهای تکنولوژی اطلاعات جهان بشه. این کشور حالا از کلاس اول تا کلاس دوازدهم (یعنی از اول دبستان تا آخر دبیرستان) کلاس برنامه نویسی رو به برنامه مدارس اضافه کرده. این کشور در حال حاضر یکی از سریعترین دسترسی های به اینترنت در تمام جهان رو داره و هدفش اینه که از طریق مجهز کردن همه افراد کشور به برنامه نویسی، استارتاپ ها رو پیش ببره که به نوبه خودشون اقتصاد آینده کشور رو پیش خواهند برد.

دادگاه انگلستان و اجبار حذف سه سایت تورنت
یک دادگاه توی انگلستان رای داده که سه سایت تورنت باید توسط همه آی اس پی های کشور بلاک بشن: به خاطر نقض کپی رایت فیلم‌ها و موسیقی‌ها. بعد از شکایت British Phonographic Industry، که این سایت‌ها ناقض عمده کپی رایت هستن، کیک اس تورنت، H33t و Fenopy از دسترسی مشتری های آی اس پی ها خارج خواهند شد. هین شرکت در سال قبل فشار زیادی به دادگاه‌ها آورده بود تا قانون مشابهی رو برای پایرت بی تصویب کنن [نظرات خودم – بد بودن نقض کپی رایت و بدتر بودن فشارهای این شکلی توسط لابی های بزرگ رسانه ]

هک آوداسیوس و نامه‌های شخصی خانواده بوش
هاهاها… ظاهرا کلی اکانت هک شدن و کلی از ایمیل‌های شخصی خانواده بوش هم به سرقت رفته از جمله خود شخص رییس جهمور سابق. سارق که ایمیل‌ها و تصاویر رو در یک اکانت هک شده دیگه آپلود کرده تا کارش رو اثبات کنه، گفته که به حجم زیادی ایمیل و «مطالب جذاب» دیگه هم دسترسی پیدا کرده از جمله بیماری‌ اخیر جرج دبلیو بوش. در یکی از تصاویر هم بوش برای خواهرش ایمیلی رو فرستاده حاوی نقاشی‌اش که داشته از خودش توی حموم می‌کشیده (: هکر گفته که پلیس ها از مدت ها پیش دنبالش هستن و صدها اکانت رو تا حالا هک کرده.

پتنت دیکتاتوری دیجیتال!
هاها.. از پتنت‌ها در اینجا معمولا بد گفتیم چون بازدارنده خلاقیت و بالا برنده قیمت ها بودن ولی این یکی پتنت خیلی بامزه است: یکی توی آمریکا این رو پتنت کرده «دولتی که توش هر کس بخواد با اینترنت کار کنه باید یک کد مشخص بگیره و فقط از اون طریق به اینترنت وصل بشه. این کد قابل انتقال به هیچ کس دیگه نیست و هر کس بخواد شروع به کار با اینترنت بکنه باید درخواست دریافت کد شخصی اش رو بکنه و نرم افزارهایی که فقط با این کد اجازه ورود به اینترنت رو می دن و دیتابیس اینکه کی کجا به چی وصل شده و چیکار کرده رو در اختیار پلیس‌ها و دولت می‌ذارن» ((((: باحالیش چیه؟ ایده اش اینه که اگر فردا دولت آمریکا هم شروع کرد از این دیکتاتور بازی ها در آوردن، اونها می تونن شکایت کنن که این پتنت رو دارن و به جز اونها هیچ کس حق نداره چنین دولتی تشکیل بده ((((: به این می گن پتنت کردن دیکتاتوری تا دیگ هیچ کس حق نداشته باشه دیکتاتوری کنه (((:

آی آر سی به عنوان چت تاکتیکال ارتش آمریکا


در یک مقاله خیلی جذاب، می تونین بخونین که چطور ارتش آمریکا از آی آر سی به عنوان اصلی ترین روش ارتباطات در میدون های جنگ استفاده می کنه. این سیستم متنی ساده از ۱۹۹۰ در ارتش بوده و حتی الان هم با کنار زدن ارتباطات مبتنی بر صدا و تصویر، به عنوان اصلی‌ترین روش دریافت وضعیت جبهه استفاده می شه. شماره ژانویه ۲۰۱۲ Air Land Sea ارتش می گه که این روش بهترین شیوه ارتباطی میدان‌های با پهنای باند کمه که سربازها توش دائما از خط های ارتباط قطع و وصل می شن. همچنین رساله دکترایی توی ۲۰۰۶ مدعی شده که آی آر سی اصلی ترین روش ارتباطی command and control ارتش آمریکا است هر چند که وزارت دفاع داره روی برنامه ای مبتنی بر پروتکل XMPP کار می کنه تا اون رو جایگزین این کنه. برای اطلاعات بیشتر و یک اسکرین شات باحال از کلی برنام آی آر سی به لینک توی مطلب مراجعه کنین. دیدن آی آر سی هر جایی لذت بخشه.

۴۰۰ میلی ثانیه زودتر


[توضیح معاملات های فرکانس] بحث خبرنامه EIA در مورد وضعیت بازارهای گاز و نفت در ده و نیم منتشر می شه. و شرکتی که ۴۰۰ میلی ثانیه زودتر معامله رو شروع می کنه و پلیس که قبول نمی کنه جریان رو دنبال کنه.

و با دو تا مطلب در مورد مغز این بخش رو تموم می کنیم

مطلب اول که عنوانش هست «مغز ماشینی قابل محاسباتی شدن نیست»‌
توسط یکی از رده بالاترین نوروساینتیست‌های جهان نوشته شده. میگوئل نیکوللیس Miguel Nicolelis, از دانشگاه دوک با انتقاد از سینگولاریتی و عقاید کروزویل می گه که کامپیوتر هیچ وقت نخواهند تونست کارکرد مغز رو شبیه سازی کنن و سینگولاریتی چیزی به جز جو سازی پر هیجان نیست. اون می گه مهندس ها هیچ وقت نخواهند تونست چیزی شبیه مغز بسازن. سینگولاریتی که دیگه برای شنونده ها آشنا است (اگر نیست شماره یک رو گوش بدین! بسیارمهمه!) : لحظه ای که ماشین ها از مغز جلو می زنن و اتفاقات غیرقابل تصور و عجیبی در جامعه ، علم، پزشکی و همه چیزهای دور و بر ما اتفاق می افته. یکی از اصلی ترین شخصیت‌های دنیای سینگولاریتی، ری کروزویول حالا به گوگل رفته تا با داشتن منابع نزدیک به بینهایت، روی پروژه‌هاش کار کنه. البته میگوئل هم خودش از متخصصین بزرگ حوزه خودشه ولی بر خلاف سینگولاریتی دوست ها که می گن ماشین خواهد تونست ما رو شبیه سازی کنه، روی این کار می کنن که ما هر چه نزدیکتر و نزدیکتر ماشین ها رو کنترل کنیم… مثلا اینکه ما بتونیم با ذهن ماشین ها رو کنترل کنیم یا توی فضاهای مجازی زندگی کنیم. دانشگاه دوک توی جدیدترین آزمایشش توی مغز یک میمون الکترودهایی گذاشتن که بهش اجازه می ده یک بدن رباتیک رو کنترل کنه. به عبارت دیگه توی طرح اونها، مغز انسان خواهد تونست مدل ها و ابزارهایی داشته باشه که ماشین ها رو کنترل می کنن و در سطح بعدی با داشتن ایمپلنت های مغزی این کنترل بدون واسطه انجام خواهد شد.

و مطلب دوم مغزیمون هم آزمایشی که همین امروز منتشر شد: اتصال مستقیم مغز موش ها به همدیگه برای اولین بار در تاریخ بشر!
اوه اوه… دانشمندها تونستن با ایمپلنت گذاشتن توی مغز موش اول، خوندن سیگنال‌ها و انتقالشون به مغز موش دوم از طریق ایمپلنت‌های توی مغزش، احساسات سنسوری و دستورات عضلانی موش اول رو به موش دوم منتقل کنن
! این و موش هزاران کیلومتر با هم فاصله داشتن. جزییات توی journal Scientific Reports. منتشر شده.

پروفسور میگوئل نیکولسیس از دانشگاه دوک (آنا نیست؟!) ثابت کردن که مغز دوم واقعا این سیگنال ها رو درک می کنه. اونها اول موشی رو آموزش دادن که با فشار دادن یک اهرم خاص، در لحظه ای که لامپش روشن می‌شه، به کمی‌ آب برسن و تشنگی شون رو برطرف کنن. بعد موش دیکد کننده … [موزیک ترسناک!] که تشنه اش می شده یک احساسی داشته. این احساس توسط سیم از مغزش به موشی که راه حل تشنگی رو بلد بوده منتقل می شده و مغز موش دوم که تشنگی رو حس می کرده دستور فشار دادن اهرم چراغ دار رو صادر می کرده و این دستور از طریق سیمی به ضخامت یک صدم موی انسان به مغز موش دوم منتقل می شده و موش دوم بدون اینکه بدونه چرا، با دریافت دستور فشار اهرم توسط مغز، اون رو فشار می داده و در کمال تعجب تشنگی اش بر طرف می شده! ترسناک نیست؟ اینترنت رو بذارین این وسط تا بشه همین آزمایش رو با هزاران کیلومتر فاصله با دانشگاه وارویک انجام داد… و حالا با داشتن این اینترفیس مستقیم مغز به مغز… شاید روزی بتونیم بدون فشردن یک کلید یا هر چیز مشابه، افکار و احساساتمون رو به میلیون ها نفر منتقل کنیم یا دریافت کننده میلیون ها احساسات آدم های جهان باشیم.

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

ولنتاین رو تبریک می گم! (((: درسته که گذشته ولی خب بدون تبریک که نمی شه همین یک تبریک رو داشته باشین تا برم سراغ نامه‌ها که خیلی طولانیه

نامه ها

[بخونم ]

بخش آخر

داستان کوتاه «اگر نجارها همونطوری استخدام می شدن که برنامه نویس ها استخدام می شن»

این داستان رو من ننوشتم. من ترجمه کردم و کمی تغییر دادم ولی چون نویسنده اصلی اش مشخص نیست لینکی هم ندارم که بهش استناد کنم به عنوان نویسنده. اگر کسی نویسنده رو می شناخت خوشحال می شم بهم معرفی کنه. برای پیدا کردن داستان کافیه گوگل کنین «If Carpenters Were Hired Like Programmers».

[ آهنگ ]

اگر نجارها رو هم مثل برنامه نویس‌ها استخدام می‌کردن

مصاحبه گر: خب… ظاهرا شما یک نجار هستین. درسته؟
نجار: بله. دقیقا من یک نجارم

م: چند وقته که نجاری می کنین؟
ن: ده سال

م: عالیه. این خیلی خوبه. حالا چند تا سوال فنی می پرسم که ببینم برای کار ما مناسب هستین یا نه
ن: بله حتما . با کمال علاقه

م: اول بگم که ما روی تزیینات داخلی کلی ساختمون کار می کنیم که رنگ قهوه ای توشون زیاده. قبلا کار تزیینات داخلی با چوب قهوه ای کردین؟
ن: خب… من یک نجارم و مشخصه که کلی کار چوب کردم. بعدش هم هر کس هر رنگی که بخواد می تونه به کارهام بزنه.

م: بله. متوجه این هستم. ولی ما دقیقا دنبال کسی هستیم که با چوب های قهوه ای تجربه داشته باشه. شما داشتین؟ تقریبا چند ماه کار قهوه ای کردین؟
ن: خب. واقعا دقیق نمی تونم بگم. من معمولا کارهام رو می سازم و مصرف کننده نهاییه که به رنگی که دوست داره رنگش میکنه. اصلا مهم نیست که چه رنگی استفاده می کنن. شاید مثلا شش ماه محصولات من رو قهوه ای رنگ کرده باشن.

م: شیش ماه؟ خب ما دنبال کسی هستیم که تجربه بیشتری داشته باشه اما بذارین کمی مصاحبه رو جلوتر ببریم.
ن: امیدوارم متوجه این جریان باشین که رنگ رنگه. توی نجاری تاثیری نداره

م: بله. ولی رنگ گردویی چطور؟
ن: چی چطور؟ یعنی منظورم اینه که چی رنگ گردویی چطور؟

م: کاری انجام دادین که گردویی رنگ شده باشه؟
ن: بله. من همه رنگ کاری داشتم. گردویی، خرمایی، صورتی، آبی. هر رنگی بگین کارهام رو رنگ کردن

م: ولی دقیقا چقدر سابقه کار گردویی دارین؟
ن: اوه.. واقعا نمی دونم. واقعا باید می‌شمردم که چند تا از کارهام رو گردویی رنگ کردن؟

م: تعداد نه. زمان. می تونین تقریبا بگین که چند ماه کارهاتون گردویی رنگ شده؟
ن: اگر اصرار دارین… مثلا یک سال و نیم.

م: از نظر خودتون توی ارائه کارهای گردویی رنگ، یک حرفه ای هستین یا مبتدی؟
ن: حرفه کار گردویی رنگ؟ یعنی چی؟ خب بله من یکسری از کارهام رو گردویی رنگ کردن و فروختن.

م: یعنی مدعی نیستین که یک گردویی کار حرفه ای هستین.
ن: ببینین.. من یک نجارم. من با همه مدل چوبی کار کردم. چوب ها کمی با هم فرق دارن ولی یک نجار می تونه با همه اونها کار کنه ولی جریان اینکه آخرش چه رنگی به کار بزنن یک سماله…

م: بله بله.. ولی ما گردویی کار می کنیم. این از نظر شما مشکلی نداره؟
ن: نخیر. از نظر من خوبه. من یک نجارم و رنگ به من ربط چندانی نداره

م: گردویی تیره چطور؟
ن: چی گردویی تیره چطور؟

م: خب ما توی مصاحبه های قبلی به کسایی رسیدیم که تجربه زیادی با گردویی داشتن ولی متاسفانه هیچ کدوم قبلا کاری رو به رنگ گردویی تیره نفروخته بودن. شما هیچ تجربه ای با گردویی تیره دارین؟
ن: بله. تا حدی. رنگی نیست که همه بخوان ولی به هرحال من چند تا کار داشتم .. تو رزومه ام هست.

م: پس یک لحظه صبر کنین من بنویسم که با گردویی تیره کار کردین
ن: بفرمایین

م: و یک نکته دیگه. ما اینجا از سنگ نسخه ۵.۱ برای میخ کوبیدن استفاده می کنیم. شما هیچ وقت با قلوه سنگ نسخه ۵.۱ میخ کوبیدین؟
ن: [سعی در کنترل صدا] خب… من می‌دونم که کسایی هستن که میخ رو با سنگ می کوبن ولی اگر بخوام راستش رو بگم من همیشه از چکش و این اواخر از چکش بادی استفاده کردم و می کنم. با سنگ ممکنه به انگشت‌هامون صدمه بزنیم. حتی اگر روی انگشت هم نزنیمش چون گرفتنش راحت نیست دستی که باهاش میخ رو می کوبیم حتما ناراحت می شه.

م: ولی ما شرکت‌های خوبی رو می‌شناسیم که با سنگ میخ می کوبن. شما می‌گین سنگ کار نمی کنه؟ یا شما بلد نیستین با سنگ کار کنین؟
ن: نه نمی گم کار نمی کنه. فقط می گم چکش یا چکش بادی راحت تر و بهتره.

م: همه سیستم آنالیست‌های ما میخ‌هاشون رو از همون اول با سنگ کوبیدن و الان هم باهاش راحتن و می‌گن خوبه.
ن: بله. ممکنه برای بعضی ها راحت باشه. بخصوص اگر با چیز دیگه کار نکرده باشن یا هفته ای فقط یکی دو تا میخ بکوبن ولی من که کارم در طول روز کوبیدن میخه،… [زمزمه با خود که کار رو می خوام]… ببینین… من مشکلی با کوبیدن میخ با سنگ ندارم. اگر شما اینو ترجیح می‌دین من هم می‌تونم با همین تکنولوژی کار کنم.

م: بسیار خوب. خوشحالم که هماهنگ هستین و انعطاف پذیر. ما چند تا کاندیدای دیگه هم داریم. خوشحال شدم از وقتی که به ما دادین و حتما تا یک هفته بعد باهاتون تماس می‌گیریم
ن: ممنون و متشکر. منتظر تماس شما هستم.

[صدای ساعت]

دو هفته بعد

[زنگ تلفن]

م: سلام بفرمایین
ن: سلام. من نجاری هستم که برای مصاحبه اومده بود پیشتون. چون تماسی نگرفتین گفتم خودم یک پیگیری بکنم برای اون شغل مربوط به کارهایی که قرار بود گردویی تیره رنگ بشن. در این مورد تصمیمتون رو گرفتین؟

م: اوه بله بله. چطورین؟ راستش در اون مورد.. بله تصمیم گرفتیم
ن: اوه خوشحالم. خب چه کسی رو انتخاب کردین

م: در واقع ما از شما راضی بودیم. در کل انتخاب خوبی بودین ولی در نهایت تصمیم گرفتیم با کسی کار کنیم که تجربه اش با رنگ گردویی خیلی زیاد بود و بهمون هم گفت که همیشه در زندگی میخ رو با سنگ کوبیده.
ن: واقعا؟ پس من کار رو نگرفتم. چون به اندازه کافی رو قهوه‌ای تجربه نداشتم؟

م: خب بله تا حدی. ولی کسی رو که گرفتیم حقوق خیلی کمتری از شما هم درخواست کرده بود.
ن: با وجود تجربه زیادش؟

م: بله. یک فروشنده جای شناسنامه که توی مترو کار می کنه رو استخدام کردیم. دوازده ساله اونجاست.
ن: فروشنده دوره گرد توی مترو به عنوان یک نجار؟

م: بله بله. ولی کلی تجربه فروش قهوه ای داره. حتی گفت که در سی درصد موارد مشتری ها به جای قهوه ای ازش درخواست قهوه ای تیره دارن. دقیقا کسی بود که ما لازم داشتیم. آخه ما هم کمدهای قهوه‌آی لازم داریم
ن: [قطع کردن تلفن]

حیوونکی ما برنامه نویس ها

موسیقی

Sea Cruize از خانم لا دی رو می ذارم براتون که بهمون اجازه داده آهنگش رو استفاده کنیم و با افتخار پخشش می کنیم