دنیای خارج هم وجود داره

STIHL یک شرکت سازنده ابزار است. تبلیغااخیرش قراره یاد ما بندازه که دنیایی هم اون بیرون وجود داره که شاید بد نباشه سری بهش بزنیم…

منبع

کتاب نارنجی؛ در وصف فرهنگ دنیای سایبری

دلیلی که چند روزی ننوشتم این بود که شدیدا درگیر یک پروژه جانبی بودم:

کتاب نارنجی

که قراره یک کتابچه راهنما باشه برای فرهنگ دنیای دیجیتالی که این روزها اینقدر توش فعالیم. تا حالا کلی مطلب دپو کردیم برای ارسال تک به تک و امروز هم به عنوان افتتاحیه هر چند ساعت یکبار یکی از مطالب منتشر می شه. شدیدا امیدوارم که اینکار قدم دیگه ای باشه در شناختن اصطلاحات، مفاهیم و اخلاق و فرهنگ دنیای دیجیتالیمون.

بی‌طرفی شبکه: اصلی برای بقای دموکراسی در محیط دیجیتال

خب بازم یکشنبه و نوشته من در صفحه آخر ضمیمه اعتماد با عنوان بی‌طرفی شبکه: اصلی برای بقای دموکراسی در محیط دیجیتال



فرض کنید امروز عصر که در وبلاگستان مشغول گشت و گذار هستید،‌ متوجه شوید که برنامه اشتراک فایل شما دیگر کار نمی‌کند. به شرکت سرویس دهنده تلفن می‌زنید و جواب می‌شنوید که ترافیک دریافت فایل از طریق برنامه‌هایی همچون تورنت که به کاربران اجازه اشتراک نقطه به نقطه فایل را می‌دهند، بسیار زیاده بوده و در نتیجه مسوولین شرکت تصمیم گرفته‌اند آن را قطع کنند. این حرف در دیدگاه تجاری و در دنیای فروشندگان سرویس، قابل دفاع است اما آیا در دنیای دیجیتال، کسی حق دارد در این مورد که شما چه چیزی مصرف می‌کنید، تصمیم بگیرد؟ طرفداران مفهومی به نام «بی‌طرفی شبکه» جواب می‌دهند نه.

بنا به تعریف پذیرفته شده، شبکه بی‌طرف به شبکه‌ پر سرعتی می‌گویند که در مورد محتویات بسته‌ها و سایت‌ها محدودیتی قایل نشود و نسبت به نوع ابزاری که برای استفاده از شبکه به آن متصل می‌کنیم یا نوع ارتباط بی‌تفاوت باشد و بدون دلیل فنی، نوعی از ارتباط را مهمتر از نوعی دیگر تلقی نکند.

این عبارت از سال ۲۰۰۰ وارد واژه‌نامه حقوق دیجیتال شد و هر سال برد بیشتری پیدا کرد تا جایی که در انتخابات اخیر آمریکا به یکی از مباحث مورد جدال در بحث‌های اوباما و مک کین تبدیل شده بود و با انتخاب اوباما، انتظار می‌رود آمریکا هم مثل اروپا، امسال قوانینی را در دفاع از بی‌طرفی شبکه‌های کامپیوتری، تصویب کند.

بدون شک از نظر فنی در یک شبکه کامپیوتری بعضی از اطلاعات باید نسبت به دیگر اطلاعات اولویت داشته باشند. مثلا دیر رسیدن یک ثانیه از صدا، ناراحت‌کننده‌تر از دیر رسیدن یک نامه الکترونیکی است. در اینجا اولویت دادن به یک نوع از ارتباط،‌ تنها و تنها به ارتقاء کیفیت سرویس‌دهی مربوط می‌شود. در مقابل چیزی که در یک شبکه بی‌طرف تبلیغ می‌شود و دفاع از آن جزو برنامه‌های سال ۲۰۰۹ آمریکا و اتحادیه اروپا است، نجات اینترنت از دست سودانگاری بیش از حد شرکت‌های تجاری است. شرکت‌هایی که در صورت باز بودن دستشان، برای سود بیشتر، بسته‌های اطلاعاتی را دستکاری خواهند کرد و بنا به منبع بسته، محتوای آن و مقصد نهایی، اولویت‌های متفاوتی برای آن قایل خواهند شد.

طرفداران بی‌طرفی شبکه به دنبال تصویب قانون‌هایی هستند که تضمین کند شرکت‌های بزرگ بدون مجوز دولتی در نقش دروازه‌بانان اینترنت ظاهر نمی‌شوند و سر خود هیچ داده‌ای را بازرسی، کند، یا فیلتر نمی‌کنند. آن‌ها معتقد هستند که بدون چنین قوانینی، دموکرسی موجود در اینترنت از بین خواهد رفت. به گفته وین سرف – پدر پروتکل اینترنت و معاون ارشد گوگل در بررسی‌های آینده‌نگر، «اینترنت بدون دروازه‌بان طراحی شده و اجازه دادن به شرکت‌های ارائه کننده پهنای باند برای کنترل آنچه مردم می‌بینند یا در دنیای دیجیتال انجام می‌دهند، به شکلی ریشه‌ای مفاهیم بنیادینی که باعث موفقیت آن شده‌اند را از بین خواهد برد.»

زنان بازیکنان بازی‌های چند نفره آنلاین، ۵ برابر احتمال بیشتری دارد که دوجنسگرا باشند

بنا به تحقیقی که امروز نتایجش چاپ شده، زنانی که در بازی‌های آنلاین چند نفره بازی می‌کنند، ۵ برابر بیشتر از جمعیت کل، احتمال دارد که دوجنسگرا باشند (می‌دانیم که یک آدم دوجنسگرا، آدمی است که هم به جنس موافق کشش دارد و هم به جنس مخالف).

این تحقیق که روی ۲۴۰۰ نفر انجام شده، نشان می‌دهد که ۴۰٪ بازیکنان زن هستند و کسانی که در این بازی‌ها شرکت می‌کنند، به شکلی غیرطبیعی احتمال بیشتری دارد که دوجنسگرا باشند.

البته من مردد بودم این مطلب را بنویسم یا نه. مطلبی که باعث شد حتما ذکرش کنم، شیوه بامزه نظرسنجی بود. برای این نظرسنجی چند خط کد به برنامه‌های بازی اضافه شد. در این بازی‌های آنلاین شما یک شخصیت هستید که در یک فضای مجازی حرکت و فعالیت می‌کنید. در یک جای خاص بازی، از شما پرسیده می‌شود که آیا علاقمند به شرکت در یک نظرسنجی درباره گرایش جنسی‌تان هستید؟ در ازای شرکت، زندگی بیشتر، طلا، اسلحه و اینجور چیزها جایزه خواهید گرفت. جالب نیست؟ یک روش تازه از نظر سنجی در یک محیط مجازی (:

منبع: بی بی سی

بازی ایفای نقش چندین نفره آنلاین/طرح تظاهرات مجازی جنبش زنان

وسوسه هایی هست که بین بسیاری افراد مشترک است. مثلا وسوسه مطالعه دین. وسوسه مشابهی بین برنامه نویسان وجود دارد: نوشتن بازی و برای من نوشتن یک MMORPG. نوشتن یک Massive Multiplayer Online Game یا بازی ای که در آن بازیکن نقش موجودی زنده را ایفا کند. تعداد بسیار زیادی انسان در یک محیط مجازی (مثلا یک شهر، یک جهان، یک کشتی یا …) مشغول بازی با یکدیگر باشند و حضور و حرکت و اعمال آن ها از طریق اینترنت بر روی محیط تاثیر بگذارد.

بنا به شرایط محیطی، شغلی و بخصوص کتابی که مشغول خواندن اش هستم (Snow Crash) این وسوسه دوباره تقویت شده. برای من اینکار غیرممکن است چون کارهای گرافیکی و همچنین نوشتن Clientش کار من نیست (: این بازی ها معمولا اهداف خیلی خاصی ندارند ولی همین حضور تعداد بسیار زیادی انسان که کنترل کاراکترهای مختلفی را در اختیار دارند ذاتا مولد یکسری هدف است. در خیلی از آن ها هم پیشرفت یک بازیکن باعث به دست آوردن توانایی های جالبتر (مثلا جادو) و شهرت می شود که مورد علاقه افراد است. در نمونه های جدیدتر (مثلا SecondLife) پول هم وارد جریان شده و واقعا یک جهان مجازی به سبک رمان های علمی / تخیلی در حال تولد است. (صفحه MMORPG در ویکیپدیا / عکس را هم از همینجا برداشته ام)

البته نمونه های متنی این بازی ها هم وجود دارند ولی به خاطر وجود کلی بازی مجانی چند دی وی دی در بازار و دسترسی بچه های ایرانی به آن ها بعید می دانم کسی شروع به بازی با یک بازی متنی کند. بخصوص کسی که عاشق دیدن خون و اره برقی و شات گان شده است. اگر قرار باشد اینگونه بازی ای نوشته شود، باید جمعیت هدف دیگری داشته باشد. جمعیت هدفی که می خواهد از این محیط مجازی جدید برای پر کردن یک خلاء استفاده کند. این بازی باید گروه هدفی داشته باشد که به دنبال گرافیک عجیب نیست. به دنبال خون و سرعت نیست. گروهی آرام ولی آگاه: منطقا یکی از نیروهای اجتماعی موجود. مثلا دانش آموزان یک مدرسه که در محیط مجازی کنترل مدرسه را در دست دارند. گروهی از جوانان که می خواهند چت کنند را می توان به راحتی جذب یک بازی جالب کرد که هدف خاصی جز گپ زدن و شروع دوستی ندارد. شاید هم جنبش زنان. بگذارید طرح بزنیم. این طرح فعلا که قرار نیست به بازی تبدیل شود پس دست مان باز است. شما اگر نظری داشتید بدهید.

طرح تظاهرات مجازی برای جنبش زنان. سال هزار و ششصد و نود و پنج است و تعدادی از زنان و مردان که به آزادی های فردی و تساوی انسان ها اعتقاد دارند می خواهند تظاهرات کنند. مشخص نیست تعداد آن ها چند نفر است ولی کاملا مشخص است که این افراد به حرفشان اعتقاد دارند. آن ها تصمیم می گیرند در تهران صدایشان به گوش دیگران برسانند. هر کس از خانه اش بیرون می آید و روی یک پلاکارد متن سخنرانی یا شعارش را می نویسد و می ایستد. دیگران که در این شهر قدم می زنند شعارها را می بینند و سخنرانی ها را می خوانند و اگر با کسی موافق بودند روی «حمایت» کلیک می کنند. حالا این فرد هر وقت حرف جدیدی بزند، حرف هایش برای تمام حامیان اش ارسال خواهد شد. علاوه بر این حامیان هر کس در اطرافش تجمع می کنند و در نتیجه تظاهرات آرام آرام شکل می گیرد.

من به عنوان یک بازیکن به سیستم وارد می شوم، یک شخصیت انتخاب می کنم یا می سازم (مثلا من این شخصیت را که تقریبا شبیه خودم است انتخاب کرده ام / شما می توانید شخصیت های فضایی یا کارتونی یا جدی انتخاب کنید – جدید:به خاطر شبهه شباهت آواتار من و بیل گیتس، آواتارم رو عوض کردم) و بعد از دادن اطلاعات پلاکارد و متن سخنرانی ام در جایی از ظهر مستقر می شوم. بعد می توانم در بقیه شهر گشت بزنم و پلاکارد دیگران را ببینم و سخنرانی هایشان را بخوانم و از هر کدام که خوشم آمد حمایت کنم تا هم در جمعیت اطرافش دیده شوم و هم تغییرات صحبت ها یا سخنرانی هایش برایم بیاید.

جالب اینجاست که من یک کد دریافت می کنم که می توانم آن را وبلاگ یا سایت یا حتی امضای ایمیلم اضافه کنم. این کد شخصیت (آواتار) من را نشان می دهد که شعاری که انتخاب کرده ام را در دست دارد و هر کس روی آن کلیک کند با صفحه ای از تظاهرات مجازی زنان مواجه می شود که من در آن در خیابان مورد نظر ایستاده ام و شعارم را در دست دارم و اطرافیانم به حرفهایم گوش می دهند. راستی من هم با علاقه هر روز یکبار به شخصیت ام سر می زنم و در خیابان های اطراف کمی می گردم تا بدانم که چند نفر در همسایگی من هستند که آن ها هم معتقد هستند اگر مردی درگذشت همسرش باید از «زمین» او ارث ببرد یا اگر ماشین به مادر حامله ای زد که جنین پسری در شکم داشت، دیه مادر نباید نصف دیه جنین اش باشد. من دائما به خیابان های شهر سر خواهم زد و با هر نفری که به حاضران در خیابان اضافه شود، دلگرمتر خواهم شد.

جالب نیست ؟ اگر جریان پیشرفت کند خیلی چیزها می شود اضافه کرد: امکان ارسال عکس دلخواه فرد، امکان تغییر مکان شخصیت ها برای برگزاری مراسم مختلف، امکان ارسال پیام برای یکدیگر، ارتباط با دیگر شهرها، راهپیمایی و … شما ایده ای ندارید ؟