دیکتاتورها دست در دست هم برای سرکوب مردم

اصولا خیلی اهل اخبار رسانه های بزرگ نیستم. اما چند روزی است که دیگه اون حداقلی رو هم دنبال نکردم. گفتم نکنه همه در این مورد ساکت باشن و صدایی به جایی نرسه. دوستم می‌گه چون شیعه‌ها در میون هستن حتما جمهوری اسلامی به اندازه کافی سر و صدا کرده ولی راستش جریان چین رو یادمه که چون با دولتش دوست بودن یک کلمه هم نگفتن از سرکوب شیعیان.

به هرحال… ظاهرا عربستان داره آماده می شه که نیروی امنیتی اش رو بفرسته برای سرکوب معترضین بحرین… اونهم در حینی که حاکم بحرین داره فیگور مذاکره می یاد. اگر نیاز دارین بیشتر بخونین، گاردین رو نگاه کنین.

مرتبط: حینی که جهانیان مشغول «چه کنیم، چه کنیم» هستن، معمر قذافی هم مشغول قتل عام معترضین است. حالا نمی دونم اگر واقعا همه رو قتل عام کرد قراره دوباره پاشه بیاد ایران در مورد مدیریت جهان با ما صحبت کنه یا نه. امیدوارم اگر نرفت ور دست بقیه دیکتاتورهای تاریخ، حداقل باهاش دشمن بمونیم بعد از این داستان‌ها.

فرود جنگنده‌های لیبی در فرودگاه مالتا

آسوشیتد پرس گزارش کرده که دو جت جنگنده نیروی هوایی لیبی در مالتا فرود اومدن. مقامات اعلام کردن که خلبان‌های این جنگنده‌ها دستور گرفته بودن تا به مخالفان دیکتاتور شلیک کنن و چون حاضر به اینکار نبودن به مالتا رفتن و اونجا فرود اومدن و تقاضای پناهندگی کردن.

تصویر بالا یکی از خلبان‌ها رو بعد از فرود در فرودگاه والتا در مالتا نشون می‌ده که داره از جت میراژ اف۱ پیدا می‌شه. برای من این تصویر عمیقا جذابه و امیدوارم بقیه دیکتاتورها هم از این صحنه‌ها درس بگیرن. می‌دونین که من طرفدار هیچ عقیده عظیمی نیستم ولی از بعضی آدم‌ها یک چیزهایی یادم مونده. مثلا از خمینی این یادمه که «پرت شدن از تقوا تدریجی است». این جمله یعنی کسی یک شبه تصمیم نمی‌گیره توی خیابون چوب بگیره دستش و به مخالفینش شوک الکتریکی بده و با گلوله هدف قرارشون بده.

طرف حساب من آدم‌هایی هست که احساس اعتقاد می‌کنن و می گن که به خاطر خدا دارن آدم‌ها رو کتک می‌زنن و بهشون شوک می‌دن و غیره و غیره. این آدم‌ها اتفاقا از مراحل بالای معنویت شروع می‌کنن، از اخلاصی که بهشون خلسه می‌ده. اما قدم به قدم شروع به پایین رفتن می‌کنن. ممکنه اول روی شکنجه چشم ببندن و احساس کنن که برای حفظ کلیت نظام لازمه. بعد شروع می‌کنن توجیه اعدام‌های دسته جمعی دهه شصت. بعد به راحتی می‌رن سراغ سرکوب آدم‌ها و بعد که آدم‌های دنبال عدالت و آزادی بیشتر شدن شروع می‌کنن به کشتنشون.

صحبت اینه که آیادر یک مرحله ممکنه این آدم‌ها برگردن به نقطه اول و خودشون رو با روز اولشون مقایسه کنن؟ ببینن کی هستن و جلوی کی ایستادن و برای چی؟ یا مثلا با خودشون فکر کنن که چه چیزی با این ایستادن منفعت دار برای خودشون، داره تقویت می شه و چه چیزی تضعیف؟ اگر چشم‌هاشون رو باز کنن ممکنه نه فقط از کارهاشون دست بکشن که اینقدر هم به شجاعت برسن که بگن اشتباه کردن و اعلام کنن که با کشتن و شکنجه، عقیده‌شون به اعتلا نمی‌رسه. اما معمولا اینطور نیست. معمولا آدم‌ها فکر می‌کنن اگر فقط یک قدم دیگه هم بردارن دیگه این زشتی‌ها تموم می‌شه ولی خب تاریخ که جلو می‌ره زشتی و زیبایی از هم بیشتر و بیشتر تفکیک می‌شن و آدم‌ها خواهی نخواهی مجبورن به دو طرف طیف حرکت کنن. شکی هم نیست که قبول کردن جنگیدن در جبهه بد، هی سخت تر می شه چون قبول این مفهوم برابر خواهد بود با از هم پاشیدن هر چیزی که طرف تا امروز براش زنده بوده و خب ترس از بی هویتی اونقدر بزرگه که آدم ترجیح می ده توی یک هویت دروغین باقی بمونه و ساختن استدلال‌های پیچیده برای توضیح اینکه چرا اینکارهای زشت رو می‌کنیم هم از قبول کردن زشت بودن، راحت‌تره.

به هرحال… عکس بالا رو نگاه کنید و کیف کنید از زیبایی‌های جهان (: کیف کنید از خلبانی که باور نکرد مردمش اجانب هستن و فریب خورده بیگانه و بدون دین و … و اگر نظر من رو بخواین، شاید هم اینها رو باور کرد ولی اونقدر باشعور بود که گفت حتی کشتن اجانب و فریب خورده و جاسوس و بی دین و … هم نه فقط اخلاقیات تبلیغ شونده توسط دیکتاتور لیبی رو اعتلا نمی‌ده، که حتی درست هم نیست.

وبسایت رییس جمهوری مصر: در حال ساخت

همونطور که همه عاقل ها می دونن، وقتی کسی شروع کنه به کشتن مردمی که بهش اعتراض دارن یعنی وقت رفتنشه. اینو حتی وب سایتش هم می گه:

مرجع: @jonjensen

توهم دیکتاتور خوب

الان دیدم که چند روز قبل جو بایدن – معاون رییس جمهور آمریکا – به شبکه پی بی اس گفته حسنی مبارک دیکتاتور نیست و به انقلاب کنندگان هم گفته که خشونت نکنن.

مطلب قبلی من هم – الان که می خونمش – یکطرفه است. بدون شک در این انقلاب / شورش هم آدم‌ها دارن کشته می‌شن و پلیس داره خشونت می کنه و تنها چیزی که من سعی کردم اونطرف بهش اشاره کنم، زیبایی‌هایی بود که توی همبستگی، انقلاب و امید هست و ابراز خوشحالی از اینکه فعلا تلاش نشده ارتش به شکل مستقیم و با کشتن آدم‌ها، شورش رو سرکوب کنه (که کار هم نخواهد کرد).

حالا… حتما لازمه که بگیم «حسنی مبارک دیکتاتور است» .. اصلا بذارین انگلیسی بگم که جو بایدن هم بفهمه.

Dear Joe Biden,
Hosni Mubarak might be your friend and you might give him $1.3billion/year in military aid to his govenment but Hosni Mubarak is a dictator, torturing people and arrests peoples with no respect to law and human rights.

البته چون ایرانی هستم لازمه فارسی هم بگم که اطرافیان هم بفهمن (: «حسنی مبارک هم دیکتاتوره. حسنی مبارک هم آدم‌ها رو بدون رعایت قانون و حقوق بشر زندانی می کنه و حسنی مبارک هم سعی می کنه – حالا با کمی مراعات چهره بین المللی اش – با شکنجه و ترسوندن و دزدیدن انتخابات، سر کار بمونه.»

این رو هم اضافه کنم که من هیچ اعتقادی به مفهوم «دیکتاتور خوب» ندارم. نه رضا خان دیکتاتور خوب بود نه حسنی مبارک. اصولا آدم خوب نمی تونه دیکتاتور بشه و هیچ سیستم دیکتاتوری هم نمی تونه خوب باشه.

درسته که رضاخان ایران رو مدرن کرد، درسته که زیرساخت‌ها رو ساخت، درسته که بدون سمبل کردن بخش عظیمی از زیرساخت‌های تهران رو ساخت (از بهترین بیمارستان‌ها تا بهترین دانشگاه‌ها تا خیابون ولی عصر و …) و درسته که راه آهنی رو کشید که الان دولت بعد از چندین دهه هنوز توی تعمیر یا گسترش هم احساس افتخار می‌کنه ولی کماکان معتقدم که چیزی به اسم دیکتاتور خوب یا حکومتی تحت عنوان دیکتاتوری خوب وجود نداره. هر دیکتاتوری فاسد می‌شه و هر سیستم غیردموکراتیک نرم‌افزار کشور رو خراب می‌کنه، حتی اگر دائما براش سخت افزار بخره.

جنگنده اف ۳۵ و جاسوسی عصر سایبر

توضیح: ترجمه یک صفحه از کتاب «جنگ سایبری» نوشته «ریچارد کلارک»

اف-۳۵ یک هواپیمای جنگنده نسل پنجم است که شرکت لاکهید مارتین در حال ساخت آن است. قرار است اف-۳۵ نیازهای نیروی دریایی، نیروی دریایی و نیروی زمینی را در قرن بیست و یکم برای حملات هوا به زمین فراهم کند و جایگزین جنگنده‌های اف ۱۶ و اف ۱۸ بشود. مهمترین مزیت اف ۳۵ نسبت به جنگده‌های نسل چهارم، ابزارهای الکترونیک پیشرفته و سلاح‌های هوشمند آن هستند. این هواپیما با باری کمتر از اعقابش بر اساس اصل «یک شلیک، یک کشته» طراحی شده که شدیدا وابسته به سیستم‌های هدفگیری الکترونیک است. ارتش آمریکا تقریبا ۲۵۰۰ فروند از این هواپیما را سفارش داده است که هزینه آن به بیش از ۳۰۰ بیلیون دلار خواهد رسید. کشورهای ناتو هم این جنگنده را سفارش داده‌اند. اف-۳۵ تا سه دهه، تفوق نظامی خریدارانش بر بقیه کشورها را تضمین خواهد کرد. ولی اگر رقبا، راهی برای هک کردن هواپیما کنند، به چالش کشیده خواهد شد.

در آوریل ۲۰۰۹، یک نفر وارد سیستم ذخیره‌سازی اطلاعات شرکت کشد و چندین ترابایت اطلاعات مرتبط با ساخت اف-۳۵ را دانلود کرد. اطلاعات دزدیده شده مربوط به طراحی هواپیما و سیستم‌های الکترونیکش بودند. البته به دلیل رمزگزاری اطلاعات پیش از خارج کردن آن، هیچ کس هیچ وقت به شکل دقیق نفهمید که دقیقا کدام بخش از اطلاعات از مرکز ذخیره اطلاعات خارج شده‌اند. به گفته مقامات پنتاگون، حساس‌ترین بخش اطلاعات دست نخورده باقی مانده‌اند. این مقامات با دقتی بالا مدعی هستند که آی.پی. دزد در چین بوده و ردپاهای به جا مانده از نفوذ، نشان دهنده نقش دولت چین در این جریان است. این اولین باری نبود که اطلاعات مربوط به اف-۳۵ هک شده. سرقت اطلاعات مربوط به اف-۳۵ از سال ۲۰۰۷ شروع شد و تا سال ۲۰۰۹ ادامه پیدا کرده است. گزارش منتشر شده در مورد آخرین هک می‌گوید که چندین ترابایت اطلاعات به سرقت رفته. برای سادگی، فرض کنیم که فقط یک ترابایت اطلاعات به سرقت رفته باشد. این برابر است با ده کپی از دانشنامه بریتانیکا. یعنی ده برابر بیشتر از ۳۲ جلد دانشنامه و ۴۴ میلیون کلمه.

اگر یک جاسوس در زمان جنگ سرد می‌خواست این حجم از اطلاعات را از سازمانی خارج کند بدون شک نیازمند یک ون بود و یک جرثقیل برای جابجا کردن اسناد. این فرد همچنین جانش را هم باید ریسک می‌کرد. ممکن بود دستگیر و کشته شود. رابرت هانسن،‌ کارمند اف.بی.آی. که از دهه ۱۹۸۰ برای شوروی و سپس روسیه جاسوسی می‌کرد، در طول دو دهه جاسوسی نزدیک یک ترابایت اطلاعات هم نشد. او یواشکی اسناد را از اف.بی.آی. خارج می‌کرد و آن‌ها را در کیسه می‌پیچید و در پارک‌های اطراف خانه‌اش در ویرجینیا می‌انداخت. کل اطلاعات خارج شده توسط هانسن، به چند صد صفحه تخمین زده می‌شود.

هانسن حالا بیست و سه ساعت از روز را در یک سلول انفرادی در کلورادو می‌گذارند. او اجازه نامه‌نویسی ندارد، نمی‌تواند بازدید کننده داشته باشد یا از تلفن استفاده کند و نگهبان‌ها تنها با فعل سوم شخص و خطاب قراردادن «زندانی» با او صحبت می‌کنند. هانسن خوش‌شانس است که زنده مانده. جاسوس‌هایی که مورد خیانت هانسن قرار گرفتند، به این خوش شانسی نبودند. حداقل سه فرد روس که در استخدام سیستم جاسوسی آمریکا بودند توسط حسن هانسن لو داده شده و توسط شوروی کشته شدند. یک نفر دیگر هم به زندان انداخته شد. در آن زمان، شغل جاسوسی برای شخص جاسوس کار بسیار خطرناکی بود. اما حالا جاسوسی یک شغل راه دور به حساب می‌آید.

جاسوس‌هایی که اطلاعات اف-۳۵ را دزدیدند، نیازی نداشتند سال‌ها منتظر استخدام شدن و ارتقاء یافتن در شرکت سازنده باشند. همینطور لازم نبود دنبال دلیلی برای خیانت آن‌ها به کشورشان جستجو شود و خطر لو رفتن، دستگیری، فرستاده شدن به زندان‌های سنگین و حتی مجازات‌های بزرگ‌تر هم به کلی در مورد آن‌ها منتفی است. اما در مقابل با اطلاعات سرقت شده توسط آن‌ها حتی ممکن است مشکلات طراحی در سیستم‌های الکترونیک اف-۳۵ کشف کرد. شاید آن‌ها بتوانند اطلاعاتی در اختیار کشورشان قرار دهند که به نیروهای نظامی آن اجازه کشف حفره‌های امنیتی در جنگنده‌های اف-۳۵ را بدهد و در اولین رویارویی، تفوق هوایی آمریکا به کلی از بین برود. کشورها آن‌ها ممکن است با قوی‌تر بودن در زمینه سایبراسپیس، در جنگ هوایی هم بر آمریکا پیروز شود. این بدترین اتفاق قابل تصور نیست. چه می‌شود اگر هکرها وقتی در کامپیوترهای طراحی بوده‌اند، در آنجا چیزی آپلود کرده باشند؟ شاید یک نرم‌افزار آپلود شده باشد که به آن‌ها اجازه بدهد هر وقت خواستند دوباره به راحتی وارد شوند؛ حتی بعد از اینکه حفره امنیتی اصلی اصلاح شد. شاید یک بمب منطقی در آنجا کار گذاشته شده باشد که کل شبکه پنتاگون را درست در لحظه حساس از کار بیاندازد. بین «جاسوسی» و «خرابکاری» تنها چند کلیک فاصله است. «آن‌ها» هر کسی که باشند، الان هم ممکن است برای جمع آوری اطلاعات بیشتر در کامپیوترهای آمریکا در حال چرخ زنی باشند. این دسترسی می‌تواند به آن‌ها امکان تخریب یا تغییر اطلاعات را بدهد. دانستن این واقعیت که روزگاری کسانی به این کامپیوتر نفوذ کرده‌اند، ممکن است در بحران بعدی باعث شود آمریکا لحظه‌ای دست نگهدارد و به خطراتی جدید فکر کند.

چوب و فلک برای حفظ آخرین پادشاهی مطلقه آفریقا

شاه موسواتی سوم. پادشاه سوازیلند، آخرین پادشاهی مطلقه آفریقا

سوازیلند تهدید کرده که فعالان طرفدار دموکراسی در کشور را شکنجه خواهد کرد تا از این طریق بتواند این آخرین پادشاهی مطلق در آفریقا را حفظ کند. فعالان اتحادیه‌ای، این تهدید را تقبیح کرده اند.

بارناباس دلامینی، نخست وزیر سوازیلند، در رسانه دولتی این کشور اعلام کرده که برای توقف دموکراسی‌خواهان در این کشور از چوب و فلک استفاده خواهد کرد. او همچنین اضافه کرده که هر کس فقط باید حواسش به سیاست‌های مربوط به کشور خودش باشد و کسی حق ندارد در کارهای کشورهای دیگر دخالت کند و دولت حق دارد با کسانی که از بیرون تحریک شده‌اند و اقلیتی هستند پر سر و صدا که مثل کودک رفتار می‌کنند و بزرگ نشده‌اند، برخورد کند.

بدون شک این حرف‌ها تا حد زیادی در همه دنیا آشنا است (: تهدید خارجی، دخالت خارجی، اقلیت، مزاحم مردم و غیره و غیره (: البته بخش‌های دیگر شاید خیلی هم آشنا نباشد. دستگیر شدگان آفریقای جنوبی می‌گویند که برای چهار ساعت بازجویی شده‌اند و بعد آن‌ها را به هتل برده‌اند تا کیفشان را جمع کنند و به کشورشان برگردند.

منبع: گاردین

پوپولیست‌ها در اینترنت

پوپولیست‌ها بودن با مردم را دوست دارند. این طبیعی است. اما چیزی که طبیعی نیست، علاقه پوپولیست‌ها است به حضور در فضای اینترنت. فضای اینترنت زمین تا آسمان با فضای فیزیکی فرق دارد. در فضای فیزیکی شما می‌توانید درها را ببندید، مخفی به جایی بروید، مردم خودتان را با اتوبوس به استقبال بیاورید و غیره اما در فضای مجازی این امکان ها محدودتر هستند. درست است که کشورهایی مثل ایران و چین آدم‌هایی دارند که با اتوبوس به فضای مجازی هم آورده می‌شوند اما در نهایت امر، اینترنت جای راحتی برای پوپولیست‌ها و سیاستمداران نیست (و احتمالا به همین دلیل است که www.ahmadinejad.ir نه فقط دیگر آپدیت نمی شود که ظاهرا به کل از اینترنت حذف شده).

این ماجرا را گفتم تا در مورد چاوز بنویسم. چاوز اخیرا تصمیم گرفته به توییتر بیاید. همان سرویسی که برای نوشتن «در همین لحظه مشغول چه کاری هستی» درست و بعدا برای چرخش اخبار و عقاید کوتاه استفاده شد و در نهایت هم به همین دلیل دشمن دانسته شدن خبر و اطلاع، به عنوان ابزار دشمن معرفی شد (: بامزه است که برادر چاوز مارکسیست هم همین ابزار را عامل دشمن دانسته بود ولی حالا خودش در آن عضو شده است.

چاوز در این لحظه ۲۶۲ هزار فالور دارد و تنها پنج نفر را فالو می‌کند و طبق آخرین اخبار هم در حال حاضر ۲۰۰ نفر را استخدام کرده تا به اکانت توییترش رسیدگی کنند و جواب سوالات را بدهند و اینجور کارها (: بامزه نیست؟ (: چرا (: در مجموع همه پوپولیست ها بامزه هستند.

توهم توطئه: از فرفر تا فارسی ۱

سال‌ها قبل، یکی از دوستان با خوندن کتاب ۱۹۸۴، می‌گفت که ظاهرا این کتاب دقیقا درباره ایران نوشته شده. چند وقت قبل هم یکی دیگه کاریکاتوری رو دیده بود مربوط به زمان شوروی سابق و با هیجان می‌گفت که ظاهرا این کاریکاتور رو دقیقا برای ما کشیدن. این اتفاقات طبیعی است چون یک مجموعه از طنز، در همه حکومت‌هایی که تلاششون برای یک شکل کردن آدم‌ها است، صادقه.

همین جریان در مورد احساس توطئه جهانی علیه ما هم صادق است. تقریبا هر چیزی که از سال‌ها قبل به وب اضافه شده و تحت عنوان «وب ۲» سعی کرده به جای مطالب مورد نظر سازندگان سایت، فقط محملی باشه برای انعکاس نظرات، عکس‌ها، خاطرات وعلاقمندی‌ها خوانندگان سایت، به عنوان دشمن شناسایی و سانسور شده. همینطوره تمام برنامه‌های هالیوود که معلم‌های دینی فکر می‌گفتند در غرب اجازه پخش ندارند و فقط برای از بین بردن ما طراحی شده‌اند و حتی سریال‌های درپیتی ولی سرگرم کننده‌ای مثل ویکتوریا که با یک دوبله درپیت از یک ماهواره درپیت پخش می‌شوند و علاقمندان خیلی خیلی پیشتری از رسانه ملی با انحصار قانونی و هزینه‌های میلیاردی پیدا می‌کنند.

آقای پروفسور حسین باهر معتقد است که اصولا این سریال ویکتوریا برای مخاطبان ایرانی و از بین بردن بنیاد خانواده آن‌ها ساخته شده و تا جایی پیش می رود که معتقد می‌شود اصولا چهره ویکتوریا برای بازنمایی مخاطب ایرانی طراحی شده (:

دوستان عزیز، دنیا دنیای تجارت است و اقتصاد و سرمایه‌داری. تمام اینها فقط و فقط به خاطر درآمد مالی درست می‌شوند و پیش می‌روند. شما هم که چپ نیستید که با سرمایه داری مخالف باشید یا سرمایه‌دارها به این خاطر با شما مخالف باشند. توجه کنید که وقتی دنبال برداشتن سوبسیدها و واگذاری شرکت‌های عمومی (متعلق به من) به دست شرکت‌های خصوصی هستید، دیگر ادعای مقابله سرمایه داری جهانی با شما مسخره است (:‌ دوستان من، ایران در حال فقیر شدن است. نه به خاطر برنج ویکتوریا و نه به خاطر سریال ویکتوریا. ایران فقیرتر و فقیرتر می‌شود، فقط و فقط به خاطر دشمن حساب شدن همه و همه – هر روز و هر روز.