اپل مشهوره به مخفی کار کردن و یکهو چیز رو کردن. این شرکت چند وقت قبل استیون لوی رو به دفاتر مرکزیاش دعوت کرده بود تا تکنولوژیهاش رو به اون نشون بده و اخباری رو درز بده که لرزه به تن حریفها بندازه؛ بخصوص در حوزه یادگیری ماشین و سیری و یادگیری عمیق.
مقاله نهایی که در سایت لوی منتشر شد به چیزهای جالبی پرداخته بود مثل استفاده از یادگیری عمیق برای بهبود تشخیص صدای سیری و درک اون از زبان طبیعی ولی یک چیز بیشتر از همه توش مشهود بود: عقب موندن اپل از فیسبوک و گوگل – تازه در مقایسه با تکنولوژیهایی که فیسبوک و گوگل هر هفته آزاد اعلامشون میکنن تا مشارکت نسبت بهشون بالاتر بره.
مشکل اصلی اپل ظاهرا عدم توانایی در جذب «بهترینها»ی بازار کار این حوزه است. همونطور که مقاله بلومبرگ هم اشاره میکنه، مخفی کاری داخلی اپل در مورد پروژههاش برای دانشمندها یک ترن آف جدی است. برای مثال سال گذشته در بزرگترین کنفرانس هوش مصنوعی سال، کسانی که توی گوگل، مایکروسافت و آیبیام کار میکردن سخنرانهای پر مخاطبی بودن که مقالههای علمی مهمی رو هم در حوزه کاریشون چاپ میکنن ولی توی همین کنفرانس کسانی که از طرف اپل شرکت کرده بودن، تا وقتی که مستقیم خطابشون نمیکردین و نمیپرسیدین «از کجا هستین؟» نمیگفتن که از اپل اومدن؛ چه برسه به ارائه مقاله.
مشخصا شما اگر یک دانشمند یا محقق باشین دوست دارین در حوزه کاری خودتون مقاله منتشر کنین تا اسم و رسم و شهرتی در حوزه خودتون به هم بزنین و به همین دلیل هم هست که تاپ تلنتها (بهترین استعدادها؟) تلاششون رو میکنن تا در مراکز تحقیق و توسعه شرکتهای بزرگ کار کنن. معلومه که اگر در مراکز تحقیق و توسعه یکی از شرکتهای بزرگ کار کنین، یک آدم دیگه بهتون حقوق و وسایل میده تا علم رو پیش ببرین و خودتون هم مشهور بشین؛ به جز حالتی که این مرکز اپل باشه. اگر در اپل کار کنین اجازه چاپ مقاله ندارین و در محیطی مخفی کار می کنین تا محصولی دو سه سال دیگه به بازار عرضه بشه و این مطلوب اکثر آدمهای علمی نیست.
این مساله برای وضعیت ایران هم میتونه صادق باشه. تا جایی که من دیدم شرکتهایی که اسم و رسم بهتری در جامعه بازمتن دارن امکان بسیار بهتری برای جذب استعدادهای در حال رشد یا افراد متخصص در حوزه دارن و اگر روند چاپ خروجیهای واقعی کارها در شرکت ها عملیاتی بشه، احتمالا پیوند ناموجود بین علم و صنعت کم کم ممکنه کمی هویدا تر بشه.
یک نکته برای دولت: منظورم این نیست که شما بیاین یک قانون زور کنین که شرکت های دانش بنیان باید سالی دو تا مقاله ISI هم چاپ کنن! اگر میخواین کار مثبتی بکنین قوانین نظارت و کنترل و جهت دهی و مسیربخش و هدفساز و .. رو کم و کمتر کنین.
و بعد اجراش کنین یا مثل من اون رو یک جایی بذارین و به کرون اضافه اش کنین که هر چهار ساعت یکبار اجرا بشه. مثلا اگر در دایرکتوری bin در خونه خودتون کپی کرده باشین، چنین چیزی:
و البته معلومه که کپی پیست اینها جواب دقیق نیست و فقط راهنما هستن. اگر باهاشون مشکل دارین دوره ال پی آی سی و بخصوص بخش کرون رو ببینین.
این اسکریپت نیازمند curl است که باید نصب بشه و همینطور از تظیمات gsettings استفاده می کنه که توی اوبونتو و بعضی لینوکس ها جواب می ده. در لینوکس ها یا میزکارهای دیگه با می تغییر می تونین نتیجه بگیرین. مثلا این اسکریپت فایل های عکس رو توی Pictures/BingDesktopImages میریزه و توی کی دی ای می ونین بگین هر ساعت یک عکس اتفاقی از اون دایرکتوری نشون بده.
یا هیجانات اخیر! موتور جستجوی مایکروسافت بینگ یک ابتکار جالب زده. اگر توی بینگ به دنبال عبارات مرسوم برنامه نویسی مثلا «آرایههای پایتون» یا «کوییک سرچ سی» جستجو کنین، یک باکس باز می شه که نه فقط کد رو نشون می ده که حتی میتونه اجرا هم بکنه!
در این سیستم حتی می تونین از اون گوشه بالا زبون رو عوض کنین و نتیجه رو به زبون های دیگه ببینین یا حتی کد رو عوض کنین و بازم اجراش کنین. اینکار با کمک هکر رنک انجام شده و توی تست هایی که من کردم، در مورد خیلی چیزها هنوز جواب نداره و ما هنوز باید به سراغ استک اورفلو بریم اما به هرحال تلاش بسیار جالبی است و در کنار امتیاز دادن به آدم ها به خاطر سرچ و امکان تبدیل امتیاز به جوایز مختلف، شاید گروههای بیشتری رو جذب این موتور جستجو که به نظرم بیشتر از موتور جستجو به یک دستیار هوشمند تبدیل خواهد شد بکنه.
اگر مطالب من رو دنبال کنین یا رادیوگیک می دونین که هر بار حرف از ویندوز شده من گفتهام که یکی از مهمترین قدمهای پیشرفت ویندوز می تونه اضافه کردن دستورات فوق العاده خط فرمان گنو/لینوکس به ویندوز باشه. همین حرف دقیقا وقتی تکرار می شد که من مطالب چرا گنو/لینوکس رو دوست دارم رو مینوشتم و حواسمون بود که هفتاد هشتاد درصد کارهایی که می کنم در واقع مربوط به دستورات شل و گنو است.
امکان اضافه کردن این برنامهها به ویندوز از طریق پروژه های جانبی مثل سیگ وین بوده ولی حالا خبر فوق العاده برای دنیای ویندوز اینه که مایکروسافت اعلام کرده در آینده نزدیک پوسته خط فرمان اصلی لینوکس یعنی بش و دستورات و حتی پشتیبانی از باینری های اوبونتو رو به ویندوز ۱۰ اضافه خواهد کرد. اگر این اتفاق بیافته عملا ویندوز بالاخره دارای حجم عظیمی از برنامههای مفید خط فرمان می شه که نبودشون شدیدا هر آدم حرفه ای که نیاز به ssh، rsync، grep، … داشته باشه رو آزار میداده.
لازمه یادآوری کنم که یکی از مزیت های عظیم سیستم های مک OSX به ویندوز، داشتن همین دستورات در خط فرمان بوده که باعث می شده افرادی با نیازمندی های فنی بتونن ازش استفاده کنن. حالا ویندوز هم می خواد از قافله عقب نمونه. این احتمالا جذابترین خبر در مورد ویندوز در سال ۹۵ خواهد بود.
هکرهای جهان در این شماره متحد می شن تا انسان ها رو در آخرین سنگر بازیهای فکریشون شکست بدن. مادر این شماره بین آدم ها پول مجانی پخش می کنیم تا ببینیم چه اتفاقی برای آرمان هامون می افته. گیکهای تراز نوین از این شماره استقابل خواهند کرد و تنبلها راحتتر از همیشه در صندلیهاشون فرو خواهند رفت!
خبر نیست در واقع… نکته اینه که حالا کلش آو کلنز با ای پی آی بخشی از اطلاعات مثل سرزمین ها و … رو به برنامه نویس ها می ده. توضیحت خودم در مورد کلش، ارزش ای پی آی با اشاره به فیسبوک در مقابل اورکات، یک مثال مثلا سه بعدی سازی محیط و در نهایت یادآوری ایرانی ها.
ناسا اعلام کرده که لپ تاپ هایی که به شکل روزمره توسط فضانوردهای حاضر در ایستگاه فضایی استفاده می شن رو به لینوکس مهاجرت خواهد داد تا ساپورت فنی اونها راحتتر بشه و بدون دردسر بشه از راه دور مشکلاتشون رو برطرف کرد. به طور دقیق تر گفته شده که «ما کارها رو از ویندوز به لینوکس مهاجرت رو می دیم چون سیستم عاملی لازمه که پایدار و قابل اتکا باشه – چیزی که خودمون روش کنترل داشته باشیم و اگر لازم شد پچ بشه، تنظیم بشه یا سازگار بشه بتونیم خودمون اینکار رو بکنیم». این سوییچ از طریق درخواست آموزش از موسسه لینوکس اتفاق خواهد افتاد و انتظار می ره در کارکرد روزمره برنامه ها تغییری توسط فضانوردها حس نشه. سیستم عاملی که قراره استفاده بشه احتمالا دبیان ۶ خواهد بود تا هیچ مشکلی در پایداری دیده نشه. همچنین ربات انسان نمای آر۲ هم که از لینوکس استفاده می کنه توسط همین شرکت ساپورت خواهد شد.
برندان ایچ یا چنین اسمی، مخترع جاوا اسکریپت است. زبانی که الان حق داریم پر کاربردترین زبان جهان بدونیمش. این آدم همچنین موسس موزیلا است که تونست به سلطه مایکروسافت در براوزرها خاتمه بده و حالا شرکت Brave رو تاسیس کرده تا به جنگ حریف بعدی بره: تبلیغات. ایده بریو اینه که براوزری فوق العاده بنویسه که اد ها رو بلاک کنه و به جاشون چی بذاره؟ عکس گربه؟ نخیر.. تبلیغات !! (: اما روش کار این براوزر فرق می کنه. این براوزر به حقوق شما احترام می ذاره و شما رو تعقیب نمی کنه و اطلاعات نمی دزده و درآمدش از کجا می یاد؟ تبلیغ دهنده ها که می خوان شما حین گشت و گذار در وب، تبلغیات اونها رو به جای تبلغیات سایت ها ببینین! آیا سایت هایی که با تبلیغ زنده هستن ضرر می کنن؟ خیر! ۵۵٪ درآمد تبلیغات به تولید کننده محتوا می رسه. این مکانیزم کمی عجیبه… خوشبختانه قراره براوزر کاملا آزاد باشه و در نتیجه می شه بررسی کرد که واقعا مواظب پرایوسی ما هست یا نه ولی پول در آوردن از طریق قطع کردن پول درآوردن بقیه کاری است که معمولا منجر به دردسر می شه و اتفاقا ایچ این تجربه رو قبلا هم داشته.
کی فکر می کرد ما از خبرگزاری … نه در مورد خبرگزاری … خبر داشته باشیم؟
در قهوهخانه ویکیپدیا با خبر شدم که آژانس خبری … پروانه انتشار عکسهاش رو به CC by 4.0 تغییر داده که با استقبال مدیران باسابقه ویکیپدیای فارسی هم همراه بود.
اخبار مختلفی می یاد که توشون گوگل و فیسبوک دارن دیتاسنترهاشون رو به کشورهای سردسیر منتقل می کنن تا خنک نگه داشتنشون هزینه کمتری داشته باشه ولی ظاهرا روش مایکروسافت چیز دیگه ای است: انتقال سرورها یا در واقع دیتاسنترها به داخل آب. یعنی آب اقیانوس. مایکروسافت می گه که ۵۰٪ جمعیت در نزدیکی سواحل زندگی می کنن و به همین خاطر پروژه ناتیک که فعلا در سطح تحقیقاتی است اولین دیتاسرور خودش رو به داخل اقیانوس انداخته. این کپسول حدود ۱۰۰ تا سنسور مختلف داره تا همه چیزش رو زیر نظر بگیرن و ۱۰۵ روز هم فعال بوده و حالا داره اطلاعاتش رو تحلیل می کنن. پنج تا چیز رو که در نظر بگیرین این مساله خیلی منطقی به نظر می یاد: ۱- یکی از بزرگترین هزینه های دیتاسنترها، هزینه خنک کردن است – گفته می شه تقریبا ۳٪ کل برق جهان در دیتاسنترها مصرف می شه ۲- نیمی از جمعیت کل جهان در کنار ساحل ها زندگی می کنن ۳- با این روش زمان ساخت یک دیتاسنتر از ۲ سال به ۹۰ روز می رسه و ۵- انرژی تجدید شونده بیشتری قابل استفاده می شه و در نهایت اینکار با طبیعت سازگارتره. البته اشکالاتی مثل سخت شدن تعمیرات و تغییرات، خورندگی آب، تغییرات محیط زیست دریایی و غیره هم مشکلاتی هستن که انتظار می ره بشه حلشون کرد.
دانشمندهای لیگو اولین مشاهدههای امواج گرانش رو انجام دادن
امواج گرانشی از مدت ها پیش پیش بینی شده بودن، توسط انیشتین و حالا .. اولین مشاهدات می گه این امواج واقعا وجود دارن. الان ۱.۳ میلیارد سال از زمانی که دو تا سیاهچاله با هم ترکیب شدن و این امواج رو درست کردن می گذره و ما در کره زمین در ماه سپتامبر ۲۰۱۵ این امواج رو دریافت کردیم. این اولین نمونه از امواج گرانشی است که ما تونستیم بسنجیم. این یک پیشرفت عظیم علمی است و پنجره ای به دنیایی جدید بازی می کنه. سیگنال دیده شده بسیار نزدیک به چیزی است که انیشتین پیش بینی کرده بود. انتظار نداشته باشین یک ادمین لینوکس بیشتر از این بتونه توضیح بده. اگر فیزیکدان خوبی هستی به jadijadi روی جیمیل خبر بدین که در قسمت بعدی توضیحش بدین به شنوندگان.
یک بار دیگه آژیر قرمز میز امنیت ناسا به صدا در اومد. اینبار انان سک که قبلا هم ناسا رو هک کرده بودن مسوول بودن. اونها ۲۷۶ گیگابایت اطلاعات منتشر کردن که توش ۶۳۱ ویدئو از رادارهای هواپیما و هواشناسی، ۲۱۴۳ لاگ پروازی و ۲۴۱۴ مورد اطلاعات شخصی کارمندان ناسا است. این گروه توی مقاله اش که در مجله خودش زاین منتشر کرده مدعی است این حمله بسیار وسیع بوده و از طریق ویروسی به اسم گونزی اتفاق افتاده. این ویروس به اونها دسترسی روی یک کامپیوتر رو داده و بعد در ۰.۳۲ ثانیه پسورد ادمین کامپیوتر دوم کشف شده– با بروت فورس! وارد شدن به NAS ناسا به اونها این حجم از اطلاعات رو داده و اطلاعات مهمتری در مورد شیوه کنترل هواپیماهای بدون سرنشین و در نهایت اونها تلاش کردن با mitma مسیر پرواز یک درون ۲۲۲ میلیون دلاری رو تغییر بدن و اون رو در اقیانوس پاسیفیک غرق کنن! این مسیر غیرعادی پرواز توسط یکی از مسوولین امنیتی دیده شده و بقیه ماجرا قابل حدسه.
از وقتی که سیری معرفی شد، بعضی ها شروع کردن ازش سوالاتی رو پرسیدن که در حالت عادی روشون نمی شد از یک خانم بپرسن. بعضی ها حتی پیش تر رفتن و ازش تقاضاهای نامناسب داشتن. وقتی می گم نامناسب.. حالا بذارین تفسیرش رو آخر می گم… نویسنده های دستیار صوتی مایکروسافت یعنی کورتانا هم می دونستن که با چنین چیزی روبرو خواهند بود. به گفته دبورا هریسون که یکی از هشت نفری است که کورتانا رو نوشته می گه شیوه برخورد مردم با دستیارهای صوتی متفاوت است. گاهی خیلی جدی به عنوان یک نرم افزار باهاش کار می کنن، گاهی به عنوان یک خانم باهاش برخورد می کنن، گاهی به عنوان یک دوست و گاهی هم زننده و گاهی هم خصوصی. اون می گه کورتانا برنامه ریزی شده تا جلوی برخورد بد آدم ها باهاش معذرت خواهی نکنه و اجازه نده باهاش به شکل یک فرودست حرف بزنن و اونم قبول کنه. اون جواب سوال های غیر معمول رو با نزاکتی می ده که باعث می شه رفتار گسترش پیدا نکنه. شاید براتون جالب باشه که بعضی شرکت های دیگه که دستیارهای هوشمند درست می کنن رفتارهای مشابه و حتی عجیبتری رو گفتن. مثلا x.ai که یک ربات برنامه ریزی جلسه است گاهی ویسکی و گل و هدیه های دیگه برای خودش سفارش می ده تا به دیت دعوت می شه! توضیح خودم در مورد آزار و هوش مصنوعی و روابط انسانی و لزوم بیرون رفتن گیک ها !
بازی ها میدون رقابت خوبی هستن برای سنجش وضعیت «هوش» ماشین ها در مقابل آدم ها. نوشتن یک برنامه که در چکرز برنده بشه برای من و شما هم ممکنه عملی باشه، نوشتن برنامه ای که شطرنج رو بهتر از یک قهرمان کشوری بازی کنه اما بسیار سخته و نوشتن بازی ای که توی گو برنده بشه تا مدتی پیش غیرممکن. گو یک بازی است که با مهره و تخته بازی می شه. کمی شبیه شطرنج، بیشتر شبیه چکرز ولی بسیار پیچیده تر از هر دوی اینها. البته این که گفتم منظور یک برنده شدن در مقابل یک بازیکن متوسط است. بذارین درست بگم! اولین بار در ۱۹۹۴ تونستیم برنامه ای بنویسیم که در چکرز از قهرمان جهان ببره، در ۱۹۹۷ دیپ بلو تونست قهرمان شطرنج جهان (ذکر خیر کاسپارف) رو ببره و در ۲۰۱۱ واتسن ای بی ام تونست در ژئوپاردی برنده بشه. اما پیش بینی ها می گفت حداقل ده سال دیگه باید بگذره تا یک برنامه گو بتونه قهرمان آدم ها رو شکست بده.. اما خب گوگل به پیش بینی ها عمل نمی کنه… هفته گذشته یک سیستم متشکل از دو تا شبکه عصبی تونست قهرمان گو جهان رو شکست بده و تاریخ ساز بشه! جالبه که این سبک بازی کاملا متفاوت از بازی دیپ بلو است. در واقع دیپ بلو که قهرمان شطرنج شد هزاران برابر بیشتر از آلفا گو به موقعیت ها فکر می کرد ولی سبک بازی آلفا گو چیز دیگه ای است. در آلفا گو یک درخت جستجوی مونت کارلو سعی می کنه بازی های آینده رو ببینه و یک شبکه عصبی بهش می گه کدوم خط ها بهتر هستن. این شبکه عصبی از بررسی ۳۰ میلیون حرکت در بازی قهرمان های انسانی که قبلا با همدیگه بازی کردن یاد گرفته و می تونه حرکت آدمها در شرایط فعلی صفحه رو در ۵۷ درصد مواقع به درستی پیش بینی کنه.
حالا تا اینجا آلفا گو می تونسته به خوبی حدس بزنه که یک آدم چطوری بازی می کنه ولی این برای بردن کافی نیست. یک شبکه عصبی دیگه که هزاران بازی رو با خودش انجام می ده سعی می کنه استراتژی ها و تاکتیکهای جدیدی کشف کنه که باعث برد برنامه در مقابل انسان ها بشن. چیزی که بهش «یادگیری تقویت شونده» می گیم. چنین کاری سابقا غیر ممکن دونسته می شد ولی حالا با استفاده از پلتفرم عظیم گوگل کلاود، تنسور فلو و محاسبات جی پی یو ممکن شده.
لازمه اصلاح کنم که در حال حاضر آلفا گو فقط تونسته قهرمان چند دوره اروپا رو ببره و بازی با لی سدول که قهرمان بلامنازغ جهان است مدتی دیگه برگزار خواهد شد – لی گفته افتخار می کنه که به این بازی دعوت شده و مطمئنه توی این بازی پیروز می شه.
شاید براتون بحث استارتاپی هم جالب باشه… حرفهای خودم در مورد خریدن استارتاپی که قبلا از بازی نگاه کردن، یاد می گرفت بازی کنه.
انکوباتور واقعی سیلیکون ولی و تحقیق در مورد حق داشتن پول
هیچ انسانی نباید گرسنه باشه، همه باید حق درمان داشته باشن، همه باید حق تحصیل داشته باشن و همه باید یک سقف و امکان حرکت در کشور رو داشته باشن. اینها حداقل هر جامعه سالمه و اکثر کشورهای معقول این حقوق رو مستقل از میزان درآمد و شغل و وضعیت شما به رسمیت میشناسن. کشورهای سوسیال دموکرات مثل سوئد نروژ و خیلی از درست و حسابی های دیگه اصولا میگن دارن تلاش می کنن که این حقوق همیشه برای همه حفظ بشه.. هرچند که این حوالی همه چیز هی داره خصوصی تر می شه و اگر پول نداشته باشین… حالا که بحث اینطوری شد ماجرای انکوباتورها رو هم یه تذکری بدیم. انکوباتورها جایی هستن که با کمی پول و کمی هدایت سعی می کنن ایده شما رشد کنه و بتونه روی پای خودشون بایسته. یکی از انکوباتورهای مشهور دنیا Y Combinatior است که ازش ردیت و دراپ باکس و ایر بی اند بی اومدن بیرون و حالا داره یک آزمایش جالب ترتیب می ده: دادن پول «مجانی» به آدم ها و نتیجه رو دیدن. در واقع ایده به سینگولاریتی نزدیکه و آدم هایی مثل اندرسن و پیتر دیامندیس توش نقش دارن. بحث اینه که اگر در آینده ربات ها ثروت تولید کنن و نیازی به حضور ما برای تولید پول نباشه چی می شه؟ شکل خیلی ساده اش اینه که اگر شما بدون هیچ تلاشی به اندازه کافی پول بگیرین ، زندگیتون چه تغییری میکنه؟ این یکی از خطرات «یک آینده خوشحال که روبات ها توش کار می کنن و ما بیکاریم» است! آیا در اون شرایط صبح تا شب لم میدیم رو مبل تلویزیون می بینیم و می شیم مثل آدم های توی کارتون وال ای؟ یا منظم و با حوصله کارهای خلاق می کنیم و پیانو می زنیم و ویدئوی ترویجی درست می کنیم و برای تفریح برنامه می نویسیم؟ مدیر عامل وای کامبینیتور (سم آلتمن) می خواد این رو در یک تحقیق پنج ساله که توش مقدار کافی پول به ۳۰۰ نفر آدم داده خواهد شد آزمایش کنه. فعلا دنبال یک محقق هستن که بتونه این برنامه پنج ساله رو مدیریت کنه (اگر دنبال داوطلب می گردن من داوطلبم پنج سال پول بگیرم کار نکنم ها!). آلتمن می گه «ما می خواهیم بدانیم این ماجرا چه تاثیری روی زندگی آدم ها، شادی و احساس پیروزی آنان خواهد داشت و ایا باعث خواهد شد به سراغ تولید ثروت و هنر بروند یا نه». بعضی مخالفان مدعی هستند که اطمینان از داشتن پول کافی باعث تنبلی می شود ولی در مقابل افراد خوشبین می گویند که نداشتن دغدغه زندگی روزمره، توانایی های نهفته و سرکوب شده انسان ها را شکوفا کرده، باعث میشود انسان ها خلاقیت های خود را به بهترین شکل بروز دهند. لحنم چرا ادبی شد؟! جالب اینه که در همین دوره چهار تا شهر توی هلند هم دارن سعی می کنن تجربه مشابهی راه بندازن و حتی توی سوییس ایده ای هست که کل کشور رو به این سیستم سوییچ کنن که هر کس به پول کافی دسترسی داشته باشه و از این طریق کشوری بهتر بسازه.
تبریک و تقبیح
تقبیحی داریم برای فرهنگستان مهمل که همینجوری لغت کامپیوتری بی معنی می ده بیرون.. و از اون بدتر اشتباه، مثلا «رخنه گر» برای «هکر» اشتباهه یا «ناف» به جای «هاب» به درد نخور و «پرده» به جای «اسکرین» اشتباه و «ثبت ورود» به جای «log on» اشتباه و در مواردی هم مثلا برای انیپوت از درونداد استفاده شده که خب «ورودی» هم درسته هم کاملا جا افتاده. تقبیح دوم برای تد کروز است، سناتور آمریکایی که گفته بی طرفی شبکه همون اوباما کر برای اینترنت است و اینترنت نباید با سرعت دولت حرکت کنه. یا کلا نفهمیده بی طرفی شبکه چیه یا دریافت کمک مالی عظیم از لابیهای تلکام باعث شده اینو توییت کنه. من و شما باید بدونیم که شبکه اینترنت باید نسبت به اینکه دیتای چه کسی داره توش جابجا می شه بی طرف باشه، مثل یک لوله کشی و قرار نیست دولت یا آی اس پی یک سایت رو ببندن یا یکی دیگه رو کند کنن یا هزینه یکی دیگه رو بیشتر از اون یکی بگیرن. بازم تقبیح؟ برای دیکتاتور کره شمالی که از مک استفاده می کنه ولی مردمش حق ندارن از کامپیوتر استفاده کنن و اینترنت براشون سانسور که نه، قطعه کاملا. تبریک به شرکت دابلرز روبوتیکز که ربات هایی برای روم سرویس هتل ها و مستخدمی بیمارستان ها می سازه.
نامه ها
بخش آخر
موسیقی
برای موسیقی آخر از کاوه آفاق آهنگ عطر تو رو پخش می کنیم که تقدیم یم شده به سیما.. از طرف… احسان. ولنتاین مبارک
همین چند ماه قبل بود که مایکروسافت اعلام کرد با لینوکس دوست است و فکر کنم توی رادیو گیک ازش حرف زدیم. همچنین کلی خبر داشتیم مثل توسعه سیستم لینوکسی برای آژر و استفاده از اوبونتو برای سرویسهای بیگ دیتا در مایکروسافت.
حالا یک هکر ویندوزی به اسم مستعار walkingCat خبر عجیبی رو منتشر کرده:
ظاهرا ویندوز ۱۰ بیلد ۱۴۲۵۱ داره از بخشی از پروژه آستوریا استفاده میکنه که قراره بوده به شکل یک پل رابط، امکان اجرای برنامههای اندروید روی ویندوز رو فراهم کنه. فایلهای این پروژه به شکل ADss.sys هستن در حالی که فایلهای کشف شده هم اسمهایی به شکل LXss.sys دارن که میتونه اشاره ای نزدیک به یک جور پل رابط با لینوکس باشه.
مطمئنا هنوز کسی جواب دقیق رو نداره که ماجرا چی است و به احتمال خیلی زیاد مایکروسافت به سرعت در این مورد موضع نخواهد گرفت ولی کلیت پروسه احتمالا نگاهی اتفاقی و زود هنگام است به ایده «سیسیتم عامل جهانی» مایکروسافت که قراره روی همه دیواسها اجرا بشه و به احتمال زیاد مایکروسافت دوست داره بتونه باهاش طیف وسیعی از نرم افزارهای آی او اس تا لینوکس و ویندوز و اندروید رو اجرا کنه.
بابلیها و سومریهایی است در ۵۵۰۰ سال قبل سیستم سگزادسیمال (شصت شصتی) رو پایه گذاشتن و باعث شدن دقیقه ما شصت ثانیه داشته باشه و معتقد باشیم سر یک جغد صد و هشتاد در جه میچرخه. در شماره شصتم رادیو گیک، برای کمتر از یکساعت که بهش می گیم شصت دقیقه، مهمان رادیویی هستیم که یادآور ارتباط عمیق جامعه، سیاست و تکنولوژی است! در رادیو گیک، گیک بودن شرط لازمه، شریف بودن و عاشق بودن بودن شرط کافی! گیکهای جهان، متحد بشین که جهان نیاز به درک شدن و تغییر کردن داره!
اگر به شما بگن می تونین با تلفن وضعیت شنوایی خودتون رو بسنجین، حتما به یک اپ فکر می کنین. من هم همینطور. ولی یک آدم باحال اومده یک خط تلفن از این هوشمندها گرفته که در مقابل هر تماس ۵دلار از زنگ زننده کم می کنه و در مقابل با پخش کردن یکسری صدا و گرفتن فیدبک به شکل کلیدهای یک و دو میزان شنوایی رو تشخیص بده. [توضیحات خودم و ماجرای اون ضد اسپم]
وقتی فیسبوک شرکت اوکولوس رو خرید همه ناراضی بودن. مردم منتظر عرضه یک عینک عالی واقعیت مجازی بودن که غول دنیای اینترنت اومد و خریدش. حالا اعلام شده که هدست اول به قیمت ششصد دلار فروخته خواهد شد. البته احتمالا خیلی بیشتر از این قیمت رو باید برای استفاده واقعی ازش بدیم: پی سی و نرم افزار هم لازمه. از هفته بعد باید تو اینترنت دنبال تلاش ها برای نمایش دو بعدی چیزی باشیم که این دستگاه به شکل سه بعدی تولید می کنه. تا اون موقع بهتره من و شما که تو کار پول نیستیم، بریم سراغ گوگل کارد بورد و با هزینه خیلی خیلی کمتر برای خودمون یک عینک واقعیت مجازی بسازیم که بدونیم چه خبره. اگر باهاش آشنا نیستین، حتما سرچ کنین.
به جان فیلان و بهمان اتفاقی شدن این دو تا خبر! از گوگل کاردبرد گفتیم [توضیحات خودم]. حالا یکسری جراح که لازم بود روی قلب یک بچه که با یک ریه و قلب مشکل دار متولد شده بود جراحی انجام بدن، یک مشکل داشتن. شرایط خاص بچه پیچیده و نامرسوم بود و تصاویر دو بعدی معمول هم به اندازه کافی گویا نبودن تا بشه باهاشون قبل از باز کردن بدن، عملیات رو مرور کرد. این وسط یک دکتر با گوگل کاردبرد ۲۰ دلاری تصاویر دو بعدی ام آر آی رو به یک مدل سه بعدی تبدیل کرد و به دکترها اجازه داد تا قبل از باز کردن بدن، در این تصاویر حرکت کنن و از همه طرف وضعیت قلب و ناسازگاری اش رو بررسی کنن و تصمیم بگیرن از کجا باید برش بزنن و بدوزن و بقیه کارهای دکتری. عمل هفت ساعت طول کشید و موفقیت آمیز بود. [توضیحات خودم در مورد اولین تجربه کار حرفه ای در ۱۶ سالگی].
این هفته سی.ای.اس بوده و کلی خبر در مورد ماشینها.. یا بهتر بگیم خودروها که البته این روزها خیلی بهتر می شه بهشون گفت «خودرو» چون قبلا خودشون نمی رفتن! شورلت بولت رو معرفی کرده، فولکس واگن باد-ای رو و بقیه چیزهای دیگه رو. اما تسلا این وسط خط خودش رومی ده و اهل نمایشگاه و اینها نیست و به جاش یک آپدیت روی خودروها داده! فکر کنین چه حالی می ده خودروتون بهتون بگه که ورژن هفت و یک فرم ور اومده و نصب شده یک فیچر جدید هم اضافه کرده: پارک خودکار نسخه بتا! دقت کنین که تسلا خودروی خودراننده نیست و خودروی برقی اسپرت باحال است و حالا ظاهرا داره یک جینگول های خودراننده هم میزنه. از نظر قانونی این نسخه هنوز فقط اجازه داره خودرو توی گاراژ شخصی شما پارک کنه یا از اون بیرون بیاره و بعد کنترل رو به راننده بسپره و هنوز امکان پارک دوبل هم نداره! هرچند که ما هم امکان پارک دوبل چندانی نداریم. اگر شد فرم ور ما رو هم آپگرید کنن خیلی خوب می شه… اوه اینم بگم که پارک دوبل تسلا خیلی راحتتر است و فرمون و اینها رو خودش می چرخونه و راننده فقط کافیه ترمز رو کنترل کنه.
انتشار کد هوش مصنوعی بایدو
در هفته های قبل کلی خبر منتشر شدن آزاد کدهای هوش مصنوعی داشتیم – به طور خاص از فیسبوک و گوگل و بایدو هم خواسته عقب نمونه. بایدو در خبری خلاصه هفته قبل اعلام کرد که کدهای دیپ لرنینگش رو منتشر می کنه ۰ کدهایی که اجازه دادن تا حالا سیستم های هوش مصنوعی این شرکت چندان عقبتر از گوگل نباشن. باید منتظر بود و واقعا دید چه چیزی منتشر می شه. تنسر فلوی گوگل که با انتقادهای زیادی روبرو است. در همین هفته هم یاهو حجم عظیمی از دیتاها رو برای دانشمندان منتشر کرده. دیتاستهای فوق العاده بزرگ که می تونن توی یادگیری ماشینی کمک بزرگی باشه. ایول به همه این شرکت ها که درک می کنن به اشترا ک گذاشتن روش پیشرفت است.
بالاخره بعد از مدت ها بحث، دولت هلند به شکل رسمی اعلام کرد که مخالف حضور درهای عقبی در نرم افزارها است. این متن توسط وزارت امنیت و عدالت منتشر شده می گه «دولت اعتقاد دارد که در حال حاضر اتخاذ تصمیمات محدود کننده برای توزیع و توسعه و دسترسی به ابزارهای رمزنگاری در هلند مناسب نیست» این گزارش اینقدر پیش رفته که دقیقا نتیجه اش رو شفاف اعلام می کنه «معرفی کردن تکنولوژی هایی که به دولت و افراد قانونی دسترسی به اطلاعات رمزنگاری شده را فراهم کند، این رمزنگاری را در مقابل افراد بدنیت و جنایتکاران نیز ضربه پذیر خواهد کرد». این گزارش بعد از خبر هفته گذشته که می گفت دولت هلند یک کمک مالی نیم میلیون یورویی به بنیاد اوپن اس اس ال می کنه، خبر خیلی خوبی بود و نکته مثبتی برای کشور فهیم هلند. و البته در آخرین روز ضبط فرانسه هم همین قانون رو تصویب اونوقت… من.. تو اینجایی که همه هم سن هام مریضن و حسم رو الکی از بغلی می گیرم… نمی خوام مثل…
در دورانی که ماشین ها دارن خودکار می شن، ماکروفرها دارن هوشمند می شن و احتمالا قراره اجاق گازها با ما حرف بزنن اینتل داره تلاش می کنه که لباس ها هم از قافله عقب نمونن. البته خوب نگفتم. در واقع اینتل داره سعی می کنه کامپیوترهایی بسازه که ما بتونیم بپوشیمشون. مثلا کوری یک کامپیوتر ریز در حد و اندازه یک دگمه لباس است که می شه همیشه همراه شما باشه. این کامپیوتر یک ژیروسکوپ، سرعت سنج و بلوتوث داره و انواع فعالیت های فیزیکی رو تشخیص می ده. در حال حاضر این تیپ چیزها برای ورزش استفاده می شن ولی رقابت فقط سر ورزش نخواهد بود و خیلی زود همه یک کامپیوتر همراه خواهیم داشت که انواع چیزهای اطراف و راه دور رو کنترل می کنه و به ما خبر می ده (شاید در مراحل ابتدایی مثل یک رابط با گوشی یا لپ تاپمون) و احتمالا به چیزهایی مثل کفش یا کمربند یا عینک وصل خواهند بود تا تقریبا همیشه با صاحبشون باشن.
حملات هکری و جنگ های هکری خیلی پیچیده هستن [کمی توضیح]. ما ماجراهای استاکس نت رو داشتیم و همچنین در همین دوره خبر ادعای نفوذ هکرهایی از ایران به یک سد در آمریکا. اما اوج ماجرا این بود که یک بدافزار در هفته گذشته تونست توی اوکراین موجب قطع برق بشه و صدها هزار خونه رو به تاریکی فرو ببره. محققینی که بدافزار رو بررسی کردن می گن «تاثیرات مخرب» داشته و تونسته سه تا از مراکز توزیع برق رو به طور کامل از کار بندازه و برق رو قطع کنه. اگر این تایید بشه (که خب از نظر ما شده) این اولین حمله مستقیم نرم افزاری به منظور قطع برق گسترده است. این بدافزار به اسم «انرژی سیاه» اولین بار در ۲۰۰۷ کشف شد و سه بار با آپدیت های مختلف برگشت تا بالاخره امسال به نیت پلیدش دست پیدا کرد. محققین گفتن که این برنامه یک ریموت شل هم به حمله کننده ها داده بوده.
ما دائما در مورد هوش مصنوعی خبرداریم ولی آیا هوش مصنوعی میتونه مشکلات واقعی و بزرگ ما رو هم حل کنه؟ مثلا گرم شدن زمین، کم بود غذا و …؟ توی یک کنفرانس در نیویورک، اریک اشمیت که الان مدیر آلفابت است، مدیر بخش هوش مصنوعی گوگل و مدیر تکنولوژی فیسبوک با این نظر موافق هستن و می گن هوش مصنوعی خواهد تونست مشکلات واقعی و بزرگ جهان رو حل کنه؛ یا حداقل در حل اونها بسیار کمک کنه. تقریبا هر سه هم تایید دارن که در مرحله فعلی هیچ انتظاری نیست که هوش مصنوعی بهتر از انسان در این موارد کار کنه ولی در اینده به اونجا خواهیم رسید. مراسم رو دانشگاه نیویورک برگزار کرده بود و بحث های اخلاقی مثل اون چیزی که در مورد خودروهای خودراننده در شماره قبل کردیم هم توش به بحث و گفتگو گذاشته شده. مخالفها در مورد خطرات طولانی مدت هوش مصنوعی حرف می زن که از دید متخصص ها در واقع خطرات طولانی مدت سرمایه داری و تمرکز هوش مصنوعی در دست ثروتمندها است و پروژه هایی مثل اوپن ای آی سعی می کنن دسترسی به چنین تکنولوژی هایی رو عمومی کنن… منطقا در جامعه ای که فقط یک گروه به یکسری چیزها دسترسی داشته باشن، شاهد امنیت و آرامش نخواهیم بود؛ لازمه مثال بزنم؟ مدیر بخش هوش مصنوعی گوگل میگه که «مثل هر تکنولوژی دیگه، اگر قراره اینقدر قوی بشه لازمه در مورد مسائل اخلاقی و مسوولیتهای مرتبط با اون صحبت کرده باشیم».
باج افزار یا رنسم ور برنامه ای است که … [توضیحات خودم]. حالا یک رنسام ور یا همون باج افزار خنگ به اسم لینوکس.انکودر پیدا شده که سعی می کنه بعد از اشتباه مدیر سیستم و نصب شدنش، مای اسکوئل، آپاچی و هوم و روت رو رمزگزاری کنه و فقط در قبال پرداخت یک بیت کوین (الان حدود دو میلیون تومن) بازشون کنه. اما اگر گرفتارش شدین لبخند بزنین! این برنامه در دو نسخه اول از رمزنگاری ای استفاده می کرد که خود نویسنده هاش درست کرده بودن و شما اصل اول رمزنگاری رو می دونین: فقط رمزنگاری های شناخته شده معتبر هستن، مگر اینکه شما یک تیم بسیار قوی از ریاضی دانهایی داشته باشین که تمام زندگی رو صرف کشف یک الگوریتم امن جدید کرده باشن! دو نسخه اول کرک شده بودن و حالا لینوکس.انکودر نسخه سومش رو داده… که اونم این هفته توسط بیت دیفندر رمزگشایی شده! این تقریبا خنده دارترین نمونه از باج گیری آنلاین است و باید امیدوار باشیم خلافکارهای خنگ پشتش، کماکان به تلاش برای اختراع یک سیستم رمزگزاری به جای استفاده از سیستم های شناخته شده ادامه بدن!
بریم بخش تبریک ها.. نه نه صبر کنین.. اینو قرار بود تو بخش تبریک ها بگم: یک تبریک به دانشمندهای داده که به شیوه ای جالب نشون دادن ادعای بمب هیدروژنی کره شمالی دوست و برادر درست نیست و انفجار دقیقا تکرار آزمایش سه سال قبل بوده. ولی بعدش این خبر هم اضافه شد که یکسری دیتاساینتیست با استفاده از داده هایی که در اختیار همه هست نشون دادن که احتمالا در مسابقات تنیس جهانی در مسابقات اسلم تبانی وجود داره و بعد بی بی سی یک خبر در این مورد کار کرده. جذابیت ها: در اختیار همه هست و شکل جدیدی از دیتا جورنالیزم.
تبریک و تقبیح
چی کی؟ تقبیح نیست ولی یک باگ مهم در آخرین لحظات ضبط پادکست دیدم. یعنی حین ضبط! طبق معمول لینوکس ها سریع آپدیت می شن و اندرویدها باید منتظر بمونن ببینن آقاشون سامسونگ و اچ تی سی و بقیه چی می گن!
تبریک به فیسبوک که امکان استفاده از تور رو به اپ اندرویدش اضافه کرده!
تقبیح برای ابله هایی که وضع رو برای همه بدتر می کنن.
تقبیح برای آمریکای خبیث و اف بی ای که جوری بهترین هکرهای دنیا رو تهدید به تعقیب قضایی می کنه تا به حال دو نفرشون خودکشی کردن. و البته بگم که ترکیه هم هفته گذشته یک هکر به اسم اونور کوپچاک رو به جرم دزدی هویت و تقلب بانکی به ۳۳۴ سال زندان محکوم کرد!
و تبریک به ویکیپدیا و بچه های خوب ویکیپدیای فارسی که با همه مشکلات پروژه رو تا اینجا پیش بردن؛ تا جایی فوق العاده که به کلی آدم امکان دسترسی به دانش آزاد رو داده.
با تشکر از سعید که این مطلب از بنیانگذار ویکیپدا رو بهم نشون داد
گاهی مردم از من میپرسند که چرا حتا در مواردی که احتمالاً نرمافزار انحصاری برای نیازمان، مناسبتر است، اصرار دارم که ویکیپدیا باید همیشه از نرمافزار آزاد استفاده کند. در ادامه این طور استدلال میکنند که مأموریت اصلی ما، تولید دانش آزاد است نه ترویج نرمافزار آزاد و تا زمانی که در زمینههای کاربردی به چیزی نیاز داریم، ترجیح میدهیم از نرمافزار آزاد استفاده کنیم اما نباید در این باره سختگیری کنیم.
من فکر میکنم این استدلال نه تنها در بیشتر زمینههای کاربردی، بلکه در زمینهٔ اصول دانش آزاد اشکالات جدی دارد. دانش آزاد به نرمافزار آزاد نیاز دارد. این یک برداشت اشتباه است که فکر کنیم مأموریت ما به نوعی جدا از مأموریت نرمافزار آزاد است.
دانش آزاد چیست؟ دانشنامهٔ آزاد چیست؟ ذات دانش آزاد طوریست که هر کس نرمافزار آزاد را بفهمد، میتواند دانش آزاد را هم بفهمد. یک دانشنامهٔ آزاد یا هر دانش آزاد دیگری، بدون اجازهٔ هیچکس میتواند به صورت آزاد خوانده شود. دانش آزاد میتواند با دیگران آزادانه به اشتراک گذاشته شود. دانش آزاد میتواند مطابق نیازهای شما شود و نگارش مطابق نیازتان میتواند به صورت آزاد با دیگران همرسانی شود.
ما پایگاه وبی انبوه با تنوع خارقالعادهای از دانش ایجاد کردهایم. اگر ما این پایگاه را با نرمافزارهای انحصاری ایجاد کرده بودیم، به طور بالقوه باید موانع غیرقابل برطرف شدنی در برابر کسانی که دوست داشتند دانش ما را بگیرند و با آن کاری مشابه کاری که ما میکنیم را بکنند، قرار میدادیم. اگر شما برای این که بتوانید رونوشتهایی از کارتان ایجاد کنید، نیازمند گرفتن اجازه از فروشندههای نرمافزارهای انحصاری باشید، آنوقت شما واقعاً آزاد نیستید.
ولی برای مورد قالبهای انحصاری، وضعیت به مراتب بدتر است. هرچند به نظر من این حرف چندان متقاعد کننده نیست، ولی برای نرمافزارهای انحصاری میشود این توجیه را آورد که تا زمانی که مطالب ویکیمدیا میتواند به اندازه کافی ساده از طریق نرمافزارهای آزاد باز شوند، استفادهٔ داخلی ما از نرمافزارهای انحصاری آنقدرها هم بد نیست. ولی برای توجیه قالبهای انحصاری، حتا این سفسطههای گمراهکننده هم جواب نمیدهند. اگر ما اطلاعات را در یک قالب انحصاری یا قالب محدود شده به وسیلهٔ پتنتها ارائه کنیم، آنوقت نه تنها خلاف تعهدمان به آزادی عمل کردهایم، بلکه افرادی که میخواهند از دانش آزاد استفاده کنند را نیز مجبور به استفاده از نرمافزار انحصاری کردهایم.
در پایان، ما به عنوان یک جامعه نباید فراموش کنیم که پیشتاز انقلاب دانشی هستیم که جهان را تغییر خواهد داد. ما نوآوران و رهبران چیزی هستیم که در حال تبدیل به یک حرکت سراسری از محدودیتهای انحصاری به سمت دانش آزاد است. صد سال بعد، ایدهٔ دانشنامه یا کتابهای انحصاری عجیب و بعید به نظر میرسد؛ شبیه استفاده از زالو در علوم پزشکی.
از طریق کاری که میکنیم، هر کسی روی زمین، دسترسی ارزان و آزاد به دانش آزاد خواهد داشت و به این ترتیب این اختیار را خواهد داشت که کاری را بکند که میخواهد بکند. و در اینجا نظر من این است که این یک خیال پردازی بیهوده نیست، بلکه چیزیست که ما در حال انجام دادنش هستیم. ما به یکی از بزرگترین پایگاهها در جهان که مدلی است از عشق و همکاری که برای جهان پهناورتر کاملاً ناشناخته است، تبدیل شدهایم. اما ما هم برای اصولمان و هم برای دستاوردهایمان شناخته شدیم و شناخته خواهیم شد، به این خاطر که اینها اصولی است که دستاوردهایمان را ممکن میسازد.
در نهایت این شاید برایمان درجهای مهم از افتخار باشد که بنیاد ویکیمدیا همیشه روی تمام رایانههایی که داریم، از نرمافزار آزاد استفاده میکند و همیشه بهترین تلاشمان را میکنیم که تضمین کنیم دانش آزادمان، واقعاً آزاد است؛ که به تبع آن، مردم مجبور به استفاده از نرمافزار انحصاری برای خواندن، ویرایش و بازنشر آن، به گونهای که مناسب میدانند، نیستند.
موسیقی
و البته در این شب عالی… با فضانوردها به فضا می ریم… امیدوارم همیشه پیشتون باشه و همیشه روشن باشه… فضانوردا..
فرض ۰ – آی ای شش و ویندوز ایکس پی زنده هستن
فرض ۱ – برنامه نویسی هست که فقط با یک تکنولوژی منسوخ روی آی ای ۶ کار کرده
فرض ۲ – مدیر پروژه ای هست که اصولا نمی دونه چطوری باید تکنولوژی انتخاب کنه
فرض ۳ – مدیر فنی ای هست که درکی از جهت حرکت دنیای وب نداره
فرض ۴ – مسوول آموزشی هست که نمیدونه باید چه نرم افزاری بخره
فرض ۵ – مشاورهای دانشگاه اصولا درکی از اینترنت، برنامه نویسی و تکنولوژیهاش ندارن یا دانشگاه اصولا مشاور فنی نداره
فرض ۶ – کل ایدهها و قوانین دسترسی برابر و آزاد به سیستم آموزشی بی اهمیت هستن
فرض ۷ – دانشجوها و نظرشون هیچ اهمیتی ندارن
فرض ۸ – متخصصین و نظرشون اهمیت خاصی نداره
اگر فرضیات بالا صحیح باشن به نظرتون به چی می رسیم؟ به سیستم جامع دانشگاهی گلستان که البته در مورد دانشگاه من یعنی خواجه نصیر، اس اس ال سرتیفیک ارور هم می ده حتی (: