ترجمه مهمان: پیکسار و آفرینش شخصیت آرت

امیر برامون نوشته که چند وقت قبل توی سخنرانی‌ای بود و اِد کاتمول رئیس پیکسار رو دید و با روند رسیدن به داستان و طرح‌های نهایی فیلم UP آشنا شد. نسخه اول ایده این فیلم در مورد یک شهر/دژ فضایی بود که با مردم روی زمین می‌جنگیدن و اگر فیلم رو دیده باشین می دونین که تنها چیزی که از این ایده در فیلم نهایی مونده، کلمه UP است. امیر از توجه به جزییات توی پیکسار هیجان زده بود و سراغش رفت و چیزهای متنوعی خوند دو مقاله خوب برای کیبورد آزاد نوشت در مورد شخصیت آرت در فیلم دانشگاه هیولاها که من در دو مطلب منتشرش می کنم. این اولی است.

یکی از جالب‌ترین شخصیت‌های فیلم جدید پیکسار، آرت هیولایِ هیپیِ صورتی با موهای بلند و دانشجوی رشته فلسفه موج نو است. آرت یکی از اعضای ناهمگون انجمن برادری اوزما کاپا است که مایک و سالی به آن ملحق شدند.
آرت با ظاهر پهن و رنگین کمانی که دارد، از آن دسته دانشجوهایی است که دفتر رؤیا دارد و مشتاق است «تا با شما بخندد و با شما گریه کند.» شکل آرت، شخصیت بی دغدغه‌اش و نحوه حرکت کردن (و ترساندنش) چالش‌های طراحی این شخصیت بودند.

artfirst

سازندگان فیلم تلاش می‌کردند شخصیت‌هایشان بر اساس انواع دانشجوهایی باشد که معمولاً در دانشگاه با آنها روبرو می‌شویم؛ مثل ورزشکارها، بچه باحال‌ها، و خرخون‌ها. ولی به گفته کارگردان، دَن اسکانلون «ما نمی‌دانستیم آرت چه شکلی است. اون برای ما یه راز بود. و به طرز عجیبی همین شُد تعریف شخصیت آرت. بعداً متوجه شدیم که این خودش یک نوع از دانشجوهای دانشگاه است.»

در ادامه کارگردان دَن اسکانلون، طراح کریس ساساکی و مدیر تولید ریکی نیروا درباره روند تکامل شخصیت آرت توضیح می‌دهند.

artdouble

آقای اسکانلون در ابتدا پیشنهاد کرد که آرت دانشجوی رشته تئاتر باشد. بنابراین آقای ساساکی با طرح روبرو شروع کرد که شبیه یک سوسمار بود با شال گردن. به گفته آقای ساساکی «ما روی این شخصیت دراز و بدون سینه کار می‌کردیم که خیلی تئاتری بود.» ولی داستان به سمت دیگری رفت و آرت شخصیت مرموزتری شد.

در فرایند طراحی این شخصیت به استیصال رسیدم چون نمی‌دونستم به کدوم جهت باید ببرمش. یه بار صرف شوخی، حرف A رو کشیدم و دو نقطه به عنوان چشم گذاشتم وسطش. بعد به خودم گفتم هی! این به نظر بامزه میاد. شاید همه جاش فقط پاِ. بعد فکر کردم با یه همچین بدنی، حتماً راه رفتنش خیلی خنده‌دار می‌شه.

خارج از فیلمنامه
وقتی در فیلم احتمال بازداشت اعضای اوزما کاپا پیش می‌آید، آرت فریاد می‌زند «نمی‌تونم برگردم زندان!». تک جمله‌هایی مثل این کاراکتر آرت را پیچیده‌تر می‌کند و شناخت تماشاگر از کاراکتر را به چالش می‌کشد. آقای نیروا در طرح اولیه زیر سعی داشت شخصیت مرموز و عجیب آرت را به تصویر بکشد.

artgray

من فکر می‌کردم آرت دچار ریزش موِ. ولی بعداً این ایده رو کنار گذاشتیم چون نمی‌خواستیم که یه رد از خودش به جا بذاره. این از نظر تکنیکی چالش بزرگی می‌شد.» آقای نیروا افزود تیم فنی مقداری عصبی شد وقتی که این طرح را دید «همچنین من خیلی اون موی منگوله‌ای روی سرش رو دستکاری می‌کردم که این بیشتر تیم فنی رو عصبانی می‌کرد.

رسیدن به شکل نهایی
نقاشی زیر از کارگردان هنری دایس ساتسومی، چیزی است که طراح‌ها به آن می‌گویند «رنگی خام». این طرح نظر نهایی نسبت به شخصیت است بعد از ساخته شدی ماکت با گل رس.

artbeforelast

این ایده آقای ساتسومی بود که رنگ آرت صورتی باشد و نوارهای رنگی پیشنهاد آقای ساساکی بود. «یادمه می‌خواستم نواری‌اش کنم تا یه جورایی حس جوراب ساق بلند رو داشته باشه».

ویژگی که در طول فرایند تکامل شخصیت آرت تغییر نکرد دهان بسیار بزرگش بود که بیشتر فضای صورتش را می‌پوشاند. گروه طراح همچنین نمی‌خواستند که دندان‌ها تیز باشند. به گفته آقای ساساکی «با این کار می‌خواستیم کمتر تهدید‌کننده به نظر بیاد و بیشتر خودمونی باشه. همچنین یه مقدار دندان‌ها رو جابجا کردیم تا یه دندون مرکزی نداشته باشه.»

حرکت هیولا
آرت در فیلم موجود پشمالویی است، مخصوصاً در پاها که کرک‌های ریزی با رنگ متفاوت هم دارد. سه منبع الهام شکل، حرکت و دست‌های آرت را تعریف کردند. اولین آنها حرکات عجیب گروه مامِنشانتس بود. به گفته آقای نیروا «به دَن چند ویدیو یوتوب درباره این گروه نشون دادم. مخصوصاً تو یکی از اجراها یه آدم تو یه لوله منعطف بزرگ بود. این لوله شخصیتی بود که با یه توپ بازی می‌کرد.»

دومین منبع الهام نمایش ماپتس بود. پیکسار مایل بود که آرت و باقی هیولاها مثل کاراکترهای ماپتس دوست داشتنی، جذاب و نه خیلی ترسناک باشند. منبع سوم برنامه ساتوردی نایت با حضور کریس فارلی بود. به گفته آقای نیروا «نحوه ایستادن کریس فارلی برامون جالب بود. موقع حرف زدن، اون پاهاش رو باز می‌کرد و دست‌هاش رو بین پاهاش می‌ذاشت و ما عاشق احساس اون حالت بودیم.»

artlast

منبع

مسابقه باحال کارآگاه گجت با جایزه دویست هزار تومنی کارآگاه گجت

حتی منم هوس کردم شرکت کنم! با یک برنامه بانمک که می تونه روی اندروید و آیفون و ویندوز فون یک فیلم کوتاه ضبط کنه و بعد صحنه‌های اکشن بهش اضافه کنه یک فیلم بیست سی ثانیه ای بسازین و جایزه بگیرین. هم فال هم تماشا. برای اطلاعات بیشتر به صفحه مسابقه در سایت کارآگاه گجت سر بزنین. فرصت فقط تا پونزده اسفند، چهار روز دیگه همین امروز دست به کار بشین.

فرصت برنده شدن پنج هزار دلار پول نقد با یک ریمیکس خوب از آلبوم اخیر کیم دات کام

kimprize

کیم دات کام که معرف حضور هست؛ بت‌من آزادی و کسی که یک تنه در یک سری حرکت آرتیستی با کلی کشور در افتاده تا نشون بده که وضع اینترنت باید خیلی بهتر از این باشه که هست.

حالا کیم دات کام در حال راه انداختن سرویس خرید/اشتراک موسیقی خودشه و اولین آلبومی که روش منتشر شده هم آلبوم خودشه! شاید بخواین برای گوش کردن به اینجا برین ولی اگر دستی در میکس و کلیپ درست کردن و غیره دارین سریعا آستین‌ها رو بالا بزنین که به بهترین میکس ۵۰۰۰ دلار و به بهترین کلیپ ده هزار دلار تعلق خواهد گرفت.

یادتون هم باشه که :

  • ارزش اصلی اینکار اینه که کیم دات کام موسیقی اش رو آزاد منتشر کرده تا بتونیم ریمیکس کنیم و خلاقیت ادامه داشته باشه و پولی که تو جیب دلال‌های موسیقی می رفت، کمتر بشه. همچنین پلت فرم ارائه موسیقی‌اش یک قدم بزرگ است در ارتباط مستقیم اقتصادی خالق اثر و متقاضی اثر
  • دست به دست کنین چون واقعا اگر یکی از ایران ببره یا حتی شرکت کنه من خوشحال می شم چون توجه کیم به مسایل ما هم جلب می شه
  • اگر برنده شدین و اینجا دیده بودین، مژدگانی ما فراموش نشه (:

اسکروچ ها بشتابن: فرصت خرید گاوصندوقی پر از سکه‌های طلایی

swiss_bank

اگر مثل اسکروچ دوست دارین تو پول شنا کنین، الان وقتشه! بانک سوییس داره یک گاوصندوق عظیم رو با پول‌های توش می فروشه. این گاوصندوق اصل که در ۱۹۱۲ ساخته شده الان در باسل سوییس است اما بعد از فروش به هر جایی که شما بخواین منتقل خواهد شد. گاوصندوق کاملا سالمه و احتمالا چون در سوییس بوده، کلید تک تک ۱۶۱۹ صندوق امانتش هم موجوده. این گاوصندوق همچنین دارای ۸ میلیون سکه ۵ سنتی سوییس است که فضایی به حجم ۶ متر مکعب رو پر کردن. این سکه‌ها سه ماه قبل به عنوان یک حرکت فرهنگی در میدون ملی باسل ریخته شدن بدون اینکه هیچ کسی ازشون حفاظت کنه یا هیچ چیزی جلوی پخش شدنشون رو بگیره.

swiss_bank_closer

برای عکس ها و اطلاعات بیشتر به صفحه مرتبط در سایت JamesEdition که بازار اشیای لوکس جهانه سر بزنین.

عجیب‌ترین تصویر رسمی یک خانواده پادشاهی

پرتره رسمی خانواده سلطنتی دانمارک

این نقاشی عجیب، تصویر خانواده سلطنتی دانمارک است. تصویری رسمی که ۱۲۵ سال بعد از کشیده شدن تصویر خانواده سلطنتی قبلی بالاخره توسط ملکه دانمارک مارگرت دوم به نقاشی به اسم توماس کلوگ سفارش و چهار سال بعد تحویل گرفته شد. گرفتن این سفارش افتخار بزرگی برای هر نقاشی است و تحویل دادن نقاشی بالا، حرکتی که از نقاش‌های خیلی کمی بر می یاد. بخصوص اگر به این فکر کنین که چطور توی بعضی جاهای دنیا کلا بخشی از بودجه کشور گذاشته می شه تا رییس کشور به شکل رستم دستان به مردم اون کشور غالب بشه. سایت سلطنتی دانمارک این نقاشی از خانواده سلطنتی رو به شکل رسمی پذیرفته و اعلام کرده که این نقاشی «نوعی رئالیسم جادویی» است. اگر می خواین بیشتر بدونین اول به این مطلب مراجعه کنین و بعدش سرچ.

داستان‌های ترسناک دو جمله‌ای

با صدای یک ضربه به شیشه بیدار شدم. اول تصور کردم صدا از پنجره می‌آید اما وقتی فهمیدم صدا از آینه است، عرق سردی به بدنم نشست.

پزشک گفته بود که ممکن است گاهی دست قطع شده‌ام را حس کنم و این از نظر پزشکی پذیرفته شده است. مشکل این بود که هیچ کس به من نگفته بود وقتی دست سردی را حس می کنم که دست قطع شده‌ام را در دستش گرفته باید چکار کنم.

دخترم هر نیمه شب شروع به گریه کرده، جیغ‌های ترسناکی می‌کشد. سر قبرش هم که می‌روم و التماس می کنم خاموش شود، هیچ تاثیری ندارد.

بقیه داستان‌ها در یک ترد ردیت (انگلیسی)

روزی که رییس جمهور جاوا رو خاموش کرد: آندو جاوا ۲۰۱۳

جاوا مشکلات امنیتی زیادی داره، یک کارشناس می گه «کمپایل کردن به بایت کد که همه بتونن یک چیز واحد رو اجرا کنن بی شباهت به کمونیسم نیست» و رییس جمهور باید تصمبم بگیره که چه زمانی دگمه حذف جاوا از جامعه رو فشار بده. خانم استرینگزتین – متخصص جاوا – اعلام خطرکرده که اگر جاوا ادامه پیدا نکنه مشکلات بزرگی در جامعه پیش خواهد اومد اما درست در …

تریلر فیلم جاواکالیپس عالیه. با تشکر از علیرضا علی‌محمدی که توجهم رو بهش جلب کرد.

طرح جلد کتاب برای زندگینامه جادی

jadi_jadi_jadi_jeld_book_cover

آرش نوشته

من به کتاب خوندن علاقه دارم و یکی از کارهایی که معمولا وقتی تنهام ، بیکار و یا خسته هستم انجام می دم طراحی جلد برای کتاب های مورد علاقه ام هست.

دیروز با خودم فکر کردم اگه کتابی به اسم زندگی نامه جادی وجود داشت جلدش چه جوری بود ؟ این طرح اومد رو ذهنم و همین الان تو گیمپ پیاده اش کردم. چون از عکس های خودت استفاده کردم مستقیما تنها برای خودت فرستادم. نظرت چیه؟

البته می دونین که من نه لازمه نه قراره کتاب زندگینامه داشته باشم (: ولی خب گذاشتن این چیزها تو وبلاگ هم بامزه است هم باعث می شه من یک جایی آرشیوشون کرده باشم بدون اینکه یک دایرکتوری تو کامپیوترم درست کنم به اسم CoolThingsThatArePersonalAndShouldBeKeptButMostProbablyImNotGoing2LookAtThemSoon که یک روزی از پاک شدنش ناراحت بشم.