در مورد نارنجی حرفی برای زدن نیست

وقتی طرف می گه:

برقراری ارتباط با اعضای شبکه‌های رسانه‌ای معاند نظام اسلامی و طراحی و به روزرسانی سایت‌های آموزشی شهروند خبرنگار به سفارش شبکه‌های خبری غربی و دریافت بودجه از آنان

انتظار دارین چی بگیم؟ که «خب جرم چیه؟» واقعا مگه لازمه کسی اینو بگه؟ حتی اگر قبول کنیم که «برقراری ارتباط با اعضای شبکه های رسانه ای فلان» داشتن خب مگه این جرمه؟ یا مثلا ساخت سایت آموزش شهروند خبرنگاری به سفارش بهمان؟ مگه منبع سفارش جرم رو مشخص می کنه و مگه اصولا جایی از قانون گفته که اگر یک خبرگزاری خارجی کاری سفارش داد، انجام دهنده اش مجرمه؟ اگر کسی کاری غیرقانونی کرده می تونستن بگن ولی بعد از اینهمه روز زندان و بی خبری و … می گن «بعضی هاشون اعتراف کردن» و حکم ها هم چیزی است که احتمالا خود طرف اصلا درکی ازش نداره و تناسبش با «جرم» ادعا شده فقط وقتی معنی پیدا می کنه که حکم داره می گه «ما زورمون می رسه و همه تون باید ساکت باشین»… واقعا کسی می دونه یازده سال یعنی چی؟ وقتی اصلا اسمی از جرمی نیست کجای قانون رو باید نگاه کنیم که ربط اون «جرم» با «مجازات» چیه؟ بگذریم… حرفی برای زدن نیست.به سادگی یک جای عالی رو از هم می پاشن و باید پرونده ای درست بشه و کسی هم که حق نداره چون و چرا کنه. حرفی هم نیست… فرمون دست دوستان است و هر جوری برونن، خاطره اش همیشه خواهد موند. همونطور که بازداشت زنانی که دوست دارن والیبال ببینن و زندان رفتن زیباکلام چون با سیاست های هسته ای مخالف بوده خاطره ای تلخ می شه از دورانی که فرمون دست دوستان بوده.