این بار شما به نشر افق کتاب بفروشید

این طرح جالبی است از نشر افق – یک بازی برد برد برد.

شما اگر کتابی از نشر افق دارین که سالمه ولی خوندینش و دیگه نمی‌خواینش می تونین اونو به نشر افق ببرین و به یک سوم قیمت پشت جلد بهشون بفروشین.

شما اگر کتابی می خواین می تونین به نشر افق برین، قفسه کتاب‌های دست دوم رو نگاه کنین و اگر کتابتون رو پیدا کردین به نصف قیمت پشت جلد بخرینش.

نشر افق هم کمی سود می کنه، هم کتابهاش به چرخش می افته و هم نشون می ده ایده‌های جدیدی داری برای کتابخون‌ها در این وانفسای نخوندن کتاب.

پوستر تبلیغاتیشون اینه:

مرتبط:
به بهانه هفته کتاب: آیا ما ایرانی‌ها بی شعوریم که کتاب نمی خوانیم ؟ یا چی؟
صرف کنید: کتاب دوهزار ساله و نشر چشمه
قفسه سیار کتابخونه آمریکا در ۱۹۲۸ برای بیماران

سوال و جواب: آیا جامعه شناسی و علوم انسانی درس‌های حفظی هستن؟

سوال

جادی خوندن جامعه‌شناسی حافظه خوبی میخواد؟ منظورم اینه همه‌ش حفظیه؟ چند وقتی هست که علاقه به علوم انسانی پیدا کردم، یه چیزی میخوام که بگرده تو جامعه و مشکلاتش رو بولد کنه و ریشه‌یابی کنه و براش راه‌کار ارائه بده، آیا جامعه‌شناسی همینه؟

جواب

خب به شکل معقولی از اونجایی که من موفق شدم این رشته رو بخونم باید بگیم که حافظه خوبی نمی خواد. یعنی بهتر بگم، حافظه خوب کلید جامعه شناسی نیست. جامعه شناسی از نظر من دقیقا مثل شیمی، دینی، مکانیک، ادبیات و .. بود و فرق خاصی نداشت. این چیزها رو می شه حفظ کرد و می شه فهمید. مثلا من تا آخرش هم مثلثات رو درست یاد نگرفتم – چون از نظر من حافظه خوبی می خواست. یعنی هیچ وقت نتونستم جدول سینوس کسینوس رو حفظ بشم. همین اتفاق برام با شیمی افتاد. چون هیچ وقت جدول تناوبی رو حفظ نکردم، هیچ وقت هم نتونستم تو شیمی موفق باشم. کل شانسم در مورد شیمی این بود که یک جامدادی پارچه ای داشتم که توی لایه داخلی اش جدول تناوبی رو نوشته بودم و توی کنکور هم برای رشته برق؛ ضریب شیمی یک بود. اصلا به همین دلیل بود که برق رو رشته اول زدم.

یادداشت جانبی
اگر دارین چیزی رو حفظ می کنین؛ یعنی یا دارین راه رو اشتباه می رین یا توی شرایط بدی گیر کردین. هیچ علمی منطقا نباید نیاز به حفظ کردن چیزی داشته باشه مگر اینکه شما یا کسی دیگه دنبال این باشه که آدم‌ها بدون صرف کافی برای فهمیدن چیزی، فقط بتونن به چند سوال سطحی در اون مورد جواب بدن
ولی اینها رو به یک شیمی‌دان یا ریاضی‌دان بگین و دعواتون می کنه. شیمی‌دان‌ها و ریاضی‌‌دان‌ها جدول تناوبی و سینوس کسینوس اعداد رو حفظ نمی کنن بلکه یاد می گیرن.

خاطره مرتبطم از ادبیات است. بچه‌ها همیشه شاکی بودن که معلم ادبیات ما که من واقعا دوستش داشتم، به جای درک معنی که توش قرار بود ما یک شعر رو بفهمیم و معنی‌اش رو بنویسیم، حفظ معنی امتحان می گیره که یعنی باید درست همونی که خودش سر کلاس گفته رو بنویسیم. راستش من همیشه مخالف بودم چون حتی معنی شعرهایی که سر کلاس می گفت رو حفظ نمی کردم. من شعر و ادبیات دوست داشتم و معنی تمام شعرهای کتاب رو می دونستم و راحت با زبون خودم می نوشتم شعر چی می گه و همیشه هم نمره کامل می گرفتم و بعد بحثم می‌شد با بچه‌هایی که به خاطر جا انداختن یک کلمه توی معنی‌ای که استاد کرده، نمره نمی گرفتن.

تفاوت رو می‌بینین؟ وقتی چیزی رو بفهمین، سطحی که باید حفظش کنین بسیار بسیار کمه. در مقابل اگر چیزی رو نفهمین می تونین با حفظ کردن همه‌اش، از تیپ امتحان‌های دبیرستان و تا حدی لیسانس و این روزها تا حدی فوق لیسانس زنده و حتی موفق بیرون بیاین.

جامعه شناسی هم همینه. حفظی نیست. هرچند که یک نفر می تونه کلش رو حفظ کنه و به اکثر سوالات جواب بده. مثلا وقتی می گیم «مارکس چپ بود» شما می تونین حفظ کنین که یک آدمی بوده که اسمش مارکس بوده که چپ بوده ولی اگر یک کتاب از مارکس خونده باشین یا نظریه مارکس رو خونده باشین دیگه نیازی به حفظ کردن این نیست. درست مثل اینکه شما خواننده وبلاگ من باشین و بعد با گزاره «جادی لینوکس و آزادی دوست داره» مواجه بشین. این گزاره برای شما «حفظ کردنی» نیست ولی اگر کسی فقط بخواد تست «شناسایی وبلاگ‌نویس‌های ایرانی» رو بگذرونه، خب معلومه که باید اینو حفظ کنه.

برای اختتام بحث به این نمودار نگاه کنین که توش می گه میزان حفظیات شما نسبت به دوره ای که توش هستین، چطوری احتمال موفقیت شما رو در هر سطح پیش بینی می کنه. اینجا منظور از سطح مثلا از دبستان است که قرار بود تعداد استان‌های ایران رو حفظ باشیم تا دوره فوق لیسانس.

nemoodar

معلومه که خیلی دقیق نیست ولی یک منظور مهم رو می رسونه: اگر سطح بحث بالا بره، حفظ کردن در علومی مثل جامعه شناسی هیچ ارزشی نداره. در یک امتحان پیشرفته جامعه شناسی که ممکنه بپرسه «انتخاب شدن روحانی رو با دیدگاه فوکویاما بررسی کنید» عملا هیچ حفظیاتی به کار نمی یاد و شما باید بدونین که فوکویاما دقیقا چی می گه و نظرش چیه و چطوری می شه پیوندش داد به یک پدیده بیرونی معاصر همین حوالی؛ هرچند که هنوزم معلومه که نوشتن یک نقل قول از حفظ یا اشاره دقیق به اسم مقاله یا کتاب می تونه کلی نمره شما رو بالا ببره.

خلاصه؟ جامعه شناسی هم مثل هر چیز دیگه وابسته است به سطحی از حفظیات است ولی بدون هیچ حفظ کردنی می شه توش چیزها رو فهمید، یاد گرفت و موفق شد. در ضمن هر چقدر توی یک چیز پیشرفت کنین، نیازتون به حفظ کردن در مورد اون چیز کمتر می شه و شروع می کنید به حفظ چیزها. ممکنه فرمول «میزانی که یک جسم از فلان زاویه در مایعی شفاف با فلان ضریب شکست بالاتر به نظر می رسه» به نظر من حفظی باشه ولی مطمئنا یکی هست که این فرمول رو می فهمه و نمود ریاضی‌اش براش تفاوت خاصی با اون جمله فارسی که من نوشتم نداره.

بخش دوم جا موند!

آقایون و خانم ها! بخش دومی هم داشت این سوال… جوابش رو خلاصه می کنم. سوال اینه که «آیا جامعه شناسی رشته ای است برای بولد کردن، ریشه یابی و راه کار مشکلات اجتماعی؟»

سوال سختیه. خب بخش بزرگی از بولد کردن رو روزنامه نگارها انجام می دن ولی دید جامعه شناسی براشون مهمه. البته بسیاری جامعه شناس ها فعال‌های اجتماعی مهمی هم بودن – از مارکس تا ادوارد سعید ولی به نظر من اینها دو بخش مستقل هستن و چون یکی جامعه شناس می شه، الزاما فعال اجتماعی یا اکتیویست یا خبرنگار مداخله گر و … نیست. اما در مورد ریشه یابی و راهکار کاملا درسته. البته بازم بحث دیدگاه ها است. مثلا ممکنه یک گروه مدعی باشن که کار جامعه شناس شناختن است و نه «حل» یا اصلا بگن «حل» ممکن نیست یا اگر هم باشه نباید انجام بشه توسط یک جامعهشناس. بعضی‌ها هم برعکس هستن و می گن جامعه شناس‌ها و فیلسوف‌ها به اندازه کافی جهان رو تفسیر کردن؛ حالا وقت تغییر جهانه! و خب فراموش نکن که این علم کلا حدود دویست سال قدمت داره در نتیجه – حتی اگر روزی ممکن بشه – انتظار نداریم که مثل یک فیزیکدان که می تونه چرخ بسازه، یک جامعه شناس بتونه کلا مشکل یک جامعه رو تشخیص بده و حل هم بکنه. راه زیادی باقیه ولی حداقلش اینه که بگم «حفظی نیست!»

معرفی سرویس جدید آیکافی: کافه‌ها رو دوره کنید

– قهوه فقط مال مهمون‌ها است.

این نظر بخش خرید شرکت بود وقتی مدیرم سعی می کرد بهشون بگه که «همونطور که بعضی ها چایی می خورن، بعضی ها هم قهوه می خورن. کنار چایی توی آبدارخونه باید قهوه هم باشه».

من قبلا آیکافی رو توی سایت معرفی کرده ام ولی به عنوان یکی از اونها که قهوه رو کاملا به چایی ترجیح می ده و تلاش روزمره اش اینه که بیشتر از دو لیوان قهوه نخوره؛ لازمه به خاطر سرویس جدیدشون یکبار دیگه هم معرفی‌اش کنم.

سرویس جدید آیکافی، کافه‌های آیکافی است. سرویسی که توش می تونین کافه‌های شهر رو با هم دوره کنین؛ روی نقشه کافه های نزدیک محل رو ببینین یا حتی نقد و بررسی‌هاش رو بخونین.

اینم چند بخش دیگه از این تیم خوب:

اگر خواستین آیکافی رو توی فیسبوک لایک کنین چون ما طرفداران قهوه باید متحد باشیم تا بخش‌های خرید شرکت‌ها یاد بگیرن که همونطور که بعضی ها چایی می خورن، بعضی ها هم قهوه می خورن.

مرتبط:
خداحافظی با کافه پراگ
پاتوق فعلی من: کافه فام

جمعه ها: هفت واقعیت در مورد ترنس ها

طیف گرایشات جنسی

هفته قبل مطلبی داشتم در مورد هفت افسانه در مورد ترنسجندرها. فیدبک ها متنوع بود و نشون می داد که آگاهی کافی در مورد این مفاهیم وجود نداره. مشکلی هم نیست. اصولا هدف این مجموعه مطالب «جمعه‌»ها ، حرف زدن در مورد چیزهایی است که باید در موردشون بدونیم ولی این اجازه رو معمولا نداشتیم یا حتی سعی شده امور غیرواقع به ما آموزش داده بشه.

در مورد اون مطلب، این مطلب رو دریافت کردم که به شکل مهمان منتشر می کنم:

سلام جادی جان،

من خودم یک تراجنسی هستم و منتظر آزادی. امیدوارم این مطلب به درد دوستان بخوره. از تو هم بابت فرصتی که به من دادی ممنونم. این شما و اینم هفت واقعیت

۱. تراجنسیتی یا ترنسجندر به افرادی گفته می‌شود که ابراز جنسیتی (gender expression) متفاوتی از هویت جنسی (sex identity) زمان تولدش داره. اصطلاح تراجنسیتی یا ترنسجندر بسیار گسترده است و شامل گروه های زیادی مثل دوجنسه ها، دوجنسیتی ها، تراجنسی ها، زنانه پوش ها و … میشه که هر کدام تفاوت های اساسی با هم دارند

هویت جنسی: تشخیص زن یا مرد بودن افراد بر اساس اندام جنسی
هویت جنسیتی: تشخیص خود فرد از زن یا مرد بودنش بدون توجه به اندام جنسی. یعنی ممکن است فرد در ذهن تصور کند مرد است ولی در اندام جنسی زن باشد
ابراز جنسیت: به معنی رفتارها و اعمالی است که دیگران آن را با کلیشه های موجود در جامعه مطابقت داده و متوجه زن یا مرد بودن فرد می‌شوند بدون اینکه از اندام جنسی او با خبر باشند. مثلا فردی لباس زنانه پوشیده، اسمی زنانه دارد، صدایی زنانه، آرایش میکند و.. دیگران از رفتار او متوجه زن بودنش میشوند هرچند شاید فرد در اندام جنسی مرد باشد

۲. تراجنسی یا ترنسکشوال یکی از زیر شاخه های ترنسجندر هست و به افرادی گفته میشه که هویت جنسیتی (gender identity) متفاوت از هویت جنسی زمان تولدشون دارند. این تضاد تا جایی پیش میره که فرد رو مجبور به تغییر جنس (که اشتباها تغییر جنسیت گفته میشه) میکنه. یک تراجنسی ، دوجنسه یا دوجنسیتی نیست. دوجنسه یا هرمافرودیت فردی هست که در زمان تولد هر دو آلت تناسلی رو داره که یکی یا هر دو آلت مبهم هست و باید یکی از دو آلت فدای آلت دیگر بشه. تا امروز یک هرمافرودیت کامل (با هر دو آلت کامل و بدون نقص) به دنیا نیومده. دوجنسیتی هم فردی هست که با یک آلت به دنیا میاد ولی در رفتار یا همان هویت جنسیتی و ابراز جنسیتی رفتاری مخلوط از زن یا مرد داره.

۳. بر طبق آخرین نسخه راهنمای تشخیصی بیماریها یا همون DSM تراجنسیتی دیگر یک اختلال یا بیماری روانی نیست. در آخرین نسخه تراجنسیتی از شاخه اختلال هویت جنسیتی خارج شده و به شاخه آشفتگی جنسیتی منتقل شده. یعنی تراجنسیتی دیگه اختلال نیست

۴.در ایران جراحی تغییر جنس (که اشتباهی میگن جراحی تغییر جنسیت) به صورت قانونی و تنها برای تراجنسی ها انجام میشه. تراجنسی در ایران به عنوان اختلال هویت جنسیتی طبقه بندی میشه (و هنوز از دنیا عقبه) و تا حدودی تحت حمایت بهزیستی قرار میگیره. بعد از تغییر هم شناسنامه و مدارک شناسایی فرد تعویض میشه

۵. تغییر جنس از سال ۱۳۶۳ با حکمی که مرحوم مریم خاتون ملک آرا از امام خمینی در جماران گرفت شرعی و حلال هست البته برای تراجنسی ها. ملک آرا در جماران با امام خمینی ملاقات کرد و بعد از توضیح حالات و روحیات خودش و مشورت امام خمینی با پزشکان معتمدش فتوای شرعی بودن تغییر رو صادر کرد. جالبه بدونید توی اون مجلس آقای خامنه ای برای ملک ارا چادر آورد و ایشون رو محجبه کرد. خیلی از فقها حکم به مشروعیت این کار دادند. مسیحیت، یهودیت و اهل تسنن مخالف تغییر برای تراجنسی ها هستند

۶. افسانه شیمیل رو از ذهنتون بیرون کنید. چیزی به نام شیمیل (اونطوری که در ذهن خیلیا هست) وجود نداره. گفتن شیمیل به یک ترنس (مخفف ترنسجندر) دقیقا مثل این میمونه که به یک زن مادرزاد بگید فاحشه یا هرزه. شیمیل یک کلمه سخیف هست که به ترنس های خود فروش گفته میشه. این ها افرادی هستند که با هورمون و لیزر بدنشون رو مشابه زنان کردند و آلتشون رو برنداشتند. ترکیب این کار شده شیمیل که بتونند خودفروشی کنند خیالتون راحت هیچکس شیمیل به دنیا نمیاد

۷. در آخر هم چند تا نکته برای دوستانی که یک ترنس رو میبینند و میشناسند. یک ترنس قرار نیست تمام ترنس های تهران رو بشناسه، قرار نیست قبل از عملش با کسی ازدواج کنه، قرار نیست از داستان های رختخوابش برای شما تعریف کنه و… پس لطفا یک سری سوالات رو برای خودتون نگه دارید!!

فلیشیا، راسوی آزمایشگاه فرمی

این فلیشیا است؛ راسویی که تا سال ۱۹۷۱ توی تمیز کردن کانال‌های به هم متصل طولانی‌ آزمایشگاه فرمی کمک می کرد. دانشمندها این راسو رو به یک طناب میبستن و می فرستادنش توی لوله‌ها، راسو از مسیرهای مختلف می دوید و وقتی از جایی بیرون می اومد، دانشمندها یک طناب داشتن که در یکی از مسیرهای لوله‌ها کشیده شده بود. بعد کافی بود یک کهنه رو به مواد شوینده آغشته کنن و به ته طناب ببندن و اون یکی سر طناب رو بکشن.

فیزیک ذرات تا دسامبر ۱۹۷۱ که فلیشیا با یک ربات تمیز کننده جایگزین شد، به اون وابسته بود و این راسو کلی توی مطبوعات زمان مشهور شد. این دختر یک سال بعد از بازنشستگی از ورم روده، درگذشت.

در مورد فلیشیا توی آرشیوهای آزمایشگاه فرمی بخونین

برای امضا: نامه سرگشاده به روحانی درباره‌ی وضعیت اینترنت

دقت: این نامه رو من ننوشتم. من همخوان کردم و امضا و درخواست کردم اگر خوندین و موافق بودین امضا کنین.

برای امضا یا شر کردن از این آدرس استفاده کنید

نامه سرگشاده به دکتر حسن روحانی، رییس جمهور منتخب مردم ایران، درباره‌ی وضعیت اینترنت
جناب آقای دکتر حسن روحانی٬ ریاست جمهور منتخب مردم ایران٬

انتخاب شما به این مقام مهم را تبریک می‌گوییم. شادمانی دوستان ما در شهرهای مختلف ایران و کشورهای دیگر به ما نشان می‌دهد که ایرانیان زیادی به شما امید بسته‌اند که زندگی بهتری برای آن‌ها فراهم کنید.

ما٬ کاربران شبکه‌های اجتماعی اینترنتی و وبلاگ‌نویسان٬ از حضور خود در فضای مجازی برای تشویق دیگران به شرکت در انتخابات و رای دادن به شما استفاده کردیم. برخی از ما ساکن شهرهای مختلف ایران هستیم و برخی دیگر ساکن کشورهایی جز ایران. مستقل از موقعیت جغرافیایی٬ ما از اینترنت استفاده کردیم تا به دیگر ایرانیانی که به هر دلیل تمایلی به شرکت در این انتخابات نداشتند نشان دهیم که امید به آینده‌ای بهتر تنها از طریق مشارکت در فرایندهای سیاسی حاصل می‌شود.

ما دیدیم که شما هم از اینترنت برای ارتباط با ایرانیان استفاده کردید. حضور شما در توییتر و شبکه‌های مجازی دیگر به ما نشان داد که شما هم از اهمیت اینترنت در زندگی در این روزگار مطلع هستید.

جناب آقای روحانی! وضعیت اینترنت در ایران به هیچ وجه مناسب نیست. اینترنت در ایران کند است و نظام فیلترینگ افراد را از دسترسی به اطلاعات منع می‌کند. فعالیت اقتصادی مبتنی بر اینترنت در ایران بسیار پرخطر است. اطمینان داریم که مشاورین شما با شما درباره‌ی این موضوعات صحبت کرده‌اند.

اینترنت همانند هر موجودیت دیگر نیازمند سامان‌دهی و نظام‌بخشی است. ما از شما می‌خواهیم ایجاد سازوکار مناسبی برای مدیریت اینترنت را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهید. به نظر ما، اینترنت در ایران می‌تواند با سرعت‌های بسیاری بالاتری عرضه شود. ما معتقدیم مدیریت اینترنت باید توسط نهادهایی انجام شود که با رای مردم انتخاب شده‌اند و سازوکار این ساختار باید شفاف بوده و در دسترس شهروندان باشد. ما از شما می‌خواهیم که به‌عنوان منتخب بیش از نیمی از رای‌دهندگان٬ با دستگاه‌های مرتبط برای تعریف دقیق‌تر مصادیق عمل مجرمانه در اینترنت وارد مذاکره شوید.

جناب آقای روحانی! ما در اینترنتی که سرعت آن در معیارهای امروز غیرقابل پذیرش است و با استفاده از شبکه‌های اجتماعی‌ای که حضور در آن‌ها منع شده است٬ ایرانیان را به شرکت در حیات سیاسی خود ترغیب کردیم. ما از شما می‌خواهیم که شرایطی را فراهم آورید که در سال ۱۳۹۶ قادر باشیم و انگیزه‌ای برای دعوت دوباره‌ی ایرانیان به ریختن رای خود به نام شما در صندوق‌های رای داشته باشیم.

برای امضا یا شر کردن از این آدرس استفاده کنید

مصرف کنید: ربات‌ها نباید حق کشتن داشته باشند

دانیل سوارز به عنوان یک نویسنده تکنولوژی در مورد چیزی حرف می زنه که باید بیشتر و بیشتر در موردش حساس باشیم و بدونیم: ربات‌هایی که می‌تونن آدم بکشن. از درون‌ها گرفته تا تفنگ‌های اتوماتیک نصب شده بین کره شمالی و جنوبی. اون توضیح می ده که چرا ربات‌ها به زودی حق کشتن رو کسب خواهند کرد و چرا پیشرفت تکنولوژی بر خلاف روند ۵ قرن گذشته، ما رو از دموکراسی دور می کنه و در نهایت پیشنهادهاش رو می ده برای بهبود شرایط. حتما اگر اینترنت اسلامی عزیز اجازه داد، ببینین.

لینک دانلود مستقیم

سانسورچی‌های چین علیه وینی پو و تایگر

چین الگوی ما در سانسوره و ارتشی هم داره برای حذف کردن هر چیز نامناسب از اینترنت، کامنت مثبت گذاشتن و … حالا هم اصلی ترین هدفشون دو تا شخصیت اصلی کارتون‌های پو خرسه و ببر است. به خاطر این عکس که هفته قبل منتشر شد.

TIGGER_2590531b

البته این حرکات عجیب و غریب اصلا چیز عجیبی نیست و چند وقت پیش هم این عکس که فتوشاپی از عکس مشهور مقاومت یک شهروند در برابر سرکوب دولت توسط تانکه باعث شد کلا سرچ به دنبال «اردک لاستیکی حمام» هم توی کشور سانسور بشه.

ducks_2590671c

نکته جالب اینه که سانسور توی چین بیشتر از اینکه روی چیزهایی مثل سخنرانی‌های یک مخالف نظام باشه روی کامنت‌ها و نوشته هایی است که تشویق به اتحاد یا شورش یا چنین چیزهایی می کنن ولی اینکه حالا اردک حموم چه خطری برای نظامشون داره، جای خود دارد.

منبع