دروغ بزرگ به اصطلاح خبرگزاری مهر در مورد حمایت برنامه نویس ها از قالیباف و پیشنهاد عمل

آپدیت: خبرگزاری مهر ساعت سه و نیم، اسامی رو از زیر مطلب حذف کرد. کپی هاش خیلی جاها هست البته. نکته دوم هم اینکه این خبر مال یک ماه قبل است و در واقع اصرار به قالیباف برای اومدن به انتخابات.

خبرگزاری مهر دیروز یک خبر عجیب منتشر کرد که توش گفته شده پنج هزار نفر با کلی تجلیل و درخواست از قالیباف می خوان به انتخابات برگرده. جاعل نامه و امضاها، ظاهرا از سایت یک همایش کلی اسم کپی پیست کرده و الکی تو استان ها پخشش کرده؛ حتی در بخش خاصی به اسم «برادران اهل سنت»‌ که توش اسم هما مختاری و سحر خانی و .. هم هست (:

اینکار شدیدا غیراخلاقی است که خب از خبرگزاریهای ما اصلا عجیب نیست ولی اشتباه بزرگ این بوده که احتمالا جاعل فکر کرده «اینها که یکسری برنامه نویسن و اصلا این خبر رو نمی بینن» بدون اینکه بدونه این آدم ها چه شبکه قوی ای دارن و اتفاقا برای خیلی هاشون به عنوان یک شهروند، سیاست هم مهمه.

چنین حرکتی کلا احمقانه است چون اگر کلا ۵هزار نفر بخوان بگن «تو رو خدا برگرد» طرف کلا بهتره به برگشت فکر هم نکنه – حتی اگر جاعل گفته باشه « ما نماینده مردم هستیم ». یادتون باشه که هر کس می گه «من به نمایندگی از مردم» باید جایی این نمایندگی رو گرفته باشه از مردم! (:

خلاصه.. اگر قوه قضاییه ای داشتیم که بی طرف بود در دسترس، می شد بهش مراجعه کرد. یا اگر تشکل های صنفی اجازه فعالیت داشتن ممکن بود الان چیزی مثل «سندیکای برنامه نویسان ایران» مساله رو پیگیری کنه و منطقا باید نتیجه خوبی می گرفتیم. اما حالا هم یک گروه حقوقی تصمیم گرفته پیگیری کنه و ما هم خوشحالیم. بخصوص که خبرگزاری مهر تا الان حتی زحمت تایید کامنت ها، انتشار تکذیبیه، حذف اسم یا حتی به سبک ایران حذف خبر رو هم نکشیده.

راستی… پنج هزار امضا هم نیست. چهارهزار و هفتصد و سی و هشت تا است.

➜  /tmp tr -d '\n' < /tmp/naame.txt | sed 's/\//\/\n/g' | wc -l
    4738

توی این کد، تیکه اول می گه سر خط رفتن ها حذف بشن. تیکه دوم می گه به جای هر اسلش (که اسم رو جدا می کنه) بریم سر خط و در نهایت می شمره چند خط داریم.

و البته اگر اسم شما هم توی این کلاهبرداری بوده، یه تماس بگیرین با @arizehcom شاید بشه بی دردسر پیگیری کرد.

آمدن گنو/لینوکس‌های اوبونتو، سوزه و فدورا به ویندوز استور

از ۲۰۱۲ به بعد، شعار «مایکروسافت به لینوکس عشق می‌ورزه» زیاد شنیده می‌شه. کارهایی مثل آوردن بش و باینری های اوبونتو به ویندوز و بعد ساب سیستم لینوکس توی ویندوز و اوپن سورس کردن پروژه‌های مختلف. حالا هم مایکروسافت در قدمی جالب، در کنفرانس بیلد توی سیاتل اعلام کرده که سه توزیع مختلف گنو/لینوکس به اپ استور ویندوز اضافه خواهند شد. در حال حاضر اوبونتو در اپ استور هست و می تونین مثل یک برنامه معمولی اونو نصب و استفاده کنین؛ در مرحله بعد فدورا و سوزه هم اضافه خواهند شد.

دلیل این مساله شاید در مرحله اول موفقیت زیاد لینوکس در دنیای کارهای حرفه ای باشه که باعث شده مایکروسافت به جای جنگ، همزیستی باهاش رو انتخاب کنه کنه و در مرحله دوم اینکار فرصتی است برای کاربران حرفه ای که به لینوکس نیاز دارن، برای استفاده از این سیستم عامل بدون کنار گذاشتن ویندوزشون.

البته کنار این خبر، این رو هم داشتیم که مایکروسافت ساپرت پایتون توی ویژوال استودیوی ۲۰۱۷ رو پایدار اعلام کرد که قدم خوب دیگه ای است از این شرکت. ظاهرا مایکروسافت داره به همزیستی جدی‌تری فکر می کنه. قدم عالی آینده، امکان اجرا شدن مستقیم باینری های لینوکسی روی سرورهای ویندوزی خواد بود؛ یک جور لذت بردن همزمان از هر دو دنیای سروری.

کاش روحانی معذرت بخواد

فرض کنین روحانی توی همایش امروز بیاد بگه:

دوستان. من یک معذرت خواهی هم به شما بدهکارم. دیروز گفتم که مردانگی کردم و پرونده آقای قالیباف رو نگذاشتم منتشر بشه. این حرفم اشتباه بود چون در واقع می خواستم به مدارا و انسانیت اشاره کنم و طبق فرهنگ غلط ما، عبارت «مردانگی» از دهانم در رفت. صفاتی مثل انسانیت، شرافت، مدارا، گذشت و .. به اشتباه در ذهن ما متعلق به مردان ثبت شده است. این صفات هم می تواند در زنان باشد و هم در مردان و چه زیباتر است که می گفتم من «انسانیت کردم» و پرونده اقای قالی باف را به جریان ننداختم.

فکر کنین چه تجربه نابی است و چه حرف های نشنیده ای از آدمی در مسند قدرت در ایران. البته مطمئن هستم روحانی اینها رو نمی گه چون بعدش حرف ما اینه که :

انسانیت؟ خب با اینکار اجازه دادی آدمی که جرمی اینقدر سنگین داره که اشاره مبهمت بهش می تونه ساکتش کنه اینهمه سال شهردار شهر من باشه و آب و هوا و خاک من رو بفروشه به هر کس که پول بیشتری داد. با اینکارت شهری برای من ساختی که تقریبا محاله بشه از دست هر کسی که پول بیشتری داده و سهم بیشتری برداشته، پسش گرفت. روحانی جان با این «مردانگی یا شرافت یا هر چی که اسمش هست» تو هم شریک جرمی.

البته این حرفی است که مدت ها است رو دل من هست. روحانی قبلا هم گفته بود:

و خب بازم سوال این بود که اگر قراره چیزی منتشر بشه، منتشر کن! اگر قرار نیست منتشر بشه نکن! اینکه گرو کشی بکنی و بگی اگر فلانی فلان کار رو کرد فلان چیز رو می گم عملا یعنی در دیدگاه مردم این وسط روی این اطلاعات نه حقی دارن و نه محرم هستن. درسته که در ناچاری و برای حفظ کورسویی از امید به زندگی روزمره من این دوره هم به روحانی رای میدم و از اون مهمتر تلاشم رو می کنم در شورا آدم های معقولتری داشته باشیم که حقوق بگیر شهردار نباشن، ولی واقعا رویام اینه که روحانی بیاد بگه:

مردم.. من اشتباه کردم. هم اونجا که وقتی منظورم انسانیت بود و از کلمه «مردانگی» استفاده کردم و هم اونجا که چیزی بود که اگر مردم می دونستن این آدم اینجا نبود ولی مخفی اش کردم تا شهر شما ۱۲ سال به تاراج بره.

آرزوی محالی است ولی کاش لابلای اینهمه توضیح اینکه «همه در سطوح مختلف فاسد هستیم» یکی بیاد و بگه «شفافیت ارزشمنده و اون چیزی که باعث پیشگیری از فساد می شه، آدم خوب نیست بلکه سیستم شفاف و مطبوعات آزاد و قوه قضاییه سالمه». به هرحال من به روحانی رای می دم و لیستی که تهیه می کنم از آدم ها قابل دفاع برای شورای شهر.

سوشیال مدیا و سوشیال نتورک دو مفهوم مستقل هستن، کلمات رو درست مصرف کنیم

این تیکه از ایمیل رضا،‌ کاملا نیازمند توجه است.

[…]
بگذریم، دلیل این ایمیل من بیشتر پیشنهادی است بسیار ساده جهت جا انداختن ترجمه ی واژه ای که مخصوصا اخیرا دیدم بسیار در اینترنت و وبلاگ ها یا سایت ها در محل صحیح خودش استفاده نمیشه. علت اینکه به شما ایمیل میزنم، اینه که شما هم قدرت جا انداختن اون رو باتوجه به محبوبیت و گستره ی نفوذت در جامعه داری و هم برات مهم بوده تا واژه های صحیح استفاده بشن مثل پیشنهاد “اینترنت چیزها” بجای اینترنت اشیاء برای IoT.

واژه ای که من اخیرا دیدم به غلط ترجمه میشه، Social Media هست که به شبکه های اجتماعی ترجمه شده درصورتی که گسترده تر از اون و به معنای رسانه (ها)ی اجتماعی هست. درواقع گویا مفهوم شبکه های اجتماعی همزمان و به اشتباه برای هردو واژه ی Social Media و Social Networks استفاده میشه، درصورتیکه اینها، دو مفهوم متفاوت و تا اندازه ای مشترک با هم هستند.
[…]

مهمه که حواسمون باشه که سوشیال نتورک باید به «شبکه اجتماعی» ترجمه بشه. جایی که توش تمرکز روی متصل شدن آدم ها به همدیگه است. مثلا فیسبوک. ولی وقتی از «سوشیال مدیا» حرف می زنیم داریم به یک «رسانه اجتماعی» اشاره می کنیم که تمرکزش روی رسانه بودنش است. خیلی از چیزهایی که ما می ‌شناسیم میتونن همزمان شبکه اجتاعی یا رسانه اجتماعی باشن ولی وقتی داریم دقیق حرف می زنیم، خوبه تفاوتشون رو متوجه باشیم و صحیح استفاده کنیم.

نظر شخصی من رو بخواین بخشی از بدبختی تاریخی ما مال این غیر دقیق بودن کلمات است. مثلا می شینیم می گیم «آی مردم، آی ملت، آی ایرانی ها، آی مسلمان ها،‌…» در حالی که هر کدوم از اینها یک چیزی است یا مثلا به هر کسی که خوشمون نمیاد می گیم دزد یا خائن. و بعد که می شنویم فلانی به این دلیل دزد است و به اون دلیل خائن فکر می کنیم «خب فحش است دیگه، لابد دوستش ندارن که می گن دزده» (:

استفاده از اطلاعات فیت‌بیت مقتول برای کشف هویت قاتل دیو سیرت

تو جادی.نت خبرهای زرد کم داریم! ولی خب گاهی خبرهای زرد به ما مربوط می‌شن. عنوان این خبر در واقع باید باشه «شوهر دیو سیرتی که همسرش را کشت / به همراه عکس» ولی خب چون من ازش عکس نداشتم و ماجرای قتل هم خیلی مهم نبود، روی موضوع اصلی مرتبط به خودمون مانور دادیم: اطلاعات دستبند ضبط کننده حرکات یا همون فیت‌بیت.

ماجرا اینه که آقایی به پلیس زنگ زده، گفته یک دزد وار خونه شده، اونو به صندلی بسته و همسرش رو با گلوله کشته. اما این آقا تونسته در لحظه حساس خودش رو آزاد کنه، قاتل رو فراری بده و به پلیس زنگ بزنه. پلیس آقای دابات رو در حالی پیدا می کنه که یک دست و یک پاش به یک صندلی تاشو بسته شده بود و همسرش با گلوله به قتل رسیده بود. اما الان آقای دابات به اتهام قتل همسرش در حال دادگاهی شدن است.

شواهد تقریبا به طول کامل علیه دابات هستن: سگ پلیس اثری از بوی آدمی غریبه توی خونه پیدا نکرده، تفنگی که ازش شلیک شده دو ماه قبل توسط خود ایشون خریده شده و برای ما از همه جالبتر، اطلاعات فیت‌بیت بسته شده به مچ مقتول که نشون می ده مقتول یکساعت بعد از زمانی که شوهر مدعی شده دزد شلیک کرده، در حال راه رفتن بوده.

این جمع آوری دائمی اطلاعات چیزی شبیه به یک شمشیر دو لبه است. از یکطرف به ما اجازه می ده در مواردی که لازم داریم بهش رجوع کنیم و از اونطرف باید بدونیم مرزش کجا باید متوقف بشه تا یکسری آدم مدعی نباشن حق دارن همه اطلاعات یکسری دیگه رو به بهانه امنیت، سلامت، رفاه و … خودشون جمع کنن. در واقع این جمع آوری لازمه در پروسه ای دموراتیک،‌ مورد توافق و شفاف انجام بشه و پروسه ای از بالا به پایین نباشه.

مرتبط: اگر هنوز در هیجان بیگ دیتا هستین،‌ باید بگیم که در همین لحظه قشنگ، یادگیری ماشینی در گوگل ترندز به بیگ دیتا رسیده (:

بیلبوردهایی علیه کسانی که پرایوسی ما در اینترنت رو فروختن

چند وقت قبل در این مورد نوشتم که حالا آی اس پی های آمریکا حق دارن اطلاعات ما رو به تبلیغات چی ها بفروشن. آمریکایی ها از این قضیه بسیار ناراضی شدن؛ و البته همه دنیا. این رای تقریبا علیه خواسته اکثر آدم ها بود، از هر حزب و گروهی اما چرا سیاستمدارها بهش رای دادن؟ چون مستقیمابه پول ربط داشت و خیلی جاهای دنیا هست که سیاستمدارها خودشون رو مستقیما به پول می‌فروشن – به همین خاطره که کسی که پول رو کنترل می کنه،‌ در نهایت کشور رو کنترل می کنه.

اما خب بعضی جاها آزادی بیان هم هست. در این موارد آدم ها میتونن کارهای جالبی بکن. مثلا گروهی به اسم نبرد برای آینده اومدن با کراودفاندینگ چهار تا بیلبورد در مسیر بازگشت به خونه چهار نفر از کسانی که پول های زیاد از مخابرات گرفتن نصب کردن و گفتن این آدم چقدر پول از شرکت های مخابراتی گرفته و چه رای ای داده و اگر می خواین ازش بپرسین چرا، شماره اش فلانه. البته وقتی می گیم پول بزرگ منظور پول بزرگ در اون سطح از سیاست آمریکا است که مثلا می شه یک میلیارد تومن (:

امروز چهارم می، روز جهانی جنگ ستارگان است

امروز چهارم می است. متاسفانه ماجرای کشته شدن کلی معدن چی رو داشتیم که حال و حوصله ای برای کارهای گیکی باقی نمی ذاره. طبق قانون کار ایران هر کسی که برای کار و خدماتش حقوق می گیره، کارگر است. در واقع همه ما برنامه نویس هایی که حقوق می گیرم هم جزو کارگرها هستیم و منطقا باید اول ماه می تعطیل می بودیم؛ که خب در نبود اتحادیه و غیره، به این حق نمی رسیم. اما وضع کارگرهایی که کارهای یدی یا سخت انجام می دن بدتره. ما حداقل می تونیم تا حدی قدرت چانه زنی فردی داشته باشیم یا در محیط های کاری راحت کار کنیم و …

به هرحال. هوم.. امروز چهارم می است یا به قول خارجی ها 4th of May که تلفظش می شه «فورث آو می» که خیلی نزدیک است به «May the 4th be with you» که شعاری مهم در جنگ ستارگان است. امروز رو توی جهان روز جنگ ستارگان می دونن و فرهنگ و اخبار خودش رو هم داره. درسته که توی ایران روز مهملی شد ولی به هرحال زندگی ما همینه دیگه.

توضیح: دوستانی ایمیل می زنن و کامنت می ذارن که اصطلاح درست، May the force be with you است. کاملا هم درست می گن. در متن من نوشته ام 4th تا برسونم که به وجه شبه اشاره می کنه برای کسانی که استاروارز رو می شناسن. در کامنت ها توضیح کاملتری هست.

اینستاگرامی‌های مشهور، واقعیت بدنشون رو به شما نشون می دن

اینستاگرام برای خیلی ها جایی است برای ایده گرفتن و تشویق شدن به زندگی سلامت تر. صفحه های مختلف از نکات ورزشی و بهداشتی می گن و آدم هایی هم شروع می کنن با گذاشتن عکس‌هاشون، توصیه های ورزشی و فیتنس کردن. راستش برای من هم گاهی جذاب و انگیزه بخش است ولی در نهایت یک موقع که نشسته ام از بالا به شکمم نگاه می کنم و با خودم می گم «ای بابا…!»

حالا یکسری آدم – شامل همون هایی که عکس های فیتنس روحیه بخش تو صفحه شون می ذارن – شروع کردن به گذاشتن دو تا عکس کنار همدیگه: اولی عکسی که بهتر از همه در اومده و قراره منتشر بشه و دومی عکسی که چند لحظه قبل یا بعد از فریم قبلی، گرفته شده. اونها اینکار را می کنن تا یادآوری کنن که حتی اونی که کارش منتشر کردن عکس های «خوش هیکل»ش است هم در حالت «عادی» شکم و چربی و چروک و … داره و پشت هر عکس «خوب»، یک نور عالی، عکاس خوب، شانس خوب و ده ها عکس «بد» وجود داره.

این مجموعه عکس باحال به شما می گه که.. بذارین از زبون خودشون بگم:

ما به هیچ وجه نباید خودمون رو با بهترین عکس های یک نفر مقایسه کنیم. در نهایت حتی مدل های توی مجلات هم شبیه عکسی که ازشون چاپ شده نیستن.

پس یادمون باشه در عین رعایت سلامت و اهمیت دادن به ورزش، لازم نیست نگران این باشیم که چرا بدن ما بیست و چهار ساعته شبیه کسی که یک عکس فلان شکلی داره نیست (:

مرتبط:
بدن پرفکت ویکتوریا سکرت
شعر شاعر هندی در مورد موی بدنش
آرزوی سیندی کرافورد