آبشار طلایی ترامپ

من معمولا ترجیح می‌دم تو حوزه ای بنویسم که بقیه برای نوشتنش عجله‌ای ندارن یا اصولا بهش علاقمند نیستن. به همین خاطر نارنجی که جدی کار می کرد، از گجت و اینها نمی نوشتم؛ یا اونجا می‌نوشتم. الان که اینهمه سایت خبری و برنامه نویسی و گیکی هست دیگه فقط چیزهایی رو می نویسم که دوست دارم و خب کماکان علاقمندم به بخش هایی که بقیه پوشش نمی‌دن. شایدم جالبی جادی.نت همینه (:

حالا هم اتفاق ترکیبی بامزه‌ای افتاده که احتمالا خیلی ها نمی‌تونن در موردش حرف بزنن؛ ماجرای آبشار طلایی ترامپ و رابطه‌اش با روسیه.

یک گزارش مشترک بین سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا می‌گه ظاهرا ترامپ در سفری به روسیه، در یک برنامه سکسی حضور داشته که «برنامه ریزی شده اف اس بی و زیر نظر اونها»‌ اتفاق افتاده. اف اس بی اصلی‌ترین سازمان جاسوسی روسیه است. در این برنامه گولدن شاور یا آبشار طلایی جلوی ترامپ اجرا شده که اشاره می‌کنه استفاده از ادرار به عنوان امری جنسی؛ مثلا ادرار کردن روی یک نفر. گزارش ادامه می‌ده که ترامپ دقیقا این هتل و سوییت رو انتخاب کرده بود چون قبلا اوباما هم در بازدید از روسیه، اونجا اقامت داشته.

منابع این گزارش تایید نشدن ولی سی ان ان می‌گه گزارش به باراک اوباما ارائه شده.

تیکه بامزه‌اش برای من ربط سکس و منطق است که حتی آدمی در اون لول هم به راحتی‌ها درگیر چنین چیزی می‌شه. ذاتا بد نیست ولی وقتی می‌خواین رییس جمهوری آمریکا بشین احتمالا ترجیحتون اینه که چنین کاری نکرده باشین. الان روسیه همیشه می‌تونه تهدید پنهان «انتشار فیلم» رو داشته باشه.

از اونطرف این مساله در ابتدا چالشی برای آمریکا است که رییس جمهورشون چنین تهدیدی بالای سر خودش داره اما سریعا به این سمت می ره که «خب که چی؟». یادمون باشه وقتی رییس جمهور اسبق آمریکا متهم به رابطه جنسی با کارآموز ۲۲ ساله کاخ سفید لوینسکی شده بود، خود مساله حساسیت های زیادی داشت ولی دردسر اصلی این بود که کلینتون در مورد این رابطه دروغ گفته بود نه اینکه با فلان شخص رابطه داشته. مساله مشابه در این مورد اتفاق فپنینگ بود که توش تعداد عظیمی عکس از هنرپیشه ها لو رفت و بعد از یک هفته عادی شد و زندگی به شرایط نرمال برگشت. خیلی‌ها درگیر چنین چیزهایی هستن و هیجانش در مخفی بودنش است.

آخرین نکته هم اینکه می‌بینیم چقدر علاقمندی ها وسیع است و چطور همه در همه لول‌ها ممکنه به چیزهایی که به نظر یکی دیگه بسیار عجیب به نظر می رسه علاقمدن باشن. خوبیش اینه که من و شما می‌دونیم که یک رابطه جنسی صحیح، سه جنبه داره:

  • امن. تلاش بشه ریسک های هر چیز شناخته بشه و کنترل بشه
  • عاقلانه. رفتارها در شرایطی عاقلانه و با کنترل مغز اتفاق بیافتن
  • مورد توافق. دو آدم بالغ در مورد اتفاق مورد نظر توافق داشته باشن

و اینها رو هم علم پزشکی و عقل سلیم مشخص می‌کنه.

با استارتاپ بستون همراه باشین – ۱۷ تا ۲۳: حالا اپ اندروید داریم

تا حالا روی سرور بودیم؛‌ تخصصمون ولی هیچ چیز برای آدمی که اهل سرچ کردن و یاد گرفتن است هیچ خطری نداره! در این چند قسمت ما واقعا صاحب یک اپ اندرویدی و آی او اسی می شیم. البته به کمک آیونیک، اچ تی ام ال، سی اس اس و از همه مهمتر انگولار جی اس. در این پنج شش قسمت از آموزش راه اندازی استارتاپ بستون میریم سراغ اینکه برنامه رو برای همه قابل استفاده کنیم. البته خودمون روی کامند لاین می مونیم (:

اوه.. و بسیار خوشحال می شم اگر فرصت کنین توی کامنت ها نظرتون رو بگین. اینکه قراره تا کجا پیش بریم. من برنامه رو پیش می برم ولی آیا واقعا همه جزییات رو فیلم بگیرم؟ خب یک عالمه می شه تو وبلاگ. بخصوص که ما خواننده هایی داریم که احتمالا هیچ علاقه ای به این سری ندارن. یا مثلا می شه من سری رو ادامه بدم ولی دیگه دائم رو وبلاگ نذارم و هر کی می خواد کانال رو دنبال کن و فقط در موارد حساس بیارم روی کانال و این چیزها… خوشحال می شم نظر شما رو بشنوم و با تشکر از همه دوستانی که دارن کامیت می کنن. اوه.. و اگر کمی آیونیک بلدین و کمی سی اس اس و دید هنری قابل قبولی دارین (یا استانداردها رو می دونین) خیلی عالی خواهد بود اگر به فرانت اند خسته ما کمک کنین (:

بستون ۱۷ – تب خرج و دخل

حالا که شروع کردیم به ساختن اپ آیونیک یا همون کوردوا که می تونه روی اندروید و آیفون و بقیه اجرا بشه، باید دو تا تب درست کنیم: ثبت خرج و ثبت درآمد. بریم براش!

بستون ۱۸ – ساخت داشبورد آپدیت شونده آیونیک

در این مرحله، کاری می کنیم که داشبورد برنامه‌مون با هر بار ورود بهش عدد جدید رو نشون بده. اینطوری وقتی خرجی اضافه می کنیم و وارد داشبورد می‌شیم، تاثیرش در اعداد دیده می شه.

بستون ۱۹ – نوشتن ای پی آی لاگین در سمت سرور

حالا همه چیز آماده است که ما واقعا از اپ و در نتیجه از سیستم استفاده کنیم. حالا کافیه لاگین یوزر رو درست کنیم. قدم در سمت جنگو با پایتون و در سمت سرور. چیزی که با گرفتن یوزرنیم و پسورد، به ما توکنمون رو بگه.

آپدیت: لینک اول درست کار نمی کرد. یکبار دیگه آپلود کردم.

بستون ۲۰ – نوشتن لاگین در سمت موبایل (۱ از ۳)

حالا که سرور آماده لاگین است، باید سمت موبایل پیاده اش کنیم! اول باید کلا از فرم یک چیزی ارسال کنیم و جواب بگیرم، بعد باید اون رو جایی ذخیره کنیم که هر بار لازم نباشه لاگین کنیم و دگمه لاگ آوت درست کنیم و به سیستم بگیم از این اطلاعات استفاده کنه و همه چیز تمومه. این قسمت اول از سه قسمت نوشتن لاگین سمت موبایل است.

بستون ۲۱ – نوشتن لاگین در سمت موبایل (۲ از ۳)

حالا که سرور آماده لاگین است، باید سمت موبایل پیاده اش کنیم! اول باید کلا از فرم یک چیزی ارسال کنیم و جواب بگیرم، بعد باید اون رو جایی ذخیره کنیم که هر بار لازم نباشه لاگین کنیم و دگمه لاگ آوت درست کنیم و به سیستم بگیم از این اطلاعات استفاده کنه و همه چیز تمومه. این قسمت دوم از سه قسمت نوشتن لاگین سمت موبایل است.

بستون ۲۲ – نوشتن لاگین در سمت موبایل (۳ از ۳)

حالا که سرور آماده لاگین است، باید سمت موبایل پیاده اش کنیم! اول باید کلا از فرم یک چیزی ارسال کنیم و جواب بگیرم، بعد باید اون رو جایی ذخیره کنیم که هر بار لازم نباشه لاگین کنیم و دگمه لاگ آوت درست کنیم و به سیستم بگیم از این اطلاعات استفاده کنه و همه چیز تمومه. این قسمت سوم از سه قسمت نوشتن لاگین سمت موبایل است.

بستون ۲۳ – کمی تمیزکاری و اپ موبایل ما نوشته شده

لاگین رو هم که داریم، ارسال هزینه و درآمدها رو هم داریم و یک آمار مقدماتی هم می‌بینیم. یک خوشگل‌کاری کوچیک و مرج کردن یکی دو پول ریکوئست از گیت و اپ ما تکمیل است و می‌تونیم بفرستیمش برای استورهای معتبر بازار. ولی اول خوشگل‌کاری در سطح درک هنری من.

اشتباه زدم، فاک!

سعید توی کامنتش در مطلب خداحافظ شل، سلام زیشل، یه برنامه جالب معرفی کرده: د فاک. این برنامه بامزه دقیقا همونی است که بعضی‌هامون وقتی یک تیکه از یک کامند رو اشتباه می‌زنیم می‌گیم: «د فاک/چرا اجرا نشد؟». اگر درست بعد از اون کامند بزنین fuck خودش می‌فهمه مشکل دستور قبلی است، سعی می کنه تصحیحش کنه و با یک انتر شما، اجراش کنه. مثلا:

برنامه با پایتون است و برای نصبش کافیه بزنین:

sudo -H pip install thefuck

و بعد از اولین fuck، خودش راهنمایی می کنه که چی رو باید کجا بنویسین. احتمالا یک کد کوتاه رو در bashrc. یا zshrc. و بعد اجرای دوباره bash یا zsh.

بستون ۱۴ تا ۱۶: دیدن آمار، مرج کردن پروژه در گیت‌لب و کامند لاین و شروع اپ اندروید و آیفون

در ادامه پروژه بستون، ما یک اسکریپت کوچیک می نویسیم که بتونه آمار کارهامون رو نشون بده بعد چند تغییر که بقیه توی پروژه دادن رو مرج می‌کنیم و در نهایت پا در راهی جدید می‌ذاریم: ساخت اپ اندروید و آیفون و بقیه با کمک کوردوا و ایونیک. با ما باشین که داریم شروع یک استارتاپ تکنولوژیک رو از درون دنبال می‌کنیم.

بستون ۱۴ – دیدن آمار مقدماتی از سیستم

تمیزکاری که همیشه هست ولی به طور خاص توی این شماره به افتخار کسانی که شروع کردن به استفاده کردن از سیستم، یک برنامه کلاینت ساید اضافه می کنیم که آمار مقدماتی‌ای از میزان خرج و دخل رو بهمون بده. برنامه داره قابل استفاده می‌شه!

بستون ۱۵ – مرج کردن دو تا پول ریکوئست

اوه! گیت داره جدی می‌شه. دو نفر از دوستان تغییراتی روی بخش‌هایی از کلاینت پروژه دادن و من اونها رو یکبار از طریق خود سایت گیت‌هاب و یکبار از طریق کامند لاین مرج می‌کنم با پروژه اصلی. آماده این با گیت ور برین؟

بستون ۱۶ – شروع ساخت اپ انواع گوشی با آیونیک و کوردوا

خرج ها رو کجا می کنیم؟ پشت کامپیوتر؟ نه… در حال حرکت! پس لازمه یک اپ هم برای پروژه داشته باشیم. در این قسمت اولین استخون بندی اش رو راه اندازی می کنیم و حتی بخشی از آمارها رو هم نشون می دیم. خیلی چیزها هارد کد شده ولی این فقط قدم اوله. ما حالا اپ اندروید، آی او اس،‌ ویندوز فون و بلک بری داریم؛ به افتخار آیونیک و کوردوا.

لینک‌های ویدئوها

راه انداختن کلیدهای تغییر روشنایی لپ‌تاپ ایسوس ذن‌بوک روی لینوکس

روی لپ‌تاپ Zenbook UX310 ایسوس اوبونتو و فدورا رو تست کردم و همه چیز بدون هیچ مشکل کار می کنه. البته اصلا سراغ کارت گرافیکی بازی نرفته ام ولی دیفالت کار می کنه. تنها چیزی که یکضرب کار نکرد کلیدهای تغییر روشنایی بود.

برای راه انداختنشون کافیه فایل

 /etc/default/grub

رو ادیت کنیم و خط زیر رو به آخرش اضافه کنیم:

GRUB_CMDLINE_LINUX_DEFAULT="acpi_osi="

این باعث می شه عبارتی که اضافه کرده ایم به انتهای فایل‌های تنظیمات گراب اضافه بشه. بر اساس اینکه لپ‌تاپ efi است یا بایوس لازمه که تنظیمات گراب رو دوباره ایجاد کنیم. روی لپ تاپ من که fedora داره و uefi، این دستور اینکار رو می کنه:

grub2-mkconfig -o /boot/efi/EFI/fedora/grub.cfg

معلومه که شما باید دستورات مرتبط با شرایط خودتون رو بزنین و توجه داشته باشین که اینکار نسبتا حساس است و اگر ندونین دارین چیکار می کنین بهتره انجامش ندین و اول یاد بگیرین که گراب چطوری کار می کنه (:

بعد از ریبوت، دگمه‌های کم و زیاد کردن نور صفحه نمایش من کار می ‌کنن.

بالاخره وقت خداحافظی از بش رسید، سلام زیشل

شل‌ها مهم هستن. اونها دستورات رو از شما می گیرن و خروجی‌ها رو به شما نشون می‌دن. معمولا سیاه هستن ولی می شه به هر رنگی درآوردشون. توی دنیا یکی از مشهورترین شل‌ها، بش است و من همیشه از Bash استفاده کردم که همه جا سازگاری حفظ بشه. شل‌های بهتر مثل ksh و غیره هم هستن ولی در نهایت بش برای من به خاطر اینکه همه جا حضور داشت، انتخاب اصلی بود. ولی دیگه نیست.

الان مدتی است که از zsh استفاده می‌کنم. خوبی اصلی زد اس اش برای من اینه که تا حد خیلی زیادی همون bash است با چند فیچر بهتر. مثلا توی تکمیل کردن دستورات با tab بسیار بهتر عمل می کنه می شه توش چیزها رو خلاصه‌تر نوشت. هیستوری توش راحتتر پیدا می شه و حتی می‌شه با تب، سوییچ ها رو دید. چیزی که بارها برای من توی بش پیش می‌امد این بود که دستور رو نصفه می‌نوشتم، می‌اومدم بیرون و سوییچ رو نگاه می‌کردم و بر می‌گشتم به دستور اما حالا به راحتی با زدن tab سوییچ‌ها دیده می‌شن.

این شل امکان تنظیمات زیادی داره ولی تقریبا بهترینشون برای شروع در پروژه ای به اسم oh my zsh جمع شده. برای اضافه کردن زیشل به سیستم و انتخاب اون به عنوان شل خودتون باید اول zsh رو نصب کنین، مثلا با یکی از دستورات زیر:

sudo apt install zsh #debian, Ubuntu, Ming
sudo yum install zsh #fedora, centos, redhat
sudo zypper install zsh #openSuse

و بعد فعال کردنش با چیزی مثل این که البته به جای جادی، اسم یوزر خودتون رو می‌زنین.

sudo usermod -s /usr/bin/zsh jadi

تنظیمات عالی «اوه مای زیشل» رو هم می‌تونین با این یک دستور نصب کنین:

sh -c "$(wget https://raw.githubusercontent.com/robbyrussell/oh-my-zsh/master/tools/install.sh -O -)"

و به قابلیت‌های جالبی مثل اینکه در یک دایرکتوری گیت برنچ دیده بشه یا یک فلش سبز یا قرمز به شما بگه دستور قبلی درست اجرا شده یا نه دست پیدا کنین.

نکته مکی: اگر مک دارین و از OSX استفاده می‌کنین، نصب زیشل بسیار توصیه می‌شه؛ به طور خاص به خاطر قدیمی بود بش توی مک.

لپ‌تاپ جدید: ذن بوک UX310 ایسوس

بعد از تقریبا چهار پنج سال، لپ تاپ لنوو x220 من نشونه‌هایی از اذیت دائمی داشت. مشکلات کیبورد، فن و باتری تا اینکه بالاخره بعد از یکسال زنده موندن با تعمیر و تحمل سر و صدا، تصمیم گرفت کلا از کار بیافته و با توجه به مشکلات رندر ویدئوهای که اخیرا خیلی هم زیاد شدن، وقت یک لپ‌تاپ جدید شد.

برای خرید لپ‌تاپ جدید یک کار قبول کرده بودم که معمولا از زیرش در می‌رم: تدریس برای سازمان‌ها. دوره هم تموم شده بود و حدود ۴ تومن برای لپ‌تاپ داشتم. مواردی که قرار بود حتما توی لپ‌تاپ جدید رعایت بشن اینها بودن:

  • سی پی یو کاملا خوب. منطقا در حوالی i7 6600U.
  • سبک چون من هر روز لپ‌تاپ رو جابجا می‌کنم. حداکثر وزن قابل قبول ۱.۸ کیلو
  • سیزده یا چهارده اینچ که کیبورد اندازه استاندارد باشه ولی قابلیت حمل و نقل و استفاده در همه جا کاملا حفظ بشه
  • حتما رم و هارد قابلیت تغییر توسط خودم رو داشته باشن چون در تلاش برای مک‌بوک ایر شدن، خیلی‌ها دارن قطعات رو به مادربرد لحیم می‌کنن، حتی کربن!
  • رزولوشن معقول و معمول. رزولوشن‌های خیلی بالا برای من خوب نیستن چون حوصله اسکیل کردن و ریز بودن صفحه رو ندارم روی یک لپ‌تاپ ۱۳ اینچ و ۷۶۸*۱۳۶۶ برام کمه چون قبلی اینقدری بود و بعضی جاها حس می‌کردم کافی نیست و حتی پنجره‌ها از صفحه بیرون می‌افتن
  • صفحه مات الویت داشت
  • پورت‌های کامل شامل حداقل سه یو اس بی،‌ خروجی تصویر مرسوم و اترنت

یک گزینه همیشه خوب اینه که بتونین از طریق کسی در خارج، در تخفیف‌های خوب یا حتی سایت‌های ریفربیشد و اینها خرید کنین ولی من امکانش رو نداشتم – حداقل با خرابی ناگهانی لپ‌تاپ. این شد که با دیدن جاهایی مثل دیجی‌کالا و مغازه‌های آنلاین گزینه ها رو دیدم و در نهایت به لپ‌تاپ UX303 ذن‌بوک از ایسوس رسیدم که با رفتن به مغازه‌ای توی کامپیوتر پایتخت به نیت خرید معلوم شد گزینه‌ ای مثل لپ تاپ ذن‌بوک ایسوس UX310 گزینه بهتری است.

چیزهایی که از رده خارج شدن

  • اولا من دنبال برند خاصی نبودم. لنوو رو منطقا ترجیح می دم ولی لنوو دیگه کاملا اون لنووی قدیم نیست و سری T و X بسیار گرونن.
  • چیزهایی مثل کربن و غیره مستقل از گرون بودن، شدیدا غیرقابل آپگرید هستن. لپ‌تاپی که رم‌اش لحیم شده باشه به مادربرد از گزینه‌های من خارجه.
  • اچ پی برند باحالیه ولی تقریبا هر چیزی ازش دیدم سنگین بود
  • دل هم لپ‌تاپ‌های خوبی داره ولی بهترین‌هاش (مثل ایکس پی اس ۱۳) بسیار گرون‌بودن و مشکلات ارتقاء دادن داشتن

دلایل انتخاب ذن بوک ایسوس

  • ظاهرا قابل قبول داره
  • سبک است
  • ۱۲ گیگ رم. چهارگیگ لحیم شده به مادربرد و یک اسلات خالی که روش یه ۷ گیگ است
  • رزولوشن و اندازه و وزن ایده آل‌های من
  • کیبورد خوب
  • ۵۱۲ اس اس دی. خیلی دقیق تحقیق نکردم ولی فکر کنم یه هارد دیگه هم توش جا می‌شه! چون از همین مدل هیبرید هم بود
  • پورت‌های‌ نسبتا خوب
  • قیمت خوب نسبت به هم‌رده‌ها مثل با سی پی یو و رم و هارد مشابه

نکات منفی ذن بوک ایسوس UX310

  • عدم امکان خاموش کردن کارت گرافیکی دوم از بایوس
  • نداشتن پورت گرافیکی دوم کنار پورت اچ دی ام آی
  • نداشتن اترنت‌ که بلاهت فعلی است. ممکنه در آینده همه وایرلس بشیم ولی هنوز خیلی زوده که برای فیگور لاغری، چنین چیز مهمی رو حفظ کنن
  • برند ایسوس برای من جذاب نبوده. امیدوارم این لپ‌تاپ عوضش کنه
  • قیمت زیاد نسبت به چیزی که من در نظر داشتم بخرم. مثل همیشه تقریبا بیست درصد گرونتر از هدف خریدم
  • کیبورد برای تایپ کاملا خوبه ولی بازم به این رسم ابلهانه فعلی، بعضی کلیدها از جمله هوم و اند و … رو با فانکشن باید زد
  • ویندوز داشت. بعضی مدل ها ویندوز نداشتن. در این مورد خب من دارم پول ویندوز رو می دم و بعد پاکش می کنم. اگر واقعا پیگیری کنین که این ویندوز که به زور رو دستگاه بوده رو نمی خواین، امکان پس گرفتن کمی پول از مایکروسافت رو دارین. کار جالبیه و بعضی ها می کنن ولی من حوصله اش رو ندارم.

لینوکس روی ایسوس ذن بوک

هیچ مشکلی نداشت. اوبونتو رو نصب کردم. بدون هیچ پیچیدگی و همه چیز کار می کنه به جز کلیدهای کم و زیاد کردن نور صفحه. از بخش ستینگ می شه کم و زیاد کرد ولی دگمه ها در این لحظه کار نمی کنن. راه انداختنشون باید خیلی ساده باشه. بعدا یه پست می نویسم احتمالا.

حرف آخر

به قول دانیال، آدم با چیزی که می‌سازه یا تولید می‌کنه شناخته می‌شه نه با چیزی که می‌خره یا مصرف می‌کنه. برندها خیلی مهم نیستن. اگر واقعا لازم ندارین لازم نیست لپ‌تاپ رو عوض کنین و با هر لپ‌تاپی می شه هر کاری کرد.. حداقل با هر لپ‌تاپ معقولی هر کار معقولی. من در خرید خیلی مردد می‌شم و جرات خرید ندارم ولی اصلا اینطوری نیست که سعی کنم بهترین چیز رو بخرم یا تحقیق طولانی و حرفه ای بکنم. مثل یک خریدار متوسط هستم.

رادیو گیک شماره ۷۰ – رمزنگاری کوانتومی چینی

در رادیوگیک شماره ۷۰ مثل همیشه اخبار رو داریم و در اعماق رو مثل بعضی وقت ها در بخشی طولانی تر به رمزنگاری کوانتومی مورد ادعای چینی‌ها نگاه می‌کنیم. در همین شماره است که سوار کشتی دزدهای دریایی می شیم تا پارلمان تشکیل بدیم و جنگ هوش مصنوعی علیه ما هم اعلام می‌شه؛ یک کامپیوتر می خواد جایگزین مدیر بزرگترین هج فاند آمریکا بشه!‌ با ما باشین که دنیا رو به حرکت در بیاریم.

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

اخبار

مایکروسافت لینکدین رو ۲۶.۲ میلیارد دلار می خره

در واقع هر سهم ۱۹۶ دلار. دقت کنین که خیلی دنبال اطالاعاتی است. اسکایپ رو داره و شبکه متخصصن جهان رو اگر اضافه کنه به آفیس ۳۶۵ و مایکروسافت دینامیکس…. در پی خبر سهام مایکروسافت ۳.۷ درصد پایین اومده و سهام لینکدین ۴۹درصد بالا رفته. البته وضعیت ایران رو هم داره دیگه (: اینم بگم که چهار سال پیش مدیر عامل فعلی لینکدین که قراره بعد از تصاحب مایکروسافت،‌بازم مدیر بمونه به ایده اینکه مایکروسافت شرکتش رو بخره خندیده بود اما حالا این خرید که به شکل بامزه ای ۱۹۶مین خرید مایکروسافت هم هست، گرونترین خریدش هم شده.

اپل اولین مقاله مرتبط با هوش مصنوعی اش رو منتشر کرد

یکی از بحث های جالب رادیو گیک این بود که می گفتیم افراد زیادی از دانشمندها علاقمند نیستن به اپل برن چون اپل با مخفی کاری های کلاسیکش نمی گه کی دقیقا داره چیکار می کنه و در نتیجه شهرت آکادمیک…. [توضیحات خودم]. حالا اپل اولین تحقیق مرتبط با هوش مصنوعی خودش رو منتشر کرده – در حوزه دید ماشینی. مطلب هم جالبه و در این مورد که ماشین ها بتونن در روند یادگیری به جای استفاده از عکس های واقعی،‌از عکس های تولید شده توسط کامپیوترهای دیگه استفاده کنن. در واقع من پروسه یادگیری ام رو به جای اینکه وابسته به اطلاعات جهان واقعی بکنم، وابسته به جهان شبیه سازی شده بکنم. البته این الزاما به معنی باز شدن اپل نیست ولی انگار کمپانی در حال بعضی تغییر جهت ها است.

۷۰۰ میلیون دیوایس اندرویدی با بک دور چینی های عزیز

کشور دوست و برادر و همسایه چین، ظاهرا شکلی از بک دور رو روی یکسری از گوشی هاش داشته.. تقریبا ۷۰۰ میلیون گوشی که هر ۷۲ ساعت یک مسیج به چین می فرستادن… اطلاعاتی مثل تماس های تلفنی، مسیج ها، لوکیشن های رفته شده و … محققین کریپتو وایر این رو نشون دادن و می گن بیشتر روی گوشی های نسبتا ارزون قیمت چینی بوده که در بازار آمریکا فروش می رن. این در پشتی (نسبتا) توسط کمپانی AdUps نوشته شده که توی شانگهای است. همین کمپانی نرم افزارهایی روی گوشی های زد تی ای و هواووی هم عرضه می کنه. این برنامه در این گوشی ها روی فرم ور بوده (تلفظ صحیح!) و توسط کاربر قابل دیده شدن یا غیرفعال کردن نیست. ادعا شده کاربرد این برنامه آپدیت کردن گوشی ها است (: حالا اینکه چرا نیاز به اسمس های من داره که خودش رو آپدیت کنه حتما دوست و برادر بزرگترم اینطور صلاح دونسته و به مصلحت خودم است دیگه (: با این خبر، سخنگوی زد تی ای در آمریکا اعلام کرد که هیچ گوشی زد تی ای برنامه های اد آپز رو روش نداشته.

پایان رام‌های اندروید مستقل سیانوژن مد

سیانوژن مد پروژه فوق العاده ای بود: مجموعه بزرگی از اندرویدهای تنیظم شده برای گوشی های مختلف. در واقع سیانوژن به من اجازه می‌داد که روی اکثر تلفن‌های استاندارد، نسخه ای مستقل از اندروید نصب کنم و بتونم همیشه آپدیتش کنم و از شر نرم‌افزارهای مزخرفی که کسی مثل سامسونگ به اجبار نصب می کنه در امان باشم. سیانوژن روشی بود برای نصب اندروید استاندارد روی گستره وسیعی از گوشی‌ها.

حالا پست کوتاهی روی وبلاگ سایانوژن می‌گه که دیگه بیلدهای شبانه ساخته نخواهند شد و پروژه اوپن سورس و کدها کماکان برای هر کسی که بخواد خودش سایانوژن رو بسازه موجود خواهد بود. و معلومه که تقریبا هیچ کدوم از ما نمی‌تونیم به این راحتی ها از سورس‌ها به اندروید قابل نصب روی گوشی برسیم ): پروژه عملا متوقف شده مگر اینکه گروهی از دولوپرهای قبلی که اعلام کردن اونو به اسم «لاین‌ایج (Lineage)» ادامه می‌دن واقعا جدی کار کنن.

نبودن سیانوژن اتفاق بدی است ولی خب موسس و نفر اصلی‌اش ظاهرا در یک گروه خصوصی گوگل پلاس گفته «کاری که سعی می کردم بکنم به پایان رسیده» و توی توییتر نوشته «وقت ماجراجویی بعدی است». امیدواریم حداقل کار پرهیجانی بکنه.

البته چندین پروژه دیگه هم سعی می کنن اندرویدهای آزاد یا استاندارد یا امن یا .. رو به گوشی‌های ما برسونن ولی خب هیچکدوم به بزرگی سیانوژن نیستن. مثلا کربن، اسلیم، ای او اس بی یا رام پارانوید که تمرکزش روی امنیت است.

کروم ۵۵ فلش رو بلاک می کنه و به جاش از اچ تی ام ال ۵ استفاده می کنه

این خبر رو هم قبلا توی رادیو داشتیم و حالا عملیاتی شده. یک میخ دیگه روی تابوت یکی از ناامنی های وب. البته اگر هنوز فلش لازم داشته باشین می تونین بگین در فلان سایت قابل استفاده بمونه و این چیزها.

بیت کوین به بالاترین قیمت سه سال اخیر رسید

A sticker that reads “Bitcoin accepted here” is displayed at the entrance of the Stadthaus town hall in Zug, Switzerland, August 30, 2016. REUTERS/Arnd Wiegmann

با ۷۷۴دلار به ازای هر بیت کوین، حالا بیت کوین نشون داده که قوی است و قرار نیست حالا حالاها کنار بره. البته یک سقوط ناگهانی در نتیجه یک اتفاق غیرمحتمل نیست ولی در کل باید بیت کوین رو بسیار جدی گرفت. البته این بالا پایین رفتن های بسیار جدی، کمی کل ماجرای بیت کوین به عنوان یک پول جدی رو ناامن می کنن اما در نهایت ما که دوستش داریم. و البته خب دلار هم که در ایران رکورد تاریخش رو شکسته [بحث ریال است که پایین می یاد!]

ضرر ۶۶ میلیون دلاری گیت هاب

شماره قبلی ما کامل در مورد گیت هاب بود [و شاید شماره بعدی در مورد گیت لب باشه که حسابی جالبه] ولی پیچیدگی های مالی هم هست. سکوییا کپیتال در ۲۰۱۵ دویست و پنجاه میلیون روی گیت هاب سرمایه گذاری کرد ولی ظاهرا پول خوب خرج نشده. فقط توی یک و نیم سال گذشته با این پول تعداد کارمندان تقریبا دو برابر شده یعنی از ۳۰۰ به ۶۰۰ رسیده و کلی سفر با جت در بخش های مختلف جهان ثبت شده. البته استخدام های اخیر (مثلا مدیر مالی تسلا)‌ نوید بخش اینه که بحث پول در سال آینده جدی تر پگیری خواهد شد. همچنین درآمدها نسبت به سال گذشته بسیار بیشتر شده و در نهایت شرکت مدعی است که می تونه روی پاش بایسته.

در اعماق

بحث ترامپ رو هم داشتیم که خب خیلی عجیب و غریب شد ظاهرا. اما [بحث های خودم در مورد دموکراسی -> پایین اومدن و حقوق اقلیت، ری اکشن ها در مقابل وضعیت جهان، هماهنگ شدن سرمایه داری با هر وضعیت و .. اما بحث بن شدن هم جالب بود. [کمی بحث در مورد استفاده از سوشیال مدیا]. مثلا فیسبوک که این روزها خوشنام نیست در خیل یچیزها گفته که قواعد عمومی اش رو برای اکانت پرزیدنت ایالات متحده اپلای نمی کنه چون اون مخاطب های خیلی زیادی داره و احتمالا اجازه داره تا حدی از قواعد عمومی بازی خارج بشه و مدارای بیشتری با حرف هاش می شه. اما توییتر که اتفاقا در طول کمپین چندین اکانت شناخته شده سیاسی پرو راست رو ساسپند کرده بود توی جواب به این فرض احتمالی گفته که آدم ها روی توییتر فرقی با هم ندارن و هر کسی قواعد توییتر از جمله ممنوعیت نفرت پراکنی، چند اکانته بودن برای اذیت و آزار، تهدید خشونت و .. رو نقض کنه غیرفعال می شه و تفاوتی بین اکانت وریفاید رییس جمهور و یک اکانت ناشناس هم نیست.

بزرگترین هج فاند جهان، داره بخشی از مدیریتش رو به نرم افزار می سپره!

هان؟! بله بله شروع شد ! شیپور جنگ است حتی برای مدیرهایی که نشسته بودن می خندیدن که «کارگرها با کامپیوتر جایگزین خواهند شد!» بریجزواتر اسوسیتد با یک تیم نرم افزاری داره روی نرم افزاری کار می کنه که به درخواست میلیاردی که مدیرش است ساخته شده: یک نرم فزار که حتی وقتی مدیر نباشه بتونه مطمئن باشه که شرکت طبق نظر اون اداره می شه. این نرم افزار کارهایی مدیریت روزمره، استخدام و اخراج رو به عهده خواهد داشت و کارمندها بیشتر به این سمت می رن که قواعد کار این برنامه رو تنظیم کنن. در حال حاضر هم این کمپانی شدیدا دیتا دریون است مثلا بعد از هر جلسه و هر روز کارمندها به همدیگه امتیاز می دن و رتبه بندی می شن. مدیر تحقیقات این هج فاند می گه این برنامه بلندپروازانه است ولی غیرمنطقی نیست. بخصوص با تمرکز روی این نقطه که تصمیم گیری نهایی در سازمان ها بسیار مهمه و خیلی وقت ها می بینیم که احساسات آدم ها و وضعیت های مختلفشون روی تصمیم هاشون تاثیر می ذاره. از نظر این محققین، شغل هایی مثل بانکداری به زودی منقرض می شه چون یک الگوریتم بهتر از هر کس دیگه می تونه در مورد وام و درصد و این چیزها تصمیم نهایی رو بگیره. در حال حاضر دیتای این برنامه از نتایج بررسی کار ۱۷۷۰ مدیر در ۱۴ کشور مختلف ایجاد شده و هزینه نهایی ران شدنش احتمالا بسیار پایینتر از مدیرهای انسانی خواهد بود. با کمی خباثت می تونیم بگیم «دیدین خودتون هم جایگزین شدین!»

کارگروه رمزنگاری کنگره اعلام کردن که در عقبی تقریبا غیرقابل استفاده است

در خبری مهم کارگروه رمزنگاری کنگره اعلام کردن که در مقابل بحث استفاده از در پشتی در دیواس ها نظرشون رو اعلام می کنن. این کارگروه بعد از این تشکیل شد که اپل و اف بی آی سر باز کردن یک آیفون به هم پریدن [؟ توضیح بدم]. نظر کارشناسی این کارگروه چهار جنبه رو اعلام می کنه. اولی اینکه هر عملی که رمزنگاری رو تضعیف کنه علیه امنیت ملی خواهد بود. این رو ما می دونستیم ولی معمولا آدم هایی که قراره تصمیم بگیرن درکش نمی کنن چون براشون سخته [حالا مال ما که کلا ..]. کارگروه بعد از اف بی آی می خواد هر درخواستی که باعث تضعیف رمزنگاری می شه رو متوقف کنه. در ادامه اومده که نیازهای دولتی برای باز شدن دستگاه ها قابل درک است و بهتره همکاری ادامه پیدا کنه ولی نه از طریق چیزی که بتونه رمزنگاری رو غیرکاربردی کنه. نهایت بحث اونها اینه که عملا امکان اینکه روی دستگاه ها دری فقط مخصوص حکومت گذاشته بشه غیر ممکنه و اگر قرار باشه دولت بتونه در زمان مناسب دسترسی به دیتا داشته باشه،‌عملا بهترین روش های رمزنگاری باید کنار گذاشته بشن که به صلاح امنیت کشور نیست.

هند بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان رو ساخت

بعله… نیروگاه خورشیدی رو که مستحضر هستین؟ بدون آلودگی و یکبار وصل کن بعدا استفاده کن (: این مزرعه خورشیدی ۲۵۰۰ هکتاری فقط و فقط در هشت ماه ساخته شده و ۶۴۸ مگاوات انرژی تولید می کنه… از نور آفتاب! تقریبا برابر نیروگاه اتمی بوشهر که از ۱۳۵۴ شروع شد و سال ۱۳۹۰ هفتصد مگاوات برق تولید کرد و جشن گرفتیم و پسماند اتمی اش رو هم… و البته سوختش رو هم … ولش کن بابا (: البته یک خبر دیگه هم از آزمایش های نیروگاه «star in a jar» داریم که از تخصص من کامله خارجه و نمی تونم بگم ولی ظاهرا تلاش هایی است برای تولید انرژی ای که ما می تونیم بهش بگیم بی نهایت (: ظاهرا در مرکزی به اسم w7x توی آلمان است و داره طبق برنامه پیش می ره و مربوط است به پلاسمای هیدروژن. واقعا چرا یه پادکست درست و حسابی علوم پایه نمی شناسم من؟

حزب دزدان دریایی دعوت شده تا دولت بعدی ایسلند رو تشکیل بده

Yaaarrrh – eða bara Píratar

چند وقت پیش تو اخبار داشتیم که طبق نظر سنجی‌ها، حزب دزدان دریایی شانس قابل قبولی برای پیروزی توی انتخابات ایسلند داره ولی این اتفاق عملی نشد. اما حالا خبرهای جالبی در راهه: بعد از اینکه دو برنده اول به خاطر فاصله جدی هم از نتونستن دولت تشکیل بدن، حالا حزب دزدان دریایی دعوت شده تا دولت جدید رو تشکیل بدن؛ اونهم بعد از مشورت با رهبران احزاب مختلف.

من بارها در مورد حزب دزدان دریایی نوشته ام و بارها باهاشون جشن گرفتیم (حتی تو رادیو) و الان این خبر به نظرم عالیه. دزدان دریایی حزبی است که با آراء نزدیک به سایت پایرت بی قدیم تاسیس شد (سایت بعدا به چند نفر بیزنس من فروخته شد) و تمرکزش روی آزادی های دیجیتال، شفافیت اقتصادی، دفاع از آزادی بیان، دفاع از حق خلوت شخصی، اینترنت آزاد و باز و مبارزه با فساد اقتصادی است. همچنین این حزب یک ایده هیجان انگیز هم داره: پذیرش قانون اساسی ایسلند که توسط شهروندانش نوشته شده. دیگر خوبی های ایسلند؟ تلاش برای دادن یک راه خروج امن به اسنودن و حتی اعطای شهروندی افتخاری بهش.

با توجه به سوم بودن حزب دزدان دریایی،‌ تشکیل دولت می تونه براشون کار سختی باشه. این رو هم بگم که اصلی ترین مشکل حزب دزدان دریایی در بدو شروع درست همون مشکلی بود که احزاب سبز هم داشتن: داشتن ایده های پیشرو در بعضی زمینه ها و در مقابل نداشتن هیچ ایده ای در مقابل بعضی زمینه های دیگه. مثلا اگر الان من حزب دزدان دریایی ایران رو تشکیل بدم می تونم نظرات خیلی خوبی در مورد اینترنت و آزادی بیان و شهروندی و حقوق مرتبط با اون داشته باشم ولی مثلا در مورد شیوه بحث در اپک هیچ نظری ندارم و حزب‌ام در مورد بخش هایی مهم نمی تونه اظهار نظر کنه در نتیجه باید در ائتلاف با حزبی با سیاست‌های گسترده تر حرکت کنه.

به هرحال.. جشن می گیریم با دوستان ایسلندی مون.

بخش آخر

سمانه برام مطلبی رو ایمیل کرده که به نظرم خیلی خوبه خونده بشه. البته خودش هم می گه «من میخاستم به موضوعی اشاره کنم که فکرمیکنم مهم و لازم هست دررادیو گیک بهش اشاره بشه».


اول از همه باید بگم تمام اطلاعاتی که اینجا بیان میشه تماما قابل استنباط از منابعی هست که روی اینترنت دست‌یافتنی هستند و دوست دارم اگر این مطلب رو بیان میکنی، به جمله ی قبل اشاره کنی

چند وقت پیش چینی ها ماهواره ای رو به فضا فرستادند که گفته میشد از رمز نگاری کوآنتمی برای ایجاد یک ارتباط امن بین دو نقطه استفاده میکنه. البته اطلاعاتی که در مورد این ماهواره در خبرگزاری اعلام میشد اونقدر سلبریتی وار بود که معلوم نبود اصل داستان چیه. فکر میکنم اصل داستان برای شما جالب و در آینده بسیار مهم باشه.

اصل داستان اینه که محموله‌ی کوآنتومی ِ این ماهواره اصلاً ماهیت ارتباطی نداره و به یک روش خیلی خیلی ساده به برقراری یک ارتباط کاملاَ امن کمک میکنه. این ماهواره یک محموله‌ی «تولید زوج فوتون‌های درهم‌تنیده‌» داره. این زوج فوتون‌ها دو ویژه‌گی بسیار مهم دارند. اول این‌که پولاریته‌ی هریک از اون‌ها کاملا تصادفی هست. یعنی اگر با عینک پولاریزه (که باهاش آشنائی دارید) به منشاء فوتون نگاه کنید، هر فوتون با احتمال پنجاه درصد رد میشه. دوم اینکه پولاریته ی هر فوتون عکس زوج ِ خودش هست! یعنی اگر یک عینک پولاریزه سر راه جفت فوتونها قرار بدیم فقط وفقط دقیقا یکیشون عبور میکنه. نکته ی جالب اینه که پدیده های کوآنتومی به نوعی «بر اساس تعریف ِ فرآیندهای تصادفی» هستند و در تصادفی بودن این فرآیندها هیچ شکی وجود نداره. حالا این خاصیت به چه درد میخوره؟

فایده ی نخست، تولید اعداد تصادفی/ پلاریته ی هر فوتون در هر راستایی که اندازه گیری بشه یا صفره یا یک و این عدد رندوم هست و اگر هزاران هزار فوتون پشت سر هم بررسی بشن یک رشته عدد رندوم ایجاد شده که امنیت رندومایزش از بهترین روشهای راهبردی هم بالاتره. فایده ی دوم اینکه ما دوگان (قرینه منفی یا هرچی شما تو کامپیوتر بهش میگید) این رشته ی رندوم رو با زوج-فوتون های این فوتون در جای دیگری از دنیا داریم. به شکلی که مطمعنیم هیچ کس سر راه ازش سر در نیاورده چون فقط و فقط دو عدد فوتون تولید شده که اگه کسی سر راه یکی ش رو دریافت کنه دیگه به ما نمیرسه که ازش استفاده کنیم و اگر کپی بشه اصلا با فوتون دیگه درهمتنیده نیست! بدین ترتیب با این زوج-فوتونها ما دو تا عدد رندوم دوآل همدیگه تولید کرده ایم که در اصل یکی هستند مثل 1110101100011 و 0001010011100 که دوآل هم هستند

حالا این چه کاربردی داره؟
امن ترین و در عین حال احمقانه ترین روش رمزنگاری چیست؟
one time pad
کلید یک بار مصرف! یک روش بسیار احمقانه ولی با امنیت قطعی و تنها روش با امنیت قطعی ست (احتمال پیدا کردن پیام با احتمال حدس زدن کل کاراکترهای پیام برابره) خب این جفت فوتون ها بدرد همین روش میخورند. شما یکی از جفت فوتون ها رو به فرستنده یکی رو به گیرنده میفرستید فرستنده پولاریته ی فوتون (که یا صفره یا یک) در یک جهت از قبل تعیین شده رو با پیام ایکس اور میکنه و از طریق غیر امن به همه جا مخابره میکنه، گیرنده نقیض پولاریته ی فوتون دریافتیش رو با سیگنال دریافتی ایکس اور میکنه و دیگه ایناش رو شما خودت استادی

حالا چرا این داستان انقدر مهمه؟
یکم، روش پد یک بار مصرف که شاید اسمش خشونت علیه زنان هم باشه، الان حتی به دانشجو ها یاد داده نمیشه، چون همه فرض میکردن این روش خیلی احمقانه س که کلیدش به بزرگی ه پیام ه و عملا کاربردی نداره؛ این داستان نشون داد نباید ساده از ایده ها عبور کرد
دوم، زمانی که مجلات زرد علمی برادر پدر همه رو برای ساخت رایانه های کوانتومی جلوی چشم حضار می اورند یک دفعه میفهمیم قابلیت های سیستمهای کوآنتومی خیلی راحتتر دارد در سیستمهای انتقال اطلاعات رشد میکند چیزهائی که دوست میدارند از دید همگان ناپیدا بماند
سوم، انتقال اطلاعات به روش کوانتمی به زودی و خیلی زودتر از محاسبات کوانتومی در حوزه های مختلف امنیت اطلاعات و رمزنگاری و هویت شناسی تحول های روولوشنری ایجاد میکند

در پایان، این خضعبلی که چینی ها فرستادند و فقط شبها کار میکنه تازه یک شروع آزمایشی و با احتمال قریب به یقین (غریب به یقین؟) موضوع در ایالات متحده جدی تر وساکت تر پیگیری میشه. اما همین برقراری ارتباط امن با سرعت سه مگابیت بر ثانیه، برای خیلی از سفارت خونه ها و … بسیار کاربردی ه اگر سوالی بود به عنوان یک فیزیک پیشه ی برنامه نبیس در ختمتم

در پسا پایان، تند نوشتم شاید واضح نباشه، ببخش. درضمن جوراب شلواری دو با اندکی اغماض خوب بود خوشحالمان میکنی بیست و پنج نوامبری

تبریک و تقبیح

به محققانی که تونستن به ضد ماده لیزر شلیک کنن تبریک می گیم ولی خب چون نمی فهمیم دقیقا چی می گن، بیشتر از این چیزی نداریم بگیم. همینطور به فرانسه تبریک می گیم که اولین درون پستی رو راه انداخته و بسته ها رو با درون تحویل می ده [اشاره به انفجار تهران]. تسلیتی داریم به اپل که کانیزیومر ریپورت برای اولین بار در طول عمر مک بوک ها ، این کامپیوتر رو به خریداران توصیه نکرده (به طور خاص برای مشکلات باتری) و تسلیتی هم داریم به تهرانی ها برای این هوای چرت و تقبیح از مسوولینش که برای تو سر و کله هم زدن دارن ما رو با این شرایط گند زنده نگه می دارن.

نامه ها

موسیقی

  • صدای اول از ایرج جنتی