امضا کردن کامیت‌های گیت [ در گیت‌هاب ] با امضای دیجیتال

اگر برنامه نویس هستین ولی با گیت (git) آشنا نیستین که مهمترین قدم بعدی شما در برنامه‌نویسی یاد گرفتن گیت است. اما اگر برنامه‌نویس نیستین و با گیت‌ هم آشنا نیستین، مهم نیست. الان یه توضیح خیلی خلاصه می‌دم.

گیت‌ یه روش برای نگهداری تاریخچه کارها و مشارکت در یک پروژه است. برنامه‌نویس‌ها (و خیلی‌های دیگه) از گیت‌ استفاده می‌کنن تا تاریخچه کارهاشون رو نگه‌دارن، مسیر پیشرفت و تغییرات و حل مسائل یه برنامه رو مدیریت کنن و بتونن تو پروژه با همکارهاشون روی یک محتوای مشترک کار کنن و بعد با هم ترکیبش کنن.

معمولا وقتی برنامه رو تغییر دادیم و فایل‌ها رو به گیت اضافه کردیم، با دستور commit این دستورات رو «تایید» می‌کنیم و می‌گیم آماده اضافه شدن به [تاریخچه] پروژه است. در این مرحله ممکنه لازم باشه «کامیت رو امضا کنیم»، یعنی با یه امضای دیجیتالی، ثابت کنیم که این تغییر توسط خود ما انجام شده و یکی به اسم ما تغییراتی رو به پروژه اضافه نکرده. روش آسون و سر راست اینکار، استفاده از کلیدهای ssh است. کافیه کلید اس اس اچ خودتون رو داشته باشین (یا با دستور ssh-keygen درستش کنین). این کلیدها معمولا توی لینوکس به مسیر ~/.ssh/ می‌رن.

حالا کافیه به گیت بگین که می‌خواین با اس اس اچ و با فلان کلید کامیت رو امضا کنین:

git config --global gpg.format ssh
git config --global user.signingkey /home/jadi/.ssh/id_rsa.pub

مشخصه که دستورات مربوط به من هستن. دایرکتوری یا اسم فایل شما ممکنه فرق کنه ولی در نهایت باید با کلید public کار کنین. حالا هر وقت کامیتی داشتین، کافیه اونو با سوییچ -S امضا کنین.

git add this_file that_file
git commit -S -m 'This is a signed commit'

و مشخصه که اگر کامیت آخر رو کردین و رییس تازه گفته باید امضاش کنین، می تونین با

git commit --amend -S

اینکار رو بکنین.

البته اگر از گیت‌هاب استفاده می‌کنین، باید کلید پابلیک خودتون رو هم بهش معرفی کنین تا بتونه علاوه بر امضا، تایید هم بکنه که امضا مال شماست. برای اینکار به صفحه https://github.com/settings/keys برین و دگمه اضافه کردن کلید رو بزنین و کلید پابلیک خودتون رو اضافه کنین و توی منوی دراپ داون، اوو به عنوان Signing Key مشخص کنین و خلاص.

نکته مهم: هیچ جایی در مورد کلید خصوصی حرفی کاری نکردیم. هیچ وقت محتویات فایل id_rsa یا فایل‌های مشابه (بدون پسوند pub.) نباید منتشر بشن. مگر اینکه دقیقا بدونین دارین چیکار می‌کنین.

انتشار دوره یادگیری ماشین با پایتون در مکتبخونه

بالاخره دوره یادگیری ماشین با پایتون که با مکتبخونه ضبط می‌کردم تموم شد و مکتبخونه هم منتشرش کرد. این دوره رو نسبتا بر اساس سرفصل‌ها و مطالب دوره‌ای که ای بی ام به ادکس سفارش داده درست کردیم و حاوی این مطالبه:

  • مقدمه و معرفی
  • رگرسیون
  • دسته بندی / کلاسیفیکیشن
  • خوشه بندی / کلاسترینگ
  • سیستم‌های توصیه گر / ریکامندر سیستم ها

به نظر من درک حداقلی از ریاضی براش لازمه (جمع و ضرب و ماتریس) و بازم به نظر شخصی من عملا پایتون فقط موقع نشون دادن مثال‌ها استفاده می‌شه اما کماکان خوبه چیزی مثل پایتون مقدماتی رو بلد باشین و آمادگی یاد گرفتن چیزهای جدید هم داشته باشین. من به شکل مستقل چیزهایی مثل نامپای و پانداس و نوتبوک رو مرور می‌کنم ولی در نهایت انتظار می‌ره کسی که میاد این دوره توان نصب و کشف چیزها رو داشته باشه (:

خروجی دوره از نظر من کسی است که مفاهیم یادگیری ماشین رو درک می‌کنه و در حوزه‌های بالا کاملا می‌فهمه که کامپیوتر چطوری به جواب می‌رسه و با اینکه اونها رو با پایتون دیده، براش فرق زیادی نمی‌کنه که لازم باشه با چه زبانی اونو پیاده کنه و خودش هم می‌تونه بقیه مسیر رو در جهتی که دوست داره پی بگیره.

دوره رو می‌تونین توی صفحه یادگیری ماشین با پایتون جادی مکتبخونه پیدا کنین که شامل تقریبا ۳۳ ساعت فیلم و گواهینامه و منتورینگ و پروژه پایانی و تمرین و آزمون و تالارگفتو و تسهیل استخدام است و احتمالا کد تخفیف MLJADI براتون تا حدی تخفیف میاره. مثل همیشه هم اگر هزینه اش براتون زیاده پیشنهاد می کنم کمی صبر کنین و بعد احتمالا می تونین از جاهای دیگه فیلم ها رو دانلود کنین و ببینین. اینها در نهایت برای یاد گرفتن شما درست شدن.

خوندن پسورد با پایتون

توی دنیای پایتون تقریبا می‌تونین مطمئن باشین که همیشه برای اکثر کارهای معقول، یه کتابخونه وجود داره. خوندن یه ورودی به شکلی رو صفحه نشون داده نشه هم کار معقولی است، در نتیجه حتما براش کتابخونه هست. کتابخونه‌ getpass رو در کتابخونه استاندارد داریم که موقعی که اگر به شکل

getpass.getpass('password:')

صداش بزنین، می‌نویسه passwrod و منتظر می‌مونه ورودی بدین. بعد بدون اینکه رو صفحه چیزی نشون بده، بعد از زدن انتر ورودی رو برمی‌گردونه. نسبتا بی‌مزه ولی کارا. برای بامزه‌تر کردنش، کتابخونه stdiomask رو داریم:

import stdiomask

stdiomask.getpass(prompt = 'Password: ')

که خب می‌پرسه پسورد و به جای چیزهایی که شما وارد می کنین، * می‌ذاره یا می‌تونین با پارامتر mask بهش بگین چی‌بذاره.

تنظیم ادیتور ویم برای برنامه نویسی [پایتون]

توی قسمت های اول و دوم گفتم چرا ویم خوبه و به چه دلایلی ازش استفاده می‌کنیم. شاید برای بعضی ها یه اجبار گاه گداری باشه، برای بعضی ها شبیه من یه فان باحال و یکی از ادیتورهای برنامه نویسی و برای بعضی ها بهترین ادیتور دنیا. توی این قسمت سعی می کنیم با استفاده از پلاگین ها و دیدن چند ترفند باحال ادیتور ویم، سیستم رو بهینه کنیم برای برنامه نویسی،‌ بخصوص پایتون. پایه اصلی این نوشته این مطلب است با تغییراتی و اضافه‌ها و کم هایی بر اساس چیزی که من باهاش راحتم و استفاده می‌کنم.

لینک تنظیم ادیتور ویم برای برنامه نویسی در آپارات و یوتیوب.

نصب خود ویم

توی قسمت های قبلی که با ویم کار کردیم پس منطقا نصب شده (: اما بحث اینه که انتظار می ره ویم شما نسبتا جدید باشه، حداقل بالاتر از ۷.۳.

➜  ~ vim --version
VIM - Vi IMproved 8.2 (2019 Dec 12, compiled Apr 12 2020 17:46:58)

اگر روی مک هستین و ورژن شما پایینتر است، شاید با brew update و brew install vim بتونی وضع رو بهتر کنین. روی لینوکس ها احتمالا به اندازه کافی به روز هستین.

پلاگین‌‌های ویم

ویم الان یه شبیه یه پلتفرم شده که روش کلی پلاگین نصب می کنین و کارهایی رو می کنه که شما دوست دارین. نصب پلاگین‌های از طریق مدیراکستنش‌ها انجام می‌شه که یکی از مرسوم‌هاش Vundle است. نصبش ساده است. واندل رو کلون می کنینش توی تنظیمات پلاگین های ویم؛ یه چنین چیزی:

git clone https://github.com/gmarik/Vundle.vim.git ~/.vim/bundle/Vundle.vim

حالا برای شروع تنظیمات کافیه یه فایل به اسم .vimrc توی هوم درست کنین:

touch ~/.vimrc

و توش تنظیمات واندل رو اضافه کنین:

set nocompatible              " required
filetype off                  " required

" set the runtime path to include Vundle and initialize
set rtp+=~/.vim/bundle/Vundle.vim
call vundle#begin()

" alternatively, pass a path where Vundle should install plugins
"call vundle#begin('~/some/path/here')

" let Vundle manage Vundle, required
Plugin 'gmarik/Vundle.vim'

" add all your plugins here (note older versions of Vundle
" used Bundle instead of Plugin)

" ...

" All of your Plugins must be added before the following line
call vundle#end()            " required
filetype plugin indent on    " required

set encoding=utf-8

بقیه کارها واضحه: اضافه کردن پلاگین ها و تنظیم کردن چیزها و یاد گرفتن شورتکات ها.. الان اگر برین توی ویم و این دستور رو اجرا کنین، واندل پلاگین هایی که بهش گفتین رو براتون نصب یا به روز می کنه.

:PluginInstall

حالا وقتشه که قدم به قدم پیش بریم.

استفاده خوب

قبلا هم گفتم. خوبه فیچرهای چیزهایی که ازشون استفاده می کنین رو بگیریم. معمولا آدم ها به شکل تجربی یکسری فیچر اولیه رو یاد می گیرن تا کارشون راه بیافته و بعد حرفه ای تر نمی شن. خوبه اگر از چیزی استفاده می کنین، کم کم فیچرهای مناسبش رو یاد بگیرین. مثلا در مورد ویم، استفاده کمتر از ماوس یا استفاده بیشتر از :sp و :vs و کامندهایی که حرفشون رو زدیم مثل بافرها و ..

تا کردن کد

تا کردن؟ انگلیسی ها می گن fold. در حالت عادی با za فولد می شد ولی خیلی ها می ذارن روی space.

" Enable folding
set foldmethod=indent
set foldlevel=99

البته دقت کنین که فولد بر اساس ایندنت انجام می شه. برای پیشرفته‌تر کردن با درک زبان و … SimpylFold رو سرچ کنین.

فرمت بهتر فایل برای پایتون

برای ایندنت کردن بر اساس پپ۸، اینها رو اضافه کنین:

au BufNewFile,BufRead *.py
    \set tabstop=4
    \set softtabstop=4
    \set shiftwidth=4
    \set textwidth=79
    \set expandtab
    \set autoindent
    \set fileformat=unix

و برای ایندنت خوب اتوماتیک:

Plugin 'vim-scripts/indentpython.vim'

و چنین چیزی برای مشخص کردن اسپیس های اضافی

au BufRead,BufNewFile *.py,*.pyw,*.c,*.h match BadWhitespace /\s\+$/
 highlight BadWhitespace ctermbg=red guibg=darkred

اتوکامپلیت

اتوکامپلیت ایده ها و شکل های مختلفی داره. مثلا ممکنه فانکشن های اصلی رو بدونه یا ممکنه متغیرها رو زیر نظر بگیره و … گزینه اصلی خیلی ها برای مجموعه ای از زبان‌ها ِYouCompleteMe است که باید مستقل نصبش رو پیش برین. با این به واندل اضافه اش کنید:

Bundle 'Valloric/YouCompleteMe'

و بعد از نصبش چند تا تغییر ریز هم بدیم:

let g:ycm_autoclose_preview_window_after_completion=1
map g  :YcmCompleter GoToDefinitionElseDeclaration

ویرچوال انوها

معلومه که ویم درکی از ویرچوال انوها نداره. برای ایجاد کردن این درک می تونیم اینکار رو بکنیم:

"python with virtualenv support
py << EOF
import os
import sys
if 'VIRTUAL_ENV' in os.environ:
  project_base_dir = os.environ['VIRTUAL_ENV']
  activate_this = os.path.join(project_base_dir, 'bin/activate_this.py')
  execfile(activate_this, dict(__file__=activate_this))
EOF

چک کردن سینتکس

پلاگین داریم دیگه...

Plugin 'vim-syntastic/syntastic'
Plugin 'nvie/vim-flake8'
let python_highlight_all=1
syntax on

تنظیم رنگ ها

یک نگاه خودتون بندازین... سخته انتخاب کرده و من هی عوض می کنم. ولی در نهایت با

colorscheme desert

درخت فایل ها

اوه اوه.. بعضی ها عاشق اینن بعضی ها نمی دونن اصلا چرا هست! نرد تری مرسمترین است:

Plugin 'scrooloose/nerdtree'
Plugin 'jistr/vim-nerdtree-tabs'
let NERDTreeIgnore=['\.pyc$', '\~$'] "ignore files in NERDTree

می تونین با :NERDTree فعالش کنین ، با o در بافر جدید باز کنین. با t در تب جدید، با i در اسپلیت افقی و با s در معودی. p می ره دایرکتوری بالا و r ریفرش می کنه. بقیه اش؟ ? (: بستن؟ :NERDTreeClose

قرتی بازی های آخر

مثلا

set number
set showmatch
set history=1000
set undolevels=1000
set wildignore=*.swp,*.bak,*.pyc
set visualbell
set noerrorbells

و پلاگین هایی مثل

Plugin 'Lokaltog/powerline', {'rtp': 'powerline/bindings/vim/'}

جادی تی وی – نوشتن یه رمز کننده فایل به زبان سی

من که نوجوون بودم تنها فرمت تصویری مرسوم، گیف بود. که البته صاحبش بهش می گه جیف. در نتیجه ما باید فایل های گیف خودمون رو جایی مخفی می کردیم. من فلاپی هاش رو می ذاشتم لای یه سررسید که توش با تیغ جای فلاپی در آورده بودم ولی خود فایل ها رو هم باید مخفی می کردم – جو هکری (: . یه برنامه نوشته بودم که اینکار رو می کرد.. بیاین بازنویسی اش کنیم و کمی پیش تر بریم تا درک بهتری از فایل ها، اینکه سیستم چطوری می فهمه این یه عکسه و اعداد جادویی و ایکس اور و … پیدا کنیم.

ویدئوی رمز کننده فایل گیف توی آپارات و یوتیوب

رادیوگیک ۰۹۹ – جوراب شلواری ۰۶ – فتیش

فتیش کلمه قشنگیه… از نظر فن یعنی پرستیدن چیزی بیجان به خاطر اینکه فکر می کنیم خصوصیتی جادویی داره یا روحی توش حلول کرده! قشنگ نیست؟‌ ممکنه مثل بت بهش نگاه بشه، ممکنه مرتبط باشه با سرمایه داری و مارکس و ممکنه ارتباط پیدا کنه به سکس. شایدم همه اینها یکیه. تو این شماره جوراب شلواری به علایق «غیر مرسومی» نگاه می کنیم که ظاهرا اصلا هم غیرمرسوم نیستن. مفهوم، شکل ها و اینکه سالمن یا نه رو می بینیم و تصمیم میگیریم باهشون چیکار کنیم تا زندگی خوب و معقولی داشته باشیم. از اون مهمترین معیاری پیدا می کنیم برای سنجش سلامت اکثر چیزهامون (: با رادیوجوراب شلواری باشین.

فتیش شیباری با لامپ ((:

‏- دانلود نسخه ام پی تری

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

‏- آر اس اس فید برنر
‏- کانال تلگرام
‏- گوگل موزیک
‏- پادکست در آیتونز
‏- ساوند کلاود
‏- فولدر دراپ باکس
– پادسکت در استیچر: https://www.stitcher.com/podcast/radio-geek
– یا توی برنامه های پادکست دنبال «کیبورد آزاد» یا «جادی» یا «رادیوگیک» یا jadi یا radiogeek بگردین. هر کسی رادیوگیک رو پیدا نمی کنه، شانس می خواد (:

فتیش کلمه قشنگیه… فتیش … معنیش چی می شه؟ شاید بت مثلا؟ از نظر فن یعنی پرستیدن چیزی بیجان به خاطر اینکه فکر می کنیم خصوصیتی جادویی داره یا روحی توش حلول کرده! خیلی قشنگ نیست؟‌ چه نمونه هایی دارین؟‌ مثلا بت ها (: جالبتر از اون؟ مارکس!

مارکس واقعا در بسیاری از حوزه های دانش حرف هایی زده که آدم همینطوری انگشت به دهن می مونه (:‌ کارل مارکس توی بحث اقتصاد سیاسی اش توضیح می ده که ادراک ما از بعضی روابط (بخصوص روابط تولید و مبادله) دچار یک مشکل می شه. می گه ما درک نمی کنیم که کالاهایی که وجود دارن در واقع نتیجه کار ما هستن. توی فتیشیم کالایی یا بت انگاری کالایی، ما شروع می کنیم به نگاه کردن به کالاها به شکلی که انگار موجودیتی بیرونی و مستقل از ما دارن و ارزششون ذاتی است. مثلا درک نمی کنیم که یه ایفون چیزی است برای مصرف (ارزش استفاده) یا چیزی دارای ارزش مبادله و کم کم باور می کنیم که موضوعی به نفسه ارزشمنده. از اونطرف ما روابط بین انسان ها در پروسه تولید – مثلا اینکه با کی چیکار می کنیم و زمانی که براش می ذاریم و … – رو با کالاها می سنجیم و در نهایت محصول ما چیزی مستقل از تولید کننده می شه. انگار یکسری بت پشت ویترین ها هستن که زندگی ما باید صرف پرستش و تلاش برای به دست آوردن اونها بشه.

اما قصه ما این فتیش نیست.. رادیو جوراب شلواری هستیم.. پس با ما باشین

[آهنگ]

اصطلاح فتیش توی دنیای سکسی به علاقمندی جنسی به چیزی غیر زنده یا غیرمرتبط با مسائل مرسوم به اعضای تناسلی می گن. یه فتیش خیلی مشهور رو فرض کنین: پا. اگر کسی اینقدر علاقمند به پا باشه و پا براش اینقدر سکسی باشه که مرکز اصلی تحریکش باشه،‌می گیم پا براش فتیش است. این آدم فتیش پا داره و این مساله ممکنه اینقدر جلو بره که اصولا به عنوان یک اختلال روانی طبقه بندی بشه. حواستون هست دیگه.. اگر اینقدر جلو بره که زندگی رو مختل کنه یا خطرناک باشه و اینها… اینم اضافه کنم که درسته که از نظر پزشکی فتیش فقط مربوط به اجسام (مثلا بگیم یکی عاشق تل سر است و پارتنری که تل سر نداشته باشه براش جذاب نیست) و اعضای غیرجنسی بدن (مثلا لاله گوش) است اما در بحث عمومی – که اتفاقا خیلی وقت ها از پزشکی جلوتره – علاقمندی به فعالیت های خاص رو هم فتیش حساب می کنیم.

توی این بحث عمومی، فتیش برای اشاره به هرچیزی استفاده می شه که تحریک جنسی قوی به همراه داره – و البته بخشی از اعضای تناسلی نیست (چرا می گم تناسلی؟‌چون دقیقا اشاره می کنیم به اعضایی که برای ادامه نسل به شیوه مرسوم مورد نیازن). اگر از اعضای بدن حرف می زنیم می تونه چیزهایی مثل آدم خیلی چاق، آدم خیلی لاغر، موی بلند، کچل، سن کم، زیاد و هر چیزی باشه. اگر جسم حرف می زنیم می تونه سیگار، جواهرات، تل، لباس، لباس جنس مخالف، کفش، چکمه، مانتو یا هر چیزی باشه و اگر از رفتارها حرف می زنیم می تونه به هر رفتاری اشاره کنه که با ادامه نسل مرتبط نیست . از انواع اینترکورس ها تا علاقمندی به ادرار یا هر چیز دیگه ای باشه که تو این پادکست هم جای گفتنش نیست یا چیزهای خاص تر مثل کسی که می گفت عاشق اینه که ببینه یک نفر داره غذا می خوره یا شیرینی ها رو زیر پاش له می کنه یا بادکنک رو می ترکونه! واقعا.. یکی بود پول می داد که یکی دیگه تو وبکم آدامس بادکنکی اش رو باد کنه تا بترکه و بریزه رو صورتش. می بینین؟‌ قانون ۳۴ اینترنت می گه که هر چیزی که تصورش رو بکنین برای کسی جنبه جنسی داره (:

[موزیک]

گفتم که قانون ۳۴ می گه هر جور چیزی که تصورش رو بکنین، برای کسی می تونه تحریک آمیز باشه. معمولا هم ما این تحریک آمیزی رو یه چیز عادی تصور می کنیم ولی برای بقیه شاید عجیب باشه. نکته جالب فتیش هم همینه: باید درک کنیم که هر کس می تونه چیزی رو دوست داشته باشه و تا وقتی رفتارش نسبت بهش سالم و منطقی است، در رابطه های توافقی شکل میگیره و عاقلانه و بالغانه است مشکلی نداره. نتیجه؟ فتیش ها بسیار متنوع هستن اما توزیعشون بین آدم ها متفاوت است. مثلا افراد خیلی خیلی کمتری به خرد کردن قطارهای مدل به عنوان مساله تحریک آمیز نگاه می کنن تا کسانی که پا براشون جذابیت خاص داره. یه تحقیق ۲۰۰۷ در بین گروه های اینترنتی به این نتیجه رسیده که در مجموع از بین گروه های مرتبط با علاقمندی به فیچرها یا مسائل مرتبط با بدن، حدود ۴۷٪ شون علاقمند به فتیش های مرتبط با پا هستن، ۹درصد مرتبط با مایعاتی که از بدن خارج می شن، ۹ درصد در مورد ابعاد خاصی از بدن مثلا چاق یا لاغر یا بلند یا کوتاه، ۷٪ مرتبط با موی سر، ۵٪ مرتبط با عضلات و درصدهای کمتری مرتبط با چیزهایی مثل ناف، موی بدن، ناخن، دهان و موارد دیگه. از بین فتیش های مرتبط با لباس هم ۳۳٪ مرتبط با چیزهایی هستن که توی پاها پوشیده می شن (از لگینگ تا دامن و خود جوراب شلواری)، ۳۲٪ مربوط به پاافزارها مثل کفش و غیره و ۱۲٪ مربوط به لباس زیر و ۹ درصد لباس های عمومی مثل ژاکت ها یا کتهای رسمی یا لباس های نظامی و اینجور چیزها. البته معلومه که درصدهای کمتر هم هستن از داشتن پستونک تا پوشک تا هر چیز دیگه.

احتمالا خیلی هاتون می گین «وای چقدر عجیب» و چند نفری هم می گن «اوه پس بقیه هم هستن!» ((: هاها..

معلومه که در بحث رفتارها و شرایط هم چیزهای متنوعی هست. از علاقمندی به بارداری تا تسلط یک نفر روی اون یکی تا ایجاد حس خفگی یا بستن و غیره. اینجا بذارین اصطلاح BDSM رو بگم.

[کمی موزیک]

توی بحث فتیش ها یه شاخه خیلی مشهور BDSM است (کمی توضیحات خودم و بعد کتاب ۵۰ سایه گری) و بحث توافق و قواعد و غیره. علاقمندی به shibari یا ارگاسم کنترل.

بحث اینکه اینها نیاز به آگاهی دارن و مواردی از پروفایل ها نشون می دن که می تونن بسیار خطرناک باشن وقتی با ناآگاهی و طبق پورن و قصه های مهمل می ریم سراغش. یاد گرفتن، امنیت، استفاده از وسایل صحیح، تجربه کردن و آروم آروم پیش رفتن منطقی ترین کاره. پس مواظب سلامتی باشین.. اصلا سلامته؟!

[آهنگ]

سازمان بهداشت جهانی یه چیزی منتشر می کنه به اسم طبقه‌بندی بین‌المللی آماری بیماری‌ها. نسخه آخر که ۱۰ است، می گه فتیشی به عنوان اختلال در نظر گرفته می شه که اصلی ترین نوع هیجان جنسی باشه و اونقدر جدی بشه که بدون اون نتونین سکس داشته باشین یا به خاطرش دچار اضطراب و اندوه باشین یا با اینترکورس مرسوم به مشکل بخوره. این تعریف خوبی برای «اعتیأد» و موارد مشابه هم هست: اگر چیزی باعث می شه شما چیزهای مهم دیگه (مثلا روابط اجتماعی، درآمد و ..) رو از دست بدین اون می تونه به عنوان یه اختلال در نظر گرفته بشه. در ضمن ای سی دی ده می گه این مشکل باید حداقل ۶ ماه این اختلال رو در زندگی مرسوم رو ادامه بده یا شما رو دچار مشکل کنه که بشه بهش گفت اختلال.

همچنین دی اس ام رو هم داریم که بیشتر مال روانپزشک ها است. دی اس ام نسخه ۵ هم مورد نسبتا مشابهی داره. اونم می گه باید این فتیش حداقل شش ماه ادامه پیدا کنه و باعث اندوه یا رنج یا اضطراب جدی روانی باشه یا تاثیرش رو در نقاط مهم زندگی انسان هم بذاره تا بشه بهش گفت اختلال. در نتیجه خیلی هم نگران نباشین. همینطور نگران چیزهای خیلی زیاد دیگه … تا وقتی چیزی باعث نشده شما در روابط اجتماعی، شغل، زندگی شخصی و موارد مشابه دچار مشکل جدی بشین، معمولا اختلال طبقه بندی نمی شه. حتی سازمان بهداشت جهانی صریحا می گه که این گرایش ها مرسوم هستن و تا وقتی تاثیری حاد روی چیزهای دیگه ندارن نباید اونها رو مریضی حساب کرد. البته معمولا در مواردی که چنین گرایش هایی به سمت جرایم باشه، لازمه با روانپزشک صحبت کرد. مثلا رابطه با جسد یا کودک چیزی نیست که شما بگین حالا دارم و امیدوارم بهش عمل نکنم دیگه (:

آمار هم بدم؟ بر اساس یه تحقیق ۲۰۱۱، ۳۰٪ مردها به علایق فتیشی خودشون اشاره کردن و ۲۴.۵ درصد هم گفتن که سراغ عملیاتی کردنش هم رفتن. در ۲۰۱۴، تحقیق مشابهی روی زن ها گفت که ۲۶.۳ درصد زن ها و ۲۷.۸ درصد مردها گفتن که در مورد چیزهایی که به شکل مرسوم سکسی نیست، فانتزی های سکسی دارن.

نکته جالبتر اینه که در تحقیقات متنوعی اشاره شده که افرادی که درگیر رفتارهای فتیشیستی یا چیزی مثلا BDSM می شن، به شکل متوسط سلامت روانی بالاتری دارن. [توضیح آمار!] غیر منطقی هم نیست. همونطور که آدم ها در سلیقه غذایی متفاوت هستن، در علاقمندی های جنسی هم می تونن متفاوت باشن و رفتارهای مختلفی بکنن . سرکوب این رفتار منطقا موجب مشکلاتی می شه. فرض کنین کسی دوست داره به بقیه ظلم کنه. اگر بهش فرصت بدین این رو در سکس با کسی ک دوست داره بهش ظلم بشه در محیطی منطقی و بالغانه و عاقلانه امتحان کنه احتمالا نتیجه بهتری می گیرین تا دائما سرکوبش کنین تا جای دیگه ای بیرون بزنه (: همینطور برای نفر دوم هم همینه. توصیه هایی مثل اینکه «حالا اگر شوهرت کتکت زد حتما دلیلی داشته یا خیلی هم عادیه یا چیزهای مشابه» منطقا از کی میاد؟ (: از کسی که از اینکار لذت می بره یا به نظرش درسته.. ولی مشکلش چیه؟ اینکه به جای اینکه در زندگی خودش پیاده اش کنه اونو تئوری می کنه و به بقیه ارائه می ده (:
همینطوره علاقه به سگ بودن یا شلاق خوردن یا هر چیزی که فکرش رو بکنین (: قانون ۳۴ رو یادتون باشه (:

[آهنگ]

و چرا پیش میاد، دلیلش چیه؟

اینو نمی دونیم. تموم شد (:

[اهنگ]

حالا تموم تموم هم که نه… حرف هایی هست برای گفتن ولی واقعا دلیلش رو نمی دونن (: توافق کامل روی این هست ک دلیل رو نمی دونیم یا بهتر بگم علت رو. ولی تلاش هایی شده. مثلا یکیش شرطی شدن / کردن است. [مثال پاولف]. مثلا سعی کردن به آدم ها حین تحریک جنسی یه چیز خاص رو نشون بدن. از چکمه تا قلک طوری ولی در اکثر موارد موفق نبوده. اما کماکان قابل دفاعه که یکی از منابع ایجاد فتیش ها، همراهی یه چیز با یه حس جنسی در یک لحظات حساس باشه. یه نظریه دیگه نقش پذیری است. نقش پذیری به شکل کلی پروسه ای است که ما توش نقش هامون توی اجتماع رو یاد می گیریم. مثلا یاد میگیریم کارمند باشیم و سر ماه حقوق بگیریم و به نظرمون این طبیعی باشه یا می پذیریم که خوبه رای بدیم و این چیزها. اما این نقش پذیری در سکس هم اتفاق می افته. حتی در حیوانات دیده می شه که نقش های جنسی یاد گرفته می شن و ممکنه توی این پروسه یه خرس پاندای ماده به جای تلاش برای جلب توجه خرس پاندای نر، سعی کنه توجه مسوول قفس رو به خودش جلب کنه. این نظریه می گه ما چیزهای هیجان انگیز و مشخصات پارتنر خوب و اینها رو در کودکی یاد میگیریم و اگر این نقش پذیری اشتباه باشه یا از طریق یه اتفاق غیرمرسوم جا بیافته، تاثیرش رو در ادامه زندگی هم نشون می ده. بعضی ها هم به تفاوت های عصب شناختی اشاره می کنن و می گن که مثلا تحریک فیزیکی پای یه نفر،‌ نقطه از مغز آدم ها رو روشن می کنه که بسیار نزدیک به جایی است که در موقع تحریک جنسی روشن می شه. این نزدیکی شاید بتونه ربطی داشته باشه به اینکه فوت فتیش مرسوم ترین فتیش جهانه! تو یه مثال خاص دیگه، برداشتن بخش قدامی لوب گیجگاهی یه مرد که دچار حمله های صرع بود، باعث شد فتیشش به سنجاق قفلی هم از بین بره! حداقل اگر من موضوع رو درست فهمیده باشم.

متوجه شدین دیگه؟ دلیلش رو نمی دونیم (:

[آهنگ]

چیکار کنیم حالا؟ هیچی.. سالم زندگی کنید. امن باشید. به کسی چیزی رو اجبار نکنید. اگر علاقه ای دارید در چارچوب اخلاق و توافق جلو ببرینش و بدونین که بسیاری از رفتارهایی که می بینیم احتمالا مرتبط با سرکوب اینجور چیزها در آدم ها هستن. شکنجه می تونه در یک محیط امن مورد توافق و سالم اتفاق بیافته یا یه قاتل زنجیره ای تحویل بده. برده یکی دیگه بودن می تونه یه بازی دو نفره باشه در چارچوب ها و روابط خودش یا می تونه … بگذریم. سالم باشین و آگاه و یادمون باشه که سکس خوب، اونی است که بین آدم های بالغ، عاقل و با توافق کامل اتفاق بیافته و معمولا شکل آرومش قدم به قدم با کشف طرفین است و لذت بردن از هر چیزی و می دونیم که مطلقا «نه یعنی نه!». و اگر هر جا فکر کردین علاقمندی ای دارین که برای خودتون یا کس دیگه خطرناکه، به مشاور رجوع کنین. و یادتون باشه که من روانشناس نیستم ولی اینها اطلاعاتی هستن که هر آدمی باید داشته باشه… اوه.. و اگر اهل چیزهای عجیب تر هستین این دو فرمول رو هیچ وقت فراموش نکنین: توافق، بین آدم های بالغ و عاقلانه + اول رو خودتون تست کنین ببینین چطوریه بعد رو بقیه. یادتونه دیگه؟ یاد گرفتن سکس از فیلم پورن مثل یاد گرفتن کاراته از فیلم جکی چان است و در ادامه اش یاد گرفتن بی دی ای اس ام از پورن، مثل یاد گرفتن شوخی از ژوکر (: بی دی اس ام و خیلی فتیش ها یه رابطه رشد پیدا کننده هستن.. قدم به قدم و با اعتماد… اتفاقا چیزیه که باید با آشناترین آدم ها بسازینش… خندون باشین. بهترین چیزه.

موزیک آخر از فضانوردان است… حلزون علفی تنها.

‏## موزیک ها
– بچه ها مواظب باشید – صدای اول
– هادی پاکزاد – دکتر
– در خانه بمانید – مسعود حسن زاده
– من باهاش کار دارم – روزبه بمانی
– نامهربونه – فتانه
– لاکپشت – او و دوستانش
– دست بر نمی داشت – فضانوردان

در این دوران کرونا، برای سرگرمی و یاد گرفتن کرنل لینوکس خودتون رو کمپایل و استفاده کنید؛ ویدئو

کرنل اصلی ترین بخش سیستم عامل است. در واقع پروسه ای که کنترل کلیت سیستم و بقیه برنامه ها رو بر عهده داره. توی دنیای گنو/لینوکس، هسته سیستم عامل ما همون لینوکس است. یک کرنل آزاد که در کنار مجموعه ای از ابزارهای گنو و بقیه چیزها، توزیع های لینوکس رو ساختن.

معمولا توزیع شما، کرنل خیلی خوبی رو تنظیم کرده تا روی همه کامپیوترها کار کنه. اما گاهی ما دوست داریم کرنل های خودمون رو کمپایل و استفاده کنیم. دلایلش هم می تونه از تفریح و سرگرمی باشه تا چیز یاد گرفتن و بهینه کردن و تجربه کردن و حتی استفاده ازش به عنوان دروازه ای برای شناخت دقیق تر کرنل و اجزاش.

توی این ویدئو، به روش سنتی کرنل لینوکس رو از سایت کرنل دات اورگ میگیریم، یه وری باهاش می ریم و بعد کمپایلش می کنیم و کامپیوترمون رو باهاشون بوت می کنیم. حین کار گپی هم در مورد کل ماجرا می زنیم.

به نظرم تجربه خوبیه برای روزهای کم کاری و منطقا می تونه کلی چیز به شما یاد بده. البته حواستون باشه که در صورت اشتباه احتمالا کامپیوتر شما بوت نمی شه و باید بتونین با گراب ور برین یا از گزینه های دیگه کامپیوتر رو بالا بیارین (: پس احتیاط رو هم فراموش نکنین؛ البته در کنار اینکه آدم با اشتباه کردن چیز یاد می گیره. اگر هیچ وقت اشتباه نکنین یعنی احتمالا در حال کشف چیزهای جدید نیستین.

در سه ویدئو با داکر آشنا بشیم و مفاهیم اصلی اش رو یاد بگیریم

خیلی از شرکت های جدی و آدم های جدی و بقیه چیزهای جدی دارن با داکر کار می کنن. سیستمی یک پله جدیدتر از ماشین های مجازی ای که داشتیم. توی این دو قسمت سعی می کنم مفهوم داکر و اینکه چیه و چطوری کار می کنه رو منتقل کنم تا هر وقت که لازم بود بتونین خودتو رو باهاش هماهنگ کنین و ازش استفاده کنین. فهم پایه ای داکر احتمالا اصلی ترین بخش کاره، بقیه اش زدن چند تا دستور و دیدن اینه که بقیه تیم ازش چطوری استفاده می کنن و هماهنگ باهاشون.

دلگرمی در این روزها؟ سابسکرایب؟ (: یوتوب و آپارات. خوش و خندون باشین (: