رادیوگیک ۸۶ – حالا یه هاهاهاهایی شده

در شماره ۸۶ رادیوگیک، خبرهایی کمی متفاوت داریم. یعنی از شجریان می گیم و اشتراک دوچرخه و متلک خیابونی! عوضش اینبار بخش آخر داریم که توش نگاهی به زندگی ۱۳ نفر می ندازیم که در رویای برنامه نویس شدن، چپیدن تو یه خونه؛ اونم تو سانفرانسیسکو.

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

اخبار

شکایت شجریان از صدا و سیما رد شد
محمدحسین آقاسی عصر سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار قضایی ایرنا درباره شکایت محمدرضا شجریان از صدا و سیما به خاطر پخش بدون رضایت آثار وی اظهار داشت: تیر سال 88 به خاطر پخش بدون رضایت آثار موکلم در صدا و سیما، شکایتی را مستند به ماده 23 قانون حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان از این سازمان در دادسرای کارکنان دولت مطرح کردم.
این وکیل دادگستری اضافه کرد: در این قانون صراحتاً آمده که اگر آثار کسی را بدون اجازه انتشار، پخش یا نشر دهند، مجازاتش 6 ماه تا دو سال حبس است.
مرور زمان و … در نهایت هم موجب شهرت شده پس مشکلی نیست

داستان های استخدام

رفتن و داغون بوده بر خلاف ادعا و بعد هم تهدید و …
علیرضا اسکندر پور از آپادانا نوشته
یک سمیرا هم به داستان مشابهی اشاره کرده و که کم کم کارش ۲۴ ساعته شد و …
درست شرکت رو سرچ کنین و با همکارها گپ بزنین و سفته ندین و …

بایک شیرینگ!

خودم بگم کمی از چین و آلمان و اسکوتر و ایران و بیدود و انتظارمون و بودجه دولتی احتمالی.

ممنوعیت ترکرهای جی پی اس دار ورزشی برای سربازان آمریکایی

قبلا انواع این ماجراها رو داشتیم ولی اینبار دیگه جدی شد! ماجرا هم به اپ ورزشی خودمون یعنی استراوا بر می گرده. استراوا یک هیت مپ از فعالیت های جهان منتشر کرد (کمی توضیح در مورد کاربرد خوبش در تهران) ولی مساله وقتی بالا گرفت که این نقشه از حرکت ها چند تا مسیر دویدن رو مشخص کرد که ساکنان شهر شروع کردن به سمتش رفتن و دیدن اینکه اجازه ورود بهش رو ندارن و در نهایت کشف اینکه این مربوط می شه به مکان های نظامی که سربازها توش تمرین می کنن. بعد از یک ماه از این جریان حالا یادداشتی از وزارت دفاع که برای همه سازمان های نظامی رفته می گه که استفاده از هر جور وسیله سنجش ورزش و فعالیت که به جی پی اس مجهز باشه برای سربازها ممنوعه. البته اجراش کار راحتی نیست چون امروز تمام موبایل های ما هم جی پی اس دارن و خیلی ها مسیرهای دویدنشون رو با چنین ابزارهایی می سنجن و ذخیره می کنن و کلی پیچیدگی دیگه.

حالا برنامه نویس ها برای شرکت ها بیشتر از پول می ارزن

بر اساس یک گزارش جدید، اکثریت شرکت ها معتقد هستن که نداشتن دسترسی به برنامه نویس خوب براشون مشکل بزرگتری است تا نداشتن دسترسی به پول. برنامه نویس بد هم ظاهرا بزرگترین مشکل است. گفته می شه حدود ۸۵ میلیارد دلار هزینه سالانه شرکت ها است برای حل مساله «کد بد». مشکل اینجاست که هنوز صنعت نرم افزار بسیار جدیده و با ریختن پول و مدیریت نمی شه مساله اش رو حل کرد. کاری که تقریبا در بیشتر صنایع دیگه، عملی است. تحقیق استرایپ و هاریس می گه که ۶۱٪ مدیران رده بالا، معتقدن که نداشتن دسترسی به توسعه دهنده های با استعداد، اصلی ترین تهدید شرکت اونها است. گفته می شه در حال حاضر technical debt کمپانی ها حدود ۳۰۰ میلیارد دلار است و دسترسی نداشتن به برنامه نویسان خوب، هی هم این رقم رو بالاتر می بره. راه حل هایی که این گزارش برای این مساله داشته سه تا است: ۱. درک هزینه ها و فرصت های توسعه دهنده ها و مهمتر دونستن اونها از دلار بخصوص در بحث اختصاص دادن اونها به پروژه ها ۲. آوت سورس کردن بخصوص در تمام بخش هایی که یونیک بیزنس ما نیستن. از استوریج تا پیمنت تا سی آر ام تا مسیجینگ تا بتونیم توسعه دهنده هامون رو درگیر چیزهای مهمتر بکنیم و مهمتر دونستن خرید از ساختن و ۳. درگیر کردن متخصصین فنی در تصمیم گیرهای رده بالا و اصولا انتخاب لیدرهایی که درک فنی هم دارن.

در اعماق

سانسور مطلبی، می تونه باعث دسترسی بیشتر مردم به اون بشه

مارگارت روبرتز و ویلیام هابز در مقاله ای نشون می دن که چطوری سانسور ناگهانی مطلبی، می تونه باعث دسترسی بیشتر مردم به اون بشه. اونها روی سانسور اینستاگرام در چین کار کردن و صفحات ویکیپدیا که سانسور هستن (که البته بعد از ۲۰۱۵ و سوییچ کامل ویکپیدا به https غیر ممکن شد). اونها می گن کسانی که شروع می کنن از فیلتر رد شند، اتفاقا دقیقا به چیزهایی دسترسی بیشتری دارن که سانسور بودن. الگوی مصرف این آدم ها نسبت به کاربران قدیمی گرایش بیشتری به مطالب سانسور شده داره. اونها اسم این پدیده رو «تاثیر دروازه» گذاشتن و اینکه وقتی کسی از دروازه می گذره، تمرکز بیشتری روی چیزهای سانسور شده داره تا مطالب مرسوم. اونها می گن کسی که تازه از فیلتر گذشته حس قوی تری برای مشارکت در مسائلی داره که ممنوع بودن و حتی اگر در طولانی مدت به اونها علاقه نشون نمی داده، در این وضعیت تمرکز بیشتری در این بحث می ذاره.

فرانسه قانون ضد متلک گفتن رو تصویب کرد

فرانسه در یک قانون جدید، سعی می کنه با مزاحمت های خیابانی مبارزه کنه. الان اگر کسی در خیابون به کسی متلک بگه و پای پلیس به میون کشیده بشه، ممکنه ماجرا در همونجا به ۷۵۰ یورو جریمه منتج بشه! این قانون تلاشی جدید توی جلوگیری از آزار جنسی است. همچنین بخش دیگه ای از این قانون سعی می کنهحمایت قویتری از کودکان زیر ۱۵ سال بکنه و جای دیگه ای هم مجازات زندان برای چیزی تعیین کرده که این روزها بهش می گن upskirting یا همون عکس گرفتن از زیر دامن بدون اینکه سوژه متوجه بشه!این قانون بخشی از کمپین مکرون بود و البته یک ویدئوی وایرال از یک مزاحمت خیابونی، باعث تصویب سریعترش شد. به این می گن قدرت اینترنت و البته تلاش حکومت ها برای مبارزه با چیزی بد.

کامپیوترهای کوانتومی تقریبا آماده بازار هستند

مدت ها است که داریم از کامپیوترهای کوانتومی می گیم؛ استفاده از مفاهیم و قواعد مکانیک کوانتوم برای ساخت کامپیوترها و حل مسائل. در تقابل با مفهوم ۰ و ۱ فعلی. حالا شرکتی به اسم ریگتی مدعی شده که با محصولی به اسم کوانتوم کلاود سرویسز می تونه خدمات کامپیوتری کوانتومی رو به شرکت های دیگه بگه. مشتریان اولی هم که نام برده اکثرا در حوزه شیمی و بیوتکنولوژی هستن که برای منطقا قابلیت های کامپیوترهای کوانتومی برای کارشون خوبه: کنار هم چیدن حالت های مختلف ملکولی و کشف داروهای جدید. بازدید از مرکز اونها، برابر دیدن سیلندرهای فوق سرد نگهدارنده کامپیوترهای کوانتومی است که کنارشون رک های سرور های سنتی ارتباط با جهان بیرون رو برقرار می کنن. اونها هنوز از کامپیوترهای سنتی کندتر عمل می کنن و بخشی از مساله که توسط کامپیوترهای کوانتومی حل می شه هنوز پر مشکل و اشتباه است اما پیش بینی مدیر عامل اینه که در ۶ تا ۳۶ ماه، به چیزی به اسم «برتری کوانتومی» برسیم که توش بخش حل شونده توسط کامپیوترهای کوانتومی، زمان کمتری از حل مساله روی کامپیوترهای سنتی خواهد گرفت. معلومه که در حال حاضر حل مسائل روی این سیستم ها نیازمند الگوریتم های هیبرید هم هست تا بتونه مشکلات و اشتباه ها رو ببینه و اصلاح کنه.

بخش آخر

زندگی با ۱۲ برنامه نویس، ۲ اتاق و ارزوی قرن ۲۱ی

یه مطلب خوب اسلیت است از یک نفر که آرزوی برنامه نویس خفن شدن در سان فرانسسیکو رو داشته. ماجرای کسی است که برای رسیدن به لانژ باحال دارای جیم و جای کار و غیره در برج ۱۹ طبقه اش، باید قاچاقی از جلوی نگهبان ها رد می شده چون از ساکنان رسمی برج نبوده و ۱۷ طبقه پایینتر، در یک ایر بی اند بی غیرقانونی زندگی می کرده و البته در خونه ای ۲ اتاقه که توی هر اتاقش ۶ نفر زندگی می کردن، بدون شمردن اون یه نفر که تو کمد لباس زندگی می کرد. تخت های سه طبقه ، هوای خفه و اتاق همیشه تاریک رو اضافه کنین به اشپزخونه ای که توسط ۱۳ نفر استفاده می شد و همیشه پر ظرف کثیف و بوی موندگی بود. دوستمون می گه آگهی اتاق می گفت با ۱۲۰۰ دلار می تونن از جیم، هات تاب، سالن بسکتبال و حتی دیواره صخره نوردی استفاده کنن ولی ظرفیت رو فقط ۴ نفر اعلام کرده بود. اما حالا ۱۳ نفر اینجا زندگی می کردن که خب معلومه باعث شده بود همه نظرات هم «عالی» و ۵ ستاره باشه ولی خب هیچکدوم از نظرات نگفته بودن که حتی کلید ورودی اصلی رو هم به یارو نخواهند داد و باید منتظر بمونه تا یکی وارد یا خارج بشه و پشتش بدوه و از لای در رد بشه و یواشکی از آسانسورها بالا بره تا نگهبان ها اونو نبینن و یواشکی کلید بالای در رو برداره چون اون کلید بین ۱۳ نفر مشترکه! داستان دوستمون داستان یک نفر است که برای یک دوره ۱۲ هفته ای برنامه نویسی ثبت نام کرده تا بتونه خودش رو بین جمعیت عظیم برنامه نویس ها بالا بکشه. تصور رویایی این شغل اینه که همه اش استراحت و کارهای خفن است با حقوق بالا و سفر خوب و زندگی جذاب د رکنار کد زدن روی پروژه های جالب. اما شوک اصلی وقتی بود که فهمید هم اتاق هاش اکثرا برنامه نویس هستن و دنبال پیدا کردن «شرکتی بهتر» با اتکار به استارتاپ فعلی شون یا مدارک شون از استنفورد و ام آی ةی. می گه همکارهای آینده اش رو می دید که روزی حدود ۱۵ ساعت کار می کردن و البته استراحت آخر هفته این بود که کار به ۱۰ ساعت کاهش پیدا کنه. از این می گه که دوست نداشت مثل اونها بشه که از ۱۵ ساعت کار می اومدن و تا جایی که می تونستن بیدار بمونن هم روی کاناپه می نشستن و رو کدها بالا پایین می رفتن. کسی که کمد رو به عنوان «اتاق خصوصی» اجاره کرده بود، ۱۴۰۰ تا در ماه می داد تا ساعت ۹ بیاد خونه، سریال با شیر بخوره و بعد به کمدش بره و کد بزنه. اون ۱۶ ماه بود که در همین وضع بود. و باور بکنین یا نه، برای پین ترست برنامه می نوشت!

نویسنده مون می گه شاید کلی هم برنامه نویس باشن که زندگی رویایی ما رو زندگی کنن ولی به نظرم تعداد این آدم ها که اون میدید هم بعیده کم باشه. و اکثرشون رویاشون رو از دست داده بودن. طبق آمار ۹۲٪ استارتاپ ها در کمتر از سه سال از بین می رن و این یعنی افرادی که برای اونها کار می کنن دارن دنبال کارهای جدید می گردن – برنامه نویس هایی با استعدادتر و پر تلاشتر از اون. می گفت باید مواظب باشیم که شبیه اونی نشسم که تو اون اتاق می خوابه و موقع چونه زنی، به جای حقوق سهام برداشته و حالا روزی ۱۲ ساعت کار می کنه تا شاید کشتی در حال غرق کمپانی رو نجات بده و در نتیجه سهامش با معنی بشه. یا شبیه اونی که تخت بالایی نویسنده می خوابه و دو ماه است دچار افسردگی شده و اکثر روز رو سر کار نمی ره و بقیه مواقع هم معلومه که فعالیتی جدی نداره. می گه مشکل اصلی شهر استارتاپی اینه که کمبودی توی آدم های صفر کیلومتری که حاضرن جونشون رو برای کار بدن نیست و در نتیجه هیچ کس احترامی نداره. هرکسی که اخراج بشه یا اعتراض کنه، یک ارتش هست که جاش رو پر کنه و خیلی هم ذوق داشته باشه که داره فلان جا کار می کنه یا با فلان چی زکد می زنه یا شب نمی خوابه و کار میکنه و خاطره های باحالش این باشه که فلان موقع ۲ روز بودن که نخوابیده بودن و کار می کردن.. به این ارتش می گن ارتش ذخیره کار.

نویسنده می گه از برنامه نویسی برای استارتاپ بیرون اومده ولی ارزشمنده آدم یواشکی بره اون جای بالکاس طبقه ۱۹ام و از پنجره به بیرون نگاه کنه. فضای استارتاپی از دور بیسار زیبا و هیجان انگیز است. لوگوهای درخشان و زیبا ولی چیزی که توش دیده نمی شه، رنج آدم ها است و امیدهایی که از هر صد نفر، یکیشون هم بهش نمی رسن. اسم باکلاس «هکر هاوس» همه جا دیده می شه و کسانی که در بوت کمپ ها و آموزشگاه ها و دارن رویایی زیبای شهر استارتاپی رو می فروشن ولی نویسنده می گه حالا که از نزدیک فضا رو دیده، چیزی نیست که دوستش داشته.

[اشاره به ایران و فیلم پازلی ها و موندنشون توی مسافرخونه و ..]

قانون هفته

قانون هفته؟ بتریج ‌Betteridge’s law که می گه اگر عنوان یک مقاله با علامت سوال تموم می شد، جواب معمولا «نه» است. معلومه که بیشتر شوخی است ولی در عمل هم می شه هی بهش اشاره کرد مثلا «آیا فلان چیز واقعا فلان کار رو کرده؟» یا «آیا شما به یک آیپد احتیاج دارید؟» و …

تحقیق جدیدی می گه هوای آلوده، تاثیری جدی روی قدرک ادراکی و هوش ما داره

این تحقیق جدید که در چین انجام شده، می گه که آلودگی هوا، تاثیری بزرگتر از اونی که قبلا فکر می کردیم روی جامعه داره. این تحقیق می‌گه امتیاز تست‌های توانایی زبان و ریاضی افرادی که در هوای آلوده زندگی می کنن، به شکلی قابل توجه پایین میاد.

زی چن از دانشگاه آمریکایی ییل که عضوی از تیم تحقیقاتی بوده، می گه که زندگی در هوای آلوده بخصوص برای مردان بالای ۶۴ سال و کسانی که تحصیلات عالی ندارن، مثل این می‌مونه که چند سال کمتر تحصیل کرده باشن. تحقیقات قبلی هم نشون داده بودن که آلودگی هوا قوای ادراکی مردم رو پایین میاره ولی این تحقیق به خاطر گستردگی سنی مخاطبین و نتایج شوکه کننده‌اش، توجه زیادی رو جلب کرده.

این تحقیق که توی Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شده و از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴، ۲۰هزار نفر رو زیر نظر گرفته می‌گه که افراد هر چقدر طولانی تر تحت تاثیر هوای آلوده باشن، صدمه بیشتری روی هوششون قابل مشاهده خواهد بود. این تاثیر حتی به شکل سال به سال در یک فرد هم قابل مشاهده بوده. محققین می گن افرادی که طولانی تر تحت تاثیر هوای آلوده بودن، بی حوصله‌تر بودن و همکاری سخت تری در تست هم داشتن یا در موردی دیگه، دانش آموزانی که در روزهای آلوده تر در آزمون‌ها شرکت می کردن، نتایجشون بدتر از زمانی بود که در هوای پاک اینکار رو می‌کردن.

این تحقیق به سفارش دولت چین انجام شده و در نتیجه اش اومده که برای رشد اقتصادی، کشور باید با آلودگی هوا مبارزه کنه. چین برای سال‌ها به یکی از آلوده‌ترین کشورهای جهان مشهور بوده ولی حالا سال‌های است که داره طبق برنامه‌های پنج ساله اش، با آلودگی هوا مبارزه می‌کنه.

آرش صالح از اعضای «پزشکان علیه دیزل» می گه که «این تحقیق به مجموعه شواهدی که می گن ترافیک خیابان‌ها کارکرد ادراکی ما رو تضعیف می کنن اضافه می‌کنه. ترافیک خیابون ها بزرگترین عامل آلودگی هوا در مناطق شهری هستن و دولت ها باید سریعا برای حذف خودروهای با آلودگی بالا از شهرها اقدام کنن».

احتمال استرداد آسانژ به آمریکا بعد از لغو پناهندگی سیاسی‌اش از اکوادور

به نظر می‌رسه بالاخره بعد از شش سال وضعیت اقامت آسانژ در سفارت اکوادور در حال مشخص شدن است. و البته نتیجه خوب نیست. طبق اخباری که به رسانه‌ها درز کرده، احتمالا سفارت این کشور آمریکای جنوب در لندن، پناهندی سیاسی آسانژ رو لغو خواهد کرد و اگر آسانژ سفارت رو ترک کنه پلیس انگلیس اونو به جرم نقض مفاد آزادی مشروط، دستگیر خواهد کرد.

آسانژ از سال ۲۰۱۲ در سفارت اکوادور در لندن زندگی می‌کنه؛ کشوری که قبلا بهش پناهندگی سیاسی داده بود. مشکل واقعی نارضایتی آمریکا از انتشار اسناد محرمانه اش روی ویکی‌لیکس است ولی آمریکا نیاز داشت که به شکلی آسانژ رو به آمریکا بیاره تا بتونه اونو محاکمه کنه. شکایت اول از سمت سوئد اومد که توش زنی آسانژ رو متهم به تجاوز کرده بود. البته تجاوز توی سوئد خیلی پیچیده است و مثلا می تونه مبتنی بر این باشه که بدون رضایت زن، وزن بدن خودتون رو روش انداختین یا با اینکه می دونستین زن سکس با کاندوم رو ترجیح می ده، از کاندوم استفاده نکردین. این شکایت الان پس گرفته شده اما اینبار آسانژ از طرف بریتانیا متهم است به اینکه در حالی که بهش گفته بودن نباید کشور رو ترک کنه، به سفارت اکوادور رفته و اونجا پناهنده شده.

به احتمال زیاد هر پلیسی که آسانژ رو به هر دلیلی دستگیر کنه، بعد از محاکمه خودش اونو تحویل آمریکا می‌ده تا به جرم انتشار مدارک در سایت ویکی‌لیسکس محاکمه بشه.

در حال حاضر رییس جمهور اکوادور (مورنو) در حال سفر به لندن است تا توی یک کنفرانس شرکت کنه ولی گفته در مورد آسانژ صحبتی نخواهد بود. اون وضعیت آسانژ رو غیرقابل ادامه خونده. انگلیس تا ۲۰۱۵ پلیس‌هاش رو بیرون سفارت مستقر کرده بود ولی بعد از اینکه گفته شد اینکار برای مالیات دهنده‌ها ۱۳ میلیون دلار هزینه داشته، قطعش کرد و گفت هر وقت آسانژ سفارت رو ترک کنه، قابل دستگیری خواهد بود.

مرتبط:
نظر کارگروه بازداشت خودسرانه سازمان ملل در مورد آسانژ
راهنمای ویکی‌لیکس برای خبرنگاران

خاطرات من و سام رجبی، از دی اند دی تا دوچرخه سواری

دیگه حساب از دستمون در رفته. فکر کنم نزدیک یا خود دویست روزه که سام رجبی با چندین آدم علاقمند محیط زیست دیگه تو زندان هستن و با اینکه وزارت کشور و وزارت اطلاعات بارها گفتن که از نظرشون اونها بی‌گناهن، هنوز هیچ کس پاسخگوی هیچ چیز نیست. قبلا بارها آدم ها رو دستگیر کردن و زندگی شون رو خراب کردن و بعد گفتن «به این نتیجه رسیدیم که چیزی نبود، [نیمه]‌ آزادید» ولی اینبار شاید چون یکیشون تو زندان خودکشی شده، گفتن این براشون کمی سخته.

من سام رو تا دو سال پیش اصلا نمی‌شناختم. بعدش سر بازی های دی اند دی باهاش آشنا شدم و دیدم چه آدم فوق العاده ای است. با اینکه از همه ما بازی رو بهتر بلد بود، با حوصله با ما همراه می شد و توی بازی به همه کمک می کرد و حتی یکبار هم به مستر بازی ایراد نگرفت که فلان جا رو می شد فلان طور کرد. کاری که اگر من بودم، مطمئن هستم نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم و می کردم. سام توی اون سری بازی ها همیشه برای ما غذا پخت و با حوصله آورد. هر بار از یک کشور و یک سبک غذا.

بعدا که به دوچرخه علاقمند شدم، فهمیدم سام هم علاقمند است و برای اولین مسیر طولانی دوچرخه مون، گفت باهامون میاد. دوچرخه خسته اش رو آورده بود و وقتی دید واقعا قابل استفاده نیست با حوصله و دوستی بسیار مسیر رو رانندگی کرد تا بتونیم از دوچرخه سواری لذت ببریم و همزمان همراه هم باشیم. بعدش هم باربند دوچرخه اش رو به ما داد، که هنوزم دستمونه.

یکبار دیگه هم سام رو توی خیابون دیدم. من از ولیعصر پایین می رفتم و اون با ماشین از کنارم رد شد. جلوتر ایستاد و گپ زدیم و حال و احوال کردیم. حالا بارها هنگام رد شدن از اون نقطه ولیعصر و چند بار هنگام رد شدن از گردنه لواسون که عکس بالا اونجا گرفته شده یاد سام می کنم. یاد اینکه چقدر کم هستن آدم هایی که بتونی رو شرافتشون قسم بخوری و چقدر کم هستن کسانی که اینطوری دلشون برای محیط زیست بسوزه و بهترین دوستانشون شکاربان‌ها باشن و تلاششون حفظ گونه‌های گیاهی و جانوری منطقه.

مسخره است که حینی که نمی دونم کی هنوز ایده اش اینه که سام‌ها باید تو زندان باشن، اینهمه فساد و تباهی تو کشورمون دیدیم که هیچ کس هم کاری باهاشون نداره. از دزدیده شدن اسناد هسته ای مون توسط تیم اسراییل از دل تهران رو شنیدیم تا تجاوزها تا حقوق های میلیاردی تا بسته اعلام شدن پرونده اسید پاش‌ها تا بی آبی و بی برقی و … و هنوز فلانی در کشور دغدغه‌اش اینه که از پاک ترین بچه‌ها بدون حضور وکیل و حقوق متهم و در عین ادعای حتی وزارت کشور و اطلاعات خودش به بیگناهی‌شون، بالاخره یه چیزی در بیاره یا اگر لازم شد بسازه تا بتونه بگه «دیدین گفتم؟». مطمئن هستم اگر از من بپرسین که ۱۰ نفر از شریف‌ترین آدم‌هایی که می‌شناسم رو نام ببریم، سام رجبی حتما بالاهای لیست است.

پ.ن.۱. شرمنده ام از خودم و وضع اطرافم
پ.ن.۲. من شخصا سام رو می‌شناسم. بچه‌های دیگه ای هم در همین شرایط زندان بی سر و ته هستن ولی من گفتم خاطره شخصی ام از سام رو بگم

رفتم دانشگاه تهران پایتون درس بدم، و شوک شدم…

من معمولا درس دادن فیزیکی رو قبول نمی‌کنم ولی هفته قبل قبول کردم برای ۶ جلسه برم به بچه‌های دانشگاه تهران پایتون درس بدم. دلایل قبول کردنم این بود که دوست داشتم محیط دانشگاه رو ببینم،‌ پایتون درس دادن برام فان بود، مسیر دوچرخه‌سواری اش خوب بود و پرهام با حوصله و قانع کننده بحث رو مطرح کرده بود. اینجوری شد که قرار شد دانشکده مکانیک در انجمن مکاترونیک، ۶ جلسه پایتون درس بدم.

تصور من یک اتاق نسبتا بزرگ بود که توش تعداد نسبتا زیادی آدم نشستن و گوش می دن یا با لب‌تاپشون کار می‌کنن ولی فضا این شکلی نبود. یک کلاس با در قفل شده که سر جلسه من قفل رو باز کردن و اومدیم تو. حدود ۱۵ نفر دانشجو از دانشکده‌های مختلف و کلاس شروع شد. من به سبک خودم تاریخچه بامزه گفتم و بحث فلسفی کردم و خاطره گفتم و فرهنگ رو قاطی پایتون کردم و پیش رفتیم. به نظر من که کلاس بدی نبود. تا اینکه مسوولی اومد و اصرار کرد که حاضر غایب کنم. گفتم اهلش نیستم و بعدا اگر می‌خواد خودش بیاد حاضر غایب کنه. بعدا اومد و حاضر غیاب کرد ولی موند توی فکرم که «چرا؟ خب هر کس دوست داره میاد هر کس دوست نداره نمیاد دیگه!».

و من درس رو ادامه دادم. بعد یکهو به خنده گفتم «من داستان متفرقه می‌گم احساس ضرر نمی کنین که؟ اصلا چقدر پول دادین برای این کلاس؟» و … و شوک شدم! ظاهرا هزینه بر اساس اینکه دانشکده مکانیک باشین یا نه فرق می کنه،‌همینطور اینکه دانشگاه تهران باشین یا نه. ولی در نهایت حدود پولی که هر نفر برای نشستن سر کلاس پایتون توی دانشگاه داده بود، ۲۰۰ تومن بود! من حدس می‌زدم اگر هم بحث ثبت نام پولی باشه، حداکثر ۲۰ یا ۳۰ تومن باشه؛ پولی که هر کسی بالاخره ممکنه بتونه بده. ولی ۲۰۰ تومن پولی است که باعث می شه خیلی ها نتونن سر کلاس بشینن. خوشبختانه انتخابم درست بود و برگزار کننده کاملا شفاف رفتار کرد:

ظاهرا دوستان زیادتری ثبت نام کردن و محاسبه اینطوری است که از کل ۵ میلیون درآمد کلاس برای ۶ جلسه ۲۵ نفره،‌ ۵۴۰ تومن به من می‌رسه، ۱۲۰۰ به انجمن برگزار کننده و ۳۲۰۰ به دانشگاه! این دانشگاهی است که با پول ما درست شده، قرار بوده آموزش رایگان رو در اختیار دانشجوهایی که قبول می شن بذاره و الان مجبور شده تا حدی خودگردان باشه و درآمد زایی کنه. در کلاس‌هاش قفل است و باید برای اینکه بریم بشینیم توش شش جلسه به هم درس بدیم ۳۲۰۰ پول بدیم! وسطش حاضر غایب می کنن که اگر کسی پول نداده نتونه بیاد سر کلاس و … و باعث شرمندگی است فضا.

من قولم رو دادم و ادامه می دم ولی بعیده تکرارش کنم. اگر من دارم ۶ جلسه وقت می ذارم ترجیح می دم تا جای ممکن آدم بیشتری اونجا باشه و من هم رایگان درس بدم و دانشجو هم رایگان بیاد. در واقع ما فقط داریم از یک کلاس / سالن دانشگاه استفاده می کنیم و به نظرم وظیفه دانشگاه است که شرایطی رو فراهم کنه که حداکثر بهره آموزشی از این دوره برده بشه؛ الان تمرکز روی حداکثر کردن بهره مالی برای دانشگاه است.

نمی دونم.. ولی شوک آور بود و یادآور اینکه چقدر از آرمان‌هایی مثل آموزش عالی و اینها فاصله گرفتیم و واقعا غصه آور. تصورش خیلی بده که کسی بوده که دوست داشته پایتون یاد بگیره ولی چون این کلاس ۲۰۰ تومن پولش بوده، منصرف شده. البته به بچه های کلاس گفتم که ویدئوهای رایگان هم موجودن و اگر می خوان می‌تونن برن سراغ اونها.

راستی! اگر مرکز یا دانشگاهی هست که می‌تونه این ایده من رو برآورده کنه خیلی خوشحال می شم گپ بزنیم: برگزاری یک کلاس پایتون یا لینوکس رایگان در یک جای نسبتا بزرگ معقول غیرانتفاعی واقعی که توش امکان حضور افراد مختلف باشه. در واقع انتظار من از این کلاس این بود که یک کلاس بزرگ باشه و هرکس در دانشکده مکانیک نسبت به پایتون کنجکاوه یا دوست داره یاد بگیره بتونه بیاد. اگر پیشنهادی داشتین به jadijadi@gmail.com بگین (:
نکته ۱: خوبی دانشگاه اینه که می تونه سالن بزرگتر داشته باشه و تبلیغاتی برای یه جای خاص هم نمی شه
نکته ۲: البته منطقا می شه بعد از مهر مثلا.

رادیوگیک شماره ۸۳ – جی دی پی آر – مقررات عمومی حفاظت از داده اتحادیه اروپا

توی این شماره ویژه، به مقررات عمومی حفاظت از داده اتحادیه اروپا می‌پردازیم. قانونی که باعث شده این روزها حتی اگر در یخچال رو هم باز کنیم، یه ایمیل بیاد و بگه «پرایوسی پالیسی» ما رو قبول کنین تا بتونیم ادامه بدیم. اما قبلش، بررسی مفهوم پرایوسی و حریم شخصی!

‏- دانلود نسخه ام پی تری
‏- دانلود نسخه او جی جی

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

‏- آر اس اس فید برنر
‏- کانال تلگرام
‏- گوگل موزیک
‏- پادکست در آیتونز
‏- ساوند کلاود
‏- فولدر دراپ باکس
آرشیو تحت وب رادیو گیک

آهنگ ها

  • از طرف ماری – آهنگ sway رو با اجرای دین مارتین به آراز
  • شهرام همیشه شب پره
  • sway – dean martin
  • Melanie-Brand-New-Key
  • سینا حجازی – گلخونه

شبکه مش شورشی‌های ضد قدرت نیویورک؛ روشی برای دسترسی آزاد و ارزان به اینترنت

اینکه کسی به شما اینترنت سریع، ارزون و آزاده بده ایده فوق‌العاده ای است که خیلی وقت ها ممکنه حس کنیم واقعی نیست. ولی ظاهرا این هدف بریان هال، واقعی بوده و کار هم کرده. اون و گروهی از داوطلب‌ها، مش نیویورک یا همون NYC Mesh رو راه انداختن تا بتونن آدم ها رو برای اتصال به اینترنت از آی اس پی‌های بزرگ بی‌نیاز کنن. محل کار اصلی اونها اینجاست:

در این سقف که بهش سوپرنود می گن، آنتن‌ها سیگنال اینترنت رو به مودم‌هایی که روی سقف‌ها یا بالکن‌ خونه‌ها نصب شدن می‌رسونن و این مودم با یک سیگنال وای-فای، اونو به مصرف کننده‌ها می‌رسونه و در نهایت با حق اشتراکی کوچیک، همه به اینترنت دسترسی پیدا می‌کنن. درست مثل یه شبکه درهم برهم که توش هر کس چیزی رو دریافت می کنه، اونو در اطراف خودش پخش می کنه و اینطوری شبکه جلو و جلوتر می‌ره. خود سوپرنود هم با سیگنالی که ارسال می‌کنه، چندین کیلومتر از شهر رو زیر پوشش می‌گیره.

شبکه مِش، آلترناتیو آی اس پی‌های کلاسیک است. اونجا شما با کابل وصل هستین و اینجا با وای‌فای.

این شبکه اینترنت اصلی خودش رو از یک اینترنت اکسچنج پوینت میگیره، درست مثل بقیه آی اس پی‌ها. فلسفه پشتش هم اینه که اینترنت رایگان است و فقط دسترسی به اینترنت است که پولیه و پولی که آی اس پی ها در این مورد می گیرن زیادی گرونه و اگر آدم‌ها در یک شبکه مِش به همدیگه کمک کنن، دسترسی بسیار گسترده‌تر و ارزونتر خواهد شد. چنین شبکه ای شاید کم کم ای اس پی ها رو به افسانه‌ای قدیمی تبدیل کنه و از اونطرف کنترل شرکت‌ها و دولت‌ها بر اینکه ما در اینترنت حق داریم چه چیزی رو ببینیم و بشنویم رو از بین ببره و آدم‌ها به شکل مستقل بتونن برای زندگی خودشون تصمیم بگیرن. البته این هنوز در ابتدای راهه و بر خلاف آی اس پی‌های کلاسیک، افرادی که وارد مش می‌شن باید اطلاعات بیشتر و حوصله بیشتری برای متصل شدن به اینترنت داشته باشن. در حال حاضر نمونه‌های بزرگ چیزی مثل Guifi.net در اسپانیا است که با ۳۴هزار نود حدود ۵۰هزار کیلومتر مربع از منطقه کاتالونیا رو پوشش می‌ده. تا اینترنت ارزون رو به آدم هایی برسونه که به خاطر کم بودن آی اس پی‌ها در منطقه‌شون، باید هزینه‌ای بسیار گرونتر برای رسیدن به اطلاعات پرداخت می‌کردن.

رادیوگیک شماره ۸۲ – خطر ماهی ها

این رادیو گیک رو با خبری از ماهی‌هایی شروع می کنیم که باعث هک شدن یک کازینو شدن و با نگاهی به مغز و لینوکس، از خودمون می پرسیم فضاپیماها چطوری به اینترنت وصل می شن و مشکلشون در سال ۲۰۲۰ چه خواهد بود و در حالی که بهترین هامون تو زندان هستن، نگاهی می ندازیم به قوانین حمایت از پرایوسی جدید اتحادیه اروپا و تاثیرش روی اینستاگرام.

‏- دانلود نسخه ام پی تری
‏- دانلود نسخه او جی جی

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

‏- آر اس اس فید برنر
‏- کانال تلگرام
‏- گوگل موزیک
‏- پادکست در آیتونز
‏- ساوند کلاود
‏- فولدر دراپ باکس
آرشیو تحت وب رادیو گیک

اخبار

هک کازینو از طریق ترموستات آکواریوم ماهی‌ها

[کمی صحبت در مورد آی او تی و اینکه همه جا هستن]. حالا شرکت دارک تریس در گزارشی اعلام کرده که حمله کننده‌ها تونستن از طریق ترموستات متصل به اینترنت یک آکواریوم ماهی که توی لابی بوده، یک کازیتو / قمارخونه رو هک کنن. گفته می شه هکرها تونستن از طریق یک حفره امنیتی به ترموستات وصل بشن و از اونجا به دیتابیس کاربرهای کازینو برسن و کل اطلاعات رو از طریق ترموستات، به سروری در اینترنت کپی کنن. این روزها از ترموستات و لامپ و هواساز و غیره تا ابزارهایی مثل الکسا و گوگل به اینترنت وصل هستن و این اینترنت چیزها، همه چیزهای ما رو هم به اینترنت وصل کرده در حالی که تمرکز تولید کننده ها رو سرعت و قیمت است و تقریبا کسی با امنیت کاری نداره. پس حداقلش اینه که اگر از این چیزها دارین، آپدیت نگهشون دارید!

مایکروسافت و کرنل لینوکسش

مایکروسافت هر چقدر با لینوکس جنگید، نتیجه ای نگرفت و حالا با شعار مایکروسافت عاشق لینوکسه، سعی می کنه خودش رو نزدیک نگه داره. پروژه جدیدش Azure Sphere متمرکز است روی میکروکنترلرها و استفاده شون در اینترنت چیزها و البته امن کردنشون. این کرنل لینوکس قراره توی اسباب بازی ها، گجت‌ها، وسایل هوشمند خونه و این تیپ چیزها استفاده بشن. از کنفرانس خیلی چیز فنی ای در نیاوردم به جز یک عالمه اسم و اصطلاح‌های مد روز ولی به نظر می رسه در یک مدل ۵ لایه سیستم عامل، یک کرنل کاستم لینوکس نقش بزرگی داره برای وصل کردن چیپ ها به اینترنت و از اون مهمتر امن نگه داشتنشون از طریق یک لایه دیگه. در واقع همه چیپ ها در نهایت با لینوکس به بخش ارتباطی شون وصل می شن و بعد به یک سرویس ابری که ارتباطات رمزنگاری شده و مبتنی بر کلید دیوایس ها با هم و اگر لازم بود دیوایس ها با کلاود رو برعهده داره. دوباره یک قدم بامزه از مایکروسافت که به جای جنگ با لینوکس، داره سعی می کنه به کمکش خودش رو توی بازی نگه داره.

دو رقیب مغزی: گرسنگی و درد

مغز کارهای سختی داره. یکیش اینه که به نیازهای پایه ای ما پاسخ بده و دو نیاز پایه ای رسوندن غذای کافی به بدن و دوری کردن از زخم است. مغز اینها رو با گرسنگی و درد می شناسه و تحقیقی جالب به این نتیجه رسیده که این دو حس در تقابل با هم هستن. یک درد سریع باعث فراموش یگرسنگی می شه و در مقابل اگر شما گرسنه باشین، دردهای مزمن و قدیمی خودتون رو فراموش می کنین. چون مغز در هر حالت نیاز داره که اون یکی حس رو سرکوب کنه تا حس اصلی تر بتونه جواب بگیره (: مغز مهمل ما به همین بامزگی کار می کنه (: [گپ در مورد مغز]

روسیه و جنگ با تلگرام

خبرها رو که تقریبا همه داریم. روسیه سعی کرده با حذف کردن ۱۸ میلیون آی پی از اینترنت و بلوک کردنشون، تلگرام رو از کار بندازه و هنوزم دقیق نتونسته – هرچند که در مواردی حتی سرچ گوگل هم فیلتر شده (: دوست و برادرمون است دیگه. ما هم که بحثمون سرش داغه و امروز هم توی توییتر نماینده عزیز مجلس گفته بود هیاتی رفتن روسیه تا در این مورد مشورت بگیرن (: ما یادمونه که رییس جمهوری عزیز گفته بود [دستش روی دگمه فیلترینگ نمی ره] و خب منتظریم ببینیم چی میشه تو ساسنوردونی خودمون که از یک طرف هی می گن «وای اگر ما ندونیم تو چت همه چی می گذره کشور به فنا می ره» و از اونطرف بخش عظیمی از پول نفت رو می فروشن و اصلا معلوم نمی شه چی می شه و کلی کلی سازمان و موسسه داریم که اصولا کسی حق نداره بپرسه ازش چه خبره یا ۹۰ روزه یکسری آدم زندان هستن و اصولا یک نفر حاضر نیست حتی بگه چرا دستگیر شدن … به جز اونی که گفت چون پوست مارمولک می خریدن ببینن چقدر رادیو اکتیو داره و البته این آدم اینهمه مدت کنترل اونهمه نیروی نظامی رو داشته (:

هک عجیب آمازون برای دو ساعت

پوففف.. این دیگه خطرناکه. به نظر می رسه آمازون برای دو ساعت در روز سه شنبه همین هفته بخشی از ترافیکش رو به یکسری هکر باخته! به نظر می رسه هکرها از یک ضعف شناخته شده پروتکل‌های اینترنت استفاده کردن تا برای ۲ ساعت ترافیک یکسری آی پی رو از خودشون رد کنن، به طور خاص هدف احتمالا سایت myEtherWallet.com بوده و احتمالا هکرها دنبال کلیدهای مردم بودن. تغیر مسیر ترافیک از طریق روت های‌ آلوده آی اس پی کلمبوس اتفاق افتاده و ترافیک به سمت روسیه چرخیده و من این د میدل اتک شده. مسوولین مای اتر والت گفتن که این تغییر مسیر برای هدایت مردم به سمت یک سایت فیشینگ بوده و دارن مساله رو بررسی می کنن. پوفف… شکل جدید حمله که بسیار سخت خواهیم تونست جلوش مقاومت کنیم.

در اعماق

اینستاگرام و ابزار دانلود عکس ها و اطلاعات

اینستاگرام الان حدود ۸ ساله که کار می کنه و حوالی ۸۰۰ میلیون کاربر داره! این سایت حالا تازه داره ابزاری راه می ندازه که توش می تونین عکس ها، فیلم ها و کامنت هاتون رو دانلود کنین. خیلی هم دیر. فیسبوک همین کار رو در ۲۰۱۰ کرده بود! اما چنین خبری چرا باید توی در اعماق بیاد؟ چون اینکار برای هماهنگ شدن با قانون جدیدی است که در اروپا داره عملیاتی می شه و بهش قانون پرایوسی GDPR می گن. The EU General Data Protection Regulation مفصلترین و بزرگترین تغییر پرایوسی در ۲۰ سال اخیر است و بخش های مهمی داره مثل حق مردم برای اینکه در مورد مشکلات امنیتی که به اونها مربوط بود یا دیتایی که ازشون لو رفته اطلاعات بگیرن. پس اگر جایی هک می هش باید بگه. یا مثلا حق مردم به دسترسی به اطلاعاتی است که تولید کردن و حق اونها بر این اطلاعات. اگر قراره این اطلاعات پروسس بشه باید اجازه گرفت. یا حق فراموشی و حق انتقال اطلاعات و پرایوسی بای دیزاین. ازش بیشتر خواهیم شنید. اگر ما هم تغییر درست می خوایم راه همینه. اینکه یکی بگه فلان کار رو بکنین یا فلان چیز مهمه تا وقتی قانون شفاف و دقیق نباشه، هیچ فایده ای نداره!

ارتباطات فضایی در دوران دایل آپ مونده

کمی توضیح در مورد دایل آپ و خوبی هش نسبت به اینترنت الان ((: بحث فضا و اینکه توش صدا به صدا نمی رسه چون هوا نیست و در نتیجه برای مخابره اطلاعات یا حتی حرف زدن از فضا به زمین نیاز به رادیو داریم. منظور موج رادیویی است. اما مشکل اصلی رادیو اینه که اولا فضای رادیویی بسیار شلوغه و از اون بدتر با زیاد شدن فاصله، موج رادیویی افت می کنه. ما روی زمین با تکنیک هی مختلف شامل لیزر و میدان های الکتریکی و مایکروویو و غیره تقریبا بدون هیچ تاخیری در هر نقطه می تونیم یک عکس رو دانلود کنیم (تو ایران حالت سانسورچی خبیث ممکنه جلوش رو بگیره ولی بحث منطقی رو دنبال کنین) ولی سرعت در فاصله زیاد کم می شه – بخصوص در بحث رادیو! در حال حاضر سرعت دانلود مریخ از زمین حدود ۱.۵ مگابیت در ثانیه است در حال یکه همین سرعت در پلوتو، تقریبا یک کیوبیت در ثانیه می شه. یعنی دانلود یک عکس ممکنه ۱۵۰۰ برابر بیشتر طول بکشه. معمولا این ارتباط از طریق شبکه deep space network استفاده می شه که چند آنتن عظیم رادیویی متعلق به ناسا هستن با که سعی شده در سه نقطه مثلثی روی کره زمین پخش بشن.این آنتن ها توسط اکثر پروژه ها استفاده می شن و تقریبا همیشه وقتشون پره. مثلا از حالا می دونیم که در ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ که اسپیس ایکس و هند و امارات و ناسا و آژانس فضایی اروپا برنامه های مریخ دارن، وقت کم خواهد اومد. تلاش های متنوعی برای سریعتر کردن اینها هست و البهت ایجاد شبکه های جدید. مثلا قراره یک شبکه با قدرت تحمل قطع و وصل توسط ناسا درست بشه که نود هاش می تونن اطلاعات رو پیش خودشون بافر کنن تا قطعی و وصلی کوتاه مدت مشکلی درست نکنه یا ماهواره های بعدی قراره بتونن در نقش همین بافرها هم عمل کنن (همین الان هم گاهی ماهواره به عنوان رله استفاده می شن). مقاله مفصل است و خوبه دنبال Space Communications Are Stuck In The Dial-Up Age. Which Means It’s Time For More Lasers. بگردین و اصل مقاله رو بخونین.

سی آی ای داره جاسوس ها رو با هوش مصنوعی جایگزین می کنه

جانشین توسعه تکنولوژی سی آی ای در یک سخنرانی گفته که جاسوس ها موضوعی در گذشته خواهند بود و کامپیوترها و الگوریتمها جای اونها رو خواهند گرفت. خانم Meyerriecks گفته که مدت ها است سی آی ای به جای جاسوس ها از برنامه های هوش مصنوعی برای رهگیری مقاصدش استفاده می کنه – بخصوص که دنیای مدرن چندان با جاسوس های انسانی سازگار نیست و سازمان اون (سی آی ای که بزگرترین سازمان جاسوسی جهان است) ۳۰ ساله که برای این شرایط آماده شده تا مسوولیت جاسوس های انسانی اش رو به الگوریتم های هوش مصنوعی بسپاره. نظرات خودم د راین مورد که دروغ می گن (: و یادی از جیمز باند [موزیک جیمز باند]

قسمت آخر

و در نامه ها باید به ایمیل خوب نیما اشاره کنم که تذکر داده بود در مورد اشتباه رادیوگیک قبلی. گفته بودم شرکتی می تونه اطلاعات مغز رو بخونه در حالی که در واقع اون شرکت روشی پیدا کرده برای نگهداری سالم ماده خاکستری مغز به امید اینکه زمانی خونده بشه. ممنون از نیما و دقتش.

تبریک ها و تقبیح ها

نود روز پیش فعالان زیست محیطی رو گرفتن، یکیشون در زندان مرد و حالا ۹۰ روزه در تلاشن یک جرم یا اتهام پیدا کنن و بچسبونن.
تبریکی می گیم به ۹ جراح پلاستیک و ۲ جراح مجاری ادرار که تونستن در یک عمل ۱۴ ساعته در بیمارستان جان هاپکینز، اولین پیوند .. چی بهش میگیم؟ پینس و کیسه بیضه رو انجام بدن. کمی توضیح در مورد عمل و اینکه تنها راه بزرگ کردن عمل است و میانگین ۱۲ است و رانندگی مهمتر از اندازه ماشین است و …
و تبریک به دانشمندان پروژه گایای اروپا که در دیتا ست دومشون که از کهکشانمون منتشر کردن برای راه شیری عزیزی که ما توش زندگی می کنیم بیش از یک میلیارد ستاره مشخص کردن! و ما هنوز فکر می کنیم روی این سیاره خاص که دور یکی از این یک میلیارد ستاره می چرخه مرکز جهانیم (: حالا مستقل از اینکه روی همین کره زمین هم از ۴ میلیارد سال تاریخ، ما حدود ۱۲ هزار سالش رو زنده بوده ایم (:
و تبریک به اون دانشجویی که اومد بیرون تا دستگاه عظیم پاکسازی اقیانوس از پلاستیک رو بسازه و حالا دستگاهش داره به اقیانوس انداخته می شه

موسیقی

  • Jalil_Shoaa_Kor.mp3
  • ‘Green Grass (Tom Waits Cover).mp3’