بی‌طرفی شبکه: اصلی برای بقای دموکراسی در محیط دیجیتال

خب بازم یکشنبه و نوشته من در صفحه آخر ضمیمه اعتماد با عنوان بی‌طرفی شبکه: اصلی برای بقای دموکراسی در محیط دیجیتال



فرض کنید امروز عصر که در وبلاگستان مشغول گشت و گذار هستید،‌ متوجه شوید که برنامه اشتراک فایل شما دیگر کار نمی‌کند. به شرکت سرویس دهنده تلفن می‌زنید و جواب می‌شنوید که ترافیک دریافت فایل از طریق برنامه‌هایی همچون تورنت که به کاربران اجازه اشتراک نقطه به نقطه فایل را می‌دهند، بسیار زیاده بوده و در نتیجه مسوولین شرکت تصمیم گرفته‌اند آن را قطع کنند. این حرف در دیدگاه تجاری و در دنیای فروشندگان سرویس، قابل دفاع است اما آیا در دنیای دیجیتال، کسی حق دارد در این مورد که شما چه چیزی مصرف می‌کنید، تصمیم بگیرد؟ طرفداران مفهومی به نام «بی‌طرفی شبکه» جواب می‌دهند نه.

بنا به تعریف پذیرفته شده، شبکه بی‌طرف به شبکه‌ پر سرعتی می‌گویند که در مورد محتویات بسته‌ها و سایت‌ها محدودیتی قایل نشود و نسبت به نوع ابزاری که برای استفاده از شبکه به آن متصل می‌کنیم یا نوع ارتباط بی‌تفاوت باشد و بدون دلیل فنی، نوعی از ارتباط را مهمتر از نوعی دیگر تلقی نکند.

این عبارت از سال ۲۰۰۰ وارد واژه‌نامه حقوق دیجیتال شد و هر سال برد بیشتری پیدا کرد تا جایی که در انتخابات اخیر آمریکا به یکی از مباحث مورد جدال در بحث‌های اوباما و مک کین تبدیل شده بود و با انتخاب اوباما، انتظار می‌رود آمریکا هم مثل اروپا، امسال قوانینی را در دفاع از بی‌طرفی شبکه‌های کامپیوتری، تصویب کند.

بدون شک از نظر فنی در یک شبکه کامپیوتری بعضی از اطلاعات باید نسبت به دیگر اطلاعات اولویت داشته باشند. مثلا دیر رسیدن یک ثانیه از صدا، ناراحت‌کننده‌تر از دیر رسیدن یک نامه الکترونیکی است. در اینجا اولویت دادن به یک نوع از ارتباط،‌ تنها و تنها به ارتقاء کیفیت سرویس‌دهی مربوط می‌شود. در مقابل چیزی که در یک شبکه بی‌طرف تبلیغ می‌شود و دفاع از آن جزو برنامه‌های سال ۲۰۰۹ آمریکا و اتحادیه اروپا است، نجات اینترنت از دست سودانگاری بیش از حد شرکت‌های تجاری است. شرکت‌هایی که در صورت باز بودن دستشان، برای سود بیشتر، بسته‌های اطلاعاتی را دستکاری خواهند کرد و بنا به منبع بسته، محتوای آن و مقصد نهایی، اولویت‌های متفاوتی برای آن قایل خواهند شد.

طرفداران بی‌طرفی شبکه به دنبال تصویب قانون‌هایی هستند که تضمین کند شرکت‌های بزرگ بدون مجوز دولتی در نقش دروازه‌بانان اینترنت ظاهر نمی‌شوند و سر خود هیچ داده‌ای را بازرسی، کند، یا فیلتر نمی‌کنند. آن‌ها معتقد هستند که بدون چنین قوانینی، دموکرسی موجود در اینترنت از بین خواهد رفت. به گفته وین سرف – پدر پروتکل اینترنت و معاون ارشد گوگل در بررسی‌های آینده‌نگر، «اینترنت بدون دروازه‌بان طراحی شده و اجازه دادن به شرکت‌های ارائه کننده پهنای باند برای کنترل آنچه مردم می‌بینند یا در دنیای دیجیتال انجام می‌دهند، به شکلی ریشه‌ای مفاهیم بنیادینی که باعث موفقیت آن شده‌اند را از بین خواهد برد.»

فیس‌بوک می‌خواهد مالک اطلاعات شما باشد

مطلبم توی صفحه آخر ضمیمه روزنامه اعتماد امروز

فيس بوک، با بيش از 175 ميليون کاربر فعال، غول نوين دنياي اينترنت و يکي از سايت هاي محبوب اين روزهاي ايرانيان است. اين سايت که درسال 2005 و توسط يک دانشجوي دانشگاه هاروارد افتتاح شد ابتدا تنها به دانشجويان همان دانشگاه اجازه ورود مي داد ولي به سرعت صفحه ورودي خود را به روي دانشجويان ديگر دانشگاه ها و بعد دانش آموزان و در نهايت هر فرد بالاي 13 سال گشود. اين سايت يک شبکه اجتماعي خصوصي است. شبکه اجتماعي به اين معنا که افراد مي توانند با ورود به آن عضو گروه هاي مبتني بر محل زندگي، محل کار، محل تحصيل، دين، علايق موسيقي، تيم فوتبال مورد علاقه و… شوند و در هر لحظه وضعيت زندگي، کار در دست انجام، عکس و… خود را در اختيار هم گروه ها و دوستان خود قرار دهند. با بودن در فيس بوک هر لحظه خواهيد توانست بررسي کنيد فلان همکلاسي دوران دبيرستان با چه کسي ازدواج کرده است يا به عکس هاي سفر اخير همکارتان به لهستان نگاه کنيد. اين از شبکه اجتماعي بودن. اما خصوصي بودن به چه معناست؟ خصوصي بودن يعني اينکه اين اطلاعات توسط خود افراد به اشتراک گذاشته مي شوند و بنا بر خواست آنها تنها در اختيار دوستان مورد تاييد قرار خواهند گرفت. اما داستان به همين جا ختم نمي شود. يک نفر ديگر هم در تمام اطلاعاتي که در فيس بوک به اشتراک مي گذاريد شريک است؛ شرکت فيس بوک. و اين پايه اعتراض هاي عمده هفته قبل بسياري از فعالان فضاي مجازي و حقوق ديجيتال جهان بود.

متن کامل اینجاست .
البته من در فکر می‌کردم قراره توی صفحه تکنولوژی باشه ولی صفحه آخر بود. دفعه بعد سعی می کنم مرتبط تر به تیپ صفحه آخر ضمیمه بنوسیم (:

سرویس هاستینگ ایرانی

الان دیگه می‌شه گفت سال‌ها است که بحث



البرز همین دو ماه قبل
۱۰۰ تومن از ما برای

هاستینگ یک ساله گرفته

دیتاسنتر ملی و اینترنت ملی و اینجور مزخرفات در جریانه؟ چرا می‌گم مزخرفات؟‌ چون همین الان شرکت معظم البرز خدمات هاستینگ‌اش رو بدون هیچ توضیحی تعطیل کرده و ما مطمئن و مطمئن تر شدیم که از هیچ سرویس دهنده داخلی،‌ هیچ چیزی نگیریم.

درک می‌کنید؟‌ خودم نمی‌کنم! مدیری که سه سال قبل من براش یک سایت دینامیک عظیم نوشته ام زنگ زده که سایت کار نمی کنه و وقتی نگاه می کنم می‌بینم اصلا هاستی روی این آدرس نیست. زنگ می‌زنم به شرکت البرز و معلوم می‌شه این سرویس دهنده بزرگ ایرانی که کلی ادعای اینترنت داره و به شرکت‌های غولی مثل بیمه وصله، یک شبه یکسری حکم صادر کرده برای کارمندانش که اخراج هستند و قراردادها تعطیله و اونها هم سرورها رو خاموش کردن و رفتن خونه!

لطفی که مهربانی‌های شخصی برای ما کردند، اینه که کرم می‌کنند و یک سی دی حاوی فایل‌های ما روی سرور و یک نامه حاوی پسورد دامین به ما می‌دن.

جالبه که اگر مدیر من متوجه داون‌بودن سرور نمی‌شد یا یک هفته دیرتر زنگ می‌زدیم البرز، کل اطلاعات سایت به همراه دامین و بقیه داستان‌ها از بین می‌رفت که می‌رفت!

پرشین بلاگ و دخالت سرخود ISPها در درخواست های کاربران

مشکلات پرشین بلاگ رو زیاد شنیده ایم و حس کرده ایم. اولین سرویس دهنده بزرگ وبلاگ فارسی که باعث شد خیلی ها دستشون به وبلاگ نویسی باز بشه و حتی کشورهای همسایه رو به این وادی کشوند ولی بعد از چند سال کار خوب، با تغییرات مدیریتی و حرف و حدیث های پشتش و همینطور اضافه شدن رقبایی مثل بلاگفا با سرویس بهتر و جدیدتر، شروع به از دست دادن بازار کرد.

مساله ای که یکبار دیگر پرشین بلاگ را سر زبان ها انداخت، هک شدن هایش بود و در آخرین بار این مساله کلا منجر به از دست دادن دامین این سرویس دهنده بزرگ شد به شکلی که بسیاری از افراد تصور می کردند وبلاگ های خود را برای همیشه از دست داده اند.

در این وضعیت مدیریت پرشین بلاگ راه حل های مختلفی پیش رو داشت که به نظر من بدترین آن ها را انتخاب کرد: عدم اعتماد به کاربران و جامعه ایرانی و سعی در فریب آن ها. روش کار آن ها این بود که هیچ اطلاع رسانی شفافی درباره مشکل پیش آمده نکنند و با وجود نوشتن سه خبر در بخش اخبار سایت، هیچ چیزی جز اینکه مشکل را پیگیری می کنند، منتقل نکنند. در ادامه این روند و در یک اقدام غیرمنتظره و غیرقانونی و غیرقابل پذیرش در سطح جهان، احتمالا با یک لابی، سرویس دهنده هایی مثل پارس آنلاین (در خطوط IN و DialUP) به شکل سرخود تمام درخواست های به سمت persianblog.com را به سمت persianblog.ir تغییر مسیر می دهند که به نظر من بدعتی بسیار زشت در فضای وب فارسی است.

تغییر درخواست یک کاربر بدون رضایت و درخواست خود او از یک طرف به ضرر پرشین بلاگ است چون با اینکار مشغول دور زدن مشکل است، هم به ضرر ISP است چون اعتماد به آن را پایین می آورد و باعث می شود افراد DNSهای خود را بیشتر و بیشتر روی سرویس دهنده های قابل اتکای خارجی تنظیم کنند و در نهایت به ضرر کل وب فارسی است چون باعث می شود محتوای آن از جاهای مختلف، متفاوت به نظر برسند.

اثر این بی اعتمادی را می توانید در توماری که پرشین بلاگ در اعتراض به هک شدن دامنه اش ترتیب داده ببینید. این تومار در حمایت از سرویس دهنده ای که دائما خودش را در اطلاعیه ها دارای ۸۰۰ هزار وبلاگ و ۴ میلیون بازدیده کننده و … می‌خواند، تا این لحظه فقط و فقط ۲۶۲ امضا دارد. من این را حاصل بی اعتمادی و عدم شفافیت می بینم. برای من هک شدن پرشین بلاگ مشکوک است. دزدی دامنه چیز خیلی پیچیده ای نیست که بعد از این همه مدت مسوولین نتوانند آن را بپگیری و حل کنند. برای من این جریان بیشتر نشان دهنده بی کفایتی مسوولین فعلی پرشین بلاگ است. حتی اگر دامنه را از دست داده اند می توانند دوستانه و راحت این را مطرح کنند و من همه لینک های به سمت persianblog.com خودم را به به persianblog.ir بر می گردم. اما تا وقتی می خوانم که «این اختلالات برای تمامی کاربران قابل مشاهده نیست ولی اکثریتی از چهار میلیون مخاطب روزانه پرشین بلاگ با آن مواجه هستند که با همکاری شرکت خارجی عرضه خدمات دامین در حال پیگیری و رفع میباشد» به سراغ اینکار نخواهم رفت.

وزیر ارتباطات: در ضریب نفوذ اینترنت در از مالزی جلو زدیم: ۱۶ بزرگتر از ۳۵!

این وزیر همیشه مایه تعجب من بوده و حالا دیگه رکورد شکسته.
اولا که اعلام کرده در سال گذشته ضریب نفوذ اینترنت در ایران ۶۰٪ رشد داشته که واقعا جای سپاسگذاری و قدردانی داره و بعد هم با این جهش یک شبه ۶۰ درصدی، اعلام کرده ضریب نفوذ اینترنت در ایران ۱۶٪ درصد است و در نیتجه ضریب نفوذ ایران بیشتر از مالزی است.

یکسری آدم هم طبق معمول جلوی آقای وزیر به به و چه چه راه انداخته اند و احتمالا براش دست زدن (صلوات فرستادن دیگه انگار منسوخ شده در سخنرانی ها) و هیچ کس نپرسیده حتی اگر واقعیت داشته باشه، چطور ۱۶ بزرگتر از ۳۶ است؟!!

شاید هم به خاطر سانسور بودن عبارت انگلیسی «ضریب نفوذ اینترنت» هیچ کس دسترسی نداشته جستجو کنه و ضریب نفوذ مالزی رو نگاه کنه. بنا به تمام منابع اینترنتی، ضریب نفوذ اینترنت در مالزی از ۳۵ کمتر نیست و در ایران هم از ۱۱ بالاتر نمی ره. حالا چطور جناب وزیر یک ضرب ضریب نفوذ ایران رو ۵ درصد برده بالا و به این نتیجه رسیده که ۱۶ از ۳۵ بزرگتر است، خدا عالمه.

در صورتی که می خواهید ضریب نفوذ کشورهای مختلف و نقشه نفوذاینترنت در کشورها رو ببینید، نگاهی به نقشه تعاملی ضریب نفوذ اینترنت در جهان بیاندازید.

نامه سرگشاده به وزیر فن آوری اطلاعات درباره «سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی است»

با تشکر از همه دوستان خوبم و بخصوص امیرحسین و مهدی، سی دی های اوبونتو و کوبونتو رو روز بعد گرفتم و حالا هم روی لپ تاپم اوبونتو دارم و پروژه ام رو شروع کرده ام. با تشکر از همه دوستان دیگه ای که پیشنهاد کمک کردند

جناب آقای وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات،

در جایی گفته بودید «سرعت ۱۲۸
کیلوبایتکیلوبیت
برای کاربران خانگی کافی است» و زمینه سانسور در سرعت دسترسی شهروندان به اینترنت را فراهم کرده بودید. مطمئن هستم سرعت اینترنت مورد استفاده خودتان این محدودیت را ندارد برای همین می خواهم یک خاطره کوچک برایتان تعریف کنم.

از سه روز قبل تصمیم گرفتم برای اجرای یک پروژه، لینوکس اوبونتو (www.Ubuntu.com) را نصب کنم. نسخه جدید این سی دی در بازار تکثیر نمی شود چون (لااقل فعلا) کاربر خاص دارد ولی از آنجایی که یک «نرم افزار آزاد» است به شکل قانونی از اینترنت قابل دریافت است. برای اجرای این پروژه باید سی را از اینترنت دانلود می کردم ولی شما فرموده بودید «سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی است» و به همین دلیل من که یک آدم معمولی این جامعه هستم و به سرعتی بالاتر از این دسترسی ندارم، باید بیست و دو ساعت در انتظار دریافت شدن این سی دی بنشینم. بعد از بیست و دو ساعت اول، سی دی مشکلی دارد و مجبور هستم دوباره آن را دریافت کنم. برایم غیر ممکن است از خانواده ام بخواهم یک شب دیگر صدای کامپیوتر را تحمل کنند و به همین خاطر شروع می کنم به تلفن زدن به هم رشته ای ها. هیچ کس به این سی دی دسترسی ندارد. الان که در حال نوشتن این نامه هستم، دو سه نفر قرار است بررسی کنند و خبر بدهند که آیا کسی می تواند این سی دی را بگیرد یا نه.

شاید سه روز انتظار من برای شما هیچ ارزشی نداشته باشد ولی من به این فکر می کنم که اگر در کشوری که سی سال پیش اسمش برای هیچ کس مترادف با تکنولوژی نبود (مثلا سنگاپور، دوبی، مالزی، تایوان، …) کسی بخواهد پروژه مشابهی را انجام دهد، با یک خط ADSL واقعی بعد از ده دقیقه می تواند کل این سی دی را دریافت کند و مشغول کار شود اما من در کشور جمهوری اسلامی ایران – بدترین کشور در سانسور اینترنت بعد از چین – فعلا سه روز است معطل دسترسی به این سی دی هستم.

می دانم که تا وقتی که از این بترسید که مردم از طریق اینترنت خبر بخوانند، فیلم ببینند، موسیقی گوش کنند و با هم حرف بزنند، آش همین آش است و کاسه همان کاسه. اما شما هم بدانید که تا وقتی که بترسید که مردم از طریق اینترنت خبر بخوانند، فیلم ببینند، موسیقی گوش کنند و با هم حرف بزنند،، توسعه هم اتفاق نخواهد افتاد. توسعه مانند سلامت حاصل از ورزش است. با داشتن چهار قهرمان جهانی، جامعه سالم نمی شود؛ همه جامعه باید بتوانند ورزش کنند. توسعه از طریق اینترنت بدون محدودیت دفتر یا خانه شما شروع نمی شود. توسعه به معنی استخدام دانشمندان روس در موسسات تحقیقاتی نیست. برای توسعه جامعه باید بتواند به اطلاعات دسترسی داشته باشد. بله ! می فهمم که دسترسی به اطلاعات برای کسی که می خواهد قدرت را در دست خودش نگهدارد خطرناک است، ولی گفتم شاید حداقل بفهمید که سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی نیست.

جادی

مشترک های ناراضی داتک ساکت نیستند

نامه دریافتی، بدون نیاز به شرح و تفسیر:

سلام جادی جان
نمیدونم از سوء استفاده های انجام شده توسط شرکت داتک از اظهارات اخیر مسئولین مخابراتی و وضعیت اینترنت پر سرعت با اطلاع هستی یا نه. عده ای از مشریان ناراضی این شرکت وبلاگ جالبی راه انداخته اند که در مورد کارهای غیر اخلاقی و غیر قانونی داتک در اون پست میزارن.
http://robbed-by-datak.mihanblog.com/
فکر میکنم بد نباشه یه نگاهی بهش بندازی و اگه صلاح دونستی لینک اون رو توی سایتت بزاری. برای تنبیه کردن شرکت داتک لازمه که استقبال از این وبلاگ زیاد باشه تا مثلا با جست و جوی کلمه داتک در گوگل این وبلاگ جزء اولین نتایج باشه و به این صورت تعداد مشتری های جدید داتک کم بشه.
با تشکر
حسن

کنفرانس کلاه سیاه:‌ نمایش سیستم آزمایش بیطرفی شبکه

«بیطرفی» شبکه یا Net neutrality از مباحث روز جامعه مدنی و کنگره آمریکا است که طی آن شهروندان تلاش می کنند کاری کنند کهISPها مجبور باشند با همه اطلاعاتی که به آن ها وارد و خارج می شود به یک شکل برخورد کنند و مثلا حق نداشته باشند بعضی انواع ارتباطات TCP/IP را به بقیه ارجح بدانند و مثلا ارتباطات رمزگذاری شده یا ارتباطات صوتی را در درجه دوم اولیت قرار دهند یا آن ها را از دستگاهی خاص عبور دهند.

طرفداران بیطرفی شبکه می گویند که این قانون – برابر برخورد کردن با کلیه ارتباطات اینترنتی – در باز نگاه داشتن اینترنت نقشی اساسی دارند و این باز بودن ذات و دلیل موفقیت اینترنت است. در مقابل سرویس دهنده های تجاری پهنای باند بالا ادعا می کنند که تصویب بی طرفی شبکه باعث خواهد شد آن ها نتوانند سرویس های جدیدی ارائه بدهند.

در کنفرانس اخیر گروه کلاه سیاه در لاس وگاس، دان کامینسکی قرار است شیوه ابداعی خود برای تشخیص بی طرفی یک شبکه را توضیح دهد و بعدها آن را به صورت یک نرم افزار آزاد عرضه کند.

بر اساس گفته کامینسکی این برنامه (که وی آن را «بررسی فعال TCP برای یافتن ایرادها» می خواند) تقریبا شبیه به TraceRoute کار می کند با این اختلاف که می تواند شبکه را مجاب کند که منبع اطلاعات سرویس های گوناگونی مانند VoIP است و بعد بررسی کند که آیا با دادن این اطلاعات، شبکه رفتار متفاوتی با آن پاکت پیش می گیرد یا نه.

این متخصص شبکه می گوید که منتظر است واکنش مردم نسبت به این برنامه را ببیند،‌ احتمالا مردم شروع به چک کردن شبکه های خود خواهند کرد و با دیدن طرفداری شبکه از بعضی انواع ارتباط، زبان به شکایت خواهند گشود.

کامینسکی اطلاعات بیشتر درباره این برنامه را در این محل منتشر خواهد کرد: Doxpara.com