چند عکس از جمعیت جمعیت جمعیت جمعیت جمعیت جمعیت جمعیت جمعیت جمعیت

اول انقلاب گفتن خیانت شاه به ایران جمعیت کم بوده و گفتن بنا به آموزه های دینی جمعیت باید زیاد بشه. بعد که دیدن جمعیت زیاد یکسری خواسته هم داره و وقتی فهمیدن که جمعیت باید معقول باشه گفتن آموزه های دینی دقیقا می گه جمعیت زیاد اشتباهه و باید جمعیت کنترل بشه و رو در و دیوار شعار بانمک «قبل از بچه‌دار شدن فکر کنید» و «دو بچه کافیه» رو نوشتن. حالا دوباره آموزه های دینی می گن باید جمعیت زیاد باشه و دققا کسایی که تا پارسال بزرگترین دغدغه شون «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» شده بودن، الان باید تکرار کنن که «جمعیت ایران تموم شده و باید بچه درست کرد» (:

به مناسبت همین تلاش ها و با توجه به اینکه الان قانونگذار نه فقط تو شورت که توی کیسه بیضه‌های من رو هم جزو حریم قانونی خودش می دونه و معتقده اگر من و دکترم تصمیم بگیریم در بدن من یک لوله رو باز و بسته کنیم باید بریم زندان و واقعا هم فکر میکنه لابد مشکل بچه دار نشدن مردم اینه که همه رفتن وازکتومی کردن، توجه شما رو به این نه تا عکس قشنگ جلب می کنم که جنبه‌های مختلفی از جمعیت رو نشون می دن. سیاست‌های ضربتی «بزایین / نزایین» در ایران چندان موفق نبودن و با لبخند توجه شما رو جلب می کنیم به عکسهایی عالی با موضوع جمعیت.

RTX16WGO3
کشیش‌های سفیدپوش در بیرون کلیسای کاتولیک مادرید برای مسیحی‌ها آیین عشاء ربانی را اجرا می‌کنند. عکس نه روز بعد از آن گرفته شده که دولت قوانین سقط جنین را برای مادران سخت‌تر کرد.

RTX156GR3
رهروان هندو جمع شده‌اند تا خدای خورشید را بر رود گنگ بپرستند. مراسم کاتا پوجا در شرق هند. زنان برای تمام روز روزه می‌گیرند.

RTX13HWO3
تصویر هوایی از شهر و ترافیک قاهره که از یک هواپیما گرفته شده. جمعیت مصر تقریبا ۸۵ میلیون است.

RTR3HOCQ3
در میانیانگ استان سیچوان چین، مردم در مراسم سالانه‌ای بر روی پل جمع شده‌اند. مردم اعتقاد دارند که اگر در این فستیوال سه روزه روی این پل قدم بگذارند، از مریضی در امان خواهند بود.

RTR2TVQR3
کارمندان لویدز در مراسم سالانه تقدیر از کارشان در این شرکت به دفتر لندن این شرکت رفته‌اند.

RTR1SCLJ3
ساحلی در استان شرقی چین شاهد حضور مردم است. دمای محلی سی درجه است و شنبه تعطیل اخر هفته.

RTR1SJEM3
صندلی‌های آفتاب‌گیری ردیف به ردیف در ساحلی تراومونده در شمال آلمان چیده شده‌اند.

RTR2EKXX3
مردم در دپوک اندونزی تلاش می‌کنند وارد قطاری شوند تا آن ها را به جاکارتا ببرد. بنا به آمار دولتی، روزانه نیم میلیون نفر با قطار به جاکارتا رفت و آمد می‌کنند و در سال ۲۰۰۷ بیست و شش نفر به خاطر سقوط سقف و برق‌گرفتگی مردند.

RTR2G3VS3
جمعیت محلی برای فرار از گرمای استان سیچوان چین در سال ۲۰۱۰ به استخر پناه برده‌اند. چین در تابستان تقریبا ۱۳ استان با دماهای بیش از ۳۵ درجه مواجه است.

منبع و عکسها با کیفیت بالاتر

به زور

این می گه «مردم رو نباید به زور ببریم بهشت» و اون جواب می ده «وظیفه ما اینه که مردم رو به زور ببریم بهشت». بامزگی‌اش اینجاست که هر دو قبول کردن که مردم قبولشون ندارن و فقط دارن بحث می کنن که آیا باید مردم رو به زور پشت خودشون بکشن یا نه.

تلاش برای کم کردن یک اعدام در کشوری که دومین اعدام کننده جهانه

من همیشه از این شرمنده هستم که کشورم در صدر اعدام کنندگان کودک در جهانه و در رده دوم اعدام کننده های انسان در بین ۲۱ کشوری که هنوز دولت هاشون معتقدن هر وقت حس کردن به نفعشونه، شهروندانشون رو میکشن. به ما به دروغ گفته می شه این مجازات کنترل کننده جرم است و چون توی دین است غیرقابل حذف ولی هیچ کس به ما نمی گه که بین ۲۰۰ کشور جهان فقط ۲۱ کشور هستن که این کار رو می کنن و اتفاقا توی این فهرست شاهد ناامن‌ترین کشورها هستیم (از ایران و عربستان و عراق و آمریکا و یمن گرفته تا سومالی و سودان و بنگلادش و افغانستان و بلاروس و سوریه) و از اونطرف هم گفته نمی شه که برده داری هم در دین ما وجود داشته و هنوزم تدریس می شه ولی الان فهمیدیم که مناسب دوران ما نیست و کنارش گذاشتیم یا مبارزه با دروغ و ظلم هم جزو دین ما هست ولی فهمیدم فعلا به نفعمون نیست و یبخیالش شدیم. خلاصه اینکه جمعیت امام علی به عنوان یکی از کارهای خوب دیگه اش در تلاشه یک مورد از این اعدام‌های کودکان رو متوقف کنه. اگر علاقمند هستین سری به صفحه اش بزنین و برای حمایت تلاش کنین ولی فراموش نکنین که اینکار مبارزه با اعدام نیست بلکه لایک زدن و کمی وقت گذاشتن و احیانا کمی پول دادن در یک مورد خاص است که کماکان بسیار مهمه. مبارزه واقعی باید در نهایت منجر به این بشه که از لیست ۲۱ کشوری که آدم هاشون رو می کشن بیرون بیایم.

سوئد و بستن چهار تا زندان – به خاطر نداشتن زندانی

چیز بیشتری لازمه بگیم؟ (: همزمان که ما سعی می کنیم با شلاق و اعدام جلوی جرایم رو بگیریم و پوستر بچسبونیم که تهران شهر اخلاقه و هر روز هم وضع بدتر بشه، کشور سوئد ۴ تا از زندان‌هاش رو می بنده چون تعداد افرادی که لازمه به زندان برن هی در حال کمتر شدنه و دیگه به این زندان‌ها احتیاجی نیست. مسوول جریان گفته که برنامه‌های بازآموزی زندانیان و پیشگیرانه در جریانه ولی اونها تنها دلیل این افت تعداد زندانیان نیستن. منطقا داشتن کار و آموزش و امید به آینده و متعهد بودن به اخلاقیات باید از دلایل مهم باشه.

نصف یک مطلب در مورد رمضان

دین اصولا یک چیز فراعقلی است. به قول با کلاس‌ها امر قدسی. فراعقلی بودن اما قرار نیست با عقل تضاد داشته باشه. دین حوزه‌هایی رو جواب می داد که علم ازشون عاجز بود ولی علم که کم کم پیش رفت، دین‌هایی که قدیمتر مرزبندی کرده بودن دچار مشکل شدن. مرزهای دین و علم به هم خورد و دین باید خودش رو با عقل هماهنگ می کرد. به عبارت دیگه در طول تاریخ که عقل پیشرفت کرده و در حوزه‌هایی با دین در مورد موضوع مشترکی نظر دادن، دین همیشه یا از اول درست می گفته یا بعدا خودش رو منطبق کرده (مثلا در مورد چرخش زمین به دور خورشید، ناصحیح بودن برده داری و کنیز گرفتن اسرای جنگی و شیوه تولید جنین و …) یا سعی کرده مقاومت کنه که باعث محو اون دین شده (مثلا آساترو یا درویدیسم که عقیده شون نتونست در مقابل منطق و علمی که دین جدیدتری مدعی اش بود دوام بیاره و از کل اروپا محو شد).

پ.ن. یک دونه کامنت رو نگه داشتم. دو سه تا رو حذف کردم و الان هم کامنت های این مطلب رو می بندم چون اصولا دلیل اینکه مطلب رو نصفه نوشتم این بود که آزادی بیان نیست و اگر شرایطی بود که دوستان نظراتشون رو در کامنت ها اعلام کنن که خب لازم نبود مطلب نصفه باشه. اگر هم کسی فکر می کنه باید قهرمان بود و حرف ها رو زد بسیار استقبال می کنم به وبلاگ خودش سر بزنم. به امید روزی که نه گروهی معتقد باشه به اینکه باید دیگران رو به خاطر غذا خوردن (حالا غذای نامناسب یا ساعت نامناسب)‌ شکنجه کنه و نه گروهی معتقد باشه هیچ کس حق نداره نظری مستقل از اونها داشته باشه.

لیزر روی هلی کوپتر نظامی بالا سر مردم در مصر

من سال ها پیش یک نفر از مصر رو دیدم که با حسرت به ما می گفت «خوش به حال ایران. ما تازه باید سی سال تلاش کنیم برسیم به شما» و ظاهرا حرفش واقعیت داشته. حالا حکومت جدید مصر که جانشین دیکتاتور شده، در سالگرد موفقیتش چرخ بال های نظامی رو فرستاده بالای سر مردمی که به نفع دموکراسی تظاهرات می کنن و مردم پوینترهای لیزری رو از جیب در آوردن و انداختن به سمت هلیکوپتر.

منبع از طریق وحید آنلاین و البته ارتباطش به وبلاگ من اینه که من اخبار لیزر به سمت هلیکوپتر رو پوشش می دم.

علیه دیوارها؛ حتی بعد از مرگ

cemetry

در ۱۸۴۲، یک کلنل سواره نظام هلندی با یک زن ازدواج می کنه. این ازدواج پر سر و صدا است چون کشور در تلاشه که آدم‌ها رو بر اساس دین و مذهب از هم سوا کنه و یکی از این دو نفر کاتولیک است و اون یکی پروتستان. در ۱۸۸۰ ،‌ مرگ این دو نفر رو از هم جدا می کنه و کلنل کنار دیواری که حتی قبرستان کاتولیک‌ها رو از پروتستان‌ها جدا می کنه دفن می شه. هشت سال بعد زن هم فوت می کنه ولی به قبرستان خانوادگی نمی ره، اون طبق وصیت‌نامه‌اش خارج از قبرستان خانوادگی و درست کنار دیوار جدا کننده دفن می شه؛ با سنگ قبرهایی که توی عکس می بینین.

منبع

یکهو نگن جادی لال بود؛ ارمیا یعنی خواسته مردم برای حق ترکیب و انتخاب

چیز خوبی پخش نخواهد شد

توی توییت‌ها می‌بینم که ارمیا برنده شده – یعنی خودم ندیدم. البته نگاه نکردنم از باکلاسی نیست، از تنبلی و نداشتن امکانات است وگرنه قسمت به قسمت رو با تکرار نگاه می کردم چون جالبه. اصلا هم درک نمی‌کنم کسایی که می گن دوست ندارنش رو. این برنامه ها با کلی تحقیق و تجربه درست شده که جالب باشه و اگر کسی براش جالب نیست یعنی یا جهش ژنتیک داشته یا اصولا اهل چیزهای جالب نیست؛ که اشکالی هم نداره (:

به هرحال…

من دو سه قسمت رو دیدم فقط، یکبار هم به امیرحسین رای دادم. به خاطر اون سبیل و تیپ بامزه ژیگولوهای دهه ۴۰ی که زده بود. از ارمیا هم بدم می‌اومد چون از کسی که این مدلی باشه و عشوه‌های اون مدلی بیاد خوشم نمی‌یاد. من یکبار به امیرحسین رای دادم برای تیپ و سبیل و خط ریش خنده دارش و از ارمیا بدم می اومد برای عشوه‌های مشهور به شتری‌اش و به نظرم کاملا هم درست رای دادم. این هم یک مسابقه «انتخاب بهترین صدا» نیست بلکه مسابقه اینه که «شما دوست دارین قسمت بعدی کیا هنوز تو مسابقه باشن» (به جز قسمت آخر که مسابقه «دوست دارین کی برنده بشه» است). جدا هم اگر این اگر مسابقه بهترین صدا بود اصولا من نباید توش حق رای می‌داشتم چون هیچ تخصصی در این باب ندارم.

اما حرفم اینها نیست. حرفم اینه که با اینکه من ازش خوشم نمی‌یاد، ارمیا برنده خاصیه. ارمیا برنده خاصیه چون اسلام خودش رو داره؛ پشت صحنه موهاش معلومه، جلوی صحنه زیر لباس دکولته‌اش یقه اسکی می پوشه و روسری‌اش رو هم به فرم کلاه شنا رو سرش محکم می کنه. تو اسلامش هم مشکلی با این نداره که آواز بخونه و اون عشوه‌های – از نظر من کریه – رو بیاد. ارمیا برنده می شه چون این یک مسابقه «بهترین صدا» نیست بلکه مسابقه اینه که «چی دوست دارین ببینین» و ظاهرا اکثریت ایران دوست داشته ببینه که یک نفر با نسخه خودش از اسلام، راحته.

رای عمومی به ارمیا برای من جالبه چون اینجوری می بینمش که آدم ها دارن می گن اگر کسی حق داره یک نسخه جرح و تعدیل شده از اسلام بسازه و به عنوان نسخه رسمی و غیرقابل تغییر یا پرسش با شلاق و زندان و تلویزیون و مدرسه و ممنوعیت از دانشگاه و گزینش اداره و … به همه اجبارش کنه خب ما هم خودمون عقلمون می رسه که به شیوه ای که درست میدونیم مسلمون باشیم و این به نظرم قابل توجه‌ترین جنبه برنده شدن ارمیا است. ارمیا آدم‌ها رو به هیجان آورده چون داره نشون می‌ده که هر کس حق داره قرائت و ترکیب خاص خودش از دین رو داشته باشه و خیلی هم معقوله که مستقل از صدا و هر چیزی، رای مردمی که می خوان «انتخاب» داشته باشن،‌ ارمیا باشه چون هم خودش ترکیبی از اسلامی که دوست داره رو انتخاب کرده و هم حجابش انتخاب خودشه. راستش من خوشحالم که ارمیا برنده شده و اینو چیز خیلی مثبتی می‌بینم و نشونه‌ای از رشد عمومی؛ هرچند که خودم رای‌ام هنوز با افتخار به تیپ ژیگولویی دهه ۴۰ی امیرحسینه (: