نه منظورم این نیست که هی شرکت عوض کنین یا همیشه تهدید کنین که دارین میرین یا با دیدن هر چیز ناملایم بگین که «پس من میرم». فلسفه نویسنده مقاله همیشه در حال رفتن باشید ایدهاش اینه که همیشه جوری کار کنین که انگار دارین شرکت رو ترک میکنین. همیشه در حال یاد دادن کارهاتون به بقیه باشین، همیشه در حال این باشین که بقیه بتونن شما رو جایگزین کنن و همیشه کارهایی که میکنین رو اتوماتیک کنین. یادتون باشه که اصلی در دنیای شغلی ما می گه اگر شما غیر قابل جایگزینی باشین، هیچ وقت به جای بهتری منتقل نمیشین.
گاهی آماتورها یا کسانی که اصولا حس میکنن جاشون مطمئن نیست، سعی میکنن جوری کار کنن که مدیرشون هیچ وقت نتونه اونها رو با کس دیگه ای جایگزین کنه. این آدم ها به بقیه اطلاعات نمیدن، داکیومنت نمینویسن، کاری که میکنن رو به کسی یاد نمیدن و … و نتیجه اش چی میشه؟ اگر پوزیشن بهتری باز بشه نمی تونن به اونجا برن، اگر بخوان یک هفته مرخصی بگیرن دردسر دارن و همیشه هم استرس دارن که نکنه بقیه چیزی یاد بگیرن و از اینها جلو بیافتن و عملا خودشون هم به جز دفاع از مواضع، کاری نمی کنن و چیز جدیدی یاد نمیگیرن.
به شکلی عجیب، اگر شما میخواین کار مطمئن و بهتر و دلچسبتری داشته باشین باید جوری کار کنین که همیشه قابل جانشینی باشین. مثلا به این موارد نگاه کنین:
📕 کارهاتون رو داکیومنت کنین. دقیق بنویسین چیکار می کنین و مراحل و قدم های کارهایی که انجام میدین چیه. اینطوری خیلی وقت ها لازم نمی شه کار تکراری بکنین چون یکی دیگه اینکار رو می کنه و از اونطرف همه بر اساس داکیومنت های شما پیش می رن و شما رو می شناسن. این دقیقا از چیزهایی است که من در شرکت خیلی رعایت میکنم.
🏁 اهداف بلند مدت رو هم داکیومنت کنین. بذارین همه بدونن تو تیم چه خبره، محصول داره به کدوم سمت می ره و چند ماه بعد وضع چی خواهد بود. اینطوری هیچ کس حس نمی کنه شما لازمه روز به روز مواظب محصول و کارها باشین.
🤝 جلسات رو هم داکیومنت کنین. خوبه بنویسین هر بار کی چی گفته. حالا حتی در سطح کلی. اینطوری برای اینکه بدونن تو شرکت چه خبره یا تصمیم نهایی چیه، وابسته به شخص شما نیستن و شما به کارهای باحالترتون میرسین.
🚶♂️ بقیه رو هم بیارین توی جلسات! اینطوری آدم های دیگه مسوولیت های شما رو یاد میگیرن و می بینن اون پشت چه خبره. هر چقدر هر چیز شفاف تر بشه بهتره. حواستون باشه این دعوت به جلسات باعث اسپم شدن وقت و زندگی مردم نشه!
👩🔧 اطرافیان خودتون رو آموزش بدین. هدف اینه که اطرافیان شما کم کم بتونن رشد کنن و کارهای شما رو به شکل مستقل انجام بدن. اینطوری شما میتونین برین سراغ کارهای جالبتر بعدی یا حتی استراحت کنین. بخشی از این مطلب،بر می گرده به داشتن داکیومنت های خوب و قابل استفاده.
👩🎓 جایگزین خودتون رو هم آموزش بدین. شما لازمه برین سراغ کارهای بهتر پس خوبه که یک نفر کم کم بتونه نقش قدیمی شما رو بازی کنه.
🔑 به بقیه قدرت بدین. اگر قراره بخشی از کار شما به بقیه سپرده باشه، اونها باید آدم های قوی و با اعتماد به نفسی بشاین. اجازه بدین اونها هم تصمیم بگیرن و کارها رو پیش ببرن. همیشه کارهای مهمتر و جالبتری هست که شما به سراغش برین.
📧 شما نباید مرکز ارتباط اصلی باشین. اگر کسی سوالی فنی داره یعنی داکیومنت ها خوب نیستن. اگر کسی شخصی سراغ شما میاد یعنی سیستم پرسش و پاسخ یا لیست پستی شرکت کارا نیست.
👨💼 و کارها رو به بقیه بسپرین. حواستون باشه که آدم ها، فکرهای مستقل دارن. قرار نیست اگر کاری رو به کسی سپردین اون صد در صد اون کار رو مثل شما انجام بده. تا وقتی روش اون قابل دفاع منطقی است لازم نیست عین امتداد ذهن شما باشه (: دادن کارها به دیگران باعث رشد و توانمندی بقیه میشه.
🏫 و یاد بگیرین! اینهمه وقتی که داره خالی میشه بهترین فرصت است برای یاد گرفتن و استفاده از چیزهای جدید. حواستون هست دیگه؟ قراره شما همیشه در حال استعفا باشین و مهمترین چیز برای کسی که داره استعفا میده، یاد گرفتن مهارت های جدید برای مصاحبه های شغلی بعدی است. همیشه در حال یاد گیری باشین تا از بودن در شرکت لذت ببرین.
حواستون باشه که اگر هنوزم فکر می کنین یاد دادن به بقیه و باعث رشد اونها شدن، برای شما خطر ایجاد میکنه یعنی یک مشکل بزرگ در جایی که کار می کنین و البته شاید هم در خودتون هست. اگر ما حوصله مون از کار سر می ره دلیلش اینه که دائما داریم کار تکراری ای که بلدیم رو انجام میدیم. در حالی که قراره کار تکراری شما، کار جدید و باحال یک نفر دیگه باشه و شما یه قدم به جلو برداشته باشین و درگیر کار باحال و جدیدی باشین که لازمه اش یاد گرفتن است. اینطوری کار هیمشه جالب خواهد بود.
یک جمله هم برای مدیرها: بهترین نیروی شما، نیرویی است که باعث پیشرفت کل تیم میشه.
اگر اینجا رو میخونین که حتما با نرم افزارهای آزاد و نرم افزارهای بازمتن آشنا هستین. این برنامهها علاوه بر اینکه بهترین ابزارها رو به شما میدن (شامل لینوکس، بی اس دیها، آپاچی، فایرفاکس، …) که یک نکته فوقالعاده دیگه هم دارن: فرصت مشارکت در حرفهای ترین سطوح رو به شما میدن. مثلا اگر شما میخواین واقعا در دنیای بیتکوین واورد بشین سورسش هست و مشکلاتش هم هست و کافیه خودتون رو توش غرق کنین و کم کم مشکلاتی رو حل کنین و سری تو سرهاش در بیارین. البته مشخصه که از موضع مورد علاقه خودم یعنی بحث فنی میگم نه خرید و فروش و .. (:
اما از کجا شروع کنیم؟ از فردا؟ احتمالا خیلیهامون ماهها یا حتی سال ها است که قراره از فردا اینکار رو شروع کنیم. اما یه ایده بهتر هم هست: از همین جمعه شروع کنیم! از امروز مثلا (: یا مثلا از پنجشنبه. توی دنیا برنامهای هست به اسم جمعهها با اوپن سورس که تشویق میکنه آدمها بخشی از روز جمعه که میشه آخرین روز کاریشون رو به کمک به نرمافزارهای آزاد اختصاص بدن. پیشنهاد اینه که برین سراغ پروژههایی که براتون جالبه و سورسشون رو روی گیتهاب پیدا کنین و اونها رو فالو کنین. ایشوها رو ببینین و اگر چیزی به نظرتون جالبه سعی کنین برای خودتون حلش کنین. اگر تا حدی موفق بودین می تونین زیر ایشو بگین دارین چیکار می کنین و پیش برین. معلومه که اصل اول اینه که پرمدعا و اسپم نباشیم. واقعا دنبال یاد گرفتن باشیم و همکاری کردن و لذت بردن ازش. من اگر بخوام رو چیزی کار کنم اول سعی می کنم مساله رو حل کنم .. مثلا تا ۷۰٪ و بعد تازه بگم که علاقمند به کار روی این ایشو هستم و اگر موافقت شد نشون بدم که دارم چیکار میکنم.
برای شروع میتونین سراغ باگهای سادهتر برین. مثلا توی ایشوها دنبال چیزهایی مثل good for beginners بگردین یا حتی با استفاده از سایتهایی مثل Up for Grab (میوه آماده چیدن) ایشوها و باگها و مشارکتهای مناسب برای تازه کارها رو پیدا کنین. اگر هم دنبال پروژههای حرفهای تر هستین یک ایده خوب اینه که کامیتها رو نگاه کنین و ببینین مشکلات قبلی رو آدمهای حرفهای تر چطوری حل می کنن. اینطوری هم با پروژه و کدش آشناتر میشین و هم شیوه کار بقیه رو میبینین و کم کم پترنها براتون آشناتر میشه.
خلاصه که وقت بذارین و کارهای باحال بکنین که بهتون خوش بگذره. اینم یادمون باشه که تنها شیوه کمک، کد نوشتن و اصلاح کردن نیست. ترجمه، درست کردن گرافیک، منظم کردن چیزها، ساختن محتوا، نوشتن متن، جواب دادن به آدمها و حل مشکلاتشون، ترویج و … همه و همه کارهای بسیار لازم در دنیای آزاد هستن و راههای برای وارد شدن به جمع حرفهای ترها. دقیقا یکی از بهترین نکات در مورد بودن در جامعه نرم افزار آزاد.
امروز جمعه است (: دو ساعتی وقت بذارین و توی گیت هاب یا هر جا که دوست دارین عضو بشین و پروژههایی که دوست دارین رو پیدا کنین و استار بدین و فالو کنین … صفحه اکسپلور گیت هاب میتونه جای خوبی برای شروع باشه.
یا توی برنامه های پادکست دنبال «کیبرد آزاد» یا «جادی» یا «رادیوگیک» یا jadi یا radiogeek بگردین. هر کسی رادیوگیک رو پیدا نمی کنه، شانس می خواد و البته آنتی فیلتر خوب (: چون فیلترچی به طور خاص رادیوگیک رو دوست نداره (:
در این شماره از رادیوگیک از اسپم شدن هکتوبرفست میگیم و ابزارهایی که به زندگی ما جهت می دن. همچنین در مورد مذاکره با باج افزاریها گپ میزنیم ولی ریسک نمیکنیم بهشون پول بدیم چون ممکنه جرم بزرگی باشه.
توی این شماره از سورس کد ویندوز ایکس پی میگیم، از زنان فضانورد، اینکه دیگه صاحب نرم افزارهامون نیستیم و مشکل حاد امنیتی واتساپ و موارد مشابه، ولی اپیکترین صحنه این شماره، بحث شکایت اپیک است از گوگل و اپل، اونم نه برای پول! برای حق! برای آزادی!
در این هفته، اخبار رو مرور می کنیم. از مایکروسافت و اوپن سورس کردن ابزارهای بررسی امنیتی اش تا هکرهای ایرانی و خرید نیم میلیارد دلار بیت کوین و حتی قیمت ۴۰ میلیارد دلاری آرم برای انویدیا و بحث های دیگه. با من باشین که تازه دوشنبه شده!
من همیشه توی صحبت ها می گم خوبه در چیزهایی که دوست دارین عمیق تر بشین. یکی از روش های این عمیق شدن، خوندن دقیق داکیومنت هایی است که باعث شدن ابزارهای اطراف من و شما ممکن بشم. مثلا در مورد اینترنت منظور RFCها هستن.
بر خلاف ظاهر اولیه، این داکیومنت ها معمولا خیلی هم پیچیده نیستن و حتی «باید» و «شاید» و … رو هم بالاشون تعریف کرده و انتظار می ره نه فقط کاملا قابل فهم، که قابل پیاده سازی هم باشن. مثلا اگر شما می خواین بدونین ftp چطوری کار می کنه یا تورنت چطوریه، بهترین کار اینه که به جای دیدن ده تا ویدئوی دنبال لایک و صد نفر که با پنج مدل افکت و دوربین سعی می کنن «همه آنچه باید در مورد فلان بدانید» رو بهتون آموزش بدن، برین و داکیومنت اصلی ماجرا رو بخونین؛ که پروتکل رو تشریح می کنه. قول می دم اگر برنامه نویسی دوست داشته باشین و هول هم نباشین و واقعا از یاد گرفتن لذت ببرین، نوشتن همون پروتکل از روی آر اف سی حتی اگر یک ماه هم طول بکشه، کلی کلی بهتون حال می ده و کلی هم چیز یاد میگیرین.
من توی این ۲ تا ویدئو، همین کار رو با بحث Base64 کردم. شیوه ای که توش می تونیم اطلاعات باینری رو تبدیل به اطلاعات متنی (اَسکی) بکنیم. خودم لازمش داشتم و آر اف سی رو خوندم و بعد فکر کردم نوشتنش، این بحث رو بازتر می کنه. پس با من باشین … یا هر طور که دوست دارین.
قسمت اول: درک بیس۶۴ و دیدن آر اف سی و تشریحش (روی آپارات و یوتیوب)
قسمت دوم: نوشتن با سی و توضیح کاربرش برای هکرها (روی آپارات و یوتیوب)
در رادیو گیک صد، با نگاهی اجتماعی و فنی به اخبار نگاه میکنیم. از هکرهایی که امسال دور هم جمع نمی شن میگیم و لو رفتن سورس کدها و حتی بیرون کشده شدن اطلاعات از کامپیوترهایی که به نظر می رسه مطلقا هیچ خروجی ای ندارن. شاید هم به همه یه حقوق پایه بدیم تا ببینیم دنیا چطور جایی می شه! با ما باشین تا سیارهمون رو هک کنیم!
یا توی برنامه های پادکست دنبال «کیبرد آزاد» یا «جادی» یا «رادیوگیک» یا jadi یا radiogeek بگردین. هر کسی رادیوگیک رو پیدا نمی کنه، شانس می خواد (:
اخبار
عمومی شدن سورس کد ماشین های هوشمند مرسدس بنز
ماشین های ون مرسدس بنز یه مدار Onboard Logic Unit دارن که رابط سخت افزار و نرم افزار خودرو است و ماشین ها رو به کلاود وصل می کنه و حتی اجازه می ده که تردپارتی ها (شخص ثالث؟! شخص؟! ثالث؟!) بتونه به خودرو وصل بشه و دیتا رد و بدل کنه. چیزهایی مثل بررسی وضعیت خودرو در جاده یا وضعیت اجزای خودرو و این چیزها. حالا ظاهرا این کد که توسط Daimler AG نوشته شده، به طور کامل لو رفته؛ بیشتر از ۵۸۰ تا گیت رپوزیتوری. چطوری؟ نگو به من… شرکت معظم دایملر ای جی که این کدها رو برای مرسدس می نوشته، اونها رو روی یک گیت روی وب هاست می کرده که … بگو چی؟ آفرین. امکان رجیستر شدن اکانت جدید توش باز بوده. این محقق امنیتی کارش همینه که دنبال سرورهایی بگرده که گیت لب روشون نصب است و درست تنظیم نشده.. ولی خب رسیدن به رپوزیتوری سورس کد بنز واقعا دیگه… [توضیحات در مورد خطرات نصب دیفالت یا فقط راه انداختن یه چیزی با سعی و خطا]. اوه طرف کل این رپوزیتوری رو چند جا آپلود کرده که شامل چیزهایی مثل ایمیج های رزبری، سورس کد، ایمیج سرورها، کامپوننت های کنترل ریموت OLUها، داکیومنت ها و غیره هستن و بعد از بررسی شون به نظر می رسه حتی توکن های API و پسورد و غیره سرور هم توشون پیدا می شه.
اینجور خبرها زیادن می بینن که در خبر هم اومدن نه اعماق. دیگه عادی شده تقریبا ولی یادآوری اش مهمه هنوز. [مفهوم کامپیوتر air gapped] و محققی نشون داده که می تونه اطلاعات تایپ شده روی کامپیوتری که نه انیترنت داره نه وای فای نه بلوتوث نه حتی اسپیکر رو بخونه روی یک گوشی نشون بده. چطوری؟ با تنظیم کردن سرعت فن ! در نهایت یک چیزی داره صفر و یک به بیرون می فرسته و این چیز می تونه سرعت فن و صداش باشه که یه موبایل می تونه اونو به شنود خوبی تبدیل کنه. معلومه که این لا یه بدافزار هم لازمه ولی شاید براتون جالب باشه که بعضی ها حتی این ملورها رو از حفظ تایپ می کنن.. کمی توضیح و اینکه واقعا عملی است.
اعتلاف حزب سوسیالیست دموکرات و حزب سبز در مونیخ انتخاب شدن و یکی از تصمیم های خوبشون رو گرفتن: پول عمومی؟ کد عمومی! مساله اینه که تولید نرم افزار گرونه، آموزشش گرونه و از اون مهمتر بسته بودنش رانت میاره. در استراتزی پول عمومی؟ کد عمومی گفته می شه که اگر چیزی با پول عمومی…
خودش که خبر عظیمی نیست ولی هر وقت بحث دفکان باشه خوبه که در موردش حرف بزنیم. دفکان تقریبا بزرگترین گردهمایی هکرهای دنیا است که معمولا همه منتظرش هستیم تا حداقل فیلم هاش رو ببینیم. از ۱۹۹۳ شروع شده و از متخصصین امنیت و هکرها تا حقوق دان ها و این روزها پلیس ها هم توش هستن (: معمولا کلی کارگاه داره. از باز کردن قفل فیزیکی تا رباتیک تا برنامه هایی مثل فتح پرچم تا موسیقی و پول پارتی های شبانه اش. در ضمن badgeهاش هم خیلی معروفه. اوه ایده روستاها هم خیلی خوبن. مثلا اگر من به بیوهک علاقمند هستم یا IoT می تونم برم روستای مرتبط و اونجا با آدم های مشابه گپ بزنم. یه جور میز در سطح خیلی بزرگ. تاثیرش توی فرهنگ هکرها هم زیاده. اگر علاقمندین سرچ کنین و چیز بخونین و ببینین. مثلا توی مستر ربات سیزن ۳ الیوت و دارلین به یه تورنمنت مقدماتی فتح پرچم دفکان سر زدن. خلاصه اینکه امسال نیست (:
وی پی ان قانونی ایران
طبق معمول ایران هیچ کس نمی فهمه این قوانین چیه. میان و می رن و همه هم مدعی هستن که «ما که قدرتی نداریم.. برین از بقیه بپرسین». به هرحال منتظرن که وزیر به اصطلاح ارتباطات ساز و کارش رو فراهم کنه تا رسته های خاص شغلی – بخونین دوستامون – بتونن وی پی ان قانونی داشته باشن و اینترنت سانسور شده بمونه برای من و شمایی که دم تکون نمی دیم. حالا اینکه چطوریه که باید از مالیات ما خرج کنن و ابزار سانسور بخرن و ما رو فیلتر کنن بعد به یکسری مجوز بدن که در مقابل پول بتونن این چیزهای فیلتر شده رو بخونن دیگه یه بحث دیگه است ((: فرمودن هم که به محض اجرایی شدن وی پی ان قانونی، با وی پی ان های غیرقانونی (بخونین روش های رسیدن ما به ایننرت) مبارزه بیشتری صورت خواهد گرفت.
هاوینگ بیت کوین
چهار سال یکبار. مثل ورزش. توضیح اینکه چیه. بیخیال قیمت بشین. به تکنولوژی عشق بورزین (: و در اولین تنظیم مجدد سختی شبکه هم ۶٪ پایین اومده.
مایکروسافت در گذشته بسیار با برنامه های آزاد و بازمتن بد بودن. در حدی که در موردش از عبارت سرطان استفاده کرده بودن و FUDهای دیگه. اما حالا برد اسمیت رییس مدیرمایکروسافت پذیرفته که این استراتژی و برخورد اشتباه بوده. البته از نظر فنی هم چند وقت است که شعار MS Loves Linux واقعیت پیدا کرده و می بینیم با خرید گیت هاب و دادن Windows Sybsystem for Linux و vSCode و بقیه موارد واقعا مایکروسافت داره به سمت بازمتن میاد. حالا هم برد اسمیت توی مصاحبه اش گفته که «مایکروسافت قبلا در سمت اشتباه تاریخ ایستاده بودیم. اما خبر خوب این است که زندگی به اندازه کافی طولانی است و می تونین چیزهای جدید یاد بگیرین و تغییر کنین. امروزه مایکروسافت به تنهایی بزرگترین مشارکت کننده در پروژه های بازمتن است .. وقتی صحبت از بیزنس باشد». نکته خوبیه دیگه!
هاها.. ماشین خودران هنوز چیز خفنی حساب می شه. البته هکر مشهوری به اسم خورخه هوتز یا همون geohot یه پروژه شروع کرده به اسم comma.ai که میتونه به خیلی خودروها وصل بشه و اونها رو تا حد قابل قبولی خودران کنه.. البته بدون تضمین (: خلاصه اگر خواستین خودران ملی بزنین، کار دو سه روزه (: با احترام به کسانی که واقعا سعی می کنن پروژه رو بهتر کنن (: اما حالا یه هکر ۱۵ ساله به اسم لئون هیلمن نرم افزار آزاد رانندگی خودکار رو برداشته و وصلش کرده به Grant Theft Auto V که ذاتا کار جالبی است. تقریبا دو هفته طول کشیده و دو تا کامپیوتر هم می خواین که یکیش کنترل کننده ایکس باکس بهش وصله با ویندوز و اون یکی اوبونتوی ۱۶.۰۴ است که اوپن پایلوت رو با یه وبکم متصل می کنه به comma.ia . جذابیتش برای آینده؟ اینکه شاید بشه نرم افزار رو از طریق رانندگی در بازی بهتر و بهتر کرد (:
مشکلات ایران و برنامه هایی که قراره کلا آموزش و پرورش رو به سمت یه چرندی ببرن که .. و امکان اینکه استادها کلا به اشتراک گذاشته بشن و .. و البته در خارج و تا حدی ایران بحث اینکه واقعا ظرفیت هست.. فقط نمی خواستن بفروشن. و البته خبر جالبی که اتوبوس های مدرسه روزی چند ساعت در مناطق محرومتر آمریکا توقف می کنن و اینترنت وای فای رایگان می دن. برای اینکه بچه هایی که قبلا می اومدن سوار اتوبوس می شدن می رفتن مدرسه حالا بتونن بیان بشینن توش یا اطرافش و از اینترنت رایگان امکان وصل شدن به معلم و مدرسه شون رو پیدا کنن. این اتوبوس ها در تگزارش حدود ۶۰ متر برد دارن و از ۸ صبح تا ۲ در مناطق مسکونی مستقر می شن. بحث دیگه کرونا و اینترنت هم بحث های اتصال از راه دور بود که کلی شرکت سبز شدن و تو ایران اکثرا با نصب برنامه های آزادی مثل big blue button و البته برنامه های قفل شکسته و از اونطرف شرکت های بیشتر و بیشتری به سراغ شنود و زیر نظر گرفتن کارمندان رفتن و البته حتی خیلی جاها در سطح شهر هم این سیستم های ۱۹۸۴ی راه افتادن … که امیدوارم بعد از کرونا از بین برن.. هرچند که نمی رن به این راحتی ها (: خبرهای کرونایی یکیش هم بحث کار از خانه است. کلی از خونه کار کردیم و چقدر مثبت بوده (: جک دورسی از توییتر گفته که توییتر اجازه می ده کارمندانش تا وقتی که دلشون می خواد و حتی تا ابد، از خونه کار کنن. تا وقتی کارشون رو می کنن منظم و مرتب. تحقیقات متنوعی هم نشون می دن که بهره وری بالاتر بوده (: برای خیلی ها هم خیلی عجیبه بازم برگردن به دفترهای ناراحتی که همه چیزش از خونه بدتره و لازمه براشون ۱ ساعت از روز رو هم حروم کنیم در رفت و امد. و البته کرونا نتایج غیر انیترنتی هم داشته، از جمله کم شدن ۱۷درصدی Carbon Emission (: اوه اوه همین الان فیسبوک هم گفت که بعد از کرونا هم ریموت رو جدی تر نگه می داره (: کوین بیس و شاپیفای هم گفتن در حد من و داریوش و ابی رو کجا می برین (: و البته قصه رد شدن یکسری آدم هم بود چون گوشی های جدیدشون با HEIC عکس می گیرن که پرتال ها نمی شناسنشون.
رمزارزها و TON و بلاکچین و سانسور
از این نظرها هم جهان پر تلاطم بود. بیشتر از ۲ سال قبل تلگرام اعلام کرد قراره یه رمزارز به اسم TON بده. کلی آدم باهاش انواع کلاه برداری ها رو کردن. از نصب پوسته های تقلبی تلگرام به اسم اینکه بلاکچین است (یعنی چی اصلا؟!) تا عضو شدن تو گروهی به اسم بانک ملی چون رییس تلگرام شخصا قول داده اگر اعضاش به ۱ میلیون برسه به همه پول بده ((: مهملات. حالا توی یه بیانیه رسمی تلگرام اعلام کرد که پروژه TON رو متوقف می کنه و کسی دیگه حق نداره از این اسم استفاده کنه. و این حرفها. صحبت اصلی اش هم اینه که قاضی ای مشکلات حقوقی براش درست کرده. این پیچیدگی عمومی رمزارزها و دولت ها است که سعی می کنن کنترلش کنن. تو ایران هم قانون عجیبی داشتیم که رمزارز رو برابر بقیه ارزها دونسته و نیازمند مجوز صرافی (: خلاصه که … هرکسی از ظن خود شد یار من و بدون اینکه اصلا بفهمه مساله روِ، قانونی تصویب می کنه یا حرفی می زنه. بین خودمون باشه فکر کنم تو تلگرام هم بحث فقط هیجانی راه افتاد. از بحث ضد فیلتر بودن تا پروکسی های خود تلگرام تا رمزارزش (: [ مفهوم کردیت متفاوته و می تونه خیلی هم خوب باشه و البته مشکلاتش با ایران و بازم دردسر پول نبودنش در ایران در حالی که در جهان به عنوان پول استفاده می شه این کردیت]. تو این بحث هستیم بحث تکون دادن ۴۰ تا بیت کوین ۲۰۰۹ رو هم بگم که در روز ۳۷م شروع ماین شده بود
شاید از سریال سیلیکون ولی یادتون باشه [کمی توضیح]. حالا یه وکیل به و یه برنامه نویس دست به دست هم دادن و کار جالبی کردن تا دیگه هیچ موسیقی دانی به خاطر موسیقی ای که ساخته مورد شکایت قرار نگیره. اونها با یه الگوریتم هر ملودی ای که ممکنه رو تولید کردن و نتیجه رو به شکل یه فایل MIDI نوشتن ( Musical Instrument Digital Interface و کمی توضیح. رابط است و چیزی شبیه اینکه نت ها رو با دستگاه های مختلف نوشته و اجرا کنین). بعد اومدن گفتن طبق قانون میدی یک فرمت اجرا شده است و قابل کپی رایت کردن. پس کپی رایت کردن و گفتن دیگه کسی اجازه نداره مدعی بشه چیزی که در این مجموعه است، کپی رایت اونه. کل کار رو هم به شکل creative commons zero منشتر کردن؛ در واقع هیچ چیزی رو برای خودشون نگه نداشتن. نمونه اخیر شکایت tom Petty از Sam Smith بود که توش مدعی بود بخشی از موزیک Stay with me سم به موزیک I wont back down اون شباهت داره. اما حالا که این الگوریتم همه ترکیب های ممکن ۸ نوت از ملودی های ۱۲ بیت رو درست کرده، تکرار این مساله منطقا باید ممنوع باشه. معلومه که قصد این دو نفر نشون دادن داغون بودن وضعیت کپی رایت است. قوانینی که الان خیلی قدیمی هستن و شدیدا نیاز به توسعه و تغییر دارن. درست شدن که خلاقیت رو حفظ کنن و جامعه رو به پیش ببرن ولی … [توضیحات خودم]. راستی. کل الگوریتم روی گیت هاب قابل پیدا شدن است. دنبال allthemusic.info بگردین.
حالاکه داریم از سریال ها می گیم متوجه بیگ بنگ تئوری هم باشیم دیگه. توش شلدون درجاهای زیادی در تشخیص احساسات مشکل داره و نمی فهمه طرف خوشحاله یا غمگین یا شوخی می کنه یا چی. این می تونه واقعا مشکل درست کنه. تصور کنین جیمی که ۱۱ سالشه گرسنه شده و موقع شام است. میاد بیرون و به سمت اشپزخونه . مادرش میز رو چیده و داره غذا رو میاره ولی جیمی که اتویسم داره، با دیدن ظرف های روی میز تصمیم میگیره اونها رو مرتب کنه و یکی یکی همه قاشق ها و چنگال ها و بشقاب ها رو دقیق می ذاره سرجاشون توی قفسه ها. اون ناگهان یه صدای جیغ می شنوه که می گه «جیمی چیکار می کنی؟!». بر میگرده و مامانش رو می بینه ولی نمی دنه چی شده. البته اگر یک گوگ لگلس ۲۰۱۳ آپگرید شده به چشمش باشه، وضع فرق می کنه. این گوگل کلس شروع می کنه به چشمک زدن در کنار صورت و می گه یه صورت کشف کرده و کافیه جیمی یک ثانیه دیگه به مادرش نگاه کنه تا با نشون دادن یه اسمایلی عصبانی، به جیمی یادآوری کنه که مادرش از یک چیزی عصبانی است! مساله ای که خود جیمی نمی تونسته بفهمه! این نتیجه ۶ سال کار یه تیم توی دانشگاه استنفرد است و حالا نیازمد تاییدیه FDA برای عرضه شدن به عنوان یه ابزار سلامت واقعی. و البته برای فان کردن قضیه بازی هایی هم بهش اضافه شدن. مثلا «لبخند رو پیدا کن» یا «احساسات رو حدس بزن» (: یعنی دقیقا خود شلدون بازی (: چیزی که از این خبر صرف مهمتره، توانایی هوش مصنوعی است در دادن اطلاعات دقیق تر به مغز ما برای تصمیم هاش. به فروشنده ای فکر کنین که دوربین روی چشمش داره بهش می گه شما از کجای حرفش خوشتون نیومده یا مشکوک شدین و هدفون توی گوشش می گه باید به شما چی بگه که … یا بدتر از اون.. کاندیدای ریاست جمهوری که …
این اصطلاح «درآمد عمومی سرتاسری» یا چنین چیزی بحث جالبیه. ایده اینه کهآیا اگر به همه مردم حداقل های زندگی / یک درآمد نیمه آبرومند رو بدیم چه اتفاقی می افته. معلومه که دوستان راست و طرفدار سرمایه داری سریعا استرس می گیرن که «نه… دیگه هیچکی کار نمی کنه» و «وای اقتصاد به فنا می ره» و «انگیزه های از بین می ره» و «رقابت مهمترین انگیزه بشری است» و «این کمونیستمه!» و … اما ظاهرا تجربیاتش مثبته. همونطور که تجربه چیزهایی مثل بیمه بیکاری و داشتن حق درمان و تحصیل و غذا و … نتایج بهتری داده. در گسترده ترین تحقیقی در این مورد که تا به حال بوده در فنلاند در دو سال یعنی ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ هر ماه به ۲۰۰۰ نفر بین ۲۵ تا ۵۸ سال حقوق ماهانه ای داد بدون اینکه ازشون چیزی بخواد. حقوق فقط ۵۶۰ یورو بود و سعی شد نمونه های معقولی از کل جمعیت کشور انتخاب بشن و وضعیتشون با ۱۷۳هزار نفری که از طریق بیمه بیکاری زندگی می کردن مقایسه شد. ظاهرا طبق نتایج، این افراد بیشتر از افرادی که بیمه بیکاری می گرفتن کار کردن و اطرافیانشون هم بیشتر سر کار رفتن و رفاه کلی بیشتری هم داشتن، همینطور سلامت روانی و کارکردهای ادراکی شون بالاتر بود و امیدشون به آینده هم بهتر بود. گفته می شه ایده درآمد حداقلی عمومی می تونه در مقابله با شرایطی مثل کرونا هم مثبت عمل کنه چون به آدم ها امنیت روانی و مالی می ده. همچنین طبق آمار این شکل از درآمد عمومی بلاشرط تاثیری روی عدم علاقه آدم ها به کار کردن نداشته. محقق ها می گن با اینکه پول مهمه ولی ظاهرا پول تاثیری روی علاقمندی آدم ها به کار کردن و نکردن نداره. در نهایت شعار اینه که انتظار می ره هر کس مستقل از شغل ، رنگ ، جنس، جنسیت، دین، قومیت و هر چیز دیگه، به میزان کافی از از مسکن، آموزش، بهداشت، حمل و نقل و غذا دسترسی داشته باشه.
نامه ها
تقبیح ها و تشویق ها
موسیقی
علی دی جی . قدرت تریاک
دوباره – شاعر همیشه با کلت
جالبوت – فهمت ببر بالا
پالت و ماکان اشکواری – پس چرا تفنتگارو گرفتی سمت من
کی ناز – منم یه روز میرم یه جایی که مردمش اهل حالن