اینترنت یعنی زندگی

همچنین منتشر شده در روزنامه روزگار

من در یک شرکت مخابراتی کار می کنم و کارم این است که از لحظه ورود به شرکت وارد وی پی ان اختصاصی شرکت بشوم و با دسترسی به فایل‌های سازمانی‌ام، ایمیل‌هایم را دریافت کنم، بخوانم، جواب بدهم و در صورت بروز مشکلی روی یک سرور مخابراتی، از طریق پروتکل‌های امن به سرور لاگین کرده، مشکل را حل کنم. بنا به قانون کاری، من باید بتوانم هر مشکل را در چهار ساعت حل کنم اما حالا باید خوشحال باشم اگر اصولا موفق شوم به وی پی ان شرکت وصل شوم و در طول هشت ساعت حضورم در دفتر، ایمیل‌هایی که قدیم در دو دقیقه دانلود می‌کردم را دریافت کنم و به بعضی از آن‌ها جواب دهم. سوالم این است که آیا من قربانی چیزی هستم که به شکل غیرفنی، اینترنت ملی نامیده می‌شود؟

زمزمه اینترنت ملی سال‌های سال مطرح بود. از زمان پروژه‌های پرهزینه تبیان و شارع حرف از اینترنت ملی بود و از همان زمان هم افراد فنی سعی می‌کردند توضیح بدهند که اینترنت، ذاتا یک شبکه واحد جهانی است و چیزی به اسم «اینترنت ملی» از نظر مفهومی متناقض است. حدس ما این بود که چیزی که تحت عنوان اینترنت ملی تبلیغ می‌شود یک شبکه داخلی است که مهندسان شبکه به آن «اینترانت» می‌گویند. متاسفانه تا این لحظه هم هیچ کس احساس نکرده وظیفه دارد در مورد چنین پروژه عظیم و پرهزینه‌ای اطلاعات فنی منتشر کند یا حداقل منظور نهایی از این برنامه بزرگ را توضیح بدهد. البته گاه گداری بعضی از دست‌اندرکاران در گوشه‌هایی از صحبت‌هایشان توضیحات مبهمی در مورد این جریان داده‌اند و مثلا پایگاه اطلاع‌رسانی دولت گفته است که یکی از اهداف مهم این پروژه ایجاد امنیت و مصون ماندن از حملات اینترنتی و مقابله با آمریکا در جنگ نرم است. در این شرایط اگر ما بخواهیم در مورد این پروژه حرف بزنیم تنها راهمان این خواهد بود که که با دیدن شرایط اسف بار اینترنت خودمان و مرتبط کردن آن با صحبت‌های مبهم و غیر فنی مسوولان، حدس‌هایی در مورد آینده بزنیم.

از یک طرف می‌شود خوشبین بود. شاید واقعا اینهمه هزینه مادی و معنوی فقط برای ساختن یک شبکه داخلی سریعتر است. شبکه‌ای که بتواند تلویزیون ملی را به کامپیوترهایمان بیاورد یا باعث شود تمام دانشگاه‌ها، مراکز صنعتی و تحقیقی و دولت و تک تک ساختمان‌های کشور بتوانند اگر بخواهند با هزینه‌ای نسبتا کم به همدیگر وصل شوند و با نگه داشتن ترافیک ایران در داخل کشور باعث پایین آمدن هزینه‌های تحمیل شده به سیستم‌های مخابراتی و بالا رفتن امنیت آن‌ها شوند.

اما راستش را بخواهید حتی برای آدم خوشبین مثل من هم، وزنه بدبینی به شبکه اینترانت ملی بسیار سنگین‌تر از وزنه خوشبینی به آن است. واقعیت این است که تقریبا تمام کشورهای جهان خطوط پر سرعت داخل کشور خود را توسعه داده‌اند تا به ارتباطات داخلی امن و ارزان دسترسی داشته باشند اما به جز کره شمالی و کوبا و چین هیچکدام نیازی ندیده‌اند که اسمی به جز «اینترنت» روی این شبکه بگذارند. در این کشورها حضور این خطوط پر سرعت داخلی از دید کاربران معمولی مخفی مانده و خود این خطوط تبدیل به بخشی از اینترنت جهانی در آن کشور شده‌اند. اما در کشور من دائما از اینترانت داخلی و شیوه ارتباط آن با اینترنت صحبت می‌شود و از طرف دیگر هم سرعت و کیفیت غیرقابل استفاده اینترنت در این روزها و قطع بیشتر و بیشتر ارتباط من با سرویس‌هایی که نقش پررنگی در زندگی هر انسان مدرن دارند (از ایمیل تا سرچ و دسترسی به شبکه‌های اجتماعی و چت و …)‌ و مرتبط کردن اینها با هم، متاسفانه کفه بدبینی را سنگین و سنگین‌تر می‌کند. مسوولان در جاهایی سعی کرده‌اند بگویند که «اینترنت در کنار شبکه ملی به همان شکلی که وجود داشته همچنان باقی خواهد ماند» اما حقیقت این است که این حرف برای من هیچ دلداری‌ای در پی ندارد. من هم می‌دانم که اینترنت در سر جای خودش باقی خواهند اما سوالم این است که دسترسی من به آن اینترنت چگونه خواهد بود؟ آیا مثل این روزها؟ به قول دوستان، این اینترنت نیست که قطع شده بلکه این دسترسی ما به اینترنت است که روز به روز کندتر، محدودتر و در یک کلام اسف بار تر شده.

اینترنت یک ابزار لوکس نیست. درست است که اینترنت اصلی‌ترین ابزار چرخش اطلاعات است اما این ابزار کاربردهایی آنقدر متنوع در زندگی مدرن دارد که قطع آن می‌تواند تاثیرات بسیار جدی در شکل حیات اجتماعی جوامع بگذارد. بی‌تعارف چیزی هم به اسم اینترنت ملی در جهان مهندسی وجود ندارد. یک کامپیوتر یا به اینترنت وصل است یا به آن وصل نیست و اینترنت هم یک چیز واحد در تمام جهان است. باید بدانیم که اینترانت داخلی، اینترنت نیست و اگر واقعا قرار نیست وجود «اینترنت ملی» تهدیدی برای ارتباط ما با اینترنت باشد، خوب است مسوولان به شکل شفاف توضیح بدهند که مشغول چه کاری هستند و از نظر فنی این پروژه را برای جامعه‌ای که مشغول پرداخت هزینه آن است تشریح کنند. اگر هم قرار است ارتباط خجالت آور فعلی ما با اینترنت ادامه پیدا کند یا حتی بدتر شود و واقعا کسانی هستند که فکر می‌کنند این به نفع کلیت جامعه است، بازهم خوب است این مطلب را به شکل صادقانه با مردم در میان بگذارند و بگویند که به خاطر سلامت خود آنان قرار است قطعی کامل اینترنت ادامه پیدا کند تا منی که برای زندگی روزمره ام وابسته به شبکه‌های کامپیوتری هستم، با چشم‌هایی اشک بار از همین حالا به فکر منتقل کردن زندگی‌ام به اینترانت داخلی باشم تا حداقل کارم را از دست ندهم.

«حقایقی»‌ در مورد کره شمالی

کره شمالی رسما اینترنت نداره. سایت رسمی کره شمالی هم از خارج کشور اداره می‌شه. البته مشخصه که یک شبکه داخلی هست و کمی دسترسی به خارج ولی در نهایت امر چیزی به اسم «اینترنت» به اون معنی که مثلا یکسال قبل در ایران می‌شناختیم هم اونجا نیست.

فدای سرمون (:

بیاین بخشی از سوال و جواب‌های سایت رسمی که ظاهرا توی اسپانیا مدیریت می شه رو نگاه کنیم و حداقل شاد باشیم:

آیا می‌تونم عکس امضا شده رهبر کیم جونگ ایل را داشته باشم؟

بله. به فروشگاه سایت بروید و آن را تهیه کنید.
http://www.korea-dpr.com/catalog2

آیا می‌توانم به کره شمالی نامه بفرستم یا دوست نامه‌ای آنجا پیدا کنم؟

بله اگر آدرس معتبری در کره شمالی داشته باشید می‌توانید به آن نامه بفرستید. در حال حاضر سرویس دوستی با نامه در کره شمالی ارائه نمی‌دهیم.

آیا می‌توانم به کره شمالی مهاجرت کنم؟

این امکان تنها در حالت های بسیار خاص وجود دارد. باید درخواست خود را به ایمیل ذکر شده بفرستید به همراه رزومه کامل و کپی پاسپورت و مدارک و توضیح بدهیم که چرا می‌خواهید اینکار را بکنید.

آیا می‌توانم به عنوان معلم/مترجم/… در کره شمالی کار کنم؟

خیر

آیا می‌توانم به عنوان یک توریست مستقل به کره شمالی بیایم؟

خیر. برای مسافرت حتما باید فردی از یک گروه باشید و تمام سفر شما باید با همراهی یک راهنمای کره باشد.

آیا کره شمالی دیکتاتوری است؟

خیر. جمهوری دموکراتیک خلق کره یک دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی تک حزبی است که آزادی بیان و اجتماعات را برای همه مردم فراهم می‌کند.

من شنیده‌ام که مردم کره شمالی بسیار فقیرند. آیا این درست است؟

طبق استانداردهای بین المللی، مردم جمهوری دموکراتیک خلق کره از استاندارد زندگی بسیار بالایی بهره مند هستند.

ستاره سرخ در پرچم شما به چه معنا است؟

ستاره سرخ نشان دهنده آینده کامران مردم کره و کمال بی عیب و نقصشان است.

یک کره ای متوسط در طول هفته چه تفریحاتی انجام می دهد؟

گردش و کوه نوردی، بولینگ، کتابخوانی، گوش دادن به موسیقی و غیره – این مساله از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

آیا این واقعیت دارد که همه کره ای ها برای دولت کار می کنند؟

دولت و مردم یکی هستند. این دو با هم تفاوتی ندارند.

سوال یا پرسش دیگه هم در مورد کره شمالی دارین؟ سایت به شما می گه اگر سوال دارین با بخش امنیتی سایت مطرح کنین (((: ایمیلش هست: security@korea-dpr.com

گربه‌هایی برای اچ تی تی پی

گرلی مک (@) دو تا از اصلی‌ترین چیزهای اینترنت رو با هم قاطی کرده تا مشهورترین فتوشاپ‌کار این روزهای شبکه بشه: گربه‌ها و اچ تی تی پی.

گربه‌ها که معرف حضور همه هستن. کافیه فیلم یک دونه نازشون رو بفرستید یوتیوب و فردا از یوتیوب یک ایمیل دریافت کنید که می خواد شما رو در درآمد تبلیغاتش شریک کنه (هرچند هنوز به نظر من این سمندر که روی تبلت مورچه شکار می کنه جذاب تر از هر گربه ای است).

اما HTTP Headerها یا همون هدرهای اچ تی تی پی چی هستن؟ اچ تی تی پی، پرتکل اصلی وب است. یعنی روشی که کامپیوترها وقتی می خوان صفحات وب رو به همدیگه نشون بدن، ازش استفاده می کنن. این پروتکل مثل همه پروتکل‌های دیگه یک «سر» یا Head داره که توش دو تا کامپیوتر مستقل از اینکه اطلاعات مورد نظر چیه، خودشون رو با هم هماهنگ می کنن. مثلا شما که الان دارین اینجا رو می خونین (حالا با صرف نظر از جینگولک بازی‌های آنتی فیلتر) به مرورگرتون گفتین به فلان آدرس بره. اونم به سرور من یک درخواست HTTP فرستاده و توی بخش هدر گفته که اصولا چی می خواد. چیزی شبیه به این : GET / HTTP/1.0 که می گه براوزر شما نسخه اول اچ تی تی پی رو می فهمه و درخواست می کنه که صفحه اول رو بگیره. حالا نوبت منه که جواب بدم. اگر همه چیز درست باشه می گم:‌ HTTP/1.0 200 OK یعنی من هم نسخه ۱ رو می فهمم و اوکی است دارم صفحه رو می فرستم.

می بینین که هر جواب یک عدد داره که یک معنی داره. ۲۰۰ یعنی اوکی. عدد مشهور ۴۰۴ هم یعنی این صفحه پیدا نشه. بقیه رو گربه های ابتکاری گرلی مک توضیح می دن!

[nggallery id=1]

(اگر توضیح فنی تر می می خواین مراجعه کنین به مدخل اچ تی تی پی در ویکیپدیای فارسی)

سوپا را متوقف کنید

این روزها SOPA توی آمریکا خیلی پر سر و صدا است. دولت به همراه لابی‌هاش می‌خواد قانونی تصویب کنه تحت عنوان «قانون توقف دزدی آنلاین» که توش دولت قدرت بسیار بیشتری داشته باشه برای جنگیدن با نقض کپی رایت در اینترنت. اگر این قانون تصویب بشه دپارتمان عدالت آمریکا (DOJ) خواهد تونست در صورت شکایت صاحب کپی رایت از یک سایت اون سایت رو شامل محرومیت‌هایی مثل این بکه که هیچ شرکت تبلیغاتی آمریایی اجازه نداشته باشه بهش تبلیغ بده، موتورهای جستجو مجبور بشن اونها رو از جستجوهاشون کنار بذارن و شرکت‌های تراکنش مالی مثل پی‌پل، روابط مالی‌شون با این سایت‌ها رو قطع کنن.

حالا انواع و اقسام سازمان‌ها و افرادی که بیشتر از دولت آمریکا از این موضوع سر در میارن دارن سعی می‌کنن جلوی این قانون رو بگیرن. اکثر اونها قبول دارن که کپی رایت مهمه اما تقریبا همه‌شون انتقاد دارن که چنین قوانین محدود کننده‌ای فقط خلاف‌ها رو زیرزمینی‌تر و مخفی‌تر می کنه و تنها نتیجه‌ای که ازش حاصل می شه سود بیشتر دلال‌ها (قانونی و غیرقانونی) و کند شدن پیشرفت فرهنگی است.

در ضمن مشکل دیگه با «مجرم» کردن همه افراد جامعه است. جرم چیزیه که اکثریت افراد انجامش نمی‌دن و تصویب قوانینی که بخواد به زور فرهنگ رو عوض کنه فقط باعث می‌شه اکثریت یک جامعه برن توی دسته خلافکارها و از یک طرف قبح جرم بریزه و از یک طرف قانون از جامعه جدا بشه. مثلا اگر واقعا دولت شروع کنه به دی ان اس سرورهای بزرگ فشار بیاره که یکسری دامین‌ها رو حذف کنن، آدم ها سوییچ می کنن به دامین‌های کوچیکتر یا اگر گوگل سرچ اینجین‌ این سایت ها

همه اینها رو گفتم که اینو بگم:

یک نفر توی سایتش متنی گذاشته که کلی از کلماتش سانسور شدن. اگر شما می خواین کاملش رو بخونین حتما باید به نماینده ها ایمیل بزنین و بگین با سانسور مخالفین تا بقیه کلمات بهتون نمایش داده بشه. ایده بامزه ای است ولی به هرحال گفتن اون حرف های بالای مهمتر بود.

هشت توصیه مادربزرگ در مورد اینترنت

این هشت عکس عالی را چاچو پوئلبا از عمه بزرگش گرفته. حاوی هشت نکته در مورد اینترنت. با تک تک نصیحت‌ها موافق نیستم اما بامزه است و اجرا جالب.

بدترین پسورد های ۲۰۱۱

شرکت اسپلش دیتا که کارش نوشتن ابزارهای مدیریت پسورد و کلمه عبور است فهرست ۲۵ بدترین کلمه عبور امسالش رو منتشر کرده. این فهرست از لیست‌هایی درست شده که در طول امسال هکرها منتشرشون کردن. فهرست مثل همیشه است. هر سال همین داستانه:

 1.  password 
 2.  123456 
 3.  12345678 
 4.  qwerty 
 5.  abc123 
 6.  monkey 
 7.  1234567 
 8.  letmein 
 9.  trustno1 
10.  dragon 
11.  baseball 
12.  111111 
13.  iloveyou 
14.  master 
15.  sunshine 
16.  ashley 
17.  bailey 
18.  passw0rd 
19.  shadow 
20.  123123 
21.  654321 
22.  superman 
23.  qazwsx 
24.  michael 
25.  football 

پهنای باند به عنوان حقوق بشر

همچنین چاپ شده در روزنامه اعتماد ۲۵ آبان ۱۳۹۰

دبیر کل اتحادیه بین‌المللی مخابرات یکشنبه گذشته یکبار دیگر تاکید کرد که ارتباطات با پهنای باند بالا باید به عنوان یکی از حقوق بشر به تصویب سازمان ملل و کشورهای عضو برسد. حمدون توره می‌گوید که دسترسی شهروندان به اینترنت سریع، از نظر این سازمان محوری صنعت مخابرات، چیزی هم رده دسترسی به غذا، سلامت و داشتن سرپناه است. او می‌گوید «حق داشتن ارتباط، یک حق پایه‌ای است که به نظر من باید در برنامه ملی هر کشوری قرار گیرد. شما نمی‌توانید به اهداف توسعه هزاره و محو فقر از جهان برسید بدون اینکه از تکنولوژی ارتباطات و اینترت برای عرضه سلامت، تحصیل و خدمات دولتی استفاده کنید.»

البته این حرف منتقدانی هم دارد. تحلیلگر فرهنگ گیکی نشریه فوربس می‌نویسد که نه فقط قبل از اینترنت چیزهایی مانند هوای پاک و دسترسی رایگان به آب سالم باید جزو حقوق بشر قرار گیرند که از آن مهمتر باید توجه کنی که نداشتن دسترسی به اینترنت آزاد و سریع، ذاتا یک مشکل مستقل نیست بلکه نشانه‌ای است از مشکلی بزرگتر در جایی دیگر. این حرف مشخصا به معنی عدم اهمیت اینترنت آزاد و حق دسترسی به ارتباطات نیست. ارتباطات یکی از ضروری‌ترین پایه‌های آزادی است. به زندان‌ها نگاه کنید! در زندان غذا رایگان است، جای خواب رایگان است و حتی بهداشت رایگان است و در مقابل برای زندان کردن زندان، مهمترین چیزی که در یک زندان شرافتمندانه از زندانی سلب می‌شود، ارتباطات نامحدود و آزاد است. اصلی‌ترین مجازات زندانی – تکرار می کنم در یک زندان معقول – این است که اجازه ندارد به شکل آزاد ارتباط برقرار کند. اجازه ندارد هر وقت خواست با هر کسی در هر کجای جهان صحبت کند و اجازه ندارد به شکل نامحدود به اینترنت و ایمیل دسترسی داشته باشد.

پس از یک طرف حرف آقای توره درست است: پهنای باند بالا یکی از اولین حقوق شهروندی است که یک جامعه آزاد را با یک جامعه شبه‌زندان متفاوت می‌کند. اما همزمان این ایده اتحادیه بین المللی مخابرات که تقریبا تمامی روش‌های ارتباطی ما مدیون آن هستند، دقیق نیست. مساله این است که اعلام پهنای باند بالا به عنوان یک حق بشری، ضرری ندارد اما مشکل خاصی را هم حل نمی‌کند و احتمالا حتی به دردسر و هیجانش هم نمی‌ارزد. اگر یک روز اعلام شود که از امروز سازمان ملل اینترنت را به عنوان یک حق انسانی معرفی کرده، اکثرا خوشحال می‌شویم اما فکر می‌کنید این جریان واقعا چه فرقی در وضعیت ارتباطی مردم کره شمالی ایجاد خواهد کرد؟ علاوه بر این بحث قیمت هم مطرح است. آیا حقوق بشر فروشی است؟ حالا هم تحصیل و درمان و غیره همه و همه جزو حقوق بشر هستند و همه هم به راحتی به بهترین نمونه آن‌ها دسترسی دارند اما فقط و فقط اگر توان پرداخت هزینه‌اش را داشته باشند. آیا قرار است اینترنت با پهنای باند هم در کنار همین‌ها قرار بگیرد؟

همانطور که گفتم، اضافه شدن پهنای باند بالا به یکی از حقوق انسانی، برای من به شخصه هیجان انگیز است و خوشحال کننده اما من یکی که احساس نمی‌کنم تصویب شدن این قانون، تفاوت خاصی در دسترسی من به اینترنت ایجاد کند.

قهرمان‌ باگ‌های امنیتی ویندوز: اجرای کد ریموت با TCP/IP

بعله (: ما هی می گیم طراحی این ویندوز از پایه اشکال داره، هی اصرار کنین. من معتقدم بیل گیتس آدم بسیار خوبیه. معتقدم آدمی فنی بوده و هست. معتقدم مایکروسافت یکی از بهترین شرکت‌ها برای کار کردن است و غیره اما این ویندوز با این اوضاع فعلی، سرور که پیشکش، سیستم عامل دسکتاپ قابل اعتماد بشو هم نیست.

باگ جدیدی که مایکروسافت فیکسش کرده:

این مشکل امنیتی اجازه می‌دهد که کد ریموت روی کامپیوتر اجرا شود اگر حمله کننده رشته ای از بسته‌های خاص UDP را به پورتی که روی سیستم قربانی بسته شده بفرستد.

این به روز رسانی کریتیکال روی ویندوزهای ویستا، سرور ۲۰۰۸، ویندوز ۷ و ویندوز سرور ۲۰۰۸ ارائه شده است.

جدی؟ روی پورت بسته یک رشته خاص پاکت یو دی پی بفرستیم در نهایت می تونیم یک کد رو روی سیستم اجرا کنیم؟ ((: شوخی می کنین!