آرون سوارتز: فعال و طرفدار آزادی انسان

این روزها آرون سوارتز مده (: وبلاگ‌های بزرگ خارجی در موردش کلی کلی نوشتن. دلیلش هم ساده است: اونها این نابغه رو می شناختن و براشون مهم بود.

توی ایران معلومه که چندان شناخته شده نبود. من حتی مطمئن نیستم خبر بزرگ زندگی اش رو بالاخره نوشتن یا نه: «سرقت» تقریبا یک میلیون سند علمی و انتشار آزاد اونها در اینترنت در مخالفت با محدودیت‌های دسترسی به منابع علمی برای عموم.

نمی خوام براتون زیاد حرف بزنم. احتمالا کلی جا زندگی نامه و غیره رو نوشتن. من فقط خلاصه براتون می گم که سوارتز یک نابغه بود که توی بچگی در بزرگترین گروه‌های کاری اینترنت مشارکت کرد و از کسانی بود که در نوشتن RSS نسخه اول مشارکت داشت و کسی بود که توی همون سن کم چیزهایی مثل web.py و کتابخانه آزاد رو طراحی و در واقع خلق کرد و توی جاهای بزرگی مثل Reddit و حتی Wikipedia نقش بسیار پر رنگ داشت.

اما چیزی که من می خوام براتون پر رنگ کنم اینه:

آرون سوارتز، ضد سانسور اینترنت بود.

آرون سوارتز سخنرانی علیه پیپا و سوپا

مهمترین فعالیت‌هاش سخنرانی‌هایی بود که کرد و راهپیمایی‌هایی بود که توشون شرکت کرد تا داد بکشه:

[قوانین جدید] و تکنولوژی‌های جدید به جای زیادتر کردن آزادی‌های ما، حقوق اولیه‌ای که همه ما حق مسلم خود می‌دانیم را از ما خواهد گرفت.

آرون سوارتز می‌گفت اینترنت جایی آزاده چون:

  • کسی مالک اون نیست
  • همه می تونن ازش استفاده کنن
  • هر کسی می تونه بهترش کنه

اینترنت چیزی نیست که کسی ادعای تصاحبش رو داشته باشه یا توش برای بقیه تصمیم بگیره که حق دارن چی بخونن و چی نخونن.

آرون سوارتز شریف بود و تمام تلاشش رو کرد که اینترنت رو از چنگ سانسورچی ها حفظ کنه. گاهی روش‌هاش عالی بود و گاهی قابل مناقشه ولی چیزی که هست این بود که نیتش حفظ یک حق پایه‌ای برای همه انسان‌ها بود: حق دسترسی آزاد به اطلاعات و انتشار آزاد عقاید.

سانسور ابلهانه‌تر: سانسور فروم گنو/لینوکس اوبونتو

اگر فروم فارسی اوبونتو رو نمی‌شناسین باید بگم که جایی است که استفاده کنندگان یا کنجکاوان یکی از توزیع‌های مشهور لینوکس به اسم اوبونتو اونجان و اگر لازمه باید بگم که اوبونتو یکی از صدها توزیع خانواده سیستم عامل آزاد، قدرتمند و رایگان گنو/لینوکسه.

اگر فیلترینگ رو نمی‌شناسین که یعنی در ایران یا یکی از معدود کشورهای سانسور کننده اعظم اینترنت زندگی نمی کنین

و اگر ربط این دو تا به همدیگه رو نمی فهمین لازمه تگ سانسور ابلهانه رو دنبال کنین تا ببینین که کیا لوله اینترنت رو گرفتن دستشون و تشخیص می دن چی برای ما خوبه چی برامون بده. امروز نظرشون این بوده که یک فروم لینوکسی که توش آدم های دنیای لینوکس سوالات فنی شون رو مطرح می کنن مناسب من و شما نیست (:

پ.ن. همه سانسورها ابلهانه است ولی بعضی ها مسخره تر حتی از بقیه
توضیح واضحات: دوستان دارن پیگیری می کنن که با ثبت نام و غیره رفع فیلتر بشه. یک جور زیر نظر آوردن اجباری سایت هایی که نیاز دارن برای همه در دسترس باشن

رادیو گیک شماره ۲۱ – صدای یک دست

رادیویی برای کسانی که تکنولوژی براشون فقط تلاش دائمی برای خوندن و حفظ اینکه فلان مدل فلان چیز فرقش با فلان مدل بهمان چیز چیه و تو بازار چنده و شایعه اینکه قراره کی مدل فلانترش بیاد نیست و ترجیح می‌دن یک پله عمیق تر بشن و تو تقاطع تکنولوژی و جامعه، دغدغه‌های انسانی‌شون رو مطرح کنن. رادیو گیک برای گیک های سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_021_sound_of_one_hand.mp3]

یا اونو دانلود کنین:


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

نامه دریافتی:

روزی روزگاری یک شبکه ای بود به اسم شتاب، شبکه تبادل اطلاعات بانکی…
مردم با کارتهاشون پول منتقل میکردن و به سرعت پول از این کارت به محل بعدی میرفت، وقت خرید از فروشگاه به حساب فروشنده میرفت، هم خرید آنلاین و هم خرید در فروشگاه های واقعی.

حالا شبکه جدیدی اومده به اسم شاپرک، شبکه الکترونیکی پرداخت کارت

حالا چه اتفاقی افتاده؟
ادعا میکنند که کارتها دیگه هک نمیشن و ATM ها از کار نمی افتند

ولی یه اتفاق دیگه هم میفته پول ها از کارت مشتری کم میشن، میرن یه جای نامعلوم و فرداش میرن به حساب فروشنده!

من دوستانی دارم که مغازه دارند (بچه های کف بازار :D) اینا معمولا خرید های مغازه رو چکی انجام میدن و هر روز چک دارند!
پول نقد فروش روزانه معازه رو میریزن به حساب، پول هایی هم که با کارت از دستگاه POS پرداخت شده خودش میرفت به حساب و چک هاشون پاس میشد.

ولی حالا یه کم ماجرا عجیب و غریب شده!!

من که نفهمیدم، چرا این سیستم پس رفت کرد؟!

اینستالوس تعطیل شد

فشارها زیاده و یکی از اصلی‌ترین مراکز دانلود و نصب نرم‌افزارهای کرک شده تحت آی.او.اس هم امروز اعلام کرد که تعطیل می کنه. اینستالوس رو خیلی از آیفون و آیپد دارها می‌شناسن: یک برنامه برای نصب برنامه‌های قفل شکسته روی دیوایس‌های جیل برک شده. تیم هکولوس که اینستالوس رو می نوشت اعلام کرد که کارش رو متوقف می کنه و اگر کاربر این برنامه بوده باشین در هفته گذشته دائما این پیام رو دیدین: Outdated version. Installous will now terminate و APTI error. API unavailable. چیزی که این تیم برای بسته شدن گفته اینه که بعد از سال ها دیگه کسی از این برنامه استفاده نمی کرد و فروم ها خاک گرفته و وقت بستن است. کاربران می دونن که این واقعیت نداره و احتمالا فقط یک ژست است برای گفتن اینکه «ما خیلی هم ندزدیدیم. با ما کار نداشته باشین. ما دو تا گیلاسیم».

مصر و حرکت به سوی اوپن سورس

هانی محمود وزیر ارتباطات و تکنولوژی اطلاعات مصر گفته که کشورش به سوی استفاده بیشتر از مصادر المفتوحه یا همون اوپن سورس حرکت خواهد کرد. البته این حرکت بسیار آهسته خواهد بود ولی قراره که در طول سال ۲۰۱۳، کمیته های مختلف شرایط مهاجرت به نرم افزار آزاد رو بررسی کنن و پیشنهادهاشون رو به وزیر بدن. خبر عربیه و من بیشتر از این ازش سر در نمی یارم ((: ترجمه انگلیسی گوگل هم خوندنش واقعا حال و حوصله می خواد.

ویندوز ۸ حتی کم اقبالتر از ویستا
مقایسه فروش ویندوز هشت و ویندوز ویستا
حتی اینکه من در همین لحظه مقدس یک لپ تاپ کنار دستمه که برای آزمایش دارم روش ویندوز هشت نصب می کنم هم جریان رو عوض نکرده: ویندوز هشت در دو ماه اول انتشار تنها ۱.۶٪ حضور آنلاین پی سی های ویندوزی رو به خودش اختصاص داده در حالی که این عدد برای ویندوز ویستا ۲.۲٪ بوده. نت اپلیکیشن که این آمار رو داده،‌ آمار سیستم عامل مراجعین تقریبا ۴۰هزار سایت رو بررسی می کنه و از روشون می گه هر سیستم عامل چند درصد حضور آنلاین داشته. این آمار بسیار پایین ویندوز – اونهم در حالی که دو ماه از ارائه اش می گذره – خبر خیلی خوبی برای مایکروسافت نیست… واقعا می خواین خرابی وضع رو باور کنین؟ اطلاعات گروه ان دی پی هم می گه که در طول چهار هفته بعد از ارائه ویندوز ۸، فروش پی سی های ویندوزی نسبت به سال گذشته در همین دوره ۲۱٪ کمتر بوده.راستش منم الان که این ویندوز ۸ جلوم بازه،‌ به نظرم اصلا برای استفاده روزمره روی لپ تاپ کاربردی نمی یاد و اگر داشتمش حتما تنظیمات رو بر می گردوندم به حالت قدیمی ویندوز هفت.

و سورپرایز اوبونتو

ماجرای کانتر و ماجرای صفر شدنش. ماجرای مسابقه سایت و جواب
و البته سایت زد دی نت پنج نکته مهم رو می گه: اوبونتو است و اوبونتوی تلفن نیست / به این زودی ها تلفنش نمی یاد / ولی می شه گرفت و نصب کرد / با اوبونتو برای اندروید یکی نیست / اچ تی ام ال ۵ و بومی می شه برای برنامه نوشت ولی دالویک (جاوای اندروید) رو نداره

احتمالا در ۲۰۱۴ منتظر اولین تلفن ها هستیم و معنی اش برای من اینه که حداقل یکسال دیگه گلکسی اس عالی ام رو دارم بدون اینکه گول سرمایه داری رو بخورم.

این لا یک نیم خبر هم بگم…

اپلیکیشن پوک فیسوک هم اومده. فقط می تونین باهاش دوستاتون رو پک کنین

و یک خبر دیگه اینکه هات چاکلت در لیوان نارنجی خوشمزه‌تر به نظر می رسه

می دونستیم که درک ما از مزه شدیدا وابسته است به درک ما از بو و اگر بوی چیزی رو استشمام نکنیم، مزه‌اش رو هم درست نمی فهمیم ولی این یک تحقیق جدیده که می گه درک ما از مزه به قوه بینایی ما هم وابسته است. توی این بررسی دانشمندها نشون دادن که درک ما از طعم هات چاکلت در یک لیوان نارنجی خیلی بهتر از درک ما از طعم همون نوشیدنی توی یک لیوان سفیده. تحقیق روی ۵۷ نفر انجام شده. این برای گیک ها تحقیق مهمی است چون نوشیدن رو دوست دارن و چی بهتر از اینکه همون نوشیدنی همیشگی‌تون اینبار مزه بهتری بده.

و یک خبر تکان دهنده برای بشریت… [ضربان قلب]
کروزویل در گوگل

جا داره بگیم OMG! عجب ترکیبی.. بزرگترین دارنده اطلاعات در جهان و می شه گفت یکی از پیشرفته ترین کمپانی های تکنولوژی جهان یکی از بزرگترین متفکرین جهان رو استخدام کرده. اگر با کروزویل آشنا نیستین حتما به پادکست مربوط به سینگولاریتی رادیو گیک سر بزنین! شماره یک http://jadi.net/2012/03/radio-geek-001-singularity/. کروزویل یک جورهایی مهمترین شخصیت حال حاضر سینوگلاریتی در دنیا است و هر گیکی باید در موردش تا حدی اطلاعات داشته باشه. این آدم به گوگل اضافه شده و در یک مصاحبه با پیتر دیامندیس (واو! اگر نمی شناسین همینجا پادکست رو قطع کنین! شماره سینگولاریتی رو گوش بدین و برگردین!) چون حتی شلدون کوپر هم می گه [تیکه صدای سینگولارتیکی از شلدون کوپر] … می گفتم.. کروزویل در مصاحبه دو طرفه با دیامندیس گفته که در گوگل منابع بی نهایت (واو.. توی گوگل منابع بی نهایت خیلی ترکیب عجیبی است!) چی می گفتم؟!! آهان.. این متفکر عظیم در گوگل منابع بی نهایت خواهد داشت تا روی هوش مصنوعی کار کنه! زانو بزنین چون اگر زانوهاتون نمی لرزه از این خبر، یا کروزویول رو نشناختین، یا مفهوم منابع بی نهایت توی گوگل رو نمی دونین یا مثل من های نیستین (:

تبلیغ سیتو! فروشگاه سیتو خرید کنین و تا‌آخر دی با ذکر radiogeek در بخش کد تخفیف، بیست درصد از فاکتور شما کم می شه!

و خب ظاهرا اندروید واقعا در حال جلو افتادن از آی او اس است… افراد مختلفی پست هایی می نویسن در این مورد که چرا دارن آی او اس رو کنار می ذارن به نفع اندروید. سه نمونه رو توی شو نوت ها لینک می کنم که سر بزنین. تاکید می کنم که اینها ابزار هستن برای کار. در نهایت هر کس باید اونی رو استفاده کنه که براش مفید تره .. بدون تعصب و بدون پز دادن (:
http://www.24100.net/2013/01/an-iphone-lovers-confession-i-switched-to-the-nexus-4-completely/
http://allthingsd.com/20121229/2012-the-year-i-basically-stopped-using-apples-ios-apps/
http://www.forbes.com/sites/edzitron/2012/12/28/galaxynote2/

پتنت ترول ها و درخواست هزار دلار از استفاده کنندگان اسکنر

پتنت ترول ها که معرف حضور هستن [کمی توضیح]. حالا یک گونه جدیدشون ظهور کرده: پروژه ای به سام project paperless LLC که چندین زیرشرکت داره، ایمیل می زنه به بیزنس های متوسط و ازشون می خواد که به ازاء هر کاربری که توی شرکتشون داکیومنتی رو اسکن می کنه و این داکیومنت به شکل خودکار پی دی اف می شه و به ایمیلشون می ره باید هزار دلار به این شرکت بدن! بله هزار دلار به ازاء هر کارمند! این درخواست اول جدی گرفته نشد ولی وقتی تعداد زیادی شرکت این نامه رو گرفتن مساله کمی مهمتر به نظر رسید و در نهایت وکیل های شرکت بلو ویو ظاهر شدن و توضیح دادن که ادعاشون خیلی جدیه و یک پتنت دارن در این مورد و به نظرشون همه شرکت ها باید لایسنس بگیرن برای استفاده از این تکنولوژی که هزینه اش برای هر کارمند استفاده کننده از تکنولوژی هزار دلاره!

برآورد می شه که تقریبا پنجاه و پنج درصد این مدل حمله های پتنت ترولی به سمت شرکت‌های کوچیک باشه. مطمئنا اگر این شرکت از کسی مثل زیراکس یا کنون شکایت کنه، این شرکت ها وکیل‌های تمام وقت برای مبارزه دارن و بلو ویو به جایی نمی رسه ولی وقتی هدف شرکت های کوچیک باشن، گاهی این شرکت ها ترجیح می دن پول رو بدن و به بیزنس ادامه بدن تا اینکه درگیر پروسه های طولانی دادگاه بشن.

نکته خوب اینه که یکی از شرکت های دریافت کننده bluewave computing بود که تصمیم گرفت به جای دادن پول به سراغ شکایت بره. یک وکیل استخدام کرد و گفت اگر یک میلیون دلار هم هزینه کنه حاضر نیست اون دویست هزار دلار بیخودی رو بده و بالاخره هم بعد از کلی هزینه تو دادگاه برنده شد اما این فقط یک مورده و این سبک مسخره پول درآوردن هنوز هم با پتنت های مهمل دیگه ادامه خواهد داشت و جلوی پیشرفت خیلی از شرکت های کوچیک رو خواهند گرفت. این چیزیه که قوانین واقعا باید به سراغش برن و سعی کنن راه حلی معقول براش پیدا کنن.

استخدام قاتل مجازی برای ترور شخصیت فرزند در بازی کامپیوتری

اعتیاد به بازی های کامپیوتری برای بعضی از علاقمندان یک مشکل جدی به حساب می آید. راه حل های مختلفی هم برای ترک این اعتیاد وجود دارد که برخی از آنها به خوبی عمل می کنند. اما یک پدر چینی راه حل عجیبی برای ترک اعتیاد پسرش به یک بازی کامپیوتری انتخاب کرده است.

این پدر آنقدر از اعتیاد پسرش به یک بازی کامیپوتری ناراحت بوده که یک راه حل منحصر به فرد انتخاب کرده است. او به این نتیجه رسیده که اگر پسرش مرتب در بازی ببازد، بعد از مدتی انگیزه اش را از دست خواهد داد و دیگر سراغ این بازی نخواهد رفت.

بنابراین او سراغ یک بازیکن حرفه ای این بازی رفته (نام بازی اعلام نشده) و او را استخدام نموده تا به عنوان قاتل شخصیت مجازی پسرش فعالیت کند! وظیفه قاتل این بوده که مرتب شخصیت پسرش را در ابتدای بازی بکشد تا او انگیزه اش را از دست بدهد. او بازیکنانی را به عنوان قاتل اسختدام می کرده که حرفه ای تر از پسر خودش بوده اند و Level بالاتری داشته اند.

اما این تلاش پدر در نهایت سبب نشد که پسرش زیائو دست از بازی بکشد. چرا که پسر متوجه کار پدر شده و این تبدیل به انگیزه ای شده تا بیشتر بازی کند و از عهده قاتلان بربیاید!

تلاش این پدر که در نهایت موفقیت آمیز نبود. اما شاید بهتر باشد زیائو واقعا این بازی را ترک کند. چون که با این وضعیت ممکن است پدرش راه حل های خطرناک تری انتخاب کند.

در اعماق

بازم سرتیفیکیت‌های جعلی برای جیمیل؛ اینبار ترک تراست

می دونیم که وضع شرکت‌های صادر کننده سرتیفیکیت‌های اس اس ال خرابه. ما توافق کردیم که برای امنیت به یکسری شرکت اعتماد کنیم و حالا دائم می بینیم که این شرکت‌ها به خاطر منافع مادی یا به خاطر «اشتباهات فنی» دارن به یکسری آدم اجازه می دن بدون اینکه ما متوجه بشیم ارتباطات ما رو زیر نظر بگیرن. اینبار ترک تراست دو تا subordinate certificate برای کسانی صادر کرده که قرار نبوده اینها رو داشته باشن. این نوع سرتیفیکیت به شما اجازه می ده برای دامین‌های دیگه هم سرتیفیکیت صادر کنین و فعلا جیمیل اعلام کرده که با یکی از این‌ها، براش سرتیفیکیت صادر شده. به عبارت دیگه اون کسی که «اشتباهی» این سرتیفیک رو داشته می تونسته در این مدت ایمیل‌های شما رو شنود کنه بدون اینکه شما متوجه بشین. چیز زیادی در این مورد نمی شه گفت جز اینکه اینترت درست شد بر اساس اینکه گردانندگانش مورد اعتماد و شریف باشن و وقتی اونها شریف نباشن، اینترنت امن نیست. نه بحث تکنیکی در کاره نه هیچ چیز دیگه. فقط چند تا شرکت که به خاطر پول… بگذریم. فایرفاکس یا کروم رو آپدیت نگه دارین تا شاید تا حدی از پولدارها و زوردارها در امان باشین.

اینسپشن: ابزاری برای نفوذ به کامپیوترهای لاک شده

اینسپشن ابزار عجیبیه! حتی اگر کامپیوتری دارین که تمام هاردش رمزگذاری شده، و فقط به ساسپند رفته یا لاک شده، شما می تونین از طریق پورت فایروایر (یا اگر نداره با وصل کردن یک کارت فایروایر به یکی از اسلات ها مثلا پی سی ام سی آی ای و بعد استفاده از اون) وارد سیستم بشین. ماجرا هم خیلی ترسناکه! این هک از طریق اینترفیس فایروایر،‌درایورها رو دانلود و نصب می کنه و بعد برنامه ای در حافظه کامپیوتر که هنوز لاک است اجرا می شه که دنبال روتین چک کردن پسورد می گرده و اون رو از کار می ندازه و بعد شما با هر پسوردی می تونین داخل سیستم بشین! روش های قبلی حمله به کامپیوترهای ساسپند شده با هارد کاملا رمزگزاری شده بسیار پیچیده تر بود و حاوی چیزهایی مثل معلق کردن رم در نیتروژن مایع! نفوذپذیری اصلی این حمله اینه که پورت فایروایر به خاطر سرعت خیلی زیاد نیازمند ارتباط مستقیم با رم است و در نتیجه حمله کننده می تونه از همونجا کدش رو وارد کامپیوتر کنه. این اسم فوق العاده هم از فیلمی به همین اسم اومده که توش می شد در خواب ها نفوذ کرد… این برنامه به خواب کامپیوترهای شما حمله می کنه،‌ روتین چک کردن پسورد رو از کار می ندازه و بعد شما با هر پسوردی می تونین وارد کامپیوتر بشین! ووووویوهاهاها! بترسین!

یک خبر کوتاه هم اینجا بگم! اریک اشمیت از گوگل یک سفر اسرارآمیز داره به کره شمالی که لقب قطع ترین کشور از اینترنت رو یدک می کشه!

شاید این دیدار ربط داشته باشه به سخنرانی سال نو رهبر این سیاه چاله اطلاعاتی جهان که توش گفته بود کره شمالی که بهترین کشور جهانه باید وارد یک تغییر رادیکال در حوزه اقتصاد بشه و علم و تکنولوژی رو پیش ببره و همونطور که دانشمندان فضایی شون جهان خارج رو تسخیر کردن، در حوزه علم و تکنولوژی هم باید کره شمالی مرزهای دانش رو عقب برونه و خودش رو به استانداردهای جهانی برسونه».

ماجرای اسپم

گفتن کمی از ماجرا. قبلش صدای حوالی دقیقه دو نریمان و بعد تبلیغ برای رفتن به سراغ سایت نریمان برای بقیه ماجرا.

قتل از طریق اینترنت

یک چیزهایی می فروشه. مثلا اگر از سکس حرف بزنین همه به هیجان می یان یا اگر شروع به ترسوندن آدم ها کنین آدم ها بهتون توجه می کنن. همینه که اینهمه سیاست مدار نون روزشون در می یاد (: حالا هم یک شرکت امنیتی اعلام کرده که با اتصال همه چیز به اینترنت، احتمالا به زودی شاهد قتل‌های اینترنتی خواهیم بود. مثلا دستگاه کنترل قلبی که از راه دور متوقف خواهد شد یا ماشینی که بدون توجه به فرمان مستقیم شما و تحت تاثیر یک کانکشن هک شده شما رو از پل پرت می کنه پایین. بله احتمال اینها هست ولی آیا واقعا اتفاق میافتن؟ یک متخصص جریان (کنستانتین فون هافمن) می گه نه! اون می گه که درسته که امکانش هست تروریست ها آب شهر رو آلوده کنن و درسته که امکانش هست که یکی به بچه شما سیب مسموم تعارف کنه ولی در عمل هیچ وقت این اتفاق نیافتاده و این جریان فقط بهانه سیاست مدارها و روزنامه ها برای پول و زور بیشتره. اون در یک حرکت جالب گفته اگر شرکت مدعی واقعا معتقده که در طول سال ۲۰۱۳ یک مورد قتل از طریق اینترنت اتفاق خواهد افتاد، ده به یک شرط ببنده . نظر شما چیه؟ (: من که کمی می ترسم راستش (: این ترس بعضی گونه های موجود زنده رو فلج می کنه و دیگه نه می جنگن نه فرار می کنن (:

و آخرین خبر هم طرح کنگره آمریکا برای آرشیو دیجیتال همه اسمس ها

آمریکای شیطان بزرگ یک طرح داره که توش اگر نماینده های مردم رای مساعد بدن،‌ همه اسمس هایی که مردم به همدیگه می دن به مدت دو سال ذخیره می شه تا پلیس و بقیه بتونن ازش برای دستگیری دزدها و قاتل ها و متجاوزین به ناموس و غیره استفاده کنن (حداقل این دلیلی است که همیشه به مردم گفته می شه برای شنود و زیر نظر گرفتن و حیت شکنجه و غیره).

خب اونها حق دارن علیه این اعتراض کنن و دارن می کنن. قبلا هم اونها چنین طرح هایی داشتن ولی رد شده چون قضات اینو خلاف حق پرایوسی شناختن. طبق قانون آمریکا، دولت حق نداره همه رو شنود کنه تا موارد جرم رو پیدا کنه بلکه فقط حق داره مجرمین رو زیر نظر بگیره (که البته این جریان بارها و بارها وقتی لازم داشتن دور زده شده – به بهانه امنیت عمومی و مهملات دیگه). بحث های فنی دیگه ای هم مطرحه مثلا اینکه با پیام های اصولا رمزگزاری شده چیکار می کنن (مثلا مسنجر بلک بری) یا … حالا اینو بیخیال.. چه کاریه ناراحت بشیم. حتی اگر خواستن می تونن تو همه کافی شاپ ها هم دوربین بذارن و همه کافی شاپ دارها موظف باشن هفته به هفته همه فیلم ها رو ببرن تحویل پلیس بدن … به ما چه که حسودی می کنیم.. خب اونها هم امنیت ملی بخوان مگه بده بیخیال… (: تولد توروالدز عزیزه‌ (: بخون اندی که بیایم وسط!

[اندی تولد مبارک]

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

و حالا که تبریک ها و تقبیح ها است بدون شیپور نظر آدینا رو می خونیم:
حتما می‌دونی که گوگل فرآیند ورود دو مرحله‌ای رو برای جی‌میل فعال کرده. که بعد از وارد کرن رمز عبور، باید یه عدد رو که برات اس‌ام‌اس می کنه یا زنگ می‌زنه وارد کنی تا بتونی وارد جی‌میلت بشی.
نکته‌اش این‌جاست که اگر موقع این کار زبان مرورگرت فارسی باشه، اون خانمی که تماس می‌گیره و شماره فعال‌سازی رو اعلام می‌کنه به زبان فارسی مرتب و منظم (به مراتب بهتر از تلفن گویاهای بانک‌های خودمون یا مخابرات) می‌گه. و اس‌ام‌اس هم به زبان فارسی ارسال می‌شه.
ایول داره این گوگل.

و یک تقبیح مفصل داریم به دیکتاتور دوست و همسایه لوکاشنکو که از ۱۹۹۴ که به اصطلاحا ریاست جمهوری رسید تا امروز نه فقط کنار نرفته که توی همه انتخاباتی که برگزار کرده و شمرده، گفته که بیشتر از نود درصد مردم بهش رای دادن. این مرد جذاب اخیرا به وزیر امور خارجه آلمان که گی است گفته «دیکتاتور بودن که از از گی بودن بهتره!» (((: این دوستمون در تظاهرات سال ۲۰۱۱ مردم اعتراض کننده به وضع بد اقتصادی رو دستگیر کرد و به پونزده روز زندان (اونجاها زیاد حساب می شه) . جرم؟ دست زدن! گفت که کف زدن در یک تجمع یک حرکت سیاسی است و جرم! کف زدن در مراسم رسمی بلاروس ممنوعه (((: و نکته ای که این هفته ماجرا رو عمده کرد اینه که در دستگیری های اخیر به جرم کف زدن، اقای کنستانتین کاپلین هم دستگیر شده و پلیس هم شهادت داده که مشغول دست زدن بودن.. مشکل؟ آقای کنستانتین کاپلین فقط یک دست داره (: و فکر می کنین قاضی در چنین کشوری به حرف پلیس گوش بده یا حرف مرد یک دست؟ آقای کاپلین در دادگاه محکوم شد و به زندان رفت… به افتخار کوکاشنکو: [صدای کف زدن]

و تبریک می گیم به اون تیم فوتبال ایتالیایی که وقتی طرفدارهای تیم مقابل علیه بازیکن سیاه پوستشون شعارهای نژادپرستانه دادن کلا زمین رو ترک کرد و تقبیح می کنیم بنزینی که توی هواست رو و تقبیح می کنیم یورو و دلار رو که می رن بالا و تقبیح می کنیم سرعت اینترنت رو…و تقبیح می کنیم اوبونتوی جاسوس رو… نه نه نه… می ریم بخش آخر که ایریکس از وبلاگ ذهن آزاد freemind.ir برامون کامل و دقیق بگه ماجراش چی بوده و امیدی هست یا نه (:

بخش آخر

با ایریکس هستیم و توضیحات مفصلش در مورد ادعای ویروس بودن اوبونتو (:

نامه ها

مارال:
جادی عزیز، من امروز متوجه شدم که تا حالا اشتباه بزرگی مرتکب شدم که نوشته‌ها رو می‌خوندم، به جای اینکه گوش کنم. عالی بود.
و می‌خواستم به عنوان یه زن تشکر کنم ازت به خاطر صداقتت، وقتی که در مورد خشونت در مورد زنان حرف زدی. من عقیده ندارم که همه‌ی مردها بدن یا هر چی، ولی این پذیرش مسئولیت در قبال یک مسأله‌ی اجتماعی اولین قدم در راه حذف شدن اونه. منظورم اینه که تو هم مثل خیلی از مردهای دیگه می‌تونستی راحت بگی «البته من که جز اون دسته مردها نیستم» و همین‌طوری پیش میره که آخرش آدم نمی‌فهمه که این مردهای خشن از کجا میان؟؟؟!!! چون این یه جمله‌ی دررو هست برای همه‌ی مردهایی که خشونت به خرج میدن.

و همین‌طور هم متشکرم که ابعاد واقعی خشونت رو نشون دادی، چون خیلی‌ها خشونت رو همون‌جوری که گفتی فقط کتک زدن می‌دونن،‌ ولی فکر می‌کنم که از هر زن یا دختری که بپرسی، از همون نگاه از همه چیز بیشتر می‌ترسه. و اون لحظه‌ای که داشتی درباره‌ی این موضوع حرف می‌زدی،‌ با اینکه قبلش متن رو خونده بودم،‌ دلم لرزید و کلی خاطره‌ی بد جلوی چشمم اومد…
بازم ممنون


دوست خوبم shevina هم در یک ایمیل رکوردگیر ۱۲۰۰ کلمه ای یکسری چیز گفته خلاصه اش رو براتون می گم. حرفش در مورد سیاست زدگی همه چیز توی کشوره و اینکه یکسری آدم کارنابلد کل سیستم رو دست خودشون گرفتن و نمی ذارن کسانی که چیز بیشتری بلدن بیان توی بازی. از یک برنامه توی یکشنبه ۱۹ آذر ۹۱ در سالن همایشهای بین المللی هتل المپیک تهران مثال می زنه که جلسه دوم همایش بین المللی صنعت احداث با حضور مهندسان ودانشجویان وشرکتهای پیمانکار بزرگ بخش خصوصی بوده. توش بعد از اینکه همه سیاسی ها توضیح می دن که چقدر عالین، پروفسور گونتر پائولی یکساعت سخنرانی می کنه. این آقای پائولی اقتصادی به اسم اقتصاد آبی رو معرفی کردن و توی یکی از مثالاشون طرحی از یک خانه نشون دادن که بسیار باصرفه و پاک و خود انرژی ساز بود وگفتن من این طرحو نشون دادم و هیچ ایرادی نداره شما آنرا کپی کنید وتوسعه بدید همه نیش خند زدند– ایشون متوجه شدن و گفتن این طرح پتنت نداره و اپن سورسه– معلوم بود کسی حتی به گوششم نخورده بود— ادامه داد که شما میتونید بدون هیچ محدودیتی ازش استفاده کنید و کپی رایت نیست این طرح کپی لفت هستش کپی کنید –همه زدن زیر خنده فک کردن که ای بابا چه شوخی جالبی (هرچند کپی لفت نوعی طنزه برای کپی رایت به صورت اعتراض) میخندیدن که هی وای چه شوخی جالبیه کپی لفت ایشون فهمید و با لبخند رد شدن و موضوع ادامه دادند.

بله مسولای ما حتی نمیدونن اپن سورس چیه پتنت چیه حتی کپی لفت چیه و بطبع چه میدونن اجتماع محوریه این فلسفه ها چیه و فوایدشون چیه اما تا دلت بخواد ما شرکت انحصاری داریم که شنیدید مثلا شرکت فلانی نماینده انحصاری فلان شرکت خارجی

حرف شوینا اینه که باید این مفاهیم (مثلا آزادی نرم افزار یا گنو و …)‌ توی دنیای غیرکامپیوتری هم شناخته بشن که خب وظیفه من و شما است (:

و dotamim (دو تا میم) هم برامون یک اسکرین شات فرستاده از شرلوک هلمز جدید که زیرنویس فارسی عبارت «geek interpreter» توش ترجمه شده «مفسر خل و چل ها» (: هاها… بازم از اون شماره قدیمی غول بازار مکاره که سر مرغ ها رو می کنه و این چیزها بهتره ولی خب ما خل و چل نیستیم! ممنون دات میم جان. همچنین دات میم پیشنهاد داده یک بخش فرهنگی هنری هم داشته باشیم برای معرفی فیلم‌های گیکی و غیره که ایده خوبیه و شاید راهش بندازیم (:

موسیقی

این هفته احتمالا چون توی رادیو تبلیغ کردم که موسیقی بفرستین موسیقی بارون شدیم! با تشکر از علیرضا که آهنگ برن ایت داون گروه لینکین پارک رو سفارش کرده بود آیدین که آهنگ گروه کان-نال (دریم واکر) رو یپشنهاد کرده به اسم همه چیز تغییر می کنه.. ولی رادیو ساز دهنی به آدرس http://radiosazdahani.wordpress.com/ شخصا یک فایل درست کرده بود و فرستاده بود که من ازش اجازه گرفتم تو رادیو پخشش کنم و موافقت کرد. به رادیوش سر بزنین که بسیار خوبه و به این هم گوش بدین. در مورد فیلم مورد علاقه من (اسکول آو راک) صحبت می کنه.. یک نوازنده راک که به شکل اتفاقی معلم یک مدرسه بچه مثبت ها می شه و باهاش موسیقی کار می کنه و یک بند راک راه می ندازه. گوش بدین به پادکست کوتاه رادیو ساز دهنی و سر بزنین به سایتش اگر دوست دارین با خواننده های مشهور دنیا، آشنا بشین: http://radiosazdahani.wordpress.com/

Screenshot from 2013-01-08 11:37:45

رادیو گیک شماره ۲۰ – تا قبر آ آ آ آ

مهمون ویژه این شماره: ۱پزشک مشهور به علیرضا مجیدی.

رادیویی برای کسانی که تکنولوژی براشون فقط تلاش دائمی برای خوندن و حفظ اینکه فلان مدل فلان چیز فرقش با فلان مدل بهمان چیز چیه و تو بازار چنده و شایعه اینکه قراره کی مدل فلانترش بیاد نیست و ترجیح می‌دن یک پله عمیق تر بشن و تو تقاطع تکنولوژی و جامعه، دغدغه‌های انسانی‌شون رو مطرح کنن. رادیو گیک برای گیک های سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_020_ta_ghabr_a_a_a_a.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید یا به احترام آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

کمپین ضایع مایکروسافت علیه اندروید

مایکروسافت شرکت بدی نیست ولی گاهی طرح‌های عجیب داره.. یکبار در یک ایده مسخره مراسم ترحیم آیفون رو برگزار کرد و حالا یک کمپین به اسم DroidRage! ایده محوری این کمپین این بود که آدم‌ها ناراحتی‌هاشون از اندروید رو توییت کنن و تگ دروید ریج بهش بزن. اما عملا این باعث یک مجموعه خیلی بامزه و خلاق از شوخی‌های مختلف شد. توییت اصلی از طرف اکانت رسمی «ویندوز فون‌» بود که از مردم می‌خواست تجربیات بدشون از اندروید رو با تگ دروید ریج بنویسن ولی جواب‌ها چیزهایی مثل این بودن:

سیف: من سعی کردم یک نکسوس چهار بخرم ولی این تلفن اینقدر طرفدار داره که دستم بهش نرسید. آرزو دارم کاش اونم مثل تلفن‌های ویندوز تو بازار باد کرده بود تا یکی می خریدم.

محمد تراکی‌ای: من یکبار خواستم یک بدافزار برای ویندوز فون بنویسم ولی بعد دیدم چه فایده داره وقتی خودش اینقدر بدبختی داره؟

فورتی‌ سون: کدوم دروید ریج ؟ من الان سه ساله اندروید دارم و راضی بودم و کسی رو هم نمی‌شناسم با بدافزار مشکلی داشته باشه. این که ویندوز نیست!

و البته اکانت رسمی اندروید سنترال هم دو تا توییت بامزه کرده:

ببخشید که چند لحظه نبودیم. برگشتیم! باید ویندوز رو ریبوت می کردیم!

اوه… می‌بخشید. یک میلیون دستگاه دیگه رو رجیستر کردیم… ببخشید ویندوز فون.

شکی نیست که توی اندروید بد افزار هم هست و عقل نصب کننده است که تصمیم می‌گیره چی نصب کنه ولی این کمپین ویندوز واقعا کمپین خزی بوده. بر خلاف اون یکی کمپینش که در مورد آی ای جدید است و تمرکز داره روی اینکه «ما می دونیم که آی ای بد بوده ولی حالا از اول نوشتیمش و خوب شده». پیشنهاد می‌کنم به سایت http://thebrowseryoulovetohate.com/ برین و نگاهی به تبلیغات خوب مایکروسافت هم بندازین. کلا تمرکزشون روی اینه که همه کسانی که قبلا می گفتن آی ای مزخرفه و چرنده و فقط به درد دانلود کردن فایرفاکس می خوره،‌ با دیدن آی ای جدید قبول می کنن که بسیار بهتر شده.

مشکل امنیتی توی برنامه اینستاگرام برای آی او اس
طرفدارهای اپل همیشه یکی از دفاعیاتشون در مورد سیستم بسته و محدود کننده اپل اینه که این قفس طلایی باعث امنیت کسی می شه که توی قفس انداخته شده. این بحث در مقایسه با جنگلی مثل اندروید که شما حق دارین با تلفنتون هر کاری بکنین درسته و دقیقا بحث اینه که شما می خواین توی یک خونه حبس بشین و با صرفنظر از آزادیتون، از خطر تصادف با ماشین و در امان بمونین یا می خواین پا به جنگل اسفالت بذارین و امنیتتون رو وابسه به تصمیم‌های عقلانی‌تون بکنین.

اما حالا کمی معادله عوض شده چون حفره امنیتی جدید اپلیکیشن اینستاگرام نشون می ده که قفس طلایی ظاهرا یک سوراخ‌هایی هم داره. این حفره به حمله کننده اجازه می‌ده کنترل کامل اکانت شما رو در دستش بگیره و احمقانه‌ترین حفره امنیتی جهانه: اطلاعات اکانت شما و همینطور کوکی لاگین شما بدون هیچ رمزگذاری برای سرورهای اینستاگرام فرستاده می‌شه و این یعنی هر آماتوری می‌تونه با نگاه کردن به اون با شناسه شما وارد سایت بشه.

مثل بسیاری موارد دیگه، کسی که مشکل رو کشف کرده سعی کرده به اینستاگرام نشونش بده ولی در یک ماه گذشته که کسی به حرفش گوش نکرده.

نوکیا و فروش دفترهای مرکزی برای به دست آوردن کمی پول

نوکیا با رهبری آقای الوپ که از مایکروسافت اومده ظاهرا وضعش خیلی خرابه. در جدیدترین حرکت برای بالا بردن سطح پول توی شرکت، نوکیا تصمیم گرفته دفتر مرکزی اش توی شهر اسپو فنلاند (که رسما یک شهر است فقط برای نوکیا) رو بفروشه! اونم فقط به ۱۷۰ میلیون یورو و بعد با بخشی از این پول همون ساختمون‌ها رو رهن کنه تا کمی پول به دست بیاره! این شرکت از سال ۱۹۹۷ توی این دفتر فلز و شیشه بوده که بهش نوکیا هاوس می‌گن و حالا به خاطر مشکلات مالی و تلاش برای کم کردن هزینه‌ها، این هنر رو زده. نوکیا که در شش فصل گذشته (دقیقا از وقتی اعلام کرده به ویندوز فون سوییچ می کنه) دائما ضرر داده، علاوه بر این تصمیم گفته که ۱۰هزار شغل رو حذف می کنه و داره تلاش می کنه که تا آخر ۲۰۱۳، ۱.۶ بیلیون یورو صرفه جویی کنه. همزمان شرکت نوکیا زیمنس که ترکیب بخشی از نوکیا و بخشی از زیمنسه هم اعلام کرده از طریق فروختن بخش‌های مختلفش به شرکت های دیگه (از جمله فروختن بخش اپتیک به یک شرکت آمریکایی)‌ داره تلاش می کنه هزینه‌هاش رو پایین بیاره تا شاید به سود دهی برسه. وضع نوکیا خرابه رفقا…

مارس وان و بیشتر از هزار داوطلب برای ماموریت مرگ مریخ

مارس وان یک پروژه خصوصی است که حالا در هلند به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی (واقعی! نه مثل چیزهای غیرانتفاعی که در سرزمین پر از دروغ ما، تمام هدفشون سوده) ثبت شده که هدفش بسیار ساده است: رسوندن انسان به کره مریخ! هیجان انگیزه ولی توجه کنین که هدف «رسوندن» است نه برگردوندن! من تخصص هوافضا و غیره ندارم ولی شکی ندارم که اینکه یک چیزی بسازیم که از اینجا پرتش کنیم به سمت مریخ و برسه به نزدیک مریخ و یک کپسول ازش جدا بشه و یک نفر رو در مریخ پیاده کنه بسیار بسیار بسیار ساده تر از اینه که ازش بخوایم تو مدار مریخ یا سطح مریخ منتظر بمونه، مسافرش رو سوار کنه و بعد برگرده زمین. این دو تا اصلا قابل مقایسه با هم نیستن.

پروژه مارس وان، یک پروژه یک طرفه از زمین به سمت مریخ است و حالا بیشتر از هزار نفر داوطلب شدن که فضانورد این پروژه باشن. در نیمه اول ۲۰۱۳، از بین داوطلب‌ها کسانی که قراره به مریخ بره انتخاب می‌شن. برنامه بلندپروازانه اینه که در ۲۰۲۳ (فقط یازده سال دیگه!) چهار نفر اول به مریخ فرستاده بشن و بعد چهار نفر دیگه هر دو سال یکبار به اونها بپوندن! به قول خارجی‌ها .. هولی شت!

لپ تاپ قدرتمند و لینوکسی دل

دل دوباره یک لپ تاپ خوب با اوبونتو داده. اونها مدتی قبل خبر از پروژه ای به اسم اسپوتنیک داده بودن که توش قرار بود سری‌های اولترابوک محبوب XPS13 رو با لینوکس بدن و حالا که اجرای آزمایشی اون موفق پیش رفته اعلام کردن که اون رو همگانی می کنن: لپ تاپ دل ایکس پی اس ۱۳ دولوپر ادیشن. این لپ تاپ ظریف و زیبا، اینتل i7 یا i5 داره، ۸ گیگ رم و ۲۵۶ گیگ اس اس دی ساتا ۳. قیمت برای دلار ۳۰۰۰ تومنی و حقوق سیصد دلاری بالاست : ۱۵۴۹ دلار. لپ تاپ با اوبونتوی ۱۲.۰۴ ال تی اس داده می‌شه و کنونیکال تلاش کرده تا این نسخه رو کاملا با این سخت افزار سازگار کنه و یک ppa مستقل هم هست که درایورهای صد در صد سازگار با این لپ تاپ توش قرار گرفتن.

در اعماق

نفس‌هاتون در سینه حبس کنین: زیرو دی برای اس اس اچ تک‌تیا

مقاله پر هیجانی در اینترنت می‌چرخه با این عنوان هوشمندانه که «ترینیتی با زیرو دی اس اس اچ کینگ کوپ چه می کرد؟» مقاله به ساکنین ماتریس هشدار می ده که اگر از اس اس اچ تک تیا استفاده می کنن باید بدونن که هکری به اسم کینگ کوپ (که حدس زده می شه اسمش اقای توماس اندرسون باشه) یک زیرو دی معرفی کرده که توش هر یوزر ریموتی می تونه با فرستادن یک ریکوئست USERAUTH CHANGE قبل از پسوردش، دسترسی روت بگیره. تک تیکا هنوز پچی نداده و فقط در سایتش یعنی ssh.com یک راه حل موقت ارائه کرده.

در چین هستین؟ لپ تاپتون رو تنها نذارین

رفتین چین ؟ تاجر هستین؟ تو هتل از کارهای تجاری با لپ تاپ خسته شدین و هوس سر زدن به بار می کنین؟ لپ تاپ روی میزه و شما در رو قفل می کنین و می رین بار؟ خب اشتباه می کنین! درسته که نیم ساعت دیگه که بر می گردین همه چیز ظاهرا عین قبله و به کار ادامه می دین و روزهای بعدی هم خوش و خرم به کارهای تجاریتون می‌رسین ولی واقعیت اینه که شما که توی بار داشتین بییییییییببببببببببببببببب یک کارمند هتل اومده تو، محتویات لپ تاپ شما رو چک کرده و بعد یک جاسوس افزار روش نصب کرده و شما هم هیچ چیزی نفهمیدین. نتیجه؟ حالا چین به تمام اطلاعات تجاری شما، مشخصات مخصولاتتون، قیمت‌هایی که به مشتری‌ها دادین، ارتباطاتتون ، ایمیل‌هاتون و حتی اگر خوش شانس باشه به اطلاعات دولتی‌تون دسترسی داره. حتی اگر هدف بزرگتری باشین ممکنه بعدا که به کشورتون بر می گردین بد افزار رو توی کل شرکت هم پخش کنین و تا ماه‌ها یا سال‌ها کل اطلاعات محرمانه تجاری‌تون رو دو دستی تقدیم دوست و برادر کمونیستتون بکنین. حداقل این ادعایی است که مجله اینفوورد با اشاره به گفته‌های جری ایروین می کنه که عضو پارتنرشیپ امنیت ملی سایبری آمریکاست. اون می گه این اتفاقات در هر کشوری ممکنه بیافته ولی فرقش در چین و روسیه و کشورهای مشابه اینه که توی این کشورها احتمال داره دولت هم از این شکل از دزدی حمایت کنه. ای شایعه سازهای دروغگو! (:

اتاق های عمومی یاهو مسنجر بسته می شه

خبر کوتاه بود و دلشکن: اتاق های عمومی یاهو مسنجر بسته می شن. یاهو مسنجر برای منحرف‌های قدیمی‌ اینترنت و بعضی از منحرف‌های فعلی آشناست: یکسری اتاق که توش ایرانی‌های عزیز تلاش می کنن به غرایزشون پاسخ بدن.. دقیقا هم کسانی که نمی دونن تو اینترنت یکسری منتظر نیستن که با وقیح‌ترین مسیج‌ها، باهاشون دوست بشن. یاهو اعلام کرده این اتاق‌ها رو می‌بنده و احتمالا تنها کسانی که اصولا می‌دونستن که این اتاق‌ها هنوز هم وجود دارن جامعه‌شناس‌های سایبری بودن و یکسری سرگردان (: احتمال داده می شه که دلیل بستن این اتاق‌ها شهرت بدشون باشه که باعث می‌شد خریدار احتمالی مسنجر یاهو (شاید ام اس ان) تو سر مال بزنه! خلاصه اسکرین‌شات‌ها رو بگیرین و مکالمات رو برای تاریخچه اینترنت ایران سیو کنین چون اتاق‌ها از جمعه هفته بعد – چهاردهم دسامبر – به تاریخ می پیوندن.

قاطرهای پول – اینبار تبلیغ رسمی برای قاطرهای آگاه از کارشون

قاطر پول یا money mule یک اصطلاح در دنیای دیجیتاله. اینها کسایی هستن که پول رو جابجا می کنن. البته الزاما هم دیجیتال نیست. فرض کنین شما کلی پول دارین که می خواین وارد آمریکا کنین.. چیکار می کنین؟ تقسیمش می کنین بین یکسری آدم .. اونها از مرز ردش می کنن و توی آمریکا به شما تحویلش می دن. اینجوری پلیس حساس نمی شه، اگر هم یکی گیر بیافته فقط بخشی از پول از دست رفته.. به اینها می گن قاطرهای پول. در دنیای دیجیتال، قاطر پول کسیه که پول رو از کشورش منتقل می کنه به یک کشور دیگه. فرض کنین من با هر شکلی از دزدی، یک میلیون دلار در آمریکا به دست آوردم. این پول لازمه برسه به من که توی مثلا نیجریه یک حساب دارم. اگر خودم پول رو بریزم حتما بلاک می شه و هویت من هم معلوم. پس یک تبلیغ «کار در خانه» می زنم که در ساده ترین حالت می گه «کار شما اینه که هزار دلار به حسابتون می ریزم، بعد شما نهصد و نود دلارش رو به یک حساب که من می گم منتقل می کنین و ده دلار برای خودتون نگه می دارین». کافیه هزار نفر این کار رو با هیجان قبول کنن و توی کمتر از پنج دقیقه، ده دلار کاسب بشن و منم با دادن ده هزار دلار از پولم، نهصد و نود هزار تاش رو بدون دردسر منتقل کنم به کشورم.

حالا این هفته اتفاق جالب این بود که یک شرکت روسی، تبلیغی توی فروم‌های هک زده بود که ارتشی داره از آمریکایی‌هایی که آگاهانه دارن این کار رو می کنن – به عنوان شغل و به بقیه هکرها گفته بود هر کس می خواد پولش رو منتقل کنه، کافیه از این آدم ها استفاده کنه. این آدم ها می دونن دارن چیکار می کنن پس به خاطر مشکوک شدن به شما پیش پلیس نمی رن و کارشون هم به معنی کلی غیرقانونی نیست و پلیس به سختی می تونه جلوشون رو بگیره. تا حالا در دنیای هکرها این شغل معمولا مربوط بوده به دانشجوهای خارجی یا کارگران موقت خارجی که توی آمریکا هستن و این اولین باره که به شکل رسمی یک گروه اعلام کرده ارتشی از قاطرهای پول داره که می تونه اونها رو اجاره بده. قابل توجهه که اصطلاح قاطر پول در ویکپیدیا فقط به سه زبون موجوده: انگلیسی، فنلاندی و فارسی (: احتمالا هموطنان به موضوع علاقمند هستن (:

تبریک ها و تقبیح ها

تبریک می گیم به نسرین ستوده زن ستودنی ایران و تسلیتی بزرگ به همه هموطنانی که در آتشسوزی و زلزله می میرن و تسلیتی به بت سازها که دکونشون پر رونقه ولی پر از دروغ. تسلیت به دولت چین که در ماه گذشته صد نفر تبتی مجبور شدن خودشون رو آتیش بزنن تا شاید جهان دردشون رو ببینه . جا داره به طرفداران کاست هم تسلیت بگیم! سونی در یک خبر جالب اعلام کرد که دیگه کاست پلیر نمی سازه. به عبارت دیگه سونی تا همین الان داشت کاست پلیر می‌ساخت و یکسری می خریدن (: و البته تبریکی هم می گیم به دانشجوهایی که زنده هستن حتی اگر هر سال روزشون به خاطر آلودگی هوا تعطیل باشه. به افتخارشون به افتخار اون دو دانشجوی توده ای و اون یک دانشجوی حزب ملی که در اعتراض به دیدار نیکسون و رابطه با بریتانیا چهار ماه بعد از کودتای ننگین بیست و هشت مرداد علیه دولت ملی مصدق، در دانشگاه کشته شدن. به افتخارشون سه دقیقه سرود روز دانشجو رو گوش می دیم:

بخش آخر

توی بخش آخر یک مهمون عالی داریم (: یکی از مشهورترین و بهترین وبلاگنویس‌های ایران. یک پزشک! مشهور به علیرضا مجیدی – یا برعکس! – در مورد متا دیتا و دستگیری مک آفی برامون توضیحات مفیدی می ده. توضیح لازم اینه که این مطلب چند روز قبل ضبط شده و این روزها ماجرا کمی پیشتر هم رفته. مک آفی الان دستگیر شده و احتمالا با ۶۸ سال سن، حین بازداشت سکته کرده و به بیمارستان برده شده و بعد از ترخیص به کشورش برگردونده می شه تا در ارتباط با قتل همسایه‌اش، محاکمه بشه. من که می گم ادعای تغییر متادیتا الکی بوده و واقعا آقای آنتی ویروس، سوتی داده… به هرحال.. گوش می دیم به علیرضا مجیدی و توضیحات عالیش که به درد مشق‌های ما هم می خوره.

نامه ها

موسیقی

آهنگ hey you از پینک فلوید به پیشنهاد شنونده خوبمون صابر (: شما هم نظرات و آهنگ هاتون رو برای jadijadi@gmail.com بفرستین و شاد و خرم زندگی کنین (:

رادیو گیک شماره ۱۹ – شما امنیت ندارید

شماره نوزدهم – شماره ای پر از رمز و راز و تقریبا همه خبرها مربوط به امنیت. از رازهای جنگ جهانی و فراماسونری قرن هجده تا زیر نظر گرفتن دانش آموزها و زنان عربستان. با رادیو گیک باشیم چون می خوایم به همه نیوزلندی ها اینترنت پر سرعت رایگان بدیم.

رادیویی برای کسانی که تکنولوژی براشون فقط تلاش دائمی برای خوندن و حفظ اینکه فلان مدل فلان چیز فرقش با فلان مدل بهمان چیز چیه و تو بازار چنده و شایعه اینکه قراره کی مدل فلانترش بیاد نیست و ترجیح می‌دن یک پله عمیق تر بشن و تو تقاطع تکنولوژی و جامعه، دغدغه‌های انسانی‌شون رو مطرح کنن. رادیو گیک برای گیک های سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_019_you-are-not-safe.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید یا به احترام آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

شکستن رمز قرن هجدهم و افشای رازهای فراماسونری و اندیشه آزاد

نواه شاخمن مطلب جالبی رو برای وایرد نوشته در مورد شکستن یک رمز ۲۵۰ ساله. این مجموعه نوشته‌های رمزی که به اسم Copiale شناخته می‌شن تقریبا ۷۵۰۰۰ علامت رمزی هستن که روی ۱۰۵ برگ کاغذ نوشته شدن و تخمین زده می شه بین سال‌های ۱۷۶۰ تا ۱۷۸۰ نوشته شده باشن. اولین بار در دهه ۱۹۷۰ آکادمی علوم آلمان روی این رمز کار کرد ولی به نتیجه مهمی نرسید و حالا با همکاری دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و کامپیوترهاشون، این رمز که از یک سیستم پیچیده جایگزاری متون آلمانی ایجاد شده بود شکسته شده.

در فرن هجدم چند صد هزار اروپایی عضو انجمن‌های مخفی و اخوت بودن و حدس زده می‌شد این متن یا مربوط به یک سیستم جاسوسی اندیشه آزاد باشه یا توسط گروهی از اعضای انجمن نوشته باشه تا بشه افکار آزاد رو بعد از سرکوب کلیسا حفظ کرد. دلیل وجودی اکثر اینها این بود که کلیسا ازاداندیشی رو محکوم می کرد و مثلا پاپ کلمنت سوم اعلام کرده که هیچ کاتولیکی اجازه نداره عضو انجمن‌های ماسون بشه و تبلیغ می‌شد که انجمن‌ها همجنسگرا هستن یا شیطان رو می‌پرستن.

متن رمزگشایی شده به یک سازمان تندروتر تعلق داشته که علاوه بر ضدیت با کلیسا،‌ تبلیغ می‌کرده که شیطان سه سر باید کشته بشه. شیطانی که انسان رو از آزادی‌های طبیعی‌اش محروم کرده. این نوشته تقریبا سی سال قبل از اعلامیه استقلال آمریکا نوشته شده و احتمالا بر اون زمان یک شورش انقلابی عمده به حساب می‌اومده.

ولی کسی نتونسته کد کبوتر نامه بر جنگ جهانی دوم رو بشکنه

روز جمعه سرویس اطلاعاتی بریتانیا اعلام کرد که احتمالا کسی نخواهد تونست کدی که به پای یک کبوتر نامه‌بر که هفتاد ساله توی بخاری یک خونه مرده رو بشکنه.

کبوتر توسط یک مرد در یک شهر جنوبی انگلیس پید شده که داشت شومینه خونه‌اش رو تعمیر می‌کرد. رمز مجموعه‌ای از ۲۷ گروه پنج حرفی است که به پای یک کبوتر بسته شده بوده و فعلا که رمزشکن‌های بریتانیا نتونستن بازش کنن. سخنگوی سازمان اطلاعات اعلام کرده که بدون داشتن کتابچه کشف رمز و دسترسی به جزییات رمزنگاری، شکستن این رمز غیرممکن خواهد بود. رمز از طرف Sjt W Stot به X02 فرستاده شده و علیرغم اینکه دفترچه‌های رمز باید تا الان نابود شده باشد، دفتر مرکزی ارتباطات دولتی انگلستان امیدواره کشوری یا فردی پا پیش بذاره و اگر با این دو نشونه می‌تونه بگه رمز چی بوده و نسخه‌ای از کتابچه رو هنوز داره، در رمزگشایی این پیام کمک کنه. دفتر مرکزی ارتباطات دولتی که اصلی‌ترین شکستن رمزها در انگلستانه، اعلام کرده که این ناتوانی در باز کردن رمز ادای احترامی است به دانشمندان رمزنگاری که در فشار زمان جنگ، رمزی رو ساختن که برای اون موقع و الان غیرقابل شکستن بوده و هست.

در زمان جنگ دوم کبوترها به کرات برای رسوندن پیام به انگلستان از اروپای مرکزی مورد استفاده بودن چون هم سرعت پروازی برابر ۸۰ کیلومتر بر ساعت داشتن و هم می‌تونستن هزار کیلومتر مسافرت کنن اما خطر اصلی که اونها رو تهدید می‌کرد بازهای گرسنه و سربازهای حوصله سررفته‌ای بودن که هدفشون می‌گرفتن.

توضیح در مورد کد بوک و اینکه چرا شکستنش اینقدر سخته و مثال شایعه الودگی آب در یک شهر برای مطمئن شدن از اینکه اون عبارت یعنی همین شهر.

اگر یونانی هستین احتمالا یکی الان هویتتون رو دزدیده

شما که نیستین ولی من یک دوست یونانی دارم که احتمالا الان هویتش دزدیده شده. ماجرا اینه که یک هکر اطلاعات فردی نه میلیون نفر شهروند یونان رو دزدیده در حالی که کل شهروندان ثبت شده در بانک‌های اطلاعاتی یونان، نه و نه دهم میلیون نفر تخمین زده می‌شن. این هکر احتمالا اطلاعات رو از یک کامپیوتر دولتی برداشته و حالا توسط دولت دستگیر شده. برنامه نویس ۳۵ ساله تلاش می‌کرده اطلاعات حاوی شماره شناسایی، آدرس، شماره مالیاتی و شماره پلاک خودروی نه میلیون نفر رو به فروش برسونه که به دام پلیس افاده. پلیس می گه این احتمال وجود دارد که این فایل پیش از اینهم به افراد دیگه فروخته شده باشه.

شکست باربی در چین

احتمالا اکثر شما یادتون نمی یاد ولی من که بچه بودم جنس ژاپنی به معنی جنس داغون بود. آلمانی و آمریکایی و اینها خوب بودن ولی وقتی یک چیزی ژاپنی بود یعنی «ترانزیستوری» بود و این یعنی داغون بود و یک چیز ارزون بود که چند وقتی کار می کرد و بعد خراب می شد و قابل تعمیر هم نبود. بعله تعجب کنین ولی شما هم چند سال دیگه به جوون ها در مورد چین همین‌ها رو خواهید گفت که یک چیز چینی یعنی داغون بود و یک آدم چینی یعنی فقیر بود. حالا وضع در حال عوض شدنه. چین داره به یک کشور سرمایه‌داری تبدیل می‌شه و مردمش دارن پولدارتر می‌شن و دیگه اصلا عجیب نیست وقتی توی مراکز خرید بزرگ دنیا، چینی‌ها رو می بینین که دارن برای بچه‌هاشون کالسکه‌های گرون می‌خرن یا اگر برین به چین، اصلا عجیب نیست اگر مظاهر سرمایه‌داری غربی مثلا برندهای بزرگ رو ببینین.

در اصل این برندهای در حال رقابت هستن برای گرفتن بازار در یک کشور یک میلیارد و دویست میلیون و خورده‌ای که اون خورده‌ای برابر کل جمعیت ایرانه.

ماتل هم که سازنده باربی است دو سال قبل میلیون‌ها خرج کرد تا یک مغازه شش طبقه در تجاری‌ترین و لوکس‌ترین منطقه شانگهای باز کنه و اگر یکسال پیش به اونجا می‌رفتین می‌تونستین با یک مشاور مد برای باربی‌تون مشورت کنین و براش از خونه تا لباس تا محل کار تا دوست پسر بخرین اما امروز اگر سراغ همون مغازه برین با درهای بسته‌ای مواجه می‌شین که نشان از عدم اقبال چینی‌ها به باربی داره. به گفته کارل گرت نویسنده کتاب «هر جا چین بره، جهان هم می‌ره»، مصرف کننده‌های چینی در حال تغییر همه چیز هستن.

اگر علاقند به مقاله طولانی برسی این جریان هستین لینک مقاله رو – مثل همه مقاله‌های دیگه – می ذارم و بخونینیش ولی خلاصه‌اش اینه که ظاهرا بچه‌های چینی دوست نداشتن مثل باربی سکسی باشن بلکه ترجیح می‌دن کیوت باشن و همینه که چیزی مثل هلو کیتی ژاپنی فروش بسیار بهتری از باربی غربی داره. در ضمن چین یک مصرف کننده صرف نیست و خودش رو باور کرده و علاقمنده که بازار دنیا این رو درک کنه. بر خلاف کشور ما که موقع مصرف با افتخار دوست داریم مثل غربی‌ها بشیم، ظاهرا چینی‌ها دوست دارن چینی بمونن و حرفشون اینه که اگر کسی بازار ۶۶۰ میلیون نفری طبقه متوسط اونها رو می‌خواد، باید خودش رو با اون وفق بده. نمونه خوب استارباکس است که نه فقط قهوه‌هاش رو با سلیقه چین هماهنگ کرده بلکه سعی کرده با فرهنگ محلی هم نزدیک بشه و مثلا برای فستیوال‌های محلی محصولات مرتبط ارائه کنه.

کرمی که ایران رو هدف قرارداده، اینبار به اسم w32.narilam

سیمانتک بازم یک خبر مخصوص ایران داره: دوباره یک ویروس ویندوزی که عملا فقط توی ایران پخش شده. این نسخه جدید ظاهرا امکان بررسی و تغییر بانک‌های اطلاعاتی تجاری و شرکت‌ها رو داره و تقریبا در تنها جایی که پخش شده آمریکا و ایران است و در ایران ده برابر آمریکا. مثل بقیه حمله‌ها، برنامه خودش رو کپی می کنه و بعد رجیستری‌هاش رو اضافه می کنه و از طریق درایوهای بیرونی یا شبکه منتقل می‌شه. زبان هم دلفی است. تا اینجا اتفاقات نسبتا عادی است ولی وقتی شرایط غیرطبیعی می‌شه که این ویروس فقط به دیتابیس‌های مایکروسافت حمله می‌کنه که اسمشون alim، maliran و shahd باشه و دنبال جدول‌هایی مثل «حسابداری، اسناد، ترنس سنج، پس انداز، بانک چک، اند حساب، کالا بای، کالا سیلز و وام قسط می‌گرده. جنبه خرابکاری‌اش هم اینه که در کدش می‌شه دید که مثلا شماره سند رو با یک عدد اتفاقی جایگزین می کنه و بعد عدد اصلی رو پاک می‌کنه. این ویروس هیچ چیز رو نمی‌دزده ولی کار تخریبی انجام می‌ده. سیمانتک می‌گه نود و هفت درصد آلوده شده ها به این ویروس کاربران تجاری هستن و سیمانتک ادعا می کنه که آخرین نسخه آنتی ویروسش این کرم رو تشخیص می ده و پاک می کنه. اگر آلوده شدین امیدوارم بک آپ داشته باشین (:‌ و این ویندوز رو هم همیشه به دیده شک نگاه کنین (: راستی… الزاما این ربطی به جنگ سایبری و غیره نداره و حتی ممکنه ویروس توسط یک ایرانی و توی خود ایران نوشته شده باشه.

کیم دات کام و اینترنت مجانی برای همه نیوزلند

کیم دات کام به خودش می‌گه پادشاه اینترنت. اون سال‌ها سایت مگا‌آپلود رو داشت که بهشت اشتراک گذاری بود تا اینکه یک روز پلیس ضربت با هلیکوپتر و تیم‌های عملیاتی سوات به قصرش توی نیوزلند حمله کردن و نه فقط خودش که تقریبا تمام وسایلش رو هم با خودشون بردن و سایت مگاآپلود هم تعطیل شد. از اون زمان کیم دات کام (که قانونا این اسم رو روی خودش گذاشته) همیشه تیتر اخبار بوده. چه وقتی که یکسری کاربر رندم رو از توی توییتر به پول پارتی‌اش دعوت کرد و چه وقتی که گفت سیاستمدارها فاسد هستن و چه وقتی که گفت مگاآپلود رو با اسم جدیدی راه خواهد انداخت.

اما حرکت جدید حتی از مگاآپلود رمزگذاری شده هم بزرگتره: اینترنت پرسرعت رایگان برای همه نیوزلندی‌ها – و وقتی میگم پرسرعت منظورم اسم‌های بی‌مسما و مهمل اطرافمون نیست بلکه واقعا اینترنت سریع است. اون گفته که پروژه فیبر پاسیفیک رو احیا خواهد و کرد و به همه ساکنان نیوزلند اینترنت مجان یخواهد داد. در ضمن اگر نمی‌دونین نیوزلند کجاست بگم که یک کشور کوچیک کنار استرالیا است و به دو تا چیز مشهور:‌لرد آو د رینگز و بالاترین سرانه گوسفند به آدم در جهان (البته منظور دقیقا حیوون گوسفنده وگرنه کشورهای دیگه هستن که سرانه خیلی خیلی بالاتری دارن).

مشکل این کشور جزیره‌ای اینه که عملا فقط یک کابل اینترنت بهش کشیده شده و نه رقابتی هست و نه اطمینانی به اینکه با قطع یک کابل کل کشور از اینترنت قطع خواهد شد (اونجا اینها مهمه و به همین دلیل هنوز لنگری به کابلشون گیر نکرده). پروژه فیبر پاسیفیک اینه که از دریای پاسیفیک یک کابل ۱۲هزار و ۷۵۰ کیلومتری به کشور بکشن و آلترناتیوی برای کابل قبلی ایجاد کنن. متاسفانه به خاطر کمبود منابع، کشیدن کابل جدید فعلا متوقف شده هرچند که دولت تعهد داره که تا سال ۲۰۱۹ به ۷۵٪ جمعیت اینترنت رایگان ۱۰۰ مگ خواهد داد.

برنامه دات کام اینه که با سرمایه خودش کابل رو بکشه، به نیوزلندی‌ها اینترنت رایگانی که دولت موظفه بده رو بده و بعد پولش رو از دولت بگیره. دات کام حسابی پولداره و معتقده که به زودی در دادگاه می‌تونه به خاطر بسته شدن سایتش – که چهل میلیون دلار پول پهنای باند مصرفی اش بوده و روزی ۲ ترابایت پهنای باند مصرف می کرده – از دولت آمریکا و هالیوود غرامت بسیار سنگینی بگیره. در ضمن توییت دات کام در این مورد با بازخورد بسیار خوبی مواجه شده و یکسری از اعراب پولدار هم گفتن که توی سرمایه‌گذاری شرکت می‌کنن. این سرمایه‌گذاری مشخصا برگشت خیلی خوبی خواهد داشت چون به دلایل مختلف (از هوای خوب که نه طوفانی داره نه چیزی تا انرژی های سبز و پایدار و از همه مهمتر قوانین غیرمحدود کننده) این کشور فقط از راه دیتا سنتر بودن می‌تونه جهش خوبی در اقتصادش ایجاد کنه.

حمله انانیموس به بیش از ۶۵۰ سایت اصطلاحا اسراییلی و پاک کردن دیتابیس‌ها و منتشر کردن ایمیل و پسوردها

این هفته به اصطلاح اسراییل و فلسطین با هم درگیر شدن و همزمان انانیموس یا همون ناشناس اعلام شروع عملیات اسراییل یا همون OpIsrael رو کرد. ابعاد عملیات فقط از روی ادعاهای دو طرف قابل حدسه ولی به هرحال انانیموس می گه که از نیروی دفاع تا سایت رسمی تل آویو رو پایین آورده (با دی داس) و فایل‌هایی رو هم توی اینترنت منتشر کرده که حاوی ایمیل و پسورد کاربران سایت‌های اسراییلی است. البته بگم که اصلا احساس نکنین اسراییل این وسط مظلوم واقع شده یا ضربه سختی خورده. اینطرف دارن آدم می میرن و اونطرف روی سایت‌هاشون نوشته می شه فلان. اسراییل با اختلاف خیلی زیاد غاصبه و شیوه‌اش سرکوب آدم‌ها و از زندگی محروم کردنشون برای بر حق جلوه دادن خودش و راستش رو بخواین چنین خبرهایی اصلا دل من رو خنک نمی کنه بلکه فکر می کنم یکسری آدم نشستن جای امنشون و فکر می کنن در حال مبارزه هستن و نمی فهمن که اگر برن به کسانی که در درگیری ها بیخونه و کشته شدن بگن که «ما کنارتون بودیم و سایت دیفیس می کردیم» احتمالا فقط فحش می شنون که شما غلط می کردین و اگر واقعا می خواین دفاع کنین چرا بدون اسم و یواشکی فحش می نویسین؟ اطلاع رسانی خوبه ولی فرق هست بین کسی که می ره در دل خطر و از حق دفاع می کنه و کسی که ناشناس می شینه از یک جای خیلی امن فحش می ده.

و به عنوان آخرین خبر هم ایده خوب داوود مظفری طراح وب رو داشتیم که عملی‌اش هم کرد: یک نقشه گوگل که توش جاهایی که نذری می‌دن رو تگ کنیم و بگیم چه غذایی می دن که خیل مشتاقان بتونن باهاش به نزدیکترین یا همه قیمه‌ها برسن (: nazri.mozafari.in

در اعماق

هایلایت اخبار: کناره گیری رییس سی.آی.ای

این خبر نسبتا پر سر و صدا شد ولی کسی از جنبه‌های تکنولوژیکش حرف نزد. به هر حال برای آدم های معمولی (با دوستان هکر نیستم!) سکس همیشه جذاب‌تر ازتکنولوژی است و گفتن اینکه رییس ناسا چون معلوم شد با یک زن رابطه داشته استعفا کرده هیجان انگیزتر از ماجرای ایمیلش بود. البته خیلی‌ها می‌پرسیدن «خب داشته که داشته! مگه اونجا جرمه؟»

خب همیشه سعی کردن به ما بگن اونجا همه با همه می خوابن و این خیلی بده در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و یک آدم متشخص و معقول که خانواده داره بسیار بده با کسی بخوابه و اینکار به اندازه کافی رسوا کننده هست که طرف از شغلش استعفا بده. درسته که دولت دنبال این نیست که آدم های معمولی با کی رابطه دارن ولی رسانه‌ها هستن که حق دارن آبروی یک آدم بی آبرو رو ببرن.

اما بحث جالب تکنولوژیک چی بود؟ این رییس سیا که داشت با نویسنده زندگی‌نامه‌اش تیک می‌زد (تیک که چه عرض کنم ولی حالا همین رو می‌گیم) به این نتیجه رسیده بود که برای امنیتش کافیه که یک اکانت مشترک با خانمه باز کنن و توش ایمیل‌های قرار رو بنویسن و توی درفت سیوش کنن و بعد نفر بعدی لاگین کنه و از توی درفت اونو بخونه و اینجوری چون ایمیلی فرستاده نمی‌شه، احتمالا کسی هم نمی تونه چیزی رو شنود کنه! این یکی از خنده‌دارترین نظرات ممکن است (: اون ایمیل رو شما خوندین یعنی از گوگل تا کامپیوتر شما اومده. طرف خونده یعنی از گوگل تا کامپیوتر طرف هم رفته و خودش هم روی سرورهای گوگل است! چی امنه این وسط؟!

در ضمن … گفتن اینکه همه خنگن و من خوبم همیشه مسخره است به جز این یک مورد: یعنی تو رییس سیا هستی و نمی دونی وقتی یک خانم ایمیلت رو می خونه سازمان می فهمه؟! فکر می کنی فقط خانمت ممکنه ایمیل‌هات رو بررسی کنه؟ اف بی آی برای خنده است؟

اما جریان چطوری لو رفته. خانم برادول که معشوقه هه بوده، چند نامه تهدید آمیز به یک خانم دیگه فرستاده که اصلا ربطی به این جریان هم نداشته. اون خانم ایمیل‌ها رو برای شکایت به اف بی آی داده و اف بی آی از روی آی پی شروع کرده به زیرنظر گرفتن و تلاش برای پیدا کردن فرستنده. فرستنده از هتل‌های مختلف ایمیل‌ها رو زده بوده و وقتی اف بی آی فهرست مهمان‌های هتل‌ها رو چک می کنه با هم به یک اسم مشترک می‌رسد: خانم برادول. بعد ارتباطات اینترنتی خانم برادول رو زیر نظر می‌گیرن و به این نتیجه می‌رسن که نه فقط فرستنده اون تهدیدهای ایمیلی است بلکه کلی اکانت دیگه هم داره از جمله یک اکانت مشترک با رییس سیا! اون رو زیر نظر می‌گیرن و همه چیز لو می‌ره.

دقت کنین که خوندن ارتباطات اینترنتی شما اصلا کار سختی نیست. از همکار بغل دستی تا کسی که روی همون وایرلس شما لاگین کرده تا مسوول آی تی شرکت تا دولت اگر اخلاق نداشته باشن می تونن نه فقط ایمیل که کلی چیز دیگه شما رو هم بخونن. اینو انگلیسی هم می گم که که رییس سیا هم بشنوه یاد بگیره:
being immoral enough; everyone can read your email if they want (had technical skills or have money to buy technocal skilz). dont trust whatever digital unless you understand it.

عربستان سعودی و اسمس اطلاع به شوهر که زنش داره از کشور خارج می شه

هاها تکنولوژی! زن‌های عربستان سعودی که حق ندارن بدون اجازه شوهر یا پدر سفر کنن و حق رانندگی هم ندارن حالا با سیستم دیگه‌ای هم تحت نظر هستن که در صورت رد شدن از مرز، به شوهرهاشون اسمس می‌زنه! از هفته قبل مردهای سعودی گزارش کردن که اسمس‌هایی می‌گیرن مبنی بر اینکه زن‌های تحت سرپرستی‌شون دارن از مرز رد می‌شن، حتی اگر این دو نفر با همدیگه در حال رد شدن از مرز باشن.

بدریه البشار توی مقاله‌اش ب همردی اشاره می‌کنه که داشته با زنش سفر می‌کرده و توی فرودگاه از اداره مهاجرت اسمسی گرفته که می‌گفته زنش الان فرودگاه بین المللی ریاض رو ترک کرده. البته ظاهرا همزمان در ایران هم قراره زن‌های ۴۰ سال به پایین برای گرفتن پاسپورت نیازمند مجوز قیمشون باشن که ممکنه شوهر، پدر یا اگر اینها نبود، حاکم شرع یا چنین چیزی باشه. سعودی تنها کشوری در جهانه که زن‌ها توش اجازه رانندگی ندارن (اگر براتون جالبه بگم که ما هم تنها کشوری در جهان هستیم که توش حجاب اجباریه (: )). مهرنوش بخون براشون…

خجالت بکشین

ابزار دزدی ایمیل‌های یاهو به قیمت ۷۰۰ دلار

یک هکر مصری ادعا می‌کنه که با بهره گرفتن از یک اکسپلویت زیرو دی (یعنی تازه کشف شده که هنوز کسی ازش خبری نداره) که با کراس سایت اسکریپتینگ می‌تونه کوکی‌های ایمیل یاهو رو بدزده ابزاری نوشته و روی خود یاهو هاست کرده که می‌تونه ایمیل‌های دیگران رو بدزده. اون توی یک فروم مخصوص جرایم سایبری، این ابزارش رو توی یک ویدئو نمایش داده و به قیمت ۷۰۰ دلار می‌فروشه.

حمله مرسوم ایکس اس اس یا همون کراس سایت اسکرپپت این شکلی کار می کنه که حمله کننده یک لینک ظاهرا معمولی برای قربانی می فرسته و وقتی قربانی روش کلیک می کنه به سایتی هدایت می شه که اسکریپتی رو اجرا می کنه که کوکی‌ها یا سشن توکن‌ها یا چیزهای حساس دیگه کاربر رو می خونه و برای حمله کننده می فرسته.

این هکر که اسمش TheHell است، می‌گه چنین ابزاری که اون ساخته و روی همه براوزرها کار می کنه در دنیای هکرها هزار تا هزار و پونصد دلار قیمت داره ولی اون فقط هفتصد دلار برای این برنامه می خواد و اونو فقط هم به کسان مطمئن می‌فروشه تا یاهو بهش دسترسی پیدا نکنه و مشکل امنیتی رو برطرف نکنه. مدیر امنیت یاهو گفته که رفع کردن چنین مشکلاتی ساده است و اگر یاهو متوجه بشه که مشکل از کدوم یو آر ال می‌یاد، در چند ساعت خواهد تونست اونو برطرف کنه.

بنا به گفته پروژه متن باز امنیت برنامه‌های وب حملات ایکس اس اس می‌تونن دو شکل داشته باشن، حمله‌های ذخیره شده (stored) و حمله‌های reflected. حمله‌های ذخیره شده خطرناکتر هستن چون کد حمله کننده روی سایت میزان موندگاره مثلا روی دیتابیس‌ها، فرم‌ها و چنین چیزهایی. کد مورد بحث در این خبر از همین نوع است.

چنین حمله‌هایی یادآور این هستن که ما نباید روی هیچ لینکی که منتظرش نیستیم کلیک کنیم .

دانش‌آموزی که به خاطر نپوشیدن ردیاب RFID از مدرسه محروم شد

یک دانش‌آموز در تگزاش به این خاطر که حاضر نشده بود چیپ آر اف آی دی ردیاب مدرسه رو به خودش وصل کنه، از مدرسه محروم شد. البته طبق آخرین خبر، قاضی محلی این محرومیت رو فعلا لغو کرده و گفته تا هفته بعد که دقیقتر به مساله رسیدگی می‌شه، این دانش‌آموز حق داره به سر کلاسش بره.

این مدرسه از اولین سال تحصیلی جدید، کارت‌هایی رو به دانش‌اموزها داده بود که روشون یک بار کد و یک چیپ قابل خوندن رادیویی نصب شده بود که به شماره دانش‌اموزی و شماره تامین اجتماعی هر فرد متصل بود و می‌تونست حرکت دانش‌اموزها از لحظه ورود به محوطه مدرسه تا خروج اونها رو زیر نظر بگیره.

این دانش آموز دختر به اسم آندره‌آ هرناندز از طرف مدرسه اخطاری دریافت می کنه که اگر کارت رو به دور گردنش نندازه حق نداره وارد مدرسه بشه و اونهم می گه حاضر به اینکار نیست. اون گفته که اینکار با پرایوسی / حق خلوت و همینطور عقاید دینی‌اش تضاد داره.

خانواده دانش آموز می‌گن که دختر مسیحی‌شون حاضر نیست این تگ رو داشته باشن و استناد می کنن به کتاب مکاشفه یوحنا آیه‌های ۱۶ و ۱۷ که می‌گه «به تمام مردم – بزرگ و کوچک، پولدار و فقیر، آزاد و برنده – اجبار خواهد شد که علامتی بر دست راست یا پیشانی داشته باشند. آن‌ها بدون این علامت نخواهند توانست چیزی بخرند یا بفروشند. این علامت نام شیطان یا عدد نامش است». فکر نمی کردین ها (: در ضمن این همون عدد ۶۶۶ مشهوره (:

و در اعماق رو تموم می کنیم با یک مطلب جالب که از نظر فنی و غیره در اعماق نیست ولی یک هک است از دنیا و من دوسش داشتم. چیزی که بهش می گیم Speed Show. یک جور نمایشگاه شخصی سریع. همه هنرمندها دوست دارن یک نمایشگاه بذارن ولی امکانش معمولا نیست. حالا با اسپید شو، همه می تونن حداقل آثار دیجیتالیشون رو در یک نمایشگاه نشون بدن. برای اسپید شو شما به یک اینترنت کافه می‌رین، کل کامپیوترها رو برای مثلا دو یا چهار ساعت اجاره می کنین و بعد به دوستان و جامعه هنری می‌گین تو آدرس اینترنت کافه نمایشگاهتون برقراره. این یک اسپید شو است چون کافیه نیم ساعت قبل از شروع برنامه به اونجا برین و در عرض چند دقیقه همه هوم پیج‌ها رو به وبسایتی تنظیم کنین که آثارتون اونجاست (ممکنه ویدئو یا تصویر یا هر شکل دیگه از آثار هنری دیجیتالی باشه) و بعد درست مثل یک نمایشگاه آدم ها بیان و بتونن مانیتورها رو نگاه کنن یا باهاشون اینترکت داشته باشن. این یک هک است چون چیزی در دنیا رو گرفتین و کاربرد جدیدی براشون درست کردین که اتفاقا خیلی هم به نظر بقیه جالب بوده و کارش گرفته. در ضمن یک جور متانمایشگاه هم هست چون آدم‌ها رو دعوت کردین به فضایی که دیگه با بودن انواع تلفن هوشمند و لپ تاپ و وایرلس در همه جا، در حال مردن است و احتمالا فقط چند توریست سرگردون یا گیمرهای خیلی جدی بهش سر می زنن. خلاصه اگر اسپید شو برگزار کردین، ما رو هم دعوت کنین (:

بخش آخر

اینگرس

تبریک ها و تقبیح ها

تبریک می گیم به علیرضا بابایی که تونسته عنوان Xda Recognized Developer رو به دست بیاره. این عنوان یعنی یک نفر مدت ها در جاهایی مثل xda developers کارهای مفید و لبه تکنولوژی انجام داده و به مجوزهای اوپن سورس و قوانین حقوقی وفادار بوده و دائما هم داره خودش رو پیشرفت می ده. ایول به علیرضا بابایی که حالا این عنوان رو داره.

و پا می شیم به افتخار زنانی که توی زندان اوین انسانانه ایستادن و به نسرین ستوده و بهمن امویی که انسانن.

و مثل هیشه تقبیح برای به اصطلاح اسراییل و هر کشور دیگه که شیوه اش برای باقی موندن قتل عام انسان‌هاست.

تشکری هم داریم از امیر.اچ که روی OpenNIC برامون یک آدرس باحال ساخته: http://ra.dio.geek که می ره به فهرست پادکست ها (:

و یاد آوری می کنیم که روز ضبط این برنامه، ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه علیه خشونت علیه زنانه. خشونت فقط این نیست که کتک بزنن. خشونت متلکه. خشونت نگاه استرس زا است خشونت تحقیره و خشونت .. متاسفم.. خشونت من و توایم که فکر می کنیم چون مردیم و کسی زنه حق داریم به خاطر جنسیتش رفتار خاصی رو باهاش بکنیم. یادتون باشه کسی از تحقیر خوشش نمی یاد. ۲۵ نوامبر روزیه که یادمون بزنیم انسان، انسانه.

نامه ها

محمد برامون نوشته:

سلام جادی عزیز؛ امیدوارم حالت خوب باشه و ایام به کامت؛
متنی که پایین نوشتم برام امروز اتفاق افتاد. ممنون میشم در وبلاگت بذاری تا بقیه دوستان هم استفاده بکنند.
امروز واسه یه سری کارها رفته بودم بیرون. خواستم برم رمز اینترنت بانکم رو که فراموش کرده بودم رو ریست کنم، که دیدم با خودم کارت شناسایی ندارم. این بانکی که من توش حساب دارم لینکی نداره که در صورت فراموش کردن رمز بشه از طریق اینترنتی رمز رو به آدم بگه(احتمالا به دلایل امنیتی!).
احتمال نمیدادم بدون کارت شناسایی بهم رمز رو بگن.ولی گفتم یه امتحانی بکنم. خلاصه رفتم بانک و از کارمند بانک رمزم رو خواستم.( این رو هم بگم که این بانک یه باجه و یه کارمند مخصوص برای اینترنت بانک و اس ام اس بانک و افتتاح حساب و از این جور کارها داره). بهم یه فرم داد و گفت پرش کن. فرم رو پر کردم و تحویلش دادم. ازم شماره مشتری که یکی از فیلدهای فرم بود رو پرسید. گفتم شماره مشتری رودقیقا نمیدونم، ولی فکر کنم از شماره فلان تا یکی مونده به آخره کارته و کارت رو نشونش دادم. گفت آره شماره XXXX هست. بدون اینکه ازم کارت شناسایی بخواد رمز جدید رو چاپ کرد و بعد از چاپ کردن ازم کارت شناسایی خواست. بهش گفتم کارت شناسایی همرام نیست، ولی میتونم کد ملی‌م رو بهتون بگم. جالبه حتی کد ملی رو هم نخواست و رمز رو بهم تحویل داد!
نتیجه اینکه اگه شما کارت بانکیتون رو گم کنید و یکی دیگه پیداش کنه و … باقی داستان رو بهتر از من میدونید!

موسیقی

آهنگ آمستردام از فرجام

آزادی بیان در فضای خصوصی

چاپ شده در اعتماد

اکثر ما ایرانی‌ها درک صحیحی از مفهوم آزادی بیان نداریم. طبیعی هم هست. این مفهوم نه هیچ گاه تدریس شده و نه هیچ گاه تبلیغ. البته خوشبختانه این روزها افراد بیشتر و بیشتری المان‌های دموکراسی را پذیرفته‌اند و از چیزهایی مثل مردم‌سالاری یا آزادی بیان و اهمیت آن در جوامع حرف می‌زنند و دشمن را محکوم به عدم رعایت آن‌ها می‌کنند. اما مستقل از بحث استفاده ابزاری، چه ایراد دیگری به این بحث وارد است؟

بگذارید مثالی از دنیای خارج بزنم. مثالی که اجازه صحبت آزاد در مورد‌ آن را داریم. هفته گذشته شبکه اجتماعی توییتر برای اولین بار دسترسی یک کاربر به سایت را به درخواست یک دولت خارجی قطع کرد. کاربر مزبور در شناسه‌اش تبلیغات مربوط به نئو-نازی‌ها را ارسال می‌کرد و نوشته‌هایش پر بود از تبلیغات فاشیستی. این تبلیغات بر اساس رای مردم در آلمان ممنوع هستند. دولت آلمان با استناد به این قانون دموکراتیک، از توییتر خواست این اکانت را مسدود کند و توییتر به عنوان یک شرکت خصوصی آمریکایی پس از مدتی به شکلی نصفه نیمه اینکار را انجام داد؛ حالا دسترسی به آن شناسه از داخل آلمان ممکن نیست ولی بقیه مردم جهان می‌توانند توییت‌های فاشیستی آن را دنبال کنند.

آیا این نقض آزادی بیان است؟ برای ما آزادی بیان خیلی وقت‌ها «گفتن هر چیزی در هر جایی»‌ معنی می‌دهد که برداشتی کاملا اشتباه است. اگر من یک وبلاگ دارم و فقط به بخش خاصی از نظرات در آن اجازه انتشار می‌دهم، این سیاست وبلاگ من است نه نقض آزادی بیان چون کسانی که نظراتشان در وبلاگ من پذیرفته نشده حق دارند آن را جای دیگری بیان و حتی تبلیغ کنند. نقل قولی مشهور از قاضی دادگاه عالی آمریکا الیور هولمز می‌گوید «آزادی بیان این نیست که اجازه داشته باشید در یک سالن شلوغ فریاد بزنید ‘آتش’». آزادی بیان اجازه داشتن و تبلیغ عقیده است و به طور مشخص حقی سیاسی است.

حالا بحث را یک پله سخت‌تر می‌کنیم. در شرایط آزاد، قبول داریم که افراد یک کشور باید دسترسی برابر به رسانه‌های دولتی داشته باشند و بخشی از وظایف هر دولت باید دادن رسانه به عقیده‌های مختلف درون کشور و حمایت از رشد آن‌ها باشد. تنها محدودیت این جریان چیزهایی مانند نفرت پراکنی است و مکانیزم محدود کننده هم تنها و تنها قوانینی که در پروسه‌های دموکراتیک ایجاد شده و در پروسه‌های دموکراتیک قابل مخالفت و تغییرند. اما در مورد یک شرکت خصوصی وضع به چه منوال است؟‌ آیا سایتی مانند توییتر یا فیسبوک اجازه دارند تصمیم گیری کنند که چه چیزی در آن‌ها قابل انتشار است یا نیست؟ طبق بحث قبلی باید این اجازه را داشته باشند چون یک شرکت خصوصی هستند که حق تصمیم‌گیری در مورد محتوای منشتر شده توسط خودشان را دارند و اگر کسی می‌خواهد چیزی منتشر کند که خارج از این سیاست است می‌تواند سراغ سایت‌های دیگر برود یا حتی سایت خودش را ایجاد کند. اما! اما امروزه این شرکت‌های خصوصی عملا به بزرگترین رسانه‌ها تبدیل شده‌اند و انحصاری که دارند اجازه رقابت را تا حد زیادی حتی از دولت‌ها هم گرفته است. در این مورد خاص‌، توییتر صریحا اعلام کرده که درخواست دولت آلمان برایشان معتبر نیست و شناسه‌ها تنها پس از بررسی داخلی و اجماع درون‌شرکتی مسدود می‌شوند.

این تغییری بزرگ در وضعیت جهان غرب است. حالا شرکت‌های خصوصی کنترلی بسیار بیشتر از دولت‌ها بر چرخش اطلاعات و اینکه چه افرادی در کجای دنیا می‌توانند چه اطلاعاتی دریافت و ارسال کنند دارند. مثلا در حال حاضر بنا به تصمیم توییتر افراد آلمانی نمی‌توانند توییت‌های آن شناسه نئونازی را مشاهده کنند ولی بقیه جهان این حق را دارند و این مساله‌ای جدی است برای طرفداران آزادی بیان. شاید واقعا لازم باشد ملت‌هایی که آزادی‌های پایه‌ای آزادی بیان در کشورشان را تثبیت کرده‌اند به سراغ قدم بعدی بروند و قوانینی برای رسانه‌های جمعی تصویب کنند چرا که ظاهرا کنترل دولتی بر جریان اطلاعات دیگر نه تضمین کننده این است که چه چیزی دیده شود و نه تضمین کننده اینکه چه چیزی از مردم باید مخفی بماند.

رادیو گیک شماره ۱۸ – داستان کوتاه «هریسون برگرن» از «کرت وونه‌گات»

یک شماره ویژه داریم. کش نمی دم جریان رو چون توی رادیو پنج دقیقه در موردش حرف زدم (: برای بیست دقیقه گوش بدین به یک داستان کوتاه از یکی از بهترین علمی تخیلی نویس‌ها، کرت یا کورت وونه‌گات. نویسنده‌ای که با سلاخ خانه شماره پنج و از اون بالاتر گهواره گربه یکی از نویسنده های محبوب منه. داستانی که براتون می خونم اسمش هست «هریسون برگرن» از کتاب استادان تبسم (که اسم واقعا بدیه با یک طراحی جلد خیلی بد – حداقل در سطح انتخاب فونت) و ترجمه ای بدتر از علیرضا میراسدالله به همت حسین یعقوبی؛ چاپ انتشارات مروارید.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_018_Kurt-Vonnegut_Harrison-Bergeron.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید یا به احترام آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

شاید یکبار حوصله کردم نقد ترجمه براش نوشتم ولی در متنی که من می خونم، مقدار زیادی اصلاحات شخصی انجام دادم که هرچند یک جاهایی باعث کم شدن روونی متن شده اما حداقل داستان رو قابل فهم کرده.

پ.ن. آهنگ باله آخر، از این ویدئو برداشته شده:

پ.ن.۲. فکر کنم اسم برگرن رو همه جا اشتباه تلفظ کردم. خیلی هم مهم نیست (: