چند وقتی است توی جادی.نت و رادیوگیک هی میگیم که در فلان بخش و فلان بخش و فلان بخش رباتها (در واقع نرم افزارهایی که ادای آدم ها رو در میارن) هی دارن پیش مییان. تا چند وقت پیش شطرنج، بعد سر بازی گو که فکر میکردیم ده سالی مونده تا کامپیوترها ما رو شکست بدن سورپریز شدیم و حالا توی دو سه تا میدون جدید!
یک بازیکن کامپیوتری پوکر ساخته شده که با استفاده از هوش مصنوعی تونسته در بازی یک به یک چندین پوکر باز حرفه ای رو شکست بده. گفته میشه اگر این درست باشه و قابل تکرار، این یک اتفاق بسیار بزرگ است چون در واقع این ماشین میتونه بلوف رو درک کنه و بلوف بزنه، اونم در مقابل انسانهای واقعی. یک مسابقه هفته بعد با حضور پوکربازهای حرفه برگزار میشه که توش در حدود ۲۰ روز بازی انجام میشه و آمار دقیقتری از وضعیت این بازیکن متکی به هوش مصنوعی به دست مییاد.
در خبر بعدی یک کامپیوتر تونسته با نگاه کردن به عکس های کافی در تشخیصهای پزشکی همکاری کنه و نتایجی مشابه نتایج متخصصین بده. این سیستم با شبکه های عصبی عمیق کار می کنه (چند لایه تحلیل) و با دیدن چندین هزار تصویر از تودههای پوستی و استفاده از شبکه عصبی آزاد اعلام شده گوگل، می تونه تشخیص سرطان رو در حد یک متخصص انجام بده. در واقع الان بخش بزرگی از هوش مصنوعی داره به همین شیوه پیش می ره که به یک کامپیوتر ده هزار عکس گربه می گیم و به احتمال زیاد خیلی راحت می تونه در عکس بعدی با تقریب معقولی بگه عکس جدید مربوط به گربه است یا نه.
و یکی از چیزهای که حتما باید در موردش حرف زد، روشی است که کامپیوترهای ماشینهای خودراننده یاد میگیرن رانندگی کنن حتی بدون اینکه از گاراژ بیرون بیان. در واقع یک کامپیوتر میتونه تا حد زیادی توی فکرش چیز یاد بگیره. کافیه به چیزی مثل گوگل استریت ویو وصل بشه و خیابونها رو نگاه کنه و تو ذهنش بگه «من چیکار میکردم» و نتیجه اش رو ببینه و بستجه. در همین شیوه کامپیوترهایی رو داریم که با دیدن یک بازی یاد می گیرن بازی کنن و موارد مشابه تا جایی که حتی در یک تحقیق یک کامپیوتر توی ذهنش صندلی تصور می کرد و یک کامپیوتر دیگه با دیدن تصورات ذهنی کامپیوتر اول، درک می کرد که صندلی چیه و می تونست صندلی های دنیای واقعی رو تشخیص بده. این در واقع یک خودکفایی آموزشی به رباتها میده که همون چیزی بود که یکسری خیلی تخیلی تصور می شد.
و البته نکته مشترک همه اینها، موتورهای هوش مصنوعی است که به شکل نرم افزار آزاد ارائه شدن و اطلاعاتی که به آزادی در دسترس مردم هستن. یک نشونه دیگه از اینکه انحصار در اطلاعات و جمع کردن کل قدرت در یک جا، شدیدا در حال صدمه زدن به ما است.
یک پهپاد داره توی ارتفاع کم پرواز میکنه و به رانندههایی که توی ترافیک سنگین مکزیکوسیتی گیر کردن پیامهایی مثل این نشون میده که «آیا یک نفری تو ماشین نشستین؟» و «به این دلیله که کوهها دیده نمیشن». این تبلیغها که به آلودگی هوا اشاره میکنن بخشی از تبلیغات جدید اوبر (تاکسی یاب جهانی) هستن که دارن سیستم جدید اوبرپول رو تبلیغ میکنن: هم مسیر شدن آدمها با هم و کم شدن ترافیک و بهبود وضعیت هوا و پایین اومدن هزینهها.
در مورد اوبر توی رادیوگیکها بارها حرف زدهام. شرکتی که کشورهای مختلف ازش کپی کردن و کارش سفارش راحت تاکسی از روی گوشی است. ایده نهایی این شرکت احتمالا اینه که در سطح شهر ماشینهای خودرانندهای داشته باشه که بشه اونها رو سفارش داد. در اون دنیا دیگه نیازی به داشتن ماشین شخصی نخواهد بود؛ هر چند که فانتزی نهایی ما اتاقهای خود راننده است.
دوست خوبم همایون عزآبادی یک ایمیل زده که فکر کنم قسمت آخرش به طور مستقیم به درد همه میخوره و من با ادیت خیلی کم براتون میارمش.
[….]
هدفم از این ایمیل معرفی یک سوژه برای رادیو و یا وبلاگت هست. فکر میکنم یه زمینه خوب کاری هست برای شروع استارت آپ های جهانی برای برنامه نویسها و مخابراتی ها.
سوژه در مورد Software-Defined Networking (SDN) هست و قابلیتهایی که برای کار در یه کشور در حال توسعه داره. به طور خاص مورد نظرم ONF (openflow network foundation) هست که یک ارگانیزیشن هست متشکل از بزرگان صنعت مخابرات (سیسکو و اچ بی – اریکسون – نوکیا – گوگل و … که داره استاندارد هارو برای SDN مشخص میکنه.
خلاصه اگه بخوام بگم سیستم های سوییچینگ و روترها برای سرویس پروایدر ها دیگه جواب نمیدن و توجیه افتصادی هم ندارن. این معماری جدید میاد سخت افزار پردازش پکت هارو از لایه تصمیم گیری که پکت رو برا کی و کجا بفرسته جدا میکنه.
یه ایده ای هست تو شرکت های نرمافزاری مونترال که اعتقاد دارن که همیشه سخت افزار از نرم افزار جلوتره و همیشه کلی سخت افزار با فابلیت و رانندمان بهتر هست که طول میکشه کسی براش سیتم عامل و یا درایور به درد بخور بنویسه. پس همیشه اگه برای سخت افزار امروز روز شروع کنی به برنامه ساختن از همه جلوتری.
حداقل الان تو زمینه پردازشگرهای شبکه که اینطوریه. پردازشگرهای شبکه به سرعت در حال پیشرفتن و شرکت های کمی هستند که تونستن بخشی از ظرقیت اونها روو استفاده کنن.
شرکتی که من توش کار میکنم یه استارتآپ موفقه که همین کار رو میکنه. ۲۰۱۲ چهار نقر دانشجو شروع کردن به کار روی سوییچ های بر مبنای SDN به عنوان پروژه دانشجویی و الان اوضاع مرتبی دارن. همچنان ۶- ۷ نفر برنامه نویس داره شرکت و داره خوب پیش میره. البته به ازای این تیم کوچیک یه تیم ۴ نقره مدیریت با سابقه و چند سرمایه گذار عالی هم هستند که عملا همه موقیت استارتاپ به مدیریت اونها و بازاریابی و جذب سرمایه ای که انجام دادن وابستس.
خیلی نمی خوام حاشیه برم. شرکت ما یه شرکت نرم اقزاریه که سوییچ هایی با ظرقیت بالا میسازه که سوییجینگ و روتینگ روی لایه ها ی ۲ تا ۷ انحام میده. مثلا روی پورت ۴۰ گیگ میتونی برا اساس ترکیبی از mac , IP, TCP port و حتی دیتای تو ی پکت روتینگ رو مشخص کنی (مثلا اگه دیتای تو پکت aaaa باشه میفرسته به پرت ۱ و اگه bbb باشه میفرسته به پورت ۲).
سوییچ میتونه با سرعت ۲۶۰ GBPS هر پکت رو با حداکثر ۳ میلیون دستور روتینگ (flow entry) مقایسه بکنه و پکت رو فوروارد کنه به پورت مورد نظر یا بهش لایه اضافه کنه (مثلا vlan یا mpls) یا کم کنه و بعد بفرسته به هر جا.
اما سوییج برای تصمیم گیری برای روتینگ هیج کاری انجام نمیده و کل این کار رو یک یا چند سرور دیگه controller انجام میدن. درواقع این کنترل هست که میگه کی کحا بره. اینطوری میشه یه کنترلر که به چندتا سوییچ در مکانهای مختلف وصله کلی سرویس اختصاصی رو که الان راه انندازییش پر هزینه و محدوده رو راه بندازه و کل نتورک رو با هم مدیریت کنه. اما یه امکان دیگه هم داره که خیلی به درد میخوره Scale-Out Router عملا میتونی یک روتر داشته باشی که پورت ۱ تا ۲۰ تو تهران باشه ۲۱ تا ۳۰ تو شیراز و هر زمان نیاز شد ۳۱ تا ۴۰ رو تو یه شهر دیگه داشته باشی.
اما چرا فک میکنم که این جریان به درد استارتاپ تو ایران میخوره:
۱- کل این قابلیت ها که سوییج میتونه انجام بده مدیون سخت اقزار(تراشه) خوبیه که شرکت EZCHIP و Broadcom میسازن و در دست رس همه هست. سیسکو هم در یه سری از سوییچ هاش از ezchip استفاده میکنه. شرکت ما تراشه نت ورک رو از ezchip میگیره به pc با i7 و ۸ مگ رم میزاره کنارش با یه سری اینترفیس میده یه شرکت سخت افزاری که براش لحیم کاری ها رو انحام بدن و میشه سخت افزار ما. با فرض برداشته شدن تحریم ها تو ایران هم در دست رس هست. ۲- تمامی پرتکل هاش اوپن سورس هستن و در دست رس همه OpenFlow ۳- به جز سوییچ بخش کنترلر هم هست که یه پرداکت کاملا جداس که کاملا ترم افزاریه و خیلی جای کار داره. شرکت های بزرگی دارن روش کار مکنن اما خیلی کار داره هنوز.
کلی پروژه اوپن سورس هست مثل ryu و faucet که گوگل داره روش کار میکنه. پروژه ryu با پایتون کد شده و میشه باهاش کلی کنترلر با سرویس ها ی جداب و سفارشی درست کرد. پروژه http://openvswitch.org هم هست که میشه باهاش بدون اینکه سوییچ های گرون قبمت داشت کنترلر رو توسعه داد و تست کرد.
کلا اکثر موارد مربوط به SDN با عبارت open شروع میشن. که دروازه ورود بهش linux هست و python. اگر هم کسی هست که دنبال یادگیریه شبکه و لینوکس و پایتون با همه این بهانه خوبیه برا سرگرمی. بازم ممنون بابت رادیو و آموزش لینوکس. و شرمندگی بابت پریشانی متن و غلظ های املایی انشایی زیاد.
در شماره ۶۵ رادیوگیک، به یکی از مباحث روز تکنولوژی میرسیم: Internet of Things یا همون اینترنت چیزها که البته کسانی که از «چیز» می ترسیدن بهش گفتن «اینترنت اشیاء» و ما هم به این اصطلاح اشتباه عادت کردیم. اینترنت چیزها از ارتباط دائمی همه چیز با یک شبکه، از سنسورها و از توان پردازش ابری حرف می زنه. تاریخچه و ایده مثل همیشه هیجان انگیزه ولی توهم جاروبرقی ای که به فرمان ما خونه رو جارو می زنه همه ماجرا نیست. اینترنت چیزها مسواکی است که به شرکت بیمه خبر می ده شما باید پول بیشتری بدین چون خوب مسواک نمی زنین! با ما باشین تا در یک ساعت چیز چیز کنیم و گاهی هم اشتباهی مثل باکلاس ها اشتباهی بهش بگیم «اشیاء». شماره شصت و پنج رادیو در یک ساعت نگاهی داره به IoT!
توجه: نوشته های زیر یادداشت های غیر دقیق شخصی هستن. شاید انسجام نداشته باشن. من اینها رو جلوم داشتم که تو رادیو حرف بزنم (: ولی خب اینجا هم می یارم برای سرچ و غیره…
دعوای اسم: «چیزها» بد نیست.. یکسری هستن به بازی کردن می گن بازی رو انجام دادن.. مثال هایی مثل اینترنت همه چیز و غیره
شاید در واقع بقیه اینترنت باشه.. یعنی ادامه اینترنت. فقط الان چیزهای جدیدتری دارن وصل می شن که شاید نیازی به اسم عجیب هم نداره. درست مثل اینکه قبل از هر چیز بگیم «هوشمند».
بعضی ها می گن یخچال و جارو برقی قراره هوشمند بشن و به بقال محل بگن که پنیر تموم شده یا قبل اومدن شما خونه رو جارو کنن -> سرشون داد بکشین که فلان پنیر رو دوست ندارین!
در چند سال آینده به این می رسیم… و دیگه توان خودمون برای خیلی کارها رو از دست می دیم.. مثلا سفارش پنیر به بقال (:
البته همین الان هم یک چیزهایی انگار هوشمند شدن. مثلا بیمه ماشین خود به خود تکرار می شه و ما نگرانش نیستیم چندان. چرا نگران پنیر و شیر باشیم؟ و اگر زیاد خرید چی؟ من مسواکم رو ماهی یکبار عوض نمی کنم.. تیغ صورتم رو هم سه ماه یکبار در حالی که اگر فرمون رو بدیم دست اینترنت چیزها… هر هفته یک تیغ برام سفارش می ده!
“the infrastructure of the information society.”
creating opportunities for more direct integration of the physical world into computer-based systems, and resulting in improved efficiency, accuracy and economic benefit;
Each thing is uniquely identifiable through its embedded computing system but is able to interoperate within the existing Internet infrastructu
تاریخچه
از مدت ها پیش پایه ها مطرح شده بود. ۱۹۸۲ توی کارنگی ملون یک ماشین تحویل کوکا کولا به اینترنت وصل شد تا بتونه بگه چند تا کوکا توش مونده
اواخر دهه ۹۰ یا بهتر بگم در واقع خود ۱۹۹۹ کوین اشتون این اصطلاح رو درست کرد و گفت IoT! اون می گفت جهانی می یاد که «در آن هر چیزی، از جمله اشیا بی جان، برای خود هویت دیجیتال داشته باشند و به کامپیوترها اجازه دهند آنها را سازماندهی و مدیریت کنند. اینترنت در حال حاضر همه مردم را به هم متصل میکند ولی با اینترنت اشیاء تمام اشیاء به هم متصل میشوند». مترکز خاص اشتون روی آر اف آی دی بود و تگ زدن به چیزها (از بارکد کیو ار و دیجیتال واترمارک) که اجازه می ده کامپیوترها مدیریت مردم رو بر عهده بگیرن! البته یکسال قبل کوین کلی در کتاب قوانین نوین اقتصادی در عصر شبکهها (۱۹۹۸) موضوع نودهای کوچک هوشمند (مانند سنسور باز و بسته بودن درب) که به شبکه جهانی اینترنت وصل میباشند را مطرح نمود.. یا توی همون ۱۹۹۹ مقاله بیل جوی از «دیوایس به دیوایس» حرف می زد.
یا مثلا به یک بقالی نگاه کنین که خودش می دونه چی فروخته و چندتا و چی باید سفارش بده و تاریخ چی گذشته! این ساده ترین فرم ها است. دقیقا می دونن چی فروش رفته و با چه سرعتی و …
و البته اسم مهمل اینترنت «اشیاء»هم قابل بحثه.. واقعا چرا اسمش رو تو فارسی می گیم اشیا؟ چون چیزها بده؟ خزه؟ سکسی است؟ یکسری که اصولا به بازی کردن هم می گن بازی نمودن (: اشیا یعنی آبجکت که یک کلمه خاصه… این اینترنت تینگز است یعنی اینترنت چیزها.. و سگ من معمولا جزو اشیا حساب نمی شه ولی جزو چیزها است.
کلاود
کلاود در این بحث خیلی مهمه چون چیزها نیم تونن خودشون قدرت کافی برای تحلیل دیتا هم داشته باشن. اما با بودن کلاود [کمی توضیح] کافیه هر چیز ریز بتونه اطلاعاتش رو به ابر / اینترنت تحویل بده و کل پروسس و منطق اونجا اتفاق بیافته.
د رحال حاضر گفته می شه در ۲۰۲۰ حدود ۵۰ میلیارد دستگاه به اینترنت چیزها وصل خواهد بود.
—
مثال های فعال فعلی چیزهایی مثل خونه هوشمند و دزگیریی که به پلیس زنگ می زنه (یا زنگ دم در ) یا ترموستات هستن.
دادن توان پروسس و سنسور به هر چیز فیزیکی. مثلا همه از مسواک عضو اینترنت حرف می زنن. یا ترازو. یا چه می دونم.. کنسرو یا خودرو یا جارو برقی. مثال برای هر کدوم و فرق اینکه هوشمند باشن یا نه و عضو اینترنت باشن یا نه. مثلا قهوه سازی که صبح قهوه رو درست می کنه یا وقتی نزدیک میشین یا خودش قهوه سفارش می ده.
و خب این روزها اتصال به اپ
یا مثلا تیغ عضو اینترنت چیزها. مثال خودم و اینکه چند ماهه عوض نکردم.
m2m
بخش مهم ارتباط ماشین با ماشین است. اینکه مسواک بدونه چند بار مسواک زدم اصلا مهم نیست. به من نشون بده هم چیز خاصی نیست ولی جذابیت اونجاست که شروع کنه به حرف زدن با یخچالم و بگه جادی امشب مسواک زده باز نشو! پایه این اتفاق وب است و اینترنت و همه جا حاضر بودن اون و بخصوص وای فای که امروزه داریم.
در واقع ما اینجا ترکیب مهم رو درست کردیم: سنسور + ارتباط + پروسس
تا اینجا از این گفتیم که ابزارهای شخصی ما دارن وصل می شن ولی انتظار می ره ابزارها همه مال ما نباشن. مثلا بحث شهر هوشمند. من چرا نباید بدونم توی فلان پارکینگ چند تا جای خالی هست یا فلان خیابون آیا ترافیکه؟ یا مثلا آیا بسته پستی من رسیده یا نه. و از این بالاتر.. ام تو ام! چرا من بدونم؟! خب ماشینم بدونه و خودش بره دیگه (: یا مثلا مثال خرید از آمازون.
یا مثلا ممکنه اصولا عمومی هم نباشه و مال اپ های دیگران باشه… یا اصولا چیزهای سوشیال. مثلا وسایل خونه شما با هم حرف بزنن و یخچالتون به همدیگه خبر بدن که چی لازمه یا اگر دارین می رین خونه فلانه خوبه فلان چیز رو بخرین بیارین!
این هم هست که شما ممکنه اصلا از سیستم حذف بشین. مثلا می دونیم که هند یکی از مصرف کننده های بزرگ اب جهانه. به خاطر مشکلاتش در کشاورزی کلاسیک و حروم کردن آب . یکسری سنسور توی زمین می تونن کاملا دقیقا به یک سیستم ابیاری خبر بدن که نیاز به چقدر آب در کجا هست یا مثلا داستان ۲۰۰۷ مینسوتا و فروریختن یک پل و مردم آدم ها به خاطر اشکال در صفحات فلزی پل. یکسری سنسور می تونن روی پل نصب بشن و در صورت بروز هر جور شک در سازه، به شهرداری خبر بدن. یا مثلا پل می تونه تعداد ماشین های رد شده رو خبر بده.
در مورد پوشیدنی هم گپ بزنیم و بخصوص حیوانات (:
اقتصاد
تا ۲۰۲۴ حدود ۴.۳ تریلیون دلار بیزنس خواهد بود.و در حال تغییر جهان. هم در تولید هم در مصرف هم در درک از مصرف کننده.
همزمان تغییر دهنده شکل کار. مثلا تغییر دهنده یکسری شغل ها (حداقلش کسی که انبارداری می کرد مثلا) – عده ای هم می گن در واقع تغییر شکل شغل اتفاق می افته ومثلا مثال بانکداری و ای تی ام که باعث شد حتی بانک ها پیشرفت هم بکنن و افراد بیشتری بگیرن چون راحتتر شعبه باز می کن.
انگلیس ۴۰ میلوین پوند بودجه سال ۲۰۱۵ تصویب کرد برای اینترنت چیزها.
حوزه ها
رسانه.
رسانه ها تا حد زیادی به سمت شخصی شدن پیش می رن. بیگ دیتا و اینترن چیزها اجازه می ده رفتارها و علاقمندی ها رو مستقیم تر دید و بر اساس نیازهای فردی رسانه رو تغییر داد.
محیط زیست.
هنگام صحبت از اینترنت چیزها دائما از سنسورها حرف می زنیم و کجا بهتر از محیط زیست برای داشتن سنسور. کیفیت آب، وضعیت کشت و زرع، حرکت حیوانات و خبرگیری در مورد سونامی و غیره بخشی از اینرنت چیزها هستن. بندرهایی که حرف می زنن و بادهایی که وسط اقیانوس به ما خبر می دن کجا دارن می رن و نهنگ هایی که نزدیک شدنشون به ساحل رو اسمس می زنن (: یا مثلا مزرعه هایی که خاکشون می گه چقدر آب لازم داره و سدی که به حرفش گوش می ده (:
زیرساخت.
گپ کلی در مورد مونیتورینگ و بهینه سازی
تولید
گپ در مورد پروسه و اهمیت چرخه تولید و عرضه و غیره
مدیریت انرژی
سلامت (اشاره به پوشیدنی ها)
پیاده سازی های فعلی
خیلی کشورها دارن جدی به این سمت می یان وچون احتمالا فرصت زیادی برای توسعه می ده.
کره جنوبی شهر سونگدو رو درست کرده که زیرساخت کامل هوشمند داره و تقریبا ههمه چیزش به اینترنت وصله و یک جریان دائمی داده است.
نمونه دیگه شهر سانتاندر در اسپانیا است که ۱۸۰ هزار سکنه داره و اپلیکیشنش می تونه حدود ۱۰هزار سنسور از شهر رو تحیلیل کنه.. شامل جای پارک و وضعیت محیط و برنامه های شهری و .. و حدود ۱۸هزار بار هم نصب شده. کشورهای چین و فرانسه هم نمونه های دیگه ای دارن و مطمئنا سان فرانسیسکو
مشکلات
در حال حاضر مشکل پروتکل بسیار جدی است. سامسونگ گفته تا دوهزار و نمیدونم چند صد در صد ابزارهایی که می سازه رو به اینترنت متصل خواهد کرد ولی با چه پروتکلی؟ و من چجوری باهاشون رابطه خواهم داشت؟ احتمالا رابطه من یک اپ خواهد بود ولی آیا باید یک اپ سامسونگ، یک اپ هواوی، یک اپ شهرداری تهران یک اپ خونه هوشمند و .. داشته باشم؟ و آیا توستر سامسونگم می تونه به دوش حموم خریداری شده از سد اسماعیل من وصل باشه تا وقتی که من داشتم خود رو خشک می کردم خبردار بشه که تست رو شروع کنه؟ این سیستم ها باید بتونن به همدیگه وصل باشن و توسط من کنترل بشن!
برای بخشی از این مشکل گروهی در حال هماهنگ کردن پروتکل ها هستن ولی باید ببینیم آیا سازنده ها بهشون گوش می دن یا نه. گوگل. سامسونگ و … در حال تلاش هستن.
مشکل دیگه اصولا ساختار اینترنت است و روش آی پی مرسوم ورژن چهار که خب نیاز به تبدیل شد نبه شش داره
مشکلات امنیت و پرایوسی هم هست. سنسورهایی که در تمام زندگی من دارن دیتا جمع می کنن و خواب و حضور و رفتار و غذا و سیفون دستشویی و … رو ذحیره می کنن .. حتی مصرف دستمال کاغذی و هر چیز دیگه و و این دیتا به جای دیگه ای منتقل می شه. از یکطرف کسانی که از نظر قانونی به اینها دسترسی دارن باید مشخص باشن و از یک طرف کسانی که به شکل غیرقانونی دسترسی دارن! مثال جیپ که اخیرا بود… در واقع در حال حاضر امنیت بسیار کم اهمیت گرفته شده. چه در انتقال چه در نگهداری چه در قوانین و حتی برنامه نویسی!
یک مثال مشهور از پرایوسی هم تارگت است که دختر تینیج کارت های تخفیف حاملگی می گرفت و در نهایت خود طرف معذرت خواهی کرد. یا مثلا بحث تلویزوین های هوشمند که معلوم شد همیشه داره به دستورات صوتی گوش می ده و حتی گپ های خصوصی ما رو هم گوش می ده و می فرسته برای سازنده اش تا هر جوری صحیح می دونه استفاده بشه.. حتی مثلا اینکه گوش داده بشه برای تبلیغات!
ترکیب ای او تی در مقابل بیگ دیتا بسیار خطرناک می شه. در واقع همه کارهای شخص شما رو ممکنه بدونن یا همه چیز قابل پیش بینی باشه و هیچ کس خارج از کنترل دیگران نباشه و در نهایت بر خلاف تبلیغات همه به شکلی مجبور به نمایش همنوایی با اکثریت.
در یک جنبه دیگه مادربزرگ عزیز که دستگاهی داره برای بررسی وضعیت سلامتش… چی می شه اگر کسی اونو هک کنه و ضربان قلب رو ببره بالا یا مشکلات سلامتی رو اصولا گزارش نده؟
آیا اگر من دستگاه رو خاموش کنم ، دیتا از بین می ره؟ یا همیشه می مونه؟
و البته بحث ها بزرگتر هم می شن… ما یک اسم درست کردم به اسم اینترنت چیزها که یادمون می ندازه قراره چیزها به اینترنت وصل بشن… اصل ماجرا اینه؟ نه خیر (: اصل ماجرا اینترنتی است که تمام اطراف ما رو گرفته، سنسورهایی که همه جا دارن کار می کنن.. سرویس ها و حتی آدم ها بهشون وصلن.
بحث فقط گسترش اینترنت نیست بلکه اتفاقا اصل ماجرا یک پیشرفت در سخت افزاره. جاش بورنر می گه این یک حرکت است در ادامه اینترنت. اینترنت تونست همه اطلاعات ما رو به هم وصل کنه و حالا آی او تی همه سخت افزارها رو به هم وصل خواهد کرد. و از اونطرف پروسه تولید متحول می شه و توان مصرفی.. سه هفته قبل یک کمپانی تکنولوژی ای رو معرفی کرد که توش یک وایرلس می تونه با یک باتری برای ۳۵ سال کار کنه! این در واقع اینترنت چیزها رو ممکن خواهد کرد نه بلوتوث مهمل.
البته دقت کنیم که یک خط اشتباه در اینرنت چیزها تلاش برای کوچیکتر کردن همه چیز است. دیوید رز از مدیا لب ام آی تی اپل واچ رو مثال می زنه که یک تکنولوژی اشتباه است: تلاش برای تکرار کوچیکتر تکنولوژی های قبلی. اون می گه مثال خوب از اینترنت چیزها، شمشیر بیلبو بگینز است که دو تا کاربرد داشت: دشمن ها رو نصف می کرد و وقتی اورک یا گابلینی در اطراف بود می درخشید. اینترنت چیزها چتری خواهد بود که وقتی احتمال بارون می ره، دسته اش می درخشه تا ببینین و برش دارین. در واقع بخشی از اینترنت چیزها رو قراره با تعبیر «جادو» درک کنیم.
بحث اخلاقیات هم مهمه. پایه های اینترنت روی یک چیزهایی بنا شده که باید حفظ بشن. مثلا من باید بدونم چه کسی از اطلاعات من استفاد همی کنه یا بهش دسترسی داره. مثلا باید بدونیم که باز بهتر از بسته است و اطلاعات من باید بین دستگاه هام قابل انتقال باشن نه اینکه اگر یک یخچال فلان خریدم تا آخر عمرم باید یخچال فلان بخرم [توضیحات خودم در هر دو مورد]. دیتاهای عمومی باید عمومی باشن (مثلا ترافیک). افراد باید حق پرایوسی روی دیتا داشت باشن و باید بتونن دیتاهاشون رو بگیرن یا حذف کن. یا لازمه پولی که از دیتای جمع شده من جمع می شه به خودم هم برسه…
خلاصه… داستان اصلی اینه که قصه صبح بخیر گفتن در دستشویی و گپ زدن با یخچال رو فراموش کنین. اینکه ابزارها سنسور دارن الزاما معنی شون این نیست که قراره به من و شما خدمت کنن و این چیزها. رادیوگیکی باشین و بدونین تکنولوژی رابطه داره با جامعه و درک من از جامعه است که به درکم از تکنولوژی شکل می ده. دید انتقادی رو حفظ کنین تا تکنولوژی واقعا در خدمت خودمون بمونه نه یک چیزی که ما برده اش بشیم یا کسانی که کنترلش می کنن، ما رو کنترل کنن. گیک ها! متحد بشین شبح آی او تی کره زمین رو فرا گرفته!
تبریک و تقبیح
تقبیح اول برای خودم و رادیو گیک. دو شماره قبل در مورد درگاههای پرداخت آنلاین حرف زدم و گفتم یکسری علیه یکسری یکسری کارها می کنن که انگار طوری شده، ولی تحقیقم در موردش کافی نبود و ظاهرا مطلب اشتباه یا غیر دقیق بود. هنوزم نمی دونم ولی این رو می دونم که چیزی که نسبتا دقیق نمی دونیم رو بهتره نگیم (: شرمندگی نسبت به همه درگاه های پرداخت آنلاین و بخصوص مسعود لطفی عزیز که هر دو سری پیگیری کرد.
نامه ها
سلام جادی عزیز
جواد یا همون Jalal.LinuX هستم.
من آرشیو کامل پادکست هاتو توی سایتم گذاشتم به آدرس زیر hidevs.ir/#!/radiogeek
موسیقی
آهنگهای جنوبی / بندری به پیشنهاد حامد ذاکری هستند که بازخوانی آهنگهای قدیمی هستن
این شماره از رادیو گیک نه فقط پر است از هک، بلکه در دو مورد چیزهایی رو به شما می گه که چند سال بتونین بگین «اوه.. اینو تو رادیوم گفته بود قبلا!». در شماره شصت و چهار این حرکتگاه رادیویی، ما جشن بازگشت دوران طلایی رو میگیریم و مطمئن میشیم که حتی اگر آرش زاد هم نباشه، ما می تونیم هوش مصنوعی های خبیث رو متوقف کنیم! با ما باشین که دنیای بهتر، فقط یک قدم اونطرفتره!
توضیح در مورد دوران طلایی و اینکه چرا دوران طلایی بود. توضیح در مورد امن شد. توضیح در مورد مونگو و جدیدها و نسل جدید. حالا یک گروه هکری به اسم TeamGhostShell برای ثابت کردن این مساله و جلب توجه عمومی به ماجرا، ۳۶ میلیون اکانت مربوط به انواع شبکه هایی که از مونگو دی بی استفاده می کردن رو منتشر کردن. البته منتشر که نه.. جمع. در واقع هنوز این اطلاعات منتشر نشده بود و یک گروه امنیتی دیگه به اسم HackRead به یک آی پی برخورد که در فولدرهای مختلفش که هر کدوم یک آی پی بوده که توش دیتای مونگوی اون آی پی دامپ شده بود. شرکت هک دی بی کارش اینه که کراولرهایی داره که دیتاهای متنی که توسط هکرها در اینترنت یا دارک نت منتشر می شه رو پیدا و افشا می کنه. در این مورد هم از پسورد و غیره هست تا آدرس و اطلاعات عمومی مردم. [اشاره به ادعای یک هکر برای فروش دیتابیس همراه اول روی فیسبوک و تلگرام و لزوم عکس العمل بهش – حق شخصی منه بدونم وضعیتم چیه – نمی تونن دروغ بگن چون جرم است . باید به من بگن دیتام در چه وضعیه ] و البته حینی که رادیوگیک در حال ضبط بود خبر دیگه ای گفت که ۳۲ میلیون اکانت توییتر هم روی اینترنت برای فروش قرار گرفته و از اونطرف هم تویتر مارک زوکربرگ هک شده – مستقل از این ماجرا. خلاصه محشری است کبرا!
اخبار هک شدن ایران و عربستان و کشمکش ها و نظرات خودم در مورد خیلی چیزها و اشاره به گمرک یکی از استان ها
دگ کیتلاس و آدام چیر که هوش مصنوعی پشت سیری رو طراحی کرده بودن [کمی توضیح. اولین رابط واقعی و خوب و…] حالا بعد از چهار سال کار بی سر و صدا روی نسخه بعدیشون، ویو رو معرفی کردن viv. همیار هوش مصنوعی صوتی جدید. تلاش این بود که همیاری ساخته بشه که از سیری گسترده تر باشه و بتونه چیزهای بیشتری رو هندل کنه و هی نره سراغ یک سرچ ساده توی اینترنت. توی جلسه ۲۰ دقیقه ای نمایش ویو در هفته جاری توی نیویورک، ویو تونست بدون مشکل به همه درخواست های پرسیده شده جواب بده. این ایده نزدیکتر است به ایده الکسای آمازون و فیسبوک مسنجر که امکان اتصال به ترد پارتی ها رو فراهم میکنن و در نتیجه حتی می تونن هتل رزرور کنن یا باهاشون ناهار سفارش بدین. انتقاد اصلی؟ اینکه یک برنامه باید متمرکز بشه و فقط یک کار رو خیلی خوب انجام بده یا سعی کنیم همه کار رو از یک برنامه بخوایم و بک اندش متنوع باشه! تلاش شده طراحی ویو مستقل از دستگاهی که روش ران می شه باشه و هر کس اونو نصب کنه روی هر چیزی بتونه به همه سرویس های پشتش وصل بشه.. اونهم شخصی شده برای شخص خودش. مساله اصلی اینه که ویو باید بتونه با چیزهایی مثل بات اینجین مایکروسافت یا فیسبوک رقابت کنه که کار عظیمی است و خب.. مثل همیشه شاید هم یکی ایده رو بخره (به جای اینکه مثل این اطراف کپی کنه!)
اوه خبر ریز همراه هم اینه که اپل هم داره سیری رو از طریق اس دی کی باز می کنه .. احتمالا برای زنده موندن منشی صوتی اش در این دنیای پر تلاطم! [اس دی کی رو توضیح بدم؟ آهان بله… بله بله شما که عینک زدی میگی توضیح بده.. باشه!]
در واقع در علم / نجوم رازی هست ناشی از کم شدن نور یک ستاره. الان کلی از ستاره شناس های دنیا دوربین هاشون رو تنیظم کردن روی ستاره کیک ۸۴۶۲۸۵۲ تا در لحظه ای که نورش کم و زیاد شد، شاهد عینی ماجرا باشن. این کم شدن نور در چند سال گذشته هم بارها اتفاق افتاده و در مواردی تا ۲۲ درصد روشنایی پایین اومده. دلیلش چی می تونه باشه؟ نظریه هیجان انگیز مساله یک جور ابرسازه در اطراف این ستاره است! انتظار می ره با این هماهنگی و با نگاه دقیق به انواع طیف های نوری این ستاره که در فاصله ۱۵۰۰ سال نوری ما است اینبار بتونیم بگیم مساله چیه. این کم شدن نور از ۲۰۰۹ به بعد توسط تلسکوپ فضایی کپلر اتفاق افتاده و حجمش اینقدر زیاده که به عقیده بسیاری از ستاره شناس ها بعیده مربوط به یک سیاره در اطراف این ستاره باشه. نظریه بعدی یعنی تشکیل شدن یک سیاره دیسکی هم رد می شه چون ستاره کاملا بالغه و اگر سیاره ای هم داشته باشه، تا حالا کاملا شکل گرفته. نظریه بعدی هیجان انگیزتره و هنوز رد نشده: یک مگا استراکچر فضایی و مصنوعی که به دلیل دور اون خورشید می گرده، مثلا جذب انرژی یا بازتابوندن انرژی به یک نقطه دیگه. درسته که احتمال چنین کشف عظیمی فعلا خیلی پایینه ولی کاملا معقوله که بگیم چون باید یادتون باشه که این رادیو گیکه که از آینده به شما خبر می ده!
چون از این حرف زدم که تو رادیو قراره چیزهای آینده رو جلو جلو ببینیم، اینم بگم که صدای و متن آشنایی است که می گه «رمز خود را وارد کنید». «رمز شما اشتباه است» و … قراره غیب بشن! گوگل در کنفرانس اخیر گوگل آی او گفت که این دوران در حال پایانه. دنیل کافمن مدیر تکنولوژی و پروژههای پیشرفته گوگل گفته که تراست ای پی آی قراره این مساله رو حل کنه. تراست ای پی آی با خوندن اطلاعات حیاتی زیادی از شما (از شیوه راه رفتن تا چهره تا حتی شیوه تایپ و غیره) حدس می زنه که شما خودتون هستین و وضعیت عادی است و به شکل خودکار می تونه گوشی رو آنلاک کنه یا به اپ ها اجازه بده مطمئن باشن که شما جادی هستین (یا هر کی هستین!). معلومه که در صورتی که در طول روز کاری بکنین یا در همون لحظه اتفاقی بیافته که سیستم نتونه مطمئن بشه شما خودتون هستین، باید از روش های دیگه (شاید پسورد) هویت خودتون رو احراز کنین. سیستم چیزی در ادامه همین اسمارت لاک است که الان رو گوشی ها داریم و اجازه می ده با ضربه زدن به چند جای صفحه یا نشون دادن خودمون به دوربین ثابت کنیم که خودمون هستیم. خیلی هم پیچیده نیست و کش و تفصیل نمی خواد… مهم اینه که از حالا بدونیم یه کم دیگه چی تو دستمونه!
هوم.. البته خبر اینو می گه.. خب بیست و پنج میلیارد دلار رو بدزده بریزه کجاش؟ البته.. بازم خنگیم ما.. دوستانی که می دزدن راحت مصرفش می کنن و هیچ گیری هم نداره. یک محقق امنیتی توی هند به اسم ساتیا پراکاش حین بررسی نرم افزار موبایل بانک یک بانک دو تا مشکل بزرگ کشف کرد: مکانیزم سرتیفیکیت پینینگ وجود نداشت و ساختار لاگین هم مشکل داشت. با ترکیب این دو اون کاملا می تونست با پین کردن سرتیفیکیت در هر تماس به بانک بگه که رمزنگاری بهتره به مکانیزم پایینتری انتقال داده بشه (مثلا متن خالص) و بعد با مکانیزم اشتباه پیاده شده لاگین (که وقتی خودمون می نویسیم تقریبا همیشه به نوعی پیش می یاد) می تونست کارهای مهم رو به اسم دیگران انجام بده.. مثلا دیدن بالانس یا انتقال پول به شیوه ای کاملا قانونی به هر حسابی که می خواد. برای نشون دادن نمونه حتی چند کرل منتشر شده که پول منقل می کنه (: به همین خوبی. فقط با پنج خط کد اصلی! قبول نیست؟ ای پی آی کال حتی پین وارد شده رو هم چک نمی کنه و دستور انتقال رو مستقیم می زنه به شبکه بانکی (: اون اول برای کسب اطمینان از موضوعی به این عجیبی چند انتقال به فامیل و از حساب فامیل به همدیگه انجام داده و بعد به بانک خبر داده و اونها هم چند روز بعد مشکل رو حل کردن… بانکی های ما یاد بگیرن و جایزه درست و حسابی هم بدن (: نه سکه! ((:
ایلان ماسک در این ویدئو به این سوال جواب میده که «آیا به نظر شما ما در یک جهان شبیه سازی شده زندگی میکنیم؟». جواب بر اساس استدلال یک در چند میلیارد است. در واقع هر تمدن به اندازه کافی پیشرفته به جایی خواهد رسید که میتونه یک جهان رو شبیه سازی کنه و منطقا در اون مرحله چند میلیارد شبیه سازی مختلف اجرا خواهد شد. از نظر ریاضی احتمال اینکه ما دنیای اصلی (و نه یکی از اون شبیهسازیها) باشیم، یک به چند میلیارد است!
این نظریه با عنوان اصلی «فرضیه جهان سیموله شده» است که در ۲۰۰۳ توسط فیلسوف انگلیسی نیکولاس بوستروم مطرح شده و بر اساس سه این استدلال کار می کنه که یکی از سه ادعای زیر باید درست باشه:
ما واقعا در حال زندگی رو یک سیمولاتر تمدن هستیم
تمدنهای بسیار پیشرفته نسبت به اینکه سیمولاتورهایی بسازن که تمدن رو شبیه سازی کنه بی علاقه هستن
کسی هست که هر تمدن رو پیش از اینکه به مرحله ای برسه که بتونه شبیه سازیای بالا رو اجرا کنه، نابود میکنه
وقتی در مورد آینده هوش مصنوعی حرف می زنیم، دو جبهه در کشمکش با هم هستن. گروه اول که تولید کننده های فعلی مثل گوگل و آمازون و مایکروسافت هستن و فکر میکنن هی باید سیستم ها رو هوشمندتر کنیم و اونطرف متفکرینی به بزرگ ایلان ماسک و هاوکینگز هستن که می گن شای ما داریم با اینکار خودمون رو تسلیم شیطان می کنیم! اما حالا گروه اول هم نشونه های جالبی نشون دادن: گوگل اعلام کرده که در بزرگترین سیستم هوش مصنوعی یعنی دیپ مایند مکانیزمی تعبیه کرده تا «در لحظه ای که رباتی به شکل نامناسب عمل می کند بتوان آن را کنترل کرد»! شاید مقاله گوگل همه مثال هاش از ربات هایی باشن که در ماشین رو برعکس به ماشین وصل می کنن اما شاید پشت پرده بحث تفنگ هایی باشن که قراره خودکار به «به اصطلاح تروریستها» شلیک کنن یا رباتهایی که شروع به قتل عام آدم ها کنن. این مقاله ترکیب کار تیم دیپ مایند در گوگل و تیم «موسسه آینده بشریت» دانشگاه آکسفورده. مقاله با عنوان «کارگزارن مطمئنا قابل متوقف شدن» بد گفتم.. safely interruptable agents با ریاضیاتی که احتمالا ۹۹٪ شنونده ها و صد در صد گوینده های رادیو گیک متوجه نمی شن می گه که چطور یک دستگاه باید قابل خاموش شدن در زمانی باشه که یک اپراتور تشخیص می ده رفتارش اشتباهه. در واقع پیچیدگی اینجاست: این ماشین ها قراره از ما چیز یاد بگیرن و این ریاضیات می خوان جوری اونها رو محدود کنن که اونها یاد نگیرن که چطوری می تونن جلوی خاموش شدن خودشون رو بگیرن! الان شاید کمی عجیب باشه ولی به این فکر کنین که به زودی نرم افزارهای هوش مصنوعی شروع می کنن به نوشتن برنامه های هوش مصنوعی جدیدتر و دخالت ما هی کمتر و کمتر می شه و … [صدای تبر!]
دوست خوبم هوشمند که چند باری ازش حرف زدم یک مطلب طولانی و بسیار خوب نوشته در مورد پشت پرده پیامک هک تلگرام که گرفته بوده.. کمی توضیحات خودم و سفارش به سرچ کردن و دیدنش با تمرکز روی اینکه جلوی اینها باید گرفته بشه نه بچه های توی مجتمع خرید (:
گوگل بده؟ فیسبوک خبیثه؟ اینها رو فراموش کنین! حالا یک گروه روسی یک تکنولوژی تشخیص چهره به اسم findface راه انداختن که کلا پرایوسی رو برای خیلی ها به یک آرزو تبدیل می کنه. فایند فیس اجازه می ده شما از هر غریبه ای عکس بگیرن (که خودش کار بدیه اگر اجازه نداشته باشین!) و بعد پروفایل های اجتماعی صاحب این عکس رو در شبکه های اجتماعی مختلف به شما نشون می ده .. و منطقا اسم و مشخصاتش رو دیگه! هوم.. در تست ها هفتاد درصد موفقیت کسب شده. این برنامه دو ماه بیشتر نیست که اومده و تقریبا نیم میلیون کاربر داره و ۳ میلیون سرچ انجام داده. صاحبش؟ دو تا پسر ۲۶ و ۲۹ ساله. خبر خوب؟ فعلا فقط به پروفایل های روسی جواب می ده. خبر بد؟ «فعلا» فقط به پروفایل های روسی جواب می ده! این یک دنیای جدیده. نه اینکه خوب باشه ولی داریم به این سمت می ریم. شاید تعریف پرایوسی عوض بشه و شاید .. نمی دونم. به هرحال بخش هایی اش به نفع ما است و بخش هایی به ضرر ما. فرار کردن یا حمله کردن به معنی سنتی فایده نداره بلکه باید شناخت و آگاهی کسب کرد و آگاهی رو به دیگران هم داد. کسپرسکی در حال حاضر برای «جلوگیری» از این جریان به کاربران پیشنهاد داده عکس هاشون رو پرایوت کنن! خسته نباشه با اون ویروس هاش (:
ترکیبی از دانشمندان گوگل، دانشگاه باسک کانتری، دانشگاه کالیفرنیا و ایکرابسک و موسسه علوم باسک به روشی دست پیدا کردن که هر دو ایده اصلی کامپویترهای کوانتوم رو توی یک دستگاه با هم ترکیب می کنه – این احتمالا نوید بخش نزدیکتر شدن عملیاتی شدن کامپیوترهای کوانتومی است – مقاله توی نیچر چاپ شده [ اشاره به تعداد مراکز علمی در این مورد]. طبق معمول می گم که باید در مورد کامپیوترهای کوانتومی در آینده یک پادکست ویژه بدیم ولی مساله اینه که کامپیوترهای کوانتومی فقط سریعتر نیستن بلکه شکلی از مسائل که الان غیرقابل حل هستن رو هم انتظار می ره بتونن مورد بررسی قرار بدن. اما ایده های پشتشون هنوز تئوری است و ما کار داریم تا یک کامپیوتر کوانتومی عملیاتی ببینیم. هر چند که این تحقیق واقعا تونسته چیزی رو بسازه که دو ایده اصلی توش استفاده شده باشن. ایده اول اینه که ما با منطق همین گیت هایی که داریم پیش بریم، جایی که کیوبت ها (بیت های کوانتومی که پایه اصلی کامپیوترهای کوانتومی هستن) به شکلی به هم وصل می شن که مدارهای پایه ای منطق رو درست کنن. این روش باعث می شه هر گیت بتونه یک نوع کار رو انجام بده و منطقا هم معلومه که باید از قبل برنامه ریزی بشه. در نوع دوم کامپیوترهای کوانتومی تلاش می شه کیوبیت ها به هنگام نیاز به حل یک مساله خاص به شکلی که اون مساله خاص رو حل می کنه با هم ترکیب بشن – این سیستم ها تا حدی ساخته شدن ولی انتظار نمی ره که تمام قدرت کامپیوترهای کوانتومی رو به ما بدن. حالا توی تلاش جدید گوگل و دیگران کامپیوتری ساختن که جنبه های مثبت هر کدوم از این دو روش رو میگیره و با هم ترکیب می کنه. این کامپیوتر ۹ کیوبیت داره که ۱۰۰۰ گیت منطقی رو پیاده سازی می کنن تا این کیوبیت ها با هم ارتباط داشته باشن و همچنین می شه اونها رو در صورت نیاز از همدیگه قطع یا به همدیگه وصل کرد. تیم تحقیق می گه نتیجه کامپیوتری است که بر خلاف کامپیوترهای قبلی می تونه مسائل سابقا پیچیده برنامه نویسی رو حل کنه. انتظار می ره این ماشین ابزار تحقیقاتی ای بشه برای پیشرفت علم کامپیوترهای کوانتوم و امکان ساخت پله های بعدی رو به ما بده. [توضیح اینکه اگر واضح نبود یعنی باید یک شماره ویژه بدیم و خلاصه اش اینه که واقعا کم مونده کامپیوتر کوانتومی بسازیم!]
تبریک و تقبیح
تقبیحی داریم برای مهمل هایی که می گن یک لحظه مدیر سیستم غفلت کرد و باعث شد عربستانی ها هک کنن ما رو (: سانسور کننده داک داک گو که باید خجالت بکشه
خجالتی هم برای ایران داریم و شبکه اش و بحث بی طرفی شبکه که تو دنیا معنی خاصی داره و اینجا دیکه کلا گندش رو در آوردن.
و تسلیتی هم داریم به شرکت لنوو که توی گزارش سالیانه سه ماه اش شدیدا ابراز نارضایتی کرده از خرید موتورولا و گفته که وضعشون خرابه. نکته جالبش اینه که قرار شده دو تا مدیر داشته باشن و دو برند مختلف رو با دو استراتژی مختلف پیش ببرن. اگر از این به بعد اسم لپ تاپ های زوک رو شنیدین، بدونین همون لنووی … شاخه ارزون همون لنووی سابقه.. و چینی تر!
تبریکی به کسانی که چهارشنبه فال آوت ۴ رو مجانی روی ایکس باکس خریدن. اپراتور اشتباه قیمت رو وارد کرده بود و به جای ۱۱۰ دلار، قیمت شده بود ۰ دلار و تا مایکروسافت بفهمه…. تبریک به خریداران (:
نامه ها
مهرادم، که یه بار آهنگ هادی پاکزاد رو واسه رادیو گیک معرفی کردم
میخواست بگم تو رادیو گیک بعدی خبر درگذشتشونو بگید خیلی خوب میشه چون واقعا حقش این نبود
آشتوم:
در مورد “باس میتونه به عنوان آنتن عمل کنه”
چون ممکن هست اکثر مخاطب هاتون و شاید هم خودتون :D به اشتباه افتاده باشید .
درسته هرکجا نوسان جریان داشته باشیم تابش الکترومغناطیس هم داریم (مثلا باس انتقال اطلاعات) اما مسئله این هست که اونقدر این توان تابش شده کم هست که در فاصله خیلی کمی از اون خط سیگنال تابش شده زیر نویز محیط قرار میگیره و از نویز قابل تمایز نیست .
یعنی میشه اطلاعات رو جمع آوری کرد به شرط اینکه گیرنده در حد میلی متر یا حتی میکرو متر به اون باس نزدیک باشه . که عملا دیگه همون تماس فیزیکی میشه :D
قضیه زیر نویز قرار گرفتن مثل اینکه تو ورزشگاه آزادی با 100 هزار تا تماشاگر از وسط زمین دنبال صدای دوستمون بگردیم ?
البته اگه وارد جزئیات فنی بشیم اساس کار یک فرستنده رادیویی متمرکز کردن پهنای باند رو یک سنتر فرکانسی هست مثلا توی 802.11 n میشه 20 مگاهرتز پهنای باند رو چنل یک , سنترفرکانسی 2.412 گیگاهرتز رو خواهد داشت . اما توی یک باس هیچ وقت این اتفاق نمیفته و پهنای باند از DC تا بالاترین فرکانس موجود هستش که این دریافتش به صورت بیسیم رو غیر ممکن میکنه .
علاوه بر این خط هایی که روی برد های پی سی بی سیگنال رو عبور میدن امپدانس دو سرشون تا حد خیلی زیادی مچ هست و عملا هرچی پاور از ورودی میگیرن به خروجی میدن و مقدار خیلی کمی از اون تلف میشه ( تابش میشه ) .
درست مثل کابل شبکه rj45 که دیفرنشیال و به هم تابیده شده با امپدانس 100 اهم .
رفتم مقاله رو خوندم ، منظور مقاله در این مورد هست که بعد از هک و نصب نرم افزار مخرب با رد و بدل کردن توالی تکراری از صفر و یک ها از باس رم . توان رادیویی تابش شده رو در محدوده فرکانسی خواصی متمرکز میکنند تا قابل دریافت بشه . یعنی به صورت تکراری اطلاعاتی رو از رم میخونه و مینویسه که توالیشون تکراری هست مثلا 01010101 و اینجوری باعث میشه اکثر توان رادیویی توی فرکانس اون توالی تابش بشه و طبق گفته خودشون تا حدود یک متر نسبت سیگنال به نویز مثبت داشتند یعنی میتونستن یک چیزایی بفرستن .
البته به بدنه کیس مادربورد , محیط و کلی چیز دیگه بستگی داره اما عملا تونستن یک ارتباط یک طرفه بی سیم به بیرون داشته باشن . (فقط کامپیوتر میتونه اطلاعات رو به بیرون بفرسته از بیرون چیزی نمیشه فرستاد) . با برد یک متر و سرعت تغریبا 2 بیت بر ثانیه که برای کار های خبیثانه تغریبا کافی به نظر میرسه ? .
موسیقی
آهنگ یاغی به پیشنهاد حسین
به پیشنهاد بردیا Noche Acosador – Minutes To Metal N Rock
من شخصا کماکان در خطه جنوبم! هفته بعد آخرین هفته ای است که می یام اهواز برای تکمیل یک دوره لینوکس برای بچه های خوب استان و به همین دلیل متاسفانه تهران نیستم که توی برنامه سار بهار شرکت کنم.
ایده برنامه سار بسیار جالبه و آدم خوبی هم پشتشه: موزه علوم و فناوری با هدف انتشار ایدههای نوآورانه و تاثیرگذار تو زمینههای علم و فناوری این برنامه رو برگزار می کنه.
متاسفانه در این روزهای خودگردانی و سرمایه داری افسار گسیخته، حتی موزه علوم و فنون هم برای شرکت در چنین رویدادی هزینه ۱۰۰هزار تومان گذاشته که به نظرم زیاده اما خواننده های جادی.نت این فرصت رو دارن که با استفاده از کد تخفیف jadi صد در صد تخفیف بگیرن که به نظرم بازم تخفیفش خیلی زیاده! ((: البته فقط ۳۰ نفر اول که ثبت نام کنن.
من رویداد رو پیشنهاد می کنم و اگر می خواین شرکت کنین با کد تخفیف jadi ثبت نام کنین و بعد از ظهر جمعه رو خوب بگذرونین.
در اولین شماره از رادیوگیک در سال ۹۵، در پشتی رو برای ورود به سال جدید انتخاب می کنیم. از هکرها می گیم و دلایلی که مردم باید از دست دولت هاشون در امان باشن. در این شماره آخرین سنگر ما در مقابل کامپیوترها فروریخته!
توروالدز و دعواش در مورد آزاد بودن یا نبودن و دلایل نرم افزار آزاد اعلام کردن لینوکس همیشه مورد بحث بوده [کمی توضیحات خودم]. حالا توی یک گفتگوی تد،توروالدز بحث رو بیشتر باز کرده. حالا در بیست و پنج سالگی لینوکس، اون می گه «من لینوکس رو شروع نکردم که یک پروژه جمعی بشه. من فقط برای خودم شروعش کردم. در نهایت برای من لذت بردن از برنامه نویسی مهم بود و لینوکس رو عمومی کردم بدون اینکه واقعا بخوام از فواید بازمتن بودن استفاده کنم. من فقط میخواستم نظرات مردم در مورد کارم برو ببینم و بشنوم». توروالدز این سال ها هم حاضر نشده لایسنس های آزادتر (از نظر فلسفی) رو بپذیره و روی همون جی پی ال ۲ مونده. اون توی همین مصاحبه می گه «آدم های دیگه رو چندان دوست ندارم اما آدم هایی که روی پروژه ام کار می کنن رو دوست دارم» و البته اضافه هم می کنه که «چیزی که در مورد باز متن دوست دارم اینه که اجازه می ده آدم ها با هم روی یک کد کار کنن؛ حتی وقتی که همدیگه رو دوست ندارم. و گاهی ما واقعا از همدیگه خوشمون نمی یاد».
وقتی از استارتاپ حرف میزنیم نباید فقط به دلیوری فکر کنیم! مثلا تفکر بچه های دیپ گرام که بخشی از وای کامبینیتور هستن این بود که اینترنت داره از یک دنیای متنی به یک دنیای صوتی تصویری تغییر شکل می ده و گوگل، بینگ و بقیه هنوز براش آماده نیستن.. اونها یک موتور جستجو درست کردن که به سرعت می تونه توی فایل های صوتی و تصویری رو نگاه کنه و الگوی کلمات رو بشناسه و صحبت های داخل صداها رو تشخیص بده. اینکار علاوه بر اینکه برای زیرنویس کردن قابل استفاده است، یک سرچ اینجینی روی نقل قول های شفاهی هم درست می کنه. سیستم بایک سیستم یادگیری عمیق (دیپ لرنینگ) کار می کنه [ کمی توضیحات خودم ]. این سیستم در حال حاضر رایگانه و اجازه می ده تا ۴۰ ساعت صدا و تصویر توش آپلود و ایندکس کنین و اگر از من می شنوین چیزی است که تو ایران کاملا بی معنی شده: دانش بنیان… البته کلیت این واژه بی معنیه چون هر چیزی مبتنی بر دانش است و در جهان هم به جای ساختن این اصطلاح ها، فضایی درست می کنن که این شرکت ها بتونن رشد کنن. تعجب نکنین اگر تو همین رادیو گیک گفتیم دیپ گرام فلان میلیون دلار توسط گوگل یا مایکروسافت یا فیسبوک خریداری شده.
چی شد؟ همه خبر رو گفتم دیگه عملا (: لینوکس مینت یک توزیع بسیار محبوب لینوکس است. خبر می گه به خاطر اشتباه مدیر سیستم سروری که سایت لینوکس مینت روی اون قرار داره، هکرها تونستن داخلش بشن و مستقل از سرقت اطلاعات کاربران فروم، یک کار خیلی جالب بکنن: جابجا کردن فایل ایزوی لینوکس مینت با یک نسخه ایزو که یک درعقبی هم توش کار گذاشته شده! البته در عمل فقط لینک رو عوض کردن به ایزوی دستکاری شده ولی در نهایت فرق خاصی نمی کنه دیگه. نکته عجیب اینه ک هکر کل اطلاعات فروم رو به قیمت ۰.۱۹ سنت بیت کوین برای دانلود گذاشته یعنی از هر دانلود در این لحظه تقریبا ۸۵ گیرش می یاد. هکر به زد دی نت گفته که «من لنگ ۸۵ دلار بودم» و خب احتمالا در جای دیگه یک بات نت بزرگ با کلی کامپیوتر لینوکس مینت هم برای اجاره قرار داره. نکته اینه که چک کردن ام دی فایو بعد از دانلود می تونست کل این مشکل رو حل کنه.
علی هم برامون از مایکروسافت گفته که ظاهرا در هر شماره می گیم دیگه هر چیزی رو هم اوپن سورس کنه خبرش رو نمی گیم چون هر شماره همینه ولی هر شماره یک آسی رو اوپن سورس می کنه که ….
جادی جان باتوجه به اینکه من یه برنامهنویس داتنِتی هستم ( با گذشته PHP و Python و … ) یسری اخبار درباره مایکروسافت بود که به نظرم شاید بد نباشه یه نیم نگاهی بهش داشته باشی.
همونطوری که میدونی یا شاید شنیدی؛ مایکروسافت سال پیش Net framework رو بصورت اوپن سورس روی Github قرار داد، پروژهای که الان Contrubuterهای مختلفی خارج از مایکروسافت داره و به خوبی روی لینوکس، مک و ویندوز اجرا میشه و از همه مهمتر اینکه Net framework رو با لایسنس M.I.T منتشر کرد …
Visual Studio Code رو بصورت رایگان و متنباز و چند سکویی ارائه داد که خیلی خصوصیات خوب VIM، Sublime، ATOM , … داره.
توزیع لینوکس خودش رو برای سوییچ یا روتر ها تهیه کرد
جدیداً هم اعلام کرده که SQL Server برای لینوکس در حال تولید داره و تا میانههای 2017 ارائه میشه.
نمیدونم خبر داری یا نه؟ اما حدوداً 20 روز پیش خبر رسمی خرید شرکت Xamarin توسط مایکروسافت تایید شد. شاید بهترین خبر برای جامعه داتنت کارها و بقیه برنامهنویسها باشه، زامارین ابزار قوی برای توسعه چند سکویی برنامههای موبایل بصورت Native که نمونه مشابه نداره .
مشکل بزرگ زامارین این بود که خیلی گرون بود! با توجه به کارهای اخیر مایکروسافت احتمال خیلی زیاد بعید نیست که زامارین رو بصورت رایگان روی Visual Studio Community ( ویژوال استودیو رایگان مایکروسافت که در حد نسخه Professional هست ) ارائه بده که شاید بتونه بازار ضعیف برنامههای ویندوز فون رو پر کنه …
به حدی خرید زامارین برای مایکروسافت مهم بود که پروژه Astoria که پل اجرای برنامههای اندروید روی ویندوز 10 بود رو کنسل کرد.
زنده باد دات نت، زنده باد سی شارپ، زنده باد متن باز
در حوزه اندروید اکسپلویت استارگیت نشون داده شده؛ یعنی در واقع دوباره ظاهر شد و اینبار به هکرهای اجازه می ده با هدایت کردن کاربر به سمت یک صفحه آلوده تلفنش رو آلوده کنن. محقق های به اصطلاح اسراییلی نتایج کارشون رو کاملا به شکل پی دی اف منتشر کردن که اتفاقا اطلاعات بیشتر از حد معمولی هم می ده. اونها یک فیلم هم از شیوه کار منتشر کردن. استارگیت یک کتابخونه سی پلاس پلاس است که برای نمایش فایل های مالتی مدیا نوشته شده اما ظاهرا مشکلات زیادی داره. کافیه اول به قربانی بگین به سراغ صفحه ای بره که فایلی توش در حال پخشه. این فایل باعث کرش کردن مدیا سرور می شه. در مرحله دوم مدیا سرور بالا می یاد و دوباره صفحه رو لود می کنه و یک جاوااسکریپت به سرور خبر میده که دستگاه چیه و سرور هم یک فایل مدیای مخصوص اون رو تولید و تو صفحه لود می کنه که دوباره از استارگیت اطلاعات بیشتری می گیره و در کمتر از ده ثانیه تکرار مجددش باعث نصب بدافزار در گوشی هایی می شه که از اندروید ۲.۲ تا ۴ یا پنج یا ۵.۱ استفاده می کنن. اما این همه داستان نیست. اپل ها هم در امان نیستن و هکرهای پالو آلتو نوشن دادن که چطوری می تونن روی گوشی های اپل جیل برک نشده (و البته روی آی پدها) بدون اطلاع یا همکاری صاحبش بدافزار نصب کنن. این تکنیک که AceDeceiver نامگذاری شده با استفاده هوشمندانه از DRM (که همیشه به ضرر استفاده کننده اش است [کمی توضیح]) کلا مکانیزم امنیتی نصب نرم افزار آی او اس رو دور می زنه. تکنیک اصلی استفاده از FailPlay است که انتظار می ره مکانیزمی باشه برای جلوگیری از کپی کردن برنامه های خریداری شده از روی دستگاه به یک دستگاه دیگه ولی خب با یک حمله مرد میانی می شه دستگاه رو گول زد و برنامه ها رو جای دیگه کپی کرد یا حتی در نمونه اخیر برنامه رو روی گوشی منتقل کرد.
تنویر حسن ضحی یک محقق امنیتی بنگلادشی است که همین چهارشنبه غیب شد! ضحی روی موردی کار می کرد که توش هکرها ۸۱ میلیون دلار از بانک بنگلادش دزدیدن و به حساب های تقلبی توی فیلیپین منتقل کردن و غیب شدن. البته هدف اصلی ظاهرا سرقت یک میلیارد دلار بوده که به خاطر چند اشتباه تایپی تنها ۸۱ میلیون منتقل شده! ضحی می گه از چند هفته قبل بدافزارهایی روی کامپیوترهای بانک بنگلادش نصب شده بود و دلیل اصلی کشف نشدنش ضعف سواد مسوولین بانک مرکزی بنگلادش بوده. بعد از انتشار نوشته ها و صحبت های ضحی، مدیر بانک مرکزی و دو تا از معاونینش استعفا دادن و بعدش ضحی غیب شد و خانواده اش نگرانشن. نمی دونم چی در موردش گفت به جز اینکه کشورها باید روش هایی برای گزارش مشکلات و حمایت از گزارش کننده ها داشته باشن نه اینکه تنها تلاششون ساکت موندن همه در مقابل مشکلات باشه.
توی خبر قبل گفتم که دولت ها و شرکت ها باید هکرها رو تشویق به کارهای مثبت بکنن. گوگل یکی از این شرکت ها است که در برنامه های موسوم به باگ باونتی، از هکرهامی خواد که حفرههای امنتیی رو کشف کنن و اطلاع بدن و جوایز بزرگ بگیرن. باگ باونتی فعلی مربوط به هک ریموت کروم بوک است. اگر شما بتونین از طریق وب کروم بوک گوگل رو هک کنین این هک بعد از ریبوت دستگاه کار کنه، جایزه تون ۱۰۰ هزار دلار است. اگر علاقمند به دنیای هک هستین و فکر می کنین چیزی بلدین، این گوی و این میدون. البته باید بگم که پارسال جایزه ۵۰هزار دلار بوده و کسی نتونسته برنده اش بشه ولی به هرحال به تلاشش می ارزه چون حداقل میبینن که منطقا یک هکر باید چه چیزهایی بلد باشه.
در اعماق
و همچنین یادآوری می کنیم که از این شماره سایت دیجیتاتو یکی از تبلیغ دهنده های رادیوگیک است. سایتی که شعارش «زندگی با تکنولوژی» است و سعی اش معرفی تکنولوژی های جدید به آدم ها. دامینش رو که حتما بلدین digiato.com و خوشحالیم که از این طریق پیش قدم شده برای حمایت از رادیو گیک.
اطلاعیه سازمان ملی امنیت ترافیکی آمریکا: مواظب خودروهای هک شده باشین شاید این عنوان تا مدتی قبل ایده یک رمان علمی تخیلی بود اما حالا یک واقعیته. بولتن سازمان ملی امنیت ترافیکی آمریکا گفته که هرچند خیلی از هک ها منجر به مسائل امنیتی نخواهند شد اما مهمه که راننده ها و آدم ها به نشانه ها حساس باشن چون اگر یک هکر کنترل خودرویی در دست بگیره بسیار خطرناکه. بولتن می گه اینترنت چیزها داره کنترل خودروها رو در دست می گیره و تحقیقات زیادی مشکلات امنیتی ریموت توی خودروها رو نشون دادن از جمله ویدئویی که توش یک جیپ توسط هکر هک می شه یا مشکلات امنتیی جی ام و بی ام دبلیو که در هر دو مورد کمپانی ها به سرعت آپدیت دادن و مشکل دیده شده رو حل کردن. بولتن می گه مشکل امنیتی ممکنه هر جایی باشه، از سیستم بی سیم، بلوتوث، یو اس بی، وای فای یا حتی در یکی از اجزا که کمپانی های تردپارتی می سازن و این مشکلات می تونه به یک هکر امکان دسترسی به سیستم کنترل کننده خودرو و همچنین اطلاعات حرکت رو بده. همچنین یک خطر دیگه درست چیزی است که توی همین شماره در مورد لینوکس مینت گفتیم. هکرها ممکنه به سرورهای آپدیت خودروها دسترسی پیدا کنن و کد مخربی رو اونجا قرار بدن که ماشین روی خودش دانلود و نصب کنه. خوشبختانه قانونگذارهای آمریکایی اینقدر با شعور بودن که از نظر قانونی از اکتبر به بعد با تغییر قوانین مردم اجازه پیدا خواهند کرد نرم افزار خودروهاشون رو بررسی کنن و بدونن که توش چی می گذره تا از این طریق مشکلات بیشتری هم کشف و حل بشن.
دوستمون Emi یک لطیفه فرستاده که عملا خودش یک دراعماقه:
یه روز با ماشین زمانم ده سال جلوتر رفتم و از اولین آدمی ک دیدم پرسیدم
گوگل هنوز بهترین موتور جستجوی دنیاست؟
با صدای آروم لرزناکی بهم گفت : هیس! ممکنه صداتو بشنوه.
فن هویی اول به نظرش حرکت کامپیوتر عجیب می یاد. اما بعد فقط می گه «تا به حال چنین چیزی از یک آدم ندیده بودم. خیلی زیبا بود» و هی تکرار می کنه «زیبا، زیبا…». حرکت مورد بحث حرکت ۳۷م مسابقه دوم بین برنامه کامپیوتری آلفا گو است که در قسمت قبلی ازش شنیدیم و حریفش لی سدول که بهترین بازیکن گو در جهانه. لی سدول توی ۵ تا مسابقه ای که این هفته در طبقه چهارم یک هتل زیبا با کامیپوتر داد، ۴ بر ۱ بازنده شد. ظاهرا این حرکت اونقدر قشنگ و عجیب و غیر مرتبط (ظاهرا) با حرکت های قبل بوده که لی سدول مجبور شده ۱۵ دقیقه بهش فکر کن و آخرش هم بازی رو واگذار کنه. یادتون باشه در شماره قبل کمی در این مورد حرف زدیم [تکرار کوتاه و اینکه ده سال آینده قرار بود ماشین ها توی گو ما رو شکست بدن]. فن هویی به عنوان یکی از قهرمانان اروپا در دو سه هفته قبل یک مسابقه پنج دوره با آلفا گو انجام داد که توی هر پنج تا مسابقه شکست خورد – البته خوشبختانه ایشون بخشی از تیم مشاور آلفاگو هم هست و در نتیجه هر طرف که پیروز میشد، پیروز نهایی خود فن هویی بود. بازی اول این روند رو تقریبا ۶۰ میلیون چینی تماشا کردن و متعجب شدن که چطور یک کامپیوتر قهرمان جهان در بازی ۲۵۰۰ساله اوناه شکست می ده. گزارشگرها می گن احساس شکست و ناراحتی ای که به خیلی ازآدم ها دست داده طبیعی است و حتی الون ماسک و سم آلتمن هم اونو تجربه کردن. جایی که می بینیم از ماشین ها شکست می خوریم (توضیح خودم در مورد حافظه و خیلی جاهایی که عقبیم ولی نمی فهمیم). البته بخش جالب اینجاست که فن هویی خیلی هم نگران نیست. اون در طول پنج ماه گذشته بارها و بارها و بارها با ماشین بازی کرده و ازش شکست خورده ولی در بین انسان ها رتبه اش خیلی بهتر شده. در ابتدا اون رتبه ۶۳۳ جهان رو داشت اما حالا تقریبا ۳۰۰ است! ماشین ها هم می تونن باعث پیشرفت ما بشن و مشکل اصلی همونی است که هاوکینگیز بهش اشاره می کنه: سرمایه داری و شیوه استفاده از هوش مصنوعی.
و البته برای اینکه غمگین تموم نکنیم، از تظاهرات هامون می گیم تظاهرات درمقابل ساختمان کنسرسیوم ورلد واید وب علیه هالیوودی کردن وب از طریق اضافه کردن دی آر آم به اچ تی ام ال ۵.
ماجرا مثل همیشه از یکی از بهترین بنیادهای جهان یعنی fsf شروع شده. چند وقت پیش اخبار SOPA و PIPA خیلی روی بورس بود که عمل جمعی ساکنین وب جلوشون رو گرفت. حالا پیشنهاد جدید رسانه های عظیم و هالیوود اینه که به اچ تی ام ال پنج دی آر ام اضافه بشه. این در واقع تلاشی است برای اضافه کردن محدودیت به فرمت های آزاد وب و بستن دست آدم ها در استفاده از نرم افزارها یا اصولا در سطحی بالاتر کنترل کامپیوترشون. این پروپوزال که EME خونده می شه (Encrypted Media Extentions) صدمه ای است تقریبا غیرقابل جبران به آزادی وب. ممکنه ما که توی ایران نشستیم مفهوم «وب آزاد» اصولا برامون مسخره و خنده دار و دور ازدست باشه اما باید بدونیم مشکل چیه. مساله اینه که فعلا فرمت های وب برای همه قابل استفاده هستن و هر کسی با هر ابزاری به شیوه ای که دوست داره می تونه از وب استفاده کنه اما اضافه شدن دی آر ام به استانداردها درست مثل فلش و سیلورلایت که خوشبختانه هر دو در حال احتضارن ساکنین وب رو مجبور خواهد کرد فقط با یک برنامه خاص به اطلاعات دسترسی داشته باشن و عملا کامپیوترشون دیگه توی کنترل خودشون نباشه. این خیانتی است به ارزش های بنیادینی که وب روش بنا شده و در نهایت وب رو تبدیل می کنه به یک لوله کشی انحصاری که شرکت های بزرگ تعیین می کنن چه کسی می تونه چی رو در چه شرایطی روش مصرف کنه. برای من و شما هم لازمه اطلاعاتمون رو در مورد آزادی وب و بی طرفی شبکه بیشتر کنیم .. کسی چه می دونه، شاید یک روز ما هم از بحث سانسور توییتر و فیسبوک و مشکلات عمدی اچ تی تی پی اس های گوگل و بیت باکت و ریپوزیتوری هامون رسیدیم به بحث اینکه استانداردهای وب باید آزاد بمونن.
یه چیزی نگفته موند! دعوای اپل و اف بی آی [ خودم حرف بزنم بخصوص در مورد مفهوم در پشتی و ناامن شدن همه چیز باهاش + مرزهای جغرافیایی مبهم + جامعه آزاد ]
تبریک و تقبیح
تقبیحی داریم برای آپارت که فیلم منو و خاتمی رو حذف کرده.. [کمی توضیح و اینکه تقبیح آپارات نیست، تقبیح سانسورچی وقانونگذار است]. بی بی سی فارسی رو هم داریم در بخش تقبیح ها به خاطر یک مطلب خیلی ضعیف با عنوان «آیا تلفنهای هوشمند ما را شنود میکنند؟». مقاله یک ترجمه است از نوشته ای دیگه توی بی بی سی ولی این عنوان توی ایران منطقا باید شکل دیگه ای نوشته بشه و یک ترجمه صرف از خارج جوابگو نیست؛ در عین اینکه مقاله مثلا می گه عده ای یک برنامه نوشتن که با اجراش هر چی اطراف تلفن میگیم رو صفحه نمایش یک کامپیوتر دیده می شه، خب معلومه که می شه اینو نوشت. مثل اینه که بگیم «آیا تلفن من من را شنود می کند؟» و بعد یکی نشون بده که چطور اگر تلفن زنگ زد و جواب دادیمش… [ توضیحات خودم].
تبریک هم داریم برای پیتزا فروشی دومینو که یک پیتزای زنجیره ای بزرگ در جهانه که با کیوت ترین دستگاه ممکن قراره به شکل خودکار پیتزاها رو به خونه مردم بفرسته (و البته تسلیت به کسانی که شغلشون رو با اینکار از دست می دن.. توضیح در مورد هانی اکسپرس)
تبریکی هم داریم به خانم «نرگس ماوالوالا» که مسوولیت بزرگی در کشف امواج گرانشی که کلی در موردش خبر بود داشتیم… ایشون پاکستانی هستن، لزبین هستن، با پارتنرشون یک بچه دارن و توی یک خانواده زرتشتی به دنیا اومدن و حالا اسمشون کلی مشهوره چون نقشی بسیار مهم در کشف امواج گرانشی که یکی از بزرگترین کشفیات فیزیک اخیره داشتن. اینو یکی از دوستان با ایمیل ناشناس یادآوری کرد تا یادآور این باشه که پیش فرض های ذهنی مون رو دور بریزیم و بدونیم یک خانم لزبین زرتشتی زاده پاکستانی که با پارتنرش یک بچه هم داره، آدم مهمه دنیای فیزیک می تونه باشه و این کارها فقط مال بازیگرها نیست (:
نامه ها
از تماس شما و ابراز تمایل برای انتشار محتوای رادیوگیک روی شبکه ی توشه، سپاسگزاریم. ما از این هفته به طور ثابت و در بسته ی اَپ و تکنولوژیِ چهارشنبههای توشه، رادیوگیک هم میفرستیم و مخاطبانِ توشه محتوای سایت شما را دریافت خواهند کرد. توشه از ابتدای این هفته رسماً آغاز به کار کرد که خبر تصویری راه اندازی آن را میتوانید در ضمیمه ببینید.
خوشحال میشیم اگر رادیوگیک، مخاطبان خود را امکان جدید دریافت محتوا از طریق توشه هم باخبر کند.
آدرس ما در توییتر،تلگرام، فیسبوک و اینستاگرام:
– https://twitter.com/tooshehapp
– https://telegram.me/tooshehapp
– https://www.facebook.com/tooshehapp
– https://www.instagram.com/tooshehapp
موسیقی
موسیقی آخر به نام Mad World از Gary Jules
موسیقی های دیگه «شروین – خداحافظی»، «امیدحاجیلی، تردست» و «The Girl Without Hair».
بعضی جاها هستن که توشون اصولا شبکه موبایل وجود نداره، مثلا مناطق دورافتاده در آفریقا و آمریکای جنوبی و مکزیک و … یا مناطق جنگ زده. گاهی هم جاهایی رو داریم که توشون اونقدر خدمات موبایل گرون عرضه میشه که آدمها به فکر ساختن شبکه موبایل خودشون میافتن. البته یک حالت دیگه هم هست؛ وقتی که شهاب ایمیل میزنه و میپرسه:
داشتم راجع به شبکه های موبایل فکر میکردم و اینکه چه سخت افزار یا نرم افزاری پشتشون هست، نمیشه یک نسخه کوچیکش رو داخل خونه راه انداخت و با همین موبایل ها بهشون و صل شد و بجای بیسم از اینها که برد بهتری هم داره و هر کسی یکی تو جیبش هست استفاده کرد؟
جواب به شکل جالبی «بله» است. البته در کشوری که از نظر قانونی اینکار اشکال نداشته باشه و همه سیستم های مخابراتی الزاما زیر نظر برادربزرگ نباشن (: جالبتر از همه اینه که اتفاقا اینکار خیلی هم سخت نیست. چیزی که شما لازم دارین کمی نرم افزار است و یک آنتن که بتونه به زبون موبایلها حرف بزنه.
سازمانهای مختلفی این مساله رو پیش میبرن. مثلا rhizomatica.org توی مکزیک که دادگاههایی واقعی داره از طریق حقوق تونسته از «حق دسترسی به شبکه موبایل» دفاع کنه و با گرفتن یک پهنای باند برای کلیت جامعه، به افراد و شرکتهای خیلی کوچیک اجازه بده شبکه موبایل راه بندازن. دقت کنین که راه انداختن چنین شبکهای با سوییچهای ارزون و نرم افزارهای آزاد حدود ۷۵۰۰ دلار برای هر بیس استیشن هزینه داره.
بحث شبکههای مخابراتی موبایل مفصل است ولی در کل لازمه بدونیم که برای راه افتادن یک شبکه GSM نیازمند اجزای متنوعی هستیم که اکثرا یکسری حروف اختصاری هستن (: چیزهایی مثل BS، MSC، VLR، HLR و SMSC که آخری سرویس دهنده اسمس است. شرکتهایی مثل FairWaves پکهای ساده ای دارن که می تونین سر یک دکل نصب کنین و کل این سیستمهای رو به شکل فشرده و عمدتا نرمافزاری راه بندازین. نمونه دیگهای از این شرکتهای ارائه کننده تجهیزات راه اندازی شبکه شخصی NuranWireless است.
اما آیا این شبکه که کلا از یک دونه BSC تشکیل شده مفیده؟ تقریبا نه چون فقط به شما اجازه میده در یک محیط بسیار محدود با همدیگه حرف بزنین. راه حل چیه؟ وصل کردن این شبکهها از طریق سیستمهای ساده و آزاد و بازمتن VoIP به همدیگه و درست کردن چیزی شبیه به roaming یا اصولا یک تکه کردن شبکههای کوچیک با هم (مثلا داشتن یک HLR واحد). با اینکار تمام کسانی که در این حوالی هستن می تونن با همدیگه حرف بزنن و حتی اگر دولت VoIP رو ممنوع و سانسور و غیره نکرده باشه، این امکان به وجود مییاد که من و دوستانم در حومه کرج، با چند نفر از فامیل که در حومه نیویورک زندگی می کنن یک شبکه موبایل شخصی داشته باشیم که تماس در اون شبکه رایگان باشه (:
و در نهایت اضافه کنم که اگر فقط بحث آموزش برای یادگیری است، پروژههای بسیار جمع و جورتر هم وجود دارن و این امکان هم هست که آنتنهای خیلی کوچیکتر و ارزونتری رو از آمازون یا هر جای دیگه بخرین و با مجموعه ای از نرم افزارهای آزاد این چیزها رو تجربه کنین. هرچند که تا جایی که من حدس می زنم، اگر در ایران هستین منطقا ممنوعه اما به هرحال می تونیم به امکانات عجیبی که چنین تکنولوژی هایی در دسترس ما قرار می دن فکر کنیم.