رادیو گیک شماره ۴۹ – قادر مطلق

رادیو گیک در یک ثانیه اضافی که امسال بهش هدیه کرده، به دنیای امنیت، جامعه شناسی و هوش مصنوعی سرک می شه. از تشخیص چهره و سامسونگ و هاردهایی که خراب نمی شن و انگشت هایی که از راه دور کپی می شن. از عشق داده ها می گیم و اصول عشق ورزی با اطلاعات رو بررسی می کنیم تا جهان تکونی به خودش بده.

این شعر از هادی جمالی است در اعتراض به سانسور شدید واژگان در شعر و داستان:

ای دلبر من، ای قد و بالات سه نقطه!
ای چهره ی تو در همه حالات سه نقطه…

لب( بووووق) دهن (بووووق) تمام سر و تن (بووووق)!
اصلا چه بگویم که سراپات سه نقطه…

برخیز و میان همگان جلوه گری کن!
حال همه در حال تماشات سه نقطه…

با دشمن خود یاری و با یار چو دشمن!
ای آنکه تولا و تبرات سه نقطه…

آخر به زری یا ضرری یا که به زوری؟!
میگیرم از آن گوشه ی لبهات سه نقطه…

چشم من و گیسوی تو (نه) چادر تو (خوب)!
دست من و بازوی تو (نه) پات سه نقطه…

“تا باد صبا پرده ز رخسار وی انداخت”
این بخش خطرناک شده کات سه نقطه…

آخر چه بگویم که توان چاپ نمودن!
ای بر پدر کل ادارات سه نقطه…

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

اخبار

سال ۲۰۱۵ و ثانیه اضافی
دقیقا در ساعت ۲۳ و ۵۹ و ۵۹ جون امسال، تمام ساعت های اتمی جهان برای یک ثانیه متوقف می شن یا اگر برنامه شون فرق کنه، به ساعت غیرعادی ۲۳ و ۵۹ و ۶۰ می رن! این تغییر ساعت تقریبا چیزی است شبیه به سال کبیسه و مربوط به هماهنگ کردن زمانی که ما می سنجیم و حرکت زمین به دور خورشید و یک دردسر مجدد برای مهندسین کامپیوتر در بعضی رشته ها. ثانیه قبلی که دستی به زمان مورد سنجش ما اضافه شده بود، در سال ۱۹۷۲ بود که احتمالا خیلی هم مهم نبود چون کامپیوترها کمتر بودن و الان هم بعد از اینکه کشف شد این اتفاق دائما خواهد افتاد، سیستم ها تطابق بیشتری باهاشون پیدا کردن (توضیح در مورد توان جالب ان تی پی در تطبیق با چنین مشکلاتی)

جشنواره وب
[توضیحات خودم و اینکه خوبه که چنین چیزی جدی در حال برگزاری است]

الگوریتم های جدید تشخیص چهره
face
الگوریتم های تشخیص چهره تا سال ۲۰۰۱ چندان کارا نبودن ولی در اون سال با کارهای دو دانشمند به اسم پول ویولا و مایکل جونز، دنیا یکهو عوض شد و تشخیص چهره به یک چیز واقعی تبدیل شد که می تونست در زمان واقعی تشخیص بده یک تصویر چهره انسان است که داره به دوربین نگاه می کنه و راهش رو هم سریع به دوربین ها و موبایل ها باز کرد. اما این دنیا دیگه تکون خاصی نخورد تا همین هفته قبل! مشکل الگوریتم ویولا جونز این بود که اول دنبال خطوط عمودی براق می گشت و حدس می زد دماغ رو پیدا کرده، بعد دنبال خطوط افقی تیره می گشت و اگر جاشون مناسب بود حدس می زد چشم پیدا کرده و بقیه کار فقط بهتر کردن حدس بود. مشکل این چیه؟ اینکه حتما باید از روبرو انجام بشه ولی یاهو لازم داشت از کنار هم اینکار رو بکنه. حالا ساچین فارفاد و محمد صابریان در یاهو با روشی کاملا متفاوت به نتایجی فوق العاده رسیدن. اونها با ماشین لرنینگ مبتنی بر شبکه های عصبی کانولوشن عمیق تونستن با داشتن یک دیتابیس خیلی بزرگ و دادنش به یک سیستم یادگیری، با درصدی بسیار بالا تشخیص بدن که چیزی که بهشون داده شده یک صورت است یا نه – حتی اگر از کنار باشه.

گوگل ارث پرو رایگان شد
google
[توضیحات خودم در مورد علاقه ام به گوگل ارث به خاطر غیرممکن بودنش] و البته در ده سال گذشته شرکت هایی که حاضر بودن پول بدن به نسخه بسیار جالبتری از گوگل ارث هم دسترسی داشتن: گوگل ارث پرو که همون گوگل ارث است بعلاوه ابزارهای کاملتر و ساختمون های سه بعدی و اندازه گیری های اونها و پرینت های با کیفیت سبیار بالا و گزارش و ذخیره فیلم های اچ دی از این برنامه. این سرویس ها از این هفته دیگه برای همه مجانی است … کافیه یک کلید رایگان بگیرین و گوگل ارث پرو رو دانلود کنین و از چرخیدن در جهان لذت ببرین… البته با قیمت های دولا پهنای پهنای باندمون.

استارتاپ های سل فون و وای فای
cell
[آف لود کردن روی وای فای] و حالا هم دائما مشغول رویت کردن استارتاپ های مرتبط هستیم. این شرکت ها اپلیکیشن هایی دارن که به شکل خودکار اگر به وایرلس وصل باشین، تماس تلفنی رو روی وایرلس انجام می دن و تو هزینه های شما صرفه جویی میکنن. قلق اصلی هم گذاشتن وایرلس های آزاد در جاهایی است که مردم زیاد تماس می گیرن و هدایت کردن تماس ها به سمت خود. مثل cablevision سرویسی می ده با سی دلار که توش تمام تماس ها روی وایرلس اتفاق می افته و گوگل هم در حال کار روی تلفن همراهی است که برای تماس شدیدا وابسته به وایرلس است. [توضیحات شرایط ایران و اینکه این به نفع مصرف کننده است و احتمال کم شدن پرووایدرهای فقط موبایل در آینده]

و حالا که بحث اعداده، سری هم بزنیم به ساعت های هوشمند
wear
گفته می شه در سال گذشته فقط ۷۲۰هزار ساعت هوشمند فروش رفته. البته وحشتناک هم نیست برای دیوایسی که تازه ظاهر شده و سیستم عاملی که تازه داره خودش رو از گوشی بیرون می کشه ولی خب هیجان خاصی هم به ماجرا نداده بخصوص وقتی توجه کنیم که در همین مدت کل فروش دیوایس های گیکی که به مچ بسته می شن ۴.۶میلیون بوده. محبوبترین این وسط موتوی ۳۶۰ بوده و ظاهرا ساعت های گرد محبوبتر از چهارگوش ها بودن. باید نگاهی به این جریان داشته باشیم …

[عدد بده!]

رزبری پای و رکورد تاریخی ۵ میلیون فروش
رزبری پای که یک کامپیوتر کوچیک، کم مصرف و ارزون است (اندازه یک موبایل کوچیک و فقط سی دلار دارای چهار تا یو اس بی و کارت شبکه و HDMI و … و لینوکس) تا به حال پنج میلیون فروخته و با این فروش تبدیل به بزرگترین فروشنده کامپیوتر در تمام تاریخ در انگلستان شده.

در اعماق

تغییر دامین کیک اس تورنت
kick
بعد از اخبار گسترده مربوط به بسته شدن پایرت بی و اخبار ضد و نقیض باز شدن مجددش در شکل های مختلف و دادگاه های مرتبط با مگاآپلود حالا کیک اس تورنت که اصلی ترین جایگزین بود هم دارای کشمکش هایی است. این سایت اشتراک گذاری تورنت حالا دامین سومالی خودش که so. بوده رو کنار گذاشته و دامین کشور تونگا رو استفاده می کنه که می شه to. نکته اصلی هم این بوده که دامین کیک اس تورنت از طرف رجیستری کشور سومالی ممنوع اعلام شده. کیک اس گفته همیشه در حال تغییر دامین است و این مساله خیلی حساس نیست. این شرکت در ۲۰۰۸ باز شد و یکی از بزرگترین سایت های تورنت جهان بود و از نظر الکسا رتبه ۶۸م رو داره.

و شنود سامسونگ از کاربرانش
نمیدونم کلمه صحیحش شنود است، جاسوسی است، کارهای مشکوک است یا چی. خب اینها سیستمی دارن که بتونن دستورات صوتی شما رو بفهمن و در نتیجه نیازی نباشه همیشه دنبال ریموت بگردید و خب معنی اش اینه که همیشه دارن به شما گوش می دن و الزاما هم توسط خود تلویزیون پروسس نمی شه و ممکنه فرستاده بشه به اینترنت. از اونطرف تلویزیون هوشمندها شروع کردن به نشون دادن تبلیغ در بین فیلم های شخصی خودتون که از هارد کامپیوترون دارن پخش می کنین و … سامسونگ هم می گه نمی دونه ماجرا چیه و داره بررسی می کنه. کارهای مشابهی توسط گوگل و بقیه هم انجام می شه و نمی دونیم اسمش چیه ولی مهمه بدونیمش! و مطمئنا انواع سازمان های جاسوسی و ضد جاسوسی و غیرجاسوسی و فراجاسوسی و .. به اینها دسترسی پیدا می کنن.

کپی اثر انگشت وزیر دفاع آلمان از راه دور
finger
اگر تا الان فکر می کردیم که اثر انگشت بهترین سیستم کسب هویته و فقط بعد از مرگ در چند ساعتی که انگشت ما رو قطع کردن و گذاشتن تو جیبشون و هنوزم نپلاسیده، می تونن خودشون رو جای ما جا بزنن، اشتباه می کردیم!

هکری به اسم استارباگ در کنفرانس سالانه کی‌آس (آشوب) نشون داه که چطوری تونسته اثر انگشت وزیر دفاع آلمان خانم اورسلا فون در لین رو کپی کنه. استارباگ حتی به شیوه کلاسیک یک لیوان یا عکس هم دست وزیردفاع نداده بلکه فقط با چند دوربین عالی از فاصله دور و زوایای مختلف از دست وزیردفاع عکس گرفته و از نرم افزار VeriFinger برای تولید اثر انگشت کمک گرفته. این هکر در سال ۲۰۰۸ هم کار مشابهی با وزیراقتصاد فنلاند کرده بود و الان با عزت و احترام به عنوان یک آدم با سواد در دانشگاه برلین تحقیق می کنه. کلوپ کامپیوتر کی آس (آشوب) یا همون CCC یکی از معتبرترین سازمان های هک در اروپا است.

دو استارتاپ جدیدی که درک ما از قوانین کپی رایت رو تغییر می دن
دو تا «استارتاپ» جدید باعث گیجی قانونگذارها شدن! اولی یک شرکت طنز است که همینطوری تند تند با کامپیوترهاش کلمات رو پشت هم می چینه و زیر هر چیزی که تولید می شه می نویسه که این متن کپی رایت این شرکت است. نتیجه اش اینه که بعد از مدتی این شرکت کل متن های ممکن رو کپی رایت خودش خواهد کرد و هر هنرمندی که بعد از این شعر بگه یا رمان بنویسه باید کپی رایتش رو به این شرکت بده چون قبلا این متن رو داشته (: این شرکت حتی می تونه کپی رایت ترکیب هایی مثل «کابل سبز»‌ رو هم مدعی بشه. اما شرکت دوم که بر خلاف اولی جدی است نرم افزاری داره که پتنت های نمونه رو می خونه و از روی هر پتنت ده ها هزار پتنت مشابه تولید میکنه و با این روش هر اختراعی که در جهان بشه اینها چند ده هزار اختراع مشابهش رو می تونن ثبت کنن! خوشبختانه دفتر کپی رایت آمریکا در مواجهه با این پدیده اعلام کرده که از این به بعد هیچ چیزی که فقط توسط ماشین یا به شکل اتفاقی و بدون ورودی هوشمندانه انسانی تولید شده باشه رو پتنت نخواهد کرد. البته در قانون آمریکا اگر کسی چزی رو بدون آگاهی از اینکه قبلا ساخته شده و بدون تاثیرگرفتن از اون پنت کنه، مسوولیت های کیفی نخواهد داشت و البته این باعث شده خوندن پتنت های دیگران از مد بیافته چون دادگاه ها رو پیچیده می کنه.

بدافزاری که تنها راه مقابله اش خورد کردن هارده

hdd
روز دوشنبه کسپرسکی گزارشی منتشر کرده که می گه یک بدافزار جدید کامپیوترهای بعضی کشورها که نام نمی بریم رو آلوده کرده که ظاهرا تنها راه مقابله با اون بعد از اینکه بهش آلوده شدیم، دور انداختن هارد دیسک است. این بدافزار که توسط گروهی که Equation نام گرفته پخش شده شباهت زیادی با چیزی داره که در اسناد منتشر شده از NSA در ۲۰۱۳ دیده شده بود. گزارش کسپرسکی می گه این برنامه می تونه فرم ور هارد دیسک رو آلوده کنه و سکتورهای مخفی روی دیسک بسازه که توسط APIهایی منتشر نشده قابل دسترسی هستن. مدیر امنیت کسپرسکی گفته که می دونستن چنین چیزی از نظر تئوری قابل انجامه ولی تا به حال نمونه واقعی از اون دیده نشده بود. آلودگی روی هاردهای سیگیت، وسترن دیجیتال، هیتاچی، سامسونگ و توشیبا اتفاق می افته و دستورات ATAی که این امکان رو می دن در داکیومنتهای رسمی موجود نیستن. این مساله و گروه احتمالا مرتبط است با هکرهای اومنی پوتنت و هک های مشهور از ۲۰۰۲ به بعدشون که در مواردی روی بسته های پستی دستکاری می کردن [توضیح خودم].

تبریک و تقبیح

غر غر و گر گر و پارسی جو و شیلنگ و یوز و … همه دکون ها یک نمی دونم چی دارن. تشویق برای میلیاردها پولی که می گیرن و تقبیح برای میلیاردها پولی که میگیرن. و خسته نباشیدی هم می گیم به محقیقینی که روی ارتباط فساد سیستم حاکم و ثروت اون کشور کار کردن و نشون دادن کشورهای فقیرتر، فاسدترین و برعکس و هر چقدر کشورها ثروتمندتر باشن، از نظر اداری و سیاسی، پاک تر هستن. یادش بخیر مهندس که می گفت اومده با دروغ بجنگه و حالا چندین ساله حبسه. و تبریک به مردم آمریکا که اوباماشون در نطق سالیانه اش آی پدش رو نشون داده و سرعت اینترنت شهرها رو نشون داده و گفته کره جنوبی و هنگ کنگ و ژاپن سریعترین ها هستن و برنامه هاش رو گفت برای پیشبرد سرعت و دسترسی اینترنت در شهرهای آمریکا که بعدش افرادش بتونن عضوی از جهان بشن و خودشون رو به جهان پلاگ کنن.. و شرمندگی برای قانونگذارهای که گفتن تو کشورشون هیچ کس همین فیلترنت داغون رو هم حق نداره بیشتر از ۱۲۸ بگیره.

نامه ها

بخش آخر

datalove-heart1

کوتاهترین بخش آخر رو داریم. اصول عشق داده یا DataLove یا دیتالاو. این اصول در سایت دیتالاو.می نوشته شدن تا یادآوری باشن از اینکه شبکه ها باید مستقل از صاحبت و محتوای محتوا،‌ محتوا رو حمل و نقل کنن و تحویلش بدن و هیچ کس به هیچ دلیلی نباید بتونه هیچ داده ای رو مخفی کنه، سانسور کنه و … و اگر این جایی اتفاق نشون دهنده یک کژکارکردی است. دیتا لاو اصولش رو اینها بیان می کنه:

  • به داده عشق بورزید
  • داده حیاتی است
  • داده باید جریان یابد
  • داده باید استفاده شود
  • داده نه خوب است و نه بد
  • هیچ داده ای غیرقانونی نیست
  • داده آزاد است
  • داده نباید در مالکیت کسی باشد
  • هیچ انسان،‌ماشین یا سیستمی نباید جریان آزاد داده‌ها را متوقف کند
  • حبس کردن داده‌ها، جنایتی علیه عشق به داده است
  • ** به داده ها عشق بورزید**

موسیقی

به پیشنهاد جاوید مومنی و با تشکر که البوم رو خرید برام – محسن شریفیان و دینگو مارو

تغییر صدا به طرزی که شناخته نشه

دوستی پرسیده چطوری می تونیم صدا رو تغییر بدیم به شکلی که صدای گوینده شناخته نشه. جالبه بدونیم که اینکار اصلا راحت نیست و سال‌ها بعد از اینکه رمزنگاری مدرن کشف شده بود، دانشمندانی بسیار مشهور هنوز داشتن روی این کار می کردن که چطوری می شه صدا رو رمز کرد به شکلی که فقط خودمون بتونیم بفهمیم چی گفته می شه (راه حل نهایی؟ یکسری سرخپوست پیدا کنیم که به زبونی حرف می زنن که کس دیگه در دنیا حرف نمی زنه و بهشون بگیم بیان بیسیم چی ما بشن!)

اما این مشکل رو [تاحدی] می شه حل کرد. یعنی می شه روی صدا افکت‌هایی گذاشت که کمی بم‌تر، کندتر و اکودارترش کنن و در نتیجه شناختنشون برای کسی که نمی‌شینه با افکت‌های معکوس اون‌ها رو زیرتر، سریعتر و بدون اکو کنه و به صدای اصلی برسه، سخته.

برنامه‌ای که من در این مورد استفاده می کنم که مثلا توی مصاحبه‌های صوتی ترجمه شده که می خوام برای رادیو بخونم، با دو صدا مصاحبه رو ضبط کنم برنامه آزاد و بازمتن sox است که علاوه بر اجرا شدن در اکثر سیستم عامل‌ها، قابلیت‌های جالبی داره از جمله اینکه می تونه با مفهوم پایپ، اصولا ورودی و خروجی‌ها رو از هر چیزی بگیره و به هر چیزی بفرسته در نتیجه مثلا باید بشه بهش گفت که ورودی رو از میکروفون بگیره و خروجی رو تحویل برنامه ضبط کننده صدا بده یا خودش ضبط کنه اصولا.

نصب روی لینوکس‌های دبیانی (از جمله اوبونتو) به این شکل است:

$ sudo apt-get install sox

‍‍‍‍
و استفاده برای تغییر صدا به یک صدای بم نسبتا ناشناس چیزی شبیه این:

$ sox input.wav -d pitch -700 contrast 100 echo 0.8 0.88 6 0.4 chorus 0.5 0.9 50 0.4 0.25 2 -t 60 0.32 0.4 2.3 -t 40 0.3 0.3 1.3 -s phaser 0.89 0.85 1 0.24 1 -t

که فایل input.wav رو با صدایی بم و کمی تاخیر دار پخش می کنه.

خاطرات زیکانف – فیلم‌های ورکشاپ موزیلا او اس و شیوه ساخت اپ

یکی از اتفاقات جالب زیکانف برای من، آشنایی با سارا بود که به عنوان نماینده موزیلا اومده بود تا یک پارتی موزیلامیکر (مثل ساندویچ میکر.. یعنی سازندگان وب) برگزار کنه و همکاری جذاب و خوب با افشین مهربانی، مهدی اصل علینژاد و رضا حبیبی برای برگزاری این ورکشاپ که با همکاری بچه‌های زیکانف در کنار کنفرانس اجرا شد. توش پنج نفر حرف زدیم:

  • من در مورد اینکه چرا موزیلا مهمه
  • سارا در مورد لوکالایزیشن، بج‌ها و پروژه خودشون توی موزیلا
  • افشین مهربانی در مورد پلاگین‌ها و ماجول‌های فایرفاکس
  • مهدی اصل علی‌نژاد درباره اچ تی ام ال پنج و کانواس‌ها
  • و در نهایت رضا حبیبی در مورد ساخت اپ‌های فایرفاکس او اس با اچ تی ام ال پنج

این قسمت اول است:

و این بقیه قسمت‌ها:

کل ویدئوهای ورکشاپ سیستم عامل موزیلا او اس از جمله روش ساخت برنامه برای این سیستم عامل جدید موبایل

به نظرم اگر بقیه رو می پیچونین، در صورتی که به فایرفاکس او اس علاقه دارین تیکه رضا حبیبی رو حتما ببینین که توش واقعا یک اپ رو نشون می ده و شیوه تست اون روی فایرفاکس رو.

خاطرات زیکانف – آشنایی با پدر سلفی ایران و سیخچه سلفی

آخر هفته قبلی که توی زیکانف بودم، یک پدیده گجتی بیشترین نمود رو داشت مونوپاد بود که البته اسم بهترش اینه: سیخچه سلفی ! این دستگاه که به گفته امیرسایبر از هفتاد تومن تا صد و خورده ای پیدا می شه یک سیخچه تلسکوپی است که می تونین گوشی‌های مرسوم رو توش نصب کنین و با استفاده از تایمر یا ریموت عکس هایی از زاویه های خاص بگیرین:

sikhche_maker_party
(عکس مربوط به موزیلا وب میکر پارتی)

یا باهاش مثلا برین توی حوض و عکاسی کنین:

sikhche_selfie_hoz

مشهورترین آدم در این میون همونطور که گفتم AmirCyber بود که حتی لنز فیش آی هم داشت که با یک چیزی شبیه یک کلیپس نرم وصل می شد روی لنز گوشی و عکسهای سلفی واید اینطوری می گرفت:

selfie_fisheye_wide

و اینهم خود امیر با سیخچه سلفی اش:

monopod_hayat

و این هم گجتش که علاوه بر استفاده به عنوان سه پایه کلاسیک، اجازه می ده گوشی/دوربین رو روی انواع لوله و شاخه و میله نگه داریم:

hdr

و البته استفاده از همه اینها یکسری اصول داره، مثلا به حواس سخنران توجه کنیم وقتی سال بعد تو زیکانف می بینه اینهمه میله جلو چشش رفتن هوا (یا اگر برای سخنران عادی بشه، به دید عقبی ها توجه کنیم که باید از پشت جنگل سیخچه سلفی ها کنفرانس رو ببینه):

sikhche_selfie_salon

یا مثلا بدونیم که اگر با لنز فیش آی واید سلفی بگیریم ممکنه بینی‌مون، دماغ به نظر بیاد:

selfie_fisheye_wide_self

شماره صفر مجله لینوکسی سلام دنیا رو دانلود کنین

magazine_small

یکی از کارهای خوبی که در جامعه گنو/لینوکسی ایران انجام شد، شروع قوی مجله لینوکسی «سلام دنیا»‌ بود؛ یک نشریه جدی که می تونه شغل آدم ها باشه. این ماجرا با کمک مالی اعضای جامعه شروع شد و بعد از جمع کردن پولی بسیار قابل توجه حالا شروع به چاپ کرده. شماره صفر مجله لینوکسی سلام دنیا رو می تونین از سایت سلام دنیا، دانلود کنین.

ترجمه متون در کامند لاین

میلاد زنگنه این پروژه بامزه رو برام فرستاده:

یک برنامه صد خطی AWK بازمتن و آزاد که می‌تونه سرویس ترجمه گوگل رو صدا بزنه و از همون خط فرمان، جمله‌های شما رو ترجمه کنه. کافیه
فایل فشرده رو دریافت کنین و بازش کنین و نصبش کنین و صداش بزنین:

jadi@funlife:/tmp$ axel -q https://github.com/soimort/google-translate-cli/archive/master.tar.gz
jadi@funlife:/tmp$ tar xf master.tar.gz 
jadi@funlife:/tmp$ ./google-translate-cli-master/translate "سلام گیک. حالت چطوره؟"
Hi geek. How are you?
jadi@funlife:/tmp$

البته قبلش باید بسته gawk رو نصب کرده باشین.

کپی رایت علیه کپی رایت

در ادامه بحث های هفته کپی رایت رسیده‌ایم به جایی که باید از یک هک هوشمندانه در دنیای کپی رایت حرف بزنیم: کپی لفت. «کپی لفت» در سطح لغوی یک شوخی با کلمه «کپی رایت» است و اولین بار در یک زبون برنامه نویسی سبک و محبوب به اسم تاینی بیسیک دیده شد. اما تاریخچه واقعی کپی لفت به جایی دیگه بر می گرده.

فرض کنین من و شما با اینکه آدم ها اجازه نداشته باشن از برنامه های دور و برشون استفاده کنن راضی نباشیم و بخوایم به همه این فرصت رو بدیم که به یک کمپایلر خوب دسترسی داشته باشن. اگر عاقل و باسواد باشیم چیکار می کنیم؟ یک کمپایلر می نویسیم و می دیم بهشون (: ریچارد استالمن بزرگ افسانه ای هم دقیقا همینکار رو کرد ولی بعد یک چیزی خورد توی ذوقش: یک شرکت از استالمن اجازه گرفت برنامه اش رو بهتر کنه، استالمن با علاقه اجازه داد ولی بعد که از شرکت خواست برنامه بهتر شده رو بهش بده، مقاومت کرد و نداد و گفت این چیزهای بهتر شده مال خودش هستن و اونا رو به کسی نمیده. اما اگر کسی استالمن رو بشناسه، این شوخی رو باهاش نمی کنه – و خب معقوله که اون زمان کسی استالمن رو چندان نمی شناخت.

stallmanاز اون تاریخ بود که استالمن تبدیل شد به پیغمبر دنیای آزاد و هدفش شد رسوندن ایده آزادی نرم افزار. در این جنگ اولین چیزی که نیاز داشت یک اسلحه خوب بود برای حفظ چیزهای آزادی که خلق می کرد. این اسلحه آزاد یک هک جالب قانونی بود: کپی رایت علیه کپی رایت.

در این ایده استالمن یک متن جالب نوشت که توش با استفاده از اسلحه ای به اسم حقوق قانونی کپی رایت، آزاد بودن و آزاد بودن یک اثر تضمین می شد. استالمن با اینکار فرقی گذاشت بین «نداشتن هیچ شکلی از کپی رایت» و «داشتن یک کپی رایت تضمین کننده آزادی (که بهش می گفت کپی لفت)». توی اولی ماجرا این شکلی می شه که شما یک سیستم عامل خوب می نویسین و منتشر می کنین ولی بعد یک شرکت تجاری بر می داره سورسش رو می بنده و می گه این مال منه و می ره کپی رایت می ذاره روش. توی دومی، شما می گین «این محتوا که من درست کردم کپی رایت داره! طبق قانون این محصول حاوی این چهار آزادی است. آزادی صفر: آزادی استفاده – یعنی هر کس حق داره از این استفاده کنه. آزای یک: آزادی بررسی – یعنی هر کس حق داره بررسی کنه که این چطوری کار می کنه. آزادی دو: آزادی کپی و انتشار به دیگران – یعنی شما حق دارین این پست وبلاگ رو کپی بگیرین و بدین یکی دیگه بخونه و آزادی آخر یا آزادی سه: آزادی تغییر دادن و دادن اون تغییرات به دیگران! البته! البته همه نسخه های تغییر کرده باید کماکان حاوی آزادی های قبلی باشن.»

تقریبا هیچ چیزی نمی تونه از این هوشمندانه تر باشه! کارگذاشتن یک ویروس آزادی در دنیای تکنولوژی که سریعا رشد کرد و کلی از دنیا رو گرفت (و اگر شما الان می تونین این رو بخونین دلیلش دقیقا همون برنامه های آزاد است که اون تفکر درست کرد.

استالمن با این ایده فوق العاده کپی رایت رو علیه کپی رایت خودش به کار انداخت و با همون سلاح قانونی کپی رایت چیزی ساخت که آدم ها جرات کنن چیزهای آزاد خلق کنن و به دیگران بدن بدون اینکه نگران این باشن که اسمشون از کل سیستم حذف بشه یا کسی از سیستمشون سوء استفاده کنه و آزادی‌های بقیه رو محدود کنه.

مطالعه بیشتر؟
کپی لفت در ویکیپدیای فارسی
ده شخصیت تاثیرگذار دنیای آزاد اطرافمون که باید بشناسیم
سه کج فهمی از کپی رایت
جواب به سوال هایی در مورد گنو/لینوکس

سیتو می خواد از لینوکس پول در بیاره و من هم بهش کمک می کنم

بچه‌های سیتو گفتن که اگر ۲۴ میلیون تومن جمع کنن، با استفاده از بهترین و شناخته‌ شده‌ترین بچه‌های دنیای گنو/لینوکس ایران برای یکسال یک مجله با کیفیت بالا در مورد دنیاهای آزاد رو منتشر خواهند کرد. اونها برای رسیدن به مبلغ مورد نظر سایتی راه انداختن و با قدرت تلاش می کنن براش پول جمع کنن.

این ایده مشکلاتی داره. می شه بحث کرد که آیا ۲۴ میلیون تومن برای یک نشریه دیجیتال یکساله پول زیادی است یا نه. می شه در این مورد بحث کرد که چرا با نویسنده‌ها صحبتی نشده که اصولا قراره چقدر مطلب بدن و چقدر پول بگیرن یا می شه گفت که چرا حقوقی که خود چرخوننده مجله از این پول بر می داره جایی عنوان نشده و غیره و غیره. کاملا درسته که اینها اشکالاتی هستن که وجود دارن و می شد شفاف تر و بهتر بشه؛‌ درست همونطور که این اشکال رو گرفتیم که «اگر پول کافی جمع نشد چی؟» و الان صریحا اعلام شده که در این صورت پول‌های جمع آوری شده پس داده می شه.

اما من همین الان به سهم خودم به این کمپین کمک مالی می کنم. چرا؟ چون این سیستم رو «کثیف» یا «سوء استفاده‌چی» ندیدم. من آدم‌های پشتش رو می شناسم و می دونم که تا الان کارهای خوبی برای لینوکس در ایران کردن و از اونطرف استدلالی دارم تحت عنوان «گر تو بهتر می زنی بستان بزن»!

استدلال ها به این شکل که «این کار بهترین کاری نیست که می شه کرد» استدلالهای چندان مورد توجهی نیستن. الان جنبش زنان در ایران فعاله و مسخره ترین شکل استدلال اینه که بگیم «چرا این گروه به جای اینکه بیانیه فلان رو بدن نرفتن جلوی مجلس به اینکه ایران تنها کشور با حجاب اجباری است اعتراض کنن». جواب اینکه «چرا به جای فلان کار بهمان کار رو نمی کنن» اینه که «خب شما برو بکن»‌ (: یا مثلا اگر بگیم «۲۴ میلیون برای نشریه خیلی زیاده و با ۱۲ میلیون هم می شه در آورد» منطقا باید جواب بگیریم «خب اگر می ارزه شما با ۱۲ میلیون در بیار و همه هم خوشحال می شن».

در نهایت باید به این توجه کنیم که به دلایل نامشخص -برای من- در ایران ما گرفتار چیزی هستیم که شاید بهش بگیم «سخت گیری افقی». من با آدم‌های افقی خودم سختگیری می کنم. من اتفاقا باید بسیار خوشحال بشم که یک مهندس مثل من در یک شرکتی مثل شرکت من به خاطر استحقاقش حقوقی خیلی بیشتر از من بگیره چون معنی اش اینه که سال دیگه حقوق من هم بالاتر خواهد رفت. همین جریان در مورد لینوکس صادقه. من باید بسیار خوشحال بشم که یک نفر در ایران از لینوکس پول در بیاره. از تی شرت چاپ کردنش، از ساپورت دادنش به شرکت ها، از پروژه انجام دادنش و از مجله ساختن و سی دی فروختنش. بهترین چیز برای یک جامعه اینه که افرادی که توش کار مثبت می کنن به اندازه کافی از این کار مثبتشون پول در بیارن. در این مورد بعدا حتما بیشتر می نویسم ولی خلاصه اش اینه که به ما یاد داده شده فکر کنیم کارهای «خوب» حتما باید «ضرر دهنده» باشه.

برای خاتمه اینو بگم که صداقت مهمه و پاکی. مطمئنا منظور این نیست که هر کس هر طور پول در بیاره باید خوشحال باشیم. اتفاقا وظیفه ما است که اگر می دونیم بنیادی دورغ می گه یا پولشویی میکنه و از حقوق واقعی هیچ کودکی دفاع نمی کنه ولی اسمش رو جوری مطرح می کنه که انگار قهرمان کودکان ایرانه باید اینو به بقیه بگیم و به چنین بنیادی کمک کنیم یا مثلا اگر می دونیم که سازمان خیریه ای هست که نصف بیشتر «کمک های مردمی» رو صرف حقوق دادن به هیات مدیره اش می کنه مشخصه که وظیفه داریم جلوش رو بگیریم (بخصوص اگر غیرشفاف باشه و اینو از دیگران مخفی کنه)‌ ولی وقتی یک نفر هست که می گه با ۲۴ میلیون برامون یک نشریه خوب درست می کنه من مشکلی در این نمی بینم که بهش کمک مالی کنم و مطمئنا دوست دارم در هر شماره دقیقا خرج ها رو ببینم و اتفاقا خیلی هم خوشحال می شم ببینم زندگی این آدم از مجموعه همین چیزها گذشته چون منو به این باور می رسونه که توی این کشور هم می شه از لینوکس و نشریه زندگی کرد.

همین الان با افتخار ۵۰ تومن به این کمپین کمک کردم و از شرکتم هم خواسته ام که تا جایی که براش ممکنه به عنوان پشتیبان مالی در این نشریه حضور داشته باشه.