چند وقتی است توی جادی.نت و رادیوگیک هی میگیم که در فلان بخش و فلان بخش و فلان بخش رباتها (در واقع نرم افزارهایی که ادای آدم ها رو در میارن) هی دارن پیش مییان. تا چند وقت پیش شطرنج، بعد سر بازی گو که فکر میکردیم ده سالی مونده تا کامپیوترها ما رو شکست بدن سورپریز شدیم و حالا توی دو سه تا میدون جدید!
یک بازیکن کامپیوتری پوکر ساخته شده که با استفاده از هوش مصنوعی تونسته در بازی یک به یک چندین پوکر باز حرفه ای رو شکست بده. گفته میشه اگر این درست باشه و قابل تکرار، این یک اتفاق بسیار بزرگ است چون در واقع این ماشین میتونه بلوف رو درک کنه و بلوف بزنه، اونم در مقابل انسانهای واقعی. یک مسابقه هفته بعد با حضور پوکربازهای حرفه برگزار میشه که توش در حدود ۲۰ روز بازی انجام میشه و آمار دقیقتری از وضعیت این بازیکن متکی به هوش مصنوعی به دست مییاد.
در خبر بعدی یک کامپیوتر تونسته با نگاه کردن به عکس های کافی در تشخیصهای پزشکی همکاری کنه و نتایجی مشابه نتایج متخصصین بده. این سیستم با شبکه های عصبی عمیق کار می کنه (چند لایه تحلیل) و با دیدن چندین هزار تصویر از تودههای پوستی و استفاده از شبکه عصبی آزاد اعلام شده گوگل، می تونه تشخیص سرطان رو در حد یک متخصص انجام بده. در واقع الان بخش بزرگی از هوش مصنوعی داره به همین شیوه پیش می ره که به یک کامپیوتر ده هزار عکس گربه می گیم و به احتمال زیاد خیلی راحت می تونه در عکس بعدی با تقریب معقولی بگه عکس جدید مربوط به گربه است یا نه.
و یکی از چیزهای که حتما باید در موردش حرف زد، روشی است که کامپیوترهای ماشینهای خودراننده یاد میگیرن رانندگی کنن حتی بدون اینکه از گاراژ بیرون بیان. در واقع یک کامپیوتر میتونه تا حد زیادی توی فکرش چیز یاد بگیره. کافیه به چیزی مثل گوگل استریت ویو وصل بشه و خیابونها رو نگاه کنه و تو ذهنش بگه «من چیکار میکردم» و نتیجه اش رو ببینه و بستجه. در همین شیوه کامپیوترهایی رو داریم که با دیدن یک بازی یاد می گیرن بازی کنن و موارد مشابه تا جایی که حتی در یک تحقیق یک کامپیوتر توی ذهنش صندلی تصور می کرد و یک کامپیوتر دیگه با دیدن تصورات ذهنی کامپیوتر اول، درک می کرد که صندلی چیه و می تونست صندلی های دنیای واقعی رو تشخیص بده. این در واقع یک خودکفایی آموزشی به رباتها میده که همون چیزی بود که یکسری خیلی تخیلی تصور می شد.
و البته نکته مشترک همه اینها، موتورهای هوش مصنوعی است که به شکل نرم افزار آزاد ارائه شدن و اطلاعاتی که به آزادی در دسترس مردم هستن. یک نشونه دیگه از اینکه انحصار در اطلاعات و جمع کردن کل قدرت در یک جا، شدیدا در حال صدمه زدن به ما است.
قبلا هم از محصولات عجیب شرکت بوستون داینامیکز نوشتهام و حالا اونها ویدئوی جدیدشون رو منتشر کردن از محصول جدیدشون اسپات مینی. اسپات مینی یک ربات ۲۴ کیلویی است که کاملا به شکل الکتریکی کار میکنه و با یک بار شارژ شدن میتونه تقریبا ۹۰ دقیقه کار کنه. سنسورهای زیادش بهش اجازه حرکتهای مختلف رو میدن و ژیروسکوپش تعادلش رو حفظ میکنه. اسپات مینی میتونه به شکل مستقل کارهایی رو بکنه اما فعلا برای کارهای پیچیدهتر نیازمند هدایت سطح بالا توسط انسانه.
دقیقه ۱:۲۵ تا ۱:۳۰ حتی بعد از چند بار دیدن هم یک «اووخخخ» از من در میاره که هم خطرناکه، هم ترسناک هم نوید بخش هم استرس آور؛ این اوخ برای من یعنی تفاوت بین موجودی که ما بهش میگیم جاندار و با احساس و موجودی که ما بهش میگیم بی جان و بی احساس خیلی داره به هم نزدیک میشه.
یادگیری ماشین این روزها خیلی روی بورس است. از سیستم های پیشنهاد دهنده تا تشخیص چهره و بقیه چیزها دارن به سرعت پیش میرن و ما گاهی ازشون عقب میمونیم. این صفحه فوق العاده توضیح می ده که یادگیری ماشین چطوری کار می کنه؛ با تصور و مثال. مدتها پیش اینو دیدیم و جعفر خاکپور زحمت ترجمه رو کشید ولی ایمیلنگاری با تهیه کنندگان اصلی تقریبا بدون جواب موند و آخرش همینجا منتشرش کردیم. امیدوارم لذت ببرین و دید خوبی بهتون از این بده که کامپیوترها چطوری فکر میکنن و تصمیم میگیرن و پیشبینی میکنن چون لازمه ما منطق پشت هوش مصنوعی رو درک کنیم.
اپل مشهوره به مخفی کار کردن و یکهو چیز رو کردن. این شرکت چند وقت قبل استیون لوی رو به دفاتر مرکزیاش دعوت کرده بود تا تکنولوژیهاش رو به اون نشون بده و اخباری رو درز بده که لرزه به تن حریفها بندازه؛ بخصوص در حوزه یادگیری ماشین و سیری و یادگیری عمیق.
مقاله نهایی که در سایت لوی منتشر شد به چیزهای جالبی پرداخته بود مثل استفاده از یادگیری عمیق برای بهبود تشخیص صدای سیری و درک اون از زبان طبیعی ولی یک چیز بیشتر از همه توش مشهود بود: عقب موندن اپل از فیسبوک و گوگل – تازه در مقایسه با تکنولوژیهایی که فیسبوک و گوگل هر هفته آزاد اعلامشون میکنن تا مشارکت نسبت بهشون بالاتر بره.
مشکل اصلی اپل ظاهرا عدم توانایی در جذب «بهترینها»ی بازار کار این حوزه است. همونطور که مقاله بلومبرگ هم اشاره میکنه، مخفی کاری داخلی اپل در مورد پروژههاش برای دانشمندها یک ترن آف جدی است. برای مثال سال گذشته در بزرگترین کنفرانس هوش مصنوعی سال، کسانی که توی گوگل، مایکروسافت و آیبیام کار میکردن سخنرانهای پر مخاطبی بودن که مقالههای علمی مهمی رو هم در حوزه کاریشون چاپ میکنن ولی توی همین کنفرانس کسانی که از طرف اپل شرکت کرده بودن، تا وقتی که مستقیم خطابشون نمیکردین و نمیپرسیدین «از کجا هستین؟» نمیگفتن که از اپل اومدن؛ چه برسه به ارائه مقاله.
مشخصا شما اگر یک دانشمند یا محقق باشین دوست دارین در حوزه کاری خودتون مقاله منتشر کنین تا اسم و رسم و شهرتی در حوزه خودتون به هم بزنین و به همین دلیل هم هست که تاپ تلنتها (بهترین استعدادها؟) تلاششون رو میکنن تا در مراکز تحقیق و توسعه شرکتهای بزرگ کار کنن. معلومه که اگر در مراکز تحقیق و توسعه یکی از شرکتهای بزرگ کار کنین، یک آدم دیگه بهتون حقوق و وسایل میده تا علم رو پیش ببرین و خودتون هم مشهور بشین؛ به جز حالتی که این مرکز اپل باشه. اگر در اپل کار کنین اجازه چاپ مقاله ندارین و در محیطی مخفی کار می کنین تا محصولی دو سه سال دیگه به بازار عرضه بشه و این مطلوب اکثر آدمهای علمی نیست.
این مساله برای وضعیت ایران هم میتونه صادق باشه. تا جایی که من دیدم شرکتهایی که اسم و رسم بهتری در جامعه بازمتن دارن امکان بسیار بهتری برای جذب استعدادهای در حال رشد یا افراد متخصص در حوزه دارن و اگر روند چاپ خروجیهای واقعی کارها در شرکت ها عملیاتی بشه، احتمالا پیوند ناموجود بین علم و صنعت کم کم ممکنه کمی هویدا تر بشه.
یک نکته برای دولت: منظورم این نیست که شما بیاین یک قانون زور کنین که شرکت های دانش بنیان باید سالی دو تا مقاله ISI هم چاپ کنن! اگر میخواین کار مثبتی بکنین قوانین نظارت و کنترل و جهت دهی و مسیربخش و هدفساز و .. رو کم و کمتر کنین.
این شماره از رادیو گیک نه فقط پر است از هک، بلکه در دو مورد چیزهایی رو به شما می گه که چند سال بتونین بگین «اوه.. اینو تو رادیوم گفته بود قبلا!». در شماره شصت و چهار این حرکتگاه رادیویی، ما جشن بازگشت دوران طلایی رو میگیریم و مطمئن میشیم که حتی اگر آرش زاد هم نباشه، ما می تونیم هوش مصنوعی های خبیث رو متوقف کنیم! با ما باشین که دنیای بهتر، فقط یک قدم اونطرفتره!
توضیح در مورد دوران طلایی و اینکه چرا دوران طلایی بود. توضیح در مورد امن شد. توضیح در مورد مونگو و جدیدها و نسل جدید. حالا یک گروه هکری به اسم TeamGhostShell برای ثابت کردن این مساله و جلب توجه عمومی به ماجرا، ۳۶ میلیون اکانت مربوط به انواع شبکه هایی که از مونگو دی بی استفاده می کردن رو منتشر کردن. البته منتشر که نه.. جمع. در واقع هنوز این اطلاعات منتشر نشده بود و یک گروه امنیتی دیگه به اسم HackRead به یک آی پی برخورد که در فولدرهای مختلفش که هر کدوم یک آی پی بوده که توش دیتای مونگوی اون آی پی دامپ شده بود. شرکت هک دی بی کارش اینه که کراولرهایی داره که دیتاهای متنی که توسط هکرها در اینترنت یا دارک نت منتشر می شه رو پیدا و افشا می کنه. در این مورد هم از پسورد و غیره هست تا آدرس و اطلاعات عمومی مردم. [اشاره به ادعای یک هکر برای فروش دیتابیس همراه اول روی فیسبوک و تلگرام و لزوم عکس العمل بهش – حق شخصی منه بدونم وضعیتم چیه – نمی تونن دروغ بگن چون جرم است . باید به من بگن دیتام در چه وضعیه ] و البته حینی که رادیوگیک در حال ضبط بود خبر دیگه ای گفت که ۳۲ میلیون اکانت توییتر هم روی اینترنت برای فروش قرار گرفته و از اونطرف هم تویتر مارک زوکربرگ هک شده – مستقل از این ماجرا. خلاصه محشری است کبرا!
اخبار هک شدن ایران و عربستان و کشمکش ها و نظرات خودم در مورد خیلی چیزها و اشاره به گمرک یکی از استان ها
دگ کیتلاس و آدام چیر که هوش مصنوعی پشت سیری رو طراحی کرده بودن [کمی توضیح. اولین رابط واقعی و خوب و…] حالا بعد از چهار سال کار بی سر و صدا روی نسخه بعدیشون، ویو رو معرفی کردن viv. همیار هوش مصنوعی صوتی جدید. تلاش این بود که همیاری ساخته بشه که از سیری گسترده تر باشه و بتونه چیزهای بیشتری رو هندل کنه و هی نره سراغ یک سرچ ساده توی اینترنت. توی جلسه ۲۰ دقیقه ای نمایش ویو در هفته جاری توی نیویورک، ویو تونست بدون مشکل به همه درخواست های پرسیده شده جواب بده. این ایده نزدیکتر است به ایده الکسای آمازون و فیسبوک مسنجر که امکان اتصال به ترد پارتی ها رو فراهم میکنن و در نتیجه حتی می تونن هتل رزرور کنن یا باهاشون ناهار سفارش بدین. انتقاد اصلی؟ اینکه یک برنامه باید متمرکز بشه و فقط یک کار رو خیلی خوب انجام بده یا سعی کنیم همه کار رو از یک برنامه بخوایم و بک اندش متنوع باشه! تلاش شده طراحی ویو مستقل از دستگاهی که روش ران می شه باشه و هر کس اونو نصب کنه روی هر چیزی بتونه به همه سرویس های پشتش وصل بشه.. اونهم شخصی شده برای شخص خودش. مساله اصلی اینه که ویو باید بتونه با چیزهایی مثل بات اینجین مایکروسافت یا فیسبوک رقابت کنه که کار عظیمی است و خب.. مثل همیشه شاید هم یکی ایده رو بخره (به جای اینکه مثل این اطراف کپی کنه!)
اوه خبر ریز همراه هم اینه که اپل هم داره سیری رو از طریق اس دی کی باز می کنه .. احتمالا برای زنده موندن منشی صوتی اش در این دنیای پر تلاطم! [اس دی کی رو توضیح بدم؟ آهان بله… بله بله شما که عینک زدی میگی توضیح بده.. باشه!]
در واقع در علم / نجوم رازی هست ناشی از کم شدن نور یک ستاره. الان کلی از ستاره شناس های دنیا دوربین هاشون رو تنیظم کردن روی ستاره کیک ۸۴۶۲۸۵۲ تا در لحظه ای که نورش کم و زیاد شد، شاهد عینی ماجرا باشن. این کم شدن نور در چند سال گذشته هم بارها اتفاق افتاده و در مواردی تا ۲۲ درصد روشنایی پایین اومده. دلیلش چی می تونه باشه؟ نظریه هیجان انگیز مساله یک جور ابرسازه در اطراف این ستاره است! انتظار می ره با این هماهنگی و با نگاه دقیق به انواع طیف های نوری این ستاره که در فاصله ۱۵۰۰ سال نوری ما است اینبار بتونیم بگیم مساله چیه. این کم شدن نور از ۲۰۰۹ به بعد توسط تلسکوپ فضایی کپلر اتفاق افتاده و حجمش اینقدر زیاده که به عقیده بسیاری از ستاره شناس ها بعیده مربوط به یک سیاره در اطراف این ستاره باشه. نظریه بعدی یعنی تشکیل شدن یک سیاره دیسکی هم رد می شه چون ستاره کاملا بالغه و اگر سیاره ای هم داشته باشه، تا حالا کاملا شکل گرفته. نظریه بعدی هیجان انگیزتره و هنوز رد نشده: یک مگا استراکچر فضایی و مصنوعی که به دلیل دور اون خورشید می گرده، مثلا جذب انرژی یا بازتابوندن انرژی به یک نقطه دیگه. درسته که احتمال چنین کشف عظیمی فعلا خیلی پایینه ولی کاملا معقوله که بگیم چون باید یادتون باشه که این رادیو گیکه که از آینده به شما خبر می ده!
چون از این حرف زدم که تو رادیو قراره چیزهای آینده رو جلو جلو ببینیم، اینم بگم که صدای و متن آشنایی است که می گه «رمز خود را وارد کنید». «رمز شما اشتباه است» و … قراره غیب بشن! گوگل در کنفرانس اخیر گوگل آی او گفت که این دوران در حال پایانه. دنیل کافمن مدیر تکنولوژی و پروژههای پیشرفته گوگل گفته که تراست ای پی آی قراره این مساله رو حل کنه. تراست ای پی آی با خوندن اطلاعات حیاتی زیادی از شما (از شیوه راه رفتن تا چهره تا حتی شیوه تایپ و غیره) حدس می زنه که شما خودتون هستین و وضعیت عادی است و به شکل خودکار می تونه گوشی رو آنلاک کنه یا به اپ ها اجازه بده مطمئن باشن که شما جادی هستین (یا هر کی هستین!). معلومه که در صورتی که در طول روز کاری بکنین یا در همون لحظه اتفاقی بیافته که سیستم نتونه مطمئن بشه شما خودتون هستین، باید از روش های دیگه (شاید پسورد) هویت خودتون رو احراز کنین. سیستم چیزی در ادامه همین اسمارت لاک است که الان رو گوشی ها داریم و اجازه می ده با ضربه زدن به چند جای صفحه یا نشون دادن خودمون به دوربین ثابت کنیم که خودمون هستیم. خیلی هم پیچیده نیست و کش و تفصیل نمی خواد… مهم اینه که از حالا بدونیم یه کم دیگه چی تو دستمونه!
هوم.. البته خبر اینو می گه.. خب بیست و پنج میلیارد دلار رو بدزده بریزه کجاش؟ البته.. بازم خنگیم ما.. دوستانی که می دزدن راحت مصرفش می کنن و هیچ گیری هم نداره. یک محقق امنیتی توی هند به اسم ساتیا پراکاش حین بررسی نرم افزار موبایل بانک یک بانک دو تا مشکل بزرگ کشف کرد: مکانیزم سرتیفیکیت پینینگ وجود نداشت و ساختار لاگین هم مشکل داشت. با ترکیب این دو اون کاملا می تونست با پین کردن سرتیفیکیت در هر تماس به بانک بگه که رمزنگاری بهتره به مکانیزم پایینتری انتقال داده بشه (مثلا متن خالص) و بعد با مکانیزم اشتباه پیاده شده لاگین (که وقتی خودمون می نویسیم تقریبا همیشه به نوعی پیش می یاد) می تونست کارهای مهم رو به اسم دیگران انجام بده.. مثلا دیدن بالانس یا انتقال پول به شیوه ای کاملا قانونی به هر حسابی که می خواد. برای نشون دادن نمونه حتی چند کرل منتشر شده که پول منقل می کنه (: به همین خوبی. فقط با پنج خط کد اصلی! قبول نیست؟ ای پی آی کال حتی پین وارد شده رو هم چک نمی کنه و دستور انتقال رو مستقیم می زنه به شبکه بانکی (: اون اول برای کسب اطمینان از موضوعی به این عجیبی چند انتقال به فامیل و از حساب فامیل به همدیگه انجام داده و بعد به بانک خبر داده و اونها هم چند روز بعد مشکل رو حل کردن… بانکی های ما یاد بگیرن و جایزه درست و حسابی هم بدن (: نه سکه! ((:
ایلان ماسک در این ویدئو به این سوال جواب میده که «آیا به نظر شما ما در یک جهان شبیه سازی شده زندگی میکنیم؟». جواب بر اساس استدلال یک در چند میلیارد است. در واقع هر تمدن به اندازه کافی پیشرفته به جایی خواهد رسید که میتونه یک جهان رو شبیه سازی کنه و منطقا در اون مرحله چند میلیارد شبیه سازی مختلف اجرا خواهد شد. از نظر ریاضی احتمال اینکه ما دنیای اصلی (و نه یکی از اون شبیهسازیها) باشیم، یک به چند میلیارد است!
این نظریه با عنوان اصلی «فرضیه جهان سیموله شده» است که در ۲۰۰۳ توسط فیلسوف انگلیسی نیکولاس بوستروم مطرح شده و بر اساس سه این استدلال کار می کنه که یکی از سه ادعای زیر باید درست باشه:
ما واقعا در حال زندگی رو یک سیمولاتر تمدن هستیم
تمدنهای بسیار پیشرفته نسبت به اینکه سیمولاتورهایی بسازن که تمدن رو شبیه سازی کنه بی علاقه هستن
کسی هست که هر تمدن رو پیش از اینکه به مرحله ای برسه که بتونه شبیه سازیای بالا رو اجرا کنه، نابود میکنه
وقتی در مورد آینده هوش مصنوعی حرف می زنیم، دو جبهه در کشمکش با هم هستن. گروه اول که تولید کننده های فعلی مثل گوگل و آمازون و مایکروسافت هستن و فکر میکنن هی باید سیستم ها رو هوشمندتر کنیم و اونطرف متفکرینی به بزرگ ایلان ماسک و هاوکینگز هستن که می گن شای ما داریم با اینکار خودمون رو تسلیم شیطان می کنیم! اما حالا گروه اول هم نشونه های جالبی نشون دادن: گوگل اعلام کرده که در بزرگترین سیستم هوش مصنوعی یعنی دیپ مایند مکانیزمی تعبیه کرده تا «در لحظه ای که رباتی به شکل نامناسب عمل می کند بتوان آن را کنترل کرد»! شاید مقاله گوگل همه مثال هاش از ربات هایی باشن که در ماشین رو برعکس به ماشین وصل می کنن اما شاید پشت پرده بحث تفنگ هایی باشن که قراره خودکار به «به اصطلاح تروریستها» شلیک کنن یا رباتهایی که شروع به قتل عام آدم ها کنن. این مقاله ترکیب کار تیم دیپ مایند در گوگل و تیم «موسسه آینده بشریت» دانشگاه آکسفورده. مقاله با عنوان «کارگزارن مطمئنا قابل متوقف شدن» بد گفتم.. safely interruptable agents با ریاضیاتی که احتمالا ۹۹٪ شنونده ها و صد در صد گوینده های رادیو گیک متوجه نمی شن می گه که چطور یک دستگاه باید قابل خاموش شدن در زمانی باشه که یک اپراتور تشخیص می ده رفتارش اشتباهه. در واقع پیچیدگی اینجاست: این ماشین ها قراره از ما چیز یاد بگیرن و این ریاضیات می خوان جوری اونها رو محدود کنن که اونها یاد نگیرن که چطوری می تونن جلوی خاموش شدن خودشون رو بگیرن! الان شاید کمی عجیب باشه ولی به این فکر کنین که به زودی نرم افزارهای هوش مصنوعی شروع می کنن به نوشتن برنامه های هوش مصنوعی جدیدتر و دخالت ما هی کمتر و کمتر می شه و … [صدای تبر!]
دوست خوبم هوشمند که چند باری ازش حرف زدم یک مطلب طولانی و بسیار خوب نوشته در مورد پشت پرده پیامک هک تلگرام که گرفته بوده.. کمی توضیحات خودم و سفارش به سرچ کردن و دیدنش با تمرکز روی اینکه جلوی اینها باید گرفته بشه نه بچه های توی مجتمع خرید (:
گوگل بده؟ فیسبوک خبیثه؟ اینها رو فراموش کنین! حالا یک گروه روسی یک تکنولوژی تشخیص چهره به اسم findface راه انداختن که کلا پرایوسی رو برای خیلی ها به یک آرزو تبدیل می کنه. فایند فیس اجازه می ده شما از هر غریبه ای عکس بگیرن (که خودش کار بدیه اگر اجازه نداشته باشین!) و بعد پروفایل های اجتماعی صاحب این عکس رو در شبکه های اجتماعی مختلف به شما نشون می ده .. و منطقا اسم و مشخصاتش رو دیگه! هوم.. در تست ها هفتاد درصد موفقیت کسب شده. این برنامه دو ماه بیشتر نیست که اومده و تقریبا نیم میلیون کاربر داره و ۳ میلیون سرچ انجام داده. صاحبش؟ دو تا پسر ۲۶ و ۲۹ ساله. خبر خوب؟ فعلا فقط به پروفایل های روسی جواب می ده. خبر بد؟ «فعلا» فقط به پروفایل های روسی جواب می ده! این یک دنیای جدیده. نه اینکه خوب باشه ولی داریم به این سمت می ریم. شاید تعریف پرایوسی عوض بشه و شاید .. نمی دونم. به هرحال بخش هایی اش به نفع ما است و بخش هایی به ضرر ما. فرار کردن یا حمله کردن به معنی سنتی فایده نداره بلکه باید شناخت و آگاهی کسب کرد و آگاهی رو به دیگران هم داد. کسپرسکی در حال حاضر برای «جلوگیری» از این جریان به کاربران پیشنهاد داده عکس هاشون رو پرایوت کنن! خسته نباشه با اون ویروس هاش (:
ترکیبی از دانشمندان گوگل، دانشگاه باسک کانتری، دانشگاه کالیفرنیا و ایکرابسک و موسسه علوم باسک به روشی دست پیدا کردن که هر دو ایده اصلی کامپویترهای کوانتوم رو توی یک دستگاه با هم ترکیب می کنه – این احتمالا نوید بخش نزدیکتر شدن عملیاتی شدن کامپیوترهای کوانتومی است – مقاله توی نیچر چاپ شده [ اشاره به تعداد مراکز علمی در این مورد]. طبق معمول می گم که باید در مورد کامپیوترهای کوانتومی در آینده یک پادکست ویژه بدیم ولی مساله اینه که کامپیوترهای کوانتومی فقط سریعتر نیستن بلکه شکلی از مسائل که الان غیرقابل حل هستن رو هم انتظار می ره بتونن مورد بررسی قرار بدن. اما ایده های پشتشون هنوز تئوری است و ما کار داریم تا یک کامپیوتر کوانتومی عملیاتی ببینیم. هر چند که این تحقیق واقعا تونسته چیزی رو بسازه که دو ایده اصلی توش استفاده شده باشن. ایده اول اینه که ما با منطق همین گیت هایی که داریم پیش بریم، جایی که کیوبت ها (بیت های کوانتومی که پایه اصلی کامپیوترهای کوانتومی هستن) به شکلی به هم وصل می شن که مدارهای پایه ای منطق رو درست کنن. این روش باعث می شه هر گیت بتونه یک نوع کار رو انجام بده و منطقا هم معلومه که باید از قبل برنامه ریزی بشه. در نوع دوم کامپیوترهای کوانتومی تلاش می شه کیوبیت ها به هنگام نیاز به حل یک مساله خاص به شکلی که اون مساله خاص رو حل می کنه با هم ترکیب بشن – این سیستم ها تا حدی ساخته شدن ولی انتظار نمی ره که تمام قدرت کامپیوترهای کوانتومی رو به ما بدن. حالا توی تلاش جدید گوگل و دیگران کامپیوتری ساختن که جنبه های مثبت هر کدوم از این دو روش رو میگیره و با هم ترکیب می کنه. این کامپیوتر ۹ کیوبیت داره که ۱۰۰۰ گیت منطقی رو پیاده سازی می کنن تا این کیوبیت ها با هم ارتباط داشته باشن و همچنین می شه اونها رو در صورت نیاز از همدیگه قطع یا به همدیگه وصل کرد. تیم تحقیق می گه نتیجه کامپیوتری است که بر خلاف کامپیوترهای قبلی می تونه مسائل سابقا پیچیده برنامه نویسی رو حل کنه. انتظار می ره این ماشین ابزار تحقیقاتی ای بشه برای پیشرفت علم کامپیوترهای کوانتوم و امکان ساخت پله های بعدی رو به ما بده. [توضیح اینکه اگر واضح نبود یعنی باید یک شماره ویژه بدیم و خلاصه اش اینه که واقعا کم مونده کامپیوتر کوانتومی بسازیم!]
تبریک و تقبیح
تقبیحی داریم برای مهمل هایی که می گن یک لحظه مدیر سیستم غفلت کرد و باعث شد عربستانی ها هک کنن ما رو (: سانسور کننده داک داک گو که باید خجالت بکشه
خجالتی هم برای ایران داریم و شبکه اش و بحث بی طرفی شبکه که تو دنیا معنی خاصی داره و اینجا دیکه کلا گندش رو در آوردن.
و تسلیتی هم داریم به شرکت لنوو که توی گزارش سالیانه سه ماه اش شدیدا ابراز نارضایتی کرده از خرید موتورولا و گفته که وضعشون خرابه. نکته جالبش اینه که قرار شده دو تا مدیر داشته باشن و دو برند مختلف رو با دو استراتژی مختلف پیش ببرن. اگر از این به بعد اسم لپ تاپ های زوک رو شنیدین، بدونین همون لنووی … شاخه ارزون همون لنووی سابقه.. و چینی تر!
تبریکی به کسانی که چهارشنبه فال آوت ۴ رو مجانی روی ایکس باکس خریدن. اپراتور اشتباه قیمت رو وارد کرده بود و به جای ۱۱۰ دلار، قیمت شده بود ۰ دلار و تا مایکروسافت بفهمه…. تبریک به خریداران (:
نامه ها
مهرادم، که یه بار آهنگ هادی پاکزاد رو واسه رادیو گیک معرفی کردم
میخواست بگم تو رادیو گیک بعدی خبر درگذشتشونو بگید خیلی خوب میشه چون واقعا حقش این نبود
آشتوم:
در مورد “باس میتونه به عنوان آنتن عمل کنه”
چون ممکن هست اکثر مخاطب هاتون و شاید هم خودتون :D به اشتباه افتاده باشید .
درسته هرکجا نوسان جریان داشته باشیم تابش الکترومغناطیس هم داریم (مثلا باس انتقال اطلاعات) اما مسئله این هست که اونقدر این توان تابش شده کم هست که در فاصله خیلی کمی از اون خط سیگنال تابش شده زیر نویز محیط قرار میگیره و از نویز قابل تمایز نیست .
یعنی میشه اطلاعات رو جمع آوری کرد به شرط اینکه گیرنده در حد میلی متر یا حتی میکرو متر به اون باس نزدیک باشه . که عملا دیگه همون تماس فیزیکی میشه :D
قضیه زیر نویز قرار گرفتن مثل اینکه تو ورزشگاه آزادی با 100 هزار تا تماشاگر از وسط زمین دنبال صدای دوستمون بگردیم ?
البته اگه وارد جزئیات فنی بشیم اساس کار یک فرستنده رادیویی متمرکز کردن پهنای باند رو یک سنتر فرکانسی هست مثلا توی 802.11 n میشه 20 مگاهرتز پهنای باند رو چنل یک , سنترفرکانسی 2.412 گیگاهرتز رو خواهد داشت . اما توی یک باس هیچ وقت این اتفاق نمیفته و پهنای باند از DC تا بالاترین فرکانس موجود هستش که این دریافتش به صورت بیسیم رو غیر ممکن میکنه .
علاوه بر این خط هایی که روی برد های پی سی بی سیگنال رو عبور میدن امپدانس دو سرشون تا حد خیلی زیادی مچ هست و عملا هرچی پاور از ورودی میگیرن به خروجی میدن و مقدار خیلی کمی از اون تلف میشه ( تابش میشه ) .
درست مثل کابل شبکه rj45 که دیفرنشیال و به هم تابیده شده با امپدانس 100 اهم .
رفتم مقاله رو خوندم ، منظور مقاله در این مورد هست که بعد از هک و نصب نرم افزار مخرب با رد و بدل کردن توالی تکراری از صفر و یک ها از باس رم . توان رادیویی تابش شده رو در محدوده فرکانسی خواصی متمرکز میکنند تا قابل دریافت بشه . یعنی به صورت تکراری اطلاعاتی رو از رم میخونه و مینویسه که توالیشون تکراری هست مثلا 01010101 و اینجوری باعث میشه اکثر توان رادیویی توی فرکانس اون توالی تابش بشه و طبق گفته خودشون تا حدود یک متر نسبت سیگنال به نویز مثبت داشتند یعنی میتونستن یک چیزایی بفرستن .
البته به بدنه کیس مادربورد , محیط و کلی چیز دیگه بستگی داره اما عملا تونستن یک ارتباط یک طرفه بی سیم به بیرون داشته باشن . (فقط کامپیوتر میتونه اطلاعات رو به بیرون بفرسته از بیرون چیزی نمیشه فرستاد) . با برد یک متر و سرعت تغریبا 2 بیت بر ثانیه که برای کار های خبیثانه تغریبا کافی به نظر میرسه ? .
موسیقی
آهنگ یاغی به پیشنهاد حسین
به پیشنهاد بردیا Noche Acosador – Minutes To Metal N Rock
ایلان ماسک در این ویدئو به این سوال جواب میده که «آیا به نظر شما ما در یک جهان شبیه سازی شده زندگی میکنیم؟». جواب بر اساس استدلال یک در چند میلیارد است. در واقع هر تمدن به اندازه کافی پیشرفته به جایی خواهد رسید که میتونه یک جهان رو شبیه سازی کنه و منطقا در اون مرحله چند میلیارد شبیه سازی مختلف اجرا خواهد شد. از نظر ریاضی احتمال اینکه ما دنیای اصلی (و نه یکی از اون شبیهسازیها) باشیم، یک به چند میلیارد است! از زبان ماسک بشنوید:
متاسفانه این ویدئو گم شده و منم منبع اش رو ندارم دیگه (: حالا خیلی هم مهم نیست چون استدلال رو در مطلب نوشته م
این نظریه با عنوان اصلی «فرضیه جهان سیموله شده» است که در ۲۰۰۳ توسط فیلسوف انگلیسی نیکولاس بوستروم مطرح شده و بر اساس سه این استدلال کار می کنه که یکی از سه ادعای زیر باید درست باشه:
ما واقعا در حال زندگی رو یک سیمولاتر تمدن هستیم
تمدنهای بسیار پیشرفته نسبت به اینکه سیمولاتورهایی بسازن که تمدن رو شبیه سازی کنه بی علاقه هستن
کسی هست که هر تمدن رو پیش از اینکه به مرحله ای برسه که بتونه شبیه سازیای بالا رو اجرا کنه، نابود میکنه
این مفهوم رو یکبار هم در رادیو گیک مطرح کردیم و اینجا هم ایلان ماسک با اشاره به همین مفهوم، می گه که به احتمال چند میلیارد به یک ما در یک جهان شبیهسازی شده زندگی میکنیم چون منطقا قبل از ما تمدنی به مرحلهای رسیده که بتونه شبیهسازی تمدنها رو اجرا کنه و احتمال اینکه ما دقیقا اولین تمدن باشیم که به این مرحله رسیده تقریبا برابر صفر است.
آپدیت: جایی در ویدئو به اشتباه نوشتم که ایلان ماسک یک به چند میلیون معتقده… عبارت صحیح اینه که ایلان ماسک چند میلیون به یک احتمال می ده ما در یک شبیه سازی باشیم
یا هیجانات اخیر! موتور جستجوی مایکروسافت بینگ یک ابتکار جالب زده. اگر توی بینگ به دنبال عبارات مرسوم برنامه نویسی مثلا «آرایههای پایتون» یا «کوییک سرچ سی» جستجو کنین، یک باکس باز می شه که نه فقط کد رو نشون می ده که حتی میتونه اجرا هم بکنه!
در این سیستم حتی می تونین از اون گوشه بالا زبون رو عوض کنین و نتیجه رو به زبون های دیگه ببینین یا حتی کد رو عوض کنین و بازم اجراش کنین. اینکار با کمک هکر رنک انجام شده و توی تست هایی که من کردم، در مورد خیلی چیزها هنوز جواب نداره و ما هنوز باید به سراغ استک اورفلو بریم اما به هرحال تلاش بسیار جالبی است و در کنار امتیاز دادن به آدم ها به خاطر سرچ و امکان تبدیل امتیاز به جوایز مختلف، شاید گروههای بیشتری رو جذب این موتور جستجو که به نظرم بیشتر از موتور جستجو به یک دستیار هوشمند تبدیل خواهد شد بکنه.
هکرهای جهان در این شماره متحد می شن تا انسان ها رو در آخرین سنگر بازیهای فکریشون شکست بدن. مادر این شماره بین آدم ها پول مجانی پخش می کنیم تا ببینیم چه اتفاقی برای آرمان هامون می افته. گیکهای تراز نوین از این شماره استقابل خواهند کرد و تنبلها راحتتر از همیشه در صندلیهاشون فرو خواهند رفت!
خبر نیست در واقع… نکته اینه که حالا کلش آو کلنز با ای پی آی بخشی از اطلاعات مثل سرزمین ها و … رو به برنامه نویس ها می ده. توضیحت خودم در مورد کلش، ارزش ای پی آی با اشاره به فیسبوک در مقابل اورکات، یک مثال مثلا سه بعدی سازی محیط و در نهایت یادآوری ایرانی ها.
ناسا اعلام کرده که لپ تاپ هایی که به شکل روزمره توسط فضانوردهای حاضر در ایستگاه فضایی استفاده می شن رو به لینوکس مهاجرت خواهد داد تا ساپورت فنی اونها راحتتر بشه و بدون دردسر بشه از راه دور مشکلاتشون رو برطرف کرد. به طور دقیق تر گفته شده که «ما کارها رو از ویندوز به لینوکس مهاجرت رو می دیم چون سیستم عاملی لازمه که پایدار و قابل اتکا باشه – چیزی که خودمون روش کنترل داشته باشیم و اگر لازم شد پچ بشه، تنظیم بشه یا سازگار بشه بتونیم خودمون اینکار رو بکنیم». این سوییچ از طریق درخواست آموزش از موسسه لینوکس اتفاق خواهد افتاد و انتظار می ره در کارکرد روزمره برنامه ها تغییری توسط فضانوردها حس نشه. سیستم عاملی که قراره استفاده بشه احتمالا دبیان ۶ خواهد بود تا هیچ مشکلی در پایداری دیده نشه. همچنین ربات انسان نمای آر۲ هم که از لینوکس استفاده می کنه توسط همین شرکت ساپورت خواهد شد.
برندان ایچ یا چنین اسمی، مخترع جاوا اسکریپت است. زبانی که الان حق داریم پر کاربردترین زبان جهان بدونیمش. این آدم همچنین موسس موزیلا است که تونست به سلطه مایکروسافت در براوزرها خاتمه بده و حالا شرکت Brave رو تاسیس کرده تا به جنگ حریف بعدی بره: تبلیغات. ایده بریو اینه که براوزری فوق العاده بنویسه که اد ها رو بلاک کنه و به جاشون چی بذاره؟ عکس گربه؟ نخیر.. تبلیغات !! (: اما روش کار این براوزر فرق می کنه. این براوزر به حقوق شما احترام می ذاره و شما رو تعقیب نمی کنه و اطلاعات نمی دزده و درآمدش از کجا می یاد؟ تبلیغ دهنده ها که می خوان شما حین گشت و گذار در وب، تبلغیات اونها رو به جای تبلغیات سایت ها ببینین! آیا سایت هایی که با تبلیغ زنده هستن ضرر می کنن؟ خیر! ۵۵٪ درآمد تبلیغات به تولید کننده محتوا می رسه. این مکانیزم کمی عجیبه… خوشبختانه قراره براوزر کاملا آزاد باشه و در نتیجه می شه بررسی کرد که واقعا مواظب پرایوسی ما هست یا نه ولی پول در آوردن از طریق قطع کردن پول درآوردن بقیه کاری است که معمولا منجر به دردسر می شه و اتفاقا ایچ این تجربه رو قبلا هم داشته.
کی فکر می کرد ما از خبرگزاری … نه در مورد خبرگزاری … خبر داشته باشیم؟
در قهوهخانه ویکیپدیا با خبر شدم که آژانس خبری … پروانه انتشار عکسهاش رو به CC by 4.0 تغییر داده که با استقبال مدیران باسابقه ویکیپدیای فارسی هم همراه بود.
اخبار مختلفی می یاد که توشون گوگل و فیسبوک دارن دیتاسنترهاشون رو به کشورهای سردسیر منتقل می کنن تا خنک نگه داشتنشون هزینه کمتری داشته باشه ولی ظاهرا روش مایکروسافت چیز دیگه ای است: انتقال سرورها یا در واقع دیتاسنترها به داخل آب. یعنی آب اقیانوس. مایکروسافت می گه که ۵۰٪ جمعیت در نزدیکی سواحل زندگی می کنن و به همین خاطر پروژه ناتیک که فعلا در سطح تحقیقاتی است اولین دیتاسرور خودش رو به داخل اقیانوس انداخته. این کپسول حدود ۱۰۰ تا سنسور مختلف داره تا همه چیزش رو زیر نظر بگیرن و ۱۰۵ روز هم فعال بوده و حالا داره اطلاعاتش رو تحلیل می کنن. پنج تا چیز رو که در نظر بگیرین این مساله خیلی منطقی به نظر می یاد: ۱- یکی از بزرگترین هزینه های دیتاسنترها، هزینه خنک کردن است – گفته می شه تقریبا ۳٪ کل برق جهان در دیتاسنترها مصرف می شه ۲- نیمی از جمعیت کل جهان در کنار ساحل ها زندگی می کنن ۳- با این روش زمان ساخت یک دیتاسنتر از ۲ سال به ۹۰ روز می رسه و ۵- انرژی تجدید شونده بیشتری قابل استفاده می شه و در نهایت اینکار با طبیعت سازگارتره. البته اشکالاتی مثل سخت شدن تعمیرات و تغییرات، خورندگی آب، تغییرات محیط زیست دریایی و غیره هم مشکلاتی هستن که انتظار می ره بشه حلشون کرد.
دانشمندهای لیگو اولین مشاهدههای امواج گرانش رو انجام دادن
امواج گرانشی از مدت ها پیش پیش بینی شده بودن، توسط انیشتین و حالا .. اولین مشاهدات می گه این امواج واقعا وجود دارن. الان ۱.۳ میلیارد سال از زمانی که دو تا سیاهچاله با هم ترکیب شدن و این امواج رو درست کردن می گذره و ما در کره زمین در ماه سپتامبر ۲۰۱۵ این امواج رو دریافت کردیم. این اولین نمونه از امواج گرانشی است که ما تونستیم بسنجیم. این یک پیشرفت عظیم علمی است و پنجره ای به دنیایی جدید بازی می کنه. سیگنال دیده شده بسیار نزدیک به چیزی است که انیشتین پیش بینی کرده بود. انتظار نداشته باشین یک ادمین لینوکس بیشتر از این بتونه توضیح بده. اگر فیزیکدان خوبی هستی به jadijadi روی جیمیل خبر بدین که در قسمت بعدی توضیحش بدین به شنوندگان.
یک بار دیگه آژیر قرمز میز امنیت ناسا به صدا در اومد. اینبار انان سک که قبلا هم ناسا رو هک کرده بودن مسوول بودن. اونها ۲۷۶ گیگابایت اطلاعات منتشر کردن که توش ۶۳۱ ویدئو از رادارهای هواپیما و هواشناسی، ۲۱۴۳ لاگ پروازی و ۲۴۱۴ مورد اطلاعات شخصی کارمندان ناسا است. این گروه توی مقاله اش که در مجله خودش زاین منتشر کرده مدعی است این حمله بسیار وسیع بوده و از طریق ویروسی به اسم گونزی اتفاق افتاده. این ویروس به اونها دسترسی روی یک کامپیوتر رو داده و بعد در ۰.۳۲ ثانیه پسورد ادمین کامپیوتر دوم کشف شده– با بروت فورس! وارد شدن به NAS ناسا به اونها این حجم از اطلاعات رو داده و اطلاعات مهمتری در مورد شیوه کنترل هواپیماهای بدون سرنشین و در نهایت اونها تلاش کردن با mitma مسیر پرواز یک درون ۲۲۲ میلیون دلاری رو تغییر بدن و اون رو در اقیانوس پاسیفیک غرق کنن! این مسیر غیرعادی پرواز توسط یکی از مسوولین امنیتی دیده شده و بقیه ماجرا قابل حدسه.
از وقتی که سیری معرفی شد، بعضی ها شروع کردن ازش سوالاتی رو پرسیدن که در حالت عادی روشون نمی شد از یک خانم بپرسن. بعضی ها حتی پیش تر رفتن و ازش تقاضاهای نامناسب داشتن. وقتی می گم نامناسب.. حالا بذارین تفسیرش رو آخر می گم… نویسنده های دستیار صوتی مایکروسافت یعنی کورتانا هم می دونستن که با چنین چیزی روبرو خواهند بود. به گفته دبورا هریسون که یکی از هشت نفری است که کورتانا رو نوشته می گه شیوه برخورد مردم با دستیارهای صوتی متفاوت است. گاهی خیلی جدی به عنوان یک نرم افزار باهاش کار می کنن، گاهی به عنوان یک خانم باهاش برخورد می کنن، گاهی به عنوان یک دوست و گاهی هم زننده و گاهی هم خصوصی. اون می گه کورتانا برنامه ریزی شده تا جلوی برخورد بد آدم ها باهاش معذرت خواهی نکنه و اجازه نده باهاش به شکل یک فرودست حرف بزنن و اونم قبول کنه. اون جواب سوال های غیر معمول رو با نزاکتی می ده که باعث می شه رفتار گسترش پیدا نکنه. شاید براتون جالب باشه که بعضی شرکت های دیگه که دستیارهای هوشمند درست می کنن رفتارهای مشابه و حتی عجیبتری رو گفتن. مثلا x.ai که یک ربات برنامه ریزی جلسه است گاهی ویسکی و گل و هدیه های دیگه برای خودش سفارش می ده تا به دیت دعوت می شه! توضیح خودم در مورد آزار و هوش مصنوعی و روابط انسانی و لزوم بیرون رفتن گیک ها !
بازی ها میدون رقابت خوبی هستن برای سنجش وضعیت «هوش» ماشین ها در مقابل آدم ها. نوشتن یک برنامه که در چکرز برنده بشه برای من و شما هم ممکنه عملی باشه، نوشتن برنامه ای که شطرنج رو بهتر از یک قهرمان کشوری بازی کنه اما بسیار سخته و نوشتن بازی ای که توی گو برنده بشه تا مدتی پیش غیرممکن. گو یک بازی است که با مهره و تخته بازی می شه. کمی شبیه شطرنج، بیشتر شبیه چکرز ولی بسیار پیچیده تر از هر دوی اینها. البته این که گفتم منظور یک برنده شدن در مقابل یک بازیکن متوسط است. بذارین درست بگم! اولین بار در ۱۹۹۴ تونستیم برنامه ای بنویسیم که در چکرز از قهرمان جهان ببره، در ۱۹۹۷ دیپ بلو تونست قهرمان شطرنج جهان (ذکر خیر کاسپارف) رو ببره و در ۲۰۱۱ واتسن ای بی ام تونست در ژئوپاردی برنده بشه. اما پیش بینی ها می گفت حداقل ده سال دیگه باید بگذره تا یک برنامه گو بتونه قهرمان آدم ها رو شکست بده.. اما خب گوگل به پیش بینی ها عمل نمی کنه… هفته گذشته یک سیستم متشکل از دو تا شبکه عصبی تونست قهرمان گو جهان رو شکست بده و تاریخ ساز بشه! جالبه که این سبک بازی کاملا متفاوت از بازی دیپ بلو است. در واقع دیپ بلو که قهرمان شطرنج شد هزاران برابر بیشتر از آلفا گو به موقعیت ها فکر می کرد ولی سبک بازی آلفا گو چیز دیگه ای است. در آلفا گو یک درخت جستجوی مونت کارلو سعی می کنه بازی های آینده رو ببینه و یک شبکه عصبی بهش می گه کدوم خط ها بهتر هستن. این شبکه عصبی از بررسی ۳۰ میلیون حرکت در بازی قهرمان های انسانی که قبلا با همدیگه بازی کردن یاد گرفته و می تونه حرکت آدمها در شرایط فعلی صفحه رو در ۵۷ درصد مواقع به درستی پیش بینی کنه.
حالا تا اینجا آلفا گو می تونسته به خوبی حدس بزنه که یک آدم چطوری بازی می کنه ولی این برای بردن کافی نیست. یک شبکه عصبی دیگه که هزاران بازی رو با خودش انجام می ده سعی می کنه استراتژی ها و تاکتیکهای جدیدی کشف کنه که باعث برد برنامه در مقابل انسان ها بشن. چیزی که بهش «یادگیری تقویت شونده» می گیم. چنین کاری سابقا غیر ممکن دونسته می شد ولی حالا با استفاده از پلتفرم عظیم گوگل کلاود، تنسور فلو و محاسبات جی پی یو ممکن شده.
لازمه اصلاح کنم که در حال حاضر آلفا گو فقط تونسته قهرمان چند دوره اروپا رو ببره و بازی با لی سدول که قهرمان بلامنازغ جهان است مدتی دیگه برگزار خواهد شد – لی گفته افتخار می کنه که به این بازی دعوت شده و مطمئنه توی این بازی پیروز می شه.
شاید براتون بحث استارتاپی هم جالب باشه… حرفهای خودم در مورد خریدن استارتاپی که قبلا از بازی نگاه کردن، یاد می گرفت بازی کنه.
انکوباتور واقعی سیلیکون ولی و تحقیق در مورد حق داشتن پول
هیچ انسانی نباید گرسنه باشه، همه باید حق درمان داشته باشن، همه باید حق تحصیل داشته باشن و همه باید یک سقف و امکان حرکت در کشور رو داشته باشن. اینها حداقل هر جامعه سالمه و اکثر کشورهای معقول این حقوق رو مستقل از میزان درآمد و شغل و وضعیت شما به رسمیت میشناسن. کشورهای سوسیال دموکرات مثل سوئد نروژ و خیلی از درست و حسابی های دیگه اصولا میگن دارن تلاش می کنن که این حقوق همیشه برای همه حفظ بشه.. هرچند که این حوالی همه چیز هی داره خصوصی تر می شه و اگر پول نداشته باشین… حالا که بحث اینطوری شد ماجرای انکوباتورها رو هم یه تذکری بدیم. انکوباتورها جایی هستن که با کمی پول و کمی هدایت سعی می کنن ایده شما رشد کنه و بتونه روی پای خودشون بایسته. یکی از انکوباتورهای مشهور دنیا Y Combinatior است که ازش ردیت و دراپ باکس و ایر بی اند بی اومدن بیرون و حالا داره یک آزمایش جالب ترتیب می ده: دادن پول «مجانی» به آدم ها و نتیجه رو دیدن. در واقع ایده به سینگولاریتی نزدیکه و آدم هایی مثل اندرسن و پیتر دیامندیس توش نقش دارن. بحث اینه که اگر در آینده ربات ها ثروت تولید کنن و نیازی به حضور ما برای تولید پول نباشه چی می شه؟ شکل خیلی ساده اش اینه که اگر شما بدون هیچ تلاشی به اندازه کافی پول بگیرین ، زندگیتون چه تغییری میکنه؟ این یکی از خطرات «یک آینده خوشحال که روبات ها توش کار می کنن و ما بیکاریم» است! آیا در اون شرایط صبح تا شب لم میدیم رو مبل تلویزیون می بینیم و می شیم مثل آدم های توی کارتون وال ای؟ یا منظم و با حوصله کارهای خلاق می کنیم و پیانو می زنیم و ویدئوی ترویجی درست می کنیم و برای تفریح برنامه می نویسیم؟ مدیر عامل وای کامبینیتور (سم آلتمن) می خواد این رو در یک تحقیق پنج ساله که توش مقدار کافی پول به ۳۰۰ نفر آدم داده خواهد شد آزمایش کنه. فعلا دنبال یک محقق هستن که بتونه این برنامه پنج ساله رو مدیریت کنه (اگر دنبال داوطلب می گردن من داوطلبم پنج سال پول بگیرم کار نکنم ها!). آلتمن می گه «ما می خواهیم بدانیم این ماجرا چه تاثیری روی زندگی آدم ها، شادی و احساس پیروزی آنان خواهد داشت و ایا باعث خواهد شد به سراغ تولید ثروت و هنر بروند یا نه». بعضی مخالفان مدعی هستند که اطمینان از داشتن پول کافی باعث تنبلی می شود ولی در مقابل افراد خوشبین می گویند که نداشتن دغدغه زندگی روزمره، توانایی های نهفته و سرکوب شده انسان ها را شکوفا کرده، باعث میشود انسان ها خلاقیت های خود را به بهترین شکل بروز دهند. لحنم چرا ادبی شد؟! جالب اینه که در همین دوره چهار تا شهر توی هلند هم دارن سعی می کنن تجربه مشابهی راه بندازن و حتی توی سوییس ایده ای هست که کل کشور رو به این سیستم سوییچ کنن که هر کس به پول کافی دسترسی داشته باشه و از این طریق کشوری بهتر بسازه.
تبریک و تقبیح
تقبیحی داریم برای فرهنگستان مهمل که همینجوری لغت کامپیوتری بی معنی می ده بیرون.. و از اون بدتر اشتباه، مثلا «رخنه گر» برای «هکر» اشتباهه یا «ناف» به جای «هاب» به درد نخور و «پرده» به جای «اسکرین» اشتباه و «ثبت ورود» به جای «log on» اشتباه و در مواردی هم مثلا برای انیپوت از درونداد استفاده شده که خب «ورودی» هم درسته هم کاملا جا افتاده. تقبیح دوم برای تد کروز است، سناتور آمریکایی که گفته بی طرفی شبکه همون اوباما کر برای اینترنت است و اینترنت نباید با سرعت دولت حرکت کنه. یا کلا نفهمیده بی طرفی شبکه چیه یا دریافت کمک مالی عظیم از لابیهای تلکام باعث شده اینو توییت کنه. من و شما باید بدونیم که شبکه اینترنت باید نسبت به اینکه دیتای چه کسی داره توش جابجا می شه بی طرف باشه، مثل یک لوله کشی و قرار نیست دولت یا آی اس پی یک سایت رو ببندن یا یکی دیگه رو کند کنن یا هزینه یکی دیگه رو بیشتر از اون یکی بگیرن. بازم تقبیح؟ برای دیکتاتور کره شمالی که از مک استفاده می کنه ولی مردمش حق ندارن از کامپیوتر استفاده کنن و اینترنت براشون سانسور که نه، قطعه کاملا. تبریک به شرکت دابلرز روبوتیکز که ربات هایی برای روم سرویس هتل ها و مستخدمی بیمارستان ها می سازه.
نامه ها
بخش آخر
موسیقی
برای موسیقی آخر از کاوه آفاق آهنگ عطر تو رو پخش می کنیم که تقدیم یم شده به سیما.. از طرف… احسان. ولنتاین مبارک