تاریخ شخصی وبلاگ جادی – یک بازی وبلاگی

خوابگرد عزیز دعوت کرده از تاریخ شخصی وبلاگ‌هامون بنویسیم.

خواهش می‌کنم شما هم اگر در همه‌ی این سال‌ها بی‌وبلاگ زندگی نکرده‌اید. در باره‌ی وبلاگ‌‌تان بنویسید، از هر زاویه که خوش‌تر می‌دارید. تاریخ شخصی وبلاگ‌تان اگر باشد که چه بهتر.

راستش من حرف زیادی ندارم بزنم. من اوائل توی صحبت هام با سولوژن فکر می کردم وبلاگ چیز جذابی نیست چون افراد خیلی خیلی کمی هستن که ممکنه هر روز چیزی ارزشمند برای نوشتن داشته باشن. بعد فهمیدم که اشتباه می کردم. وبلاگ ها ایران رو تکون دادن چون به ما نشون دادن که همه مثل هم هستیم و علی رغم تمام تلاش هایی که می خواستن بگن «هر کی مثل تلویزیون نیست تباهه» با دیدن وبلاگ‌های روزمره کشف کردیم که اتفاقا تقریبا هیچ کسی در اطراف ما شبیه تلویزیون نیست و افراد خیلی کمی هستن که با روسری بخوابن (:

اما در سطحی شخصی، من هیچ وقت وبلاگم رو مهم یا تاثیرگذار یا حساس یا هر چی ندیدم. یک جایی بود و هست که چیزهایی که دوست دارم رو توش می گم و حرف هایی که دوست دارم شنیده بشن رو به اشتراک می ذارم. معمولا سعی می کنم همپوشانی زیادی نداشته باشم و مثلا وقتی نارنجی بود دیگه نیازی ندیدم از گجت بنویسم یا وقتی اینهمه جای لینوکسی هست از لینوکس کمتر می نویسم و الان هم خیلی خوشحالم که کلی از دوستان از حقوق دیجیتال حرف می زنن و نیازش کمتر هست که منم هی حرف بزنم. من آب های تازه رو دوست دارم (:

شاید تنها تکون در وبلاگ من وقتی بود که جادی.نت فیلتر شد و تصمیم گرفتم برم روی یک دامین دیگه و رفتم سراغ کیبورد آزاد و اونم فیلتر شد و بعد از مدتی دیدم چه کاریه و برگشتم رو جادی.نت فیلتر شده خودم (:

من هیچ وقت حس نکردم کار خاصی می کنم و یک دفعه هم کلا اشتباهی وبلاگم رو پاک کردم و تلاش خاصی برای برگردوندنش نکردم چون من کلا آدم خاطره ها نیستم (: تعریفم از خودم خیلی گسترده تر از وبلاگنویسی است و از اینهم خوشحالم که وبلاگم رو به سمت درآمد زایی یا تریبون یک نظر شدن نبردم و هنوزم تک تک چیزهایی که توش می خونین نظرات کاملا شخصی خودم هستن.

تقریبا سعی می کنم هر روز یک مطلب بنویسم که خیلی وقت ها هم موفق نمی شم اما هر بار برای مصاحبه شغلی رفته ام توضیح داه ام که من وبلاگم رو دوست دارم و روزی حداقل یکساعت ممکنه براش وقت بذارم و کارفرما باید با این اوکی باشه – همیشه هم بوده به لطف دوستان خوبی که مدیرهام بوده اند.

واقعا دیگه چیزی ندارم بگم.. بذارین چند تا سوال از خودم بکنم و جواب بدم:

بزرگترین اشتباهت تو وبلاگنویسی چی بوده؟

اشتباه که حرف بزرگیه. وبلاگنویسی هم حرف خاصیه. من شغلم وبلاگ نیست و هویتم تا حدی چیزی مستقل از وبلاگ است و وبلاگ معمولا تو زندگی خیلی شخصی ام تاثیر زیادی نذاشته. اما به نظرم دو تا اشتباه داشتم: عوض کردن دامین که اصولا نیازی بهش نبود. کار ما که موش و گربه بازی با سانسور چی نیست (: دومی اش هم این بوده که من باید هر چی هر جا می نویسم رو یک جوری تو وبلاگم هم می ذاشتم یا لینک می دادم. من حجم زیادی چیز نوشتم که تو وبلاگم نیستم. بهترین هاش کتاب نارنجی بود که دیگه ندارمشون.

بزرگترین تعجبت چیه؟

اینکه چرا یک سیستم باید همه تلاشش رو بکنه من رو سانسور کنه (: طرف کلی سازمان عریض و طویل علاقمند کردن بچه ها به علم تشکیل می ده، کلی سوبسید می ده، کلی تلاش می کنه یکی برنامه نویسی یاد بگیره یا علاقمند بشه یا یکی کتابش رو رایگان در اختیار همه بذاره و از تکنولوژی حرف بزنه و … بعد منو سانسور می کنه که به نظر خودم اتفاقا خیلی نوشته های خوبی دارم برای علاقمند کردن مردم به چیزی که اینها از در و دیوار التماس می کنن که مردم سراغش برن (از جنبش نرم افزاری شون تا تولید اپ تا علم تا هر چیز دیگه). درک می کنم چرا این اتفاق می افته ولی برام خیلی جالبه که چرا این سیستم ها اینقدر داغون هستن که به جای جذب کسی که اصرار در کار مثبت داره، تمام تلاششون رو می کنن که طرف رو از سیستم جدا کنن. این رو باید بعدا مفصلتر توضیح بدم چون واقعا موضوع جالبی است که یک حکومت حتی اگر همه پول و نفت و قدرت و غیره رو برای خودش بخواد، منطقا باید چیکار می کرد (:

جادی.نت تبلیغ قبول می کنه؟

فقط در زمینه اگهی استخدام برای برنامه نویس ها (: الان تصمیم گرتفه ام که براش هزینه بگیرم که تعدادش کنترل بشه و فقط شرکت های جدی بیان توش ولی خب این فعلا تنها تبلیغی است که خواهیم داشت.

نکته جالبی که کسی در مورد وبلاگت نمی دونه چیه؟

اینکه من هیچ وقت آمار ندارم. هیچ وقت نگاه نمی کنم چند تا خواننده داشتم و کدوم مطلب رو کی خوند و الان چی بنویسم که خوب خونده بشه. به این خیلی افتخار می کنم چون معتقدم مخاطب های من ارزششون به «تعداد» نیست بلکه به «کیفیت» است. وبلاگم هم برام جای تبلیغ – حتی شخص خودم – نیست بلکه می نویسم چون ازش لذت می برم. به نظرم کسی چه شهرت بخواد چه پول چه پارتنر چه هر چی، وبلاگ یکی از سخت ترین / کندترین راه ها برای رسیدن به هدف است و فقط کسی باید وبلاگ بنویسه که واقعا از اینکار لذت می بره.

چرا تو بازی های وبلاگی درست شرکت نمی کنی؟

خب من معمولا وبلاگستان فارسی رو کم می خونم. همینطور منشن ها و پیام های خصوصی فیسبوک و گولاس و توییتر و اینها رو. یعنی تنها چیزی که نسبت بهش تعهد جواب دادن حتی حس می کنم ایمیل است. اینه که مثلا اصلا ندیده بودم در این بازی دعوتم. از اونطرف دوست ندارم آدم ها رو توی رودربایستی یا معذوریت(؟) بذارم. دقیقا به همین دلیل با اینکه تیکه حدس زدن برام خیلی جالبه چون باعث می شه بخش بزرگی از اطلاعات توی مغزم رو هی کنار هم بچینم و مرورشون کنم، هیچ وقت از بازی پانتومیم خوشم نمی یاد چون نه دوست دارم کسی مجبورم کنه کارهایی رو بکنم که خودم انتخاب نکردم و نه دوست دارم کسی رو مجبور کنم ادا اصولی دربیاره که من پیشنهاد دادم.

حرف آخر؟

امیدوارم روزی بیاد که برگ برنده وبلاگ های ایران، انگلیسی بلد نبودن مردم و سانسور بودن اینترنت خارجی نباشه. خیلی وبلاگ های تکنولوژی دارن در این زمینه پیشرفت می کنن و دوستانی مثل یک پزشک مطالب اختصاصی و کار شده خودشون رو دارن که خیلی خوبه ولی واقعا باید مواظب باشیم که تنها برگ برنده ما، کم سوادی جامعه مون نباشه و همیشه خودمون رو مقایسه کنیم که در سطح جهان هم آیا چیزی برای گفتن داریم یا نه.


سوال دیگه ای بود بگین در کامنت ها و سعی می کنم جواب بدم (: به مناسبت سال نو.

و حالا.. اپلیکیشن رادیو گیک برای آیفون و آیپد

اپ آیفون آی او اس آیپد رادیو گیک

با تلاش خوب دوست خوبم نیکو شامخی حالا رادیو گیک یک اپلیکیشن خوب آیفون / آیپدی هم داره. این برنامه توضیحات و فایل برنامه ها رو می گیره و به شما اجازه می ده، رادیو گیک رو توی موبایلتون داشته باشین.

اگر iOS دارین بسیار خوشحال می شم اپلیکیشن ای او اسی رادیو گیک رو دانلود کنین و امتیاز بدین که بالاتر بیایم (: در ضمن! در شماره قبلی که درخواست حمایت و روحیه کرده بودیم، اینقدر روحیه و حمایت زیاد شد که حالا خجالت زده هستم. ممنون از همگی.

نیکو رو توی توییتر فالو کنین و اگر به نظرتون برنامه ش برنامه خوبیه، توی توی لینکدینش Endorse کنین.

مرتبط

سایتی برای پیش شماره‌های استان‌های ایران

توی مطلب ساخت شرکت‌های ایرانی در کدوم پروسه به چه شرکت‌هایی داده می شه گفته بودم که صفحه چک کردن پیش شماره استان‌های سایت مخابرات استان تهران واقعا اسفناکه ؛ نه ازش می شه دید فلان پیش شماره مال کدوم استانه و خودش هم با لود کردن یکسری فایل متنی یا چنین چیزی کار می کنه! دوستان هم در کامنت ها نمونه‌های بیشتری گفته بودن و خب همه می دونیم که سایت های دولتی ایران اکثرا نمونه های وحشتناکی هستن.

اما فردا ظهرش بیکار بودم و گفتم یک نمونه درست از چیزی که برای چک کردن پیش شماره استان‌ها تو فکرمه رو و رسیدم به یک صفحه آنگولاری و گفتم چه کاریه، براش یک دامین هم می گیریم و روی گیت هاب هم هاستش می کنیم. پس این شماه و این هم پیش شماره دات آی آر:

PishShomare.ir

برنامه با آنگولار نوشته شده که به شما اجازه اپلیکیشن‌های تک صفحه‌ای بسازین و نه دیتا بیس داره نه هیچچی و فقط از یک آرایه، اسم استان ها و شماره ها رو برای شما فیلتر می کنه و با کمی افکت نشون می ده؛ سورسش هم روی گیت‌هاب هست. قابل توجه است که ظاهرا دیگه کد شهرستان نداریم و کلا همین کدها کل کشور رو اداره می کنن. برای بهتر کردن یا اضافه کردن کد می تونین توی گیت هاب پول ریکوئست بفرستین و اعمال می کنم.

برندگان مسابقه برنامه نویسی هرمی فردا معرفی می شن

امروز من خیلی درگیر بودم و نرسیدم قرعه کشی رو انجام بدم…. با عرض معذرت از تاخیر.. حالا شما بگیرین «به خاطر استقبال شما هم‌وطنان گرامی» ! به هرحال… فردا بررسی و نتیجه رو اعلام می کنم. با تشکر از همه شرکت کننده ها، دو تا اسپانسر مسابقه و برنده ها و شنونده ها و آحاد مردم.

تعطیلی تک نینجا به نفع جادی دات نت

مدتی قبل تصمیم گرفتم یک وبلاگ جدا داشته باشم به اسم تک نینجا که عمومی تر در مورد تکنولوژی توش بنویسم. بعد دیدم باعث می شه به جادی.نت صدمه بخوره و همین یک کم وقت که دارم رو بذارم اونجا و ممکنه اینجا آپدیت نشه.. این شد که پست های موجود تک نینجا رو کپی پیست کردم در جادی دات نت به این امید که اینجا همیشه خوشحال و خندون باشه. با تشکر از صبر و حوصله شما بهترین مخاطبین عزیز (:

بعضی وقت ها فکر می کنم اگر یک دولت و یک کشور اینهمه سرمایه رو برای سانسور آدم ها و نظرات نمی ذاشت، شاید جادی دات نت الان شغل اصلی من بود (: شایدم بهتره که نیست.

پایان مسابقه برنامه نویسی و انتظار برای اعلام نتایج

فقط خواستم بگم که سرم خیلی شلوغه ولی ممنون تمام برنامه نویس ها هستم. استقبال خیلی زیاد بود و موندم چطوری داوری کنم (: تقریبا غیر ممکن است. اما مشکلی نیست و سعی می کنم جمعه برنده ها و اسپانسرها رو معرفی کنم.

عکسهایی به افتخار موومبر

bus

و در آخر ماه نوامبر هستیم که توش مردها توش ریش و سبیل می ذارن تا هر کس پرسید «چطور؟ می خوای وام بگیری؟» جواب بدن «نه ولی بیا در مورد سرطان های مردانه حرف بزنیم». در این سال، سه چهار تا عکس دریافت کردم از بچه‌هایی که شرکت کرده بودن که براتون می ذارم و عکس بالا رو هم آروین‌ در آفریقای جنوبی گرفته و نوشته جالبه که اینجا کلا جامعه در مورد موومبر تبلیغات داره و مردم می دونن ماجرا چیه و حتی اتوبوس‌ها هم سبیل گذاشتن (:

movember_jadi
جادی (:

arvin
آروین

haghiri
محمد رضا حقیری

alirezam
علیرضا

mehdi_haydari
مهدی حیدری

CIMG4952
رسول کریمی

و خب این عکسها ظاهرا نظریه زیر رو هم تقویت می کنه:

movember

ترجمه فصل به فصل کتاب «گوگل چگونه کار می کند»

گفته بودم که دارم یک کتاب عالی به اسم گوگل چطور کار می‌کند و اسلایدهای رسمی اش رو هم باهاتون به اشتراک گذاشته بودم. این کتاب رو اریک اشمیت مدیر اجرایی گوگل و جاناتان روزنبرگ مدیر سابق محصولات و مشاور مدیر اجرایی گوگل نوشتن. این کتاب نه تاریخچه است نه یک کتاب فنی بلکه بیشترین تمرکزش روی کارکردهای داخلی یک شرکت به نام گوگل است. ترجمه کار سختی است و محصول نهایی دیر تموم می شه در نتیجه ایده ام اینه که فصل به فصل که کتاب پیش می ره اونو با شما شریک بشم. منتظر فصل اول باشید.