فرصتی برای ۴۵۰ درآمد و کلی تجربه و اعتبار: اضافه کردن تقویم شمسی به گنوکش

نرم‌افزار گنوکش یک نرم‌افزار آزاد حسابداری دوستونه است که از ۱۹۹۸ با زبون سی و اسکیما نوشته شده. این برنامه بخشی از پروژه گنو و نرم‌افزاری بسیار معتبر در جهانه که خیلی ها ازش برای حسابداری استفاده می‌کنن.

دوست خوبم عیسی سه ساله با این برنامه کار می‌کنه ولی مشکلش این بوده که این برنامه هنوز تاریخ شمسی نداره. از اونجایی که این برنامه آزاد است، عیسی یک ایده خوب زده:

esa

و چهار نفر دیگه هم (دانیال بهزادی، وحید، بیگی و مهدی) نفری ۵۰ تومن اضافه کردن و پارس کدرز هم ۱۰۰ تومن دیگه گذاشته و جایزه نهایی شده ۴۵۰ تومن. صورت مساله اینه:

توی بخش گزارشات( که به نظر من مهمترین بخشی هست که نیاز به تقویم فارسی داره) برای خیلی از گزارشاتی که به صورت تاریخی معنا پیدا می‌کنند، شما می‌تونید ابتدا و انتهای بازه زمانی گزارش رو مشخص کنید( به شکل datepicker) و همین الانش هم من می‌تونم با انتخاب دقیق این تاریخ‌ها و همچنین انتخاب گزینه “ماه” برای “step size” یه گزارش به صورت ماهیانه( به ماه های شمسی) بگیرم. در نتیجه اینجا فقط کافیه datepicker فارسی بشه.
ولی دقیقا در همین صفحه شما می‌تونی به جای اینکه تاریخ شروع و پایان گزارش رو با datePicker انتخاب کنی می‌تونی خیلی ساده بگی گزارش برای ماه فعلی باشه یا سه ماهه اخیر یا هفته اخیر، که خوب اگر بخوایم بگیم تاریخ‌ها فارسی شده وقتی من ماه فعلی رو انتخاب می‌کنم توقع دارم که از اول مهر گزارش حساب بشه. که البته اینجا هم به نظرم با یه سری کلک می‌شه از روی همون نمایش انجام بشه.
توی سرچ و اینها نیازی به تاریخ فارسی نیست. حتی زمانی که شما داری یه تراکنش مالی رو توی سیستم ثبت می‌کنی( تقریبا ۹۹ درصد مواقعی که داری با برنامه کار می‌کنی) نیازی نیست datepicker مربوطه شمسی باشه.( به نظر من خیلی نیاز نیست ولی خب اگر باشه بهتره)
گنو کش یه امکان خیلی خوب داره به اسم بودجه بندی که شما مثلا می‌تونی درش بگی من اول هر ماه ایکس تومن پول میگیرم و در ۱۴ام هر ماه ایگرگ تومن پول فلان چیز رو باید بدم و زد تومن هم ۱۵ آبان بابت بیمه ماشین باید بدم و برای سفر آذر ماه هم فلان تومن پول کنار می‌ذارم و وقتی همه این اطلاعات رو کنار هم می‌چینی می‌تونی یه آینده نگری مالی مستندی داشته باشی، مثلا بفهمی که حدودا اواسط بهمن چقدر پول نقد داری و یا اینکه آیا از رقمی که برای فلان هزینه پیش بینی کردی توی این ماه خرج کنی چقدر کمتر یا بیشتر خرج کردی.
خوشبختانه گنو کش فوق العاده قابل تنظیمه و شما در این نوع بودجه بندی ها می‌تونید بگید دوره‌هاتون ماهیانه یا هفتگی یا روزانه و سالیانست و همچنین اینکه شروع دوره از چه روزی باشه( که مثلا برای اینکه به شکل ماهیانه شمسی داشته باشیم می‌تونیم بگیم شروع دروه از 22 سپتامبر- اول مهر ) باشه. ولی خب اینکه نمایش تاریخ ها توی بودجه بندی به تقویم جلالی باشه خیلی بهتره و حداقل توقع اینه که اون datepicker توی تنظیمات بودجه بندی و همچنین ستون‌هایی که تاریخ‌های میلادی رو نوشتند جلالی بشند.

زبان برنامه نویسی همونطور که گفتم سی است و ۳۵۰ ۴۵۰ تومن اصل ماجرا نیست. توییت اصلی عیسی مال تقریبا ۵۰ روز پیش است و کلی ریتوییت و لایک داره – از طرف کلی آدم حرفه ای و کسانی هم که جایزه رو اضافه کردن از آدم‌های شناخته شده‌ فنی ایران هستن. در واقع اگر شما این پروژه رو بردارین، انجام بدین و کدتون توی پروژه اصلی قبول بشه و ما ازش استفاده کنیم، بدون شک یک برنامه نویس عالی سی هستین که دیگه هیچ شرکتی در ایران از نظر فنی شکی برای گرفتن شما نداره. همچنین برای یک آدم حرفه ای اینکار – اگر هیچ آشنایی با گنوکش نداشته باشه – احتمالا حدود دو سه روز طول می کشه که زمان عجیبی نیست و اگر بیشتر از این طول بکشه یعنی داریم توی دنیای واقعی و کاملا حرفه‌ای، کلی پیشرفت می‌کنیم.

نتیجه؟

  • اگر برنامه نویس خوبی هستین از این فرصت استفاده کنین تا بین خیلی ها شناخته شده بشین
  • اگر علاقمند به دیدن دنیای واقعا حرفه ای (بالاتر از سطح متوسط ایران) هستین، این فرصت خوبیه چون می‌تونین یه برنامه بخونین و تغییرش بدین و ماندگار بشین. روش؟ اگر سی بلد هستین باید اول سعی کنین کد رو دریافت کنین و بعد کمپایل کنین و وقتی می تونستین از این مرحله رد بشین، برین سراغ اضافه کردن بخش های خودتون. این راهنمایی خنده داره ولی واقعا قدم اول قبل از خوندن و تلاش برای فهم و تغییر کد، کمپایل کردنش است!
  • اگر کسی اطرافتون هی جو می ده که خدای سی است، بهش اینجا رو به عنوان یک چلنج برای اثبات خودش معرفی کنین. به قول یکی از اعجوبه‌های برنامه نویسی جهان: «حرف که مفته، کد رو نشون بده!»

talkischeap

و البته اگر برنامه ای هست که می خواین چیزی بهش اضافه بشه، راه عیسی رو برین و براش جایزه بذارین (:

لینک‌های شاد دوشنبه‌ آخر ماه مهر ۱۳۹۵

doshanbe

  • وبلاگ شخصی مهدی میزانیان طراح و توسعه دهنده وب
  • وبلاگ مهدی در مورد وب و لینوکس به اسم نویزی

  • KTOP ( تلفظ کنید کِتاپ ) برنامه‌ای برای بهینه‌سازی کتاب‌های (epub) فارسی و عربی جهت مطالعه بهتر برروی کتابخوان آمازون کیندل هست. کتاب‌های epub، mobi و awz3 این امکان رو دارند که ناشر بتونه همراه کتاب‌ها فونت مورد نظر خودش رو هم قرار بده؛ اما متاسفانه درصورتی که از فونت‌های فارسی استفاده کنیم؛ کیندل کارکترهای فارسی و عربی رو جدا جدا از هم نشون میده به همین دلیل KTOP متولد شد! با استفاده از KTOP و Calibre این امکان فراهم هست که فونت سفارشی فارسی و به کتاب اضافه کنیم و از خوندن کتاب فارسی در کیندل لذت کامل ببرم؛ حتی بیشتر از کتاب کاغذی!
    لینک روی گیت هاب،‌ معرفی برنامه، تنظیم فنت سفارسی برای ایپاب‌ها

  • نیما هم برنامه پستگرام بات رو آزاد اعلام کرده. این برنامه به سازنده‌های کانال اجازه می‌ده ادمین اضافه کنن و پست رو در زمان مشخصی به کانالشون بفرستن. بدیش اینه که خودش می گه شاید بعضی فیچرها در شرایطی کار نکنن ولی به هرحال چون پستگرام بات رو روی گیت هاب گذاشته منم معرفی‌اش می‌کنم شاید پایه کار نفر بعدی شد.

  • تک گذر رو فکر کنم قبلا معرفی کرده‌ام، اینهم پادکست‌شون به اسم تاردیس.

  • و پنجشنبه ۲۹م، توی اصفهان همایش گنو/لینوکس است. شاید دوست داشتین شرکت کنین؛ هنوز دیر نشده.


اگر شما هم پروژه یا حرفی دارین که دوست دارین در دوشنبه آخر ماه بعد معرفی بشه به من اطلاع بدین.

با ربات اسپات مینی آشنا بشین و در دقیقه ۱:۳۰ درک کنین که ربات‌ها دارن «جاندار»‌ می‌شن


قبلا هم از محصولات عجیب شرکت بوستون داینامیکز نوشته‌ام و حالا اونها ویدئوی جدیدشون رو منتشر کردن از محصول جدیدشون اسپات مینی. اسپات مینی یک ربات ۲۴ کیلویی است که کاملا به شکل الکتریکی کار می‌کنه و با یک بار شارژ شدن می‌تونه تقریبا ۹۰ دقیقه کار کنه. سنسورهای زیادش بهش اجازه حرکت‌های مختلف رو می‌دن و ژیروسکوپش تعادلش رو حفظ می‌کنه. اسپات مینی می‌تونه به شکل مستقل کارهایی رو بکنه اما فعلا برای کارهای پیچیده‌تر نیازمند هدایت سطح بالا توسط انسانه.

دقیقه ۱:۲۵ تا ۱:۳۰ حتی بعد از چند بار دیدن هم یک «اووخخخ» از من در میاره که هم خطرناکه، هم ترسناک هم نوید بخش هم استرس آور؛ این اوخ برای من یعنی تفاوت بین موجودی که ما بهش می‌گیم جاندار و با احساس و موجودی که ما بهش می‌گیم بی جان و بی احساس خیلی داره به هم نزدیک می‌شه.

بیلبوردها رو فراموش کنین، اوبر با درون تبلیغ نشون می‌ده

trafficdronesmexico

یک پهپاد داره توی ارتفاع کم پرواز می‌کنه و به راننده‌هایی که توی ترافیک سنگین مکزیکوسیتی گیر کردن پیام‌هایی مثل این نشون می‌ده که «آیا یک نفری تو ماشین نشستین؟» و «به این دلیله که کوه‌ها دیده نمی‌شن». این تبلیغ‌ها که به آلودگی هوا اشاره می‌کنن بخشی از تبلیغات جدید اوبر (تاکسی یاب جهانی) هستن که دارن سیستم جدید اوبرپول رو تبلیغ می‌کنن: هم مسیر شدن آدم‌ها با هم و کم شدن ترافیک و بهبود وضعیت هوا و پایین اومدن هزینه‌ها.

در مورد اوبر توی رادیوگیک‌ها بارها حرف زده‌ام. شرکتی که کشورهای مختلف ازش کپی کردن و کارش سفارش راحت تاکسی از روی گوشی است. ایده نهایی این شرکت احتمالا اینه که در سطح شهر ماشین‌های خودراننده‌ای داشته باشه که بشه اونها رو سفارش داد. در اون دنیا دیگه نیازی به داشتن ماشین شخصی نخواهد بود؛‌ هر چند که فانتزی نهایی ما اتاق‌های خود راننده است.

فرق گیک و نرد

از وقتی در نارنجی مرحوم در مورد گیک ها نوشتم، کسانی که خودشون انگلیسی می خوندن و خوشبختانه دارن بیشتر می‌شن دائم می‌پرسن:

فرق گیک و نرد چیه؟ من نرد هستم یا گیک؟

از نظر من اصلا مهم نیست فرقشون چیه، مهم نیست من کدومم و مهم نیست شما کدوم هستین (: اینها اسم و برچسب هستن و اتفاقا از نظر تاریخی عبارت‌های منفی‌ای بودن که ما خودمون مثبت برداشتتون کردیم و با افتخار استفاده کردیم تا رسیدیم به الان که چیز مثبتی به حساب میان. حرف اصلی من اینه که بهتره دنبال این اسم ها و برچسب ها نباشین و از کارهایی که می کنین لذت ببرین و چیزهایی که دوست دارین رو یاد بگیرین و توشون پیش برین.

اما خب سوال بالا جواب گیکی / نردی خوبی هم داره. مهندس نرم افزاری به اسم بر ستلز از پیتزبورگ حدود ۲.۶ میلیون توییت رو جمع کرده و کلمات مهم اونها رو استخراج کرده و بعد هم به دنبال عبارت های گیک و نرد گشته و جواب اونها رو هم ذخیره کرده. اون بعد سعی کرده فرمولی در بیاره که بتونه احتمال حضور گیک یا نرد رو با بقیه کلمات پیش بینی کنه و به جدول زیر رسیده:

geekvsnerd

  • چیزهایی مثل فیزیک و بیولوژی و کتاب و‌ آتاری و علم و امتحان و نوروساینس و زلدا و دیتا و پانک و خوندن و … بیشتر نردی هستن
  • چیزهایی مثل تی شرت و یونیکس و تکنولوژی و داکیومنتری و هکرها و رزبری و مایکروسافت و اسپایدرمن و … بیشتر گیکی

و خب البته از قدیم این نمودار بامزه هم بوده:

nerdvsgeek2

و البته این رپ فوق العاده که با آهنگ فرق گیک و نرد رو توضیح می ده:

و تکرار می کنم که در هیچ کدوم از این موارد تعاریف دقیق نیستن و از نظر من مهم هم نیستن. مهم اینه که ما چه خصوصیت هایی داریم وگرنه کشف کردن یک الگو و تلاش برای شبیه شدن به اون تا بالاخره اون رو به ما بگن خیلی ضایع است. چه سعی کنیم شبیه یک نرد رفتار کنیم چه سعی کنیم هیکلمون رو شبیه یک باربی کنیم. بهتره آدم کارهای سالمی که دوست داره رو بکنه و ازشون لذت ببره و بعد بقیه اگر بیکار بودن روش اسم بذارن یا به این سمت برن که مطالعه و بررسی و اسم گذاشتن روی این چیزها به شغلشون تبدیل بشه.

اوریلی بازهم مجموعه ای عالی از کتاب‌هاش رو رایگان کرده؛ از برنامه نویسی تا امنیت تا اینترنت چیزها

کتاب های رایگان اوریلی

انتشارات اوریلی بازهم مجموعه ای بسیار خوب از کتاب‌های دیجیتالش رو رایگان برای دانلود گذاشته. پیشنهاد می‌کنم اگر در حوزه‌های نرم افزار هستین حتما سر بزنین چون کتاب‌ها گسترده هستن، جدید هستن و عناوین و فهرستشون جالب به نظر می‌رسه و در هر سه فرمت مرسوم پی دی اف و ایپاب و موبی هم ارائه شدن.

البته زیر هر کدوم از این صفحات، بخش های دیگه هم هستن ولی من فقط اونهایی رو آوردم که برام جالب بود. اگر می‌خواین بدونین من کدوم‌ها رو گرفتم، لیستش اینه:

jadi@funlife:~/Downloads$ ls -1tr *mobi | xargs -L 1 echo - 
- patrolling-the-dark-net.mobi
- who-are-the-bad-guys-and-what-do-they-want.mobi
- cracking-security-misconceptions.mobi
- not-all-data-is-created-equal.mobi
- industrial-internet.mobi
- predictive-maintenance.mobi
- when-hardware-meets-software.mobi
- what-is-the-internet-of-things.mobi
- ambient-computing.mobi
- how-to-make-mistakes-in-python.mobi
- python-in-education.mobi
- 20-python-libraries-you-arent-using-but-should.mobi
- real-world-maintainable-software.mobi
- swift-pocket-reference.mobi
- ten-steps-to-linux-survival.mobi
- open-by-design.mobi
- migrating-cloud-native-application-architectures.mobi
- software-architecture-patterns.mobi
- microservices-antipatterns-and-pitfalls.mobi
- microservices-in-production.mobi
- unsung-tools-of-devops.mobi
- anomaly-detection-monitoring.mobi
- beyond-the-twelve-factor-app.mobi
- everything-is-distributed.mobi
- release-engineering.mobi
- devops-in-practice.mobi
- antifragile-systems-and-teams.mobi
- why-rust.mobi
- release-engineering (1).mobi
- first-responders.mobi
- innovation.mobi
- smart-energy.mobi

همه رو می خونم؟ معلومه که نه. ولی همه رو یک ورقی می زنم و بعد انتخاب می کنم کجای کدوم رو چقدر می خونم (:

پ.ن. «کتاب‌ها» اکثرا به شکل مقاله‌های بلند هستن و اتفاقا این باعث می شه بیشتر توصیه شون کنم. سریع و سر راست در مورد یک موضوع مهم اطلاعات کسب می کنیم

شیوه جالب مدیر برای تشویق بچه‌ها به کتابخوانی

رایان پسر دوست عزیزی است که توی بوستون آمریکا به مدرسه می‌ره. مدرسه رایان در برنامه تابستانی «کتابخوانی» رو توی برنامه داشته و مدیر مدرسه برای تشویق بچه‌ها به مطالعه می‌گه اگر ۲۷۵۰۰۰ دقیقه مطالعه داشته باشن، یک خوک رو می‌بوسه (: بچه‌ها هم کم نمی‌ذارن و ۶۵٪ بیشتر از میزان تعهد شده کتابخوانی لاگ می‌کنن و خوک خوشحال می‌شه!

modir3

جریان کوچیکی است ولی خب تفاوتی رو نشون می‌ده در ادامه بحث های اینکه چرا ما، ما شده ایم. دقیقا نتیجه تربیت ما اینه که الان خیلی از خواننده ها (از جمله خودم) به این فکر می کنیم که «خب چطوری مطمئن بشیم بچه‌ها الکی دقیقه لاگ نکردن؟» در حالی که اون سر دنیا توی بوستون این مدیر بامزه بچه‌هاش رو تشویق کرده به خوندن، بچه‌ها از نزدیک یک خوک دیدن، کلی تو مدرسه خندیدن و خاطره خوبی خلق کردن.

modir

modir2

شطرنج و حجاب و ایران

شطرنج در ایران در وضعیت مناسبی است – حداقل به نظر من که یک علاقمند عمومی اش هستم. ما نتایج خوبی داشتیم و اتفاقا زنان شطرنج باز ایرانی هم چند موفقیت قابل قبول یا حتی درخشان در یکی دوسال اخیر داشتن. حالا هم قرار شده مسابقات قهرمانی زنان جهان در ایران برگزار بشه ولی چندین نفر معترض هستن، بخصوص قهرمان زنان آمریکا، نازی پایکیدزه. مشکل اصلی هم با حجاب اجباری است.

حجاب به دو شکل موضوع بحثه. اولیش اینه که شطرنج بازی‌ای است شدیدا وابسته به شرایط محیطی بازیکن.

fischer24-spassky

عکس بالا یکی از پر تنش‌ترین بازی‌های شطرنج جهان بین فیشر و اسپارسکی است که عملا بخشی از جنگ سرد بود. توی این بازی فیشر که پشت میز حاضر نشد. داور درست در لحظه همین عکس، ساعتش رو زد و بعد از یکساعت اون رو بازنده اعلام کرد. مشکل فیشر برای حاضر نشدن این بود:‌ صدای دوربین‌های تلویزیون باعث می‌شه من نتونم تمرکز کنم پس تا وقتی دوربین‌ها اینجا باشن، من بازی نمی‌کنم چون تمرکز ندارم. حالا حجاب هم بخشی از این استدلال است. اگر قراره بازیکنی به حداکثر پرفرمنسش در مسابقات جهانی برسه،‌ بالشتش رو هم با خودش به مسابقات میاره و مطمئنا در این شرایط اجبار حجاب به یک بازیکن، معقول نیست.

اما حرف اصلی بازیکن قهرمان آمریکا اینه که از نظرش مجبور کردن آدم‌ها به داشتن حجاب، نقض حقوق اولیه اونها است و نازی پایکیدزه می‌گه علاقمند نیست در تحقق این شرایط سهیم باشه. حرفش هم آزاد کردن زنان ایران و اینها نیست. به سادگی می گه به نظرش مسابقات زنان نباید در کشوری برگزار بشه که زنان توش حق انتخاب پوشش ندارن و اگر قراره اون بیاد و روسری سر کنه تا بتونه مسابقه بده، ترجیح می‌ده نیاد.

فیده (فدراسیون جهانی شطرنج)‌ هم موضع محکمی نگرفته و با یکی به نعل و یکی به میخ گفته که سعی می کنه همه گزینه‌ها رو بررسی کنه تا شرایط مسابقه به نحو مناسبی ایجاد بشه. سوزان پولگار رییس کمیته زنان فیده هم گفته که در جریان تصمیم گیری حضور نداشته و الان هم نظر رسمی در این مورد اعلام نکرده.

از نظر شخصی من حرف نازی کاملا قابل درک است. من مسابقات گرندپری رو از نزدیک رفتم و دیدم و در روزهای اول مشکل بازیکنان با حجابشون کاملا محسوس بود ولی این اصل ماجرا نیست. حرف پایکیدزه بیشتر از بحث های فنی بر سر اخلاق است و می گه علاقمند نیست حقوق پایه‌ای‌اش رو زیر پا بذاره تا بتونه مسابقه بده. ما به عنوان ایرانی این برامون سنگین تموم می شه چون یکی داره بهمون می گه «شما حقوق اولیه رو هم در کشورتون ندارین» ولی خب… ما تنها کشوری در جهان هستیم که توش نه فقط پوشوندن سر تحت عنوان حجاب اجباریه که برای حفظ این اجبار، قانونگذار شلاق رو به عنوان ابزار جریمه متخلفان استفاده کرده.

مطمئنا اگر این مسابقات در ایران برگزار نشه برای منم جالب نیست ولی دیدن اینکه یکی حاضره از یکی از مهترین مسابقات جهانی اش بگذره ولی نپذیره که حجاب اجباری سر کنه، یادآوری خوبی به من است که چرا ما، ما شده ایم. راستش بیشترین مخالفتی که من از طرف جامعه ایرانی با این جریان می بینم دو مورد بوده: ۱) به ما ایرانی ها توهین شده که بهمون گفتن حجاب اجباری داشتن توهین به ما است و ۲) جلوی ورزش زنان در ایران گرفته شده

در مورد اولی که خب … اصلا هم بعید نیست شروع کنیم به داستان سرایی که اصلا خودمون حجاب اجباری رو انتخاب کردیم تا حس نکنیم تحقیر شده ایم. کسی دوست نداره به چیزی مجبور بشه و وقتی هم مجبور بشه دوست نداره حداقل همه بفهمن. در مورد دوم هم همین چند ماهه اخبار رسمی گفتن زنان اجازه ندارن برن فوتبال نگاه کنن، زن فلانی اجازه نداره بره مسابقه جهانی چون شوهرش دوست نداره و شورای برون مرزی مخالف سفر زنان ایران به فلان کشور بوده و فلان آدم گفته افتخار زن نیست که قهرمان فلان جا بشه. واقعیت امر اینه که اگر نگران این هستیم که ورزش در ایران برای زنان محدود شده، میدون های خیلی جدی تری منتظر ما است.

حالا… وسط این بحث ها این سه خبر رو هم داشته باشین که حداقل اخبار شطرنجی مون کامل باشه:

زیاد هم حرص نخوریم. فدراسیون جهانی شطرنج خیلی هم چیز جدی و محکمی نیست. آدم ها هم با هم کنار می یان. مسابقات شطرنج تا حدی شبیه بوکس حرفه ای است. یک سیستم نسبتا سرگرم کننده بدون قواعد بسیار پیچیده برای برگزاری مسابقه. حداقل خوبی این مساله از نظر من این بود که یادمون انداخت چقدر برای بعضی ها عجیبه که لازم باشن بیان به تنها کشوری در جهان که توش روسری | چادر | مقنعه زوری است و نیمی از جمعیت حتی حق ندارم پایه ای ترین بخش های لباسشون رو خودشون انتخاب کنن. شطرنج میاد و می ره (: