شش ماه شاد روی فدورا

من زیاد توزیع عوض می‌کنم و رییسم همیشه با لبخند از این ناراضی است که در ده درصد مواقع جواب من بهش این بود که «ببخشید الان دارم توزیع عوض می‌کنم نمی تونم کار کنم!». سال گذشته به توصیه ایریکس (وبلاگ ذهن آزاد)، یک سیستم عامل اصلی دارم و یک پارتیشن برای تست لینوکس های متفرقه و دقیقا یکساله که این لینوکس اصلی فدورا است. اول فدورای پونزده و حالا فدورای شونزده. زمانی که فدورای ۱۲ اومده بود من تستش کردم و ناراضی بودم اما حالا می‌خوام نظرم رو تغییر بدم و اعلام کنم که طرفدار فدورا هستم که البته به معنی مخالفت با لینوکس‌های دیگه نیست و فقط معنی اش اینه که روی پارتیشن اصلی‌ام، فدورا دارم.

چرا فدورا

  • آزادی. فدورا یک سیستم آزاده. بعضی گنو/لینوکس ها تصمیم می گیرن بیشتر آزاد باشن و بعضی ها تصمیم می گیرن کمتر آزاد باشن. فدورا جزو اونهایی است که نسبتا آزادتر است
  • آپ استریم بودن. فدورا جزو توزیع‌هایی است که برای جامعه گنو/لینوکس مفیده. فدورا فقط مصرف کننده نیست. دبیان هم فقط مصرف کننده نیست. این توزیع ها بودنشون برای جامعه نرم افزار آزاد مفیده چون چیزهایی رو تولید و معرفی می کنن که بقیه توزیع ها ازشون استفاده می کنن. استفاده از چنین توزیعی یک جور حمایت ملایم از این حرکت است
  • پاوریوزر. فدورا مدعی است که مال همه است ولی به نظر من فدورای مال کاربرای حرفه ای تره. شما چیزهای جدیدتر رو می بینین و قبل از بقیه تست می کنین و این جذابه اما در عین حال گاهی دردسر ساز (هنوزم که هنوزه اس ای لینوکس باعث می شه یکسری برنامه کرش کنن و شما باید به عنوان یک پاور یوزر اینو درک کنین و مثلا خاموشش کنین یا گزارشش بدین)
  • آر پی امی بودن. بله بله! منم آر پی ام رو دوست ندارم و دبیانی ها و این روزها آرچی ها به نظرم مدیر بسته بهتری دارن. اما بخش بزرگی از سرورهای جهان با ردهت و سنت او اس می چرخه و خوبه آدم با اینها هم تجربه داشته باشه.
  • پایدار بودن و خوب کار کردن. شاید جالب باشه ولی روی سیستم من فدورا تنها توزیعی است که بدون انگلوک و دردسر بهترین جوابگویی رو داره. مشخصه که مشکلی با سر و کله زدن با سخت افزار و درایور ندارم و گاهی جالب هم هست اما فدورا به طور عجیبی در هر لحظه که نیازش دارم کاملا بدون دردسر در حال کاره. این برمیگرده به سخت افزار هر کس و همیشه نیازهاش و قابل تعمیم دادن نیست.

نقاط ضعف

اگر کسی از چیزی تعریف کرد بدون اینکه نقاط ضعفش رو بگه، مشکوک باشین (:

  • آر پی ام. اون بالا گفتمش چون لازمه باهاش کار کرده باشیم. اینجا می گمش چون به نظرم دبیانی ها و آرچی ها و حتی بقیه ازش کارآیی بهتری دارن
  • تم آبی. خنده داره ولی به هرحال من ترجیح می دم توزیعم تم دیفالتش آبی نباشه. بخصوص این روزها که برای تغییر رنگ آبی باید توی ایکس ام ال های گنوم ۳ دستکاری کنم (:
  • بخشی از جامعه کاربری در ایران. اساتید لینوکس توی ایران لینوکس رو با فدورا درس می دن و باعث می شن بعضی از بچه های جوون به شکل خاصی بهش تعصب پیدا کنن. در مقابل بخش بزرگی از جامعه کاربری لینوکس که الان سینیورها حساب می شن، غیرفدورایی بودن و در نهایت اینکه یک جوون رو ببینیم که با فدورا کار می کنه اول تصور اینه که توی کلاس یکی از این اساتید شرکت کرده و دیدش شدیدا کانالیزه شده. البته این دید در طول زمان اصلاح می شه ولی فعلا با ما است (:
  • رولینگ نبودن. ترجیح می دادم توزیعم رولینگ باشه (: البته اصرار خاصی هم نیست. به هرحال رولینگ بودن باعث کم بودن پایداری می شه
  • کوچیک بودن ریپوزیتوری. البته در مقایسه با غولی مثل دبیان (و بچه هاش مثل اوبونتو و مینت) و البته این روزها غول دیگه ای مثل آرچ با سیستم aur. البته این الزاما هم بد نیست چون مجبورین گاهی برنامه کمپایل کنین ولی به هرحال مخازن کوچیک گاهی شاکی کننده می شن

نتیجه

من در حال حاضر خودم رو فدورایی حساب می کنم با این توضیح که فرق خاصی بین لینوکس های مختلف نیست ولی چون قبلا گفته بودم که از فدورا خوشم نمی یاد،‌ الان لازم می دونستم بنویسم که نظرم عوض شده. فدورای پونزده و شونزده بسیار خوب هستن و امیدوارم این کیفیت همراه با لبه تکنولوژی بودن در نسخه هفده هم ادامه پیدا کنه.

این ابراز فدورایی بودن به هیچ وجه به معنی بد بودن بقیه نیست (: بیشتر شبیه اینه که من بگم تو راه تهران – سنندج تو فلان قهوه خونه توقف می کنم (: اصلا معنی اش این نیست که بقیه قهوه خونه ها کیفیتشون بدتره یا من همه رو تست کردم یا هر چی. معنی اش فقط اینه که من اینجا توقف می کنم چون راحتم. اگر شما هم اینطرف ها می خواین توقف کنین سایت پروژه فدورا رو ببینین یا بخش فارسی سایت فدورا رو یا سری بزنین به نسخه فارسی اون که روی توزیع پارسیدورا سایت فدوراپروجکت.آی‌آر که روی یک توزیع فارسی مبتنی بر فدورا به اسم پارسیدورا کار می کنه.

(محیط کار فدورایی دن لینچ فدورایی حین ضبط پادکست لینوکس آوت لاوز)

کامنت از هدایت: فقط با عرض شرمندگی، یه اصلاحیه‌ی مجدد: پارسیدورا یه توزیع فارسی مبنی بر فدورا «نیست». اصلا انگلیسیه به صورت پیش‌فرض مثل خود فدورا. پارسیدورا هدفش اینه که فدورا رو برای کاربرای ایرانی راحت‌تر کنه. با توجه به این که الان بین کاربرا محیط فارسی خیلی محبوب نیست، ما هم زبونش رو انگلیسی گذاشتیم و کلا کار فارسی‌سازی توش انجام نمی‌دیم. اما برنامه‌هایی که به درد ایرانی‌ها می‌خوره و یه چیزی مثل کدک‌های صوتی‌تصویری توش هست. و از جمله کارهای دیگه هم که کردیم انتقال برنامه‌ی نصب درایورهای باینری سخت‌افزارهای اوبونتو (Jockey) بهش بوده. اطلاعات کامل‌تر هم توی parsidora.org هست. ببخشید اگه بار پیش خیلی واضح نگفته بودم.

گوگل هیچ وقت به شما ایمیل نمی‌زند که جایی لاگین کنید؛ مواظب فیشینگ باشید

الان یک ایمیل دیگه گرفتم از طرف ظاهرا گوگل که بهم می گه دیتابیس‌هاشون رو تغییر دادن و من باید دوباره لاگین کنم تا اکانتم بسته نشه. چون دفعه پیش یکی از دوستان خوب تو تله‌اش افتاده بود گفتم اسکرین شات بگیرم و بنویسم. من یک ایمیل گرفتم به این مضمون:

در بخش ۱ می بینین که می گه «اخطار! روی فلان کلیک کنید دو باره به سیستم ارد بشین تا اطلاعاتتون رو در دیتابیس سال ۲۰۱۲ گوگل نگه داریم». بخش دو هم که می گه ایمیل از بخش هشداردهی گوگل اومده.

اینکه باید چیکار کنم با یک قانون ساده حل می شه: گوگل هیچ وقت به کسی ایمیل نمی زنه که لطفا بیا فلان جا لاگین کن (: گوگل مطلقا دیتابیس هاش رو سر هر سال آپدیت نمی کنه. اکانت هیچ کس بدون اطلاع رسانی درست در تمام گوگل اکسپایر نمی شه و غیره و غیره. پس من نباید اینجا لاگین کنم و باید ایمیل رو بدون شک پاک کنم. وانمود کردن اینکه ایمیل از کس دیگه می یاد کار بسیار راحتی است (برای مثال نگاه کنید به مطلب « نکته امنیتی : به فرستنده ایمیل اعتماد نکنید)

ولی بذارین ببینیم با کی طرفیم. توی ایمیل یک لینک کوچولو هست (۳). من ماوسم رو روش نگه داشتم و نقطه چهار می بینم که این لینک به کجا می ره. ساده است دیدن اینکه این لینک به گوگل نیست. اون لینک رو کپی پیست می کنم توی براوزر (به عنوان یک نکته امنیتی روش کلیک نمی کنم بلکه کپی پیست می کنم تا مطمئن باشم می رم همونجا) و می رسم به این صفحه:

بامزه نیست؟ به دایره قرمز نگاه کنید. من حتی توی سایتی شبیه اسم گوگل هم نیستم ولی ناکس صفحه اولش رو شبیه گوگل درست کرده تا من گول بخورم. به اینکار می گن فیشینگ یا ماحی گیری (ماهی گیری تقلبی مثلا (: ))‌ اما من که توی دامش نیفتادم. شما هم نیافتین.. با همون قاعده ساده: هیچ کس به هیچ کس ایمیل نمی زنه که روی این لینک کلیک کن و اکانتت رو بده چون من دیتابیسم رو گم کردم، سال جدید شده، دوستت دارم، می خوام برات جایزه بفرستم، دارم اکانت های قدیمی رو پاک می کنم و …

نینجا شوید: من قبلا هم در مورد ایمنی نوشتم، همچنین درسنامه که سیستم رایگان آموزش داخل ایمیل است درسی داره در مورد استادبزرگی ایمیل و جیمیل و درسی به اسم مبانی امنیت در کامپیوتر و اینترنت که گذروندن هر دوشون می تونه مفید باشه. ساده و سریع و ایمیلی (:

پ.ن. اینکار هک نیست (: دزدی است. هک به معنی استفاده هوشمندانه از یک ابزار یا کشف جزییات عمیق یک چیز است (:

آپدیت:
یک دوست تذکر داد که همیشه بهتره از براوزرهای به روز و امن‌تری مثل فایرفاکس (بخصوص با افزونه اچ تی تی پی اس اوری ور) یا گوگل کروم استفاده کنیم. آدم ها ریپورت می کنن که این سایت ها دنبال دزدی پسورد هستن و بعد از مدتی این مرورگرهای معقول به شما در این مورد اخطار می دن. الان که چند ساعت از نوشتن اصل این مطلب گذشته، اون آدرس توی مرورگر موزیلا فایرفاکس اینطوری شده:

معرفی یک پادکست عالی:‌ رادیو کالج پارک

خودشون می‌گن

كالج پارك شهری كوچك در ايالت مريلند در شرق آمريكاست. برنامه هفتگی راديو كالج پارك هر جمعه توسط گروهی از دانشجويان و فارغ التحصيلان ايرانی دانشگاه مريلند و همچنين شنوندگان آن تهيه ميشود.

و تولید دویست و شصت هفت برنامه یعنی پایدارن و می‌دونن دارن چیکار می‌کنن. بر خلاف مفهومی که در ایران در مورد پادکست وجود داره که کیفیت میکس و اجرا باید خیلی خیلی بالا باشه (و بسیاری از پادکست‌ها بدون هیچ امکاناتی کیفیت اجرا و محتواشون از خیلی برنامه‌های رادیویی ایران بهتره)، رادیو کالج پارک انتخاب کرده که ساده‌تر باشه و در نتیجه راحت‌تر تهیه بشه و به همین دلیل هم مدت‌های مدیده که با محتوای عالی فعاله.

من از چند روز قبل که کشفش کردم تا حالا،‌ کلی از برنامه‌هاشون رو گوش دادم. محتواشون – هرچند که از داستان کوتاه ایرانی تا بازتکرار صوتی ویدئوهای خوب تد رو در بر می‌گیره – با علایق من خیلی سازگاره و پر است از چیزهایی که من هم می خواستم بنویسم ولی تنبلی کردم مثلا اینترنت حبابی یا آشنایی‌ با قطر. البته مواردی هم هست که من اهل نوشتنش نبودم اما دوست داشتم خونده / شنیده باشم مثلا داستان کوتاه صورت خانه.

اجراها کاملا خوب هستن و به نظرم یکی از پادکست‌هایی که نه فقط هر هفته گوش خواهم کرد که در بقیه روزهای هفته آرشیوش رو خواهم شنید. شدیدا بهتون پیشنهاد می‌کنم سری به رادیو کالج پارک بزنین و نه فقط پادکست‌ها که بخش کتاب‌های گویاش رو هم دونه به دونه نگاه کنین و احتمالا خیلی‌هاش رو دانلود کنین و گوش بدین!

البته مواظب هجوم اطلاعات باشین (: توی تله دنلود کردن یک گیگ و گوش کردن هیچچی نیافتین چون رادیو کالج پارک چیزیه که آدم دوست داره همه‌اش رو گوش بده و خیلی راحته اگر گوش کردن رو با صاحب فایلهاش شدن اشتباه بگیره.

جمعه ها با کاندوم: جمع‌آوری ۱.۳ میلیون کاندوم معیوب در آفریقای جنوبی

بعضی از کاندوم‌ها پاره شدند، بعضی‌ها سوراخ. اصلی‌ترین گروه ضد ایدز آفریقای جنوبی اعلام کرده که این کاندوم‌های معیوب همه از کاندوم‌هایی بوده‌اند که کنگره ملی آفریقا در صدمین سالگرد تولد حزب در آفریقای جنوبی توزیع کرده.

مقامات بهداشتی کشور گفتن که همه کاندوم‌ها رو جمع‌آوری می‌کنن ولی منتقدین می‌گن که به جای جمع‌آوری که زمان می‌بره و معلوم نیست چقدر موفق باشه باید در سطح گسترده اعلام بشه که مردم از کاندوم‌هایی که از این کانال‌ها گرفتن استفاده نکنن.

این سومین جمع‌آوری همگانی کاندوم‌های توزیع شده توسط دولت در آفریقای جنوبی در پنج سال گذشته است و این موضوع تردیدهای جدی درست کرده در مورد ۴۲۵ میلیون کاندومی که دولت هر ساله در کشور توزیع می‌کنه و از اون مهمتر سازمان استانداردی که به این ها مجوز پخش می ده.

در سال ۲۰۰۷ دولت دستور جمع‌آوری ۲۰ میلیون کاندوم مشکل دار که در کشور تولید و بعد توزیع شده بودند رو داده بود اما در نهایت از این تعداد فقط ۱۲ میلیون کاندوم جمع‌آوری شد. اینبار هم مشخص نیست چه درصدی از کاندوم ها قبل از جمع آوری استفاده شده‌اند.

کاندوم‌های توزیع شده در آفریقای جنوبی معمولا از کشورهای دیگه می‌یان ولی در داخل کشور با برند CHOICE در بسته‌های آبی، قرمز، زرد و سبز توزیع می‌شن.

منبع اصلی

توافقنامه جدید گوگل چیه و چه تاثیری تو زندگی ما داره

اگر از سرویس‌های گوگل مثل سرچ، جیمیل، چت، یوتیوب، نقشه‌ها، اسناد و غیره و غیره استفاده کنین (کسی هست که نکنه؟) حتما دیدین که چند روزه دائما در گوشه و کنار صفحه و حین ورود به سرویس‌ها به شما گفته می‌شه که توافقنامه خلونت شخصی گوگل و کاربرانش (پرایوسی پالیسی) در حال تغییر است و اگر شما می‌خواین بعد از تاریخ اول مارس (یک ماه دیگه) به استفاده از سرویس‌های گوگل ادامه بدین، باید این توافقنامه رو قبول کنین.

این توافقنامه چه فرقی با قبلی‌ها داره

واقعیت اینه که تقریبا فرق خاصی نکرده. توافقنامه‌های کاربری رو همه دیدیم. اون OK یا Agree سریعی که موقع نصب می‌زنیم بدون اینکه متن رو بخونیم. اینها یکسری حق به شرکت سازنده نرم‌افزار می‌دن و یکسری حق رو از کاربر می‌گیرن (مثلا حق شکایت به خاطر ضرر ناشی از استفاده از نرم‌افزار). این توافقنامه‌ها بعضی اوقات بسیار بی‌معنی و مسخره و انحصار طلبانه هستن (مثلا توافقنامه اخیر اپل که می‌گه اگر کسی کتابی رو با فلان ابزار اپل بنویسه فقط حق داره اونو از طریق کانال‌های اپل بفروشه) و گاهی اوقات بسیار طولانی و غیرقابل خوندن.

حالا گوگل اومده توافقنامه مربوط به حفظ حریم شخصی سرویس‌های متنوعی که داره رو خلاصه و فشرده و یکسان کرده. یعنی شما یک توافقنامه با گوگل امضا می‌کنین که بهتون اجازه می‌ده از تمام سرویس‌های گوگل که حدود شصت تا هستن استفاده کنین. اگر قبلا لازم بود مثلا برای شروع استفاده از یوتیوب، بخش مربوط به پرایوسی یا حموم حریم شخصی خاص یوتیوب رو بخونین و قبول کنین، حالا کافیه یکبار توافقنامه خلاصه و جمع و جور گوگل رو بخونین و بعد اجازه داشته باشین از تمام سرویس‌های گوگل استفاده کنین. این مهمترین تفاوت است.

تفاوت بعدی اینه که گوگل صریحا اشاره کرده که اجازه داره استفاده شما از سرویس‌های مختلف رو نگاه کنه و بر اساس اونها براتون تبلیغ مرتبط توی ابزارهای دیگه نشون بده یا سعی کنه بر اساس کارهاتون نتایج جستجو رو بهتر کنه. مثلا اگر شما دائما توی یوتیوب ویدئوهای آنباکس اپل رو نگاه کنین احتمالا پس از جستجو به دنبال Apple نتیجه متفاوتی نسبت به کسی می‌گیرین که توی جیمیل دائما مشغول ایمیل زدن در مورد گیاهخواری و رژیم‌های مبتنی بر میوه است. مشخصه که نگاه کردن زیاد آنباکس اپل توی یوتیوب، احتمال نمایش یک تبلیغ در مورد مغازه مخصوص زامبی‌ها در ایمیل شما رو هم بالا می‌بره.

این نگاه کردن به رفتار شما و نشون دادن تبلیغ مبتنی بر اون، مفهوم جدیدی توی گوگل نیست، اما حالا گوگل به شکل رسمی اونو به معاهده‌اش اضافه کرده و گفته که سرویس‌های مختلفی که ارائه می‌ده با همدیگه این اطلاعات رو به اشتراک هم می‌ذارن.

وا حقوق بشرا؟ وا خلوت شخصیا؟

نه. این جریان مشکلی با حقوق بشر نداره. گوگل یک شرکت خصوصی است که سرویس‌هایی رو به رایگان به شما می‌ده و در مقابل دادن این سرویس‌ها به شما، شما رو به عنوان یک کالا به یکی دیگه می‌فروشه (فراموش که نکردین؟ اگر در یک شرکت شما برای دریافت چیزی پول پرداخت نمی‌کنین معنی اش اینه که شما مشتری نیستین، شما کالا هستین؛ کالایی که یکی دیگه در حال پرداخت پول به خاطر اونه). من شخصا ترجیح می‌دم یک ایمیل چند گیگابایتی داشته باشم با کلی ویدئوی یوتیوب و یک سرچ عالی و غیره و غیره و در مقابل قبول می‌کنم که یکسری تبلیغ بهم نشون داده بشه و این برام می‌صرفه. مشخصه که اگر این برای شما نمی‌صرفه، می‌تونین سوییچ کنین به یک سرویس دهنده دیگه ولی از حالا بهتون می‌گم که بقیه‌ای که شفافیت گوگل رو ندارین رو ندارن که حداقل دقیقا بگن مشغول چه کاری با اطلاعات شما هستن، از نظر من کمتر قابل اعتمادن و اونهایی که اعتماد بیشتری از گوگل بهشون دارم (مثلا داک داک گو یا رایزآپ) سرویس‌هایی که می‌دن در سطح کیفی‌ای نیست که من بتونم بهشون سوییچ کنم.

بحث اینجاست که ما حق نداریم توی یک بازی شرکت کنیم و بعد بگیم لطفا قوانینش رو طوری بنویسین که ما دوست داریم. ما نمی تونیم بخشی از نظام سرمایه داری باشیم اما درخواست کنیم که لطفا با ما مهربون باشه. یا باید برای درست کردنش دست به عمل و تلاش بزنیم یا غر غر نکنیم. در مورد جریان اخیر سوپا دیدیم که آدم ها شروع کردن به رفتن از سرویس دهنده بزرگی مثل گوددی و باعث شدن این قانون عقب بکشه. اگر همه می موندن و فقط می گفتن که سوپا خیلی بده،‌ الان قانون تصویب شده بود. در مورد گوگل هم همینه. اگر من با سیستم مشکل دارم نباید انتظار داشته باشم گوگل بیاد باهاش بجنگه. ما باید این رو درک کنیم که درخواست از فیسبوک که گوگل اطلاعات خصوصی ما رو نخونه، مسخره است.

پس چی بده؟ بالاخره یک چیزی باید بد باشه

بله. سرمایه داری بده که من رو کالا کرده. من بدم که باهاش همکاری می کنم و غیره و غیره. این شرایط شرایط قشنگی نیست ولی متاسفانه مثل خیلی از چیزهای دیگه دنیا، غیرجذاب اما واقعی است. من هم دوست داشتم یک سیستم بزرگ با کیفیت و کامل بود که قول می داد کارهای من رو نگاه نکنه ولی فعلا که نیست و من بین زیرنظر گوگل کار کردن و سوییچ کردن به یک سیستم کمتر پایدار دیگه ، زیر نظر گوگل بودن رو انتخاب کردم و از این تغییر جدید هم خوشحالم چون حداقل گوگل داره صریح و روشن می گه که اطلاعات من رو برای چه کاری می خواد: تبلیغ دقیق تر و درآوردن پول بیشتر و در نتیجه پیدا کردن مشتری بیشتر و در نتیجه دادن سرویس های بیشتر و تبدیل کردن آدم های بیشتر به کالاهای قابل فروشش و ادامه دادن این چرخه تا ناکجاآباد. این وسط در سطح خرد به من یک سری سرویس خوب می رسه و به گوگل پول و به مشتری های گوگل امکان فروش تبلیغ دقیق تر. در سیستم کلان من می شم یک کالا برای یک شرکت بزرگ به اسم گوگل که می تونه علایق من رو به شرکت های دیگه بفروشه. جذاب نیست ولی من توی این بازی زندگی می کنم و روش به هم زدنش، کمتر مصرف کردنه، انقلابه، کشف شیوه های جدید ارتباطیه و نه غر زدن و خواستن از شرکت ها که باهام مهربون باشن.

نتیجه گیری

اگر در حال حاضر از سرویس‌های گوگل استفاده می کنین، این تغییرات در زندگی عادی شما تاثیری نداره. همه چیز مثل قبل است اما کمی تمیزتر و خلاصه‌تر و صریح‌تر. قبولشون کنین و به زندگی ادامه بدین. اگر هم در حال حاضر از سرویس‌های گوگل استفاده نمی کنین؛ خلاصه توافقنامه ای که برای استفاده از تمام سرویس‌های گوگل باید امضا کنین اینه: ما چندین سرویس داریم که شما با امضای این قرارداد می‌تونین از همه‌اش استفاده کنین و ما هم در مقابل دادن این سرویس‌ها به شما، از یکسری آدم تبلیغ می‌گیریم و اونها رو به آدم‌های مرتبط نشون می دیم و در عین حال سعی می‌کنیم نتایج جستجومون رو دائما برای شما تنظیم و تنظیم‌تر کنیم تا شما راحت‌تر به چیزی که می‌خواین برسین و باعث بشه بیشتر و بیشتر از ما استفاده کنین.

منبع اصلی

این مطلب کامنت های خوبی داره. اگر علاقه به ادامه بحث دارین، حتما کامنت ها رو دنبال کنید

آی کافی ؛ سایتی برای قهوه دوستان

خب معرفی زیاد که نمی خواد. با یک دامین عالی به اسم iCoff.ee یک سایت عالی راه افتاده در مورد قهوه. در مورد خودش می گه :

«نوشیدن قهوه‌ی خوب حق طبیعی هر انسانی است»
آیکافی تلاشی‌ست برای بازتعریف رویکرد جامعه فارسی‌زبان به قهوه.

ارائه تعاریف در حوزه قهوه و قهوه‌جات٬ آداب قهوه‌نوشی در بین ملل مختلف٬ روش‌های تهیه انواع قهوه٬ اخبار اقتصادی قهوه٬ معرفی ادوات رست‌ کردن٬ آسیاب و دم کردن قهوه٬ مباحث مرتبط با تاثیرات نوشیدن قهوه بر سلامت بدن٬ نقد و معرفی کافی‌شاپ‌ها در شهر‌های مختلف و بسیاری موضوعات دیگر با محوریت قهوه جزو مطالب ارائه شده در این سایت است.

«قهوه و ادبیات» از دیگر دسته‌های آیکافی‌ست که در آن به اشعار و داستان‌هایی که به نوعی با قهوه مرتبط هستند پرداخته شده است.

در بخش دیگری از سایت آیکافی از خوانندگان دعوت شده تا با نوشتن از آداب قهوه‌نوشی شهر و کشوری که در آن زندگی می‌کنند و کنکاش در ترجیحات مردم آن منطقه در تهیه قهوه٬ در تولید محتوای سایت سهیم شوند.

گردانندگان سایت درباره اهداف راه‌اندازی این پایگاه اینترنتی می‌گوید: «قهوه در فرهنگ عمومی ایرانیان همیشه در سایه رقیب سنتی خود٬ یعنی چای قرار داشته. همین باعث شده چنان که شایسته است٬ در فضای اینترنت فارسی به آن پرداخته نشود. در آیکافی تلاش خواهیم کرد مطالب خواندنی برای علاقمندان به قهوه٬ کافی‌شاپداران٬ تجار قهوه و دست‌اندرکاران این صنعت ارائه دهیم.»

من معمولا توی معرفی سایت های جدید سخت می گیرم چون سایت‌های زیادی راه می‌افتن اما معمولا کارشون خیلی ادامه دار نمی‌شه. حالا که مدتی از عمر آی کافی می گذره، دیدم خوبه معرفی کنم… بخصوص که موضوع قهوه هم برام بسیار جذابه.

انتقاد؟ وقتی مطلبی از کسی نقل می کنه بهتره لینک رو بالا بذاره یا توی متن بگه که این متن رو از فلان جا برداشتیم تا خواننده از اول بدونه که با مطلبی از یک سایت دیگه طرفه.

کاهش فروش کاندوم در لهستان


برای اولین بار طی چند دهه، فروش کاندوم در لهستان کاهش یافته. بین نوامبر ۲۰۱۰ تا اکتبر ۲۰۱۱، لهستانی‌ها تقریبا ده درصد کاندوم کمتری از مدت زمان مشابه در سال قبل خریده‌اند.

کارشناسان در این مورد به سه دسته تقسیم شده‌اند. بعضی‌ها بحث‌های جمعیت‌شناختی را دلیل اصلی این امر می‌دانند، بعضی‌ها کم شدن کمپین‌های سلامت جنسی را و دسته آخر هم معتقد هستند که تغییر شکل رفتارهای جنسی، دلیل اصلی این امر است.

پروفسور ژبنژیو ایزبسکی جزو گروه اول است. او می‌گوید «جوان‌ها یکی از مصرف کنندگان بزرگ کاندوم هستند و با توجه به کم شدن جمعیت جوان کشور، کم شدن میزان مصرف کاندوم غیرطبیعی نیست».

او همچنین اضافه می‌کند که کم شدن استفاده می‌تواند مربوط به توقف کمپین‌های بزرگ ضد ایدز باشد که چند سالی است مانند گذشته به مردم هشدار نمی‌دهند که کاندوم بهترین راه جلوگیری از بیماری ایدز و مجموعه بزرگ دیگری از بیماری‌های مقاربتی است.

محقق دیگری به نام پیوتر نواچکی با اشاره به اینکه فروش در کیوسک‌های خودکار و داروخانه پایین آمده اما در سوپرمارکت‌ها و داروخانه‌ها بالا رفته می‌گوید که «مشتری‌ها بیشتر و بیشتر به دنبال کاندوم‌های گرانقیمت هستند». یک تئوری کاملا متفاوت در مورد پایین آمدن فروش کاندوم را پروفسور زبنیو لوستاروسچ – سکسولوژیست – مطرح می‌کند. او می‌گوید «لهستانی‌ها بیشتر و بیشتر در حال رفتن به سراغ شکل‌های جدیدی از سکس هستند که بر خلاف شیوه‌های سنتی، نیازی به استفاده از کاندوم ندارند».