با بی.دی.اس.ام آشنا باشید (بالای ۱۶ سال)

bdsm

مدت‌ها است که سه درخواست متفاوت برای نوشته‌های جمعه‌ها دارم. اولی می‌پرسه آیا علاقه به سیلی زدن به بدن کسی منحصر به اونه یا بقیه آدم‌ها هم دارنش و دومی می‌پرسه که چرا گاهی دوست داره در رابطه دست و پاهاش بسته باشن و سومی سوال می‌کنه که علاقه به تسلیم کردن خود به یک آدم دیگه اسمش چیه و آیا «طبیعی» است؟ هر سه اینها زیر یک چتر هستن: بی دی اس ام. ‌BDSM که سرعبارت Bondage (بستن)، دیسیپلین (انضباط)، دامیننس و سابمیشن (انضباط و سلطه) و سادومازوخیزم (لذت بردن از درد دادن و کشیدن) است چند ماهی توی اینباکس من خاک خورده اما حالا دیگه نوبتش شده! بریم ببینیم ماجرا چیه!

BDSM چیه؟

همونطور که بالاتر گفتیم بی دی اس ام به چهار شاخه اشاره می‌کنه:

  1. علاقه به بسته شدن یا بستن در سکس. اینکه من دوست داشته باشم پاهام بسته شده باشه، دست‌هام رو نتونم تکون بدم یا حتی به سادگی یک طناب دور بدنم باشه بدون اینکه جاییم رو محدود کنه (اما حس روانی‌اش باقیه!). این مساله ممکنه از یک بستن ساده دست با کراوات پیش بیاد تا یک سیستم پیچیده که نیازمند نیم ساعت آماده سازی است.
  2. علاقمندی به اجبار یک انضباط خاص. مثلا حرف گوش کردن از یک نفر دیگه. درخواست شکلی از رفتار با تحکم. تحمل چیزی که احتمالا راحت نیست و …
  3. رابطه سابمیسیو و دامینینت یا به طور خلاصه ساب و دام (پذیرنده و کنترل کننده مثلا) که ممکنه از شکل‌های ملایم تر تا تندتر (مثلا چیزی که بهش می گن مستر اسلیو یا میسترس اسلیو) ادامه پیدا کنه.
  4. رابطه ای که توش درد دادن و کشیدن مرکزیت داره و مثلا ممکنه توش از شلاق یا چیز دیگه استفاده بشه.

آیا سالمه؟! مریضی نیست؟

از نظر پزشکی و علمی چنین چیزهایی مریضی حساب نمی‌شن. در واقع به شکل فشرده / خلاصه به سکسی، سکس نامناسب می‌گن که توش یکی از نکات سه گانه یک سکس سالم نقض بشه. شروط سه گانه که باعث می شه یک سکس معقول باشه اینها هستن:

  1. شرط عقل. افراد درگیر داخلش بالغ و بالای سن قانونی (۱۸ سال) باشن و در تمام مدت سکس رفتارهایی داشته باشن که عقلی فعال و سالم انتخابش کرده.
  2. شرط سلامت. افراد درگیر، مفهوم سلامت رو درک کنن و کاری نکنن که برای سلامت خطری داره که پذیرفتنی نیست.
  3. شرط رضایتمندی. افراد با علاقمندی و رضایت وارد رابطه بشن. این شرط اگر دقیق نگاه بشه خیلی از رابطه‌هایی که می‌بینیم و بر پایه اصرار و خواهش و التماس و زور است رو به رابطه‌هایی ناسالم تبدیل می‌کنه.

پس با این شروط، هر رابطه بی دی اس ام ممکنه طبیعی و خوب و سالم باشه و ممکنه ناسالم و مضر باشه.

چرا بی دی اس ام؟ چرا یکی دوست داره برده باشه یا رنج بکشه؟

هیچکس تا حالا نتونسته خیلی دقیق و محکم توضیح بده که چرا یک نفر رنگ قرمز رو بیشتر دوست داره و یکی مزه ترش رو به شیرین ترجیح می ده. در مورد سکس هم همینه. بعضی‌ها این علایق رو به زندگی طبیعی ربط می‌دن و مثلا می‌گن کسی که در زندگی همیشه دست بالا رو داره و باید به بقیه بگه چیکار کنن، علاقه بیشتری به این داره که توی سکس بتونه خودش رو ول کنه و دیگه مسوول کنترل اینکه سکس چجوری اتفاق می افته نباشه (مثلا دست و پاش بسته باشن!). به همین دلیل است که توی فیلم‌ها خیلی وقت‌ها کسی که علاقمند به کنترل شدن است، در دنیای واقعی یک مدیر رده بالای بانکی است. توی این نگرش، سکس یک کنترل کننده و متعادل کننده است و در تقابل با اون مدیر بانک، گفته می‌شه کسی که کنترل رو دست می‌گیره با ارضا شدن در این شرایط، داره شخصیت کنترل کننده اش رو برای زندگی روزمره کمی متعادل‌تر می کنه.

البته نگرش ساده‌تری هم هست؛ نگرش‌هایی که اصولا اعتقادی به تحلیل های پیچیده روانی ندارن و سکس رو یکجور نمایش و بازی دو طرفه می‌بینن که آدم ها بر اساس شخصیتی که شکل گرفته یکی از نقش‌هاش رو می‌پذیرن. درست همونطو رکه تو بچگی با اعتماد روی یک تاب می‌شینیم تا یکی دیگه هل‌مون بده یا از جایی می‌پریم که کسی ما رو بگیره، در بزرگ‌سالی هم سکس‌های بی دی اس ام تقویت کننده اعتماد و یک رابطه خیلی عمیق هستن که توش می‌پذیریم سرنوشت رو به یکی دیگه بسپریم و هر دوطرف از این مساله لذت ببریم.

بر پایهٔ یک مطالعه در سال ۲۰۱۳، افرادی که گرایش‌های بی‌دی‌اس‌ام دارند، نسبت به گروه شاهد، دارای ویژگی‌های شخصیتی مطلوب‌تری بودند. در این افراد روان‌نژندی کمتری دیده می‌شود، برون‌گراتر هستند، آمادگی بیشتری برای تجربه‌های تازه دارند، احساس بهزیستی بیشتری می‌کنند، وظیفه‌شناس‌ترند و به پس‌زده‌شدن حساسیت کمتری دارند؛ با این وجود سخت‌تر می‌توان با آن‌ها به توافق رسید. در این مطالعه کسانی که نقش مافوق را بازی می‌کردند نسبت به افراد مطیع نتایج بهتری کسب کردند. این مطالعه پیشنهاد می‌کند به این نوع فعالیت‌ها بیشتر به چشم یک فعالیت تفریحی نگاه شود تا بروز فرایندهای روانشناختی.

آیا این یک مد جدید نیست؟ ایا اعتیاد درست نمی کنه؟

نیازهای انسانی شکل‌های نسبتا مشابهی دارن. همونطور که در دنیای واقعی و آزاد یک مرد با دیدن زن بی حجاب به مرز انفجار نمی‌رسه، دونستن و آگاهی در مورد سکس هم باعث نمی شه گرایش شما عوض بشه یا رفتارتون تغییر چندانی بکنه. اتفاقا در سطح علمی الان معتقد هستن که اگر شما آگاهی جنسی بیشتری داشته باشین و بدن خودتون رو به جای سرکوب کردن، بهتر بشناسین، زندگی روانی سالم‌تری خواهید داشت و در نتیجه جامعه بهتری ساخته می‌شه. سکس‌های خشن یا حاوی کنترل یا درد از قدیم بودن و حالا هم در همه جوامع حضور دارن. از یونان باستان تا کاماسوترا شاهد چنین چیزهایی هستیم و بهترین روش برخورد باهاشون اینه که در موردشون آگاهی داشته باشیم. کسی که دوست داره در سکس خشونت کنه لازمه از شروط سه گانه یک رابطه سالم آگاه باشه تا نه به کسی صدمه بزنه و نه کاری غیراخلاقی بکنه. در مقابل اگر همین شخص رو سرکوب کنین احتمالا به آدم خیلی نافرم‌تری در اجتماع می‌رسین. چیزی که متاسفانه در جامعه خودمون فراوون می بینیم. همین خطر در مورد کسی که دوست داره مورد خشونت هم قرار بگیره هست. چنین آدمی باید در محیطی معقول و منطقی این مساله رو تجربه کنه و در صورتی که از اون محروم بشه ممکنه دست به کارهای خیلی خطرناکتری بزنه.

سکس هم تقریبا شبیه غذا است. بر اساس ذائقه‌ها حد معقولی ازش لازمه. شاید یکی بخواد سالی یکبار پیتزا بخوره و یکی دیگه هفته ای یکبار. اینکه من غذاهای سبک دوست دارم معنی اش این نیست که ماهی یکبار چلوکباب و سالی یکبار دیزی نخورم و این هیچ ربطی به این نداره که یکی دیگه عادت داشته باشه هر جمعه چلوکباب بخوره و غذای برنجی رو به نونی ترجیح بده. همه ما هم به اندازه معقولی که خوردیم سیر می شیم و اگر کسی هست که خوردن هر روزه غذای چرب داره بهش صدمه می زنه یا اونقدر می خوره که به هیچ کار دیگری در دنیا نمی رسه، باید به پزشک مراجعه کنه.

آیا چون در موردش می‌نویسم اهلش هستم؟

این رو آوردم تا به کسانی که خواننده دائمی جادی.نت هم یادآوری کنم که این تیپ سوال‌ها در حوزه شخصی آدم ها است. پرسیدن چیزهای مربوط به سکس و غیره نه کول بودن کسی رو می‌رسونه و نه «راحتی» اش رو. اشاره به مسائل جنسی ممکنه در یک بحث به نظر شما برسونه که خیلی خفن هستین ولی معمولا باعث ناراحتی دیگران و بخصوص کسانی می شه که شما انتظار دارین با این بحث ها به شما نزدیکتر بشن (: اینجور سوال ها و بحث ها فقط وقتی درست است که دو طرفه باشه و در فضایی مرتبط و نزدیک پیش بیاد. حتی اون موقع هم بهتره «نپرسین». توی حرف آخر می‌گم.

چجوری مطمئن باشیم سه شرط برقراره؟

در مورد شرط بلوغ و عقل که مساله ساده است. در مورد سلامت نیاز به آگاهی دارین. سلامت مفهوم پیچیده ای است چون مثلا سیگار بدون شک برای سلامتی ما مضر است ولی در محدوده ای از ضرر که به خودمون اجازه می دیم بکشیمش. مطمئنا حتی رد شدن از خیابون هم «خطرناک» است و برای سلامتی مضر چه برسه به ورزشی مثل اسکی یا کوه نوردی که ممکنه باعث مرگ بشه. پس در مورد بی دی اس ام بسیار مهمه که آگاهی داشته باشین و شراط اول جادی در سکس رو یادتون باشه:

یاد گرفتن سکس از فیلم پورن درست مثل یاد گرفتن کاراته از فیلم‌های جکی چان است.

اطلاعات خودتون رو زیاد کنین، تجربیات قدم به قدم داشته باشین و با علم و اگاهی پیش برین. در ضمن کلمات امن رو هم بلد باشین. در این تیپ چیزها کسانی که عاقلانه و آگاهانه وارد می شن، از دو کلمه امن – مثلا «زرد» و «قرمز» – استفاده می‌کنن. اولی هر جا که گفته بشه یعنی داریم روی خط مرزها راه میریم و بهتره روند رو کند کنیم و دومی هر جا گفته بشه یعنی «همین لحظه همه چیز قطع». تذکر دوم برای کسانی که خواننده همیشگی نیستن اینه که:

«نه» یعنی «نه». اگر کسی می گه «نه» به هیچ وجه اصرار و «بعدا خوشت می یاد» و … جایز نیست. اگر کسی به چیزی راضی نیست، ادامه اون چیز متجاوزانه است.

اما حرف آخر

آدم‌ها گرایش‌های جنسی خودشون رو می‌دونن. این متن شما و هیچ کس دیگه رو «منحرف» نمی کنه. شما یا می دونین که چنین چیزی رو دوست دارین یا می دونین که دوست ندارین. مطمئنا اگر چنین علاقه‌ای دارین، باید بدونین که مثل هر چیز دیگه ای توی سکس، افراد زیادی هستن که علاقه‌ای مشابه شما دارن و تا وقتی شروط «سکس سالم» رو رعایت می کنین همه چیز طبیعی است ولی خب معلومه که پیدا کردن پارتنر کار راحتی نیست چون حرف زدن از این چیزها راحت نیست – وگرنه اینجا مشغول خوندنش نبودین!

حرف آخر اینه که دوست باشین و سالم و مهربون و قوی و آگاه و چیزهای خوب پیش می یان. در مورد این چیزها از کسی مستقیم سوال نکنین چون تا یک جایی اصولا نقض حریم شخصی است و از یک سطحی به بعد هم معمولا آدم ها جواب‌های درست به شما نمی دن. حین شروع به سادگی و آروم و قدم به قدم پیش برین تا کشف کنین چی دوست دارین و با شناختنش منتظر رفتارهای سالمتر و شادتر باشین. اگر شما قدم به قدم پیش برین معمولا طرف مقابل رو هم کشف می کنین که چی دوست داره و چی دوست نداره و چی بهتر از یک احترام متقابل در یک فضای صمیمی که هر کس توش به چیزی می خواد می رسه؟ یادمون باشه که زندگی تقلیدی از فیلم های پورن نیست و بهتره با شناخت واقعی از دنیا، تجربیاتی خوب و از اون مهمتر سالم داشته باشیم.

آیا مایکروسافت در حال اضافه کردن زیرسیستم‌های لینوکسی به ویندوز است؟

windowslinuxinside

همین چند ماه قبل بود که مایکروسافت اعلام کرد با لینوکس دوست است و فکر کنم توی رادیو گیک ازش حرف زدیم. همچنین کلی خبر داشتیم مثل توسعه سیستم لینوکسی برای آژر و استفاده از اوبونتو برای سرویس‌های بیگ دیتا در مایکروسافت.

حالا یک هکر ویندوزی به اسم مستعار walkingCat خبر عجیبی رو منتشر کرده:

twitt

ظاهرا ویندوز ۱۰ بیلد ۱۴۲۵۱ داره از بخشی از پروژه آستوریا استفاده می‌کنه که قراره بوده به شکل یک پل رابط، امکان اجرای برنامه‌های اندروید روی ویندوز رو فراهم کنه. فایل‌های این پروژه به شکل ADss.sys هستن در حالی که فایل‌های کشف شده هم اسم‌هایی به شکل LXss.sys دارن که می‌تونه اشاره ای نزدیک به یک جور پل رابط با لینوکس باشه.

مطمئنا هنوز کسی جواب دقیق رو نداره که ماجرا چی است و به احتمال خیلی زیاد مایکروسافت به سرعت در این مورد موضع نخواهد گرفت ولی کلیت پروسه احتمالا نگاهی اتفاقی و زود هنگام است به ایده «سیسیتم عامل جهانی» مایکروسافت که قراره روی همه دیواس‌ها اجرا بشه و به احتمال زیاد مایکروسافت دوست داره بتونه باهاش طیف وسیعی از نرم افزارهای آی او اس تا لینوکس و ویندوز و اندروید رو اجرا کنه.

رجکس بلدین؟ پس این جدول های رجکس متقاطع رو بیشتر از این منتظر نذارین

regex
چه از قبل رجکس بلد بوده باشین، چه توی ویدئوی آموزش رجکس باهاش آشنا شده باشین، چلنج‌های این سایت می‌تونه چند دقیقه تا چند ساعت سرگرمتون کنه. احتیاط کنین که اعتیاد آور هم هست: جدول رجکس‌های متقاطع

چطور اینترنت، نرم افزار آزاد و گیت (روزی) دولت‌ها را تغییر خواهد داد

بسیاری از تکنولوژی‌های جدید و بخصوص مرتبط با مخابرات که ظاهر شدن مدعی بودن که تغییراتی بزرگ در صلح و آزادی – یعنی در کنترل دولت ها – به وجود می‌یارن. تلفن مدعی بود که باعث می شه مردم بتونن با هم حرف بزنن، همین ادعا توسط چاپ و غیره هم مطرح شد. اما فقط در این دوره است که ما git رو داریم! این ادعای کسی است که مذاکره و مباحثات رو در اینترنت بررسی می‌کنه.

یک سخنرانی فوق العاده که می‌گه چطوری نرم افزار آزاد تونسته با تغییرات عجیب و غریبی که از همه طرف به سمتش می‌یان کنار بیاد و چطوری گیت‌هاب باعث شده توروالدز یکی از پیچیده‌ترین سیستم‌های جهان رو مدیریت کنه. این درس احتمالا توسط دولت‌ها نیز یاد گرفته خواهد شد؛ البته دولت‌هایی که ایده‌شون پیشرفته و نه سرکوب ارتباطات. یوتا یکی از اولین ایالت‌هایی است که سعی می‌کنه قوانینش رو روی گیت مدیریت کنه.

با تشکر از عباس عزیز که لینک ویدئو رو برام فرستاد و تشکر از دوستی که نمی‌شناسمش ولی زیرنویس فارسی رو اضافه کرده.

قدم دهم چالش کتاب خوانی ۱۳۹۴: لولیتا

book1394_10

حالا کم کم داریم به آخرهای چالش کتاب ۱۳۹۴ نزدیک می‌شیم و در این قسمت کتابی رو خوندم که خیلی وقت‌ بود در فهرست کتاب‌هایی که قراره خونده بشن بود: لولیتا اثر ولادیمیر ناباکوف با ترجمه اکرم پدرام نیا؛‌ ظاهرا نسخه فارسی با ترجمه بد ذبیح الله منصوری هم موجوده.

لولیتا کتابی بسیار عجیبه. در پنجاه صفحه اول من می‌خواستم خوندن رو قطع کنم چون موضوع عجیب رابطه با یک کودک زیر ۱۸ سال برام فشار روانی زیادی داره. اما خب.. لولیتای ناباکوف یکی از کتاب‌های بالای تقریبا تمام فهرست کتاب‌هایی که باید بخوانید است و منطقا خیلی زود تونست منو جذب خودش بکنه و در دو سه روز خوندن تموم بشه.

داستان اصلی ماجرای عشق و رابطه راوی نامطمئن داستان یعنی آقای هامبرت هامبرت با دخترخوانده‌اش لولیتا است. این مرد که شیفته گروهی خاصی از دخترهای بین تقریبا دوازده تا شونزده ساله‌ای است که اونها رو نیمفت می‌نامه، ظاهرا در زندان و در انتظار دادگاه در حال نوشتن این مجموعه خاطره است که به نظر من با تردستی شگفت انگیز ناباکوف باعث می‌شه شما تا حدی حس همدردی بهش ابراز کنید. ناباکوف نه به زبان روسی و نه حتی به زبان فرانسوی که به زبان سومش انگلیسی لولیتا رو نوشته تا من و شما حتی در جاهایی فکر کنیم که پدرخوانده بدبخت توسط فرزندش که دختر سیزده چهارده ساله‌ای بیشتر نیست اغفال شده؛ بخصوص در روایت صحنه‌هایی که فقط پدر و فرزند در اون حضور دارن.

این کتاب رو شاید بشه کتابی اروتیک دونست هرچند که تا آخرش حتی یکبار هم مستقیم به سمت پورنوگرافی نمی‌ره. خود نویسنده مدعی است تلاش کرده خط مرز هنر و پورن رو کم‌رنگ کنه – چون این خط مرز در غرب بیش از حد پر رنگ و غیرطبیعی به نظر می‌رسه. از نظر من لولیتا یک کتاب عمیق روانشناسی است که شما رو با کسی که خودش می‌دونه درگیری‌های پیچیده ذهنی و عدم سازگاری‌های قطعی با دنیای اطراف داره همراه می‌کنه.

فیلم ۱۹۶۲ کوبریک از این رمان از نظر بسیار دور از کتاب بود. کتاب شدیدا عمق روح یک فرد آگاه به مشکلات و تضادهاش با جامعه رو می‌کاوه و ما رو با درگیر کردن در ژرفای فکر هامبرت به سمت جنایت سوق می‌ده در حالی که فیلم – بخصوص از نیمه به بعد – فضایی پلیسی به خودش می‌گیره و فاقد روح روانکاوانه کتاب می‌شه.

lolita

در صورتی که علاقمند به خوندن کتاب بودین حتما سراغ ترجمه اکرم پدرام نیا برین که قابل مقایسه با ترجمه نادقیق ذبیح الله منصوری نیست. البته معلومه که سانسورچی علاقمند به ترجمه درست این کتاب نیست و در ایران اجازه چاپ نداشته ولی خوشبختانه انتشارات زریاب کتاب رو در کشوری با آزادی بیان بسیار بیشتر از ما چاپ کرده و چند ده هزار نسخه از کتاب در ایران موجوده.

رادیو گیک شماره ۶۰ – پسا تفعیل

بابلی‌ها و سومری‌هایی است در ۵۵۰۰ سال قبل سیستم سگزادسیمال (شصت شصتی) رو پایه گذاشتن و باعث شدن دقیقه ما شصت ثانیه داشته باشه و معتقد باشیم سر یک جغد صد و هشتاد در جه می‌چرخه. در شماره شصتم رادیو گیک،‌ برای کمتر از یکساعت که بهش می گیم شصت دقیقه، مهمان رادیویی هستیم که یادآور ارتباط عمیق جامعه، سیاست و تکنولوژی است! در رادیو گیک، گیک بودن شرط لازمه، شریف بودن و عاشق بودن بودن شرط کافی! گیک‌های جهان، متحد بشین که جهان نیاز به درک شدن و تغییر کردن داره!

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

اپلیکیشن iOS

و البته برای رسیدن به فایل ها راه های دیگه‌ای هم هست… عضویت در فولدر دراپ باکس یا عضویت در گروه تلگرامی که محتواش فقط فایل های رادیو گیک است.

اخبار

سنجش شنوایی با تلفن های کلاسیک

phone

اگر به شما بگن می تونین با تلفن وضعیت شنوایی خودتون رو بسنجین، حتما به یک اپ فکر می کنین. من هم همینطور. ولی یک آدم باحال اومده یک خط تلفن از این هوشمندها گرفته که در مقابل هر تماس ۵دلار از زنگ زننده کم می کنه و در مقابل با پخش کردن یکسری صدا و گرفتن فیدبک به شکل کلیدهای یک و دو میزان شنوایی رو تشخیص بده. [توضیحات خودم و ماجرای اون ضد اسپم]

اکولوس ریفت بالاخره اومد:‌ششصد دلار

rift

وقتی فیسبوک شرکت اوکولوس رو خرید همه ناراضی بودن. مردم منتظر عرضه یک عینک عالی واقعیت مجازی بودن که غول دنیای اینترنت اومد و خریدش. حالا اعلام شده که هدست اول به قیمت ششصد دلار فروخته خواهد شد. البته احتمالا خیلی بیشتر از این قیمت رو باید برای استفاده واقعی ازش بدیم: پی سی و نرم افزار هم لازمه. از هفته بعد باید تو اینترنت دنبال تلاش ها برای نمایش دو بعدی چیزی باشیم که این دستگاه به شکل سه بعدی تولید می کنه. تا اون موقع بهتره من و شما که تو کار پول نیستیم، بریم سراغ گوگل کارد بورد و با هزینه خیلی خیلی کمتر برای خودمون یک عینک واقعیت مجازی بسازیم که بدونیم چه خبره. اگر باهاش آشنا نیستین، حتما سرچ کنین.

گوگل کاردبرد و کاربردش در جراحی قلب یک کودک

cardboard

به جان فیلان و بهمان اتفاقی شدن این دو تا خبر! از گوگل کاردبرد گفتیم [توضیحات خودم]. حالا یکسری جراح که لازم بود روی قلب یک بچه که با یک ریه و قلب مشکل دار متولد شده بود جراحی انجام بدن، یک مشکل داشتن. شرایط خاص بچه پیچیده و نامرسوم بود و تصاویر دو بعدی معمول هم به اندازه کافی گویا نبودن تا بشه باهاشون قبل از باز کردن بدن، عملیات رو مرور کرد. این وسط یک دکتر با گوگل کاردبرد ۲۰ دلاری تصاویر دو بعدی ام آر آی رو به یک مدل سه بعدی تبدیل کرد و به دکترها اجازه داد تا قبل از باز کردن بدن، در این تصاویر حرکت کنن و از همه طرف وضعیت قلب و ناسازگاری اش رو بررسی کنن و تصمیم بگیرن از کجا باید برش بزنن و بدوزن و بقیه کارهای دکتری. عمل هفت ساعت طول کشید و موفقیت آمیز بود. [توضیحات خودم در مورد اولین تجربه کار حرفه ای در ۱۶ سالگی].

هفته خوب ماشین‌های خودراننده‌ها

tesla

این هفته سی.ای.اس بوده و کلی خبر در مورد ماشین‌ها.. یا بهتر بگیم خودروها که البته این روزها خیلی بهتر می شه بهشون گفت «خودرو» چون قبلا خودشون نمی رفتن! شورلت بولت رو معرفی کرده، فولکس واگن باد-ای رو و بقیه چیزهای دیگه رو. اما تسلا این وسط خط خودش رومی ده و اهل نمایشگاه و اینها نیست و به جاش یک آپدیت روی خودروها داده! فکر کنین چه حالی می ده خودروتون بهتون بگه که ورژن هفت و یک فرم ور اومده و نصب شده یک فیچر جدید هم اضافه کرده: پارک خودکار نسخه بتا! دقت کنین که تسلا خودروی خودراننده نیست و خودروی برقی اسپرت باحال است و حالا ظاهرا داره یک جینگول های خودراننده هم می‌زنه. از نظر قانونی این نسخه هنوز فقط اجازه داره خودرو توی گاراژ شخصی شما پارک کنه یا از اون بیرون بیاره و بعد کنترل رو به راننده بسپره و هنوز امکان پارک دوبل هم نداره! هرچند که ما هم امکان پارک دوبل چندانی نداریم. اگر شد فرم ور ما رو هم آپگرید کنن خیلی خوب می شه… اوه اینم بگم که پارک دوبل تسلا خیلی راحتتر است و فرمون و اینها رو خودش می چرخونه و راننده فقط کافیه ترمز رو کنترل کنه.

انتشار کد هوش مصنوعی بایدو

در هفته های قبل کلی خبر منتشر شدن آزاد کدهای هوش مصنوعی داشتیم – به طور خاص از فیسبوک و گوگل و بایدو هم خواسته عقب نمونه. بایدو در خبری خلاصه هفته قبل اعلام کرد که کدهای دیپ لرنینگش رو منتشر می کنه ۰ کدهایی که اجازه دادن تا حالا سیستم های هوش مصنوعی این شرکت چندان عقبتر از گوگل نباشن. باید منتظر بود و واقعا دید چه چیزی منتشر می شه. تنسر فلوی گوگل که با انتقادهای زیادی روبرو است. در همین هفته هم یاهو حجم عظیمی از دیتاها رو برای دانشمندان منتشر کرده. دیتاست‌های فوق العاده بزرگ که می تونن توی یادگیری ماشینی کمک بزرگی باشه. ایول به همه این شرکت ها که درک می کنن به اشترا ک گذاشتن روش پیشرفت است.

در اعماق

دولت هلند با در عقب مخالفت کرد و ۴۵۰هزار دلار هم به اوپن اس اس ال داد

backdoor

بالاخره بعد از مدت ها بحث، دولت هلند به شکل رسمی اعلام کرد که مخالف حضور درهای عقبی در نرم افزارها است. این متن توسط وزارت امنیت و عدالت منتشر شده می گه «دولت اعتقاد دارد که در حال حاضر اتخاذ تصمیمات محدود کننده برای توزیع و توسعه و دسترسی به ابزارهای رمزنگاری در هلند مناسب نیست» این گزارش اینقدر پیش رفته که دقیقا نتیجه اش رو شفاف اعلام می کنه‌ «معرفی کردن تکنولوژی هایی که به دولت و افراد قانونی دسترسی به اطلاعات رمزنگاری شده را فراهم کند، این رمزنگاری را در مقابل افراد بدنیت و جنایتکاران نیز ضربه پذیر خواهد کرد». این گزارش بعد از خبر هفته گذشته که می گفت دولت هلند یک کمک مالی نیم میلیون یورویی به بنیاد اوپن اس اس ال می کنه، خبر خیلی خوبی بود و نکته مثبتی برای کشور فهیم هلند. و البته در آخرین روز ضبط فرانسه هم همین قانون رو تصویب اونوقت… من.. تو اینجایی که همه هم سن هام مریضن و حسم رو الکی از بغلی می گیرم… نمی خوام مثل…

اینتل واقعا می خواد به شما لباس هوشمند بپوشونه

intel

در دورانی که ماشین ها دارن خودکار می شن، ماکروفرها دارن هوشمند می شن و احتمالا قراره اجاق گازها با ما حرف بزنن اینتل داره تلاش می کنه که لباس ها هم از قافله عقب نمونن. البته خوب نگفتم. در واقع اینتل داره سعی می کنه کامپیوترهایی بسازه که ما بتونیم بپوشیمشون. مثلا کوری یک کامپیوتر ریز در حد و اندازه یک دگمه لباس است که می شه همیشه همراه شما باشه. این کامپیوتر یک ژیروسکوپ، سرعت سنج و بلوتوث داره و انواع فعالیت های فیزیکی رو تشخیص می ده. در حال حاضر این تیپ چیزها برای ورزش استفاده می شن ولی رقابت فقط سر ورزش نخواهد بود و خیلی زود همه یک کامپیوتر همراه خواهیم داشت که انواع چیزهای اطراف و راه دور رو کنترل می کنه و به ما خبر می ده (شاید در مراحل ابتدایی مثل یک رابط با گوشی یا لپ تاپمون) و احتمالا به چیزهایی مثل کفش یا کمربند یا عینک وصل خواهند بود تا تقریبا همیشه با صاحبشون باشن.

اولین حمله هکری منجر به قطع برق

power

حملات هکری و جنگ های هکری خیلی پیچیده هستن [کمی توضیح]. ما ماجراهای استاکس نت رو داشتیم و همچنین در همین دوره خبر ادعای نفوذ هکرهایی از ایران به یک سد در آمریکا. اما اوج ماجرا این بود که یک بدافزار در هفته گذشته تونست توی اوکراین موجب قطع برق بشه و صدها هزار خونه رو به تاریکی فرو ببره. محققینی که بدافزار رو بررسی کردن می گن «تاثیرات مخرب» داشته و تونسته سه تا از مراکز توزیع برق رو به طور کامل از کار بندازه و برق رو قطع کنه. اگر این تایید بشه (که خب از نظر ما شده) این اولین حمله مستقیم نرم افزاری به منظور قطع برق گسترده است. این بدافزار به اسم «انرژی سیاه» اولین بار در ۲۰۰۷ کشف شد و سه بار با آپدیت های مختلف برگشت تا بالاخره امسال به نیت پلیدش دست پیدا کرد. محققین گفتن که این برنامه یک ریموت شل هم به حمله کننده ها داده بوده.

آیا هوش مصنوعی می‌تونه مشکلات جهان رو حل کنه؟

eric

ما دائما در مورد هوش مصنوعی خبرداریم ولی آیا هوش مصنوعی می‌تونه مشکلات واقعی و بزرگ ما رو هم حل کنه؟ مثلا گرم شدن زمین، کم بود غذا و …؟ توی یک کنفرانس در نیویورک، اریک اشمیت که الان مدیر آلفابت است، مدیر بخش هوش مصنوعی گوگل و مدیر تکنولوژی فیسبوک با این نظر موافق هستن و می گن هوش مصنوعی خواهد تونست مشکلات واقعی و بزرگ جهان رو حل کنه؛ یا حداقل در حل اونها بسیار کمک کنه. تقریبا هر سه هم تایید دارن که در مرحله فعلی هیچ انتظاری نیست که هوش مصنوعی بهتر از انسان در این موارد کار کنه ولی در اینده به اونجا خواهیم رسید. مراسم رو دانشگاه نیویورک برگزار کرده بود و بحث های اخلاقی مثل اون چیزی که در مورد خودروهای خودراننده در شماره قبل کردیم هم توش به بحث و گفتگو گذاشته شده. مخالف‌ها در مورد خطرات طولانی مدت هوش مصنوعی حرف می زن که از دید متخصص ها در واقع خطرات طولانی مدت سرمایه داری و تمرکز هوش مصنوعی در دست ثروتمندها است و پروژه هایی مثل اوپن ای آی سعی می کنن دسترسی به چنین تکنولوژی هایی رو عمومی کنن… منطقا در جامعه ای که فقط یک گروه به یکسری چیزها دسترسی داشته باشن، شاهد امنیت و آرامش نخواهیم بود؛ لازمه مثال بزنم؟ مدیر بخش هوش مصنوعی گوگل می‌گه که «مثل هر تکنولوژی دیگه، اگر قراره اینقدر قوی بشه لازمه در مورد مسائل اخلاقی و مسوولیت‌های مرتبط با اون صحبت کرده باشیم».

تا حالا تو بخش در اعماق خبر خنده دار نداشتیم. اینم داشته باشیم: اپیک فیل بدافزار

باج افزار یا رنسم ور برنامه ای است که … [توضیحات خودم]. حالا یک رنسام ور یا همون باج افزار خنگ به اسم لینوکس.انکودر پیدا شده که سعی می کنه بعد از اشتباه مدیر سیستم و نصب شدنش، مای اسکوئل، آپاچی و هوم و روت رو رمزگزاری کنه و فقط در قبال پرداخت یک بیت کوین (الان حدود دو میلیون تومن) بازشون کنه. اما اگر گرفتارش شدین لبخند بزنین! این برنامه در دو نسخه اول از رمزنگاری ای استفاده می کرد که خود نویسنده هاش درست کرده بودن و شما اصل اول رمزنگاری رو می دونین: فقط رمزنگاری های شناخته شده معتبر هستن، مگر اینکه شما یک تیم بسیار قوی از ریاضی دان‌هایی داشته باشین که تمام زندگی رو صرف کشف یک الگوریتم امن جدید کرده باشن! دو نسخه اول کرک شده بودن و حالا لینوکس.انکودر نسخه سومش رو داده… که اونم این هفته توسط بیت دیفندر رمزگشایی شده! این تقریبا خنده دارترین نمونه از باج گیری آنلاین است و باید امیدوار باشیم خلافکارهای خنگ پشتش، کماکان به تلاش برای اختراع یک سیستم رمزگزاری به جای استفاده از سیستم های شناخته شده ادامه بدن!

بریم بخش تبریک ها.. نه نه صبر کنین.. اینو قرار بود تو بخش تبریک ها بگم: یک تبریک به دانشمندهای داده که به شیوه ای جالب نشون دادن ادعای بمب هیدروژنی کره شمالی دوست و برادر درست نیست و انفجار دقیقا تکرار آزمایش سه سال قبل بوده. ولی بعدش این خبر هم اضافه شد که یکسری دیتاساینتیست با استفاده از داده هایی که در اختیار همه هست نشون دادن که احتمالا در مسابقات تنیس جهانی در مسابقات اسلم تبانی وجود داره و بعد بی بی سی یک خبر در این مورد کار کرده. جذابیت ها: در اختیار همه هست و شکل جدیدی از دیتا جورنالیزم.

تبریک و تقبیح

چی کی؟ تقبیح نیست ولی یک باگ مهم در آخرین لحظات ضبط پادکست دیدم. یعنی حین ضبط! طبق معمول لینوکس ها سریع آپدیت می شن و اندرویدها باید منتظر بمونن ببینن آقاشون سامسونگ و اچ تی سی و بقیه چی می گن!

تبریک به فیسبوک که امکان استفاده از تور رو به اپ اندرویدش اضافه کرده!

تقبیح برای ابله هایی که وضع رو برای همه بدتر می کنن.

تقبیح برای آمریکای خبیث و اف بی ای که جوری بهترین هکرهای دنیا رو تهدید به تعقیب قضایی می کنه تا به حال دو نفرشون خودکشی کردن. و البته بگم که ترکیه هم هفته گذشته یک هکر به اسم اونور کوپچاک رو به جرم دزدی هویت و تقلب بانکی به ۳۳۴ سال زندان محکوم کرد!

و تبریک به ویکیپدیا و بچه های خوب ویکیپدیای فارسی که با همه مشکلات پروژه رو تا اینجا پیش بردن؛ تا جایی فوق العاده که به کلی آدم امکان دسترسی به دانش آزاد رو داده.

نامه ها

بخش آخر

چرا دانش آزاد به نرم‌افزار آزاد و فرمت‌های آزاد نیاز دارد

با تشکر از سعید که این مطلب از بنیانگذار ویکیپدا رو بهم نشون داد

گاهی مردم از من می‌پرسند که چرا حتا در مواردی که احتمالاً نرم‌افزار انحصاری برای نیازمان، مناسب‌تر است، اصرار دارم که ویکی‌پدیا باید همیشه از نرم‌افزار آزاد استفاده کند. در ادامه این طور استدلال می‌کنند که مأموریت اصلی ما، تولید دانش آزاد است نه ترویج نرم‌افزار آزاد و تا زمانی که در زمینه‌های کاربردی به چیزی نیاز داریم، ترجیح می‌دهیم از نرم‌افزار آزاد استفاده کنیم اما نباید در این باره سخت‌گیری کنیم.

من فکر می‌کنم این استدلال نه تنها در بیش‌تر زمینه‌های کاربردی، بلکه در زمینهٔ اصول دانش آزاد اشکالات جدی دارد. دانش آزاد به نرم‌افزار آزاد نیاز دارد. این یک برداشت اشتباه است که فکر کنیم مأموریت ما به نوعی جدا از مأموریت نرم‌افزار آزاد است.

دانش آزاد چیست؟ دانش‌نامهٔ آزاد چیست؟ ذات دانش آزاد طوریست که هر کس نرم‌افزار آزاد را بفهمد، می‌تواند دانش آزاد را هم بفهمد. یک دانش‌نامهٔ آزاد یا هر دانش آزاد دیگری، بدون اجازهٔ هیچ‌کس می‌تواند به صورت آزاد خوانده شود. دانش آزاد می‌تواند با دیگران آزادانه به اشتراک گذاشته شود. دانش آزاد می‌تواند مطابق نیازهای شما شود و نگارش مطابق نیازتان می‌تواند به صورت آزاد با دیگران هم‌رسانی شود.

ما پایگاه وبی انبوه با تنوع خارق‌العاده‌ای از دانش ایجاد کرده‌ایم. اگر ما این پایگاه را با نرم‌افزارهای انحصاری ایجاد کرده بودیم، به طور بالقوه باید موانع غیرقابل برطرف شدنی در برابر کسانی که دوست داشتند دانش ما را بگیرند و با آن کاری مشابه کاری که ما می‌کنیم را بکنند، قرار می‌دادیم. اگر شما برای این که بتوانید رونوشت‌هایی از کارتان ایجاد کنید، نیازمند گرفتن اجازه از فروشنده‌های نرم‌افزارهای انحصاری باشید، آن‌وقت شما واقعاً آزاد نیستید.

ولی برای مورد قالب‌های انحصاری، وضعیت به مراتب بدتر است. هرچند به نظر من این حرف چندان متقاعد کننده نیست، ولی برای نرم‌افزارهای انحصاری می‌شود این توجیه را آورد که تا زمانی که مطالب ویکی‌مدیا می‌تواند به اندازه کافی ساده از طریق نرم‌افزارهای آزاد باز شوند، استفادهٔ داخلی ما از نرم‌افزارهای انحصاری آن‌قدرها هم بد نیست. ولی برای توجیه قالب‌های انحصاری، حتا این سفسطه‌های گمراه‌کننده هم جواب نمی‌دهند. اگر ما اطلاعات را در یک قالب انحصاری یا قالب محدود شده به وسیلهٔ پتنت‌ها ارائه کنیم، آن‌وقت نه تنها خلاف تعهدمان به آزادی عمل کرده‌ایم، بلکه افرادی که می‌خواهند از دانش آزاد استفاده کنند را نیز مجبور به استفاده از نرم‌افزار انحصاری کرده‌ایم.

در پایان، ما به عنوان یک جامعه نباید فراموش کنیم که پیشتاز انقلاب دانشی هستیم که جهان را تغییر خواهد داد. ما نوآوران و رهبران چیزی هستیم که در حال تبدیل به یک حرکت سراسری از محدودیت‌های انحصاری به سمت دانش آزاد است. صد سال بعد، ایدهٔ دانش‌نامه یا کتاب‌های انحصاری عجیب و بعید به نظر می‌رسد؛ شبیه استفاده از زالو در علوم پزشکی.

از طریق کاری که می‌کنیم، هر کسی روی زمین، دسترسی ارزان و آزاد به دانش آزاد خواهد داشت و به این ترتیب این اختیار را خواهد داشت که کاری را بکند که می‌خواهد بکند. و در این‌جا نظر من این است که این یک خیال پردازی بیهوده نیست، بلکه چیزیست که ما در حال انجام دادنش هستیم. ما به یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌ها در جهان که مدلی است از عشق و همکاری که برای جهان پهناورتر کاملاً ناشناخته است، تبدیل شده‌ایم. اما ما هم برای اصولمان و هم برای دستاوردهایمان شناخته شدیم و شناخته خواهیم شد، به این خاطر که این‌ها اصولی است که دستاوردهایمان را ممکن می‌سازد.

در نهایت این شاید برایمان درجه‌ای مهم از افتخار باشد که بنیاد ویکی‌مدیا همیشه روی تمام رایانه‌هایی که داریم، از نرم‌افزار آزاد استفاده می‌کند و همیشه بهترین تلاشمان را می‌کنیم که تضمین کنیم دانش آزادمان، واقعاً آزاد است؛ که به تبع آن، مردم مجبور به استفاده از نرم‌افزار انحصاری برای خواندن، ویرایش و بازنشر آن، به گونه‌ای که مناسب می‌دانند، نیستند.

موسیقی

و البته در این شب عالی… با فضانوردها به فضا می ریم… امیدوارم همیشه پیشتون باشه و همیشه روشن باشه… فضانوردا..

دلیل واقعی بسته شدن فریندفید از زبون موسس این شبکه اجتماعی فوق‌العاده

ff

فریند فید یکی از بهترین شبکه‌های اجتماعی بود. خوشبختانه توسط فیسبوک خریده و کنار گذاشته شد. دیگه نه بهش فیچر اضافه می شد و نه جایی تبلیغ می شد. یک جای متروکه. فریندفید برای من مثل یک جزیره گمشده یا خانه متروکه بود که دیگه آدم جدیدی توش نمی‌یاد. من یک شب توی اتاق زیرشیروونی یک کشور بارونی و سرد پیداش کردم و تا نصفه شب باهاش شاد بودم. بعدها هم هربار رفتم فریند فید، برام مثل یک مهمانی بود. لحظاتی که دوست داشتم با آدم های دوست داشتنی گپ بزنم و بخندم.

البته خیلی‌ها هم خاطراتی بد از فریندفید به جا گذاشتن. احمدی نژادی‌ها فکر می‌کردن بهترین جا است که توش دنبال دشمن و غیره بگردن و لو بدن و این ظاهرا باعث مجموعه‌ای از بدترین خاطرات خیلی‌ها شد و دوستانی که دیگه هیچ وقت ندیدیمشون. خوشبختانه اون دوران من فریندفید نمی‌رفتم.. طبق عادت قدیمی من فقط بعضی سفرها مهمان فرندفید بودم و فرندفید همیشه برام حکم یک مهمونی رو داشت که تعجب می‌کردم چرا هنوز دقیقا همون آدم های قدیم توش هستن، نه بیشتر و نه کم‌تر.

اما همونطور که می‌بینین هیچ کدوم از «فریندفید»های این مطلب به جایی لینک نمی‌شن. حدود یکسال قبل فیسبوک تصمیم گرفت فریندفید رو تعطیل کنه. قبل از اون هم کاملا حس می‌شد که گاهی سرچ از کار می افته و تا وقتی یکی تو فیسبوک سرور رو ریبوت نکنه، بر نمی‌گرده. اما بالاخره یک جایی فیسبوک رسما اعلام کرد که فلان تاریخ فریندفید خاموش خواهد شد. بازم رفتم اونجا و بازم همه بودن… روزها بعد از تاریخ اعلام شده برای خاموش شدن فریندفید هنوز روشن بود و توش می‌خندیدیم که «خاموش کنین بریم سراغ کارمون دیگه!»

حالا توی شبکه کورا، یکی پرسیده «فریند فید چرا تعطیل شد» و یکی از موسسین فریندفید بالاخره پاسخ واقعی رو داده:

برت تیلور، از موسسین فریندفید. مردم کمی ازش استفاده می کردن و اکثر مهندس‌هایی که می‌دونستن چطوری کار می‌کنه سراغ پروژه‌های یا شرکت‌های دیگه رفته بودن. یک جایی زحمت فنی بالا نگه داشتن سرورها دیگه ارزشش رو نداشت.

فکر می‌کنم فیسبوک فوق العاده بود که تا همین‌جا هم روشن نگهش داشت. روشن نگه داشتن فریندفید هیچ دلیل دیگه ای به جز احترام گذاشتن به کاربران و علاقمندانی که هنوز اونجا بودن نداشت. شرکت‌های خیلی کمی که شرکت دیگه ای رو بخرن حاضرن چنین کاری بکنن و این چیزی بود که همه تیم نسبت بهش عمیقا احساس احترام کردن.

وضعیت شرکت‌ها و نرم‌افزارهای خارجی در دوران «پسا تحریم اخیر»

اشتباهی که دائما می‌شه اینه که می‌گیم تحریم‌ها برداشته شده در حالی که تنها تحریم‌های اخیر مرتبط با هنرهای رییس جمهور قبلی برداشته شده. توضیح کاملتر رو دوستم براتون می‌نویسه:

تحریم هایی که مرتبط با IT هستند در ایران تحریم های قدیمی تری هستند و ارتباطی به تحریم های اتمی (‌بغیر از نر افزار و تجهیزات IT خاص کاربردی در صنعت اتمی) ندارند. این تحریمها در چهارچوب تحریمهای سال ۱۹۹۶ توسط کنگره تصویب شده اند و اسم آن هست Iran Sanctions Act of 1996 که General Trade Embargo ایران، اون تحریمها به حساب میایند. در نتیجه، به همین زودی ها شاهد نمایندگی سیسکو و اوراکل اینها در ایران نخواهیم بود.
ولی، این تحریم هایی که برداشته شده اند شامل محدودیت های بانکی با تمام بانکهای خارجی به جز بانکهای ایالات متحده هستند. ( چون بانکهای آمریکایی در اون ISA 1996 ذکر شده اند ) و همین، پرداخت ایرانی ها رو با شبکه بانکی جهانی و اروپایی شدنی و اجرایی خواهد کرد. شما میتونید از بانک ایرانی و از حساب ارزی، به حساب فلان دیتاسنتر یا فروشنده در اروپا از طریق SWIFT پول واریز کنید. این یک نکته که تاثیر خوبی خواهد داشت.
مساله بعدی که تاثیر خواهد داشت، دو General License هستند که OFAC در سالهای گذشته صادر کرده به اسم PERSONAL COMMUNICATIONS GENERAL LICENSE و همینطور GENERAL LICENSE D-1 که اینها یک سری کالا و خدمات رو ( مثلا هاستینگ یا محصولاتی مثل مبایل و تبلت ) رو برای استفاده شخصی از تحریم ها مستثنی میکنند. این مشتری ها نباید شرکتی یا دولتی باشند و فقط برای مصارف شخصی مستثنی شده اند. به نظرم حتما این دو جنرال لایسنس رو مطالعه کنید. خوبی این لایسنس ها + برداشته شدن تحریم های بانکی، این خواهد بود که شرکتهایی مثل اپل مثلا میتونند به راحتی الان با نمایندگی در ایران حضور پیدا کنند و محصولاتشون رو به اشخاص بفروشند. ولی این لایسنس ها شامل محصولات تخصصی – فنی – زیرساختی مثل محصولات سیسکو و جونیپر و اوراکل غیره نخواهد بود.
حالا، همین وضعیت فعلی به معنای این هست که مثلا گوگل پلی، اپل استور و اینها میتونند در ایران رسما فعالیت کنند چون فعالیتشون بطور مسقیم با مصرف کننده و برای مصارف شخصی است. و مسایلی از این قبیل. همین تسهیلات، خودش گشایش بسیار بزرگی هست. حالا شاید در آینده اگه همه چیز خوب پیش بره و تنش زدایی ادامه پیدا کنه، شاید رییس جمهور آمریکا شرایط اضطراری در مورد ایران رو سال آینده تمدید نکنه یا کنگره بعدی اگه مثبت تر باشه، ممکنه همین Iran Sanctions Act 1996 رو ملغی کنه که در اون صورت تجارت کامل بین ایران و آمریکا برقرار خواهد شد. که حالا باید دید در آینده چی میشه. نا گفته نماند همین وضعیت فعلی، گشایش بزرگی در صنعت IT و امنیت ایران به ارمغان خواهد آورد، چون مثلا خرید محصولات اروپایی بدون هیچ مشکلی شدنی خواهد بود، به استثنای تجهیزاتی که مثلا ممکنه برای شنود و فیلترینگ و اینها به کار بروند که اونها در یک سری تحریم دیگه میافتند و بعید میدونم به این زودی ها اون سری از تحریمها برداشته بشه. ولی برای شرکت های عادی و مردم فعال در این صنعت مثل ماها، هنوز گشایش بزرگی به حساب میاد.

امیدوارم به بعضی از سوالات دوستان جواب داده شده باشه. :)