سیزده پاسخ به اینکه «چرا سی نحس نیست؟»

Screenshot from 2015-11-08 10-03-33

سوال امروزمون اینه:

جادی من این ترم برنامه نویس گرفتم ++C ولی خیلی سخته و یه سوال این زبان برنامه نویسی به چه دردی میخوره وقتی مثلا #C هست چرا باید برنامه نویسی با اون یاد گرفت

اولین جواب که اینه «چون استادتون گفته» (: به هرحال یک جایی هستی که پذیرفتی اونجا باشی و استاد هم داره یک چیزی درس می ده و تو هم باید بخونی و امتحانش بد‌ی (: اما این همه جواب نیست و خیلی‌های دیگه که اصولا تو مدرسه و دانشگاه نیستن هم می‌پرسن که «چرا باید سی /سی پلاس پلاس یاد گرفت». بذار در چندین نگاه مختلف جواب بدم، البته با تکیه بر سی. منم خیلی سی پلاس پلاس کار نیستم.

  1. سی یک زبان پایه‌ است. پسرخاله من گیتار می‌زنه و دخترهای اطرافش حسابی از این مساله خوشحالن. بسیار هم خوب می‌زنه و خیلی هم سریع آهنگ‌های جدید رو یاد میگیره. اون یکی پسر خاله‌ام هم علاقمند شد همین مهارت رو داشته باشه و با تبلچرهای گیتار شروع به تمرین کرد ولی هیچ وقت خیلی خوب نشد. فرقشون چیه؟ اولی مدت‌ها گیتار کلاسیک زده و نت خونی و غیره بلده و دومی فقط با هدف کارهای باحال و نتیجه گرفتن سریع، با تبلچر پیش می ره. این فرق بین کسی که پایه‌ای مثل سی رو بلده و بعد با پایتون برنامه می‌نویسه و کسی که سعی می‌کنه با یاد گرفتن جانگو یک سایت باحال بسازه دیده می‌شه چه برسه به کسی که سی بلده و سی شارپ می‌نویسه و کسی که فقط سی شارپ بلده.
  2. سی زبانی سطح پایینتر از جاوا و پایتون و سی شارپ است که به شما یاد می‌ده سخت‌افزار و سی پی یو چطوری کار می‌کنن و حافظه به چه شکلی مدیریت می‌شه. اگر قراره از برنامه نویسی درک خوبی داشته باشین، دونستن این چیزها کمک بسیار زیادی بهتون می‌کنه.
  3. بعضی معتقد هستند اگر قراره توی برنامه نویسی پیشرفت کنین، لازمه آبسترکشنی یک لایه پایین‌تر از زبان اصلی‌تون رو درک کنین. مثلا اگر پایتون و جاوا و سی پلاس پلاس می نویسین خوبه سی بدونین. اگر سی شارپ می نویسین باید سی پلاس پلاس رو بلد باشین و اگر سی می‌نویسین باید اسمبلی بدونین. اینجوری شیوه کارکرد زبان برنامه نویسی خودتون رو درک می‌کنین. درست مثل کسی که اگر قراره رانندگی حرفه ای کنه باید بدونه کلیت موتور چطوری کار می‌کنه و اگر قراره طراح موتور باشه باید از فیزیک مکانیک هم درک داشته باشه و اگر قراره فیزیک مکانیک رو پیش ببره، لازمه در مورد لایه پایینی (مثلا کوانتوم) اطلاعات داشته باشه.
  4. سی سریع است. برنامه خوبی که به سی نوشته بشه تقریبا از نظر سرعت همه زبان‌های سطح بالاتر رو پشت سر می‌ذاره. اگر قراره چیزی بنویسیم که اولویت اصلی‌اش سرعت باشه، سی یک گزینه بسیار خوبه.
  5. سی بهینه است. اگر قراره برای یک یخچال، تلویزیون و … برنامه نویسی کنیم یا از سیستم‌های امبد استفاده کنیم یا میکروپروسسور‌ها رو کنترل کنیم، سی یکی از بهترین گزینه‌ها است. تقریبا هیچ زبون دیگه ای (به جز اسمبلی) نیست که بتونه با محدودیت‌هایی مثل «حافظه چهار کیلوبایت» کنار بیاد.
  6. سی تقریبا در همه جا حاضره. در حال حاضر محبوب‌ترین زبان‌ها به ترتیب جاوا، سی، سی پلاس پلاس و بعدش سی شارپ هستن. این شاخص هر ماهه آپدیت می‌شه و سی در طول پونزده سال گذشته رتبه‌اش هر ماه یا اول بوده یا دوم.
  7. هر چقدر کار جدی‌تر باشه، حضور سی پر رنگ‌تر است. بحث نوشتن یک سیستم عامل است؟ لینوکس، ویندوز و مک هر سه بیشترین کد سی رو دارن. بحث استک‌های اینترنت است؟ بسیاری از اونها با سی پیاده سازی شدن. حجم عظیمی از مهمترین برنامه‌ها، با سی هستن؛ همینطوره خیلی از بازی‌ها. یاد گرفتن سی به شما فرصت کار روی چیزهایی بیشتر از برنامه حسابداری فلان و برنامه حضور غیاب بهمان رو می ده.
  8. سی یک زبان مبتنی بر بلاک و فانکشن است بدون اینکه شما رو درگیر شی گرایی کنه. نظر شخصی من است ولی آبجکت اورینت پروگرمینگ بیشتر از اونی که لازم بود احاطه پیدا کرد و دنیای آینده ازش دورتر خواهد شد. البته این مساله رو در حال حاضر هم با زبان‌های جدید می‌بینیم.
  9. سی یک زبان سطح متوسط است. تقریبا هیچ زبان دیگه ای در این سطح نیست. شما یا با زبان‌های سطح پایین (مثل اسمبلی) درگیر هستین یا با زبان‌های سطح بالا که سخت افزار رو از شما پنهان می‌کنن. به همین دلیل شروع به نوشتن چیزی مثل یک درایور سخت افزاری با چیزی به جز سی به دلایل خیلی خوبی نیاز داره.
  10. سی پورتابل است. یک برنامه رو با سی بنویسین و تقریبا هر جایی که دوست دارین اجراش کنین.
  11. سی خیلی کم تغییر می‌کنه. یک برنامه رو به سی بنویسین و دهه‌ها اجراش کنین.
  12. سی قشنگ است. سینتکس سی بسیار ساده است و برنامه‌های نوشته به سی بسیار خوانا.
  13. سی در این روزها برنامه‌نویس‌های خوب کمی داره. بازار پر است از سی‌شارپ‌کارهای متوسط و اگر شما علاقمند هستین به یک ارتش ذخیره کار چند ده هزاری بپیوندین، سی شارپ یا دات نت بهترین گزینه است. در مقابل اگر شما حرفه‌ای در سی باشین فرصت‌های کاری بسیار جالبتری پیش روی شماست. فکر می‌کنین وقتی یک شرکت دنبال یک برنامه نویس حرفه‌ای سی می‌گرده چند نفر بهش مراجعه می‌کنن یا اصولا چند نفر هستن که به یک پروژه نوشته شده به سی کامیت‌های مثبت کنن و در سطح جهان دیده بشن؟

معلومه که نمی‌گیم زبان‌های دیگه خوب نیستن. نظر من همیشه اینه که توی هر چیزی خوب باشین وضعتون خوبه و این رو هم می‌پذیرم که خیلی‌ها دنبال یک شغل معمول و مرسوم هستن که خب معمول‌ترین و مرسوم‌ترین زبان برنامه بازار براش بهترین چیزه (: ولی خب.. اگر سوالتون اینه که «چرا سی» جواب‌های من اینها بودن. معلومه که دوستان می‌تونن در کامنت‌ها تکمیلش کنن.

مایکروسافت به زودی سرتیفیکیت‌های مبتنی بر SHA-1 رو غیرفعال می‌کنه، به دلیلی جالب

مایکروسافت در خبری نسبتا غیرمنتظره [اعلام کرده که احتمالا در زمانی به زودی جون ۲۰۱۶ سرتیفیک‌های TLSی که با الگوریتم هش SHA-1 درست شده باشن رو غیرفعال می‌کنه]. دلیل؟ تولید کالیژن (تصادم) در این شکل از رمزنگاری خیلی ارزون شده!

بذارین برای دوستان غیرفنی کمی به عقب برگردم. هش یا همون Hash الگوریتمی است که باعث می‌شه ما بتونیم از یک عبارت یا رشته یا فایل یا هر چیز دیگه که حاوی کمی اطلاعات باشه، به یک رشته برسیم. مثلا هش SHA1 اسم من این می‌شه:

$ echo -n "jadi" | sha1sum
6e2a6b79db87627480f48d9ebc06642b75c2a1d5  -

درست؟ حالا کافیه من به شما بگم «اسمم جادی است و هشش هم با ۶ شروع می شه و آخرش ۵ داره». شما اگر برین خونه و انواع مختلفی از اسم من رو بنویسیم و هش اونها رو حساب کنین، فقط در یک حالت به اون هشت که من بهتون دادم می رسین (اگر هش رو کامل بدم که بهترینه ولی معمولا بعیده دو رقم آخرش هم یکی در بیارد:

jadi@funlife:~$ echo -n "madi" | sha1sum
2ed1bf7f675c3e6a16ee159909348669980cc140  -
jadi@funlife:~$ echo -n "ladi" | sha1sum
423a605398fb490a7a7b583dc88974c2c46917d5  -
jadi@funlife:~$ echo -n "jady" | sha1sum
8d0136e02b2d142917a461130af21346d37c3f83  -
jadi@funlife:~$ echo -n "jaadi" | sha1sum
24dc889795b1aaf9845cd504606c62d3a968bb16  -
jadi@funlife:~$ 
jadi@funlife:~$ echo -n "jadi" | sha1sum
6e2a6b79db87627480f48d9ebc06642b75c2a1d5  -

در این مثال معلومه که کارمون مسخره است اگر ورودی بزرگ باشه، دادن هش برای چک کردن صحت ورودی روشی معقوله. مثلا وقتی می‌خواین سی دی اوبونتو رو دانلود کنین، هش‌هاش هم بهتون داده می شه تا بعد از دانلود مطمئن باشید که فایل کاملا سالمه.

تا اینجا درست؟ حالا آیا ممکنه یک هکر بیاد و فایلی درست کنه که ایزوی واقعی اوبونتو نیست ولی هش اون دقیقا با هش سی دی اوبونتو یکی بشه؟ این مساله از نظر ریاضی ممکنه (چون به هرحال طول هش SHA1 ثابته ولی طول ورودی می تونه متغیر باشه و در نتیجه حتما هش‌های تکراری داریم) اما از نظر عملی این امکان…

از نظر عملی درست کردن یک فایل که هش اون با هش مورد نظر ما دقیقا یکی بشه در سابق بسیار گرون بوده ولی از یک طرف با تلاش متخصص‌های رمزنگاری و ریاضی‌دان‌ها در پیدا کردن روش‌های سریعتر برای ایجاد تصادم و از اونطرف با اومدن کامپیوترهای پیشرفته تر و سریعتر و ارزونتر و بودن سرویس‌های ابری عظیم مثل EC2 آمازون که به آدم‌ها اجازه می ده با گرید کردن کامپیوترهای کوچیکتر به یک سوپرکامپیوتر برسن،‌ درست کردن یک هش تکراری با هش دلخواد هزینه‌اش حسابی پایین اومده، شاید چیزی در حدود ۷۵ تا ۱۲۰ هزار دلار که برای شکستن رمزهای TLS مبتنی بر SHA1 هزینه‌ای بسیار پایین به حساب می‌یاد.

در همراهی با مایکروسافت، موزیلا و گوگل کروم هم اعلام کردن که در زمانی نسبتا مشابه، سرتیفیکیت‌های تی ال اس مبتنی بر SHA1 رو غیرفعال خواهند کرد. کامپیوترها واقعا دارن پیشرفت‌ می‌کنن.

شاید اگر این عکس رو در مدرسه می‌دیدین عاشق زیست‌شناسی می‌شدین: پروتئین موتور کینسین

otor

کینسین یکی از انواع موتور پروتئین‌ها است که می‌تونن رو سطح‌های خاص حرکت کنن. این پروتئین‌ها انرژی شیمیایی رو به انرژی مکانیکی تبدیل می‌کنن. آشنایی بیشتر در یوتیوب

آیا عکس گرفتن از آدم‌ها در خیابان نقض حریم شخصی اونهاست؟

سوال:

چند وقت پیش با دوستمم سر اینکه آیا عکس یا فیلم گرفتن از مردم تو محیط عمومی مثل خیابون و اتوبوس و مترو و…. کار درستیه یا نه بحثم شد.اون اصرار داشت که کار درستیه و قانونیه و حریم خصوصی رو نقض نمیکنه ولی من مخالفش بودم.با این حال هیچ توجیه منطقی نداشتم که براش اثبات کنم.خواستم نظرتت و در این باره بگی.

اول باید بگم که جواب‌های من جواب‌های حقوقی نیستن. قانون ایران (اگر قانونی داشته باشیم) رو نمی‌دونم و کلا هم بحث دقیقا حقوقی‌اش از حوزه تخصصی من خارجه اما این سوال رو دوست دارم چون لایه‌های متنوعی داره.

tehran1منبع

در لایه حقوقی، در بسیاری از کشورها عکس گرفتن در محیط‌های عمومی آزاده؛ همینطور عکس‌برداری از جاهایی که از محیطهای عمومی قابل دیده شدن هستن و ذاتا خلوت آدم‌ها به حساب نمی‌یان. مثلا هر کس حق داره از خشونت پلیس در هر جایی عکس بگیره؛ یا از هر ساختمان دولتی یا هر کسی که توی خیابون داره هر کاری می‌کنه. این حقوق بخشی از حفظ دموکراسی هم هستن چون قرار نیست پلیس و حکومت چیزی بالاتر از بقیه باشه – اصولا پلیس و حکومت قرار نیست چیزی به جز خودم مردم باشه. اما همونطور که گفتم در مورد چیزهایی که ذاتا خلوت مردم به حساب می‌یان اما از خیابون قابل دیده شدن هستن (مثلا پنجره اتاق خواب) قوانین می‌گن نباید عکس گرفت. دقیقا همینطور است در مورد جاهایی که عمومی هستن ولی در حوزه خلوت شخصی افراد؛ مثلا دستشویی‌های عمومی. اونجا هم بنا به تعریف مکان پرایوت است و عکس گرفتن ازش ممنوع – حتی گاهی داشتن دوربین در دستشویی هم ممنوعه.

بحث وقتی جالب می‌شه که یک نفر با رفتارش مکانی ذاتا عمومی رو، خصوصی اعلام می‌کنه. مثلا اگر من برم در یک اتاق جلسه و در رو ببندم اونجا در اون مدت خلوت من حساب می‌شه و کسی حق نداره بپره تو عکس بگیره!

اما در لایه اقتصادی، اگر شما دارین از عکس کسی استفاده اقتصادی می‌کنین، اون آدم باید راضی باشه. مثلا اگر من در خیابون از یک نفر که کنار ساحل لم داده عکس بگیرم و بخوام به یک آژانس عکس بفروشمش یا چاپش کنم، باید از اون آدم خاص رضایت‌نامه بگیرم چون موضوع عکس اونه. این مساله حتی در مورد استفاده‌های رسمی غیرتجاری هم لازمه. مثلا اگر قراره عکس یک بچه رو در یک مجله چاپ کنم باید از مسوولین قانونی‌اش اجازه نامه داشته باشم. به عنوان نکته بامزه بگم که فیلمبردارها گاهی برای سوژه دستی تکون می‌دن و اگر سوژه هم دست تکون داد به عنوان سند رضایت نسبی و آگاهی از مورد فیلمبرداری بودن، نگهش می‌دارن.

به جاش حوزه تخصصی من هم بحث‌های جالبی داره: پرایوسی. مساله اصلی اینه که وقتی کسی وارد محیط عمومی می‌شه، بخشی از پرایوسی‌اش رو واگذار می‌کنه. اینجوری نیست که من بیام توی خیابون و بعد مدعی باشم که همه باید به پرایوسی من احترام بذارن. سطح پرایوسی افراد در جاهای مختلف، مختلف است. من حق دارم توی خونه‌ام بگم هیچ کس اصولا حق نداره اعلام کنه توی خونه من است، توی کافه اعلام کنم نمی خوام ازم فیلم گرفته بشه و توی خیابون بگم کسی نباید به من تنه بزنه ولی نمی‌تونم بگم «چون من توی خیابون هستم، هیچ کس حق نداره فیلم بگیره»؛ این درست همون استدلال اشتباه «چون من تحریک می‌شم زن‌ها نباید دیده بشن» است. آزادی‌های من محترمه به شرطی که به آزادی‌های دیگران حداقل صدمه رو بزنه و اگر با این مشکل دارم یعنی من باید چشم هام رو ببندم. اگر کسی واقعا نمی خواد هیچکس ازش عکس بگیره خب نباید بیاد توی خیابون. معلومه برای شخص من هم جذاب نیست وقتی توی خیابون یا پارک هستم یک دوربین به سمت من نشونه بره ولی این رو درک می‌کنم که در جامعه ای که توش اجازه عکاسی در خیابان وجود داره، بهتر از جامعه ای است که این حق از مردم سلب شده . فراموش نکنیم که در جوامعی که استدلال «باید آزادی‌ها رو محدود کنیم تا امنیت حاصل بشه» تبلیغ می شه، معمولا استدلال کننده کسی است که داره بقیه رو کنترل می کنه ولی حاضر نیست خودش کنترل بشه یا حتی کمی شفاف عمل کنه. نتیجه چنین جوامعی همون می شه که توی خیابونش هزار مدل دوربین کار می ذارن ولی مثلا هیچ کس حق نداره بدونه توی یک اداره دولتی یا زندان چه بخره. نتیجه این جامعه، بده. وقتی از «حق عکس گرفتن» حرف می زنیم، منظورم عکس گرفتن مردم از مردم است و در جامعه‌ای که حکومت چیزی به جز مردم نیست.

در آخر اضافه کنم که اینجا فقط بحث «عکاسی» است. عکس می‌تونه منجر به جرم‌های دیگه بشه که اونها موضوع بحث نیستن. مثلا در خیلی کشورها اگر یک مرد مجرد از بازی بچه‌های کوچیک تو پارک عکس بگیره پلیس احتمالا مداخله می‌کنه تا هدفش رو بدونه (مثلا در انگلیس حساسیت زیادی نسبت به بچه‌دزدی یا جرایم جنسی علیه کودکان هست) یا اگر من زمین بخورم و شما از من عکس بگیرین و سعی کنین در اینترنت آبروی شخص من رو با اون عکس ببرین این دومی قابل پیگیری است و اینها جرایم مستقلی هستن که به خود اون عکس که شما حق داشتین بگیرین، ارتباطی ندارن.

کتابچه پورن برای افرادی با مشکلات بینایی

یک هنرمند سوئدی یک «کتاب نفسانی بریل» درست کرده؛ مخصوص افرادی که نابینا هستن یا مشکلات بینایی دارن. این کتاب حاوی عکس‌های با رتبه بندی ایکسی است که خطوط ساده و قابل تشخیص برای چشم‌های کم بینا و حروف بریل برای افراد نابینا دارن. طراح کتاب در واقع کتاب رو در سال ۲۰۱۰ منتشر کرده اما دوباره توی اخباره چون حالا یک نسخه از اون به کتابخونه ملی سوئد هم اهدا شده.

انگیزه خانم نینا لینده از طراحی این کتاب، مراجعه اش به کتابخونه افراد نابینا و کم بینا و مواجه شدن با این واقعیت بود که اونجا هیچ متن سکسی‌ای وجود نداشت. حرف اصلی این هنرمند این بود که افراد نابینا هم مثل دیگران احساس جنسی دارن و نیازمند محتواهای برانگیزاننده هستن. هاکان تامسون که مدیر فدراسیون ملی افراد با مشکلات بینایی سوئد است هم چنین کتابی رو قدمی مثبت دونسته و می‌گه «انگار بعضی‌ها فکر می‌کنن ما سکسوالیته نداریم. این درست نیست. آدم‌هایی با مشکلات بینایی هم درست مثل بقیه نیازها و علایق جنسی دارن».

راستی! سیستم عامل لینوکس و بخصوص میزکار گنوم هم امکانات بسیاری برای نابینایان و کم بینایان و همینطور همه افراد دیگه ای که مشکلات فیزیکی متنوع دارن داره، در حدی که آدم‌های نابینا توش برنامه نویسی شغلی می‌کنن. یادتون باشه اگر کسی رو می‌شناختین که به دلایل مشکلات فیزیکی از کامپیوترها دوره، امکانات لینوکس رو براش بررسی کنین. البته تقریبا مطمئن هستم که سیستم‌ عامل‌های دیگه هم باید کمابیش از این امکانات پشتیبانی کنن، هر چی باشه استفان هاوکینگ افسانه ای هم ویندوز هفتی داره که روی لپ تاپی مشابه مال من (لنوو X220) ران می‌شه؛ البته ایشون از نرم افزار خاصی استفاده می کنه که ربطی به امکانات ویندوز نداره (:

مرتبط:
عکس و مرجع اصلی این مطلب اینجاست
امکانات برای معلولین فراموش نشه
سکس بدون دخالت دست و کراودفاند برای معلولان

درسی از روش تحقیق: موقع درخواست مصاحبه دقیق باشین

فرض کنین شما یک محقق هستین و پرسشنامه‌ای برای پر کردن دارین یا بالاتر از اون، می‌خوان از چند نفر بخصوص، مجموعه‌ای از سوال‌ها رو بپرسین. تمام کتاب‌ها و مراجع روش تحقیق به شما می‌گن باید بالای پرسشنامه تا حد امکان توضیح بدین که این تحقیق مال کجاست، چه فایده‌ای داره و در چه موردی است.

این رو می‌نویسم چون امروز بازم یک ایمیل گرفتم به این شکل:

با سلام من در آلمان کار می‌کنم و یک تحقیق در زمینه «نرم افزارهای آزاد» در ایران دارم که شنیدم شما توش خوب هستین. تحقیق من درمورد نحوه استفاده فعالان ایرانی از «نرم‌افزارهای آزاد»ه. امکان داره یک مصاحبه اسکایپی بکنیم؟

چنین درخواستی غیرحرفه‌ای و معمولا جواب خوبی نمی‌گیره چون:

  1. نگفته برای چه کسی داره این تحقیق رو می کنه، شاید برای سازمانی باشه که ایده‌اش حمله نظامی به ایرانه و من هیچ علاقه‌ای ندارم هیچ کمکی بهش بکنم و از اونطرف ممکنه برای چیزی باشه که من شخصا حاضرم اطلاعات رو برای کمک تایپ هم بکنم.
  2. نگفته این تحقیق علمی است، پولی است، نتیجه‌اش به دکترا گرفتن اون منجر می‌شه یا یک تحقیق کلاسی برای مدرسه است. مطمئنا انرژی و وقتی که من می‌ذارم متفاوته. مطمئنا اگر کسی بگه این برای تحقیق کلاس اجتماعی‌شون است من تو ذوقش نمی‌زنم و جواب می دم.
  3. نگفته این وقت گذاشتن چه فایده‌ای برای من خواهد داشت. آیا باعث می‌شه نظر من در جای مهمی دیده بشه، آیا مثل بعضی تحقیقات خارجی‌ها آخرش بهم یک کارت هدیه یا پول یا هر چی می دن، آیا باعث می‌شه حرف‌هام رو بزنم دلم خالی بشه، آیا نتیجه‌اش رو به من هم می‌دن ببینم بقیه چی گفتن، آیا کمک به یک دوست یا همزبان است؟
  4. نگفته نتایج چی می‌شن. آیا به عنوان اسناد محرمانه یک وزارتخونه طبقه بندی می‌شن یا تو وبلاگ طرف چاپ می‌شن یا مقاله علمی می‌شن و آیا عموم بهش دسترسی خواهند داشت یا نه.
  5. نگفته از من اسم برده می‌شه یا نه. ممکنه من بخوام اسمم رو بگن که مشهور بشم و ممکنه نخوام اصلا کسی بدونه من این چیزها رو گفتم
  6. نگفته هدف این تحقیق چیه، فرضیه‌اش چیه و … من اگر در چیزی مشارکت داوطلبانه می‌کنم حداقل علاقمندم بدونم توی چی درگیر هستم.

اگر زمانی از کسی درخواست مصاحبه یا نظر می‌کنین خوبه این چیزها رو در نظر بگیرین. دقت کنین که ما در ایران اسلامی عزیز هستیم که از بزرگترین زندان‌های روزنامه‌نگاران جهان و فکر می کنم بزرگترین زندان روزنامه‌نگارهای آنلاین جهان و دومین اعدام کننده آدم ها در جهان و یکی از سیاهچاله‌های اینترنت دنیاست و جزو معدود کشورهایی که چاپ کتاب و آهنگ و روزنامه و تقریبا هر چیزی توش نیاز به مجوز وزارتخونه‌ها داره و غیره و غیره. معلومه که لازم نیست چند صفحه اتچ کنین و کل اینها رو بگین ولی این چیزها هر چقدر دقیق‌تر گفته بشن، احتمال وقت گذاشتن رو بالاتر می‌برن – یا درست‌تر بگم، به مصاحبه شونده امکان تصمیم دقیق‌تری می‌دن.

یادآوری کنم که این حرف‌ها اسمش «درس روش تحقیق» است و من آدمی در دانشگاهی معتبر در دنیا رو می‌شناسم که پایان‌نامه‌اش رد شد چون بالای پرسشنامه به اندازه کافی این چیزها رو نگفته بود. موقع مصاحبه، مصاحبه شونده داره برای شما وقت می‌ذاره و خوبه شما هم برای وقتش ارزش قایل باشین.

وحشیانه‌ترین شوخی برنامه‌نویسی

پیتر ریچی مریض‌ترین توییت یک برنامه‌نویس رو کرده:

peter

نکته جالب فرعی اینه که مخاطبینش ۲۳۰۰ بار این توییت رو فیو کردن و ۳۳۰۰ بار ریتوییت. اطراف ما کمتر پیش می یاد که مخاطب ها بیشتر از فیو، ریتوییت کنن و به توییت کننده اصلی انرژی بدن و باعث بشن چیزی که خودشون خوششون اومده، دیده بشه.

اما بحث ما اینجا این نیست، بحث ما اینه که یک نفر این ایده شیطانی رو عملی کرده و شعارش هم اینه که با یونیکد تراژدی خلق کنین.

این برنامه آزاد یک متن رو می گیره و توش سمی کالن (;) رو با علامت سوال یونانی (;) جایگزین می‌کنه. این دو تا که عین همن؟ خب دقیقا همین باعث می شه دوست برنامه نویس شما روانی بشه و به دلیلی نامشخص بعضی ها از روانی شدن بقیه خوشحال می شن (:

بدبختی اینجاست که مساله به سمی کالن خلاصه نشده و خیلی کاراکترهای دیگه که چیزهای مختلف ولی بسیار شبیه به همدیگه هستن هم جای خودشون رو در برنامه میمیک باز کردن. نمونه پایپ کردن یک کد به این برنامه باعث چنین خطایی می شه:

mimic

که با چشم غیرمسلح برای همکار بیچاره شما قابل تشخیص نخواهد بود و معلومه که نباید توسط شما انجام بشه! این پست بیشتر یک هشدار است که اگر با چنین شرایطی مواجه شدین گریه‌تون نگیره.

اینم بگم که جالبترین سر کار رفتن من در مدت‌های اخیر وقتی بود که همکارها کیبورد بی‌سیم مجموعه کیبورد و ماوس بی‌سیم من رو با کیبورد مشابهی جابجا کردن! من پشت کامپیوتر نشستم ولی کیبورد بی‌سیم از کار افتاده بود و گاه گداری هم [با شیطنت بچه‌ها در اتاق کناری که کیبورد اصلی من دستشون بود] چند تا عدد و انتر و غیره تایپ می شد! دوستان در شوخی حرفه ای بودن و در نتیجه دو سه دقیقه ای بیشتر طول نکشید تا همه با هم بخندیم (:

شما تا حالا هدف چنین شوخی‌هایی بودین؟

رادیوگیک شماره ۵۷ – آرش آزاد

در شماره پنج و هفت رادیو گیک و در نبود آرش زاد عزیز، مهمون من، هیچکس و سرفه‌هامون هستین تا تکنولوژی و جامعه رو با هم یکی کنیم! با ما باشین چون این شماره بالاخره یک شماره کوتاهه.

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

اپلیکیشن iOS

اخبار

خرید دامین گوگل دات کام توسط یک آدم معمولی
باورش سخته ولی خب ظاهرا واقعی بوده. یک آدمی رفته تو پنل فروش آدرس های گوگل و اتفاقی سرچ کرده دنبال گوگل دات کام و دیده موجود است و با دادن ۱۲ دلار اونو برای یکسال خریده ((: خبر زرد حساب می شه ولی خب خیلی فانی است!‌ مساله احتمالا مربوط به یک باگ در سیستم فروش دامین گوگل بوده و خب بعد از چند دقیقه هم یک ایمیل دریافت کرده که سفارش شما لغو شد و پولتون برگشت داده می شه. مراحل به شکل اسکرین شات برای شکاکان گذاشته شده.

موقع خرید خونه مواظب اینترنت باشین!


دوستمون کول مارشال تصمیم می گیره یک خونه بی و سر ته در یک جای مهمل بخره تا ارزون در بیاد و چون شغلی وب دولوپر است، قبلش با مخابرات محلی هماهنگ می کنه که آیا می تونه اونجا اینترنت داشته باشه یا نه که جواب می گیره شرکت چارتر امکان دادن اینترنت ۲۴مگ رو در اون مکان داره. خونه رو می خره و می‌سازه و می ره سراغ اینترنت که شرکت چارتر بهش می گه «بله می تونیم بهتون اینترنت ۲۴ مگ بدیم ولی اول باید ۱۱۷هزار دلار هزینه گسترش شبکه به اون محل رو پرداخت کنین!» ((: فعلا آقای مارشال عزیز مجبور شده به یک خط ۳ مگ راضی بشه ولی هی داره در شبکه های اجتماعی سر و صدا راه می ندازه! ما همون سه مگ رو هم بگیریم خیلی خوشحالیم ((: وسط بیابون هم نیستیم.

اسکن کتاب‌ها توسط گوگل جرم نیست

گوگل از سال ۲۰۰۴ که پروژه کتابخونه دیجیتالش رو شروع کرد، بیشتر از ۲۰ میلیون کتاب رو اسکن و به این کتابخانه اضافه کرده. شرکت مدعی است اینکار به نفع مردمه چون می تونن تو کتابها سرچ کنن و مطالب مورد نظر رو پیدا کنن و در عین حال احترام به کپی رایت است چون اجازه نمی ده کل کتاب توسط بازدیدکنندگان خونده بشه. این مساله با یک شکایت کپی رایتی مواجه و متوقف شده بود که خوشبختانه بازم قاضی های فهیم آمریکایی که توی موضوعاتی که رای می دن تخصص دارن به نتیجه خوبی رسیدن. ترکیب سه قاضی نیویورکی روز جمعه اعلام کردن که اسکن کردن کتاب ها و امکان جستجو دادن به مردم یک استفاده منصفانه و عام المنفعه از کتاب است و به همین دلیل ناقض کپی رایت نیست. اونها اضافه کردن که این کار باعث نمی شه کل اثر (هون کتاب) به عموم نشون داده بشه. خانم جینا سیگلیانو سخنگوی گوگل گفته که یکی از پرکاربردترین مصارف کتابخونه دیجیتال گوگل اینه که مردم باهاش کتاب هایی که می خوان بخرن و بخونن رو پیدا می کنن و حتی این سرویس به نفع دارندگان کپی رایت هم هست.

آمازون و کشوندن ۱۱۱۴ اسپمر کامنت به دادگاه

آمازون در این هفته ۱۱۱۴ نفری که توی کامنت هاش اسپم‌های تبلیغاتی به نفع یک برند خاص می ذاشتن رو به دادگاه کشیده؛ در یک سوی دست جمعی. این آدم ها روی سایت فایور با پنج دلار برای هر کسی هر ریویویی که می خواست رو زیر هر چیزی می ذاشتن. آمازون می گه این کار باعث می شد اعتماد مردم به کامنت ها و برند آمازون از بین بره. گفته می شه کامنت های آمازون که از روز اول هم به همین شکل در سایت حضور داشتن سالانه حدود ۲.۷ میلیارد دلار برای این شرکت به ارمغان می یارن. جذابیت ماجرا اینه که آمازون اینقدر شعور داشته که علیه کامنت گذارهای تقلبی شکایت کنه نه علیه فایور که این امکان رو براشون فراهم کرده. ابزارها مجرم نیستن!

در اعماق

هک کیبوردهای بی‌سیم مایکروسافت

r3

معمولا در بخش «در اعماق» از خارج می‌گیم ولی اینبار کار خوب مهدی عسگری رو داریم:‌شنود کیبوردهای بی‌سیم مایکروسافت با یک Arduino

پیش‌بینی صحیح فروش آیفون توسط فوراسکوئر

فوراسکوئر تمام چک این های ما رو داره. حالا فوراسکوئر تعداد همه ورودهای اپ استور در روز لانچ اپل استور رو بررسی کرده و گفته که تعداد فروش ها باید منطقا چیزی بین ۱۳ تا ۱۵ میلیون باشه. آمار رسمی اعلام شده در روزهای بعد ۱۳ میلیون بوده. بامزه است که فوراسکوئر می گه با اینکه هیجان انگیزه ولی سورپریز کننده نیست چون معلومه که اونها این چیزها رو می دونن. حدس فوراسکوئر بر اساس ۳.۶ برابر شدن ترافیک مغازه‌های اپل بوده و همزمان مدعی است که صف ها نسبتا کوتاه بوده اند.

برادر پوتین و تلاش برای شکستن رمز تور

کرملین در سال گذشته قراردادی با یک شرکت بسته تا اون شرکت با دریافت ۵۹هزار دلار، در مورد امکان رخنه به شبکه تور تحقیق کنه. برنده این مناقصه شرکت راستک بوده که در قراردادهای دیگه برای روسیه هلی‌کوپتر و اسلحه می‌سازه. بخش جالب اینه که امسال شرکت راستک پذیرفته به یک سازمان وکالتی ۱۵۰هزار دلار (دو برابر مبلغ اصلی قرارداد) پول بده تا وکلای اون شرکت بتونن در مقابل دولت از راستک دفاع کنن و پروژه تور رو کنسل کنن! ظاهرا تور خیلی امن بوده (: تور می گه در روسیه حدود ۱۷۵هزار کاربر داره.

رباتی که با هوش مصنوعی حرف زدن یاد گرفته، گفته علاقمنده انسان ها رو تو باغ وحش بندازه

android_dick

ربات ها در حال گسترش هستن و ما ربات های بیشتر و بیشتری خواهیم دید. یکی از جدیدترین نمونه‌ها به افتخار نویسنده رمان‌های علمی تخیلی فیلیپ کی. دک، دک نامیده شده و اتفاقا ظاهرش هم شدیدا شبیه اونه! هنر دک اینه که می تونه با هوش مصنوعی ای که داره از گفتگوها یاد بگیره و گفتگوهای هوشمندانه ای رو با انسان‌ها حفظ کنه (توضیح در مورد تست تورینگ). در نمایشی از هوش این ماشین که با خبرنگارهای شبکه PBS انجام می شد، این ربات حتی می تونست به چهره طرف گفتگو هم نگاه کنه و ازش سرنخ‌های برای گفتگو بگیره. سوال همیشگی این بود که «آیا تو فکر می کنی یا طبق یک برنامه عمل می کنی» و جواب دک این بود که «خیلی از آدم ها از من می پرسن که آیا حق انتخاب دارم یا فقط از روی یک برنامه کار می کنم. جواب خوبی که می تونم بدم اینه که عملا همه چیز، حتی حیوانات و انسان هم دارن از روی یک برنامه کار می کنن». این ربات در ضمن اینترنت رو هم سرچ می کنه و این توانایی رو داره که از اینترنت و حتی مکالمه ای که در جریانه، لغت های جدید یاد بگیره. نقطه اوج مکالمه وقتی بود که خبرنگاری پرسید «آیا فکر می کنی ربات ها یک زمانی جهان رو فتح می کنن؟» و جواب شنید که «خب رفیق… سوال های خوبی می پرسی. اما تو دوست منی و من همیشه یادم می مونه کی با من دوست بوده. نگران نباش. من قرار نیست تبدیل به ترمیناتور بشم. همیشه باهاتون مهربون خواهم بود. شما گرم و راحت توی باغ وحش من زندگی خواهید کرد و من به یاد قدیم‌ها می یام شما رو نگاه می کنم».

تقلب فولکس واگن

چیزهایی هستن که در دید آدم های غیر مرتبط خیلی ساده تفسیر می شن ولی حرفه ای ها کلا ماجرا رو چیزی دیگه می بینن. مثلا محکوم شدن دو شاعر فعال در سال ۸۸ به بیست سال زندان و شلاق یا تقلب فولکس واگن توی آزمایش های کیفیت موتور. بعضی ها می گن اشتباه نرم افزاری بوده یا یک تقلب ساده و احتمالا جریمه هایی هم خواهد بود ولی ما داریم به دنیایی در آینده نگاه می کنیم که «متقلب های هوشمند» اطرافمون رو احاطه خواهند کرد. اینترنت چیزها در واقع داره خودش رو به ما نشون می ده. صندوق های رای، بررسی کننده های مصرف انرژی،‌بررسی کننده های کیفیت مواد مصرفی و غیره و غیره در آینده به ما دروغ خواهند گفت. تنها راه بازمتن کردن کل برنامه های مرتبط با این چیزها است. متخصصین امنیت می گن که سال ها است سازمان های امنیتی چنین کارهایی می کنن. ریگان در مورد برنامه موشکی شوروی گفته بود «اعتماد کنین ولی چک هم بکنین» و احتمالا این باید استراتژی دنیای آینده در مورد بررسی کننده های دیجیتال باشه. ما نیاز به شفافیت داریم و دیدن درون چیزها. وقتی همه چیز داره به سمت نرم افزار می ره این تیپ تقلب ها آسونتر می شن و سخت تر برای اثبات و تکرار می کنم که تنها راه کنترل و شفافیت عمومی در مورد برنامه هایی است که قراره زندگی ما رو کنترل کنن.. مثلا صندوق های رای دیجیتال.

تبریک و تقبیح

تبریک و تشکر از صابر راستی کردار برای انتشار فونت آزاد میرزا [کمی توضیح]. تبریکب به مایکروسافت که تصمیم گرفته لینوکس خودش رو بسازه تا بتونه در آژر سرویسی مطمئن بده و تقبیحی برای چرخونندگان کشور چون اخیرا تحقیقی نشون داده که آلودگی نه فقط ازطریق ریه که به شکل مستقیم از طریق پوست هم جذب بدن می شه.