قشر جدید کارگرها، نیاز به سندیکا دارن – نمونه‌های تپسی و اسنپ

جمع کردن و به اشتراک گذاشتن اطلاعات چیزی است که در فرهنگ ما خیلی مرسوم نیست و وقتی مواردش پیش میاد، لذت بخش و خوبه. مثلا یک راننده اسنپ در این پست اطلاعات کاملی از تجربه اش نوشته که به ما پرسپکتیو این شرکت رو از صندلی راننده نشون می‌ده.

می‌بینید که حدود درآمد برای هر ساعت، ۱۳ هزار تومن است و رحیم آقا روزی حدود ۵ ساعت کار می‌کرده. این درآمد ناخالص است یعنی هزینه خرید موبایل، خودرو، بنزین و تعمیرات خودرو و غیره به حساب نیومدن. قابل درک است که برای کاری به سختی رانندگی تاکسی. بد نیست برای نتیجه گیری دقیق‌تر نگاهی هم به درآمد پرکارترین راننده تپسی بندازیم. این نمودار پردرآمدترین راننده تپسی است در چند ماه گذشته:

البته لازم به ذکره که خود تپسی می‌گه این راننده یا به قول خودشون سفر، روزی ۱۰ ساعت برای رسیدن به این درآمد کار کرده. حتما می‌دونین که ذات کار کردن روزانه ۱۰ ساعت در قانون ما و اکثر جهان ممنوعه چون از یکطرف برای کارگر صدمه زننده است و از اونطرف بخصوص در چنین شغلی، برای من مسافر هم امنیت رو پایین میاره.

اما اصلی‌ترین بخش این مطلب، اینه که این آدم‌ها بخشی از شرکت‌هاشون نیستن. اگر من در تپسی راننده هستم، جزو شرکت تپسی نیستم بلکه رابطه‌ام با شرکت تقریبا چیزی مشابه یک مسافر تپسی است. همین مساله در مورد همه سیستم‌های دیگه هم صادقه و بحث یک شرکت نیست.

بحث اینه که در شرکت‌های جدید تا جایی که بشه کارمندها، تولید کننده‌ها و تولید کنندگان اصلی ثروت از دایره شرکت بیرون نگه داشته می‌شن. در این سیستم‌ها شما آدم‌هایی هستید کاملا مستقل که درست مثل مصرف کننده، از این سیستم استفاده می کنین تا درآمدی موقف داشته باشین. نه ربطی به شرکت دارین، نه بیمه هستین، نه می تونین گواهی اشتغال به کار بگیرین، نه هیچ حق قانونی دارین و هر روزی که سرحال و سالم بودین کار می کنین و حقوق می گیرین و هر روزی که مریض بودین یا امکان کار نداشتین، پول هم نخواهید داشت.

این کاملا متفاوت است با مفهوم کارمندی/کارگری/حقوق بگیری که توش شما حقوق ثابتی دارید و در صورت مریض بودن مرخصی با حقوق دارید و حتی برای تفریح هم اجازه دارین سالی نزدیک یک ماه سر کار نرین ولی حقوق بگیرین.

در این شرایط حداقل چیزی که لازمه، فشار بیشتر به این شرکت‌ها توسط سازمان‌های حمایت از کارگران است تا تضمین کنن که با رعایت ساعت کاری می تونین به حدود حداقل درآمد برسن و حقوقی مثل بیمه بیکاری و غیره رو داشته باشن. در سطحی بهتر لازمه چنین قشری از جامعه امکان داشتن یک سندیکا رو داشته باشن تا حداقل در مورد شکل قرارداد و غیره با هم به نتیجه ای مشترک برسن و در اون مورد با کارفرما چونه زنی کنن.

نمایشگاه هنری از نتایج «ربات خرید اتفاقی از دارک نت»

ربات خرید آنلاین اتوماتیکی که اسمش Random Darknet Shopper است هر هفته ۱۰۰ دلار به شکل بیت‌کوین دریافت می‌کنه و بعد از گشت زدن در دارک نت، اون رو خرج خرید یک محصول اتفاقی می‌کنه و آدرس تحویل رو نمایشگاهی وارد می‌کنه که این خریدها توش به نمایش دراومدن. کارمندهای نمایشگاه بسته رو می‌گیرن، باز می کنن و توی ویترین می‌ذارن. بازدید کننده‌ها هم هر هفته سر میزنن تا ببینن توی دارک‌نت چه چیزهایی برای خریداران عرضه می‌شه.

این در واقع یک جور اثر هنری پستی زنده است که به وب عمیق گره خورده. شایدم بعد از ۱۲ هفته فعالیتش، بشه گالری رو یک جور ویترین اجناس زیر ۱۰۰ دلار دارک‌نت دونست. فعالیت این ربات از سال ۲۰۱۴ شروع شده و نمایشگاهش در کشورهای مختلف و نمایشگاه‌های مختلف به قول خبرها، به معرض دید بازدیدکنندگان قرار گرفته.

ایده بامزه و اجرای بامزه بخصوص که گروه هنری در توضیحاتشون می گن از وب جوری استفاده می کنن که قرار نیست. مثلا آدرس دامینشون هست wwwwwwwwwwwwwwwwwwwwww.bitnik.org

برای آشنایی بیشتر با دارک نت رادیوگیک مرتبط با دارک نت و وب عمیق رو گوش بدین

روسیه در تلاش برای بلاک کردن تلگرام، ۱.۸ میلیون آی پی رو بلاک کرد

بنا به گزارش‌های مختلف، روسیه در سطح آی اس پی‌ها تعداد ۱۸۳۵۰۰۸ آی پی رو بلاک کرده تا به تلگرام اجازه فعالیت نده. گستره این آی‌ها اینها هستن:

52.58.0.0/15
18.196.0.0/15
18.194.0.0/15
18.184.0.0/15
35.156.0.0/14
35.192.0.0/12

اینکار در جاب به تلگرام است که سرویس‌هاش رو به آمازون وب سرویس و گوگل کلاود برده بود تا دسترسی شهروندان رو به سرویسش حفظ کنه. روسیه قبل از این در روز جمعه سرورهای اصلی تلگرام رو بلاک کرده بود چون تلگرام قبول نکرده بود اطلاعات شخصی شهروندان رو به سازمان اطلاعات روسیه تحویل بده.

فعلا که در توییتر و شبکه‌های اجتماعی کاربران در حال مسخره کردن این تصمیم هستن و سرویس‌های متنوعی هم در روسیه از کار افتادن چون همه شون از همین رنج آی پی استفاده می‌کردن. البته من و شمای ایران با تجربیات عزیزمون می‌تونیم بگیم که برای کشوری مثل روسیه خیلی هم مهم نیست با اینکار چقدر از تکنولوژی جهان عقب می افته یا چقدر مردم دچار مشکل می شن؛ به هرحال چنین کشوری وقتی نتونه گفتگوهای آدم ها با هم رو بخونه، تنها جوابش سانسور و اجبار به استفاده از سرویسی است که توش خوندن حرف‌های همه آدم‌ها، براش ممکن باشه.

لینک‌های شاد دوشنبه‌های آخر ماه – فروردین ۹۷ – از تقویم گیلکی تا ای پی آی‌های ایرانی

زندگی پس از انسان‌ها

تشکر از استودیو طراحی تجربه کاربری فیل برای طراحی هویت بصری جادی

می‌دونین که من ویدئوهای زیادی درست می‌کنم و معمولا اولشون می‌گم «سلام جادی هستم!» (: چند وقت پیش @abparvar عزیز بهم مسیج داد و پیشنهاد کرد برای جادی.نت هویت بصری درست کنه که می شه لوگو و سربرگ و اینها و به طور چیزی که من لازم داشتم یه ویدئوی کوتاه که معلوم بشه ویدئو از جادی.نت میاد. من هم که خیلی اهل این کارها نیستم کمی ناز کردم و نه و نو آوردم ولی بعد که برام یه فرم فرستاد تا به سوال‌هاش جواب بدم تا فضای علاقه‌ام به دستش بیاد، از مساله خوشم اومد – یا درست‌‌تر بگم، از مسیر حل مساله.

در نهایت استودیو فیل (اینستاگرام) برام یک مجموعه از لوگو و موشن چند ثانیه‌ای اول ویدئو و غیره فرستاد که خیلی دوستشون داشتم، البته یک تغییر ریز توش پیشنهاد کردم که خوشحال و خندون قبول کردن و سریع انجام دادن.

خلاصه اینکه من یه جادی راضی هستم که از طراحی بصری استودیو فیل استفاده می‌کنم و خواستم به شما هم معرفی‌شون کنم تا اگر کار مشابهی با تیمی حرفه‌ای خواستین، سراغشون برین.

برچسب‌های «در صورت مخدوش شدن این برچسب، دستگاه فاقد گارانتی است» قانونی نیستند

البته در قانون فدرال آمریکا. استدلال پشت ماجرا هم اینه که هر کس حق داره دستگاهی که خریده رو بررسی کنه یا اگر نیازی می‌بینه تعمیر کنه. امروز کمیسیون تجارت فدرال به شش شرکت بزرگ در این باره هشدار داده و گفته که این شیوه از اخطار و فاقد گارانتی دونستن دستگاه در صورتی که باز شده باشه، نقض قانون فدرال است.. بر اساس این قانون هر کالایی که بالاتر از ۱۵ دلار قیمت داشته باشه رو اجازه دارید خودتون یا در هر جایی تعمیر کنید و شرکت فروشنده نمی‌تونه بگه «چون باز شده، فاقد گارانتی است».

پایه این قانون هم اینه که هیچ کس حق نداره دو چیز رو به اجبار در یک بسته بفروشه. اگر من از اپل موبایل می‌خرم باید حق داشته باشم اجزای دیگه اش (از هدفون تا سرویس تعمیر) رو از جای دیگه بخرم و این تفاوتی در اینکه «اگر دستگاه خراب بوده، فروشنده موظفه تغییرش بده» ایجاد نمی‌کنه. مشخصه که اگر در اثر تعمیر نفر سوم یا خود دارنده دستگاه، مشکل حادتر شده باشه یا مشکل دیگه ای به وجود اومده باشه،‌ شرکت فروشنده مسوولیتی در این مورد نداره ولی اینکه کلیت تعویض / رفع مشکل رو فقط به خاطر اینکه صاحب دستگاه تصمیم گرفته خودش اون رو بررسی کنه یا اینکار رو به یک نفر دیگه بسپره، زیر سوال بره، در آمریکا غیرقانونی است.

پس یادمون باشه اگر دستگاهی داریم، اون دستگاه واقعا باید مال ما باشه. باید بتونیم به شکلی که دوست داریم ازش استفاده کنیم. باید بتونیم ازش سر در بیاریم. باید بتونیم تغییرش بدیم و باید بتونیم اونو به بقیه بدیم. گرفتن این حق‌ها از مشتری، در واقع یعنی اون دستگاه دیگه مال من نیست بلکه مال کارخونه است و من فقط حق یک شکل خاص استفاده در یک جای خاص رو ازش خریدم. درست مثل کنسول‌هایی که در فلان قاره کار نمی‌کنن یا پخش کننده‌هایی که فلان مدل آهنگ رو پخش نمی‌کنن.

اگر می خوایم گیک باشیم، باید تا جایی که می‌شه صاحب ابزارهامون باشیم و ازشون سر در بیاریم!

شماره آخر لینوکس ژورنال رایگان شده، دانلود کنید

لینوکس ژورنال از مجله‌های قدیمی دنیای لینوکس است که برای تبلیغات، این شماره‌اش رو به شکل پی دی اف برای دانلود رایگان گذاشته. مقاله‌‌ها جالب هستن و خیلی‌هاش هم ربط مستقیم به لینوکس ندارن. از پرونده ویژه بلاک چین گرفته تا کار با سیستم‌های کوانتومی در پایتون و لایسنس‌ها. از اینجا دانلود کنید.

نمرات کم کلاس‌ها، ارتباط زیادی دارن به ناهماهنگی ساعت کلاس و ساعت بیولوژیک بدن ما؛ جت لگ اجتماعی

یک تحقیق مشترک در دانشگاه برکلی و ایلینویز می‌گه که زمان هماهنگ کردن ساعت کلاس‌ها با ساعت بیولوژیک دانش‌جوها فرا رسیده. در این تحقیق اومدن و شاگردها رو بر اساس میزان فعالیتشون در روزهایی که کلاس ندارن به سه دسته «چکاوک‌های صبح زود»، «فنچ‌های طول روز» و «جغدهای شب» تقسیم کردن و بعد نتایج گروه‌‌های مختلف رو در کلاس‌هایی که در ساعت‌های مختلف روز انجام می‌شه سنجیدن.

نتایج در ساینتیفیک ریپورت منتشر شده و می گه که وقتی ساعت بیولوژیک دانشجو با ساعت کلاس ناهماهنگ بوده – مثلا وقتی یک جغد شب کار مجبور بوده ساعت ۸ صبح سر کلاس باشه – نتایج کلاس هم بدتر بوده؛ به این پدیده «جت لگ اجتماعی» گفتن. دقیقا همون مفهومی که باعث می شه یک آدم شب زنده دار در ساعت ۹ صبح هم کارایی چندانی نداشته باشه یا یک موجود روز کار که ساعت ۱۰ می خوابه، در ساعت ۱۱ شب نتونه پا به پای بقیه بحث کنه و بخنده یا درس بخونه یا هر کار دیگه.

ما به این تنیجه رسیدیم که اکثریت دانشجویان بر اساس ساعت کلاس دچار جت لگ اجتماعی بودند و این عدم هماهنگی ساعت بیولوژیک و ساعت کلاس، رابطه ای قدرتمند با کاهش نتیجه گیری آکادمیک داشت.

همین تحقیق این جت لگ را با مصرف بالاتر الکل و سیگار هم مرتبط می‌داند. البته تحقیق به این هم اشاره می‌کند که در صورت اجبار، از طریق برنامه منظم می‌توان کمی جت لگ را بهبود بخشید.

نمودار بالا نشان می‌دهد که مشکل جت لگ اجتماعی فقط به افرادی که در شب بهتر کار می‌کنند مربوط نمی شود و کسانی که سحر خیز هستند هم در کلاس های بعد از ظهر تقریبا به همان نسب افت کارایی نشان می‌دهند. این تحقیق همچنین نشان می‌دهد که اکثر کلاس‌ها خارج از وقت بهینه برای دانشجویان هستند و تقریبا ۶۰٪ دانشجویان دچار این مشکل هستند.

خلاصه اینکه اگر دفعه بعد از کلاس ساعت ۸ صبح یا ۶ عصر ناراضی بودید، این مطلب را به آموزش دانشگاه نشان دهید؛ شاید گوش شنوایی بود!