این مطلب رو هم دوست خوبم میلاد زنگنه برام فرستاده، منتشرش می کنم چون دیده می شه که روش صحیح صحبت در مورد طول تاخیر در بسیاری جاها شناخته نشده.
یکی از مشکلاتی که توی بیان کارایی سیستم توزیع شده داریم بحث زمان پاسخ یا همون response time هستش و برای اینکه کمی با این بحث و اهمیتش آشنا بشیم من این متن رو اینجا مینویسم.
همه میدونیم تأخیر توی سیستمهای کامپیوتری یعنی مدت زمانی که یک پردازه دستورالعملهای خودش رو انجام میده و خاتمه پیدا میکنه. روشهای متفاوتی مثل میانه، میانگین و صدکها برای اندازهگیری تأخیر توی این سیستمها مطرح میشن. اما بایستی ببینیم واقعاً این معیارها برای اندازهگیری زمان پاسخ مناسب هستند؟
دو معیار اول یا همون معیارهای میانگین و میانه روشهای مناسبی برای توصیف طول تأخیر سیستمهای کامپیوتری نیستن چون این روشها بدترین حالتها (زمان پاسخهای طولانی) رو توی خودشون محو میکنن و ابزارهای مانیتورینگی که بر این مبنا تأخیر رو محاسبه میکنن قادر به تشخیص موارد خاص نیستند. اگه واضحتر بخوام بگم فرض کنید ۲۰ تا درخواست به سیستم وارد شدن و زمان پاسخ اونها به شکل زیر هستش:
۱ ، ۱ ، ۱، ۱ ، ۲ ، ۲ ، ۲ ، ۳ ،۳ ، ۳ ، ۳ ، ۳ ، ۴ ، ۴ ، ۴ ، ۴ ، ۴ ، ۵ ، ۱۵ ، ۱۶
خب اگه بخواییم میانگین زمان پاسخ رو حساب کنیم میشه حدود ۴ میلی ثانیه و ما هم خیلی خوشحالیم! اما واقعیتش اینه که دو تا زمان پاسخ خیلی بد داشتیم که یطورایی توی نتیجه محو شدن و اثری ازشون دیده نمیشه.
اگه در مقیاس وسیع نگاه کنید یک درصد چیز کمی نیست. ممکنه ۱۰۰۰ تا درخواست (کاربر) با تأخیر زیاد مواجه بشن و در نتیجه کسی از سیستم ما راضی نباشه و سراغ یک جایگزین بهتر بره (:
شاید این بحث روی نمودار جالبتر باشه. توی نمودار زیر به طور میانگین زمان پاسخ در حدود ۵۰ میلی ثانیه است و توی مواردی نادر به۱۰۰ میلی ثانیه میرسه.
همونطور که میبینید این نمودار در بدترین حالت (تأخیر زیاد) توانایی نمایش تاخیر سیستم رو نداره. حالا وضعیت سیستم رو با استفاده از یک معیار دیگه به نام صدک بررسی میکنیم:
اینم بگم که ما انواع مختلفی از صدک داریم که توی نمودار زیر فقط صدک ۹۹ ام تأخیر نمایش داده شده و تمرکز رو روی یک درصد زمان پاسخ خیلی بد گذاشتیم.
نمودار بالا به طور باور نکردنی با نمودار اولیه (میانگین و میانه) تفاوت داره. این نمودار بیان میکنه که در ساعت ۹:۳۶ دقیقه ۹۹ درصد مقادیر کمتر از ۸۵۰ میلی ثانیه هستن یا به عبارتی دیگه یک درصد کاربرها تاخیری بیشتر از ۸۰۰ میلی ثانیه رو تجربه کردن!
نکتهای که وجود داره اینه که اگه از سیستم توزیع شده استفاده کنیم این طول تأخیر تشدید میشه چون معمولاً توی این سیستمها یک درخواست به چندین درخواست کوچیکتر شکسته میشه و بصورت توزیع شده روی ماشینهای زیادی (شاید بیشتر از هزارتا) اجرا میشه و در نهایت نتیجه کل پاسخها تجمیع و به کاربر تحویل داده میشن.
هر چند از احتمال خیلی خوشم نمیاد ولی برای اینکه یک کم مستند صحبت کنیم فرض کنید میانگین زمان پاسخ یک سرویس دهنده ده میلی ثانیه ست اما صدک ۹۹ ام تأخیر اون برابر با یک ثانیه باشه. بنابراین یک درصد از درخواستها تاخیر یک ثانیه ای را تجربه میکنن. حالا تصور کنید درخواست کاربر برای انجام شدن نیاز به اجرا بر روی صد سرویس دهنده رو داشته باشه. بنابراین داریم :
درخواست توسط یک گره ریشه میان تعداد زیادی ماشین توزیع میشه و برای تولید پاسخ نهایی لازمه منتظر پاسخ تمام سرویس دهندهها بمونیم.
خب اول فرضهای مسأله رو مینویسیم:
احتمال اینکه «یک» سرویس دهنده بهموقع پاسخ خود را تولید کند : ۹۹ درصد
تعداد کل سرویس دهنده ها : ۱۰۰
حالا مسئله مشخصه و میتونیم با داشتن این فرضها احتمال تأخیر هر درخواست رو به صورت زیر محاسبه کنیم:
خب طبق این محاسبه ۶۳ درصد کاربرها تأخیر بیش از یک ثانیه رو تجربه میکنن و عملاً میشه گفت سیستم شما بدرد نمیخوره چون بیشتر مواقع کنده (:
دوست خوبم همایون عزآبادی یک ایمیل زده که فکر کنم قسمت آخرش به طور مستقیم به درد همه میخوره و من با ادیت خیلی کم براتون میارمش.
[….]
هدفم از این ایمیل معرفی یک سوژه برای رادیو و یا وبلاگت هست. فکر میکنم یه زمینه خوب کاری هست برای شروع استارت آپ های جهانی برای برنامه نویسها و مخابراتی ها.
سوژه در مورد Software-Defined Networking (SDN) هست و قابلیتهایی که برای کار در یه کشور در حال توسعه داره. به طور خاص مورد نظرم ONF (openflow network foundation) هست که یک ارگانیزیشن هست متشکل از بزرگان صنعت مخابرات (سیسکو و اچ بی – اریکسون – نوکیا – گوگل و … که داره استاندارد هارو برای SDN مشخص میکنه.
خلاصه اگه بخوام بگم سیستم های سوییچینگ و روترها برای سرویس پروایدر ها دیگه جواب نمیدن و توجیه افتصادی هم ندارن. این معماری جدید میاد سخت افزار پردازش پکت هارو از لایه تصمیم گیری که پکت رو برا کی و کجا بفرسته جدا میکنه.
یه ایده ای هست تو شرکت های نرمافزاری مونترال که اعتقاد دارن که همیشه سخت افزار از نرم افزار جلوتره و همیشه کلی سخت افزار با فابلیت و رانندمان بهتر هست که طول میکشه کسی براش سیتم عامل و یا درایور به درد بخور بنویسه. پس همیشه اگه برای سخت افزار امروز روز شروع کنی به برنامه ساختن از همه جلوتری.
حداقل الان تو زمینه پردازشگرهای شبکه که اینطوریه. پردازشگرهای شبکه به سرعت در حال پیشرفتن و شرکت های کمی هستند که تونستن بخشی از ظرقیت اونها روو استفاده کنن.
شرکتی که من توش کار میکنم یه استارتآپ موفقه که همین کار رو میکنه. ۲۰۱۲ چهار نقر دانشجو شروع کردن به کار روی سوییچ های بر مبنای SDN به عنوان پروژه دانشجویی و الان اوضاع مرتبی دارن. همچنان ۶- ۷ نفر برنامه نویس داره شرکت و داره خوب پیش میره. البته به ازای این تیم کوچیک یه تیم ۴ نقره مدیریت با سابقه و چند سرمایه گذار عالی هم هستند که عملا همه موقیت استارتاپ به مدیریت اونها و بازاریابی و جذب سرمایه ای که انجام دادن وابستس.
خیلی نمی خوام حاشیه برم. شرکت ما یه شرکت نرم اقزاریه که سوییچ هایی با ظرقیت بالا میسازه که سوییجینگ و روتینگ روی لایه ها ی ۲ تا ۷ انحام میده. مثلا روی پورت ۴۰ گیگ میتونی برا اساس ترکیبی از mac , IP, TCP port و حتی دیتای تو ی پکت روتینگ رو مشخص کنی (مثلا اگه دیتای تو پکت aaaa باشه میفرسته به پرت ۱ و اگه bbb باشه میفرسته به پورت ۲).
سوییچ میتونه با سرعت ۲۶۰ GBPS هر پکت رو با حداکثر ۳ میلیون دستور روتینگ (flow entry) مقایسه بکنه و پکت رو فوروارد کنه به پورت مورد نظر یا بهش لایه اضافه کنه (مثلا vlan یا mpls) یا کم کنه و بعد بفرسته به هر جا.
اما سوییج برای تصمیم گیری برای روتینگ هیج کاری انجام نمیده و کل این کار رو یک یا چند سرور دیگه controller انجام میدن. درواقع این کنترل هست که میگه کی کحا بره. اینطوری میشه یه کنترلر که به چندتا سوییچ در مکانهای مختلف وصله کلی سرویس اختصاصی رو که الان راه انندازییش پر هزینه و محدوده رو راه بندازه و کل نتورک رو با هم مدیریت کنه. اما یه امکان دیگه هم داره که خیلی به درد میخوره Scale-Out Router عملا میتونی یک روتر داشته باشی که پورت ۱ تا ۲۰ تو تهران باشه ۲۱ تا ۳۰ تو شیراز و هر زمان نیاز شد ۳۱ تا ۴۰ رو تو یه شهر دیگه داشته باشی.
اما چرا فک میکنم که این جریان به درد استارتاپ تو ایران میخوره:
۱- کل این قابلیت ها که سوییج میتونه انجام بده مدیون سخت اقزار(تراشه) خوبیه که شرکت EZCHIP و Broadcom میسازن و در دست رس همه هست. سیسکو هم در یه سری از سوییچ هاش از ezchip استفاده میکنه. شرکت ما تراشه نت ورک رو از ezchip میگیره به pc با i7 و ۸ مگ رم میزاره کنارش با یه سری اینترفیس میده یه شرکت سخت افزاری که براش لحیم کاری ها رو انحام بدن و میشه سخت افزار ما. با فرض برداشته شدن تحریم ها تو ایران هم در دست رس هست. ۲- تمامی پرتکل هاش اوپن سورس هستن و در دست رس همه OpenFlow ۳- به جز سوییچ بخش کنترلر هم هست که یه پرداکت کاملا جداس که کاملا ترم افزاریه و خیلی جای کار داره. شرکت های بزرگی دارن روش کار مکنن اما خیلی کار داره هنوز.
کلی پروژه اوپن سورس هست مثل ryu و faucet که گوگل داره روش کار میکنه. پروژه ryu با پایتون کد شده و میشه باهاش کلی کنترلر با سرویس ها ی جداب و سفارشی درست کرد. پروژه http://openvswitch.org هم هست که میشه باهاش بدون اینکه سوییچ های گرون قبمت داشت کنترلر رو توسعه داد و تست کرد.
کلا اکثر موارد مربوط به SDN با عبارت open شروع میشن. که دروازه ورود بهش linux هست و python. اگر هم کسی هست که دنبال یادگیریه شبکه و لینوکس و پایتون با همه این بهانه خوبیه برا سرگرمی. بازم ممنون بابت رادیو و آموزش لینوکس. و شرمندگی بابت پریشانی متن و غلظ های املایی انشایی زیاد.
خوشحالم که بالاخره بعد از یکسال، دوره کامل ویدئوهای آموزشی الپیک ۱ شامل امتحان LPIC 101 و LPIC 102 با اسپانسری مبین نت تموم شده و همه می تونیم به رایگان به چندین سایت ویدئوی آموزش مدیر سیستمی لینوکس یا همون ال پی آی سی سطح یک دسترسی داشته باشیم. متاسفانه سایت اصلی که ویدئوها رو آپلود می کرد چندان فعال نیست و فعلا می تونین ویدئوها رو از لینک مگنت تورنت مربوط به ویدیوهای آموزش لینوکس الپیک یک جادی دریافت کنین؛ این لینک در صورتی که به یک برنامه دریافت تورنت (مثلا qbittorent یا utorrent داده بشه، فایل ها خودشون خورد خورد ظاهر میشن!).
مطمئنا اگر در کامنتها یا اینترنت بگردین، روش های بیشتری برای دانلود هم پیدا خواهد شد و تشکر از دوستان آی ویوید که لطف کردن و سید اول رو بر عهده گرفتن و سید کردن شما هم ارزشمند خواهد بود در پخش شدن این مجموعه آموزش رایگان.
موسسه سمر بنیاد غیردولتی است برای بیماران سرطانی بالای ۱۴ سال. آگاهی، مشارکت و حمایت شما مطمئنا در ادامه راهشون مفیده.
پروژه هستمت رو که حتما میشناسین. همون گروه که در بطری جمع میکنه و با ویلچر عوضش میکنه تا هم طبیعت خوشحال باشه و هم کسانی که ویلچر ندارن. اگر علاقمند هستین باهاشون همکاری کنین – بخصوص در حوزه گرافیک یا طراحی – هم اونها خوشحالتر می شن و هم شما و هم جامعه، ایمیل بزنین به info@hastamet.com
پروژه لیلک غلطیاب فارسی هم کار ارزشمندی است که مصطفی صداقت جو به شکل آزاد منتشرش کرده و می گه در حال حاضر توی کروم استفاده میشه. سورس روی گیت هاب است برای اطلاعات بیشتر در مورد این غلط یاب فارسی مبتنی بر قواعد دستوری زبان فارسی اینجا رو نگاه کنید و اگر با هانسپل آشنا هستین، می تونین راحت ازش استفاده کنین.
پیشنهاد اینو گرفتم، نگاه کردم و جالب بود. اگر کار اپلکیشن و وب می کنین ممکنه کلی شما رو جلو بندازه: «ما یه تیم حدودا ۲۰ نفره هستیم و حدودا یک سال و نیم هست که داریم روی یک محصولی به اسم بکتوری کار میکنیم و این محصول حدودا ۳ هفته پیش رلیز شد. این محصول هدفش این هست که بکند اپلیکیشنهای موبایل و وب رو ساپورت کنه و مشابه خارجیش میشه AWS, Parse, Firebase, …»
سایتها
اگر وردپرس کار هستین یا دنبال وردپرس کار می گردین، دایرکتوری متخصصهای وردپرس جایی است که توش می تونین ثبت نام کنین یا اگر شرکت دارین دنبال کسی بگردین که بتونه به شما کمک کنه.
ایده فناوری به وقت تبریز / تبریز آی او خیلی خوبه؛ اخبار تکنولوژی، استارتاپها و موارد مرتبط با تبریز در این حوزهها. یک سایت خوب و ایده جذاب که تا الان هم خوب کار کرده و امیدوارم ادامه داشته باشه.
اپلیکیشن اندروید دنیای لینوکس هم حاوی اطلاعات و اخبار و منابع مربوط به دنیای لینوکس است که به رایگان منتشر شده تا شاید به درد علاقمندها بخوره. امیدوارم گشتی توش، بهتون خوش بگذرونه.
و معلومه که مثل همیشه اگر علاقمند هستین چیزی که ساختین در دوشنبه های آخر ماه بعد معرفی بشه، به jadijadi روی جیمیل خبر بدین. ما در کنار هم می تونیم وب اینترنت فارسی بسازیم (:
در شماره ۶۵ رادیوگیک، به یکی از مباحث روز تکنولوژی میرسیم: Internet of Things یا همون اینترنت چیزها که البته کسانی که از «چیز» می ترسیدن بهش گفتن «اینترنت اشیاء» و ما هم به این اصطلاح اشتباه عادت کردیم. اینترنت چیزها از ارتباط دائمی همه چیز با یک شبکه، از سنسورها و از توان پردازش ابری حرف می زنه. تاریخچه و ایده مثل همیشه هیجان انگیزه ولی توهم جاروبرقی ای که به فرمان ما خونه رو جارو می زنه همه ماجرا نیست. اینترنت چیزها مسواکی است که به شرکت بیمه خبر می ده شما باید پول بیشتری بدین چون خوب مسواک نمی زنین! با ما باشین تا در یک ساعت چیز چیز کنیم و گاهی هم اشتباهی مثل باکلاس ها اشتباهی بهش بگیم «اشیاء». شماره شصت و پنج رادیو در یک ساعت نگاهی داره به IoT!
توجه: نوشته های زیر یادداشت های غیر دقیق شخصی هستن. شاید انسجام نداشته باشن. من اینها رو جلوم داشتم که تو رادیو حرف بزنم (: ولی خب اینجا هم می یارم برای سرچ و غیره…
دعوای اسم: «چیزها» بد نیست.. یکسری هستن به بازی کردن می گن بازی رو انجام دادن.. مثال هایی مثل اینترنت همه چیز و غیره
شاید در واقع بقیه اینترنت باشه.. یعنی ادامه اینترنت. فقط الان چیزهای جدیدتری دارن وصل می شن که شاید نیازی به اسم عجیب هم نداره. درست مثل اینکه قبل از هر چیز بگیم «هوشمند».
بعضی ها می گن یخچال و جارو برقی قراره هوشمند بشن و به بقال محل بگن که پنیر تموم شده یا قبل اومدن شما خونه رو جارو کنن -> سرشون داد بکشین که فلان پنیر رو دوست ندارین!
در چند سال آینده به این می رسیم… و دیگه توان خودمون برای خیلی کارها رو از دست می دیم.. مثلا سفارش پنیر به بقال (:
البته همین الان هم یک چیزهایی انگار هوشمند شدن. مثلا بیمه ماشین خود به خود تکرار می شه و ما نگرانش نیستیم چندان. چرا نگران پنیر و شیر باشیم؟ و اگر زیاد خرید چی؟ من مسواکم رو ماهی یکبار عوض نمی کنم.. تیغ صورتم رو هم سه ماه یکبار در حالی که اگر فرمون رو بدیم دست اینترنت چیزها… هر هفته یک تیغ برام سفارش می ده!
“the infrastructure of the information society.”
creating opportunities for more direct integration of the physical world into computer-based systems, and resulting in improved efficiency, accuracy and economic benefit;
Each thing is uniquely identifiable through its embedded computing system but is able to interoperate within the existing Internet infrastructu
تاریخچه
از مدت ها پیش پایه ها مطرح شده بود. ۱۹۸۲ توی کارنگی ملون یک ماشین تحویل کوکا کولا به اینترنت وصل شد تا بتونه بگه چند تا کوکا توش مونده
اواخر دهه ۹۰ یا بهتر بگم در واقع خود ۱۹۹۹ کوین اشتون این اصطلاح رو درست کرد و گفت IoT! اون می گفت جهانی می یاد که «در آن هر چیزی، از جمله اشیا بی جان، برای خود هویت دیجیتال داشته باشند و به کامپیوترها اجازه دهند آنها را سازماندهی و مدیریت کنند. اینترنت در حال حاضر همه مردم را به هم متصل میکند ولی با اینترنت اشیاء تمام اشیاء به هم متصل میشوند». مترکز خاص اشتون روی آر اف آی دی بود و تگ زدن به چیزها (از بارکد کیو ار و دیجیتال واترمارک) که اجازه می ده کامپیوترها مدیریت مردم رو بر عهده بگیرن! البته یکسال قبل کوین کلی در کتاب قوانین نوین اقتصادی در عصر شبکهها (۱۹۹۸) موضوع نودهای کوچک هوشمند (مانند سنسور باز و بسته بودن درب) که به شبکه جهانی اینترنت وصل میباشند را مطرح نمود.. یا توی همون ۱۹۹۹ مقاله بیل جوی از «دیوایس به دیوایس» حرف می زد.
یا مثلا به یک بقالی نگاه کنین که خودش می دونه چی فروخته و چندتا و چی باید سفارش بده و تاریخ چی گذشته! این ساده ترین فرم ها است. دقیقا می دونن چی فروش رفته و با چه سرعتی و …
و البته اسم مهمل اینترنت «اشیاء»هم قابل بحثه.. واقعا چرا اسمش رو تو فارسی می گیم اشیا؟ چون چیزها بده؟ خزه؟ سکسی است؟ یکسری که اصولا به بازی کردن هم می گن بازی نمودن (: اشیا یعنی آبجکت که یک کلمه خاصه… این اینترنت تینگز است یعنی اینترنت چیزها.. و سگ من معمولا جزو اشیا حساب نمی شه ولی جزو چیزها است.
کلاود
کلاود در این بحث خیلی مهمه چون چیزها نیم تونن خودشون قدرت کافی برای تحلیل دیتا هم داشته باشن. اما با بودن کلاود [کمی توضیح] کافیه هر چیز ریز بتونه اطلاعاتش رو به ابر / اینترنت تحویل بده و کل پروسس و منطق اونجا اتفاق بیافته.
د رحال حاضر گفته می شه در ۲۰۲۰ حدود ۵۰ میلیارد دستگاه به اینترنت چیزها وصل خواهد بود.
—
مثال های فعال فعلی چیزهایی مثل خونه هوشمند و دزگیریی که به پلیس زنگ می زنه (یا زنگ دم در ) یا ترموستات هستن.
دادن توان پروسس و سنسور به هر چیز فیزیکی. مثلا همه از مسواک عضو اینترنت حرف می زنن. یا ترازو. یا چه می دونم.. کنسرو یا خودرو یا جارو برقی. مثال برای هر کدوم و فرق اینکه هوشمند باشن یا نه و عضو اینترنت باشن یا نه. مثلا قهوه سازی که صبح قهوه رو درست می کنه یا وقتی نزدیک میشین یا خودش قهوه سفارش می ده.
و خب این روزها اتصال به اپ
یا مثلا تیغ عضو اینترنت چیزها. مثال خودم و اینکه چند ماهه عوض نکردم.
m2m
بخش مهم ارتباط ماشین با ماشین است. اینکه مسواک بدونه چند بار مسواک زدم اصلا مهم نیست. به من نشون بده هم چیز خاصی نیست ولی جذابیت اونجاست که شروع کنه به حرف زدن با یخچالم و بگه جادی امشب مسواک زده باز نشو! پایه این اتفاق وب است و اینترنت و همه جا حاضر بودن اون و بخصوص وای فای که امروزه داریم.
در واقع ما اینجا ترکیب مهم رو درست کردیم: سنسور + ارتباط + پروسس
تا اینجا از این گفتیم که ابزارهای شخصی ما دارن وصل می شن ولی انتظار می ره ابزارها همه مال ما نباشن. مثلا بحث شهر هوشمند. من چرا نباید بدونم توی فلان پارکینگ چند تا جای خالی هست یا فلان خیابون آیا ترافیکه؟ یا مثلا آیا بسته پستی من رسیده یا نه. و از این بالاتر.. ام تو ام! چرا من بدونم؟! خب ماشینم بدونه و خودش بره دیگه (: یا مثلا مثال خرید از آمازون.
یا مثلا ممکنه اصولا عمومی هم نباشه و مال اپ های دیگران باشه… یا اصولا چیزهای سوشیال. مثلا وسایل خونه شما با هم حرف بزنن و یخچالتون به همدیگه خبر بدن که چی لازمه یا اگر دارین می رین خونه فلانه خوبه فلان چیز رو بخرین بیارین!
این هم هست که شما ممکنه اصلا از سیستم حذف بشین. مثلا می دونیم که هند یکی از مصرف کننده های بزرگ اب جهانه. به خاطر مشکلاتش در کشاورزی کلاسیک و حروم کردن آب . یکسری سنسور توی زمین می تونن کاملا دقیقا به یک سیستم ابیاری خبر بدن که نیاز به چقدر آب در کجا هست یا مثلا داستان ۲۰۰۷ مینسوتا و فروریختن یک پل و مردم آدم ها به خاطر اشکال در صفحات فلزی پل. یکسری سنسور می تونن روی پل نصب بشن و در صورت بروز هر جور شک در سازه، به شهرداری خبر بدن. یا مثلا پل می تونه تعداد ماشین های رد شده رو خبر بده.
در مورد پوشیدنی هم گپ بزنیم و بخصوص حیوانات (:
اقتصاد
تا ۲۰۲۴ حدود ۴.۳ تریلیون دلار بیزنس خواهد بود.و در حال تغییر جهان. هم در تولید هم در مصرف هم در درک از مصرف کننده.
همزمان تغییر دهنده شکل کار. مثلا تغییر دهنده یکسری شغل ها (حداقلش کسی که انبارداری می کرد مثلا) – عده ای هم می گن در واقع تغییر شکل شغل اتفاق می افته ومثلا مثال بانکداری و ای تی ام که باعث شد حتی بانک ها پیشرفت هم بکنن و افراد بیشتری بگیرن چون راحتتر شعبه باز می کن.
انگلیس ۴۰ میلوین پوند بودجه سال ۲۰۱۵ تصویب کرد برای اینترنت چیزها.
حوزه ها
رسانه.
رسانه ها تا حد زیادی به سمت شخصی شدن پیش می رن. بیگ دیتا و اینترن چیزها اجازه می ده رفتارها و علاقمندی ها رو مستقیم تر دید و بر اساس نیازهای فردی رسانه رو تغییر داد.
محیط زیست.
هنگام صحبت از اینترنت چیزها دائما از سنسورها حرف می زنیم و کجا بهتر از محیط زیست برای داشتن سنسور. کیفیت آب، وضعیت کشت و زرع، حرکت حیوانات و خبرگیری در مورد سونامی و غیره بخشی از اینرنت چیزها هستن. بندرهایی که حرف می زنن و بادهایی که وسط اقیانوس به ما خبر می دن کجا دارن می رن و نهنگ هایی که نزدیک شدنشون به ساحل رو اسمس می زنن (: یا مثلا مزرعه هایی که خاکشون می گه چقدر آب لازم داره و سدی که به حرفش گوش می ده (:
زیرساخت.
گپ کلی در مورد مونیتورینگ و بهینه سازی
تولید
گپ در مورد پروسه و اهمیت چرخه تولید و عرضه و غیره
مدیریت انرژی
سلامت (اشاره به پوشیدنی ها)
پیاده سازی های فعلی
خیلی کشورها دارن جدی به این سمت می یان وچون احتمالا فرصت زیادی برای توسعه می ده.
کره جنوبی شهر سونگدو رو درست کرده که زیرساخت کامل هوشمند داره و تقریبا ههمه چیزش به اینترنت وصله و یک جریان دائمی داده است.
نمونه دیگه شهر سانتاندر در اسپانیا است که ۱۸۰ هزار سکنه داره و اپلیکیشنش می تونه حدود ۱۰هزار سنسور از شهر رو تحیلیل کنه.. شامل جای پارک و وضعیت محیط و برنامه های شهری و .. و حدود ۱۸هزار بار هم نصب شده. کشورهای چین و فرانسه هم نمونه های دیگه ای دارن و مطمئنا سان فرانسیسکو
مشکلات
در حال حاضر مشکل پروتکل بسیار جدی است. سامسونگ گفته تا دوهزار و نمیدونم چند صد در صد ابزارهایی که می سازه رو به اینترنت متصل خواهد کرد ولی با چه پروتکلی؟ و من چجوری باهاشون رابطه خواهم داشت؟ احتمالا رابطه من یک اپ خواهد بود ولی آیا باید یک اپ سامسونگ، یک اپ هواوی، یک اپ شهرداری تهران یک اپ خونه هوشمند و .. داشته باشم؟ و آیا توستر سامسونگم می تونه به دوش حموم خریداری شده از سد اسماعیل من وصل باشه تا وقتی که من داشتم خود رو خشک می کردم خبردار بشه که تست رو شروع کنه؟ این سیستم ها باید بتونن به همدیگه وصل باشن و توسط من کنترل بشن!
برای بخشی از این مشکل گروهی در حال هماهنگ کردن پروتکل ها هستن ولی باید ببینیم آیا سازنده ها بهشون گوش می دن یا نه. گوگل. سامسونگ و … در حال تلاش هستن.
مشکل دیگه اصولا ساختار اینترنت است و روش آی پی مرسوم ورژن چهار که خب نیاز به تبدیل شد نبه شش داره
مشکلات امنیت و پرایوسی هم هست. سنسورهایی که در تمام زندگی من دارن دیتا جمع می کنن و خواب و حضور و رفتار و غذا و سیفون دستشویی و … رو ذحیره می کنن .. حتی مصرف دستمال کاغذی و هر چیز دیگه و و این دیتا به جای دیگه ای منتقل می شه. از یکطرف کسانی که از نظر قانونی به اینها دسترسی دارن باید مشخص باشن و از یک طرف کسانی که به شکل غیرقانونی دسترسی دارن! مثال جیپ که اخیرا بود… در واقع در حال حاضر امنیت بسیار کم اهمیت گرفته شده. چه در انتقال چه در نگهداری چه در قوانین و حتی برنامه نویسی!
یک مثال مشهور از پرایوسی هم تارگت است که دختر تینیج کارت های تخفیف حاملگی می گرفت و در نهایت خود طرف معذرت خواهی کرد. یا مثلا بحث تلویزوین های هوشمند که معلوم شد همیشه داره به دستورات صوتی گوش می ده و حتی گپ های خصوصی ما رو هم گوش می ده و می فرسته برای سازنده اش تا هر جوری صحیح می دونه استفاده بشه.. حتی مثلا اینکه گوش داده بشه برای تبلیغات!
ترکیب ای او تی در مقابل بیگ دیتا بسیار خطرناک می شه. در واقع همه کارهای شخص شما رو ممکنه بدونن یا همه چیز قابل پیش بینی باشه و هیچ کس خارج از کنترل دیگران نباشه و در نهایت بر خلاف تبلیغات همه به شکلی مجبور به نمایش همنوایی با اکثریت.
در یک جنبه دیگه مادربزرگ عزیز که دستگاهی داره برای بررسی وضعیت سلامتش… چی می شه اگر کسی اونو هک کنه و ضربان قلب رو ببره بالا یا مشکلات سلامتی رو اصولا گزارش نده؟
آیا اگر من دستگاه رو خاموش کنم ، دیتا از بین می ره؟ یا همیشه می مونه؟
و البته بحث ها بزرگتر هم می شن… ما یک اسم درست کردم به اسم اینترنت چیزها که یادمون می ندازه قراره چیزها به اینترنت وصل بشن… اصل ماجرا اینه؟ نه خیر (: اصل ماجرا اینترنتی است که تمام اطراف ما رو گرفته، سنسورهایی که همه جا دارن کار می کنن.. سرویس ها و حتی آدم ها بهشون وصلن.
بحث فقط گسترش اینترنت نیست بلکه اتفاقا اصل ماجرا یک پیشرفت در سخت افزاره. جاش بورنر می گه این یک حرکت است در ادامه اینترنت. اینترنت تونست همه اطلاعات ما رو به هم وصل کنه و حالا آی او تی همه سخت افزارها رو به هم وصل خواهد کرد. و از اونطرف پروسه تولید متحول می شه و توان مصرفی.. سه هفته قبل یک کمپانی تکنولوژی ای رو معرفی کرد که توش یک وایرلس می تونه با یک باتری برای ۳۵ سال کار کنه! این در واقع اینترنت چیزها رو ممکن خواهد کرد نه بلوتوث مهمل.
البته دقت کنیم که یک خط اشتباه در اینرنت چیزها تلاش برای کوچیکتر کردن همه چیز است. دیوید رز از مدیا لب ام آی تی اپل واچ رو مثال می زنه که یک تکنولوژی اشتباه است: تلاش برای تکرار کوچیکتر تکنولوژی های قبلی. اون می گه مثال خوب از اینترنت چیزها، شمشیر بیلبو بگینز است که دو تا کاربرد داشت: دشمن ها رو نصف می کرد و وقتی اورک یا گابلینی در اطراف بود می درخشید. اینترنت چیزها چتری خواهد بود که وقتی احتمال بارون می ره، دسته اش می درخشه تا ببینین و برش دارین. در واقع بخشی از اینترنت چیزها رو قراره با تعبیر «جادو» درک کنیم.
بحث اخلاقیات هم مهمه. پایه های اینترنت روی یک چیزهایی بنا شده که باید حفظ بشن. مثلا من باید بدونم چه کسی از اطلاعات من استفاد همی کنه یا بهش دسترسی داره. مثلا باید بدونیم که باز بهتر از بسته است و اطلاعات من باید بین دستگاه هام قابل انتقال باشن نه اینکه اگر یک یخچال فلان خریدم تا آخر عمرم باید یخچال فلان بخرم [توضیحات خودم در هر دو مورد]. دیتاهای عمومی باید عمومی باشن (مثلا ترافیک). افراد باید حق پرایوسی روی دیتا داشت باشن و باید بتونن دیتاهاشون رو بگیرن یا حذف کن. یا لازمه پولی که از دیتای جمع شده من جمع می شه به خودم هم برسه…
خلاصه… داستان اصلی اینه که قصه صبح بخیر گفتن در دستشویی و گپ زدن با یخچال رو فراموش کنین. اینکه ابزارها سنسور دارن الزاما معنی شون این نیست که قراره به من و شما خدمت کنن و این چیزها. رادیوگیکی باشین و بدونین تکنولوژی رابطه داره با جامعه و درک من از جامعه است که به درکم از تکنولوژی شکل می ده. دید انتقادی رو حفظ کنین تا تکنولوژی واقعا در خدمت خودمون بمونه نه یک چیزی که ما برده اش بشیم یا کسانی که کنترلش می کنن، ما رو کنترل کنن. گیک ها! متحد بشین شبح آی او تی کره زمین رو فرا گرفته!
تبریک و تقبیح
تقبیح اول برای خودم و رادیو گیک. دو شماره قبل در مورد درگاههای پرداخت آنلاین حرف زدم و گفتم یکسری علیه یکسری یکسری کارها می کنن که انگار طوری شده، ولی تحقیقم در موردش کافی نبود و ظاهرا مطلب اشتباه یا غیر دقیق بود. هنوزم نمی دونم ولی این رو می دونم که چیزی که نسبتا دقیق نمی دونیم رو بهتره نگیم (: شرمندگی نسبت به همه درگاه های پرداخت آنلاین و بخصوص مسعود لطفی عزیز که هر دو سری پیگیری کرد.
نامه ها
سلام جادی عزیز
جواد یا همون Jalal.LinuX هستم.
من آرشیو کامل پادکست هاتو توی سایتم گذاشتم به آدرس زیر hidevs.ir/#!/radiogeek
موسیقی
آهنگهای جنوبی / بندری به پیشنهاد حامد ذاکری هستند که بازخوانی آهنگهای قدیمی هستن
فقط خواستم بگم که من چهارشنبه و پنجشنبه این هفته به همراه آرش برهمند عزیز توی همایش توسعه دهندگان وب ایران خواهم بود و هفته بعد هم در مشهد کانکت مهمان بچههای خوب مشهد هستم تا فرصتی باشه که در مورد اخلاق در تکنولوژی حرف بزنیم.
خوبه اضافه کنم که همایش مشهد بدون کاغذ برگزار می شه و در نتیجه تبلیغات در و دیوار نداره و بعدش سطل آشغالها و زمین پر از برگه آ۴ نخواهد بود. برای ثبت نام در مشهد کانکت هفته آینده اگر از کد تخفیف jadiconnect استفاده کنین، ۲۳٪ تخفیف خواهید داشت.
همونطور که قبلا هم گفته بودم، آخرین پنجشنبه مرداد – یعنی بیست و هشتم – همایش Coder Conf در تهران برگزار خواهد شد. این رویداد بردهای مختلف کلایت و سرور ساید داره و اگر میخواین توش شرکت کنین بهتره زودتر ثبت نام کنین چون بعد از پایان تیر، قیمت ثبت نام به قیمت ثبت نام دیرهنگام تغییر میکنه.
خیلی از ما با کامپیوتر شروع می کنیم و توی دنیاش غرق میشیم. خود من زمانی افتخار می کردم که با کسی در رابطه نیستم، اخبار رو نمی خونم، دنیا برام مهم نیست و فقط دنیای هک و کامپیوترها برام جذابن. این حالت دور از ذهن نیست. خب یک دنیای جدید و بزرگ داریم که توش همه کاره هستیم و پیش می ریم و معلومه که غرق شدن توش لذت بخشه.
اما برای من مساله یک روز تو حیاط دانشگاه اتفاق افتاد. نشسته بودیم و از همه چیز حرف می زدیم که کسی از چپ و راست حرف زد و برای من جالب شد که این مفاهیم چه معنایی دارن و رفتم کمی خوندم؛ و احتمالا می دونین که یک گیک وقتی چیزی میشنوه دوست داره سرچ کنه و بخونه و یاد بگیره و کشف کنه. منم رفتم سراغ کشف چپ و راست و بعدش فلسفه و دین و در نهایت به ترکیب همه اینها یعنی مارکس و جامعه شناسی. تا این حد که فوق لیسانس رو جامعه شناسی خوندم و به نظرم …. بذارین بریم سراغ بخش ها!
چرا جامعه شناسی
جامعه شناسی علم خوبی برای خوندن است. اولا تلاشی مستمر برای جواب دادن به سوال های کلی در مورد جهان در عین حال دارای روشهای علمی تجربی و فلسفه. همچنین جذابیت خاص جامعه شناسی در ایران – حداقل سال ۸۱ که من رفتم سراغش – این بود که در فوق لیسانس از اسلامی شدن نسبتا در امان مونده بود. دو واحد خنده دار با عنوان «جامعه شناسان مسلمان» داشتیم که به کلیت رشته صدمه خاصی نمیزد.
خوندن جامعه شناسی حداقل برای من آرامش بخش بود. فلسفه برای من زیادی بازی فکری شده بود و ادیان هم پر کشمکش و فقط دارای اطلاعات ولی جامعه شناسی واقعا دید بخش بود و از این طریق آرامش بخش. من شخصا بخشی از شادی ام رو مرتبط با جامعه شناسی می دونم و درک این نکته که رفتار انسان ها تحت تاثیر خیلی چیزها است و نمی شه جوامع رو تک عاملی بررسی کرد یا ناراحت بود که چرا آدم ها فلان کار رو کردن و فلان کار که به نظرم درسته رو نمی کنن. از اونطرف جامعهشناس میتونه توضیح بده که چرا جوامع کاری رو میکنن یا کردن که امروز به نظر ما احمقانه، نادرست یا عجیب میاد و این خیلی جذابه. جامعه شناسی رشته خوبیه.
جامعه شناس چیا می دونه؟
جامعه شناسها درکی از ساز و کار جوامع انسانی دارن. این درک ممکنه مربوط به روندها یا سازمانهای کلان در جامعه باشه، مثلا توضیحاتی در مورد روند تاریخ جوامع که در حال حرکت از برده داری به جوامع مدرنتر هستن یا تاثیر شیوه تولید اقتصادی اون جوامع بر ادبیات اون جوامع یا مثلا یک جامعه شناس دیگه روی این مساله کار کنه که چرا در بعضی جوامع انقلاب اتفاق افتاده و این انقلابها چه مشابهتها و اختلافهایی با همدیگه دارن. در یک خط دیگه، جامعه شناسی میتونه مربوط به سازمانهای اجتماعی خرد باشه و در مورد مفاهیم روستا یا رفتار متقابل انسانها در یک گروه سه یا چهار نفره یا یک اجتماع کوچک حرف بزنه یا بره سراغ اینکه سکس در جوامع جدید چه تغییری کرده و چه چیزهایی اش ثابت مونده و احتمالا آینده در دستان کیه.
جامعه شناسی هم مثل بقیه علوم «نرم»، امکان پیشبینی کمی داره. این علوم شاید دویست ساله جدی گرفته شدن و بعد از عصر روشنگری در اروپا و بالا رفتن ارزش علم و روشهای علمی در علوم طبیعی، جامعهشناسان کلاسیک تلاش کردند تا با الگوبرداری از روشهای علوم طبیعی روشهایی علمی برای پژوهش در علوم اجتماعی ابداع کنن. مباحث ارزشمند بسیاری در زمینه روششناسی تولید شد و در نهایت امروز علوم اجتماعی روشهای مخصوص به خودش را دارد که قادر است انها را از نظر علمی معتبر کند. روشهایی که در حین اینکه تفاوت ماهیت موضوعات اجتماعی با موضوعات طبیعی را میفهمد از نظر علمی هم معتبر است . این علوم گاهی سعی می کنن وضعیت موجود رو توضیح بدن، گاهی سعی میکنن پیش بینیهای ملایم بکنن و گاهی سیستمهای عظیم درست می کنن که مثل یک عینک می تونیم ازشون برای تفسیر واقعیت استفاده کنیم. بستگی داره علاقمند به کدوم کارباشین. البته امروز دیگه کمتر آدما پیشبینیهای جهانشمول میکنن.
در نهایت هم لازمه بگم که یک جامعه شناس در شاخه مختلف چیز می دونه. یک شاخه مفاهیم و حوزههای جامعه شناسی است که توش از مفاهیمی مثل خانواده، جامعه، فرهنگ، گروه، رفتار متقابل، روستا، فقر، .. حرف می زنیم و اینکه چی هستن و چطوری تعریف می شن و شرایطشون چیه و چطوری تغییر کردن و غیره. در بخش دوم ما از نظریه های جامعه شناسی حرف می زنیم که توشون متفکرانی مثل پارسونز، مارکس و هابرمارس نظریات مختلفی در مورد جامعه مطرح کردن و سعی کردن با تحقیق جوامع، این نظریات رو بررسی کنن. دیگران هم با نگاه به بقیه جوامع یا شرایط موجود سعی کردن ببینن چقدر نظریات فلان فرد قابل تطبیق با فلان جامعه است و از این طریق اون نظریات قدرت گرفتن (مثلا نظریات مارکس) یا تضعیف شدن (مثلا نظریات اسپنسر).
اما برای هر یک از این دو حوزه بهترین کتابها برای شروع چیا هستن؟
منبع مطالعه حوزههای جامعه شناسی
احتمالا اصلیترین کتاب برای مطالعه «حوزههای جامعه شناسی» و شاید کتابی که اگر کسی فقط دنبال یک کتاب باشه باید اونو بخونه این کتاب است:
جامعه شناسی
نوشته آنتونی گیدز
ترجمه منوچهر صبوری
نشر نی
این کتاب فصل به فصل حوزههای جامعه شناسی رو بررسی می کنه و مفاهیم و تعاریف پایه رو توضیح می ده. مفاهیمی مثل خانواده، فقر، خانواده، جامعه، …. و مروری بر نظریات اونها. اگر بخوایم از علمی مثل فیزیک مثال بزنیم، این کتاب آموزش مفهوم وزن، جرم، سرعت و شاید مبانی ریاضی است.
منابع نظریات جامعه شناسی
در بخش جذابتر (برای من) نظریات جامعه شناسی، به آدمها و مکاتب و نظراتشون پرداخته میشه. مثلا هربرت اسپنسر قرن نوزدهمی که بالاتر بهش اشاره کردیم اعتقاد داشت جوامع مثل بدن هستن و یک سر لازم دارن که رهبری کنه و دست ها که نقش فلان رو داشته باشن و پاها که فلان کار رو بکنن. این نظریه منسوخ که الان به نظر ما خنده داره اسمش هست «انداموارگی جوامع» و کتاب نظریات جامعه شناسی در فصلی که در این مورد است یا در فصلی که به طور خاص در مورد هربرت اسپنسر حرف می زنه، اونو بررسی میکنه.
ما معمولا نظریات رو به دو بخش کلاسیک و مدرن تقسیم بندی میکنیم. نظریه های کلاسیک شدیدا وابسته به افراد هستن و مثلا ممکنه در مورد کسی مثل مارکس باشن که حجم عظیمی از علوم رو متحول کرده یا در مورد افرادی که نظریاتی جمع و جورتر در مورد جامعه شناسی داشتن؛ برای مثال زیمل که در مورد جامعه حرف میزد و مثلا توضیح میداد کم و زیاد شدن یک نفر به یک گروه سه نفره چه تغییراتی توی اون گروه ایجاد میکنه.
برای مطالعه نظریات کلاسیک یکی از بهترین گزینهها این کتاب است:
زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی
نوشته لوییس کوزر
ترجمه محسن ثلاثی
این کتاب از کنت تا مانهایم رو بررسی میکنه و بعد از اون فرمون مطالعه رو میدین دست این کتاب:
نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر
نوشته جورج ریتزر
نشر: علمی (1394)
که ادامه راه قبلیها است و اندیشه متفکرینی رو بررسی میکنه که در دهههای اخیر با الهام از قبلیها، نظریات رو بسط دادن یا نظریات جدیدی در حوزه جامعه شناسی مطرح کردن.
ادامه راه
خوندن سه کتاب بالا، به شما دیدی کلی در مورد مفاهیم جامعه شناسی میده. مطمئنا یک جامعه شناس قابل اتکا، تک تک این آدم ها و نظرات رو بسیار دقیقتر از این سه کتاب میشناسه و آثار اصلی اونها رو خونده و اینقدر هم ساده نگر نبوده که از کسی مثل زیمل به این اکتفا کنه که «میگفته اگر از یک گروه چهار نفره یک نفر کم و زیاد بشه چی می شه» (: آدم های حسابی علاوه بر موارد بالا چیزهایی مثل روش تحقیق هم بلد هستن که بسیار مهمه و پیشنهاد می کنم در کنار قبلیها نگاهی به یک کتاب روش تحقیق بندازین. برای درکی کلی از فلسفه روش تحقیق در علوم اجتماعی شاید شاید نگاه به روش تحقیق در علوم اجتماعی (با رهیافت عقلانیت انتقادی) نوشته دکتر علی ساعی خوب باشه. علاوه بر این ها دونستن فلسفه و فلسفه علم همیشه کمکی فوق العاده در پیدا کردن دید است. همچنین خوبه بدونین که در دنیای جدید روشهای متنوعتری در جامعه شناسی به وجود اومدن که مثلا با استفاده از کامپیوتر و الگوریتمها و شبیهسازیهای مختلف سعی میکنن دید دقیقتری از مسائل ارائه بدن.
یادتون هم باشه که جامعه شناسی و نظریاتش یک نوع نگاه هستن و نباید به زور به جوامع قالب بشن بلکه قراره مثل یک عینک بتونن واقعیت رو برای شما تفسیر کنن و نظریه ای در یک شرایط خاص بهتره که بتونه حداکثر تطبیق با واقعیت رو داشته باشه.
هنوزم اینجایین؟ باشه.. پس راز بزرگ رو بگم: خوندن متون اصلی بهترین روش برای بالاتر رفتن هستن. اینکه مارکس یک چیزی گفته باشه بعد من کوزر اونو نوشته باشه و یکی ترجمه کرده باشه و من بخونم و یک برداشتی بکنم خطرناکه (: به جاش می شه وقت گذاشت و مثلا متن فوق العاده ای مثل «مانیفست» رو به فارسی یا انگلیسی خوند و دو سه پله به خود متن و در نتیجه خود نویسنده و نظراتش نزدیکتر شد. اینجوری بیشتر هم خوش می گذره (:
بازم هستین؟! آفرین که جدی گرفتین.. حالا که جدی هستین اینم مهمه: معمولا کسانی که با کلمات عجیب و قلمبه سلمبه حرف می زنین کسانی هستن که … اونجوری نباشین (: در واقع قشنگی/جذابیت/اعجاب حرف شما به عنوان یک جامعه شناس نباید به پیچیدگی ظاهری اش باشه بلکه باید به انسجام خوب درونی و اتصال محکمش به جهان بیرون باشه.