کریستالهای برف از بچگی دوست داشتنی بودن و حالا هم زیر میکروسکوپ فوق العاده مرکز تحقیقات کشاورزی بلتزویل دوست داشتنی تر شدن:
برای دیدن بیست و پنج عکس سری به اینجا بزنین
در دفاع از آزادی کیبرد
کریستالهای برف از بچگی دوست داشتنی بودن و حالا هم زیر میکروسکوپ فوق العاده مرکز تحقیقات کشاورزی بلتزویل دوست داشتنی تر شدن:
برای دیدن بیست و پنج عکس سری به اینجا بزنین
وقتی این لیزر پوینترها تازه اومدن بودن ایران یک چیز برای من خیلی بامزه شده بود: یکسری از آدمهایی که اولین بار به این لیزرها میرسیدن شروع میکردن به انداختن اون توی چشم بقیه. جالبیش این بود که نشون می داد ما چقدر مریضیم و چطور خیلی از ما تا به یک روش آزار بقیه میرسن یا قدرتی به دست مییارن، اولین «شوخی» و «تفریح»شون اذیت کردن بقیه با اونه و خب در این شرایط اصلا عجیب نیست که وضع کلی کشور اینه.
از اون موقع هم همیشه برام سوال بود که آیا این لیزرهای در پیت واقعا هم ضرری دارن یا فقط یکی دیگه از اون «دشمن»هایی هستن که همیشه باید ازشون بترسیم و کاری ندارن به جز اذیت کردن ما. البته بعدا یکی از خطرناکترین کاربردهای این لیزرها کشف شد:
انداختن این لیزرها به سمت هواپیماها و هلیکوپترها واقعا خطرناکه و می تونه باعث مسدود شدن دید خلبان بشه. توی آمریکا بارها افراد به این دلیل دستگیر و به زندان محکوم شدن – بخصوص که پیدا کردن کسی که این لیزر رو به سمت کابین خلبان انداخته (به دلیل مسیر کاملا مستقیم لیزر) بسیار ساده است.
حالا یک تحقیق دیگه هم داریم که توسط موسسه ملی استاندارد و تکنولوژی [آمریکا] انجام شده و نشون می ده که تعداد زیادی از لیزرهای دستی تجاری یا همین لیزرپوینترهای خودمون انرژیای بیشتر از چیزی که برای انسان سالم تشخیص داده شده ساطع میکنن.
طبق این تحقیق، ۹۰٪ لیزرهای دستی سبز (گیک پسندتر) و ۴۴٪ لیزرهای قرمز (ساده تر و معمول تر) که توی آمریکا فروش می رن انرژیای بیشتر از سطح مصوب استاندارد دارن و استفادهشون میتونه برای آدمها خطرناک باشه. اینو رو بذارین کنار لیزرهایی که وارد ایران می شه که می شه مطمئن بود کیفیت پایینتری دارن و حداقل من که به این نتیجه میرسم که در استفادهشون احتیاط بیشتری بکنم.
به رادیو گیک شماره ۲۳ خوش اومدین. توی این شماره با اخبار دنیای گیکها شروع می کنیم و بعد به اعماق مغز می ریم تا ببینیم چطوری دانشمندها تونستن احساسات و دستورهای عضلانی دو موش رو به هم وصل کنن تا یکیشون به عنوان کامپیوتر اون یکی کار کنه. آخر برنامه رو هم با دنیایی تموم می کنیم که توش نجارها همونطوری می رم مصاحبه استخدامی که برنامه نویس ها. این شما و این رادیو گیک شماره بیست و سه
[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_023_ghahvei_tire.mp3]آرس اس اس رادیو گیک |
رادیو گیک در آیتونز |
سالن نمایشی که از شما میخواد توییت کنین
اکثر تئاترها و سالنهای نمایش دوست ندارن کسی حین برنامه با موبایلش کار کنه ولی اخیرا مرکز نمایشهای هنری رود آیلند توی یک برنامه جالب، دو ردیف آخرش رو به اسم «ردیفهای توییت» نامگذاری کرده و با دادن بلیتهای مجانی به کسانی که دوست دارن نمایشها و برنامهها رو توییت کنن میده و اینکار رو تشویق هم می کنه. توی هر برنامه هشتگ برنامه اعلام می شه و آدم ها باید با استفاده از اون توییت هاش رو تگ بزنن تا بقیه بتونن پیداش کنن. البته این ایده جدید نیست ولی این سالن اولین سالنی است که صندلیها رو کاملا رایگان می ده. البته در این مورد هم که آیا اینکار خوبه یا نه نظرات مختلفی هست و بعضی کارگردانها یا مسوولین سالنهای نمایش میگن که وقتی کسی می یاد برای دیدن یک نمایش، بهتره که از قبل با توییتهای کلی آدم کلی ایده در مورد نمایش نداشته باشه و در پروسهای که کارگردان / نویسنده نمایش تصمیم گرفته، اونو ببینه.
پتنت ترولها علیه پادکسترها
لغت ترول رو که بلدین، مزاحمی اینترنتی که هدفش اذیت کردن بقیه است. لغت پتنت هم تقریبا می شه به چیزی مثل مالکیت معنوی یا چنین چیزی ترجمه بشه. پتنت ترول میشه شرکتی که با داشتن چند تا پتنت یا حتی با خریدن پتنت از کس دیگه شروع می کنه به پول گرفتن از کسانی که از اون تکنولوژی استفاده می کردن. مثلا اپل می گه باید از سامسونگ پول بگیره چون «کاشف» یک دستگاه با گوشههای گرد بوده! خب این یک بحثه ولی فرض کنین یکی بیاد بگه که در سال ۱۹۹۶ پتنتی داشته تحت عنوان «ابزاری برای منتشر کردن چند قسمت از یک فایل صوتی روی اینترنت به شکلی که هر وقت منتشر شد، بیاد توی سیستم شما». این شرکت که این پتنت رو خریده حالا تلاش می کنه از پادکستهای مشهور دنیا پول بگیره با این عنوان که اونها ایده اش رو کپی کردن. [توضیحات خودم]
خودکار سه بعدی: ایدههایی که از کاغذ بیرون می زنن
[پرینترهای سه بعدی] و حالا یک محقق که از دانشگاه ام آی تی می یاد یک خودکار ساخته که می تونین باهاش اجسام سه بعدی بکشین. این خودکار که اسمش 3doodler است، این خودکار به جای جوهر از یک ترموپلاستیک استفاده می کنه که در لحظه خروج از نوک خودکار ۲۷۰ درجه حرارت داره اما سریع خنک می شه و شکلی که دارین می کشین رو توی فضا به خودش می گیره.
سایت مگا و پذیرش بیت کوین
سایت مگا رو در شماره قبلی معرفی کردیم . [کیم دات کام و سایت جدیدش بعد از بسته شدن و این حرفها] [کمی هم بیت کوین] حالا هم سایت مگا، گفته که برای دریافت حق اشتراک، بیت کوین قبول می کنه. این سایت همچنین گفته که به زودی امکان ایمیل، چت، چت صوتی، تصویر و ساپورت از موبایل رو هم به سیستمش اضافه خواهد کرد. خلاصه و عالی. و البته اینو گفتیم اینم بگم که یکی از پیتزا فروشی های مورد علاقه من (دومینوز) رو هم حالا می شه با بیت کوین خرید. البته خود این شرکت بیت کوین قبول نمی کنه بلکه یک استارتاپ باهوش به اسم PizzaCoins کار واسطه رو انجام می ده و با گرفتن بیت کوین از هکرها و گیک های گرسنه، از پیتزا دومینوز براشون پیتزا سفارش می ده (:
تبلیغ
نرد نیوز
نرد نیوز! نرد نیوز… http://nerdnews.ir/ یک سایت نزدیک به اسلش دات یا هکر نیوز که قراره با مشارکت آدم ها توش اخبار گیکی بره. سری بزنین و اگر وقت و حوصله دارین مشارکت کنین تو نوشتن.
تبلیغ
دایناسورا دایناسورا! بالاخره کشف کشد: انقراض به خاطر اثابت سنگ آسمانی
یک گروه از دانشمندهای آمریکایی و اروپایی مدعی شدن که جواب سوال اصلی دوران کودکی ما رو کشف کردن: یک سنگ آسمونی باعث از بین رفتن ۷۵٪ گونه های روی زمین از جمله دایناسورها بوده. این سنگ ناکس که باعث شد ما به جای دایناسور سگ و گربه نگه داریم تو خونههامون، ۶۶ میلیون سال قبل توی مکزیک به زمین خورده و آخرین دوران انقراض رو رقم زده و هومو ساپینس که همین اجداد بیشتر از ما میمون ما باشن رو گونه غالب کرده. این سنگ آسمونی احتمالا تقریبا ۱۵ کیلومتر بوده و برخوردش ۴۲۰ زتاژول انرژی آزاد کرده (تقریبا برابر ۱۰۰ تتراتن تی ان تی) یا اگر راحت ترین برابر دو میلیون برابر قدرت قوی ترین بمب کره زمین که همون بمب تزار روسیه است. تا حالا هیچ کس مطمئن نبود که آیا این واقعه دلیل اصلی انقراض بوده یا نه ولی الان تحقیقات این دانشمندها، انقراض دایناسورهای ناز دوست داشتین رو به گردن این سنگ خبیث انداخته.
کتابچه داوینچی روی اینترنت
کتابخونه بریتانیا توی یک حرکت عالی، شش تا از آثار منحصر بفردش رو با کیفیت بسیار خوب اسکن و برای دسترسی علاقمندان روی اینترنت گذاشته. مهمترین این آثار، کتابچه طرح ها و نوشتههای لئوناردو داوینچی است که تک تک صفحاتش به شکل تمام رنگی اسکن شدن و با امکان زوم کردن در دسترس علاقمندان هستن. [توضیحات خودم و ارزش علم و غیره]
همه وب در نوزده کلیکی شما
یک تحقیق جدید نشون میده که حداکثر با نوزده کلیک می شه از هر سایتی که در اینترنت انتخاب کردین به یک سایت دیگه رسید. تازه این آمار در حالتیه که سایت های سرچ که همه چیز رو به همه چیز وصل می کنن رو در نظر نگیریم. این تحقیق رو آلبرت لازلو از دانشگاه نورت وسترن انجام داده که تخصص در نظریه شبکه در انسان و تکنولوژی داره. کل صفحات ۱۴ میلیارد تخمین زده شدن. اینکار بیتشر از همه توسط هفت تا سایت ممکن شده که بهترین خبرهای جهان رو جمع می کنن کنار همدیگه (مثلا هکر نیوز، دیگ و چنین چیزهایی).
حمله هکرهایی که به فیسبوک حمله کرده بودن، به اپل
به گزارش رویترز، احتمالا همون هکرهایی که به فیسبوک حمله کرده بودن حالا هم به اپل حمله کردن. این حمله از طریق مشکل جاوای اوراکل بوده. اول یک سایت توسعه نرم افزار آلوده شده و بعد کامپیوترهای اپل بعضی کارمندها که به اونجا سر زده بودن. یک مشاور امنیتی گفته حملهها پیچیده و از چین هستن و هنوز هم دارن از طریق اون سایت توسعه آیفون، کسانی که جاوا رو حذف نکردن رو آلوده می کنن. شرکت اف-سیکیور گفته که نمونه مشابهی از این حمله، کامپیوترهای ویندوزی رو تارگت قرار داده. این شرکت گفته که این بزرگترین حمله تاریخ به مک ها است. حملههای سایبری در حال بیتشر شدن هستن و هفته قبل، اوباما دستور جدیدی صادر کرده برای حفاظت بیشتر از شبکههای حیاتی کشورش. و البته در همین دو سه هفته هک توییتر رو هم داشتیم که احتمالا اکانت ۲۵۰ هزار کاربرش در دسترس هکرها بوده و ازشون خواسته شده پسوردها رو عوض کنن [مواظب صفحات فیشینگ باشین، از براوزرهای آپدیت استفاده کنین، هیچ جای ناشناسی پسورد واقعی رو ندین، سرتیفیکیت الکی نصب نکنین]
کلاس برنامه نویسی از کلاس اول تا کلاس آخر: ایول استونی
دنیایی رو تصور کنین که توش تقریبا همه کارها وابسته به نرم افزار شده و خیلی از افراد جامعهاش به نوعی در طول روز زندگی اشون به نرم افزارهای مختلف ربط داره. آیا در چنین جامعهای اهمیت درک اینکه کامپیوترها چطور کار می کنن اهمیتی شبیه ریاضی و خوندن نوشتن داره؟ اگر نظرتون «بله» است، با مسوولین کشور استونی هم نظر هستین. کشوری که داره سعی می کنه یکی از مهدهای تکنولوژی اطلاعات جهان بشه. این کشور حالا از کلاس اول تا کلاس دوازدهم (یعنی از اول دبستان تا آخر دبیرستان) کلاس برنامه نویسی رو به برنامه مدارس اضافه کرده. این کشور در حال حاضر یکی از سریعترین دسترسی های به اینترنت در تمام جهان رو داره و هدفش اینه که از طریق مجهز کردن همه افراد کشور به برنامه نویسی، استارتاپ ها رو پیش ببره که به نوبه خودشون اقتصاد آینده کشور رو پیش خواهند برد.
دادگاه انگلستان و اجبار حذف سه سایت تورنت
یک دادگاه توی انگلستان رای داده که سه سایت تورنت باید توسط همه آی اس پی های کشور بلاک بشن: به خاطر نقض کپی رایت فیلمها و موسیقیها. بعد از شکایت British Phonographic Industry، که این سایتها ناقض عمده کپی رایت هستن، کیک اس تورنت، H33t و Fenopy از دسترسی مشتری های آی اس پی ها خارج خواهند شد. هین شرکت در سال قبل فشار زیادی به دادگاهها آورده بود تا قانون مشابهی رو برای پایرت بی تصویب کنن [نظرات خودم – بد بودن نقض کپی رایت و بدتر بودن فشارهای این شکلی توسط لابی های بزرگ رسانه ]
هک آوداسیوس و نامههای شخصی خانواده بوش
هاهاها… ظاهرا کلی اکانت هک شدن و کلی از ایمیلهای شخصی خانواده بوش هم به سرقت رفته از جمله خود شخص رییس جهمور سابق. سارق که ایمیلها و تصاویر رو در یک اکانت هک شده دیگه آپلود کرده تا کارش رو اثبات کنه، گفته که به حجم زیادی ایمیل و «مطالب جذاب» دیگه هم دسترسی پیدا کرده از جمله بیماری اخیر جرج دبلیو بوش. در یکی از تصاویر هم بوش برای خواهرش ایمیلی رو فرستاده حاوی نقاشیاش که داشته از خودش توی حموم میکشیده (: هکر گفته که پلیس ها از مدت ها پیش دنبالش هستن و صدها اکانت رو تا حالا هک کرده.
پتنت دیکتاتوری دیجیتال!
هاها.. از پتنتها در اینجا معمولا بد گفتیم چون بازدارنده خلاقیت و بالا برنده قیمت ها بودن ولی این یکی پتنت خیلی بامزه است: یکی توی آمریکا این رو پتنت کرده «دولتی که توش هر کس بخواد با اینترنت کار کنه باید یک کد مشخص بگیره و فقط از اون طریق به اینترنت وصل بشه. این کد قابل انتقال به هیچ کس دیگه نیست و هر کس بخواد شروع به کار با اینترنت بکنه باید درخواست دریافت کد شخصی اش رو بکنه و نرم افزارهایی که فقط با این کد اجازه ورود به اینترنت رو می دن و دیتابیس اینکه کی کجا به چی وصل شده و چیکار کرده رو در اختیار پلیسها و دولت میذارن» ((((: باحالیش چیه؟ ایده اش اینه که اگر فردا دولت آمریکا هم شروع کرد از این دیکتاتور بازی ها در آوردن، اونها می تونن شکایت کنن که این پتنت رو دارن و به جز اونها هیچ کس حق نداره چنین دولتی تشکیل بده ((((: به این می گن پتنت کردن دیکتاتوری تا دیگ هیچ کس حق نداشته باشه دیکتاتوری کنه (((:
آی آر سی به عنوان چت تاکتیکال ارتش آمریکا
در یک مقاله خیلی جذاب، می تونین بخونین که چطور ارتش آمریکا از آی آر سی به عنوان اصلی ترین روش ارتباطات در میدون های جنگ استفاده می کنه. این سیستم متنی ساده از ۱۹۹۰ در ارتش بوده و حتی الان هم با کنار زدن ارتباطات مبتنی بر صدا و تصویر، به عنوان اصلیترین روش دریافت وضعیت جبهه استفاده می شه. شماره ژانویه ۲۰۱۲ Air Land Sea ارتش می گه که این روش بهترین شیوه ارتباطی میدانهای با پهنای باند کمه که سربازها توش دائما از خط های ارتباط قطع و وصل می شن. همچنین رساله دکترایی توی ۲۰۰۶ مدعی شده که آی آر سی اصلی ترین روش ارتباطی command and control ارتش آمریکا است هر چند که وزارت دفاع داره روی برنامه ای مبتنی بر پروتکل XMPP کار می کنه تا اون رو جایگزین این کنه. برای اطلاعات بیشتر و یک اسکرین شات باحال از کلی برنام آی آر سی به لینک توی مطلب مراجعه کنین. دیدن آی آر سی هر جایی لذت بخشه.
۴۰۰ میلی ثانیه زودتر
[توضیح معاملات های فرکانس] بحث خبرنامه EIA در مورد وضعیت بازارهای گاز و نفت در ده و نیم منتشر می شه. و شرکتی که ۴۰۰ میلی ثانیه زودتر معامله رو شروع می کنه و پلیس که قبول نمی کنه جریان رو دنبال کنه.
و با دو تا مطلب در مورد مغز این بخش رو تموم می کنیم
مطلب اول که عنوانش هست «مغز ماشینی قابل محاسباتی شدن نیست»
توسط یکی از رده بالاترین نوروساینتیستهای جهان نوشته شده. میگوئل نیکوللیس Miguel Nicolelis, از دانشگاه دوک با انتقاد از سینگولاریتی و عقاید کروزویل می گه که کامپیوتر هیچ وقت نخواهند تونست کارکرد مغز رو شبیه سازی کنن و سینگولاریتی چیزی به جز جو سازی پر هیجان نیست. اون می گه مهندس ها هیچ وقت نخواهند تونست چیزی شبیه مغز بسازن. سینگولاریتی که دیگه برای شنونده ها آشنا است (اگر نیست شماره یک رو گوش بدین! بسیارمهمه!) : لحظه ای که ماشین ها از مغز جلو می زنن و اتفاقات غیرقابل تصور و عجیبی در جامعه ، علم، پزشکی و همه چیزهای دور و بر ما اتفاق می افته. یکی از اصلی ترین شخصیتهای دنیای سینگولاریتی، ری کروزویول حالا به گوگل رفته تا با داشتن منابع نزدیک به بینهایت، روی پروژههاش کار کنه. البته میگوئل هم خودش از متخصصین بزرگ حوزه خودشه ولی بر خلاف سینگولاریتی دوست ها که می گن ماشین خواهد تونست ما رو شبیه سازی کنه، روی این کار می کنن که ما هر چه نزدیکتر و نزدیکتر ماشین ها رو کنترل کنیم… مثلا اینکه ما بتونیم با ذهن ماشین ها رو کنترل کنیم یا توی فضاهای مجازی زندگی کنیم. دانشگاه دوک توی جدیدترین آزمایشش توی مغز یک میمون الکترودهایی گذاشتن که بهش اجازه می ده یک بدن رباتیک رو کنترل کنه. به عبارت دیگه توی طرح اونها، مغز انسان خواهد تونست مدل ها و ابزارهایی داشته باشه که ماشین ها رو کنترل می کنن و در سطح بعدی با داشتن ایمپلنت های مغزی این کنترل بدون واسطه انجام خواهد شد.
و مطلب دوم مغزیمون هم آزمایشی که همین امروز منتشر شد: اتصال مستقیم مغز موش ها به همدیگه برای اولین بار در تاریخ بشر!
اوه اوه… دانشمندها تونستن با ایمپلنت گذاشتن توی مغز موش اول، خوندن سیگنالها و انتقالشون به مغز موش دوم از طریق ایمپلنتهای توی مغزش، احساسات سنسوری و دستورات عضلانی موش اول رو به موش دوم منتقل کنن! این و موش هزاران کیلومتر با هم فاصله داشتن. جزییات توی journal Scientific Reports. منتشر شده.
پروفسور میگوئل نیکولسیس از دانشگاه دوک (آنا نیست؟!) ثابت کردن که مغز دوم واقعا این سیگنال ها رو درک می کنه. اونها اول موشی رو آموزش دادن که با فشار دادن یک اهرم خاص، در لحظه ای که لامپش روشن میشه، به کمی آب برسن و تشنگی شون رو برطرف کنن. بعد موش دیکد کننده … [موزیک ترسناک!] که تشنه اش می شده یک احساسی داشته. این احساس توسط سیم از مغزش به موشی که راه حل تشنگی رو بلد بوده منتقل می شده و مغز موش دوم که تشنگی رو حس می کرده دستور فشار دادن اهرم چراغ دار رو صادر می کرده و این دستور از طریق سیمی به ضخامت یک صدم موی انسان به مغز موش دوم منتقل می شده و موش دوم بدون اینکه بدونه چرا، با دریافت دستور فشار اهرم توسط مغز، اون رو فشار می داده و در کمال تعجب تشنگی اش بر طرف می شده! ترسناک نیست؟ اینترنت رو بذارین این وسط تا بشه همین آزمایش رو با هزاران کیلومتر فاصله با دانشگاه وارویک انجام داد… و حالا با داشتن این اینترفیس مستقیم مغز به مغز… شاید روزی بتونیم بدون فشردن یک کلید یا هر چیز مشابه، افکار و احساساتمون رو به میلیون ها نفر منتقل کنیم یا دریافت کننده میلیون ها احساسات آدم های جهان باشیم.
ولنتاین رو تبریک می گم! (((: درسته که گذشته ولی خب بدون تبریک که نمی شه همین یک تبریک رو داشته باشین تا برم سراغ نامهها که خیلی طولانیه
[بخونم ]
داستان کوتاه «اگر نجارها همونطوری استخدام می شدن که برنامه نویس ها استخدام می شن»
این داستان رو من ننوشتم. من ترجمه کردم و کمی تغییر دادم ولی چون نویسنده اصلی اش مشخص نیست لینکی هم ندارم که بهش استناد کنم به عنوان نویسنده. اگر کسی نویسنده رو می شناخت خوشحال می شم بهم معرفی کنه. برای پیدا کردن داستان کافیه گوگل کنین «If Carpenters Were Hired Like Programmers».
[ آهنگ ]
اگر نجارها رو هم مثل برنامه نویسها استخدام میکردن
مصاحبه گر: خب… ظاهرا شما یک نجار هستین. درسته؟
نجار: بله. دقیقا من یک نجارم
م: چند وقته که نجاری می کنین؟
ن: ده سال
م: عالیه. این خیلی خوبه. حالا چند تا سوال فنی می پرسم که ببینم برای کار ما مناسب هستین یا نه
ن: بله حتما . با کمال علاقه
م: اول بگم که ما روی تزیینات داخلی کلی ساختمون کار می کنیم که رنگ قهوه ای توشون زیاده. قبلا کار تزیینات داخلی با چوب قهوه ای کردین؟
ن: خب… من یک نجارم و مشخصه که کلی کار چوب کردم. بعدش هم هر کس هر رنگی که بخواد می تونه به کارهام بزنه.
م: بله. متوجه این هستم. ولی ما دقیقا دنبال کسی هستیم که با چوب های قهوه ای تجربه داشته باشه. شما داشتین؟ تقریبا چند ماه کار قهوه ای کردین؟
ن: خب. واقعا دقیق نمی تونم بگم. من معمولا کارهام رو می سازم و مصرف کننده نهاییه که به رنگی که دوست داره رنگش میکنه. اصلا مهم نیست که چه رنگی استفاده می کنن. شاید مثلا شش ماه محصولات من رو قهوه ای رنگ کرده باشن.
م: شیش ماه؟ خب ما دنبال کسی هستیم که تجربه بیشتری داشته باشه اما بذارین کمی مصاحبه رو جلوتر ببریم.
ن: امیدوارم متوجه این جریان باشین که رنگ رنگه. توی نجاری تاثیری نداره
م: بله. ولی رنگ گردویی چطور؟
ن: چی چطور؟ یعنی منظورم اینه که چی رنگ گردویی چطور؟
م: کاری انجام دادین که گردویی رنگ شده باشه؟
ن: بله. من همه رنگ کاری داشتم. گردویی، خرمایی، صورتی، آبی. هر رنگی بگین کارهام رو رنگ کردن
م: ولی دقیقا چقدر سابقه کار گردویی دارین؟
ن: اوه.. واقعا نمی دونم. واقعا باید میشمردم که چند تا از کارهام رو گردویی رنگ کردن؟
م: تعداد نه. زمان. می تونین تقریبا بگین که چند ماه کارهاتون گردویی رنگ شده؟
ن: اگر اصرار دارین… مثلا یک سال و نیم.
م: از نظر خودتون توی ارائه کارهای گردویی رنگ، یک حرفه ای هستین یا مبتدی؟
ن: حرفه کار گردویی رنگ؟ یعنی چی؟ خب بله من یکسری از کارهام رو گردویی رنگ کردن و فروختن.
م: یعنی مدعی نیستین که یک گردویی کار حرفه ای هستین.
ن: ببینین.. من یک نجارم. من با همه مدل چوبی کار کردم. چوب ها کمی با هم فرق دارن ولی یک نجار می تونه با همه اونها کار کنه ولی جریان اینکه آخرش چه رنگی به کار بزنن یک سماله…
م: بله بله.. ولی ما گردویی کار می کنیم. این از نظر شما مشکلی نداره؟
ن: نخیر. از نظر من خوبه. من یک نجارم و رنگ به من ربط چندانی نداره
م: گردویی تیره چطور؟
ن: چی گردویی تیره چطور؟
م: خب ما توی مصاحبه های قبلی به کسایی رسیدیم که تجربه زیادی با گردویی داشتن ولی متاسفانه هیچ کدوم قبلا کاری رو به رنگ گردویی تیره نفروخته بودن. شما هیچ تجربه ای با گردویی تیره دارین؟
ن: بله. تا حدی. رنگی نیست که همه بخوان ولی به هرحال من چند تا کار داشتم .. تو رزومه ام هست.
م: پس یک لحظه صبر کنین من بنویسم که با گردویی تیره کار کردین
ن: بفرمایین
م: و یک نکته دیگه. ما اینجا از سنگ نسخه ۵.۱ برای میخ کوبیدن استفاده می کنیم. شما هیچ وقت با قلوه سنگ نسخه ۵.۱ میخ کوبیدین؟
ن: [سعی در کنترل صدا] خب… من میدونم که کسایی هستن که میخ رو با سنگ می کوبن ولی اگر بخوام راستش رو بگم من همیشه از چکش و این اواخر از چکش بادی استفاده کردم و می کنم. با سنگ ممکنه به انگشتهامون صدمه بزنیم. حتی اگر روی انگشت هم نزنیمش چون گرفتنش راحت نیست دستی که باهاش میخ رو می کوبیم حتما ناراحت می شه.
م: ولی ما شرکتهای خوبی رو میشناسیم که با سنگ میخ می کوبن. شما میگین سنگ کار نمی کنه؟ یا شما بلد نیستین با سنگ کار کنین؟
ن: نه نمی گم کار نمی کنه. فقط می گم چکش یا چکش بادی راحت تر و بهتره.
م: همه سیستم آنالیستهای ما میخهاشون رو از همون اول با سنگ کوبیدن و الان هم باهاش راحتن و میگن خوبه.
ن: بله. ممکنه برای بعضی ها راحت باشه. بخصوص اگر با چیز دیگه کار نکرده باشن یا هفته ای فقط یکی دو تا میخ بکوبن ولی من که کارم در طول روز کوبیدن میخه،… [زمزمه با خود که کار رو می خوام]… ببینین… من مشکلی با کوبیدن میخ با سنگ ندارم. اگر شما اینو ترجیح میدین من هم میتونم با همین تکنولوژی کار کنم.
م: بسیار خوب. خوشحالم که هماهنگ هستین و انعطاف پذیر. ما چند تا کاندیدای دیگه هم داریم. خوشحال شدم از وقتی که به ما دادین و حتما تا یک هفته بعد باهاتون تماس میگیریم
ن: ممنون و متشکر. منتظر تماس شما هستم.
[صدای ساعت]
دو هفته بعد
[زنگ تلفن]
م: سلام بفرمایین
ن: سلام. من نجاری هستم که برای مصاحبه اومده بود پیشتون. چون تماسی نگرفتین گفتم خودم یک پیگیری بکنم برای اون شغل مربوط به کارهایی که قرار بود گردویی تیره رنگ بشن. در این مورد تصمیمتون رو گرفتین؟
م: اوه بله بله. چطورین؟ راستش در اون مورد.. بله تصمیم گرفتیم
ن: اوه خوشحالم. خب چه کسی رو انتخاب کردین
م: در واقع ما از شما راضی بودیم. در کل انتخاب خوبی بودین ولی در نهایت تصمیم گرفتیم با کسی کار کنیم که تجربه اش با رنگ گردویی خیلی زیاد بود و بهمون هم گفت که همیشه در زندگی میخ رو با سنگ کوبیده.
ن: واقعا؟ پس من کار رو نگرفتم. چون به اندازه کافی رو قهوهای تجربه نداشتم؟
م: خب بله تا حدی. ولی کسی رو که گرفتیم حقوق خیلی کمتری از شما هم درخواست کرده بود.
ن: با وجود تجربه زیادش؟
م: بله. یک فروشنده جای شناسنامه که توی مترو کار می کنه رو استخدام کردیم. دوازده ساله اونجاست.
ن: فروشنده دوره گرد توی مترو به عنوان یک نجار؟
م: بله بله. ولی کلی تجربه فروش قهوه ای داره. حتی گفت که در سی درصد موارد مشتری ها به جای قهوه ای ازش درخواست قهوه ای تیره دارن. دقیقا کسی بود که ما لازم داشتیم. آخه ما هم کمدهای قهوهآی لازم داریم
ن: [قطع کردن تلفن]
حیوونکی ما برنامه نویس ها
Sea Cruize از خانم لا دی رو می ذارم براتون که بهمون اجازه داده آهنگش رو استفاده کنیم و با افتخار پخشش می کنیم
این روزها و شاید هم ماهها نقطعه عطف طولانیترین آزمایش علمی بشریته. الان تقریبا هشتاد سال از زمانی میگذره که دو تا فیزیکدان توی دانشگاه کویینزلند آزمایش «چکیدن قطره قیر» یا Pitch Drop Experiment رو شروع کردن. و حالا بالاخره زمان رسیدن به جواب نزدیک شده.
نخیر. نه طنز است و نه استعاره. اون دو دانشمند واقعا هشتاد سال قبل یک قیر با ویسکوزیته بسیار بالا رو با چکش خورد کردن و در مخزنی ریختن تا «چکیدن» این قیر خاص که صد میلیارد برابر آب ویسکوز است رو مشاهده کنن.
این قطره از اون موقع تا حالا هشت بار چکیده ولی در هیچ کدوم از دفعات کسی شاهد نبوده و آخرین بار هم که دوربینی قرار بوده بیست و چهار ساعته جریان رو ضبط کنه، به دلیل مشکلی فنی نتونسته از این اتفاق فیلم بگیره.
اما اینبار هیچ کس حاضر نیست شانس دیدن این چکه رو از دست بده و حتی من و شما هم می تونیم با مراجعه به این صفحه، به پخش زنده این آزمایش چشم بدوزیم تا شاید جزو اولین نفرهایی باشیم که چکیدن این قیر رو خواهد دید!
تو شرکت ما باید یکسری آموزش اجباری رو بگذرونیم. مال این چند وقت دوره ای چهار قسمتی است است به اسم Focused Mind که توش یک عصبشناس برای کارمندها توضیح می ده چطوری از مغزشون بهترین استفاده رو برای سود رسوندن به شرکت بکنن (این تیکه آخرش رو صریحا نمی گه ولی منظورش همینه (: )). این تیکه اش به نظرم جالب بود. بحث اینکه مغز به چه چیزهایی برای سلامتی نیاز داره. یک نگاه سریع بندازین:
برای اینکه از مغزتون به خوبی استفاده کنین باید نیازهاش رو بهش بدین. ایده «چرخه مغز سالم» که در سال ۲۰۱۱ درست شده این هفت نیاز رو نشون می ده:
زمان خواب. خواب لازمه تا مغز بتونه حافظه ها رو تحلیل کنه. فقط دو ساعت کم خوابی باعث کاهش واضح بهرهوری مغز می شه. نیاز هر کس به خواب متفاوت است ولی کشف کنین که در حالت عادی به چقدر خواب نیاز دارین و سعی کنین اون میزان رو همیشه حفظ کنین.
زمان فعالیت فیزیکی. باعث چرخش خون بهتر و رسیدن اکسیژن بیشتر به مغز می شه و بخش هایی از مغز که گاهی استفاده نمی شن رو فعال می کنه.
زمان تمرکز. مهمه. معمولا ما می تونیم در هر لحظه فقط یک روی یک چیز تمرکز کنیم. زمان گذاشتن برای تمرکز روی یک موضوع خاص و پرداختن بهش، باعث می شه مسیرهای عصبی اون شکل از تمرکز تقویت بشن و در آینده بهتر کار کنن. درست مثل ورزش دادن مغز. در یک جای خاص بشینین و به جای خیالبافی، روی ورودی های مغزی (از بو تا لمس تا صدا تا هر ورودی دیگه) تمرکز کنین تا مسیرهای مربوط به اون عمل در مغز تقویت بشه
زمان اتصال. نوعی از تمرکز است که این روزها گاهی فراموشش می کنیم. مغز نیاز داره در زمان واقعی رابطه اجتماعی برقرار کنه. این رابطه حتی می تونه با طبیعت باشه. وصل شدن به هر چیزی به جز خودتون.
زمان بازی. برای سلامتی مهمه. نه فقط برای بچه ها که برای بالغین. ما نیاز به خلاقیت و بازی داریم تا بتونیم مغزمون رو سالم نگه داریم.
زمان استراحت. بذارین مغز خاموش بشه و کار مهمی نکنه. اینجور مواقع مغز می تونه به ایدههای جدیدی برسه چون مسیرهای مختلفی توش باز می شن. این دقیقا همون دلیلیه که موقع رفتن به کنسرت یا مراقبه یا چنین کارهایی یکهو فکرهای جالب به مغزتون خطور می کنه
زمان وقت گذاشتن برای خود مغز. وقت بذاریم تا اطلاعات رو پروسس کنیم و به کارهایی که داریم می کنیم فکر کنیم.
پ.ن. مغز پر مصرفترین عضو بدنه. برای کارکرد نیاز مبرم داره به مواد غذایی قندی و مقوی.
به نظر خودم این یکی از رادیوگیک های خوب است. پر از انسان های باحال و اخباری از سطح و عمق دنیای گیک ها. با بخش آخری که توش اریک اشمیت در مورد نفوذ تکنولوژی و فروریختن فایروال بزرگ چین حرف می زنه.
توضیح: ضبط قبل از زلزله آذرباییجان بوده. تسلیت می گم و امیدوارم کار مفیدی بکنیم (کمک نقدی، جنسی به کسانی که دارن می رن، دادن خون)
رادیویی برای کسانی که تکنولوژی براشون فقط تلاش دائمی برای خوندن و حفظ اینکه فلان مدل فلان چیز فرقش با فلان مدل بهمان چیز چیه و تو بازار چنده و شایعه اینکه قراره کی مدل فلانترش بیاد نیست و ترجیح میدن یک پله عمیق تر بشن و تو تقاطع تکنولوژی و جامعه، دغدغههای انسانیشون رو مطرح کنن. رادیو گیک برای گیک های سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی.
[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_014_nofooze_ettelaat.mp3]یا از اینجا دانلود کنید و اگر به دلیلی نامشخص، کشورتان رادیوگیک را سانسور می کند، از جای دیگه اونو بگیرین یا به احترام آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین.
آرس اس اس رادیو گیک |
رادیو گیک در آیتونز |
به بیگاری گرفتن زندانیها و اخراج کارگران
توی جنوب ولز یک کال سنتر هست به اسم بیکامینگ گرین. این کال سنتر در یک برنامه دولتی قبول کرده که زندانیهای یک زندان رو به محیط کارش بیاره تا با روزی ۳ پوند حقوق کار کنن و کار یاد بگیرن اما ظاهرا بعد از شروع این برنامه از جریان خوشش اومده و با اخراج کارمندهاش همین زندانیها رو با حقوق روزی ۳ پوند نگه داشته. این حقوق شش درصد حداقل دستمزد کشور است. قابل یادآوری است بندهای زندان خودمون که توش کلا کسی حقوق نمی گیره و یکسری از زندانی ها با گرفتن حقوقی که منطقا باید جزو حقوق اولیه شون باشه (مثلا تلفن) کارهایی که منطقا افراد باید براش حقوق بگیرن رو بر عهده دارن.
سایت قاچاق مواد مخدر و سود ۲۲ میلیون دلاری
یک تحقیق جدید در مورد سایت سیلک رود که سایتی است برای فروش مواد مخدر غیرقانونی می گه این سایت در سال حدود ۲۲ میلیون دلار فروش داره. اکثر این فروش از طریق بیت کوین و تور انجام می شه تا قابل ردگیری نباشه. بنا به این تحقیق تعداد فروشنده های این سایت در شش ماه گذشته از ۳۰۰ به ۵۵۰ افزایش پیدا کرده؛ فروشنده هایی که هر چیزی از کوکائین تا اکستازی رو آنلاین می فروشن. همچنین این افزایش باعث شده درآمد گردانندگان سایت از کمیسیون معاملات از روزی ۲۵۰۰ دلار به روزانه ۶۰۰۰ دلار برسه. شیوه کار این تحقیق یک کراولر بوده که هر روز همه سایت رو یکبار می چرخه و از روی فیدبک ها و قیمت های پیشنهادی، درآمد کلی سایت و از روی اون درآمد گردانندگان به خاطر کمیسیون ۶.۲۳٪ی شون رو حساب می کنه.
دریافت خدمات پیشگیری از بارداری رایگان برای زنان آمریکایی
توی ماه آگوست هستیم و اول آگوست روز جشن ۴۷ میلیون زن آمریکایی با بیمه خصوصی است که حالا می تونن بدون پرداخت هزینه اضافی به خدمات پیشگیری از بارداری دسترسی داشته باشن. البته بر اساس این قانون که جدیدا تصویب شده، شرکت های بیمه می تونن بگن که ارزونترین برند هر کدوم از روش های پیشگیری رو تقبل می کنن ولی کماکان این یک قانون عالیه که همچنین تست های پاپ اسمیر (برای پیش-تشخیص سرطان) و ماموگرام و سرویس های مربوط به خشونت خانگی و بارداری رو هم به شکل کاملا رایگان پوشش می ده.
تست دوپینگی که تقلب هشت سال پیش رو آشکار کرده
حالا که بحث پزشکی است و المپیک هم داغه اینم بگم (: نیوساینتیست گزارش می ده که پرتاب کننده چکش بلاروس یعنی ایوان تسیخان این هفته از کمپ المپیک اخراج شده چون مشخص شده که هشت سال قبل توی المپیک آتن دوپینگ کرده بوده. نکته جالبش برای من این بود که چطور بازی موش و گربه جریان داره و متقلب ها هی داروهایی می سازن که می تونه از تشخیص داده شدن فرار کنه و از اونطرف ازمایش کننده های دوپینگ چطوری باید هی تلاش کنن که تکنیک های جدید رو کشف کنن و داروهاش رو برملا. طبق قانون فعلی کمیته بین المللی المپیک، زمان نگه داشتن نمونه های مربوط به دوپینگ هشت ساله و در صورت کشف شدن تخلفی در طول هشت سال گذشته، اعمال قانون می شه. یکی از تکنیک های زیر نظر گفتن آدم ها هم چیزی است به اسم پاسپورت بیولوژیک که فعالیت های زیستی ورزشکارها رو زیر نظر می گیرن تا وضعیت های غیرنرمال اون رو ببینن. ظاهرا دارویی که این به اصطلاح ورزشکار استفاده کرده بوده دارویی بوده که تعداد گلوبولهای قرمز خون رو افزایش می ده و روش کشفش هم در همین دوره برای اول بار معرفی شده و روی نمونههای قبلی هم تست شده و تقلب این پرتاب کننده چکش در هشت سال قبل رو آشکار کرده.
کی کی رو می خره؟ اینتل نوکیا رو؟
بحث بخربخر که داغه. همه دارن می گن کی قراره نوکیا که به گل نشسته رو بخره. یکسری شایعه هست (مثلا می گفتن لنووو ممکنه بخره و ..) ولی مستقل از شایعه اگر بخوایم بحث فنی بکنیم یکی از شرکت های خوب برای اینکار اینتل است. اینتل لازم داره حضور پروسسورهاش توی موبایل ها رو زیاد کنه. در حال حاضر اکثر تولید کننده های بزرگ (اچ تی سی، سامسونگ و اپل) دستگاه های موفقشون رو توی بازار دارن و روی همون ها هم ادامه می دن و احتمالش کمه که به این راحتی ها حاضر بشن از آرم به سراغ اینتل بیان.
تنها تولید کننده جدی که فعلا از اینتل استفاده می کنه اینتل در حال سقوط است که البته تجربه تلفن اینتلی موفق و خوبی با میگو هم داشته و الان هم رابطه خوبی با مایکروسافت داره و قراره به شکل جدی تولید کننده گوشی های ویندوز هشت باشه.
در حال حاضر کاملا معقوله بگیم که اگر اینتل می خواد با تسلط مطلق پروسسورهای آرم در بازار موبایل مقابله کنه، باید شدیدا نوکیا رو تقویت کنه و در شرایط فعلی نوکیا اصلا عجیب نخواهد بود اگر این «تقویت» به معنی خریدن یا سرمایه گذاری جدی در شرکت باشه.
در کنفرانس اخیر دفکن که اکثر هکرهای بزرگ دنیا توش شرکت دارن یک غرفه جدید اضافه شده: یک اتاق ساوند پروف که هکر توش می شینه و بیست دقیقه فرصت داره تا به یک جای مهم زنگ بزنه و با تلفن اطلاعات بسیار مهمی رو ازشون بگیره. در یک نمونه شخصی که خودش رو گری دارنل معرفی می کنه به یک شعبه وال مارت زنگ می زنه و توی بیست دقیقه نه فقط اسم تمام ساب کانتراکتورها که حتی مدل کامپیوترها و انتی ویروس و غیره رو هم به دست می یاره و مدیر فروش رو هم مجاب می کنه که توی یک سایت که بهش می گن لاگین کنه و یکسری فرم رو پر کنه.
صحبت در مورد مهندسی اجتماعی و کوین میتنیک و اینکه اینهمه در مورد امنیت هی می رن سراغ هزینه های سنگین فایروال و .. بدون دان کامون سنس به کارمندها. در همین هک هاا، فدکس، وریزون، تارگت، سیسکو، هیولپ پاکارد و ای تی اند تی هم هدف قرار گرفتن.
بعد از هک تاریخی، اپل ریست تلفنی پسورد رو متوقف کرد
می دونیم که وایرد یکی از بهترین سایتهای تکنولوژی است و اخیرا هم اکانت اپل یکی از نویسندههای مهمش هک شد. شیوه هک رو هم همین الان گفتیم: مهندسی اجتماعی. کافیه زنگ بزنین اپل (کافی بود!) و با دادن اسم صاحب اکانت، ایمیلش، آدرس پستی اش و چهار رقم آخر کردیت کارتش پسورد رو عوض کنین. اپل بعد از اون هک مشهور یکی از مشهورترین نویسنده های یکی از مشهورترین سایت ها تصمیم گرفته فعلا ریست پسورد از طریق تلفن رو متوقف کنه تا بعدا در مورد اون تصمیم بگیره. اتفاق مشابهی برای آمازون افتاده و اونها هم فعلا شرایط ریست کردن پسوردشون رو سخت تر کردن. این خبر رو یک کارمند اپل که خواسته ناشناس بمونه به وایرد گفته و تلفن به اپل برای ریست کردن و اجتناب کارمند جواب دهنده هم اونو تایید کرده.
ایلینویز اول ایالت با این قانون: کارفرما حق نداره از شما پسورد شبکه های اجتماعی تون رو بگیره
فرض کنید رفتین سر کار و طرف می گه برای استخدام باید پسورد فیسبوکتون رو به کارفرما بدین تا روابط شما رو چک کنه. حتی ممکنه این درخواست شامل پسورد هم نباشه و فقط اکانت های شما رو بخوان. این درخواست به نظر مسخره می یاد ولی اگر واقعا بشه چیکار می کنین؟ می دین و استخدام می شین؟ نمی دین و استخدام نمی شین؟ هر دوش مسخره و تحقیر کننده است. برای جلوگیری از این شرایط قانونگذارها دست به کار شدن. در حال حاضر قانون ۳۷۸۲ خلوت شخصی در اینترنت ایالت ایلینویز جلوی اینکار رو گرفته. این قانون می گه هیچ کارفرمایی حق نداره در پروسه استخدام یا بعد از اون از کارمندان درخواست شناسه یا پسورد شبکه های اجتماعی شون رو بکنه.
آقامون وز: اسکناس دو دولاری چپ کرده می فروشه
اگر وز رو نمی شناسین ولی جابز رو می شناسین بدونین که گول رسانه های بزرگ رو خوریدن و مثل یک الوار دارین در جهت رودخونه پیش می رین. استیو وزنیاک که یک هکر و مهندس برای عمره، اسکناس های دو دلاری خودش رو چاپ کرده و هر چهار تاش رو پنج دلار می فروشه. لینک مطلب رو نگاه کنین برای ویدئو و مصاحبه اش. عالیه. هیچ کار غیرقانونی ای انجام نشده: یک نفر گیک اسکناس های دو دلاری طراحی کرده و با بهترین کاغذ ممکن چاپش کرده و اونها رو می فروشه. هر اسکناس دو دلاری برای خودش سه دلار در اومده و تازه اونها رو کمتر از قیمت واقعی می فروشه ولی تا وقتی فان هست.. زندگی باید کرد.
شلیک موفق اولین تفنگ ساخته شده با یک پرینتر سه بعدی
بعله.. درست شنیدین. طرف توی خونه اش با پرینتر سه بعدی یک تفنگ سه بعدی پرینت گرفته و باهاش یک گلوله شلیک کرده! هفته پیش هم این خبر رو داشتیم که یک هکر با پرینتر سه بعدی کلید برای دستبندهای سه بعدی پرینت گرفته! البته خبر کمی اغراق آمیز گفته شد… در اصل طرف همه تفنگ رو پرینت نگرفته بلکه فقط بدنه اصلی تفنگ رو پرینت گرفته و بقیه اجزا رو از مغازه خریده و توی اون گذاشته اما قابل توجه است که از نظر قوانین آمریکا تنها بخشی از تفنگ که دولت روش کنترل داره همون بخش بدنه است که شماره سریال روش می خوره و باید مشخص باشه هر کس اونو از کجا خریده و متعلق به کیه (چیزی شبیه به شماره سریال ماشین).
سازنده که از اسمHaveBlue استفاده می کنه گفته نقشه های تفنگ رو از سایت ها گرفته و با یک پرینتر اونها رو با پلاستیک مقاوم پرینت کرده و تفنگ خودش رو ساخته و از این طریق هیچ قانونی رو هم نشکسته. اون با تفنگش تقریبا ۲۰۰ گلوله موفق شلیک کرده. حیوونکی دولت های در حال انقراض (:
یک تبریک می گیم به همه ورزشکاران خوبمون. بخصوص به آزاده هاشون که مثل تختی حاضر نیستن سرشون رو جلوی شاه خم کنن.
تبریک بعدی رو هم می گیم به ناسا که مریخ نورد کنجکاوی اش رو روی مریخ فرود آورد.. رباتی با ۳.۵ میلیون خط کد سی و اسکریپت های تستی به زبون پایتون.
تبریکی هم داریم برای هارودز که اولین مغازه اسباب بازی فروشی مستقل از جنسیتش رو باز کرده. اسباب بازی فروشی ای که به آدم ها و بچه ها حق انتخاب می ده و سعی نمی کنه بکنه تو حلقشون که چطوری باید رفتار کنن
همه تبریک ها رو گفتیم، تبریکی هم بگیم به شرکت معظم نوکیا که اخیرا لاک صورتی همرنگ با گوشی های صورتی لومیا ۹۰۰ رو توط شرکت دوالیتی کاسمتیک عرضه کرده. البته در یک برنامه تبلیغاتی یکروزه.
اشمیت که پارسال از مدیرعاملی گوگل استعفا داد هنوز عضو هیات مدیره و سخنگوی آن شرکت است. او در دنیا اینطرف وآنطرف می رود و کشورهایی را کشف می کند که گوگل میتواند در آنها بازارش را گسترش دهد. او را حالا «سفیر گوگل در جهان» مینامند و این مقاله در مورد حرف هایش در چند هفته قبل با The Cable است.
او می گوید «من معتقدم که در نهایت سانسور شکست می خورد. چین تنها دولتی در جهان است که به شکل فعال و دینامیک درگیر سانسور است و از این مساله خجالت هم نمی کشد» (نگران نباشین ).
اشمیت معتقد است که وقتی رژیم سانسور چین فرو بریزد، نفوذ اطلاعات در آن کشور باعث آزادیهای بیشتر سیاسی و اجتماعیای خواهد شد که به شکل پایه ای ماهیت دولت و رابطه آن با شهروندان را تغییر خواهد داد.
«من شخصا معتقدم که نمی شد با اینطور رفتارها به سمت یک جامعه دانش محور جدید رفت و فکر می کنم اکثر گوگلیها هم با من موافق باشند. سوال طبیعی این است که چه زمانی چین تغییر خواهد کرد و کسی جوواب این را نمی داند اما در دوره زمانی به اندازه کافی طولانی من بدون شک معتقدم که چنین رژیمی به پایان کارش خواهد رسید».
به گفته اشمیت چین فعالیترین دولت جهان در سانسور و خرابکاریهای اینترنتی است. گوگل و چین از ۲۰۱۰ که گوگل اعلام کرد دیگر حاضر به سانسور نتایج جستجو در آدرس google.cn نیست به سردی گرایید. آن خبر با حملات گسترده به آدرس های جیمیل ادامه پیدا کرد که فعالان حقوق بشری چینی را هدف گرفته بودند. جواب گوگل به اینکار – که احتمالا از سمت دولت چین انجام شده بود – تلاش برای دادن آگاهی و ابزار ضد هک به کاربرانش بود از جمله پیامهای هشداری که در صورت احساس عملیات مشکوک در مورد یک اکانت، به صاحب اکانت میداد. البته گوگل اعلام کرده که این فعالیتهای علیه هیچ دولتی نیست و تنها به خاطر وظیفه شرکت در مقابل مشتریانش انجام میشود.
«ما اعتقاد داریم که باید کسانی که از آزادی بیان دفاع میکنند را حمایت کنیم. شواهد امروز میگویند که حملات چین از همه بیشتر برای ایجاد خرابکاریهای صنعتی و بعد سرقت اطلاعات تجاری است و بعد از آن فعالیتهای حقوق بشری را هدف گرفته. دولت به وضوح مشغول نقض حقوق بشر مردم است»
گوگل بعد از کشمکش های سال ۲۰۱۰، بخش بزرگی از کارمندانش را از خاک سرزمین اصلی چین خارج و به هنگ کنگ منتقل کرد اما هنوز هم صدها مهندس در آن کشور دارد که روی سرویسهای تبلیغاتی کار می کنند. البته دولت چین هر کاری که می تواند را می کند تا دسترسی به سرویس های گوگل را برای شهروندانش مشکل کند مثلا ممکن است کاربران در صورت تلاش برای رسیدن به یکی از سرویس های گوگل نه با صفحه سانسور روبرو شوند و نه جواب بگیرن و فقط منتظر بمانند و منتظر بمانند (اشنا نیست؟ گفتم که ما دم چین هستیم).
اشمیت اضافه می کند که «ما با کشورهای بسیاری طرف هستیم که رژیم های سانسور بسیار فعال دارند ولی هنوز نتوانستهاند اینترنت را سانسور کنند. آنها تلفنها را شنود میکنند، تلویزیون را در کنترل خودشان دارند، روزنامهها را قبل از چاپ بررسی میکنند و در ان کشورها بسیار سخت است که در جایی به جز اینترنت نظرات مخالف آنچه حکومت می خواهد را شنید و خواند پس می توانید تصور کنید که چرا تا این حد از آن هراسناک هستند و اگر در سانسور ناموفق باشند چه اتفاقی می افتد» و با مثال زدن یکی از کشورهای این دور و بر می گوید که اگر در یک حکومت مردم اطلاعات زیادی از شرایط داشته باشند و دولت نتواند جواب سوال هایشان را بدهد، آن کشور … باشه باشه (((: آن کشور خیلی گل و بلبل است (:
همه چی خوبه همه چی خوبه همه چی خوبه! چراغارو خاموش کن! حالا وقت دروغه… بگو همه چی خوبه
چراغا رو خاموش کن
دست دست می کردم این پست رو بزم یا نه ولی االان حسابی خوشحالم چون باعث شده یک مقاله به ویکیپدیای فارسی اضافه بشه: مقاومت صفر اهم
پارلمان اروپا دیروز به قانون ACTA که در ظاهر قراره از مالکیت معنوی دفاع کنه ولی در عمل جوری نوشته شده که خفه کننده خلاقیت و نوآوری است و به نفع شرکت های تجارت کننده آثار، رای منفی نه فقط محکم که نمایشی داد.
روز چهارم جولای برای آمریکایی ها روز ملی است ولی ظاهرا دیروز چهارم جولایی بود که اروپا هم ثابت کرد با شعورتر از آمریکا است هم در بخش هایی از علم جلوتر.