پایان عمر کرانچ بنگ، پایان عمر یک لینوکس عالی

crunch

شاید بشه بهش گفت ناراحت کننده ولی کارهایی که با عقل انجام می شن ناراحت کننده نیستن. دولوپر اصلی کرانچ بنگ که لینوکسی سبک، زیبا و کارا بر پایه دبیان و محیط کار ال اوپن باکس است گفته که این سیستم رو دیگه توسعه نمی ده. دلیلش هم منطقی است:

هر کسی که در طول ده سال گذشته در دنیای لینوکس بوده باشه با من موافق است که خیلی چیزها عوض شده‌اند. البته چیزهایی ثابت موندن ولی خیلی چیزها در حد غیرقابل شناخته شدن تغییر کردن. این پیشرفت است، حداقل بخش بزرگی اش و پیشرفت چیز خوبی است. وقتی پیشرفت اتفاق می افته، چیزهایی در گذشته می مونن و در مورد من، کرانچ بنگ است که در گذشته است و باید ازش عبور کنم. من از کرانچ بنگ رد می شم چون صادقانه باور دارم که [این توزیع] دیگه ارزشی اضافه نمی کنه و با اینکه من باهاش خاطره دارم، دیگه فکر نمی کنم که بودن روی کرانچ بنگ به نفع کاربران باشه چون الان می تونن [به راحتی] از دبیان استاندارد استفاده کنن.

حرف معقولیه.. یادتونه دیگه؟ زندگی بالا رفتن از نردبان است و اگر قرار باشه از هر پله نردبان که رد شدیم، اونو بکنیم و با خودمون به بالا ببریم، هیچ وقت به بالای نردبان نمی رسیم. چیزهایی در گذشته هستن که باید ازشون گذشت، کرانچ بنگ برای اقای رانگ یکی از این چیزها بود.

تغییر صدا به طرزی که شناخته نشه

دوستی پرسیده چطوری می تونیم صدا رو تغییر بدیم به شکلی که صدای گوینده شناخته نشه. جالبه بدونیم که اینکار اصلا راحت نیست و سال‌ها بعد از اینکه رمزنگاری مدرن کشف شده بود، دانشمندانی بسیار مشهور هنوز داشتن روی این کار می کردن که چطوری می شه صدا رو رمز کرد به شکلی که فقط خودمون بتونیم بفهمیم چی گفته می شه (راه حل نهایی؟ یکسری سرخپوست پیدا کنیم که به زبونی حرف می زنن که کس دیگه در دنیا حرف نمی زنه و بهشون بگیم بیان بیسیم چی ما بشن!)

اما این مشکل رو [تاحدی] می شه حل کرد. یعنی می شه روی صدا افکت‌هایی گذاشت که کمی بم‌تر، کندتر و اکودارترش کنن و در نتیجه شناختنشون برای کسی که نمی‌شینه با افکت‌های معکوس اون‌ها رو زیرتر، سریعتر و بدون اکو کنه و به صدای اصلی برسه، سخته.

برنامه‌ای که من در این مورد استفاده می کنم که مثلا توی مصاحبه‌های صوتی ترجمه شده که می خوام برای رادیو بخونم، با دو صدا مصاحبه رو ضبط کنم برنامه آزاد و بازمتن sox است که علاوه بر اجرا شدن در اکثر سیستم عامل‌ها، قابلیت‌های جالبی داره از جمله اینکه می تونه با مفهوم پایپ، اصولا ورودی و خروجی‌ها رو از هر چیزی بگیره و به هر چیزی بفرسته در نتیجه مثلا باید بشه بهش گفت که ورودی رو از میکروفون بگیره و خروجی رو تحویل برنامه ضبط کننده صدا بده یا خودش ضبط کنه اصولا.

نصب روی لینوکس‌های دبیانی (از جمله اوبونتو) به این شکل است:

$ sudo apt-get install sox

‍‍‍‍
و استفاده برای تغییر صدا به یک صدای بم نسبتا ناشناس چیزی شبیه این:

$ sox input.wav -d pitch -700 contrast 100 echo 0.8 0.88 6 0.4 chorus 0.5 0.9 50 0.4 0.25 2 -t 60 0.32 0.4 2.3 -t 40 0.3 0.3 1.3 -s phaser 0.89 0.85 1 0.24 1 -t

که فایل input.wav رو با صدایی بم و کمی تاخیر دار پخش می کنه.

چرا گنو/لینوکس رو دوست دارم: اضافه کردن اسم فایل به تبلچرهای گیتار

دوستم یک مشکل داره و می دونه شکل مشکل چیزی است از یک کار تکراری که احتمالا در دنیای قشنگ لینوکس می شه براش راه حل های جالب پیدا کرد. صورت مساله اینه:

من تعداد زیادی فایل تبلچر (شیوه اجرای آهنگ) گیتار دارم که اسم خواننده بالاشون نوشته نشده. در نتیجه من نمی تونم سریع توی ذهنم بیارم که آهنگ چه شکلی است. مثلا وقتی بالای آهنگ نوشته شده «عسل» کمک بسیار بزرگی است اگر Ebi رو هم بالاش ببینم. این Ebi اسم فایل است پس من یکسری فایل عکس دارم که می خوام اسم فایل رو روی عکس فایل اضافه کنم

بله! لینوکس که ترکیبی از ابزارهای قدرتمند است، راه حلی عالی داره. اما یک برنامه نویس خوب همیشه اول مسائل رو در ساده ترین حالت حل می کنه و بعد مساله رو پیچیده می کنه. فرض کنیم اصولا فقط یک عکس داریم که می خوایم روش بنویسیم My Happy Text. اسم فایل هم هست Bijan Mortazavi 006. اگر بتونیم این مساله رو حل کنیم، یک قدم جلو افتادیم. در اصل من دارم مساله رو به سه بخش تقسیم می کنم:

1- اضافه کردن یک متن دلخواه به یک عکس
2- در آوردن اسم یک فایل
3- ترکیب کردن دو قدم قبلی برای هر چند تا فایل که داشتیم

قدم اول: نوشتن روی فایل

ساده است. بسته Image Magick ابزاری داره به اسم convert که می تونه تقریبا هر کاری با یک تصویر بکنه! مثلا این تصویر:

Ebi 005

با دستور

$ convert Ebi\ 005.JPG -pointsize 43 -background Khaki label:'My Happy Text' +swap -gravity Center -append out.jpg

تبدیل می شه به:

out

جذاب نیست؟ بخصوص که روی تصویر چیزی ننوشتیم بلکه بالاش کمی تصویر اضافه کردیم! حالا می ریم سراغ قدم دوم.

قدم دوم: درآوردن فهرست فایلها

من احتیاج دارم اسم فایل ها رو بگیرم. اولش که ساده است؛ به لینوکس می گم همه فایل هایی که تهشون JPG هست رو بهم بده:

$ find . -name "*JPG" 
./Bijan Mortazavi 005.JPG
./Ebi 015.JPG
./Ebi 018.JPG
./Ebi 016.JPG
./Darush 007.JPG

بعد کافیه بگم اون /. اول رو حذف کنه:

a$ find . -name "*JPG" | sed "s/\.\///"
Bijan Mortazavi 005.JPG
Ebi 015.JPG
Ebi 018.JPG
Ebi 016.JPG
Darush 007.JPG

و چیز دیگه که بهش احتیاج نداریم اون JPG. آخر است:

$ find . -name "*JPG" | sed "s/\.\///" | sed "s/\.JPG//"
Bijan Mortazavi 005
Ebi 015
Ebi 018
Ebi 016
Darush 007

و قدم دوم هم تموم می شه!

قدم سوم: چسبوندن قدم های قبلی

اینجا گزینه ها خیلی زیادن. بریم جلو ببینیم چی می شه. مثلا من می تونم با دستور xargs ورودی قدم دوم رو استفاده کنم. اصل صفرم برنامه نویسی جادی رو یادتونه دیگه؟ «برنامه پیچیده ای که کار می کنه، برنامه ساده ای بوده که کار می کرده» پس بذارین در ساده ترین حالت، هر کدوم از خطوط ورودی رو بدیم به یک دستور اکو:

$ find . -name "*JPG" | sed "s/\.\///" | sed "s/\.JPG//" \
    | xargs -L1 -I THIS echo my command will work on \"THIS\" happily 
my command will work on Bijan Mortazavi 005 happily
my command will work on Ebi 015 happily
my command will work on Ebi 018 happily
my command will work on Ebi 016 happily
my command will work on Darush 007 happily

عالی! ما قهرمانیم. الان ورودی قدم دوم رو خط به خط دادیم به دستور اکو. (سوییچ I می گه این خط ورودی باید کجای دستور قرار بگیره). بذارین یک ضرب سعی کنیم اصل برنامه رو اجرا کنیم و خروجی رو بریزیم توی دایرکتوری out و البته قبلش طبق همون اصل اول برنامه نویسی جادی، با گذاشتن یک echo جلوی دستوری که ساختیم یک تست هم می گیریم:

$ find . -name "*JPG" | sed "s/\.\///" | sed "s/\.JPG//" | xargs -L1 -I THIS echo convert \"THIS.JPG\" -pointsize 43 -background Khaki label:\'THIS\' +swap -gravity Center -append \"out/THIS.jpg\"
convert "Bijan Mortazavi 005.JPG" -pointsize 43 -background Khaki label:'Bijan Mortazavi 005' +swap -gravity Center -append "out/Bijan Mortazavi 005.jpg"
convert "Ebi 015.JPG" -pointsize 43 -background Khaki label:'Ebi 015' +swap -gravity Center -append "out/Ebi 015.jpg"
convert "Ebi 018.JPG" -pointsize 43 -background Khaki label:'Ebi 018' +swap -gravity Center -append "out/Ebi 018.jpg"
convert "Ebi 016.JPG" -pointsize 43 -background Khaki label:'Ebi 016' +swap -gravity Center -append "out/Ebi 016.jpg"
convert "Darush 007.JPG" -pointsize 43 -background Khaki label:'Darush 007' +swap -gravity Center -append "out/Darush 007.jpg"

بله ظاهرا که همه چیز عالیه. بزن بریم! اکو رو حذف می کنم ولی با اینکه دستورهای بالا درست هستن، به دلیلی که نمی دونم چیه دستورات درست اجرا نمی شن. پس کارم رو راحت می کنم:

$ find . -name "*JPG" | sed "s/\.\///" | sed "s/\.JPG//" | xargs -L1 -I THIS echo convert \"THIS.JPG\" -pointsize 43 -background Khaki label:\'THIS\' +swap -gravity Center -append \"out/THIS.jpg\" > commands.sh
$ sh commands.sh 
$ ls out/
Bijan Mortazavi 001.jpg  Bijan Mortazavi 005.jpg  Darush 003.jpg  Darush 007.jpg  Darush 011.jpg   Delkash 003.jpg  Ebi 004.jpg  Ebi 008.jpg  Ebi 012.jpg  Ebi 016.jpg
Bijan Mortazavi 002.jpg  Bijan Mortazavi 006.jpg  Darush 004.jpg  Darush 008.jpg  Darush 012.jpg   Ebi 001.jpg      Ebi 005.jpg  Ebi 009.jpg  Ebi 013.jpg  Ebi 017.jpg
Bijan Mortazavi 003.jpg  Darush 001.jpg           Darush 005.jpg  Darush 009.jpg  Delkash 001.jpg  Ebi 002.jpg      Ebi 006.jpg  Ebi 010.jpg  Ebi 014.jpg  Ebi 018.jpg
Bijan Mortazavi 004.jpg  Darush 002.jpg           Darush 006.jpg  Darush 010.jpg  Delkash 002.jpg  Ebi 003.jpg      Ebi 007.jpg  Ebi 011.jpg  Ebi 015.jpg  Ebi 019.jpg

بله. دستوراتی که درست کرده بودم رو می ریزم توی یک فایل و بعد فایل رو اجرا می کنم و می بینیم که دایرکتوری out پر شده از فایل هایی که لازم بود این بلا سرشون بیاد. مثلا:

www.guitarestan.com

حالا می تونیم این کدها رو بدیم به دوستمون که روی سیستم خودش روی چند صد تبلچر دیگه اجرا کنه و این می شه یک فعالیت شاد و خوشحال که هم باعث می شه مهارتهای لینوکسی مون بالا بره، هم بهمون خوش بگذره هم مشکل یک دوستمون حل بشه.

چرا گنو/لینوکس رو دوست دارم: ویدئوی یک روز حیاط من در چهل ثانیه

آخر سخنرانی در دانشگاه پرند یک رزبری پای بهمون هدیه دادن. دیروز فرصت شد برم سراغش و فکر کنم می خوام باهاش چیکار کنم. رزبری یک کامپیوتر خیلی کوچیک است (مثلا اندازه یک ماوس کامپیوتر) و با قدرتی نسبتا کم که خاصیت باحالش، همیشه روشن موندنش است و مصرف کم و کوچیک بودن و لینوکس روش.

حالا تا فکر کنم می خوام باهاش چیکار کنم، روش یک رزبین (سیستم عامل مبتنی بر دبیان برای رزبری پای) نصب کردم و علی الحساب یک دانگل وایرلس که داشتم رو بهش زدم که بدون مشکل شناخت و به شبکه خونه وصل شد و بعد هم وبکم قدیمی رو بیرون آوردم و بهش وصل کردم که اونم بدون هیچ مشکلی شناخت.

وبکم رو از لای پنجره بیرون گذاشتم و با وایرلس به رزبری وصل شدم. اولین دستور که این بود:

# at 3:15
>apt-get update
>apt-get -y upgrade
>
>Ctrl+D

که سیستم خودش نصفه شب که اینترنت رایگانه، آپدیت بشه. بعد fswebcam و motion رو نصب کردم که می تونن یک صحنه رو از دوربین نصب کنن یا اصولا ران بشن و حرکات رو تشخیص بدن و ذخیره کنن. حالا دیگه کافیه از سیستم لاگ آوت کنیم و فردا شب به سراغش بریم. اولین قدم اینه:

jadi@funlife:/tmp/motion$ rsync -r pi@192.168.1.11:/home/pi/motion/ .

که کل عکس ها رو از اون سیستم به کامپیوتر من منتقل می کنه. بعد کافیه بزنم:

mencoder "mf://*.jpg" -mf fps=10 -o test.avi -ovc lavc -lavcopts vcodec=msmpeg4v2:vbitrate=800

که کل عکس های گرفته شده رو به یک فیلم تبدیل می کنه و بعد برای به اشتراک گذاشتن با شما کمی کوچکش کنم:

avconv -i movie.mpg -acodec libmp3lame -ac 0 -s 320x240 -r 9   /tmp/out.mp4

و نتیجه می شه این ویدئوی چهل ثانیه ای که خلاصه یک شبانه روز از حیاط خونه من است.

جالب نیست؟ (: بخصوص اینکه به خاطر ترکیب یک عکس در هر پنج دقیقه و ضبط حرکات، فیلم حرکت زمان رو نشون می ده ولی در لحظاتی که اتفاقی در جریانه کند می شه. یک نکته جالب دیگه گربه است که صبح می ره سر کار و شب بر می گرده.. من همیشه ایده ام این بود که گربه ها می چرخن و هر جا شب شد می خوابن ولی این یکی که ظاهرا امروز برگشته خونه اش. می ذارم فردا هم باشه که این نظریه رو بررسی کنم.

نکته: این کار تا حدی نقض حریم شخصی همسایه ها است و کار خوبی نیست. اینکه من کردم دلیل نمی شه دفاع کنم که کار خوبیه ولی خب چون نه چهره توش مشخصه نه پلاک نه چیزی، حس کردم گذاشنتش بهتر از نذاشتنش است.

در جشن انتشار اوبونتوی تکشاخ ما شرکت می کنین دیگه؟

ubuntu

به روال هر شش ماه، اوبونتوی جدید با نسخه ۱۴.۱۰ اومده و حامیان پر تلاشش براش جشن تولد گرفتن.

مکان: دانشگاه شهید بهشتی
زمان: ۲۰ آذر – پنجشنبه بعدی

بخشی از برنامه‌ها اینها هستن:

  • سمینار یا کارگاهی درباره جانگو
  • دوست یابی
  • سمینار اوپن استک
  • خنده در کنار دوستان خوب
  • شیریی و عکس و سلفی چند نفره
  • کارگاه اوبونتو از صفر تا صد
  • کارگاه امنیت
  • لذت بردن از آزادی نرم افزار
  • سمینار بیگ دیتا
  • کارگاه شروع کار با جاوا و مای‌اسکوئل در لینوکس
  • گپ و گفت با بچه‌های باحالی که دور و برتون می بینین

و من هم که به روال هر ۶ ماه، اخبار اون اوبونتو تا این اوبونتو رو مرور می کنم و اگر فکر می کنین خبری باید در این برنامه گفته بشه، لطفا در کامنت های همین مطلب بهش اشاره کنین.

ایونت فیسبوک و سایت همایش برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام

وقتی لینوکس در زادگاهش کرش می کنه

محمد (NuLL3rr0r@) از هلسینکی ما رو در یک کرش جذاب لینوکس شریک کرده:

چند روز پیش دیدم که یه عکس از بالا نیومدن لینوکس در هواپیمای ترکیش ایرلاین گذاشته بودی. دیدم این هم مرتبط هست به اشتراک بزارم. دیشب توی ترم ۷بی هلسینکی متوجه شدم که مانیتور ترم که معمولا تبلیغات و یه سری اطلاعات شامل اطلاعات وضعیت هوا و … میده کرنل پنیک لینوکس رو نشون میده دلیلش هم انگار memcpy بوده.

helsinky_tram

جذابیت جریان در اینجاست که این شهر، شهری است که کرنل لینوکس توش شروع به نوشته شدن کرد؛ به دست لینوس توروالدز.

بالانیامدن لینوکس کامپیوتر تفریحی هواپیمایی ترکیه

linuxcrash

توضیح: اول عنوان رو نوشته بودم کرش ولی اصلاحش کردم به بالانیامدن. بنا به تعریف ها ظاهرا لینوکس سیستم های تفریحی هواپیما به خاطر یک مشکل خارجی بوت نمی شد و هی ری استارت می شد.

آیدین عکس بالا رو فرستاده از هواپیمایی ترکیه و منم براتون می ذارم که یادآوری ای باشه که اینها سیستم عامل هستن و بدون شک مثل هر برنامه دیگه (به جز qmail!) باگ دارن. سیستم عامل ها ابزار هستن و تعصب بیخودی به هرکدومشون کاملا اشتباه. من ممکنه معتقد باشم دریل بلک‌اند‌دکر بهتر از بقیه دریل ها است ولی دلیل نمی شه زندگی ام رو روی این کل کل بنا کنم (:

رادیو گیک شماره ۴۴ – گجت سازان بی گجت

اسم این شماره رو با یادآوری رنج بچه هایی که در کارخونه های غیراستاندارد چین و بقیه جاها گجت هایی رو می سازن که ما افتخار می کنیم آخرین مدلمون رو با آخرینترین مدلشون عوض کنیم. به افتخارشون

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

رادیو گیک روی پایرت بی

اخبار

سوییس و پناهندگی به اسنودن

مسوولین سوییسی به شکلی سربسته گفتن که اگر مشکلات سطح بالاتر پیش نیاد، علاقمند هستن به ادوارد اسنودن افشاگر ان اس ای پناهندگی بدن در مقابل اینکه اون بتونه در دادگاه در مورد این اتفاق شهادت بده. وکیل اسنودن نگفته چه شکلی از «مشکلات سطح بالاتر» ممکنه پیش بیاد ولی منطقا منظور فشار سیاسی آمریکا بر این کشوره. یکی از دوستان هم توی توییتر گفته بود که اگر بهش پناهندگی بدن حاضره مطلقا هر چیزی رو شهادت بده تو دادگاه (: [صحبت در مورد کتاب no where to hide]

اندروید وان
group_UI-visible
اندروید وان هم بالاخره اومد. این گوشی هیجان انگیز رو قبلا در خبرها دیده بودیم ولی الان تو هند عرضه شده. حرف گوگل اینه که در حال حاضر ۱.۷۵ میلیارد نفر در جهان گوشی هوشمند دارن و این یعنی ۵ میلیارد نفر گوشی هوشمند ندارن. مشکل هم سه تا است: قیمت بالای گوشی ها، دسترسی نداشتن مردم به ۳جی و ۴جی حتی جاهایی که عرضه شدن و دسترسی نداشتن به سیستم عامل اندروید نسخه جدید. گوشی اندروید وان مدعی است که به این سه مشکل جواب می ده و اسپک های معرفی شده و بخصوص قرارداد خوب با شرکت Airtel جای امید باز می کنه. کشورهای بعدی که قراره شاهد تلفن باشن فیلیپین، اندونزی، پنگلادش، نپال، پاکستان و سری لانکا هستن.. توضیحات خودم در مورد علاقه گوگل به این جریان.

ارتباط تله پاتی مغز به مغز از فاصله ۵۰۰۰ مایلی
brain
معلومه که موبایل وسیله باحالی است که بتونین باهاش با هر کسی هر کجای دنیا حرف بزنین ولی ظاهرا دانشمندها به این هم راضی نیستن.. اصولا دانشمندها رمز موفقیتشون اینه که به چیزهای کوچیک راضی نیستن و فکر می کنن همیشه باید پیش برن و این دقیقا تفاوتشون است با دوستانی که می گن از فلانجا به بعد ما حق نداریم جلو بریم (: به هرحال… دانشمندهای عزیز با استفاده از TMS یا تحریک حوزه الکترومغناطیس مغز یا چنین چیزی تونستن کلمات رو از مغز یک نفر به فاصله ۵۰۰۰ مایل اونورتر جابجا کنن. نترسین… ولی آزمایش این شکلی است: چهار نفر رو آوردن که یک نفر فرستنده بود و سه نفر گیرنده. به نفر اول که قرار بود فرستنده باشه کلمات Ciao و Hola نشون داده شد.. البته به شکل باینری روی صفحه کامپیوتر و بهش گفتن که با دیدن هر صفر به تکون دادن پاش فکر کنه و با دیدن صفر به تکون دادن دستش.. البته لازم نبود واقعا دست و پا رو تکون بده، قرار بود فقط فکر کنه! بعد سیگنال های خونده شده از مغزش با اینترنت به سه نفر دیگه که ۵۰۰۰ مایل فاصله داشتن (حالا شما بگو تو ایستگاه فضایی بودن! فرق خاصی نداشت چون الان ایستگاه فضایی هم اینترنت بدون فیلتر داره) منتقل شد و از طریق همون سینگال های مغزی به مغزشون فرو شد (چی بگیم؟ از مغزشون گذر کرد؟ به مغزشون تابانده شد؟). انداختن این TMS روی کورتکس بینایی باعث شد سه نفر بتونن بر اساس چیزی که نفر اول فکر کرده، لکه های نوری رو ببینن که بر اساس فکر نفر اول در جاهای متفاوتی برای صفر و یک قرار می گرفت. تبدیل کردن این صفر و یک ها تونست کلمه اولیه رو بسازه؛ اونم با موفقیت! هوم… چی بگم حالا من؟

چالش معرفی ده کتاب
توضیحات خودم

اینترنت شبانه در ایران و مشکلاتش
اشاره به مساله اینترنت شبانه و مشکلاتی که برای آی اس پی ها و بقیه درست کرده
امیر گفته که صبا نت یک اطلاعیه داده که از این به بعد رایگان نیست و فقط به شکل «منصفانه» می تونین دوبرابر حجمی که خریدین رو مجانی استفاده کنین و بعدش جریمه می شین! مبین هم کار مشابهی کرده. بحث سر اینکه مجازه یا نه و چطوری باید باشه (بر اساس قرارداد. از این به بعد یا توی قرارداد جدید. …)

در اعماق

دختری که به شکل دروغین به آسیای جنوب شرقی سفر کرد
dutch
خبر رو حتما شنیدین. یک دختر هلندی در یک «سفر» ۴۲ روزه به جنوب شرقی آسیا، کل دوستاش رو اسکل کرد و از خونه کلی عکس و متن سفرگونه درست کرد و گذاشت فیسبوک و همه معتقد بودن داره نصف قاره اسیا رو می چرخه و حتی با تزیین کردن اتاقش به شکل یک معبد، گپی اسکایپی هم با رفقا زد که دیگه هیچ شکی در جریان نمونه! حرفش اما بسیار معقول بود. آخرش گفت که «اینکار رو کردم تا نشون بدم که ما چیزی که در رسانه های اجتماعی منتشر می کنیم رو فلیتر می کنیم و تغییر می دیم تا چیزی به نظر برسیم که دوست داریم و دنیای آنلاین ما گاهی ربطی به زندگی واقعی مون نداره. هدف من این بود که نشون بدم چقدر راحت می شه واقعیت رو انگولک کرد. همه می دونن که تصویر مدل ها ادیت شده است و ما معمولا فراموش می کنیم که توی زندگی خودمون هم تصویر رو دستکاری می کنیم».

ناتو و حمله نظامی در صورت حمله جدی سایبری به اعضا
nato
بحث حمله سایبری یک نکته عجیب داره: اینکه معلوم نیست چه زمانی و چه سطحی از حمله «جنگ» حساب می شه یا مثلا آیا کاشتن یک بمب ساعتی در زمان صلح و منفجر کردنش چه حکمی داره (بحث کنم در مورد توربین ها) و سال ها بود گروهی از مقامات ناتو درخواست می کردن که آمریکا اعلام کنه که در مقابل حمله گسترده سایبری، پاسخ کینتیک خواهد داد (جنگی کلاسیک). این اتفاق حالا افتاده و «ناتو اعلام کرد حمله سایبری گسترده علیه یک کشور عضو می​تواند به عنوان حمله علیه کل این سازمان دفاعی تلقی گردد و باید با آن برخورد نظامی شود. ناتو می​گوید برای دفاع از اعضای خود این تصمیم را اتخاذ کرده است. » بحث انتقال موشک ها به کوبا بعد از خلیج خوکها و اعلام کندی در مورد اعضا و پاسخ به دشمن !
It shall be the policy of this nation to regard any nuclear missile launched from Cuba against any nation in the Western Hemisphere as an attack by the Soviet Union on the United States, requiring a full retaliatory response upon the Soviet Union

امنیت آی مسنجر
tim
[آهنگ عزا بزنم؟] بعد از جریان لو رفتن عکس ها که بعدا بیشتر در موردش حرف می زنیم ومشکلاتی که تیر پیکانشون به سمت iCloud است، تیم کوک سی تی اوی اپل گفت امنیت برای این شرکت بسیار مهمه و تمرکز کرد روی آی.مسیج و گفت تمام ارتباطات این برنامه کاملا رمزگزاری می شن و حتی خود اپل هم کلیدهاش رو نداره. حالا اینکه چطوری می تونن با ان اس ای کنار بیان یک بحث است ولی این بدون شک تلاشی است برای اعاده حیثیت مردمی که حالا دعوت شدن از طریق سرویس Apple Pay کردیت کارت هاشون رو هم به اپل بسپرن. در مورد این در قسمت آخر بیشتر حرف می زنیم.

تبریک و تقبیح

تقبیحی داریم برای ایرانسل که داره با تبلیغ ما رو خفه می کنه (توضیح یو اس اس دی و پلن و …)
تشویق و خسته نباشید داریم برای بچه های زیکانف و داورهای خوب که یک زیکانف عالی دیگه برگزار کردن
تشویق و سوت و هورا برای خودم که …

نامه ها

لاله گفته میدونم خیلی از سایت ها امکاناتشون رو برای ایران محدود کردن اما تو حوزه نرم افزار های آزاد دیگه چرا؟
می خواستم نرم افزار simon رو از sourceforge دانلود کنم می گه کشورتون تحریمه. واقعا بد بختیم دیگه اوپن سورس ها رو هم به ایرانیا ندن

بنیامین برامون نوشته:
رفته بودیم یکی رو برسونیم فرودگاه و احتمالا اگه لاری باشید میدونید که
اکثریت مردم این منطقه توی کشور های حوزه خلیج فارس کار میکنند حالا
بگذریم چون طرف پرواز خارجی داشت دو ساعت قبل پرواز در فرودگاه حظور
داشتیم و من گوشیم رو در اوردم و شبکه های بی سیم رو چک کردم تا بلکه
فرجی بشه وای فای رایگانی چیزی باشه که هیچی هم نبود … ولی یه چیز
هیجان انگیز تر اونجا وجود داشت یه پرینتر بی سیم که هیچ رمزی هم نداشت
نمیدونم مربوط به کدوم بخش بود ولی خلاصه هر بخشی بود چند صد صفحه
اخطاریه براشون چاپ کردم اونم که برگه های پرینتر تموم شد ظاهرا توی
اتاقی بود که اون ساعت از روز کسی درش حضور نداشت یا شایدم طرف نفهم
بود… و این قضیه تموم شد و رفت
تا اینجا میگیم شاید من اولین نفری بودم همچین حمله وحشیانه ای انجام
دادم و کس دیگه ای این کار رو نکرده بوده و گفتم حتما رمز گزاریش میکنن

ولی در کمال ناباوری یک ماه بعد که مراجعه کردم هم همون پرینتر با شبکه
بی سیم بدون رمز وجود داشت ولی این دفعه بعد از پرینت گرفتن حدود 4 صفحه
پرینتر رو از دست رس خارج کردن و ظاهرا راه حلشون شده همین که هر وقت
دیدن الکی داره پرینت میاد پرینتر رو خاموش میکنن
بعد بگین چرا هوا پیما سقوط میکنه :-/

بخش آخر

فپنینگ دی
fap
اتفاق رو که همه می دونیم چی شد… یک هکر / شاید هم یک گروه هکری شروع کردن به انتشار عکس های شخصی تعدادی از افراد مشهور (به طور خاصتر ستاره های هالیوودی و این تیپ ها)‌ در اینترنت.

  • از کجا اومده بود؟
  • آیا قابل جمع است؟
  • برخوردهای متفاوت (شکایت، دوستانه، نفی)
  • زندگی طبیعی سلبریتی ها
  • بدن طبیعی متفاوت است با چیزی که ما می بینیم
  • و یادمون باشه که اینترنت حافظه عجیبی داره ولی ما حافظه خاصی نداریم
  • همه دنیا تقریبا شبیه همدیگه است.. هیجان عجیب نداره چیزی (:

موسیقی

به پیشنهاد خوب ارشیا،‌ something to remind you از گروه Staind. اجرای زنده.