همونطور که می دونین من یک دوره ویدئویی لینوکس دارم. اما اون دوره مربوط می شه به امتحان ۱۰۱ ال پی آی سی که امتحانی است برای گرفتن مدرک «مدیریت سیستم های لینوکس» و به درد اکثر آدم ها که به شکل معقول و فان و شاد می خوان بیان سراغ لینوکس نمی خوره. به همین دلیل تصمیم گرفتم یک دوره همینطوری دور همی ضبط کنم برای شروع کار با لینوکس یا لینوکس دسکتاپ یا زندگی روزمره با لینوکس یا چنین چیزی. اسم مستعارش هست لینوکس دسکتاپ برای آدم های شاد. حتی اگر شاد نیستین، دیدن این دوره می تونه شما رو کمی شاد کنه! مطمئنم!
در قسمت اول از لینوکس دسکتاپ برای آدم های شاد می ریم سراغ نصب یک اوبونتو در کنار ویندوز. جالبه که اینکار ابتدایی ترین کار لازمه برای شروع اوبونتو و در عین سخت ترین کار. البته می تونین شما برای شروع از یک ماشین مجازی مثل ویرچوال باکس استفاده کنین که کم خطرتر و بی دردسر تر است. به هرحال در اینجا در اولین قسمت از آموزش اوبونتو برای آدم های شاد می ریم سراغ نصب یک لینوکس در کنار یک ویندوز. با ما باشین که ماجرا ادامه داره!
و مطمئنا مهمترین انگیزه بخشی شما اینه که لایک کنین، شر کنین، فالو کنین و از اون مهمتر تو کامنت ها بگین که در سرفصل های بعدی چه چیزهایی باید پوشش داده بشن!
خبر خوب برای خورههای اندروید و لینوکس و تکنولوژی اینه که بالاخره میتونن رو گوشیشون یک لینوکس داشته باشن. این کار با سیستم عامل جدیدی به اسم مارو او اس ممکن شده. این سیستم اجازه می ده با یک کابل اچ دی ام آی، تلفن شما تبدیل به یک سیستم عامل لینوکسی بشه. در حالت عادی شما روی تلفن یک اندروید ۵.۱ و یک دبیان خواهید داشت.
در زمان اتصال موبایل به اچ دی ام آی مانیتور، دبیان به شکل خودکار لود خواهد شد. در این زمان اندروید هم در حال اجرا است و شما می تونین تماس هایی که بهتون می رسه رو دریافت کنین. منبع
به شکل پیشفرض روی این سیستم هیچ چرندی نصب نیست و احتمالا تجربه جالبی است اگر شما یک گوشی اضافی با قابلیتهای مدرن دم دست دارین یا می خواین گوشی هر روزهتون رو عجیب غریب کنین. من تستش نکردم چون احتمالا بسیار سنگین و خسته خواهد بود. فان من در این روزها برای گوشی دبیان نو روت است که یک دبیان روی گوشی شما بالا می یاره.
ویدئوهای لینوکس ساکس یا مثلا لینوکس چرته دیگه به یکی از روتینهای سالانه دنیای لینوکس تبدیل شدن. ویدئوهایی که برایان لاندوک توشون هر سال به مشکلات لینوکس اشاره میکنه، شوخی می کنه، آدمها رو می خندونه و می گه چرا لینوکس چرته… و البته آخرش هم بر می گرده به اینکه لینوکس بهترین انتخاب است ولی به هرحال این اشکالات رو هم داره.
این ویدئو برای کسانی که لینوکس رو دوست دارن، شدیدا پیشنهاد میشه و البته از عنوانش معلومه که کلمات نامناسب برای محیط کار داره.
همین چند ماه قبل بود که مایکروسافت اعلام کرد با لینوکس دوست است و فکر کنم توی رادیو گیک ازش حرف زدیم. همچنین کلی خبر داشتیم مثل توسعه سیستم لینوکسی برای آژر و استفاده از اوبونتو برای سرویسهای بیگ دیتا در مایکروسافت.
حالا یک هکر ویندوزی به اسم مستعار walkingCat خبر عجیبی رو منتشر کرده:
ظاهرا ویندوز ۱۰ بیلد ۱۴۲۵۱ داره از بخشی از پروژه آستوریا استفاده میکنه که قراره بوده به شکل یک پل رابط، امکان اجرای برنامههای اندروید روی ویندوز رو فراهم کنه. فایلهای این پروژه به شکل ADss.sys هستن در حالی که فایلهای کشف شده هم اسمهایی به شکل LXss.sys دارن که میتونه اشاره ای نزدیک به یک جور پل رابط با لینوکس باشه.
مطمئنا هنوز کسی جواب دقیق رو نداره که ماجرا چی است و به احتمال خیلی زیاد مایکروسافت به سرعت در این مورد موضع نخواهد گرفت ولی کلیت پروسه احتمالا نگاهی اتفاقی و زود هنگام است به ایده «سیسیتم عامل جهانی» مایکروسافت که قراره روی همه دیواسها اجرا بشه و به احتمال زیاد مایکروسافت دوست داره بتونه باهاش طیف وسیعی از نرم افزارهای آی او اس تا لینوکس و ویندوز و اندروید رو اجرا کنه.
از نظر منطقی اکثر خوانندههای من جاهای دیگه این خبر رو شنیدن ولی این خبر اونقدر مهمه که حتی بعد از سه چهار روز گذشتن از تاریخش، هنوز هم در جادی.نت باید نوشته بشه: زندگی یان مرداک پدر دبیان در ۴۲ سالگی به مرگی به احتمال خیلی زیاد خودخواسته تمام شد.
مرداک متولد ۱۹۷۳ بود و در بیست سالگی (۱۹۹۳) پروژه دبیان شروع کرد. سیستمعاملی که الان این پست داره روش نوشته میشه، سیستمعاملی که سروری که این وبلاگ رو میچرخونه ازش استفاده میکنه و سیستم عاملی که به بخش عظیمی از دنیا شکل داده.
ظاهرا آخرین توییت مرداک در دوشنبه این بوده:
امشب خودکشی خواهم کرد… دخالت نکنین به این دلیل که من خیلی داستانها دارم که بگم و نمیخواین اونها با من بمیرن #debian #runnerkrysty67
در شماره ۵۹ از رادیو گیک توی دنیای خطرناکی پا می ذاریم. دنیایی که توش لازمه فیلسوفها و برنامهنویسها به تفاهم برسن که خودروهای بی سرنشین باید چه کسانی رو به کشتن بدن. در این شماره سعی میکنیم انسانها رو از نتایج ترسناک هوش مصنوعی در دنیایی سرمایهدارانه نجات بدیم و سورسها رو بررسی کنیم؛ از اینستاگرام تا گراب در لینوکس. باگها زیاد شدن. با رادیوگیک باشین!
اگر در دنیای کامپیوتر هستین حتما بابد با بیت کوین آشنا باشین. پولی دیجیتالی که مستقل از دولتها کار میکنه و اعتبارش دائما در سالهای اخیر در حال افزایش بوده. این پول وقتی درست شد که یک مقاله ناشناس با نویسندهای با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو مکانیزم کارش رو تشریح کرد و بعد نرمافزار مرتبط با این مکانیزم ظاهر شد. حالا ظاهرا پلیس استرالیا به خونه یک کارآفرین و متخصص دانشگاهی به اسم کرایگ رایت حمله کرده چون فکر میکنه این آدم مبدع بیتکوین است.
روز چهارشنبه عصر به خونه کرایگ رایت رفته که چند ساعت قبل توسط دو سایت مهم گیزمودو و وایرد به عنوان طراح احتمالی بیتکوین معرفی شده بود. در حال حاضر آدمهای نزدیک به رایت میگن که خود این شخص مساله رو تکذیب میکرده و بعضیها هم مدعی شدن که گزارشهای مدعی افشای هویت مبدع این پول رمزنگاری شده، اصولا یک شوخی بیمعنی بیشتر نبودهاند. [توضیحات خودم]
حالا اینجا اصطلاح «برنامه نویس» درست نیست. در واقع برنامه جدید مایکروسافت به اسم PowerApp به کاربران تجاری اجازه می ده بدون کد نوشتن اپ هایی که دوست دارن رو درست کنن. خلاصه ماجرا اینه که این برنامه اجازه می ده شما اطلاعات رو از منابع مختلف، از دراپ باکس تا آفیس تا سیلزفورس تا اوراکل و سپ و غیره جمع کنه و خیلی ساده اونها رو به یک اپ شرکتی تبدیل کنه… مثلا برنامه ای از کاتالوگ کالاها که هر لحظه قیمتش تغییر می کنه، کاری شبیه به درست کردن پاورپوینت با کلی امکانات آنلاین. فلسفه مهم اینجاست که نوشتن اپ های جنرال داره ساده تر می شه و نیازهای اکثر ما هم یک چیزه و منطقا باید داشتن یک اپ چیزی شبیه به داشتن یک وبلاگ باشه.
چاکرا موتور جاوااسکریپت مایکروسافت است که حالا قراره اوپن سورس بشه. اونهم روی گیت هاب و لایسنس ام آی تی. ماجراها و جزییات طولانی است. از ۲۰۰۸ این موتور شروع شده و الان مایکروسافت مدعی است که یک موتور سریع، بسیار کارا و استاندارد جاوااسکریپت داره که از نمونه های مشابه کروم و فایرفاکس بهتر هستن و حالا می گه اونو خیلی هم آزاد کرده. اما چرا؟ [کمی توضیح خودم در مورد آینده و اهمیت موتور جاوااسکریپت در تکنولوژی آینده و اینکه شرکت ها می خوان مال اونها باشه] و [توضیح خودم در مورد فرصت خوب برای خودنمایی و مثلا خوندن کد، بهتر کردن، باگ پیدا کردن و .. سخت هم نیست. به ۲۸ بک اسپیس نگاه کنین که اصلا پیچیده نیست فضاش]
بایدو و ماشین های خود راننده بایدو در واقع گوگل چین است و الان اولین خودروی خودرانندهاش رهای خیابانها شده. این ماشین یک بی ام دبلیو سری ۳ است که تونسته حدود ۳۰ کیلومتر توی پایتخت چین رانندگی کنه – شامل اتوبان ها و خیابون ها و کوچهها و دور به چپ و راست و یو ترن و سبقت گرفتن از دیگر ماشین ها. حالا بیشتر بحث خواهیم کرد در بخش آخر ولی امیدوارم فردا شاهد بودجه برای خودوری شیلنگ و چیتا و اینها نباشیم (:
تقریبا این شماره ها همه پر است از سورپریز های «فلان چیز اوپن سورس شد». حالا هم بعد از گوگل که موتور هوش مصنوعی اش رو باز کرد، فیسبوک زده رو دستش و «سخت افزار» هوش مصنوعی اش رو باز کرده! هوش مصنوعی گوگل هنرنمایی هایی مثل درک تایپ روی صفحه کلید، ترجمه آنلاین، نشون دادن تابلوهای راهنمایی اسپانیایی به فارسی و .. داره و در مقابل فیسبوک هنرش رو روی تشخیص چهره، شناختن چهره ، انتخاب مناسبترین خبر و .. گذاشته. هفته قبل گوگل موتورش رو باز اعلام کرد و حالا فیسبوک نقشه های سخت افزاری رو رو و اوپن سورس اعلام کرده که می تونن پروسس لازم برای اجرای الگوریتم ها رو به بهترین نحو انجام بدن. دلیل؟ خیلی ساده: بازمتن کردن باعث می شه میلیون ها چشم بتونن اینها رو ببینن و بهتر کنن و شرکتی که ازشون استفاده می کنه رو پیش بندازن.
پرواز موفق اسپیس ایکس توضیحات کوتاه خودم در مورد الون ماسک و غیره
هوش مصنوعی ذاتا خطرناک نیست ولی در رادیوی قبلی هم گفتیم چی خطرناکش می کنه: سرمایه داری خبیث! حالا الون ماسک افسانه ای و سام آلتمن و یک محقق از گوگل شرکتی رو باز کردن به اسم OpenAI با این هدف که هوش مصنوعی دیجیتال رو به شکلی پیش ببرن که به نفع کل بشریت تموم بشه و هدفش به دست آوردن سود مقعطی برای یک گروه نباشه. [توضیحات خودم]. این رو هم بگم که آمازون وب سرویس هم یکی دیگه از سرمایه گذارهایی است که در کل ۱ میلیارد دلار تا حالا جمع کردن تا تحقیقات هوش مصنوعی به شکل اوپن و برای نفع همه و مشارکت همه پیش بره و همه هم به نتایجش دسترسی داشت باشن.
این روزها همه دارن از باگ ۲۸ تا بک اسپیس حرف میزنن. باگی بعضیها مینویسن اجازه میده به هر لینوکسی دسترسی پیدا کنین. هر چقدر هم نویسندهای از منطق و لینوکس دورتر باشه، خطرات بزرگتری رو براش قائل میشه. این باگ اولین توسط اسماییل ریپول و هکتور مارکو کشف شده و اینجا نگاهی دقیق داریم به اجزاش برای کسانی که دوست دارن بدونن واقعا ماجرا چی بوده و چه عواقبی داره.
هک شدن اینستاگرام یک هکر اعلام کرده که بعد از اعلام یک حفره امنیتی به فیسبوک، تهدید به تعقیب قضایی شده. این حفره اونقدر حاد بوده که از طریقش هکر میتونسته به سورس کد سایت اینستاگرام، کلیدهای رمزنگاری، کلید خصوصی کننده کوکیها، جزییات کاربران و کارمندهای اینستاگرام، رمزهای سرور ایمیل و …. دسترسی پیدا کنه. ما میتونیم بهش بگه «همه چیز اینستاگرام». اسم این محقق وزلی وینبرگ است. این باگ RCE (Remote Code Execuiton) توی کوکیهای سشن اتفاق میافتاده و در نهایت به وزلی اجازه داده به فایلی برسه که به شکل هارد کد، اکانت وب سرویسهای آمازون توش بوده و در نهایت وزلی از روی این سرورها به پسوردهای اصلی رسیده. این محقق برای شرکت سیناک کار می کنه و اعلام کرده که درخواستش برای شرکت در مسابقه کشف باگ فیسبوک رد شده و بعد مدیرش تلفنی ترسناک از فسیبوک داشته که تهدید آمیز بوده. فیسبوک معتقده این مساله واقعیت نداره ولی اسکرین شات ها و دیتاهای که این محقق امنیتی نشون داده، عکس این موضوع رو مدعی میشن. مواظب باشین که هکرها ممکنه فهمیده باشن هر روزناهار چی می خورین و سلفیهاتون ممکنه هک شده باشه (:
اسراییل جعلی و رمزنگار کشورهای مختلفی در دنیا نگران امنیت هستن و خیلیهاشون سعی می کنن «امنیت» رو از طریق درست کردن سوراخ تو امنیت حفظ کنن. مثلا می گن هر سیستم در کشور باید یک لینک به فلان جا و یک لینک به فلان جا داشته باشه یا هر سیستم رمزنگاری باید برای آدم های «خوب» داشته باشه. این بزرگترین اشتباهه و دنیا رو شدیدا ناامن تر می کنه [دلایل]. اما به اصطلاح اسراییل چیکار می کنه؟ law fare blog مقاله بسیار خوبی در این مورد داره و مدعی می شه حاکمان خاک اشغالی فلسطین، بدون تصویب هیچ قانون و بدون جلوگیری از انواع «ایجاد» امنیت هنوز کنترل کاملی نه فقط روی ارتباطات کشور که حتی روی ارتباطات جهان دارن. هایلایت اونجاست که می گه مدعیان اسراییل، فقط ۱۱صدم درصد جمعیت جهان هستن ولی ده درصد تمام فروش سیستم های امنیت جهان متعلق به اونهاست.. و حتی یک کشور فرضی که از بزرگترین سانسورچی های دنیا و مدعی دشمنی با این به اصطلاح کشور است هم اصلی ترین دیوایس های سانسورش رو از همین خبائث می خره. ظاهرا به اصطلاح دولت به اصطلاح اسراییل روابط بسیار تنگاتنگی هم با این گروه کوچیک داره که ده درصد کل سیستم های امنیتی دیجیتال دنیا رو می سازن. خبیث ها!
دستگیری راننده فراری از روی گزارش تصادف توسط خودرو زنگ پلیس ۹۱۱ فلوریدا که زنگ زد، ماجرا با همیشه فرق داشت. همیشه یک آدم حرف می زد اما اینبار.. [صدای روبات که تصادف رو گزارش می ده]. این سیستم توی خودروهای فورد و بی ام و و غیره کار می کنن و از طریق سنسورها و اینترنت تلاش می کنن در صورت تصادف زمان رسیدن اورژانس رو به حداقل برسونن. سیستم Emergency Assistance فورد در صورت تصادف مستقیما به پلیس زنگ می زنه و محل و زمان و مدل ماشین و شماره و غیره رو گزارش می ده تا اونها بتونن سریعا آمبولانس اعزام کنن. در این مورد خاص هم راننده دو تصادف پش هم داشته که از صحنه فرار کرده ولی ماشین هر دو مورد رو به پلیس گزارش داده. در تماس تلفنی پلیس با راننده، ایشون گفته هیچ تصادفی نداشته و در مقابل این ادعای پلیس که ماشین زنگ زده خبر داده که هر دو تصادف کار شما بوده، با تعجب مساله رو نفی کرده.
تبریک و تقبیح
تقبیح برای سانسورچی که با وقاحت سعی می کنه کل ترافیک اینترنت کشور رو بخونه و حقوق من و شما اصولا براش مهم نیست،.
تقبیح برای دیکتاتور سوریه که قتل عام آدم هاش دلیل موندنش بر قدرته و محمد فریس تنها فضانورد کشورش رو هم مجبور به فرار از کشورش کرده. فریس می گه تمرینات برای فضانوردی بسیار سخت بوده ولی حالا اون تمرینات در مقابل رنج مردم سوریه اصلا معنی نداره. کاش مردم اجازه داشتن حکومتشون رو انتخاب کنن و تغییر بدن. و یادآوری ای هم داریم از باگ سریع و فانی واتساپ که اگر ۴هزار تا اسمایلی برای یکی بفرستیم، گوشیش ریست می شه.. البته احتمالا تا این ضبط و پخش بشه، رفع شده (:
نامه ها
علی بهرامینژاد که در شماره قبل صحبت در مورد وویجر رو شنیده، یادآوری کرده که در این سفینهها که سمت خارج منظومه شمسی حرکت می کنن صداهایی گذاشته شده برای «بیگانگان» احتمالی… توی پیامها فارسی هم هست و همونی هست که اول رادیو هم شنیدین. امیدوارم موهای بدنتون رو سیخ کنه.. با این فکر که این پیامی است که از فارسی زبانها به موجودات ماورا ارسال شده.
ماشین های خودکار در حال زیاد شدن هستند. توی همین شماره دیدیم که این ماشین ها به چین هم رسیدن به زودی توی خیابان های اصلی شاهد تعداد بیشتری از اونها خواهیم بود. ماشین هایی که کلا راننده ندارن آینده واقعی هستن و حتی ماشین هایی که فرمون و گاز و دنده هم ندارن و باید خودشون کل تصمیم زندگیشون رو بگیرن.
حالا یک بحث فلسفی ولی سریعا عملی پیش می یاد: اگر خودرویی در مقابل تصمیمهای اخلاقی قرار بگیره باید چیکار کنه؟ فرض کنین یکهو با سرعت به یک گروه ده نفری برسه.. آیا باید خودش رو به دیوار بکوبه تا اون ده نفر نجات پیدا کنن؟ یادتون باشه که سرنشینها هم توی ماشین نشستن! یا مثلا آیا اگر یک گروه ده نفری جلوش توی خیابون باشن و یک نفر توی پیاده رو و مجبور باشه بین کشتن یکی از دو گروه انتخاب کنه، باید خلافکارها رو بکشه یا یک نفر رو به جای ده نفر؟
جواب این سوال ها توی دنیای فنی پیدا نمی شه. جواب این سوال ها ترکیبی است از اقتصاد و فلسفه اخلاق و خبر خوب اینه که جان فرانسیس توی دانشگاه تولوز فرانسه روی این مساله کار کرده و معتقده اون و تیمش جواب رو دارن؛ از روش سنجش عقاید مردم. اونها این سوالات عجیب اخلاقی رو برای آدم ها مطرح کردن و واکنش هاشون رو بررسی کردن. سوالها چنین چیزهایی هستن:
تصور کنید که در آینده نه چندان دور ماشین خودراننده ای دارید. یک روز هنگام حرکت در خیابان شرایطی پیش می آیند که ماشین در حال حرکت به سمت یک جمعیت ده نفره است که در حال رد شدن از خیابان هستند. ماشین امکان ایستادن ندارد ولی می تواند خودش را به یک دیوار بکوبد و شما را بکشد، ماشین باید چکار کند؟
خب اکثر آدم ها باید برن سراغ کشتن یک نفر به جای ده نفر ولی اگر اون یک نفر «خود شما» باشین چی؟ محقق چنین سوالاتی رو به صدها نفر از کارگران ترک آمازون داد (برای درک ترک مکانیکی رادیو گیک شماره هشت رو گوش بدین) و جواب هاشون رو تحلیل کرد. البته این مثال های حاوی شرایط کمی تغییر یافته در هر مورد بودن، مثلا تعداد افراد توی خیابون و ماشین کم و زیاد می شد.
جواب ها هم جالب بودن. مردم در کل موافق این بودن که تعداد مرگ افراد باید کم بشه حتی اگر راننده کشته بشه. البته ادامه تحقیق نشون می ده که اکثر جواب دهنده ها خودشون رو توی خیابون می بنین نه توی ماشین ولی همین که آدم ها خودشون رو راننده فرض می کنن، معتقدن ماشین باید پیاده ها رو بکشه و سرنشینش رو نشون بده چون این وظیفه خودرو است که از سرنشینانش حفاظت کنه!
این مساله بحث اقتصاد رو هم شدیدا پیچیده می کنه چون در نهایت کارخونه ها ماشین می سازن که بفروشن و چند نفر از خریدارها حاضرن ماشینی رو انتخاب کنن که در صورت بروز شرایط خطرناک، برای نجات جون بقیه قراره راننده اش رو بکشه!
صحبت خودم در مورد راه اینده.. دولت ها، قوانین جدید که حتما باید رانندگی پذیر باشه فعلا و کنترل مرکزی یا اصولا خیلی خیلی امن تر شدن ولی خب به هرحال شرایط خاصی است در دنیا که قراره صحبت هایی بسیار طولانی باشه در مورد لزوم توافق الگوریتم ها روی اخلاق.
موسیقی
اوخ اوخ.. واقعا لازم نیست ترک باشین یا ترکی بفهمین که همینجا عاشق بشین… برو بلبل برای مای خسته … جانوما قصد الین گوزینه گوربان… منی سرمست الین سوزینه گوربان
این روزها همه دارن از باگ ۲۸ تا بک اسپیس حرف میزنن. باگی بعضیها مینویسن اجازه میده به هر لینوکسی دسترسی پیدا کنین. هر چقدر هم نویسندهای از منطق و لینوکس دورتر باشه، خطرات بزرگتری رو براش قائل میشه. این باگ اولین توسط اسماییل ریپول و هکتور مارکو کشف شده و اینجا نگاهی دقیق داریم به اجزاش برای کسانی که دوست دارن بدونن واقعا ماجرا چی بوده و چه عواقبی داره.
آیا باگ واقعا وجود داشته؟
اما آیا این باگ وجود داره؟ جواب یک بله محکم و همراه پوزخند است. این باگ سوتی بدی بوده که از برنامهنویسهای خوب در یکی از برنامههای بسیار پیچیده انتظار نمیرفته. این باگ روی گراب تاثیر میذاره. ویندوزها از گراب استفاده نمیکنن و به جاش بوت لودرهای خودشون رو دارن که امکانات و تواناییهای محدودتری داره و به شکل اختصاصی برای ویندوز توسعه پیدا کرده. گراب اونی است که در مرحله اول یک کامپیوتر رو بوت میکنه و بعد کنترل کامپیوتر رو به یک سیستمعامل (از جمله لینوکس یا ویندوز) تحویل میده. اگر گراب نباشه سیستمعاملها مجبور هستن خودشون یک ضرب کامپیوتر رو بوت کنن و دیگه امکان حضور چند سیستم عامل روی یک کامپیوتر یا بوت شدن کامپیوتر حتی بعد از خراب شدن سیستم عامل وجود نخواهد داشت.
باگ ۲۸ تا بک اسپیس چی بوده؟
این باگ وقتی کار میکرده که شما گراب داشته باشین و روی گراب پسورد گذاشته باشین. اتفاقی که خیلی کم میافته. گفته میشه در وضعیتی که قراره گراب از شما پسورد بپرسه، ۲۸ بار بک اسپیس رو بزنین سیستم کرش میکنه و شما به خط فرمانی میرین که دستورات بسیار محدودی داره که به منظور تعمیر سیستم گراب یا بوت کردن سیستم عاملهایی که روی کامپیوتر نصب شده تعبیه شدهاند.
این اشتباه بدون شک خیلی ضایع و خیلی خنده داره (: البته تا الان همه لینوکسهایی که باهاشون برخورد داریم مشکل رو اصلاح کردن که خودش قشنگی دنیای آزاده. در واقع اصلا گفته نمیشه که اینطرف هیچ باگی نیست بلکه گفته میشه که باگها به محض کشف یا اعلام (یا حتی قبل از اعلام) رفع و در آپدیتهای سریع، خنثی میشن.
آیا هکرها به هر لینوکسی دسترسی پیدا کردن؟
این قسمت جایی بود که من تصمیم گرفتم در این مورد بنویسم. بعضی مقالههای سایتهای ایرانی با هیجان مینویسن که دیگه همه لینوکسها در معرض خطر هستن و اطلاعات هر کسی قابل دستیابی توسط هکرها. این مشخصا از دو جور اشتباه مییاد:
عدم درک شکل کارکرد جهان. برای اینکه بفهمین الان هکرها توان نفوذ به هر کامپیوتری رو ندارن کافیه به این فکر کنین که دارین این مطلب رو کجا میخونین. اگر این مطلب از روی اینترنت، تبلت، چت و .. به شما رسیده یعنی مهمترین کامپویترهای دینا که اتفاقا همه هم لینوکسی هستن دارن درست کار می کنن (: به این می گن استدلال با توجه به دیدن نتایج. لازم نیست من باگ رو درک کنم تا بفهمم که آیا همه کامپیوترها تحت سیطره هکرها هستن یا نه (: کافیه به اطرافم نگاه کنم. همونطور که لازم نیست سالها در این مورد بحث کنم که فلان مدل حکومتی باعث پیشرفت میشه یا نه و کافیه نگاه کنم ببینم کدوم کشورها در حال پیشرفت هستن.
عدم درک دنیای لینوکس و ویندوز و امنیت. اصولا این باگ داره در لایه قبل از بوت شدن لینوکس اتفاق میافته و از طریق دسترسی فیزیکی. یک اصل خیلی خیلی مهم در دنیای امنیت هست که هیچ وقت نباید فراموشش کنین! این اصل میگه لایه اول امنیت، امنیت فیزیکی است. در دنیای امنیت میگن اگر حمله کننده به «فیزیک» دستگاه مورد حمله دسترسی داشته باشه، صحبت کردن از هر شکل دیگه امنیت بیمعنی است. این باگ – که خیلی هم ضایع بوده – به شما اجازه میداده که به هارد کامپیوتری که بهش دسترسی فیزیکی دارن دسترسی پیدا کنین. این مساله در همه سیستمهای دیگه هم صادقه. اگر شما دسترسی فیزیکی دارین اصولا نیازی به این باگ نیست، کافیه هارد رو در بیارین و توی یک کامپیوتر دیگه بذارین یا با یک یو اس بی دیسک لایو یا یک سی دی لایو کامپیوتر رو بوت کنین یا هر روش دیگه. در این سطح تنها بحث امن کننده اطلاعات شما میتونه رمزنگاری باشه ولی سخت افزار رو هیچ چیز نمیتونه از حملات فیزیکی حفاظت کنه.
اگر این بحث براتون عجیبه، میتونم دو تا ویدئو درست کنم که توش ببینین چطوری هر ویندوز و هر لینوکسی با داشتن دسترسی فیزیکی قابل ورود هستن.
جمع بندی
گراب سیستم بوت کننده کامپیوتر و تحویل دهنده سخت افزار به سیستم عامل بعدی (لینوکس یا ویندوز) است. تقریبا همه لینوکس ها از گراب استفاده می کنن و اگر کسی روی گرابش پسورد گذاشته باشه، این امکان بوده که با ۲۸ بار زدن بک اسپیس وارد خط فرمان اضطراری گراب شد. این مساله یک سوتی ضایع و خنده دار برنامه نویسی بوده و حالا رفع شده و ارزش نرم افزار آزاد به همین رفع باگها در لحظه کشف است. ما لینوکسیها باید خندهها رو بپذیریم و سعی کنیم برنامههامون کمتر و کمتر چنین باگهایی داشته باشن. همه هم باید یادشون باشه که دسترسی فیزیکی عملا به معنی امکان ورود کاربر به سیستم است و تنها راه جلوگیری از ورود کسی که به کامپیوترمون دسترسی فیزیکی داره هیچ راهی است؛ هرچند که میشه با رمزگذاری اطلاعات، دسترسی این آدم خبیث به اطلاعات رو مسدود کرد.