پتیشن و طومار ابزار همه کار نیست:‌ مورد نارنجی

چند وقت پیش بود که یکی از خوانندگان نارنجی برام ایمیل زد و درخواست کرد که از کار سایت زومیت حمایت کنیم. پرسیدیم کارش چیه و گفت که یک تومار درست کردن تا از گوگل بخوان که یکسری از سرویس‌ها از جمله افزونه‌های کروم رو برای ایرانی‌ها باز کنه.

من با اون دوستمون توی چند تا ایمیل بحث کردم و گفتم که اینکار معقول نیست. گفتم که گوگل به خاطر قوانین این چیزها رو می بنده و بر اساس یک تومار اینترنتی نمی‌یاد بازشون کنه. تنها راه بازشدنش اینه که ساز و کارهای قانونی‌اش نشون داده بشه و در عین حال باید مودب بود و عنوانی مثل «گوگل شر نباش» عنوان خوبی نیست برای یک درخواست.

بعدش به همین فکر می کردم که چرا ما ایرانی‌ها یاد گرفتیم برای هر چیزی یک تومار درست کنیم ؟ (: حدسم اینه که چون راحته و هیجان فعال بودن و تلاش رو هم می ده. از صبح که بلند می شیم تا شب می ‌تونیم چند تا مشکل دنیا رو حل کنیم و جهان رو به پیش ببریم. امن و امان و بی دردسر از توی خونه.

نمی‌گم تومار همیشه بده. به همون دوست هم گفتم که انجام اینکار بهتر از هیچ کاری نکردن است اما همیشه باید دنبال ابزارهای دقیق تر رفت. مثلا یک ایمیل معقول بررسی شده به بخش حقوقی گوگل ممکنه جواب بهتری بده تا یک تومار امضا شده اینترنتی.

این ماجرا از ذهنم خارج شده بود تا دیروز که نارنجی یک کار فوق العاده کرد! یکی از بچه‌های نارنجی که در سخنرنی اریک اشمیت بود، آخر سخنرانی از مدیر عامل سابق و ریس هیات مدیره گوگل سوال کرد که چرا ابزارهاش برای ایران بسته هستن. اریک اشمیت معذرت خواهی کرد، با وکیل صحبت کرد و امروز محدودیت دانلود اکستنش‌های کروم برای ایرانی‌ها برداشته شده (:

ابزارها در دنیا مختلف هستن و ابزارهای مختلف برای مقاصد مختلف کارایی‌های مختلف دارن. امضا جمع کردن همیشه بهترین کار نیست. درسته که اینترنتی اش آسون‌ترین کاره ولی همیشه بهترین کار نیست.

پی.نوشت. تکرار می کنم که پتیشن بد نیست. من یکی از هجده میلیون عضو Care2 هستم و در هفته چند تا پتیشن در حوزه هایی که برام مهم هستن امضا می کنم (: اما بحث اینه که موقع انتخاب ابزار، به تنوع اونها فکر کنیم و از فیسبوک درخواست نکنیم که به گوگل بگه که قوانین آمریکا رو رعایت نکنه.

پ.ن. میم بالا، اسمش هست دختر اعصاب خورد کن فیسبوک (:‌ از همون ها که می گه «دارم گریه می کنم» و زیرش می گه «نمی خوام بگم چرا. لطفا نپرسین» (:

نقدی به ترجمه کافکا در کرانه مهدی غبرائی یا مترجمین عزیز! اینترنت رو فراموش نکنید

شیبی عزیز که جزو شخصیت‌های دوست داشتنی منه کتاب کافکا در کرانه (هاروکی موراکامی) رو می‌خوند با ترجمه مهدی غبرائی. ایشون بدون شک مترجم بسیار خوبین (مثلا نوشته فروغ در وبلاگ ملکوت رو ببینین که از ترجمه راضی است) و خوشحال هم هستیم که آثار خوبی رو به فارسی برمی‌گردونن.

اما یک مشکل همیشه با مترجم است: چیزهایی که خودمون متوجه نشدیم رو چیکار کنیم؟ این مشکل واقعا شوخی نیست. اصلا غیرعادی نیست که آدم یکی دو جمله در یک کتاب رو نفهمه. موقع خوندن ازش رد می شیم ولی موقع ترجمه باید چیکار کنیم؟ خیلی از مترجم‌ها هستن که یکی دو جمله که سهله، کل کتاب رو هم که نمی‌فهمن ترجمه می‌کنن می دن بره برای چاپ (: اما مترجمین خوب متوقف می شن، تلاش میکنن و سعی می کنن کشف کنن که اون جمله یعنی چی.

آقای غبرائی (که یک مصاحبه خوب ازش رو اینجا بخونین) هم تلاشش رو کرده. جایی به این پاراگراف رسیده که:

زمین، زمان، مفاهیم، عشق، زندگی، باور، عدالت و شر همه سیالند و در حرکت. هیچ کدام برای همیشه در یک حالت و یک جا نمی‌مانند. تمام جهان همچون یک جعبه فدکس است.

احتمالا مدت ها متوقف مونده و در نهایت در کمال صداقت انگلیسی رو نوشته و زیرش گفته شاید نوعی کالیدوسکوپ باشه که نقش‌های گوناگون ظاهر می‌کنه.

نمی دونم چند سالتونه ولی ما که بچه بودیم کالیدوسکوپ یک اسباب بازی محبوب بود. یک لوله با یک چشمی و چند آینه زاویه دار که هر مهملی جلوش بود رو اونقدر تکثیر می کرد که چیز قشنگی ازش در بیاد:

بعد از مدتی تجعب هم اونو می شکستین تا ببینین توش چیه و فقط با چند آینه و یکسری خرت و پرت مثل تیله و حلقه و منجوق روبرو می شدین.

به هرحال… صداقت ایشون کاملا قابل تحسینه که انگلیسی متن رو هم آوردن. یک مترجم متقلب می تونست اصلا جایی که نمی فهمه رو نگه و بیخودی جمله رو به سلیقه خودش تموم کنه – مطمئن باشین که کم هم نیستن چنین مترجمینی. آقای غبرائی حدسشون رو هم زدن ولی در کارنامه ایشون جذاب نیست که این زیرنویس فدکس باشه. یک سرچ ساده توی اینترنت می تونست بگه که FedEx (اونم با ای بزرگ) یک شرکت بین المللی بسیار بزرگ است برای ارسال بسته‌های فیزیکی به اینطرف و اونطرف. یک جور پست بزرگ که خب بسته‌ای که بهش می دین امروز صبح در دوحه است، سه ساعت بعد در هواپیما به سمت فنلاند و چند ساعت بعد در یک شهر کوچیک فنلاند به اسم اسپو: بسته یک لحظه هم ثابت و ساکن نیست و دائما در حرکت.

اینهمه نوشتم که بگم: مترجم‌های عزیز، از قدرت اینترنت و گوگل غافل نشین. تقریبا چیزی نیست که در حوزه دانش بشر باشه ولی دراینترنت کشف نکنین که چیه و در چه موردی است. هم دردسر کمتری خواهید کشید برای کشف چیزها و هم ترجمه‌هاتون دقیق‌تر و بهتر می شه (:

توافقنامه جدید گوگل چیه و چه تاثیری تو زندگی ما داره

اگر از سرویس‌های گوگل مثل سرچ، جیمیل، چت، یوتیوب، نقشه‌ها، اسناد و غیره و غیره استفاده کنین (کسی هست که نکنه؟) حتما دیدین که چند روزه دائما در گوشه و کنار صفحه و حین ورود به سرویس‌ها به شما گفته می‌شه که توافقنامه خلونت شخصی گوگل و کاربرانش (پرایوسی پالیسی) در حال تغییر است و اگر شما می‌خواین بعد از تاریخ اول مارس (یک ماه دیگه) به استفاده از سرویس‌های گوگل ادامه بدین، باید این توافقنامه رو قبول کنین.

این توافقنامه چه فرقی با قبلی‌ها داره

واقعیت اینه که تقریبا فرق خاصی نکرده. توافقنامه‌های کاربری رو همه دیدیم. اون OK یا Agree سریعی که موقع نصب می‌زنیم بدون اینکه متن رو بخونیم. اینها یکسری حق به شرکت سازنده نرم‌افزار می‌دن و یکسری حق رو از کاربر می‌گیرن (مثلا حق شکایت به خاطر ضرر ناشی از استفاده از نرم‌افزار). این توافقنامه‌ها بعضی اوقات بسیار بی‌معنی و مسخره و انحصار طلبانه هستن (مثلا توافقنامه اخیر اپل که می‌گه اگر کسی کتابی رو با فلان ابزار اپل بنویسه فقط حق داره اونو از طریق کانال‌های اپل بفروشه) و گاهی اوقات بسیار طولانی و غیرقابل خوندن.

حالا گوگل اومده توافقنامه مربوط به حفظ حریم شخصی سرویس‌های متنوعی که داره رو خلاصه و فشرده و یکسان کرده. یعنی شما یک توافقنامه با گوگل امضا می‌کنین که بهتون اجازه می‌ده از تمام سرویس‌های گوگل که حدود شصت تا هستن استفاده کنین. اگر قبلا لازم بود مثلا برای شروع استفاده از یوتیوب، بخش مربوط به پرایوسی یا حموم حریم شخصی خاص یوتیوب رو بخونین و قبول کنین، حالا کافیه یکبار توافقنامه خلاصه و جمع و جور گوگل رو بخونین و بعد اجازه داشته باشین از تمام سرویس‌های گوگل استفاده کنین. این مهمترین تفاوت است.

تفاوت بعدی اینه که گوگل صریحا اشاره کرده که اجازه داره استفاده شما از سرویس‌های مختلف رو نگاه کنه و بر اساس اونها براتون تبلیغ مرتبط توی ابزارهای دیگه نشون بده یا سعی کنه بر اساس کارهاتون نتایج جستجو رو بهتر کنه. مثلا اگر شما دائما توی یوتیوب ویدئوهای آنباکس اپل رو نگاه کنین احتمالا پس از جستجو به دنبال Apple نتیجه متفاوتی نسبت به کسی می‌گیرین که توی جیمیل دائما مشغول ایمیل زدن در مورد گیاهخواری و رژیم‌های مبتنی بر میوه است. مشخصه که نگاه کردن زیاد آنباکس اپل توی یوتیوب، احتمال نمایش یک تبلیغ در مورد مغازه مخصوص زامبی‌ها در ایمیل شما رو هم بالا می‌بره.

این نگاه کردن به رفتار شما و نشون دادن تبلیغ مبتنی بر اون، مفهوم جدیدی توی گوگل نیست، اما حالا گوگل به شکل رسمی اونو به معاهده‌اش اضافه کرده و گفته که سرویس‌های مختلفی که ارائه می‌ده با همدیگه این اطلاعات رو به اشتراک هم می‌ذارن.

وا حقوق بشرا؟ وا خلوت شخصیا؟

نه. این جریان مشکلی با حقوق بشر نداره. گوگل یک شرکت خصوصی است که سرویس‌هایی رو به رایگان به شما می‌ده و در مقابل دادن این سرویس‌ها به شما، شما رو به عنوان یک کالا به یکی دیگه می‌فروشه (فراموش که نکردین؟ اگر در یک شرکت شما برای دریافت چیزی پول پرداخت نمی‌کنین معنی اش اینه که شما مشتری نیستین، شما کالا هستین؛ کالایی که یکی دیگه در حال پرداخت پول به خاطر اونه). من شخصا ترجیح می‌دم یک ایمیل چند گیگابایتی داشته باشم با کلی ویدئوی یوتیوب و یک سرچ عالی و غیره و غیره و در مقابل قبول می‌کنم که یکسری تبلیغ بهم نشون داده بشه و این برام می‌صرفه. مشخصه که اگر این برای شما نمی‌صرفه، می‌تونین سوییچ کنین به یک سرویس دهنده دیگه ولی از حالا بهتون می‌گم که بقیه‌ای که شفافیت گوگل رو ندارین رو ندارن که حداقل دقیقا بگن مشغول چه کاری با اطلاعات شما هستن، از نظر من کمتر قابل اعتمادن و اونهایی که اعتماد بیشتری از گوگل بهشون دارم (مثلا داک داک گو یا رایزآپ) سرویس‌هایی که می‌دن در سطح کیفی‌ای نیست که من بتونم بهشون سوییچ کنم.

بحث اینجاست که ما حق نداریم توی یک بازی شرکت کنیم و بعد بگیم لطفا قوانینش رو طوری بنویسین که ما دوست داریم. ما نمی تونیم بخشی از نظام سرمایه داری باشیم اما درخواست کنیم که لطفا با ما مهربون باشه. یا باید برای درست کردنش دست به عمل و تلاش بزنیم یا غر غر نکنیم. در مورد جریان اخیر سوپا دیدیم که آدم ها شروع کردن به رفتن از سرویس دهنده بزرگی مثل گوددی و باعث شدن این قانون عقب بکشه. اگر همه می موندن و فقط می گفتن که سوپا خیلی بده،‌ الان قانون تصویب شده بود. در مورد گوگل هم همینه. اگر من با سیستم مشکل دارم نباید انتظار داشته باشم گوگل بیاد باهاش بجنگه. ما باید این رو درک کنیم که درخواست از فیسبوک که گوگل اطلاعات خصوصی ما رو نخونه، مسخره است.

پس چی بده؟ بالاخره یک چیزی باید بد باشه

بله. سرمایه داری بده که من رو کالا کرده. من بدم که باهاش همکاری می کنم و غیره و غیره. این شرایط شرایط قشنگی نیست ولی متاسفانه مثل خیلی از چیزهای دیگه دنیا، غیرجذاب اما واقعی است. من هم دوست داشتم یک سیستم بزرگ با کیفیت و کامل بود که قول می داد کارهای من رو نگاه نکنه ولی فعلا که نیست و من بین زیرنظر گوگل کار کردن و سوییچ کردن به یک سیستم کمتر پایدار دیگه ، زیر نظر گوگل بودن رو انتخاب کردم و از این تغییر جدید هم خوشحالم چون حداقل گوگل داره صریح و روشن می گه که اطلاعات من رو برای چه کاری می خواد: تبلیغ دقیق تر و درآوردن پول بیشتر و در نتیجه پیدا کردن مشتری بیشتر و در نتیجه دادن سرویس های بیشتر و تبدیل کردن آدم های بیشتر به کالاهای قابل فروشش و ادامه دادن این چرخه تا ناکجاآباد. این وسط در سطح خرد به من یک سری سرویس خوب می رسه و به گوگل پول و به مشتری های گوگل امکان فروش تبلیغ دقیق تر. در سیستم کلان من می شم یک کالا برای یک شرکت بزرگ به اسم گوگل که می تونه علایق من رو به شرکت های دیگه بفروشه. جذاب نیست ولی من توی این بازی زندگی می کنم و روش به هم زدنش، کمتر مصرف کردنه، انقلابه، کشف شیوه های جدید ارتباطیه و نه غر زدن و خواستن از شرکت ها که باهام مهربون باشن.

نتیجه گیری

اگر در حال حاضر از سرویس‌های گوگل استفاده می کنین، این تغییرات در زندگی عادی شما تاثیری نداره. همه چیز مثل قبل است اما کمی تمیزتر و خلاصه‌تر و صریح‌تر. قبولشون کنین و به زندگی ادامه بدین. اگر هم در حال حاضر از سرویس‌های گوگل استفاده نمی کنین؛ خلاصه توافقنامه ای که برای استفاده از تمام سرویس‌های گوگل باید امضا کنین اینه: ما چندین سرویس داریم که شما با امضای این قرارداد می‌تونین از همه‌اش استفاده کنین و ما هم در مقابل دادن این سرویس‌ها به شما، از یکسری آدم تبلیغ می‌گیریم و اونها رو به آدم‌های مرتبط نشون می دیم و در عین حال سعی می‌کنیم نتایج جستجومون رو دائما برای شما تنظیم و تنظیم‌تر کنیم تا شما راحت‌تر به چیزی که می‌خواین برسین و باعث بشه بیشتر و بیشتر از ما استفاده کنین.

منبع اصلی

این مطلب کامنت های خوبی داره. اگر علاقه به ادامه بحث دارین، حتما کامنت ها رو دنبال کنید

ربات‌هایی بدون بدن

همچنین چاپ شده در اعتماد بیست مهر ۱۳۹۰

ما که بچه بودیم، ربات یک کلمه خارجی نامانوس بود که می‌گفتند به جای آن واژه غریب، بهتر است از عبارت «آدم آهنی» استفاده کنیم. اما ترکیب آدم آهنی مستقل از خنده‌دار بودن، خیلی زود رابطه‌اش را با جهان واقعی از دست داد. نمونه‌هایی که در کارخانه‌ها شروع به کار کردند فقط یک بازو بودند که اصلا شبیه آدم رفتار نمی‌کردند و نمونه‌های آزمایشی که شبیه آدم ساخته می‌شدند، دیگر آهنی نبودند. نمونه‌های پیشرفته گروه اول در حال از دست دادن بیشتر و بیشتر آدمیت‌شان هستند و نمونه‌های پیشرفته‌تر گروه دوم در حال از دست دادن بدنشان.

سیری نرم‌افزار به اصطلاح هوشمند موبایل‌های جدید اپل است. یک منشی شخصی در تلفن همراه که اگر لهجه قابل قبول آمریکایی یا بریتانیایی داشته باشید، می‌تواند صحبت انگلیسی شما را اول به متن تبدیل کرده و بعد واقعا آن را درک کند. اگر از خانم سیری بپرسید «سیری کیست؟» بسیار موقر جواب می‌دهد که «دستیار شخصی متواضع شما». اگر به او بگویید «سر راه یادآوری کن که گل بخرم» این را به خاطر خواهد سپرد و وقتی به مغازه گل فروشی نزدیک شدید آن را یادآوری خواهد کرد یا اگر به او بگویید «به لیلا اسمس بزن و بگو بلیت همواپیما را خریده‌ام» اینکار را خواهد کرد. سیری حتی می‌تواند به شما جواب بدهد که «پنجاه ریال قطری چند دلار است؟» و این یعنی کاملا حرف‌های شما را می‌فهمد.

اما این معجزه چطور اتفاق افتاده؟ با انباشت اطلاعات و اجازه دسترسی سریع و آسان به آن. شاید برایتان جالب باشد که گروهی از هکرهای جبهه مقابل (یعنی آندرویدی‌ها) تصمیم گرفتند برنامه‌ای مشابه سیری برای سیستم‌های غیراپلی بنویسند و تنها پس از گذشت هشت ساعت، به نمونه مشابه رسیدند: برنامه‌ای که می‌توانید با آن حرف بزنید و جواب‌هایی هوشمندانه به سوال‌های شما می‌دهد. بحث این است که آنقدر اطلاعات در اینترنت انباشت شده و آنقدر مکالمه در آن صورت گرفته که در مورد فکت‌ها (مثلا اینکه تاخیر فلان خط هواپیمایی معمولا چقدر است یا نزدیکترین گل فروشی کجاست) یک بانک اطلاعاتی وجود دارد و در مورد همه سوال‌ها قبلا مکالمه شده و جوابی در جایی پیدا می‌شود. اگر از ایریس (که فقط در هشت ساعت نوشته شده) بپرسید «چرا جوجه از خیابان رد شد؟» خواهد گفت «برخی می‌گویند چون می‌خواست به آنطرف خیابان برود». این جواب از جایی در اینترنت برداشته شده. اگر سوال معقول‌تری مطرح کنید و مثلا بپرسید «خواص چای سبز چیست؟» جواب از منبعی معقول تر مثل ویکیپدیا برخواهد گشت.

اما فرق این برنامه‌ها با نمونه‌های قدیمی‌تر در شخصیت آن‌ها است. سیری فقط یک موتور جستجو نیست بلکه برای خودش انسانی مستقل است که او را از یک برنامه‌، به یک منشی واقعی تبدیل می‌کند. هنوز انتقادات در مورد جنسیت سیری جریان دارد. برخی می‌گویند زن بودن سیری و تواضع بیش از حدش، تکرار نقش‌های جنسیتی همیشگی است و محکم‌تر کردن نقش فرودستی زنان در ذهن آدم‌ها. برخی هم انتظار دارند اپل به زودی گزینه انتخاب جنسیت منشی را در اختیار کاربر بگذارد و این احتمال هم وجود دارد که در قدم اول جنسیت بر اساس کشورها توزیع شود باشد اما به هرحال چیزی که در آن هیچ شکی نیست این است که حضور سیری فتح بابی بوده برای واقعیت پیدا کردن مفهوم ربات در نقش یک انسان واقعی؛ آنهم یک ربات کاملا متعالی. یک ربات بدون بدن.

پاسخ به هشت سوال از ده سوال اصلی ایرانیان از گوگل

مهرداد مومنی که یکی از مطرح‌ترین برنامه‌نویس‌های ایران است یک اسکرین شات گرفته از حدس‌هایی که گوگل بعد از وارد شدن «چگونه» در مورد چیزی که می‌خوایم تایپ کنیم می‌زنه. مدتی قبل اسکرین شات مشابهی باعث شد دوستان طرفدار قدرت سیاسی حاکم، شروع کنن به داد و بیداد که گوگل می‌خواد ارزش‌های ما رو از بین ببره و غیره ولی واقعیت اینه که گوگل اینها رو بر اساس بیشترین سرچ‌هایی که هموطنان عزیز می‌کنن، نمایش می‌ده. در اصل وقتی ام.تاکس نوشته «چگونه» گوگل نگاه کرده ببینه قبلا مردم با این کلمه چه چیزهایی رو همراه می‌کردن و پر استفاده‌ترین‌هاش رو نشون داده. اما واقعا پر تکرارترین سوال‌ها چیا هستن؟

و آیا کسی واقعا به جواب درستی می‌رسه؟ بذارین حداقل من جواب‌هام رو بهتون بدم.

چگونه لب بگیریم ؟

بهترین روش لب گرفتن اینه که به زور نباشه. با کشش دوطرف باشه و علاقه. همیشه مسواک بزنین و نخ دندون. هیچ چیز منزجر کننده‌تر از دهنی نیست که بوی بد بده و یکی کشف کنه که اتفاقا طعم بد هم می ده!

برای خوب لب دادن یا گرفتن، ریلکس باشین. کارهای عجیب نکنین. طبیعی رفتار کنین و رمان‌های پورنو رو بندازین دور. لازم نیست زبونتون رو تا حلق بکنین تو دهن طرف یا هر کار دیگه. کارهای پیشرفته تر رو بذارین وقتی یاد گرفتین. کمی رمانتیک باشین و نه گاز بگیرین نه بادکش کنین. راحت و ساده.

چگونه بکنیم ؟

جواب کوتاه اینه: با کاندوم. اما جواب بلند پیچیده‌تر و مبتنی بر این که بدونیم رابطه جنسی، معاشقه یا سکس، یک رابطه دو طرفه است. اینطوری نیست که یکی یک جایی باشه شما برین بکنین و برگردین. باید بذارین کارها پیش برن. عجله نکنین. ابتکار عجیب نزنین. فیلم‌های پورنوی بی معنی رو از فکرتون بیرون کنین و بلوف بیخود هم نزنین که استاد همه چیز هستین و دینامیت و این حرفها. معاشقه جذابه. عجله نکنین. بدونین که تقریبا صد هزار ساله مردم دارن به شیوه‌ای نسبتا مشابه بچه دار می شن. پس شما هم از پسش بر می یان. در مورد سکس چیزهای معقول بخونین. حرف‌های مزخرف رو بریزین دور.. اگر جایی کوچکترین اثری از پورنوگرافی دیدین، بدونین که احتمالا اطلاعاتی که اونجا ارائه می‌شه به درد نمی خوره (مثال نقض؟ ککک). به فروم های پورن توجه نکنین چون اکثر آدم‌هایی اونجا چرخ می‌زنن که دسترسی به سکس درست ندارن و غیره و غیره.

برای یک رابطه خوب، همدیگه رو بشناسین و اعتماد داشته باشین. آروم باشین و بذارین کارها طبق غریزه پیش بره. با هم حرف بزنین و دائما فیدبک بدین. زور نزنین و بدونین که اگر بخواین کارها رو سریع پیش ببرین، اینبار ممکنه به نتیجه برسین ولی طرف علاقه و کشش نسبت به شما رو از دست می ده و منزجر کننده می شین براش. تکرار می کنم: جواب خلاصه اینه: کاندوم. بارداری دردسرهای زیاد داره و بیماری دردسرهایی بسیار بسیار بزرگتر.

چگونه جذاب باشیم؟

با طبیعی بودن. اولا که تمیز و مرتب باشین (عطر بوی جوراب رو از بین نمی بره و رول زیر بغل، بوی حمام نکردن رو). بعد هم اینکه بخش عظیمی از جذابیت به شخصیت بر می گرده. باز باشین، ساده باشین، دوستانه باشین، لبخند بزنین، در مورد چیزهای مهم اطلاعات کافی داشته باشین، دروغ نگین، مهربون باشین،‌ کمک کنین و غیره. اینجا فیلم‌های کمدی خیلی می تونه بهتون کمک کنه. سریال‌های کمدی رو نگاه کنین و ببینین چقدر مسخره است وقتی یکی سعی می کنه مصنوعی خودش رو جذاب نشون بده یا چقدر زننده است وقتی یکی سعی می کنه از طریق شوخی‌های جنسی با یک دختر، باب سکس رو باز کنه. ژست گرفتن مایه خنده است. طبیعی باشین و خوشحال. اگر پسر هستین داشتن شوخ طبعی کمک خوبیه و اگر دختر هستین، تلاش نکردن برای نشون دادن چهره‌ای متفاوت از چیزی که هستین.

چگونه مخ بزنیم؟

مخ زدن رو به معنی علاقمند کردن یک نفر به دوستی با خودمون گرفتم

با احترام گذاشتن. توی ایران باب شده که آدم ها برای «مخ» زدن توهین میکنن. شوخی مرسوم سریال‌های در پیت اینه که «حالا می خوای قبل از خوردن دستپختت زنگ بزنم بیمارستان که آماده باشن» و شیوه آشنایی ما توی خیابون اینکه «چطوری میمون؟» و طرف بگه «خفه شو»‌ و ما بگیم «منظورم گل میمون بود که خب هنوز میمونه» یا چنین چیزهایی. محترم باشین، از زیبایی واقعی تعریف کنین، ریلکس باشین. چشمک بزنین (چشمک عالیه!) و اگر طرف براتون ارزشمنده، براش ارزش قایل بشین.

اگر هم منظورتون از مخ زدن مربوط به همون دو سوال قبلیه که خب چه کاریه وقت و انرژی خودتون رو حروم کنین؟ پنجاه تومن پول خرج کنین و به چیزی که می خواین برسین (: هم راحت تره هم سر راست تر هم بی دردسرتر و بدون شک بسیار کم هزینه تر.

چگونه پولدار شویم؟

از تخصص من خارجه. ولی برای یک شغل معمول، کارهایی که دوست دارین رو خوب یاد بگیرین و داوطلبانه به بقیه کمک کنین تا شناخته بشین.

چگونه چاق شویم؟

از تخصص من خارجه ولی اگر در مناطق ۲ یا ۳ یا ۸ یا ۹ هستین شاید سوپرمارکت اینترنتی اش به دردتون بخوره. در غیر اینصورت هم برین به سوپر مارکت اینترنتی چاره.

چگونه لاغر شویم؟

اولا خوشحالم که این سوال پایینتر از چگونه چاق شویم است، دوم هم جواب کاملا ساده است: یک جوری که اگر پنج کیلو لاغرتر شدین فوت نکنین (: فراموش نکنین که کمی انحنا برای بدن لازمه (:

چگونه حامله شویم؟

حاملگی نتیجه رسیدن اسپرم مرد است به تخمک زن. در زندگی معمول هم فقط و فقط از طریق سیدن منی مرد به داخل مجرای تناسلی زن پیش می یاد. کارهایی مثل سینما رفتن، بوسیدن، بغل کردن و حتی ریختن منی روی بدن باعث بارداری نمی شه ولی مهمه بدونیم که در حین سکس ممکنه کمی منی قبل از ارگاسم خارج بشه و در نتیجه تنها روش معقول پیشگیری از طرف مرد کاندوم است. روش‌های دائمی که به کنار، چیزهایی مثل ارگاسم شدن در خارج بدن، سکس در تاریخ‌های خاص و غیره و غیره هیچ کدوم به طول صد در صد جریان رو امن و راحت نمی‌کنه.

پس برای حامله شدن… سکس کنین (: اگر دارین سعی می کنین ولی حامله نمی شین بیشتر سکس کنین (: مثلا سه بار در هفته. بحث اینه که تخمک بعد از رها شدن تقریبا بیست و چهار ساعته می‌تونه به بچه تبدیل بشه… سه بار سکس در هفته شانس برخورد اون توی این هفته با اسپرم رو بیشتر می کنه. کیت‌هایی هستن به اسم OPK که می‌تونن تخمک‌گذاری رو مشخص کنن ولی با همون توصیه سه بار سکس در هفته احتمالا به راحتی موفق می شین (: در دوره «تلاش» الکل و سیگار رو ترک کنین و سکس‌ها رو رمانتیک‌تر جلو برین و از پوزیشن‌هایی استفاده کنین که باعث می‌شه اسپرم بیشتر و عمیق‌تر توی بدن بمونه. مشخصه که دیدن دکتر زنان و گفتن اینکه می خواین برین سراغ بارداری همیشه توصیه می شه.

چگونه سایت بسازیم؟

یکهو بحث عوض شد! سایت در اصل یکسری فایل است به یکی از زبون‌های قابل فهم در وب (مثلا html یا php). این فایل‌ها باید روی یک هاست قرار بگیرن (که مثل یک هارد دیسک در اینترنت می مونه) و یک اسم باید بهشون اشاره کنه تا از طریق اون بتونین به این سایت وصل بشین (مثلا jadi.net). اگر به یک فروشنده هاست و دامین مراجعه کنید (مثلا پرشین تولز) با قیمتی حدود ۲۵ هزار تومن در سال بهتون اینها رو می فروشه. بعد باید با برنامه‌هایی مثل Microsoft Frontpage فایل‌های سایت رو آماده کنین و از طریق ftp یا ابزارهای دیگه که هاست در اختیارتون گذاشته به روی هاست منتقلش کنین و حالا مردم می تونن سایت شما رو ببینن! سایت‌های پیچیده‌تر نیاز به برنامه نویسی دارن و بانک‌های اطلاعاتی و غیره. گاهی هم می‌تونین برنامه‌های آزادی مثل وردپرس یا دروپال رو دانلود و روی هاست نصب کنین تا بدون دردسر به یک سایت پیچیده و بزرگ برسین.

اما همیشه نیاز به این تیپ کارها ندارین. کارهای بالا مثل ساختن یک خونه است. گاهی فقط کافیه برین و یک اتاق توی یک مجتمع بزرگ اجاره کنین. اصلا هم کار بدی نیست. دردسرش کمتره و احتمالا مردم هم راحت‌تر خونه‌تون رو پیدا می کنن. تازه لوله‌ها هم که خراب بشن، یکی دیگه خودش بدون اینکه شما درگیر بشین تعمیرش می کنه. مثلا می‌تونین به وردپرس دات کام برین و با باز کردن یک اکانت اونجا، برای خودتون یک وبلاگ بسازین که بی دردسر می شه توش نوشت و بعد از مدتی تصمیم گرفت که آیا واقعا لازمه برای خودتون یک سایت مستقل داشته باشین یا نه.

چگونه ایمیل بسازیم؟

برای ساختن ایمیل توی یاهو کافیه به این آدرس برین و فرم رو بر اساس این راهنما پر کنین:

اینجوری یک شناسه براتون ساخته می شه که باهاش وارد یاهو می‌شین. حالا با فشار دادن Mail از ستون دست چپ یاهو (به آدرس www.Yahoo.com)، می‌تونین Mail که معمولا اولی توی لیست است رو فشار بدین و در صفحه بعدی بعد از وارد کردن یوزری که انتخاب کردین (توی مثال من jaditest بود) و پسوردش وارد ایمیلتون بشین.

پایان

هزار و ششصد کلمه نوشتم ولی خوشحالم که به هشت تا از مطرح‌ترین سوال‌های ایرانی‌ها توی اینترنت، جواب دقیق دادم (:

آبجوی شخصی گوگل

گوگل و داگفیش هد در یک همکاری آبجوی شخصی گوگل را خواهند ساخت. این آبجو با رگه‌هایی از طعم قهوه، شکلات و دوبرابر معمول الکل، تولید خواهد شد.

بعله! در خبرها هست که شرکت گوگل و آبجوسازی داگفیش هد قراره یک آبجوی سبک بلژیکی به اسم URKontinent تولید کنن. گوگل گفته که می‌خواد توی این آبجو چه چیزهایی باشه و شرکت داگفیش هم ساخت رو بر عهده گرفته. اجزایش این آبجو از اقصی(؟) نقاط دنیا جمع خواهند شد. از جمله استرالیا، آمریکای جنوبی،‌آفریقا و اروپا. قدرت الکل این آبجو دوبرابر الکل آبجوهای مرسومه (: (که می شه تقریبا نصف الکل آبجوهایی که توی ایران وارد و توزیع می شن).

هنوز مشخص نیست که آیا این آبجو توزیع عمومی خواهد داشت یا نه ولی به گفته گوگل این جریان «یک پروژه جانبی بامزه است از طرف یکسری کارمندهای طرفدار آبجو». چیزی که معلومه اینه که این موتور جستجوی سابق و همه کاره فعلی بعیده وارد صنعت آبجوسازی بشه و این احتمالا فقط یک باحال بازی درون شرکتی است و یک خبر رسانه‌ای جذاب که برای مثال باعث می شه شما الان حس کنین که «ایول گوگل چقدر باحاله!»

اولین قدم های من روی یک اندروید تازه

رفتار طبیعی یک آدم طبیعی توی یک کشور طبیعی با حاکمان طبیعی، وقتی یک اندروید می خره ساده است:

  • اول اکانت گوگل، توییتر و فیسبوقش رو به گوشی می ده
  • و در قدم دوم اپلیکیشن هایی که دوست داره رو نصب می کنه

اما ما یک حالت های خاصی داریم. در حال زندگی در یکی از سانسورچی ترین کشورهای جهان، تحت تحریم های بین المللی و کماکان شاد و با روحیه به دنبال بخشی از جهان مدرن بودن. پس قدم های ما فرق میکنه:

دادن اکانت گوگل به اندروید

با اینکه در حکومت دزدهای سرتیفیکیت زندگی می کنیم ولی خب چاره چیه (: لبخند می زنیم و اکانت و غیره رو می دیم به گوشی که روشن بشه و فعال

روت کردن اندروید

روت کردن یک اصطلاح یونیکسی / لینوکسی است. یعنی فعال کردن دسترسی کاربر روت (که بالاترین سطح دسترسی رو داره) روی سیستم عامل. روت کردن تقریبا پایه تمام انگولک‌هایی حساب می شه که بعدا قراره بکنیم.

من یک گوشی سامسونگ گالاکسی اس دارم که آپدیت شده به اندروید 2.3.3 و یک تبلیت ۳۷۵ تومن گالاکسی تب P1010 (که سیم کارت نمی خوره) و اندرویدش 2.2 است. برای اندرویدهای ۲.۲ از z4root استفاده می‌کنم که خیلی ساده است. کافیه روی دستگاه نصبش کنید (مثلا از طریق رفتن با دستگاه به وب سایتش و کلیک و دانلود روش) و بعد از اجرا بگین گوشی رو Permanent (همیشگی)‌ روت کنه.

برای اندروید ۲.۳.۳ روی تلفن همراه گالاکسی اس من، جریان یک هوا پیچیده تره ولی هنوز کاملا عملی. من از راهنماهایی مثل این استفاده کردم که مبتنی بر دانلود یک کرنل روت شده و نصب اون روی گوشی با نرم افزار Odin هستن. راحته و احساس هکر بودن بهم دست داد.

نصب پروکسی

حالا باید از یک پروکسی برای وصل شدن به مارکت استفاده کنیم. من از برنامه ترنسپرنت پروکسی استفاده کردم. این برنامه باعث می شه گوگل خیلی دقیق متوجه نشه که ما از کشوری هستیم که بازرس های اتمی رو توی کشورمون راه نمی دیم و می خوایم یک کشور دیگه رو از روی زمین محو کنیم و غیره و غیره. چون راستش رو بخواین ظاهرا اگر شک داشته باشه که ما از ایران عزیز هستیم، سعی می کنه جلوی دسترسی مون به برنامه‌هایی مثل Plants vs Zombies یا Read it later رو بگیره تا نتونیم بمب اتم بسازیم.

این برنامه رو هم کافیه دانلود و روی گوشی نصب کنین. بعد باید بهش یک پروکسی بدین. نیازی نیست این پروکسی بتونه از سانسور میهن رد بشه. هر پروکسی ای که کار کنه کافیه. فقط لازمه آی پی شما از دید گوگل مخفی بشه. اگر از دوستان صمیمی من هستین، بهم بگین تا چنین پروکسی ای که برای خودم دارم رو بهتون بدم. البته واقعا به هیچ دردی به جز اینکار نمی خوره. تکرار می کنم که فقط اگر از دوستان خیلی صمیمی هستین (:

برنامه هایی که دوست دارین رو نصب کنین

واو! تا حدی شدیم جزو جهان. حالا دیگه فقط کافیه به Flight Mode برین تا از شماره سیم کارت کسی نفهمه در ایران هستین و وارد مارکت بشین. در مورد من در این لحظه که بعد از ورود به مارکت دیگه نیازی به Flight Mode هم نیست و می تونم بیام بیرون و مارکت کماکان کار می کنه. یکی از مهمترین برنامه‌هایی که در این مرحله باید نصب کنیم، SSH Tunnel است. برنامه ای برای رد شدن از سانسور. البته در این مورد لازمه یک اکانت تونل داشته باشین که خب بعضی ها دارن بعضی ها نه. اونهایی که ندارن احتمالا راه حل های معقول تری مثل وی.پی.ان. رو ترجیح میدن ولی خب گیک بازی است و هزار دردسر (:

شما یک جورهای نصفه و نیمه عضو جهان هستین

تبریک می گم. با روت کردن، پروکسی، فلایت مود و تونل شما تونستین در سطح دیجیتال از ایران خارج بشین و حالا اگر اینترنت قطع نباشه و حلقش رو نگرفته باشن فشار بدن و حوصله کافی برای دانلود با سرعت های خنده دار ما داشته باشین، عضوی از جهان هستین (:

تحقیق: نود درصد کاربران کنترل-اف رو بلد نیستن

!!! دن راسل مردم شناس جستجو توی گوگل (عنوان شغلی رو داشته باشین!)‌ می گه اکثر وقتش رو به گپ زدن با آدم های مختلف می‌گذرونه و عادت‌های سرچ اونها رو بررسی می‌کنه. این رفیقمون اخیرا گفته که تقریبا ۹۰٪ مردم نمی‌دونن که توی یک مرورگر یا داکیومنت یا تقریبا هر جای دیگه می‌شه با زدن ترکیب Ctrl+F (حالا بگو کامند+اف) دنبال یک کلمه در متن گشت.

فکر کنین! نود درصد! راسل نوشته:

تقریبا نود درصد کاربران آمریکایی اینترنت نمی‌دانند که با این ترکیب می‌شود در متن به دنبال یک کلمه خاص گشت. حجم نمونه این تحقیق هزاران نفر است و من نمی‌توانم بگویم چند بار در هفته در خانه آدم‌های نشسته‌ام که دقایق طولانی یک متن را بالا و پایین کرده‌اند تا کلمه خاصی را در آن پیدا کنند. در این موارد من موقع ترک منزل به آن‌ها می‌گویم که می‌توانند برای پیدا کردن یک کلمه در یک متن از ترکیب کنترل و اف استفاده کنند و آن‌ها با هیجان جواب می‌دهند که تازه فهمیده‌اند که این همه مدت عمرشان با بالا پایین کردن متون تلف شده.

شما باور می کنید؟ امیدوارم نگید که خودتون هم کنترل-اف رو نمی شناختین که من به سختی باور می کنم (: البته چیزهای دیگه ای هست که ما ندونیم و بلد بودن جستجو یعنی دسترسی داشتن به اطلاعات بیشتر و تصمیم‌های بهتر. پیشنهاد می‌کنم گاه گداری اگر حوصلتون سر رفته بود سری هم به کمپین A Google A Day بزنید و در مسابقه‌های روزانه‌اش شرکت کنین و با تکنیک‌های سرچ در گوگل بیشتر آشنا بشین.

منبع اصلی