چهار نکته حاصل‌ از فیلم‌های مرتبط با سقط جنین که در مغز ما نیاز به اصلاح دارن

dda.correct

امروز بیست و هشتم سپتامبر روز جهانی فعالیت برای دسترسی به سقط جنین آگاهانه، قانونی و امن است. در ایران طبق معمول ما شل کن سفت کن خاصی در این مورد هم داریم. از یکطرف جزو کشورهایی هستیم که سقط توش می تونه تا حدودی قانونی اتفاق بیافته (و در نتیجه انواع غیرقانونیاش هم راه‌های راحتی برای انجام در شکل قانونی پیدا می‌کنن) و ار اونطرف یکهو موضع‌گیری‌های تندی علیه‌اش داریم. فیلم‌هامون هم تقریبا همین هستن و برای دراماتیک کردن شرایط سقط جنین رو چیزی عجیب و غریب نشون می‌دن که زن‌ها رو عقیم می‌کنه یا خانواده‌ها رو از هم می‌پاشه یا تحت اجبار مردی است که نمی‌خواد آبروش با بودن یک بچه اضافه در جهان بره (: اکثر این تصورات از واقعیت جامعه خیلی دور هستن. البته ما توی ایران اجازه تحقیق‌های تحقیق‌های مستقل نداریم ولی می‌شه به چند نکته در سطح جهان و ایران اشاره کرد.

افسانه اشتباه: سقط جنین خطرناک است

توی فیلم‌ها و توی باورهای عمومی دائما تکرار می‌شه که سقط همراه با از بین رفتن رحم و ناتوانی در بچه‌دار شدن مجدد است و نهایت کارش بیمارستان و از دست دادن سلامت. این واقعیت نداره. حتی در ایران و در شرایط غیرقانونی هم در سطح علمی سقط روش‌های شناخته شده داره و حتی در ماه‌های آخر هم می‌تونه در بیمارستان و در حضور انواع پزشک‌های مورد نیاز و حتی اضافی انجام بشه. تصور رفتن به یک خونه کثیف و دیدن یک پیرزن با دستکش ظرفشویی بیشتر مربوط به فیلم‌ها است. در کشورهایی که سقط قانونی است کمتر از بیست و پنج صدم درصد سقط ها به مشکل بر می‌خورن. درسته که هرچقدر قانون حمایت بیشتری بکنه، سقط جنین‌ها سالم‌تر و بی‌دردسرتر می‌شن ولی در بسته‌ترین حالت‌ها هم معمولا سقط جنین‌ها در خونه و با قرص انجام می‌شن نه در یک زیرزمین کثیف با لامپ ۴۰ و ملحفه‌های پاره و تخت آهنی و سیخ و سنگ (:

افسانه اشتباه: سقط قتل است یا حداقل رو آزار می‌ده

حتی در اسلام هم ایده این نیست. در اسلام معتقد هستن که جنین در مراحل اول «روح» نداره و از بین بردنش قتل به حساب نمی‌یاد. از نظر علمی هم جنین تا هفته بیست و چهارم اصولا امکان احساس درد نداره که یکسری از تحقیقات هم این عدد رو بیسن هفته ۲۹ تا ۳۰ می‌دونن. استدلال اینکه «جنین انسان است»‌ تقریبا همونقدر معتبره که «هسته سیب درخت سیب است».

افسانه اشتباه: سقط باعث مشکلات روحی زنان می‌شه

انسان ممکنه از هر چیزی دچار پشیمونی بشه. من الان پشیمونم که چرا به جای (یا حداقل همراه)‌ ساختن پادکست در مورد بیت‌کوین، بیت‌کوین نخریدم (: اما سوال اینجاست که آیا می‌شه نشون داد پشیمونی یا مشکلات روحی ناشی از یک مساله از نظر آماری بامعنا (به شکل قابل دفاعی مرتبط با مساله) است یا نه. بعضی تحقیقات می‌گن ۹۵ درصد زنانی که سقط داشتن در نهایت معتقد هستن که کارشون صحیح بوده و همین تحقیق اشاره می‌کنه که ناراحت بودن از انجام یک کار با ایده اینکه اون کار اشتباهه متفاوت است. در عین حال گزینه مقابل «عدم سقط» نباید «عدم بارداری» باشه بلکه باید این ناراحتی با ناراحتی داشتن و بزرگ کردن یک فرزند ناخواسته مقایسه بشه.

افسانه اشتباه: مردها زن‌ها رو مجبور به سقط جنین می‌کنن

اینهم یکی از تم‌های استاندارد فیلم‌های ما است اما طبق تحقیقات جهانی اینطور نیست و فقط در حدودا یک درصد موارد زن‌ها مدعی می‌شن که مردی اونها رو مجبور به سقط کرده.


شاد باشین و خرم و آگاه و حواستون باشه که چیزهایی هست که حتی حکومت و دین هم باهاش در سطوحی اوکی هستن ولی مغزهای ما (به دلایلی مثل بیولوژی انسان تا سنت جامعه)‌ یاد گرفتن که اونها رو بد بدونن. هیچ وقت هم اصل کلی رو هم فراموش نکنین: پیشگیری بهتر از درمان است

مرتبط:

حس اینکه یکهو با اسمس به دو میلیون نفر بگین ترنس هستین…

freddie

ترنسکشوال به زبان ساده روحى است که در جسمى متضاد اسیر شده. شاید نتوان ترنسکشوال را در هیچ یک از گروه هاى بیمارى تقسیم کرد. ولى شاید اگر بگوییم ترنسکشوالیسم یک بیمارى جسمى است بهتر باشد. زیرا یک روح سالم و اگاه اسیر یک جسم اشتباه شده. ترنسکشوال یک میل جنسى ( مانند همجنس خواهى و یا دگر جنس خواهى و…) نیست. ترنسکشوال یک فرد عادى با اندام جنسى اشتباه است که باید با طى کردن مراحل پزشکى صحیح به اندام جنسى دلخواه خود برسد. پس از رسیدن به اندام جنسى دلخواه خود شروع به نشان دادن میل جنسى خود میکند. مانند تمامى انسانها که پس از بلوغ جنسى به میل جنسى دلخواه خود رفتار میکنند (به نقل از محتا)

اگر شما ترنس باشین، گفتن به خانواده مطمئنا کاری بسیار سخته. فرض کنین الان بخواین به مادر و پدرتون اطلاع بدین که جنسیت شما اشتباهه و می خواین به جنس مخالف تبدیل بشین، سخته؟ خب این یکی از درگیری های ذهنی روزمره یک ترنس است. حالا چی می شه اگر یکهو بخواین به عنوان یک تراجنسی، به بیشتر از دو میلیون نفر مخاطبتون اسمس بدین و این مساله رو اعلام کنین؟

این تجربه‌ای است که برای فردی بولوگنو اتفاق افتاد. فردی که توی DoSomething.org کار می کنه بخشی از شغلش اسمس زدن به آدم ها و درگیر کردن اونها در مسائل اجتماعی است و چند هفته قبل تصمیم گرفت به جای اسم اشلی از اسم متناسب با هویتش یعنی فردی استفاده کنه. یک راه حل این بود که شرکت اعلام کنه اشلی از شرکت جدا شده و فردی به تیم پیوسته و یک راه دیگه این بود که این اسمس رو بفرستن:

من سه ساله که با اسم اشلی به شما اسمس می‌زنم اما برام سخت بوده. من ترنس هستم،‌ من فردی هستم! مساله مهمیه؟ اگر سوال دارین A بفرستین، اگر حمایت می کنین B بفرستین و اگر هیچکدوم C.

این اسمس حدود ساعت ۱۰ صبح به ۲.۴ میلیون نفر فرستاده شد و از هر کس اعلام حمایت می کرد خواسته می شد چیزی رو با هشتگ Ready4Freddie توییت کنه. خیلی ها حمایت کردن و فردی می گه از میزان حمایتی که دریافت کرده متعجب است و فکر می‌کنه اعتقادش به این نسل بیشتر شده. اون می‌گه بیشترین سوالی که پرسیده شده اینه که «چه زمانی فهمیدی ترنس هستی؟»

«جواب به این سوال سخته. نه؟ اینجوری نیست که آدم یک روز بیدار بشه و بگه اوه من ترنس هستم بلکه این یک روند طولانی و زمان‌بر است. فکر می‌کنم مدت‌های طولانی است که می‌دونم ترنسم، شاید همه زندگی‌ام اما خب مدت‌ها هم سعی کرده بودم سرکوبش کنم یا اصلا درکش نمی‌کردم».

فردی همچنین تشکرهای زیادی از گروه‌های ترنس و جوانان دریافت کرده چون باعث شده موجودیت ترنس‌ها دیده بشه و حتی افرادی از این کشمکش شخصی که مشکلشون چیه نجات پیدا کنن. بولونگو تذکر می ده که اون تنها ترنسی نیست که با این دردسرها روبرو بوده و تنها به دلیل کار کردن در DoSomething این فرصت رو پیدا کرده که صداش رو به آدم ها برسونه و افراد خیلی زیاد دیگه ای هستن که به شکل روزمره از مسائل مشابهی رنج می‌کشن بدون اینکه کسی باشه که به درستی درکشون کنه.

در صورتی که ابهامی در مورد ترنس‌ها دارین در کامنت‌ها سعی می‌کنم تا حدی جواب بدم.

جواب هر سوالی که تا به حال در مورد آوترنت داشتین

cubesat

در چند هفته اخیر اخبار در مورد آوترنت یکهو خیلی زیاد شده. همه می پرسن چیه و از کجا اومده و عده زیادی هم خوشحالن که قراره یکی بیاد مشکلات ما رو حل کنه بدون اینکه خودمون تکون خاصی بخوریم و سایت های تکنولوژی زیادی هم که طبق معمولا کپی پیست همدیگه هستن و از وای‌فای‌هایی می گن که به زودی اینترنت رو به سراسر جهان خواهند رسوند. اما بیاین نگاه کنیم که کلیت داستان چیه و آیا بالاخره کسی پیدا می شه ما رو از دست سانسورچی نجات بده و اینترنت آزاد که به گفته سازمان ملل یکی از حقوق بشره رو دو دستی تقدیم ما کنه؟

من اینجا سعی کردم سوالاتی که در مورد آوترنت به ذهنم می رسه رو جواب بدم. اگر سوال شما اینجا نیست کامنت بذارینش تا اگر عمومیت داشت،‌ به مجموعه سوالات اضافه بشه.

آوترنت از کجا اومده؟

آوترنت یک استارتاپ انتشار اطلاعات است که فعلا صندوق سرمایه‌گذاری‌ای به اسم MDIF داره ازش حمایت می کنه. این پروژه می خواد اینترنت یک طرفه رایگان رو به همه جهان عرضه کنه. در حال حاضر این سیگنال‌ها از طریق ماهواره‌های ارسال سیگنال کلاسیک مثل هات برد به سمت زمین ارسال می شن ولی انتظار می ره در آینده بیشتر پوشش از طریق ماهواره های CubeSat اتفاق بیافته – مینی‌ماهواره‌هایی با حجم یک لیتر.

هدف از این پروژه چیه؟

همونطور که گفتیم هدف پروژه آوترنت رسوندن [بخشی از] اینترنت به کسانی است که بهش دسترسی ندارن. چرا؟ چون اینکار باعث می شه دنیا جای بهتری برای زیستن همه ما بشه. جالبه که این ایده برای ما به شکل یک بام و دو هوا نقد می شه! از یکطرف می گن «هیچ کس برای شما کار رایگان و انسان دوستانه و … نمی کنه و اگر کسی به جز ما کاری کرد که توش سود مستقیم و سریع نداشت حتما نقشه خبیثی داره» ولی از اونطرف کلی تبلیغ می کنیم که بیاین خیریه و کمک مالی به فلان چیز بکنین و … و از نظرمون خیلی هم طبیعی می شه (: واقعیت اینه که کمک به دیگران لذت بخش و مثبته چون زندگی در یک دنیای بهتر، خوب و لذت بخشه.

مطمئنا نمی گیم گروه ها پولشون رو فقط در راه خیر صرف کردن بلکه حرف اینه که اونها می فهمن که اینکار در نهایت دنیای بهتری می سازه و ممکنه به اشکال مختلف پول خوبی هم به سمتشون سرازیر کنه. فقط به این فکر کنین که کل جمعیت بدون اینترنت دنیا بتونن از کانال شما بخشی از اینترنت رو ببینن…. یک تبلیغ اینجا چند تا لایک داره؟ (:

و البته بخش دیگه ای از ایده می تونه برگرده به اینکه جهانی درس خونده تر، با سوادتر و فهیم تر تضمین کننده زندگی بهتر آدم های درس خونده تر، باسوادتر و فهیم تر هم هست (:

از همه اینها که بگذریم هدف آوترنت به شکل خاص تر، رسوندن اطلاعات مهم روی اینترنت به گروه‌هایی است که الان بهش دسترسی ندارن.

آترنت چه تفاوتی با اینترنت داره؟

اینترنت یک شبکه بسیار بزرگ است شامل میلیون ها سایت و صفحه و فیلم و … شما با اتصال به اینترنت می تونین توش بچرخین و به هر صفحه ای که هر کسی درست کرده برین. حالا در اینترنت ایران وضع چیه؟ یک گروه به خودشون اجازه / حق / مسوولیت داده که حقوق بگیره و تو اینترنت بچرخه و صفحه هایی که شما نباید ببینین رو جدا کنه و دسترسی شما رو بهش قطع کنه. حالا بحث آوترنت درست برعکسه!‌ تصور کنین یک گروه بگن یک سیستم دارن که می‌تونه حجم محدودی از صفحات، سایت‌ها و فیلم‌های اینترنت رو به دست شما برسونه و بشینن تیک بزنن که فلان چیز و فلان چیز و فلان چیز باید به شما برسه. شما هم سیستمی رو راه می ندازین که این صفحات و فایل ها رو می گیره و شما می تونین همونطور که در اینترنت می چرخین توی اون‌ها بچرخین. این می‌شه آوترنت.

آیا باهاش می شه از فیلترینگ رد شد؟

بله و نه. اگر سایتی که شما می خواین بخونین توسط پروژه آوترنت انتخاب شده باشه، شما می تونین اون رو ببینین ولی اگر اینطور نباشه، امکان دسترسی به اون نیست. در ضمن همه دنیا آوترنت مشابهی دریافت می کنن در نتیجه خیلی بعیده که مسوولین پروژه تصمیم بگیرن جادی.نت رو روش بذارن اما در مقابل به احتمال خیلی زیاد بخش بزرگی از پروژه گوتنبرگ (کتاب های کلاسیک رایگان) یا آکادمی خان (آموزش علوم)‌ روش قابل دسترسی است.

آیا مشکل ما رو حل می کنه؟

احتمالا تا الان جوابتون رو گرفته اید. خب می شه به بخش بزرگی از مواد آموزشی و مفید اینترنت یا اخبار توسط آوترنت دسترسی داشت ولی مشکل من و شما که این نیست (: در واقع مساله همونه: خوشبختانه کسی یکهو ظاهر نمی شه مشکل یکی دیگه رو حل کنه.. اگر کسی می خواد مشکلش حل شه باید یک کمی هم تلاش کنه (:

چجوری باید ازش استفاده کرد؟

اترنت‌ تقریبا شبیه یک سیستم دریافت ماهواره است – با این اختلاف که فایل سرش می شه! شما برای استفاده از آترنت باید سیستمی داشته باشین که بتونه سیگنال های اون رو از ماهواره بگیره. این سیستم منطقا شامل یک مجموعه دیش برای دریافت سیگنال و یک مجموعه الکترونیکی برای تفسیر و ذخیره و بازنمایی اطلاعات است. قسمت اول تقریبا همون گیرنده های مرسوم خودمون است و قسمت دوم می تونه دستگاهی شبیه به این باشه:

lighthosue

که به قیمت صد دلار از خود آوترنت قابل خریدنه یا سیستمی که خودتون با یک رزبری پای می‌سازین یا هر مکانیزم دیگه که بتونه سیگنال های ماهواره رو تحلیل کنه – مثلا یک گیرنده دیجیتال درست تنظیم شده. این سیستم به طور دائمی در حال دریافت سیگنال ها و ذخیره کردن اونهاست و شما می تونین هر وقت بخواین مثل یک سایت توی چیزهایی که دریافت کردین بگردین. درست مثل اینکه یکی یک دی وی دی به شما داده باشه که کلی چیز با فرمتی شبیه اینترنت و قابل چرخیدن به شکل یک سایت خیلی بزرگ توش باشه.

فرض کنین من آوترنت داشتم، چی می شد؟

اگر شما یک سیستم آوترنت داشتین، وقتی می‌نشستین پشت کامپیوتر احتمالا می تونستین تصور کنین که توی یک سایت هستین که بخش های مختلفی مثل کتاب های کلاسیک، آموزش ها، ویدئوهای درسی و … داره. برای تجربه اینکه آوترنت دقیقا چطوری کار می کنه به این سایت سر بزنین.

پس این ماجرای دریافت از طریق WiFi چیه؟

خیلی جذاب نیست. فرض کنین من عضو آترنت هستم. شما با خوندن این مطلب دقیقا می دونین منی که عضو آترنت هستم الان به چه چیزهایی دسترسی دارم و چه فایده هایی برام داره. حالا کافیه من این اطلاعات رو از طریق یک شبکه بی سیم به بقیه هم بدم. شما اگر نزدیک کلبه من باشین می تونین از گوشی هوشمند به وای فای من وصل بشین و همون چیزهایی که من دارم رو ببینین. به همین سادگی. اگر قراره منتظر باشیم یکی بیاد بگه «خب از امروز مجانی به فلان وای فای وصل بشو و کل اینترنت مال توئه»

چطوری می شه درخواست اضافه شدن چیزی رو داد؟

در حال حاضر یک شورا دارن چیزهایی که مفید می بینن رو به آوترنت اضافه می کنن. در اینترنت هم می شه به صفحات مختلف رای داد تا به پروژه اضافه بشن و در آینده قراره از طریق سرویس های مسنجر هم بتونیم درخواست یک صفحه خاص یا یک مفهوم عمومی (مثلا «آموزش کشاورزی به فارسی») بدیم. معلومه که تصویب و اضافه شدن این درخواست ها به پروژه وابسته به نظر اون شورا است.

خلاصه

آوترنت یک پروژه است برای رسوندن اینترنت به دست کسانی که به اینترنت دسترسی ندارن. این پروژه به شکل یکطرفه بخش بسیار کوچیکی از اینترنت (شامل کتاب‌های رایگان، اخبار، فیلم‌های خبری یا آموزشی، منابع درسی و …)‌ رو از طریق ماهواره به سمت زمین ارسال می کنه و یک دستگاه روی زمین می تونه اینها رو دریافت کنه و به شکل یک وبسایت آفلاین به شما نشون بده. در ضمن اگر بخواین می تونین این منابع رو از طریق وایرلس در اختیار دور و بری‌ها هم بذارین.

سوالی باقی مونده؟

چیزی رو جا انداختم؟ نکته مبهمی هست؟ در کامنت ها بگین تا اگر عمومیت داشت و می دونستم اضافه کنم.

سخت‌ترین هفته برای یک هموفوب

راستش داشتم فکر میکردم اگر یک هموفوب بودم این هفته چقدر بهم سخت می گذشت. هموفوب کسی است که از همجنسگرایی وحشت می کنه. بدون هیچ دلیل منطقی. از نظر پایه ای تنها گیری که معقوله اینه که بگیم «با باورهای من در تضاد است» یا بهتر از اون «از دانسته‌های من دوره و راحتترم با یک موضع محکم کلا نفی اش کنم» ولی خب چون این روزها آدم ها دوست دارن با جماعت علمی باشن، اکثرا می رن سراغ دلایلی که سعی میک نه صورتبندی غیر اعتقاد شخصی داشته باشه:

  • همجنسگرایی خلاف طبیعی است – در حالی که این آدم ها از کارخونه نیومدن که… طبیعت اینها رو ساخته و چندین و چند گونه حیوانی دیگه هم این رفتارها رو دارن.
  • همجنسگرایی باعث از بین رفته جامعه می شه – در حالی که هزاران ساله این رفتارها هستن و جامعه هم مثل قبله
  • همجنسگرایی گسترش پیدا می کنه – که خب استدلالی در این حده که «اگر به سیاه پوست ها حق رای بدیم همه می رن سیاه پوست می شن». همنجسگرایی یک گرایش است که بعضی ها دارن بعضی ها ندارن. اگر تصورتون اینه که اگر اعدام رو برداریم و اجازه تشکیل خانواده بدیم گسترش پیدا می کنه احتمالا تا حدی گرایشان همجنسگرایانه دارین که فکر می کنین اگر آزاد باشه تعداد زیادی می رن سراغش – آدم ها گرایش دارن خودشون رو «نمونه قابل تعمیم» ببینن.
  • ما همجنسگرا نداریم – در حالی که علم می گه بین شش تا ده درصد هر جامعه (یعنی چند میلیون نفر در ایران یا تو مدرسه دویست نفری پونزده بیست نفر) همجنسگرا هستن.
  • همجنسگرایی بیماریه – در حالی که روانپزشک ها و پزشک هایی که شغلشون بررسی، تشخیص و طبقه بندی بیماری ها است اینو نمی گن
  • همنجسگراها منحرف هستن – در حالی که انحراف به گرایش کاری نداره. همونقدر که یک دگرجنسگرای مرد ممکنه به هر زنی که می بینه تجاوز کنه، یک همجنسگرای مرد هم ممکنه همین کار رو بکنه
  • همجنسگراها دنبال خوش گذرونی و شهوت هستن – عین بالایی… همونقدر که یک دگرجنسگرا دنبال خوش گذرونی و شهوت هست، همجنسگرا هم هست. فقط تارگت ها فرق می کنن.

ما نسبت به انواع گروه هایی که نمی شناسیم موضع می گیریم. کسی که دین من رو قبول نداره، کسی که رنگ پوستش فرق داره، کسی که زبونش فرق داره و … و گاهی از حقوق اجتماعی یا حتی زندگی محرومش می کنیم ولی در هیچ گروهی این شکلی نبوده که طرف رو از تشکیل خانواده مورد نظرش محروم کنیم (: در صحنه جالبی از فیلم آینه های روبرو پسر ترنس داستان به برادرش که ازش می پرسه چرا نمی خواد با یک پسر ازدواج کنه می گه «فرض کن خودت قرار باشه عروس باشی، چه حسی داری؟». این احتمالا حس یک دختر همجنسگرا است وقتی بهش اجبار می کنین با یک مرد ازدواج کنه.

حالا به این فکر کنین که روزهای هفته ای که اینهمه جای پر مراجعه ما یکهو به افتخار حق ازدواج آدم ها مستقل از جنسیتشون با هم لوگوشون رو عوض میکنن (از توییتر و یوتوب و گیت هاب و مدیوم تا کوکاکولا و لیوایز و گپ) به ما هموفوب‌های احتمالی چقدر سنگین می گذره – بخصوص وقتی می بینیم بدنه جامعه مساله رو درک می کنن و دعوای عجیبی ندارن. راستش اصولا دلیل نوشتن این پست هم همین حس بود. یک روز که بلند شدم دیدم گوشی ام این شکلی شده:

پرچم رنگین کمان ناسا

کمی فکر کردم و یکهو فهمیدم یک اپلیکیشن بک گراوند هر روز بر اساس تصویر روز ناسا می ذاره و ظاهرا ناسا هم تصمیم گرفته امروز عکسش رو اختصاص بده به «همه رنگ های خورشید» و درک کردم فضا چقدر برای یک هموفوب در این هفته روی اعصاب بوده‌ (: حتی برای یک غیرهموفوب… درست مثل من که تا نصفه شب به خاطر بوق پیروزی در والیبال نمی تونم بخوابم و با اینکه از خوشحالی عمومی و پیروزی خوشحالم ولی از اونطرف هم می گم «دیگه ساعت یک شب شده دیگه… بسه برین بخوابین!» (: به همین شکل هم فکر می کنم یک هموفوب معقول که بار بدی هم روی دوشش نیست بهترین جوابش اینه که «ولی با برداشت من از دین من مشکل داره پس لطفا هی تو چشم من نکنین حداقل (:» که البته با این شرایط که ظاهرا بهترین سایت ها و آدم ها از جریان اینقدر خوشحالن، غیر عملی خواهد بود. درست مثل جریان من و بوق ماشین های خوشحال از پیروزی والیبال.

حالا که زیاد حرف زدم با این تموم کنم که هژمونی آمریکا هم اینجا به وضوح قابل دیدنه. اینهمه کشور در جهان مشکلی با ازدواج آدم ها با هم ندارن بعد آمریکا که در این مورد اعلام می کنه «اینکه چه جنسی با چه جنسی ازدواج می کنه به حاکم ربطی نداره» یکهو همه به هیجان می یان. خبیث های مرکز جهان!

بیت باکت با پرچم رنگین کمان

می دونین که من معمولا لازم نمی بینم از چیزی بگم که همه دارن ازش حرف می زنن. منطقا اگر سه سال پیش بود براتون از موفقیت طرفدارهای حقوق مدنی می نوشتم و اینکه در آمریکا حکومت قبول کرده که اینکه چه جنسی با چه جنسی ازدواج می کنه ربطی به اون نداره ولی خب الان به اندازه کافی این بحث در جاهای مختلف هست و من چیز خاصی ندارم بهش اضافه کنم. اما یک اتفاق کوچولو باعث شد در این مورد این پست رو بنویسم. اون اتفاق اینه:

پوش کردن در گیت

هه هه.. بیت باکت که ریپوزیتوری کد ما در یکسری از پروژه‌ها است در جواب پوش برامون پرچم رنگین کمان فرستاده (: دقت کنین که در آمریکا همه گی نیستن ولی مثل هر جای دیگه اکثر آدم های حسابی از گرفتن یکی از حقوق انسانی از دولتشون خوشحال می‌شن. در واقع این یک پیروزی مدنی برای کسانی است که معتقدن دولت حق نداره در زندگی خصوصی مردم دخالت کنه و به جای سرک کشیدن تو اینکه کی چی می پوشه، چی می خوره، چی می گه، با کی رابطه داره و … به وظایف خودش می می پردازه که اکثرا چیزهایی هستن که باید اتفاق بیافتن ولی افراد مستقل سراغش نمی رن (مثلا آموزش رایگان، درمان رایگان، خدمات مخابراتی و …).

جذابیت اصلی این پرچم برای من این بود که می بینم چقدر در جامعه ای از برنامه نویس ها، گیک و غیره که دوستشون دارم و لذت ببرم از اینکه بخشی از یک جامعه جهانی فهیم هستم.

رادیو گیک شماره ۵۱ – کشتی دزدهای دریایی در اعماق دریا

در شماره پنجاه و یک رادیو گیک که برای سیزده ساله‌ها به بالاست، اول میکروفون رو می دیم آقای اسنودن در مورد پسوردها برامون حرف بزنن و بعد از توپ چینی تا هک کردن کامپیوترهایی که به هیچ جا وصل نیستن رو بررسی می کنیم و در نهایت به حواشی خبری می پردازیم در مورد یکی از کثیف ترین صنایع اینترنت: پورن انتقامی. با ما باشین چون بخش هایی از جهان باید لرزانده بشه – اونم به دست گیک ها!

  • دانلود نسخه ام پی تری
  • دانلود نسخه او جی جی
  • و اگر کسی راحتتره، می تونه ایمیلی که باهاش توی دراپ باکس عضو است رو برام به jadijadi روی جیمیل بفرسته و بگه می خواد عضو فولدر شر دراپ باکس رادیوگیک بشه و اونطوری آخرین شماره ها رو بگیره!

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

اپلیکیشن iOS

اخبار

فیزیک و ریاضی و همه موضوعات مستقل دیگه از مدارس فنلاند حذف می شن

Finland_school1

فنلاند مشهوره به سیستم آموزشی پیشرو ولی این یکی دیگه واقعا انقلابی است. فنلاند می گه تا ۲۰۲۰ می خواد فیزیک و شیمی و ریاضی و هر subject مستقل دیگه ای رو از سیستم آموزشی اش حذف کنه و به جاش topicهای مرتبط به پدیده‌های بزرگتر رو درست بده که دیگه برای کسی سوال پییش نیاد که «چرا داریم اینو می خونیم؟» یا «این به چه دردی می خوره؟».

مثال خوب اینه که مثلا به جای اینکه در هفته فلان یکساعت جغرافی درس بدن و یک ساعت تاریخ، در هفته فلان دو ساعت در مورد «اتحادیه اروپا»‌ توضیح داده می شه که توش تاریخ و زبان و اقتصاد و جغرافی و غیره گنجونده شده یا مثلا ممکنه یک ساعت دیگه «درس رستوران» بدن که توش اقتصاد و روابط اجتماعی و غیره گفته می شه. این سیستم آموزشی قراره همه مسائل علمی سابق رو درس بده ولی در شکلی متفاوت از چیزی که مناسب ده‌های اول ۱۹۰۰ بود و در عین حال آدم هایی مناسب تر برای جامعه امروز و به گفته مدیر آموزشی فنلاند، فردا تحویل بده.

در حال حاضر هم سیستم آموزشی فنلاند یکی از بهترین ها در دنیا است و دانش آموزهاش توی مهارت‌های خوندن، ریاضیات و علوم معمولا جزو اولین ها در جهان هستن.

سقوط یک تیم حرفه ای بسکتبال آلمان به خاطر مشکل ویندوز!

basket

البته شاید «سقوط» نباشه چون من اصطلاحات لیگ بسکتبال آلمان رو بلد نیستم ولی یک تیم دسته دومی که میزبان یک تیم دیگه بوده به خاطر تاخیر پونزده دقیقه ای در شروع بازی دچار یک جریمه سنگین شده! دلیل تاخیر ظاهرا آپدیت شدن ویندوزی بوده که تابلوی ورزشگاه تیم دسته دومی رو کنترل نمایش می داده و درست قبل از بازی به این نتیجه رسیده که وقت خوبی است برای آپدیت کردن خودش و رفته پایین و گفته منو خاموش نکنین تا ریبوت بشم و بعدش رو دیگه اکثرا دیدیم (: یادتون باشه اگر تیم بسکتبال اداره می کنین تابلو رو ویندوزی نگیرین و اگر ویندوزی است به اینترنت وصلش نکنین و اگر به اینترنت وصله حواستون باشه آپدیت نشه!

دستگاه‌های پنجاه دلاری علیه دوست و برادر کره شمالی

china-great-cannon

korea

کره شمالی از نظر ما کشور خیلی مهمی است چون توی یکسری چیزها مثل اعدام و سانسور اینترنت و مبارزه با آزادی بیان باعث شده ما کشور اول در جهان نباشیم (: حالا آرس تنیکا مقاله جالبی داره که توضیح می ده چطوری یک دستگاه ۵۰ دلاری در حال مبارزه با این حکومت مستبد است. این ابزار چیه؟ دی وی دی پلیر صفحه نمایش سر خود! از اینها که بازش می کنین بالاش یک صفحه نمایش کوچیک است و پایینش یک جای دی وی دی و هر چی توش بذارین رو پخش می کنه. معلومه که چنین وسیله خطرناکی در کره شمالی ممنوعه چون ممکنه مردم باهاش فیلم‌های نامناسب ببینن یا حتی متوجه بشن که کره شمالی قهرمان جهان نیست (: نکته جالبتر اینه که کشور چین برای سود نمونه‌هایی از این دستگاه رو می سازه که بسیار ارزونه و تنها هدف کیفیت فوق العاده پایینش بازار بسیار فقیر ولی علاقمند کره شمالی است. یک قاچاقچی می گه در ۲۰۱۴ حدود ۱۸هزار تا از این دستگاه ها رو به بازار سیاه کره رسونده و ایده اش اینه که این دستگاه ها در جهان منسوخ شدن و عملا فقط برای کره در حال تولیدن. همچنین یادمون باشه که مدتی قبل خبری در رادیو یا جادی.نت داشتیم در این مورد که گروه های حقوق بشری سی دی های فیلم اینترویو که تمسخری از دیکتاتوری کره شمالی است رو با بالن به این کشور می فرستادن تا شهروندان سی دی ها رو به شکل اتفاقی پیدا کنن! [توضیحات خودم در مورد در پیت بودن فیلم، سرمایه داری،‌دیکتاتوری، دوگانه نبودن جهان و ..]

دو پلیس از مسوولین پرونده راه ابریشم، ظاهرا ازش دزدی کردن

fbi

[توضیح دموکراسی و اصل چه کسی به ناظران نظارت می کنه].پرونده راه ابریشم هم از اون چیزهایی است که زیاد پوشش دادیم [توضیحات] و حالا چون حداقل در آمریکا هنوز بخش هایی هستن که مواظب بقیه بخش ها باشن، دولت از پلیس هایی که مسوول پیگیری پرونده راه ابریشم و دستگیری مدیرش بودن شکایت کرده چون مشکوکن به اینکه حین بررسی مساله، از راه ابریشم پول دزدیدن. این دو مامور که اکانت های جعلی ساخته بودن تا فعالیت های سایت رو زیر نظر داشته باشن. ظاهرا یکیشون با تهدید مدیرش به افشای اطلاعاتی که چون پلیس بودن به دست آورده بودن، ازش اخاذی کردن. از اونطرف یک پلیس دیگه که بعد از حمله به سایت و توقیف اموالش به اطلاعات دسترسی داشته در اون زمان پولی معادل ۳۵۰هزار دلار برای خودش برداشته. [ توضیح پیچیدگی پول رمزی]

ده سالگی گیت

linus

و این هفته گیت هم ده ساله شده. عجیبه که این معجزه رو هم توروالدز نوشته تا ثابت کنه برنامه نویسی بدون رقیب است و البته درک بسیار خوبی از پروسه تولید نرم افزار داره. توروالدز گیت رو وقتی نوشت که سیستم قبلی توی کنترل سورس پروژه کرنل به مشکل خورده بوده بود. یک روز نشست و در کمتر از یکی دو روز بخش بزرگی از گیت رو نوشت. جالبه که بعد از اون مدت کوتاه، بقیه نوشتن گیت در خود گیت انجام شده و کامیت ها همه هستن. بیشتر برنامه در طول روز بوده ولی تک و توک هم نصفه شب و دو صبح کامیت داره. توروالدز الان از گیت حسابی راضی است و ایده اش اینه که وقتی سیستم مدیریت سورس بعدی هم بیاد،‌بازم تا حد زیادی مشابه گیت خواهد بود. همینه که لازمه شما و ما و هر کسی که در دنیای نرم افزار یا اصولا در تولید هر چیزی است که متن توش دخیله، با گیت آشنا باشه. بخصوص نویسنده ها (: حالا من آموزش هام رو درست می کنم (:

اینم اضافه کنم که توروالدز با گیت هاب یک مشکلاتی داره. خودش می گه نداره ولی در سخنرانی های متنوع به این اشاره می کنه که گیت هاب خوبه و اینها «ولی» اینترفیس وب باعث می شه آدم ها رفتارهای بد نشون بدن و مثلا کامیت مسیج های نامناسب بذارن و از اونطرف فانکشنالیتی گیت هاب خیلی کمتر از گیت است و در نتیجه برای توسعه چیزی مثل کرنل اصولا مناسب نیست.

در اعماق

پیتر سونده می گه «حرکت دزدهای دریایی» مرده است

sunde

کم کم می تونیم بگیم شماره ای نداریم که توش در مورد دزدهای دریایی و احزاب پایرت پارتی و موفقیت هاشون حرفی نزنیم اما حالا سونده که از افراد بسیار مهم این جنبش است (سخنگوی سابق پایرت بی) توی یک مقاله در این مورد حرف می زنه که آیا این جنبش مرده؟ حرف اصلی اون این نیست که دیگه لازم نیست از آزادی های دیجیتال و غیره دفاع کنیم بلکه می گه که احزاب دزد دریایی که حالا هی دارن رای می یارن، باید به این فکر کنن که در موارد دیگه نظرشون چیه؟ یک حزب نمی تونه فقط به خاطر یک ایده رشد کنه بلکه باید دیدی گسترده تر داشته باشه، مثلا دید پایرت پارتی ها در مورد مهاجران چیه؟ از اونطرف حرف سونده اینه که اسم پایرت پارتی یک جور شوخی است و دهن کجی به نظام های موجود در حالی که حالا که کار جدی شده باید دیگه دزد دریایی نبود و رفت سراغ یک اسم خوب و باحالتر حتی از دزد دریایی که دیدگاه ها رو نشون بده. اشاره می کنه که حتی جانی دپ دفاع خوبی از دزدهای دریایی نیست چه برسه به ما (: اون می گه که پایرت پارتی مال سال ۲۰۰۵ است و الان ده سال ازش گذشته و اگر می گیم یک جنبش بوده الان باید تغییر کرده باشه! گپ در مورد ایران.

هک اتصال کامپیوترهای AirGapped

توضیح ایرگپد. یکسری متخصص از چیزی که بهش کشور اسراییل میگن چیز عجیبی نشون دادن: دو تا کامپیوتر ایرگپد به همدیگه وصل می شن و داده مبادله می کنن. مطمئنا اینطوری نیست که شما پشت کامند لاین یکی دیگه نشسته باشین ولی با کنترل سی پی یو،‌ فن کیس و فن سی پی یو می تونن حرارت رو تنظیم کنن و کامپیوتر دیگه این حرارت رو ببینه و تفسیر صفر و یک ازش بکنه و دستور بگیره. [توضیحات بیشتر] ولی در واقع دارن می گن که امکان برقراری ارتباط حتی با کامپیوتری که تصور می شد هیچ روش ارتباطی باهاش وجود نداره!

توپ بزرگ چین در کنار دیوار بزرگ چین

دیوار بزرگ چین رو همه می شناسیم: برگترین سیستم سانسور اینترنت در جهان که خب مثل همه چیزهای دیگه چینی، بخشی از پول نفت ما صرف وارد کردنش می شه. حالا یک گزارش جدید از سیتیزن لب چیزی رو معرفی می کنه به اسم توپ عظیم یا Great cannon که کارش حمله به یکسری آی پی به منظور دزدیدن ترافیک است. این سیستم می تونه ترافیک به سمت یک جای خاص (حالا شما بگین گوگل) رو زیر نظر بگیره و اطلاعات مورد نظرش رو ازشون بیرون بکشه. گزارش می گه این حمله اینقدر عظیم بوده که غیر ممکنه کسی به جز دولت چین پشتش بوده باشه. سیتیزن لب می گه این حرکت یک تغییر بزرگ در مکانیزم زیر نظر گرفتن شهروندان است که حتی از سانسور کلاسیک هم پیشتر رفته و می خواد کل مکالمات با یک جای خاص رو شنود کنه… هرچند که بعید نیست بتونه بر اساس منبع هم کار کنه یعنی کل ارتباطات یک نفر خاص رو شنود کنه.

تبریک و تقبیح

  • تسلیت می گیم به هر کسی که ساعت ۱۷ هزار دلاری اپل رو بخره (: وبعدش هم ۹۹۹ دلارسالانه بده برای ساپورت!
  • تبریک به رادیو گیک برای..
  • تقبیح برای زاکربرگ مشهور به مستر زالزاراک برای بستن فرفر

نامه ها

سلام جادی خسته نباشی‌.من یه مشکلی واسم پیش اومده.میخوام ببینم کشی میتونه با نصب یه برنامه صفحه نمایش گوشی منو از طریق اینترنت ببینه.یعنی بدون این که من بدونم.منظورم برنامه هایی که مثل دزدگیرن.و موقع گم شدن پیام ها و مخاطبین رو میفرستن.این برنامه ها میتونن یه جا قایم بشن و همه چی رو بفرستن برای یه شخص خاص.ممنون به خاطر وبلاگ خوبتض

بخش آخر

اینجا یک خبر رو آوردم که بیشتر در موردش حرف بزنیم: خبر محکوم شدن به هجده سال زندان یک گرداننده سایت Revenge Porn

این سایت توی کالیفرنیا بود و فقط درست شده بود برای ریونج پورن [توضیح در این مورد]. مدیر این سایت به خاطر گرداندن این سایت به هجده سال زندان محکوم شده.

کوین کریستوفر ۲۷ ساله سایتی ساخته بود که توش آدم ها می تونستن عکس پارتنرهای قبلی شون رو بدون اجازه اونها آپلود کنن و کنارش مشخصات فردی اونها رو هم بنویسن. عکس هایی که مسایل جنسی بخصوص زن ها رو نشون می دادن معمولا توسط پارتنرهای سابق آدم ها آپلود می شد تا از اونها انتقام گرفته بشه و در موارد خیلی زیادی لینک فیسبوک هم همراهش بود. در صورتی که شما قربانی این جریان بودین و می خواستین عکستون از سایت حذف بشه، باید بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ دلار پول می دادین و درآمد صاحب سایت در مدتی که سایت کار می کرد حدود ۳۰هزار دلار تخمین زده شده.

پدر این پسر در بیانیه ای مطبوعاتی از مردم و قربانی ها معذرت خواهی کرده و گفته حرکت پسرش شرم‌آور، احمقانه و نامناسب بوده و قلب پدر با قربانی ها است». در یکسال تقریبا ۱۰۱۷۰ عکس در این سایت آپلود شد.

در مورد این خبر در چند وجهه می تونیم حرف بزنیم.

  • یکی توی توییتر از من پرسیده بود که آیا این جرم است؟ مگه طرف فقط ابزار نساخته؟

  • قوانین ایران از قربانی حمایت می کنن

  • هر چیزی که در اینترنت آپلود کنین یا به هر شکلی توسط اینترنت منتقل کنین احتمالا توسط کسی دیده می شه

  • ویدئوهای پورن ایرانی در سایت های ایرانی چند دسته هستن و توی خیلی ها نارضایتی از فیلمبرداری هست و در خیلی ها احتمالا عدم آگاهی طرف از آپلود ویدئو

  • پورن از این نظر خطرناک است که بدون شک ما در زمانی یک PornScandal خواهیم داشت و خیلی ها توش شناخته خواهند شد و در نهایت اینکه از سلیقه تون خجالت نکشین ولی کار غیرقانونی نکنین چون زندگی، هویت، شخصیت و آرامش آدم ها بسیار ارزشمند است.

موسیقی

Coldpay – miracles for Ali and his special friend

رادیو گیک شماره ۵۰ – گوشه رینگ

آخرین روز اسفند ۱۳۹۳

با رادیو گیکی با شما هستیم که به شکل عجیبی به پرایوسی پرداخته! اتفاق می افته و ما از هر اتهامی مبرا هستیم چون مطالب رادیو گیک در طول یک ماه گذشته جمع شدن. در این دم عیدی می خوایم سری به خونه خانم کلینتون بزنیم و از ایده قشنگشون برای داشتن سروری در گوشه خونه شاد بشیم. با ما باشین چون می خوایم همراه الکس به مایک مشت هایی کاری بزنیم!

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

اپلیکیشن iOS

اخبار

نیاز به متخصصین لینوکس همینطور در حال افزایشه

بله! ظاهرا درخواست برای متخصصین لینوکس در بازار همینطور داره بالا می ره و در سال ۲۰۱۵ هم طبق گزارش های آماری از کارفرمایان و کسانی که دنبال نیروی متخصص هستن، حجم بسیار زیادی از شرکت های تکنولوژی گفتن که در طول ۶ ماه آینده علاقمند به استخدام متخصصین لینوکس هستن. این مساله از یکطرف به خاطر درخواست همیشگی و هر ساله متخصص لینوکس است که تقریبا همیشه همه شرکت های مرتبط علاقمند به استخدام هستن و از طرف دیگه ماجرای سرویس های ابری به مساله شتاب بسیار بزرگی داده. الان خیلی از شرکت ها سرویس های ابری استفاده می کنن یا حتی سرویس می دن تا جایی که ۴۲ درصد استخدام کننده ها گفتن اگر کسی مهارت های اوپن استک داشته باشه، شانس استخدامش بسیار بالاتره. همچنین ۴۴ درصد گفتن که ترجیحشون استخدام کسی است که مدرک معتبری در دنیای لینوکس داره.

کشف استخوان فک حلقه مفقوده
D70083_43
[کمی توضیح حلقه مفقوده] و حالا ظاهرا حداقل بخشی از استخون فک این حلقه مفقوده پیدا شده. این استخون احتمالا چیزی بین میمون انسان نما و گونه انسانی Homo sapiens است. پنج تا دندون روشه و تاریخش به حدود ۲.۸ میلیون سال قبل برمیگرده که حداقل ۴۰۰هزار سال عقب تر از چیزی است که فکر می کردیم باید باشه. بیل کیمبل می گه این قطعه کوچک و مهمی از پازلی است که به نوبه خودش سوال های جدیدی در علم رو مطرح می کنه که مهمترین چیزه. تا اینجا تحقیقات مدعی است که موجود صاحب جریان روی دو پا راه می رفته اما در مورد رژیم غذایی چیزی نگفتن. عجیبه که ما تعداد قابل قبولی فسیل قدیمی تر از ۳ میلیون سال و جدیدتر از ۲ میلیون سال داریم اما این وسط چیز چندانی پیدا نشده. مشهورترین فسیل بیشتر از سه میلیون ، جسد لوسی است که در ۱۹۷۴ پیدا شد و یک Australopithecus است

لینوکس کرنل ورژن چهار بدون ریبوت پچ می شه

یکی از چیزهایی که باعث شده آدم ها روی سرور عاشق لینوکس باشن، نیاز بسیار کمش به ریبوت شدن است.البته هنوزم گاه گداری پچ های خود کرنل نیاز به ریبوت درست می کنه ولی در دنیای سرورها اصلا عجیب نیست سرورهایی داشته باشیم که بالاتر از یکساله ریبوت نشدن. در سال ۲۰۰۹ یک برنامه به اسم Ksplice اومد که اجازه می داد کرنل بدون ریبوت شدن پچ بشه که خب تکنولوژی عجیبی است. اینطوری کار می کرد که تگ هایی به فانکشن های مختلف می زد و در نتیجه می تونست ببینه کدوم فانکشن کی در حال اجرا نیست و سریع پچش کنه! اوراکل در ۲۰۱۱ این تکنولوژی رو خرید و این قابلیت رو فقط روی اوراکل لینوکس خودش نگه داشت که تقریبا یک کپی از RHEL است ولی حالا برنامه kernelCare این اجازه رو به اکثر توزیع ها خواهد داد. این برنامه در حال حاضر بخشی از کد کرنل ۴ است و شاید هم دلیل بالا بردن این ورژن. البته بودن این کد قدم اوله چون قسمت اصلی اینه که توزیع ها وقتی کرنل جدید می دن پچ های مناسب رو هم برای به روز شدن کرنل فعلی به دست کرنل قبلی برسونن.

ویندوز ۱۰ هم ظاهرا رایگان شده، حتی برای کپی کارها

در خبری جالب مایکروسافت اعلام کرده که ویندوز ۱۰ یک آپگرید رایگان برای ویندوز ۷ و ۸ خواهد بود – نه فقط برای کسانی که لایسنس معتبر ۷ و ۸ رو دارن بلکه «برای هر کسی که یک پی سی سازگار داره که روش ویندوز هفت یا هشت هست می تونه رایگان به ویندوز ۱۰ آپگرید کنه». این یعنی صدها هزار یا میلیون ها کاربری که دارن از ویندوزهای کپی استفاده می کنن هم می تونن از ویندوز ۱۰، یک لایسنس معتبر داشته باشن. [تحلیل دور شدن تلاش مایکروسافت از درآمد زایی از طریق سیستم عامل و استفاده از سیستم عامل برای گسترش اکو سیستم و خب کلا هم ناتوانی یا نخواستن در قفل کردن بقیه و بحث ویندوز ایکس پی]

و سی سالگی مانیفست گنو

سی سال پیش بود که استالمن افسانه ای مانیفست گنو رو نوشت. این مانفیست چیزی است که به زندگی خیلی از شنونده های این رادیو، هر کسی که از هر سیستم مخابراتی استفاده می کنه و هر کسی که توی اینترنت کاری می کنه شکل داده. بخش عظیمی از زندگی اطراف ما محصول این مانفیست است [بحث تک علتی نبودن هیچ چیزی] و خوشحالیم که در دنیایی آزاد همراهش هستیم. متاسفانه این یکی از معدود بخش های مهم سایت گنو است که به فارسی ترجمه نشده و اگر اینکاره هستین، استین بالا بزنین. خیلی از حرفهایی که ما نقل می کنیم،‌از این مانیفست است. مثلا «Once GNU is written, everyone will be able to obtain good system software free, just like air» یا «I consider that the Golden Rule requires that if I like a program I must share it with other people who like it» و پاسخ به سوالاتی مثل اینکه پس از کجا پول در بیاریم که نمیریم و خیلی چیزهای دیگه. بخونینش. متن راحت و جذابیه.

محصولات جدید اپل
بعله.. بررسی خودم در مورد ساعت و سخت افزار. بحث جالبی در مورد الاکلنگ اینتل برای رسیدن به قانون مور و شیوه استفاده اون توسط اپل و در نهایت ایده فرید در مورد دوربین. اگر اینجا رو می خونین و پادکست رو گوش نمی دین دو تا ایده درجه یک رو از دست خواهید داد (((: [تبلیغ کردم!]

حالا حزب دزدهای دریایی بزرگترین حزب ایسلند است
pirate
در جدیدترین سرشماری های ایسلند، حزب دزدهای دریایی حالا بزرگترین حزب این کشور است. سرشماری حمایت از احزاب بین ۱۳ تا ۱۸ مارس انجام شده و نتیجه نشون می ده که حمایت این حزب بسیار بالا رفته و حالا با ۲۳.۹ درصد حمایت، در رتبه اول ایستاده. البته رقابت تنگ است و حزب دوم که حزب مستقل ایسلند است، حمایتی برابر ۲۳.۴ داشته. حزب دزدهای دریایی ایسلند در ۲۰۱۲ تاسیس شده و با عمر سه ساله اش ظاهرا خیلی محبوب است. راز موفقیت این حزب صداقت کاملش است. برژیت جونسدورت از رهبران حزب می گه که سیاست های قدیمی در کشور موفقیت چندانی نشون ندادن و خوبه که مردم در مقابله با فساد، سراغ احزاب جدید می یان. ریک فالوینگ که نظراتش رو روی ردیت دات کام می نویسه و از بنیانگذاران حزب است، می گه انتظار نداشته در ده سال اول به اینجا برسن ولی ظاهرا خیلی سریع رشد کردن و با خشوع باید حواسشون باشه که این پیام مردم به احزاب دیگه است. احزاب دزدهای دریایی الهام گرفته از ایده هایی هستن که معتقدن دولت ها به جای تلاش برای سرکوب آزادی های دیجیتال مردم باید به سمت حمایت از گردش اطلاعات و غیره حرکت کنن.

در اعماق

تکنولوژی شخصی سیاسی است
personal
دن گیلمور نویسنده اصلی تکنولوژی سن خوزه مرکوری نیوز در سال های طلایی دات کام و یکی از اولین خبرنگارهایی است که به مک سوییچ کرد. اون حالا کاملا به نرم افزارهای آزاد سوییچ کرده. اوبونتو روی یک لپ تاپ تینک پد و سایانوژن مد روی گوشی. گیلمور در یک مقاله جریان رو توضیح داده و اشاره کرده به «سیاست تکنولوژی».

کنترل داره دوباره به مرکز حرکت می کنه. جایی که شرکت های قوی و دولت ها می تونن گلوش رو بگیرن و فشار بدن. شرکت ها و دولت ها از این قدرت برای از بین بردن پرایوسی / خلوت شخصی ما، محدود کردن آزادی بیان ما و در دست گرفتن فرهنگ و تجارت استفاده می کنند. در بسیار مواقع ما به اونها اجازه می دیم – آزادی خودمون رو با راحتی مبادله می کنیم – اما خیلی از این چیزها هم بر خلاف نظر و خواسته و آگاهی ما اتفاق می افتن.
ابزارهایی که من حالا استفاده می کنم، تا حد ممکن، مبتنی بر ارزش های اجتماعی هستن و نه ارزش های شرکت های بزرگ.
من از فانتزی های پارانویای حرف نمی زنم. من دارم فضای دنیای تکنولوژی رو به شما نشون می دم و مشکلی که من با این شرکت ها در دنیای تکنولوژی دارم دقیقا همون چیزی است که باعث می شه خیلی ها سراغ غذاهای آروم‌ (در مقابل فست فود) یا گیاهخواری بیان و سعی کنن محیط زیست رو کمتر آلوده کنن یا فقط از شرکت هایی خرید کنن که مسوولیت های اجتماعی سرشون می شه.
نمی خوام موعظه کنم اما حتی اگر بتونم چند نفر رو متقاعد کنم که به دنیای آزاد بیان و از شرکت ها و دولت هایی که تلاششون کنترل ماست فاصله بگیرن، احساس موفقیت خواهم کرد.

گیلمور می گه مهمه که انسان ها غریزه آزادی و آگاهی نسبت به محیطشون رو تا جای ممکن به دنیای تکنولوژی های که از اون استفاده می کنن هم بیارن و سعی کنن با استفاده از تکنولوژی، برده و اسیر شرکت های بزرگ و دولت ها نشن.

نامه خداحافظی مدیر مالی گوگل
cfo
«بعد از تقریبا هفت سال با گوگل بودن، از این شرکت استعفا می دم تا وقت بیشتری با خانواده ام بگذرونم». این چیزیه که پاتریک پیچت یکی از بالاترین مدیرهای گوگل می گه. البته این جمله بین مدیرهایی که دارن استعفا می دن خیلی مرسومه اما سخنرانی پیچت فرقش اینه که در ادامه هم به همین موضوع پرداخته. [کمی بحث در مورد work/life balance]. پیچت می گه بحث از وقتی شروع شد که با همسرش به آفریقا رفته بودن و همسرش گفت بهتره بیشتر با هم مسافرت کنن و پیچت گفت چون مدیرمالی یکی از بزرگترین شرکت های جهان است، فرصت چندانی برای اینکار ندارن. اینجا بود که همسر پیچت سوال کوبنده رو مطرح کرد «پس کی وقت ما است؟» البته فکر نکنین همین الان باید کارتون رو ول کنین (: پیچت تقریبا ۳۰ سال کار کرده. اون می گه

د رنهایت زندگی چیزی فوق العاده است. ما در همه زندگی باید چیزهایی رو به نفع چیزهایی دیگه کنار بذاریم که شاید مهمترین هاش زندگی حرفه ای در مقابل زندگی خانوادگی و دوستان است. خوشبختانه فکر می کنم در این مرحله از زندگی من دیگه مجبور نیستم زندگی اجتماعی ام رو کنار بذارم تا به کارم برسم. لری پیچ مدیرعامل گوگل می گه این عجیبترین سخنرانی خداحافظی است از عجیبترین مدیر مالی و ادامه می ده که خوندن این سخنرانی باعث دلگرمی آدم می شه.
پیچت بعد از تعریف کردن داستان آفریقا و اینکه همسرش ازش خواسته در ادامه همین سفر بقیه آفریقا رو هم بچرخن و اون گفته وقت نداره و همسرش پرسیده پس چه زمانی ممکنه در زندگیش به این چیزها برسه، می گه که سه عامل باعث شده بتونه استعفا بده: بچه ها رفن سر کار و زندگی خودشون – ۲۵ یا ۳۰ سال بی وقفه کار کرده و امسال ۲۵مین سال ازدواجشه.
الان دیگه نمی تونه برای همسرم هیچ دلیل منطقی ای پیدا کنم که چرا باید برای تفریح و سفر و گردش بازهم منتظر بمونه و چرا نمی تونیم کوله پشتی ها رو ببندیم و به جاده بزنیم. من می خوام ۲۵مین سالگرد ازدواجم رو با ورق زدن صفحه قدیمی از کتاب زندگی جشن بگیرم و از یک زندگی همیشه در بحران به سمت آرامش حرکت کنم و امکان بودن مدیرهای جدید در گوگل رو هم فراهم کنم. کار کردن در گوگل یک افتخار است. من با بهترین ها کار کردم و دوستان بسیار خوبی پیدا کردم. لری، سرگئی، اریک۷ از دوستی شما ممنونم.
روشن کنم که هنوز اینجا خواهم بود و فقط بعد از اینکه یک مدیر مالی جدید پیدا کردیم و کارها منتقل شد پوزیشن رو ترک خواهم کرد.
د رنهایت زندگی چیزی فوق العاده است. ما در همه زندگی باید چیزهایی رو به نفع چیزهایی دیگه کنار بذاریم که شاید مهمترین هاش زندگی حرفه ای در مقابل زندگی خانوادگی و دوستان است. خوشبختانه فکر می کنم در این مرحله از زندگی من دیگه مجبور نیستم زندگی اجتماعی ام رو کنار بذارم تا به کارم برسم.
[یادتون باشه برای چی دارین کار می کنین]

کلینتون چیکار کرده؟!!!
Hillary Rodham Clinton, Thomas Shannon, Roberta S. Jacobson
وزیر خارجه آمریکا خانم کلینتون.. چیکار کرده؟! ایمیل سرور شخصی خودش رو داشته؟!! یوهاها…. خب دلایلی پشتش هست. مثلا اینکه در آمریکا خبرنگارها حق دارن درخواست آزادی اطلاعات بدن و حتی از محتوای ایمیل شما سر در بیارن – البته اگر شما وزیر امور خارجه باشین یا بعضی سازمان ها ممکنه سازمان های دیگه رو زیر نظر بگیرن (که بخشی از دموکراسی ات! دموکراسی هرم نیست، شبکه است!… قرار نیست من شاه چهار سال آینده رو پیدا کنم بلکه کلی سازمان باید رو همدیگه نظارت داشته باشن و …)… ولی واقعا راه مقابله شما چی می بود؟ راه مقابله وزیرامور خارجه آمریکا این بود که توی خونه اش یک سرور ایمیل راه بندازه و ازش استفاده کنه! چند تا دعوا است. اولیش اینکه این خلاف قوانین شفافیت و غیره در آمریکا است. مردم بالاخره یک زمانی حق خواهند داشت از محتوای این ایمیل های رسمی کشورشون مطلع بشن و سازمان ها باید بتونن رو کار وزیر امور خارجه نظارت کنن اما از اونطرف کلی سازمان جاسوسی خارجی و غیره هم هست که مطمئنا سیستم ادمین شخصی هیلاری کلینتون نمی تونه باهاشون رقابت کنه! مثلا پروژه ای به اسم انیشتین از ۲۰۰۸ با همکاری ان اس ای کل تلاش های حمله به سیستم های دولتی در این رده رو زیر نظر داره که ایمیل سرور شخصی انم کیلنتون جزوشون نبوده. حالا بازم اگر می رفت روی گوگل و یاهو می شد گفت احتمالا مهارت سیستم ادمین ها با دولت رقابت می کنه ولی گزارش AP‌می گه واقعا سرور تو خونه اش بوده! مساله حادتر بحث whois است! دومین خانم کلینتون در clintonEmail.com از یک دامین فروش مستقل یعنی نتورک سلوشنز خریداری شده بود که گوسیفر در ۲۰۱۳ هکش کرد. بدتر از هک هایجک است که اجازه می ده حمله کننده کلا ایمیل ها رو بخونه یا به اسم کیلنتون ایمیل بزنه یا هر چی. بحث خیلی عجیب و طولانی است و آدم اصلا نمی دونه چی بگه.. عیده.. بریم برای عید!

دیپ مایند چرا مهمه
game
توی سالن خیلی ها دارن می خندن. کنفرانس تکنولوژی های فردا است و فیلم یک سیستم هوش مصنوعی داره پخش می شه که سعی می کنه توپ و دیوار بازی کنه و دائم می بازه. فیلم قطع می شه. دویستمین بازی و سیستم هنوز بعضی توپ ها رو از دست می ده و مردم می خندن ولی کات بعدی صحنه هایی از بازی سیصدم رو نشون می ده و همه انگشت به دهن هستن. هیچ تپی به خطا نمی ره. مقاله اخیری که در نیچر منتشر شده مدعی است که این برنامه می تونه با یک شبکه عصبی و نودهاش کم کم بازی ها رو یاد بگیره. این برنامه تقریبا سی بازی مهم رو یاد گرفته و تو بعضی هاش از آدم ها هم بهتره. شرکت دیپ مایند که بازی رو نوشته بعد از یک دمو که از کارش داد، توسط گوگل به قیمت ۵۵ میلیون دلار خریده شد. ارزش چنین برنامه ای اینجاست که می تونه در تکرار کارهای تکراری، چیز یاد بگیره و در نتیجه اگر به سیری ای که به این سیستم مجهز است چند بار چیزی رو بگین، هر بار بهتر و بهتر عمل می کنه! این روند جلو زدن ماشین ها از انسان ها اولین بار از دیپ بلو شروع شد؛ کامپیوترشطرنج بازی که آی بی ام ساخت و تونست بهترین شطرنج باز جهان یعنی گری کاسپاروف رو شکست بده. محقق های بد بین هم هستن. مثلا زاخاری ماسون می گه با تکنیک فعلی یاد گرفتن بازی ای مثل استارکرفت یا کال آف دیوتی به ده یا بیست سال کار نیاز داره و سیستم کنترل یک درون جنگی به حداقل پنجاه سال تمرین و هیچ وقت هم نمی تونه به توانایی های عمومی یک کودک خردسال برسه. «کودکان می توانند در اتاق بچرخند و چیز یاد بگیرند. چزها را ببینند و مفهوم نور و سایه را بفهمند». این الگوریتم بدون شک تغییر بزرگی در یادگیری ماشینیه ولی هنوز تا رسیدن به سیستم هایی که به انسان برسن، حداقل دو سه جهش عظیم دیگه می خوایم.

تبریک و تقبیح

تری پراچت رو هم تسلیت می گیم.

به دی جی پاتیل هم تبریک می گیم که بر خلاف اسمش که می خوره یکی مثل دی جی علیگیتور باشه ولی با اسمی بامزه تر، دانشمند ارشد دیتای کاخ سفید است!‌د رمورد این شغل و اسم باید بیشتر حرف بزنیم چون خیلی باحاله و به زودی مد خواهد شد (:

و تبریکی هم داریم به فیزیکی ها که سعی کردم از زیست شناس ها عقب نمونن و برای اولین بار تو تاریخ عکسی گرفتن که به شکل همزمان هم نور رو به شکل ذره نشون می ده و هم به صورت موج! من که از عکس چیز خاصی نفهمیدم ولی شما نگاه کنین شاید بفهمین.

بخش آخر

در بخش آخر گپ کوتاهی رو می یاریم از کنفرانس واشنگتن دی سی با عنوان «سایبرسکیوریتی برای آمریکایی جدید» که توش الکس استاموس (مدیر اطلاعات یاهو) مدیر ان اس ای یعنی مایک راجر رو می بره گوشه رینگ و با دو سه تا بوکس محکم بهش می فهمونه که چرا شنود به نفع دیکتاتور نیست و چرا مردم باید حق داشته باشن پرایوسی داشته باشن!

الکس: دریاسالار. ممنونیم ارائه شما. من الکس استاموس هستم و CISO یاهو!. به نظر می رسه شما موافق رییس کامی هستین که می گه ما باید در نرم افزارهامون درهای پشتی و مراکز ورودی به این منظور درست کنیم که دولت آمریکا بتونه از طریق با بازکردن رمز….

مایک: البته این برداشت و جمله بندی شماست [خنده]

الکس: نه. من فکر می کنم بروس اشنیر و اد فلتون و همه جمع بهترین متخصصین رمزنگاری جهان با من موافق باشن که ما نمی تونیم توی سیستم های رمزنگاری‌مون در عقبی کار بذاریم. این مثل این می مونه که توی شیشه جلوی ماشینمون با دریل یک سوراخ درست کنیم.

مایک: من هم متخصصین رمزنگاری درجه یکی توی اژانس امنیت ملی دارم

الکس: اتفاقا من حتی با اونها هم حرف زدم و گروهی از اونها هم با من موافق هستن ولی…

مایک: بله مثل اینکه ما اصلا حرف همدیگه رو قبول نداریم [خنده]

الکس: ما به این نتیجه خواهیم رسید که توافق نداریم. در صورتی که ما بخوایم برای دولت آمریکا در پشتی یا کلید طلایی یا در واقع اشکالات امنیتی در الگوریتم های رمزنگاری مون بذاریم – آیا می پذیرین که برای بقیه هم – ما ۱.۳ میلیارد یوزر در جهان داریم – باید اینکار رو بکنیم؟ مثلا برای دولت چین؟ روسیه؟ یا عربستان سعودی و اسراییل و فرانسه؟ آیا این کشورها هم باید در عقبی داشته باشن؟

مایک: پس … من.. نه .. منظور من اینه که شیوه ای که شما سوال رو مطرح می کنین سعی کردین جواب هم توش باشه

الکس: خب اینطوری می پرسم: آیا شما می پذیرین که ما باید برای کشورهای دیگه هم در عقبی بذاریم؟

مایک: نظر من.. .. اومم. ببینین من می گم که اینکار از نظر فنی عملی نیست و ما باید براش چارچوب بذاریم. من این رو می پذیرم. من نمی گم که دقیقا اف بی آی یا ان اس ای باید تعیین کنه که کی به چه چیزی دسترسی داشته باشه ولی بالاخره می شه این رو در پروسه های قانونی مشخص کرد. ما باید با هم به نتیجه برسیم. و من می پذیرم که تبعات بین المللی هم خواهیم داشت اما معتقدم که می تونیم راهمون رو پیدا کنیم.

الکس: پس شما معتقد هستین که اگر کشورها قوانینی در این مورد تصویب کنن ما باید براشون در پشتی تعبیه کنیم؟

مایک: من فکر می کنم خواهیم تونست در این مورد به نتیجه برسیم.

الکس: و من معتقدم روس ها و چینین هم دقیقا نظری مشابه شما دارن.

مایک: یکبار گفتم که ما می تونیم در این مورد به نتیجه برسیم.

الکس: اوکی. خوشحال شدم با شما صحبت کردم. ممنون.

موسیقی

بازار خرمشهر از محسن چاووشی

به مناسبت هشت مارس: وقتی از برابری حرف می زنیم، از چی حرف می زنیم

یکبار دیگه هشت مارس است و یک بار دیگه تبریکش می گم. خوشحالم از اینکه احتمالا درصد بسیار زیادی از خواننده های این وبلاگ معتقد هستن که زن و مرد هر دو انسان هستن و باید در فرصت ها و حقوق برابر باشن. ما می دونیم که برابری برامون به این معنی نیست که همه چیز همه آدم ها باید همیشه عین هم باشه بلکه به این درک رسیدیم که برابری یعنی برابر بودن در حقوق و فرصت ها.

همیشه هستن کسانی که از برابری می ترسن و با شبه-استدلال مهمل «مگه می شه همه عین هم باشن؟» یا فیگورهای شبه-روشنفکری «من با هر ایسم‌ی مخالفم» یا کلا نفهمیدن جریان و گفتن اینکه «یعنی میگین مردها نوکر زن ها باشن؟» و حتی جملات مرتبط با اولین ترشح‌های هورمنی «من ضدفمنیسم هستم» بحث رو بی منطق می کنن ولی کلیت جریان خیلی خیلی ساده است:

همه انسان ها مستقل از جنسیت، رنگ پوست، نژاد، قومیت، دینی که باهاش به دنیا اومدن و هر چیز غیراکتسابی دیگه باید حقوق و فرصت‌های برابر داشته باشن.

یعنی اگر من می خوام برم مدرسه، اینکه رنگ پوستم چیه فرصت ثبت نام در یک مدرسه بهتر رو از من نگیره. اگر کار می کنم اینکه زن هستم باعث نشه برای کار برابر کمتر از یک مرد حقوق بگیرم و اگر می خوام برم دانشگاه، اینکه پدر و مادرم بهایی بودن باعث نشه این حق از من گرفته بشه یا فرصت پیشرفت شغلی فقط برای اینکه قومیت من کرد است، برای من کمتر از بقیه قومیت ها نباشه.

پس یادمون باشه که وقتی داریم از برابری حرف می زنیم، از حقوق و فرصت‌های برابر حرف می زنیم و درعین حال به عنوان یک انسان برای هر انسان دیگه مستقل از هر چیزی که گفته، کرده، داره یا نداره تمامی حقوق بشر رو قایل هستیم.

مرتبط
سر پاتریک استوارت و حقوق زنان
یک چارت ساده: آیا شما فمنیست هستید؟
یک خبر براتون دارم…