تو ایران اصرار خاصی دارن به ما آموزش بدن که مزاحمت جنسی توسط مردها برای زنها، کاری طبیعی است که همه مردهای سالم باید انجامش بدن! تعجب نکنین واقعا همینه. وقتی می گن هیچ زنی نباید جوری لباس بپوشه که تحت مزاحمت جنسی قرار بگیره یا وقتی یک بیمار نظریه اش اینه که باید مزاحمان رو آزاد گذاشت که به زن هایی که اون بیمار نمی پسنده تجاوز کنن و این بیمار به جای بستری در تیمارستان، نظریه پرداز است خب اصلا عجیب نیست بگیم تو ایران به مردها آموزش می دن که به زن ها باید تجاوز کرد و بر خلاف همه آمار موجود، این تجاوز رو مرتبط بدونن با شکل پوشش یا انگیزه های جنسی (از نظر علمی تجاوز معمولا نتیجه سرکوب / تحقیر و خشونت است نه میل جنسی).
بحث کارتون «همینه» یا به قول امروزی ها «پت و مت» هم هست. اونها یک میز داشتن که یک پایه اش کوتاهتر از بقیه بود و تصمیم می گرفتن برای اصلاحش پایه های دیگه رو کوتاه کنن. معلوم بود که بالاخره یکی از پایه ها بیشتر اره می شد و حالا این از بقیه کوتاهتر بود و باید همه پایه ها یک دور دیگه کوتاه می شدن تا با این مساوی بشن و بعد از چند مرحله تلاش برای مساوی کردن همه چیز و مقیاس قراردادن کوتاهترین چیز، می رسیدن به یک میز که رسما پایه نداشت و پایههاش اینقدر اره شده بود که سطح میز دیگه به زمین رسیده بود و از قضا هنوزم لق می زد. جامعه هم همینه: نمی شه همه رو یک شکل کرد. اگر یک احمقی نظریه اش اینه که باید به «اونی که از بقیه کم حجابتره» تجاوز کرد درست مثل «پت و مت» است و بالاخره با یک جامعه مریض تنها می مونه که سطحش چسبیده به کف زمین و هنوزم لق می زنه. با این اختلاف که پت و مت از نتیجه کارشون راضی بودن و این دوستمون هنوز دنبال اعدام کردن باقیماندهها است. راستی! توی افغانستان به زنی که مقنعه داشت می گفتن بیحجاب.
اما اینها رو گفتم که یک چیز بدیهی رو به گیکهای عالی خودمون یادآوری کنم: مزاحمت جنسی بسیار زشته، غیرقابل تحمل و رفتار یک آدم بیمار.
شوخی جنسی این روزها زیاده.. چه شوخی دستی چه کلامی و از وایبر تا محیط کار خیلی پسرهای خز فکر می کنن اگر جلوی یک دختر شوخی جنسی بکنن یا بحث جنسی رو باز کنن یک قدم در رابطه پیش اومدن. واقعیت اینه که اینطور نیست. مستقل از بیمارگونه بودن این رفتارها، اگر حتی هدف فقط کسب شهرت است یا محبوبیت یا نزدیک شدن یا حتی خودِ خودِ خوابیدن، شوخی جنسی و بخصوص شوخی فیزیکی یا رکیک بودن با اینکه بحث جنسی رو باز می کنه ولی شدیدا باعث می شه طرف مقابل عقب بکشه و در گارد دفاعی اش شما رو اصولا کنار بذاره.
اگر آدم سالمی هستین سعی کنین همیشه مودب باشین، قابل اطمینان باشین و مثل یک جنتلمن رفتار کنین تا آدم ها بهتون اعتماد کنن و بدونن شما آدمی هستین که شاید دوست داشته باشن باهاش دوست بشن، تفریح کنن، بخوابن، وارد رابطه بشن، اعتماد کنن یا هر چیز دیگه.
این چند روز خیلی ها ایمیلی هایی با همین ترکیب بالا دریافت کردن: یک دختر که بهتون می گه مشکل حل شده! و می دونین کدوم جنتلمنی است که از دختره نپرسه «کدوم مشکل» یا کدوم مرد رندی است که نگه «قابل نداشت. خوشحالم که مشکل حل شده»؟ اون جنتلمن یا مرد رندی که نمی خواد براش اسپم بیاد. این احتمالا فقط روشی است برای اینکه شما به طرف ریپلای بزنین و گوگل یادش بمونه که شما قبلا به این آدرس جواب دادین و دیگه ایمیلهایی که از این آدرس می یاد رو توش پوشه اسپم نفرسته.
چنین ایمیل های مهملی رو پاک کنین یا ریپورت اسپم کنین و اگر واقعا دنبال دوست شدن با کسی هستین، به دنیای واقعی قدم بذارین.
حرف همیشگی: رسانه ها الگوهایی به ما می دن که توش حتی خود الگوها هم شبیه خودشون نیستن. ظاهرا خانم بیانسه برای «خلاص شدن» از بخشهایی از پاهاش که مطابق استاندارد غیرقابل رسیدن زیبایی هالیوودی نبوده، مجبور شده کمی ادیت کنه ولی یادش رفته تصویر رو جوری سلکت کنه که تغییراتی که توی عکس می ده باعث انحنا برداشتن بدنه آیفونش نشه (:
فراموش نکنین که انسان طبیعی، سالم و دارای اعتماد به نفس – حداقل از نظر من – زیباترین انسانه.
امروز کلی از توییت ها و نوشته های دنیای آی تی و اینترنت ما در این مورد بود که دوران انحصار رایتل به پایان رسیده و آقای دزفولی هم فرمودن که صدور پروانه نسل سه به ایرانسل یک یوم الله مخابراتی است!
ولی واقعیت اینه که این جریان در دسترسی ما به اینترنت تفاوت خاصی ایجاد نمی کنه. ما قبل از این هم در همه اپراتور ها GPRS و اِج داشتیم که قراره چیزی بین ۱۲۰ کیلوبیت بر ثانیه تا ۳۸۵ کیلوبیت در ثانیه سرعت داشته باشه ولی به آخرین باری فکر کنین که روی گوشی برای یک دقیقه به نزدیکیهای این سرعت ها هم رسیده باشین و یادتون بیافته که هر بار تو خیابون باز کردن یک صفحه وب یا مسیر یابی نقشه روی گوشی به چند بار ریفرش کردن احتیاج داره.
حالا هم فرض کنیم نسل سوم با سرعت اسمی یکی دو مگ بر ثانیه بیاد و جایگزین سرعت اسمی ۳۰۰کیلوبیت بر ثانیه بشه، واقعا فکر می کنیم وضع چقدر عوض می شه؟
نکته مهم اینه که اینترنت در ایران غیرپایدار، شدیدا سانسور شده و غیرقابل تصور انگولک شده است و هیچ کس متعهد نیست وقتی ازش یک خط Xکیلوبیت بر ثانیه خریدین، حتما به شما Xکیلوبیت بر ثانیه تحویل بده. در این شرایط و در شرایطی که کل پهنای باند ایران برای کل مصرف کننده ها کم است و هر پاکت اطلاعات از ده تا سیستم می گذره تا به من و شما برسه و حتما هم باید همه همین مسیر رو طی کنن، انتظار نمی ره با ارائه نسل سوم توسط فلان اپراتور، مشکلی از اینترنت این کشور حل بشه و آرزوی من می شه با خرج کردن نسبت عجیبی از درآمدم و خریدن یک خط یکی دو مگ به اسم نسل سوم، گاه گداری به یک اینترنت ۲۵۶ سانسورشده دسترسی داشته باشم که هر کس هر طوری دوست داره انگولکش کرده باشه.
واقعیت اینه که من روزی خوشحال می شم که اعلام بشه «فلان شرکت یک اینترنت ۱۲۸ واقعی و فقط با سانسورهای رسمی کشور ارائه می ده». تغییر کیفی زمانی است که من در طول شبانه روز سرعت ۱۲۸ آپلود و دانلودی که خریدم رو داشته باشم و تنها انگولک بستهها این باشه که که سایت هایی که سانسورچی گفته برام خوب نیستن با صفحه کثیف پیوندها جایگزین شده باشه.
درسته که نسل سوم یک کم تند تر می شه و این بهتر از اینه که اینترنت کندتر باشه ولی واقعیت اینه که نیاز به ذوق خاصی نیست و نباید حس کنیم از قفس آزاد شدیم؛ نسل سه که سهله، نسل چهار هم بیاد اینترنت من و شما همین مزخرفی است که هست.
حالا این اسمس منو یاد اصل دوم انداخت: احتمال خوش شانسی غیرعادی من خیلی کمتر از احتمال حضور یک کلاهبردار در ماجرا است. احتمال اینکه من بیش از حد خوش شانس باشم و یک نفر که سه کیلو طلا پیدا کرده و سواد درست و حسابی هم نداره و استخاره کرده از قرآن یک شماره موبایل پیدا کرده (؟!!) و صاف تلفن من بوده و می خواد اون طلا رو به قیمت خیلی کمی به من بفروشه، بسیار بسیار بسیار پایینتر از این احتمال است که یک نفر به هزاران نفر اسمس زده باشه که طلا پیدا کرده و انتظار داشته باشه چند نفری ریپلای بزنن و به یک کلکی یک پولی ازشون بگیره که بیاد تهران طلاها رو تحویلشون بده (: نمونه دیگه این کلاهبرداری وقتی است که یک تاجر آفریقایی اتفاقی به شما ایمیل زده که پول هاش رو به کمک شما وارد ایران کنه یا دختر وزیر سابق نفت نیجریه از شما خواسته حین ازدواج باهاش، حسابهای بانکی پدرش در سوییس رو هم نجات بدین.
تازه من تو این بحث وارد احتمال اینکه اگر من بخوام شغلم رو به قاچاقچی طلای باستانی تغییر بدم چقدر شانس موفقیت دارم وارد نشدم چون اصولا در اون حوزه تخصصی ندارم و تعاریف فلسفی موفقیت برای یک مالخر غیر حرفه ای پیچیده است.
پس خیلی فشرده یادمون نگه می داریم که «در قرعه کشی ای که شرکت نکردیم برنده نمی شیم» و «احتمال خوش شانسی بیش از حد ما خیلی کمتر از احتمال حضور یک کلاهبردار است» و البته همیشه حواسمون هست که هر ادعایی مثل «تو هرم پول ریخته» رو به محک عقل بزنیم که می گه «پول الکی از هیچ جا تولید نمی شه» چون ظاهرا اونی که شغلش اینه که نذاره این چیزها در جامعه بچرخن فعلا درگیر جلوگیری از ورود زنان به استادیومهای ورزشی و دستگیری کسایی که اونطور که دوست داره لباس نمی پوشن و فرستادن وبلاگنویس های نارنجی به زندان های طولانی مدته و دزدها راحت اسمس می فرستن که «بیاین ما بهتون جنس قاچاق بفروشیم».
من اولین بار، این دروغ رو توی پارک آبی دوبی حس کردم. اونجا زن و مرد و مسلمون و غیرمسلمون و محلی و خارجی و هر انسان دیگه مثل آدم اومده بودن برای تفریح و نه تجاوزی در جریان بود نه دیوانه شدن مردی از شهوت و نه حتی به جز ما ایرانی ها، کسی مشغول چشم چرونی بود. اون روز بیشترین چیزی که با خودم تکرار کردم این بود که «پس یک عمر به ما دروغ می گفتن». ویدئو رو ببینین و لذت ببرین و یادتون باشه که یک زمانی در انگلیس بین تماشاچی ها و زمین فوتبال توری های فلزی بود ولی فقط توی یکی دو سال وضع به جایی رسیده که حالا هر تماشاگری که بخواد می تونه با چند قدم خودش رو به داخل زمین فوتبال برسونه.
با یاد و خاطره بهترین وبلاگنویس ها ایران، بچه های نارنجی وارد چهلمین شماره رادیو گیک می شیم.. ولی از جشن خبری نیست.. چهلم نه گریه داره نه جشن.. برای گیک ها این چهل و دوم است که جشن بزرگه! دو شماره دیگه منتظر باشیم!
به نظرتون بعد از اینکه جدا شدین موظف هستین احیانا روم به دیوار، هفت در در میون از رو گورم رد بشین، عکس های برهنه طرف مقابل رو پاک کنین یا نه؟ شایدم اصلا از اون تیپ ها هستین که می گن «اون سی دی عکس برهنه که بهت داده بودم رو پس بده؟» (: اگر در آلمان باشین قانونا موظف شدین اینکار رو بکنین و اگر هر جای دیگه دنیا باشین باید قبل از اینکه عکس برهنه بدین/بگیرین، به اون روز فکر کنین.
کنفرا نس نرم افزارهای آزاد و جشن انتشار اوبونتو
در خواجه نصیر برگزار شد
حرف های روحانی رو گفتم؟
خب بکن! اصلا بذارین این یک مصرع از سندی رو چند باری بخش کنم (: البته نمی گم تلاش نمی کنه ولی ماجرای پوسترهایی است که می زنن «که وقت خدمت فرا رسیده و …»
نویسنده کتاب a song of ice and fire که از روش مجموعه گیم آو ترونز رو ساختن در یک مصاحبه با بی بی سی تکنولوژی اش رو توضیح داده. اون گفته که توی خونه دو تا کامپیوتر داره. اولی برای اینترنت و ایمیل و اعلام مالیات و این چیزها و دومی برای نوشتن کتاب! کامپیوتر نوشتن کتاب مجهز به سیستم عامل داس و ورداستار ۴ است! جی جی مارتین میگه «من واقعا این سیستم رو دوست دارم چون دقیقا کاری رو می کنه که من میخوام و هیچ کار دیگه ای نمی کنه. من هیچ کمکی لازم ندارم! متوجه هستین؟ من متنفرم از برنامههای مدرنی که وقتی چیزی رو با حروف کوچیک تایپ می کنین، حرف اولش رو بزرگ می کنن. خب اگر من حرف بزرگ می خواستم خودم بزرگ تایپ می کردم دیگه! من بلدم چجوری باید با شیفت کار کرد و اگر لازم باشه خودم فشارش می دم!». سیستم عامل داس در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ درست شد و باعث شد مایکروسافت به چیزی تبدیل بشه که الان هست. اصلاحیه: در پادکست اسم و اسم کتاب و غیره رو اشتباه می گم (: این صداست که می ماند! (:
مخابرات ما هم خصوصی شده و اسپم رو کشف کرده. کافیه موبایل رو روشن کنین تا در طول روز کلی اسمس مهمل و اسپم بگیرین و بعد از رسیدن به خونه هم سه تا پیغام روی پیامگیر تلفن باشه که هر کدوم سعی می کنن یک چیزی به شما بفروشن. روش های مرسوم بستن اسپمها هم کار نمی کنه چون ایده مخابرات اینه که اگر می خواین اسپم نگیرین، چیزهای مفیدی مثل اطلاعات خریدهای بانکی و غیره و دیگه نباید به شما برسه.
اما یک آقایی توی انگلیس هنر خوبی زده… توضیحات خودم. ۷ صدم پوند در هر دقیقه. ۱۰ پوند هزینه راه اندازی. توییت کردن شماره و فروم ها و فرم بیخودی و سر دو ماه هزینه اصلی در اومده و بعد صدها پوند درآمد داشته؛ بخصوص از خبرنگارها و مصاحبه ها
زد تی ای چینی هم شروع کرده روی eBay تلفن های اوپن سی رو فروختن. تلفنی نسبتا ابتدایی با یک دوربین ۳مگ و صفحه ۴اینچ که نکته برنده اش اینه: سیستم عامل فایرفاکس برای تلفن. تمام این تلفن با تکنولوژی های وب است و هر چیزی که از یک اسمارت فون می خواین رو توی خودش داره. قیمت تلفن الان صد دلار است و توی خیلی کشورهای اروپایی می شه خریدش و امیدواریم سبب پیشرفت شرکت خوب موزیلا و اضافه شدن یک سیستم عامل به گزینه های تلفنی ما بشه.
اندی وارهول هنرمند آمریکایی و پیشروی پاپ آرت بود و حدس می زنم باید بشناسینش و اگر نمی شناسین احتمالا آثاری ازش دیدین… حتما هم بخونین و بشناسین چون خوبه آدم دیدی گسترده داشته باشه و احتمالا اگر یک گیک چیز جدیدی بشنوه، باید علاقمند باشه در موردش تحقیقی کنه . به هرحال! اندی وارهول هنرند بسیار مهمی در قرن بیستم بود و کمودور وقتی می خواست کامپیوترهای آمیگا ۱۰۰۰ش رو تبلیغ کنه از وارهول خواست تا کمی باهاشون کار گرافیکی بکنه و قدرت گرافیکی اونو به مردم نشون بده. وارهول یک پروتوتایپ اولیه آمیگا هزار گرفت و باهاش تجربیاتی کرد. دو سه سال قبل آقایی به اسم آرکانگل که به خودش «عشق وارهول و گیک ابدی کامپیوتر» می گه در خاطرات وارهول این ماجرا رو دید و به موزه رفت و کامپیوتر آمیگا و چند دیسک رو دید و اونقدر ماجرا رو دنبال کرد تا بالاخره تیم بزرگی از دانشگاهها (شامال کارنگی ملون) روی دیسک ها کار کردن تا بالاخره بتونن از این دیسک های سی ساله، تصاویر هرگز دیده نشده ای رو بیرون بکشن! (توضیحات خودم در مورد هنر دیجیتال و مفهوم ماندگاری) کل این ماجرا در یک فیلم کوتاه به اسم Trapped: Andy Warhols Amiga Experiments نشون داده شده.
هک وردپرس فارسی
پیش می یاد و خطر عجیبی نداره ولی عجیبش اینه که چرا اصلاح نشد خیلی سریع که البته احتمالا مربوطه به دردسرهای شخصی افراد. خطری ما رو تهدید نمی کنه (:
می دونیم که القاعده مدتها است از رمزنگاریهای پیشرفته استفاده می کنه. این سازمان از سال ۲۰۰۷ از نرم افزار «اسرار المجاهدین» استفاده می کرد تا ایمیلهای امن بفرسته – برنامه ای که توسط جبهه جهانی رسانهای اسلامی یا چنین چیزی منتشر شده بود. اما نکته جالب اینه که بعد از پنج سال و در ۲۰۱۳ و درست بعد از افشاگریهای اسنودن، القاعده یکهو چهار برنامه جدید رو به خدمت گرفته، اسرار الدرداشه، تشریف الجوال و اسرارالقربا و البته امن المجاهد. نقد خودم و بحث امنیت استاندارد و لازم نبودن ابزارهای گروههایی مثل «حکومت اسلامی عراق و شام» و «کمیته تکنیکی الفجر».
ماجراهای تروکریپت
توضیح بدم که چیه و توضیح بدم که تو سایتشون می گن برین سراغ چیزهای دیگه و ما دیگه امن نیستیم و هیچ جا هم نمی شه کشف کرد دقیقا چی شده. یا ماجرایی شبیه لاوابیت یا کشمکش داخلی یا کشف نفوذ و خیلی چیزهای دیگه ولی واقعا کسی نمی دونه ماجرا چیه.
خبر هولناک بود و تکان دهنده. فایرفاکس اعلام کرد که در نسخه بعدی دی آر ام رو اضافه خواهد کرد (توضیح در مورد دی آر ام). نت فلیکس و بقیه مرورگرها. اجبار فایرفاکس و کمی توضیح در مورد خطرات و تلاش های فایرفاکس (چیزهایی مثل جدا کردن پروسس دی آر ام از بقیه).
تبریکها و تقبیحها
تبریکی داریم برای پاپ که گفته اگر مریخی ها هم به زمین بیان و بخوان غسل تعمید بگیرن، این امکان براشون فراهمه. تبریک دوم هم برای لینوس که جایزه ۲۰۱۴ IEEE Computer Society Computer Pioneer Award رو برده. نمی دونیم تسلیت یا تبریک به طرفداران جنگ ستارگان (شامل همه گیک ها؟) به خاطر شروع فیلمبرداری و معرفی هنرپیشه های جنگ ستارگان تا ببینیم چی در میاد. تسلیتی هم داریم برای طرفدارهای موز از جمله خودم چون ظاهرا وضع وخیمه. یک قارچ داره سریعا گسترش پیدا می کنه و درخت های موز رو فلج می کنه و الان نزدیک بزرگترین مزارع موزجهان است.. دانشمندها در آفریقا جمع شدن تا جلوش رو بگیرن که حتما هم موفق می شن! ما هیچ وقت در لبه تاریخ نیستیم! و مطمئنا تسلیت به هر کس که هپی بودن براش تهدیده (:
نامه ها
نیما مفصلترین نامه تاریخ رو نوشته. دو بخش آخرش رو می خونم:
۶- تاثیر پیشفرض زبانی سیستم های عامل روی همه چیز از جمله برنامه نویسی و وب
من بالای ده سال کاربر ویندوز بودم و یهو میام روی اکو سیستم مکینتاش. توی این ۴ سالی که کاربر مک هستم خب ظاهرش ساده تره و کار باهاش هم همچنین، یه سری نیازهارو به روشهای دیگه حل میکنه. خبری از cmd نیست و خبری از رجیستری و چیزایی که توش ماهر شده بودم نبود. عوضش برای من یه چلنج بود که حس کشف دوباره و کنجکاوی های بی پایانم در یه جای جدید شروع شده. خیلی چیزا متوجه شدم خیلی چیزا که جایی نوشته نشده و خیلی هم جالبه. دارم یه سری جمع میکنم بفرستم واسه یک پزشک که بذارن، فعلا وقت نمیکنم روش وقت بذارم. به هرحال یه چیز جالب هست که جالبه بدونی.
موضوع اینه که سیستم عامل قالب توی ایران همیشه ویندوز بوده و ویندوز هرگز اعداد رو در زبان فارسی بصورت فارسی نشون نداده! یعنی وقتی توی ویندوز زبانت فارسی میشه اعداد فارسی نمیشن! ما هم حساس نشدیم و عین خیالمون نبود چون فرقی بین این دو عملا نمیدونیم! وقتی از بچگی تمام اعداد روی دستگاههای دیجیتال انگلیسی بوده پس هیچ حساسیتی هم نیست. ما هم بیخیال این قضیه شدیم و بذار بگم همین قضیه چه تاثیراتی گذاشته. عوضش توی لینوکس یا توی مک وقتی زبان رو فارسی میکنی اعداد هم فارسی میشه (مثل شمارش های همین ایمیل :) )، تفاوت مساعل رو اینجا متوجه شدم.
وقتی وبگردی میکنی توی کپچاها نمیتونی از اعداد فارسی استفاده کنی، توی آدرسها اعداد فارسی عمل نمیکنن، و تقریبا توی تمام سیستم های تماما فارسی که روی کوچکترین چیزها حساسیت ایرانی و فارسی بودن به خرج میدن هم این تاثیر گذاشته و اعداد فارسی توی جاهای مهم کار نمیکنه! توی چیزهای فنی! موضوع اینه که هنوزم توسعه دهنده های ایرانی متوجه اعداد فارسی نشدن.
مثلا همون تیم خیلی فارسی وردپرس فارسی که تا ویرگول هارو هم فارسی میکنه وقتی میاد یه کپچای مثلا شیش + سه رو میخواد وقتی با عدد فارسی بنویسی ۹ میزنه اشتباه! یا تمام اون توسعه دهندگانی که فارسی سازی میکنن یا مجبورن تمام هسته ی پلاگین یا کد یک برنامه رو عوض کنن یا مثلا آرایه ی اعداد فارسی بسازن که موقع نمایش اعداد فارسی دیده بشن همون ها هم متوجه نیستن که وقتی در جاهای فنی مثل ورودی گرفتن اعداد رو فارسی میزنیم سیستم قبول نمیکنه. این موضوع حتی توی پلاگین ها و برنامه های تماما فارسی که در ایران نوشته شده هم صدق میکنه!
این خیلی بدیهیه که وقتی تا این حد توسعه دهندگی رو محلی میکنی، اعداد رو هم وارد قضیه بکنی. ما الان یو آر ال های فارسی هم داریم حتی دامنه های فارسی ولی همچنان اعداد توی برنامه های فارسی یا سایتهای فارسی نمیتونن به عنوان عدد استفاده بشن. یعنی اعداد فارسی همچنان یک مقدار عددی نیستند بلکه فقط یک عکس یا یک حروفی هستند که شبیه اعداد هستند.
خلاصه اگه قراره توسعه ی نرم افزاری رو محلی کنیم باید یه کمیته یا گروهی باشه که بصورت اصولی اینهارو مشخص کنه یا مثلا از ios بخواد تا زبان فارسی اضافه کنه از آفیس ۲۰۱۱ روی مک بخواد راست چین رو ساپورت کنه از اپل بخواد توی پیجز وقتی فارسی مینویسی این نگارنده بیاد دنبال کلمات و از برنامه نویسها بخواد با اعداد فارسی به عنوان عدد رفتار کنن نه یک ورودی غیرمجاز!
همه ی اینها از اینجا میاد که ویندوز از ابتدا موقع تغییر زبان به فارسی اعداد رو فارسی نکرد و ما هم متوجه نشدیم و کلا انگاری مشکلی وجود نداشته!
۷- در آخر یه نکته که خیلی دلم میخواد از زبون تو هم بشنوم و به مخاطبانت اینو بگی اینه که نه فقط سرعت اینترنت ما کلا یه دنیای دیگست نسبت به سرعت اینترنت بین المللی بلکه روند جرایانات توی نت ایران هم کاملا یه دنیای دیگست با نت انگلیسی زبون. مثل دموکراسی خارجی و دیکتاتوری ایرانی، اکثر مردم ایده عولوگ و مونولوگ و کم سواد هستن حالا هی زور هم بزنی دموکراسی بشه میشه همین دموکراسی درب داغون و مسخره ای که داریم! یعنی موضوع شعور و لیاقت مردم یه چیز جداست و دموکراسی بودن یا نبودن هم یه چیز جداست البته به هم ربط دارن و انگاری ارتباط لیاقتی با هم دارن. موضوع سرعت و محتوای اینترنتی هم همین رابطه رو داره. نه فقط سرعت داخل ایران افتضاحه که اینترنت توی ایران هم افتضاحه! و این دو مسعله ی جداست ولی به هم مرتبط. خیلی دوست دارم به مخاطبانت داعم بگی که کیفیت اینترنت ایرانی خیلی خیلی پایینه و این موضوع بدتر از سرعتمونه. برای اینکه در جهتش تلاش کنن. در نت بین المللی همه چی جریان داره،محیطهای بسیار فعال و خلاقانه هستش، یه زندگی واقعی توش هست، مطالب و محتوای متفاوت بسیار زیادی توش جریان داره. ولی نت ایرانی تا وقتی آگهی نویسنده فقط برای کپی پیست اینهمه زیاده مسلمه که چیزی بنام کیفیت پیدا نمیشه. معروفترین بلاگ های ما هم که کلی کشته مرده دارن ۹۹درصد مطالبشون ترجمه ست. یعنی محتوای اینترنتی بازم وجود نداره فقط ترجمه وجود داره!
کاوه هم برامون از ماجرای زورگیری اش نوشته و اینکه خوشبختانه وقتی زورگیرها رو دیده، گوشی اش رو یواشکی انداخته زمین و در نهایت گوشی براش حفظ شده. توصیه کرده جونتون مهمتر از گوشی و لپ تاپ است و منم باهاش موافقم. در این دیوونه خونه ناامن، آدم بهتره سالم بمونه. با کشتن و شکنجه و شلاق هم درست نمی شه؛ اگر قراره از این وضع ترسناکی که در جامعه درست شده در بیایم، بهترین راه کم کردن فقر و اختلاف طبقاتی است از طریق آموزش که البته داریم درست در مسیر برعکسش می ریم.
علی
اول یه گلایه از رادیو گیک که دیر به دیر میاد (شوخی کردم،میدونم سرت شلوغه و واقعا سخته)
حتما ادامه بده و یه پیشنهاد توی رادیو گیک بعدی اگه یکم در مورد زندانی شدن جوانایی که آهنگ happy رو بازخونی کردن صحبت کنی عالی میشه برای آهنگ آخرش هم همون آهنگ هپی رو پیشنهاد میکنم هم مربوطه
هم همونطور که میگی تنها چیزیه که داریم راستی اگه توی رادیو از همایش آزادی نرم افزار که برگزار. بگی بد نیست اگرم فیلمی چیزی داری لینک بدی ممنون میشم و نکته ی آخر بنظر منم رادیو گیک نباید کوتاه باشه همونطور که یه نفر. بهت ایمیل زده بود بعد از دو هفته انتظار کمتر از یک ساعت تو ذوق میزنه
توضیح: این متن رو خودم پیشنهاد کرده بود ولی کمی طولاین شده. با تشکر از محمود که حوصله کرد ، امیدوارم شما هم گوش بدین چون بحث عمیق و جالبیه در تقاطع اخلاقیات و رباتیک.
موسیقی
معلومه که شعار جادی دات نت، خوشحال بودنه. بهترین چیزیه که ما تو این دنیا داریم و در این شرایط بهترین اسلحه مون. آهنگ هپی رو براتون می ذارم که یادمون باشه تکرارش ممنوعه یا اجراش ممنوعه یا رو پشت بوم ممنوعه یا بی حجاب ممنوعه یا نشون دادنش به بقیه ممنوعه یا هر چی که هست (:امیدوارم شفاف بشه که دقیقا چیش ممنوعه (:
چاپ شده در اعتماد امروز؛ عنوان هم از من نیست و حسابی ادیت شده نسبت به متن اصلی که اشکال خاصی هم نداره به نظرم چون خیلی چیزهاش هم باقی مونده (:
رهنمود سال ۲۰۱۴ اتحادیه جهانی مخابرات «ارتباطات باند پهن برای توسعه پایدار» است و این جمله تمام مسوولان كشور را به تكاپو انداخته تا در این مورد حرف بزنند. شركت مخابرات سیار از ضریب نفوذ ۸۶ درصدی تلفن موبایلش میگوید و آقای روحانی از نارضایتیاش از وضعیت پهنای باند كشور و لزوم توسعه به سمت نسل سوم و چهار موبایل. اما سرعت اسمی، همه ماجرا نیست.
شاید ابراز نگرانی رییسجمهور به دلیل آگاهی از این واقعیت باشد كه در حال حاضر كشور ما در پایینترین ردههای سرعت اینترنت قرار دارد و هر سال به عنوان یكی از سیاهچالههای اینترنتی جهان معرفی میشویم. ما یكی از پرمحدودیتترین اینترنتهای جهان را با قیمتی بسیار گران نسبت به درآمد شهروندان به آنان میفروشیم و سختترین موانع را سر راه كسب و كارهای اینترنتی ایجاد كردهایم. هر كسب و كار اینترنتی باید سایتش را بر اساس مصوبههایای. نماد طراحی كند و هر وبلاگنویس باید نسبت به ثبت وبلاگش در نهادهای مربوطه اقدام كند؛ كارهایی كه در هیچ كشور موفق در زمینه آیتی مشاهده نشده.
از آن طرف بحث دایمی روی سرعت تكنولوژیهایی مانند نسل سه و چهار موبایل، موضوعی كاملا بیارتباط با شرایط ما است. ما حالا هم دارای تكنولوژیهای نسل دو و هفتاد و پنج و اینترنتهای به اصطلاح پرسرعت یك مگ و دو مگ هستیم و عباراتی مثل «نسل سه و چهار» چیز عجیبی به این موضوع اضافه نمیكنند. مشكل اصلی اینجاست كه همان نسل دو و هفتاد و پنج موبایل هم تقریبا غیرقابل استفاده است و اینترنتی كه به نام یك مگ و دو مگ با هزینههای بسیار گزاف نسبت به درآمد مشاغل ما خریداری میشود فقط چند دقیقه در روز ممكن است به آن سرعت برسند و در مابقی مواقع با سرعتی بسیار كمتر كار میكنند و این از نظر سرویسدهنده و رگولاتوری كاملا طبیعی است. در این شرایط داشتن اینترنت نسل سه و چهار و پنج و شش درد خاصی از ما دوا نخواهد كرد چون برای من فرقی نمیكند اسم اینترنتی كه ارائه میشود یك مگ است یا ۱۰ مگ یا نسل سه یا نسل چهار؛ چیزی كه من میخواهم یك ارتباط پایدار و بدون مداخله با اینترنت است كه موضوعی است متنافر با نسل و سرعت آن. اما نكاتی برای امیدواری هم هست. رییسجمهور در مهمترین قسمت سخنان دیروزش میگوید «حق ارتباط با شبكه اطلاعات جهانی را به عنوان یك حق شهروندی به رسمیت میشناسیم» كه قدم بسیار بزرگی است در كشوری كه بودجههای كلانی را صرف پیشگیری از دسترسی آزاد به اطلاعات كرده است. اینترنت در این منظر ابزاری است برای توسعه پایدار و مشاركت مدنی. در صورتی كه این بخش از تكنولوژی مد نظر رییسجمهور باشد، لازم است یادآور شوم كه با آمدن اینترنت آزاد حق انتقاد هم باید به رسمیت شناخته شود. گروه «یك حق بشر» تخمین میزند كه با افزایش دسترسی ۱۰ درصدی به اینترنت، ۱.۲۸ تا ۲.۵ درصد به درآمد ناخالص ملی كشورهای درحال توسعه اضافه خواهد شد. این افزایش به خاطر مشاركت بیشتر افراد، ارتباط دقیقتر آنها، پا گرفتن مدلهای تجاری جدید و غیره و غیره است و اینها فقط در حالتی قابل اجرا هستند كه اینترنتی كه دربارهاش آمار میدهیم، چیزی بیشتر از اسمهای تبلیغاتی و دسترسیهای محدود شده باشد.