در ادامه هفته وایبر
منحنیای است به اسم منحنی توزیع نرمال که اینکارهها بهش میگن منحنی گاوسی و اونکارههای بهش میگن توزیع زنگولهای – به خاطر شکلش:
از اونجایی هم که این منحنی با بسیاری از پدیدههای «طبیعی» سازگاره، بهش منحنی توزیع نرمال هم میگن. مثلا قد آدمها در یک جامعه تقریبا شبیه این منحنی است:
یعنی تعداد بسیار کمی هستن که ۱۳۰ سانت باشن و اکثریت ۱۶۵ سانت هستن و تعداد خیلی کمی هم هستن که ۲ متر و بیشترن. یا مثلا در مرد گرایش جنسی:
که می گه درصد کمی از مردها هستن که کاملا همجنسگرا هستن، درصد بیشتری تا حدی دوجنسگرا، اکثریت زن و مردهای با گرایش به جنس مخالف و طرف راست طیف هم دوباره زن هایی هستن با گرایش به جنس موافق اما درصدشون کمتر از متوسط ها است. این منحنی توضیح دهنده بخش بزرگی از پدیدههای اطراف ما است و به همین دلیل در علوم انسانی و شناخت و بررسی جوامع بسیار مهم. مثلا فرض کنین من بخوام ببینم وضع چاقی در ایران چطوریه، کافیه چند نمونه گویا داشته باشم تا بتونم با استفاده از منحنی نرمال به شما بگم که در ایران به احتمال زیاد چند نفر بالای ۲۰۰ کیلو وزن دارن.
حالا اینها چه ربطی پیدا می کنه به وایبر و اسید پاشی؟ اونجا هم بخشی از جامعه است و مثل هر چیز دیگه تابع یک منحنی نرمال. یعنی در هر جامعه ای کسی رو داریم که معتقده باید کسی که طبق میل اون لباس نمی پوشه، طبق میل اون رفتار نمی کنه، مثل اون حرف نمی زنه، رنگش با رنگ اون فرق داره و … رو از بین برد یا شکنجه کرد یا شلاق زد یا ترسوند یا بیرون کرد یا به گوشه خونه روند. اما اینها چند نفر هستن؟ اونم توی کشور عزیزی که از انواع تریبون هاش خشونت و عدم پایبندی به قانون تبلیغ و دیده می شه.
بذارین ببینیم تو جامعه در مقابل چنین چیزهایی، کیا رو داریم و با چه نسبتی:
یعنی تعدادی به شکل فعال برای برابری تلاش کنن، اکثریت بفهمن که زن ها و مردها فرصت ها و حقوق برابر دارن و تعداد کمی رفتارشون بگه که زن ها خنگ هستن و در انتهای طیف هم دیگه تعداد خیلی خیلی کمی باشن که معتقد باشن باید زنی که مثلا طبق نظر اونها لباس نپوشیده رو تنبیه بدنی کرد یا شلاق زد. در ضمن ما چیزی داریم به اسم گرایش به سمت نرمال که باعث می شه آدم ها ناخودآگاه رفتارشون به سمت وسط اینن نمودار بکشن.
حالا اینجاست که وایبر ترساناک می شه، نه خودش ذاتا بلکه مثل پنجره ای که برو به جامعه ای مریض باز شده.
نگاهی سریع به شوخیها، رفتارها، حرفها و نمودهای بیرونی اعتقادات ما توی وایبر به سادگی به ما می گه که اتفاقا نقطه متوسط جامعه وایبری ما جایی است که توش خیلی راحت احمق گفتن به زن ها به نظرمون بامزه مییاد، یک موضوع جنسی طبیعی برامون پیک هیجان جنسی کل هفته است و هیچ ابایی از این نداریم که چند قومیت کشور رو موضوع مسخره دائمی خودمون بدونیم و از خودمون هم سوال نکنیم که چرا اینقدر از نظر سطح زندگی پایینتر از ما هستن. در اصل دلیلی که دیدن وایبر یک جامعه شناس رو ناراحت می کنه اینه که فریاد بلندی است که داره بهمون می گه جامعه ما اینه:
و مشخصه که توی این جامعه کسی که اسید می پاشه هم حضور پررنگ تری داره. اگر متوسط جامعه من از نظرش زن بودن موضوع تمسخر است و مثلا صفحه بامزه اش چیزی به اسم «زن باس» است که توش به خنده می نویسه «زن باید خوشگل باشه، بقیه اش رو با کتک درست می کنم» اصلا نباید تعجب کرد که یک آدم تندرو هم – که شکی نیست جاسوس غرب و شرق و شمال و جنوب است و بازیچه انواع شاخه های مذهبی غیرشیعه است- روی زنی که حس می کنه «مناسب» نیست اسید بریزه.
راه حل چنین موضوعاتی در جوامع، تشدید قوانین و شکنجه بیشتر و اعدام و اینها نیست. قابل توجه است که ما در حال نه فقط یکی از چهل کشور باقی مونده هستیم که آدم ها رو اعدام می کنن که بین این چهل کشور، رتبه دوم رو هم از نظر کشتن آدم ها توسط دولت کسب کرده ایم و همه شاهد وضعمون هستین. راه حل چنین چیزهایی برابر دیدن انسان ها است تا توش «زن» دیگه یک «دیگری» نباشه که «مرد باس اصلاحش کنه». و خب معلومه که هم من و شما توش دخیلیم هم حکومتی که کل رسانهها، سیستم آموزشی، قانونگذاری و … رو زیر کنترلش گرفته. پس حداقل به نوبه خودتون دفعه بعد که زنها رو در گروه وایبری مسخره کردن، به این فکر کنین که در اسید پاشی تا حدی سهیم هستین. دردناکه ولی واقعیه؛ همه ما در شرایط جامعه مون سهیم هستیم و اتفاقاتی که در جوامع تکرار می شن، محصول تک تک افراد اون جامعه هستن و نه یک دونه جاسوس و دو تا دیوانه.