فرض کنید سال ۲۱۰۰ است، یا حتی ۲۰۵۰ و فکر کنین چقدر عجیب است وقتی کسی می شنوه که در سال ۲۰۱۴ کشوری بوده که توش آواز خوندن زن ممنوع بوده، در صورتی که حجاب کسی مطابق نظر حکومت نبوده جرمش زندان و شلاق بوده و اتوبوس هایی در خیابون می ایستادن که بدحجاب ها رو دستگیر کنن و یک عده هم به صورت زن ها اسید می پاشیدن و گروهی دیگه می گفتن باید برای اصلاح زن ها، چوب تر برداشت. روز بیست و پنج نوامبر روزی است که قراره به ما یادآوری کنه برای تغییر این وضعیت نیاز به تلاش است و بهترین تلاش، آگاه سازی و بالا بردن سواد و درک از جهان.
اما اینها که گفتیم همه ماجرا نیست. درسته که در کشور ما سرکوب سیستماتیک مبتنی بر جنسیت جریان داره (چند تا کشور می شناسین که توش مسوولین نگران باشن که نکنه یکهو خانم ها برن دانشگاه و تلاش کسانی که تریبون دارن این باشه که سعی کنن توضیح بدن چرا لازم نیست زن در جامعه باشه و کسی بره زندان چون می خواسته از نزدیک والیبال ببینه) ولی مفهوم خشونت عیه زنان مفهومی گسترده تر است که اتفاقا این روزها با بودن وایبر، در کشور ما بهتر دیده می شه. مفهوم خشونت علیه زنان، شامل مسخره کردن زن ها و دخترها، خنگ دونستن دائمی اونها، فحش دادن رکیک جنسی بخصوص برای تحقیر و اینجور چیزها هم هست. حتی اینکه همکارهای شرکت قبل و بعد از هر مصاحبه کاری در مورد قیافه و هیکل دختری که اومده بود برای مصاحبه نظر بدن بدون شک خشونت علیه زنان است و در یک جای درست و حسابی کاملا ناپذیرفته. نمونه کاری دیگه، این حرف تکراری است که «خانم که به پول حقوق نیازی ندارن».
امروز بیست و پنج نوامبر، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است و آگاهی و گسترش ایده های خوب در کنار عمل به موقع، بهترین روش مبارزه با هر نوع خشونتی – چه علیه زنان، چه علیه ادیان، چه علیه بی دینی، چه علیه گرایش ها و …. آگاهی چیز خوبیه چون تقریبا هر چیز بدی از آگاهی می ترسه و بزرگترین تلاشش، سانسور آگاهی است (:
مرتبط
– سر پاتریک استوارت و حقوق زنان
– یک چارت ساده: آیا شما فمنیست هستید؟
– یک خبر براتون دارم…
– بروشوری علیه خشونت علیه زنان
– جادی! چرا اینقدر ضد زن هستی؟