عینک هشت بیتی

علاقه من به دوران قدیم و زمان های مشهور به کامپیوترهای هشت بیتی رو می دونین. این جریان هشت بیتی بر میگرده به دورانی که گرافیک های کامپیوتری از سیستم هایی هشت بیتی استفاده می کردن که در هر لحظه فقط می تونست حداکثر ۲۵۶ رنگ رو نشون بده. همچنین معمولا در اون دوران دقت گرافیک هم بسیار پایین بود و گوشه های مربعی چیزها به خوبی دیده می شدن. این تم هنوز هم زده است. مثلا بعد از کراوات هشت بیتی که قبلا نوشته بودم و ساعت هشت بیتی حالا می تونین ۱۲۶ یورو بدین و این عینک هشت بیتی رو بخرین:

یا اگر اهل اینقدر پول دور ریختن برای تفریح نیستین، ده دلار بدین و این یکی رو بردارین:

رادیو گیک شماره ۱۰ – فارنهایت ۴۵۱

گیک هایی که دوست دارن تقاطع تکنولوژی و جامعه رو ببینن در این شماره از اخبار تا اعماق پیش می رن و آخرش به افتخار یک نویسنده عالی، انگلیسی تمرین می کنن. شماره دهم رادیو گیک در انتظار شنیده شدن است

اطلاعیه : گفته می شه پونزده دقیقه در آخر فایل خالی است. امکان تغییر فایل رو دیگه ندارم. لطفا اون قسمت رو با آهنگ مناسب خودتون پر کنید (:

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_010_ray_451.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید یا به احترام آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین.


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

روز بد لینکد این

تازه جریان قبلی لینکد این در مورد اینکه اپلیکیشن موبایلش قرارهای تقویم و ملاقات های افراد رو می خونه تموم نشده که یک شبکه آی تی نروژی اعلام کرد ۶.۵ میلیون پسورد هش شده لینکدین لو رفتن. گفته می شه که از ۶.۵ میلیون پسورد، حدود سیصد هزار تاشون تا حالا دیکد شدن. طبق معمول این شبکه عظیم یک اشتباه بزرگ امنیتی داشت و اونم هش کردن بدون سالت / نمک پسورد بود.

کمی توضیح اضافی در مورد لینکدین بدم‌ و بگم که این دو تا جریان هم از هم جدا هستن.

و ده تا از بدترین پسوردها هم که مثل همیشه عبارت بودن از ۱۲۳۴۵۶، ۱۲۳۴۵۶۷، ۱۲۳۴۵۶۷۸ و پسورد و البته کلمات بامزه ای برای یک سایت فنی کاریابی که عبارت می شن از ihatemyjob و فاک مای لایف و آی وانت نیو جاب (:

گوگل و خریدهای جدیدش

واو.. گوگل در ادامه لشکرکشی برای مبارزه با اپل و مایکروسافت، شرکت کوییک آفیس رو خرید. یک مجموعه ابزار آفیس برای تبلت ها و حتی گوشی ها از جمله آی او اس که می تونه فرمت های بسته مایکروسافتی رو بخونه و به کاربران تبلت ها اجازه بده صفحه گسترده، داکیومنت و حتی پرزنتیشن ها رو ایجاد و ادیت کنن. این خرید بعد از خرید میبو توسط گوگل یک قدم دیگه است برای لشکرکشی ای که ظاهرا همه دارن توش سعی می کنن بهترین ها رو برای تیم خودشون بردارن.

روز جهانی راه اندازی آی پی نسخه ۶

جریان رو که می دونیم. آی پی نسخه ۴ تعدادش محدوده و درسته که به هر آدم چندین آی پی می رسه ولی این روزها هر چیزی یک آی پی می خواد. حالا تلویزیون ها، تلفن ها، توسترها، خودروها و … ممکنه هر کدوم آی پی خودشون رو داشته باشن و به زودی اصلا بعید نیست که بطری آب و جعبه قرص و … ماسه و بقیه چیزها هم‌آی پی بخوان. همچنین چند تا بحث فنی و روتینگ هم هست. ولی به هرحال مزیت عظیم آی پی نسخه شش اینه که تموم نمی شه. حداقل تا وقتی همه 340 trillion trillion trillion (or, 340,000,000,000,000,000,000,000,000,000,000,000,000)
تاش رو مصرف نکردیم. حالا هم در روز ۶ جون، کلی از سایت های بزرگ این پروتوکل رو برای دسترسی به خودشون فعال کردن تا بیشتر و بیشتر همه گیر بشه. به هرحال در آینده نزدیک همه باید روی آی پی ورژن شش باشیم. برای اکثر کاربران تفاوت خاصی احساس نخواهد شد ولی خبر مهمی است برای آدم های فنی ای که از اینترنت سر در می یارن که مثل من نشن که تا حد خوبی آی پی نسخه ۴ و اچ تی ام ال چهار رو می دونم و در نتیجه یک روزی کاملا از اینترنت سر در می آوردم ولی الان اگر به خوبی نسخه ۶ ای پی و نسخه ۵ اچ تی ام ال رو درک نکنم، دیگه یک گیک اینترنت نیستم (:

اوبونتو و سیستم عامل اسمارت فون

مدیران فنی اوبونتو اعلام کردن که نسخه مخصوص موبایل این سیستم عامل به زودی عرضه خوهد شد. البته منظور از به زودی آخر امسال یا اوایل سال بعد است. گفته شده که این سیستم عامل برای دانلود عموم نخواهد بود و فقط به سازنده های سخت افزار داده خواهد شد تا توی دستگاه هاشون ازش استفاده کنن. حالا سال ها است که منتظریم اوبونتو یا یک گنو/لینوکس دیگه برای تبلت ها یا اسمارت فون ها سیستم عامل بده و ظاهرا این جریان داره اتفاق می افته. این سیستم عامل کرنلی مشابه کرنلی داره که اندروید رو اجرا می کنه و گویی همون یونیتی است و قراره وقتی گوشی روی یک داک قرار گرفت از حالت تلفن به حالت اوبونتو بره و بشه ازش مثل یک سیستم عامل دسکتاپ استفاده کرد.

رده بندی زبان های برنامه نویسی
اطلاعیه: تو پادکست می گم سال دوهزار و یازده در حالی که مال ماه قبله. شما به تحلیل ها دقت کنین نه به ظواهر (:

شرکت استاندارد کد، امسال هم مثل سال های قبل، فهرستی از پر استفاده ترین زبان های برنامه نویسی و همینطور حرکت بالا و پایین اونها رو منتشر کرده. در طول ده سال گذشته تنها تغییر در ده زبون اول ، ورود آبجتیکو سی و خروج دلفی بوده. امسال سی دوباره به رتبه اول رسیده (پارسال جاوا این رتبه رو از سی گرفته بود) و جاوا به رده دوم اومده. بعدش سی پلاس پلاس هست و آبجتیکو سی به خاطر انحصارش در سیستم عامل های اپل. بعد سی شارپ، پی اچ پی، ویژوال بیسیک، پایتون، پرل (صدای دست!) و در رتبه دهم جاوا اسکریتپ. سقوط شدید مال لوا بوده که از رتبه دوازده به رتبه بیست سقوط کرده (کمی توضیح در مورد لوا). به عنوان یک نکته امیدوار کننده هم بگم که اسمبلی هنوز رتبه بیست و دوم رو داره و کوبول رتبه ۲۷ رو. پیرمردها هنوز زنده هستن!

در اعماق

گوگل و اضافه کردن اعلان خطر «حملات حمایت شده از طرف دولت ها»

به گزارش آسوشیتد پرس، گوگل روز چهارشنبه اعلان کرده که یک قابلیت جدید به سرویس هاش اضافه کرده: نشون دادن این اخطار به کاربرها که یک حمله حمایت شده توسط دولت ها داره سعی می کنه به اکانتشون نفوذ کنه. توی این خبر اسمی از هیچ دولتی برده نشده. مهندس های امنیتی گوگل گفتن که کاربر ممکنه پیامی دریافت کنه که بهش می گه یک حمله تشیبانی شده از طرف یک دولت علیه اش در حال انجامه ولی نگفته که این تشخیص رو چطوری می ده چون نمی خواسته دولت ها در مقابلش عکس العمل انجام بدن. فعلا مهمترین مظنون در این مورد جمهوری خلق چینه و خب البته کسانی که پولشون رو به این کشور بدن. سال گذشته هم گوگل اعلام کرده بود که اعتقاد داره شرکت های چنینی که مورد حمایت دولت اون کشور هستن تونستن به اطلاعات چند صد کاربر جیمیل از جمله چند فرد رده بالای دولتی آمریکا دسترسی پیدا کنن.

لغت های ممنوعه آمریکا

آمریکا یک چیز عجیب داره به اسم Watch list و دپارتمان امنیت داخلی به دلایل مختلف آدم ها رو بهش اضافه می کنه (: کسانی که بالای اون لیست هستن همیشه در سوار شدن به هواپیما و کلی کار دیگه دردسر خواهند داشت. حالا این دپارتمان کلماتی که اگر تحت وب ازشون استفاده کنین ممکنه به لیست اضافه بشین رو منتشر کرده. بعضی هاشون واضح هستن مثل القاعده و یکسری هاشون غیرطبیعی مثل pork (گوشت خوک) که البته شاید بشه گفت چرا ممکنه بحث در اون مورد یک نفر رو زیر نظر قرار بده.

نکته جالبتر این جریان اینه که چرا این دپارتمان این فهرست رو منتشر کرده. دلیلش اینه که یک گروه از این سازمان خواستن اینکار رو بکنه (: تو آمریکا قانون آزادی اطلاعات وجود داره. این قانون می گه هر سازمان عمومی که اطلاعاتی داره اونو با پول مردم به دست آوردن یا تهیه کرده پس مردم حق دارن اونو بدونن. هر فردی از جامعه حق داره درخواستی به هر سازمان دولتی (حتی سازمان دفاع ملی!) بده و هر اطلاعاتی که دارن رو ازشون بخواد. سازمان ها در صورت نداشتن دلیلی قابل قبول باید این اطلاعات رو در حداکثر بیست روزی کاری به این فرد بدن یا توضیح بدن که چرا اونها رو نمی دن. مشخصه که «چون من می گم» یا «چون من قلدرم» یا «چون این مربوط به امنیت ملی است» هم جواب نیست.

جنگ سی پی یو ها

بازی جنگ سی پی یو ها یا cpu wars یک بازی کارتی است به سبک بازی های کارت قدیم. نمی دونم شما هم داشتین یا نه… یک کم توضیح… شما انواع سی پی یوها رو دارین و کارت ها تقسیم می شن و شما می تونین از طرف بعدی یک سوال بپرسین و بر اساس جواب یک کارت ازش بگیرین یا یک کارت بهش بدین. و بازی هی می چرخه تا یک نفر کل کارت ها رو جمع کنه. ایده بانمک و باحالی است و به راحتی می تونست به تنهایی به خاطر نگاه گیکی به دنیا در بخش در اعماق گنجونده بشه ولی یک پله جلوتر می ریم. این بازی روی کیک استارتر ساخته شده. یک سایت جذاب برای ایده های خوب. توی کیک استارتر شما می گین چه پروژه ای دارین (مثلا من می نویسم که ایده ای دارم که یک بازی کارت فیزیکی بسازم درمورد سی پی یو ها) و بعد آدم ها می گن که اگر این

پروژه پیش بره اونها خوشحال می شن. پس بهم کمک می کنن یا پیش خرید می کنن و وقتی من رسیدم به مقدار پولی که برای شروع می خوام، کارم رو شروع می کنم.

این سرمایه اجتماعی است … چیزی که توی ایران شدیدا پایین اومده و ما چون سرمایه اجتماعی نداریم دائم فکر می کنیم بقیه می خوان سرمون کلاه بذارن یا با پول فرار می کنن و اینها… به شوخی هامون هم نگاه کنیم که همین که چند نفر یک پولی جمع می کنن که یکی یک کاری بکنه اولین شوخی اینه که «حالا من فرار می کنم!»

برگردم به بازی.. شما سی تا کارت دارین که روشون مشخصات سی تا سی پی یو نوشته شده و اونها رو بین دو یا سه نفر تقسیم می کنین. بعد مثلا من یک طبقه بندی رو اعلام می کنم.. مثلا سرعت، یا مصرف برق، یا تعداد پردازش در ثانیه یا … و بقیه می گن کارت فعلی شون از این نظر چیه و من برنده یا بازنده می شم و کارت ها رو یک نفر جمع می کنه و اون مشخصه بعدی رو می گه و اینجوری کارت ها می چرخه.

شبکه های اجتماعی و خلاقیت

این یک توضیح عمیق نیست فقط یک یادآوریه. شبکه های اجتماعی بر اساس یک تحقیق جدید عاملی برای از بین بردن خلاقیت آدم ها نیستن. بعضی ها به شکل غیرقابل درکی نگران این هستن که آدم ها هی دارن کپی پیست می کنن یا دروغکی یک چیزی رو که جایی دیدن به اسم خودشون پست می کنن و … و این خلاقیت رو از بین خواهد برد. این تحقیق می گه اصلا اینطور نیست و خلاقیت در فضاهای جمعی اتفاق می افته و اینترنت و شبکه های اجتماعی یکی از بهترین بسترهای گسترش ایده های خلاق هستن و بررسی شواهد هم نشون می ده که انسان ها در هیچ دوره به این حجم فعلی، خلاق و سازنده نبودن.

تبریک ها و تقبیح ها

تولید بیست سالگی زوزه رو تبریک می گیم. یک شرکت مشاوره سه نفره که یکی از قدیمی ترین توزیع های گنو/لینوکس رو هم پایه گذاشت به شرکتی که حالا یک بازیگر مهم در دنیای گنو/لینوکسه.

تقبیح هم مال کشور و دولتی است که انتشارات چشمه رو بسته چون کتاب هایی که برای ارشاد می فرسته تا ایشون بررسی کنن که این کتاب اجازه چاپ داره یا نه، مناسب نبودن. اگر متوجه نشدین تکرار می کنم (: ایران به عنوان یکی از معدود کشورهایی در جهان است که هر چیزی بخواد توش چاپ بشه باید حکومت بررسی کنه ببینه مناسبه یا نه – مثلا الان تشخیص داده که کتاب زندگی لینوس توروالدز مناسب نیست و نباید در این کشور چاپ بشه. حالا هم به این نتیجه رسیده که یکی از انتشاراتی ها کتاب هایی که برای ممیزی و سانسور می فرستاده هم حتی مناسب بررسی هم نبوده پس باید کلا این انتشاراتی تعطیل بشه (((:

تبریکی هم به دوستان لندنی (: که حالا دو تا از ایستگاه های متروشون اینترنت وای فای واقعی مجانی داره و هشتاد تا ایستگاه دیگه هم به زودی این قابلیت رو پیدا می کنن تا لندنی ها حین انتظار از اخبار و ارتباطات لذت ببرن.

و تسلیت هم می گیم ب مایکروسافت که توی ویژوال استودیو ۲۰۱۲ تمام عبارات منو رو با حروف بزرگ نوشته و چشم آدم در می یاد…

بخش آخر

درگذشت نویسنده داستان های علمی تخیلی، ترسناک و آینده نگر آقای ری بردبری در ۹۱ سالگی چیزی بود که … نمی دونم بگم ناراحتمون کرد یا چی… مشهورترین کتابش شاید فارنهایت ۴۵۱ باشه (که دمایی است که کاغذ توش آتیش می گیره)… نقل قول هایی ازش رو براتون می خونم:

Don’t think. Thinking is the enemy of creativity. You can’t try to do things. You simply must do things.

Every morning I jump out of bed and step on a landmine. The landmine is me.After the explosion, I spent the rest of the day putting the pieces together.

I don’t try to describe the future. I try to prevent it.

I know you’ve heard it a thousand times before. But it’s true – hard work pays off. If you want to be good, you have to practice, practice, practice. If you don’t love something, then don’t do it.

I spent three days a week for 10 years educating myself in the public library, and it’s better than college. People should educate themselves – you can get a complete education for no money. At the end of 10 years, I had read every book in the library and I’d written a thousand stories.

If you don’t like what you’re doing, then don’t do it.

Jump, and you will find out how to unfold your wings as you fall.

Living at risk is jumping off the cliff and building your wings on the way down.

Love. Fall in love and stay in love. Write only what you love, and love what you write. The key word is love. You have to get up in the morning and write something you love, something to live for.

Stuff your eyes with wonder, live as if you’d drop dead in ten seconds. See the world. It’s more fantastic than any dream made or paid for in factories.

There are worse crimes than burning books. One of them is not reading them.

موسیقی

آهنگ موسم گل از پروا به پیشنهاد وحید

زبان اشاره اعراب و کلی چیز برای فکر

شمااگر مشکلی داشته باشین در حالت ایده آل به یک شماره که براش مالیات می دین زنگ می زنین (مثلا توی ایران صد و ده) و انتظار دارین اونها یک مجموعه از مشکلات شما رو حل کنن. اما فرض کنین معلول باشین. مثلا ناشنوا یا ناتوان از صحبت. در این حالت چی؟ متاسفانه یک ناشنوا یا ناگویا(؟) نمی تونه به ۱۱۰ زنگ بزنه و کمک بخواد.

توی قطر من دارم سیستم راه می ندازم تا اگر به شماره اضطراری شون که ۹۹۹ است تماس تصویری بگیرین، بتونین با یک اپراتور که زبان اشاره می فهمه صحبت کنین. الان هم یک دفترچه دیدم جلوی اپراتورش که بانمک بود. گفتم من که فرصت مطلب نوشتن هم ندارم… حداقل این عکس رو بگیرم بذارم باب گفتگو باز بشه (:

این عکس و ماجرا ذهن شما رو به کدوم طرف می بره؟ توی کامنت ها بگین که به متن اصلی اضافه کنم.

دو تا اولی رو من می گم:

اهمیت یک جامعه خیلی کوچیک (معلولین گفتاری) برای یک دولت
توافق کل کشورهای عرب زبان برای انتشار چنین کتابی

رادیو گیک شماره ۸ – ترک مکانیکی

در این شماره با زیلوفون پینگ می کنیم ، تله پورت می کنیم، ادعای پولدار شدن گوگل با ۹ خط کد اوراکل رو بررسی می کنیم و به افتخار پرویز شهریاری به سه دقیقه شعر شاملو گوش می دیم. آخرش هم فراموش نمی کنیم که گیک ضد ضرب است اما ضد ضرب درست. این شما و اینهم یکساعت پادکست رادیو گیک درباره هر چیزی که از چهارراه تکنولوژی و جامعه رد می شه:

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_008_mechanical_turk.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید و اگر به دلیلی نامشخص، کشورتان رادیوگیک را سانسور می کند، از در پشتی وارد شوید یا به افتخار آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین و اگر پشت سانسوری به اسم سرعت کم اینترنت هستین به جای ۴۴ مگ، این برنامه یکساعته رو با کیفیتی کمی پایینتر ولی در ۳۰ مگ دانلود کنید.

لینک دانلود اضافی: http://www.rodfile.com/k2kn1oeuk3ac/jadi-net_radio-geek_008_mechanical_turk.mp3.html


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

شبکه IP روی زیلوفون

یا.. زیلوفون همون ساز مشهور است که بچه ها هم زیاد باهاش بازی می کن: دو تا میله که به یکسری سطح (مثلا چوبی یا فلزی) ضربه می زنن و صدا تولید می کنن. چیزی شبیه به این:

صدای زیلوفون

حالا بعد از اینکه وین سرف یکبار تی شرتی پوشیده بود که می گفت «آی پی روی همه چیز» محققین دانشگاه برکلی کالیفرنیا این رو به واقعیت تبدیل کردن و برای نشون دادن انعطاف پذیری پروتکل اینترنت با استفاده از دو داوطلب که زیلوفون ها رو بر اساس این پروتکل می زدن، تونستن دو تا سرور مختلف رو پینگ کنن. معلومه که اینکار هدف علمی نداشته بلکه نمایشی بودن از انعطاف پذیری این پروتکل که الان توسترها هم باهاش کار می کنن و نشون دادن پایه های اینترنت به تازه کارها. Geiger که پروتکلش رو پروتکل اینترنت روی نوازنده های زیلوفون یا IPoXP اسم گذاری کرده، با استفاده از چند میکروکنترلر، چند سنسور و یک جفت زیلوفون و نوازنده تونسته دو تا کامپیوتر رو به هم وصل کنه و دستور پینگ رو با موفقیت روشون اجرا.

فیزیکدان های چینی فوتون ها را به فاصله ۱۰۰ کیلومتر تله پورت کردند

خب ظاهرا آرزوی همیشگی من داره واقعیت پیدا می کنه: تله پورت. البته جریان خیلی هم جدید نیست. دانشمندان چینی دو سال قبل تونسته بودن فوتون ها رو ۱۰ مایل تله پورت کنن و حالا هم موفق شدن با خورد کردن رکورد قبلی، فوتون ها رو اینجا غیب و ۹۷ کیلومتر اونطرف تر ظاهر کنن. اینکار با یک لیزر ۱.۳ واتی و اینجوریکه مقاله تکنیکال ریوو می گه «چند چیز جالب دیگه» انجام شده. ایده تله پورت اینه که بشه چیزی از جایی به جای دیگه منتقل کرد بدون اینکه اون رو در فضای بین این دو چیز حرکت داد. به عبارت دیگه قرار نیست خود جسم فیزیکی حرکت کنه بلکه برای تله پورت باید اطلاعات یک جسم منتقل بشه به نقطه جدید و ذرات نقطه جدید بر اساس این اطلاعات شکل بگیرن تا هویت جسم قبلی رو کسب کنن.

استعفای اسکات تامپسون مدیرعامل یاهو

این خبر بزرگی بود در این دو هفته. اسکات تامپسون مدیر عامل یاهو جایی توی رزومه اش نوشته مدرک کامپیوتر داره در حالی که این جریان واقعیت نداشت. حالا هم استعفا داده و شرکت هم اعلام کرده که این استعفا به خاطر «مسایل شخصی» انجام شده و پذیرفته می شه. خب این یک شرکت خصوصی است و کار طرف بسیار زشت بوده ولی خودش می دونه و سهام دارهاش. یک کشور نیست که دروغ گویی توش … بگذریم (:

اما یک قدم که به عمق خبر بریم جریان اینه که حدس می زنن راس لوینسون که حالا رییس بخش رسانه جهانی یاهو است جای اون رو خواهد گرفت. این یک روند توی یاهوئه. شما ممکنه سنتون قد نده ولی یک زمانی بود که ما تازه کشف کرده بودیم چیزی به اسم گوگل هست و وقتی به دوستامون می گفتیم بیان با اون سرچ کنن همه می خندیدن که مگر کسی یاهو رو ول می کنه بیاد با یک سایت به این درپیتی و سادگی سرچ کنه؟! همه ما ایملی های یاهو داشتیم و یاهو هوم پیج همه جا بود. اما از لحظه ظهور شرکت هایی مثل گوگل، یاهو فقط و فقط سقوط کرد. چرا؟ به خاطر اینکه یاهو به شیوه یک رسانه سنتی اداره می شه. ساختارش هیچ وقت یک شرکت تکنولوژی نبوده و همیشه خودش رو یک رسانه دیده که حالا داره آنلاین می شه و اگر هم سرویس تکنولوژیکی داده فقط برای جوری جنس بوده نه برای جذب و نگهداشتن مشتری (مثلا ایمیلش). حالا هم دوباره کنار گذاشتن یک کامپیوتر ساینتیست تقلبی و جایگزین کردنش با یک یک فرد رسانه ای ادامه همین رونده. البته الان دیگه زمان اینکه یاهو بتونه خودش رو یک شرکت تکنولوژی معرفی کنه گذشته و احتمالا باید با جمع و جور کردن دست و بالش قبول کنه که فقط یک رسانه عمومی است در کنار همه رسانه های دیگه توی اینترنت.

فیسبوک در حال کشتن اسمس

تعداد اسمسهای ارسال شده هر سال داره پایینتر می یاد و اصلی ترین متهم، پیام های متنی فیسبوک، چت، بلک بری، وایبر، واتزاپ و اینجور چیزها هستن. توی دنیا نسل جوونی که با اسمس حرف می زنه، کمتر و کمتر داره اسمس می فرسته و سراغ برنامه های خاص اینکار می ره. گفته می شه فسبوک که حالا برنامه تحت ویندوز چتش رو هم داده، به زودی برنامه های آیپد و مک رو هم عرضه می کنه و همراهیش با صد تا روش دیگه در حال زدن ضربه ای جدی به درآمد شرکت های مخابراتی است. تو ایران البته خوشبختانه هر کس رقیب بشه سریعا می شه فیلترش کرد و فعلا من و شما هستیم که باید پول بدیم برای هر جمله عاشقانه که رد و بدل می کنیم (:

محققین ژاپنی و انتقال ۳گیگابیت بر ثانیه ای روی فراکنس های تراهرتزی

محققین موسسه تکنولوژی ژاپن یک سیستم انتقال وایرلس جدید درست کردن که بالاتر از همه فرکانس های فعلی ما کار می کنه: سیصد گیگا تا ۳ ترا هرتز. این فرکانس خارج از محدوده فرکانسی مصوب همه کشورها است و هیچ کشوری قانونی براش نداره و در نتیجه می شه هر طور تکنولوژی جدیدی رو باهاش درست کرد. بحث اینه که شما وقتی یک دستگاه می سازین (مثلا یک بی سیم) باید از رگولاتوری کشورها اجازه بگیرین که در فلان فرکانس روشنش کنین اما حالا یک فرستنده گیرنده داریم که هیچ کشوری از کسی نخواسته برای استفاده از اون درخواست مجوز کنه.

نکته جذاب این تکنولوژی سرعت ۳ گیگابیتی ثابت شده اون است و ادعای اینکه تا ۱۰۰ گیگابایت هم باید بدون مشکل کار کنه و بالاتر از این مساله اینه که این دستگاه به اندازه یک سکه است و مناسب برای تولید انبوه.

رآکتور هسته ای مخفی شرکت کداک
(از یک پزشک)

مطابق خبر جالبی که gizmodo منتشر کرده است، شرکت کداک تا شش سال پیش در مقر این شرکت واقع در روچستر نیویورک، یک واکنشگر (رآکتور) هسته‌ای با نزدیک به ۱٫۶ کیلوگر اورانیوم غنی‌شده داشت.

آشکار نیست که چرا این شرکت باید یک واکنشگر مخفی با اورانیومی غنی‌شده داشته است یا چطور این شرکت اجازه داشتن چنین تجهیزاتی را پیدا کرده است و چرا این واکنشگر در قلب شهر پرجمعیت نیویورک قرار داشت!

مقامات این شرکت تأیید می‌کنند که هیچگاه به صورت عمومی این مسئله را اعلام نکرده بودند و هیچ مقام رسمی شهر، پلیس یا آتشنشانی هم تا زمانی که که اخیرا یک کارمند سابق، مسئله را افشا کرد، از این موضوع آگاه نبودند. فقط تعداد کمی از مهندسان و کارمندان فدرال موضوع را می‌دانستند.

معمولا به شرکت‌های خصوصی اجازه داده نمی‌شود به چنین موادی دسترسی داشته باشند. ظاهرا شرکت کداک برای کنترل ناخالصی‌ها و آزمایش عکسبرداری نوترون از این واکنشگر استفاده می‌کرده است.

واکنشگر از نوع CFX یا Californium Neutron Flux multiplier بود و در سال ۱۹۷۴ خریداری شده بود و با نزدیک به ۱٫۶ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده که پیرامون هسته کالیفرنیوم ۲۵۲ قرار داده شده بود، پر شده بود.

البته از این واکنشگر به خوبی محافظت می‌شد و دیواره بتنی به ضخامت ۶۰ سانتیمتر از آن محافظت می‌کرد.

کداک به جزئیات بیشتر مثلا در مورد گروهی از کارکنانش که مسئول نگهداری از واکنشگرش بودند اشاره نکرده است.

شرکت عظیم و چند ملیتی آمریکایی ایستمن کداک ۱۹ ژانویه سال ۲۰۱۲ و پس از ۱۲۳ سال فعالیت، رسما اعلام ورشکستگی کرد.

باگ یک میلیونیوم لانچ پد

لانچ پد سیستم ریپورت باگ اوبونتو است و پیگیری تغییرات اون و حالا یک میلیونیومین باگ توش ریپورت شده: عنوان باگ هست: برای هر باگی که در لانج پد گزارش شده، ۶۷ آیپد فروش رفته. این باگ می گه که مدرسه ها دارن پول خیلی زیادی روی آیپد خرج می کنن در حالی که این دستگاه دائما از رده خارج می شه و همه باید برن مدل جدیدش رو بخرن. این یک باگه برای سیستم آموزشی. این باگ ریپورت از مردم می خواد که به پروژه ای کمک کنن که یک سیستم آزاد و رایگان رو با یک تبلت قابل آپگرید و رقابتی همراه می کنه تا دانش آموزان و مدارس دیگه مجبور نباشن منابعی که ندارن رو صرف خرید هر ساله آیپد کنن.

در اعماق

دادگاه فنلاندی، صاحب وای فای باز رو در برابر اعمالی که بقیه باهاش انجام می دن مقصر ندونست

مساله این بود که یک خانمی توی فنلاند توی خونه اش یک نمایش ترتیب می ده و چندین نفر هم برای دیدنش می یان. بعد بنا به ادعای «مرکز ضد پایرسی فنلاند» که یک موسسه است برای حفاظت از کپی رایت، یکی از مهمان‌ها چند فایل دارای کپی رایت رو از روی این وای فای دانلود می کنه و به همین دلیل مرکز مدعی می شه که این خانم باید ۶۰۰۰ یورو خسارت پرداخت کنه. دادگاه بعد از مدتی کشمکش رای می ده که دارنده وای فای، مسوولیتی در قبال اینکه بقیه باهاش چیکار کردن نداره و جریمه کردن این خانم درست نیست.
لازمه تکرار کنم که بحث آزادی بحث شکستن و زیرپا گذاشتن کپی رایت نیست بلکه این جریانه که جلوی چنین شکایت های مسخره ای باید گرفته بشه و نباید کل انرژی دولت به جای مبارزه با جرایم واقعی در این مسیر کانالیزه بشه که شرکت های چند میلیارد دلاری رسانه ای از شهروندهای معمولی خسارت بگیرن. سازمان های آزادی دیجیتال به معنی قانون شکنی و نقض کپی رایت نیستن بلکه به این معنی هستن که حقوق فردی افراد باید حفظ بشه و فقط چون یکسری شرکت خیلی پولدار هستن و توی دولت ها آدم دارن نباید کل منابع یک کشور رو به خودشون اختصاص بدن. بحث اینه که الان تولید کننده یک اثر هنری می تونه اونو راحت به مصرف کننده برسونه ولی هنوز یکسری شرکت که قدیم ها سینما داشتن یا سیستم های توزیع بزرگ و اینها فکر می کنن باید سهم بزرگی از هر سود به اونها برسه.

اوراکل علیه گوگل و قاضی برنامه نویسشون

دعوای کپی رایتی بین اوراکل و گوگل هنوز ادامه داره. تقریبا یک ماهه که این وکلای این دو شرکت بزرگ دارن حمله و دفاع می کنن تا مشخص بشه که آیا گوگل از اوراکل چیزی کپی کرده یا نه. فعلا تنها بحث ثابت شده اینه که سیستم آندروید گوگل ۹ خط از کدهای اوراکل رو کپی کرده. دعوا سر تابعی است به اسم rangeCheck. وکیل اوراکل گفته که گوگل این تابع رو کپی کرده تا کد کمتری بنویسه و در نتیجه بتونه با منابع کمتری که خرج می کنه اندروید رو کم خرج تر و سریعتر روانه بازار کنه. در اینجا قاضی به وکیل اوراکل تذکر می ده که «آقای وکیل. اگر می خواین ادعای خسارت یا غرامت کنین باید بتونین دقیقا نشون بدین که چرا کپی کردن این کد به طور مستقیم باعث شده گوگل به پول برسه». وکیل جواب داده که «این درآمد به خاطر سرعت گوگل در رسیدن به کد نهایی حاصل شده که نتیجه کپی کردن این تابع بوده»

اینجا قاضی یک راز خوب رو فاش کرده و گفته که از قدیم تا همین امروز کدنویسی می کرده و حجم زیادی برنامه نویسی انجام داده و می ده و خودش شخصا بارها و بارها چیزی شبیه به تابع rangeCheck که چک می کنه آیا یک عدد در یک محدوده خاص هست یا نه رو نوشته و درک می کنه که کپی این تابع ۹ خطی به هیچ شکل نمی تونسته ارائه محصول نهایی گوگل رو جلو بندازه چون یک دانش آموز دبیرستانی هم می تونسته اینو به راحتی بنویسه. البته وکیل اوراکل هم لازم دیده توضیح بده که اکسپرت جاوا نیست و با اینکه این دومین وکالتش در مورد جاوا است ولی براش نوشتن این کد شش ماه طول می کشیده!

جا داره دست قشنگه رو بزنیم به افتخار قاضی آمریکایی که وقتی قراره در مورد شکایت برنامه نویسی اوراکل از گوگل حکم بده، خودش برنامه نویسه (:

حمله دی داس به ویرجین و اطلاعیه پایرت بی

هفته پیش یک حمله دی داس بزرگ انجام شد به سرورهای ویرجین … بیانیه پایرت بی در این مورد رو می خونم براتون:

به نظر می رسد که یک گروه ناشناس کمپینی برای حمله دی داس / بازداری از سرویس گسترده علیه رسانه های ویرجین و بعضی سایت های دیگر راه انداخته اند. ما می خواهیم در مورد این جریان نظراتمان را به شکلی شفاف به شما بیان کنیم:

ما این کارها را تشویق نمی کنیم. ما به اینترنت باز و آزاد اعتقاد داریم که در آن هر کسی می تواند نظراتش را بیان کند. ما حتی اگر کاملا مخالف عقیده کسی باشیم و حتی اگر آن ها از ما نفرت داشته باشند.

پس ما با استفاد هاز این روش های زشت با آن ها نمی جنگیم. دی داس و بلاک کردن هر دو اشکال مختلف سانسور هستند.

اگر شما هم می خواهید به ما کمک کنید: یک ترکر راه بیاندازد، یک مانیفست بنویسید، به احزاب دزدان دریایی بپوندید یا آن‌ها را تاسیس کنید، به دوستانتان هنر بیت تورنت را آموزش دهید، پروکسی نصب کنید، بیانیه های سیاسی بنویسید، یک پروتکل جدید پی.تو.پی بنویسید، پوسترهایی در حمایت از پایرسی چاپ کنید و شهرتان را با آن‌ها تزیین کنید، از هنرمندان طرفدار دزدان دریایی ما حمایت کنید یا فقط یک آدم خوب باشید و به مادرتان زنگ بزنید و بگویید که او را دوست دارید.

استفاده پلیس آمریکا از پرنده های بی سرنشین

از این هفته به شکل قانونی پلیس آمریکا اجازه داره برای تحقیق در سطح شهر،‌ از پرنده های بی سرنشین مشهور به درون استفاده کنه. پلیس می گه اینکار باعث پایین اومدن خطر برای افراد پلیس می شه ولی مدافعان حقوق بشر می گن که اینکار احتمال نقض حریم شخصی و خلوت افراد رو افزایش می ده.

دوستی آنلاین و شبکه های اجتماعی سایه

وقتی ما عضو یک شبکه اجتماعی می شیم، شروع می کنیم به نوشتن چیزهایی در مورد خودمون و این تغییر جهان رو نشون می ده. مثلا اگر کره شمالی ادعا می کنه که همه عاشق رهبرش هستن، وقتی دسترسی به شبکه اجتماعی باشه معلوم می شه که این امر واقعیت خاصی هم نداره. البته مشخصه که کره شمالی سعی می کنه نذاره پای کسی به شبکه های اجتماعی برسه تا نظر مردم نوشته نشه ولی به هرحال این واقعیت رو عوض نمی کنه. اما چیزهایی هم هست که ما در مورد خودمون نمی نویسیم. مثلا طبق آمار بین هفت تا ده درصد هر جامعه همجنسگرا هستن. این افراد معمولا توی شبکه اجتماعی اینو نمی نویسن. یا خیلی ها جای دقیق زندگی شون رو نمی نویسن و این چیزها. اما آیا به دست آوردن این چیزها سخته؟ نه. طبق یک تحقیق قدیمی تر، از روی چیزهایی که دوستان یک نفر می نویسن تا حد قابل قبولی می شه در مورد چیزهایی که این فرد در مورد خودش ننوشته (مثلا همون محل زندگی یا گرایش جنسی)‌ نتیجه گیری کرد.

اما مقاله جدید نیوساینتیست یک قدم هم جلوتر رفته و پرداخته به چیزی که بهش «شبکه اجتماعی سایه» گفته می شه. مقاله فرد همپرشت (Fred Hamprecht) از دانشگاه هایدلبرگ (Heidelberg University) در همین مورده. اونها روی این کار می کنن که آیا می شه در مورد روابط افرادی که عضو شبکه های اجتماعی نیستن از روی فعالیت های اجتماعی دوستانشون به نتیجه رسید؟ اونها این شبکه (یعنی شبکه افرادی که عضو شبکه اجتماعی نیستن ولی می شه از روی فعالیت دیگران در موردشون اطلاعات به دست آورد) رو شبکه سایه یا shadow اسم گذاشتن.

اونها اطلاعات دوستی متقابل ده ها هزار کاربر فیسبوک که در پنج دانشگاه از سال ۲۰۰۵ به بعد بودن رو ذخیره کردن و بعد با توجه به اینکه آدم ها آدرس بوکشون رو موقع ثبت نام در اختیار شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک می ذارن شروع کردن به دادن کل اطلاعات به یک برنامه یادگیری ماشینی. این برنامه سعی می کرد شاخص هایی رو در بیاره تا بتونه از روی این اطلاعات پیش بینی کنه که آیا دو نفر که عضو شبکه اجتماعی هم نیستن، با هم در دنیای واقعی دوست هستن یا نه. این برنامه فقط به آدرس ایمیل های توی فون بوک و روابط دوستی اعلام شده در شبکه های اجتماعی دسترسی داشت (چیزی که شرکت پشت شبکه اجتماعی بهش دسترسی راحت داره) و از روی این دو شروع کرد به پیش بینی دوستی بین آدم هایی که اصولا عضو شبکه اجتماعی هم نبودن. برنامه تونست با دقت ۴۰٪ دوستی افراد غیر عضو شبکه های اجتماعی رو درست حدس بزنه در حالی که برنامه مشابهی که فقط بر اساس رندم کار می کرد موفقیتش فقط ۲٪ بود.

این مساله از یکطرف طرفداران پرایوسی رو نگران می کنه. حالا دیگه نه خود من بلکه افراد دیگه دارن بدون اینکه بدونن و بدون اینکه بخوان در مورد من اطلاعات به اشتراک می ذارن. البته در سطح تئوریک جنبه های مثبتی هم هست. در اصل الان فقط با داشتن یکسری رابطه و داشتن فهرستی از ایمیل ها این سیستم داره به قدرت پیش بینی می کنه در مورد روابط اعضایی که اصولا در این سیستم ثبت نام نکردن. این می تونه نوید بخش پیش بینی های خوب در مورد شیوه کار مغز هم باشه چون مغز هم تشکیل شده از یکسری سلول متصل به همدیگه و روابط اونها با هم که تعدادی اش رو ما می بینیم و تعدادی رو نمی بینیم و بقیه وضعیت های مشابه. به هرحال ما توی دنیایی هستیم که همه چیز توش در حال تغییره. نباید بترسیم ولی نباید هم ناآگاه باشیم. جلو بریم و بخندیم…

تبریک ها و تقبیح ها

تشکر می کنیم از سربازان آمریکایی که در عراق و افغانستان جنگیدن و حالا این هفته می خوان برن در کنفرانس ناتو و مدال هایی که برای این جنگ ها گرفتن رو پس بدن.

«من در تمام زندگی خود در جست‌وجوی راستی‌ها، برلب پرتگاه حرکت کرده‌ام.۱/۱/۱۳۸۲»
در گذشت پرویز شهریاری که چند وقت پیش بود ولی من تازه شنیدم رو هم تسلیت می گم. پرویز شهریاری واقعا به گردن نسل ما حق داره. یکی از اون آدم های شریفی که کلی کلی از چیزهایی که من توی بچگی خوندم و ازشون لذت بردم و به علم عقلامند شدم ترجمه اون بوده. شهریاری کمونیست بود و عضو حزب توده و قبل و بعد از انقلاب بارها زندانی شد.

تسلیت و تبریک همزمان هم داریم به شرکت پیکسار که کم مونده بخش بزگری از داستان اسباب بازی دو رو از دست بده. این اتفاق حاصل یک اشتباه کوچیک بود که یک نفر روی یک سرور لینوکسی که محل اصلی ساخت فیلم بود به اشتباه دستور rm * اجرا کرد که همه چیز رو پاک می کنه! بک آپ درست هم نداشتن و در نهایت شانس آوردن که یکی از کارمندها قبلا فیلم رو روی کامپیوتر خونه اش کپی کرده بود تا از خونه روش کار کنه و فایل ها بازیابی می شن. مسخره است داستان ولی در یک انیمیشن دو دقیقه ای از سوی پیکسار روی دی وی دی های جدید توی استوری دو تعریف شده

یک تولد ساده هم داریم که دوستان تذکر دادن بگیم: تولد ۲۱ سالگی ویژوال بیسیک که تاریخ دقیقش رو نمی دونیم ولی تو ماه می ۱۹۹۱ نسخه اولش منتشر شد و آخرین نسخه پایدارش هم ۶ سال قبل. زبونی بود که من باهاش برنامه نویسی ویندوز رو کنار گذاشتم (:

بخش آخر

می خوام یک پروژه جالب رو براتون توضیح بدم. اول بذارین از آخر شروع کنم: Descriptive camera. این پروژه که می شه «دوربین توضیحی» ترجمه اش کرد یک دوربین است مثل همه دوربین های دیگه، یک لنز داره که به سمت سوژه می گیرین و یک دگمه شاتر که فشارش می دین و یک عکس گرفته می شه. اما در این دوربین به جای ثبت کردن عکس، یک پرینتر حرارتی کوچیک داره که درست بعد از گرفتن عکس ازش یک کاغذ کوچیک بیرون می یاد و می گه چی پرینت گرفتین. مثلا ممکنه اگر اونو به سمت خیابون بگیرین و ازش عکس بگیرین یک کاغذ بیاد بیرون و بگه «یک ماشین صورتی در تصویر هست که توش یک سگ سرش رو از پنجره کرده بیرون. درخت ها زرد شدن و پونزده ثانیه مونده تا چراغ سبز بشه». اما این سیستم چطوری کار می کنه؟ یک گیک می دونه چقدر این سیستم باید پیچیده باشه.

اما این سیستم پیچیده نیست. حداقل در سطح هوش مصنوعی هیچ حرفی برای گفتن نداره. این سیستم بر اساس چیزی کار می کنه به اسم «ترک مکانیکی».

ترک مکانیکی یا اصولا ترک یک ماشین شطرنج باز بود که در اواخر قرن هجدهم مردم اروپا رو شگفت زده کرد. این یک ربات بود که می تونست با بازیکن‌های بزرگ جهان بازی کنه و اونها رو شکست بده و شرط های بزرگ رو ببره و پادشاهان اروپا رو متعجب کنه. این ربات حتی در مقابل ناپلئون بناپارت و بنجامین فرانکلین هم بازی کرد و از ونها برد. من و شما که از کامپیوتر سر در می یاریم می دونیم که هیچ رباتی در اون سال ها نمی تونست هیچ انسانی رو در شطرنج شکست بده پس برای ما عادیه حدس بزنیم که یک آدم اون تو قایم شده بود و بازی می کرد: یک سیستم مکانیکی جذاب که صاحبش با استخدام شطرنج بازهای خوب محل شیوه کار اون رو بهشون یاد می داد، تو جعبه قایمشون می کرد و پول در می‌اورد. این سیستم پنجاه سال مردم جهان رو شگفت زده کرد تا بالاخره شطرنج بازهایی که توش نشسته بودن و در نقش ربات بازی کرده بودن رازش رو لو دادن اما حتی بعد از اینکه رازش برملا شد هم به خاطر جنبه های بسیار پیشرفته مکانیکی اش، هنوز به چرخیدن در کشورها و کسب در آمد ادامه داد. ترک مکانیکی این است رو داشت چون ربات شطرنج بازش شبیه یک آدم ترک با دستار و اینها درست شده بود تا باز غیرقابل باور و حرکات اعجاب انگیز یک ربات چوبی رو به رمز و رازهای سرزمین های شرق پیوند بده.

این اتفاق هنوز هم در جریانه. کلی اتفاق در دنیا می افتن که از نظر ما نیاز به یک کامپیوتر بسیار پیشرفته با یک برنامه بسیار هوشمند دارن. مثلا توی یک بازی شما ممکنه با شمشیر بتونین به درخت ها ضربه بزنین و شمشیرتون در درخت فرو بره. ممکنه به آدم ها ضربه بزنین و آدم ها زخمی بشن و ممکنه به یک سنگ ضربه بزنه و شمشیر بشکنه. اما چی می شه اگر مثلا به … یک ذغال ضربه بزنه؟ یا یک بشکه؟ آیا سیستم می تونه بدونه که بشکه یا ذغال از درخت ساخته شدن پس باید مثل درخت رفتار کنن؟ این خیلی بازی رو پیچیده می کنه ولی بازیکن ها به سادگی می بینن که همین که به بشکه ضربه می زنن بشکه درست مثل درخت کار می کنه.

یا به یک اپلیکیشن فکر کنین که می تونه به سوالات تایپ شده شما جواب های دقیق بده. مثلا ممکنه بپرسین برزیل چه سال هایی قهرمان جام جهانی شده یا بپرسین که قانون اساسی ایران چند بند داره. جواب دادن به اینها برای یک کامپیوتر بسیار مشکله اما این اپلیکیشن به سادگی به اونها جواب می ده! چرا؟ به خاطر ترک مکانیکی.

سیستم هایی در جهان هستن که مثل ترک مکانیکی کار می کنن…. توضیح ترک مانیکی آمازون… “Human Intelligence Tasks” (HITs) که می یاد بین یک سنت تا ده دلار. توانایی های من. کار کردنم. اوکی شدنش و گرفتن پولم.
خودم دو هفته بودم و وقت های بیکار کار می کردم و تقریبا بیست دلار در آوردم. گاهی پنج دلار حتی برای تایپ یک متن صوتی افغانی به متن.
تقریبا صد هزار نفر تورک
تسک ها : جواب به سوالات (نباید شبیه ویکیپدیا باشن)، ترجمه، چک کردن ترجمه، … قیمت ها.. تسک های جالبتر مثل بازی کردن نقش در بازی های کامپیوتری و حتی کارهای هنری مثل جریان ماهی (مال خودم رو می گم).

حالا برگردیم به دوربینمون! توضیح بدم
و بعد بگم چطوری چک می کنه

اینکار نوعی از کراود سوریسنگ یا همون جمع سپاری است که به معنی دادن یک کار بزرگ به جمع بزرگی از افراد غیرمتمرکز است. مثلا سینا و کپی کردن سی دی یا نمونه های جدیدتر مثل فولد ات هوم یا پیدا کردن فلان متخصص کامپیوتر از تصاویر ماهواره ای اطراف جزیره.

موسیقی

همه اینها مثل همون جریان ضد روش آقامون و سرورمون فایرآبند میمونه، این که آدم یه کار سیستماتیک نکنه راحته، اما به نتیجه رسیدنش با کرام الکاتبین هست :)) مثل همون موسیقی رگه که اگر اشتباه نکنم اصلا رو ضد ضرب حرکت میکنه ، حالا این که باعث بشه حال کنی سخته. به نظرم برای برنامه هفته بعد رادیوگیگ یه کاری از باب مارلی بذار، ادای دین بشه :))) اینجوری مردم می فهمم اونایی که در بند تکرار هستن و تقلید گیگ بشو نیستن.

گزینه رسمی ری استارت ویندوز سرور در صورت بروز مشکل در سرویس ها

دیروز سعادتی نصیب شد که روی یک استوریج (کامپیوتر پر از هارد مخصوص ذخیره سازی) ویندوزی کار کنم. برنامه این بود که روش NFS رو راه بندازیم که به یک کامپیوتر دیگه (اینجا لینوکس زوزه) اجازه می ده این هارد ۴.۹ ترابایتی رو مثل یک دایرکتوری روی خودش ببینه. راه انداختن سرویس همان و رسیدن به این صفحه همان (:

یک تب مخصوص گذاشتن روی ویندوز سرور که می پرسه اگر بار اول سرویس مشکل پیدا کرد چیکار کنه. اگر بار دوم پیدا کرد چیکار کنه (مثلا می تونیم بگیم اگر بار دوم مشکل پیدا کرد کامپیوتر رو ری ست کنه (: )) و از همه بامزه تر می تونیم بگیم اگر چند روز سیستم بدون مشکل کار کرد کلا بیخیال مشکل قبلی بشه و در نظر بگیره که سیستم همیشه درست کار می کرده (:

نکته: ری استارت کردن کامپیوتر راه حل نیست. بلکه درخواست از کامپیوتر است که فعلا کار کن تا دوباره خراب بشی. این شاید برای دوستان با تجربه ویندوز یک راه حل به نظر بیاد ولی حتی اونجا هم فقط در سطح دسکتاپ کار می کنه. گذاشتن «ری استارت» به عنوان راه حل اینکه اگر دوبار یک مشکل پیش اومد تو چند روز، فقط و فقط یعنی «ما یکسری مشکل داریم که خودمون هم امیدی ندارم حالا حالاها حل بشه» (:

رادیو گیک شماره ۷ – دو هفته سکوت

بعد از دو هفته سکوت، این هفته رادیوگیک به شیوه سابق در پنجاه و یک دقیقه با شما است تا از خیانت خانم سیری به جابز شروع کنه و بعد برسه به جشن عروسی ای که فرامرز آصف زینت بخش اونه. در ادامه برنامه زیردریایی ما رو به اعماقی می بره پر داستان. خاطرات یک کاربر ایرانسل رو می شنویم و خوشحال می شیم از حقوق دیجیتالی که توی هلند مردم به دست آوردن هرچند که در مراحل بعدی فهم پارلمان هلند رو نماینده پارلمانی که کاریکاتورش شلاق رو برای یک انسان واجب کرده به مذاقمون تلخ می کنه.. برای شستن این مزه تلخ چند نفس عمیق می کشیم و بعد بخش آخر و موسیقی ای آرامش بخش. شماره هفتم رادیو گیک رو از اینجا بشنوید:

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_007_do_hafte_sokoot.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید یا به افتخار آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین.


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

سیری خائن: لومیا ۹۰۰ ویندوزی بهترین تلفنه

آدم های شیطونی که از سیری (سیستم سوال جواب صوتی آیفون) پرسیدن که «بهترین تلفن دنیا چیه» ازش جواب شنیدن که «لومیا ۹۰۰» بهترین تلفن است! عجیب هم نیست چون سیری از ولفرام الفا سوال کرده و الگوریتم‌های ولفرام آلفا هم ظاهرا در این مورد خیلی خوب عمل نمی کنن و توی فهرست جواب هاش به این سوال، آیفون سیزدهیمن تلفنه (: خلاصه اگر آیفون دارین و فکر می کنین بهترینه، این سوال رو از سیری اش بپرسین تا بتونین توی جوابتون تجدید نظر کنین (:

بیشتر از چهل ساعت کار نکنید

همه شما را به بیشتر کار کردن تشویق می کنند. آنها که زود می آیند و دیر می روند، ارج و قرب خاصی پیش مدیران دارند و معمولاً به آنها که سر ساعت ۵:۳۰ دفتر را ترک می کنند چپ چپ نگاه می کنند. اما حالا مدیر اجرایی فیسبوک خانم شریل سندبرگ با صدای بلند در یکی از آخرین مصاحبه هایش با افتخار گفته که هر روز شرکت را سر ساعت ۵:۳۰ ترک می کند تا برود خانه پیش بچه هایش و شام را با آنها بخورد.

جئوفری جیمز از سایت اینک این موضوع را بهانه کرده و نوشته که ۱۰۰ سال پیش شرکت فورد تحقیقاتی را در مورد بهینه ترین ساعت کاری انجام داده و به این نتیجه رسیده بوده که ۴۰ ساعت کار در هفته بهترین زمان است. در این تحقیقات آمده که ۲۰ ساعت اضافه کاری در هفته اگرچه که راندمان را کمی بالا می برد، اما این راندمان بالا تنها چند هفته دوام خواهد آورد و دوباره عملکرد به همان میزان قبلی بر می گردد. همچنین در شش تا از ده کشور پیشرفته جهان، تقاضا برای اضافه کاری بیش از ۴۸ ساعت غیر قانونی است.

ارقام فارسی : محمدامین بندعلی

تایپ فارسی ارقام در سیستم‌عامل ویندوز همواره از مشکلات کاربران فارسی زبان بوده است. برنامه‌نویسان غالبا برای فارسی دیده شدن ارقام در برنامه‌ی خود از کاربران درخواست می‌کنند که تنظیمات زبان سیستم خود را تغییر داده و زبان پیش‌فرض را روی فارسی تنظیم نمایند. با اینکار، اعداد در همه‌جای ویندوز فارسی دیده خواهند شد. حتی در کنار متون انگلیسی؛ که زیاد خوشایند نیست. این برنامه در هنگام اجرا، به صورت خودکار اعداد تایپ شده را به صورت نویسه‌های یونیکد ارقام فارسی وارد می‌کند.

توجه: بر خلاف متن پادکست، این برنامه پرتابل است و نیازی به نصب ندارد.

او اس تن و مشکل نمایش پسورد به شکل پلین تکست در لاگ ها

و البته چیزی که از تیتر خبر جا موند اینه که این مشکل سه ماهه وجود داره و اپل در موردش اطلاع داشته ولی اهمیتی براش قائل نشده. این قفس طلایی تون (: جریان اینه که آخرین آپدیت او اس تن لاین ۱۰.۷.۳ به هر کسی که به لاگ های سیستم دسترسی داشته باشه اجازه می ده که پسوردهای لگاسی فایل ولت یا حتی هوم دایرکتوری های ریموت کاربران شبکه رو بخونن. دوید امری متخصص شبکه می گه که حتی با بوت کردن سیستم در حالت فرم ور دیسک مد می شه به راحتی این فایل های متنی رو نگاه کرد و پسوردها رو به دست آورد. حالا تا اپل تکون بخوره و احساس کنه این نکته مهمیه ولازمه براش آپدیت ۱۰.۷.۴ رو بده، تنها راه اینه که کاربرانی که از این نظر تهدید می شن و جریان براشون مهمه با یکسری اسکریپت که داسما ران می شن فایل secure.log رو از این پسورد خالی کنن.

معلومه که اپل به درخواست سایت ها برای دادن کامنتی در این مورد جواب نداده.

اولین عروسی در کلیسای فایل شرینگ

کلیساهای غربی مختلف هستن و مردم حق دارن شاخه خودشون رو درست کنن. توی سوئد هم عده ای کلیسایی درست کردن به اسم چرچ آو Kopimism که یک کلیسای رسمی است برای کسانی که فایل شر کردن رو یک حرکت مقدس می دونن. اولین ازدواج رسمی هم توی این کلیسا چهارشنبه قبل اتفاق افتاد و کشیشی که ماسک گای فاوکس (همون ماسک مشهور انانیموس) به صورت زده بود خطبه عقد رو خوند. عروس رومانیایی معتقد به فایل شرینگ که با داماد ایتالیایی از همین فرقه مذهبی ازدواج کرده بود هر دو توافق کردن که بقیه عمرشون رو هر چیزی که دارن با همدیگه شر کنن چرا که عشق همون شر کردن است و یک زوج باید هر چیزی که دارند رو با هم به اشتراک بذارن و دی ان ای های خودشون رو در دنیا کپی کنن. این ازدواج مثل هر ازدواج دیگه در سوئد به رسمیت شناخته می شد

وردپرس و موفقیت بزرگ

آل تینگز دیجیتال گزارش داده که سال مالی شرکت پشت وردپرس یعنی اتومات‌تیک بسته شده و سود سالانه این شرکت ۵۰ میلیون دلار بوده. این یک موفقیت بزرگ برای این سی ام اس است مت مولن‌وگ مدیر این شرکت از این موضوع حسابی خوشحال. اتومات‌تیک گفته که وردپرس سیستم مدیریت محتوایی انتخابی ۴۸ وبلاگ از ۱۰۰ وبلاگ برتر دنیا است و قدرت دهنده به ۱۵٪ کل وبلاگ‌های جهان. من شخصا حسابی خوشحالم که یک نمونه تجاری آزاد دیگه به نمونه‌ّای خیلی موفق قبلی اضافه شده.

کنونیکال و ادعای حضور ۵٪ ی روی پی سی ها

مایک شاتلورث این روزها حرف های بزرگ زیادی می زنه. قبلا در مورد حضور گسترده اوبونتو توی خونه ها تا سال ۲۰۱۵ گفته بود و حالا مدعی است که سال آینده اوبونتو روی ۵٪ کامپیوترهایی که توی بازار ارائه می شن عرضه خواهد شد. مدیر تجارت کنونیکال گفته که سال گذشته ۷.۵ میلیارد دلار سخت افزار با سیستم عامل اوبونتو فروخته شده و سال آینده این رقم دوبرابر خواهد شد. همچنین به شکل همزمان دل هم اعلام کرده که یک لپ تاپ ویژه برنامه نویس ها با سیستم عامل اوبونتو عرضه خواهد کرد و حتی ایمیج‌هایی ه ممنتشر کرده که به دارندگان فعلی بعضی لپ تاپ هاش فرصت می ده به راحتی اوبونتو رو روی اونها نصب کنن.

توماری خاموش می شه و ژاپن خلاص از انرژی هسته ای

ژاپن آخرین رآکتور نیروگاه اتمی اش یعنی توماری رو برای تعمیرات خاموش می کنه و یکسری از مردم توی پایتخت جشن گرفتن که کشور بعد از چهل سال داره بدون انرژی اتمی به حیاتش ادامه می ده. درسته که برای ما تبلیغ می شه که همه دنیا دارن پیشرفت می کنن چون نیروگاه هسته ای دارن اما واقعیت اینه که خیلی کشورهای اروپایی و حالا ژاپن دارن نیروگاه هاشون رو می بندن تا از دردسرهاش راحت باشن و به جاش به سراغ روش های مدرن تر و در طولانی مدت کم هزینه تر و بدون شک کم خطرتر می رن.

در اعماق

برای خواندن همه پرایوسی پالیسی‌هایی که در سال تیک می زنید لازم است یک ماه از در سال از محل کارتان مرخصی بگیرید

دوستی دارم به اسم سینا که وقتی برای فامیلش برنامه نصب می کرد، سر صفحه لایسنس اگریمنت صداشون می زد که بیان بگن با اینها که اینجا نوشته موافقن یا نه. من اول ها می خندیدم ولی الان می دونم که واقعا معنی داره… درسته که من دنبال نصب فلان برنامه هستم یا می خوام فلان جا اکانت باز کنم و زیر هر چیزی رو تیک می زنم که سریعتر به هدف برسم اما حداقل باید بدونم چه چیزهایی رو دارم می دم و چه چیزهایی می گیرم. حتی شخصا بعضی آدم هار و دیدم که فکر می کنن اگر برای باز کردن اکانت در یک سایت مجبور باشن تیک بزنن که «مقررات رو خوندم و قبول دارم» به این معنیه که این سایت امنه و حریم شخصی اونها مخفوظ.

ولی آیا خوندن این متن های طولانی و فنی / حقوقی ممکنه؟ یک تحقیق جدید می گه که اگر یک فرد معمولی بخواد تمام لایسنس اگریمنت و پرایوسی پالیسی‌هایی که به شکل روزمره امضاشون می کنه رو بخونه، در سال تقریبا به ۲۵۰ ساعت کاری یا تقریبا ۳۰ روز احتیاج خواهد داشت تا از پس اینکار بر بیاد. آلیشیا مک دونالد و لوری فیت می گن که طول متوسط این قراردادها ۲۵۰۰ کلمه است که فقط خوندن اونها با سرعت معمولی خوندن یک رمان، هشت تا ده دقیقه زمان می برده. مشخصه که هیچ کدوم از ما اینکار رو نمی کنیم.. حتی اونها به یک نمونه اشاره کردن که یک کمپانی توی توافقنامه اش گنجونده بود که «اگر کسی تا اینجا رو خونده باشه و اولین نفری باشه که با شرکت ما تماس می گیره و می گه اینجا رو خونده، ۱۰۰۰ دلار جایزه خواهد گرفت» و شاید براتون جالب باشه که تقریبا چهار ماه طول کشید تا اولین نفر تماس بگیره و برنده ۱۰۰۰ دلارش بشه.

یک نامه هم دارم… می خونم و قضاوت با شما‌!

سلام
این چند روزه در گیر یه موضوع جالب شدم
دیدیم بد نیست برات بفرستمش اگه خواستی تو وبلاگت یا تو رادیو گیک ازش استفاده کنی
پنج شنبه شب که داشتم از ایرانسل کارت شارژ اینترنتی می خریدم فهمیدم که یه مشکل تو سیستمشونه با اینکه ایرانسل شارژ رو می فرستاد مبلغ شارژ بعد از چند دقیقه به حساب بانکی بر میگشت اول فکر کردم مشکل از بانکه و بعد دوباره خودشون برداشتش می کنن. اما فردا صبحش (جمعه صبح) که چک کردم دیدم پولی از حسابم برداشته نشده. دوباره کارت شارژ خریدم و دوباره همون اتفاق افتاد. به بچه ها قضیه رو خبر دادم. همه شروع کردن به خرید یه کم طمع ورداشتم و یه 100 هزارتومنی شارژ کردم. جالب ترین نکته این بود که من فقط 30 هزارتومن تو حسابم داشتم. دوباره که از بچه ها خبر گرفتم دیدم که ماجرا به صورت سرطانی رشد کرده. فقط بین دوستای اطرافم حدود 1میلیون تومن شارژ مجانی گرفته بودن. تنها راه جلوگیری که به نظرم رسید این بود که با ایرانسل تماس بگیرم (به عنوان یه شهروند مسئول !!! :) )

اول زنگ زدم به 700. بعد رفتم تو بخش شکایات موضوع رو ایمیل کردم. در آخر رفتم تو بخش نظرات دوباره هرچی می دونستم گفتم. هنوز چند دقیقه نشده بود که این پیام برام اومد “مشترک گرامی سامانه شما به علت سعی در تخلفات اینترنتی بسته شد.”

دوباره زنگ زدم به ایرانسل 700 اپراتور گفت مشکل از ما نبوده و از بانکه و شارژ داده شده پس گرفته نمیشه !!! صبر کردم تا امروز ببینم چی میشه. از بانک پیامک فرستادن که “به علت سو استفاده از درگاه شبکه شتاب بانک پارسیان و خرید از طریق حساب بانک ملی این حساب مسدود شد
بقیه اطلاعیه ها از طریق پیامک به اطلاع می رسد و روابط عمومی پاسخگو نمی باشد. بخش رسیدگی به جرائم بانکی پارسیان”

حالا شدیم آش نخورده و دهن سوخته . اینم از بانکداری اینترنتی. بجای برگشت دادن شارژ های ایرانسل می خوان حسابا رو خالی کنن. به امید یه سیستم درست و حسابی. وحید

(:

هلند اولین کشور اروپایی با قانون بی طرفی شبکه

هشت می دوهزار و دوازده هلند یک قانون مهم رو تصویب کرد که دیوار دفاعی محکمیه برای حفظ آزادی های مردم: بی طرفی شبکه. بی طرفی شبکه یعنی ارائه دهنده اینترنت نباید در ترافیک شبکه من دست ببره. ارائه دهنده اینترنت باید مثل ارائه دهنده سیم برق باشه که سیم رو به خونه من می رسه و بعد من هر دستگاهی رو می خوام باهاش روشن می کنم. این کاملا مخالف با این ایده است که به یک نفر سیم برق بدین ولی بگین فقط وسایل ال جی رو می تونه با این روشن کنه یا حق نداره هیچ سیستم گرمایشی رو باهاش راه بندازه. اگر شبکه بی طرف نباشه ممکنه مثلا فیسبوک رو خیلی راحت تر از یوتوب لود کنه تا شما رو سوق بده به سمت استفاده از ویدئوهای روی فیسبوک به عنوان یک مثال دیگه ممکنه در یک شبکه غیربی طرف سایت های طرفدار فلان سیستم خیلی سریع و راحت لود بشن و در مقابل کسی که دوست نداره مردم خبرهای واقعی رو بخونن دستش رو بذاره رو حلق هر سایتی که به شکل مستقل خبر منتشر می کنه و اونها رو کند و کند و کندتر کنه. هلندی ها همچنین بر اساس این قانون حفاظت شدن در برابر شنود و ابزارهای شنودی که ممکنه سرویس دهنده های اینترنت سر مسیر ارتباطی اونها نصب کنن و در ضمن تاکید شده که به خاطر اهمیت اینترنت، قطع کردن اینترنت یک انسان فقط و فقط در شرایط بسیار خاص قابل توجیه است و شرکت ها حق ندارن اینترنت کسی رو قطع کنن.

بالاترین دادگاه اروپا: ای پی آی قابل کپی رایت کردن نیست

دادگاه عالی اروپا روز چهارشنبه حکمی صادر کرد که به موجب اون ای پی آی ها و بقیه خصوصیت های فانکشنال برنامه های کامپیوتری قابل کپی رایت کردن نیستن. نتیجه این حکم اینه که مردم حق دارم برنامه ها رو بررسی کنن و مشابه اونها رو بسازن و نویسنده برنامه اول نمی تونه به خاطر فقط ای پی آی مشابه، از کسی ادعای غرامت یا حق لایسنس کنه. این حکم تمرکزش روی جریان بسته مشهور آماری sas بوده که توسط یک زبون برنامه نویسی می شد براش اسکریپت نوشت. حالا یک شرکت به اسم World Programming اومده از روی راهنمای سس برنامه دیگه ای نوشته که دقیقا همون ای پی آی ها رو داره و در نتیجه می تونه مثل سس، اسکریپت هایی که برای سس نوشته شدن رو اجرا کنه و شرکت اول ازش شکایت کرده و در نهایت دادگاه رای داد که با اینکه برنامه اولیه قابل کپی رایت کردن است ولی ای پی آی های اون رو بقیه حق دارن توی برنامه های خودشون پیاده سازی کنن. حالا باید منتظر باشیم و ببینیم که دعوای مشابهی که در دادگاه عالی آمریکا جریان داره به چه نتیجه ای می رسه و اگر مثل اکثر موارد رای آمریکا و اروپا در این مورد مشابه باشه خبر بسیار خوبیه برای ما چون این جریان وابستگی انسان ها به ابزارهای اختصاصی یک شرکت خاص رو کمرنگ تر می کنه و به ما اجازه می ده در طول زمان بر اساس نیاز از یک موتور به یک موتور دیگه سوییچ کنیم.

فیسبوک و تشویق مردم به اعلام وضعیت اهدای عضو در صفحه شون

در آمریکا تقریبا سالانه ۷۰۰۰ نفر که در صف انتظار دریافت عضو هستن، به علت نرسیدن عضو پیوندی بهشون می میرن. آدم ها در صف انتظار اعضا می میرن چون کسانی که مایی که مریدم ترجیح می دیم که به جای دادن قلب و چشم و کبد و کلیه و غیره مون به یک نفر و ایجاد امکان حیات اون آدم و اعضای خودمون، اونها رو زیر زمین دفن کنیم تا بپوسن. چه خشن شدم.. به هرحال.. حالا فیسبوک داره تلاش می کنه با داشتن ۱۶۱ میلیون کاربر در آمریکا، صف های پیوند اعضا و در نتیجه این آمار مرگ ۷۰۰۰ نفره در سال رو کاهش بده. طبق برنامه ای که روز سه شنبه اعلام شده، فیسبوک امکانی رو فراهم خواهد کرد که آدم ها بتونن در صفحه شخصی علاوه بر سال تولد و مدرسه و اینها، وضعیت داوطلبی اهدای عضو بعد از مرگشون رو هم نمایش بدن. متخصص های مرتبط گفتن که به نظرشون اینکار یک جور مهندسی اجتماعی موثر از طریق شبکه های اجتماعی است که می تونه مردم بیشتری رو تشویق کنه به اهدای عضو. توی ایران هم ما سایت http://ehda.ir/ رو داریم که مربوطه به دانشگاه شهید بهشتی و یک صفحه توی فیسبوک که نمی دونم به این جریان ربطی داره یا نه. امیدوارم اولی فعال باشه چون من مدت ها قبل کارت پر کردم و جوابش هیچ وقت نیومد و دومی هم امیدوارم جون بگیره چون مدتی شده بود جای چت کردن یکسری آدم احمق. هی! اهدا آی آر! اگر صدای منو می شنوی کارت من رو بفرست (: شما هم اگر پر نکردین بهتره که نه فقط به دیگران که به بخشی از خودتون بعد از مرگ شخصی تون امکان ادامه زندگی بدین (:

تبریک ها و تقبیح ها

به سفارش سینا و با اینکه دو هفته برنامه نداشتیم و تاریخش کمی گذشته اما تبریک می گیم به یکی از اولین کامپیوترهای موفق خونگی که حالا سی ساله شده: زد ایکس اسپکترومی که توی صفحه هفت راهنماش نوشته بود: «احتمالا شما که صبر ندارن تا حالا دیگه چند تا دگمه از کامپیوتر رو فشار دادین و متوجه شدین که اینکار نوشته های کپی رایت بعد از بوت رو از صفحه پاک می کنه. این خبر خوبه. اینم بگیم که شما نمی تونین با اینجور کارها به کامپیوتر صدمه بزنین. جرات داشته باشین. تجربه کنین…»

تبریک بعدی بدون شک مربوط می شه به انتشار کتاب خوب اوبونتو برای تازه کارها به آدرس http://ubuntu-book.org که کاریه از نیما اژدری و ساسان نمیرانیان دوست قدیمی قدیمی من که سال های ساله ندیدمش. سر بزنین و به سایتش و نگاهی به کتاب بندازین که جای خالیش حسابی احساس می شد.

و تبریک سوم به اون قابلیت کوچولوی موبایل.. که نه نیاز به اسمارت فون داره نه اندروید و نه آیفون ولی بیشترین کاربر دنیا رو داره و روزگاری برای ما مثل یک معجزه بود: اسمس یا به قول تلویزیونی ها پیام کوتاه که من نمی دونم کی واقعا ممکنه اصرار کنه روی کوتاه بودن پیام در یک مکالمه عادی و مثلا بگه «یک پیام کوتاه بزن بگو علی بیاد…» خب علی بیاد خودش پیام کوتاهه دیگه! جوون ها ظاهرا بهش می گن اس! مثلا می گن اس زد که من زد بزنم ! ب هرحال… این قابلیت که بیشتر از چهار میلیارد انسان دارن ازش استفاده می کنن حالا بیستمین سال تولدش رو جشن گرفته و مبارکش باشه.

اوه چقدر تبریک! یک تبریک دیگه هم به مناسبت چهارم می، روز جهانی بدون دی آر ام و یک تشکر از انتشاراتی خوب و فهیم اوریلی که در این روز همه کتاب هاش رو با پنجاه درصد تخفیف فروخته. دی آر ام این مفهمه که تلاش می کنه جا بندازه چیزی که شما می خرین مال خودتون نیست و مثلا اگر یک کتاب می خرین فقط حق دارین روی فلان دستگاه بخونینش یا حق ندارین اونو به کسی قرض بدین یا فلان بازی رو که توی اروپا خریدن حق ندارین توی آمریکا بازی کنین و …

و تنها تسلیت این هفته رو می گیم به اون نماینده مجلسی که چون یک کاریکاتوریست تصویرش رو به شکل کاریکاتور کشیده قراره بیست و پنج ضربه شلاق بخوره. شکنجه آدم ها اشتباهه و سرکوب آزادی عقیده و بیان وحشتناک و وقتی این دو تا با هم ترکیب می شه و حتی یک نماینده مجلس که قراره توی مجلس از حقوق من دفاع کنه رو مصون می کنه از حتی یک شوخی ساده، یعنی یک جای کار داره خیلی خیلی جدی می لنگه. من یادمه زمان رفسنجانی شروع شد که گل آقا کارتون رییس جمهور رو هم می کشید و اتفاق خاصی نمی افتاد و یادمه که بچه بودم مجله های زمان شاه رو ورق می زدم و ماهنامه توفیق زیر تیتر «یک پای شهبانو در تهران است و یک پای او در همدان می نوشت : پس خوش به حال مردم قزوین» و حداکثر یکی دو هفته توقیف می شد و بعد باز با تیتر « دو هفته تو قیف بودیم»‌ شروع می کرد به انتشار و … و واقعا فکر می کنم به کجا داریم می ریم که کشیدن کاریکاتور یک نماینده مجلس منجر می شه به شکنجه ای که شامل یک کمربند یا تسمه یا کابل یا هر چی است و بستن دست های یک روزنامه نگار به یک ستون و لخت کردنش و بلند کردن اون تسمه یا کمربند یا هر چی در هوا و کوبیدنش به بدن اون مرد تا درد و رنج فیزیکی جلوی انتقاد کردنش از یک نفر که قراره نماینده مردم در محل قانون گذاری اش هست رو بگیره.

اوکی… سعی می کنیم آروم باشیم و ماجرا رو تلخ نکنیم… چند تا نفس عمیق بکشین که می ریم برای بخش آخر…

بخش آخر

بخش آخر رو هم با محمد علمی هستیم که مطلبی رو برامون ضبط کرده در مورد شماره گذاری نسخه های لینوکس… می شنویم:

محمد علمی
سلام
اسم من محمد علمیه و یه مطلب در مورد شماره‌گذاری نسخه‌های لینوکس دارم. قبل از هر چیز بگم لینوکس اون هسته یا کرنل داخلی سیستم عامله. به خاطر همین هم میگن به این سیستم عامل به جای لینوکس خالی باید گفت گنو/لینوکس. مطلب منم در باره شماره‌گذاری اون هسته هست. مثلا الان اوبونتو ۱۲.۰۴ در اومده که نگارشش خوب ۱۲.۰۴ه. اما همین اوبونتو ۱۲.۰۴ از کرنل ۳.۲.۱۴ استفاده می‌کنه.

ورژن لینوکس چند وقت پیش یهو از ۲ پرید به ۳. راستش از اینور اونور می‌دونستم که ورژن ۳ قرار نیست چیز فوق‌العاده جدیدی باشه و فقط به مناسبت ۲۰ سالگی لینوکس شمارش رفته بالا. اما بعد دیدم که شماره نگارش‌هاش داره یلخی می‌ره بالا. برخلاف این نسخه ۲.۶ که ما رو پیر کرد از بس مورچه‌ای شمارش می‌رفت بالا. واسه همینم یه سر زدم ویکی‌پدیا و خلاصه حرفایی که اونجا زده بود رو اینجا می‌گم.

قبل از ادامه باید لینوس توروالدز رو واسه کسایی که نمی‌شناسن معرفی کنم. کسی که اصلا این پروژه لینوکس رو راه انداخت و الانم نفر اصلی اونه لینوس توروالدزه. من از این جونوری که توروالدز باشه خیلی خوشم میاد. آدم عمل‌گرا و باحالیه. اسیر پیغمبربازی و فلسفه‌بافی و اینام (مث بعضیا) نیست.

القصه داستان لینوکس با لینوس توروالدز شروع می‌شه که یه روز وقتی دانشجو بود هوس کرد یه کرنل بنویسه. اسم خودشم گذاشت رو پروژه. چه سالیه؟ ۱۹۹۱. خوب اون شروع کرد به انتشار نگارش‌هایی از کرنل که قرار بود به ۱ منتهی بشن. ۰٫۰۱، ۰٫۰۲، ۰٫۰۳، ۰٫۱۰، ۰٫۱۱، ۰٫۱۲، ۰٫۹۵، ۰٫۹۶، ۰٫۹۷، ۰٫۹۸ و … بالاخره اواخر سال ۱۹۹۴ لینوکس به ورژن ۱ رسید.

تو این چند تا نسخه زیر یک لینوکس ورژن ۰٫۱۲ اولین نسخه جی‌پی‌ال لینوکس بود. خود توروالدز می‌گه این -یعنی جی‌پی‌ال کردن لینوکس- بهترین تصمیمی بوده که تو عمرش گرفته.
بعد از ورژن ۱ لینوکس، شماره‌گذاری لینوکس ۳ قسمتی شد. بزار بگیم A.B.C. مثلا ۲.۶.۳۸. اینجا A میشه ۲، B میشه ۶ و C میشه ۳۸. خوب. حالا اینا یعنی چی؟ A شماره نسخه لینوکسه و فقط وقتی تغییر می‌کنه که تغییر بزرگی تو مفاهیم کرنل اتفاق بیفته. این شماره به این ترتیب فقط ۲ بار عوض شد. یکی همون سال ۹۴ که لینوکس به ورژن ۱ رسید. یکی هم سال ۹۶ که شروع نسخه ۲ بود. B شماره ریویژن لینوکسه. B اگه زوج باشه یعنی نسخه پایدار و اگه فرد باشه یعنی نسخه در حال توسعه. شمار C هم هر وقت پچ جدید یا درایوری اضافه بشه یا رفع اشکالی انجام بشه میره بالا. تا اینجا مشخص شد که چرا ۲.۶ مورچه‌ای میره بالا.
البته اینم بگم که عدد چهارمی هم برای بعضی نسخه‌ها وجود داشت. بعد انتشار نسخه ۲.۶.۱۱ یه ایراد امنیتی کشف شد که باید سریع برطرف می‌شد. این ایراد اونقده بزرگ نبود که بخاطرش لینوکس یه نگارش بره بالا. اما از اونطرف هم باید به سرعت نسخه جدید منتشر می‌شد. اینجوری شد نسخه ۲.۶.۱۱.۱ منتشر شد. از اون به بعد دیگه در جعبه پاندورا باز شده بود و هر وقت یه اصلاح فوری امنیتی لازم بود -که البته خیلی هم اتفاق نیفتاد- از عدد چهارم استفاده می‌شد.

**********

But let’s face it – what’s the point of being in charge if you can’t pick the bike shed color without holding a referendum on it?
-Linus Torvalds

این بخشی از نامه‌ایه که لینوس واسه شرروع به انتشار نسخه ۳ نوشته.
**********

همونطور که گفتم به مناسبت بیستمین سالگرد لینوکس توروالدز اعلام کرد که ورژن لینوکس یهو به ورژن ۳ ارتقا پیدا می‌کنه. به کسایی هم که اعتراض داشتن گفت چه معنی می‌ده همه مسئولیت این کرنل گردن من باشه اما نتونم بدون رفراندوم شماره نسخش رو تعیین کنم؟ این شد که ورژن ۳ به دنیا اومد. تو این ورژن شماره دوم شماره‌ایه که تو هر انتشار افزایش پیدا میکنه و شماره سوم هم همون نقش رفع اشکال رو داره.
**************
(یه چیزی تو پرانتز بگم: فکر کنم این شماره‌گذاری سریع یه جورایی ویروسی بود که کروم فراگیرش کرد. اگه همین‌جوری پیش بره فردا پس فردا کروم به ورژن ۱۰۰ و ۲۰۰ هم می‌رسه. بگذریم.)
**************
آخرین نکته در مورد ورژن ۳ اینم بگم که ممکنه پسوند rc هم داشته باشن که به معنی release candidate یا آماده انتشاره. همون نسخه‌های در حال آماده سازی با شماره فرد خودمون.

ممنون از توجهتون.

موسیقی


تا حالا موسیقی بی کلام نداشتیم… موسیقی کلاسیک هم نداشتیم… از بتهوون هم که دیگه معلومه چیزی نداشتیم… اما این هفته فرصتی است برای آرامش و عشق. شاید حتی بتونین برای شش دقیقه چشم هاتون رو ببندین و به سوناتی مهتابی گوش بدین که امید هدیه کرده به مهشید. خانم مهشید ، این شما، این امید و اینهم سونات مهتاب… بوسه فراموشتون نشه.

بررسی کامپیوتر مبتنی بر جاوا اسکریپت

چند وقت پیش توی رادیو ۲۴ وبلاگینا، از یک چیزی گفتم که خودم هم ازش سر در نمی آوردم: سیستم عامل وبی مبتنی بر جاوا اسکریپت. برداشت من این بود که یک نفر اومده با جاوااسکریپت یک ماشین مجازی نوشته که می تونه سیستم عامل ها رو بوت کنه و باهاش به شکل موفقی یک گنو/لینوکس مینیمال بوت کرده و شما هم می تونین با رفتن به سایت http://bellard.org/jslinux همین کار رو بکنین.

همون موقع علیرضا ابوطالبی باهام تماس گرفت و گفت به این جریان علاقمند شده و داره روش کار می کنه.. حالا خوشحالم که دو تا پست در این مورد نوشته و جریان رو بررسی کرده. گفتم احتمالا برای یکسری خواننده ها هم سوال بوده که این دقیقا چیه و جریان پشت صحنه اش چیه. اگر شما جزو اون خواننده ها هستین مطلب بررسی دقیق و تخصصی شبیه ساز کامپیوتر در جاوا اسکریپت رو بخونین.

گیک ها و کارهای تکراری

منبع

توضیح: بحث خوبه ولی این الزاما همه حرف ها نیست. مثلا من گاهی با اسکریپت کارم سریعتر نمی شه ولی جذابتر می شه یا گاهی کلا بیخیال می شم یا غیرگیک ممنون می شه و مسخره نمی کنه و هزار مدل سناریوی دیگه (: