روز مدیران سیستم های کامپیوتری مبارک

تقریبا همه دنیا داره با کامپیوترها می گرده و این کامپیوتر وابسته به مدیران سیستم هاشون. امروز روز جهانی تقدیر از مدیرهای سیستم است. کسانی که وب سایت ها، قطارها، اسمس ها، برق و خیلی چیزهای دیگه رو سر پا نگه می دارن. روزشون – ۲۷ جولای – مبارک و اگر روشی به ذهنتون می رسه برای شاد کردن مدیر سیستمتون، سریع دست به کار بشین. از یک اسمس و ایمیل تا سفارش خوراکی یا کتاب های مورد علاقه اش.

آدم های خوب در خاطرات مردم زنده می مونن

من که فرصت سر زدن به وبلاگ رو ندارم پس حداقل از پانته‌آ بخونین که زمانی همکار خوبم بود و اینو تو فیسبوکش نوشته:

یکی از بهترین انسانهایی که توی دنیا می شناختم حدود دو سال پیش از دنیا رفت.
اون قدر خوب بود که هیچ کس جز خوش بودن باهاش ازش خاطره ای نداره. هر وقت وارد جمعی می شد همه رو شاد می کرد و جالب اینجاست که خیلی وقتها حرفهاش انتقادی بود. اون هم انتقاد طنز به روش نرم و دوستانه خودش و هیچ وقت هیچ کس ازش ناراحت نمی شد.
قصدش واقعا دوستی و کمک بود.این رو با تمام وجودش به جهان ثابت کرده بود که به قصد کمک به این دنیا اومده.
وقتی رفت سربازی به خواست خودش رفت خط مقدم و از همونجا هم بیماری کبدی که نهایتأ از پا درش آورد، شروع شد.
رشته عمران خونده بود و عاشق رشته الکترونیک و مخصوصا موسیقی الکترونیک بود. انگیزه خوندن این رشته رو هم خودش توی من ایجاد کرد.
یک کارگاه ساده تولیدی ابزار الکترونیک داشت و وقتی بهش می گفتی از این کار پول در نمیاد یک جواب قطعی و ساده می داد که من تولید رو دوست دارم هرگز واسطه نمی شم. واسطه گری برای همه بده، اقتصاد رو خراب می کنه. بار اضافی برای جامعه ست. تازه من عاشق الکترونیکم این دیمر، صدای Tangerine Dream می ده.
و من می خندیدم هر وقت توی جمع بود همه می خندیدن و شاد بودن. حتی وقتی کل فامیل از ترس بمبارانها رفته بودیم جاجرود با شوخیهاش اضطراب همه رو کم می کرد.
یه جیپ قدیمی داشت که در و پیکر نداشت ترمزشم خوب نمی گرفت معمولا کسی جز خودش و دوستاش جرات نمی کرد سوارش بشه. یک بار منو سوار کرد که از خونه مامان بزرگم برسونتم خونه خودمون به پیچ که می رسیدیم می گفت ترمز کن و من پامو فشار می دادم کف ماشین که پرت نشم بیرون حدودا 8 سالم بود و اونروز مثل این بود که رفتم شهربازی و حسابی خوش گذشت.
یک روز موقعی سررسید که توی کوچه داشتم با بچه ای بازی می کردم که از خانواده بد نامی توی محل بود یکی از بزرگترها اومد و داشت بهم میگفت با این بازی نکن. صبر کرد تا اون بزرگترم رفت تو خونه و اومد منو کشید کنار و گفت تو قدت چه قده؟ گفتم: این قد. گفت: با همه هم قدات بازی کن و به این حرفها گوش نده… آدمها همه خوبن تازه دوستت بچه است که از همه آدم بزرگا هم بهتره…
یک روز دیگه مجله هفتگی امتیاز تیمهای فوتبال در اومده بود تو کوچه داشتیم جر و بحث می کردیم که پرسپولیس سرور یا استقلال که از راه رسید دویدم ترفش و جدول رو دادم دستش. گفتم تو طرفدار کدوم تیمی؟ ببین پرسپولیس اوله بیا پرسپولیسی شو.
جدول رو نگاه کرد و گفت من طرفدار نفتم… جدول گرفتم گفتم: همینه بهت میگن قاطی دیگه نفت که آخره
گفت: ده همینه دیگه. اونی که اوله که کمک نمی خواد من از نفت طرفداری می کنم که اول بشه.
به شدت کم آوردم و رفتم.
اولین کتابهای غیر متعارف زندگیم رو به پیشنهاد اون خوندم و سری کتابهای کارلوس کاستاندا از اون دست بودن.
آدمها نمی فهمیدنش هیچ کس نمی فهمید شبها تو کوها دنبال چی می گرده یا وقتی درد داره چرا مسکن نمی خوره. یا چرا هی سیگار می کشه و خودشو داغون می کنه.
این سالهای آخر زندگی کاملا خسته اش کرد. این قدر خواست و نشد، اینقدر تلاش کرد بسازه و ساخته نشد. اینقدر نخواست همرنگ بدیهای زندگی بشه که همرنگ مرگ شد و رفت.
هر بخشی از تفکرم که دوستش دارم رو جرقه اش رو این آدم زده و توش نقش داشته. هر جایی که کاری کردم که از خودم راضی بودم هم جهت با تفکرات این آدم بوده.
اینها رو گفتم چون اگر توی اینترنت بگردین اسم این آدم رو هیچ جا پیدا نمی کنین. آدمهای واقعی مثل اون معمولا بیرون از این فضاها مشغول زندگی کردن و کمک کردن و درک کردن و این تیپ چیزهاند. چون هدفشون نه شهرته نه پوله نه می خوان ژست عجیب غریبی بگیرن نه باحال باشن و طرفدار جمع کنن. من هم اسمش رو نمیگم چون میدونم خودش هم نمی خواد.
این روزها خودم خیلی درگیر اضطراب و پول و دغدغه و این خزعبلاتم یاد آوری این آدم باعث شد کلی آروم بشم و بیام از همتون بخوام آدمهای متفاوت رو دوست داشته باشیم و کمک کنیم.
دنیایی که اونا می خوان بسازن همون دنیاییه که همه ما آرزوشو داریم و جرات زندگی کردنش رو نداریم.

یک فرصت خوب: سایت درس نامه

سایت درسنامه رو از خیلی وقت پیش می شناختم و توی اخبار هم زیاد می دیدمش ولی هیچ وقت چیزی اش رو تست نکرده بودم تا عنوان جذاب «امنیت در وبلاگنویسی» که به نظرم به اندازه کافی برای تست کردن سیستمشون جذاب بود. به سادگی با فرستادن یک ایمیل عضو شدم و بنا به یک برنامه زمانی مشخص برام درس ها رو ایمیل می کرد، می خوندم، تست هاش رو می زدم و اگر قبول می شدم می رفتم درس بعدی و در نهایت هم به مدرک قبولی داد.

به نظرم هم ایده اش عالیه و هم اجراش عالی. شما به سادگی با یک ایمیل در یکی از کلاس های گسترده اش ثبت نام می کنین و بعد توی یک برنامه زمانی که از نظر من خیلی جذاب و خوب بود درس ها و حتی تست ها رو به شکل ایمیل دریافت می کنین و کلاس به کلاس پیش می رین تا یک مدرک قشنگ بگیرین.

من دوره های مختلفش رو نگذروندم ولی دوره تستی که گذروندم بسیار با کیفیت و خوب بود. شدیدا پیشنهادش می کنم به هر کس که دوست داره در حوزه های جدید چیز یاد بگیره و خیلی خوشحالم که قرص و محکم و شاد داره کار می کنه.

یک توصیه جدی ام هم اینه که دوستان دوره جدید تک شو حتما نگاهش کنن. توی این برنامه بعد از اینکه چند دقیقه توضیح می ده که چطوری باید سایت درست کرد و تشریح می کنه که فایلی که در صفحه می بینین رو باید با یک برنامه ادیت متن مثلا ورد آفیس ادیت کنین، می گه از تمپلیت های رایگان استفاده نکنین چون حاوی ویروس هستن (: .

خاطرات سفر – توییتاپ های قطر

توییتر یک ابزار اینترنتی است که آدم ها می تونن در ۱۴۰ کاراکتر توش بگن الان دارن چیکار می کنن یا چی فکر می کنن.

مشخصه که خب این جریان برای یکسری ها خطرناکه. به هرحال هر جا مردم بتونن حرف بزنن برای بعضی ها خطر داره اما توهم این خطر خیلی بزرگتر از خودش شده و آدم هایی هستن که فکر می کنن واقعا چیزهایی مثل توییتر یا فیسبوک می تونن باعث انقلاب بشن. من الان حوصله ندارم توضیح بدم که چرا نمی تونن ولی یک سرچ کوچیک و خوندن چیزهای واقعی از آدم های با سواد این جریان، راحت بهتون نشون می ده چرا.

اما توییتر واقعا می تونه آدم ها رو جمع کنه؛ نه برای انقلاب و شورش بلکه برای کارهای بی خطر و مبتنی بر علایق مشترک. مثلا من الان تو دوحه هستم. یک شهر نسبتا کوچیک در یک کشور که با تمام تلاش می خواد به یکی از کشورهای مرکزی دنیا تبدیل بشه و به گفته بعضی ها بعد از سیلیکون ولی اینجا بیشترین احتمال رو داره که بتونین مهمترین آدم های علم و تکنولوژی دنیا رو ببینین. توییتر اینجا عامل «ارتباط فیزیکی» می شه. برنامه ای که من رفتم توییتاپ دوحه بود. توی توییتاپ یک اکانت توییتر مردم رو دعوت می کنه به یکسری برنامه. برنامه ای که من شرکت کردم در مورد «ایمنی و سلامت» بود. یک مکان اعلام می شه (این ماه رستوران بیسترو۶۱ بالای نمایشگاه بی ام و در برج فلان) و هر کس دوست داره بیاد بقیه رو ببینه یک ریپلای می زنه.

می ریم و با دادن ۲۰ ریال قطری (۱۰۰۰۰۰ ریال ما) یک بج به گردن آویزون می کنیم که اسم و اکانت توییترمون روش نوشته و وارد رستورانی می شیم که توش یکسری آدم اتفاقی دیگه هستن. توی توییتاپ می تونیم با هم حرف بزنیم. من با یکسری آرشیتکت و معمار ایتالیایی حرف می زنم. همینطور با یک دانشجوی خبرنگاری قطر و یک دختر طراح فرنیچر. همزمان هم یکسری خوراکی خوشمزه می خورم.. از قهوه تا دونات و اینجور چیزها. در یکساعت از این برنامه دو ساعته هم دو نفر سخنران یکی در مورد سلامت حرف می زنه و یکی در مورد ایمنی جاده و رانندگی در قطر و این چیزها.

این در اصل فقط یک محمل است برای Networking، پیدا کردن دوست های جدید، تقویت بیزنس ها از طریق وصل کردنشون به همدیه، اشتراک ایده ها و … ماه بعد این توییتاپ یک موضوع دیگه خواهد داشت و احتمالا گروه دیگه ای از آدم ها می یان که به اون مسایل علاقمند هستن و یکسری هم که کلا می یان برای خوراکی ها و دوستی ها و غیره و حتی یک سرگرمی ساده در صبح یک روز تعطیل توی یک رستوران خوب با پولی کاملا معقول.

راستی نمای رستوران بر خلاف همه نماهای دیگه که دریا و غیره هستن این است:


چون دو تا دوست عشق بی ام دبلیو دارم، تصیویر رو کوچیک نکردم خیلی. قابل کلیک است (:

معکوس کردن جملات یک متن

؟نینک سوکعم ور هلمج کی میشاب هتشاد مزال هدموا شیپ الاح ات

یا در اصل

تا حالا پیش اومده لازم داشته باشیم یک جمله رو معکوس کنین؟

یکی از دوستان چنین نیازی داشت، ازم کمک خواست و من این صفحه رو براش درست کردم:

http://jadi.net/makoos

نیاز عجیبیه ولی به شکل خیلی بامزه ای همون روز عصر به درد خودم هم خورد (می خواستم توی فایل متنی نمایشنامه شهر قصه نوشته بیژن مفید که پی دی اف بود دنبال یک متن بگردم و ظاهرا باید متن مورد جستجو رو برعکس تایپ می کردم). خلاصه همین.

نکته ۱: دستور tac که برعکس cat است اینجا کاربرد مناسب نداره چون جای خطوط رو هم جابجا می کنه. البته شاید سوییچی برای حل اون مشکل باشه. من چک نکردم.

نکته ۲: Reith به دستور rev اشاره کرد. دقیقا همینکار رو میکنه (: می شد به جای چند خط پی اچ پی فقط خروجی رو بدم به rev و برگردونم و جو «چرا لینوکس رو دوست دارم» به جریان بدم‌ (: البته به شرطی که بچه ها قول می دادن چیز خاصی توش تزریق نکنن (((:

یکی توضیح می ده مقاومت صفر اهم مال چه کاریه؟

منبع

دست دست می کردم این پست رو بزم یا نه ولی االان حسابی خوشحالم چون باعث شده یک مقاله به ویکیپدیای فارسی اضافه بشه: مقاومت صفر اهم

رادیو گیک شماره ۱۲ – معلومه خب شلیته!

رادیویی برای کسانی که تکنولوژی براشون فقط تلاش دائمی برای خوندن و حفظ اینکه فلان مدل فلان چیز فرقش با فلان مدل بهمان چیز چیه و تو بازار چنده و شایعه اینکه قراره کی مدل فلانترش بیاد نیست و ترجیح می‌دن یک پله عمیق تر بشن و تو تقاطع تکنولوژی و جامعه، دغدغه‌های انسانی‌شون رو مطرح کنن. رادیو گیک برای گیک های سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی.

توجه: این شماره حاوی کلمات و اخباری است که شنیدن آن ها برای افراد زیر ۱۳ سال بدون نظارت والدین توصیه نمی شود.

توجه ۲: یک جا می گم پی.اس.تری مال مایکروسافت است. اشتباهه. ایکس باکس مال مایکروسافت است. ادامه می دم که مایکروسافت نوآوری نداره. حرف من نیست حرف سایت معتبر فوربس است و اتفاقا من هم به کینکت فکر کردم ولی منظور از نوآوری نداشتن یعنی هیچ چیز جدیدی رو نساخته که بگیره. ایده کینکت بچه وی حساب می شه. منظور چیزی است شبیه کتابخون الکترونیک، موبایل بدون صفحه کلید، تبلت، …

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_012_maloome-khob-shalite.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید و اگر به دلیلی نامشخص، کشورتان رادیوگیک را سانسور می کند، با نثار رحمت برای رفتگان سانسورچی، از جای دیگه اونو بگیرین یا به احترام آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین.


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

خریده شدن یامر توسط مایکروسافت

مایکروسافت با خرج کردن ۱.۲ میلیارد دلار، یامر رو خریده. یک شرکت تازه تاسیس که تازه چهار سال قبل شروع بکار کرد و به شرکت ها اجازه می ده که شبکه های اجتماعی خودشون رو بسازن. یامر که در سال ۲۰۰۸ تاسیس شد الان بیشتر از ۲۰۰هزار مشتری و ۵ میلیون کاربر عضو داره که بهشون اجازه می ده متن، لینک، فایل و غیره رو بین کارمندان بر اساس چارت های سازمانی به اشتراک بذارن. مشتری های این شرکت اسامی عظیمی مثل فورد، ال جی، ودافون، ای بی و نارنجی هستن! مایکروسافت گفته سرویس رو تغییر خاصی نمی ده ولی کم کم امکان استفاده از آفیس، اسکایپ ، اسکای درایو و مایکروسافت دینامیکس رو بهش اضافه می کنه. دیوید سکس مدیر عامل یامر که حالا ۱.۲ میلیارد دلار ارزش داره گفته «چهار سال پیش که شرکت رو درست کردیم می خواستیم کار بزرگی بکنیم. هدف ما تغییر شیوه کار از طریق شبکه های اجتماعی بود.»

و آقا کوچیکمون توروالدز بازهم حماسه آفرین

توروالدز رو همه می شناسیم. یک آدم راحت که به نظراتش صادق است و باید بگیم اگر فقط به خاطر کرنل حق نداشتیم بهش بگیم بهترین برنامه نویس جهان به خاطر گیت هاب دیگه باید بهش این عنوان رو بدیم. ایشون بعد از گرفتن جایزه هزاره در دانشگاه آلتوی فنلاند یک سخنرانی داشت که لینکش رو می ذارم.. خوبه یکساعت رو گوش کنین چون قشنگه و حرف های خوبی می زنن. ولی در بخش پرسش و پاسخ (دقیقه چهل و نه) یک خانمی بلند می شه و می گه با کارت گرافیک اپتیموسش شدیدا مشکل داره و انویدیا همکاری مناسبی نمی کنه. توروالدز هم که معقول نشسته می گه انویدیا «بدترین کمپانی است که ما باهاش کار کردیم» و بعد خیلی جدی بر میگرده دقیقا خیره می شه توی دوربین انگشت وسط مبارک رو بالا می یاره و می گه «فاک یو انودیا» و بدینسان حماسه جدیدی از جدیت و شوخی نداشتن خلق می کنه. بخصوص توی اون کت شلوار و پیرهن سفید (:

برای من.. خب کمی زیادی خشنه ولی به این فکر می کردم که ما همیشه مشغول تعارف و رودربایستی و اینها هستیم. این قشنگ مشکل داره و مشکلش رو گفته و شاید ما هم اگر وقتی مشکلی داشتیم درست گفته بودیمش، حداقل طرف اینقدر پر رو نبود ((:

البته آیفون آیفون!

گزل از ۱۰۰۰ تا از مشتری‌هاش که حداقل یک آیفون خریده بودن نظرسنجی کرده. ۶۵ درصد گفتن که بدون ایفونشون نمی تونن زندگی کنن در حالی که فقط یک درصد این حرف رو در مورد فیسبوک زدن. ماجرا وقتی جالب شده که ۱۵درصد گفتن حاضرن سکس رو کنار بذار ولی آیفنشون آخر هفته ازشون گرفته نشه! و البته ۴ درصد هم گفتن که از آیفونشون موقع سکس هم استفاده کردن و د رحالی که ۵۸ درصد گفتن که در جلسه ها و برنامه های اجتماعی از آیفونشون معمولا یا گاهی استفاده می‌کنن، ۸۵ درصد گفتن که اونو با خودشون به دستشویی هم بردن.

البته این یک تحقیق علمی درست و حسابی نیست ولی نتایج بانمکش این چند وقت خیلی مشهور شد (:

و در بخش اخبار همجنسگرایانه هم دو تا خبر داریم. اولی اینکه جان مدداگ هال از قدیمی‌ترین های دنیای لینوکس و مسوول نویسنده ۶۱ ساله Linux Magazine به افتخار صدمین سال تولد آلن تورینگ پدر علم کامپیوتر و شاید رمزنگاری و غیره و غیره به اصطلاح «بیرون اومد» و اعلام کرد که گی است.

مدداگ یک شخصیت فوق العاده است درست مثل تورینگ. گی بودنش هم فقط از این نظر مهمه که بدونیم گی بودن یا گرایش جنسی به کسی ربطی نداره و هر کس تا وقتی به بقیه صدمه نمی رسونه آزاده رفتارهای خودش رو انتخاب کنه. در ادامه همین خبر و به شکلی بی ربط فیسبوک هم آیکون ازدواج همجنسگرایانه رو به سایتش اضافه کرد.

بنا به درخواست تعدادی از سازمان های lgbt فیسبوک دو تا آیکون به سایتش اضافه کرده که توی یکیش دو تا داماد دیده می شن و توی یکی دو تا عروس (: این حرکت پس از این خبر بود که اپل هم آیکون های دو تا مرد و دو تا زن رو به اموجی هاش اضافه کرده. ظاهرا از همه طرف این جریان در حال عادی شدن است. منم نظر شخصی ام رو بگم که گرایش جنسی هر کس به خودش ربط داره (:

حالا که اینم گفتم ظارها لازمه این خبر رو هم اضافه کنم که کشیش کاتولیک رو دنیس کاری ۶۵ ساله به خاطر چایلد پورنوگرافی دستگیر شده. این گرایش جنسی است که دیگه فقط به خود آدم ربط نداره چون آدم های دیگر رو بدون اینکه بخوان – اونهم از کودکی – درگیر می کنه و زندگی هاشون رو تغییر می ده. کشیش مذکور فعلا با یک وثیفه ۱۰۰هزار دلاری بیرون از زندانه و اجازه نداره به بچه های ۱۳ سال به پایین نزدیک بشه یا با اینترنت و کامپیوتر کار کنه.

رای برائت در مورد نفوذ برای فرد فضول

یک معلم نیوجرسیایی بعد از اینکه همکارش بدون لاگ آوت کردن از پشت کامپیوتر عمومی مدرسه بلند شده ، رفته نشسته و ایمیل های اون رو خونده. این خانم هم ازش شکایت کرده و در نهایت رای دادگاه این شده که خود این خانم با لاگ آوت نکردن به همکارش اجازه استفاده داده و در نتیجه ایشون به خاطر نفوذ تبرئه شده اما در مورد اینکه طرف با به دست آوردن این دسترسی اتفاقی آیا شروع به کار مجرمانه ای کرده یا نه هنوز رای نداده. نسبتا لوس بود می ریم خبر بده.

تبلیغ: آیا بلد نیستید با گیت کار کنید؟ خیلی ضایع است! آیا پانزده دقیقه وقت اضافه دارید؟ سری به try.github.com بزنید و در کمتر از پانزده دقیقه به شکل عملی با گیت آشنا شوید… ما منتظر شماییم.. ما را منتظر نگذارید try.github.com!

برنده جایزه بوت محدود کننده اف اس اف
بنیاد نرم افزارهای آزاد دیروز برنده مسابقه کاریکاتور در مورد بوت محدود کننده رو هم معرفی کرد. جریان رو که احتمالا می دونین. مایکروسافت داشت سعی می کرد از سازنده های سخت افزار بخواد که نصب هر سیستم عامل دیگه ای روی سخت افزارهایی که با این سیستم عرضه می شن رو غیرممکن کنه. اینکار با اعتراض های بسیار زیادی روبرو شد و در نهایت مایکروسافت درخواستش رو تغییر داد به اینکه این جریان قابل خاموش شدن از توی بایوس باشه. یکی از اصلی ترین سازمان‌های که جلوی این جریان ایستاد اف اس اف بود که همراه با جمع آوری امضا و اعتراض های رسمی یک مسابقه کاریکاتور وبی هم راه انداخت برای نشون دادن معنای این محدودیت. حالا برنده اعلام شده.. کاریکاتوری که توش پاهای یک نفر رو با زنجیر بستن. یک پا ویندوز هشت است و یک پا پروسسور آرم (که هنوز قراره اگر دستگاهی بر مبنای اون بود و با ویندوز هشت عرضه شد قابل انتخاب نباشه سیستم عاملش) و زیر این دو پا که به شیوه برده ها به هم زنجیر شده نوشتن «بوت محدود کننده برای شما امنیت به ارمغان می‌آورد»

در اعماق

فیسبوک و دغدغه های امنیتی جدید

فیسبوک ظاهرا اصرار داره همیشه در مرکز اخبار امنیتی و نگرانی های مربوط به پرایوسی باشه و این هفته هم دو تا هنر بزرگ شده تا یکهو مردم بهش اعتماد نکنن. اولی این بوده که قابلیتی به اسم Find Friends Nearby یا همون دوستان دور و اطراف رو پیدا کنین رو فعال کرده که توش شما می تونستین اگر در جایی چک این کردین، دوستانی رو ببینین که در همون محدوده جغرافیایی قرار دارن! ایده اصلی جالبه ولی خب سریعا این سوال پیش می یاد که بابا فیسبوک! من درسته به تو می گم کجام ولی این به معنی نیست که یک نفر بتونه ازت بپرسه کی این دور و بره و تو بهش جادی فلان جاست اگر می خوای برو سراغش! حداقل بدون اینکه دقیقا به من توضیح بدی که چک این کردنم این معنی رو نداره، نباید اینکار رو بکنی. انتقادات خیلی گسترده باعث شد فیسبوک این قابلیت رو غیرفعال کنه…

اما مگه کوتاه می یاد؟ هنر دوم این بود که در صفحه اطلاعات افراد بدون اینکه اونها بخوان یا بدونن، ایمیلشون رو از هر چیزی که بوده عوض کرده به ایمیلشون روی فیسبوک. یادتون باشه چند وقت قبل فیسبوک اعلام کرد که داره ایمیل می ده و مثلا من می تونستم jadijdai روی فیسبوک دات بوق باشم ولی خب کسی از این قابلیت استقبال خاصی نکرد. حالا کاری که کرده اینه که بدون گفتن به من، توی صفحه اطلاعاتم ایمیل رو تغییر داده به این آدرس روی فیسبوک و این رو به دوستام نشون می ده! مشخصه که این یک برنامه است برای خفت کردن مردم و کشوندن اونها به استفاده از ایمیل های فیسبوکشون و مشخصه که اگر شما ایمیلتون جایی باشه، همیشه اونجا خواهید موند. فیسبوک در حال حاضر تقریبا ۹۰۰ میلیون کاربر در سراسر جهان داره و همیشه مورد انتقاد بوده به خاطر تغییراتش بخصوص در حوزه حریم شخصی و خلوت افراد. در آمد اصلی فیسبوک از تبلیغات است که مقاله های مختلفی دارن می گن کارا نیست. نگاهی به پروفایل خودتون بندازین و اگر مال شما هم عوض شده، با ادیت دستی برش گردونین به چیزی که بود.

بیانیه آزادی اینترنت

ما اعتقاد داریم که اینترنت آزاد و باز دنیای بهتری خواهد ساخت. ما برای آزاد و باز نگاه داشتن اینترنت از همه جوامع، صنایع و کشورها دعوت می‌کنیم که این اصول را به رسمیت بشناسند. ما اعتقاد داریم که این اصول خلاقیت بیشتر، نوآوری بالاتر و جوامع بازتری به وجود خواهند آورد.

ما به حرکتی جهانی می‌پیوندیم تا از آزادی‌های خود دفاع کنیم چرا که می‌دانیم این آزادی‌ها ارزش جنگیدن دارند.

بگذارید در مورد اصول صحبت کنیم – با آن‌ها مخالف باشیم یا موافق‌. در موردشان بحث کنیم، ترجمه‌شان کنیم، آن‌ها را مال خود کنیم و بحث در مورد آن‌ها را در جوامع خود گسترش دهیم – همانگونه که اینترنت امکانش را فراهم کرده.

به ما پیوندید تا اینترنت را آزاد و باز نگاه داریم.

بیانیه
——

ما برای اینترنت آزاد و باز به پا می خیزیم.

ما از شفافیت و مشارکت برای ایجاد سیاست‌های مربوط به اینترنت دفاع کنیم و به دنبال تثبیت این پنج اصل هستیم:

بیان: اینترنت را سانسور نکنید

دسترسی: امکان دسترسی سریع و با قیمت متناسب به شبکه

باز بودن: اینترنت را باز نگه‌داریم تا شبکه‌ای باشد که هر کس بتواند به آزادی به آن متصل شود، ارتباط برقرار کند، بنویسد، بخواند، نگاه کند، حرف بزند، گوش بدهد، یادبگیرد، بسازد و خلق کند.

نوآوری: حفاظت آزادی افراد برای نوآوری و ساختن چیزها بدون مجوز گرفتن از کسی. تکنولوژی‌های جدید نباید محدود شوند و نوآوران نباید به خاطر رفتارهای کاربران مجازات گردند.

خلوت: حمایت از حوزه شخصی و خلوت و دفاع از حق هر کس در مورد شیوه استفاده از اطلاعات و دستگاه‌هایش.

خب چی بگیم دیگه؟‌ (((: سری بزنید به http://www.internetdeclaration.org/freedom برای اطلاعات بیشتر و اگر سازمانی هستین، برای امضا کردن.

ویکیلیکس و ۲.۴ میلیون ایمیل سوریه

در حالی که حکومت سوریه تا حالا بیشتر از ۱۵۰۰۰ نفر از کسانی که می گن اونو نمی خوان رو قتل عام کرده و این قتل عام هنوز هم ادامه داره، ویکی لیکس اعلام کرده که ۲.۴ میلوین ایمیل از ۶۸۰ دامین مربوط به وزارت خونه های مختلف و غیره رو منتشر می کنه. تا زمانی که این پادکست پخش بشه، ایمیل ها بیرون خواهند بود و احتمالا روزنامه های جهان در حال نوشتن در موردش ولی ما فعلا فقط همین خبر رو داریم…. زنده باد شفافیت. اگر کسی هم ازتون پرسید «آیا افشای اطلاعات خصوصی دولت ها خوبه» نظرش رو در مورد قتل عام مردم توی خیابون، روستاها و شهرها توسط دولت بپرسین (:

تکنیک مزخرف مدیریتی مایکروسافت عامل عدم نوآوری توی اون بوده

در این خبر به اشتباه می گم که مایکروسافت صاحب PS3 است. اشتباه لپی بوده و لطفا شما بشنوین xbox :D

مایکروسافت خوبه و همه چیز ولی نوآور نیست. به جز پی اس تری که اونم نوآوری خاصی نداره و فقط دستگاه خوبیه مایکروسافت در این ده پونزده سال اخیر نوآوری خیلی کمی داشته و تقریبا هر جا که پا گذاشته شکست خورده. از ایبوک و موزیک و سرچ و شبکه اجتماعی گرفته تا تبلت و تلفن. سایت فوربس به یک مقاله جالب اشاره می‌کنه در این مورد و این بخش رو ازش نقل می‌کنه که اتفاقا درد شرکت ما هم هست:

سیستم مدیریتی که تحت عنوان stack ranking خونه می‌شه برنامه‌ای برای قراردادن اجباری درصدی از کارمندها در گروه «بهترین‌ها یا top performerها یا outstandingها و ..»، درصدی در گروه «معمولی ها یا solidها» و گروهی در گروه «بدها یا needs improvementها» و این جریان توانایی خلاقیت مایکروسافت رو ازش گرفته. هر کارمند فعلی و قبلی مایکروسافت که من باهاش مصاحبه کردم – تک تکشون – گفتن که استک رنکینگ مخربترین پروسه مایکروسافت است و چیزی که تعداد بیشماری از کارمندها رو از بازی خارج کرده. ایشن والد توی مقاله اش می نویسه که اگر شما عضوی از یک تیم ده نفره باشین از همون روز اول که وارد شرکت می‌شین می دونین که هرچقدر هم همه تلاش کنن خوب باشن،‌در نهایت ۲ نفر به عنوان اعضای برجسته انتخاب می شن. هفت نفر معمولی و یک نفر بد و این باعث می شه که کارمندها تمرکز کنن روی رقابت با همدیگه به جای همکاری با هم برای رقابت با شرکت های رقیب.

در این سیستم «بهتر به نظر رسیدن» بسیار مهمتر از «پیشرفت فنی» است (: کمی جلوتر مقاله به موردی هم اشاره می کنه که مایکروسافت در سال ۱۹۹۸ یک کتابخون دیجیتال لمسی ساخته بود ولی به خاطر اینکه رابطش شبیه ویندوز نبود کنار گذاشته شد و از تیم خواسته شد روی چیزهایی کار کنن که مستقیما می تونه پولساز باشه، مثلا قابلیت های جدید برای آفیس.

اینم گفتم که مدیرهای شرکت خودمون بشنون… البته فارسی که بلد نیستن… پس توییت می کنم انگلیسی اش رو.

تبریک ها و تقبیح ها

تبریک میگیم چهل سالگی آتاری رو که بازی پونگش یکی از اولین بازی های کامپیوتری موفق بود و نوابغی مثل استیو وزنیاک رو به ما داد.

تقبیح هم داریم به دوتا استاد دانشگاه های صنعتی امیرکبیر و صنعتی اصفهان که در صفحه ۱۰۵ کتابشون می گن…


         این تصویر برام ایمیل شده (: دستخط من نیست (:

تبریک تسلیت کم بود پس تقویم تاریخ بگم براتون… سال ۱۹۶۳ یعنی ۴۹ سال پیش در چنین روزهایی خط داغ بین شوروی و آمریکا برقرار شد. بحران موشکی کوبا باعث شده بود جهان در آستانه جنگ جهانی شرق و غرب قرار بگیرد و دلیل این امر کند بودن ارتباط بین دو دشمن عظیم عنوان شد و در نتیجه تصمیم گرفتن تا یک تلفن قرمز در هر طرف بذارن تا در صورت نیاز رهبران دو کشور یعنی در اون زمان کندی و خروشچوف بتونن سریعا با هم ارتباط برقرار کنن و ببینن لازمه مردمشون رو به کشتن بدن یا نه. این خط اول به شکل یک تله تایپ درست شد و بعد از هفت سال صاحب یک کابل زیردریایی مستقل شد. اولین استفاده از این خط بر می گرده به جنگ های شش روزه اعراب و اسراییل در ۱۹۶۷ که طی اون آمریکا از اسراییل حمایت کرد و شوروی از عرب ها و با حضور این تلفن جنگ مساوی خاتمه پیدا کرد.

اگر بازم تقویم تاریخ دوست دارین بگم که تقریبا ده سال قبل از این تلفن، اولین نیروگاه اتمی جهان ساخته شده بود و این سوال قال پرسیدن است که چرا الان یکسری اصرار دارن بگن خریدن دست دوم اختراعات مربوط به دهه ۱۹۵۰ یعنی پیشرفت. به جان خودم این لپ تاپ که الان من نو از مالزی خریدم خیلی پیشرفت بزرگتری برای کشور است تا تکنولوژی های دست دوم شصت سال پیش رو خریدن (: حالا خود دانید (: در ضمن این جنگ های شش روزه بزرگترین برخورد اعراب و اسراییل بود که توش به اصطلاح اسراییل نوار غزه و شبیه جزیره سینا رو از مصر، کرانه غربی و قدس شرقی رو از اردن و بلندی های جولان رو از سوریه گرفت و مساحت به اصطلاح کشورش رو سه برابر کرد و یک میلیون نفر عرب رو هم بدن اینکه بخوان، مردم درجه دوم خودش کرد و کلی عرب دیگه رو هم که حین و قبل از جنگ از محل خارج شده بودند دیگه راه نداد.

بخش آخر

ذره بورن هیگز یا همون ذره خدا

اصلاحیه
اولش می گم نقش لینوکس رو هم می خوام توش توضیح بدم ولی بعدا یادم می ره (: از این لینک ها بخونین:
http://linux.web.cern.ch/linux/

http://www.reddit.com/r/linux/comments/w2ly6/new_boson_found_by_linux/

http://www.ubuntuvibes.com/2012/07/linux-played-crucial-role-in-discovery.html

فیدبک ها

اگر فیدبکی دارین که می توی رادیو مطرح بشه ایمیل بزنین به radiogeek@gmail.com و همینطور اگر مطلبی دارین که به نظرتون خوبه برای رادیو در دو سه دقیقه ضبط کنین و بفرستین به همون آدرس. توی آیتونز به ما ستاره بدین و برای دوستاتون ازمون تعریف کنین که روحیه بگیریم (((: همینطور تبلیغ های خودتون رو در کمتر از بیست ثانیه بفرستین تا اگر از هدف رادیو دور نبود، پخش کنیم.

موسیقی

ساقی از هایده

تصویر زیبای رای منفی اتحادیه اروپا به اکتا

پارلمان اروپا دیروز به قانون ACTA که در ظاهر قراره از مالکیت معنوی دفاع کنه ولی در عمل جوری نوشته شده که خفه کننده خلاقیت و نوآوری است و به نفع شرکت های تجارت کننده آثار، رای منفی نه فقط محکم که نمایشی داد.

روز چهارم جولای برای آمریکایی ها روز ملی است ولی ظاهرا دیروز چهارم جولایی بود که اروپا هم ثابت کرد با شعورتر از آمریکا است هم در بخش هایی از علم جلوتر.