دیجیاتو: سایتی جایگزین نارنجی

بچه‌های نارنجی هنوز زندان هستن بدون خبری در رسانه‌ها یا حرفی از وکیل احتمالی یا هر چیز دیگه. داستان کشور ماست. اما عده‌ای از بچه‌های نارنجی سایت جدیدی رو درست کردن به اسم دیجیاتو که چه از نظر شکل و چه از نظر محتوا یادآوری نارنجی است و امیدوارم به همون خوبی باشه و رشد کنه – به هرحال بعضی از بهترین‌ها رو داره.

مطالب آخر که از نظر من جالب بودن و قابل توجه؛ بخصوص مطلب بسیار متهورانه اینکه اینترنت چگونه کار می‌کند و اگر بخوام یک انتقاد بکنم اینه که هیچ مطلبی در صفحه اول ریفرنس نداشته. از سایت حرفه ای انتظار می ره ریفرنس بیشتری بده – حتی اگر مطالب رو خودش نوشته می گه که از فلان جا دیده یا می گه منابعش برای نوشتن اینها بوده (دوستان اشاره کردن که بعد از کلیک روی مطلب منابع دیده می شن).

مطمئنا خوشحالم که بخشی از همون بچه‌ها تلاش کردن جای خالی نارنجی رو کمی پر کنن و امیدوارم در شرایطی بهتر، بقیه بچه‌ها هم بهشون بپیوندن و یکبار دیگه همه با هم بهترین سایت تکنولوژی ایران رو ادراه کنن.

مطمئنا اگر افتخار بدن و بخوان، منم براشون می نویسم.

نمودار تعاملی کاربرد کلمات تبلیغاتی در بیانیه‌های مطبوعاتی شرکت‌های بزرگ

رویترز یک نمودار عالی منتشر کرده که نیازی به توضیح چندانی نداره: تعداد کاربرد عبارت‌های تبلیغاتی ای مثل تغییر دهنده بازی، سینرژیک، مدیریت متفکرانه، میوه دم دست، برد-برد و … در بیانیه‌های مطبوعاتی شرکت‌ها در کنفرانس کال‌هاشون.

رادیو گیک ۳۹ – خونریزی نارنجی

دانلود نسخه ام پی تری
دانلود نسخه او جی جی

مگنت لینک برای تورنت فایل ام پی تری – لطفا با سید کردن به رادیو گیک کمک کنین

دانلود نسخه فشرده شده برای محمد که رییس شبکه‌اش پسوندهای *موسیقی* رو بسته

نکته مهم: به لطف احد بیرنگ، اپلیکیشن اندروید رادیو گیک به روز شده! اگر استفاده اش می کنین، آپدیتش کنین.

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

رادیو گیک روی پایرت بی

اخبار

درز دهنده اطلاعات محرمانه آمریکا، بردلی منینگ اسمش رو رسما به چلسی الیزابت منینگ تغییر داد

سرباز آمریکایی که اطلاعات محرمانه رو افشا کرده و اسنادی مثل اسناد جنگ عراق رو به ویکی لیکس داده بود قانونا اسمش رو به چلسی الیزابت منینگ تغییر می ده. اون گفته که همیشه احساس زنانه داشته و دوست داشته چلسی باشه. قاضی هم با این جریان موافقت کرده. از دو نظر برای ما جالبه.. در حینی که حکومت ما داره به یکسری زندانی سیاسی و اعتقادی در زندان حمله می کنه و کتکشون می زنه و بعد می گه باید فلان و فلان و فلان، اون خبیث های ینگه دنیا نشین قاضی رو گذاشتن نظر بده ک این سرباز که اطلاعات محرمانه کشور رو به سایت هایی مثل ویکی لیکس داده و اسناد جنگ های در جریان رو افشا کرده آیا حق داره اسمش رو عوض کنه یا نه. از اونطرف هم جالبه که قاضی به یک نفر در ارتش آمریکا اجازه اینکار رو داده. این بحث گی بودن و اجازه گی ها برای حضور در ارتش و غیره همیشه در آمریکا بحث بوده و این مورد قدم رو به جلویی در کل جریان است و ما فراموش نمی کنیم که ۱۶ می، روز جهانی مبارزه با هوموفوبیا است و ما باید بدونیم که گی ها، ترنس ها و هر گرایش جنسی دیگه ای باید مثل هر انسان دیگه که مستقل از رنگ و پوست و جنس حقوقی داره، حقوق مشابهی با دیگران داشته باشن (در مورد حقوق مشابه هم حرف بزنیم؟)

پایان عمر نوکیا، به شکلی که می شناسیمش

عکس مهمونی خداحافظی نوکیا

شاید چیزی مثل گوشی ۱۱۰۰ تا ابد زنده بمونه و هیچ جوری هم خراب نشه ولی شرکت پشتش نوکیا حسابی در حال خراب شدن بود. من براش کار کردم و اشکالاتش رو دیدم [حرف بزنیم؟] و حالا هم دو قسمت بزرگ شده. بخش اصلی می ره به مایکروسافت نوکیا اوی و بخش کوچیکتری به نوکیا اوی. نوکیا با شعار Connectiong People یک میلیارد آدم رو به هم وصل کرد و گوشی رو در دسترس همه قرار داد ولی بعد از بازی عقب موند و با اصرار روی سیستم عامل های مهمل مثل سیمبین و مائمو و .. (که در زمان خودشون فوق العاده بودن ولی بعد از اندروید مهمل شدن) خودش رو به کشتن داد. هوم.. احتمالا اگر خبرها رو دنبال می کردین در موردش خیلی خوندین و حالا باید منتظر باشیم تا ببنیم مایکروسافت چیکار می کنه و چه گوشی ویندوز ۸.۱ای رو شاهد خواهیم بود،‌سیستم عاملی که نویدبخش گوشی‌های خوبی است.

دارت ویدر اوکراین رو به دارک ساید دعوت کرد
The Ukrainian Internet party’s Darth Vader addresses a party congress in Kiev
اوکراین شلوغه. سیاست هاش پیچیده است و از مدت ها قبل تبدیل شده به بخشی از روسیه [توضیحات خودم] ولی حداقل یک فان خوب دارن: یک اقایی با قیافه و لباس کامل دارت ویدر و همراهی دو تا استورم تروپر و چند نفر دیگه از استاروارز، اعلام کاندیداتوری برای دور بعد ریاست جمهوری کرده. این کاندیدا از طرف «حزب اینترنت اوکراین» است که به خاطر همین هنرنمایی ها مشهوره.

رییس حزب اینترنت اوکراین که مدتی رو هم به خاطر جرایم مرتبط با اینترنت زندان بوده گفته که «بعد از پیروزی بین حزبی، رقیق ویدر کاندیدای حزب ما است». ویدر در سخنرانی انتخاباتی گفته [با صدای ویدر] «من به تنهایی می تونم از جمهوری یک پادشاهی بسازم و افتخارات گذشته این کشور رو زنده کنم و زمین های از دست رفته کشور رو به اون برگردونم». انتخابات بیست و پنج می است و حزب می گه ۱۳۶هزار پوند مورد نیاز برای شرکت کاندیداشون در انتخابات رو پرداخت کرده. حزب اینرتنت اوکریان در سال ۲۰۱۰ تشکیل شد تا در کشور دولتی الکترونیک به وجود بیاره،‌ رسانه‌های دیجیتال رو تقویت کنه و آموزش رایگان کامپیوتر رو در اختیار همه اوکراینی ها بذاره.

مسوولان آلمانی تایید کردن که ۱۸میلیون ایمیل و پسورد به سرقت رفته

پلیس آلمان اعلام کرده که مجموعه ای از میلیون‌ها یوزر نیم و پسورد که توسط هکرها به سرقت رفته بوده رو پیدا کرده، اونهم فقط سه ماه بعد از خبر اشپیگل درمورد به سرقت رفتن ۱۶میلیون ایمیل و پسورد. پلیس وردن اعلام کرده که احتمالا بخشی از این اطلاعات برای خریدهای غیرقانونی و خرید وسایل از اینترنت استفاده شدن. مشخص نیست این ایمیل ها در چه موقعی و توسط چه کسانی سرقت شدن ولی پلیس آلمان می گه سه میلیون از اونها مربوط به سرویس دهنده های آلمانی هستن.

با ویندوز ایکس پی هم خداحافظی کردیم.. حداقل قانونی

توضیحات خودم… هنوز دوم است و ای تی ام ها

استراتژی برنده شدن در سنگ کاغذ قیچی
sang
شانس برنده شدن در سنگ کاغذ قیچی چقدره؟ یک سوم موارد ما می بریم. یک سوم موارد طرف مقابل و یک سوم موارد هم مساوی می شیم! البته اگر شانسی بازی کنیم. چند وقت پیش رباتی رو داشتیم که در صد در صد موارد برنده می شد [شرح تقلبش] ولی حالا یک تحقیق خیلی وسیع در چین نشون داده که اگر استراتژی خوبی داشته باشین و انسان و مغزش رو بشناسین شانس برنده شدنتون خیلی بالاتر می ره.. توضیح شیوه آزمایش [جمعیت زیاد. جایزه. ضبط . بررسی] و توضیح روش و کژکارکردی های مغزی که به نظرمون خیلی خفنه.. برنده ها از رو الگوریتم حیاتی ادامه می دن و بازنده ها طبق الگوریتم حیاتی تغییر می کنن.. معمولا هم به ساده ترین چیز: سنگ کاغذ قیچی. تحقیقات بعدی باید نشون بدن که این جریان یک استراتژی آگاهانه است یا فقط یک وضعیت طبیعی نوروساینسی مغز. تحقیقات بعید سعی می کنن اینو نشون بدن. یک تقلب هم برسونم برای مسبقاتتون… تحقیقی قبلا نشون داده بود که احتمالا فرد بازنده در بازی بعدیش حرکت فرد برنده رو تقلید خواهد کرد.

تبلیغ برای دهلچی. من شنیدن موسیقی های کمتر شنیده شده رو دوست دارم. پادکست رو هم دوست دارم و اگر این دو تا رو قاطی کنم باید بگم که دهلچی رو دوست دارم! به دهلچی سر بزنین تا موزیک هایی جذاب رو بشنوین که دست هایی آگاه جداشون کردن!

وحالا که بحث موسیقی شد اینم بگم که نت‌کت هم آلبوم جدیدش رو منتشر کرده

چرا این خبر رو گفتم؟ اول به اسم گروه توجه کنین: نت کت… ابزار شبکه برای گوش دادن به شبکه و بعد کمی به موزیک گوش بدین:

[قطعاتی از موسیقی]

ولی فقط ادای دیجیتال بازی رو در نمی یارن… جالبی این آلبوم اینه که می تونه به عنوان یک ماجول کرنل لینوکس کمپایل بشه! اطلاعات ترک اصلی از یک فایل او جی جی اومده که انکد شده یک فایل ویو است که خودش از یک فایل ام پی تری اومده که از مستر ویو درست شدن [برای پچیده کردن کار!]. این مستر از میکس آخر برنامه پروتولز اومده که خودش نتیجه یک تیپ آنالوگ است! اگر این فایل ها رو به عنوان ماجول کرنل اجرا کنین، اطلاعات ترک رو توی خروجی dmesg خواهید دید! مردم وقت اضافی دارن؟یا روش هوشمندانه ای پیدا کردن که حتی در رادیو گیک هم شنیده بشن یا فقط از اینکارها لذت بردن؟ رای ما رادیوگیکی ها باید به دومی و سومی نزدیکتر باشه. دستور نت کت رو هم چک کنین

در اعماق

خونریزی قلبی
توضیح فنی. ترس و نگرانی. عکس العمل کند. عدم اطمینان همیشگی. عوض کردن پسوردها

دادگاه عالی آمریکا می گه که دی ان ای انسان قابل پتنت شدن نیست

ماجرا اینطوری شروع شد که یک شرکت یوتایی درخواست کرد که دو تا پتنت براش ثبت بشه؛ در مورد دو تا ژن که با سرطان پستان و تخمدان مرتبط هستن. این درخواست ها بسیار مهم می شن چون اگر دادگاه این حق رو بده، یعنی همه باید حق بدن و اگر رد کنه یعنی همه باید رد کنن. خوشبختانه قاضی با شعور که از موضوع هم سر در میاره در نهایت رای داد که دی ان ای چیزی است که از طبیعت می یاد و قابل پتنت کردن نیست. تهدید اصلی شرکت های دارویی هم این بود که اگر این رای به این شکل صادر بشه، جلوی سرمایه گذاری های بسیار عظیم در درمان‌های ژنتیک رو می گیره. قاضی ولی در نهایت گفت که «ما معتقدیم دی ان ای بخشی از محصولات طبیعت است و تنها به این دلیل که تونسته ایم اونو ایزوله کنیم به ما حق پتنت نمی ده». اما ادامه حکم به نفع شرکت های دارویی است: اگر کسی کپی مصنوعی از دی ان ای بسازه، می تونه اونو پتنت کنه. در حال حاضر شرکت های درمانی در حال تلاش برای ایزوله کردن ژن ها هستن تا اول در تشخیص و بعد در درمان‌های ژنی ازشون استفاده کنن و ادعاشون هم اینه که چون با تلاش انسانی تونستن ژن رو از بقیه دی ان ای ایزوله کنن، پس حق دارن روش پتنت داشته باشن.

اتحادیه اروپا علیه قانون اجبار اپراتورها به حفظ اطلاعات مشتریان رای داد

بالاترین دادگاه اتحادیه اروپا رایی صادر کرد که طبق اون، قانونی که می گفت اپراتورها باید تا دو سال اطلاعات مشترکین رو نگه دارن با حقوق اولیه انسان ها در تناقضه و در نتیجه این قانون ملغی می شه. این قانون بعد از بمبگذاری‌های ۲۰۰۶ مادرید و لندن تصویب شده بود تا به مسوولین ابزارهای بهتری برای تحقیق در مورد اینجور مشکلات رو بده اما بعضی کشورها مثل آلمان که به حقوق شهروندهاشون احترام بیشتری می ذاشتن اجراش نکردن. قانون دادگاه عالی اروپا می گه که قانون قبلی بیش از حد وارد حریم شخصی شده و زندگی فردی انسان ها رو مورد تهدید قرار داده. به طور خاص آلمان دنبال لغو این قانون بود چون خاطراتی که از آلمان شرقی و رژیم نازی دارن بهشون یادآوری می کنه که اهمیت آزادی های فردی در یک جامعه چیه. [ توضیحات خودم در مورد اینکه چرا آزادی ها مهمه. چرا جلوی حکومت های توتالیتر رو می گیره. چرا چرخش مهمه و غیره و غیره و اینکه چرا کشورها برای اینکه جلو بیافتن سعی می کنن به انسان ها بهای بیشتری بدن ]

اکستنش‌های کرومی که بیت کوین می دزدن

اکستنش‌های کروم داغونی رو دیده بودیم.. اونهایی که تبلیغ می ذارن لای صفحات یا نگاه می کنن که چیکار دارین می کنین و حالا اکستنش‌هایی داریم که یواشکی از شما بیت کوین می دزدن.. دقت کنین! ماین نمی کنن، می دزدن! نویسنده به سادگی آدرس کیف پول شما رو با آدرس کیف پول مورد نظر نویسنده پلاگین تغییر می ده و از این به بعد پول ها به جای اینکه برن تو جیب شما، می رن تو جیب یکی دیگه [حسن کچل]. معلومه که نه گوگل و نه فایرفاکس قرار نیست بشینن تک تک پلاگین ها رو بررسی کنن و بهشون مجوز بدن و این من و شما هستیم که باید با عقل سلیم، رفتاری امن داشته باشیم.

گوگل می گه هشتاد درصد خبرگزاری‌های جهان در معرض حمله هکرهای دولتی بودن

گوگل می گه که از هر پنج سایت مربوط به خبرگزاری های بزرگ دنیا مثل گاردین و غیره، چهارتوشون توسط هکرهایی که از طرف دولت ها پشتیبانی می شدن، مورد حمله قرار گرفتن. این مساله توی کنفرانس بلک هت ۲۰۱۴ عنوان شد و ادعا شد که روزنامه نگارها از مورد حمله‌ترین گروه‌های هدف این هک ها هستن. دو تا مهندس گوگل که این ماجرا رو توضیح می دادن چیزی در این مورد نگفتن که گوگل چطوری می تونه بفهمه یک هک حمایت دولتی داره یا نه ولی اطمینان دادن که این امکان هست و خیلی از کاربرها هم اونو دیدن. حتی شاید شما هم اگر توی گوگلتون لاگین کردین باشین، گاهی با این پیام مواجه شده باشین که «اخطار: ما معتقدیم که اکانت شما مورد حمله هکرهای مورد حمایت دولت‌هایی خاص بوده».

ویدئوهای اسرار آمیز یوتوب رو هم داشتیم

وب درایور هر چند دقیقه یک ویدئو آپدیت کرده و الان ویدئوها تقریبا هشتاد هزار تا شدن و کلا ۲۳۶ ساعت… اکثر اسلایدها مربوط هستن به ترکیبی از مربع های رنگی رنگی که تغییر اندازه و سایز می دن.. کمی توضیح و بحث و اشاره به رادیو گیک ۲۴ و ایستگاه های اعداد http://jadi.net/2013/04/radiogeek-24-numbers-station/

ماجرای توییتر در ترکیه
بسته شدن. ترس تمامیت خواه ها از مردم. دستور سانسور و بعدش دادگاه و نقل قول سینا که اگر قراره مشکلی حل بشه، باید اول سیستم قضایی بی طرف ایجاد بشه

و ان اس ای هم که مشغول هنرنمایی

و اصلی ترین این چند وقت خبر اشپیگل بود در مورد هک شرکت چینی هواوی، رییس جمهوری سابق چین، وزارت تجارت چین، بانک هاشون و غیره. در این وسط تلاش برای هک هواوی بسیار جدی بود. این شرکت که ۱۵۰هزار کارمند داره و درآمدی ۳۸میلیارد دلاری در سال، دومین تولید کننده بزرگ تجهیزات مخابراتی است و از نگرانی های آمریکا. عملیات ان اس ای اوایل ۲۰۰۹ با اسم رمز شات‌جاینت شروع شد و هدف اصلی کشف این نکته بود که آیا تهجیزاتی که آمریکا از هواوی می خره امن هستن یا نه ولی در نهایت رسید به کپی کردن سورس کد تجهیزات و اسناد مربوط به ۱۴۰۰ مشتری هواوی. ارائه تاپ سکرت ان اس ای می گه که این سازمان به تمام آرشیو ایمیل شرکت چینی هم دسترسی داشته.

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

مثل همه این صد و پنجاه روز، بزرگترین شرم مال اونهایی که آدم ها رو بدون خبر و محاکمه و دلیل زندانی می کنن .. از نارنجی تا مهندس و شیخ شجاعی که آخر عمری شریف بودن رو انتخاب کردن. شرم به کسایی که زندانی هاشون رو کتک می زنن و تقدیر از … آفرین به… اوم.. کی؟‌! حداقل الان که کسی یادم نمی یاد پس آفرین به هر کسی که سعی می کنه شریف و صادق زندگی کنه و آفرین به شما که با اینرتنتهای عجیب و غریبمون تونستین اینو دانلود کنین و آفرین به هر کسی که برای خودش فکر می کنه (: حالش رو ببریم و اصلا برای خودمون دستی چیزی بزنیم… و البته آفرین به همه کارگرها که امروز روزشون است هرچند که اعتبار خاصی ندارن (:

نامه ها

امیرحسین
راستش من دیدم یه سری نامه رو آخر پادکستهات میخونی، گفتم شاید اینم به نظرت جالب بیاد از سر و کله زدن‌های من با وایمکس ایرانسل.
من یه اکانت قدیمی وایمکس ایرانسل داشتم. یکی از آشناها عید داشت از خارج میومد، گفتیم این اکانت رو فعال کنیم که عید اینترنت داشته باشه. اکانت کار نکرد. زنگ زدم پشتیبانی گفت این اکانت suspend شده و باید یه ثبت نام جدید انجام بدید! بگذریم از بحث من با اپراتور که: چرا اصلا اکانت suspend میشه و چرا بازیابی نمیشه؛ روز ۲۸ اسفند تماس گرفتم با پشتیبانی و تاکید کردم اگــــر این اکانت تو همین چند روز فعال میشه، ثبت نام کنم چون عید لازم دارم. اپراتور هم خیلی شیک گفت تا ۴۸ ساعت دیگه حله.
خلاصه من ثبت نام کردم و ۱۳۰ تومن واریز کردم برای یک ماه. دوم فروردین زنگ زدم که چرا این ۴۸ ساعت تموم نمیشه؟؟؟ طرف ریلکس گفت: تعطیله! پنجم به بعد رسیدگی میشه!!! :/
پنجم فروردین بعد از چندین بار تماس گفتن تکنسین قراره بیاد مودم رو نصب کنه. تکنسین عزیز هفتم فروردین اومد ۲۰ تومن + دو تا امضا گرفت رفت.
یه هفته از عید گذشته بود آشنای عزیز بی اینترنت مونده بود که واسم ایمیل اومد: اکانت شما فعال شد و به دنیای ایرانسل خوش آمدید (دنیای ایرانسل! D:) ولی وصل نمیشد (میرفت تو صفحه warning ایرانسل که پول واریز کنید).
بعد از کلی تماس و صحبت من با اپراتور و صحبت اپراتور با سرپرستش، بالاخره کشف شد که مک مودم روی دستگاه، با مک مودم تو پنل ایرانسل فرق داره و دلیل وصل نشدن همینه (آقای تکنسین اون روز که اومد همون یه کار رو هم غلط انجام داده بود!).
ایرانسل رفــــــت تا مک جدید رو ثبت کنه و در نهایت ۱۱ فروردین زنگ زدن گفتن که مک جدید نمیتونه ثبت شه ولی بازم تلاش میکنیم (!) اگه نشد پولتون رو پس میدیدیم!!!! وقتی گفتم مگه عوض کردن یه entry چقدر غیرممکنه که میخواید پول پس بدید؟؟ کلی در مورد امنیت سخنرانی کرد که چکیده‌ش این بود: نمیشه! میفهمی؟؟؟
خلاصه روز سیزده بدر زنگ زدن گفتن: خب مشکلتون چیه؟ |: گفتم اون مک لعنتی رو عوض کنید بتونم استفاده کنم. طرف گفت اون مک اصلا مهم نیست!!!! اون هرچی باشه شما بازم میتونید وصل شید. مشکل شما ربطی به اون نداره!!!!!!!!! تو اون لحظه بعد از کنترل حالت تهوع خودم گفتم عید تموم شد همون پیشنهاد پس دادن پول از همه بهتره. گفت باشه ولی برگردوندن پول ۳۰ روز طول میکشه هاااا… :) (همینجوری شاد)
دو روز قبل بعد از سه هفته کامل، زنگ زدن شماره حساب گرفتن و وقتی پرسیدم میخواید اون ۲۰ تومن رو برگردونید یا اون ۱۳۰ تومن رو، گفتن احتمالا ۱۳۰ تومن رو :) یعنی نه تنها همه پول رو قرار نیست پس بدن بلکه مطمئن هم نیستن که چه اتفاقی قراره بیفته….
حالا امروز، ۲۱ فروردین اکانت من غیرفعال شد و تا ۳۰ روز آینده قراره حساب کتاب کنن یه پولی پس بدن.
نتیجه اخلاقی اینکه هیچوقت از طرف اینجور شرکتهای گردن کلفت که پشت همه‌ی سرویس‌هاشون شعار “همینی که هست” نوشته شده، به کسی قول ندید. حتی حرف اپراتورهاشونم باور نکنید!
حالا فارغ از داستان طولانی بالا که یکم حرف تکراری هم بزنم که من تازه با وبلاگت آشنا شدم. همه مطالب و صحبتها برای من جالبه! مطالب فنی نه اونقدر تخصصیه که تو یه شاخه آدم سر در نیاره و کسل کننده بشه نه اونقدر ساده که جذابیتش کم بشه. خبرها و مطالب غیرفنی هم یه جور عجیبی دقیقا مطابق سلیقه منه. دقیقا همون حرفاییه که دوست دارم بشنوم.
امیدوارم همیشه سالم و شاد باشید
امیرحسین

سلام جادی
احسان هستم
شاید گفتنش جالب باشه برات که من تو رو از افریقا دنبال میکنم !
البته منظورم این نیست که تو اونجا بودی یا من هنوز هم اونجام
خیلی از روزهایی که توی گینه استوایی بودم که یه پروژه راهسازی بود هر روز جزو اولین وبلاگهایی که برای دیدن بازش میکردم و حتی اگر پست جدیدی نداشت پستهایی که نخونده بودم رو میخوندم وبلاگ تو بود
http://www.jadi.net
شاید اولین پستی که از وبلاگت خوندم در مورد یه تاب کشی بود که فکر کنم مثلا توی دبی امتحانش کرده بودی و بعد از اون شاید پستی در مورد سرعت اینترنت توی یه کشور دسته سومی اروپا … شاید لهستان بود مثلا با سرعت
6xxx یعنی شش هزار و آنقدر و آنقدر کیلو بیت
آنقدر سریع که وقتی
youtube
رو باهاش باز میکردی میشد از همون اول انتهای فایل رو هم دید به قول خودت اگه یادم باشه نوشته بودی انگار که تمام این سایت روی هارد باشه … و چقدر تعجب میکردم !!!!
یا بعدها در مورد تفاوتهای لینوکس و ویندوز و چرا لینوکس بهتره
فکر کن آنقدر برای من جالب بود مطالبت و وبلاگت که یهویی این اواخر تصمیم گرفتم پادکستها رو گوش کنم همه رو یکی یکی دانلود کردم و شروع کردم دونه دونه با دقت همه رو گوش دادن
شبها ساعت دو گاهی و تمام روزها در سرویس مابین خوابگاه و شرکت
الان شماره 32 پادکست هستم و این همه رو در حدود یک ماه گوش کردم و همه رو هم نت برداری کردم
دونه دونه
مطالب جالبی توی پادکستها شنیدم
اجازه بده که اگر ممکنه یه مطلبی رو بهت معرفی کنم برای پادکست
زبان‌های برنامه‌نویسی محرمانه
خیلی برای من جالب بود و اولین بار به دنبال کلمه
malbolg
که یه زبان برنامه نویسیه بهش رسیدم
جل الخالق !!!!!!!! خیلی عجیب بودند ….
من فکر میکردم زبانهای مایکروسافتی قابل فهم نیستند ولی الان کلا تجدید نظر کردم !!!! اسمبلی هم الان برام مثل زبان فارسی روان و شیوا شده آنقدری که این زبانها عجیب و غریبن !!!!
گفتم شاید خوشت بیاد و توی یه پادکست در مورد این زبانها صحبت کنی
آخه هر گیکی باید در مورد هر چیزی که توی دنیای کامپیوتر هست چیزی بدونه
حتی اگر چیزی به سختی و نامفهومی زبان مالبولگ باشه !!!
امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشی
احسان

محمد: خیلی کوتاه، می‌خوام فقط یه خواهشی ازت بکنم، رادیو گیک رو کوتاه نکن. رادیو گیک باید طولانی باشه! خواهش می‌کنم…

بخش آخر

اینترنت در حال آتیش گرفتن است ولی چی می شه اگر یک اینترنت ضد جاسوسی بسازیم؟

دیوید بایرن در گاردین – ترجمه راحتی کردم که حوصله کنم ترجمه کنم.

Print

زندگی بعد از اینترنت چگونه است. با تشکر از شنودهای گسترده و ضایع بازی‌های شرکت هایی مثل گوگل و فیسبوک، لازم می دانم به این سوال ها فکر کنم. به هرحال هیچ چیزی ابدی نیست.. درست است؟

در حال حاضر دنیای فنی اعتراضات گسترده ای دارد و مطمئن هستم کسانی هستند که به نبال پشت سر گذاشتن اینترنت و وارد شدن به دنیای جدیدی هستند. تصور کنید: حتی اینترنت هم زمانی به تاریخ خواهد پیوست. آن زمان چگونه خواهد بود؟ بدون فیسبوک. بدون گوگل. بدون دولت هایی که در اینترنت و از پشت وبکم‌ها به شما نگاه کنند.

ولی آیا با کنار گذاشتن اینترنت امن تر خواهیم شد؟ آیا روش سومی هم هست؟ روشی که شامل کنار کشیدن منفعلانه در مقابل زیر نظر دائمی بودن نباشد. چه می شود اگر به سراغ ماشین ها و شبکه ای برویم که واقعا امن باشند و نه دزدها و نه دولت ها و نه شرکت ها نتوانند ما را شنود کنند و فقط خودمان بدانیم مشغول چه کاری هستیم و بتوانیم ماشین ها را تنظیم کنیم تا دزدی و نظارت متوقف شود ولی بقیه خوبی های اینترنت ادامه پیدا کند. آن زمان چگونه خواهد بود؟

**‌مشکل این است که اینترنت ساخته نشد تا امن باشد

همه می دانیم که NSA و دولت انگلیس مشغول خواندن ایمیل های ما، گوش دادن به تلفن های ما ، ذخیره متادیتاهای ما و وصل شدن به کامپیوترها و تلفن همراه ماست و اسمس هایمان را می خوانند (و البته دوستان و وایبر و غیره). کلی هم آدم مهمل مشغول جمع کردن عکس های لختی هستند که در اینترنت در حال رد و بدل شدن است و انتظار هم دارند که به همین خاطر ما احساس امنیت بیشتری بکنینم. حتی اگر قبلا شک داشتیم، حالا باید بدانیم که دولت ما به ما اعتماد ندارد، پس منطقا ما هم نباید به دولت اعتماد کنیم.

در همین حال دزدها توانسته اند صد میلیون کردیت کارت را بانک های اطلاعاتی فروشگاه های مثل تارگت بدزدند و بسیاری از آن ها با پول من و شما مشغول خوشگذرانی در باکو و صوفیه هستند.

البته فقط دولت ها و دزدها نیستند که از این اینترنت ناامنی اینترنت به نفع خودشان استفاده می کنند. شرکت هایی مثل گوگل و اپل و وفیسبوک و مایکروسافت و بقیه هم موبایل ها و تبلت ها و لپ تاپ های ما را به ابزارهای شنود تبدیل کرده اند. برای نمونه گوگل حجم عظیمی از درآمدش را مدیون تبلیغاتی است که به این خاطر می تواند بفروشد که می داند من و شما چه علایقی داریم، دنبال چه چیزی می گردیم، کجا زندگی می کنیم، با چه کسانی دوست هستیم و در ایمیل هایمان چه می نویسیم. ما هم حاضر شده ایم لذت ایمیل فرستادن، وب گردی، دیدن عکس گربه های ناز ، خواندن شایعات و … را با این تبلیغات عوض کنیم. ما در مقابل دسترسی پیدا کردن به حجم عظیمی از اطلاعات موجود در جهان، قبول کرده ایم که اطلاعات شخصی و اعتقاداتمان را در اختیار بقیه بگذاریم و به شرکت ها بگوییم چه چیزهایی برایمان جالب است، از چه چیزهایی می ترسیم و چه چیزی باعث شده ما انسانی باشیم که هستیم و در نتیجه فروشنده ها، تبلیغات چی ها و آژانس های جاسوسی به راحتی به سمت ما سرازیر شده اند.

چیزی که در حال فروخته شدن توسط شرکت‌های بزرگی مثل گوگل و فیسبوک است، ما هستیم.

معامله حریم شخصی در مقابل داشتن سرچ گوگل تفاوت چندانی با معامله آزادی های اولیه بشری در مقابل «امنیت»ی که دولت ها ادعا می کنند با شنود به ما می دهند ندارد. حداقل گوگل واقعا دارد چیزی به ما می دهد اما نمی دانیم که اینهمه شنود و سانسور دولتی آیا واقعا برای ما امنیت و شادی به ارمغان آورده است یا خیر. همیشه به ما می گویند که اگر دولت این سانسور و شنود و … را انجام نمی داد وضع خیلی خراب بود اما هیچ وقت این حرف ثابت نمی شود و اگر بیش از حد کنجکاوی کنید…

بسیاری افراد اعتقاد دارند که دزدهای سایبری و دولت ها هر دو مشغول کار مشابهی هستند و تنها تفاوت «قانونی» بودن یکی و غیرقانونی بودن دیگری است. حالا هکرها اطلاعات خود را به دولت ها می فروشند و دولت ها هم علاقه ای به حل مشکلات ندارند و فقط از آن ها به نفع خود بهره برداری می کنند.

** آزمایشی سخت: چه می شود اگر اینترنت را خراب کنیم

[ این بحش رو براتون کامل نمی خونم.. دوستمون سعی می کنه توضیح بده که واقعا ممکنه روزی دولتی یا یک گروه مثلا تروریستی یا شهروندان ناراضی اونقدر افراطی فکر کنن [یا فکر نکنه] که تصمیم بگیره اینترنت رو عمدا خراب کنه… شاید تو آمریکا نیاز به استدلال باشه ولی ما که با گوشت و پوست لمسش می کنیم . فقط تو پارگراف آخر می گه]

این شاید بیش از حد غیرواقعی به نظر برسه. مطمئنا کسی نمی خواد اینترنت را خراب کند! اینترنت دوست ماست! و چگونه ممکن است کسی وارد ساختمانی شود که اینترنت را می چرخاند؟! اما همانطور که دیده ایم نه سازمان های امنیتی ما و نه شرکت های بزرگ در امن نگه داشتن جامعه و اینترنت چندان موفق نبوده اند پس این اتفاق بعید نیست.. و حالا فقط برای آزمایش می رویم سر بحث بعدی:

** خرابه: چه می شود اگر اینترنتی که می شناسیم وجود نداشته باشد

اینترنت چیزی در گذشته است، حالا چه؟

مطمئنا اقتصاد با بحران مواجه می شود، بخصوص تجارت های مرتبط با شنود ما. بازار بورس فوق سریع و خودکار که نیمی از بورس نیویورک را می چرخاند کلا تعطیل می کشد. وال استریت اول سقوط می کند ولی بعدا روش جدیدی برای حیات کشف می کند. پخش آنلاین موسیقی و فیلم تعطیل می شود و دیگر نیمی توانید از اینترنت با مادر بزرگتان صحبت کنید.

گوگل هنوز سرورهایش را دارد ولی کاملا بی ارزش شده اند. هیچ پهبادی برای انداختن بمب روی یمن و پاکستان پرواز نی کند. پول نقد و چک هنوز ارزش دارد ولی بخشی از توان کارت های اعتباری به خاطر نبودن بستر خرید اینترنتی و وصل نبودن شعب به یکدیگر از بین رفته.. بعد از مدتی اینها راه خواهند افتاد؛ درست مانند وضع پیش از اینترنت. آمازون کاملا تعطیل شده و فروشگاه های زنجیره ای بزرگ مثل وال مارت انبارگردانی شان با بحران مواجه شده. فروشگاه های کوچک و کتابفروشی ها اما بازارشان سکه می شود. حتی فروشگاه های نوارکاست و سی دی موزیک.

هیچ کس نمی تواند شما را لایک کند و مارک زوکربرگ دیگر نمی داند که با چه کسی دوست شده اید. سینگولاریتی به عقب افتاده است.

آیا دنیا جای بهتری شده؟ آیا این ریست لازم است؟

برای بعضی ها اینترنت فرصتی بود برای درآمد ولی اینکه آیا این درآمد به نفع اکثریت بوده یا نه مورد بحث است. ظاهرا فقط گروه کوچکی از این تکنولوژی جهانی پولدار شده بودند و بقیه مردم با یا بدون آن از نظر اقتصادی وضع نسبتا مشابهی خواهند داشت.

برای اینکه صادق باشیم باید بگویم که اینترنت دسترسی های خوبی را هم فراهم کرده بود و البته عکس گربه‌های ناز هم بین همه تقسیم شده بود. بدون شک کمک اینترنت به گسترش جنبش های حقوق بشری و همچنین دموکراسی ارزشمند بوده و اطلاعات زیادی را هم در بین مردم همه جهان به اشتراک گذاشته بود. البته در واقع اینترنت هیچکدام از این جنبش ها را شروع نکرد اما بخش بزرگی از مردمی که قبلا هیچ صدا یا دسترسی ای به جایی نداشتند را توانمند کرد.

سخت است ارزش اینترنت را بسنجیم چون تصویری از دنیای بدون اینترنت نداریم. اینترنت در ما درونی شده. بخشی از ما است و این توضیح می دهد که چرا اینقدر راحت قبول می کنیم در اینترنت استعمار شویم. آیا اینترنت سرطانی است که سلول به سلول در حال خوردن ماست؟ بگذارید فرض کنیم که تصمیم گرفته ایم از این سرطان خلاص شویم. آیا درمان فاجعه بار است یا آزادی بخش؟

** ناکجا آباد: اینترنت بازنگری شده چطور خواهد بود؟

واقعیت این است که تصور اینترنت۲ برای من سخت است. من آنقدر سن دارم که خوشبینی روزهای اول اینترنت در ۲۰ سال گذشته را به خاطر بیاورم. ما نمی توانیم عقب برویم – حالا خیلی چیزها را می دانیم که قابل فراموش کردن نیست – اما می توانیم از امیدهایی که آن زمان داشته ایم را به خاطر بیاوریم و از آن ها چیزی بیاموزیم. مثلا ایده های تساوی گرایانه اینرتنت که می گفت هر فرد و هر جای کوچک می تواند سایتی داشته باشد که درست مثل بقه سایت ها قابل دسترسی است. آن ایده لذت بخش بود ولی حالا با نقض بی طرفی شبکه و دادن بیشتر پهنای باند و کیفیت به سایت هایی که دوست ما هستند، [‌و البته سانسور هر کسی که حرفی به جز حرف ما می زند] به آن خیانت کردیم.

به این فکر کنید: در اینترتن جدید ما هنوز می توانیم ایمیل بفرستیم. دانشگاه ها و سازمان های غیرانتقاعی هنوز می توانند دانش را در اینترنت به اشتراک بگذارند. ویکیپدیا و روزنامه نگاری تحت وب هنوز وجود دارند. اما ما نمی توانیم به شیوه ای که حالا ردیابی می شویم ردیابی شویم. همین کلی چیز را تغییر خواهد داد. گوگل منبع اصلی درآمدش که تبلیغات است را از دست خواهد داد و با کارمندهایی بسیار کمتر، یک موتور جستجو خواهد شد. سازمان های جاسوسی و دولت ها و دزدهای و جمع کننده های اطلاعات بیچاره خواهند شد. هیچ کس اطلاعات خیلی زیادی در مورد همه شهروندان نخواهد داشت و نخواهد توانست از آن به دلایلی که فقط به عقل جن می رسد استفاده کند. چینی ها دیگر نخواهند توانست به شبکه برق آمریکای شمالی نفوذ کنند.

در آن شرایط تمام پولی که حالا به برنامه های شنود آنلاین سرازیر می شود – امیدوارم – برای سلامت و بهداشت و آموزش صرف خواهد شد (گفتم که! امیدوارم). این رشد در بهداشت و آموزش بدون شک امنیت را بالاتر خواهد برد – در تمام جهان. کاملا شناخته شده است که بستر تروریسم ، فقر است. پیشنهادهای جذاب به تروریست های احتمالی و بهبود زندگی شان اصلی ترین روش پیروزی در «جنگ علیه تروریسم» است. تفنگ ها، پهبادها و شنودهای گسترده درست برعکس عمل می کنند: اینها توسعه دهنده تروریسم هستند. ادعاهای دولت ها اصلا مهم نیست، اگر ما پول بیشتری صرف آموزش و بهداشت و توسعه کنیم، جهان جای امن تری خواهد شد.

اما آیا علاقه ای به تغییر هست؟

فرض کنید اینترنت ۲ از نظر فنی قابل رسیدن باشد. من معتقدم حتی اگر از نظر فنی بتوانیم به چیزی که گفتم برسیم، اراده ای بسیار قوی برای حرکت به آن سمت لازم است. شرکت ها و دولت ها اقتصاد و سیاستشان را به سیستم های ناامن فعلی پیوند زده اند و با همه توان علیه رسیدن ما به آن اینترنت خواهند جنگید.

بررسی اینکه چه چیزی مار ا امن می کند اولین قدم است. امنیت طولانی مدت و واقعی، حاصل یک تفنگ بزرگ یا شنود همه شهروندان به شکلی که گشتاپو می کرد نیست. امنیت حقیقی حاصل تضاد کمتر بین مردم و فاصل نزدیکتر فقیر و غنی است و دسترسی داشتن به بهداشت و آموزش برای همه. انگیزه رسیدن به امنیتی واقعی در یک دموکراسی استوار چیزی است بسیار قوی تر از انگیزه‌هایی که در بالا تشریح کردم و بهتر است قبل از یک سقوط فاجعه بار در دنیایی که سازمان های جاسوسی برای بدنام کردن منتقدان اطلاعات شخصی آن‌ها را منتشر می کنند یا دنیایی که در آن کارت های اعتباری از کار افتاده‌اند، با انگیزه امنیت پایدار در یک دموکراسی مستحکم، کمی انسان تر باشیم و به دنبال اینترنتی امن تر پیش برویم.

موسیقی

رو دقیق نمی دونم چیه ولی هر چی هست خوبه چون قراره تا دو هفته بعد شاد باشیم و بخندیم که بهترین اسلحه ما در زندگی است.

رادیو گیک ۳۸ – آینده پژوهی

آینده پژوهی رشته ای علمیه که سعی می کنه از مد تا انرژی و تکنولوژی آینده های ممکن رو ببینه و براشون برنامه ریزی کنه. این رشته تونست یک شرکت نفتی رو به چیزی به عظمت شل امروزی تبدیل کنه و به آمریکا بگه ساخت چه سلاح‌هایی به صرفه است. در این شماره ویژه رادیو گیک با یاد بچه‌های نارنجی که صد و بیست هشت روزی است بدون خبر و اعلام جرمی تو زندان هستن و سربازهایی که امیدواریم تو ایران ببینیمشون، با دکتر امیر ناظمی در این مورد گپی یکساعته داریم. این گپ ممکنه زندگی بعضی‌ها رو عوض کنه چون داره یک رشته دانشگاهی رو پیش روشون می ذاره که حسابی جای کار داره.

دانلود نسخه ام پی تری
دانلود نسخه او جی جی
لینک مگنت تورنت رادیو گیک ۳۷ با فرمت mp3
دانلود نسخه فشرده شده برای محمد که رییس شبکه‌اش پسوندهای *موسیقی* رو بسته

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

رادیو گیک روی پایرت بی

امیر ناظمی از اندیشگاه آتی نگار است که تعداد زیادی پروژه آینده پژوهی و دور نگاری و داده کاوی انجام دادن و هم **دوره های آینده نگاری شخصی و فردی** برگزار می کنن.

در پادکست به یک شماتیک اشاره می کنم که اینه:

چند منبع برای مطالعه بیشتر:

* آینده پژوهی در ویکیپدیای فارسی
* اندیشگاه آتی نگار
* کتاب هنر دورنگاری

رادیو گیک شماره ۳۷ – goto fail و نارنجی و سربازها

عید سال نو مبارک! سال ۹۳ بدون شک قرار سال خوبی باشه. با شما هستیم با رادیو گیک اول سال نود و سه و رادیو گیک شماره ۳۷. رادیو گیک هایی که عدد اول هستن، خوش شانسی می یارن پس سال ۹۳ سال خوش شانسی است!

دانلود نسخه ام پی تری
دانلود نسخه او جی جی
لینک مگنت تورنت رادیو گیک ۳۷ با فرمت mp3
دانلود نسخه فشرده شده برای محمد که رییس شبکه‌اش پسوندهای *موسیقی* رو بسته

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

رادیو گیک روی پایرت بی

اخبار

ماروین مینسکی نیم میلیون دلار جایزه برد

ماروین مینسکی برای کسایی که از بیست سال پیش داستان های هوش مصنوعی و رباتیک رو دنبال می کنن یک اسطوره است (: این استاد دو سه روز قبل جایزه BBVA موسسه پیشگامان دانش رو برده که ارزشی برابر ۵۴۰هزار دلار داره. مینسکی ۸۶ ساله سال‌های سال در ام آی تی درس داده و نوشته و حتی در ساخت فیلم استنلی کوبریک به اسم ۲۰۰۱، ادیسه فضایی همراه بوده. مینسکی گفته که هنوز نمی دونه چطوری باید این پول رو مصرف کنه ولی احتمالا برای خرج کردنش مشکلی نخواهد داشت و اضافه کرده که «نمی دونم اونها فکر می کنن من دارم چیکار می کنم. من نظریه هایی در مورد شیوه کار مغز می دم و اگر خوش شانس باشم چند تا دانشجو دارم که بتونن از این نظریه ها به شغلی برسن» و البته یکی از مشهورترین دانشمندهای ری کورزویل است که در پادکست سینگولاریتی بارها ازش صحبت کردیم و هر شنونده رادیو گیک باید حتما اونو بشناسه (اگر نمی شناسین با من تکرار کنین «من بعد از این پادکست می رم سرچ می کنم دنبال پادکست شماره یک سینگولاریتی و گوشش می دم http://jadi.net/2012/03/radio-geek-001-singularity/ )

گروه موسیقی و هک هوشمندانه اسپاتیفای

یادتونه که ؟ هک حتما نفوذ نیست بلکه به هر کار هوشمندانه هک کردن می گیم. حالا یک گروه سعی کردن انتقامشون رو از اسپاتیفای بگیرن. اسپاتیفای اجازه پخش آلبوم ها رو به شما می ده و در حالی که تقریبا ۶ میلیون نفر مشترک پرمیوم اون هستن و ماهانه ۶۰ میلیون دلا ر از این جریان درآمد داره، پولی که به تولید کننده‌های موسیقی در ازای پخش شدن آلبومشون می ده بسیار کمه! حالا یک گروه موسیقی به اسم والفپک از میشیگان یک ایده عالی زده! این گروه یک آلبوم با ده ترک تولید کرده که تک تک ترک‌هاش فقط سکوت است! اونها از طرفدارانشون خواستن که شب ها موقع خواب این ترک های خالی رو انتخاب کنن و بذارن توی اسپاتیفای پخش بشه و با اینکار هر شب ۴ دلار به نفع این گروه کار کنن و این گروه هم از پولی که جمع می شه یک تور رایگان برگزار خواهند کرد. اسم این آلبوم اسلیپی‌فای است و حتی اگر واقعا تعداد زیادی اونو پخش کنن هم ضرر عجیبی به اسپاتیفای نخواهد خورد. شرکتی که سال گذشته ۵۰۰ میلیون دلار پول برای خرید حق پخش موسیقی به موزیسن‌ها داده. البته قبلا هم افراد مختلفی موزیک‌های خالی درست کرده بودن و مورد مشهور هم سونیک یاوت بود که موزیک ۶۳ثانیه سکوتش برای مدتی از آیتونز حذف شد و بعد دوباره برگشت. به این اثر گوش می دیم.

[۶۳ ثانیه سکوت]

امیدوارم لذت برده باشین از این موسیقی و ببخشید که با پخشش کپی رایت صاحب اثر رو نقش کردیم.

فایرفاکس او اس، گوشی ای برای میلیاردها مردم کشورهای توسعه نیافته
firefoxos_phone-overlay1
چیزی که هنوز عملا به بازار نرسیده ولی لازم بهش نگاه کنیم فایرفاکس او اس و ادعای تلفن هوشمند ۲۵ دلاری است! فایرفاکس این روزها در نقش رابین هود اینرنت عمل می کنه و تلاش می کنه هم اینترنت رو به همگان برسونه و هم آزاد نگه اش داره و هم استانداردش کنه تا ما توی قفس طلایی شرکت ها گرفتار نشیم. الان هم از تلفنی ۲۵ دلاری حرف می زنه که مخاطبین میلیاردی داره در جاهایی که آدم‌ها هنوز نتونستن اولین تلفن هوشمندشون رو بخرن. فرض کنین تلفنی داشته باشین که فقط می تونه زنگ بزنه و یک براوزر رو اجرا کنه و یک پلن ماهانه مثلا دو گیگ ده هزار تومنی. اینطوری در ماه با ده هزار تومن می تونیم به خرید آنلاین، فیسبوک، چت و … دسترسی داشته باشیم. این جریان کاملا متفاوت است با ایده زوکربرگ که گفته بود «اینترنت برای همگان رو عملی می کنم» چون ایده زوکربرگ درست کردن یک بازار عظیم از مصرف کننده های احتمالی است که چون ممکنه چیزی رو مصرف کنن باید بازی شون بدیم در حالی که ایده تلفن ۲۵ دلاری دادن یک ابزار است برای رسیدن به جامعه جهانی. هنوز چیز زیادی ازش دیده نشده و ممکنه مثل خیلی پروژه ها در عمل کلا یک چیز دیگه از آب در بیاد ولی فعلا خوبه جزو چیزهایی قرارش بدیم که باید با دقت نگاه بشن. البته معلومه به اینترنت داغون ایران اسلامی عزیز ما چیز خاصی ازش برای ما در نمی یاد ولی ما جهان وطن هستیم و خوشحال و امیدوار (:

دات نت روی اوپن شیفت رد هت

رد هت که می شه بزرگترین شرکت بازمتن جهان دونستش و مشهورترین لینوکس تجاری اعلام کرد که با همکاری اوهورو سافتور پشتیبانی از دات نت و مایکروسافت اسکویل رو به اوپن شیفتش اضافه کرده. اوپن شیفت یک سیستم پلتفرم از ا سرویس است PaaS است که دولوپرها اجازه می ده از روی یک سیستم کاملا لینوکسی ردهت برای دات نت برنامه نویسی کنن. اوهورو یک شرکت دو ساله است که توسط کارمندهای سابق مایکروسافت جاوید اکرم و جواد خاکی درست شده تا ویندوز رو به لینوکس پیوند بزنه. پکیج استفاده از اوپن شیفت رو می تونین از گیت هاب بگیرین

آی بی ام و علاقه به آوردن واتسون به دنیای موبایل

watson

واتسون رو احتمالا می شناسین. سیستم کامیپوتری ادراکی ای از آی بی ام که توست با خوندن و «فهمیدن» ویکیپیدا در مسابقه اطلاعات عمومی و غیره جئوپاردی شرکت کنه و برنده بشه ! حالا مدیر عامل آی بی ام از توسعه دهنده های موبایل دعوت کرده که در سه ماه آینده برنامه هایی ر و بسازن که از واتسون استفاده کنه .. قابلیت هایی مثل درک و پاسخ به سوالات پیچیده از طریق زبان طبیعی گفتاری. سه نفر از برنده ها توسط آی بی ام ساپورت می شن و برنامه هاشون به بازار عرضه می شه. در نمونه های متنوع واتسون نشون داده می شه که مشاوره پزشکی می ده یا وقتی بهش می گین که قراره به فلان جا سفر کنین پیشنهادهای مناسبی می ده در مورد لباس هایی که احتمالا نیاز خواهید داشت و کوله پشتی ای که برای این سفر مناسب است در حالی که جستجوی وب به هیچ وجه جواب های مرتبطی رو نشون نداده بود.

نکته کنکوری: قانون کانینگ‌هام

این قانون می گه که برای رسیدن به بهترین جواب در اینترنت نباید سوال پرسید بلکه باید جواب اشتباه رو نوشت. این مورد رو هر کس که در کامنت ها چیزی گفته یا در فروم ها حرفی زده می دونه (: این قانون به افتخار کانینگهام که پدر ویکی شناخته می شه به اسم اون نامگذاری شده چون گفته می شه که ویکی ها اصلی‌ترین مورد اثبات این قانون هستن. نمونه دنیای واقعی این قانون ضرب المثلی فرانسه است که می گه prêcher le faux pour savoir le vrai «اشتباه رو موعضه کن تا واقعیت رو بفهمی»

مایکروسافت در راه گوگل

خبر جالب دیگه این بود که مایکروسافت در حال آماده کردن نسخه خاصی از ویندوز ۸.۱ برای لپ تاپ ها و پی سی ها است که یک خاصیت منحصر به فرد داره: مجانیه! این جریان بعد از پنج سال داشتن یک سرچ اینجین، درست کردن سرویس های کلاود مثل ازور و آفیس ۳۶۵ باعث شده نویسنده وایرد مدعی بشه که مایکروسافت در راه گوگل قدم بر می داره که داره سیستم عامل های رایگان متنوعی رو عرضه می کنه. مایکروسافت سال ها از فروش ویندوز درآمد خوبی داشته و حتی می شه گفت کمپانی اصولا روی ساخت و فروش سیستم عامل برای پی سی ها بنا شده ولی الان در دنیای سیستم عامل های رایگان که حتی اپل هم می گه آپگرید به نسخه بعدی رایگان خواهد بود راز زنده موندن مایکروسافت دیگه نباید فروش سیستم عامل باشه. همچنین بحث موبایل هم هست… این شرکت بالاخره تونسته یک سیستم عامل مناسب برای گوشی های همراه بده ولی آیا خواهد تونست در حضور اندروید به اندازه کافی ازش پول در بیاره؟ گفته می شه مدیرعامل قبلی (بالمر) قبول نکرده بود آفیس برای آی پد رو قبل از عرضه اون برای تبلت های ویندوزی بده ولی ظاهرا رویکرد مدیر عامل جدید (ساتایا) متفاوت است و مایکروسافت در جهتی می ره که درآمدش فقط فروش نرم افزار نباشه و سراغ چیزهایی می ره که گوگل هم ازشون پول در می یاره مثلا سرویسی مثل وان درایو.

خریده شدن واتزاپ توسط فیسبوک

کلی شوخی ازش در اومد.. ۱۶ یا به عبارت صحیح تر ۱۹ میلیارد دلار!!! میلیارد! بحث اینکه همیشه دو جور شبکه اجتماعی موجود بوده.شبکه های بزرگ (گفته می شه میانگین دوست های هر آدم بالغ فعال در فیسبوک بیشتر از ۳۰۰ دوست است) و شبکه های نزدیک کوچیک (که شاید هر کس بین پنج تا بیست و پنج دوست داشته باشه)‌. فیسبوک در تلاشه هر دو باشه ولی چتش کار نمی کنه پس با این قیمت عجیب و .. چی بگیم؟ بذار اینو بگیم که با این پول می شد روزنامه واشنگتن پست رو ۷۶ بار خرید! اینستاگرام رو ۱۹ بار! توییتر رو ۱۷ بار و دوبار کل فروشگاه های بست بای رو و ۱.۱ بار چیپوتله رو (راستی جیپوتله تهران رو هم برین. بسیار جای خوبیه برای یک غذای مکزیکی عالی) و ۰.۹ بودجه یک سال کشور افغانستان رو تامین کرد و البته به جای این خرید فیسبوک می تونست بودجه فرستادن کاوشگر کنجکاوی به مارس رو تامین کنه؛ اونم ۸ بار! این شرکت فقط ۵۰ تا کارمند داشت و … فیسبوک دیوانه است (:

در اعماق

مینی خبر: باگ ۲۲ ماهه باعث هک گسترده شده

phpbug

یک خبر جالب منتشر شد از سایتی که با یک باگ وحشتناک در پی اچ پی هک شده. باگی که ۲۲ ماه پیش ریپورت شده بود و تنها مقصر این هک مدیر نالایقی بود که باعث شده بود سرور ۲۲ ماه آپدیت نشه. یک گزارش جالب سیسکو نشون داد که چند روز بعد از خبر هک کردن سایت‌ها با این باگ ادامه داشته و در کل حدود ۴۰۰ سایت هک شدن! با یک باگ دو ساله! آماده باشین که می خوام داد بکشم! سرورهاتون رو آپدیت کنین!!!!

درپشتی اندرویدهای سامسونگ

توسعه دهنده های رپلیکانت (یک اندروید آزاد) مدعی شدن که در پشتی ای رو توی تلفن‌های سامسونگ اندروید پیدا کردن که «دسترسی ریموت به اطلاعات روی دستگاه می ده». اونها می گن این در عقبی می تونه باعث دسترسی بی سیم به اطلاعات روی فایل سیستم بشه. بحث سر پروتکل انحصاری IPC سامسونگ است و دستورات RFS که می شه به گوشی فرستاد. این گروه می گه که دلیل این دستورات و بودنشون رو درک نمی کنه هرچند که ممکنه نیاز خاصی باعث شده اونها اینجا باشن و هدف دسترسی دادن به فایل ها نبوده ولی به هرحال نتیجه یکی است». یک کد برای اثبات موضوع روی سایت این گروه قرار گرفته و همینطور پچ هایی برای اصلاح سیستم عامل در مقابل اونها. پیشنهاد ما به شما؟ استفاده از یک اندروید مستقل از تولید کننده های بزرگ که می تونه از کربن باشه تا سیانوژن مد.

فیسبوک و گفتگو برای خرید یک سازنده پهپاد

titan

البته نمی دونم تا الان خریده یا نه ولی گفته می شه که فیسبوک در تلاشه تا یک شرکت سازنده هواپیماهای بدون سرنشین یا درون یا پهپاد رو بخره. قبلا آمازون گفته بود به این فکر می کنه که شاید کالاهای مردم رو با درون تحویل بده و کلی بحث درست کرده بود و اون شوخی ها و بحث های فنی هنوز تموم نشده بود که این خبر از فیسبوک اومد بیرون. هدف فیسبوک تیتان ارواسپیس است و قیمت پیشنهادی احتمالا ۶۰ میلیون دلار. شرکت تیتان ارواسپیس هواپیماهای بدون سرنشین در مدار بالا می سازه که با نیروی خورشید کار می کنن. حدس زده می شه هدف فیسبوک از این کار سرمایه گذاری روی هواپیماهای بدون سرنشینی باشه که با پرواز در مدارهای بالا، به سرزمین زیرشون اینترنت می دن. حتی یک منبع گفته فیسبوک اینکار رو با ساخت ۱۱هزار هواپیما از مدل سولارا۶۰ شروع خواهد کرد و هدف اولش هم آفریقا است. این مدل ها می تونن با باتری حتی در شب شروع به پرواز کنن و بعد از دراومدن خورشید با پنل های خورشیدی خودشون رو به ۲۰ هزارمتری سطح دریا برسونن و چند سال بله چند سال اون بالا بمونن! البته فیسبوک همزمان پروژه لون رو هم پیش می بره که هدفی مشابه داره اما با بالن و خب گوگل و اینترنت دات اورگ هم ایده های مشابهی رو مطرح کردن. ما نوادگان کورش هم می شینیم ببینیم کی زودتر می یاد ما رو نجات بده و احتمالا بعدا غر می زنیم که اینترنتشون چرا اونقدر که ما می خوایم سریع نیست (:

gox

باگ وحشتناک goto fail در مک و لینوکس

gotofail

ماجرا با goto fail (https://www.gotofail.com/) شروع شد! کشف شد که یک برنامه نویس کرنل مک اشتباها یک goto اشتباهی در جایی گذاشته و باعث شده بشه رمزنگاری TLS رو دور بزنه و حینی که داشتیم می خندیدیم و به دوستانی مکی می گفتیم حتما آپدیت کنن، مشکلی بسیار مشابه در گنو/لینوکس هم کشف شد! مشکل اصلی این بود که این باگ مربوط می شد به یکی از جاهایی که ما شدیدا برای امن بودن روش تاکید می کنیم و در نتیجه موضوع بسیار جدی ارزیابی شد. همه توزیع ها سریعا بسته GnuTLS رو آپدیت کردن و بر شما هم واجبه که سیستم هاتون همیشه آپدیت باشه. مشکل در بخشی از کد بود که اعتبار TLS رو بررسی می کرد (همون سرتیفیکیت های ایکس ۵۰۹) و چند شرط کوچیک باعث می شد این چک کردن در شرایط خاصی ترمینیت بشه و نتیجه صحیح برگرده. این مشکل از سال ۲۰۰۵ در سیستم ها بوده. مت گرین استاد امنیت دانشگاه جان هاپکینز گفته این باگ «وحشتناک» است و مهمترین توصیه اینه که هر سیستمی گنو/لینوکسی یا مکی که دارین حتما به آخرین نسخه آپدیتش کنین.

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

برای جواد GrayMind آرزوی سلامتی و خوشحالی داریم و امیدواریم جراحی اش خوب بوده باشه.

نمی دونم تبریک یا چی داریم برای فیلیپ اسکولز که مدیر بازاریابی Nvidia بود و جونش رو هنگام نجات یک نفر دیگه از سانحه قطار از دست داد. آدم های شریف همه جا به ما یادآوری می کنن که باید جامعه رو با شراف و فداکاری و آدم بودن خودمون حفظ کنیم.

و تشکری داریم از سینا پویانفر که شاید با سیزده سال سن جوونترین شنونده ماست (:

و تقبیحی برای سانسورچی هامون که باعث شدن تنها کشورهایی در جهان که اینترنتی بدتر از ما داشته باشن عبارت باشن از: گابن، جزایر ماریانای شمالی، موزامبیک، ساحل عاج، لبنان، آنگویلا، پاکستان، ازبکستان، مصر، سودان، بولیوی، ونزوئلا، سوریه، مالاوی، گوانا، بنین، الجزیره، سوازیلند، گینه استوایی، کوبا، گامبیا، کنگو

بخش آخر

mackinnon-205

از ایران وایر مصاحبه ای با ربکا مک کینون رو می خونم با عنوان «حکومت‌ها و شرکت‌ها باید پاسخگو باشند»

موسیقی

به پیشنهاد بهداد برای سربازهای ایرانی دربند و همه دربندهایی که در یک کشور درست باید تو خونه و پیش دوستاشون باشن آهنگ در زیر باران

هواپیمای گمشده مالزی و درک ما از نقش بشر به همراه یک نظریه معقول

brain

در مورد هواپیمای گمشده مالزی همه نظریات عجیب ممکن رو می شنویم. از نقشه حساب شده یک سازمان جاسوسی یک کشور بزرگ و قوی تا یک حمله بسیار عجیب و پیشرفته که تونسته باشه هواپیما رو دود کنه تا نقشه ای برای انحراف افکار عمومی از مساله اوکراین و کمتر کسی قبول می‌کنه به سراغ نظریات بسیار ساده‌ای مثل هواپیما توی اقیانوس سقوط کرده و هنوز داریم دنبالش می‌گردیم بره.

چرا؟ به خاطر درک اشتباه ما از توان انسان در کره زمین. ما این توهم رو داریم که کل کره زمین تحت سلطه ما است و تکنولوژی تونسته همه چیز رو کنترل کنه و زیر نظر بگیره و هر لحظه زندگی هر کس و هر چیز در هر جا زیر نگاه ماهواره‌های جاسوسی است و اگر لازم بشه می تونیم با هواپیما و هلیکوپتر و زیردریایی و .. کل دنیا رو دنبال یک جسم خاص بگردیم. اما این باور اشتباهه ؛ همونقدر که نظریه بستن تنگه هرمز با یک نفر آر.پی.جی زن روی یک قایق تند رو اشتباهه و نشون دهنده عدم درک ما از طبیعت و جهان و نقش و اندازه ما در اون.

الان ما تصور می کنیم اگر هواپیما سقوط کنه حتما ماهواره ها اونو می بینن در حالی که این درست نیست. ماهواره‌ها متر به متر زمین رو نگاه نمی کنن. ما فکر می کنیم اگر کشوری بفهمه این هواپیما کجا بوده و کجا افتاده به رسم انسانیت به بقیه می گه در حالی که اینطوری نیست چون هیچ کشوری علاقمند نیست بگه در چه زمانی و با چه دقتی و به چه دلیلی داره کجا رو نگاه می کنه. ما فکر می کنیم تکنولوژی حتما یک کاری کرده که متر به متر حرکت هواپیما به شکل آنلاین در ارتباط با ایستگاه زمینی باشه در حالی که اینطوری نیست و یک هواپیما فقط وقتی اطراف یک برج مراقبت است باهاش حرف می زنه و در مواقع دیگه ارتباطش قطعه مگر اینکه لازم بشه خلبان با جایی صحبت کنه (و این امکان رو داشته باشه) یا ما فکر می کنیم اگر چیزی توی دریا گم بشه (اونهم اندازه هواپیما) ما حتما می تونیم با گشتن پیداش کنیم بدون اینکه دقت کنیم اقیانوس چقدره و توان گشتن ما چقدر.

این برداشت اشتباه ما از کنترل داشتنمون به طبیعت در خیلی جاها دچار مشکل می شه. به عنوان نمونه در ماجرای غرق شدن زیردریایی کرسک اتمی روسیه در سال ۲۰۰۰ که روسیه پیشنهاد کمک آمریکا و انگلیس و نروژ رو رد کرد و گفت خودش می تونه به تنهایی مشکل رو حل کنه و در نهایت همه ۱۱۸ دریانورد مردن، سال ۲۰۰۹ که که پرواز ۴۴۷ فرانسه سقوط کرد و دو سال طول کشید تا بتونیم جعبه سیاهش رو پیدا کنیم و در سطح داخلی هم سال ۹۲ که سه کوهنورد ایرانی در برودپیک مفقود شدن و نتونستیم پیداشون کنیم. مساله اینه که ما در مقابل طبیعت بسیار کوچیک هستیم. درسته که باهوشیم و ابزار ساز ولی اصلا اینطوری نیست که کل جهان زیر سلطه ما باشه. این مساله در اتفاقات طبیعی مثل سونامی و آتش‌سوزی هم دیده می‌شه.

اما این کوچیک بودن هم ترسناکه هم در تضاد با توهمی که ما برای خودمون ساختیم. ما راحت قبول نمی کنیم که در جهان هزاران جزیره هست که هیچ بشری توش زندگی نمی کنه و اگر یک هواپیما اونجا سقوط کنه به راحتی دیده نمی شه، ما قبول نمی کنیم که مساحت اقیانوس هند چیزی حدود ۷۳ میلیون کیلومتر مربع است و واقعا فکر می کنیم تکنولوژی ما می تونه چیزها رو توی اون اقیانوس پیدا کنه و غیر ممکنه ما که اینقدر پیشرفته هستیم جعبه سیاهی بسازیم که فقط تا عمق ۶۰۰ متری آب رو تحمل کنه یا فقط برای سی روز باتری اضطراری داره یا اصولا در ارتباط دائم با مرکز کنترل زمینی نیست. چون ما اینها رو قبول نمی کنیم و اینها تهدیدی جدی هستن برای جهانبینی ما، سعی می کنیم بریم سراغ نظریات عجیبتری مثل اینکه شاید یک سلاح خفن که ما ساختیم هواپیما رو در لحظه دود کرده باشه یا یک سازمان جاسوسی توی جریان دست داشته باشه یا اگر کلا دیگه از توان ما هم خارجه حتما موجودات فضایی هستن (: ما اینها رو قبول می کنیم تا سلامت عقل رو تضمین کنیم – این تضمین سلامت عقل از طریق ساختن داستان‌هایی که موضوعات رو قابل قبول جلوه بدن جزو مکانیزم‌های کاملا شناخته شده ادراک بشر است.

شرلوک هولمز می گفت اگر می‌خواین به جواب چیزی برسیم بهترین راه اینه که چیزهای غیرقابل باور رو از ذهنمون خارج کنیم و تازه کشف می کنیم که جواب خیلی ساده ای وجود داره. نمی‌گم حمله لیزری و دزدی بی سر و صدا و فرود در یک فرودگاه مشکوک ناشناخته و همکاری سازمان جاسوسی روسیه و توطئه سرقت طلاهایی که توی بارها جاسازی شده وجود نداره بلکه حرفم اینه که در صورت نگاه طبیعی‌تر و به دور از توهم کنترل کامل انسان بر جهان، چیزی مثل آتیش‌سوزی در سیستم‌های برقی بسیار محتمل‌تر است. در این نظریه احتمالا یک آتش‌سوزی الکتریکی در هواپیما باعث شده ارتباط قطع بشه (چه از طریق سوختن مدارهای خود رادیو یا تصمیم سریع و صحیح خلبان برای خاموش کردن باس هواپیما به منظور جلوگیری از گسترش آتش‌سوزی) و بعد خلبان سعی کرده هواپیما رو به سمت نزدیکترین فرودگاه ببره و متاسفانه قبل از رسیدن به فرودگاه آتیش‌سوزی گسترش پیدا کرده و هواپیما در اقیانوس سقوط کرده. البته مغز خیلی وقت‌ها ما ترجیح می ده تغییر مسیر هواپیما رو ناشی از تلاش آدم رباها بدونه تا تلاش خلبان برای رفتن به سمت نزدیکترین فرودگاه.

پاسخ متخصص‌ها به سوال‌های مربوط به پرواز ۳۷۰ مالزی

370

در مورد غیب شدن هواپیمای پرواز ۳۷۰ مالزیاایرلاین سوال‌های زیادی مطرح می‌شه. مثلا می‌پرسیم که چطوری می شه در عصر ماهواره‌ها و اینهمه سیستم جاسوسی یک هواپیما گم بشه یا آیا روشی هست که خلبان تونسته باشه هواپیما رو بدون متلاشی شدن به قعر دریا بفرسته؟ جواب این سوال‌ها رو متخصص‌ها در پاسخ به توییت‌ها اینطوری دادن

آیا خلبان می‌تونسته با کم کردن فشار هوا مسافرها رو بی‌هوش کنه؟

جیم‌ تیلمون خلبان بازنشسته و تحلیلگر هوایی: بله. خلبان می تونسته اکسیژن رو کم کنه یا حتی به جایی برسونه که مسافرها بمیرن. البته خدمه ماسک‌های مستقلی دارن که از منبع دیگه ای اکسیژن می‌گیره و تمام صورتشون رو هم می‌گیره پس این مساله در مورد اونها تاثیری نداره. البته اگر اکسیژن کابین در ارتفاعی بالا قطع بشه، ماسک‌ها از بالای سر مسافرها پایین می‌افتن و این ماسک‌ها تا مدتی کوتاه اکسیژن زنده موندن اونها رو فراهم می کنن. باید توجه کرد که اکسیژن هر ماسک از مخزن کوچیکی که بالای اون تعبیه شده تامین می‌شه و به خاطر همین مساله است که طبق پروتکل به محض پایین افتادن این ماسک‌ها خلبان باید ارتفاعش رو کم کنه و به ارتفاعی بره که هواش اکسیژن قابل تنفس داره.

آیا این احتمال هست که هواپیما بدون هیچ صدمه‌ای ته اقیانوس باشه و به همین خاطر باشه که ما هیچ چیزی ازش پیدا نمی کنیم؟

جف وایز نویسنده علمی سی ان ان: اگر هواپیما واقعا یک تیکه باشه و هیچ صدمه‌ای بهش وارد نشده باشه یعنی خلبان تونسته با فرودی مشابه فرود خلبنان سولنبرگر روی آب‌های هادسن هواپیما رو پایین بیاره که خب در این صورت مسافرها باید با جلیقه‌های نجاتی که چراغ و سوت و غیره دارن به آب پریده باشن و دیده بشن. این یک راه حله. راه بعدی اینه که هواپیما با یک سقوط مافوق صوت به آب خورده باشه و به میلیون‌ها قطعه تقسیم شده باشه. اگر ایده‌تون این باشه که حتما هواپیما طوری سقوط کرده که واقعا هیچ اثری ازش نمونده، نظریه دوم معقولتره که البته به هرحال باعث می‌شه میلیون‌ها قطعه خیلی ریز روی آب باشن.

آیا مسوولین به این فکر می کنن که ممکنه هواپیما به طور سالم و کامل دست هواپیمارباها باشه؟

ماری شیاو، بازرس کل سابق دپارتمان حمل و نقل آمریکا: کاملا امیدوارم که این هم در حال بررسی باشه چون بعد از ۱۱ سپتامبر ما درس‌های زیادی در مورد این تیپ چیزها گرفتیم. اما در ۱۱ سپتامبر ما بعد از اتفاق کلی اطلاعات داشتیم؛ تماس ها و گزارش ها و غیره و در اینجا هیچ چیزی وجود نداره. اونجا همه سعی می کردن کمک کنن اما حالا دولت ها و سازمان ها و غیره سکوت کردن و به همین دلیل کار بررسی بسیار مشکله.

آیا ممکنه کسی هواپیما رو دزدیده باشه تا مثلا بعدا که همه فکر می کنن این هواپیما در اقیانوس از بین رفته، از اون برای کارهای تروریستی استفاده کنه؟

جیم تیلمون: بله این محتمله ولی فقط یکی از لیست احتمال‌های بلند و بالایی است که وجود داره.

جف بیتی مدیر سابق اداره ضد تروریست سیا: بدون یک این هم یکی از احتمالات است. حداقل سه سناریوی دیگه هم هست که من دوست دارم بهشون اشاره کنم. یکی بودن یک محموله بسیار ارزشمند در هواپیما است که باعث می شه هواپیمارباها اونو بدزدن و این محموله ارزشند ممکنه یکی از مسافرین هم باشه! سناریوی دوم که قبلا هم شاهدش بودیم استفاده از هواپیما به عنوان سلاح است و در نهایت چیزی که همیشه مطرحه درخواست پول در برابر آزادی گروگان‌ها است.

اگر ماهواره‌ها مسیر هواپیما رو برای ۶ یا ۷ ساعت دنبال کردن پس چرا نمی ‌دونیم کجا سقوط کرده؟ یک چیزی مشکوکه

جیم اسکویتو مسوول بخش امنیت ملی سی ان ان: کشورهایی که با سیستم های جاسوسی و ماهواره و تکنولوژی‌های مشابه از هواپیما اطلاعات دقیق دارن علاقه‌ای به افشای این اطلاعات ندارن. دلیلش هم اینه که کشورها شدیدا نسبت به این چیزها حساس هستن. مساله مرز مساله حساسی است و کشورها دائما سر این موضوع با هم کشمکش می‌کنن. بعضی از کشورهای همسایه با هم بارها وارد جنگ شدن و هیچ کس علاقمند نیست دقیقا مشخص کنه که سیستم‌های ماهواره‌ای و رادارش تا کجا، در چه محدوده‌ای و به چه شکلی می‌تونه اطلاعات جمع کنه.

چطور ممکنه یک هواپیما به سادگی غیب بشه؟ شبیه شعبده بازی است..

ماری شیاو: خب وقتی هواپیماها مشغول عبور از اقیانوس هستن معمولا غیب می شن. یعنی هر زمانی که از دید رادارهای معمولی خارج بشن از نظر ما غیب شدن و بعد دوباره با رسیدن به یک رادار دیگه،‌ ظاهر می شن.

جف بیتی: باید بگم که اگر هواپیما در اقیانوس سقوط کرده باشه و ما به گشتن به دنبالش ادامه بدیم، حتی اگر پیداش کنیم این مساله خیلی خیلی زمانبرخواهد بود. اگر سقوط روی زمین اتفاق افتاده باشه شانس بیشتری داریم.

یکهو به فکرم رسیدم ولی ممکن نیست هواپیما در کره شمالی باشه؟

جف وایز: جواب سریع «نه» است. اگر به گزارشی که نخست وزیر مالزی در روز شنبه اعلام کرد اعتماد کنیم تقریبا می دونیم هواپیما کجاست. این هواپیما بین دو عرض جغرافیایی مشخص است و کره شمالی خارج از این مدار است. ما اطلاعات خیلی کمی از اینکه چی پیش اومده داریم ولی چند چیز رو مطمئن هستیم و بر اساس اونها سناریوهایی می‌سازیم که فرود در کره شمالی جزوشون نیست.

دیوید استاپلز متخصص رادار و الکترونیک: گفته می‌شه که هواپیما به غرب پیچیده و بالای مالزی پرواز می کرده. اگر اطلاعات رادار رو قبول داشته باشین، این جایی است که هواپیما بوده. اگر هواپیما از اینجا می‌خواسته به سمت کره شمالی بره رادارهای ویتنام حتما متوجه‌اش می‌شدن.»

چرا هیچکس حین حادثه تماسی نگرفته یا زنگی نزده؟

ماری شیاو: سوال اول اینه که چرا هیچ کس حین حادثه احتمالی یا در مسیر تماس نگرفته یا اسمس نداده یا ایمیل نزده. جواب ساده است: چون این هواپیما این امکان رو نداده. این هواپیما وای‌فای نداشته و شبکه موبایل رو هم پشتیبانی نمی‌کرده. در ضمن شرکت‌های تلفن گفتن که این ادعا که تلفن بعضی از این آدم‌ها زنگ می خورده نشون دهنده هیچ چیزی نیست و فقط می گه که آخرین دکلی که گوشی رو دیده داره تلاش می کنه با اون ارتباط برقرار کنه و این اصلا به این معنی نیست که تلفن روشن و فعاله.

منبع

رادیو گیک شماره ۳۴ – نارنجی ۴۲

شماره ۳۴ رادیو گیک رو در حالی شروع می کنیم که بچه های نارنجی ۴۲ روز در زندان بودن بدون وکیل و هیچچی،‌در حالی که آقای هالو روی مانیتور پاوز شده، در حالی که ATM بانک ها هنوز مبتنی بر ویندوز ایکس پی است و در حالی که کامپیوترها فقط باید ۲۴۰۰ برابر سریعتر بشن تا به مغز انسان برسن. با رادیو گیک باشن تا جهان رو به وحشت بندازیم.

دانلود نسخه ام پی تری
دانلود نسخه او جی جی

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

اخبار

فیلتر شدن وی چت رو داشتیم.. گپ های خودم

یک میلیون تصویر از کتاب‌های قدیمی روی فلیکر

در حالی که ما مشغول دستگیری بچه های نارنجی بودیم و دسترسی به فرهنگ دهخدا تنها از طریق یک سایت وحشتناک بد طراحی شده ممکن بود که تازه سانسورش هم کرده بودن، کتابخونه بریتیش یک میلیون تصویر اسکن شده از کتاب‌های قرن ۱۷ تا ۱۹ رو روی فلیکر آپلود کرده. همه امکان مشاهده و استفاده از این تصاویر رو دارن چون بخشی از تاریخ بشریت است و نه نون دونی یک گروه. سری بهش بزنین و لذت ببرین.

شمردن گوسفند برای خوابیدن روش مناسبی نیست

[گفتگو در مورد فرهنگ غربی] در یک تحقیق توی دانشگاه آکسفورد مردم با بیماری بیخوابی رو به سه گروه تقسیم کردن. گروه اول به صحنه های آروم مثل آبشار یا رودخونه یا دشت فکر کردن. گروه دوم گوسفند شمردن و گروه سوم کار خاصی نکردن و فقط مثل همیشه سعی کردن بخوابن. گروه اول که به چیزهای آروم فکر می کردن ۲۰ دقیقه زودتر از گروهی که مثل همیشه سعی کردن بخوابن خوابشون برد و اونهایی که سعی می کردن گوسفند بشمرن دیرتر از همه خوابیدن. نتیجه اینه که فکر کردن به صحنه هایی که نیازمند کارکرد مغزه (مثل شمردن تا تصور صحنه پیچیده پریدن یکسری گوسفند از نرده) باعث دیرتر به خواب رفتن می شه. توضیحات خودم در مورد روش تحقیق و بعدش روش خودم برای خوابیدن!

گوگل و اجازه به مردم برای ایمیل زدن به هر کسی توی گولاس

گوگل در یک تصمیم جدید اجازه داده به هر کسی در گوگل پلاس ایمیل بزنین. کافیه وارد بخش نوشتن ایمیل بشین و بعد اسم یک نفر رو تایپ کنین تا ایمیل بهش برسه. نقض پرایوسی است؟ نمی دونم.. ب هرحال شرکت خودشونه و با این قواعد اداره می شه. کاری که ما می تونیم بکنیم خاموش کردنش از بخش ستینگ ها است.

کردستان اولین دولتی در خاورمیانه است که به سراغ گوگل اپ می ره

گوگل اپ مجموعه اداری تجاری گوگل است. برنامه هایی مثل آفیس تحت وب و خیلی چیزهای دیگه. کردستان عراق هم به عنوان اولین دولت خاورمیانه اعلام کرده که می خواد ۳۰۰هزار کارمندش رو به این سیستم منتقل کنه. اونها مشکلات متنوع زیرساختی دارن و به این نتیجه رسیدن که گوگل اپ برای بیزنس بهشون کمک می کنه که فقط با اتصال دفاتر به اینترنت، بتونن تمام دفاتر رو به هم متصل نگه دارن و مثلا روی اسناد مشترک کار کنن و این چیزها. عملیات با همکاری شرکت BRAMS که در دوبی است انجام می شه تا بتونن سیستم های قدیمی رو به سیستم های جدید منتقل کنن. کمی هم درباره مبین نت بگم و تجربه ما.

در اعماق

نقدها و پیشنهادها در مورد منشور حقوق شهروندی

نقدهای متنوع ولی تمرکز روی اینکه باید از نظر انشا صحیح باشه و حقوق دیجیتال رو باید به رسمیت بشناسه … که نمی شناسه…

فیسبوک و اینترنت رایگان برای مکان‌های تجاری

برنامه جدید فیسبوک جالبه. گذاشتن اکسس پوینت در کافه ها و جاهای عمومی و اگر کسی به اونجا اومد برای دسترسی به اینترنت کافیه اول توی فیسبوک چکین کنه. ایده تجاری و فنی جالبیه.

شکستن یکی از قوی‌ترین الگوریتم‌های رمزنگاری با گوش دادن به صدای پردازنده

سه محقق امنیت در به اصطلاح اسرائیل از دانشگاه به اصطلاح تلاویو یک مقاله‌ جالب و هیجان انگیز منتشر کردن با عنوان استخراج کلید RSA با استفاده از روش رمزگشایی صوتی. این مقاله درباره شکستن یکی از قوی‌ترین الگوریتم‌های رمزنگاری حال حاضر جهان یعنی الگوریتم RSA ۴۰۹۶ بیتی هست با کپچر کردن صدای پردازنده در حالی که کامپیوتر مورد نظر مشغول اجرای روتین‌های مربوط به دیکد کردن هست.
این سه محقق امنیت با نام‌های Daniel Genkin، Eran Tromer و Adi Shamir که این آخری خودش از مخترعین الگوریتم رمزنگاری RSA هست در عمل با استفاده از تکنیک side channel attack و روزگشایی صوتی تونستن کلید ۴۰۹۶ بیتی RSA رو از GnuPG استخراج کنن.
ظاهرا محققین این حمله رو با گذاشتن یک دستگاه موبایل سامسونگ گلکسی‌نوت ۲ از طرف محل قرارگیری میکروفن گوشی در ۳۰ سانتی‌متری یک لپ‌تاپ به سمت محل فن لپ‌تاپ که در حال دیکد کردن بوده و ضیط صدا و بعد گوش کردن به صداهای با فرکانس ۱۰ تا ۱۵۰ کیلوهرتز تولید شده توسط کامپیوتر انجام دادند.
RSA attackتیم توسعه GnuPG از این آسیب‌پذیری مطلع شد و سریعا یک پچ برای جلوگیری از این آسیب‌پذیری نوشتن و در نسخه ۱.۴.۱۶ این آسیب‌پدیری برطرف شده ولی با این حساب فکر کنم باید برای امنیت بیشتر، کامپیوتر خودمون رو داخل جعبه‌های sound-proof نگهداری کنیم تا از نشت فرکانس‌ها موقع کار کردن کامپیوترها به اطراف جلوگیری کنیم

دستگیری کسی که با تور و ایمیل ناشناس الکی گفته بود تو دانشگاه بمب گذاشتن که امتحان نده

ایده ظاهرا امن بوده: الدو کیم دانشجوی ۲۰ ساله دانشگاه هاروارد که برای امتحان ها درست درس نخونده بود، ایمیلی به مدیران دانشگاه زد و گفت در دانشگاه بمب گذاشتن تا فردا تعطیل بشه و امتحان نده. موفق هم شد. اما با وجودی که از شبکه مخفی کننده تور و سیستم ایمیل مخفی گوریلا میل استفاده کرده بود، فرداش اف بی آی دستگیرش کرد و اون هم اعتراف کرد که قصد حادی نداشته و تروریست و بمب و اینها الکی است و فقط چون درس نخونده بوده خواسته اینطوری امتحان رو کنسل کنه. اما از کجا شناخته و دستگیر شد؟ خوشبختانه اف بی آی هنوز نمی تونه تور و گوریلا میل رو بشکنه ولی وای فای دانشگاه رو که می تونه بررسی کنه. آقای الدو تمام کارهاش رو از شبکه وایرلس دانشگاه کرده بود و با اینکه لاگ ها نشون نمی دادن کی چیکار کرده، این رو میتونستن نشون بدن که در ساعت ۶ صبح دوشنبه، کی با رمزنگاری تور از وایرلس استفاده کرده – درست همون ساعتی که اون ایمیل به مدیر رسیده.

ما داریم به کجا می ریم؟
پونزده بار سعی کردم یک کپچا رو تایپ کنم و موفق نشدم. اینقدر که مهمل و پیچ بود. بعد گفتم حداقل این بخش کپچای صوتی رو گوش بدم بزنم.. ببین چی گفت:
[ صداش ]
به کجا داریم می ریم؟ به وضوح کامپیوترها از ما بهتر شدن و ایده اینکه کپچا اینقدر سخت بشه که کامپیوترها نتونن بگن چیه، معنی اش اینه که آدم ها هم نتونن بگن.

هک ای تی ا م با یو اس بی

برین دنبال ای تی ام هایی که با ایکس پی کار می کنن، بدنه شون رو ببرین و به پورت یو اس بی برسین. یک کول دیسک آلوده بهشون وصل کنین و قطعه بریده شده رو بذارین سر جاش که کسی دیگه اونو نبینه. حالا برنامه شما داره اونجا ران می شه و بعد از اولین بوت سیستم رو بوت می کنه و یک منوی مخفی به سیستم اضافه می کنه که به شما امکان می ده هر وقت بخواین می تونین هر چقدر بخواین از سیستم پول بردارین! مسخره است ولی د وتا محقق آلمانی در سخنرانی اخیر کی‌آس کامینونیکیشن کنگرس (سی سی سی ) نشونش دادن که کار می کنه. بحث اینه که بانک ها هنوزم دارن از این ای تی ام های بسیار قدیمی استفاده می کنن که مبتنی بر تکنولوژی های بسیار قدیمی و غیر مناسب برای زمان حال هستن. یک تحلیلگر در مورد این حمله گفته که حمله بدون شک توسط افرادی انجام شده که به اون مدل ای تی ام دسترسی داشتن. همچنین محققین گفتن که کد در چند مرحله نوشته شده و مطمئنا بارها و بارها بهینه شده. گفته نشده این ای تی ام مال کدوم بانک بوده ولی یکی از اعضای تیم که با «تی» معرفی شده می گه اونها این مشکل رو نشون دادن تا بانک ها رو مجبور کنن که سیستم هاشون رو آپدیت کنن.

بافر و سیستم اوپن سالاری

[توضیح شرکت بافر]
این شرکت اخیرا در یک اقدام خیلی جالب ۹ تا ارزش بافر رو اعلام کرده و گفته که حقوق ها بر اساس این ارزشها داده خواهد شد؛ کاملا هم باز و کاملا هم شفاف. [توضیح در مورد حقوق و شرکت ها در ایران و چک و چونه و تعهد نگفتن حقوق و …]. در مقابل بافر گفته چون شفافیت اونجا یک اصل بسیار مهمه حقوق ها رو می گن. ترنسپرنسی باعث اعتماد می شه و راه پیشرفت رو نشون می ده . اونها حقوق رو بر اساس یک فرمول دقیق می دن: نوع شغل ضربدر رتبه ضربدر سابقه بعلاوه محل (بعد ده هزار دلار اگر طرف انتخاب کنه حقوق بیشتر بگیره به جای سهام). مثلا انواع کارها این ها است در این فرمول قهرمان شادی ۴۵ هزار دلار، مهندس ۶۰ هزار دلار، طراح ۶۰، مدیر اجرایی ۷۰ و مدیر عامل ۷۵. ضرایب تجربه هم برای استاد ۱.۳، برای پیشرفته ۱.۲، متوسط ۱.۱ و تازه کار ۱ در نظر گرفته شده. بعد هم لیست دقیقی از تک تک آدم های شرکت و حقوق دقیقشون و اینکه چرا اینقدر حقوق می گیرن منتشر شده. (مقایسه با جایی که به زور کپی قرارداد رو به آدم می دن یا موقع ورود سفته می گیرن و …).

جاسوسی تلویزوین های ال جی

اینهم خبر بسیار عجیبی بود. یک نفر مقاله ای می نویسه و توش مدعی می شه که تلویزیون هوشمند ال جی اون زیادی هوشمنده.. حتی جاسوسه. این تی.وی. فهرست فایل هایی که پخش می کرد، کانال هایی که نشون می داد و فیلم هایی که روی هارد یا یو اس بی بهش وصل می شد رو برای یک سرور می فرستاد. محققین سکیوریتی با شک به جریان نگاه کردن و تا خودشون تست نکردن و تایید نکردن، جریان رو باور نکردن: یکسری از تلویزیون های هوشمند ال جی اطلاعات صاحب هاشون رو به یک سرور مخابره می کردن. ال جی اول نظری نداد ولی بعدا قبول کرد و گفت این یک اشتباه بوده و برنامه ای که اینکار رو می کرد فقط داشت تست می شد و قرار نبود روی فرم وری که بیرون داده می شه باشه ! این اطلاعات حتی بعد از خاموش کردن منوی مربوطه که به سختی قابل دسترسی بود هم فرستاده می شدن و اون هم تکست محض! هوم.. دیگه چی؟ فقط مونده تلویزیون رو اسنیف کنیم و بفهمیم مثلا داره به یخچال سامسونگمون اتک می کنه یا سعی می کنی توستر بلک اند د کر رو مجبور کنه خودش رو خیلی روش نگه داره تا بسوزه!

کوسه های استرالیایی حضورشون رو توییت می کنن تا شما راحت و امن شنا کنین

چه خبر بوده این هفته ها؟! کوسه ها در غرب استرالیا دردسر بزرگی هستن. یک اکانت توییتر به اسم Surf Life Saving Western Australia’s (SLSWA) Twitter feed با استفاده از آدم ها و نجات غریق ها در صورت دیدن کوسه در هر قسمتی اطلاع می داده اما الان راه حل ساده تری پیدا کردن: تگ زدن به کوسه ها و بعد یک کامپیوتر کوچیک که در صورت دیدن کوسه های تگ زده شده محدوده جغرافیایی اونها رو توییت کنه و مثلا بنویسه «کوسه دو تا سه متری در دو کیلومتری ساحل بیکلی بی دیده شده. احتیاط کنید». باتری این تگ ها تا ده سال کار می کنه و نجات غریق ها می گن که این روش بسیار سریعتر از سیستم های سنتی که دیده بان‌ها بودن کار می کنه. در حال حاضر این ساحل ها خطرناکترین ساحل های جهان از نظر کوسه هستن و دولت بعد از کلی جر و بحث به ماهیگیرها اجازه داده اگر در مناطق خاص کوسه های بزرگتر از سه متر رو دیدن، اونها رو بکشن. همچنین طعمه گذاری در مسیرهای خارج از محدوده شنا و موج سواری، کوسه ها رو از این مناطق دور نگه می داره. حالا امید می ره توییتر به کمک کوسه ها بیاد و دیدن مسیر اونها این امکان رو بده که گارد ساحلی با هلی کوپتر به سراغشون بره و اونها رو از مسیر شناگرها دور کنه.

شبیه سازی ۱ ثانیه از مغز انسان با ۴۰ دقیقه از وقت یک سوپر کامپیوتر

کی که یکی از بزرگترین کامپیوترهای جهانه و در ژاپن زندگی می کنه پرفرمنسی برابر ۸.۱۶۲ پتافلاپس داره (با تشکر از ۸۲۹۴۴ پروسسورش) می تونه ۱۰۱۶ میلیارد اپریشن در ثانیه اجرا کنه ولی اصولا توان رقابت با مغز شما که داره به اینو گوش می ده رو نداره. این کامپیوتر اگر بخواد یک ثانیه از مغز شما رو شبیه سازی کنه ، نیاز به ۴۰ دقیقه داره. این شبیه سازی تلاش برای تکرار ۱.۷۳ میلیارد رابطه عصبی بین ۱۰.۴ تریلیون سیناپس رو در حالی تکرار کرد که هر کدوم از سیناپس ها ۲۴ بایت حافظه داشتن. این دانشمندها معتقدن ما احتمالا در ۱۰ سال خواهیم تونست کل مغز رو شبیه سازی کنیم و توضیحات خودم.

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

تبریک به بیل گیتس به خاطر ظاهر شدن در نقش سانتا در ردیت. توضثیح سکرت سانتا. تبریک به هر کسی که بیت کوین خریده چون بعد از اینکه زینگا گفت بیت کوین قبول می کنه قیمتش دوباره به بالای هزار دلار رسید. شرمندگی قوی برای کسی که بهترین وبلاگنویس های ایران یعنی بچه های نارنجی رو بیشتر از چهل روزه دستگیر کرده و بدون دسترسی به وکیل و حقوقشون بازجویی می کنه. تبریک به حکومت انگلیس که بالاخره به این نتیجه رسید که در سطح سلطنتی از ریاضی دان و نابغه کامپیوتر و کد شکن بزرگ آلن تورینگ به خاطر فشارهایی که به خاطر گی بودن بهش آورد معذرت خواهی کنه. تبریکی هم به شهر دیترویت که خونه هایی رو توش خریدن و به رایگان به نویسنده هایی می دن که به دیترویت بیان برای نوشتن، هدف این پروژه کشیدن نویسنده ها به یک شهره برای بالا بردن سطح فرهنگی اون شهر،

نامه ها

محمد:

سلام جادی
امروز یه اتفاق جالب واسم افتاد گفتم بگم شاید مفید باشه
من 2-3 سال پیش عضو سایت مرجع متخصصین ایران شدم و پسوردم رو فراموش کردم اما از 2-3 ماه پیش این سایت شروع کرد به ارسال خبرنامه که خیلی هم رو مخ بود و منم ترجیح میدم عدم اشتراک رو بزنم تا اسپم کردن ایمیل.
عدم اشتراک را که میزدم ازم ایمیل میخواست منم هرچی ایمیل رو میزدم میزد معتبر نمیباشد منم تقریبا هر 3 روز یه ایمیل میزدم که من این مشکل رو دارم فقط اشتراک ایمیل من رو حذف کنید که هیچ کس جواب نمیداد و سر همین قضیه با نرم افزارهای پیگیری ایمیل آشنا شدم که از این بابت ممنونم ازشون :دی
بعد از 1 ماه گفتم بذار به شماره پشتیبانی زنگ بزنم ببینم جواب میده؟
باورم نمیشد کسی برداره.
یه خانومی برداشت مشکل رو گفتم و گفت شماره پروفایل رو بده منم از تو ایمیل خوندم و اولش گفت سرور قطعه مثل همه جا تو مملکت ما و دوباره بعد از 20 دقیقه زنگ زدم گفت خب مشکل ایمیل شما اینه که . داشته و این . افتاده ایمیل رو بدون . باید بزنید.
گفتم یعنی چی افتاده؟
گفت سایت خودش . و _ رو حذف میکنه :|
جالب اینجاست که یوزرنیم هم همون ایمیل هست.
بعدش گفت واسه پسورد هم یاداشت میکنید؟
و شروع کرد خوندن پسورد :|
گفتم سیستم امنیتی سایت شما چجوریه که پسورد رو میبینید؟
گفت ببخشیدا ما بریم تو پروفایل کسی همه چیزش رو میبینیم.
گفتم خب نباید ببینید و فقط باید بتونید پس رو ریست کنید و اگه سایت حک شه یا حتی کسی تو ادمین ها مشکل دار باشه و پس من با ایمیل من یکی باشه چی میشه؟
گفت حالا دیگه :|
تنها نکته امنیتی ای که رعایت کرد این بود که پس رو نصفه خوند و گفت یادت نیومد؟ که اگه گفته بودم نه تا تهش رو میخوند :دی
خلاصه کار من رو راحت کردن دیگه زحمت پس ریست رو نکشیدم :دی

بخش آخر

مقاله کوتاهی رو براتون ترجمه کردم از بیزنس اینسایدر در مورد اینکه چطوری اتوماتیکس (شرکت پشت وردپرس) تونست به یک استارتاپ یک میلیارد دلاری تبدیل بشه.. بدون ایمیل و بدون کارمندان دفتری.

ما در مورد فرهنگ های کاری متنوعی شنیدیم ولی تقریبا هیچ کدوم به باحالی اتوماتیکس نیست. شرکتی که پشت پلتفرم وبلاگنویسی وردپرس است. اتوماتیکس اونقدر عجیبه که امسال کتابی در موردش چاپ شده تحت عنوان «یکسال بدون شلوار» . کتاب رو اسکات برکان نوشته – کارمند سابق مایکروسافت که روی اینکه چطور اتوماتیکس به یک کمپانی ۱۹۰ کارمنده یک میلیارد دلاری تبدیل شده تحقیق کرده.

با اینکه اتوماتیکس دفتر قشنگی توی سان فرانسیسکو داره، هیچ وقت موقع استخدام در مورد جا با کسی حرف نمی زنه. کارمندهاش در ۱۴۱ شهر ۲۸ کشور پراکنده هستن و همین که استخدام بشن ۲۰۰۰ دلار برای تزیین اتاقی که می خوان توش کار کنن بهشون تعلق می گیره (علاوه بر یک مک جدید و ابزار تکنولوژیک دیگه). این شرکت همچنین هزینه عظیمی رو برای سفرها کنار گذاشته. هر تیم می تونه هر جا که بخواد همدیگه رو ملاقات کنه. مثلا برای یک هفته هک در توکیو، آتن، کاووآ، سانفرانسیسکو یا سیدنی. برکان توی کتابش از اولین میتینگ تیمی اش می نویسه. در آتن:

کی ممکنه سوار هواپیما بشه که هم هم‌کارهاش رو توی آتن ملاقات کنه؟… این هیچ وقت برام قابل هضم نشد اما تاثیرش رو کاملا درک کردم: ما همه پر انرژی بودیم، احساس مثبت داشتیم و آماده بودیم این سفر به یک جای فوق العاده رو هر طور که می شه جبران کنیم.

کارهای روزانه این شرکت به جای ایمیل و اتاق های کنفرانس، توی چت روم‌ها، هنگ آوت گوگل و سیستم وبلاگنویسی خودش انجام می شه. ما از مدیر عامل خواسته ایم تا به بعضی سوال ها ما جواب بده.

* چه زمانی متوجه شدین که بهتره ایمیل رو کنار بذارین، به اتاق کنفرانس نرین و از کارمندها نخواین که به دفتر بیان؟

ما توی اتوماتیکس از همون روز اول می دونستیم که همه لازم نیست یک جا باشن تا بتونن با هم کار کنن. اولین چهار اتوماتیکسی توی چهار شهر مختلف بودن. ما برای مدت های طولانی با هم روی کد باز وردپرس کار کرده بودیم – پروژه درست مثل پروژه های آزاد دیگه که هر کس می تونه توش مشارکت کنه.

جریان ایمیل چند سال بعد شروع شد. سال ۲۰۰۹ بود و چهار سال بود که کمپیانی شروع شده بود و کشف کردیم که داریم خیلی از ایمیل استفاده می کنیم. خیلی بیشتر از وبلاگی که محصولمون بود و این شد که تصمیم گرفتیم تا برگردیم به وبلاگ ولی اینبار وبلاگ رو روی سرش بذاریم.. یعنی سیستمی درست کنیم تحت عنوان پی۲ (که چیزی است بین تابلمر و یامر و کامنت).

* شرکتی که کوچیکه با موفقیت با شایسته سالاری شروع می کنه چون همه همدیگه رو می شناسن ولی وقتی شرکت بزرگتر می شه چطوری با شایسته سالاری ادامه می دین بدون اینکه همدیگه رو بشناسین؟

برای شایسته سالاری لازم نیست همدیگه رو بشناسیم. درک اینکه کاری کیفیت داره یا نه هیچ نیازی به شناختن نداریم. ایده شایسته سالاری بسته به اینه که هر کس چه کاری می کنه و چه چیزی تحویل می ده نه اینکه کی هست. همچنین ما چند بار در سال دیدارهای داخل تیمی رو داریم و این کمک می کنه به شناختن آدم ها از نزدیک.

* آیا توی شرکت شما تعریفی متفاوت از دیگر شرکت در مورد «موفقیت» و «شکست» دارین؟ پیروز شدن یعنی چی؟ اگر شکست بخورین وضع چطوریه؟

ما سعی می کنیم به سمت موفقیت یا شکست هدفگذاری نکنیم بلکه سراغ Speed of iteratoin بریم (سرعت تکرار؟) و به نظرمون این چیزی است که باید موفقیت ما در طولانی مدت خواهد شد. از اونجایی که ما سریع حرکت می کنیم، شکست برامون فقط فرصتی است برای یادگرفتن یک چیز جدید و فقط در صورتی واقعا شکست خوردیم که یک کاری خیلی زیاد طول بکشه. [ توضیحات خودم در مورد تکامل و آزادی نرم افزار ]

* بزرگترین درسی که مدیر های دیگه باید از فرهنگ شرکت شما یاد بگیرن و استفاده کنن چیه؟ حتی مدیرهایی که توی شرکت های مرسوم از ایمیل و میتینگ استفاده می کنن؟

کار سختیه که یک چیز رو نام ببرم ولی فکر می کنم مستقل از ابزاری که برای ارتباط استفاده می کنین، باید این رو بدونین که اگر به آدم‌ها استقلال بدین که کار بامعنایی انجام بدن و شرایط رو طوری فراهم کنید که حرکت سریع ممکن باشه، چیزهای فوق العاده ای پدیدار خواهد شد.

موسیقی

به پیشنهاد علیرضا: البته موزیک آخر رو هم یه پیشنهاد دارم: Survival از Eminem اما با توجه به نامه اخیر یغما گلرویی با شرف به روحانی که توش نوشته «در آن وزارت‌خانه، تا به حال نه کسی پاسخ‌گو بوده و نه در کل جوابِ دقیقی داده می‌شده که برای مثال فلان کتاب قابل چاپ هست، یا نیست و یا این جمله و این سطر و این پاراگرافش باید حذف شود. هر روز مراجعین را به هفته‌ی دیگر حواله می‌دهند و آن روز موعودِ پاسخ‌گویی معلوم نیست کی از راه خواهد رسید. چنان که بعضی از کتاب‌ها به سلامتی دارند تولدِ هشت ساله‌گی خود را نزدِ بررسان وزارت ارشاد جشن می‌گیرند و با اینکه اغلب زیر پانصد صفحه هستند، هنوز موفق به بررسی و اعلام موارد سانسورشان نشده‌اند. می‌نویسم «سانسور» و این خطا نیست و اگر به زعم شما باشد هم، خطای سهوی نیست و عمدی‌ست چراکه معتقدم آن چه از دیرباز در آن وزارت‌خانه اتفاق افتاده و می‌افتد سانسور است، حتا اگر خوش داشته باشند با عبارت خوش‌آهنگ‌تر «ممیزی» صدایش بزنند نیز توفیری در ماهیتِ آن نمی‌کند. شعر و هنر این سرزمین همیشه سایه‌ی سانسور را بر سر خود داشته، از دوران «رودکی» تا امروز. وقتی در دهه دوم همین قرن «صادق هدایت» یگانه، نوزادش «بوف کور» را مانندِ گربه‌ای به دندان ‌گرفت به غربت زد و در بمبئی منتشرش کرد، با سانسوری دست به گریبان بود که سایه‌اش تا امروز بر سر ادبیات ما مانده است. همیشه زیر این سایه آفرینشگری کرده و سعی در گول زدن و تاراندنش داشته‌ایم چراکه موظف به روشنگری بوده‌ و هستیم. همان‌طور که ارشاد خود را موظف به اجرای سانسور می‌داند، هنرمند هم موظف به مخالفت با سانسور است. هنرمند راستین هرگز عادت نکرده‌ به گردش این چرخ کج‌مدار و خاموشی گزیدن به دیاری که در آن حتا اگر از آلوده‌گی هوا انتقاد کنی هم هزار و یک انگ و برچسب می‌خوری و به «سیاه‌نمایی» متهم می‌شوی. بر سر عهد خود مانده‌ایم و بهایش را هم داده‌ایم و می‌دهیم. » این شعرش رو براتون می خونم:

شعر و صدای یغما گلرویی

صد و پنجاه پله زیرِ زمین،
صندلی، میز، بازجو، دوربین…
کاش می‌شد عقب عقب کلِ
زندگیمو برم به سمتِ جنین!

جُرم‌هایی به قُطرِ پرونده،
شُرکایی به اسمِ «خواننده»،
ارتباطِ شقیقه و گردو،
ارتباطِ «بی.بی.سی» و بنده!

اتهامم بزرگ و سنگین است،
کشورم یک ایالتِ «چین» است،
در دیارِ گل و گلوله و گاو،
آخرِ راهِ شاعری این است.

پیش پایم دوراهه‌ی نفرین،
تلخِ‌تر از کمدیِ «چاپلین»،
یک طرف ختم می‌شود به جنون،
یک طرف ختم می‌شود به «اوین»…

اشتراکِ میانِ تیغ و زبان،
فرق ناچیز خانه و زندان،
اعترافم هنوز یک جمله‌ست:
«من فقط شاعرم! جناب سروان!»