عید سال نو مبارک! سال ۹۳ بدون شک قرار سال خوبی باشه. با شما هستیم با رادیو گیک اول سال نود و سه و رادیو گیک شماره ۳۷. رادیو گیک هایی که عدد اول هستن، خوش شانسی می یارن پس سال ۹۳ سال خوش شانسی است!
ماروین مینسکی برای کسایی که از بیست سال پیش داستان های هوش مصنوعی و رباتیک رو دنبال می کنن یک اسطوره است (: این استاد دو سه روز قبل جایزه BBVA موسسه پیشگامان دانش رو برده که ارزشی برابر ۵۴۰هزار دلار داره. مینسکی ۸۶ ساله سالهای سال در ام آی تی درس داده و نوشته و حتی در ساخت فیلم استنلی کوبریک به اسم ۲۰۰۱، ادیسه فضایی همراه بوده. مینسکی گفته که هنوز نمی دونه چطوری باید این پول رو مصرف کنه ولی احتمالا برای خرج کردنش مشکلی نخواهد داشت و اضافه کرده که «نمی دونم اونها فکر می کنن من دارم چیکار می کنم. من نظریه هایی در مورد شیوه کار مغز می دم و اگر خوش شانس باشم چند تا دانشجو دارم که بتونن از این نظریه ها به شغلی برسن» و البته یکی از مشهورترین دانشمندهای ری کورزویل است که در پادکست سینگولاریتی بارها ازش صحبت کردیم و هر شنونده رادیو گیک باید حتما اونو بشناسه (اگر نمی شناسین با من تکرار کنین «من بعد از این پادکست می رم سرچ می کنم دنبال پادکست شماره یک سینگولاریتی و گوشش می دم http://jadi.net/2012/03/radio-geek-001-singularity/ )
یادتونه که ؟ هک حتما نفوذ نیست بلکه به هر کار هوشمندانه هک کردن می گیم. حالا یک گروه سعی کردن انتقامشون رو از اسپاتیفای بگیرن. اسپاتیفای اجازه پخش آلبوم ها رو به شما می ده و در حالی که تقریبا ۶ میلیون نفر مشترک پرمیوم اون هستن و ماهانه ۶۰ میلیون دلا ر از این جریان درآمد داره، پولی که به تولید کنندههای موسیقی در ازای پخش شدن آلبومشون می ده بسیار کمه! حالا یک گروه موسیقی به اسم والفپک از میشیگان یک ایده عالی زده! این گروه یک آلبوم با ده ترک تولید کرده که تک تک ترکهاش فقط سکوت است! اونها از طرفدارانشون خواستن که شب ها موقع خواب این ترک های خالی رو انتخاب کنن و بذارن توی اسپاتیفای پخش بشه و با اینکار هر شب ۴ دلار به نفع این گروه کار کنن و این گروه هم از پولی که جمع می شه یک تور رایگان برگزار خواهند کرد. اسم این آلبوم اسلیپیفای است و حتی اگر واقعا تعداد زیادی اونو پخش کنن هم ضرر عجیبی به اسپاتیفای نخواهد خورد. شرکتی که سال گذشته ۵۰۰ میلیون دلار پول برای خرید حق پخش موسیقی به موزیسنها داده. البته قبلا هم افراد مختلفی موزیکهای خالی درست کرده بودن و مورد مشهور هم سونیک یاوت بود که موزیک ۶۳ثانیه سکوتش برای مدتی از آیتونز حذف شد و بعد دوباره برگشت. به این اثر گوش می دیم.
[۶۳ ثانیه سکوت]
امیدوارم لذت برده باشین از این موسیقی و ببخشید که با پخشش کپی رایت صاحب اثر رو نقش کردیم.
چیزی که هنوز عملا به بازار نرسیده ولی لازم بهش نگاه کنیم فایرفاکس او اس و ادعای تلفن هوشمند ۲۵ دلاری است! فایرفاکس این روزها در نقش رابین هود اینرنت عمل می کنه و تلاش می کنه هم اینترنت رو به همگان برسونه و هم آزاد نگه اش داره و هم استانداردش کنه تا ما توی قفس طلایی شرکت ها گرفتار نشیم. الان هم از تلفنی ۲۵ دلاری حرف می زنه که مخاطبین میلیاردی داره در جاهایی که آدمها هنوز نتونستن اولین تلفن هوشمندشون رو بخرن. فرض کنین تلفنی داشته باشین که فقط می تونه زنگ بزنه و یک براوزر رو اجرا کنه و یک پلن ماهانه مثلا دو گیگ ده هزار تومنی. اینطوری در ماه با ده هزار تومن می تونیم به خرید آنلاین، فیسبوک، چت و … دسترسی داشته باشیم. این جریان کاملا متفاوت است با ایده زوکربرگ که گفته بود «اینترنت برای همگان رو عملی می کنم» چون ایده زوکربرگ درست کردن یک بازار عظیم از مصرف کننده های احتمالی است که چون ممکنه چیزی رو مصرف کنن باید بازی شون بدیم در حالی که ایده تلفن ۲۵ دلاری دادن یک ابزار است برای رسیدن به جامعه جهانی. هنوز چیز زیادی ازش دیده نشده و ممکنه مثل خیلی پروژه ها در عمل کلا یک چیز دیگه از آب در بیاد ولی فعلا خوبه جزو چیزهایی قرارش بدیم که باید با دقت نگاه بشن. البته معلومه به اینترنت داغون ایران اسلامی عزیز ما چیز خاصی ازش برای ما در نمی یاد ولی ما جهان وطن هستیم و خوشحال و امیدوار (:
رد هت که می شه بزرگترین شرکت بازمتن جهان دونستش و مشهورترین لینوکس تجاری اعلام کرد که با همکاری اوهورو سافتور پشتیبانی از دات نت و مایکروسافت اسکویل رو به اوپن شیفتش اضافه کرده. اوپن شیفت یک سیستم پلتفرم از ا سرویس است PaaS است که دولوپرها اجازه می ده از روی یک سیستم کاملا لینوکسی ردهت برای دات نت برنامه نویسی کنن. اوهورو یک شرکت دو ساله است که توسط کارمندهای سابق مایکروسافت جاوید اکرم و جواد خاکی درست شده تا ویندوز رو به لینوکس پیوند بزنه. پکیج استفاده از اوپن شیفت رو می تونین از گیت هاب بگیرین
واتسون رو احتمالا می شناسین. سیستم کامیپوتری ادراکی ای از آی بی ام که توست با خوندن و «فهمیدن» ویکیپیدا در مسابقه اطلاعات عمومی و غیره جئوپاردی شرکت کنه و برنده بشه ! حالا مدیر عامل آی بی ام از توسعه دهنده های موبایل دعوت کرده که در سه ماه آینده برنامه هایی ر و بسازن که از واتسون استفاده کنه .. قابلیت هایی مثل درک و پاسخ به سوالات پیچیده از طریق زبان طبیعی گفتاری. سه نفر از برنده ها توسط آی بی ام ساپورت می شن و برنامه هاشون به بازار عرضه می شه. در نمونه های متنوع واتسون نشون داده می شه که مشاوره پزشکی می ده یا وقتی بهش می گین که قراره به فلان جا سفر کنین پیشنهادهای مناسبی می ده در مورد لباس هایی که احتمالا نیاز خواهید داشت و کوله پشتی ای که برای این سفر مناسب است در حالی که جستجوی وب به هیچ وجه جواب های مرتبطی رو نشون نداده بود.
این قانون می گه که برای رسیدن به بهترین جواب در اینترنت نباید سوال پرسید بلکه باید جواب اشتباه رو نوشت. این مورد رو هر کس که در کامنت ها چیزی گفته یا در فروم ها حرفی زده می دونه (: این قانون به افتخار کانینگهام که پدر ویکی شناخته می شه به اسم اون نامگذاری شده چون گفته می شه که ویکی ها اصلیترین مورد اثبات این قانون هستن. نمونه دنیای واقعی این قانون ضرب المثلی فرانسه است که می گه prêcher le faux pour savoir le vrai «اشتباه رو موعضه کن تا واقعیت رو بفهمی»
خبر جالب دیگه این بود که مایکروسافت در حال آماده کردن نسخه خاصی از ویندوز ۸.۱ برای لپ تاپ ها و پی سی ها است که یک خاصیت منحصر به فرد داره: مجانیه! این جریان بعد از پنج سال داشتن یک سرچ اینجین، درست کردن سرویس های کلاود مثل ازور و آفیس ۳۶۵ باعث شده نویسنده وایرد مدعی بشه که مایکروسافت در راه گوگل قدم بر می داره که داره سیستم عامل های رایگان متنوعی رو عرضه می کنه. مایکروسافت سال ها از فروش ویندوز درآمد خوبی داشته و حتی می شه گفت کمپانی اصولا روی ساخت و فروش سیستم عامل برای پی سی ها بنا شده ولی الان در دنیای سیستم عامل های رایگان که حتی اپل هم می گه آپگرید به نسخه بعدی رایگان خواهد بود راز زنده موندن مایکروسافت دیگه نباید فروش سیستم عامل باشه. همچنین بحث موبایل هم هست… این شرکت بالاخره تونسته یک سیستم عامل مناسب برای گوشی های همراه بده ولی آیا خواهد تونست در حضور اندروید به اندازه کافی ازش پول در بیاره؟ گفته می شه مدیرعامل قبلی (بالمر) قبول نکرده بود آفیس برای آی پد رو قبل از عرضه اون برای تبلت های ویندوزی بده ولی ظاهرا رویکرد مدیر عامل جدید (ساتایا) متفاوت است و مایکروسافت در جهتی می ره که درآمدش فقط فروش نرم افزار نباشه و سراغ چیزهایی می ره که گوگل هم ازشون پول در می یاره مثلا سرویسی مثل وان درایو.
خریده شدن واتزاپ توسط فیسبوک
کلی شوخی ازش در اومد.. ۱۶ یا به عبارت صحیح تر ۱۹ میلیارد دلار!!! میلیارد! بحث اینکه همیشه دو جور شبکه اجتماعی موجود بوده.شبکه های بزرگ (گفته می شه میانگین دوست های هر آدم بالغ فعال در فیسبوک بیشتر از ۳۰۰ دوست است) و شبکه های نزدیک کوچیک (که شاید هر کس بین پنج تا بیست و پنج دوست داشته باشه). فیسبوک در تلاشه هر دو باشه ولی چتش کار نمی کنه پس با این قیمت عجیب و .. چی بگیم؟ بذار اینو بگیم که با این پول می شد روزنامه واشنگتن پست رو ۷۶ بار خرید! اینستاگرام رو ۱۹ بار! توییتر رو ۱۷ بار و دوبار کل فروشگاه های بست بای رو و ۱.۱ بار چیپوتله رو (راستی جیپوتله تهران رو هم برین. بسیار جای خوبیه برای یک غذای مکزیکی عالی) و ۰.۹ بودجه یک سال کشور افغانستان رو تامین کرد و البته به جای این خرید فیسبوک می تونست بودجه فرستادن کاوشگر کنجکاوی به مارس رو تامین کنه؛ اونم ۸ بار! این شرکت فقط ۵۰ تا کارمند داشت و … فیسبوک دیوانه است (:
یک خبر جالب منتشر شد از سایتی که با یک باگ وحشتناک در پی اچ پی هک شده. باگی که ۲۲ ماه پیش ریپورت شده بود و تنها مقصر این هک مدیر نالایقی بود که باعث شده بود سرور ۲۲ ماه آپدیت نشه. یک گزارش جالب سیسکو نشون داد که چند روز بعد از خبر هک کردن سایتها با این باگ ادامه داشته و در کل حدود ۴۰۰ سایت هک شدن! با یک باگ دو ساله! آماده باشین که می خوام داد بکشم! سرورهاتون رو آپدیت کنین!!!!
توسعه دهنده های رپلیکانت (یک اندروید آزاد) مدعی شدن که در پشتی ای رو توی تلفنهای سامسونگ اندروید پیدا کردن که «دسترسی ریموت به اطلاعات روی دستگاه می ده». اونها می گن این در عقبی می تونه باعث دسترسی بی سیم به اطلاعات روی فایل سیستم بشه. بحث سر پروتکل انحصاری IPC سامسونگ است و دستورات RFS که می شه به گوشی فرستاد. این گروه می گه که دلیل این دستورات و بودنشون رو درک نمی کنه هرچند که ممکنه نیاز خاصی باعث شده اونها اینجا باشن و هدف دسترسی دادن به فایل ها نبوده ولی به هرحال نتیجه یکی است». یک کد برای اثبات موضوع روی سایت این گروه قرار گرفته و همینطور پچ هایی برای اصلاح سیستم عامل در مقابل اونها. پیشنهاد ما به شما؟ استفاده از یک اندروید مستقل از تولید کننده های بزرگ که می تونه از کربن باشه تا سیانوژن مد.
البته نمی دونم تا الان خریده یا نه ولی گفته می شه که فیسبوک در تلاشه تا یک شرکت سازنده هواپیماهای بدون سرنشین یا درون یا پهپاد رو بخره. قبلا آمازون گفته بود به این فکر می کنه که شاید کالاهای مردم رو با درون تحویل بده و کلی بحث درست کرده بود و اون شوخی ها و بحث های فنی هنوز تموم نشده بود که این خبر از فیسبوک اومد بیرون. هدف فیسبوک تیتان ارواسپیس است و قیمت پیشنهادی احتمالا ۶۰ میلیون دلار. شرکت تیتان ارواسپیس هواپیماهای بدون سرنشین در مدار بالا می سازه که با نیروی خورشید کار می کنن. حدس زده می شه هدف فیسبوک از این کار سرمایه گذاری روی هواپیماهای بدون سرنشینی باشه که با پرواز در مدارهای بالا، به سرزمین زیرشون اینترنت می دن. حتی یک منبع گفته فیسبوک اینکار رو با ساخت ۱۱هزار هواپیما از مدل سولارا۶۰ شروع خواهد کرد و هدف اولش هم آفریقا است. این مدل ها می تونن با باتری حتی در شب شروع به پرواز کنن و بعد از دراومدن خورشید با پنل های خورشیدی خودشون رو به ۲۰ هزارمتری سطح دریا برسونن و چند سال بله چند سال اون بالا بمونن! البته فیسبوک همزمان پروژه لون رو هم پیش می بره که هدفی مشابه داره اما با بالن و خب گوگل و اینترنت دات اورگ هم ایده های مشابهی رو مطرح کردن. ما نوادگان کورش هم می شینیم ببینیم کی زودتر می یاد ما رو نجات بده و احتمالا بعدا غر می زنیم که اینترنتشون چرا اونقدر که ما می خوایم سریع نیست (:
ماجرا با goto fail (https://www.gotofail.com/) شروع شد! کشف شد که یک برنامه نویس کرنل مک اشتباها یک goto اشتباهی در جایی گذاشته و باعث شده بشه رمزنگاری TLS رو دور بزنه و حینی که داشتیم می خندیدیم و به دوستانی مکی می گفتیم حتما آپدیت کنن، مشکلی بسیار مشابه در گنو/لینوکس هم کشف شد! مشکل اصلی این بود که این باگ مربوط می شد به یکی از جاهایی که ما شدیدا برای امن بودن روش تاکید می کنیم و در نتیجه موضوع بسیار جدی ارزیابی شد. همه توزیع ها سریعا بسته GnuTLS رو آپدیت کردن و بر شما هم واجبه که سیستم هاتون همیشه آپدیت باشه. مشکل در بخشی از کد بود که اعتبار TLS رو بررسی می کرد (همون سرتیفیکیت های ایکس ۵۰۹) و چند شرط کوچیک باعث می شد این چک کردن در شرایط خاصی ترمینیت بشه و نتیجه صحیح برگرده. این مشکل از سال ۲۰۰۵ در سیستم ها بوده. مت گرین استاد امنیت دانشگاه جان هاپکینز گفته این باگ «وحشتناک» است و مهمترین توصیه اینه که هر سیستمی گنو/لینوکسی یا مکی که دارین حتما به آخرین نسخه آپدیتش کنین.
تبریکها و تقبیحها
برای جواد GrayMind آرزوی سلامتی و خوشحالی داریم و امیدواریم جراحی اش خوب بوده باشه.
نمی دونم تبریک یا چی داریم برای فیلیپ اسکولز که مدیر بازاریابی Nvidia بود و جونش رو هنگام نجات یک نفر دیگه از سانحه قطار از دست داد. آدم های شریف همه جا به ما یادآوری می کنن که باید جامعه رو با شراف و فداکاری و آدم بودن خودمون حفظ کنیم.
و تشکری داریم از سینا پویانفر که شاید با سیزده سال سن جوونترین شنونده ماست (:
و تقبیحی برای سانسورچی هامون که باعث شدن تنها کشورهایی در جهان که اینترنتی بدتر از ما داشته باشن عبارت باشن از: گابن، جزایر ماریانای شمالی، موزامبیک، ساحل عاج، لبنان، آنگویلا، پاکستان، ازبکستان، مصر، سودان، بولیوی، ونزوئلا، سوریه، مالاوی، گوانا، بنین، الجزیره، سوازیلند، گینه استوایی، کوبا، گامبیا، کنگو
این بازی ۲۰۴۸ به هیجان ساکنین اینترنت و کابوس کارفرماها تبدیل شده چون حتی جدی ترین و منظم ترین و مسوولیت پذیرترین مدیری که من تا به حال داشتم هم الان دو میز اونطرفتر از من نشسته و داره تند تند رو گوشیاش سعی می کنه مربعهای ۲ و ۴ رو به هم بچسبونه و وقتی به ۱۰۲۴ میرسه هیجان زده می شه.
این بازی ترکیبی از ریاضیات، هوش، حوصله و شانس است و به همین خاطر شدیدا جذاب. از اونطرف باعث می شه شما حس کنین «باهوش» هستین و سعی کنین اول اینو به خودتون و بعدا به بقیه ثابت کنین و این انواع هورمونهای جذاب رو ترشح می کنه و در نهایت هم از همه مهمتر اینکه شروع این بازی راحته و وقتی می بازین فکر می کنین «حالا یه دست دیگه رو هم شروع کنم و دیگه اون اشتباه رو نکنم ببینم چی می شه…»
اما استراتژی برنده در این بازی چیه؟ یک بازی نسبتا شانسی می تونه شما رو به کاشیهایی در حدود ۱۲۸ یا ۲۵۶ و امتیازهایی حدود ۵۰۰۰ برسونه. اما رسیدن به کاشی ۲۰۴۸ (که هدف بازی است) و امتیازهایی در رده ۲۰هزار نیازمند یک استراتژی منظم و دید در مورد بازی است.
اما اول یک دو جمله در مورد بازی بگم! در این بازی هر بار می شه یکی از چهار جهت رو فشار داد. مثلا فرض کنین اینجای بازی هستن:
اگر دگمه بالا رو بزنین، انگار همه کاشی ها رو به بالا فشار دادین. یعنی اون دو تا دوی سمت راست به بالا فشار داده می شن که چون هر دو عدد مشابهی هستن، با هم ترکیب می شن و می شن چهار و بقیه مهرهها دست نخورده می مونن چون نه می تونن با هم ترکیب بشن نه می تونن از این بالاتر برن. در ضمن یک ۲ یا ۴ اتفاقی هم در یکی از خونههای خالی ظاهر می شه. حالا چطوری می شه این رو به وضعیت برنده (ایجاد کاشی ۲۰۴۸ که حاصل فشار دادن دو تا کاشی ۱۰۲۴ است) رسوند؟
بعد از چهار روز بازی توسط تقریبا هفت نفر و چند بار برنده شدن دوست قهرمان ۲۰۲۴ فرید فرمولهاش رو بهم گفت که اینجا خلاصه می کنم:
یک طرف رو انتخاب کنین و کاشیهای بزرگ رو اونجا نگه دارین. فرید اینجا سمت چپ رو انتخاب کرده.
یک کلید رو کلا از بازی حذف کنین مگر اینکه اصلا راه دیگه ای نباشه. اینجا فرید اصلا به راست نمی ره تا کاشی ها سمت چپ جمع بشن.
اگر جایی مجبور شدین به سمتی که قرار بوده حذف شده برین (مثلا اگر در بازی بالا جایی مجبور شدین برین سمت راست) سریعا برگردین چون اگر یک ۲ در سمت چپ بازی بالا ظاهر بشه احتمالا برنده نخواهید شد. حتی در انتخاب حرکت ها هم مواظب باشین کاری نکنین که بعدا مجبور بشین دگمه ممنوعه رو فشار بدین.
ردیف سمت چپ چهار تا عدد داره که از کوچیک به بزرگ مرتب شدن. باید سعی کردن این عددها اونجا حفظ بشن و با هم ترکیب نشن. خطرناکترین چیز اینکه اینجا بشه سه تا و بعد مجبور بشیم بالا پایین کنیم و یک ۲ بیافته بالای ۱۲۸
در بقیه صفحه باید سعی کنیم تا جای ممکن ۲ها و ۴های بیشتری با هم ترکیب کنیم
اگر جایی حس می کنیم می شه هم به سمت چپ فشار داد هم به سمت بالا یا پایین بهتره بالا پایین کنیم و نذاریم عددهای ردیف چپ با هم قاطی بشن یا هی بزرگ بشن.
اگر عددهای ردیف سمت چپ با هم ترکیب شدن، بهتره سریعا سعی کنیم یک دو در پایینش اضافه کنیم که سوراخ باز نمونه و یکهو یک ۲ اون بالای ردیف سمت چپ درست نشه که بیچاره می شیم
تقریبا هر اشتباه برابر شکست نهایی است. با دقت بازی کنین!
تامبلر Movie Code ایدهای عالی داره؛ گذاشتن اسکرین شات از صحنههایی در تلویزیون که توشون یک کد دیده می شه و بحث در مورد اون کد.
مثلا اینجا یک نفر در سریال استرایکبک داره سعی می کنه از طریق کدهای جی.کوئری یک موشک کنترل شونده رو در اختیار بگیره. البته این هر جی.کوئریای نیست! کد از جاوااسکریپتهای دایرکتوری ادمین وردپرس برداشته شده.
و اگر اون به نظرتون عجیب اومد به کارهای جیمز باند در سکای فال نگاه کنین (تقریبا دقیقه ۸۷):
سلام به رادیو گیک شماره ۳۶ خوش اومدین – یک رادیو گیک توان دو! سی شش یعنی شش به توان دو!
در این شماره ویژه با استیو وزنیاک هستیم. کسی که شماره پرسنلیاش توی اپل «یک» بود و این موضوع همیشه اونیکی استیو رو حرص داد. وزنیاک یک گیک واقعی است و این شماره نفس گیر یک ساعت و نیم ترجمه شده مصاحبه اون مربوط به کتابی که داشتیم با بچه های نارنجی ترجمه می کردیم و حالا در این شرایط من بخش خودم رو به شکل مستقل منتشر می کنم. در این مصاحبه من نقش وزنیاک رو بازی می کنم (و آخرهاش که خسته ام بد اجرا می کنم) و نسرین که قرار گذاشتیم با هم دو شماره پادکست ضبط کنیم نقش مصاحبه گر رو. طرفداران وزنیاک.. به گوش!
قرار بود این مجموعه مصاحبههای طولانی با آدمهای موفق دنیای تکنولوژی به شکل یک کتاب چاپ بشه. داشتیم با بچههای نارنجی ترجمهشون می کردیم که … متنش رو فعلا نمی ذارم چون امیدوارم اون پروژه پیش بره، ما باید همیشه امیدوار باشیم (: در این مدت اگر می خواین در مورد وزنیاک بیشتر بدونین به نردوگرافی ایشون مراجعه کنین. پروژه نردوگرافی پروژه جالبی است و به نظرم کاملا می ارزه بستههاش رو سفارش بدین. من تا حالا دو تا ازشون سفارش دادم و شاد و راضی بودم.
اول برنامه صدای اریک ریموند است و آخر برنامه آهنگ Geekin از Will.iam که عالیه به پیشنهاد مسیح. آهنگهای وسط برنامه هم از بازی های قدیمی کمودور ۶۴ انتخاب شدن تا شما رو ببرن به فضای اون سال ها که البته گوش خراشن.. احتیاط کنین!
لاگها یکی از ستونهای مهم فرهنگ آزادی نرم افزار هستن. لاگ مخفف Linux User Group است و معمولا انتظار می ره هر شهری یک لاگی داشته باشه که بچههای لینوکسی و نرم افزار آزادی با برنامههای منظم دور هم جمع بشن و تبادلات علمی فرهنگی غیره کنن. ما همیشه می گیم «آزادی نرم افزار یک سیستم عامل نیست، یک فرهنگ و یک فلسفه و یک اندیشه است» و لاگ ها یکی از جاهای تلاقی این اندیشهها با هم هستن.
ماجرا این هست که از چند ماه پیش یه برنامه را استارت زدیم و از بچه ها خواستیم اگر تو خونه هاشون لوازم دیجیتالی و کامپیوتر های بازنشسته جالبی دارن و یا حتی فلاپی و وسیله های ذخیره اطلاعات قدیمی و حتی کتاب و … و هر چیزی که حتی نوستالژی (از نوع کامپیوتریش )داشته باشه) را توی یه روز مشخص با خودشون بیارن لاگ و اسم اون روز را هم گزاشتیم روز عتیقه. در این بین یه ادم های غیر لاگی و لینوکسی را هم پیدا کردیم که توی جوانی هاشون برا خودشون گیک و عشق کامپیوتری بودن و هنوز هم دستگاه هاشون را نگه داشته بودن و …. و انها را هم با عتیقه هاشون به لاگ دعوت کردیم.
و خلاصه پایان داستان تبدیل به یک روز خیلی عالی شد و بجز مرور خاطره ها و تاریخ کامپیوتر مقداری آتاری بازی و سگا و … هم به همراه داشت.
من اگر بخوام متنی طولانی بنویسم، اونو با مارک داون می نویسم. مارک داون یک شیوه صفحه بندی ساده است. مثلا اگر بخوام یک فهرست درست کنم کافیه اول هر خط یک – بذارم یا برای تیتر درست کردن کافیه زیرش خط بکشم یا اولش ### بذارم. چیزی مثل این:
معلومه که نوشتن به این سبک هم استاندارد شد هم بسیار راحت و سریعه و کم اشتباهه. اما من چطوری باید مارک داون بنویسم؟ یک ادیتور مخصوص دانلود کنم؟ یک پلاگین رو وبلاگم نصب کنم؟ یا در نقش یک لینوکسی با لگوهام بازی کنم؟
برای تبدیل یک متن مارکداونی به اچ تی ام ال کلی راه هست. من برای اینکار از برنامه مشهور و استانداردی استفاده می کنم که در واقع مارکداون رو ابداع کرد: Marddown.pl. این برنامه که به پرل نوشته شده یک فایل مارک آپی رو به عنوان ورودی می گیره و خروجی اچ تی ام ل چاپ می کنه. پس کافیه من اول مارک آپ رو بنویسم و بعد با این دستور تبدیلش کنم:
Marddown.pl blogpost.markdown
و بعد چیزی که در خروجی می نویسه رو کپی پیست کنم تو پست وبلاگ! ولی این که جذاب نیست. من ترجیح می دم هر متنی خواستم رو انتخاب کنم، یک دگمه رو بزنم و اون متن انتخاب شده توی کلیپورد به شکل اچ تی ام ال در بیاد و هر کجا خواستم با دگمه وسط ماوس پیستش کنم. برای اینکار برنامه xclip رو دارم که می تونه محتویات کلیپبورد محیط گرافیکی رو بخونه و بنویسه (که مورد داشتیم بهش «حافظه ماوس» هم می گفته چون ظاهرا تو کرسر ماوس ذخیره شده بود).
این دستور می تونه محتویات حافظه فعلی رو به یک فایل منتقل کنه:
xclip -o > filename.txt
و اگر چیزی رو به کلیپورد بخوام اضافه کنم کافیه اونو به xclip پایپ کنم. پس این دستور می شه چیزی که من می خوام:
یعنی کافیه متنم رو هر جا که دوست دارم به شکل مارک داون بنویسم و اونو انتخاب و کپی کنم و بعد این دستور رو اجرا کنم و بدونم که چیزی که انتخاب کرده ام تبدیل شده به اچ تی م ال و می تونم هر جا لازم دارم با کلیک دگمه وسط ماوس پیستش کنم (مثلا توی همین پستی که شما الان دارین می خونینش).
معلومه که این اجرای دستور رو هم می دم به یک شورتکات مثلا کنترل و شیفت و m و از این به بعد هر جا مارکداون نوشتم کافیه این ترکیب رو بزنم و جایی که لازمه پیست کنم. راحت و سریع و لینوکسی.
این یک برنامه شخصی است. برای استفاده واقعی حماقته یک اسم فایل پیش فرض رو استفاده کنیم همیشه
محیط گرافیکی لینوکس دو تا حافظه کپی پیست داره. یکی همون کنترل وی و کنترل سی (مثل ویندوز) و یکی اینکه هر چیزی رو که سلکت کردین رو می تونین با کلیک وسط ماوس پیست کنین جای دیگه. من از این قابلیت استفاده کردم که راحت تره و به چیزی که قبلا به هر دلیلی کپی کردم هم صدمه نمی زنه.