تصویر زیبای رای منفی اتحادیه اروپا به اکتا

پارلمان اروپا دیروز به قانون ACTA که در ظاهر قراره از مالکیت معنوی دفاع کنه ولی در عمل جوری نوشته شده که خفه کننده خلاقیت و نوآوری است و به نفع شرکت های تجارت کننده آثار، رای منفی نه فقط محکم که نمایشی داد.

روز چهارم جولای برای آمریکایی ها روز ملی است ولی ظاهرا دیروز چهارم جولایی بود که اروپا هم ثابت کرد با شعورتر از آمریکا است هم در بخش هایی از علم جلوتر.

درآمد شغل‌های نرم‌افزاری در آمریکا و استدلال جهانی شدن قیمت ها

سایت دکترباب مثل هر سال نظرسنجی درآمدی سالانه‌اش رو انجام داده. نتایج کامل رو می‌تونین در اینجا ببینین.

نمودار بالا متوسط درآمد سالیانه است. یک مهندس نرم افزار به طور متوسط امسال ۱۰۱ هزار دلار درآمد داشته یا ماهی ۸۴۰۰ دلار که می‌کنه تقریبا به عبارت ۱۶ میلیون تومن در ماه (: اگر دفعه بعد یکی براتون از نزدیک شدن قیمت های ایران به قیمت های جهانی و غیره حرف زد می تونین این رو بکنین توی چشمش (:

البته خیلی ذوق نکنیم. اکثر من و شما که نرم افزار خوندیم یا کار نرم افزار می کنیم رو در همون مرحله اول مصاحبه‌های شغلی جاهایی مثل مایکروسافت و اینها با خنده اخراج می کنن (: اینجوری نیست که چون لیسانس نرم افزار داریم بریم آمریکا اینقدر حقوق می گیریم. در نهایت هم زندگی متوسط یک آمریکایی مهندس نرم افزار شاید حداکثر دو برابر از زندگی من و شما در ایران بهتر باشه (از نظر کیفی) ولی استدلال اینکه «قیمت بنزین الان در ایران نصف آمریکا است» جوابش اینه که «درآمد یک مهندس نرم افزار هشت تا ده برابر یک مهندس نرم افزار در ایران است» یا «قیمت یک ماشین متوسط حقوق یکسال یک مهندس نرم افزار است در حالی که توی آمریکا برابر نصف حقوق یک ماه یک مهندس نرم افزار است» و غیره و غیره (:

رادیو گیک شماره ۱۱ – ناکس های ناتو

رادیو گیک. از کارمند ناتوی اپل تا تلاش برای هک کردن ارتش آزاد سوریه و بازار زیرو دی هایی که میتونیم بهش بگیم «امنیت برای یک درصد» و رسیدن به این سوال پایه ای که آیا کامپیوترها باید آزادی بیان داشته باشن؟

با ما باشین. با رادیو گیک: تقاطع تکنولوژی و جامعه

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_011_nalootiha.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید یا به احترام آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین.


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

جریان اپل رو داشتیم که به ایرانی ها نفروختن. بحث های متنوع است. به نظر من فقط یک کارمند مریض احمق بوده. من بیانیه اپل رو نخوندم ولی اگر میگه به ایرانی ها نمی فروشن غلط کرده (:

مایکروسافت و تلاش برای برگشت به بازی

بعله! مایکروسافت عظیمه و تقریبا همه کامپیوترهای دسکتاپ جهان رو می چرخونه و شرکت خوبیه و بقیه چیزها ولی شما یادتون نمی یاد… چند سال پیش که ما بچه بوپدیم همه دوست داشتیم بیل گیتس بشیم و اپل یک شرکت در حال سقوط بود و لینوکس یک امید مبهم یکسری انقلابی دنیای کامپیوتر. حالا این غول کمی پیر شده و درسته که هنوز عظیمه ولی کسی ازش نمی ترسه. اما حالا دوتا بازی جدی کرده و منتظریم ببینیم چیکار می کنه: تبلت و ویندوز جدیدش. شکی نیست که اگر مایکروسافت واقعا یک تبلت به درد بخور (نه یک لپ تاپ سر و ته شده) بده که ویندوز معقولی رو اجرا کنه و بشه روی برنامه های ویندوز رو اجرا کرد و قیمت هم خوب باشه، برنده بزرگی خواهد بود اما عبارت «release preview» یعنی هنوز هیچ کالایی آماده عرضه نیست و شاید این فقط یک بلوف باشه و مدت ها طول بکشه تا واقعا چیز به درد بخوری بیرون بیاد ازش.

نرم افزار اندروید برای سرقت اطلاعات کارت های بانکی غیرتماسی

یک شرکت نفوذ آلمانی (که البته کلمه penetration در ایران فیلتره) برنامه اندرویدی رو روی گوگل پلی استور گذاشته که می تونه روی تلفن های دارای NFC، اطلاعات کارت های بانکی رو بخونه. این کارکرد صحیح روی مسترکارت های پی پس و گلدکارته آلمانی نشون داده شده. معلومه که مثل همیشه گفته شده این برنامه فقط برای نشون دادن مشکلات فنی این سیستم ها است نه برای استفاده دزدها و خب واقعا هم با این روش امکان دزدی گسترده وجو نداره.

محققین دانشگاه اوکلند هم در کنفرانسی نشون داده بودن که چطوری با ده دلار خرید از ای.بی می شه وسیله ای ساخت که به راحتی می تونه کار مشابهی بکنه.

شرمنده پسرهای جوون، شما دیگه مهمترین گروه هدف تکنولوژی نیستین

اگر شما یک مرد بین ۱۸ تا ۳۵ ساله باشین احتمالا فکر می کنین که همه تولید کننده ها علاقمند هستن چیزی بسازن که به درد شما بخوره ولی این جریان در حال تغییره. درسته که هنوزم کمتر از ده درصد مدیرهایی که شرکت های بزرگ سرمایه گذاری تکنولوژی توشون سرمایه گذاری می کنن زن ها هستن اما مجموعه ای از شواهد نشون می دن که مردها دارن نقش کمرنگتری توی پذیرش تکنولوژی بازی می کنن. مثلا زن ها در حال حاضر در کشورهای غربی ۱۷٪ بیشتر از مردها از اینترنت استسفاده می کنند، … بذارین لیست بدم.. در اینها زن ها ساعت های مصرف بیشتری دارن: اینترنت، گفتگو با موبایل، سرویس های مبتنی بر مکان مثل فور اسکوئر، اسمس، اسکایپ، تمام شبکه های اجتماعی به جز لینکداین، تمام ابزارهایی که قابلیت اینترنت دارن، کتابخون های دیجیتال، وسایل تکنولوژیک مربوط به سلامتی و جی پی اس. تقریبا همه چیز. پس از دیدن لپ تاپ های صورتی یا تبلیغات زنانه در تکنولوژی شوکه نشین (:

در اعماق

اتیوپی و محدودیت روی اسکایپ و بقیه نرم افزارهای گفتگوی اینترنتی

دولت اتیوپی قانونی رو تصویب کرده که بر مبنای اون استفاده از ابزارهای اینترنتی گفتگو مثل سکایپ، وایبر یا جیتاک، جریمه ای برابر ۱۵ سال زندان خواهند داشت. مثل همیشه ادعا شده که این قانون برای حفاظت از شرکت ها مخابرات داخلی و جلوگیری از ضرر شدید اون به خاطر رو آوردن مردم به اینترنت برای گفتگو است ولی بازم مثل همیشه دو سه تا مساله ناگفته مونده. اول اینکه این تصمیم رو چرا یک «دولت» باید بگیره که همیشه سر کاره؟ چون می دونین بعضی کشورها چیزی به اسم رژیم سر کار دارن. بعضی ها واقعا ندارن. مثلا شما تو آلمان نمی تونین به معنی واقعی کلمه انقلاب کنین چون کس خاصی حاکم نیست که شما نتونین با انتخابات کنارش بزنین و خب اگر ادعا دارین که حرف مردم چیز خاصیه، خب توی انتخابات حرفتون رو ثابت می کنین ولی بعضی کشورها – مثلا اتیوپی – سیستم آزاد ندارن و یک حکومت هست که حتی بعد از هر ظاهرا انتخابات هم هنوز همونجاست و همیشه هم توضیح می ده که مردم دقیقا چه خواسته ای دارن بدون اینکه مردم خودشون حق داشته باشن در این مورد حرف بزنن (: به هرحال این یک مساله است .

مساله دوم اینه که چرا یک حکومت باید از شرکتی که صاحبش خودشه و دوستاش اینقدر دفاع کنه. خب اگر شرکت مخابرات اتیوپی نمی تونه سود ده باشه آیا راه حل اینه که همه شرکت های دیگه رو ببندن و هر سیستم رقیبی رو تعطیل کنن که اینها بتونن هر قیمتی خواستن هر سرویسی رو بفروشن؟

و در نهایت اینکه این یعنی هیچ کسی در اتیوپی حق نداره هیچ شکلی از ارتباطاتی داشته باشه که از زیر گوش و چشم دولتی که مردم انتخابش نمی کنن رد نشه. نه کسی حق داره با کسی بگه که چی می خواد (خب چون دولت خودش می گه همه چی می خوان) و نه کسی حق داره در مورد چیزی انتقاد کنه بدون اینکه دولت بشنوه (:

اتیوپی (:

حملات هک علیه فعالین مدنی و حقوق بشری سوریه و تبت

هفته گذشته دو تا حمله گسترده هم داشتیم. اولی علیه فعالین آزادی و دموکراسی در سوریه و دومی علیه فعالین آزای در تبت. در حمله اول یک کرم توی کامپیوترهای گروه بزرگی از فعالین سوری پخش شد. کرم از طریق یک اکانت اسکایپ مربوط به یک فرمانده ارتش آزاد سوریه پخش شده بود و با استفاده از حرفه امنیتی اسکایپ اجازه می داد که نرم افزار بلک شید روسیه روی کامپیوترهاشون نصب بشه و کل کارکردهای صفحه کلید ضبط بشن که خب ممکنه شامل پسوردها و چیزهای مهم دیگه ای باشن.

حمله دوم هم علیه فعالین مهم حقوق بشر تبت بود که در تلاش برای خلاصی از کشور کمونیست جمهوری خلق چین هستن. د راین حمله ۸۰ نفر آدم ایمیلی با انگلیسی دست و پا شکسته دریافت کردن در مورد بیانیه اتحادیه اروپا در مورد تبت که یک اتچمنت ورد داشت که باز کردنش باعث می شد با استفاده از یک حفره امنیتی شناخته شده ورد، یک برنامه روی کامیپوتر نصب بشه. سیمانتک می گه این کد قبلا در یک حمله علیه آمریکایی ها بکار رفته بود که بهشون در مورد تور اروپایی دالایی لاما رهبر معنوی بودایی های جهان اطلاعات می داد. نصب این برنامه باعث می شه اطلاعاتی از کامپیوتر مورد حمله به یک آی پی در هنگ کنگ که متعلق به یک سرویس دهنده اینترنت چینی است منتقل بشه.

هشدار ای اف اف به فعالان سوری این بوده که بهتره هیچ فایل پیوستی رو باز نکنن حتی اگر ظاهرا از سمت یکی از دوستانشون ایمیل شده باشه.

بازار مشکلات امیتی زیرو دی

من توی یکی از برنامه های قبلی گفته بودم که دزدهای اطلاعات این روزها وضع مالی خوبی ندارن و مثلا حتی داشتن صد هزار شماره کارت اعتباری به معنی داشتن پول چندانی نیست و شاید اگر خوش شانس باشین بتونین اونو چند هزار دلار توی یک بازار زیرزمینی بفروشین و امیدوار باشین که بخشی از پول بهتون می رسه.

اما یک بحث دیگه هست که بازارش خیلی خیلی بهتره.. فروختن مشکلات امنیتی کشف شده که کس دیگه ای ازشون خبر نداره. قبل از باز کردن این یک توهم رو هم بگم. توهمی هست که کشورهای دیگه شبیه کشور ما هستن که دولت همه چیز رو بتونه توش کنترل کنه. مثلا دوستانی هستن که فکر می کنن اف بی آی می تونه به مایکروسافت دستور بده که یکسری حفره امنیتی بذارن توی نرم افزارشون که بعد از طریق اون اف بی آی بتونه به برنامه های بقیه کشورها دسترسی داشته باشه (: به این دوستان اول باید گفت که اف بی آی ربطی به این جریان نداره و دوم اینکه در آمریکا حکومت به معنای این اطراف وجود نداره و دولت ها هستن که می یان و میرن و احزاب و کارهایی که می مونن. دلیلش این نیست که خیلی خوبن. دلیلش اینه که می خوان در دنیا پیشرو باشن و می دونن با زور گفتن دولت به همه، نمی شه پیشروی جهان شد. اونها به این درک رسیدن که حتی اگر بخوان اینکار رو بکنن باید براش قانون تصویب کنن.به هرحال..

بازاری که وجود داره و خیلی بده، بازار حفره های امنیتی زیرو دی است. بروس اشنایدر که یکی از بهترین متخصصین امنیت جهانه، توی مقاله اش برای فوربس این رو توضیح می ده. می گه دولت ها و شرکت ها از هکرها مشکلات امنیتی ای کشف شده رو می خرن و اونها رو نگه می دارن تا به موقع استفاده کنن. نتیجه این جریان عدم امنیت برای بقیه است . چیزی که ای اف اف بهش می گه «امنیت برای یک درصد»). اما مشکل یک پله هم عمیق تر می شه. چون کشف این حفره ها بسیار سخته و احتمالا قیمتشون خیلی بالا و پر از اعتبار (البته به فرم اعتبار یک جاسوس)، ممکنه مهندس های برنامه نویس عمدا توی سیستم هاشون باگ وارد کنن و بعد این باگ ها رو از طریق افراد دیگه به مشتری های عظیمی مثل دولت یا شرکت های بزرگ بفروشن. بروس اشنایدر توضیح می ده که در قدیم هر کس با کشف یک باگ امنیتی سریعا اونو افشا می کرد و با یک اسم مستعار مشهور می شد چند روزی و امنیت کل سرورها به هم می ریخت تا همه آپدیت کنن و اون مشکل برطرف بشه. این افشای آزاد و سریع بعدا جای خودش رو داد به «افشای متعهدانه». دلیلش هم وضعیت بازار بود. هکرها شرکت های امنیتی و نفوذ داشتن و اگر باگی کشف می کردن و به شکل متعهدانه به صاحب نرم افزار این رو اطلاع می دادن، اون باگ برطرف می شد و شرکت امنیتی اونها معتبرتر. در هر دو حالت افشای آزاد و افشای متعهدانه، باگ در نهایت برطرف می شد اما حالا اگر کسی باگی پیدا کنه به سراغ خریدارهای بزرگ می ره و این باگ ها اینقدر باز می مونن تا یکی به موقع ازشون استفاده کنه، یکسری رو بیچاره کنه و بقیه هم همینطوری سوراخ سوراخ باشن تا کی قراره کی سوراخ ها رو ببینه و ببنده.

تبریک ها و تقبیح ها

آنگ سان سو چی (به برمه‌ای: AungSanSuuKyi1.png) (زاده ۱۹ ژوئن ۱۹۴۵) فعال سیاسی، مدافع حقوق بشر، از مخالفان حکومت نظامی برمه و برنده جایزه صلح نوبل از حصر خانگی رها شد. امیدوارم حکومت ها چیزی باشن که توش زندانی سیاسی معنی نداشته باشه.

یک تبریک تسلیت همزمان هم داریم به شرکت آی دیر و خودمون. تبریک به آی دیر که دستگاهی ساخته که از فاصله شش متری می تونه اثر انگشت رو بخونه و تسلیت به خودمون با این دستگاه های خبیث.

تشویقمون هم مال مدیر عامل آی اس پی کوچیکی سونیک.نت که وقتی دیده یکسری شرکت سودجو دنبال مشتری هاش هستن که … نه بذارین درست توضیح بدم… دین جاسپر مدیرعامل یک آی اس پی کوچیکه به اسم سونیک.نت. اولین برخوردش با قانون وقتی بود که دپارتمان جاستیس ازش خواست لاگ های فعالیت اپلباوم رو بهشون بده و بعد هم مجموعه از درخواست ها که مجبورش می کردن لاگ افرادی رو بگه که فیلم های پورنو با عنوان های عجیب و غریب دانلود کرده بودن. بعدا فهمید که شرکت ها از اونها شکایت می کنن و اونها حتی اگر چنین چیزی دانلود نکرده باشن فقط چون نمی خوان به دادگاه برن و در مورد دانلود کردن یا نکردن فیلمی که ترجیح می دن عنوانش هم گفته نشه حرف بزنن، حاضر می شن به این شرکت ها پولی بدن و کنار بیان. دین که این رو می بینه آی اس پی اش رو تنظیم می کنه تا لاگ های فعالیت آدم ها رو فقط تا دو هفته نگه داره تا اگر واقعا کار نافرمی انجام شده بود اثرش باشه اما یک ردپای همیشگی از کسی نمونه. اون معتقده بقیه هم باید همین کار رو بکنن. جا داشت دست قشنگه رو بزنیم ولی فعلا صبر کنین چون یک تقبیح منتظره.

تقبیح هم به اون کارمند خز اپل که گفته شما ایرانی هستین من بهتون نمی فروشم و البته با تسلیت عمیق به خودمون با این پاسپورت عزیز که یکی از از بی ارزشترین پاسپورتهای جهانه ولی خب فدای سرمون (: بزن برو آهنگ قشنگه رو (:

بخش آخر

بخش آخر یک سوال جذاب داریم… آیا کامپیوترها حرف می زنن؟ آیا دستگاه جی پی اس که به شما می گه «در تقاطع بعدی به راست بپیچید» داره با شما صحبت می کنه؟ آیا واقعا شما از گوگل یک سوال می پرسین و گوگل به شما «جواب» می ده ؟ خب من و شما دوست داریم با هیجان بگیم بعله که حرف می زنن. پس چی؟ ولی سوال بعدی کار رو سخت می کنه! آیا جی پی اس و گوگل و بقیه آزادی بیان هم دارن؟!

در دنیای امروز ما داریم کارهای بیشتر و بیشتری رو به کامپیوترها واگذار می کنیم و همه هم دارن باهامون حرف می زنن. حی پی اس می گه چپ و راست برین، توی آفیس اون کلیپس مسخره می گه «به نظر می رسه یمی خواین یک نامه بنویسین می شه من بهتون کمک کنم؟» جی ادیت بهتون پیشنهاد می ده فلان کلمه رو که اشتباه نوشتین با فلان کله عوض کنین، فیسبوک می گه بیاین با فلانی دوست بشین و همه اینها دارن «حرف می زنن» اما آیا این حرف ها از طریق الحاقیه اول حمایت می شن؟

این وسط بگم که الحاقیه اول ، در کشور آمریکا از آزادی بیان دفاع می کنه و طبق اون هر کس حق داره نظرش رو بنویسه و ابراز کنه و دولتی که سر کاره اجازه سانسور عقاید رو نداره.

حالا آیا کامپیوترهایی که «حرف می زنن» از طریق الحاقیه اول حمایت می شن؟ سوال خنده داره ولی بسیار واقعی و بسیار پیچیده. جریان از وقتی شروع شد که در سال ۲۰۰۳ یک شرکت از گوگل شکایت کرد که در نتایج جستجو از چیزی که باید باشه خیلی پایینتره. گوگل بحث «حرف زدن»‌رو پیش کشید و گفت که خروجی صفحه جستجو یک «جواب» است و باید تحت قانون آزادی بیان ازاون حمایت بشه. امسال هم یک حقوقدان از دانشگاه کالیفرنیا به اسم یوجین ولوخ توسط گوگل استخدام شده تا درخواست گسترده تری رو بنویسی در این مورد که خروجی همه جستجوگرها یک «بیان» هستن .

برای یک غیرحقوق دان شاید این بحث عجیب و غریب باشه ولی مثلا به یک صفحه روزنامه نگاه کنین که من توش یک درخواست فرستادم در این مورد که «موهام می ریزه چیکار کنم» و «دایی مسعود» توی ستون خودش برام نوشته که بهتره از فلان شامپو استفاده کنم و ریزش مو به اینها ربط داره و فلان و بهمان. بحث اینه که چرا اگر هین سوال رو از گوگل بپرسم و همین جواب رو بگیرم اون بیان هست ولی این بیان نیست؟ اما اگر باشه چی می شه؟

حالا باید با واقعیت روبرو بشیم. اگر وکلای آنتی تراست یا دولت در نقش حمایت از مصرف کننده بیان سراغ گوگل و بهش بگن که با داشتن انحصار جستجو در اینترنت در حال ایجاد یک تراست تجاری (خارج کردن همه رقبا از بازار و در دست گرفتن کل بازار) یا صدمه زدن به مشتری ها است، گوگل می تونه سریعا ادعا کنه که آزادی بیان داره و می تونه هر چی می خواد رو به کاربرها نشون بده. همین بحث رو می شه با فیسبوک مطرح کرد. فرض کنین فیسبوک بگه که برنامه هاش آزادی بیان دارن که اطلاعات خصوصی افراد رو به بعضی افراد دیگه نشون بدن یا آمازون با داشتن یک بازار بزرگ هر ناشیری که باهاش کنار نیاد رو از فهرست نتایج جستجو یا حتی فروشش حذف کنه و بگه اینکار بخشی از آزادی بیان کامپیوترهاش است و اصرار به اینکه کامپیوترها یک چیز خاص رو نگن یا بگن، برابر سانسور.

حالا آیا کامپیوترها آزادی بیان دارن؟ آیا حرف می زنن؟ آیا متون تولید شده توسط کامپیوتر باید بیان در نظر گرفته بشن؟ از نظر منطق خب شباهت هایی بین متون و نظرات گوگل و دایی مسعود و سقراط هست ولی تفاوت اینجاست که سقراط برای نظراتش کشته شد و کامپیوترها وسایلی هستن که درست شدن تا به ما خدمت کنن. در ضمن الحاقیه اول یا کلا قوانین آزادی بیان هم درست شدن تا به شهروندان در مقابل دولت های دیکتاتوری که ممکنه ظهور کنن توانایی مقابله بدن. در اصل ایده این بوده که انسان ها توسط دولت های سلطه گر سانسور نشن و این نبوده که هر متنی در مقابل هر تغییری توسط چیز دیگه مصون باشه.

درسته که الحاقیه اول آمریکا مثل هر چیز دیگه یک جنبه تجاری هم پیدا کرده و مثلا تبلیغات با استفاده از اون آزادن هر چیزی بگن (و اگر اشتباه گفته باشن خب امکان شکایت ازشون هست) اما حمایت از چنین دیدگاهی باید کمتر از حمایتی باشه که از آزادی بیان یک شهروند در مقابل حکومت می شه.

بعضی مدافعان این بحث ممکنه بگن که این برنامه ها توسط برنامه نویس ها درست شدن و در اصل چیزی که اونها می گن چیزی است که برنامه نویس خواسته بگه ولی از نظر حقوقی اینکه من یکسری حقوق مدنی دارم به این معنی نیست که محصولات کار من هم حقوق مدنی دارن و همونقدر که میز یک نجار حق رای داره، برنامه یک برنامه نویس هم باید توسط حکومت از آزادی بیانش دفاع بشه (:

به این هم نگاه کنید که هر روز میلیاردها میلیارد تصمیم توسط کامپیوترها گرفته می شه و رفتن به این سمت که دولت باید بیاد و از این تصیمات دفاع کنه باید با یک وقفه روبرو بشه تا فرصت داشته باشیم درست بهش فکر کنیم .

نویسنده این مقاله که من سردستی ترجمه کردم تیم وو است ، استاد حقوق دانشگاه کلمبیا و نویسنده کتاب «مستر سوییچ: ظهور و سقوط اینفرمیشن امپایر»

موسیقی

به پیشنهاد علی

Blowin’ In The Wind by Bob Dylan
رو داریم با این سوال پایه ای که
How many roads must a man walk down
Before you call him a man?
این سوال قرار بود سوال نهایی در رمان جذاب راهنمای مسافران مجانی کهکشان باشه.
این آهنگ رو باب دیلن در سال ۱۹۶۲ نوشت و یک آهنگ مقاومت است. با سوال هایی درباره صلح، جنگ و آزادی و جوابی در باب دمیدن در باد که معلوم نیست کار ساده ایه یا کاری بغرنح.

How many roads must a man walk down
Before you call him a man?

Yes, ’n’ how many seas must a white dove sail
Before she sleeps in the sand?
Yes, ’n’ how many times must the cannonballs fly
Before they’re forever banned?
The answer, my friend, is blowin’ in the wind
The answer is blowin’ in the wind

رادیو گیک شماره ۱۰ – فارنهایت ۴۵۱

گیک هایی که دوست دارن تقاطع تکنولوژی و جامعه رو ببینن در این شماره از اخبار تا اعماق پیش می رن و آخرش به افتخار یک نویسنده عالی، انگلیسی تمرین می کنن. شماره دهم رادیو گیک در انتظار شنیده شدن است

اطلاعیه : گفته می شه پونزده دقیقه در آخر فایل خالی است. امکان تغییر فایل رو دیگه ندارم. لطفا اون قسمت رو با آهنگ مناسب خودتون پر کنید (:

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_010_ray_451.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید یا به احترام آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین.


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

روز بد لینکد این

تازه جریان قبلی لینکد این در مورد اینکه اپلیکیشن موبایلش قرارهای تقویم و ملاقات های افراد رو می خونه تموم نشده که یک شبکه آی تی نروژی اعلام کرد ۶.۵ میلیون پسورد هش شده لینکدین لو رفتن. گفته می شه که از ۶.۵ میلیون پسورد، حدود سیصد هزار تاشون تا حالا دیکد شدن. طبق معمول این شبکه عظیم یک اشتباه بزرگ امنیتی داشت و اونم هش کردن بدون سالت / نمک پسورد بود.

کمی توضیح اضافی در مورد لینکدین بدم‌ و بگم که این دو تا جریان هم از هم جدا هستن.

و ده تا از بدترین پسوردها هم که مثل همیشه عبارت بودن از ۱۲۳۴۵۶، ۱۲۳۴۵۶۷، ۱۲۳۴۵۶۷۸ و پسورد و البته کلمات بامزه ای برای یک سایت فنی کاریابی که عبارت می شن از ihatemyjob و فاک مای لایف و آی وانت نیو جاب (:

گوگل و خریدهای جدیدش

واو.. گوگل در ادامه لشکرکشی برای مبارزه با اپل و مایکروسافت، شرکت کوییک آفیس رو خرید. یک مجموعه ابزار آفیس برای تبلت ها و حتی گوشی ها از جمله آی او اس که می تونه فرمت های بسته مایکروسافتی رو بخونه و به کاربران تبلت ها اجازه بده صفحه گسترده، داکیومنت و حتی پرزنتیشن ها رو ایجاد و ادیت کنن. این خرید بعد از خرید میبو توسط گوگل یک قدم دیگه است برای لشکرکشی ای که ظاهرا همه دارن توش سعی می کنن بهترین ها رو برای تیم خودشون بردارن.

روز جهانی راه اندازی آی پی نسخه ۶

جریان رو که می دونیم. آی پی نسخه ۴ تعدادش محدوده و درسته که به هر آدم چندین آی پی می رسه ولی این روزها هر چیزی یک آی پی می خواد. حالا تلویزیون ها، تلفن ها، توسترها، خودروها و … ممکنه هر کدوم آی پی خودشون رو داشته باشن و به زودی اصلا بعید نیست که بطری آب و جعبه قرص و … ماسه و بقیه چیزها هم‌آی پی بخوان. همچنین چند تا بحث فنی و روتینگ هم هست. ولی به هرحال مزیت عظیم آی پی نسخه شش اینه که تموم نمی شه. حداقل تا وقتی همه 340 trillion trillion trillion (or, 340,000,000,000,000,000,000,000,000,000,000,000,000)
تاش رو مصرف نکردیم. حالا هم در روز ۶ جون، کلی از سایت های بزرگ این پروتوکل رو برای دسترسی به خودشون فعال کردن تا بیشتر و بیشتر همه گیر بشه. به هرحال در آینده نزدیک همه باید روی آی پی ورژن شش باشیم. برای اکثر کاربران تفاوت خاصی احساس نخواهد شد ولی خبر مهمی است برای آدم های فنی ای که از اینترنت سر در می یارن که مثل من نشن که تا حد خوبی آی پی نسخه ۴ و اچ تی ام ال چهار رو می دونم و در نتیجه یک روزی کاملا از اینترنت سر در می آوردم ولی الان اگر به خوبی نسخه ۶ ای پی و نسخه ۵ اچ تی ام ال رو درک نکنم، دیگه یک گیک اینترنت نیستم (:

اوبونتو و سیستم عامل اسمارت فون

مدیران فنی اوبونتو اعلام کردن که نسخه مخصوص موبایل این سیستم عامل به زودی عرضه خوهد شد. البته منظور از به زودی آخر امسال یا اوایل سال بعد است. گفته شده که این سیستم عامل برای دانلود عموم نخواهد بود و فقط به سازنده های سخت افزار داده خواهد شد تا توی دستگاه هاشون ازش استفاده کنن. حالا سال ها است که منتظریم اوبونتو یا یک گنو/لینوکس دیگه برای تبلت ها یا اسمارت فون ها سیستم عامل بده و ظاهرا این جریان داره اتفاق می افته. این سیستم عامل کرنلی مشابه کرنلی داره که اندروید رو اجرا می کنه و گویی همون یونیتی است و قراره وقتی گوشی روی یک داک قرار گرفت از حالت تلفن به حالت اوبونتو بره و بشه ازش مثل یک سیستم عامل دسکتاپ استفاده کرد.

رده بندی زبان های برنامه نویسی
اطلاعیه: تو پادکست می گم سال دوهزار و یازده در حالی که مال ماه قبله. شما به تحلیل ها دقت کنین نه به ظواهر (:

شرکت استاندارد کد، امسال هم مثل سال های قبل، فهرستی از پر استفاده ترین زبان های برنامه نویسی و همینطور حرکت بالا و پایین اونها رو منتشر کرده. در طول ده سال گذشته تنها تغییر در ده زبون اول ، ورود آبجتیکو سی و خروج دلفی بوده. امسال سی دوباره به رتبه اول رسیده (پارسال جاوا این رتبه رو از سی گرفته بود) و جاوا به رده دوم اومده. بعدش سی پلاس پلاس هست و آبجتیکو سی به خاطر انحصارش در سیستم عامل های اپل. بعد سی شارپ، پی اچ پی، ویژوال بیسیک، پایتون، پرل (صدای دست!) و در رتبه دهم جاوا اسکریتپ. سقوط شدید مال لوا بوده که از رتبه دوازده به رتبه بیست سقوط کرده (کمی توضیح در مورد لوا). به عنوان یک نکته امیدوار کننده هم بگم که اسمبلی هنوز رتبه بیست و دوم رو داره و کوبول رتبه ۲۷ رو. پیرمردها هنوز زنده هستن!

در اعماق

گوگل و اضافه کردن اعلان خطر «حملات حمایت شده از طرف دولت ها»

به گزارش آسوشیتد پرس، گوگل روز چهارشنبه اعلان کرده که یک قابلیت جدید به سرویس هاش اضافه کرده: نشون دادن این اخطار به کاربرها که یک حمله حمایت شده توسط دولت ها داره سعی می کنه به اکانتشون نفوذ کنه. توی این خبر اسمی از هیچ دولتی برده نشده. مهندس های امنیتی گوگل گفتن که کاربر ممکنه پیامی دریافت کنه که بهش می گه یک حمله تشیبانی شده از طرف یک دولت علیه اش در حال انجامه ولی نگفته که این تشخیص رو چطوری می ده چون نمی خواسته دولت ها در مقابلش عکس العمل انجام بدن. فعلا مهمترین مظنون در این مورد جمهوری خلق چینه و خب البته کسانی که پولشون رو به این کشور بدن. سال گذشته هم گوگل اعلام کرده بود که اعتقاد داره شرکت های چنینی که مورد حمایت دولت اون کشور هستن تونستن به اطلاعات چند صد کاربر جیمیل از جمله چند فرد رده بالای دولتی آمریکا دسترسی پیدا کنن.

لغت های ممنوعه آمریکا

آمریکا یک چیز عجیب داره به اسم Watch list و دپارتمان امنیت داخلی به دلایل مختلف آدم ها رو بهش اضافه می کنه (: کسانی که بالای اون لیست هستن همیشه در سوار شدن به هواپیما و کلی کار دیگه دردسر خواهند داشت. حالا این دپارتمان کلماتی که اگر تحت وب ازشون استفاده کنین ممکنه به لیست اضافه بشین رو منتشر کرده. بعضی هاشون واضح هستن مثل القاعده و یکسری هاشون غیرطبیعی مثل pork (گوشت خوک) که البته شاید بشه گفت چرا ممکنه بحث در اون مورد یک نفر رو زیر نظر قرار بده.

نکته جالبتر این جریان اینه که چرا این دپارتمان این فهرست رو منتشر کرده. دلیلش اینه که یک گروه از این سازمان خواستن اینکار رو بکنه (: تو آمریکا قانون آزادی اطلاعات وجود داره. این قانون می گه هر سازمان عمومی که اطلاعاتی داره اونو با پول مردم به دست آوردن یا تهیه کرده پس مردم حق دارن اونو بدونن. هر فردی از جامعه حق داره درخواستی به هر سازمان دولتی (حتی سازمان دفاع ملی!) بده و هر اطلاعاتی که دارن رو ازشون بخواد. سازمان ها در صورت نداشتن دلیلی قابل قبول باید این اطلاعات رو در حداکثر بیست روزی کاری به این فرد بدن یا توضیح بدن که چرا اونها رو نمی دن. مشخصه که «چون من می گم» یا «چون من قلدرم» یا «چون این مربوط به امنیت ملی است» هم جواب نیست.

جنگ سی پی یو ها

بازی جنگ سی پی یو ها یا cpu wars یک بازی کارتی است به سبک بازی های کارت قدیم. نمی دونم شما هم داشتین یا نه… یک کم توضیح… شما انواع سی پی یوها رو دارین و کارت ها تقسیم می شن و شما می تونین از طرف بعدی یک سوال بپرسین و بر اساس جواب یک کارت ازش بگیرین یا یک کارت بهش بدین. و بازی هی می چرخه تا یک نفر کل کارت ها رو جمع کنه. ایده بانمک و باحالی است و به راحتی می تونست به تنهایی به خاطر نگاه گیکی به دنیا در بخش در اعماق گنجونده بشه ولی یک پله جلوتر می ریم. این بازی روی کیک استارتر ساخته شده. یک سایت جذاب برای ایده های خوب. توی کیک استارتر شما می گین چه پروژه ای دارین (مثلا من می نویسم که ایده ای دارم که یک بازی کارت فیزیکی بسازم درمورد سی پی یو ها) و بعد آدم ها می گن که اگر این

پروژه پیش بره اونها خوشحال می شن. پس بهم کمک می کنن یا پیش خرید می کنن و وقتی من رسیدم به مقدار پولی که برای شروع می خوام، کارم رو شروع می کنم.

این سرمایه اجتماعی است … چیزی که توی ایران شدیدا پایین اومده و ما چون سرمایه اجتماعی نداریم دائم فکر می کنیم بقیه می خوان سرمون کلاه بذارن یا با پول فرار می کنن و اینها… به شوخی هامون هم نگاه کنیم که همین که چند نفر یک پولی جمع می کنن که یکی یک کاری بکنه اولین شوخی اینه که «حالا من فرار می کنم!»

برگردم به بازی.. شما سی تا کارت دارین که روشون مشخصات سی تا سی پی یو نوشته شده و اونها رو بین دو یا سه نفر تقسیم می کنین. بعد مثلا من یک طبقه بندی رو اعلام می کنم.. مثلا سرعت، یا مصرف برق، یا تعداد پردازش در ثانیه یا … و بقیه می گن کارت فعلی شون از این نظر چیه و من برنده یا بازنده می شم و کارت ها رو یک نفر جمع می کنه و اون مشخصه بعدی رو می گه و اینجوری کارت ها می چرخه.

شبکه های اجتماعی و خلاقیت

این یک توضیح عمیق نیست فقط یک یادآوریه. شبکه های اجتماعی بر اساس یک تحقیق جدید عاملی برای از بین بردن خلاقیت آدم ها نیستن. بعضی ها به شکل غیرقابل درکی نگران این هستن که آدم ها هی دارن کپی پیست می کنن یا دروغکی یک چیزی رو که جایی دیدن به اسم خودشون پست می کنن و … و این خلاقیت رو از بین خواهد برد. این تحقیق می گه اصلا اینطور نیست و خلاقیت در فضاهای جمعی اتفاق می افته و اینترنت و شبکه های اجتماعی یکی از بهترین بسترهای گسترش ایده های خلاق هستن و بررسی شواهد هم نشون می ده که انسان ها در هیچ دوره به این حجم فعلی، خلاق و سازنده نبودن.

تبریک ها و تقبیح ها

تولید بیست سالگی زوزه رو تبریک می گیم. یک شرکت مشاوره سه نفره که یکی از قدیمی ترین توزیع های گنو/لینوکس رو هم پایه گذاشت به شرکتی که حالا یک بازیگر مهم در دنیای گنو/لینوکسه.

تقبیح هم مال کشور و دولتی است که انتشارات چشمه رو بسته چون کتاب هایی که برای ارشاد می فرسته تا ایشون بررسی کنن که این کتاب اجازه چاپ داره یا نه، مناسب نبودن. اگر متوجه نشدین تکرار می کنم (: ایران به عنوان یکی از معدود کشورهایی در جهان است که هر چیزی بخواد توش چاپ بشه باید حکومت بررسی کنه ببینه مناسبه یا نه – مثلا الان تشخیص داده که کتاب زندگی لینوس توروالدز مناسب نیست و نباید در این کشور چاپ بشه. حالا هم به این نتیجه رسیده که یکی از انتشاراتی ها کتاب هایی که برای ممیزی و سانسور می فرستاده هم حتی مناسب بررسی هم نبوده پس باید کلا این انتشاراتی تعطیل بشه (((:

تبریکی هم به دوستان لندنی (: که حالا دو تا از ایستگاه های متروشون اینترنت وای فای واقعی مجانی داره و هشتاد تا ایستگاه دیگه هم به زودی این قابلیت رو پیدا می کنن تا لندنی ها حین انتظار از اخبار و ارتباطات لذت ببرن.

و تسلیت هم می گیم ب مایکروسافت که توی ویژوال استودیو ۲۰۱۲ تمام عبارات منو رو با حروف بزرگ نوشته و چشم آدم در می یاد…

بخش آخر

درگذشت نویسنده داستان های علمی تخیلی، ترسناک و آینده نگر آقای ری بردبری در ۹۱ سالگی چیزی بود که … نمی دونم بگم ناراحتمون کرد یا چی… مشهورترین کتابش شاید فارنهایت ۴۵۱ باشه (که دمایی است که کاغذ توش آتیش می گیره)… نقل قول هایی ازش رو براتون می خونم:

Don’t think. Thinking is the enemy of creativity. You can’t try to do things. You simply must do things.

Every morning I jump out of bed and step on a landmine. The landmine is me.After the explosion, I spent the rest of the day putting the pieces together.

I don’t try to describe the future. I try to prevent it.

I know you’ve heard it a thousand times before. But it’s true – hard work pays off. If you want to be good, you have to practice, practice, practice. If you don’t love something, then don’t do it.

I spent three days a week for 10 years educating myself in the public library, and it’s better than college. People should educate themselves – you can get a complete education for no money. At the end of 10 years, I had read every book in the library and I’d written a thousand stories.

If you don’t like what you’re doing, then don’t do it.

Jump, and you will find out how to unfold your wings as you fall.

Living at risk is jumping off the cliff and building your wings on the way down.

Love. Fall in love and stay in love. Write only what you love, and love what you write. The key word is love. You have to get up in the morning and write something you love, something to live for.

Stuff your eyes with wonder, live as if you’d drop dead in ten seconds. See the world. It’s more fantastic than any dream made or paid for in factories.

There are worse crimes than burning books. One of them is not reading them.

موسیقی

آهنگ موسم گل از پروا به پیشنهاد وحید

مصرف کنید: بهترین درخواست عروسی

یک پروپوزال عالی برای عروسی… دوست دخترش رو دعوت می کنه به خونه پدر مادرش، بعد برادرش از دختره می خواد برای «گوش کردن به یک آهنگ» به پشت ماشینش بیاد و اونجا بشینه و هدفونش رو به گوشش بزنه و بعد حدود شصت نفر از بهترین دوستان پسره یک شوی عالی پشت ماشینی که آروم در حرکته اجرا می کنن.

ویدئو رو ببینین:

ارزش دیدن داره. اشک توی چشم ها جمع می کنه و البته آدم هر لحظه منتظره گشت ارشاد بیاد جلوشون رو بگیره که اخلاقیات جامعه شون تذهیب بشه (:

آش سوریه اینقدر شور شد که ظاهرا دیگه آشپز هم فهمید

به گزارش الجزیره، حکومت ایران کشتار پریروز مردم سوریه رو محکوم کرده و درخواست کرده که «مسببین»‌ این «حرکت تروریستی» پیدا و مجازات بشن.

ظاهرا بعد از سال ها حکومت بدون انتخابات آزاد، تخریب مسجد، قتل عام مردم، حمله با تانک به شهرها و گلوله باران و شکنجه و مثله کردن و … بالاخره شوری آش باعث شده دوستان فاز «چیزی نشده که» رو وا بدن و حداقل برن سراغ اینکه «بدجنس ها دارن خودشون رو می کشن که برادر بشار اسد و حزب دوست و برادر بعثی اش رو بدنام کنن».

حداقل الان دیگه حرفمون یکی شده: عامل کشتار و شکنجه و بدبختی مردم باید مجازات بشه.

پادکست پیشنهادی: رادیو فنگ: فلسطین انتقام من است

اگر دوست دارین از یکسری آدم شریف مساله فلسطین رو توی دو ساعت بشنوین شدیدا این پادکست رو توصیه می کنم. موسیقی خوب، داستان هایی که جریان حاکم تعریفشون نمی کنه، تاریخ و کلی چیز دیگه یک برنامه دو ساعته دیدبخش می سازه که پیشنهاد می کنم وقت بذارین و گوشش بدین. بخصوص توی ماشین و حین پیاده روی.

در این شماره ما به سراغ آرمان ِ فلسطینی بی دیوار حائل و برای همه‌ی ساکنان و آوارگانش می‌رویم و این همه را به تراب حق شناس تقدیم می‌کنیم، گرچه می‌دانیم برای یک عمر تلاش برای آرمان فلسطین پیشکشی ناچیز است.

با صدای محمود درویش آغاز می‌کنیم، از جنایت دیریاسین تا قراردادهای صلح با مبارزان فلسطینی همراه می‌شویم تا ببینیم چگونه آرزوی مردمی برای زندگی پاسخی چنین وحشیانیه گرفته است. صدای مردی را می شنویم که فریاد برآورد بس است بس است بس است. با نزار قبانی و دلال المغربی سوار اتوبوسی می‌شویم که برای چهار ساعت پایتخت جمهوری فلسطین شد. در زمان سفر می‌کنیم و به جستجوی نیاکان ایرانیانی می‌رویم که هر یک به بخشی از تاریخ شان وصل شدند تا از امروز کنده شوند و هیچ نبینند. با شما از تبار کوروش بزرگ و صلاح الدین ایوبی خواهیم گفت و از آرمان و صدایی که اگر چه ساکت شده اند اما در گوش ما همیشه و هنوز طنین اندازند.

در ادامه در حالی که سینه خیز به سوی تباهی روانیم، از برخورد با مسافران ِ تنها دموکراسی خاورمیانه می‌گوییم که نخست‌وزیرش فعالان اجتماعی را اوباش می‌خواند و از ورودشان به خاکی که اشغال‌اش کرده است جلوگیری می‌کند. روایت تونی کلیف از مسئله‌ی فلسطین را می‌شنویم، با گزارش ساموئل میرانتین از حیفا با عشق ایرانیان به همه چیز و هیچ چیز آشنا می‌شویم و به استقامت جرج حبش درود می‌فرستیم

فراموش نکنید که «جمهوری را می‌توان در یک اتوبوس هم جا داد، اگر اراده‌ای در کار باشد»، بشنوید، با ما همراه شوید

این بچه ها واقعا از نظر من جزو ارزشمندترین بچه های کشور هستن. محروم از تحصیل در عین اینکه هر کدوم بهترین های دانشگاه هاشون بودن، زندگی ای که یک سیستم عظیم و پولدار با پول خودشون و من و شما سعی می کنه مختلش کنه و با کلی دردسرهای متنوع اما کماکان شریف و انسان.

کنکوری های چین سر کلاس درس با انبوهی از کتاب ها و متصل به سرم درس می خونن

خودتون حتما به تعداد کتاب های جلوی هر کس و فضای کلاس توجه کردین دیگه. مسوول دفتر آموزش‌های آکادمیک چین هم در مورد این تصاویر گفته که چون کنکور نزدیکه، به دانش آموزانی که می خوان توی امتحان شرکت کنن با ده یوان سوبسید برای خرید سرم آمینو اسید می ده که سلامتشون حفظ بشه.

منبع و عکس های بیشتر