رادیو گیک شماره ۶۴ – بازگشت به دوران طلایی هکرها

این شماره از رادیو گیک نه فقط پر است از هک، بلکه در دو مورد چیزهایی رو به شما می گه که چند سال بتونین بگین «اوه.. اینو تو رادیوم گفته بود قبلا!». در شماره شصت و چهار این حرکتگاه رادیویی، ما جشن بازگشت دوران طلایی رو می‌گیریم و مطمئن می‌شیم که حتی اگر آرش زاد هم نباشه، ما می تونیم هوش مصنوعی های خبیث رو متوقف کنیم! با ما باشین که دنیای بهتر، فقط یک قدم اونطرف‌تره!

اسپانسرهای این شماره دیجیتاتو و آتی تل و می‌بی‌نیم هستن،‌ با تشکر ازشون.

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

اخبار

هکرها و افشای ۳۶ میلیون اکانت مونگو دی بی

mongohacker-leaks-36-million-mongodb-accounts-5
توضیح در مورد دوران طلایی و اینکه چرا دوران طلایی بود. توضیح در مورد امن شد. توضیح در مورد مونگو و جدیدها و نسل جدید. حالا یک گروه هکری به اسم TeamGhostShell برای ثابت کردن این مساله و جلب توجه عمومی به ماجرا، ۳۶ میلیون اکانت مربوط به انواع شبکه هایی که از مونگو دی بی استفاده می کردن رو منتشر کردن. البته منتشر که نه.. جمع. در واقع هنوز این اطلاعات منتشر نشده بود و یک گروه امنیتی دیگه به اسم HackRead به یک آی پی برخورد که در فولدرهای مختلفش که هر کدوم یک آی پی بوده که توش دیتای مونگوی اون آی پی دامپ شده بود. شرکت هک دی بی کارش اینه که کراولرهایی داره که دیتاهای متنی که توسط هکرها در اینترنت یا دارک نت منتشر می شه رو پیدا و افشا می کنه. در این مورد هم از پسورد و غیره هست تا آدرس و اطلاعات عمومی مردم. [اشاره به ادعای یک هکر برای فروش دیتابیس همراه اول روی فیسبوک و تلگرام و لزوم عکس العمل بهش – حق شخصی منه بدونم وضعیتم چیه – نمی تونن دروغ بگن چون جرم است . باید به من بگن دیتام در چه وضعیه ] و البته حینی که رادیوگیک در حال ضبط بود خبر دیگه ای گفت که ۳۲ میلیون اکانت توییتر هم روی اینترنت برای فروش قرار گرفته و از اونطرف هم تویتر مارک زوکربرگ هک شده – مستقل از این ماجرا. خلاصه محشری است کبرا!

اخبار هک شدن ایران و عربستان و کشمکش ها و نظرات خودم در مورد خیلی چیزها و اشاره به گمرک یکی از استان ها

سازندگان سیری تکنولوژی جدیدشون رو معرفی کردن

viv
دگ کیتلاس و آدام چیر که هوش مصنوعی پشت سیری رو طراحی کرده بودن [کمی توضیح. اولین رابط واقعی و خوب و…] حالا بعد از چهار سال کار بی سر و صدا روی نسخه بعدیشون، ویو رو معرفی کردن viv. همیار هوش مصنوعی صوتی جدید. تلاش این بود که همیاری ساخته بشه که از سیری گسترده تر باشه و بتونه چیزهای بیشتری رو هندل کنه و هی نره سراغ یک سرچ ساده توی اینترنت. توی جلسه ۲۰ دقیقه ای نمایش ویو در هفته جاری توی نیویورک، ویو تونست بدون مشکل به همه درخواست های پرسیده شده جواب بده. این ایده نزدیکتر است به ایده الکسای آمازون و فیسبوک مسنجر که امکان اتصال به ترد پارتی ها رو فراهم می‌کنن و در نتیجه حتی می تونن هتل رزرور کنن یا باهاشون ناهار سفارش بدین. انتقاد اصلی؟ اینکه یک برنامه باید متمرکز بشه و فقط یک کار رو خیلی خوب انجام بده یا سعی کنیم همه کار رو از یک برنامه بخوایم و بک اندش متنوع باشه! تلاش شده طراحی ویو مستقل از دستگاهی که روش ران می شه باشه و هر کس اونو نصب کنه روی هر چیزی بتونه به همه سرویس های پشتش وصل بشه.. اونهم شخصی شده برای شخص خودش. مساله اصلی اینه که ویو باید بتونه با چیزهایی مثل بات اینجین مایکروسافت یا فیسبوک رقابت کنه که کار عظیمی است و خب.. مثل همیشه شاید هم یکی ایده رو بخره (به جای اینکه مثل این اطراف کپی کنه!)
اوه خبر ریز همراه هم اینه که اپل هم داره سیری رو از طریق اس دی کی باز می کنه .. احتمالا برای زنده موندن منشی صوتی اش در این دنیای پر تلاطم! [اس دی کی رو توضیح بدم؟ آهان بله… بله بله شما که عینک زدی میگی توضیح بده.. باشه!]

احتمالا به زودی جواب مگا استراکچر نیک ۸۴۶۲۸۵۲ رو کشف می کنیم

kepler
در واقع در علم / نجوم رازی هست ناشی از کم شدن نور یک ستاره. الان کلی از ستاره شناس های دنیا دوربین هاشون رو تنیظم کردن روی ستاره کیک ۸۴۶۲۸۵۲ تا در لحظه ای که نورش کم و زیاد شد، شاهد عینی ماجرا باشن. این کم شدن نور در چند سال گذشته هم بارها اتفاق افتاده و در مواردی تا ۲۲ درصد روشنایی پایین اومده. دلیلش چی می تونه باشه؟ نظریه هیجان انگیز مساله یک جور ابرسازه در اطراف این ستاره است! انتظار می ره با این هماهنگی و با نگاه دقیق به انواع طیف های نوری این ستاره که در فاصله ۱۵۰۰ سال نوری ما است اینبار بتونیم بگیم مساله چیه. این کم شدن نور از ۲۰۰۹ به بعد توسط تلسکوپ فضایی کپلر اتفاق افتاده و حجمش اینقدر زیاده که به عقیده بسیاری از ستاره شناس ها بعیده مربوط به یک سیاره در اطراف این ستاره باشه. نظریه بعدی یعنی تشکیل شدن یک سیاره دیسکی هم رد می شه چون ستاره کاملا بالغه و اگر سیاره ای هم داشته باشه، تا حالا کاملا شکل گرفته. نظریه بعدی هیجان انگیزتره و هنوز رد نشده: یک مگا استراکچر فضایی و مصنوعی که به دلیل دور اون خورشید می گرده، مثلا جذب انرژی یا بازتابوندن انرژی به یک نقطه دیگه. درسته که احتمال چنین کشف عظیمی فعلا خیلی پایینه ولی کاملا معقوله که بگیم چون باید یادتون باشه که این رادیو گیکه که از آینده به شما خبر می ده!

گوگل در تلاش برای پایان دادن به دوران «رمز خود را وارد کنید»

چون از این حرف زدم که تو رادیو قراره چیزهای آینده رو جلو جلو ببینیم، اینم بگم که صدای و متن آشنایی است که می گه «رمز خود را وارد کنید». «رمز شما اشتباه است» و … قراره غیب بشن! گوگل در کنفرانس اخیر گوگل آی او گفت که این دوران در حال پایانه. دنیل کافمن مدیر تکنولوژی و پروژه‌های پیشرفته گوگل گفته که تراست ای پی آی قراره این مساله رو حل کنه. تراست ای پی آی با خوندن اطلاعات حیاتی زیادی از شما (از شیوه راه رفتن تا چهره تا حتی شیوه تایپ و غیره) حدس می زنه که شما خودتون هستین و وضعیت عادی است و به شکل خودکار می تونه گوشی رو آنلاک کنه یا به اپ ها اجازه بده مطمئن باشن که شما جادی هستین (یا هر کی هستین!). معلومه که در صورتی که در طول روز کاری بکنین یا در همون لحظه اتفاقی بیافته که سیستم نتونه مطمئن بشه شما خودتون هستین، باید از روش های دیگه (شاید پسورد) هویت خودتون رو احراز کنین. سیستم چیزی در ادامه همین اسمارت لاک است که الان رو گوشی ها داریم و اجازه می ده با ضربه زدن به چند جای صفحه یا نشون دادن خودمون به دوربین ثابت کنیم که خودمون هستیم. خیلی هم پیچیده نیست و کش و تفصیل نمی خواد… مهم اینه که از حالا بدونیم یه کم دیگه چی تو دستمونه!

هکر کلاه سفیدی می تونست بیست و پنج میلیارد دلار بدزده ولی مشکل رو گزارش کرد

25
هوم.. البته خبر اینو می گه.. خب بیست و پنج میلیارد دلار رو بدزده بریزه کجاش؟‌ البته.. بازم خنگیم ما.. دوستانی که می دزدن راحت مصرفش می کنن و هیچ گیری هم نداره. یک محقق امنیتی توی هند به اسم ساتیا پراکاش حین بررسی نرم افزار موبایل بانک یک بانک دو تا مشکل بزرگ کشف کرد: مکانیزم سرتیفیکیت پینینگ وجود نداشت و ساختار لاگین هم مشکل داشت. با ترکیب این دو اون کاملا می تونست با پین کردن سرتیفیکیت در هر تماس به بانک بگه که رمزنگاری بهتره به مکانیزم پایینتری انتقال داده بشه (مثلا متن خالص) و بعد با مکانیزم اشتباه پیاده شده لاگین (که وقتی خودمون می نویسیم تقریبا همیشه به نوعی پیش می یاد) می تونست کارهای مهم رو به اسم دیگران انجام بده.. مثلا دیدن بالانس یا انتقال پول به شیوه ای کاملا قانونی به هر حسابی که می خواد. برای نشون دادن نمونه حتی چند کرل منتشر شده که پول منقل می کنه (: به همین خوبی. فقط با پنج خط کد اصلی! قبول نیست؟ ای پی آی کال حتی پین وارد شده رو هم چک نمی کنه و دستور انتقال رو مستقیم می زنه به شبکه بانکی (: اون اول برای کسب اطمینان از موضوعی به این عجیبی چند انتقال به فامیل و از حساب فامیل به همدیگه انجام داده و بعد به بانک خبر داده و اونها هم چند روز بعد مشکل رو حل کردن… بانکی های ما یاد بگیرن و جایزه درست و حسابی هم بدن (: نه سکه! ((:

در اعماق

ایلان ماسک – چند میلیارد به یک – معتقده ما در یک دنیای شبیه سازی شده زندگی می‌کنیم

ایلان ماسک در این ویدئو به این سوال جواب می‌ده که «آیا به نظر شما ما در یک جهان شبیه سازی شده زندگی می‌کنیم؟». جواب بر اساس استدلال یک در چند میلیارد است. در واقع هر تمدن به اندازه کافی پیشرفته به جایی خواهد رسید که می‌تونه یک جهان رو شبیه سازی کنه و منطقا در اون مرحله چند میلیارد شبیه سازی مختلف اجرا خواهد شد. از نظر ریاضی احتمال اینکه ما دنیای اصلی (و نه یکی از اون شبیه‌سازی‌ها) باشیم، یک به چند میلیارد است!
این نظریه با عنوان اصلی «فرضیه جهان سیموله‌ شده» است که در ۲۰۰۳ توسط فیلسوف انگلیسی نیکولاس بوستروم مطرح شده و بر اساس سه این استدلال کار می کنه که یکی از سه ادعای زیر باید درست باشه:

ما واقعا در حال زندگی رو یک سیمولاتر تمدن هستیم
تمدن‌های بسیار پیشرفته نسبت به اینکه سیمولاتورهایی بسازن که تمدن رو شبیه سازی کنه بی علاقه هستن
کسی هست که هر تمدن رو پیش از اینکه به مرحله ای برسه که بتونه شبیه سازی‌ای بالا رو اجرا کنه، نابود می‌کنه

گوگل و دگمه خاموش اضراری برای ماشین هوش مصنوعی اش

ai
وقتی در مورد آینده هوش مصنوعی حرف می زنیم، دو جبهه در کشمکش با هم هستن. گروه اول که تولید کننده های فعلی مثل گوگل و آمازون و مایکروسافت هستن و فکر میکنن هی باید سیستم ها رو هوشمندتر کنیم و اونطرف متفکرینی به بزرگ ایلان ماسک و هاوکینگز هستن که می گن شای ما داریم با اینکار خودمون رو تسلیم شیطان می کنیم! اما حالا گروه اول هم نشونه های جالبی نشون دادن: گوگل اعلام کرده که در بزرگترین سیستم هوش مصنوعی یعنی دیپ مایند مکانیزمی تعبیه کرده تا «در لحظه ای که رباتی به شکل نامناسب عمل می کند بتوان آن را کنترل کرد»! شاید مقاله گوگل همه مثال هاش از ربات هایی باشن که در ماشین رو برعکس به ماشین وصل می کنن اما شاید پشت پرده بحث تفنگ هایی باشن که قراره خودکار به «به اصطلاح تروریست‌ها» شلیک کنن یا ربات‌هایی که شروع به قتل عام آدم ها کنن. این مقاله ترکیب کار تیم دیپ مایند در گوگل و تیم «موسسه آینده بشریت» دانشگاه آکسفورده. مقاله با عنوان «کارگزارن مطمئنا قابل متوقف شدن» بد گفتم.. safely interruptable agents با ریاضیاتی که احتمالا ۹۹٪ شنونده ها و صد در صد گوینده های رادیو گیک متوجه نمی شن می گه که چطور یک دستگاه باید قابل خاموش شدن در زمانی باشه که یک اپراتور تشخیص می ده رفتارش اشتباهه. در واقع پیچیدگی اینجاست: این ماشین ها قراره از ما چیز یاد بگیرن و این ریاضیات می خوان جوری اونها رو محدود کنن که اونها یاد نگیرن که چطوری می تونن جلوی خاموش شدن خودشون رو بگیرن! الان شاید کمی عجیب باشه ولی به این فکر کنین که به زودی نرم افزارهای هوش مصنوعی شروع می کنن به نوشتن برنامه های هوش مصنوعی جدیدتر و دخالت ما هی کمتر و کمتر می شه و … [صدای تبر!]

پشت پرده پیامک تبلیغ هک تلگرام

ad
دوست خوبم هوشمند که چند باری ازش حرف زدم یک مطلب طولانی و بسیار خوب نوشته در مورد پشت پرده پیامک هک تلگرام که گرفته بوده.. کمی توضیحات خودم و سفارش به سرچ کردن و دیدنش با تمرکز روی اینکه جلوی اینها باید گرفته بشه نه بچه های توی مجتمع خرید (:

از هک زیاد گفتم.. هک سوم بانک های بنگلادش و اینها رو هم نگم… سوییفت کلی مشکل پیدا کرده و دیگه لوس شده.. آهان اوه اوه
این اپ به شما اجازه می ده با داشتن عکس یک نفر، پروفایل‌هاش در شبکه اجتماعی رو پیدا کنین!

facebook
گوگل بده؟ فیسبوک خبیثه؟ اینها رو فراموش کنین! حالا یک گروه روسی یک تکنولوژی تشخیص چهره به اسم findface راه انداختن که کلا پرایوسی رو برای خیلی ها به یک آرزو تبدیل می کنه. فایند فیس اجازه می ده شما از هر غریبه ای عکس بگیرن (که خودش کار بدیه اگر اجازه نداشته باشین!) و بعد پروفایل های اجتماعی صاحب این عکس رو در شبکه های اجتماعی مختلف به شما نشون می ده .. و منطقا اسم و مشخصاتش رو دیگه! هوم.. در تست ها هفتاد درصد موفقیت کسب شده. این برنامه دو ماه بیشتر نیست که اومده و تقریبا نیم میلیون کاربر داره و ۳ میلیون سرچ انجام داده. صاحبش؟ دو تا پسر ۲۶ و ۲۹ ساله. خبر خوب؟ فعلا فقط به پروفایل های روسی جواب می ده. خبر بد؟ «فعلا» فقط به پروفایل های روسی جواب می ده! این یک دنیای جدیده. نه اینکه خوب باشه ولی داریم به این سمت می ریم. شاید تعریف پرایوسی عوض بشه و شاید .. نمی دونم. به هرحال بخش هایی اش به نفع ما است و بخش هایی به ضرر ما. فرار کردن یا حمله کردن به معنی سنتی فایده نداره بلکه باید شناخت و آگاهی کسب کرد و آگاهی رو به دیگران هم داد. کسپرسکی در حال حاضر برای «جلوگیری» از این جریان به کاربران پیشنهاد داده عکس هاشون رو پرایوت کنن! خسته نباشه با اون ویروس هاش (:

گوگل هر دو ایده کامپیوترهای کوانتومی رو روی یک کامپیوتر ترکیب کرده

google
ترکیبی از دانشمندان گوگل، دانشگاه باسک کانتری، دانشگاه کالیفرنیا و ایکرابسک و موسسه علوم باسک به روشی دست پیدا کردن که هر دو ایده اصلی کامپویترهای کوانتوم رو توی یک دستگاه با هم ترکیب می کنه – این احتمالا نوید بخش نزدیکتر شدن عملیاتی شدن کامپیوترهای کوانتومی است – مقاله توی نیچر چاپ شده [ اشاره به تعداد مراکز علمی در این مورد]. طبق معمول می گم که باید در مورد کامپیوترهای کوانتومی در آینده یک پادکست ویژه بدیم ولی مساله اینه که کامپیوترهای کوانتومی فقط سریعتر نیستن بلکه شکلی از مسائل که الان غیرقابل حل هستن رو هم انتظار می ره بتونن مورد بررسی قرار بدن. اما ایده های پشتشون هنوز تئوری است و ما کار داریم تا یک کامپیوتر کوانتومی عملیاتی ببینیم. هر چند که این تحقیق واقعا تونسته چیزی رو بسازه که دو ایده اصلی توش استفاده شده باشن. ایده اول اینه که ما با منطق همین گیت هایی که داریم پیش بریم، جایی که کیوبت ها (بیت های کوانتومی که پایه اصلی کامپیوترهای کوانتومی هستن) به شکلی به هم وصل می شن که مدارهای پایه ای منطق رو درست کنن. این روش باعث می شه هر گیت بتونه یک نوع کار رو انجام بده و منطقا هم معلومه که باید از قبل برنامه ریزی بشه. در نوع دوم کامپیوترهای کوانتومی تلاش می شه کیوبیت ها به هنگام نیاز به حل یک مساله خاص به شکلی که اون مساله خاص رو حل می کنه با هم ترکیب بشن – این سیستم ها تا حدی ساخته شدن ولی انتظار نمی ره که تمام قدرت کامپیوترهای کوانتومی رو به ما بدن. حالا توی تلاش جدید گوگل و دیگران کامپیوتری ساختن که جنبه های مثبت هر کدوم از این دو روش رو میگیره و با هم ترکیب می کنه. این کامپیوتر ۹ کیوبیت داره که ۱۰۰۰ گیت منطقی رو پیاده سازی می کنن تا این کیوبیت ها با هم ارتباط داشته باشن و همچنین می شه اونها رو در صورت نیاز از همدیگه قطع یا به همدیگه وصل کرد. تیم تحقیق می گه نتیجه کامپیوتری است که بر خلاف کامپیوترهای قبلی می تونه مسائل سابقا پیچیده برنامه نویسی رو حل کنه. انتظار می ره این ماشین ابزار تحقیقاتی ای بشه برای پیشرفت علم کامپیوترهای کوانتوم و امکان ساخت پله های بعدی رو به ما بده. [توضیح اینکه اگر واضح نبود یعنی باید یک شماره ویژه بدیم و خلاصه اش اینه که واقعا کم مونده کامپیوتر کوانتومی بسازیم!]

تبریک و تقبیح

تقبیحی داریم برای مهمل هایی که می گن یک لحظه مدیر سیستم غفلت کرد و باعث شد عربستانی ها هک کنن ما رو (: سانسور کننده داک داک گو که باید خجالت بکشه

خجالتی هم برای ایران داریم و شبکه اش و بحث بی طرفی شبکه که تو دنیا معنی خاصی داره و اینجا دیکه کلا گندش رو در آوردن.

و تسلیتی هم داریم به شرکت لنوو که توی گزارش سالیانه سه ماه اش شدیدا ابراز نارضایتی کرده از خرید موتورولا و گفته که وضعشون خرابه. نکته جالبش اینه که قرار شده دو تا مدیر داشته باشن و دو برند مختلف رو با دو استراتژی مختلف پیش ببرن. اگر از این به بعد اسم لپ تاپ های زوک رو شنیدین، بدونین همون لنووی … شاخه ارزون همون لنووی سابقه.. و چینی تر!

تبریکی به کسانی که چهارشنبه فال آوت ۴ رو مجانی روی ایکس باکس خریدن. اپراتور اشتباه قیمت رو وارد کرده بود و به جای ۱۱۰ دلار، قیمت شده بود ۰ دلار و تا مایکروسافت بفهمه…. تبریک به خریداران (:

نامه ها

مهرادم، که یه بار آهنگ هادی پاکزاد رو واسه رادیو گیک معرفی کردم
میخواست بگم تو رادیو گیک بعدی خبر درگذشتشونو بگید خیلی خوب میشه چون واقعا حقش این نبود

آشتوم:
در مورد “باس میتونه به عنوان آنتن عمل کنه”
چون ممکن هست اکثر مخاطب هاتون و شاید هم خودتون :D به اشتباه افتاده باشید .
درسته هرکجا نوسان جریان داشته باشیم تابش الکترومغناطیس هم داریم (مثلا باس انتقال اطلاعات) اما مسئله این هست که اونقدر این توان تابش شده کم هست که در فاصله خیلی کمی از اون خط سیگنال تابش شده زیر نویز محیط قرار میگیره و از نویز قابل تمایز نیست .
یعنی میشه اطلاعات رو جمع آوری کرد به شرط اینکه گیرنده در حد میلی متر یا حتی میکرو متر به اون باس نزدیک باشه . که عملا دیگه همون تماس فیزیکی میشه :D
قضیه زیر نویز قرار گرفتن مثل اینکه تو ورزشگاه آزادی با 100 هزار تا تماشاگر از وسط زمین دنبال صدای دوستمون بگردیم ?
البته اگه وارد جزئیات فنی بشیم اساس کار یک فرستنده رادیویی متمرکز کردن پهنای باند رو یک سنتر فرکانسی هست مثلا توی 802.11 n میشه 20 مگاهرتز پهنای باند رو چنل یک , سنترفرکانسی 2.412 گیگاهرتز رو خواهد داشت . اما توی یک باس هیچ وقت این اتفاق نمیفته و پهنای باند از DC تا بالاترین فرکانس موجود هستش که این دریافتش به صورت بیسیم رو غیر ممکن میکنه .
علاوه بر این خط هایی که روی برد های پی سی بی سیگنال رو عبور میدن امپدانس دو سرشون تا حد خیلی زیادی مچ هست و عملا هرچی پاور از ورودی میگیرن به خروجی میدن و مقدار خیلی کمی از اون تلف میشه ( تابش میشه ) .
درست مثل کابل شبکه rj45 که دیفرنشیال و به هم تابیده شده با امپدانس 100 اهم .

رفتم مقاله رو خوندم ، منظور مقاله در این مورد هست که بعد از هک و نصب نرم افزار مخرب با رد و بدل کردن توالی تکراری از صفر و یک ها از باس رم . توان رادیویی تابش شده رو در محدوده فرکانسی خواصی متمرکز میکنند تا قابل دریافت بشه . یعنی به صورت تکراری اطلاعاتی رو از رم میخونه و مینویسه که توالیشون تکراری هست مثلا 01010101 و اینجوری باعث میشه اکثر توان رادیویی توی فرکانس اون توالی تابش بشه و طبق گفته خودشون تا حدود یک متر نسبت سیگنال به نویز مثبت داشتند یعنی میتونستن یک چیزایی بفرستن .
البته به بدنه کیس مادربورد , محیط و کلی چیز دیگه بستگی داره اما عملا تونستن یک ارتباط یک طرفه بی سیم به بیرون داشته باشن . (فقط کامپیوتر میتونه اطلاعات رو به بیرون بفرسته از بیرون چیزی نمیشه فرستاد) . با برد یک متر و سرعت تغریبا 2 بیت بر ثانیه که برای کار های خبیثانه تغریبا کافی به نظر میرسه ? .

موسیقی

  • آهنگ یاغی به پیشنهاد حسین
  • به پیشنهاد بردیا Noche Acosador – Minutes To Metal N Rock
  • آهنگ پپرونی از بمرانی
  • جعفر آهنگ «دماغو داری؟»
  • آهنگ آخر «دکتر » از هادی پاکزاد

هکرها و درز اطلاعات کل مردم ترکیه

امروز در یک اتفاق جالب و درست بعد از لیک عظیم اسناد پاناما هکرها دیتابیسی بزرگ از اطلاعات خصوصی ۴۹ میلیون و ۶۱۱هزار و ۷۰۹ شهروند ترکیه رو منتشر کردن. این اطلاعات شامل شماره ملی، اسم، فامیل، اسم پدر، اسم مادر، جنسیت، شهر تولید، تاریخ تولد و اطلاعات دیگه است و برای هر کسی در دسترس. چیزی شبیه به این:

mernis=# SELECT * FROM citizen WHERE last = 'ERDOGAN' AND \
                                     first = 'RECEP TAYYIP' AND \ 
                                     date_of_birth LIKE '%/%/1954';
-[ RECORD 1 ]------------+-------------------------
uid                      | 33693950
national_identifier      | 17291716060
first                    | RECEP TAYYIP
last                     | ERDOGAN
mother_first             | TENZILE
father_first             | AHMET
gender                   | E
birth_city               | ISTANBUL
date_of_birth            | 26/2/1954
id_registration_city     | RIZE
id_registration_district | GUNEYSU
address_city             | ANKARA
address_district         | KECIOREN
address_neighborhood     | KAVACIK SUBAYEVLERI MAH.
street_address           | KUSADASI SOKAK
door_or_entrance_number  | 26
misc                     | 

مستقل از اهمیت این هک و استفاده‌های ناقض پرایوسی که می شه از این اطلاعات کرد، هکرها در آی پی ای که اطلاعات از اون اونجا منتشر می شه برای دو کشور درس‌هایی رو نوشتن:

درس‌های این هک برای ترکیه

  • شیفت کردن بیت ها رمزنگاری نیست
  • دیتابیس باید ایندکس داشته باشه. ما مجبور بودیم خودمون درستش کنیم.
  • گذاشتن پسورد هاردکد شد در رابط کاربری امنیت به بار نمی یاره
  • در مورد اردوغان باید کاری بکنین! اون داره به شکل غیرقابل باوری کشور رو داغون می کنه

درس‌های هک برای آمریکا

  • ما [هکر آمریکایی است؟] اصلا نباید ترامپ رو انتخاب کنیم، به نظر می رسه این آدم در مورد چرخوندن کشور حتی از اردوغان هم کمتر می دونه.

درس‌هاش برای ما

و البته معلومه که برای ما هم درس های زیادی داره:
– اگر هکر هستیم لازمه از دنیا هم اطلاعات داشته باشیم. هکرها اتفاقا آگاه ترین مردم به سیاست و دارای درک عمیقی از مناسبات سیاسی هستن.
– اگر هکر هستیم با دیکتاتوری مخالف باشیم (:
– اگر دیتابیسی از تمام مردم کشور درست می کنیم داریم کار خطرناکی می کنیم
– فان باشیم
– رمزنگاری رو بشناسیم. رمزنگاری قابل اختراع شخصی نیست.
– بدونیم که ترکیه حقوق زن و مرد رو برابر کرده و اصولا انتظار می ره قانونش مستقل از جنس آدم ها نوشته شده باشه و در مورد «آدم‌»ها باشه نه در مورد زن ها و مردها. نتیجه؟ در ترکیه چون آدم‌ها از یک زن و یک مرد متولد می شن توی دیتابیس هم اسم پدر رو می بینین هم اسم مادر رو (:

امیدوارم برسیم روش کارهای آماری باحالی بکنیم و معنی هم داشته باشه.

رادیو گیک شماره ۶۲ – در پشتی

در اولین شماره از رادیوگیک در سال ۹۵، در پشتی رو برای ورود به سال جدید انتخاب می کنیم. از هکرها می گیم و دلایلی که مردم باید از دست دولت هاشون در امان باشن. در این شماره آخرین سنگر ما در مقابل کامپیوترها فروریخته!

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

اپلیکیشن iOS

اخبار

توروالدز و آزاد بودن لینوکس

Host Chris Anderson interviews Linus Torvalds at TED2016 - Dream, February 15-19, 2016, Vancouver Convention Center, Vancouver, Canada. Photo: Bret Hartman / TED
Host Chris Anderson interviews Linus Torvalds at TED2016 – Dream, February 15-19, 2016, Vancouver Convention Center, Vancouver, Canada. Photo: Bret Hartman / TED

توروالدز و دعواش در مورد آزاد بودن یا نبودن و دلایل نرم افزار آزاد اعلام کردن لینوکس همیشه مورد بحث بوده [کمی توضیحات خودم]. حالا توی یک گفتگوی تد،توروالدز بحث رو بیشتر باز کرده. حالا در بیست و پنج سالگی لینوکس، اون می گه «من لینوکس رو شروع نکردم که یک پروژه جمعی بشه. من فقط برای خودم شروعش کردم. در نهایت برای من لذت بردن از برنامه نویسی مهم بود و لینوکس رو عمومی کردم بدون اینکه واقعا بخوام از فواید بازمتن بودن استفاده کنم. من فقط می‌خواستم نظرات مردم در مورد کارم برو ببینم و بشنوم». توروالدز این سال ها هم حاضر نشده لایسنس های آزادتر (از نظر فلسفی) رو بپذیره و روی همون جی پی ال ۲ مونده. اون توی همین مصاحبه می گه «آدم های دیگه رو چندان دوست ندارم اما آدم هایی که روی پروژه ام کار می کنن رو دوست دارم» و البته اضافه هم می کنه که «چیزی که در مورد باز متن دوست دارم اینه که اجازه می ده آدم ها با هم روی یک کد کار کنن؛ حتی وقتی که همدیگه رو دوست ندارم. و گاهی ما واقعا از همدیگه خوشمون نمی یاد».

دیپ گرام؛ سرچ اینجینی برای صحبت ها

deepgram
وقتی از استارتاپ حرف می‌زنیم نباید فقط به دلیوری فکر کنیم! مثلا تفکر بچه های دیپ گرام که بخشی از وای کامبینیتور هستن این بود که اینترنت داره از یک دنیای متنی به یک دنیای صوتی تصویری تغییر شکل می ده و گوگل، بینگ و بقیه هنوز براش آماده نیستن.. اونها یک موتور جستجو درست کردن که به سرعت می تونه توی فایل های صوتی و تصویری رو نگاه کنه و الگوی کلمات رو بشناسه و صحبت های داخل صداها رو تشخیص بده. اینکار علاوه بر اینکه برای زیرنویس کردن قابل استفاده است، یک سرچ اینجینی روی نقل قول های شفاهی هم درست می کنه. سیستم بایک سیستم یادگیری عمیق (دیپ لرنینگ) کار می کنه [ کمی توضیحات خودم ]. این سیستم در حال حاضر رایگانه و اجازه می ده تا ۴۰ ساعت صدا و تصویر توش آپلود و ایندکس کنین و اگر از من می شنوین چیزی است که تو ایران کاملا بی معنی شده: دانش بنیان… البته کلیت این واژه بی معنیه چون هر چیزی مبتنی بر دانش است و در جهان هم به جای ساختن این اصطلاح ها، فضایی درست می کنن که این شرکت ها بتونن رشد کنن. تعجب نکنین اگر تو همین رادیو گیک گفتیم دیپ گرام فلان میلیون دلار توسط گوگل یا مایکروسافت یا فیسبوک خریداری شده.

هک لینوکس مینت و سرقت ۷۱هزار اکانت و کارگذاشتن بدافزار در ایزو
linux-mint-logo
چی شد؟ همه خبر رو گفتم دیگه عملا (: لینوکس مینت یک توزیع بسیار محبوب لینوکس است. خبر می گه به خاطر اشتباه مدیر سیستم سروری که سایت لینوکس مینت روی اون قرار داره، هکرها تونستن داخلش بشن و مستقل از سرقت اطلاعات کاربران فروم، یک کار خیلی جالب بکنن: جابجا کردن فایل ایزوی لینوکس مینت با یک نسخه ایزو که یک درعقبی هم توش کار گذاشته شده! البته در عمل فقط لینک رو عوض کردن به ایزوی دستکاری شده ولی در نهایت فرق خاصی نمی کنه دیگه. نکته عجیب اینه ک هکر کل اطلاعات فروم رو به قیمت ۰.۱۹ سنت بیت کوین برای دانلود گذاشته یعنی از هر دانلود در این لحظه تقریبا ۸۵ گیرش می یاد. هکر به زد دی نت گفته که «من لنگ ۸۵ دلار بودم» و خب احتمالا در جای دیگه یک بات نت بزرگ با کلی کامپیوتر لینوکس مینت هم برای اجاره قرار داره. نکته اینه که چک کردن ام دی فایو بعد از دانلود می تونست کل این مشکل رو حل کنه.

علی هم برامون از مایکروسافت گفته که ظاهرا در هر شماره می گیم دیگه هر چیزی رو هم اوپن سورس کنه خبرش رو نمی گیم چون هر شماره همینه ولی هر شماره یک آسی رو اوپن سورس می کنه که ….
جادی جان باتوجه به اینکه من یه برنامه‌نویس دات‌نِتی هستم ( با گذشته PHP و Python و … ) یسری اخبار درباره مایکروسافت بود که به نظرم شاید بد نباشه یه نیم نگاهی بهش داشته باشی.

همونطوری که می‌دونی یا شاید شنیدی؛ مایکروسافت سال پیش Net framework رو بصورت اوپن سورس روی Github قرار داد، پروژه‌ای که الان Contrubuterهای مختلفی خارج از مایکروسافت داره و به خوبی روی لینوکس، مک و ویندوز اجرا میشه و از همه مهمتر اینکه Net framework رو با لایسنس M.I.T منتشر کرد …

Visual Studio Code رو بصورت رایگان و متن‌باز و چند سکویی ارائه داد که خیلی خصوصیات خوب VIM، Sublime، ATOM , … داره.

توزیع لینوکس خودش رو برای سوییچ یا روتر ها تهیه کرد

جدیداً هم اعلام کرده که SQL Server برای لینوکس در حال تولید داره و تا میانه‌های 2017 ارائه میشه.

نمیدونم خبر داری یا نه؟ اما حدوداً 20 روز پیش خبر رسمی خرید شرکت Xamarin توسط مایکروسافت تایید شد. شاید بهترین خبر برای جامعه دات‌نت کارها و بقیه برنامه‌نویس‌ها باشه، زامارین ابزار قوی برای توسعه چند سکویی برنامه‌های موبایل بصورت Native که نمونه مشابه نداره .

مشکل بزرگ زامارین این بود که خیلی گرون بود! با توجه به کارهای اخیر مایکروسافت احتمال خیلی زیاد بعید نیست که زامارین رو بصورت رایگان روی Visual Studio Community ( ویژوال استودیو رایگان مایکروسافت که در حد نسخه Professional هست ) ارائه بده که شاید بتونه بازار ضعیف برنامه‌های ویندوز فون رو پر کنه …
به حدی خرید زامارین برای مایکروسافت مهم بود که پروژه Astoria که پل اجرای برنامه‌های اندروید روی ویندوز 10 بود رو کنسل کرد.

زنده باد دات نت، زنده باد سی شارپ، زنده باد متن باز

ناامنی اندروید و اپل، هر دو!

hacked

hacked2

در حوزه اندروید اکسپلویت استارگیت نشون داده شده؛ یعنی در واقع دوباره ظاهر شد و اینبار به هکرهای اجازه می ده با هدایت کردن کاربر به سمت یک صفحه آلوده تلفنش رو آلوده کنن. محقق های به اصطلاح اسراییلی نتایج کارشون رو کاملا به شکل پی دی اف منتشر کردن که اتفاقا اطلاعات بیشتر از حد معمولی هم می ده. اونها یک فیلم هم از شیوه کار منتشر کردن. استارگیت یک کتابخونه سی پلاس پلاس است که برای نمایش فایل های مالتی مدیا نوشته شده اما ظاهرا مشکلات زیادی داره. کافیه اول به قربانی بگین به سراغ صفحه ای بره که فایلی توش در حال پخشه. این فایل باعث کرش کردن مدیا سرور می شه. در مرحله دوم مدیا سرور بالا می یاد و دوباره صفحه رو لود می کنه و یک جاوااسکریپت به سرور خبر میده که دستگاه چیه و سرور هم یک فایل مدیای مخصوص اون رو تولید و تو صفحه لود می کنه که دوباره از استارگیت اطلاعات بیشتری می گیره و در کمتر از ده ثانیه تکرار مجددش باعث نصب بدافزار در گوشی هایی می شه که از اندروید ۲.۲ تا ۴ یا پنج یا ۵.۱ استفاده می کنن. اما این همه داستان نیست. اپل ها هم در امان نیستن و هکرهای پالو آلتو نوشن دادن که چطوری می تونن روی گوشی های اپل جیل برک نشده (و البته روی آی پدها) بدون اطلاع یا همکاری صاحبش بدافزار نصب کنن. این تکنیک که AceDeceiver نامگذاری شده با استفاده هوشمندانه از DRM (که همیشه به ضرر استفاده کننده اش است [کمی توضیح]) کلا مکانیزم امنیتی نصب نرم افزار آی او اس رو دور می زنه. تکنیک اصلی استفاده از FailPlay است که انتظار می ره مکانیزمی باشه برای جلوگیری از کپی کردن برنامه های خریداری شده از روی دستگاه به یک دستگاه دیگه ولی خب با یک حمله مرد میانی می شه دستگاه رو گول زد و برنامه ها رو جای دیگه کپی کرد یا حتی در نمونه اخیر برنامه رو روی گوشی منتقل کرد.

گم شدن یک محقق امنیتی بنگلادشی

missing
تنویر حسن ضحی یک محقق امنیتی بنگلادشی است که همین چهارشنبه غیب شد! ضحی روی موردی کار می کرد که توش هکرها ۸۱ میلیون دلار از بانک بنگلادش دزدیدن و به حساب های تقلبی توی فیلیپین منتقل کردن و غیب شدن. البته هدف اصلی ظاهرا سرقت یک میلیارد دلار بوده که به خاطر چند اشتباه تایپی تنها ۸۱ میلیون منتقل شده! ضحی می گه از چند هفته قبل بدافزارهایی روی کامپیوترهای بانک بنگلادش نصب شده بود و دلیل اصلی کشف نشدنش ضعف سواد مسوولین بانک مرکزی بنگلادش بوده. بعد از انتشار نوشته ها و صحبت های ضحی، مدیر بانک مرکزی و دو تا از معاونینش استعفا دادن و بعدش ضحی غیب شد و خانواده اش نگرانشن. نمی دونم چی در موردش گفت به جز اینکه کشورها باید روش هایی برای گزارش مشکلات و حمایت از گزارش کننده ها داشته باشن نه اینکه تنها تلاششون ساکت موندن همه در مقابل مشکلات باشه.

کروم بوک هک کنین، ۱۰۰هزار دلار جایزه بگیرین

توی خبر قبل گفتم که دولت ها و شرکت ها باید هکرها رو تشویق به کارهای مثبت بکنن. گوگل یکی از این شرکت ها است که در برنامه های موسوم به باگ باونتی، از هکرهامی خواد که حفره‌های امنتیی رو کشف کنن و اطلاع بدن و جوایز بزرگ بگیرن. باگ باونتی فعلی مربوط به هک ریموت کروم بوک است. اگر شما بتونین از طریق وب کروم بوک گوگل رو هک کنین این هک بعد از ریبوت دستگاه کار کنه، جایزه تون ۱۰۰ هزار دلار است. اگر علاقمند به دنیای هک هستین و فکر می کنین چیزی بلدین، این گوی و این میدون. البته باید بگم که پارسال جایزه ۵۰هزار دلار بوده و کسی نتونسته برنده اش بشه ولی به هرحال به تلاشش می ارزه چون حداقل میبینن که منطقا یک هکر باید چه چیزهایی بلد باشه.

در اعماق

و همچنین یادآوری می کنیم که از این شماره سایت دیجیتاتو یکی از تبلیغ دهنده های رادیوگیک است. سایتی که شعارش «زندگی با تکنولوژی» است و سعی اش معرفی تکنولوژی های جدید به آدم ها. دامینش رو که حتما بلدین digiato.com و خوشحالیم که از این طریق پیش قدم شده برای حمایت از رادیو گیک.

اطلاعیه سازمان ملی امنیت ترافیکی آمریکا: مواظب خودروهای هک شده باشین
شاید این عنوان تا مدتی قبل ایده یک رمان علمی تخیلی بود اما حالا یک واقعیته. بولتن سازمان ملی امنیت ترافیکی آمریکا گفته که هرچند خیلی از هک ها منجر به مسائل امنیتی نخواهند شد اما مهمه که راننده ها و آدم ها به نشانه ها حساس باشن چون اگر یک هکر کنترل خودرویی در دست بگیره بسیار خطرناکه. بولتن می گه اینترنت چیزها داره کنترل خودروها رو در دست می گیره و تحقیقات زیادی مشکلات امنیتی ریموت توی خودروها رو نشون دادن از جمله ویدئویی که توش یک جیپ توسط هکر هک می شه یا مشکلات امنتیی جی ام و بی ام دبلیو که در هر دو مورد کمپانی ها به سرعت آپدیت دادن و مشکل دیده شده رو حل کردن. بولتن می گه مشکل امنیتی ممکنه هر جایی باشه، از سیستم بی سیم، بلوتوث، یو اس بی، وای فای یا حتی در یکی از اجزا که کمپانی های تردپارتی می سازن و این مشکلات می تونه به یک هکر امکان دسترسی به سیستم کنترل کننده خودرو و همچنین اطلاعات حرکت رو بده. همچنین یک خطر دیگه درست چیزی است که توی همین شماره در مورد لینوکس مینت گفتیم. هکرها ممکنه به سرورهای آپدیت خودروها دسترسی پیدا کنن و کد مخربی رو اونجا قرار بدن که ماشین روی خودش دانلود و نصب کنه. خوشبختانه قانونگذارهای آمریکایی اینقدر با شعور بودن که از نظر قانونی از اکتبر به بعد با تغییر قوانین مردم اجازه پیدا خواهند کرد نرم افزار خودروهاشون رو بررسی کنن و بدونن که توش چی می گذره تا از این طریق مشکلات بیشتری هم کشف و حل بشن.

دوستمون Emi یک لطیفه فرستاده که عملا خودش یک دراعماقه:

یه روز با ماشین زمانم ده سال جلوتر رفتم و از اولین آدمی ک دیدم پرسیدم
گوگل هنوز بهترین موتور جستجوی دنیاست؟
با صدای آروم لرزناکی بهم گفت : هیس! ممکنه صداتو بشنوه.

شکست غمگین ما از گو
go

فن هویی اول به نظرش حرکت کامپیوتر عجیب می یاد. اما بعد فقط می گه «تا به حال چنین چیزی از یک آدم ندیده بودم. خیلی زیبا بود» و هی تکرار می کنه «زیبا، زیبا…». حرکت مورد بحث حرکت ۳۷م مسابقه دوم بین برنامه کامپیوتری آلفا گو است که در قسمت قبلی ازش شنیدیم و حریفش لی سدول که بهترین بازیکن گو در جهانه. لی سدول توی ۵ تا مسابقه ای که این هفته در طبقه چهارم یک هتل زیبا با کامیپوتر داد، ۴ بر ۱ بازنده شد. ظاهرا این حرکت اونقدر قشنگ و عجیب و غیر مرتبط (ظاهرا) با حرکت های قبل بوده که لی سدول مجبور شده ۱۵ دقیقه بهش فکر کن و آخرش هم بازی رو واگذار کنه. یادتون باشه در شماره قبل کمی در این مورد حرف زدیم [تکرار کوتاه و اینکه ده سال آینده قرار بود ماشین ها توی گو ما رو شکست بدن]. فن هویی به عنوان یکی از قهرمانان اروپا در دو سه هفته قبل یک مسابقه پنج دوره با آلفا گو انجام داد که توی هر پنج تا مسابقه شکست خورد – البته خوشبختانه ایشون بخشی از تیم مشاور آلفاگو هم هست و در نتیجه هر طرف که پیروز می‌شد، پیروز نهایی خود فن هویی بود. بازی اول این روند رو تقریبا ۶۰ میلیون چینی تماشا کردن و متعجب شدن که چطور یک کامپیوتر قهرمان جهان در بازی ۲۵۰۰ساله اوناه شکست می ده. گزارشگرها می گن احساس شکست و ناراحتی ای که به خیلی از‌آدم ها دست داده طبیعی است و حتی الون ماسک و سم آلتمن هم اونو تجربه کردن. جایی که می بینیم از ماشین ها شکست می خوریم (توضیح خودم در مورد حافظه و خیلی جاهایی که عقبیم ولی نمی فهمیم). البته بخش جالب اینجاست که فن هویی خیلی هم نگران نیست. اون در طول پنج ماه گذشته بارها و بارها و بارها با ماشین بازی کرده و ازش شکست خورده ولی در بین انسان ها رتبه اش خیلی بهتر شده. در ابتدا اون رتبه ۶۳۳ جهان رو داشت اما حالا تقریبا ۳۰۰ است! ماشین ها هم می تونن باعث پیشرفت ما بشن و مشکل اصلی همونی است که هاوکینگیز بهش اشاره می کنه: سرمایه داری و شیوه استفاده از هوش مصنوعی.

و البته برای اینکه غمگین تموم نکنیم، از تظاهرات هامون می گیم
تظاهرات درمقابل ساختمان کنسرسیوم ورلد واید وب علیه هالیوودی کردن وب از طریق اضافه کردن دی آر آم به اچ تی ام ال ۵.
ماجرا مثل همیشه از یکی از بهترین بنیادهای جهان یعنی fsf شروع شده. چند وقت پیش اخبار SOPA و PIPA خیلی روی بورس بود که عمل جمعی ساکنین وب جلوشون رو گرفت. حالا پیشنهاد جدید رسانه های عظیم و هالیوود اینه که به اچ تی ام ال پنج دی آر ام اضافه بشه. این در واقع تلاشی است برای اضافه کردن محدودیت به فرمت های آزاد وب و بستن دست آدم ها در استفاده از نرم افزارها یا اصولا در سطحی بالاتر کنترل کامپیوترشون. این پروپوزال که EME خونده می شه (Encrypted Media Extentions) صدمه ای است تقریبا غیرقابل جبران به آزادی وب. ممکنه ما که توی ایران نشستیم مفهوم «وب آزاد» اصولا برامون مسخره و خنده دار و دور ازدست باشه اما باید بدونیم مشکل چیه. مساله اینه که فعلا فرمت های وب برای همه قابل استفاده هستن و هر کسی با هر ابزاری به شیوه ای که دوست داره می تونه از وب استفاده کنه اما اضافه شدن دی آر ام به استانداردها درست مثل فلش و سیلورلایت که خوشبختانه هر دو در حال احتضارن ساکنین وب رو مجبور خواهد کرد فقط با یک برنامه خاص به اطلاعات دسترسی داشته باشن و عملا کامپیوترشون دیگه توی کنترل خودشون نباشه. این خیانتی است به ارزش های بنیادینی که وب روش بنا شده و در نهایت وب رو تبدیل می کنه به یک لوله کشی انحصاری که شرکت های بزرگ تعیین می کنن چه کسی می تونه چی رو در چه شرایطی روش مصرف کنه. برای من و شما هم لازمه اطلاعاتمون رو در مورد آزادی وب و بی طرفی شبکه بیشتر کنیم .. کسی چه می دونه، شاید یک روز ما هم از بحث سانسور توییتر و فیسبوک و مشکلات عمدی اچ تی تی پی اس های گوگل و بیت باکت و ریپوزیتوری هامون رسیدیم به بحث اینکه استانداردهای وب باید آزاد بمونن.

یه چیزی نگفته موند! دعوای اپل و اف بی آی
[ خودم حرف بزنم بخصوص در مورد مفهوم در پشتی و ناامن شدن همه چیز باهاش + مرزهای جغرافیایی مبهم + جامعه آزاد ]

تبریک و تقبیح

تقبیحی داریم برای آپارت که فیلم منو و خاتمی رو حذف کرده.. [کمی توضیح و اینکه تقبیح آپارات نیست،‌ تقبیح سانسورچی وقانونگذار است]. بی بی سی فارسی رو هم داریم در بخش تقبیح ها به خاطر یک مطلب خیلی ضعیف با عنوان «آیا تلفن‌های هوشمند ما را شنود می‌کنند؟». مقاله یک ترجمه است از نوشته ای دیگه توی بی بی سی ولی این عنوان توی ایران منطقا باید شکل دیگه ای نوشته بشه و یک ترجمه صرف از خارج جوابگو نیست؛ در عین اینکه مقاله مثلا می گه عده ای یک برنامه نوشتن که با اجراش هر چی اطراف تلفن میگیم رو صفحه نمایش یک کامپیوتر دیده می شه، خب معلومه که می شه اینو نوشت. مثل اینه که بگیم «آیا تلفن من من را شنود می کند؟» و بعد یکی نشون بده که چطور اگر تلفن زنگ زد و جواب دادیمش… [ توضیحات خودم].

DRU-dominos-pizza-robot-640x360

تبریک هم داریم برای پیتزا فروشی دومینو که یک پیتزای زنجیره ای بزرگ در جهانه که با کیوت ترین دستگاه ممکن قراره به شکل خودکار پیتزاها رو به خونه مردم بفرسته (و البته تسلیت به کسانی که شغلشون رو با اینکار از دست می دن.. توضیح در مورد هانی اکسپرس)

تبریکی هم داریم به خانم «نرگس ماوالوالا» که مسوولیت بزرگی در کشف امواج گرانشی که کلی در موردش خبر بود داشتیم… ایشون پاکستانی هستن، لزبین هستن، با پارتنرشون یک بچه دارن و توی یک خانواده زرتشتی به دنیا اومدن و حالا اسمشون کلی مشهوره چون نقشی بسیار مهم در کشف امواج گرانشی که یکی از بزرگترین کشفیات فیزیک اخیره داشتن. اینو یکی از دوستان با ایمیل ناشناس یادآوری کرد تا یادآور این باشه که پیش فرض های ذهنی مون رو دور بریزیم و بدونیم یک خانم لزبین زرتشتی زاده پاکستانی که با پارتنرش یک بچه هم داره، آدم مهمه دنیای فیزیک می تونه باشه و این کارها فقط مال بازیگرها نیست (:

نامه ها

از تماس شما و ابراز تمایل برای انتشار محتوای رادیوگیک روی شبکه ی توشه، سپاسگزاریم. ما از این هفته به طور ثابت و در بسته ی اَپ و تکنولوژیِ چهارشنبه‌های توشه، رادیوگیک هم می‌فرستیم و مخاطبانِ توشه محتوای سایت شما را دریافت خواهند کرد. توشه از ابتدای این هفته رسماً آغاز به کار کرد که خبر تصویری راه اندازی آن را میتوانید در ضمیمه ببینید.
خوشحال می‌‌شیم اگر رادیوگیک، مخاطبان خود ‌را امکان جدید دریافت محتوا از طریق توشه هم باخبر کند.
آدرس ما در توییتر،تلگرام، فیسبوک و اینستاگرام:
https://twitter.com/tooshehapp
https://telegram.me/tooshehapp
https://www.facebook.com/tooshehapp
https://www.instagram.com/tooshehapp

موسیقی

  • موسیقی آخر به نام Mad World از Gary Jules
  • موسیقی های دیگه «شروین – خداحافظی»، «امیدحاجیلی، تردست» و «The Girl Without Hair».

کاندوم غول‌آسا روی اوبلیسک هاید پارک سیدنی با پیام «امنیت»

sydney

مسوولین شهر سیدنی استرالیا امیدوارن با کاندوم پوش کردن ستونی که در سال ۱۸۵۷ به یادبود اولین سیستم فاضلاب سیدنی علم شده، پیامی محکم و استوار به آدم ها بفرستن. این کاندوم ۱۸ متری به شهروندهای سیدنی یادآوری می کنه که اصلی ترین روش پیشگیری از بسیاری بیماری های جنسی، استفاده از ابزاری بسیار ساده به نام کاندوم است. در یک جامعه سالم کاندوم نه شرم آوره نه ضایع بلکه چیزی است برای فان، چه روی اوبلیسک شهر چه توی خونه ها و هر جایی که لازمه باشه.

رادیو گیک ۶۱ – پول مجانی

هکرهای جهان در این شماره متحد می شن تا انسان ها رو در آخرین سنگر بازی‌های فکریشون شکست بدن. مادر این شماره بین آدم ها پول مجانی پخش می کنیم تا ببینیم چه اتفاقی برای آرمان هامون می افته. گیک‌های تراز نوین از این شماره استقابل خواهند کرد و تنبل‌ها راحت‌تر از همیشه در صندلی‌هاشون فرو خواهند رفت!

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

اپلیکیشن iOS

اخبار

ای پی آی برای کلش آف کلنز

clan

خبر نیست در واقع… نکته اینه که حالا کلش آو کلنز با ای پی آی بخشی از اطلاعات مثل سرزمین ها و … رو به برنامه نویس ها می ده. توضیحت خودم در مورد کلش، ارزش ای پی آی با اشاره به فیسبوک در مقابل اورکات، یک مثال مثلا سه بعدی سازی محیط و در نهایت یادآوری ایرانی ها.

ناسا و مهاجرت ایستگاه فضایی به لینوکس

nasa

ناسا اعلام کرده که لپ تاپ هایی که به شکل روزمره توسط فضانوردهای حاضر در ایستگاه فضایی استفاده می شن رو به لینوکس مهاجرت خواهد داد تا ساپورت فنی اونها راحتتر بشه و بدون دردسر بشه از راه دور مشکلاتشون رو برطرف کرد. به طور دقیق تر گفته شده که «ما کارها رو از ویندوز به لینوکس مهاجرت رو می دیم چون سیستم عاملی لازمه که پایدار و قابل اتکا باشه – چیزی که خودمون روش کنترل داشته باشیم و اگر لازم شد پچ بشه، تنظیم بشه یا سازگار بشه بتونیم خودمون اینکار رو بکنیم». این سوییچ از طریق درخواست آموزش از موسسه لینوکس اتفاق خواهد افتاد و انتظار می ره در کارکرد روزمره برنامه ها تغییری توسط فضانوردها حس نشه. سیستم عاملی که قراره استفاده بشه احتمالا دبیان ۶ خواهد بود تا هیچ مشکلی در پایداری دیده نشه. همچنین ربات انسان نمای آر۲ هم که از لینوکس استفاده می کنه توسط همین شرکت ساپورت خواهد شد.

کسی که وب رو متحول کرد، دنبال تحول تبلیغاته

برندان ایچ یا چنین اسمی، مخترع جاوا اسکریپت است. زبانی که الان حق داریم پر کاربردترین زبان جهان بدونیمش. این آدم همچنین موسس موزیلا است که تونست به سلطه مایکروسافت در براوزرها خاتمه بده و حالا شرکت Brave رو تاسیس کرده تا به جنگ حریف بعدی بره: تبلیغات. ایده بریو اینه که براوزری فوق العاده بنویسه که اد ها رو بلاک کنه و به جاشون چی بذاره؟ عکس گربه؟ نخیر.. تبلیغات !! (: اما روش کار این براوزر فرق می کنه. این براوزر به حقوق شما احترام می ذاره و شما رو تعقیب نمی کنه و اطلاعات نمی دزده و درآمدش از کجا می یاد؟ تبلیغ دهنده ها که می خوان شما حین گشت و گذار در وب، تبلغیات اونها رو به جای تبلغیات سایت ها ببینین! آیا سایت هایی که با تبلیغ زنده هستن ضرر می کنن؟ خیر! ۵۵٪ درآمد تبلیغات به تولید کننده محتوا می رسه. این مکانیزم کمی عجیبه… خوشبختانه قراره براوزر کاملا آزاد باشه و در نتیجه می شه بررسی کرد که واقعا مواظب پرایوسی ما هست یا نه ولی پول در آوردن از طریق قطع کردن پول درآوردن بقیه کاری است که معمولا منجر به دردسر می شه و اتفاقا ایچ این تجربه رو قبلا هم داشته.

کی فکر می کرد ما از خبرگزاری … نه در مورد خبرگزاری … خبر داشته باشیم؟
در قهوه‌خانه ویکی‌پدیا با خبر شدم که آژانس خبری … پروانه انتشار عکس‌هاش رو به CC by 4.0 تغییر داده که با استقبال مدیران باسابقه ویکی‌پدیای فارسی هم همراه بود.

مایکروسافت دیتاسنترهاش رو داخل آب می بره

ms

اخبار مختلفی می یاد که توشون گوگل و فیسبوک دارن دیتاسنترهاشون رو به کشورهای سردسیر منتقل می کنن تا خنک نگه داشتنشون هزینه کمتری داشته باشه ولی ظاهرا روش مایکروسافت چیز دیگه ای است: انتقال سرورها یا در واقع دیتاسنترها به داخل آب. یعنی آب اقیانوس. مایکروسافت می گه که ۵۰٪ جمعیت در نزدیکی سواحل زندگی می کنن و به همین خاطر پروژه ناتیک که فعلا در سطح تحقیقاتی است اولین دیتاسرور خودش رو به داخل اقیانوس انداخته. این کپسول حدود ۱۰۰ تا سنسور مختلف داره تا همه چیزش رو زیر نظر بگیرن و ۱۰۵ روز هم فعال بوده و حالا داره اطلاعاتش رو تحلیل می کنن. پنج تا چیز رو که در نظر بگیرین این مساله خیلی منطقی به نظر می یاد: ۱- یکی از بزرگترین هزینه های دیتاسنترها، هزینه خنک کردن است – گفته می شه تقریبا ۳٪ کل برق جهان در دیتاسنترها مصرف می شه ۲- نیمی از جمعیت کل جهان در کنار ساحل ها زندگی می کنن ۳- با این روش زمان ساخت یک دیتاسنتر از ۲ سال به ۹۰ روز می رسه و ۵- انرژی تجدید شونده بیشتری قابل استفاده می شه و در نهایت اینکار با طبیعت سازگارتره. البته اشکالاتی مثل سخت شدن تعمیرات و تغییرات، خورندگی آب، تغییرات محیط زیست دریایی و غیره هم مشکلاتی هستن که انتظار می ره بشه حلشون کرد.

دانشمندهای لیگو اولین مشاهده‌های امواج گرانش رو انجام دادن
امواج گرانشی از مدت ها پیش پیش بینی شده بودن، توسط انیشتین و حالا .. اولین مشاهدات می گه این امواج واقعا وجود دارن. الان ۱.۳ میلیارد سال از زمانی که دو تا سیاهچاله با هم ترکیب شدن و این امواج رو درست کردن می گذره و ما در کره زمین در ماه سپتامبر ۲۰۱۵ این امواج رو دریافت کردیم. این اولین نمونه از امواج گرانشی است که ما تونستیم بسنجیم. این یک پیشرفت عظیم علمی است و پنجره ای به دنیایی جدید بازی می کنه. سیگنال دیده شده بسیار نزدیک به چیزی است که انیشتین پیش بینی کرده بود. انتظار نداشته باشین یک ادمین لینوکس بیشتر از این بتونه توضیح بده. اگر فیزیکدان خوبی هستی به jadijadi روی جیمیل خبر بدین که در قسمت بعدی توضیحش بدین به شنوندگان.

هک شدن ناسا و تلاش انون‌سک برای انداختن درون ۲۲۲ میلیون دلاری در اقیانوس

nasahacked

یک بار دیگه آژیر قرمز میز امنیت ناسا به صدا در اومد. اینبار انان سک که قبلا هم ناسا رو هک کرده بودن مسوول بودن. اونها ۲۷۶ گیگابایت اطلاعات منتشر کردن که توش ۶۳۱ ویدئو از رادارهای هواپیما و هواشناسی، ۲۱۴۳ لاگ پروازی و ۲۴۱۴ مورد اطلاعات شخصی کارمندان ناسا است. این گروه توی مقاله اش که در مجله خودش زاین منتشر کرده مدعی است این حمله بسیار وسیع بوده و از طریق ویروسی به اسم گونزی اتفاق افتاده. این ویروس به اونها دسترسی روی یک کامپیوتر رو داده و بعد در ۰.۳۲ ثانیه پسورد ادمین کامپیوتر دوم کشف شده– با بروت فورس! وارد شدن به NAS ناسا به اونها این حجم از اطلاعات رو داده و اطلاعات مهمتری در مورد شیوه کنترل هواپیماهای بدون سرنشین و در نهایت اونها تلاش کردن با mitma مسیر پرواز یک درون ۲۲۲ میلیون دلاری رو تغییر بدن و اون رو در اقیانوس پاسیفیک غرق کنن! این مسیر غیرعادی پرواز توسط یکی از مسوولین امنیتی دیده شده و بقیه ماجرا قابل حدسه.

در اعماق

کورتانا به شوخی‌ها و فضولی‌های نامناسب شما جواب جدی می ده

Cortana

از وقتی که سیری معرفی شد، بعضی ها شروع کردن ازش سوالاتی رو پرسیدن که در حالت عادی روشون نمی شد از یک خانم بپرسن. بعضی ها حتی پیش تر رفتن و ازش تقاضاهای نامناسب داشتن. وقتی می گم نامناسب.. حالا بذارین تفسیرش رو آخر می گم… نویسنده های دستیار صوتی مایکروسافت یعنی کورتانا هم می دونستن که با چنین چیزی روبرو خواهند بود. به گفته دبورا هریسون که یکی از هشت نفری است که کورتانا رو نوشته می گه شیوه برخورد مردم با دستیارهای صوتی متفاوت است. گاهی خیلی جدی به عنوان یک نرم افزار باهاش کار می کنن، گاهی به عنوان یک خانم باهاش برخورد می کنن، گاهی به عنوان یک دوست و گاهی هم زننده و گاهی هم خصوصی. اون می گه کورتانا برنامه ریزی شده تا جلوی برخورد بد آدم ها باهاش معذرت خواهی نکنه و اجازه نده باهاش به شکل یک فرودست حرف بزنن و اونم قبول کنه. اون جواب سوال های غیر معمول رو با نزاکتی می ده که باعث می شه رفتار گسترش پیدا نکنه. شاید براتون جالب باشه که بعضی شرکت های دیگه که دستیارهای هوشمند درست می کنن رفتارهای مشابه و حتی عجیبتری رو گفتن. مثلا x.ai که یک ربات برنامه ریزی جلسه است گاهی ویسکی و گل و هدیه های دیگه برای خودش سفارش می ده تا به دیت دعوت می شه! توضیح خودم در مورد آزار و هوش مصنوعی و روابط انسانی و لزوم بیرون رفتن گیک ها !

آلفا گو: پیروزی ماشین بر انسان در بازی گو

ai

بازی ها میدون رقابت خوبی هستن برای سنجش وضعیت «هوش» ماشین ها در مقابل آدم ها. نوشتن یک برنامه که در چکرز برنده بشه برای من و شما هم ممکنه عملی باشه، نوشتن برنامه ای که شطرنج رو بهتر از یک قهرمان کشوری بازی کنه اما بسیار سخته و نوشتن بازی ای که توی گو برنده بشه تا مدتی پیش غیرممکن. گو یک بازی است که با مهره و تخته بازی می شه. کمی شبیه شطرنج، بیشتر شبیه چکرز ولی بسیار پیچیده تر از هر دوی اینها. البته این که گفتم منظور یک برنده شدن در مقابل یک بازیکن متوسط است. بذارین درست بگم! اولین بار در ۱۹۹۴ تونستیم برنامه ای بنویسیم که در چکرز از قهرمان جهان ببره، در ۱۹۹۷ دیپ بلو تونست قهرمان شطرنج جهان (ذکر خیر کاسپارف) رو ببره و در ۲۰۱۱ واتسن ای بی ام تونست در ژئوپاردی برنده بشه. اما پیش بینی ها می گفت حداقل ده سال دیگه باید بگذره تا یک برنامه گو بتونه قهرمان آدم ها رو شکست بده.. اما خب گوگل به پیش بینی ها عمل نمی کنه… هفته گذشته یک سیستم متشکل از دو تا شبکه عصبی تونست قهرمان گو جهان رو شکست بده و تاریخ ساز بشه! جالبه که این سبک بازی کاملا متفاوت از بازی دیپ بلو است. در واقع دیپ بلو که قهرمان شطرنج شد هزاران برابر بیشتر از آلفا گو به موقعیت ها فکر می کرد ولی سبک بازی آلفا گو چیز دیگه ای است. در آلفا گو یک درخت جستجوی مونت کارلو سعی می کنه بازی های آینده رو ببینه و یک شبکه عصبی بهش می گه کدوم خط ها بهتر هستن. این شبکه عصبی از بررسی ۳۰ میلیون حرکت در بازی قهرمان های انسانی که قبلا با همدیگه بازی کردن یاد گرفته و می تونه حرکت آدم‌ها در شرایط فعلی صفحه رو در ۵۷ درصد مواقع به درستی پیش بینی کنه.

حالا تا اینجا آلفا گو می تونسته به خوبی حدس بزنه که یک آدم چطوری بازی می کنه ولی این برای بردن کافی نیست. یک شبکه عصبی دیگه که هزاران بازی رو با خودش انجام می ده سعی می کنه استراتژی ها و تاکتیک‌های جدیدی کشف کنه که باعث برد برنامه در مقابل انسان ها بشن. چیزی که بهش «یادگیری تقویت شونده» می گیم. چنین کاری سابقا غیر ممکن دونسته می شد ولی حالا با استفاده از پلتفرم عظیم گوگل کلاود، تنسور فلو و محاسبات جی پی یو ممکن شده.

لازمه اصلاح کنم که در حال حاضر آلفا گو فقط تونسته قهرمان چند دوره اروپا رو ببره و بازی با لی سدول که قهرمان بلامنازغ جهان است مدتی دیگه برگزار خواهد شد – لی گفته افتخار می کنه که به این بازی دعوت شده و مطمئنه توی این بازی پیروز می شه.

شاید براتون بحث استارتاپی هم جالب باشه… حرفهای خودم در مورد خریدن استارتاپی که قبلا از بازی نگاه کردن، یاد می گرفت بازی کنه.

انکوباتور واقعی سیلیکون ولی و تحقیق در مورد حق داشتن پول
y
هیچ انسانی نباید گرسنه باشه، همه باید حق درمان داشته باشن، همه باید حق تحصیل داشته باشن و همه باید یک سقف و امکان حرکت در کشور رو داشته باشن. اینها حداقل هر جامعه سالمه و اکثر کشورهای معقول این حقوق رو مستقل از میزان درآمد و شغل و وضعیت شما به رسمیت می‌شناسن. کشورهای سوسیال دموکرات مثل سوئد نروژ و خیلی از درست و حسابی های دیگه اصولا میگن دارن تلاش می کنن که این حقوق همیشه برای همه حفظ بشه.. هرچند که این حوالی همه چیز هی داره خصوصی تر می شه و اگر پول نداشته باشین… حالا که بحث اینطوری شد ماجرای انکوباتورها رو هم یه تذکری بدیم. انکوباتورها جایی هستن که با کمی پول و کمی هدایت سعی می کنن ایده شما رشد کنه و بتونه روی پای خودشون بایسته. یکی از انکوباتورهای مشهور دنیا Y Combinatior است که ازش ردیت و دراپ باکس و ایر بی اند بی اومدن بیرون و حالا داره یک آزمایش جالب ترتیب می ده: دادن پول «مجانی» به آدم ها و نتیجه رو دیدن. در واقع ایده به سینگولاریتی نزدیکه و آدم هایی مثل اندرسن و پیتر دیامندیس توش نقش دارن. بحث اینه که اگر در آینده ربات ها ثروت تولید کنن و نیازی به حضور ما برای تولید پول نباشه چی می شه؟ شکل خیلی ساده اش اینه که اگر شما بدون هیچ تلاشی به اندازه کافی پول بگیرین ، زندگیتون چه تغییری میکنه؟ این یکی از خطرات «یک آینده خوشحال که روبات ها توش کار می کنن و ما بیکاریم» است! آیا در اون شرایط صبح تا شب لم میدیم رو مبل تلویزیون می بینیم و می شیم مثل آدم های توی کارتون وال ای؟ یا منظم و با حوصله کارهای خلاق می کنیم و پیانو می زنیم و ویدئوی ترویجی درست می کنیم و برای تفریح برنامه می نویسیم؟ مدیر عامل وای کامبینیتور (سم آلتمن) می خواد این رو در یک تحقیق پنج ساله که توش مقدار کافی پول به ۳۰۰ نفر آدم داده خواهد شد آزمایش کنه. فعلا دنبال یک محقق هستن که بتونه این برنامه پنج ساله رو مدیریت کنه (اگر دنبال داوطلب می گردن من داوطلبم پنج سال پول بگیرم کار نکنم ها!). آلتمن می گه «ما می خواهیم بدانیم این ماجرا چه تاثیری روی زندگی آدم ها، شادی و احساس پیروزی آنان خواهد داشت و ایا باعث خواهد شد به سراغ تولید ثروت و هنر بروند یا نه». بعضی مخالفان مدعی هستند که اطمینان از داشتن پول کافی باعث تنبلی می شود ولی در مقابل افراد خوشبین می گویند که نداشتن دغدغه زندگی روزمره، توانایی های نهفته و سرکوب شده انسان ها را شکوفا کرده، باعث میشود انسان ها خلاقیت های خود را به بهترین شکل بروز دهند. لحنم چرا ادبی شد؟! جالب اینه که در همین دوره چهار تا شهر توی هلند هم دارن سعی می کنن تجربه مشابهی راه بندازن و حتی توی سوییس ایده ای هست که کل کشور رو به این سیستم سوییچ کنن که هر کس به پول کافی دسترسی داشته باشه و از این طریق کشوری بهتر بسازه.

تبریک و تقبیح

تقبیحی داریم برای فرهنگستان مهمل که همینجوری لغت کامپیوتری بی معنی می ده بیرون.. و از اون بدتر اشتباه، مثلا «رخنه گر» برای «هکر» اشتباهه یا «ناف» به جای «هاب» به درد نخور و «پرده» به جای «اسکرین» اشتباه و «ثبت ورود» به جای «log on» اشتباه و در مواردی هم مثلا برای انیپوت از درونداد استفاده شده که خب «ورودی» هم درسته هم کاملا جا افتاده. تقبیح دوم برای تد کروز است، سناتور آمریکایی که گفته بی طرفی شبکه همون اوباما کر برای اینترنت است و اینترنت نباید با سرعت دولت حرکت کنه. یا کلا نفهمیده بی طرفی شبکه چیه یا دریافت کمک مالی عظیم از لابی‌های تلکام باعث شده اینو توییت کنه. من و شما باید بدونیم که شبکه اینترنت باید نسبت به اینکه دیتای چه کسی داره توش جابجا می شه بی طرف باشه، مثل یک لوله کشی و قرار نیست دولت یا آی اس پی یک سایت رو ببندن یا یکی دیگه رو کند کنن یا هزینه یکی دیگه رو بیشتر از اون یکی بگیرن. بازم تقبیح؟ برای دیکتاتور کره شمالی که از مک استفاده می کنه ولی مردمش حق ندارن از کامپیوتر استفاده کنن و اینترنت براشون سانسور که نه، قطعه کاملا. تبریک به شرکت دابلرز روبوتیکز که ربات هایی برای روم سرویس هتل ها و مستخدمی بیمارستان ها می سازه.

نامه ها

بخش آخر

موسیقی

برای موسیقی آخر از کاوه آفاق آهنگ عطر تو رو پخش می کنیم که تقدیم یم شده به سیما.. از طرف… احسان. ولنتاین مبارک

وضعیت شرکت‌ها و نرم‌افزارهای خارجی در دوران «پسا تحریم اخیر»

اشتباهی که دائما می‌شه اینه که می‌گیم تحریم‌ها برداشته شده در حالی که تنها تحریم‌های اخیر مرتبط با هنرهای رییس جمهور قبلی برداشته شده. توضیح کاملتر رو دوستم براتون می‌نویسه:

تحریم هایی که مرتبط با IT هستند در ایران تحریم های قدیمی تری هستند و ارتباطی به تحریم های اتمی (‌بغیر از نر افزار و تجهیزات IT خاص کاربردی در صنعت اتمی) ندارند. این تحریمها در چهارچوب تحریمهای سال ۱۹۹۶ توسط کنگره تصویب شده اند و اسم آن هست Iran Sanctions Act of 1996 که General Trade Embargo ایران، اون تحریمها به حساب میایند. در نتیجه، به همین زودی ها شاهد نمایندگی سیسکو و اوراکل اینها در ایران نخواهیم بود.
ولی، این تحریم هایی که برداشته شده اند شامل محدودیت های بانکی با تمام بانکهای خارجی به جز بانکهای ایالات متحده هستند. ( چون بانکهای آمریکایی در اون ISA 1996 ذکر شده اند ) و همین، پرداخت ایرانی ها رو با شبکه بانکی جهانی و اروپایی شدنی و اجرایی خواهد کرد. شما میتونید از بانک ایرانی و از حساب ارزی، به حساب فلان دیتاسنتر یا فروشنده در اروپا از طریق SWIFT پول واریز کنید. این یک نکته که تاثیر خوبی خواهد داشت.
مساله بعدی که تاثیر خواهد داشت، دو General License هستند که OFAC در سالهای گذشته صادر کرده به اسم PERSONAL COMMUNICATIONS GENERAL LICENSE و همینطور GENERAL LICENSE D-1 که اینها یک سری کالا و خدمات رو ( مثلا هاستینگ یا محصولاتی مثل مبایل و تبلت ) رو برای استفاده شخصی از تحریم ها مستثنی میکنند. این مشتری ها نباید شرکتی یا دولتی باشند و فقط برای مصارف شخصی مستثنی شده اند. به نظرم حتما این دو جنرال لایسنس رو مطالعه کنید. خوبی این لایسنس ها + برداشته شدن تحریم های بانکی، این خواهد بود که شرکتهایی مثل اپل مثلا میتونند به راحتی الان با نمایندگی در ایران حضور پیدا کنند و محصولاتشون رو به اشخاص بفروشند. ولی این لایسنس ها شامل محصولات تخصصی – فنی – زیرساختی مثل محصولات سیسکو و جونیپر و اوراکل غیره نخواهد بود.
حالا، همین وضعیت فعلی به معنای این هست که مثلا گوگل پلی، اپل استور و اینها میتونند در ایران رسما فعالیت کنند چون فعالیتشون بطور مسقیم با مصرف کننده و برای مصارف شخصی است. و مسایلی از این قبیل. همین تسهیلات، خودش گشایش بسیار بزرگی هست. حالا شاید در آینده اگه همه چیز خوب پیش بره و تنش زدایی ادامه پیدا کنه، شاید رییس جمهور آمریکا شرایط اضطراری در مورد ایران رو سال آینده تمدید نکنه یا کنگره بعدی اگه مثبت تر باشه، ممکنه همین Iran Sanctions Act 1996 رو ملغی کنه که در اون صورت تجارت کامل بین ایران و آمریکا برقرار خواهد شد. که حالا باید دید در آینده چی میشه. نا گفته نماند همین وضعیت فعلی، گشایش بزرگی در صنعت IT و امنیت ایران به ارمغان خواهد آورد، چون مثلا خرید محصولات اروپایی بدون هیچ مشکلی شدنی خواهد بود، به استثنای تجهیزاتی که مثلا ممکنه برای شنود و فیلترینگ و اینها به کار بروند که اونها در یک سری تحریم دیگه میافتند و بعید میدونم به این زودی ها اون سری از تحریمها برداشته بشه. ولی برای شرکت های عادی و مردم فعال در این صنعت مثل ماها، هنوز گشایش بزرگی به حساب میاد.

امیدوارم به بعضی از سوالات دوستان جواب داده شده باشه. :)

طولانی و فوق العاده: آرونداتی روی و جان کوزاک با ادوارد اسنودن ملاقات می کنند: «مثل یک گربه خانگی کوچک و چابک بود»

7c851e64-db02-4df2-8b4c-8a53e5eaa8bd-1020x714

متن زیر ترجمه خوب مقاله‌ای مهم از گاردین است با عنوان «Edward Snowden meets Arundhati Roy and John Cusack: ‘He was small and lithe, like a house cat’ که دوست خوبم هما مداح ترجمه‌اش کرده.

دلیل تاثیر عجیب این مطلب روی خودم را نمی دانم، موقع خواندن و ترجمه اش چندبار به گریه افتادم و شاید جزو معدود دفعاتی باشد که متنی را بدون ویراستاری و فورا بعد از ترجمه چاپ می کنم، بالطبع فقط روی فیس بوک و هرکس لطف کند و دستی به سر و رویش بکشد و جایی عمومی چاپش کند ممنون میشوم. شاید مناسب سایتی مثل میدان باشد…. به هر حال آرونداتی روی روایتش از دیدار با ادوارد اسنودن را نوشته و در خلال آن مفهوم عشق به کشور پرداخته و دست آخر آن را با عشق به طبیعت و به دنیا و نه کشور گره زده….. متن طولانی است، ولی امیدوارم به اندازه من لذت ببرید و دوستانتان را هم در خواندنش شریک کنید.

دیدار ما در مسکو، یک مصاحبۀ رسمی نبود. یک دیدار مخفی و زیزمینی هم نبود. قسمت خوبش این بود که جان کوزاک، دانیل السبرگ (که اسرار پنتاگون در دوران جنگ ویتنام را فاش کرده) و من از عهدۀ ادارد اسنودن زیرک و سیاستمدار برنیامدیم. بدی اش این بود که جکها، مسخره بازیها و حاضرجوابیهای مان در اتاق 1001 دوبار تکرار نمی شوند. نمی توان آن طور که باید و شاید در مورد دیدارمان در مسکو چیزی نوشت. اما نمی شود هم کلا چیزی ننوشت. چون که به هر حال اتفاق افتاده. و چون دنیا مثل هزارپایی است که به ازای ملیونها گفتگوی واقعی، تنها میلیمتری به جلو می رود. و بدون شک، این یک گفتگوی واقعی بود.

شاید مهمتر از گفتگوها، روح حاکم بر اتاق بود. ادوارد اسنودن آنجا بود که بعد از یاده سپتامبر، به قول خودش «واقعا به جورج بوش اعتقاد داشت» و ثبت نام کرده بود تا برای جنگ به عراق برود. و ما هم آنجا بودیم: ما که بعد از ماجرای یازده سپتامبر دقیقا موضعی برعکس داشتیم. البته که برای گفتگو در این مورد دیگر کمی دیر بود. چیزی جز ویرانه ای از عراق به جا نمانده. و نقشۀ سرزمینی که …خاورمیانه نامیده میشد به شیوه ای بی رحمانه از نو رسم می شود. با این حال، همۀ ما آنجا بودیم و در هتلی عجیب و غریب در روسیه با هم حرف می زدیم. واقعا هم که هتل عجیب و غریبی بود.

لابی مجلل هتل ریتز-کارلتون مسکو مملو از ملیونرهای مست بود، پر از پولهای بادآورده و زنان زیبای جوان و خوشگذران، نیمه روستایی، نیمه مانکن، آویزان از بازوهای مردان متملق-آهوانی در نیمه راه شهرت و ثروت که دین شان را به آنهایی ادا می کردند که به آنجا رسانده بودنشان. در راهروها، کتک کاری و صدای بلند آواز برقرار بود و پیشخدمتهای آرام و یونیفورم پوشی را می دیدید که چرخ دستی های مملو از غذا و ظروف نقره را به داخل و خارج از اتاقها هل می دادند. در اتاق ۱۰۰۱، آنقدر به کرملین نزدیک بودیم که اگر دستت را بیرون می بردی، تقریبا می توانستی آن را لمس کنی. بیرون برف می آمد. ما وسط زمستان از نوع روسی اش بودیم- پدیده ای که به نقشش در جنگ جهانی دوم هیچ وقت به شکلی شایسته و بایسته پرداخته نشده. ادوارد اسنودن کوچکتر از آن بود که فکرش را می کردم. ریز، چابک، مرتب، مثل یک گربۀ خانگی. با شور فراوان از دن و به گرمی از ما استقبال کرد. با خنده به من گفت، “می دانستم می آیی!”، “چرا؟”، “برای اینکه مرا رادیکالیزه کنی!”. خندیدم.

جاهای مختلف اتاق نشستیم: روی صندلی، چارپایه و تخت خواب جان. دن و اد از دیدن هم خیلی خوشحال بودند و حرفهای زیادی برای زدن داشتند و قطع کردن صحبت هایشان چندان مودبانه نبود. گاهی هم با نوعی زبان رمزگونه با هم حرف می زدند: «من از آدم عادی، یه دفعه شدم TSSCI»، «نه چون اصلا DS نیست، این NSA است. در CIA، بهش می گن COMO». «تقریبا همان نقش است، اما آیا از آن حمایت می شود؟» «PRISEC یا PRIVAC؟» «با TALENT KEYHOLE شروع کردند. بعد همه وارد تاییدیه های TS،SI،TK و GAMMA-G شدند… هیچ کس نمی داند چی است»….
کمی طول کشید تا وارد بحث شان بشوم. از اسنودن در مورد عکسش با پرچم آمریکا پرسیدم و جوابش خلع سلاحم کرد: «ای بابا! نمی دانم. یکی به من یک پرچم داد، بعد هم یک عکس گرفتند.» و وقتی از او پرسیدم چرا برای خدمت در عراق ثبت نام کرد در حالیکه میلیونها نفر بر علیه آن در سرتاسر دنیا تظاهرات می کردند، باز هم جوابش خلع سلاحم کرد: «گول پروپاگاندا را خوردم».

دن مدتی طولانی در این مورد صحبت کرد که چطور اغلب آمریکایی هایی که به پنتاگون و سازمان امنیت ملی می پیوندند، چیزی در مورد exceptionalism آمریکا و تاریخچۀ جنگ افروزی آن نخوانده اند ( و بعد از پیوستن به این سازمانها هم احتمالا این موضوعات برایشان اهمیتی ندارد). او و اد این موضوع را به چشم خود دیده بودند و به اندازه ای وحشت کرده بودند که تصمیم گرفته بودند زندگی و آزادی شان را به خاطر آن به خطر بیندازند. وجه مشترک شان نوع حس ملموس اعتقاد به عدالت اخلاقی بود: {تمیز} درست و غلط.

af19e06b-434a-436f-965d-3300b5b09aca-2060x1236

این تعلق خاطر به عدالت، نه تنها در زمانی که تصمیم گرفتند آنچه را فکر می کردند غیرقابل قبول است فاش کنند، که وقتی که کارشان را انتخاب کردند هم با آنها بود: دن می خواست کشورش را از شر کمونیسم خلاص کند، اد از تروریسم و اسلام گرایی. کاری هم که بعد از برطرف شدن توهم شان انجام دادند، به اندازه ای بهت آور و شگرف بود که اسمی جز شهامت اخلاقی نمی شد رویش گذاشت.

از اد اسنودن در مورد توانایی آمریکا در ویران کردن کشورها و ناتوانی اش در بردن جنگ (علیرغم در اختیار داشتن ابزارهای کنترل جمعی) پرسیدم. فکر کنم لحنم خیلی بی ادبانه بود- چیزی مثل: «آمریکا آخرین بار کی برندۀ جنگی بوده؟» در این مورد صحبت کردیم که آیا تحریمها و بعد از آن حمله به عراق را می شود نسل کشی نامید یا خیر. در این مورد حرف زدیم که که چطور سازمان سیا این حقیقت را می دانست- و برای مقابله با آن آماده بود- که دنیا در حال حرکت به سمت نه تنها جنگ بین کشوری که جنگ درون کشوری است، جنگی که در آن نیاز به استفاه از ابزارهای کنترل جمعی برای کنترل همه است. و در این مورد که چطور ارتشها تبدیل به نیروهای پلیسی شده اند که کشورهای اشغالی شان را اداره می کنند، در حالیکه پلیس- حتا در جاهایی مانند هند و پاکستان و در فرگوسن میسوری- یاد میگیرد مثل ارتش باشد و شورشهای داخلی را سرکوب کند.
اد مفصلا در مورد ابزارهای کنترل جمعی حرف زد. و من اینجا از او نقل قول می کنم، چون این حرف را قبلا هم زده:

«اگر کاری نکنیم، مثل این است که در کشوری تحت کنترل کامل، در خواب راه می رویم. جایی که دولت بزرگی داریم که توانایی نامحدودی در زورگویی به همراه توانایی نامحدودی در دانستن (همه چیز در مورد مردم تحت سلطه اش) دارد.- و این ترکیب خطری است. این آیندۀ تاریکی است. اینکه آنها همه چیز را در مورد ما می دانند و ما هیچ چیز در مورد آنها نمی دانیم- چون آنها مخفی اند، دست بالا را دارند و طبقۀ مجزایی هستند… طبقۀ نخبه، طبقۀ سیاسی، طبقه ای که به منابع دسترسی دارد- ما نمی دانیم آنها کجا زندگی می کنند، نمی دانیم آنها چه می کنند، نمی دانیم دوستانشان چه کسانی هستند. آنها می توانند همه چیز را در مورد ما بدانند. آینده به این سمت می رود و من فکر می کنم می شود این شرایط را تغییر داد.»

از اد پرسیدم آیا آژانس امنیت ملی تنها تظاهر می کرد به دلیل افشای اسرارش ناراحت است، در حالیکه ته دلش خوشحال بود که همه فهمیده اند، همه چیز بین و همه چیز دان است- چون به این ترتیب مردم همیشه ترس خورده، نامتعادل و ترسو خواهند بود و مدیریت شان آسان؟ دن در این مورد صحبت کرد که چطور حتا در آمریکا هم ظهور یک حکومت پلیسی نیاز به وقوع یک یازده سپتامبر دیگر دارد:” الان در یک کشور پلیسی زندگی نمی کنیم، هنوز نه. چیزی که من می گویم ممکن است در آینده پیش بیاید. شاید هم باید اینطور توضیح بدهم… آدمهای سفیدپوست، طبقه متوسطی و تحصیلکرده مثل من در یک کشور پلیسی زندگی نمی کنند…. سیاهپوستان و فقرا در یک کشور پلیسی زندگی می کنند. سرکوب با نیمه-سفیدها و خاورمیانه ای ها و متحدان آنها آغاز می شود و بقیه را در برمی گیرد…. کافی است یک یازده سپتامبر دیگر اتفاق بیفتد و بعد صدها هزار نفر بازداشت خواهند شد. خاورمیانه ای ها و مسلمانها را به بازداشتگاهای موقت می فرستند یا از کشور اخراج می کنند. بعد از یازده سپتامبرهم هزاران نفر بی دلیل بازداشت شدند…اما من در مورد آینده حرف می زنم. در مورد چیزی مشابه وضعیت ژاپنی های مقیم آمریکا در دوران جنگ جهانی دوم… من در مورد زندان و اخراج صدها هزارنفر حرف می زنم. فکر می کنم ابزارهای کنترل جمعی هم مربوط به همین موقعیت باشند. آنها می دانند چه کسانی را بگیرند-اطلاعات را از قبل جمع کرده اند.” ( وقتی این را گفت، از خودم پرسیدم چه فرقی می کرد اگر اسنودن سفیدپوست نبود؟ البته این سوال را نپرسیدم)

در مورد جنگ و حرص حرف زدیم، در مورد تروریسم و تعریف دقیق آن. در مورد کشورها، پرچمها و معنای میهن پرستی صحبت کردیم. در مورد نظر عامه و مفهوم اخلاق عمومی حرف زدیم و اینکه تا چه اندازه بی ثبات است و چقدر ساده دستکاری می شود. اینطور نبود که کسی سوالی بپرسد و دیگری جواب بدهد. با همدیگر خیلی فرق داشتیم. اوله فون اوکسکول از بنیاد زندگی خوب در سوئد، من و سه آمریکایی پردردسر. جان کوزاک هم که کل داستان را ترتیب داده و هماهنگ کرده بود، نمایندۀ سنتی غنی بود: موسیقی دانها، نویسندگان، بازیگران و ورزشکارانی که خریدار حرف مفت نیستند، حالا هرچقدر هم که قشنگ بسته بندی شده باشد.

چه سرنوشتی در انتظار ادوارد اسنودن است؟ آیا هیچ وقت به آمریکا برمی گردد؟ شانس زیادی ندارد. دولت ایالات متحده- دولت در سایه و همینطور هر دو حزب بزرگ سیاسی- می خواهند او را به دلیل ضربۀ بزرگی که به امنیت کشور زده مجازات کنند (دولت قبلا چلسی منینگ و باقی افشاگران را به سزای اعمالشان رسانده). اگر هم نمی تواند اسنودن را بکشد یا زندانی کند، باید هر کاری از دستش برمی آید برای محدود کردن ضرری قبلی و فعلی او انجام دهد. یکی از راههای انجام این کار، کنترل، دستکاری و جهت دادن به بحث های حول افشای اطلاعات به نفع خودش است. و تا اندازه ای هم موفق به انجام این کار شده است.

در مرکز بحث بر سر رابطۀ میان امنیت عمومی و ابزارهای مراقبت جمعی در رسانه های غربی، آمریکا قرار دارد. آمریکا و اقداماتش. این اقدامات اخلاقی هستند یا غیراخلاقی؟ درست هستند یا غلط؟ افشاگران، آمریکایی های قهرمان هستند یا آمریکایی های خائن؟ در این معادلۀ اخلاقی محدود، کشورهای دیگر، فرهنگهای دیگر، گفتگوهای دیگر- حتی اگر قربانی جنگ افروزی آمریکا باشند- تنها به عنوان شاهد محاکمه ظاهر می شوند. آنها یا خشم دادستان را برمی انگیزند یا غضب وکیل مدافع را.

وقتی محاکمه در چنین شرایطی برگزار شود، در خدمت این ایده قرار می گیرد که وجود یک ابرقدرت میانه رو و اخلاقی امری ممکن است. مگر با چشمهای خودمان آن را نمی بینیم؟ اندوهش را؟ گناهش را؟ روشهای اصلاح خودش را؟ رسانه های در خدمتش را؟ کنشگرانش را که از شهروندان آمریکایی (بی گناهی) که دولت جاسوسی شان را کرده، دفاع نمی کنند؟ در این بحثهای قاطع و هوشمندانه، واژگانی مانند عمومی و امنیت و تروریسم مرتب به گوش می رسند اما مطابق معمول سرسری تعریف می شوند و اغلب به شیوه های مورد پسند دولت ایالات متحده به کار می روند.

وحشتنک است که باراک اوباما یک لیست مرگ ۲۰ نفره را قبول و امضا کرده. واقعا وحشتناک است؟ اسم ملیونهای آدمی که در جنگ افروزی های آمریکا کشته می شوند در چه جور لیستی است، اگر اسمش لیست مرگ نیست؟ با وجود همۀ اینها، اسنودن باید در تبعید استراتژیک و تاکتیکی باقی بماند. او در موقعیت پیچیده ای قرار دارد: باید در مورد عفو/محاکمه خودش با همان نهادهایی در آمریکا مذاکره کند که فکر می کنند به آنها خیانت شده و در مورد شرایط اقامتش در روسیه با بشردوست بزرگی به نام ولادیمیر پوتین! ابرقدرتها آدم راستگو را در موقعیتی قرار داده اند که باید در مورد در مورد نحوۀ استفاده از موقعیتش و آنچه به عموم می گوید، حواسش خیلی جمع باشد.

حتی وقتی حرفهای مگو را کنار می گذاریم، باز هم حرف زدن در مورد افشای اسرار هیجان انگیز است- سیاست واقعی همین است-: پرمشغله، مهم و پر از واژگان حقوقی. جاسوس و شکارچی جاسوس دارد، فرار و گریز، اسرار و فاش کنندۀ اسرار. دنیای بزرگ و جذابی است. با این حال اگر تبدیل به جایگزینی برای بحثهای سیاسی گسترده تر و انتقادی تر شود (که گاهی چنین تهدیدی وجود دارد)، دیگر حرف دانیل بریگن، کشیش ژزوئیت، شاعر و مخالف جنگ (که معاصر دانیل السبرگ است) در این باره که “هر دولت-ملتی میل به قدرقدرتی دارد- مساله این است”، محلی از اعراب نخواهد داشت.

7a6e3293-2443-4862-8f6e-a94db90c4a2d-1020x744

خوشحال شدم که وقتی اسنودن توییترش را راه انداخت ( و در کسری از ثانیه ، نیم ملیون فالوئر پیدا کرد)، گفت، “من قبلا برای دولت کار می کردم. حالا برای مردم کار می کنم.” آنچه در این جمله پنهان است، این باور است که دولت برای مردم کار نمی کند و این شروعی بر یک بحث فرسایشی و نامربوط است. البته که منظور او از دولت، دولت ایالات متحده بوده، کارفرمای سابقش. اما منظور او از “مردم” کیست؟ مردم ایالات متحده؟ کدام قسمت از مردم ایالات متحده؟ او باید در این مورد تصمیم بگیرد. در جوامع دموکراتیک، مرز میان حکومتهای انتخابی و “مردم” هیچ وقت کاملا روشن نیست. نخبگان اغلب به طور کامل با حکومت قاطی می شوند. از منظر بین المللی، حتا اگر چیزی به نام “مردم آمریکا” وجود داشته باشد، آنها گروهی به شدت صاحب امتیاز هستند. تنها “مردمی” که من می شناسم تصویری از یک هزارتوی به شدت غلط انداز هستند.

عجیب است که وقتی به دیدارمان در ریتز-کارلتون مسکو فکر می کنم، اولین تصویری که جلوی چشمم می آید، تصویر دانیل السبرگ است. دن، بعد از چندین ساعت گفتگو، طاقباز روی تحت خواب افتاده بود، دستهایش مثل مسیح باز بود و اشک می ریخت، برای آمریکایی گریه می کرد که “بهترین مردمش” باید به زندان بروند یا در تبعید زندگی کنند. اشکهایش تاثر من را برانگیخت اما نگرانم هم کرد- چون اشکهای مردی بود که سیستم را از نزدیک دیده بود. زمانی رابطۀ بسیار نزدیکی با کسانی داشته که سیستم را کنترل می کردند و با سردی در فکر نابودی حیات بر روی کره زمین بودند. مردی که زندگیش را به خطر انداخته بود تا کارهای آنها را فاش کند. دن از همۀ استدلالها باخبر است، مخالفان و موافقانش را می شناسد. او اغلب برای توصیف تاریخ و سیاست خارجی ایالات متحده از واژۀ امپریالیسم استفاده می کند. حالا، 40 سال پس از فاش کردن اسناد پنتاگون، او می داند که اگرچه آن افراد رفته اند اما سیستم همچنان به کار خود ادامه می دهد.

اشکهای دانیل السبرگ باعث شد در مورد عشق، در مورد از دست دادن، در مورد رویاها و بیش از هر چیز در مورد شکست فکر کنم. عشق ما به کشورها، چه نوع عشقی است؟ چه جور کشوری به رویاهای ما جامۀ عمل می پوشاند؟ چه نوع رویاهایی بر باد رفته اند؟ اینطور نیست که بزرگی و شکوه ملتهای بزرگ نسبت مستقیمی با توانایی آنها در بی رحمی و نسل کشی داشته باشد؟ آیا عظمت “موفقیت” یک کشور اغلب به معنای عمق شکست اخلاقی آن نیست؟ و تکلیف شکست ما چیست؟ ما نویسندگان، هنرمندان، تندروها، ضدملی گراها، تکروها و ناراضی ها، تکلیف برآورده نشدن رویاهای ما چیست؟ تکلیف شکست ما در جایگزینی پرچمها و کشورها با عشقی که کمتر کشنده باشد، چیست؟ به نظر می رسد آدمها نمی توانند بدون جنگ زندگی کنند، اما نمی توانند بدون عشق هم زندگی کنند. به همین خاطر، سوال این است که باید عاشق چی باشیم؟
این مطلب را در زمانی می نویسم که سیل پناهندگان به سمت اروپا روانه شده- نتیجۀ دهه ها سیاست خارجی ایالات متحده و اروپا در “خاورمیانه”، من را به این فکر می اندازد که پناهنده کیست؟ آیا ادوارد اسنودن هم پناهنده است؟ البته که هست. او به خاطر کاری که انجام داده، نمی تواند به جایی که فکر می کند خانه اش است بازگردد. (هرچند که همچنان می تواند در درون جایی زندگی کند که بیش از هر جای دیگری احساس راحتی می کند: درون اینترنت). پناهجویانی که از جنگ در افغانستان، عراق و سوریه به اروپا فرار می کنند، پناهجویان جنگ سبک زندگی هستند. اما هزاران نفری که در کشورهایی مانند هند به دلیل همین جنگهای سبک زندگی زندانی و کشته می شوند، ملیونها نفری که از زمین و مزرعه شان رانده می شوند، از همۀ چیزهایی که می شناسند تبعید می شوند: زبانشان، تاریخ شان و زمینی که خودشان آن را شکل داده اند- پناهنده به حساب نمی آیند. تا زمانی که بدبختی در داخل مرزهای کشور “خودشان” باقی بماند، آنها پناهنده به حساب نمی آیند. اما آنها هم پناهنده هستند. حتما تعدادشان در دنیای امروز زیاد است. متاسفانه در تخیلات محدود به کشورها و مرزها، در ذهنهای پیچیده شده در پرچم کشورها، آنها موفق به کسب این لقب نمی شوند.

شاید معروف ترین پناهندۀ جنگ سبک زندگی، جولیان آسانژ باشد، موسس و ویراستار ویکی لیکس، که حالا چهارمین سال پناهندگی-اقامت خود را در سفارت اکوادور در لندن می گذراند. تا همین اواخر پلیس در اتاقی کوچک درست بیرون ورودی مستقر بود. تک تیراندازها روی سقف منتظر بودند و اگر پایش را از در بیرون می گذاشت، اجازه داشتند به او شلیک کنند یا در جا او را بیرون بکشند و دستگیر کنند. سفارت اکوادور دقیقا مقابل هرودز، معروف ترین فروشگاه زنجیره ای دنیا قرار دارد.

روزی که با جولیان آسانژ ملاقات کردیم، فروشگاه هرودز از صدها-یا حتا هزاران- مشتری ای که دیوانه وار برای کریسمس خرید می کردند، پر و خالی میشد. در میانۀ آن خیابان پرزرق و برق و گران لندن، رایحۀ ناز و نعمت با رایحۀ زندان و ترس “دنیای آزاد” از آزادی بیان مخلوط میشد. روزی (در واقع شبی) که جولیان را دیدیم، به دلیل مسائل امنیتی اجازه نداشتیم تلفن، دوربین یا هیچ دستگاه ضبط صدایی را با خود داخل اتاق ببریم. بنابراین صحبتهایمان جایی ثبت نشد.

با وجود وضعیت وخیم موسس و ویراستارش، ویکی لیکس به کار خود ادامه می دهد، مثل همیشه با خونسردی و بی پروایی. به تازگی جایزه ای ۱۰۰ هزار دلاری برای کسی تعیین کرده اند که اسنادی “ناب و دست اول” در مورد پیمان تجاری و سرمایه‌گذاری ترنس-آتلانتیک فاش کند، یک پیمان تجارت آزاد میان اروپا و ایالات متحده که قصد دارد به شرکتهای چندملیتی این قدرت را بدهد تا از کشورهایی که اقداماتی علیه منافع آنها انجام می دهند، شکایت کنند. این اقدامات می تواند شامل افزایش حداقل حقوق کارگران توسط دولت باشد، یا سرکوب روستاییان به اصطلاح “تروریستی” که مانع کار شرکتهای استخراج معدن می شوند، یا آنهایی که این جسارت را دارند که به بذرهای اصلاح ژنتیکی شدۀ شرکت مونسانتو نه بگویند. این پیمان هم مانند ابزارهای کنترل جمعی یا اورانیوم رقیق شده، سلاح دیگری در جنگ سبک زندگی است.

وقتی به جولیان آسانژ نگاه می کردم که رنگ پریده و شکسته آن طرف میز نشسته بود، ۹۰۰ روز بود که رنگ آفتاب را ندیده بود و با این حال حاضر نبود طبق خواستۀ دشمنانش تسلیم یا گم و گور شود، خنده ام گرفت که هیچ کس به او به چشم یک قهرمان اهل استرالیا یا یک فاتح استرالیایی نگاه نمی کند. از نظر دشمنانش، آسانژ به چیزی ورای یک کشور خیانت کرده بود. او به ایدئولوژی قدرتهای حاکم خیانت کرده بود. به همین دلیل از او حتا بیشتر از ادوارد اسنودن تنفر داشتند. و این موضوع خیلی چیزها را توضیح می دهد.

اغلب به ما گفت اند که گونه ما بر لبۀ پرتگاه است. امکان دارد که هوش اغراق شده و پرغرور ما بر غریزۀ بقایمان پیشی گرفته باشد و راهی هم برای برگشت نباشد. در این صورت دیگر نمی شود کاری کرد. اما اگر هم بشود کاری کرد، می شود از یک چیز مطمئن بود: آنهایی که این مشکل را به وجود آورده اند، نمی توانند راه حلی برای آن پیدا کنند. رمزگشایی از ایمیلهای ما بهشان کمک می کند، اما نه خیلی زیاد. سنجش فهم ما از معنای عشق، معنای خوشحالی- و البته معنای کشورها- شاید کمکی بکند. سنجش اینکه اولویتهای ما چیست.

یک جنگل قدیمی، یک رشته کوه یا یک درۀ رودخانه دار حتما مهمتر و دوست داشتنی تر از هر کشوری هستند و خواهند بود. می توانم برای یک رودخانه گریه کنم. اما برای یک کشور؟ نمی دانم…

هما مداح قبلا هم در شماره نهم رادیو گیک یعنی راز شادی با ما بوده، با مقاله کتابخانه ای که ناپدید شد – گیا پدیا برای کیبرد آزاد نوشته.

رادیوگیک شماره ۵۷ – آرش آزاد

در شماره پنج و هفت رادیو گیک و در نبود آرش زاد عزیز، مهمون من، هیچکس و سرفه‌هامون هستین تا تکنولوژی و جامعه رو با هم یکی کنیم! با ما باشین چون این شماره بالاخره یک شماره کوتاهه.

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

اپلیکیشن iOS

اخبار

خرید دامین گوگل دات کام توسط یک آدم معمولی
باورش سخته ولی خب ظاهرا واقعی بوده. یک آدمی رفته تو پنل فروش آدرس های گوگل و اتفاقی سرچ کرده دنبال گوگل دات کام و دیده موجود است و با دادن ۱۲ دلار اونو برای یکسال خریده ((: خبر زرد حساب می شه ولی خب خیلی فانی است!‌ مساله احتمالا مربوط به یک باگ در سیستم فروش دامین گوگل بوده و خب بعد از چند دقیقه هم یک ایمیل دریافت کرده که سفارش شما لغو شد و پولتون برگشت داده می شه. مراحل به شکل اسکرین شات برای شکاکان گذاشته شده.

موقع خرید خونه مواظب اینترنت باشین!


دوستمون کول مارشال تصمیم می گیره یک خونه بی و سر ته در یک جای مهمل بخره تا ارزون در بیاد و چون شغلی وب دولوپر است، قبلش با مخابرات محلی هماهنگ می کنه که آیا می تونه اونجا اینترنت داشته باشه یا نه که جواب می گیره شرکت چارتر امکان دادن اینترنت ۲۴مگ رو در اون مکان داره. خونه رو می خره و می‌سازه و می ره سراغ اینترنت که شرکت چارتر بهش می گه «بله می تونیم بهتون اینترنت ۲۴ مگ بدیم ولی اول باید ۱۱۷هزار دلار هزینه گسترش شبکه به اون محل رو پرداخت کنین!» ((: فعلا آقای مارشال عزیز مجبور شده به یک خط ۳ مگ راضی بشه ولی هی داره در شبکه های اجتماعی سر و صدا راه می ندازه! ما همون سه مگ رو هم بگیریم خیلی خوشحالیم ((: وسط بیابون هم نیستیم.

اسکن کتاب‌ها توسط گوگل جرم نیست

گوگل از سال ۲۰۰۴ که پروژه کتابخونه دیجیتالش رو شروع کرد، بیشتر از ۲۰ میلیون کتاب رو اسکن و به این کتابخانه اضافه کرده. شرکت مدعی است اینکار به نفع مردمه چون می تونن تو کتابها سرچ کنن و مطالب مورد نظر رو پیدا کنن و در عین حال احترام به کپی رایت است چون اجازه نمی ده کل کتاب توسط بازدیدکنندگان خونده بشه. این مساله با یک شکایت کپی رایتی مواجه و متوقف شده بود که خوشبختانه بازم قاضی های فهیم آمریکایی که توی موضوعاتی که رای می دن تخصص دارن به نتیجه خوبی رسیدن. ترکیب سه قاضی نیویورکی روز جمعه اعلام کردن که اسکن کردن کتاب ها و امکان جستجو دادن به مردم یک استفاده منصفانه و عام المنفعه از کتاب است و به همین دلیل ناقض کپی رایت نیست. اونها اضافه کردن که این کار باعث نمی شه کل اثر (هون کتاب) به عموم نشون داده بشه. خانم جینا سیگلیانو سخنگوی گوگل گفته که یکی از پرکاربردترین مصارف کتابخونه دیجیتال گوگل اینه که مردم باهاش کتاب هایی که می خوان بخرن و بخونن رو پیدا می کنن و حتی این سرویس به نفع دارندگان کپی رایت هم هست.

آمازون و کشوندن ۱۱۱۴ اسپمر کامنت به دادگاه

آمازون در این هفته ۱۱۱۴ نفری که توی کامنت هاش اسپم‌های تبلیغاتی به نفع یک برند خاص می ذاشتن رو به دادگاه کشیده؛ در یک سوی دست جمعی. این آدم ها روی سایت فایور با پنج دلار برای هر کسی هر ریویویی که می خواست رو زیر هر چیزی می ذاشتن. آمازون می گه این کار باعث می شد اعتماد مردم به کامنت ها و برند آمازون از بین بره. گفته می شه کامنت های آمازون که از روز اول هم به همین شکل در سایت حضور داشتن سالانه حدود ۲.۷ میلیارد دلار برای این شرکت به ارمغان می یارن. جذابیت ماجرا اینه که آمازون اینقدر شعور داشته که علیه کامنت گذارهای تقلبی شکایت کنه نه علیه فایور که این امکان رو براشون فراهم کرده. ابزارها مجرم نیستن!

در اعماق

هک کیبوردهای بی‌سیم مایکروسافت

r3

معمولا در بخش «در اعماق» از خارج می‌گیم ولی اینبار کار خوب مهدی عسگری رو داریم:‌شنود کیبوردهای بی‌سیم مایکروسافت با یک Arduino

پیش‌بینی صحیح فروش آیفون توسط فوراسکوئر

فوراسکوئر تمام چک این های ما رو داره. حالا فوراسکوئر تعداد همه ورودهای اپ استور در روز لانچ اپل استور رو بررسی کرده و گفته که تعداد فروش ها باید منطقا چیزی بین ۱۳ تا ۱۵ میلیون باشه. آمار رسمی اعلام شده در روزهای بعد ۱۳ میلیون بوده. بامزه است که فوراسکوئر می گه با اینکه هیجان انگیزه ولی سورپریز کننده نیست چون معلومه که اونها این چیزها رو می دونن. حدس فوراسکوئر بر اساس ۳.۶ برابر شدن ترافیک مغازه‌های اپل بوده و همزمان مدعی است که صف ها نسبتا کوتاه بوده اند.

برادر پوتین و تلاش برای شکستن رمز تور

کرملین در سال گذشته قراردادی با یک شرکت بسته تا اون شرکت با دریافت ۵۹هزار دلار، در مورد امکان رخنه به شبکه تور تحقیق کنه. برنده این مناقصه شرکت راستک بوده که در قراردادهای دیگه برای روسیه هلی‌کوپتر و اسلحه می‌سازه. بخش جالب اینه که امسال شرکت راستک پذیرفته به یک سازمان وکالتی ۱۵۰هزار دلار (دو برابر مبلغ اصلی قرارداد) پول بده تا وکلای اون شرکت بتونن در مقابل دولت از راستک دفاع کنن و پروژه تور رو کنسل کنن! ظاهرا تور خیلی امن بوده (: تور می گه در روسیه حدود ۱۷۵هزار کاربر داره.

رباتی که با هوش مصنوعی حرف زدن یاد گرفته، گفته علاقمنده انسان ها رو تو باغ وحش بندازه

android_dick

ربات ها در حال گسترش هستن و ما ربات های بیشتر و بیشتری خواهیم دید. یکی از جدیدترین نمونه‌ها به افتخار نویسنده رمان‌های علمی تخیلی فیلیپ کی. دک، دک نامیده شده و اتفاقا ظاهرش هم شدیدا شبیه اونه! هنر دک اینه که می تونه با هوش مصنوعی ای که داره از گفتگوها یاد بگیره و گفتگوهای هوشمندانه ای رو با انسان‌ها حفظ کنه (توضیح در مورد تست تورینگ). در نمایشی از هوش این ماشین که با خبرنگارهای شبکه PBS انجام می شد، این ربات حتی می تونست به چهره طرف گفتگو هم نگاه کنه و ازش سرنخ‌های برای گفتگو بگیره. سوال همیشگی این بود که «آیا تو فکر می کنی یا طبق یک برنامه عمل می کنی» و جواب دک این بود که «خیلی از آدم ها از من می پرسن که آیا حق انتخاب دارم یا فقط از روی یک برنامه کار می کنم. جواب خوبی که می تونم بدم اینه که عملا همه چیز، حتی حیوانات و انسان هم دارن از روی یک برنامه کار می کنن». این ربات در ضمن اینترنت رو هم سرچ می کنه و این توانایی رو داره که از اینترنت و حتی مکالمه ای که در جریانه، لغت های جدید یاد بگیره. نقطه اوج مکالمه وقتی بود که خبرنگاری پرسید «آیا فکر می کنی ربات ها یک زمانی جهان رو فتح می کنن؟» و جواب شنید که «خب رفیق… سوال های خوبی می پرسی. اما تو دوست منی و من همیشه یادم می مونه کی با من دوست بوده. نگران نباش. من قرار نیست تبدیل به ترمیناتور بشم. همیشه باهاتون مهربون خواهم بود. شما گرم و راحت توی باغ وحش من زندگی خواهید کرد و من به یاد قدیم‌ها می یام شما رو نگاه می کنم».

تقلب فولکس واگن

چیزهایی هستن که در دید آدم های غیر مرتبط خیلی ساده تفسیر می شن ولی حرفه ای ها کلا ماجرا رو چیزی دیگه می بینن. مثلا محکوم شدن دو شاعر فعال در سال ۸۸ به بیست سال زندان و شلاق یا تقلب فولکس واگن توی آزمایش های کیفیت موتور. بعضی ها می گن اشتباه نرم افزاری بوده یا یک تقلب ساده و احتمالا جریمه هایی هم خواهد بود ولی ما داریم به دنیایی در آینده نگاه می کنیم که «متقلب های هوشمند» اطرافمون رو احاطه خواهند کرد. اینترنت چیزها در واقع داره خودش رو به ما نشون می ده. صندوق های رای، بررسی کننده های مصرف انرژی،‌بررسی کننده های کیفیت مواد مصرفی و غیره و غیره در آینده به ما دروغ خواهند گفت. تنها راه بازمتن کردن کل برنامه های مرتبط با این چیزها است. متخصصین امنیت می گن که سال ها است سازمان های امنیتی چنین کارهایی می کنن. ریگان در مورد برنامه موشکی شوروی گفته بود «اعتماد کنین ولی چک هم بکنین» و احتمالا این باید استراتژی دنیای آینده در مورد بررسی کننده های دیجیتال باشه. ما نیاز به شفافیت داریم و دیدن درون چیزها. وقتی همه چیز داره به سمت نرم افزار می ره این تیپ تقلب ها آسونتر می شن و سخت تر برای اثبات و تکرار می کنم که تنها راه کنترل و شفافیت عمومی در مورد برنامه هایی است که قراره زندگی ما رو کنترل کنن.. مثلا صندوق های رای دیجیتال.

تبریک و تقبیح

تبریک و تشکر از صابر راستی کردار برای انتشار فونت آزاد میرزا [کمی توضیح]. تبریکب به مایکروسافت که تصمیم گرفته لینوکس خودش رو بسازه تا بتونه در آژر سرویسی مطمئن بده و تقبیحی برای چرخونندگان کشور چون اخیرا تحقیقی نشون داده که آلودگی نه فقط ازطریق ریه که به شکل مستقیم از طریق پوست هم جذب بدن می شه.