بهترین طنز لینوکسی : پادکست اول آوریل لینوکس آوت‌لاوز

اگر این فاکتورها رو دارین این پادکست هفده مگی و سی و شش دقیقه‌ای احتمالا خنده‌دارین چیز ممکن برای شنیدن است:

  • از فلسفه گنو/لینوکس سر در می‌آوردی
  • لینوکس آوت لاوز را هفتگی گوش می‌کنید
  • اخبار دنیای لینوکس و نرم افزار آزاد را می‌شناسید
  • می‌دانید Lame یعنی چه
  • انگلیسی‌تان قابل قبول است

لینوکس آوت لاوز یک پادکست هفتگی لینوکسی است. در شماره اول آوریل، این دو نفر آلمانی و انگلیسی به جای پادکست همیشگی یک بمب خنده ساخته‌اند. جالبی جریان هم این است که سبک برنامه دقیقا مانند قسمت‌های قبلی است: مقدمه، توزیع‌های جدید و اخبار، بررسی اخبار رقبا، بررسی‌ها و فیدبک‌ها و در نهایت یک موسیقی برای پایان داستان اما اینبار همه چیز فرق می‌کند…

اگر از لینوکس و دنیای آزاد سر رشته دارید و می‌خواهید سی و شش دقیقه بخندید، حتما و حتما شماره ۱۹۸ لینوکس آوت لاوز را گوش کنید. آهنگ نهایی را هم پیامبر جنبش نرم افزار آزاد استالمن شخصا اجرا می‌کند… هرچند که استالمن دیگر آن استالمن سابق نیست.

اینهم لینک مستقیم دانلود ام پی تری / شانزده مگ

گیمپ خوب است اما…

از هر طرفدار سر و پا قرص نرم‌افزارهای آزاد که بپرسید به جای فوتوشاپ باید از چه چیزی استفاده کرد به شما خواهد گفت «گیمپ» و بعد اضافه خواهد کرد که «البته گیمپ کمی متفاوت است اما بعد از کمی عادت کردن و تمرین می‌توانید کارهایی که با قبلا با فتوشاپ می‌کردید را با اینهم بکنید.». اما آرزوی من این است که امسال شاهد حضور فتوشاپ تجاری برای لینوکس باشیم تا بتوانم دنیای آزادم را برای جمع بیشتری تبلیغ کنم.

مساله این است که ظاهرا از نظر حرفه‌ای‌ها، گیمپ جایگزین مناسبی برای فتوشاپ نیست. این را عدم استفاده از گیمپ در جمع حرفه‌ها و همینطور مقاله هفته قبل تروی سوبوتکا تشریح می‌کند. او می‌گوید که گیمپ به سه دلیل نمی‌تواند به عنوان یک نرم‌افزار حرفه‌ای ویرایش تصاویر استفاده شود. اولین عاملی که تروی به آن اشاره می‌کند دقت است. او می‌گوید که گیمپ تنها از هشت بیت برای هر کانال رنگی استفاده می‌کند و در نتیجه برای هر رنگ در هر کانال تنها ۲۵۵ انتخاب مختلف دارد. این عدد در یک دوربین عکاسی دیجیتال کاملا معمولی با فرمت RAW، بین ۱۲ تا ۱۴ است و این به سادگی یعنی از دست دادن اطلاعات فقط با باز کردن یک فایل در گیمپ.

نکته دوم مورد اشاره، کارایی عملی گیمپ است. این نرم‌افزار از ابتدا برای فایل‌های بسیار حجیم طراحی نشده و حتی قلموهای آن هم به شکل پیش فرض سایزهای کوچکی دارند. این موضوع استفاده از گیمپ را حتی برای کار روی یک صفحه آ۴ با دقت ۳۰۰ پیکسل در اینچ هم سخت می‌کند. اما نکات فنی‌تر دیگری هم وجود دارند از جمله بحث نور خطی. در مونیتورهای کامپیوتری، به خاطر حضور اشعه کاتودیک و اینجور مباحث، رنگ‌ها رفتار خطی ندارند. یعنی اگر یک واحد نور قرمز را به یک واحد نور قرمز اضافه کنید، دقیقا به دو واحد نور قرمز نمی‌رسید و اینجور بحث‌ها. نرم‌افزارهای حرفه‌ای تر این مشکلات را با کالیبره کردن حل می‌کنند ولی تا به حال که گیمپ راهی برای حل این مساله ارائه نکرده.

مشخص است که امکان اصلاح گیمپ وجود دارد، امکان نوشته شدن یک برنامه آزاد برای ویرایش تصاویر از صفر هم صد در صد محتمل است و حاضر هستم شرط ببندم که به راحتی می‌تواند از فتوشاپ هم بهتر بشود. اما سوال این است که آیا کسی حاضر است برای اینکار وقت و انرژی بگذارد؟ حداقل دو سه سال است که می‌شنویم گیمپ قرار است یک پنجره‌ای بشود اما هنوز هم این اتفاق نیافتاده. می‌دانید چرا؟ در ماه‌های آخر ۲۰۱۰، دلیل عدم انتشار نسخه تک پنجره‌ای جدید اینطور اعلام شد:‌ باقی ماندن تنها دو توسعه دهنده در پروژه و نبود وقت کافی توسط آن‌ها.

گیمپ مشکل توسعه دارد و در حال حاضر هم توسط حرفه‌ای‌ها مورد استفاده نیست. مشکلی نیست و این نرم‌افزارهای برای کارهای ویرایشی من از سرم هم زیاد است اما شدیدا دوست دارم فتوشاپ تجاری را هم روی لینوکس ببینم تا سیستم عاملم برای یک قشر جدید هم قابل استفاده شود. از سال ۲۰۰۶، یک نظر سنجی از طرف ناول نشان داده بود که فتوشاپ در صدر برنامه‌هایی است که لینوکسی‌ها دوست دارند آن را روی سیستم‌عاملشان ببینند و من هنوز هم همین آرزو را دارم.

امتحان زندگی ابری با جولی او.اس. روی نتبوک سامسونگ

شاید این چند وقت، اسم JoliOS را شنیده باشید: یک سیستم عامل ابری از یک شرکت فرانسوی که اجازه می‌دهد به یک میزکار در ابرها به نام Joli Cloud وصل بشین. بذارین کمی واضح‌تر توضیح بدم.

در حالت عادی همه چیز توی کامپیوتر شما می گذره. اگر بازی می کنین، یک بازی دارین که روی کامپیوترتون نصب شده، اگر فایلی رو ادیت می کنین در اصل دارین با یک برنامه نصب شده توی کامپیوترتون یک فایل درون کامپیوترتون رو تغییر می دین و غیره و غیره.

اما ایده ابری زندگی کردن یک چیز دیگه است: برنامه ها در وب باشن (مثلا گوگل داکس که آفیس آنلاین و تحت وب است) یا بازی‌های فلش و غیره و غیره و فایل‌ها هم همونجا هستن. مثلا توی دراپ باکس یا یک سرور مستقل. ایده سیستم‌عامل‌ جولی او.اس. اینه که شما رو به یک محیط کار ابری به اسم جولی کلاود وصل کنه. فعلا که این نت بوک سامسونگ هنوز پیش منه، بذارین تستش کنیم.

مثل همیشه اول ایزو رو دانلود می کنم و با unetbootin باهاش یو.اس.بی. دیسکم رو آماده بوت می کنم. بعد نت بوک رو باهاش بوت می کنم:

بعد از چند لحظه سیستم کاملا بوت شده ولی ظاهرا وضعیتش با وضعیت معمول بقیه سیستم‌ها فرق داره!

اوه! بهم داره می گه که لازم داره به اینترنت وصل باشه! برای یک سیستم‌عامل ابری عجیب نیست. خودش کارت وایرلس نت بوک سامسونگ رو شناخته و من فقط پسورد وایرلس رو بهش می دم و کاملا بوت می شه و ازم «شناسه جولی کلاود» رو می خواد… من ندارم پس توی همون پنجره یکی درست می کنم و بهش می دم. حالا می‌رسم به این:

این صفحه اصلی است. در اصل چیزی که جلوی منه یک براوزر است (کروم) که صفحه ای با HTML5 رو که کاملا شبیه یک دسکتاپ است لود کرده. برنامه‌های من این تو هستن. یک دراپ باکس هم داره که کل فایل‌هام اون تو خواهند بود و برنامه‌ها هم انواع و اقسام هستن و همه در اصل از روی اینترنت لود می شن: یوتیوب، داکیومنت های گوگل، فیسبوک، ایمیل و … در اصل من توی سیستم عاملی هستم که سخت افزارم رو به خوبی شناخته، من رو از روی شناسه ام می شناسه و فایل‌هام رو هم توی اینترنت / کلاود نگهداری می کنه. اینجا هم می تونم مثل هر سیستم عامل دیگری برنامه نصب کنم و غیره.

اما این ابر بازی چه فایده‌ای برای من داره؟ خب من حالا می تونم پشت هر کامپیوتر دیگه ای که توش جولی او.اس. نصب شده باشه بشینم و شناسه ام رو بدم و جوری باشه که انگار دقیقا پشت همین نت بوک نشستم. بدون شک این برای من که توی سه چهار تا جای مختلف با کامپیوتر کار می کنم می تونه عالی باشه. حتی این امکان هم هست که با یک کامپیوتر دیگه وصل بشم به اینترنت، به سایت جولی برم و توی جولی کلاودم با یک براوزر لاگین کنم و براوزرم دقیقا شبیه کامپیوترم باشه.

این رو هم اضافه کنم که برنامه های معمول هم قابل نصب هستن. این در اصل یک اوبونتو است و اوبونتو هم در اصل یک دبیان و نتیجه این رابطه خانوادگی این است که من هر برنامه ای که در کامپیوتر «غیرابری» ام بخوام رو اینجا هم می تونم نصب کنم و داشته باشم.

اوه! البته فاکتور ایران اسلامی رو هم فراموش نکنین (: جولی کلاود یک سیستم کاملا وابسته به سرویس های وب است. کشور عزیز ما هم دومین سانسور کننده اینترنت در جهان. به عبارت دیگه تقریبا اکثریت اجزای جولی کلاود در ایران سانسور هستن و نظر شخصی من رو بخواین با سرعت های مسخره اینترنت اینجا و مفتخر بودنش به دومین کشور سانسور کننده اینترنت در جهان، چیزی مثل جولی او.اس. رو فقط برای کنجکاوی می شه نصب کرد و واقعا فایده عملی نداره.

چرا گنو/لینوکس رو دوست دارم: بررسی تغییرات اخیر فایلها برای یک کلمه خاص

توجه: این یک مطلب خیلی خاص است. مخاطبش نه حرفه ای های لینوکس هستن نه آماتورهای لینوکس. غیر لینوکسی ها هم که اصلا (: تنها احتمال تویی و یکی دو نفری که دنبال اینن که واقعا منطق کامند لاین لینوکس رو درک کنن. این آموزش دستورات لینوکس نیست ولی توش آموزش داره. آموزش اینکه چطوری با لینوکس کار می کنم که لینوکس برام می شه یک ابزار عالی. اینجا سعی کردم قدم به قدم بگم که یک مساله رو چطوری حل می کنم. قدمهای برداشته شده ساده هستن ولی خروجی نهایی مثل جادو زیب است (:

دوستم یک مشکل داره! سایتش هک می شه و اون می خواد از طریق یک روش عجیب جلوش رو بگیره! به عبارت دیگه، وضعیت دوستم اینه که سروری داره که مشکوکه به تغییرات گاه گداری یکسری فایل توش – یک جور هک. می گه چند ساعتی هست که داره سعی می کنه برنامه ای بنویسه که «تمام فایل های یک شاخه خاص و شاخه‌های درون اون رو چک کنه و اگر توی فایل‌هایی که در ده دقیقه گذشته عوض شده‌اند، مثلا عبارت hacked بود، اسم فایل رو بنویسه.»

گنو/لینوکس یک ابزار عالی است با کلی خرت و پرت که می شه بهم جوششون داد. ما اول چی می‌خوایم ؟ پیدا کردن تمام فایل‌هایی که در ده دقیقه گذشته عوض شده‌اند. می‌دونم که دستور find مال این تیپ کارها است و راهنمای هر دستوری هم توی man پیدا می‌شه. پس می‌زنم man find و توش می‌بینم که:

-mmin n
              File's data was last modified n minutes ago

خلاص! پس فایند یک سوییچ داره که کل فایل‌هایی که در n دقیقه قبل عوض شدن رو نشون می‌ده. کافیه بزنم:

bash-4.1$ find /home -nmin -10
.
./gedit.jadi.2767816239
./plugtmp
./orbit-jadi
./orbit-jadi/linc-5b12-0-2c85f1f5cb706
./orbit-jadi/linc-60d9-0-436786093cc42
./orbit-jadi/linc-5ff8-0-6af67eaaaf2db
./orbit-jadi/linc-58be-0-373ce140b83c4
./1.txt

من که کیف می‌کنم (: حالا فهرستی دارم از تمام فایل‌هایی که در ده دقیقه قبل تغییر کردن. حالا کافیه روشون جستجو کنیم. می دونم که توی find یک سوییچ هم داریم به اسم exec که جلوش هر دستوری بزنیم روی خروجی ها اجرا می شه. برای گفتن به exec که دستورات تموم شده باید یک ;\ بذاریم و جلوی exec هم اگر {} بذاریم یعنی اسم فایلی که پیدا کرده رو اینجا بنویسه. راستی!‌ اینها رو من بار بار اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم توی man find نگاه کردم ولی الان دیگه حفظ شدم. بذارین تست کنیم:

bash-4.1$ sudo find /home -mmin -10 -exec echo \{\} \;
.
./gedit.jadi.2767816239
./plugtmp
./orbit-jadi
./orbit-jadi/linc-5b12-0-2c85f1f5cb706
./orbit-jadi/linc-60d9-0-436786093cc42
./orbit-jadi/linc-5ff8-0-6af67eaaaf2db
./orbit-jadi/linc-58be-0-373ce140b83c4
./1.txt

درسته پس. الان قسمت اول فایند، فایل های تغییر کرده در ده دقیقه رو پیدا می کنه و قسمت exec اسم اون فایل رو جلوی یک echo می ذاره که دستور را چاپ می کنه. پس می رم قدم بعدی که grep کردن است. grep توی یک فایل دنبال یک عبارت می گرده و اگر بود، اون قسمت رو می نویسه. من یک سوییچ H هم اضافه می کنم تا اسم فایل رو هم بنویسه. پس در کل دارم:

bash-4.1$ sudo find /home -mmin -10 -exec grep hacked {} \;
grep: ./gedit.jadi.2767816239: No such device or address
grep: ./orbit-jadi/linc-5b12-0-2c85f1f5cb706: No such device or address
grep: ./orbit-jadi/linc-60d9-0-436786093cc42: No such device or address
grep: ./orbit-jadi/linc-5ff8-0-6af67eaaaf2db: No such device or address
grep: ./orbit-jadi/linc-58be-0-373ce140b83c4: No such device or address
this hacked my

اوه! اولا H رو یادم رفت بذارم و در نتیجه اسم فایلها چاپ نشدن و دوم اینکه یکسری error هم دارم. در لینوکس بعضی خروجی ها ارور هستن که با اینکه ما هر دو رو یکجا می بینیم اما ماهیتشون با خروجی برنامه فرق داره. این ارورها مال این هستن که در این حالت خاص من در اینجا روی فایل‌هایی گرپ کردم که فایل‌های معمولی نیستن و محتویات قابل خوندن ندارن.

چیکار کنیم؟ اضافه کردن H که آسونه! برای ارور هم ما یک «دستگاه» جذاب توی لینوکس داریم به عنوان null که مثل بقیه ابزارها توی دایرکتوری dev است و هر چیزی روش نوشته بشه می ره به ناکجا آباد و غیب می شه پس کافیه من خروجی ارور رو به جای خروجی معمولی که روی صفحه است، بریزم روی این دستگاه تا از شرش راحت بشم! خروجی ارور رو با این عبارت می شه کنترل کرد <2 پس در نهایت خواهم داشت:

bash-4.1$ sudo find /home -mmin -10 -exec grep -H hacked {} 2> /dev/null \;
./1.txt:this hacked my

عالی! (: نتیجه دلخواه دوستم کاملا آزاد و شاد همین دستوره:

توی دایرکتوری home بگرد. فایل هایی که در طول ده دقیقه قبل تغییر کردن رو نشون بده. بعد خط به خط اسم اون فایل رو بذار جلوی دستور گرپ که دنبال عبارت hacked می گرده. راستی! به خاطر سوییچ اچ، اسم فایل رو نشون بده و خروجی ارور استاندارد رو هم بریز توی نول که می ره به ناکجا آباد.

سانسور ابلهانه: سایت گنو/لینوکس پارسیکس

پارسیکس اولین گنو/لینوکس به درد بخور و معتبر ایرانی / فارسی است. ترکیب دانش و وقت آلن باغومیان و پدری مثل دبیان، ترکیبی تا به اون حد ساخته بود که این گنو/لینوکس مدت‌های مدید در رده هشتاد دستروواچ جا خوش کرده بود. اما در ایران؟

سانسورچی ما که پول نفت و مالیات حقوقشه، ظاهرا یا فتیش پنگوئن داره یا در هر شکلی کلمه آزادی رو سانسور می‌کنه. حتی وقتی از سیستم‌های عامل باشه یا به خودش حق می ده به اشتباه و درست همه چیز رو فیلتر کنه تا بعدا ببینه چی می شه. خلاصه اینکه سایت پارسیکس، مشهورترین گنو/لینوکس ایرانی هم فیلتر است.

اپت گت کند است؟ اپت فست را امتحان کنید

apt-get برنامه اصلی کم و زیاد کردن بسته‌های روی لینوکس‌های دبیانی (از جمله اوبونتو و پارسیکس و آریوس) است. مثلا اگر من بخوام برنامه اکسل رو نصب کنم، کافیه بزنم

sudo apt-get install axel

و اکسل به شکل خودکار از اینترنت دانلود و نصب می‌شه. حالا می‌خواهم کار رو سریعتر کنم. در حالت عادی اپت از یک دانلود کننده معمولی استفاده می‌کنه. اما اگر بخواین سرعت دانلود رو با یک دانلودمنیجر خوب مثل axel چند برابر کنین (در صورتی که پهنای باندتون محدودتون نکرده باشه)، کافیه این برنامه رو توی یک فایل ذخیره کنید:

# !/bin/sh
# apt-fast v0.03 by Matt Parnell http://www.mattparnell.com, this thing is fully open-source
# if you do anything cool with it, let me know so I can publish or host it for you
# contact me at admin@mattparnell.com

# Special thanks
# Travis/travisn000 - support for complex apt-get commands
# Allan Hoffmeister - aria2c support
# Abhishek Sharma - aria2c with proxy support
# Richard Klien - Autocompletion, Download Size Checking (made for on ubuntu, untested on other distros)
# Patrick Kramer Ruiz - suggestions - see Suggestions.txt
# Sergio Silva - test to see if axel is installed, root detection/sudo autorun

# Use this just like apt-get for faster package downloading.

# Check for proper priveliges
[ "`whoami`" = root ] || exec sudo "$0" "$@"

# Test if the axel is installed
if [ ! -x /usr/bin/axel ]
then echo "axel is not installed, perform this?(y/n)"
    read ops
    case $ops in
         y) if apt-get install axel -y --force-yes
               then echo "axel installed"
            else echo "unable to install the axel. you are using sudo?" ; exit
            fi ;;
         n) echo "not possible usage apt-fast" ; exit ;;
    esac
fi

# If the user entered arguments contain upgrade, install, or dist-upgrade
if echo "$@" | grep -q "upgrade\|install\|dist-upgrade"; then
  echo "Working...";

  # Go into the directory apt-get normally puts downloaded packages
  cd /var/cache/apt/archives/;

  # Have apt-get print the information, including the URI's to the packages
  # Strip out the URI's, and download the packages with Axel for speediness
  # I found this regex elsewhere, showing how to manually strip package URI's you may need...thanks to whoever wrote it
  apt-get -y --print-uris $@ | egrep -o -e "(ht|f)tp://[^\']+" > apt-fast.list && cat apt-fast.list | xargs -l1 axel -a

  # Perform the user's requested action via apt-get
  apt-get $@;

  echo -e "\nDone! Verify that all packages were installed successfully. If errors are found, run apt-get clean as root and try again using apt-get directly.\n";

else
   apt-get $@;
fi

اسم فایل من هست apt-fast و توی bin/~ ذخیره شده که جزو path است. حالا کافیه بهش دسترسی اجرایی بدهید (مثلا با chmod 755 apt-fast) و بعد از مطمئن شدن از نصب بودن axel، درست همونطور که قبلا از apt استفاده می‌کردین، از این استفاده کنین ولی سرعت چند برابر شده باشه. مثلا

apt-fast install nexuiz

و بعد از نصب ۸۰۰ مگ، بازی رو شروع می کنیم:

در باب اسکرین شات

گذاشتن اسکرین شات، یک عادت قدیمی لینوکسی‌ها است. آدم‌ها با ظاهر کامپیوترشون ور می‌رن و وقتی به نظرشون می‌رسه که نتیجه نهایی ارزش به اشتراک گذاشتن داره، اونو شیر می‌کنن. این یکی از زیبایی‌های لینوکس است.

برام جالبه که ویندوزی‌ها هم جدیدا زیاد سراغ اینکار می‌یان و اسکرین شاتهاشون رو با هم شیر می‌کنن. چیزی که برام جالبه اینه که تنوع در اون دنیا چقدر کمه. نیازی به گفتن نیست که هر کس حق داره اسکرین شات بگیره، خوشحال باشه و شیرش کنه و من هم با علاقه می‌بینم ولی همیشه این سوال برام پیش می‌یاد که وقتی ویندوز یک محیط بسته داره با یک میزکار ثابت، چرا به جای شیر کردن اسکرین شات، فقط بک گراوند رو شیر نمی‌کنن؟‌ به این سه تا نمونه نگاه کنید:

و اسکرین شات آرزو

و اسکرین شات مریم

(: خب فرق اینها با هم چیه؟ ماکزیمم چند تا ویجت در کنار صفحه که اونهم همیشه استاندارد است. اسکرین شات های بالا جالب هستن و دیدنی ولی از نظر فنی چیزی توشون متفاوت نیست. حالا به دنیای آزاد نگاه کنید که هر کس توش حق داره سیستم رو جوری درست کنه که خوشش می‌یاد. حتی اگر اینکار زشت‌ترش کنه. در عین حال اینجا حق انتخاب هم هست. حداقل سه میزکار مشهور داریم و تعداد خیلی زیادی محیط های کاری متنوع. بذارین چند تا مثال براتون بیارم:

این مال خوم است. محیط کی دی ای با پنجره‌های شفاف و یک باکس برای نشون دادن فایل‌های روی دسکتاپ.

همون رو یک دوست دیگه (روشا؟) بر خلاف من، تیره کرده و استیکی نوت‌هاش رو هم بهش اضافه کرده.

اما محیط کی دی ای فقط یکی از محیط ها است. مثلا ممکنه من از گنوم استفاده کنم و محیط کارم چیزی شبیه به این باشه:

یا با حذف کردن پنل‌های استاندارد گنوم و نصب آوانت به جاش، به چیزی مثل این برسم:

و البته می‌تونم آوانت رو بالا ببرم و یک داک کوچیک در سمت راست بالا بذارم که پنجره‌ها بتونن برن زیرش و به شکلی شبیه به لینوکس آریوس برسم:

و البته حتی اگر بخوام توی گنوم بمونم ولی تنوع داشته باشم ممکنه برم سراغ گنوم-شل و مثلا میز کارم بشه:

یا مثل الان که پشت یک لپ تا حافظه کم هستم از محیط کم وزن ال ایکس دی ای استفاده کنم:

دقت کنین که در همه این اسکرین شات‌ها، نه فقط رنگ و بک گراوند که ساختار پنل‌ها و دگمه‌های پنجره‌ها و منوها هم با هم تفاوت دارن. مثلا نگاه کنین به این میزکار از زینب که بهش می‌گیم نتبوک ریمیکس:

البته بازم می‌گم که هر کس حق داره اسکرین شات بذاره و من هم با علاقه نگاه می‌کنم ولی خیلی خوبه اگر اسکرین شات ما، چیزی بیشتر از بک گراوند باشه… راستی برای حسن ختام هم یک اسکرین شات می‌ذارم از آوسام. واقعا ممکنه یک نفر هم باشه که نخواد پنجره‌ها روی همدیگه رو بگیرن یا فضای صفحه رو با خالی گذاشتنش خالی بذارن. چنین کسی از آوسام استفاده می‌کنه که خود به خود پنجره‌ها رو در بهینه‌ترین حالت تنظیم می‌کنه:

نصب لینوکس روی نتبوک ان ۲۰۸ سامسونگ

این یک لپ تاپ جمع و جور و راحته. خیلی‌ها بهش می گن نتبوک ولی به نظر من این روزها دلیل خاصی نداره که بر اساس ابعاد، اسم چیزها رو عوض کنیم (: این دستگاه یک کارت گرافیک اینتل داره (که برای لینوکسی ها خوشحال کننده است) و کارت شبکه برودکام.

هدف من تست لینوکس روشه و خب همیشه اولین انتخاب برای نصب لینوکس روی یک سخت افزار قبلا استفاده نشده، اوبونتو است:‌ به دلیل راحتی، خوش دستی، جامعه بزرگ و پشتیبانی خوب سخت‌افزاری که تقریبا می شه: به دلیل آویزون بودن به دبیان.

البته اول بذارین کامپیوتر رو بوت کنیم ببینیم خودش چی می گه (:

هاها.. ویندوز سون! ظاهرا نفر قبلی به قدرت سخت افزاری سیستم اعتماد داشته. من از یک سی پی یوی دوال کر اتم و یک گیگ رم انتظار زیادی ندارم راستش. هارد هم به شکل پیش فرض ۲۵۰ است که البته همه اینها در نهایت تغییر خواهند کرد.

نت بوک رو شات داون می کنم و یک عکس از دو طرفش می‌گیرم. راستش پورت‌های یک دستگاه برای من حتی مهمتر از سی پی یوش است.

اینجا تقریبا همه چیز راضی کننده است. سه تا پورت یو اس بی یعنی همزمان می تونم ماوس و تلفنم رو به کامپیوتر وصل کنم و یک پورت یو اس بی خالی هم داشته باشم و خروجی مانیتور هم معنی اش اینه که توی جلسه‌ها می‌تونم ازش استفاده کنم. زیر مچم هم یک کارت خون همه چیز خون هست که یک نکته جذاب دیگه است.

دستگاه به شکل کاملا معقولی مثل بقیه نت بوک‌ها / لپ تاپ های ده اینچ به پایین سی دی نداره و من هم مدت طولانی است که برای تست لینوکس با سی دی طبیعت رو آلوده نمی کنم. ایمیج اوبونتو رو دانلود می کنم و با برنامه unetbootin (نسخه آخر دریافت شده از سایت خودش چون نسخه توی منابع قدیمی شده) یک کول دیسک بوت کننده اوبونتو می‌سازم و دستگاه رو بوت می کنم.

تلاش اول شکست می‌خوره چون توی بایوس، به دستگاه گفته شده که از هارد بوت بشه. ری استارت می کنم و با زدن Esc به سیستم می‌گم از یو اس بی بوت بشه…

بعله (: اوبونتو با خوشحالی بوت می‌شه، بالا می‌یاد و نصب می‌شه. بدون هیچ مشکلی. البته واقعا انتظار مشکل خاصی هم نمی‌رفت. بعد از بوت نوبت به تست اجزا است که ببینیم کدومشون با لینوکس سازگارن و کدوم نه. کارت شبکه شناخته شده و در مورد کارت شبکه بی سیم (Broadcom) هم اوبونتو خودش پیغام داده:

و کافیه من کامپیوتر رو با کابل به اینترنت وصل کنم و بگم که شروع به نصب درایورهای بکنه که بسته هستند ولی لازم برای سخت افزار من:

تا اینو نصب می‌کنه، بگم که دلیل این جریان اینه که اوبونتو به شکل پیش فرض، درایورهای بسته رو نصب نمی‌کنه اما اگر اونها رو پیدا کنه، به من خبر می‌ده و در صورت توافق من، سیستم پاک و آزاد رو تا حدی آلوده به درایورهای بسته‌ای می‌کنه که برای کار سخت افزار من لازم هستن (:

کار نصب که تموم می‌شه، کارت شبکه بی سیم من حتی بدون ری استارت، راه افتاده (: این جذابه. برای تست دوربین هم کافیه برنامه cheese رو نصب کنم و تست کنم:

بدون مشکل و عالی. صدا هم کار می‌کنه که قابل اسکرین شات گرفتن نیست.

اما مشکلاتی هم هستن. حداقل من به دو مورد خاص برخوردم:

  • نور مانیتور با استفاده از دگمه‌های پیش فرض کم و زیاد نمی‌شه. این می‌تونه آزار دهنده باشه. نور در گراب (لحظه اول بوت) قابل تنظیم است اما لینوکس که کنترل رو در دست می‌گیره، دیگه نمی‌شه نور رو کم و زیاد کرد. البته این مشکل هم مثل اکثر مشکل‌ها در خط فرمان قابل حله: sudo setpci -s 00:02.0 f4.b=66 . این دستور نور رو توی مقایس ۰ تا ۲۵۵، روی ۶۶ تنظیم می‌کنه. جالبه که اگر به جای ۶۶، صفر وارد کنم کلا صفحه سیاه می‌شه (: وقتی هم در خط فرمان بشه چیزی رو حل کرد، یعنی حل کردنش در محیط گرافیکی راحته ولی من سراغش نمی‌رم.
  • مشکل جدی دوم، عدم ساسپند است: سیستم به خواب نمی‌ره. البته خواب زمستونی (هایبرنیت) درست کار می‌کنه اما هر بار که سیستم رو توی رم به خواب می‌برم، موقع برگشت صفحه تصویر کار نمی‌کنه. این مشکل دردسرزایی است. من که بیشتر از یکی دو یا حداکثر سه روز نمی‌خوام با این سیستم کار کنم، از خیر ساسپند می‌گذرم و هر بار که لازمه، هایبرنیت (خواب روی دیسک) می‌کنم ولی در صورت نیاز به استفاده دائمی از این سیستم، حتما این مشکل رو باید حل می‌کردم.

اینهم بگم که نمی شه کامران جایی باشه و یک دستگاه جدید ببینه و پیچ گوشتی به دست نشه. اینهم نتیجه‌اش:

من واقعا تخصص سخت افزاری ندارم ولی کامران معتقده که این لپ تاپ بسیار خوش ساخت است و قرص و محکم. از طراحی مادربورد و کیفیتش تعریف می‌کنه. همینطور از بدنه. برای من به هرحال بخش جذاب کیبرد دستگاه است که کلیدهای جدا از هم داره و زیر دست واقعا راحته و جذاب. در حدی که تصمیم می‌گیرم حالا که لپ تاپ کاملا باز شده، آخر هفته به عنوان سیستم اصلی ازش استفاده کنم. هاردم رو از لپ تاپ خودم باز می کنم و می‌ذارمش توی این بدنه. همینکار رو با رم هم می‌کنم و از یکی از بهترین خواص لینوکس لذت می‌برم:

عدم نیاز به درایور به مفهوم ویندوزی، باعث می‌شه که بستن هر لینوکس نصب شده روی هر سخت افزار جدید، اون رو بدون مشکل بوت کنه. سیستم رو توی دبیان خودم بوت می‌کنم و وضعیت شبیه قبل است: همه چیز کار می‌کنه به جز ساسپند و کلیدهای کم و زیاد کردن نور. برای آخر هفته مشکل خاصی نیست (: لپ تاپ بزرگ خودم رو می‌ذارم توی کشوی محل کار و با یک کوله پشتی که از شدت سبکی به نظر خودم خالی به نظر می‌رسه، راه می‌افتم برم خونه.

نکات مثبت:

  • ‌ وزن کم
  • صفحه کلید عالی
  • کارت گرافیک اینتل
  • داشتن پورت‌های مناسب:‌ سه یو اس بی، خروجی مانیتور و کارت خوان
  • شناخته شدن اکثر بخش ها توسط گنو/لینوکس بدون نیاز به هیچ تنظیم اضافی
  • بدنه قرص و محکم
  • باتری قوی که با کار خیلی شدید، چهار ساعت رو کامل دوام آورد. احتمالا در یک استفاده عادی به شش ساعت باتری هم باید برسیم
  • هارد ۲۵۰ گیگ

نکات منفی:

  • کار نکردن ساسپند به رم و نیاز به تنظیمات اضافی برای اینکار که من سراغش نرفتم و ممکنه دردسرزا باشه
  • کار نکردن کلیدهای کم و زیاد کننده نور نمایشگر (به نظر به راحتی قابل حل می‌رسه)
  • رم ۱ گیگ. من همیشه حداقل دو گیگ برای کارهای روزانه لازم دارم