رادیو گیک شماره ۳۴ – نارنجی ۴۲

شماره ۳۴ رادیو گیک رو در حالی شروع می کنیم که بچه های نارنجی ۴۲ روز در زندان بودن بدون وکیل و هیچچی،‌در حالی که آقای هالو روی مانیتور پاوز شده، در حالی که ATM بانک ها هنوز مبتنی بر ویندوز ایکس پی است و در حالی که کامپیوترها فقط باید ۲۴۰۰ برابر سریعتر بشن تا به مغز انسان برسن. با رادیو گیک باشن تا جهان رو به وحشت بندازیم.

دانلود نسخه ام پی تری
دانلود نسخه او جی جی

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

اخبار

فیلتر شدن وی چت رو داشتیم.. گپ های خودم

یک میلیون تصویر از کتاب‌های قدیمی روی فلیکر

در حالی که ما مشغول دستگیری بچه های نارنجی بودیم و دسترسی به فرهنگ دهخدا تنها از طریق یک سایت وحشتناک بد طراحی شده ممکن بود که تازه سانسورش هم کرده بودن، کتابخونه بریتیش یک میلیون تصویر اسکن شده از کتاب‌های قرن ۱۷ تا ۱۹ رو روی فلیکر آپلود کرده. همه امکان مشاهده و استفاده از این تصاویر رو دارن چون بخشی از تاریخ بشریت است و نه نون دونی یک گروه. سری بهش بزنین و لذت ببرین.

شمردن گوسفند برای خوابیدن روش مناسبی نیست

[گفتگو در مورد فرهنگ غربی] در یک تحقیق توی دانشگاه آکسفورد مردم با بیماری بیخوابی رو به سه گروه تقسیم کردن. گروه اول به صحنه های آروم مثل آبشار یا رودخونه یا دشت فکر کردن. گروه دوم گوسفند شمردن و گروه سوم کار خاصی نکردن و فقط مثل همیشه سعی کردن بخوابن. گروه اول که به چیزهای آروم فکر می کردن ۲۰ دقیقه زودتر از گروهی که مثل همیشه سعی کردن بخوابن خوابشون برد و اونهایی که سعی می کردن گوسفند بشمرن دیرتر از همه خوابیدن. نتیجه اینه که فکر کردن به صحنه هایی که نیازمند کارکرد مغزه (مثل شمردن تا تصور صحنه پیچیده پریدن یکسری گوسفند از نرده) باعث دیرتر به خواب رفتن می شه. توضیحات خودم در مورد روش تحقیق و بعدش روش خودم برای خوابیدن!

گوگل و اجازه به مردم برای ایمیل زدن به هر کسی توی گولاس

گوگل در یک تصمیم جدید اجازه داده به هر کسی در گوگل پلاس ایمیل بزنین. کافیه وارد بخش نوشتن ایمیل بشین و بعد اسم یک نفر رو تایپ کنین تا ایمیل بهش برسه. نقض پرایوسی است؟ نمی دونم.. ب هرحال شرکت خودشونه و با این قواعد اداره می شه. کاری که ما می تونیم بکنیم خاموش کردنش از بخش ستینگ ها است.

کردستان اولین دولتی در خاورمیانه است که به سراغ گوگل اپ می ره

گوگل اپ مجموعه اداری تجاری گوگل است. برنامه هایی مثل آفیس تحت وب و خیلی چیزهای دیگه. کردستان عراق هم به عنوان اولین دولت خاورمیانه اعلام کرده که می خواد ۳۰۰هزار کارمندش رو به این سیستم منتقل کنه. اونها مشکلات متنوع زیرساختی دارن و به این نتیجه رسیدن که گوگل اپ برای بیزنس بهشون کمک می کنه که فقط با اتصال دفاتر به اینترنت، بتونن تمام دفاتر رو به هم متصل نگه دارن و مثلا روی اسناد مشترک کار کنن و این چیزها. عملیات با همکاری شرکت BRAMS که در دوبی است انجام می شه تا بتونن سیستم های قدیمی رو به سیستم های جدید منتقل کنن. کمی هم درباره مبین نت بگم و تجربه ما.

در اعماق

نقدها و پیشنهادها در مورد منشور حقوق شهروندی

نقدهای متنوع ولی تمرکز روی اینکه باید از نظر انشا صحیح باشه و حقوق دیجیتال رو باید به رسمیت بشناسه … که نمی شناسه…

فیسبوک و اینترنت رایگان برای مکان‌های تجاری

برنامه جدید فیسبوک جالبه. گذاشتن اکسس پوینت در کافه ها و جاهای عمومی و اگر کسی به اونجا اومد برای دسترسی به اینترنت کافیه اول توی فیسبوک چکین کنه. ایده تجاری و فنی جالبیه.

شکستن یکی از قوی‌ترین الگوریتم‌های رمزنگاری با گوش دادن به صدای پردازنده

سه محقق امنیت در به اصطلاح اسرائیل از دانشگاه به اصطلاح تلاویو یک مقاله‌ جالب و هیجان انگیز منتشر کردن با عنوان استخراج کلید RSA با استفاده از روش رمزگشایی صوتی. این مقاله درباره شکستن یکی از قوی‌ترین الگوریتم‌های رمزنگاری حال حاضر جهان یعنی الگوریتم RSA ۴۰۹۶ بیتی هست با کپچر کردن صدای پردازنده در حالی که کامپیوتر مورد نظر مشغول اجرای روتین‌های مربوط به دیکد کردن هست.
این سه محقق امنیت با نام‌های Daniel Genkin، Eran Tromer و Adi Shamir که این آخری خودش از مخترعین الگوریتم رمزنگاری RSA هست در عمل با استفاده از تکنیک side channel attack و روزگشایی صوتی تونستن کلید ۴۰۹۶ بیتی RSA رو از GnuPG استخراج کنن.
ظاهرا محققین این حمله رو با گذاشتن یک دستگاه موبایل سامسونگ گلکسی‌نوت ۲ از طرف محل قرارگیری میکروفن گوشی در ۳۰ سانتی‌متری یک لپ‌تاپ به سمت محل فن لپ‌تاپ که در حال دیکد کردن بوده و ضیط صدا و بعد گوش کردن به صداهای با فرکانس ۱۰ تا ۱۵۰ کیلوهرتز تولید شده توسط کامپیوتر انجام دادند.
RSA attackتیم توسعه GnuPG از این آسیب‌پذیری مطلع شد و سریعا یک پچ برای جلوگیری از این آسیب‌پذیری نوشتن و در نسخه ۱.۴.۱۶ این آسیب‌پدیری برطرف شده ولی با این حساب فکر کنم باید برای امنیت بیشتر، کامپیوتر خودمون رو داخل جعبه‌های sound-proof نگهداری کنیم تا از نشت فرکانس‌ها موقع کار کردن کامپیوترها به اطراف جلوگیری کنیم

دستگیری کسی که با تور و ایمیل ناشناس الکی گفته بود تو دانشگاه بمب گذاشتن که امتحان نده

ایده ظاهرا امن بوده: الدو کیم دانشجوی ۲۰ ساله دانشگاه هاروارد که برای امتحان ها درست درس نخونده بود، ایمیلی به مدیران دانشگاه زد و گفت در دانشگاه بمب گذاشتن تا فردا تعطیل بشه و امتحان نده. موفق هم شد. اما با وجودی که از شبکه مخفی کننده تور و سیستم ایمیل مخفی گوریلا میل استفاده کرده بود، فرداش اف بی آی دستگیرش کرد و اون هم اعتراف کرد که قصد حادی نداشته و تروریست و بمب و اینها الکی است و فقط چون درس نخونده بوده خواسته اینطوری امتحان رو کنسل کنه. اما از کجا شناخته و دستگیر شد؟ خوشبختانه اف بی آی هنوز نمی تونه تور و گوریلا میل رو بشکنه ولی وای فای دانشگاه رو که می تونه بررسی کنه. آقای الدو تمام کارهاش رو از شبکه وایرلس دانشگاه کرده بود و با اینکه لاگ ها نشون نمی دادن کی چیکار کرده، این رو میتونستن نشون بدن که در ساعت ۶ صبح دوشنبه، کی با رمزنگاری تور از وایرلس استفاده کرده – درست همون ساعتی که اون ایمیل به مدیر رسیده.

ما داریم به کجا می ریم؟
پونزده بار سعی کردم یک کپچا رو تایپ کنم و موفق نشدم. اینقدر که مهمل و پیچ بود. بعد گفتم حداقل این بخش کپچای صوتی رو گوش بدم بزنم.. ببین چی گفت:
[ صداش ]
به کجا داریم می ریم؟ به وضوح کامپیوترها از ما بهتر شدن و ایده اینکه کپچا اینقدر سخت بشه که کامپیوترها نتونن بگن چیه، معنی اش اینه که آدم ها هم نتونن بگن.

هک ای تی ا م با یو اس بی

برین دنبال ای تی ام هایی که با ایکس پی کار می کنن، بدنه شون رو ببرین و به پورت یو اس بی برسین. یک کول دیسک آلوده بهشون وصل کنین و قطعه بریده شده رو بذارین سر جاش که کسی دیگه اونو نبینه. حالا برنامه شما داره اونجا ران می شه و بعد از اولین بوت سیستم رو بوت می کنه و یک منوی مخفی به سیستم اضافه می کنه که به شما امکان می ده هر وقت بخواین می تونین هر چقدر بخواین از سیستم پول بردارین! مسخره است ولی د وتا محقق آلمانی در سخنرانی اخیر کی‌آس کامینونیکیشن کنگرس (سی سی سی ) نشونش دادن که کار می کنه. بحث اینه که بانک ها هنوزم دارن از این ای تی ام های بسیار قدیمی استفاده می کنن که مبتنی بر تکنولوژی های بسیار قدیمی و غیر مناسب برای زمان حال هستن. یک تحلیلگر در مورد این حمله گفته که حمله بدون شک توسط افرادی انجام شده که به اون مدل ای تی ام دسترسی داشتن. همچنین محققین گفتن که کد در چند مرحله نوشته شده و مطمئنا بارها و بارها بهینه شده. گفته نشده این ای تی ام مال کدوم بانک بوده ولی یکی از اعضای تیم که با «تی» معرفی شده می گه اونها این مشکل رو نشون دادن تا بانک ها رو مجبور کنن که سیستم هاشون رو آپدیت کنن.

بافر و سیستم اوپن سالاری

[توضیح شرکت بافر]
این شرکت اخیرا در یک اقدام خیلی جالب ۹ تا ارزش بافر رو اعلام کرده و گفته که حقوق ها بر اساس این ارزشها داده خواهد شد؛ کاملا هم باز و کاملا هم شفاف. [توضیح در مورد حقوق و شرکت ها در ایران و چک و چونه و تعهد نگفتن حقوق و …]. در مقابل بافر گفته چون شفافیت اونجا یک اصل بسیار مهمه حقوق ها رو می گن. ترنسپرنسی باعث اعتماد می شه و راه پیشرفت رو نشون می ده . اونها حقوق رو بر اساس یک فرمول دقیق می دن: نوع شغل ضربدر رتبه ضربدر سابقه بعلاوه محل (بعد ده هزار دلار اگر طرف انتخاب کنه حقوق بیشتر بگیره به جای سهام). مثلا انواع کارها این ها است در این فرمول قهرمان شادی ۴۵ هزار دلار، مهندس ۶۰ هزار دلار، طراح ۶۰، مدیر اجرایی ۷۰ و مدیر عامل ۷۵. ضرایب تجربه هم برای استاد ۱.۳، برای پیشرفته ۱.۲، متوسط ۱.۱ و تازه کار ۱ در نظر گرفته شده. بعد هم لیست دقیقی از تک تک آدم های شرکت و حقوق دقیقشون و اینکه چرا اینقدر حقوق می گیرن منتشر شده. (مقایسه با جایی که به زور کپی قرارداد رو به آدم می دن یا موقع ورود سفته می گیرن و …).

جاسوسی تلویزوین های ال جی

اینهم خبر بسیار عجیبی بود. یک نفر مقاله ای می نویسه و توش مدعی می شه که تلویزیون هوشمند ال جی اون زیادی هوشمنده.. حتی جاسوسه. این تی.وی. فهرست فایل هایی که پخش می کرد، کانال هایی که نشون می داد و فیلم هایی که روی هارد یا یو اس بی بهش وصل می شد رو برای یک سرور می فرستاد. محققین سکیوریتی با شک به جریان نگاه کردن و تا خودشون تست نکردن و تایید نکردن، جریان رو باور نکردن: یکسری از تلویزیون های هوشمند ال جی اطلاعات صاحب هاشون رو به یک سرور مخابره می کردن. ال جی اول نظری نداد ولی بعدا قبول کرد و گفت این یک اشتباه بوده و برنامه ای که اینکار رو می کرد فقط داشت تست می شد و قرار نبود روی فرم وری که بیرون داده می شه باشه ! این اطلاعات حتی بعد از خاموش کردن منوی مربوطه که به سختی قابل دسترسی بود هم فرستاده می شدن و اون هم تکست محض! هوم.. دیگه چی؟ فقط مونده تلویزیون رو اسنیف کنیم و بفهمیم مثلا داره به یخچال سامسونگمون اتک می کنه یا سعی می کنی توستر بلک اند د کر رو مجبور کنه خودش رو خیلی روش نگه داره تا بسوزه!

کوسه های استرالیایی حضورشون رو توییت می کنن تا شما راحت و امن شنا کنین

چه خبر بوده این هفته ها؟! کوسه ها در غرب استرالیا دردسر بزرگی هستن. یک اکانت توییتر به اسم Surf Life Saving Western Australia’s (SLSWA) Twitter feed با استفاده از آدم ها و نجات غریق ها در صورت دیدن کوسه در هر قسمتی اطلاع می داده اما الان راه حل ساده تری پیدا کردن: تگ زدن به کوسه ها و بعد یک کامپیوتر کوچیک که در صورت دیدن کوسه های تگ زده شده محدوده جغرافیایی اونها رو توییت کنه و مثلا بنویسه «کوسه دو تا سه متری در دو کیلومتری ساحل بیکلی بی دیده شده. احتیاط کنید». باتری این تگ ها تا ده سال کار می کنه و نجات غریق ها می گن که این روش بسیار سریعتر از سیستم های سنتی که دیده بان‌ها بودن کار می کنه. در حال حاضر این ساحل ها خطرناکترین ساحل های جهان از نظر کوسه هستن و دولت بعد از کلی جر و بحث به ماهیگیرها اجازه داده اگر در مناطق خاص کوسه های بزرگتر از سه متر رو دیدن، اونها رو بکشن. همچنین طعمه گذاری در مسیرهای خارج از محدوده شنا و موج سواری، کوسه ها رو از این مناطق دور نگه می داره. حالا امید می ره توییتر به کمک کوسه ها بیاد و دیدن مسیر اونها این امکان رو بده که گارد ساحلی با هلی کوپتر به سراغشون بره و اونها رو از مسیر شناگرها دور کنه.

شبیه سازی ۱ ثانیه از مغز انسان با ۴۰ دقیقه از وقت یک سوپر کامپیوتر

کی که یکی از بزرگترین کامپیوترهای جهانه و در ژاپن زندگی می کنه پرفرمنسی برابر ۸.۱۶۲ پتافلاپس داره (با تشکر از ۸۲۹۴۴ پروسسورش) می تونه ۱۰۱۶ میلیارد اپریشن در ثانیه اجرا کنه ولی اصولا توان رقابت با مغز شما که داره به اینو گوش می ده رو نداره. این کامپیوتر اگر بخواد یک ثانیه از مغز شما رو شبیه سازی کنه ، نیاز به ۴۰ دقیقه داره. این شبیه سازی تلاش برای تکرار ۱.۷۳ میلیارد رابطه عصبی بین ۱۰.۴ تریلیون سیناپس رو در حالی تکرار کرد که هر کدوم از سیناپس ها ۲۴ بایت حافظه داشتن. این دانشمندها معتقدن ما احتمالا در ۱۰ سال خواهیم تونست کل مغز رو شبیه سازی کنیم و توضیحات خودم.

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

تبریک به بیل گیتس به خاطر ظاهر شدن در نقش سانتا در ردیت. توضثیح سکرت سانتا. تبریک به هر کسی که بیت کوین خریده چون بعد از اینکه زینگا گفت بیت کوین قبول می کنه قیمتش دوباره به بالای هزار دلار رسید. شرمندگی قوی برای کسی که بهترین وبلاگنویس های ایران یعنی بچه های نارنجی رو بیشتر از چهل روزه دستگیر کرده و بدون دسترسی به وکیل و حقوقشون بازجویی می کنه. تبریک به حکومت انگلیس که بالاخره به این نتیجه رسید که در سطح سلطنتی از ریاضی دان و نابغه کامپیوتر و کد شکن بزرگ آلن تورینگ به خاطر فشارهایی که به خاطر گی بودن بهش آورد معذرت خواهی کنه. تبریکی هم به شهر دیترویت که خونه هایی رو توش خریدن و به رایگان به نویسنده هایی می دن که به دیترویت بیان برای نوشتن، هدف این پروژه کشیدن نویسنده ها به یک شهره برای بالا بردن سطح فرهنگی اون شهر،

نامه ها

محمد:

سلام جادی
امروز یه اتفاق جالب واسم افتاد گفتم بگم شاید مفید باشه
من 2-3 سال پیش عضو سایت مرجع متخصصین ایران شدم و پسوردم رو فراموش کردم اما از 2-3 ماه پیش این سایت شروع کرد به ارسال خبرنامه که خیلی هم رو مخ بود و منم ترجیح میدم عدم اشتراک رو بزنم تا اسپم کردن ایمیل.
عدم اشتراک را که میزدم ازم ایمیل میخواست منم هرچی ایمیل رو میزدم میزد معتبر نمیباشد منم تقریبا هر 3 روز یه ایمیل میزدم که من این مشکل رو دارم فقط اشتراک ایمیل من رو حذف کنید که هیچ کس جواب نمیداد و سر همین قضیه با نرم افزارهای پیگیری ایمیل آشنا شدم که از این بابت ممنونم ازشون :دی
بعد از 1 ماه گفتم بذار به شماره پشتیبانی زنگ بزنم ببینم جواب میده؟
باورم نمیشد کسی برداره.
یه خانومی برداشت مشکل رو گفتم و گفت شماره پروفایل رو بده منم از تو ایمیل خوندم و اولش گفت سرور قطعه مثل همه جا تو مملکت ما و دوباره بعد از 20 دقیقه زنگ زدم گفت خب مشکل ایمیل شما اینه که . داشته و این . افتاده ایمیل رو بدون . باید بزنید.
گفتم یعنی چی افتاده؟
گفت سایت خودش . و _ رو حذف میکنه :|
جالب اینجاست که یوزرنیم هم همون ایمیل هست.
بعدش گفت واسه پسورد هم یاداشت میکنید؟
و شروع کرد خوندن پسورد :|
گفتم سیستم امنیتی سایت شما چجوریه که پسورد رو میبینید؟
گفت ببخشیدا ما بریم تو پروفایل کسی همه چیزش رو میبینیم.
گفتم خب نباید ببینید و فقط باید بتونید پس رو ریست کنید و اگه سایت حک شه یا حتی کسی تو ادمین ها مشکل دار باشه و پس من با ایمیل من یکی باشه چی میشه؟
گفت حالا دیگه :|
تنها نکته امنیتی ای که رعایت کرد این بود که پس رو نصفه خوند و گفت یادت نیومد؟ که اگه گفته بودم نه تا تهش رو میخوند :دی
خلاصه کار من رو راحت کردن دیگه زحمت پس ریست رو نکشیدم :دی

بخش آخر

مقاله کوتاهی رو براتون ترجمه کردم از بیزنس اینسایدر در مورد اینکه چطوری اتوماتیکس (شرکت پشت وردپرس) تونست به یک استارتاپ یک میلیارد دلاری تبدیل بشه.. بدون ایمیل و بدون کارمندان دفتری.

ما در مورد فرهنگ های کاری متنوعی شنیدیم ولی تقریبا هیچ کدوم به باحالی اتوماتیکس نیست. شرکتی که پشت پلتفرم وبلاگنویسی وردپرس است. اتوماتیکس اونقدر عجیبه که امسال کتابی در موردش چاپ شده تحت عنوان «یکسال بدون شلوار» . کتاب رو اسکات برکان نوشته – کارمند سابق مایکروسافت که روی اینکه چطور اتوماتیکس به یک کمپانی ۱۹۰ کارمنده یک میلیارد دلاری تبدیل شده تحقیق کرده.

با اینکه اتوماتیکس دفتر قشنگی توی سان فرانسیسکو داره، هیچ وقت موقع استخدام در مورد جا با کسی حرف نمی زنه. کارمندهاش در ۱۴۱ شهر ۲۸ کشور پراکنده هستن و همین که استخدام بشن ۲۰۰۰ دلار برای تزیین اتاقی که می خوان توش کار کنن بهشون تعلق می گیره (علاوه بر یک مک جدید و ابزار تکنولوژیک دیگه). این شرکت همچنین هزینه عظیمی رو برای سفرها کنار گذاشته. هر تیم می تونه هر جا که بخواد همدیگه رو ملاقات کنه. مثلا برای یک هفته هک در توکیو، آتن، کاووآ، سانفرانسیسکو یا سیدنی. برکان توی کتابش از اولین میتینگ تیمی اش می نویسه. در آتن:

کی ممکنه سوار هواپیما بشه که هم هم‌کارهاش رو توی آتن ملاقات کنه؟… این هیچ وقت برام قابل هضم نشد اما تاثیرش رو کاملا درک کردم: ما همه پر انرژی بودیم، احساس مثبت داشتیم و آماده بودیم این سفر به یک جای فوق العاده رو هر طور که می شه جبران کنیم.

کارهای روزانه این شرکت به جای ایمیل و اتاق های کنفرانس، توی چت روم‌ها، هنگ آوت گوگل و سیستم وبلاگنویسی خودش انجام می شه. ما از مدیر عامل خواسته ایم تا به بعضی سوال ها ما جواب بده.

* چه زمانی متوجه شدین که بهتره ایمیل رو کنار بذارین، به اتاق کنفرانس نرین و از کارمندها نخواین که به دفتر بیان؟

ما توی اتوماتیکس از همون روز اول می دونستیم که همه لازم نیست یک جا باشن تا بتونن با هم کار کنن. اولین چهار اتوماتیکسی توی چهار شهر مختلف بودن. ما برای مدت های طولانی با هم روی کد باز وردپرس کار کرده بودیم – پروژه درست مثل پروژه های آزاد دیگه که هر کس می تونه توش مشارکت کنه.

جریان ایمیل چند سال بعد شروع شد. سال ۲۰۰۹ بود و چهار سال بود که کمپیانی شروع شده بود و کشف کردیم که داریم خیلی از ایمیل استفاده می کنیم. خیلی بیشتر از وبلاگی که محصولمون بود و این شد که تصمیم گرفتیم تا برگردیم به وبلاگ ولی اینبار وبلاگ رو روی سرش بذاریم.. یعنی سیستمی درست کنیم تحت عنوان پی۲ (که چیزی است بین تابلمر و یامر و کامنت).

* شرکتی که کوچیکه با موفقیت با شایسته سالاری شروع می کنه چون همه همدیگه رو می شناسن ولی وقتی شرکت بزرگتر می شه چطوری با شایسته سالاری ادامه می دین بدون اینکه همدیگه رو بشناسین؟

برای شایسته سالاری لازم نیست همدیگه رو بشناسیم. درک اینکه کاری کیفیت داره یا نه هیچ نیازی به شناختن نداریم. ایده شایسته سالاری بسته به اینه که هر کس چه کاری می کنه و چه چیزی تحویل می ده نه اینکه کی هست. همچنین ما چند بار در سال دیدارهای داخل تیمی رو داریم و این کمک می کنه به شناختن آدم ها از نزدیک.

* آیا توی شرکت شما تعریفی متفاوت از دیگر شرکت در مورد «موفقیت» و «شکست» دارین؟ پیروز شدن یعنی چی؟ اگر شکست بخورین وضع چطوریه؟

ما سعی می کنیم به سمت موفقیت یا شکست هدفگذاری نکنیم بلکه سراغ Speed of iteratoin بریم (سرعت تکرار؟) و به نظرمون این چیزی است که باید موفقیت ما در طولانی مدت خواهد شد. از اونجایی که ما سریع حرکت می کنیم، شکست برامون فقط فرصتی است برای یادگرفتن یک چیز جدید و فقط در صورتی واقعا شکست خوردیم که یک کاری خیلی زیاد طول بکشه. [ توضیحات خودم در مورد تکامل و آزادی نرم افزار ]

* بزرگترین درسی که مدیر های دیگه باید از فرهنگ شرکت شما یاد بگیرن و استفاده کنن چیه؟ حتی مدیرهایی که توی شرکت های مرسوم از ایمیل و میتینگ استفاده می کنن؟

کار سختیه که یک چیز رو نام ببرم ولی فکر می کنم مستقل از ابزاری که برای ارتباط استفاده می کنین، باید این رو بدونین که اگر به آدم‌ها استقلال بدین که کار بامعنایی انجام بدن و شرایط رو طوری فراهم کنید که حرکت سریع ممکن باشه، چیزهای فوق العاده ای پدیدار خواهد شد.

موسیقی

به پیشنهاد علیرضا: البته موزیک آخر رو هم یه پیشنهاد دارم: Survival از Eminem اما با توجه به نامه اخیر یغما گلرویی با شرف به روحانی که توش نوشته «در آن وزارت‌خانه، تا به حال نه کسی پاسخ‌گو بوده و نه در کل جوابِ دقیقی داده می‌شده که برای مثال فلان کتاب قابل چاپ هست، یا نیست و یا این جمله و این سطر و این پاراگرافش باید حذف شود. هر روز مراجعین را به هفته‌ی دیگر حواله می‌دهند و آن روز موعودِ پاسخ‌گویی معلوم نیست کی از راه خواهد رسید. چنان که بعضی از کتاب‌ها به سلامتی دارند تولدِ هشت ساله‌گی خود را نزدِ بررسان وزارت ارشاد جشن می‌گیرند و با اینکه اغلب زیر پانصد صفحه هستند، هنوز موفق به بررسی و اعلام موارد سانسورشان نشده‌اند. می‌نویسم «سانسور» و این خطا نیست و اگر به زعم شما باشد هم، خطای سهوی نیست و عمدی‌ست چراکه معتقدم آن چه از دیرباز در آن وزارت‌خانه اتفاق افتاده و می‌افتد سانسور است، حتا اگر خوش داشته باشند با عبارت خوش‌آهنگ‌تر «ممیزی» صدایش بزنند نیز توفیری در ماهیتِ آن نمی‌کند. شعر و هنر این سرزمین همیشه سایه‌ی سانسور را بر سر خود داشته، از دوران «رودکی» تا امروز. وقتی در دهه دوم همین قرن «صادق هدایت» یگانه، نوزادش «بوف کور» را مانندِ گربه‌ای به دندان ‌گرفت به غربت زد و در بمبئی منتشرش کرد، با سانسوری دست به گریبان بود که سایه‌اش تا امروز بر سر ادبیات ما مانده است. همیشه زیر این سایه آفرینشگری کرده و سعی در گول زدن و تاراندنش داشته‌ایم چراکه موظف به روشنگری بوده‌ و هستیم. همان‌طور که ارشاد خود را موظف به اجرای سانسور می‌داند، هنرمند هم موظف به مخالفت با سانسور است. هنرمند راستین هرگز عادت نکرده‌ به گردش این چرخ کج‌مدار و خاموشی گزیدن به دیاری که در آن حتا اگر از آلوده‌گی هوا انتقاد کنی هم هزار و یک انگ و برچسب می‌خوری و به «سیاه‌نمایی» متهم می‌شوی. بر سر عهد خود مانده‌ایم و بهایش را هم داده‌ایم و می‌دهیم. » این شعرش رو براتون می خونم:

شعر و صدای یغما گلرویی

صد و پنجاه پله زیرِ زمین،
صندلی، میز، بازجو، دوربین…
کاش می‌شد عقب عقب کلِ
زندگیمو برم به سمتِ جنین!

جُرم‌هایی به قُطرِ پرونده،
شُرکایی به اسمِ «خواننده»،
ارتباطِ شقیقه و گردو،
ارتباطِ «بی.بی.سی» و بنده!

اتهامم بزرگ و سنگین است،
کشورم یک ایالتِ «چین» است،
در دیارِ گل و گلوله و گاو،
آخرِ راهِ شاعری این است.

پیش پایم دوراهه‌ی نفرین،
تلخِ‌تر از کمدیِ «چاپلین»،
یک طرف ختم می‌شود به جنون،
یک طرف ختم می‌شود به «اوین»…

اشتراکِ میانِ تیغ و زبان،
فرق ناچیز خانه و زندان،
اعترافم هنوز یک جمله‌ست:
«من فقط شاعرم! جناب سروان!»

تلاش برای کم کردن یک اعدام در کشوری که دومین اعدام کننده جهانه

من همیشه از این شرمنده هستم که کشورم در صدر اعدام کنندگان کودک در جهانه و در رده دوم اعدام کننده های انسان در بین ۲۱ کشوری که هنوز دولت هاشون معتقدن هر وقت حس کردن به نفعشونه، شهروندانشون رو میکشن. به ما به دروغ گفته می شه این مجازات کنترل کننده جرم است و چون توی دین است غیرقابل حذف ولی هیچ کس به ما نمی گه که بین ۲۰۰ کشور جهان فقط ۲۱ کشور هستن که این کار رو می کنن و اتفاقا توی این فهرست شاهد ناامن‌ترین کشورها هستیم (از ایران و عربستان و عراق و آمریکا و یمن گرفته تا سومالی و سودان و بنگلادش و افغانستان و بلاروس و سوریه) و از اونطرف هم گفته نمی شه که برده داری هم در دین ما وجود داشته و هنوزم تدریس می شه ولی الان فهمیدیم که مناسب دوران ما نیست و کنارش گذاشتیم یا مبارزه با دروغ و ظلم هم جزو دین ما هست ولی فهمیدم فعلا به نفعمون نیست و یبخیالش شدیم. خلاصه اینکه جمعیت امام علی به عنوان یکی از کارهای خوب دیگه اش در تلاشه یک مورد از این اعدام‌های کودکان رو متوقف کنه. اگر علاقمند هستین سری به صفحه اش بزنین و برای حمایت تلاش کنین ولی فراموش نکنین که اینکار مبارزه با اعدام نیست بلکه لایک زدن و کمی وقت گذاشتن و احیانا کمی پول دادن در یک مورد خاص است که کماکان بسیار مهمه. مبارزه واقعی باید در نهایت منجر به این بشه که از لیست ۲۱ کشوری که آدم هاشون رو می کشن بیرون بیایم.

نقدها و پیشنهادها در مورد منشور حقوق شهروندی

نکته: این متن توسط یک شهروند کاملا معمولی غیر حقوقدان نوشته شده. ایده‌های منه و حاوی چند اشکال مهم و یک پیشنهاد بسیار مهم. باید ازش ایده گرفت نه اینکه در سطح حقوقی در موردش بحث کرد هرچند که از بحث حقوقی مثبت چیز یاد میگریم و ازش استقبال می کنیم.

سایت ریاست جمهوری متنی رو منتشر کرده تحت عنوان «منشور حقوق شهروندی» و از دانشگاهیان، حوزه‌های علمیه، اندیشمندان و نخبگان جامعه» خواسته در موردش نظر بدن. با این عبارت‌ها آدم روش نمی شه نظر بده ولی خب باید بگم که کلیت کار بسیار خوبه و شبیه تلاشی که خاتمی کرده بود و من هم نظراتم رو خدمت شهروندان، ملت شریف، فرزانگان، دانشگاهیان، حقوقدانان، فعالین اجتماعی و … میگم (:

ماده ۱- می گه کلیه اتباع ایران صرفنظر از جنسیت، قومیت، ثروت، طبقه اجتماعی، نژاد یا امثال آن از حقوق شهروندی…

اینجا دین و مذهب کاملا جا افتاده و ظاهرا به عمد. اصلی ترین شکاف در جامعه فعلی ما جنسیت است و دین و تبعیض‌های جدی در مورد گرایشات جنسی هم داریم. اگر قراره این منشور درست نوشته بشه باید صریحا به برابری این چند مورد اشاره کنه.

ولی مشکلات در بخش حقوق هم ادامه داره:

۱-۳- شهروندان از حق حیات برخوردارند […] مگر بر اساس حکم دادگاههای […]

منطقا هیچ قانونی نمی گه «هیچ کس از حق حیات برخوردار نیست». اگر قانونگذار معتقده که انسان حق حیات داره باید معتقد باشه که هیچ کس حق نداره این حق رو سلب کنه و اگر معتقده کسی حق داره حق حیات من رو سلب کنه (قتل قانونی) منطقا نمی تونه همزمان معتقد باشه که حق حیات یک حق پایه ای است. قانون یا باید بگه «حق حیات پایه ای غیرقابل سلب است» یا چیزی در این مورد نگه.

۱۱-۳- شهروندان از حق آزادی اندیشه و بیان برخوردارند. این حق شامل آزادی ابراز، ترویج و انتشار اندیشه‌ها و عقاید به صورت شفاهی، کتبی، الکترونیکی یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود شهروند با رعایت قانون، می باشد.

این بند و بسیاری بندهای دیگه که در بخش «آزادی اندیشه، بیان و مطبوعات» اومدن وابسته هستن به «مگر به حکم قانون / در قالب ضوابط قانونی / با رعایت قوانین» و .. و حتی مثلا دسترسی آزاد به تمامی رسانه‌ها و منابع اطلاعاتی محدود شده به «در چارچوب قانون». این کاملا موضوع رو بی معنی می کنه. درست مثل «حق تجمع و تشکیل انجمن‌ها» که در قانون اساسی آزاده ولی «قانون»های دیگه اونو نفی می کنن و شما شاهد هیچ تجمع آزادی در کشور نیستین. مطمئنا هیچ کشوری در جهان قانونی نداره که بگه «هیچ کس حق دسترسی به اطلاعات را ندارد». کشورها دو دسته هستن. سانسورچی ها می گن «همه حق دسترسی به اطلاعات را دارند مگر در مواردی که …»‌ و آزادها می گن «همه حق دسترسی به اطلاعات دارند». این شبیه قانون قبلی که بالا نوشتم (حق حیات). اگر معتقدیم حقی پایه ای است نباید قابل نقض باشه و اگر معتقدیم حقی پایه ای نیست لازم نیست اعلامش کنیم چون در واقع این قانون می گه «مردم برخی حرف‌ها رو حق دارن بزنن» (:

بند بسیار مهمی که جا افتاده

مطلب دیگه در حوزه تخصصی من بحث «حق دسترسی به اینترنت» است که در سطح جهانی داره به عنوان یک حق ابتدایی مطرح می شه و شدیدا لازمه در این قانون هم باشه. مثلا بندی که بگه:

پیشنهاد – هر فرد حق دسترسی به اینترنتی آزاد، بی طرف و با سرعتی شایسته را دارد. دولت موظف است شرایط این دسترسی را از طریق سرویس‌های دولتی یا شرکت‌های خصوصی برای تمام شهروندان درخواست کننده به شکل رایگان با قیمتی متناسب تضمین کند.

اگر در این مورد نیاز به توضیحات بیشتره یا لازمه حرف بزنین حتما بگین تا بیشتر در موردش حرف بزنیم ولی منابع بسیار زیادی هست که توضیح می ده چرا اینترنت باید به عنوان یکی از حقوق بشر (و حتی بالاتر از حق شهروندی) شناخته بشه.

اما در حوزه‌هایی هم که تخصص من نیست اشکالات ابتدایی دیده می شه. من همه اش رو نمی نویسم چون انتظار می ره افراد و گروه‌های مدنی ذی‌نفع در موردش حرف بزنن و فقط به نمونه‌هایی اشاره می کنم. مثلا

۶۸-۳- زنان حق برخورداری از مرخصی دوران براداری، زایمان و شیردهی، را داشته و شهروندان معلول حق بهره‌مندی از کار متناسب با معلولیت خود و شهروندان نوجوان حق بهره‌مندی از شرایط کار متناسب با توان جسمی خود و منع اشتغال به کارهای سخت و زیان‌آور را دارند.

مستقل از اشتباه‌های دستوری هست (مثلا یک کامای اضافی قبل از «را»)‌ اصولا معلوم نیست این بند در مورد زنانه یا در مورد معلولین و آیا واقعا ذهن قانونگذار اینه که باید زنان و معلولین رو یکجا بیاره و «منع اشتغال» عبارت صحیحی است یا باید «منع اجبار به اشتغال» باشه و فقط هم در مورد معلولین اعلام بشه یا در شکلی پایه ای ترین مگر ممکنه در ایران کسی رو (در بحثی سطحی) به کاری مجبور کرد که لازم باشه قانونگذار بگه زنان رو نمی شه به کار سخت مجبور کرد؟

۷۵-۳- تمامی شهروندان حق دادخواهی داشته و می توانند به این منظور به دادگاههای صالح قانونی مراجعه نمایند.

الان یک زن بدون پوشیدن چادر نمی تونه وارد دادگاه انقلاب بشه یا با جوراب نازک یا و… آیا می شه مدعی شد که همه مردم به شکلی برابر حق دادخواهی دارن؟ این لازم نیست صریحتر بیان بشه که افراد مستقل از تیپ و رنگ و جنسیت و میزان ریش و … حق دادخواهی برابر دارن؟

فصل سیزدهم هم کلا در مورد خانواده، زنان، کودکان و کهنسالان است. اگر قراره این قانون بر اساس «شهروند» بودن باشه منطقا باید مستقل از جنسیت و سن حرف بزنه و زنان یک زیربخش در «خانواده» نباشن و مثلا بندی مثل ۱۰۲-۳ که می گه :

۱۰۲-۳- دولت موظف است در چارچوب قوانین و مقررات از زنان سرپرست خانوار در قالب بیمه و سایرخدمات اجتماعی حمایت نماید.

از نظر منطقی اضافی است و باید به این شکل باشه که «دولت موظف از تمامی شهروندان در قالب بیمه و سایر خدمات اجتماعی حمایت کند» و بدونه که زنان هم جزوی از شهروندان ایران هستن نه موجودات مستقل که باید به شکل مستقل در موردشون قانون گذاشت.

۱۱۷-۳- برگزاری و حضور در مراسم مذهبی ادیانی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده‌اند، آزاد است.

تقریبا بدون شرحه. یعنی افرادی هستن که حق ندارن مراسم مذهبی داشته باشن و توش شرکت کنن (از بهایی تا بودایی تا پاستافارین) آیا این افراد جزو شهروندان ایران نیستن؟ یا شهروند هستن ولی حق ندارن دین دیگه ای داشته باشن و از نظر ما این مخل مفهوم «حق انسان بودن» نیست؟

و در نهایت

در سطح ادبی هم بارها و بارها اشتباهات ابتدایی در سجاوندی دیده می شه و استفاده از چیزی مثل «می باشد» به جای «است» یا «نماید» به جای «کند» که تقریبا هر کسی با ادبیات صحیح غیر «شبه‌رسمی» آشنا باشه می دونه اشتباهه یا یکبار بی فاصل نوشتن پسوندها و یک بار چسبوندن اون به کلمه قبلی مثل «دادگاهها». از یک متن قانونی انتظار می ره دقیق باشه و یکدست و تا حد ممکن غیرقابل تفسیر به رای. ولی در کل به فکر بودن نسبت به چنین قانونی خوبه و نشون دهنده روندی مثبت توی فکر دولت جدید.

دو کلمه نه چندان خاص در مورد نارنجی

در این شرایط نمی شه چیز معقولی نوشت. خبر اینکه که گروه بزرگی از نویسنده‌های نارنجی دستگیر شدن و بقیه چیزها همه حدس و گمان. من این بچه‌ها رو تا حدی می‌شناسم و گاهی تو نارنجی مطلب داشتم و افتخار هم می کنم که از طریق این سایت پر بازدید سعی کردم در مورد فرهنگ اینترنت بنویسم. ولی واقعا چرا دستگیرشون کردن؟ معقوله که آدم حرفی نزنه چون وقتی اطلاعاتی نیست چیزی برای تحلیل معقول هم نیست ولی در این شکی نداریم که …

ما چیکار می تونیم بکنیم؟ در این وضعیت کار عجیبی نمی تونیم بکنیم. اما کارهای کوچیک اما عمیق هست. مثلا اینکه اینکه یادمون بمونه و فکر کنیم و با علاقه مطالب ماندگار نارنجی رو مرور کنیم و بهشون لینک بدیم و ازشون حرف بزنیم و شادی ها رو حفظ کنیم… مثلا با فکر به اینکه اگر نارنجی چند وقت ننویسه، چه بلایی سر کلی نشریه چاپی و وبلاگ مثلا تخصصی می یاد که کارشون دزدی مطالب نارنجی بوده (:

مصرف کنید: تبلیغ تلویزیونی تابوشکن در هند

جامعه هند همیشه نگاهی جدا کننده به زن‌های طلاق گرفته یا همسر فوت کرده داشته و این تبلیغ طلافروشی تنیشک (Tanishq) که توش یک عروس لحظات شاد عروسی‌اش رو با فرزندش جشن می گیره و به اون کمک می کنه که طلاهای عروسی‌اش رو درست بپوشه به عنوان یک تابو شکنی بزرگ دیده شده. داماد در ویدئو با علاقه به همسر و فرزند اون نگاه می کنه و از دختر همسرش دعوت می کنه توی مراسم مشارکت داشته باشه و در نهایت هم دختر از داماد می‌پرسه که آیا اجازه داره به اون بگه «پدر».

سازنده تبلیغ می گه که احتمالا هیچ کدوم از بینندگان در طول زندگی شون با چنین صحنه‌ای مواجه نخواهند شد ولی این تبلیغ یک بیانیه قدرتمند و پیشرو است و آدم‌ها خوشحال خواهند شد خودشون رو با برندی که این تبلیغ رو ساخته، همراه کنن.

همچنین کامنت‌های یوتیوب از اینکه سازنده تبلیغ – بر خلاف فیلم‌های بالیوود- از انسان‌هایی با پوست‌های تیره‌تر استفاده کرده خوشحالن. یک نفر در این مورد نوشته «یک عروس با پوست تیره به همراه دخترش؟ آفرین به جواهر فروشی تنیشک برای شکستن کلیشه‌ها»

لینک یوتوب

سر پاتریک استوارت و حقوق زنان

چند روز پیش که اون نمودار بامزه کوتاه رو در مورد فمنیسم گذاشتم، کلی بحث درست شد. این شد که با دیدن این حرکت خوب سر پاتریک استوارت گفتم عکسش رو بذارم:

پاتریک استوارت در دفاع از زنان

پاتریک استوارت برای گیک‌ها شخصیت بسیار مهمی است چون کاپیتان پیکارد رو در استار ترک بازی کرده و برای حقوق بشری‌ها آدمی بسیار قابل احترام… مثلا به خاطر عکس بالا که توش داشته بعد از خریدن کمی پرتقال از یک مرکز خرید بیرون می اومده و این تابلو رو می بینه و احساس می کنه کار خوبیه چند دقیقه‌ای با اون کنار خیابون بایسته (:

یک چارت ساده: آیا شما فمنیست هستید؟

زیاد می‌شنویم که آدم‌ها می‌گن «من فمنیست نیستم ولی…»، بعضی‌ها انگار می‌ترسن فمنیست باشن و بعضی‌ها انگار فکر می کنن فمنیسم یعنی زن از مرد بهتر یا مهمتره. اما اینطور نیست. اینکه ما فمنیست هستیم یا نه، یک الگوریتم خیلی ساده داره:

آیا من فمنیست هستم

و یادآوری می کنم که «فمنیسم این اندیشه رادیکال است که زنان هم انسانند».

منبع

پ.ن. اینکه عمه من خانه داره و از زندگی راضی و اینکه دونده صد متر مردان سریعتر از دونده صد متر زنان می دوه و اینکه پسر عموم معتقده حجاب باعث تعالی معنوی می شه و … ربطی به فمنیسم نداره (: فمنیسم می گه حقوق و فرصت های انسان ها باید برابر باشه و هر کس مستقل از جنسیت باید حق انتخاب داشته باشه؛ به همین راحتی و سر راستی. درسته که سعی کردن به ما یاد بدن ازش بترسیم ولی واقعا ترس خاصی نداره که هیچ، خیلی هم کیوت و فان و دوست داشتنیه (:

پ.ن.۲. فمنیسم هم مثل هر اندیشه دیگه، شاخه‌های مختلفی داره ولی ایده کلی همه اینه که زن‌ و مرد باید حقوق و فرصت‌های برابر داشته باشن (مثلا هر دو حقوق ثابت در مقابل کار ثابت بگیرن و هر دو فرصت برابر برای تحصیل داشته باشن). اختلاف شاخه‌ها معمولا در تشخیص ریشه‌های نابرابری است و در نتیجه در تدوین استراتژی‌های رسیدن به برابری.

مرتبط. یک خبر براتون دارم…

گزارش شکاف جنسیتی در جهان ۲۰۱۳ و رتبه ۱۳۳ برای ایران

ranking2013

اگر گفتین شباهت کشورهای کوت دلویر، مائوریتانیا، سوریه، چاد، پاکستان و یمن چیه؟ اگر به تیتر مطلب توجه کنین شاید حدس زدنش سخت نباشه: در بین ۱۳۹ کشور جهان، تنها این شش کشور از نظر رتبه «اختلاف جنسیتی ۲۰۱۳» وضعشون از ایران بدتره.

مقایس سنجش شکاف جنسیتی کشورها از چهار بخش تشکیل شده: مشارکت و فرصت‌های اقتصادی، تحصیلات، بهداشت/سلامت و توان سیاسی. به همین دلیل هم هست که مثلا عربستان سعودی که از نظر ما توش زن ها وضع خیلی بدتری دارن، وضع بهتری از ما داره (چون از نظر تحصیلات وضع زنانش بهتره و از نظر سلامت وضع زنانش خیلی بهتره.

لینک‌ها:
صفحه گسترده گزارش اختلاف جنسیتی در جهان ۲۰۱۳ اینجا رو کلیک
مطلب روزنامه گاردین در این مورد

مرتبط:
شرمنده! شما فمنیست هستید
ممنوعیت تست بکارت اجباری در زندان‌های نظامی مصر