برچسب: جمعه ها
جمعهها با کاندوم: تدریس دانش جنسی در مدرسه ابتدایی آلمان (NSFW)
در حالی که دولتمردان ما درگیر تصویب طرح تعالی خانواده هستن که توش برای قاضی ای که حکم به جدایی دو نفر بده که خودشون خواستن جدا بشن، جریمه در نظر می گیره و در شرایطی که دسترسی به وسایل پیشگیری در حال سخت تر و سخت تر شدن است و در حالی که تابلوهای فرزند بیشتر زندگی شادتر شهر رو برداشته، یک مدرسه هم در آلمان با شکلهای زیر به کودکان آموزش می ده که بچه از کجا می یاد و در بزرگسالی باید منتظر چه چیزهایی باشن.
مواظب تصویر زیر و تصویرها و توضیحات بیشتر در این لینک باشین چون چیزی که یک بچه مدرسه ای باید بدونه، مناسب محل کار نیست (:
ادامه خواندن “جمعهها با کاندوم: تدریس دانش جنسی در مدرسه ابتدایی آلمان (NSFW)”
جمعهها: وی چت و اشتباهات ادراکی در مورد رفتارهای جنسی انسان
زن ها و مردها تفاوت هایی با هم دارن. تفاوتهای ظاهری رو اکثرا شکسته بسته بلدیم ولی تفاوتهای عمیقتر رو ظاهرا بعضی ها بلد نیستن. اولین آشنایی من با وی چت زمانی بود که یکسری پسر ۳۰ ساله نشسته بودن و تعریف می کردن که یک چیز عجیبی ظاهر شده که رو گوشی نصب می کنی و بعد تکونش می دی و بعد یک دختری پیدا می شه که تو می تونی باهاش بخوابی. ذهنیتی در حد دبیرستان.
در سطح بیولوژی تکاملی – روند توسعه نرم افزاری و سخت افزاری انسان در چند میلیون سال قبل تا حالا – یکی از فرقهای زنها با مردها شیوه انتخاب جفت است. مردها در طول این چند میلیون سال می تونستن در هفته با هفت نفر بخوابن و همه رو باردار کنن و ژنشون رو پخش. در مقابل زنهایی که در مقابل دریافت یک ژن، چند سال مسوول هستن براشون کاملا طبیعی است که موقع «انتخاب» جفت بسیار سخت گیر تر باشن و باید خیلی دقیق به این فکر کنن که وقتی در طول زندگی حداکثر می تونن ۱۰ انسان دیگه رو تحویل بدن (ژنشون رو ده بار پخش کنن) باید در این مورد که این شانس رو به کی می دن خیلی سخت گیر باشن.
در سطح اجتماعی هم زنها محدودیت های بیشتری دارن. تمام مفاهیمی مثل پاکدامنی، شرم، حیا، بکارت و .. برای زنها بار معنایی بیشتری پیدا کردن و از اونطرف هم اگر یک پسر و دختر با هم سکس داشته باشن، قضاوت عمومی جامعه به ضرر دختر خواهد بود – مفهومی شبیه Slut Shaming خارجیها.
حالا در این شرایط شما باید چند سالتون باشه و چقدر تجربه داشته باشید که این سناریو رو قبول کنید:
دختری هست که دنبال سکسه. برای سکس دنبال یک غریبه است. براش اوکی است که این غریبه یک همسایه نزدیک باشه و احتمالا اونو هم بعد از دیدن بشناسه یا فردا تو خیابون ببینه و شماره تماسش رو هم نگه داره
خب این آدم با افسانه دبیرستانی وی چت می خونه: دختری که موبایل رو برمیداره تکون می ده بعد می ره خونه یکی از همسایهها باهاش می خوابه.
ولی هزار و یک مدل مشکل ادراکی داره:
- دختری که سکس بخواد به راحتی می تونی از آدم های اطراف یکی رو پیدا کنه. نیازی به تست یک غریبه نیست.
- در جامعه ما کسی به راحتی به غریبه اعتماد نمی کنه. حتی در دنیای آدم های بالغتر هم برای تبدیل یک دوستی اینترنتی برای سکس به دیدن در دنیای واقعی کلی پیچیدگی وجود داره و هزار مدل احتیاط
- اگر دختری حتی یک سکس کژوال با یک غریبه بخواد، منطقا ترجیح می ده این سکس با همسایه یا همکار نباشه
- کلی افسانه در وی چت هست که درست مثل افسانه سیستم های هرمی (از گولدکوئست تا فلان و بهمان) هست: یک دوست دارم که با این کار کلی موفق شده. من حتی قصه کسایی رو شنیدم که سوار ماشین می شن می رن تو شهر می چرخن و وی چت رو تکون می دن تا بالاخره یکی بگه «بیا فلان کوچه فلان زنگ رو بزن»
- تو جمع پسرونه / مردونه که به جوابهاشون اطمینان هست مطرح که آیا کسی تا به حال از وی چت به سکس رسیده یا نه. جواب همه منفی بود.
- در جمع دخترهایی که انواع آسیبهای اجتماعی رو داشتن سوال شد که آیا با وی چت آشنا هستن. تقریبا همه بودن و داشتن ولی هیچ کس از این طریق کسی رو ندیده بود و به نظرشون یک چیز فان بود برای آشنایی و گپ.
- …
اما شکی نیست که وی چت ایران / دنیا رو برداشته. چرا؟ جوابش مطمئنا چند بعدی است و خارج از حوصله این مطلب که در مورد اشتباهات ادراکی سانسورچی در مورد جنسیت است. شاید نیاز به ارتباط یک دلیل اصلی باشه. آدم ها لازم دارن حرف بزنن، دوست پیدا کنن و درددل کنن و در جامعه ای که نه بار هست نه مدرسه مختلط و نه خیلی چیزهای دیگه و پلیس اخلاق سر کوچه واستاده تا بی اخلاقها از نظر خودش رو دستگیر کنه، چه روشی بهتر از یک روش ناشناس در اینترنت با کسی که مطمئن هستی الان می خواد با یکی حرف بزنه؟ من بارها در وی چت با آدمها گپ زدم. اونهم گپهای بسیار خوب و لذت بخش ولی هیچ وقت اون دختر فضایی که دلش سکس اتفاقی با یک همسایه ندیده و نشناخته می خواد رو ندیدم. وی چت تا جایی که من دیدم ابزاری بود برای گپ زدن با کسانی که اونها رو نمی شناسی. یک جور چت رولت و البته مشخصه که این می تونه منجر به دوستی و دیدنهای بیشتر بشه، مثل دوستی فیسبوک یا تو ایستگاه اتوبوس.
حالا وی چت احتمالا به دلیل همین اشتباهات ادراکی سانسورچی، سانسور شده و لازمه ما دو نکته رو فراموش نکنیم. اولی اینه که هیچ شکلی از سانسور کار نمی کنه و قفط مسائل رو عمیق تر، سرکوب شده تر و بیمارتر می کنه. سانسور وی چت، اخلاقیات رو به شیوه ای که سانسورچی دوست داره تنظیم نمی کنه. لرزوندن وی چت، «علت» نیست که با بستنش همه «سالم» بشن. لرزوندن وی چت معلول سانسورهای قبلی و سرکوبهای اجتماعی است و وی چت فقط یک روش برای رسیدن به هدفی که افراد دنبالش هستن است. دولت با بستن یک راه نمی تونه نیاز به رسیدن به یک مقصد رو از بین ببره. حکومت باید به جای بستن وی چت به این فکر کن که در طول سی و پنج سال حکومتش چیکار کرده که الان لازمه وی چت رو سانسور کنه. بستن راهها، مردم رو از رسیدن به مقاصد باز نمی داره بلکه فقط باعث می شه آدمها سر از زیرزمینهایی تاریکتر و دور از دسترس تر در بیارن.
نکته دوم هم اینه که سانسور وی چت درست مثل سانسور فیسبوک باعث سرازیر شدن جمعیتی بیشتری به دنیای برنامههای ضد سانسور خواهد بود. خاموش کردن چراغ یک اتاق ممکنه باعث بشه آدمها توی اون اتاق نرن ولی وقتی همه چراغهای خونه رو خاموش کردیم، هر کسی یک چراغ قوه دستش خواهد گرفت و به هر کجا که بتونه سر خواهد زد.
جمعهها: آرزوی سیندی کرافورد
رسانهها توهمی از بدن و قیافه پرفکت درست میکنن و آدمها فکر می کنن باید یک عمر دنبال رسیدن به اون بدون. تصویر بالا الی هایز است؛ پورن استار؛ قبل و بعد از آرایش. یا مثلا به این تصویر که شبیه تصاویر روی جلد وگ است نگاه کنین:
و تعجب کنین که تصویر اصلی این بوده:
این شکل از ادیت دائمی شکل انسان در رسانهها باعث شده آدم ها تصوری غیرواقعی از بدن داشته باشن و در نتیجه همیشه با یک «نارضایتی از بدن» زندگی کنن و هیچ وقت با خودشون راحت نباشن. نکته اینه که تبلیغها و فیلمها و کلا رسانه چیزی بیشتر از کالاها رو میفروشن.
تبلیغها به ما تصویر جهان رو عرضه می کنن. تصویری غیرواقعی از بدن و غیر واقعی از احساسات. مثلا تبلیغها در مورد زنها (و اخیرا مردها) می گن که انسان باید بدون هیچ چروک و با رنگ پوست خاص و اندازه سینه مشخص و میزان چربی تعریف شده باشه تا حق داشته باشه احساس خوشبختی کنه. این شرایط خاص هیچ وقت در یک انسان جمع نمی شه – اونهم در طول زندگی و نتیجه اینه که سیندی کرافورد (سوپر مدل) با اشاره به تصاویر شدیدا تغییر کردهاش توی رسانهها و تفاوت خود واقعیاش با این تصاویر گفته «من آرزوم اینه که شبیه سیندی کرافود بودم».
اگر دوست دارین فیلم کامل فتوشاپ بالا رو در ویدئوی تکامل بدن – مدل قبل و بعد ببینین:
و اگر علاقمند بودین از قانونگذارها بخواین که مجلات و رسانهها رو مجبور کنن در صورت انجام چنین تغییراتی در عکسها قانونا موظف باشن این نکته رو اعلام کنن که عکس شدیدا تغییر کرده و در نهایت اگر چهار دقیقه وقت و اینترنت آزاد دارین یا خودتون رو تو اینترنت سانسور شده آزاد کردین، ویدئوی مرتبطی رو از اینجا ببینین و همیشه یادتون باشه که انسان بالغ واقعی چیزی بسیار جذابتره از یک فرد در حال دست و پا زدن برای رسیدن به یک توهم.
تقارن روز برنامه نویسی و روز ایدز حتما دلیلی داره. من بهتون می گم!
امروز هم روز جهانی ایدز است و هم ۲۵۶مین روز سال و در نتیجه روز برنامه نویسها. شاید فکر کنین این دو تا اتفاقی کنار هم افتادن و اتفاقا حق هم با شماست اما می شه از این فرصت استفاده کرد و چیزهای مفیدی گفت!
چند وقت پیش خبری بود که می گفت «هکرها جزو گروههای پر خطر ابتلا به ایدز هستن». یعنی ایدز بین هکرها و گیکها بیشتر از جمعیت معمول بود! دلیل؟ این آدم ها معمولا توی خونه هستن و دور از فضاهای که توش ایدز منتقل می شه و در نتیجه وقتی به اون می رسن درست نمی دونن چطوری باید از خودشون حفاظت کنن. کمی عجیبه و الان هم که دنبال منبع می گردم پیداش نمی کنم و خوشبختانه مطمئن هستم که در مرود خوانندههای این وبلاگ صادق نیست.
همه خوانندههای من حسابی با کاندوم آشنا هستن، می دونن باید چجوری استفاده اش کنن (چه فیلم چه تصویر) و این رو هم می دونن که اگر اعتیاد تزریقی دارن، نباید از سرنگ مشترک استفاده کنن.
اما به هرحال در تلاقی این دو روز خاص، باید چیزی گفت پس این دوازده اشتباه مرسوم در استفاده از کاندوم رو هم می نویسم تا بعدا عذر و بهانهای باقی نمونه.
عدم توجه به سلامت فیزیکی کاندوم
یک تحقیق نشون داده که ۷۵٪ استفاده کنندگان از کاندوم قبل از استفاده به سلامت فیزیکی اون دقت نمی کنن. این افراد حتی اگر اشتباه مرسوم باز کردن کاندوم با قیچی رو هم مرتکب شده باشن، کماکان نمی دونن که باید قبل از استفاده نگاهی بندازن و مطمئن بشن که کاندوم پاره نشده باشه.
عدم بررسی تاریخ مصرف کاندوم
تقریبا ۶۱٪ مردهای جهان به تاریخ اکسپایر شدن کاندوم که روی بسته چاپ شده نگاه نمی کنن. خیلی از کاندومها تا ۵ سال تاریخ مصرف دارن ولی اصلا بعید نیست یک نرد کلاسیک، کاندوم رو با تمام امید ۵ سال نگه داره و مورد مصرفش پیش نیاد یا یک نفر دیگه در یک موقعیت اضطراری، کاندومی رو ته کمد پیدا کنه و یادش بره به تاریخ مصرفش نگاهی بندازه.
دیر پوشیدن کاندوم
در یک تحقیق مربوط به روابط جنسی، ۴۳٪ مردها گفتن که پیش اومده که کاندوم رو بعد از اینکه دخول (اینترکورس) شروع شد، گذاشتن. مهمه بدونیم که در تمام ترشحات ممکنه ویروسهای بیماری زا وجود داشته باشن و حتی اسپرم ممکنه در این ترشحات یافت بشه. کاندم رو لازمه قبل از دخول استفاده کنیم.
نذاشتن فضای کافی در بالای کاندوم
تقریبا ۴۰٪ کاربران کاندوم نمی دونستن که باید حین گذاشتن کاندوم، نوک اون رو کمی فشار بدن تا توش هوا نباشه و منی بتونه اونو پر کنه. اگر اینکار رو نکنین هوا در اون قسمت می مونه و احتمال پاره شدن کاندوم بسیار بالاتر می ره.
زود برداشتن کاندوم
تقریبا ۱۵٪ مردها گفتن که به دلایل مختلفی از جمله از دست دادن ایرکشن (راست بودن) کاندوم رو قبل از اتمام اینترکورس برداشتن. اکثرا فکر می کنیم که بدون ایرکشن نمی شه به ارگاسم رسید ولی این درست نیست. همچنین نبودن کاندوم انتقال انواع ویروسها و بیماریهای جنسی رو بسیار راحت می کنه.
اشتباه پوشیدن کاندوم
باور کردنی نیست ولی ۳۰٪ مردم در مواردی کاندوم رو برعکش پوشیدن. لازم به توضیح بیشتر نیست فقط لازمه بدونیم که بعد از پوشیدن کاندوم، لبه اون باید به شکل یک لوله قابل باز و بسته شدن باشه. درست مثل کلاه پشمی یا جورابی که لوله کردیم و پوشیدیم.
استفاده مجدد از کاندوم
بازهم عجیبه ولی بین ۱ تا ۳ درصد مردها گفتن که پیش اومده که از یک کاندوم برای دو رابطه جنسی استفاده کنن. کاندوم یک چیز یکبار مصرفه و بسیار ارزون و حتی اگر چایی کیسهای رو خشک می کنین و دوباره استفاده، اینکار رو نباید با کاندوم بکنین.
استفاده از دو کاندوم
افسانه عجیبی هست که استفاده از دو کاندوم باعث امنیت بیشتر می شه. استفاده از دو کاندوم روی هم نه فقط امنیت رو بیشتر نمی کنه که اون رو شدیدا پایین هم می یاره. استفاده از دو کاندوم احتمال در اومدن کاندوم ها رو بیشتر می کنه و اصلا توصیه نمی شه.
نگهداری اشتباه
خیلی ها نمی دونن که چطوری باید کاندوم رو نگهداری کنن. گذاشتن کاندوم در جیب و کیف و کیف پول و داشبورد ماشین و گوشه بالکن و … عمر اون رو شدیدا کم می کنه و خطر پارگی رو بسیار زیاد.
باز کردن قبل از پوشیدن
کاندوم رو باید مثل کلاه روی آلت گذاشت و مثل یک لوله اونو با چرخوندن پایین کشید. هر روش دیگهای پوشیدن اون رو بسیار بسیار سخت می کنه.
عدم استفاده از لیز کنندهها
لوبریکیشن یکی از مهمترین اجزای سکس است. اگر فکر می کنین سکس به سختی انجام می شه یا ترشحات کافی وجود نداره، از یک لوبریکیشن مبتنی بر آب استفاده کنید. دقت کنید که لیز کنندههای روغنی (وازلین و هر چیز چرب دیگه) باعث خراب شدن لتکس می شن و کاندوم احتمالا سریعا پاره می شه.
عدم استفاده از کاندوم
و بزرگترین اشتباه، استفاده نکردنه وقتی که لازمه!
جمعهها: اینفوگرافی در مورد واژن
زندگی من بیش از حد شلوغ بود ولی خوشبختانه وب فارسی دلیور می کنه. برای جمعههای این هفته نگاهی بندازین به این اینفوگرافی جالب و ترجمه شده با عنوان واژن قهرمان از این پست وبلاگ. من منابعش رو یک به یک چک نکردم ولی به عنوان یک اینفوگرافی مطمئنا ارزش نگاه کردن و نقد کردن رو داره.
جمعهها با کاندوم: احمق نباشید! هر کاری لباس خاص خودش رو لازم داره
جمعهها: پورن بد نیست. پورن خوب نیست.
اولین برخورد من با پورن به معنی امروزیاش، دستگاههای ویدئویی بودن که میتونستن روی تلویزیون فیلم پخش کنن. من و علی و شهرام سال دوم دبیرستان بودیم و طبق سنت قدیمی درسخونهای شیطون، ردیف یکی مونده به آخر کلاس مینشستیم. فرشاد به شهرام پونصد تومن بدهکار بود و گفت به جاش می تونه فیلم پورنی که داره رو یه روز به اون قرض بده. شهرام قبول کرد و ما همه بعد از مدرسه با یک فیلم وی اچ اس به خونه شهرام رفتیم که پدر و مادرش هر دو شاغل بودن و دیرتر به خونه میاومدن.
روی فلیم نوشته بود xyz و چند دقیقه اول تام و جری کلاسیک پخش کرد. دلیلش این بود که اگر کسی فیلم رو گرفت و تست کرد سریع متوجه نشه چیه. اما بعد از ده دقیقه تام و جری دیدن، فیلم پشه شروع شد. پشهای که هر کسی رو نیش میزد اون آدم شروع می کرد به سکس با هر کسی که دور و برش بود. این فیلم اون زمانها بسیار مشهور بود و اولین فیلم بلندی شد که من دیدم؛ غیرقابل مقایسه با عکسهای پورنوگرافیک کاغذی یا عکسهایی که روی فلاپی دیسکهایی که ۳۶۰ کیلوبابیت بیشتر ظرفیت نداشتن یا حداکثر «فیلم»های چند ثانیهای که روی دیسکهای ۱.۴ مگابایتی ذخیرهشون کرده بودم.
تقریبا تا آخر فیلم مبهوت بودم و در یک جور شوک ناشی از تعجب، کشف کلی چیز جدید و در عین حال در تلاش برای کم نیاوردن پیش دوستانی که احتمالا اونها هم تجربه اولشون بود. فیلم که تموم شد خیلی جدی و تیریپی که «همه چیز اوکی است» خداحافظی کردیم و هر کس اومد خونهاش. یادمه توی تاکسی و خیابون یک جور عجیبی بودم و حس می کردم همه دارن بهم نگاه می کنن.
این تجربه اول برام بسیار عجیب بود و چند روزی طول کشید تا از شوکش بیرون بیام و در عین حال باعث شد همه چیزهایی که دیده یا خونده بودم (از رساله فرهنگنامه تا کتابهایی مثل جنس دوم که یواشکی از کتابخونه بزرگترها کش می رفتم و می خوندم) برام معنی دقیقتر، واقعیتر و دمدستتری پیدا کنن. کاملا هم یادمه که هیچ احساس بدی نداشتم. نمیدونم چرا دوستانم معمولا بعدش احساس گناه داشتن اما من فقط حس می کردم کلی چیز فهمیدم.
احتمالا تجربه اول اکثر شما با من بسیار متفاوته – شاید هم سنتون ولی شکی نیست که در نبود هیچ شکلی از آموزش صحیح جنسی و بسته بودن تمام کانالهایی که سعی میکنن در مورد ابتداییترین رفتار بشر توضیحات معقولی بدن، پورن برای اکثر ما یک کانال «اطلاعاتی» بسیار قوی و صوتی تصویری است و خب تلاش ظاهری سیستم هم در سرکوب اون.
پورن بد نیست
اما آیا پورن چیز عجیبی است؟ آیا پورن مال مریضها است؟ آمار می گه تقریبا ۷۰٪ مردهایی که به اینترنت دسترسی دارن و ۱۸ تا ۳۴ سال سن، در ماه حداقل یک بار به سایتهای پورن مراجعه کردن (منبع) و این دو نتیجه بیشتر نمی تونه داشته باشه: یا واقعا ۷۰٪ جامعه منحرف و مریض هستن یا رفتن به پورنوگرافی ربطی به انحراف نداره و میتونه هر شکلی از مخاطب رو شامل بشه. از اونطرف هم دائما تبلیغ می شه که پورنوگرافی به جرایم ارتباط داره و کسی که پورن ببینه لابد خلاف های سنگین هم می کنه. این برداشت اشتباه به دو شکل مدعی این ارتباط میشه:
– ادعای اشتباه نوع اول: پورنوگرافی باعث وقوع جرم توسط بیننده می شه
– ادعای اشتباه نوع دوم: پورنوگرافی باعث وقوع جرم توسط تولید کننده می شه
اولی طبق آمار اشتباه بوده. حتی جالبه که پروفسور تاد کدنال از دانشگاه کلمسون کاریلونیای جنوبی نشون می ده که اگر بحث آمار باشه، دیدن پورنوگرافی با تعداد تجاوز رابطه معکوس داره (فراموش نکنیم که تجاوز معمولا نتیجه شهوت نیست، بلکه نتیجه علاقه به خشونت ورزی (مثلا به خاطر تحقیرشدگی) است) – در ضمن من و شما می دونیم که پورن بر خلاف معمولا منجر به خودارضایی و تخلیه شهوت می شه و نه تجمع اون.
ادعای دوم هم از نظر عقلی اشتباهه. پورن ساخته می شه که در روابطی معقول فروخته بشه پس منطقا توش نباید هیچ جرمی اتفاق بیافته. تمام فیلمهای پورن بدون شک از هنرپیشههایی استفاده می کنن که راضی به کاری که می کنن هستن (حداقل در سطحی که یک معدنچی راضی به کارش است) و هجده سال به بالا دارن. بحث قاچاق انسان و غیره مال فحشای غیرقانونی است نه پورنی که قراره در نهایت در تمام فروشگاههای معتبر با اسم و رسم فروخته بشه. حتی اگر قانون تصویب شده کشوری خیلی هم مسخره باشه، سازندههای پورن کاملا اونو رعایت می کنن. مثلا توی ژاپن اعضای جنسی نشون داده نمی شن (اما عجیبترین پورنها از این کشور بیرون می یاد) یا در کشور کانگرو پرور استرالیا طبق قانونی که قراره نذاره هیچ پورنی شبیه سکس کودکان بشه، هیچ هنرپیشه زنی که پستانهای خیلی کوچیک داشته باشه، اجازه کار نداره و با وجود مسخره بودن جریان، شما واقعا پورنی پیدا نمی کنین که در استرالیا ساخته شده باشه و توش هنرپیشهای بازی کنه که قفسه سینه صافی داره.
پورن خوب نیست
اما آیا این حرفها به این معنی است که پورن خوبه؟ مطمئنا نه. پورن اصولا نه «خوب» است نه «بد». مثل اینه که بگیم کتاب خوبه یا بد. فیلم خوبه یا بد. این چیزها وجود دارن و ما حتی اگر هم بتونیم، لازم نداریم اونها رو در «خوب» و «بد» طبقه بندی کنیم و اگر هم واقعا تصمیم بگیریم این کار رو بکنیم نمی تونیم جمله کلی بگیم و باید براش شرایطی بذاریم. یا باید بریم سراغ موارد خاص و مثلا بگیم فلان فیلم به فلان دلیل بده یا جملات کلی بگیم و مثلا مدعی بشیم که «پورن بد، بد است» یا اگر بخوایم ظاهرش رو قشنگتر کنیم بگیم «پورن بد، خوب نیست». و بعد بریم سراغ نام بردن از مشخصههای پورن بد.
پورن بد پورنی است که بیموقع باشه. مثلا مطمئنا سنی وجود داره که توش پورن مناسب نیست. از نظر قانونی این عدد روی ۱۸ سال گذاشته شده ولی من شخصا اولین پورنم رو در ۱۵ سالگی دیدم و بعید می دونم شما هم (بخصوص اگر مرد هستین) تا ۱۸ سالگی منتظر مونده باشین. از طرف دیگه پورن بد، پورنی است که خارج از علاقه شما باشه. ما دهها طبقهبندی از پورن داریم و مطمئنا لازم نیست شما با چیزی برخورد کنین که بهش علاقه ندارین. اما بالاتر از همه یک جور دیگه پورن بد داریم: پورنی که به شما آموزش بده.
پورن یک منبع آموزشی نیست. درسته که ما در شرایط فعلی امکان آموزش دیدن صحیح و به موقع رو نداریم و پورن و سایتهای مهمل اینترنتی یکی از منابع اطلاعاتیمون حساب می شن ولی باید حداقل این رو بدونیم که این منابع، منابع خوبی نیستن. متاسفانه برخلاف بسیاری از کشورها ما چیزی به اسم آموزش همگانی جنسی نداریم. از اونطرف هم از ۷ سالگی یک تفکیک جنسیتی بسیار شدید راه می ندازیم و هر جور موضوع مربوط به امور جنسی رو هم با گناه قاطی می کنیم و اصولا کسی به شکل سالم رشد جنسی نداره و به موقع نمی تونه از منابع معتبر و درست اطلاعات معتبر و درست کسب کنه. در این شرایط قابل درکه که ما از هر چیزی که به دست می یاریم (چه قانونی و اخلاقی مثل کتاب های پزشکی چه چیزهایی که قانون سعی کرده تقبیحشون کنه مثلا داستان ها و پورن تا چیزهایی که هم در اخلاق دیدنشون محکومه هم در قانون مثل فیلمهای خصوصی مردم) شروع میکنیم سکس یاد بگیریم و تا وقتی هم منبع صحیحتری دستمون ندادن کسی حق نداره ما رو تقبیح کنه که تلاش می کنیم در مورد پایهای ترین چیز بشری اطلاعات کسب کنیم اما دونستن این واقعیت که فیلم پورن منبع آموزشی جنسی نیست، برامون بسیار مهمه. مثلا حداقل چیزی که باید بدونیم اینه که چیزهایی که توی پورن می بینیم «سطح متوسط جامعه» رو تعیین نمی کنن. وقتی پورن می بینیم نه داریم به متوسط قیافه و هیکل و اندازه و ابعاد جامعه نگاه می کنیم و نه به متوسط اعمالی که در یک رابطه جنسی مرسوم اتفاق می افته. تکرار مثل قدیمی ام مهمه که «یاد گرفتن سکس از پورن درست مثل یاد گرفتن ورزشهای رزمی از فیلمهای جکی چان است».
پورن، نه جنایتکارانه است، نه مخصوص خلافکارها. برخورد انسانها با پورن متفاوته. مردها بیشتر میبینن تا زنها و یک انسان تنها بیشتر میبینه تا یک انسان دارای پارتنر. بعضی ها ژانر خاصی رو دوست دارن و بعضیها از همون ژانر متنفر هستن و غیره و غیره. نگاه کردن به پورنوگرافی در تمام جوامع رفتاری طبیعیه و تا وقتی با رفتارهای طبیعی دیگه تداخل نکنه (مثلا به اعتیاد تبدیل نشه) خطر خاصی هم نداره ولی لازمه که این رفتار در سن مناسب و آگاهانه و با انتخاب صحیح باشه و امیدواریم شرایطی درست بشه که پورن فقط پورن بمونه و نه جایگزین یک آموزش صحیح.
بهانه این نوشته، درخواست کاوه محمدی بود که خودش در این باره نوشته و از من هم خواسته نظر بدم. خاطرههای خودش از پورن رو بخونین که جالبه.