بازم رسیدیم به آخرین جمعه جولای و روز جهانی مدیران سیستم. به افتخار همه کسانی که سیستمها رو بالا نگه میدارن. به افتخار همه کسانی که سیستم عاملها رو میفهمن و به افتخار همه کسانی که باعث شدن شما بتونین اینو روی اینترنت بخونین – بخصوص اونهایی که با فیلترینگ چرند ایران هم هی باید چک کنن که مشکل از سیستم اونها است یا یه جای جدید فیلتر شده و یه پروتکل بسته شده و …. (: روزتون مبارک.
اگر هم مدیرسیستم نیستین، خیلی خوبه امروز یا فردا ببینین مدیر سیستم شما کیه و بهش یه کادو بدین. از هدیه های فیزیکی تا یه تشکر تا تقدیر تا هر چیزی. ماها همین که بدونیم شما یاد ما هستین خوشحالیم (: متاسفانه معمولا مدیر سیستم ها شبیه دروازه بان ها هستن؛ تا گل نخوردن کسی اونها رو نمی بینه (:
اگر اهل برنامه نویسی و جنبشهای آزاد باشین، می دونین که اکتبر ماه مهمی است؛ اگر هم نمی دونستین از این به بعد خواهید دونست. شرکت دیجیتال اوشن هر سال در یک برنامه ترویجی، هکتبرفست رو برگزار می کنه که توش کافیه از اول اکتبر تا ۳۱ اکتبر، فقط ۴ پول ریکوئست پذیرفته شده روی پروژه های روی گیت هاب داشته باشین و به خاطرش یه تیشرت مخصوص این برنامه رو هدیه بگیرین.
ارزش این کار الزاما هم به تیشرتش نیست. اینکار باعث می شه دست من و شما در مشارکت در پروژه های آزاد گرم بشه، جامعه رو بشناسیم، کد بخونیم و این رو هم ببینیم که حل باگ یا کامیت کردن به پروژه ها، الزاما نیاز به سواد خیلی عمیق نداره و بیشتر بحث حوصله و پیگیری و یاد گرفتن است. همچنین اینکار باعث می شه شما رزومه جذابتری هم داشته باشین. کیه که دوست نداشته باشه توی رزومه اش بتونه بگه به فلان پروزه و فلان پروژه، کامیت داشته؟
پس برای گرفتن جایزه و کسب تجربه، کافیه از همین الان شروع کنین و تا ۳۰ روز آینده، حداقل ۴ پول ریکوئست (PR) برای پروژههای عمومی گیت هاب بفرستین. حتما سعی میکنم در طول این ماه شیوه های مختلفی برای پیدا کردن پروژه های خوب برای مشارکت بهتون نشون بدم ولی قبل از اون اگر گیت بلد نیستین یاد بیگرین.
به نظرم خیلی هم مهمه که دنبال دور زدن مساله نباشیم. این یه فرصت است برای یاد گرفتن اینکه چطوری باید عضو یه جامعه باشیم. اگر از همینجا معیار رو کج بذاریم و سراغ روش های غیراخلاقی بریم، احتمالا هیچ وقت در دنیای برنامه نویسی چیزی نخواهیم شد (: پس اگر تا حالا مشارکت نکردین، شجاع باشین و شروع کنین به گشتن دنبال پروژه های مختلف به زبون ها یا مهارت هایی که دارین تا در نهایت در طول ماه، چهار تا مشارکت خوب داشته باشین. منم مال خودم رو می نویسم (:
برای شروع به این صفحه نگاه کنین و حتی اگر دوست دارین توی دانشگاه یا مدرسه یا مهدکودک یا جلسه خانوادگی یا هر چیزی که دارین، ایونتی برگزار کنین که توش به همدیگه نشون می دین چطوری پروزه پیدا می کنین و چطوری پی آر می زنین. منم حتما بیشتر می نویسم.
نکته ۱: برای دریافت تی شرت، نیاز به آدرسی در دنیای آزاد هست. دوستانی مثل فرود و دیگران داوطلب شدن بخشی از تی شرت ها رو دریافت کنن و تحویل صاحبهاشون در ایران بدن. فعلا نگرانش نباشین (:
نکته ۲: عکس های بالا و پایین، بچه هایی هستن که پارسال تی شرت رو گرفتن و عکسشون رو برای من فرستادن
نکته ۳: سال بعد عکس شما اینجا خواهد بود (: البته اینجای اونجا. یعنی اینجای سال بعد!
گروهی از متخصصین امنیت سایبری جهان، برای خودشون اولین پنجشنبه ماه می رو روز جهانی پسورد نامگذاری کردن و چند سالی است که به این بهانه یاد آدمها میندازن که:
پسورد مثل مسواکه! مال خودتون رو به هیچ کس ندین و هر چند وقت یکبار هم عوضش کنین
روند این سالها به سمت کم شدن پسوردها و استفاده از یک سرویس برای لاگین به سرویس های دیگه است (مثلا با گوگل وارد همه چیز بشیم). توی این مکانیزمها سایتی که قراره بهش لاگین کنیم ما رو می فرسته به گوگل، گوگل هم بهش می گه «این واقعا صاحب ایمیل jadijadi@gmail.com است» و اون سایت با این اعتماد، به کارش ادامه میده. اما با وجود گسترده تر شدن این مکانیزم، ما هنوزم پسوردهای زیادی داریم و تجربه نشون داده که آدمها:
پسوردهای خوبی انتخاب نمی کنن
پسوردهاشون رو جایی می نویسن یا به کسی می دن
پسوردها رو بعد از عوض کردن فراموش می کنن!
پس این سه تا رو توی ذهتنون مرور کنین و همین الان چند تا پسورد مهم زندگی تون رو تغییر بدین، با چیزی که:
بیشتر از ۸ حرف باشه، توش عدد و حروف کوچیک و بزرگ باشه و در دیکشنری پیدا نشه
و امن باشین و خندون… فراموش نکنین: «پسوردم یادم رفته» یکی از دردسرهای امروز است؛ چیزی رو پسورد بذارین که واقعا تو مغزتون بمونه و بعد با یک قهوه یا شکلات یا فرستادن این مطلب یا موضوع به بقیه، روز جهانی پسورد رو جشن بگیرین.
امروز چهارم می است. متاسفانه ماجرای کشته شدن کلی معدن چی رو داشتیم که حال و حوصله ای برای کارهای گیکی باقی نمی ذاره. طبق قانون کار ایران هر کسی که برای کار و خدماتش حقوق می گیره، کارگر است. در واقع همه ما برنامه نویس هایی که حقوق می گیرم هم جزو کارگرها هستیم و منطقا باید اول ماه می تعطیل می بودیم؛ که خب در نبود اتحادیه و غیره، به این حق نمی رسیم. اما وضع کارگرهایی که کارهای یدی یا سخت انجام می دن بدتره. ما حداقل می تونیم تا حدی قدرت چانه زنی فردی داشته باشیم یا در محیط های کاری راحت کار کنیم و …
به هرحال. هوم.. امروز چهارم می است یا به قول خارجی ها 4th of May که تلفظش می شه «فورث آو می» که خیلی نزدیک است به «May the 4th be with you» که شعاری مهم در جنگ ستارگان است. امروز رو توی جهان روز جنگ ستارگان می دونن و فرهنگ و اخبار خودش رو هم داره. درسته که توی ایران روز مهملی شد ولی به هرحال زندگی ما همینه دیگه.
توضیح: دوستانی ایمیل می زنن و کامنت می ذارن که اصطلاح درست، May the force be with you است. کاملا هم درست می گن. در متن من نوشته ام 4th تا برسونم که به وجه شبه اشاره می کنه برای کسانی که استاروارز رو می شناسن. در کامنت ها توضیح کاملتری هست.
«برابری؟ یعنی همه برن دانشگاه خواجه نصیر؟ همه یه حقوق بگیرن؟ مگه می شه؟»
این مغلطه ای است که معمولا وقتی از برابری حرف می زنیم درگیرش می شیم. یا حتی اون بحث خنده دار تر که «ما با تساوی موافقیم، ولی با تشابه مخالفیم» که دیگه فکر کنم الان بچه های دبستانی رو هم به خنده بندازه. تقریبا همه در پایه ریاضی خونده ایم که که «دو چیز مساوی حتما مشابه هستند ولی دو چیز مشابه الزاما مساوی نیستند» (:
وقتی ما از «تساوی» حرف می زنیم در واقع از تساوی حقوق و فرصتها حرف می زنیم. اینکه یک نفر به خاطر سیاه پوست بودن، به خاطر بهایی بودن، به خاطر زن بودن، به خاطر مهاجر بودن، به خاطر شکل حجابش و … از حقوق کمتر/بیشتری از دیگران برخوردار باشه یعنی بی عدالتی و نابرابری. بحث های ریزی در این جریان هست ولی خوشبختانه در کل توی کشوری زندگی می کنیم که هیچ کدوم یکی از اینها محترم نیست و ما دیگه درگیر اون پیچیدگی ها نمیشیم (:
اینم اضافه کنم که این «حقوق» شامل چیزهایی پایه ای مثل حق دسترسی به حمل و نقل، آموش، بهداشت، خونه و غذا است تا چیزهایی رده بالاتر مثل حق ابراز خود، دسترسی به اینترنت آزاد و … و یک روش خوب برای تضمینشون اینه که قانون خالی از کلماتی مثل «نژاد» و «زن و مرد» و … بشه و به جای اینها از کلمه «هر انسان» ا ستفاده کنه.
هشت مارس شما مبارک؛ روزی که زنان و مردان معتقد به حقوق انسانی، سعی می کنن این عقیده که زنان هم انسان هستند و حقوق و فرصت هایی مشابه مردها دارن رو جا بندازن، جشن بگیرن و یادآوری کنن.
امروز بیست و هشتم سپتامبر روز جهانی فعالیت برای دسترسی به سقط جنین آگاهانه، قانونی و امن است. در ایران طبق معمول ما شل کن سفت کن خاصی در این مورد هم داریم. از یکطرف جزو کشورهایی هستیم که سقط توش می تونه تا حدودی قانونی اتفاق بیافته (و در نتیجه انواع غیرقانونیاش هم راههای راحتی برای انجام در شکل قانونی پیدا میکنن) و ار اونطرف یکهو موضعگیریهای تندی علیهاش داریم. فیلمهامون هم تقریبا همین هستن و برای دراماتیک کردن شرایط سقط جنین رو چیزی عجیب و غریب نشون میدن که زنها رو عقیم میکنه یا خانوادهها رو از هم میپاشه یا تحت اجبار مردی است که نمیخواد آبروش با بودن یک بچه اضافه در جهان بره (: اکثر این تصورات از واقعیت جامعه خیلی دور هستن. البته ما توی ایران اجازه تحقیقهای تحقیقهای مستقل نداریم ولی میشه به چند نکته در سطح جهان و ایران اشاره کرد.
افسانه اشتباه: سقط جنین خطرناک است
توی فیلمها و توی باورهای عمومی دائما تکرار میشه که سقط همراه با از بین رفتن رحم و ناتوانی در بچهدار شدن مجدد است و نهایت کارش بیمارستان و از دست دادن سلامت. این واقعیت نداره. حتی در ایران و در شرایط غیرقانونی هم در سطح علمی سقط روشهای شناخته شده داره و حتی در ماههای آخر هم میتونه در بیمارستان و در حضور انواع پزشکهای مورد نیاز و حتی اضافی انجام بشه. تصور رفتن به یک خونه کثیف و دیدن یک پیرزن با دستکش ظرفشویی بیشتر مربوط به فیلمها است. در کشورهایی که سقط قانونی است کمتر از بیست و پنج صدم درصد سقط ها به مشکل بر میخورن. درسته که هرچقدر قانون حمایت بیشتری بکنه، سقط جنینها سالمتر و بیدردسرتر میشن ولی در بستهترین حالتها هم معمولا سقط جنینها در خونه و با قرص انجام میشن نه در یک زیرزمین کثیف با لامپ ۴۰ و ملحفههای پاره و تخت آهنی و سیخ و سنگ (:
افسانه اشتباه: سقط قتل است یا حداقل رو آزار میده
حتی در اسلام هم ایده این نیست. در اسلام معتقد هستن که جنین در مراحل اول «روح» نداره و از بین بردنش قتل به حساب نمییاد. از نظر علمی هم جنین تا هفته بیست و چهارم اصولا امکان احساس درد نداره که یکسری از تحقیقات هم این عدد رو بیسن هفته ۲۹ تا ۳۰ میدونن. استدلال اینکه «جنین انسان است» تقریبا همونقدر معتبره که «هسته سیب درخت سیب است».
افسانه اشتباه: سقط باعث مشکلات روحی زنان میشه
انسان ممکنه از هر چیزی دچار پشیمونی بشه. من الان پشیمونم که چرا به جای (یا حداقل همراه) ساختن پادکست در مورد بیتکوین، بیتکوین نخریدم (: اما سوال اینجاست که آیا میشه نشون داد پشیمونی یا مشکلات روحی ناشی از یک مساله از نظر آماری بامعنا (به شکل قابل دفاعی مرتبط با مساله) است یا نه. بعضی تحقیقات میگن ۹۵ درصد زنانی که سقط داشتن در نهایت معتقد هستن که کارشون صحیح بوده و همین تحقیق اشاره میکنه که ناراحت بودن از انجام یک کار با ایده اینکه اون کار اشتباهه متفاوت است. در عین حال گزینه مقابل «عدم سقط» نباید «عدم بارداری» باشه بلکه باید این ناراحتی با ناراحتی داشتن و بزرگ کردن یک فرزند ناخواسته مقایسه بشه.
افسانه اشتباه: مردها زنها رو مجبور به سقط جنین میکنن
اینهم یکی از تمهای استاندارد فیلمهای ما است اما طبق تحقیقات جهانی اینطور نیست و فقط در حدودا یک درصد موارد زنها مدعی میشن که مردی اونها رو مجبور به سقط کرده.
شاد باشین و خرم و آگاه و حواستون باشه که چیزهایی هست که حتی حکومت و دین هم باهاش در سطوحی اوکی هستن ولی مغزهای ما (به دلایلی مثل بیولوژی انسان تا سنت جامعه) یاد گرفتن که اونها رو بد بدونن. هیچ وقت هم اصل کلی رو هم فراموش نکنین: پیشگیری بهتر از درمان است
امسال هم مثل هر سال یک جشن عالی داریم در یک روز عالی: جشنواره روز آزادی نرم افزار سال ۱۳۹۴ که می شه ۹ مهرماه. اگر مشکلی پیش نیاد من هم با خوشحالی شرکت می کنم چون خیلی خوش خواهد گذشت.
ما مدیرهای سیستم کسانی هستیم که سیستم های کامپیوتری رو بالا نگه می داریم، وقتی برنامه نویس ها برنامه هاشون تموم می شه اونها رو تحویل می گیریم و در اختیار جامعه می ذاریم، شبکه ها رو امن نگه می داریم، وقتی دوستان از اینترنت ملی به عنوان فرصت درآمدزایی استفاده می کنن، تلاش می کنیم سایت های مردم بالا بمونه و هنگامی که سایت های خبری با هیجان در مورد «جدیدترین حفره امنیتی» قلمفرسایی می کنن مطمئن میشیم این حفره دقیقا چیه و چجور باید بسته بشه و اونو می بندیم. ما مدیرهای سیستم گاهی خیلی خوش اخلاقیم و همه دوست دارن با ما گپ بزنن و گاهی خیلی بداخلاقیم و اصلا هیچ کس دوست نداره کارش به ما بیافته (اصلا بیاین بهشون بگیم مدیرسیستمنما!).
مدیرهای سیستم کسانی هستن که پشت وبلاگ شما، پشت پرینتر شما، پشت شبکه شما و خیلی جاهای دیگه ایستادن و تا وقتی مشکلی پیش نیاد، دیده نمی شن – تقریبا شبیه دروازهبانهای دنیای دیجیتال.
امروز ۳۱ جولای، روز مدیرهای سیستم است. مهترین ۲۴ ساعت جهان و یک تعطیل ملی (که شانس آوردیم خورده به جمعه وگرنه بازم باز بود – هرچند که در این تعطیل هم داریم ایمیل کاری می زنیم و جواب می دیم). اگر فکر مکنین دوست دارین تو این جشن شریک باشین کمی فکر کنین که مدیر سیستم شما کیه و ازش با یک چیز خوب تشکر کنین یا حداقل روز رو بهش تبریک بگین. مثلا اسمس بزنین که «امروز روز مدیر سیستم ها است! روزت مبارک!» یا اینکه اگر بیشتر دوستش دارین فردا یا حتی امروز دعوتش کنین بیرون، بهش یک پیتزا، کارت پستال، هدیه کوچیک، هدیه گیکی باحال، تی شرت یا کتاب بدین که خوشحال بشه.
اگر هم مدیر سیستم هستین تو کامنت ها بگین چی شما رو از همه بیشتر خوشحال می کنه (: