ترللو، ترللو تلفظ می شه

trello

سرویسی بسیار محبوب / مشهور هست به اسم Trello که برای مدیریت تیکت‌ها، پروژه‌ها، تسک‌ها، باگ‌ها و اینجور چیزها استفاده می شه و از فلسفه کانبان الهام گرفته. اما سر اسم این پروژه همیشه بین دوستان ما بحث بود و بعد از بررسی های بسیار و مداقه در این موضوع که ll در اسپانیایی و لاتین و ایتالیایی چیزی شبیه به «ی» تلفظ می‌شه، گفتیم از خودشون بپرسیم و ظاهرا ترللو، ترللو تلفظ می شه.

رادیو گیک شماره ۴۲ – رشته بیکار؛ سخت است هیچ کاری نکردن

بعضی ها می گن شماره ۴۲ برای هر گیکی مقدس است و بعضی ها می گن هیچ چیز برای گیک ها مقدس نیست چون هر چیز با علم امکان تغییر. ما بدون اینکه وارد این دعوا بشیم وارد شماره ۴۲ می شیم و پته همه خبیث ها رو آب می ریزیم.. آخرش هم عاشق می شیم. با ما باشین.

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

رادیو گیک روی پایرت بی

اخبار

پتنت ترول ها مسوول ۶۷٪ دعواهای حقوقی پتنتی

troll
پتنت ترول ها رو می شناسیم (توضیح) و با وجودی که دولت ها دارن سعی می کنن قوانینی تصویب کنن که جلوی این مسخره بازی گرفته باشه، این ترول ها هنوز هم زنده هستن و طبق تحقیق اخیر موسسه پرینس‌واترهاوس‌کوپرز هی هم دارن بد و بدتر می شن. این تحقیق می گه در پرونده‌های جدید، ۶۷ پرونده ها از طرف پتنت ترول ها مطرح شده که خیلی هاشون بیرون دادگاه حل می شن (بخونین یک پولی می گیره از طرف تا بیخیال پرونده بشه و اذیتش نکنه یا بخونین هر شرکت باید یک پولی به زورگوها / لات ها / .. بده تا بتونه کار کنه و بخونین هر محصولی که من و شما قراره بخریم باید یک باجی به یک کله گنده داده شده باشه که البته ما بهش عادت کردیم دیگه (: ولی اینبار پتنت ترول است که علم رو هم داره کند می کنه) بگذریم بحث قاطی شد (:

مایکروسافت و اخراج ۱۸۰۰۰ کارمند از جمله ۱۲۵۰۰ کارمند نوکیای سابق
mic

شرکت مایکروسافت در یکی از بزرگترین اخراج های این سال ها داره ۱۸هزار کارمندش رو اخراج می کنه که ۱۲۵۰۰ تاش کسانی هستن که از طریق خریدن شرکت نوکیا وارد این کمپانی شده بودن. عملا یعنی نوکیا داره خیلی خیلی کوچیکتر می شه. معلومه که ایمیل همیشگی هم زده شده که «با اینکار داریم تلاش می کنیم خیلی خوب بشیم و فعال باشیم و اصلا نگران نباشین و …» ولی اگر کسی نوکیا رو دوست داشته باید خیلی نگران باشه و اگر کسی در مایکروسافت کار می کرده باید خیلی نگران باشه. [صحبت در مورد شرکت ها و اینکه زندگی ما نباید به شرکت ها تقلیل پیدا کنه یا هیچ چیزی امن نیست و چند بعدی بودن و بحث یخچال ]

پروژه روز صفر گوگل
MEMBER EXCHANGE-PEOPLE

[توضیح روز صفر] . حالا فرض کنین.. فرض که نه.. بدونین که هکری هست به اسم جرج هوتز Hotz که وقتی ۱۷ سالش بود اولین کسی شد که ای فون ای تی اند تی رو در ۲۰۰۷ کرک کرد و لاکش رو باز کرد ولی هیچ کس بهش توجه کرد و همه تمرکز رو گذاشتن روی اینکه چیکار کنن که دیگه کسی نتونه آنلاک کنه (که موفق هم نشدن). همین آقای ایشون یکی دو سال بعد پلی استیشن سونی ۳ رو مهندسی معکوس کرد و تنها هنری که از سونی بر اومد این بود که ازش شکایت کنه و در آخر با گرفتن تعهد که دیگه هیچ محصول سونی رو هک نخواهد کرد از شکایتش صرف نظر کنه! ولی ماجرای گوگل فرق می کنه. وقتی هوتز تونست سیستم عامل گوگل کرم رو در اوایل امسال هک کنه، گوگل بهش جایزه ای ۱۵۰هزار دلاری داد و از اینکه کمک کرده سیستم عامل امن تر بشه تشکر کرد. دو ماه بعد هوتز ایمیلی از کریس اوانز – مهندس امنیت گوگل – دریافت کرد که دعوتش می کرد به کار.. کار تمام وقت روی امنیت هر محصولی که گوگل قراره بده بیرون. گوگل حالا هم اعلام کرده ک پروژه ای به اسم پروژه روز صفر رو داره که اکسپلویت های روز صفر رو کشف می کنه و حل می کنه چون مردم باید حق داشته باشن بدون ترس، از اینترنت استفاده کنن.

پایرت بی و مبارزه با سانسور اینترنت

پایرت بی رو حتما همه می شناسیم.. سایت تورنت و بعد فعال آزادی در اینترنت و بعد تشکیل دهنده احزاب طرفدار اینترنت در کشورهای متنوع و حتی عکس العمل نشون دهنده نسبت به وقایع هشتاد و هشت ایران و .. خلاصه یک گروه عالی. سایت اعلام کرده آخر تابستون براوزر جدیدی می دن که با تکنولوژی پی۲پی می تونه فیلترینگ رو رد کنه و معلومه که کمک جالبی خواهد بود برای ما. این برنامه کاملا اوپن سورس است (که امیدوارم باعث نشه مثل سایفون بپکه) و از لیب تورنت، وب کیت، اسکولایت و نود جی اس استفاده می کنه و حتی سیستم دی ان اس خودش رو هم خواهد داشت. چشم به راهیم استاد!

چین و سانسور وی-چت

دوست و همسایه و برادر و همکیش عزیز چین هم وی چت رو سانسور کرد. این برنامه در چین برای گردش اخبار و اطلاعات استفاده می شد. حداقل اینقدر شرف داشتن که اینو بگن «بعضی از مردم از این برنامه برای پخش اطلاعات مضر برای عامه و غیرقانونی استفاده می کردند و از این طریق به سیستم اینترنت و رضایت مردم اسیب می رساندند». خلاص (:

زبان‌شناس‌های کامپیوتری می گن زبان انسان به مثبت بودن گرایش داره

تحقیق ا ز۱۹۶۹ شروع شد. زمانی که دو روانشناس دانشگاه ایلینویز بعد از مطالعه فرهنگ های مختلف گفتن که انسان ها گرایش دارن به استفاده از کلمات مثبت و حالا کامپیوتر تونسته به کمکون بیاد تا در مقیاسی خیلی بزرگتر همین رو تکرار کنیم. یک برنامه، ۱۰۰ هزار کلمه در ۲۴ زبون از فرهنگ های مختلف رو بررسی کرده و به این نتیجه انسان ها مستقل از فرهنگشون گرایش دارن به مثبت بودن در استفاده از کلمات. به عبارت دقیق تر «کلمات زبان طبیعی انسان در تمام جهان بایاسی مثبت دارد». اونها اول ده هزار کلمه پر مصرف زبان هایی مثل چینی، روسی، انگلیسی، پرتغالی برزیلی، کره ای ، عربی و .. رو انتخاب کردن و بعد به کمک صحبت کنندگان این زبون ها اونها رو روی مقیاس خیلی منفی تا خیلی مثبت جا دادن ودر نهایت کافی بود به کتاب ها و شعرها و موسیقی و توییتر و .. نگاه بشه تا ببینیم مردم بیشتر کلمات منفی استفاده می کنن یا مثبت و نتیجه این بود: مثبت! یک دلیل دیگه برای مثبت و امیدوار بودن (:

شعرهای برای کرنل لینوکس

یک خانمی هم هست که وقتی تصمیم گرفت کرنل لینوکس رو درک کنه و شروع کرد به خوندن کتاب هایی مثل understanding the linux kernel، به جای نوت برداشتن شعر گفت! اگر برین به http://www.linux-poetry.com/ شعرهایی در وصف و توصیف و تشریح بخش های مختلفی از کد می بینین. مثلا الان بالاترین شعر اینه که : رشته بیکار. هیچ کاری نکردن پیچیده است – برای یک سیستم عامل. اجرای حلقه ای بی نهایت، پاسخ دادن به اینتراپت ها که در وصف فایل process.c است (: اگر هیچ آشنایی با کرنل ندارین و تا حالا نگاهش نکردین شاید نقطه شروع خوبی بشه (:

در اعماق

اثر انگشت کامپیوتر شما روی اینترنت مونده!

ترکیبی از محققین دانشگاه های پرینستون و Kuleuven بلژیک نشون دادن که از ۱۰هزار سایت اول اینترنت، ۵.۵٪ سایت ها اسکریپت هایی دارن که از کامپیوتر شما اثر انگشتی می گیرن و می تونن بعدا تو اینترنت تشخیصش بدن! من صد در صد موضوع رو نفهمیدم ولی ظاهرا یکسری دستور باعث می شه کامپیوتر عکسی بکشه که در هر کامپیوتر متفاوت از بقیه در می یاد و این رو استفاده می کنن برای تشخیص این که شما همون‌آدمی هستین که فلان جا هم بودین. چند وقت پیش اروپا تلاش کرد با محدود کردن cookie ها و اینجور چیزها کمی پرایوسی به وب بیاره ولی این روش که عملا هم نمی شه جلوش رو گرفت نشون می ده که پرایوسی کامل در وب تقریبا غیرممکن است.

شولدرپد کار پسورد دزدی رو برای شما راحت می کنه

دزدین پسورد یک کامپیوتر از روش های فنی کار راحتی نیست ولی دزدهایی که دنبال پسورد شما هستن معمولا دنبال راه حل های پیچیده فنی نمی رن – مهندسی اجتماعی -. یک محقق امنیتی در آفریقای جنوبی با کتابخونه آزاد تشخیص تصویر OpenCV یک برنامه نوشته که می تونه رو گوشی های آیفون و غیره ران بشه و پسورد هر کسی که در اطراف شما مشغول زدن پسوردش روی آی پد است رو بدزده. ماجرا اینه که با زدن هر کلید، یک لحظه مربعی آبی ظاهر می شه که می گه چه حرفی رو فشار دادین و اگر از دور گوشی رو به سمت کسی بگیرین که داره پسوردی رو وارد می کنه، برنامه صفحه رو می بینه و از مربع های آبی ای که ظاهر می شن حروف رو می خونه. به همین سادگی. انگار خودتون خیره شدین به صفحه و مربع ها رو مثل گرگ تند تند می خونین .. که برای یک برنامه کار راحتیه. حالا فرض کنین همین رو نصب کنیم روی عینک گوگل و فاتحه مع الصلوات!

سازمان های بیمه و اینترنت چیزها

توی اسلش دات که سایت خبری گیک ها است یک بحث جالب درگرفته: اینترنت چیزها و سازمان های بیمه [توضیحات خودم در مورد اینترنت چیزها، بیمه، وصل شدن دو تا به هم و بالا پایین رفتن هزینه ها و زیر نظر بودن همیشگی ]

ان اس ای و سایت لینوکس ژورنال

اگر به عنوان یک گیک خواننده بویینگ بویینگ یا لینوکس ژورنال دات کام باشین، از نظر ان اس ای لازمه بیشتر از بقیه زیر نظر باشین. مطلب رو اول یک سایت آلمانی نوشت و بعد بقیه. بحث سر برنامه ای است به اسم XKEYSCORE که با شنود بخشی از ترافیک اینترنت سعی می کنه حدس بزنه چه کسانی باید زیر نظر باشن و یکی از این فاکتورها جستجو به دنبال TOR و Tails است و طبق گفته اون سایت آلمانی، خود لینوکس ژورنال هم که در این موارد نوشته جزو «فروم تندروها» طبقه بندی شده! کسی هنوز نمی دونه چرا و این چه حماقتی است و برمیگردیم به داستان قدیمی که وقتی حکومت شروع کرد به زیر نظر گرفتن آدم ها کسی نمی تونه ماجرا رو به موقع متوقف کنه و اونها هم اینقدر داده جمع می کنن که توش گم میشن! خلاصه احتمالا من و شما هم از نظر ان اس ای اکستریمیست شدیم رفت (:

کریستوفر میمز، پسورد خبرنگار وال استریت ژورنال
password

کریستوفر میمز پسورد اکانت توییترش رو گذاشته کریستوفر میمز و اونو توی یک مقاله در وال استریت ژورنال منتشر کرده. این اکانت توییتر از ۲۰۰۷ فعاله و ۵۱هزار توییت داره ولی اون می گه اینکار خطری نداره. بحث اینه که دوران پسوردها داره به سر می رسه. گوگل الان روی یک پروتکل جدید کار می کنه که هنوز هم اسمی نداره. انتظار می ره این پروتکل به شما اجازه بده با داشتن گوشی موبایلتون، هر چیزی رو انلاک کنین یا وارد هر چیزی بشین (معلومه چیزهایی که مجوزش رو دارین). اول به نظر احمقانه می یاد که ما اینو جایگزین پسوردی بکنیم که تو ذهنمون است ولی فرقش اینه که پسورد توی ذهن رو می شه دزدید یا شنود کرد ولی تلفن قابل تکثیر نیست و اگر هم گم شد سریعا می شه غیرفعالش کرد. از اونطرف ما همیشه پسوردهای تکراری استفاده می کنیم و یک مشکل امنیتی در یکجا، بقیه جاها رو هم به خاطر می ندازه.

مرگ آخرین کد تاکر ناواجو ناواهو در ۹۲ سالگی
COLIN POWELL WITH NAVAJO CODE TALKERS.
چستر نز آخرین فرد زنده از ۲۹ سرخپوست ناواجویی ناواهویی بود که در جنگ جهانی دوم هنرنمایی ای کردن که از دست هیچ کدوم ز ریاضی دان های متفقین بر نیومده بود: ساختن رمزی برای مکالمه. افراد زیادی از جمله تورینگ افسانه ای تلاش کرده بودن شکلی از رمزنگاری رو درست کنن که .. [توضیحات خودم – علیه ژاپن – ۳۰ غیر ناواجو ناواهو فقط بلد بودن حرف بزننش و شکل نوشتاری هم نداشت – فیلم ویندتاکر – سرخپوست ها بلینکر (نوری) و مورس یاد گرفتن و کلمات نظامی رو جایگزین کردن (مثلا لاک پشت برای تانک و NEHEMAH که برابر مادر بود برای آمریکا و …۱۳ کشته دادن]

سوتی کاخ سفید و انتشار اسم رییس سی ای ای در افغانستان
Soldiers take photos as U.S. President Barack Obama shakes hands with troops after delivering remarks at Bagram Air Base in Kabul

قرار شد اوباما به شکل سرزده با سربازهای آمریکایی دیدار بکنه و بعدش فهرستی به رسانه ها داده شد از افرادی که در این دیدار حضور داشتن. در این فهرست یک اسم بود و یک لقب عجیب: رییس دایره جاسوسی آمریکا در افغانستان! اسمی که انتظار می ره هیچ کس ندونه (برای امنیت و دردسرهای بعدی). کاخ سفید سریعا اعلام کرد که اشتباه شده و این اسم نباید هیچ جا منتشر بشه و همینطور هم شد ولی این فهرست رو ۶۰۰۰ نفر دریافت کرده اند و مطمئنا دیگه چیز مخفی ای توش نیست. یکی می گه اگر اسنودن یک اسم رده بالا منتشر کرده بود الان با درون بهش حمله کرده بودیم و یکی دیگه می گه وقتی کاخ سفید چنین اسمی رو افشا می کنه فقط یک «اوپسسس» است ولی افراد رده پایین برای چیزهایی بسیار ساده تر تو زندان هستن. خلاصه منینگ چشمش رو باز کنه ببینه (:

تبریک‌ها، تقبیح‌هاَ و تعجب‌ها

تعجب ! تعجب می کنیم از نویسندگان راهنماهای زبون برنامه نویسی هسکل که توش گفتن «writing programs that do not require comments is the better choice» و حرفشون هم اینه که کد هسکل قراره تمیز، خوانا و خود معرف باشه و با انتخاب متغیرهای خوب و اسم های درست، برنامه نویس باید تلاش کنه نیاز به توضیح رو به صفر برسونه! ایده عجیبی است ولی در متن خودش، منطقی.

تبریک هم داریم از استاد دانشگاه آریزونا که گفته اگر دانشجوهای دختر موی زیربغل و پاشون رو برای ده هفته نزنن و از ماجرا یک ژورنال درست کنن بهشون نمره مثبت می ده (:‌ هاها.. در مورد دلایل و اینها شاید یک پادکست مستقل بدم یک روزی و مقایسه با دانشگاه ما هم باحاله که مثل مدرسه است و همه چیزش از قبل مشخص.

و تسلیتی مهم داریم به همه مسوولان و روسا و حکما و چرخانندگان و صلاح بینندگان و غیره کشور چون در مقیاس بهترین کشورهای جهان در بین ۱۲۵ کشور به مقام شامخ ۱۱۵ دست پیدا کرده یعنی فقط ده کشور در جهان برای زندگی از ما بدتر هستن. تعجب هم نکنین.. یک چیزهایی غیرقابل تحمل است ولی ما بهشون عادت کردیم (:

تبریک ملایم هم به برنامه نویس های شرکتی که Yo رو نوشتن [کمی توضیح] منتظر «هوی» وطنی هستیم (:

تبریک محکمی هم به گوگل به خاطر کمپین «چیزهایی که دوستشون دارین با کد درست شدن» تا بپردازه به خانمها، حضورشون در تکنولوژی و تکرار این مفهوم که ما خیلی از چیزهایی که می سازیم یا استفاده می کنیم با کد کار می کنن و اتفاقا خیلی ها با این کد نویسی هست که هویت خودشون رو شکل دادن. و تبریک مرکبی هم داریم به خانم های ایرانی که مطمئن هستم یکی از بالاترین سطوح فنی در تمام جهان رو دارن.. چه برنامه نویس چه طراح چه متخصص رادیو و چه هر تخصص فنی دیگه. باعث افتخارمه همیشه.

چه خبره این هفته.. با اینهمه تبریک به نظرم باید یک پارتی می افتادیم! ((: تبریک بعدی مال بیل گیتس که جایزه اش برای کشف یک کاندوم بهتر ظاهرا داره به نتیجه می رسه. گروهی یک ماده به اسم هیدروژل-قوی ساختن که می گن حس نزدیکتری به پوست داره ولی تا به بازار نیومده یادمون باشه که حس ایدز و هپاتیت و استرس بچه هی ناخواسته بسیار وحشتناک تر از حس کاندوم هستن (:

و البته بزرگترین تسلیت به به اصطلاح کشور اسراییل و هر کس دیگه که راه حلش در جهان، کشتن آدم ها است و هر ایده احمقی که فکر می کنه اگر آدم ها رو بکشه، مشکلات حل می شن.

نامه ها

از فاطمه هم تشکر می کنیم برای ایمیل خیلی طولانی ولی بسیار دقیقش در مورد کلی از شماره های رادیو گیک و بحث هاش در مورد رمزنگاری.

عجیبترین این هفته مال بهداد است:

کاوه عزیز هم دردنامه ای نوشته که در نهایت می رسه به اینکه نیاز به کمی نمره بیشتر در امتحان ورودی دانشگاهی داره که در یکی از کشورهای خارج داده و درخواست کرده من با هک کردن این مشکل رو حل کنم.. توضیحات خودم

جواد
سلام جادی عزیز
راستش مشکلی پیش اومده که امیدوارم بتونی کمکم کنی

همایون
جدیدا اپ پارس هاب رو نصب کرده بودم (مارکت ایرانیه اندرویده)

علی به دو نکته مهم اشاره کرده:
یه اتفاق برام این هفته افتاد گفتم بد نیست برات بگم .

بخش آخر

به افتخار شماره ۴۲ در موردش حرف می زنیم.. ۴۲ عدد بسیار مهمی در دنیای گیک ها است: مثلا شماره اسکی * است که وایلد کارته. دومین ورد ۱۶ بیتی هر فایل تیف همیشه ۴۲ است، توی فایل سیستم ریزر ۴، آی نود دایرکتوری روت ۴۲ است، توی لایبری سی گنو یک تابع داریم به اسم memfrob که هر چیزی بهش بدین رو با ۴۲ ایکس اور می کنه و حتی الان می تونین حدس بزنین تعداد روزهای دیفالت برای اکسپایری پسورد دامین توی مایکروسافت ویندوز چقدره: ۴۲ روز (: در نهایت Answer to The Ultimate Question of Life, the Universe, and Everything

۲۵ می روز حوله چون

A towel, it says, is about the most massively useful thing an interstellar hitchhiker can have. Partly it has great practical value. You can wrap it around you for warmth as you bound across the cold moons of Jaglan Beta; you can lie on it on the brilliant marble-sanded beaches of Santraginus V, inhaling the heady sea vapours; you can sleep under it beneath the stars which shine so redly on the desert world of Kakrafoon; use it to sail a miniraft down the slow heavy River Moth; wet it for use in hand-to-hand-combat; wrap it round your head to ward off noxious fumes or avoid the gaze of the Ravenous Bugblatter Beast of Traal (such a mind-bogglingly stupid animal, it assumes that if you can’t see it, it can’t see you); you can wave your towel in emergencies as a distress signal, and of course dry yourself off with it if it still seems to be clean enough.
More importantly, a towel has immense psychological value. For some reason, if a strag (strag: non-hitch hiker) discovers that a hitchhiker has his towel with him, he will automatically assume that he is also in possession of a toothbrush, face flannel, soap, tin of biscuits, flask, compass, map, ball of string, gnat spray, wet weather gear, space suit etc., etc. Furthermore, the strag will then happily lend the hitch hiker any of these or a dozen other items that the hitch hiker might accidentally have “lost.” What the strag will think is that any man who can hitch the length and breadth of the galaxy, rough it, slum it, struggle against terrible odds, win through, and still knows where his towel is, is clearly a man to be reckoned with.
Hence a phrase that has passed into hitchhiking slang, as in “Hey, you sass that hoopy Ford Prefect? There’s a frood who really knows where his towel is.” (Sass: know, be aware of, meet, have sex with; hoopy: really together guy; frood: really amazingly together guy.)[3]

موسیقی

محمد رضا باب دیلن رو پیشنهاد کرده بود و گوش کردم و عالیه ولی در این لحظه با توجه به حال و هوا از روزبه نعمت اللهی، د دیوونه رو می ذاریم برای اون بخشی که می گه با رد شدن تو از خیابون، تمام اونایی که عاشق بودن واسه چند لحظه مردد شدن و حتی از اینم سنگین تر اونجا که با دیدن زنی مو شرابی که موهاش از بالا روی صورتش ریخته می گه می گه «یه زن زیر یک ابشار شراب، یک کم کمترین صحنه رو فکر کن. ببین جای این صحنه تو شهر نیست… به من نه… به مردم یه کم فکر کن» به سلامتی همه اونهایی که می دونن هر روز که بدون عشق بگذره… شدیدا ضرره.

کتاب رایگان ناسا: باستان شناسی، مردم‌شناسی و ارتباطات بین ستاره‌ای

aaic-sideحوزه ای از علم هست که قفط در اختیار گروه‌هایی خاص از فیزیک‌دان‌ها، دانشمندان کامپیوتر، متخصصین ارتباطات و این تیپ افراد بوده: علوم نوی فضایی. مثلا زیست شناسی فضایی! درسته که ما هنوز هیچ موجود زنده ای در فضای اطرافمون پیدا نکردیم ولی اگر روزی پیدا کنیم لازمه یک دانشمند بتونه روشون تحقیق کنه و منطقی است که از حالا یک نفر آماده داشته باشیم. همین بحث مطرحه در مورد علم ارتباطات! چی می شه اگر ما لازم بشه با یک بیگانه ارتباط برقرار کنیم؟ فیزیکدان‌ها در این باره چی می گن؟ چطوره می تونیم معنای همدیگه رو درک کنیم؟ در صورتی که یک سیگنال از جهان خارج کشف کردیم، چطوره قراره تحلیلش کنیم؟ ما لازمه از حالا در این مورد اطلاعات کلی ای داشته باشیم و پاسخ‌های علمی مون در دنیای فیزیک و دانش کامپیوتر آماده باشه پس ناسا برامون یک کتاب منتشر کرده: باستان شناسی، مردم‌شناسی و ارتباطات بین سیاره‌ای در فرمت موبی برای کیندل، ای پاب برای بقیه کتاب‌خون‌های دیجیتال و پی دی اف برای بقیه موجودات میرا. من که گذاشتمش تو کتابخون چون حتی اگر از جلد تا جلد نخوندمش، با لذت ورقش خواهم زد.

فیلم سینمایی خط ویژه؛ یک هک خوب

exclusive_path

هفته گذشته خط ویژه رو دیدم و مشعوف شدم! بالاخره یک فیلم که تونسته بود هک رو در حد قابل قبولی نشون بده که هم حرفه‌ها خوشحال باشن هم آماتورها.

توجه: اگر نگران لو رفتن داستان هستین یا اگر قراره فیلم رو ببینین بخش خاکستری زیر رو نخونین:

فیلم جاهایی بیش از حد کلیشه‌های لوس رایج رو تکرار می کرد؛ مثلا زنی که تنها زندگی می کرد و مردی بهش سر می‌زد، روسپی بود و جاهایی هم آدم رو غمگین می کرد چون می‌رفت سراغ فضای گداپرور کشور عزیزمون. مثلا قهرمان‌های داستان لیست درست می کردن که مشکل هر کس در زندگی چیه و بعد با ریختن یکی دو میلیون پول مشکلش رو حل می کردن و در نهایت با ریختن پول از بالای پل عابر پیاده کل شهر رو شاد کردن (: در حالی که نداشتن پول نمود یک مشکل بزرگه و قهرمان کسیه که با اون مشکل بجنگه (:

اما به نظر من امیدوار کننده ترین جای داستان، صحنه‌های خوب هک بود. اولا که هکر خیلی واقعی درست شده بود. نه لازم بود دوربین دورش بچرخه و نه حرفهای عجیب غریب بزنه. یک پسر دور از کلیشه‌های رایج هکرهای هالیوودی (موبلند و خیلی چاق یا خیلی لاغر) خیلی معقول و سربزیر هکش رو می کرد و می رفت پی کارش (: ابزارهای کارش هم خیلی واقعی و جذاب بودن: اوبونتو، دامپ کردن فایل‌هایی به اسم bnksniff و نگاه کردن بسته‌های کپچر شده با وایرشارک! این رو مقایسه کنین با حماقت اون دوستمون که توی سریال نمی دونم چی چی سعی می کرد با ساختن نیوفولدر ویندوز و عوض کردن تم قاچاقچی ردیابی کنه و خوشحال باشیم که کاگردان خط ویژه‌ مشاور خوبی در امور هک داشته. البته ظاهرا مشاور بانکی چندان جذاب نبوده یا من درک خوبی از سیستم بانکی ندارم؛ از نظر من چرخوندن یک پول در صد تا حساب اصلا نباید باعث بشه که پیدا کردن اون پول سخت بشه و منطقا اگر هکر از راه دور می تونه اینکار رو بکنه، نیازی نداره یکی از توی بانک بهش در مورد «پول تو حساب است، منتقلش کن» خبر بده. حالا یا من اشتباه می کنم یا مشاور هک بهتر از مشاور بانکی بوده.

در نهایت این فیلم به خاطر صحنه‌های هک قابل قبول، باعث خوشحالی است و به خاطر داستان نسبتا خوب، قابل پیشنهاد. امیدوارم ببینین و لذت ببرین و نظراتتون رو به منم بگین.

پای فون؛ یک تلفن موبایل هوشمند مبتنی بر رزبری‌پای

من همیشه می‌گم که یکی از مشکلات تکنولوژی در دوره ما اینه که سر درآوردن ازش برای تازه‌کارها راحت نیست. مثلا خیلی از ما یا می گیریم با PHP برنامه بنویسیم ولی نمی دونم اون پشت داره دقیقا چی می گذره یا با ویژوال بیسیک دگمه ها رو میچینیم و به توابع وصلش می کنیم اما درک نمی کنیم دقیقا کامپیوتر از اون دگمه و کدها چی می فهمه – افراد بسیار کمتری هستن که واقعا پشت این رابط‌های راحت رو هم نگاه کنن و درک کنن اون پشت دقیقا چه خبره.

حالا به تلفن‌ همراه فکر کنین ! کدوم یکی از ما به تنهایی می تونه یک تلفن همراه بسازه؟ دیوید هانت ظاهرا می تونه.. حداقل در سطح اینکه یک صفحه لمسی آدافروت رو به همراه یک ماژول Sim900 جی اس ام و جی پی آر اس به یک رزبری‌پای وصل کنه و با اضافه کردن یک باتری، یک تلفن هوشمند بسازه که می تونه باهاش زنگ بزنه.

piphone

مجموع هزینه‌های ۱۵۸ دلار بوده و نتیجه پروژه درک خیلی خوب یک آدم از شیوه ای است که اجزای یک تلفن همراه در کنار هم قرار می‌گیرن. معلومه که قرار نیست یک نفری کل الکترونیک و مخابرات رو دوباره اختراع کنیم اما بخش جذابش درک کردن اینه که اون چیزی که صبح تا شب دستمونه، از نظر فانکشنی چه اجزایی داره و چطوری به همدیگه وصل شدن. نکته جالب این طرح اینه که هیچ مداری براش درست نشده و کل سیستم فقط با وصل کردن اجزا به همدیگه و نوشتن برنامه براشون درست شدن.

غیرقابل اعتماد؛ گیکی‌ترین بازی ای که این هفته خواهید دید

قبلا بازی‌های گیکی معرفی کردم. از ۲۰۴۸ تا هل بدین و به گنج برسین تا ایکس‌ اوی گیک‌ها تا نوشته‌هایی مثل چه کسی بازی‌های کامپیوتری را کشت اما غیرقابل اعتماد‌ یک چیز دیگه است! بازی رو سعید نجاتی معرفی کرد و من رو برای چند ساعت معتاد (: در این بازی کاملا ساده از نظر گرافیکی، شما یک کامپیوتر پیدا می کنین که چنین کدی رو اجرا می کنه:

/********************
 * theLongWayOut.js *
 ********************
 *
 * Well, it looks like they're on to us. The path isn't as
 * clear as I thought it'd be. But no matter - four clever
 * characters should be enough to erase all their tricks.
 */

function startLevel(map) {
    map.placePlayer(7, 5);

    var maze = new ROT.Map.DividedMaze(map.getWidth(), map.getHeight());

    maze.create( function (x, y, mapValue) {

        // don't write maze over player
        if (map.getPlayer().atLocation(x,y)) {
            return 0;
        }

        else if (mapValue === 1) { //0 is empty space 1 is wall
            map.placeObject(x,y, 'block');
        }
        else {
            map.placeObject(x,y,'empty');
        }
    });

    map.placeObject(map.getWidth()-4, map.getHeight()-4, 'block');
    map.placeObject(map.getWidth()-6, map.getHeight()-4, 'block');
    map.placeObject(map.getWidth()-5, map.getHeight()-5, 'block');
    map.placeObject(map.getWidth()-5, map.getHeight()-3, 'block');

    map.placeObject(map.getWidth()-5, map.getHeight()-4, 'exit');
}

و از طریقش دور شما یک حصار قرص و محکم می کشه:

javascriptgame

و برای رسیدن به خروجی لازمه بخش‌هایی از این کد رو عوض کنین تا دیوارهای اطرافتون تغییر کنن و بتونین ازش بیرون برین و خودتون رو نجات بدین! در مراحل پیشرفته‌تر تغییر کدها نیاز به دقت و هوش و تلاش بیشتری داره چون زندانبان لعنتی شروع می کنه به پیشرفت کردن و به شما اجازه ادیت بخش های کمتری از کد رو می ده و حتی لازم می شه API زندان رو چک کنین و …

معلومه این بازی به حداقلی از دانش برنامه نویسی / جاوااسکریپت نیاز داره و می تونه به راحتی به عنوان یک منبع آشنایی با جاوااسکریپت برای کسی که کلیت برنامه نویسی رو بلده هم نگاه بشه.

اگر من استاد دانشگاه بودم اصلا بعید نبودم این بازی غیرقابل اعتماد رو به عنوان امتحان آخر ترم به بچه‌هام بدم.

ترجمه متون در کامند لاین

میلاد زنگنه این پروژه بامزه رو برام فرستاده:

یک برنامه صد خطی AWK بازمتن و آزاد که می‌تونه سرویس ترجمه گوگل رو صدا بزنه و از همون خط فرمان، جمله‌های شما رو ترجمه کنه. کافیه
فایل فشرده رو دریافت کنین و بازش کنین و نصبش کنین و صداش بزنین:

jadi@funlife:/tmp$ axel -q https://github.com/soimort/google-translate-cli/archive/master.tar.gz
jadi@funlife:/tmp$ tar xf master.tar.gz 
jadi@funlife:/tmp$ ./google-translate-cli-master/translate "سلام گیک. حالت چطوره؟"
Hi geek. How are you?
jadi@funlife:/tmp$

البته قبلش باید بسته gawk رو نصب کرده باشین.