همایش روز آزادی نرم افزار؛ اصفهان

لاگ ها یک چیز خوب توی دنیای لینوکس هستن: Linux User Groupها. جامعه هایی که توشون کاربران لینوکس دور هم جمع می شن، مشکلات هم رو حل می کن،‌ چیز یاد می دن، چیز یاد میگیرن، خوش می گذرونن و کارهای باحال می کنن.

در یک جامعه مدرن بودن این «گروه ها» ضروریه. توی ایران زمانی ان جی او ها شروع به کار کردن که خب بعد حسابی سرکوب شدن و نتیجه اش اینه که همه بی حوصله هستیم و نمی دونیم برای وقت گذروندن و دیدن آدم های همفکر و مشابه و هم علاقه کجا بریم و …

لاگ های لینوکس برای لینوکسی تا حدی این نقصیه رو جبران کردن. بخصوص توی شهرستان ها که گروه‌های مبتنی بر علاقه حتی کمتر از تهران بودن و در نتیجه نیاز بهشون بارزتر.

چند وقت پیش لاگ زنجان یک کنفرانس عالی در سطح جهانی رو توی زنجان برگزار کرد و سه روز دیگه هم لاگ اصفهان یک همایش خوب برای روز آزادی نرم افزار داره.

بهتون پیشنهاد می کنم اگر جامعه گنو/لینوکسی رو دوست دارین و تو اصفهان هستین که حتما شرکت کنین، اگر هم توی اصفهان نیستین و بهانه ای برای یک سفر خوب می خواین برین سراغش: http://isfahansfd.org/2012/.

من شخصا مال زنجان رو شرکت کردم و خیلی خوب بود ولی احتمالا به دلایل مشغله کاری مال اصفهان رو نمی تونم شرکت کنم ولی رفتنش شدیدا توصیه می شه (:

آیا به دانشگاه برم؟ به دردسرش می ارزه؟

این سوال رو زیاد می پرسن. راستش رو بخواین من هم زمان کنکورم بود یکی از Day Dreamهام این بود که بیخیال کنکور و دانشگاه بشم و برم سراغ شرکت باز کردن (دقیقا نمی دونستم چی! فقط اسم شرکت رو می گفتم به عنوان یک شغل) یا مدرک های لینوکس گرفتن یا هر راه فرار دیگه ای برای خلاصی از کنکور.

صادق باشیم: در بسیاری از مواقع، اینها راه فرار هستن نه نقشه واقعی. متاسفانه رفتن به دانشگاه فعلا معقول ترین مسیر پیشرفته؛ بخصوص توی ایران. دلایلش هم خیلی ساده است. به چند تاش اشاره می کنم.

مهمترین دلیل اینه که دوران دانشجویی دوران خیلی خاصیه. نه خانواده از شما انتظار خاصی داره نه جامعه. می تونین هر جینگولک بازی ای که می خواین رو در بیارین (از بلند کردن مو گرفته تا انقلاب کردن تا نقد تا فاز هنری گرفتن تا سفر شمال تا …) و مدعی بشین که «دانشجو» هستین (: دوران تحت کنترل کامل خانواده بودن گذشته و دوران مسوولیت مالی داشتن هم هنوز نرسیده. این دوران خاص رو از دست ندین

دومین دلیل اینه که دانشگاه اولین محیط مختلط است که بالاخره حکومت ما -کمابیش- قبول می کنه دو نفر آدم حق دارن کنار هم باشن و با هم حرف بزنن. این رو هم الکی از خودتون نگیرین. زمین تا آسمون با پارتی مختلط و اینها متفاوت است. یک تعامل واقعی با جنس مقابل.

بعدش اینکه در صورت علاقمندی به مهاجرت مدرک دانشگاه بسیار بسیار کمک کننده است. بدون مدارک دانشگاهی تقریبا مهاجرت غیرممکن می شه. البته من طرفدار موندن تو ایران هستم ولی به هرحال اکثریت دنبال مهاجرت هستن و دانشگاه یکی از راحت ترین روش هاش.

اینم بگم که حتی اگر بخواین در خیلی از کشورها کار کنین، اون کشورها معمولا برای دادن ویزای کار ازتون ترجمه مدرک مرتبط دانشگاهی می خوان. حتی اگر شرکت خودتون بخواد شما رو بفرسته افغانستان کار کنین هم سفارت ازتون مدرک مرتبط با کار می خواد – چه برسه به قطر و غیره (:

می‌بینین؟‌ شاید از نظر عقلی بشه گفت که در سطح علمی مدارک معتبر گرفتن بهتر از دانشگاه رفتنه ولی در دنیای واقعی دور و بر ما، دانشگاه اهمیت خیلی خاصی داره که هر استدلالی که «دانشگاه نرم فلان کار رو بکنم»‌ رو تبدیل می کنه به یک بهانه برای فرار از سختی‌های رفتن به دانشگاه. درسته که این روزها ورود به یکسری از دانشگاه ها خیلی سخته و سال های خوبی از زندگی رو حروم می کنه ولی اگر تصمیم می گیریم نریم دانشگاه لازم نیست دنبال بهانه هایی مثل «دانشگاه مفید نیست» قایم بشیم (:‌ خب روراست بگیم حوصله نداریم دو سال جون بکنیم و رقابت کنیم.. در ضمن چیزهایی مثل دانشگاه آزاد رو هم خدا آفریده دیگه… ورود بهشون راحت تره اسمشون هم دانشگاهه و یکسری از موارد بالا رو هم پاسخگو.

مغلطه: بیل گیتس و جابز و زوکربرگ دانشگاه رو تموم نکردن

نمی خوان بزنم تو ذوقتون ولی شما بیل گیتس و زوکربرگ و جابز نیستین (: اونها در شونزده هفده سالگی مثل یک گیک دنبال درس بودن نه دنبال دلیل برای نرفتن به دانشگاه. همه وارد دانشگاه شدن و بعد وسطش اونو ول کردن. در ضمن میلیون ها نفر دیگه هستن که دانشگاه نرفتن یا دانشگاه رو ول کردن و من و شما اسمشون رو هم نشنیدیم. در اصل این سه تا و بقیه هم‌پالکی‌هاشون هم چون این سه تا بودن دانشگاه رو ول کردن نه اینکه چون دانشگاه رو ول کردن این سه تا شدن (:

بحث این نیست که اگر کسی نره دانشگاه موفق نمی شه یا دانشگاه ملاک موفقیته یا هر چی. بحث اینه که در یک بررسی معقول دانشگاه رفتن هم توی دید، هم توی زندگی شخصی و هم توی زندگی حرفه ای مفیده. اگر کسی نمی خواد بره حق داره نره و بره دنبال راه خودش. خیلی هم عالیه و قابل افتخار اما اگر حس کردین دارین پشت این استدلال قایم می شین تا از یک چیز سخت به اسم کنکور فرار کنین، یک جای کار می لنگه (:

معیار شخصی

من یکسری معیار شخصی دارم. یکیش اینه که «کجا و چه زمانی چی می گم». اگر دارم سال آخر که باید درس خوندن جدی برای کنکور رو شروع کنم توضیح می دم «دانشگاه خیلی هم خوب نیست» کمی مشکوکه جریان درست همونطور که اگر درست همون موقع که توی آب چاه خونه ام قرآن افتاده فتوا می دم که «خوردن آب از چاهی که توش قرآن افتاده مشکلی نداره» جریان مشکوکه، با خودتون فکر کنین که چرا دقیقا الان که جریان سخت شده مغزم هی داره سعی می کنه متقاعدم که کنه که «اصلا دانشگاه به درد نمی خوره». اگر واقعا معتقدم آدم موفقی هستم چرا الان که این استدلالها هست نرم دانشگاه و وقتی دقیقا برنامه داشتم ازش نیام بیرون؟ به عبارت دیگه هر وقت حرفی زدم باید ببینم «در کجای جهان ایستاده ام» که اینو می گم (: اگر درست پشت در امتحان کنکور دارم توضیح می دم که دانشگاه اصلا خوب نیست کاملا فرق می کنه با حالتی که توی دانشگاه در حال این استدلال باشم.

در باب وبلاگستان و سیم خارداری که جلوی سیل کشیده اند (:

وبلاگ یک رسانه است. یک رسانه شخصی که توی ایران معاصر انقلاب کرد. وبلاگ در ایران خوش شانس بود که با گروه خیلی خوبی شروع شد. البته طبیعی هم بود: بچه های فعالتر، باهوش تر، دنیا دیده تر، پر حرف تر، دنبال روزنه‌ای برای صحبت‌تر و … کشفش کردن و سریعا یک قدم بزرگ در ایران رو برداشتن. این قدم این باور بود:

ما بیشماریم.

زن‌ها، از زن بودن نوشتن. حقوق بشری ها از نقض حقوقمون نوشتن، مخالفین سانسور حرف هایی رو نوشتن که هیچ وقت اجازه گفته شدن نداشتن، کسانی تاریخ‌هایی رو روایت کردن که هیچ وقت تو کتاب ها، رادیو، تلویزیون‌، مدرسه و … حق حتی اسم بردن ازش به عنوان یک افتخار هم ممکن نبود. وبلاگ ها ایران رو تکون دادن – به لطف اولین هایی که سنگ بنای اولیه رو خوب گذاشتن.

من اون زمان وبلاگی نبودم. سایتم رو داشتم و روی یک چیزی مثل یک دانشنامه کار می کردم. برام هم سوال بود که «مگه یک انسان چقدر اندیشه ناب داره که هر روز بتونه یک پست بذاره؟» و خیلی زود انقلاب اومد و این فکر مسخره ام رو عوض کرد. به این نتیجه رسیدم که اتفاقا مهمترین کاری که وبلاگ‌ها مسوولش بودن این بود که روشی باشن برای «بودن». میلیون ها نفر ایرانی که تا دیروز فکر می کردن فقط خودشون تنها توی قالب هایی که براشون ساخته شده جا نمی‌شن، یکهو کشف کردن که میلیون‌ها نفر دیگه مثل خودشون تو این جامعه هست. اتفاقا وقتی وبلاگ‌ها مهم شدن که آدم ها شروع کردن از زندگی های عادی شون نوشتن. از عشقشون به دوست پسرشون، از بامزه‌بازی‌هاشون،‌ از پیچوندن‌هاشون، از شیطنت‌هاشون، از اینکه چرا فلان چیز فلان طور نیست و … و یکهو دیدیم که هیچ کدوم ظاهرا در قالب‌هایی که میلیاردها خرجش می شه تا بریم توش جا نمی شیم.

این یک انقلاب بود. سانسور شروع شد. سرکوب شروع شد. دستگیری ها و … ولی واقعا سیل اومده و رفته و دیگه هم قابل جمع کردن نیست (: حتی ایده‌هایی مثل خرج پول های عظیم برای «وبلاگنویسی فلان‌ها و حضور اینترنتی بهمان‌ها» هم جواب نداد چون وبلاگ رو می شه به زور ریدایرکت از مطالب سانسور شده و اینها کرد تو چشم مخاطب یا نویسنده اش رو برد کیش سوار جت اسکی کرد یا بهش وی پی ان داد یا هر چی ولی بحث مخاطب مهمه و این مخاطبه که وقتی به زور می خوای چیزی رو بکنی تو چشمش، صفحه رو می بنده می ره بعدی (: اشتباه دوستان این بود که فکر کردن دلیل محبوبیت وبلاگ در بین جوون ها مال شکل قالبش است (: یادشون رفت که وقتی وبلاگ ها جذاب هستن که حرف های رسانه های غالب رو نزنن. اگر قرار باشه رییس بگه فلان و بعد نوچه‌های رییس همه بگن «احسنت. دقیقا فلان» که خب مخاطب می ره سراغ همون مادر جریان (: (:

الان هم من از وضعیت وبلاگ ها بسیار خوشحالم. موج اولیه که افتخار هر کس این بود که سه تا وبلاگ می نویسه و زمانی که دو نفر تو دانشگاه به هم می رسیدن یکی از اولین کارها تبادل لینک وبلاگشون بود گذشته. الان کماکان کسانی که حرفی برای گفتن دارن دارن می نویسن. دقیقا جوون هایی که چیزهایی که شما گفتین براشون granted است که دیگه نیازی به تکرار نداره و می دونن که هر آدم سالمی دوست داره و توی قالب ها جا نمی شه و به جای اینکه اون حرف ها رو تکرار کنن، دنبال حرف های جدیدشون هستن که دارن می زنن (:

وبلاگنویس قدیمی، افتخار می کنم که می شناسمت، معتقدم تغییر واقعی‌ای ایجاد کردی و خوشحالم که در این دوره تاریخی حضور داشتم.

رادیو گیک شماره ۱۴ – نفوذ تکنولوژی

به نظر خودم این یکی از رادیوگیک های خوب است. پر از انسان های باحال و اخباری از سطح و عمق دنیای گیک ها. با بخش آخری که توش اریک اشمیت در مورد نفوذ تکنولوژی و فروریختن فایروال بزرگ چین حرف می زنه.


توضیح: ضبط قبل از زلزله آذرباییجان بوده. تسلیت می گم و امیدوارم کار مفیدی بکنیم (کمک نقدی، جنسی به کسانی که دارن می رن، دادن خون)

رادیویی برای کسانی که تکنولوژی براشون فقط تلاش دائمی برای خوندن و حفظ اینکه فلان مدل فلان چیز فرقش با فلان مدل بهمان چیز چیه و تو بازار چنده و شایعه اینکه قراره کی مدل فلانترش بیاد نیست و ترجیح می‌دن یک پله عمیق تر بشن و تو تقاطع تکنولوژی و جامعه، دغدغه‌های انسانی‌شون رو مطرح کنن. رادیو گیک برای گیک های سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_014_nofooze_ettelaat.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید و اگر به دلیلی نامشخص، کشورتان رادیوگیک را سانسور می کند، از جای دیگه اونو بگیرین یا به احترام آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین.


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

به بیگاری گرفتن زندانی‌ها و اخراج کارگران
توی جنوب ولز یک کال سنتر هست به اسم بیکامینگ گرین. این کال سنتر در یک برنامه دولتی قبول کرده که زندانی‌های یک زندان رو به محیط کارش بیاره تا با روزی ۳ پوند حقوق کار کنن و کار یاد بگیرن اما ظاهرا بعد از شروع این برنامه از جریان خوشش اومده و با اخراج کارمندهاش همین زندانی‌ها رو با حقوق روزی ۳ پوند نگه داشته. این حقوق شش درصد حداقل دستمزد کشور است. قابل یادآوری است بندهای زندان خودمون که توش کلا کسی حقوق نمی گیره و یکسری از زندانی ها با گرفتن حقوقی که منطقا باید جزو حقوق اولیه شون باشه (مثلا تلفن) کارهایی که منطقا افراد باید براش حقوق بگیرن رو بر عهده دارن.

سایت قاچاق مواد مخدر و سود ۲۲ میلیون دلاری
یک تحقیق جدید در مورد سایت سیلک رود که سایتی است برای فروش مواد مخدر غیرقانونی می گه این سایت در سال حدود ۲۲ میلیون دلار فروش داره. اکثر این فروش از طریق بیت کوین و تور انجام می شه تا قابل ردگیری نباشه. بنا به این تحقیق تعداد فروشنده های این سایت در شش ماه گذشته از ۳۰۰ به ۵۵۰ افزایش پیدا کرده؛ فروشنده هایی که هر چیزی از کوکائین تا اکستازی رو آنلاین می فروشن. همچنین این افزایش باعث شده درآمد گردانندگان سایت از کمیسیون معاملات از روزی ۲۵۰۰ دلار به روزانه ۶۰۰۰ دلار برسه. شیوه کار این تحقیق یک کراولر بوده که هر روز همه سایت رو یکبار می چرخه و از روی فیدبک ها و قیمت های پیشنهادی، درآمد کلی سایت و از روی اون درآمد گردانندگان به خاطر کمیسیون ۶.۲۳٪ی شون رو حساب می کنه.

دریافت خدمات پیشگیری از بارداری رایگان برای زنان آمریکایی
توی ماه آگوست هستیم و اول آگوست روز جشن ۴۷ میلیون زن آمریکایی با بیمه خصوصی است که حالا می تونن بدون پرداخت هزینه اضافی به خدمات پیشگیری از بارداری دسترسی داشته باشن. البته بر اساس این قانون که جدیدا تصویب شده، شرکت های بیمه می تونن بگن که ارزونترین برند هر کدوم از روش های پیشگیری رو تقبل می کنن ولی کماکان این یک قانون عالیه که همچنین تست های پاپ اسمیر (برای پیش-تشخیص سرطان) و ماموگرام و سرویس های مربوط به خشونت خانگی و بارداری رو هم به شکل کاملا رایگان پوشش می ده.

تست دوپینگی که تقلب هشت سال پیش رو آشکار کرده
حالا که بحث پزشکی است و المپیک هم داغه اینم بگم (: نیوساینتیست گزارش می ده که پرتاب کننده چکش بلاروس یعنی ایوان تسیخان این هفته از کمپ المپیک اخراج شده چون مشخص شده که هشت سال قبل توی المپیک آتن دوپینگ کرده بوده. نکته جالبش برای من این بود که چطور بازی موش و گربه جریان داره و متقلب ها هی داروهایی می سازن که می تونه از تشخیص داده شدن فرار کنه و از اونطرف ازمایش کننده های دوپینگ چطوری باید هی تلاش کنن که تکنیک های جدید رو کشف کنن و داروهاش رو برملا. طبق قانون فعلی کمیته بین المللی المپیک، زمان نگه داشتن نمونه های مربوط به دوپینگ هشت ساله و در صورت کشف شدن تخلفی در طول هشت سال گذشته، اعمال قانون می شه. یکی از تکنیک های زیر نظر گفتن آدم ها هم چیزی است به اسم پاسپورت بیولوژیک که فعالیت های زیستی ورزشکارها رو زیر نظر می گیرن تا وضعیت های غیرنرمال اون رو ببینن. ظاهرا دارویی که این به اصطلاح ورزشکار استفاده کرده بوده دارویی بوده که تعداد گلوبول‌های قرمز خون رو افزایش می ده و روش کشفش هم در همین دوره برای اول بار معرفی شده و روی نمونه‌های قبلی هم تست شده و تقلب این پرتاب کننده چکش در هشت سال قبل رو آشکار کرده.

کی کی رو می خره؟ اینتل نوکیا رو؟
بحث بخربخر که داغه. همه دارن می گن کی قراره نوکیا که به گل نشسته رو بخره. یکسری شایعه هست (مثلا می گفتن لنووو ممکنه بخره و ..) ولی مستقل از شایعه اگر بخوایم بحث فنی بکنیم یکی از شرکت های خوب برای اینکار اینتل است. اینتل لازم داره حضور پروسسورهاش توی موبایل ها رو زیاد کنه. در حال حاضر اکثر تولید کننده های بزرگ (اچ تی سی، سامسونگ و اپل) دستگاه های موفقشون رو توی بازار دارن و روی همون ها هم ادامه می دن و احتمالش کمه که به این راحتی ها حاضر بشن از آرم به سراغ اینتل بیان.

تنها تولید کننده جدی که فعلا از اینتل استفاده می کنه اینتل در حال سقوط است که البته تجربه تلفن اینتلی موفق و خوبی با میگو هم داشته و الان هم رابطه خوبی با مایکروسافت داره و قراره به شکل جدی تولید کننده گوشی های ویندوز هشت باشه.

در حال حاضر کاملا معقوله بگیم که اگر اینتل می خواد با تسلط مطلق پروسسورهای آرم در بازار موبایل مقابله کنه، باید شدیدا نوکیا رو تقویت کنه و در شرایط فعلی نوکیا اصلا عجیب نخواهد بود اگر این «تقویت» به معنی خریدن یا سرمایه گذاری جدی در شرکت باشه.

در اعماق

هکرهای «دروغ‌گو»ی دفکن

در کنفرانس اخیر دفکن که اکثر هکرهای بزرگ دنیا توش شرکت دارن یک غرفه جدید اضافه شده: یک اتاق ساوند پروف که هکر توش می شینه و بیست دقیقه فرصت داره تا به یک جای مهم زنگ بزنه و با تلفن اطلاعات بسیار مهمی رو ازشون بگیره. در یک نمونه شخصی که خودش رو گری دارنل معرفی می کنه به یک شعبه وال مارت زنگ می زنه و توی بیست دقیقه نه فقط اسم تمام ساب کانتراکتورها که حتی مدل کامپیوترها و انتی ویروس و غیره رو هم به دست می یاره و مدیر فروش رو هم مجاب می کنه که توی یک سایت که بهش می گن لاگین کنه و یکسری فرم رو پر کنه.

صحبت در مورد مهندسی اجتماعی و کوین میتنیک و اینکه اینهمه در مورد امنیت هی می رن سراغ هزینه های سنگین فایروال و .. بدون دان کامون سنس به کارمندها. در همین هک هاا، فدکس، وریزون، تارگت، سیسکو، هیولپ پاکارد و ای تی اند تی هم هدف قرار گرفتن.

بعد از هک تاریخی، اپل ریست تلفنی پسورد رو متوقف کرد
می دونیم که وایرد یکی از بهترین سایت‌های تکنولوژی است و اخیرا هم اکانت اپل یکی از نویسنده‌های مهمش هک شد. شیوه هک رو هم همین الان گفتیم: مهندسی اجتماعی. کافیه زنگ بزنین اپل (کافی بود!) و با دادن اسم صاحب اکانت، ایمیلش، آدرس پستی اش و چهار رقم آخر کردیت کارتش پسورد رو عوض کنین. اپل بعد از اون هک مشهور یکی از مشهورترین نویسنده های یکی از مشهورترین سایت ها تصمیم گرفته فعلا ریست پسورد از طریق تلفن رو متوقف کنه تا بعدا در مورد اون تصمیم بگیره. اتفاق مشابهی برای آمازون افتاده و اونها هم فعلا شرایط ریست کردن پسوردشون رو سخت تر کردن. این خبر رو یک کارمند اپل که خواسته ناشناس بمونه به وایرد گفته و تلفن به اپل برای ریست کردن و اجتناب کارمند جواب دهنده هم اونو تایید کرده.

ایلینویز اول ایالت با این قانون: کارفرما حق نداره از شما پسورد شبکه های اجتماعی تون رو بگیره

فرض کنید رفتین سر کار و طرف می گه برای استخدام باید پسورد فیسبوکتون رو به کارفرما بدین تا روابط شما رو چک کنه. حتی ممکنه این درخواست شامل پسورد هم نباشه و فقط اکانت های شما رو بخوان. این درخواست به نظر مسخره می یاد ولی اگر واقعا بشه چیکار می کنین؟ می دین و استخدام می شین؟ نمی دین و استخدام نمی شین؟ هر دوش مسخره و تحقیر کننده است. برای جلوگیری از این شرایط قانونگذارها دست به کار شدن. در حال حاضر قانون ۳۷۸۲ خلوت شخصی در اینترنت ایالت ایلینویز جلوی اینکار رو گرفته. این قانون می گه هیچ کارفرمایی حق نداره در پروسه استخدام یا بعد از اون از کارمندان درخواست شناسه یا پسورد شبکه های اجتماعی شون رو بکنه.

آقامون وز: اسکناس دو دولاری چپ کرده می فروشه

اگر وز رو نمی شناسین ولی جابز رو می شناسین بدونین که گول رسانه های بزرگ رو خوریدن و مثل یک الوار دارین در جهت رودخونه پیش می رین. استیو وزنیاک که یک هکر و مهندس برای عمره، اسکناس های دو دلاری خودش رو چاپ کرده و هر چهار تاش رو پنج دلار می فروشه. لینک مطلب رو نگاه کنین برای ویدئو و مصاحبه اش. عالیه. هیچ کار غیرقانونی ای انجام نشده: یک نفر گیک اسکناس های دو دلاری طراحی کرده و با بهترین کاغذ ممکن چاپش کرده و اونها رو می فروشه. هر اسکناس دو دلاری برای خودش سه دلار در اومده و تازه اونها رو کمتر از قیمت واقعی می فروشه ولی تا وقتی فان هست.. زندگی باید کرد.

شلیک موفق اولین تفنگ ساخته شده با یک پرینتر سه بعدی

بعله.. درست شنیدین. طرف توی خونه اش با پرینتر سه بعدی یک تفنگ سه بعدی پرینت گرفته و باهاش یک گلوله شلیک کرده! هفته پیش هم این خبر رو داشتیم که یک هکر با پرینتر سه بعدی کلید برای دستبندهای سه بعدی پرینت گرفته! البته خبر کمی اغراق آمیز گفته شد… در اصل طرف همه تفنگ رو پرینت نگرفته بلکه فقط بدنه اصلی تفنگ رو پرینت گرفته و بقیه اجزا رو از مغازه خریده و توی اون گذاشته اما قابل توجه است که از نظر قوانین آمریکا تنها بخشی از تفنگ که دولت روش کنترل داره همون بخش بدنه است که شماره سریال روش می خوره و باید مشخص باشه هر کس اونو از کجا خریده و متعلق به کیه (چیزی شبیه به شماره سریال ماشین).

سازنده که از اسمHaveBlue استفاده می کنه گفته نقشه های تفنگ رو از سایت ها گرفته و با یک پرینتر اونها رو با پلاستیک مقاوم پرینت کرده و تفنگ خودش رو ساخته و از این طریق هیچ قانونی رو هم نشکسته. اون با تفنگش تقریبا ۲۰۰ گلوله موفق شلیک کرده. حیوونکی دولت های در حال انقراض (:

تبریک ها و تقبیح ها

یک تبریک می گیم به همه ورزشکاران خوبمون. بخصوص به آزاده هاشون که مثل تختی حاضر نیستن سرشون رو جلوی شاه خم کنن.

تبریک بعدی رو هم می گیم به ناسا که مریخ نورد کنجکاوی اش رو روی مریخ فرود آورد.. رباتی با ۳.۵ میلیون خط کد سی و اسکریپت های تستی به زبون پایتون.

تبریکی هم داریم برای هارودز که اولین مغازه اسباب بازی فروشی مستقل از جنسیتش رو باز کرده. اسباب بازی فروشی ای که به آدم ها و بچه ها حق انتخاب می ده و سعی نمی کنه بکنه تو حلقشون که چطوری باید رفتار کنن

همه تبریک ها رو گفتیم، تبریکی هم بگیم به شرکت معظم نوکیا که اخیرا لاک صورتی همرنگ با گوشی های صورتی لومیا ۹۰۰ رو توط شرکت دوالیتی کاسمتیک عرضه کرده. البته در یک برنامه تبلیغاتی یکروزه.

بخش آخر

نفوذ تکنولوژی و اطلاعات در چین در نهایت فایروال بزرگ چین را فرو خواهد ریخت و تی باعث باز شدن فضای سیاسی آن کشور خواهد شد. این را اریک اشمیت – چیرمن گوگی می گوید.

اشمیت که پارسال از مدیرعاملی گوگل استعفا داد هنوز عضو هیات مدیره و سخنگوی آن شرکت است. او در دنیا اینطرف و‌آنطرف می رود و کشورهایی را کشف می کند که گوگل می‌تواند در آنها بازارش را گسترش دهد. او را حالا «سفیر گوگل در جهان» می‌نامند و این مقاله در مورد حرف هایش در چند هفته قبل با The Cable است.

او می گوید «من معتقدم که در نهایت سانسور شکست می خورد. چین تنها دولتی در جهان است که به شکل فعال و دینامیک درگیر سانسور است و از این مساله خجالت هم نمی کشد» (نگران نباشین ).

اشمیت معتقد است که وقتی رژیم سانسور چین فرو بریزد، نفوذ اطلاعات در آن کشور باعث آزادی‌های بیشتر سیاسی و اجتماعی‌ای خواهد شد که به شکل پایه ای ماهیت دولت و رابطه آن با شهروندان را تغییر خواهد داد.

«من شخصا معتقدم که نمی شد با اینطور رفتارها به سمت یک جامعه دانش محور جدید رفت و فکر می کنم اکثر گوگلی‌ها هم با من موافق باشند. سوال طبیعی این است که چه زمانی چین تغییر خواهد کرد و کسی جوواب این را نمی داند اما در دوره زمانی به اندازه کافی طولانی من بدون شک معتقدم که چنین رژیمی به پایان کارش خواهد رسید».

به گفته اشمیت چین فعالیترین دولت جهان در سانسور و خرابکاری‌های اینترنتی است. گوگل و چین از ۲۰۱۰ که گوگل اعلام کرد دیگر حاضر به سانسور نتایج جستجو در آدرس google.cn نیست به سردی گرایید. آن خبر با حملات گسترده به آدرس های جیمیل ادامه پیدا کرد که فعالان حقوق بشری چینی را هدف گرفته بودند. جواب گوگل به اینکار – که احتمالا از سمت دولت چین انجام شده بود – تلاش برای دادن آگاهی و ابزار ضد هک به کاربرانش بود از جمله پیام‌های هشداری که در صورت احساس عملیات مشکوک در مورد یک اکانت، به صاحب اکانت می‌داد. البته گوگل اعلام کرده که این فعالیت‌های علیه هیچ دولتی نیست و تنها به خاطر وظیفه شرکت در مقابل مشتریانش انجام می‌شود.

«ما اعتقاد داریم که باید کسانی که از آزادی بیان دفاع می‌کنند را حمایت کنیم. شواهد امروز می‌گویند که حملات چین از همه بیشتر برای ایجاد خرابکاری‌های صنعتی و بعد سرقت اطلاعات تجاری است و بعد از آن فعالیت‌های حقوق بشری را هدف گرفته. دولت به وضوح مشغول نقض حقوق بشر مردم است»

گوگل بعد از کشمکش های سال ۲۰۱۰، بخش بزرگی از کارمندانش را از خاک سرزمین اصلی چین خارج و به هنگ کنگ منتقل کرد اما هنوز هم صدها مهندس در آن کشور دارد که روی سرویس‌های تبلیغاتی کار می کنند. البته دولت چین هر کاری که می تواند را می کند تا دسترسی به سرویس های گوگل را برای شهروندانش مشکل کند مثلا ممکن است کاربران در صورت تلاش برای رسیدن به یکی از سرویس های گوگل نه با صفحه سانسور روبرو شوند و نه جواب بگیرن و فقط منتظر بمانند و منتظر بمانند (اشنا نیست؟ گفتم که ما دم چین هستیم).

اشمیت اضافه می کند که «ما با کشورهای بسیاری طرف هستیم که رژیم های سانسور بسیار فعال دارند ولی هنوز نتوانسته‌اند اینترنت را سانسور کنند. آن‌ها تلفن‌ها را شنود می‌کنند، تلویزیون را در کنترل خودشان دارند، روزنامه‌ها را قبل از چاپ بررسی می‌کنند و در ان کشورها بسیار سخت است که در جایی به جز اینترنت نظرات مخالف آنچه حکومت می خواهد را شنید و خواند پس می توانید تصور کنید که چرا تا این حد از آن هراسناک هستند و اگر در سانسور ناموفق باشند چه اتفاقی می افتد» و با مثال زدن یکی از کشورهای این دور و بر می گوید که اگر در یک حکومت مردم اطلاعات زیادی از شرایط داشته باشند و دولت نتواند جواب سوال هایشان را بدهد، آن کشور … باشه باشه (((: آن کشور خیلی گل و بلبل است (:

همه چی خوبه همه چی خوبه همه چی خوبه! چراغارو خاموش کن! حالا وقت دروغه… بگو همه چی خوبه

موسیقی

چراغا رو خاموش کن

بچه پولدارهای اینستاگرام

بچه پولدارهای اینستاگرام یک تامبلر است از عکس هایی که بچه پولدارهای لعنتی* از خودشون توی اینستاگرام آپلود می کنن. نگاه کردنش حتی اگر حسرت برانگیز هم باشه،‌ رقت بر انگیز هم هست (:

* «بچه پولدارهای لعنتی» یک اصطلاح است که توی یک فیلم بود. یکسری دزد شمش های طلا رو زیر ماشین جاسازی کرده بودن ولی در یک تصادف ماشین می افته وسط جمعیتی که داره با پلیس می جنگه و بهشون آجر پرت می کنه. یکسری از دانشجوها همینطور که خم می شن آجرها رو برای پرتاب بردارن دستشون به شمش های طلا می رسه و اونها رو پرت می کنن و وقتی یکی از پلیس ها می بینه که دانشجوها دارن به سمتش شمش طلا پرتاب می کنن می گه «بچه پولدارهای لعنتی به چی دارن اعتراض می کنن آخه؟»

زبان اشاره اعراب و کلی چیز برای فکر

شمااگر مشکلی داشته باشین در حالت ایده آل به یک شماره که براش مالیات می دین زنگ می زنین (مثلا توی ایران صد و ده) و انتظار دارین اونها یک مجموعه از مشکلات شما رو حل کنن. اما فرض کنین معلول باشین. مثلا ناشنوا یا ناتوان از صحبت. در این حالت چی؟ متاسفانه یک ناشنوا یا ناگویا(؟) نمی تونه به ۱۱۰ زنگ بزنه و کمک بخواد.

توی قطر من دارم سیستم راه می ندازم تا اگر به شماره اضطراری شون که ۹۹۹ است تماس تصویری بگیرین، بتونین با یک اپراتور که زبان اشاره می فهمه صحبت کنین. الان هم یک دفترچه دیدم جلوی اپراتورش که بانمک بود. گفتم من که فرصت مطلب نوشتن هم ندارم… حداقل این عکس رو بگیرم بذارم باب گفتگو باز بشه (:

این عکس و ماجرا ذهن شما رو به کدوم طرف می بره؟ توی کامنت ها بگین که به متن اصلی اضافه کنم.

دو تا اولی رو من می گم:

اهمیت یک جامعه خیلی کوچیک (معلولین گفتاری) برای یک دولت
توافق کل کشورهای عرب زبان برای انتشار چنین کتابی

گم کردن سوراخ دعای سانسور

سلام جادی خسته شدم از بس مطالب تو رو تو گودر خوندم خواستم رو لینکت کلیک کنم دیدم فیلتری ! بابا یه کاری بکن از این فیلترینگ در بیای دیگه فکر نکنم برای تو کاری داشته باشه ! بد جور عصابم داغون میشه ! من دوست دارم به مطالب خوب کامنت بزارم اما!

جواب: سوراخ دعای این جریان من نیستم (: عمو سانسورچی است که نون خانواده اش از خفه کردن صدای دیگران در می یاد (: اگر قراره کاری کنی یا غری بزنی یا دعایی نثار کنی باید به سمت اون باشه…

رادیو گیک شماره ۹ – راز شادی

با شعر هالو درباره مرد و نامرد شروع می کنیم که هر کدوم یک چیزی رو در ایران ملی کردن و بعد می ریم سراغ اخبار تکنولوژی، بررسی های عمیق تر و یک مقاله طولانی اما زیبا و مهم با ترجمه هما مداح و صدای امیر و حسام. با ما باشین، با رادیو گیک.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_009_how-to-be-happy.mp3]

یا از اینجا دانلود کنید و اگر به دلیلی نامشخص، کشورتان رادیوگیک را سانسور می کند، از در پشتی وارد شوید یا به افتخار آزادی نسخه OGG اون رو دریافت کنین.

اینم برای اونهایی که لیچر رادفایل رو دوست دارن: jadi-net_radio-geek_009_how-to-be-happy.mp3 – 30.0 MB


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

پول نمی دین؟ فقط حق دارین نرم افزار متروی ویندوز هشت درست کنین!

مایکروسافت ظاهرا دوست داره همه برنامه های مخصوص ویندوز هشت، مترو استایل و با قابلیت تاچ درست کنن و استراتژی اش رو هم گذاشته که اگر کسی اینو دوست نداشت و خواست مدل برنامه های سنتی درست کنه، حتما پولشو بده.

در حال حاضر اگر تحت ویندوز کسی بخواد برنامه های سنتی ویندوزی بنویسه فقط دو گزینه خواهد داشت: ویژوال استودیو سی پلاس پلاس اکسپرس یا پرداخت چهار صد پونصد دلار برای ویژوال استودیوی یازده حرفه ای. اما حالا وضع حتی بدتر هم شده. ویندوز هشت یک تولچین کمپایل نخواهد داشت و در نتیجه فقط و فقط باید برای توسعه اش از اس دی کی های خود ویژوال استودیو استفاده کرد و در صورتی هم که کسی بخواد برنامه ای بنویسه که با ویندوزهای قبلی کار کنه و مترو نباشه حتما باید ویژوال استودیوی حرفه ای رو بخره.

مهاجرت تیم انیو اچ پی به گوگل

ظاهرا تعداد زیادی از اعضای تیم ENYOی اچ پی (فریم ورک اپلکیشن مبتنی بر اچ تی ام ال پنج اچ پی که به تاچ پد ها و وب او اس قدرت می ده)‌ در حال ترک تیم اچ پی و رفتن به گوگل هستن و این دیگه رسما یعنی تموم شدن وب او اس. هنوز گفته نشده گوگل این تیم رو دقیقا برای کدوم پروژه استخدام می کنه ولی خب چیزهای مثل اندروید مطمئنا یکی از گزینه های محتمل هستن بخصوص که مدیر توسعه اون هم سابقا روی پالم کار می کرده. جای دیگه برای این تیم می تونه کروم و کروم او اس باشه.
واکنش اچ پی به این خبر این بوده که تمام تیم در حال رفتن نیستن ولی قبول کرده که برخی اعضای کلیدی اچ پی رو به مقصد گوگل ترک می کنن.

هکرهای انانیموس و درز آمار جریان آمریکا

گروه هکرهای انانیموس که یک گروه غیرمتمرکز هستن اعلام کردن که ۱.۷ گیگابایت اطلاعات که «سابقا» متعلق به قوه قضاییه آمریکا یا چنین چیزی بوده رو منتشر می کنن. این اطلاعات مربوط به آمار و اطلاعات جرایم کشور آمریکا هستن. اونها گفتن این رو منتشر می کنن تا مردم آمریکا با وضعیت کشورشون آشنا بشن. ظاهرا این فایل هنوز به شکل صحیح منتشر نشده و بهش دسترسی نیست.

دوش پارک

توی روسیه مشکلی هست که توش یکسری دوشبگ (که یک فحش خارجی است) ماشینشون رو جاهای بد پارک می کنن: اسم مشکل رو گذاشتن پارک دوش. حالا یک شرکت یک اپلیکیشن معرفی که توش هر وقت ماشینی ببینین که بد پارک شده (مثلا توی پیاده رو یا درست جلوی در یک خونه و …) می تونین از پلاکش عکس بگیرین، این عکس به همراه نوع ماشین و پلاک و محل پارک و زمانش به یک دیتابیس فرستاده می شه و از روی آی پی تبلیغی به افراد همون محل نشون داده می شه که درست می افته روی متن وبسایت هایی که با این سیستم همکاری می کنن و جلوی خونده شدن متن وبسایت ها رو می گیره. تنها راه کنار زدن این تبلیغ اینه که دگمه «پارک کننده رو توی فیسبوک شرمنده کن» رو بزنین و عکس ماشینش در حین پارک بد رو بفرستین به شبکه اجتماعی. با این روش کل محل می فهمن که فلانی آدم احمقیه که بد پارک می کنه. معلومه که اپلیکیشن تخیلی است ولی بانمکه و کلی طرفدار پیدا کرده ویدئوی ۱ دقیقه ای اش.

کرشر AOL بعد از دو ماه زندگی مخفیانه در دفتر مرکزی دستگیر شد

و تبریک آخرمون رو به اریک سیمونز. دانش آموزی که برای بازدید اونها رو برده بودن AOL و وقتی دیده اونجا قشنگه تصمیم گرفته بمونه و از گروه جدا شده و برای دو ماه از دستشویی و حمام ها شرکت، آشپزخونه شرکت، از جیم شرکت و از مبل های شرکت برای خواب استفاده کرده و برای کارش هم از اینترنت شرکت. بج ویزیوتوی اون همیشه کار می کرده و چند باری از شرکت بیرون رفته برای خوردن برگر ولی اکثر غذاش نوشابه بوده با سریل (کورن فلکس). ماه اول کل خرجش شده سی دلار ولی متاسفانه چند روز قبل یک نگهبان دستگیرش کرد و دیگه امکان ورود به شرکت رو نداره. البته مشکلی هم نداره چون توی این دو ماه کار، پنجاه هزار دلار برای شرکت خودش جمع کرده.

در اعماق

فشار مایکروسافت به گوگل برای حذف برخی صفحات در حالی که این صفحات هنوز در بینگ هستن

گوگل اخیرا ابزار جالبی معرفی کرده به اسم copyright trnsparency tool که می شه توش جستجو کرد که چه چیزهایی بنا به درخواست های کپی رایتی از نتایج گوگل حذف شدن. افراد مختلف شروع کردن بازی کردن با این ابزار و کشف کردن چیزهای جالب. کشف اخیر این بوده که بیشترین شرکتی که به گوگل درخواست حذف نتایج جستجو رو داده، مایکروسافت بوده. اما بعضی آدم ها جلوتر هم رفتن. مثلا تک درت اشاره می کنه به یک مورد درخواست شرکتی به اسم مارکتلی که به گوگل گفته از طرف مایکروسافت درخواستی رو براشون دارن که یک یو آر ال خاس در سایت تورنت روم رو حذف کنن از نتایج جستجوشون چون اشاره می کنه به فایل تورنت بازی های ایکس باکس ۳۶۰ از جملت درت ۲. بعد از این درخواست که یازدهم می یعنی پونزده روز قبل ارسال شده، اگر توی گوگل اون آدرس رو سرچ کنین این نتیج توش نیست. اما نکته عجیب اینه که اگر دقیقا همین جریان رو توی بینگ که موتور جستجوی خود مایکروسافت است سرچ کنین به راحتی به همون سایت می رسین. این باعث شده بعضی ها بگن که این جریان فط تلاش مایکروسافت است برای تضعیف گوگل و نه حذف واقعی مسائل نقض کننده کپی رایت از نتیاج جستجوها.

تحقیق دانشگاه استانفورد در مورد شادی

مقاله خوبیه در مورد اینکه هپی نس از کجا می یاد. با این شروع می کنن که از قدیم الایام مردم د رمورد شادی و خوشحالی تحقیق می کردن ولی هنوزم که هنوزه اکثریت افراد جامعه درکش نمی کنن. جنیفر آکر و ملینا راد از دانشگاه استانفورد و کسی موگیلندر دانشگاه پنسیلوانیا (Jennifer Aaker and Melanie Rudd at Stanford University, and Cassie Mogilner at the University of Pennsylvania) تحقیقی دارن که عنواش رو گذاشتن «اگر پول خوشحالتون نمی کنه، به وقت فکر کنین». اونها می گن که شادی نتیجه تصمیماتی است که ما می گیریم و جواب به این سوال که «چطور شاد باشیم» بسیار ساده است: وقتتون رو درست استفاده کنین. اونها می گن که آدم ها بر اساس درآمد و پول تصمیم می گیرن در مورد شغلشون و زمان رو فراموش می کنن. همچنین این بحث هست که ما هشت ساعت از روی رو در محل کار هستیم و اینکه این هشت ساعت چجوری، با چه کسانی و در چه شرایطی مشغول چه کاری باشیم کاملا روی شادی ما تاثیر داره. این سه محقق در نهایت پنج روش رو برای شاد بودن پیشنهاد می کنن – البت تمرکز روی محیط کار است اما در بیرون محیط کار هم به نظرم تا حد زیادی مرتبطه:
گذروندن وقت با آدم های صحیح – مثلا در محیط کار اگر دوستان خوبی داشته باشین یا کسی که در محیط کارش بهترین دوست زندگی اش رو داره بسیار راضی تره
گذروندن وقت روی فعالیت های خوب – کارهای بد زندگی مثل تمیز کردن دستشویی یا رفتن به بانک و اینها هم باید انجام بشن ولی هر چقدر فعالیت های خوب بیشتر باشن، خوشحالی بیشتره. درسته که بدیهی است ولی فکر کنیم که چقدر بهش وفادار بودیم
از فعالیت لذت ببرین حتی وقتی در حال انجامش نیستین – نوروبایولوژیست ها می گن که مغز با فکر کردن به چیزهای لذت بخش هم می تونه دوپامین ترشح کنه و لذت ببره. حتی بعضی تحقیقات می گن این لذت گاهی بیشتر از لذت انجام واقعی عمل است. پس وصف العیش نصف العیش. عیش رو کنار نذارین
زمان رو گسترش بدین – خوشبختانه زمان بر خلاف پول به شکل مساوی برای همه تقسیم شده. نفری روزی ۲۴ ساعت وقت داریم. تمرکز روی «حال» باعث می شه زمان طولانی تر به نظر بیاد. کسانی که شروع کردن در یک آزمایش نفس آروم کشیدن (روی نفس کشیدن در این لحظه مترکز شدن) گزارش دادن که زمان داره آرومتر می گذره و بهتر به کارهاشون می رسن. اگر پول ندارین که زمان یکی دیگه رو برای خودتون اجاره کنین (مثلا مستخدم بیارین)، بهترین کار برای اضافه کردن زمان اینه که روی لحظه حال تمرکز کنین و کارها رو انجام بدین
دقت کنین که خوشحالی تغییر می کنه در زمان – تحقیق می گه در سن های مختلف شادی و هپی نس تغییر می کنه. جوون ها گرایش دارن از هیجان لذت ببرن و پیرها از آرامش. اگر شاد نیستین، مثل سن خودتون شاد باشین و سعی نکنین حتما کارهایی رو تکرار کنین که قبلا شما رو شاد می کرده.
[ داریوش رفیعی ]

تبریک ها و تقبیح ها


تبریک می گیم به جنا تالاکوا، اولین ترنسجندری که به مرحله نهایی میس کانادا رسیده

تبریکی هم می گیم به مسافران پرواز ایر کانادا و گروه موسیقی لمون باکت که وقتی هواپیما منتظر پرواز بوده و حوصله مسافرها سر رفته، بلند شدن، سازهاشون رو در آوردن و یک موسیقی دو دقیقه ای زدن (که دارین توی بک گراوند می شنوینش). این دنیای گیک ها است: دنیایی که خودشون می سازن و الزاما طبق رسم های مرسومش عمل نمی کنن و همه هم توش شادترن

و تسلیتی هم می گیم به همه کسانی که از کشورهای فقیر به مقصد کشورهای مختلف سوار همواپیما می شن با معده ای که توش یک دونه کاندوم است که توش کپسول های هرویین جایگذاری شده و تقریبا نصفشون در بین مسیر با پاره شدن کاندوم مواجه می شن و می میرن.

تشکر می کنیم از یوتوب و همکارش سازمان witness که کانال حقوق بشر راه اندازی کردن به آدرس http://youtube.com/humanrights

بخش آخر

پس گوش می دیم به
کتابخانه ای که ناپدید شد – گیا پدیا
کریستوفر کلتی ترجمه هما مداح

از سایت انسان شناسی و فرهنگ

با صدای حسام شیرعلی زاده
و
امیروفسکی
http://anthropology.ir/node/13477

به سایت خوبشون سر بزنین (:

موسیقی

Nude – Radiohead